وَ يَا مَنْ تَصْغُرُ عِنْدَ خَطَرِهِ الْأَخْطَارُ ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ كَرِّمْنَا عَلَيْكَ .
معنی این دعا:
ای کسی که در برابر جایگاهش، همه مقامها کمارزشند! درود بفرست بر محمّد و خاندانش و ما رو در نزد خودت گرامی کن.
معنی تک تک کلمهها:
وَ: و، همچنین، نیز
يَا: ای، ایکه
مَنْ: کسیکه، اونکه، هرکی
تَصْغُرُ: کوچیک میشن، حقیر میشن، ناچیز میشن
عِنْدَ: نزد، پیش، توی حضور
خَطَرِهِ: هیبتش، شکوهش
الْأَخْطَارُ: هیبت ها، شکوه و شوکت ها
صَلِّ: درود بفرست، لطف کن، رحمت بفرست
عَلَى: بر، برای، به
مُحَمَّدٍ: محمّد، پیامبر، رسول
وَ: و، همچنین، همینطور
آلِهِ: خاندانش، اهلبیتش، نزدیکاش
كَرِّمْنَا: گرامیمون کن، عزیزمون کن، بهمون ارزش بده
عَلَيْكَ: نزدت، پیشت، تو محضرت
این دعا میگه:
هیچ مقامی پیشت بلند نیست. هیچ جایگاهی پیشت بزرگ نیست. هیچ عظمتی جلو تو عظیم نیست. همهچی کوچیکه. همهچی حقیره. همهچی خاشعه.
تو بزرگی. تو بلندی. تویی که بالایی.
هیچ تختی، هیچ تاجی، جلو تو بهحساب نمیاد.
هر کی هر چی داره، وقتی برسه پیش تو، کوچیک میشه، گم میشه، میریزه، محو میشه.
مقامها میافتن، لقبها میمیرن، اسمها خاموش میشن.
فقط اسم تو زندهست. فقط نور تو میمونه.
تو شاهی، تو مولایی، تو صاحب اختیاری.
بلندترینی، برتری، بیهمتایی.
ما اما… ما هیچی نیستیم. ما خستهایم. ما شکستهایم. ما کوچیکیم.
ما گم شدیم، افتادیم، ضعیف شدیم، سرد شدیم.
دلمون تنگه، دلمون پره، دلمون درد داره.
ما اومدیم. اومدیم سمت تو.
اومدیم تا بلندمون کنی.
اومدیم تا سر بلند شیم، تا رو سفید شیم، تا با عزت شیم.
ما اومدیم تا تو ما رو ببینی، صدامون کنی، صدامون بزنی، صدامون بخری.
اما نه بیواسطه. نه بینام.
ما اسم محمد رو آوردیم. دل محمد رو آوردیم.
همونی که خودش رو داد. تموم خودش رو بخشید.
جونش رو خرج کرد. دلش رو سوزوند. اشکش رو ریخت.
خوابشو گرفت، لبخندشو بخشید، زخمشو قایم کرد.
محمد همه رو برای تو خواست. برای راهت، برای دینت، برای بندههات.
پاشو عقب نکشید، دلشو نلرزوند، حتی وقتی همه عقب کشیدن.
جنگ دید، فحش شنید، زخمی شد، اما ادامه داد.
صبر کرد، دعا کرد، تربیت کرد، ساخت، ساخت، ساخت.
ما به حرمت اون دل، به حرمت اون نام، به حرمت اون اشک،
از تو خواستیم: ما رو عزت بده، ما رو ارجمند کن، ما رو عزیز کن.
تو میتونی. تو بلدی. تو تنها امید مایی.
ما با هزار درد اومدیم، با یه امید کوچیک، با یه دل پر.
ختم کلام اینکه:
پیش کسی که همهچی پیشش کوچیکه، فقط یه چیز بزرگ میمونه: دل شکستهای که به نور محمد وصله. اگه عزت میخوایم، باید با نام اون بیایم. باید با اشک اون دعا کنیم. اون راه بلده، اون چراغ نجاته.
معنی این دعا:
ای کسی که در برابر جایگاهش، همه مقامها کمارزشند! درود بفرست بر محمّد و خاندانش و ما رو در نزد خودت گرامی کن.
معنی تک تک کلمهها:
وَ: و، همچنین، نیز
يَا: ای، ایکه
مَنْ: کسیکه، اونکه، هرکی
تَصْغُرُ: کوچیک میشن، حقیر میشن، ناچیز میشن
عِنْدَ: نزد، پیش، توی حضور
خَطَرِهِ: هیبتش، شکوهش
الْأَخْطَارُ: هیبت ها، شکوه و شوکت ها
صَلِّ: درود بفرست، لطف کن، رحمت بفرست
عَلَى: بر، برای، به
مُحَمَّدٍ: محمّد، پیامبر، رسول
وَ: و، همچنین، همینطور
آلِهِ: خاندانش، اهلبیتش، نزدیکاش
كَرِّمْنَا: گرامیمون کن، عزیزمون کن، بهمون ارزش بده
عَلَيْكَ: نزدت، پیشت، تو محضرت
این دعا میگه:
هیچ مقامی پیشت بلند نیست. هیچ جایگاهی پیشت بزرگ نیست. هیچ عظمتی جلو تو عظیم نیست. همهچی کوچیکه. همهچی حقیره. همهچی خاشعه.
تو بزرگی. تو بلندی. تویی که بالایی.
هیچ تختی، هیچ تاجی، جلو تو بهحساب نمیاد.
هر کی هر چی داره، وقتی برسه پیش تو، کوچیک میشه، گم میشه، میریزه، محو میشه.
مقامها میافتن، لقبها میمیرن، اسمها خاموش میشن.
فقط اسم تو زندهست. فقط نور تو میمونه.
تو شاهی، تو مولایی، تو صاحب اختیاری.
بلندترینی، برتری، بیهمتایی.
ما اما… ما هیچی نیستیم. ما خستهایم. ما شکستهایم. ما کوچیکیم.
ما گم شدیم، افتادیم، ضعیف شدیم، سرد شدیم.
دلمون تنگه، دلمون پره، دلمون درد داره.
ما اومدیم. اومدیم سمت تو.
اومدیم تا بلندمون کنی.
اومدیم تا سر بلند شیم، تا رو سفید شیم، تا با عزت شیم.
ما اومدیم تا تو ما رو ببینی، صدامون کنی، صدامون بزنی، صدامون بخری.
اما نه بیواسطه. نه بینام.
ما اسم محمد رو آوردیم. دل محمد رو آوردیم.
همونی که خودش رو داد. تموم خودش رو بخشید.
جونش رو خرج کرد. دلش رو سوزوند. اشکش رو ریخت.
خوابشو گرفت، لبخندشو بخشید، زخمشو قایم کرد.
محمد همه رو برای تو خواست. برای راهت، برای دینت، برای بندههات.
پاشو عقب نکشید، دلشو نلرزوند، حتی وقتی همه عقب کشیدن.
جنگ دید، فحش شنید، زخمی شد، اما ادامه داد.
صبر کرد، دعا کرد، تربیت کرد، ساخت، ساخت، ساخت.
ما به حرمت اون دل، به حرمت اون نام، به حرمت اون اشک،
از تو خواستیم: ما رو عزت بده، ما رو ارجمند کن، ما رو عزیز کن.
تو میتونی. تو بلدی. تو تنها امید مایی.
ما با هزار درد اومدیم، با یه امید کوچیک، با یه دل پر.
ختم کلام اینکه:
پیش کسی که همهچی پیشش کوچیکه، فقط یه چیز بزرگ میمونه: دل شکستهای که به نور محمد وصله. اگه عزت میخوایم، باید با نام اون بیایم. باید با اشک اون دعا کنیم. اون راه بلده، اون چراغ نجاته.
وَ يَا مَنْ تَظْهَرُ عِنْدَهُ بَوَاطِنُ الْأَخْبَارِ ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ لَا تَفْضَحْنَا لَدَيْكَ .
معنی این دعا:
ای کسی که از درون هر خبری باخبری و هیچ رازی ازت پنهون نیست، بر محمّد و خاندانش درود بفرست و ما رو پیش خودت شرمنده و بیآبرو نکن.
معنی تک تک کلمهها:
یَا: ای، ایکه
مَنْ: کسیکه، اونکه
تَنْكَشِفُ: آشکار میشه، رو میشه، معلوم میشه
عِنْدَهُ: پیشش، نزدش، تو حضورش
سَرَائِرُ: رازها، پنهونیها، درونیات
الْأَخْبَارِ: خبرها، اتفاقا، اطلاعات
صَلِّ: درود بفرست، رحمت نازل کن، لطف کن
عَلَى: بر، برای، به
مُحَمَّدٍ: محمّد، پیامبر، رسول
وَ: و، همچنین، همینطور
آلِهِ: خاندانش، اهلبیتش، نزدیکاش
لَاتَفْضَحْنَا: رسوا نکن، آبرومونو نبر، شرمندهمون نکن
عِنْدَكَ: پیش خودت، نزدت، تو محضرت
این دعا میگه:
تو میدونی. تو خبر داری. تو میفهمی.
پنهون نیست برات. قایم نمیمونه.
نه راز، نه رمز، نه نجوا، نه سکوت.
باطنها، نیتها، انگیزهها، حتی اون فکرایی که نیومدن رو زبون...
همه رو میدونی. میشنوی. میبینی. میفهمی.
هیچی ازت قایم نیست. نه لبخند دروغی، نه اشک نمایشی، نه حرف دوپهلو، نه نیت آلوده.
ما میدونیم. میدونیم که دیده میشیم. میدونیم که خونده میشیم.
ما میترسیم. میلرزیم.
از گذشتهمون، از امروزمون، از اون لحظههایی که بد نگاه کردیم، بد خواستیم، بد گفتیم.
اون وقتهایی که وانمود کردیم، ادعا کردیم، تظاهر کردیم.
ما رو رسوا نکن.
ما رو جلو خودت خجالتزده نکن.
ما طاقت نداریم، ما شرمندهایم، ما سرافکندهایم.
اما اومدیم. با بار، با عیب، با نقص، با خطا.
اما با امید. با دعا. با دل شکسته.
ما اسم محمد رو آوردیم. اونکه بیعیب بود، بیگناه بود، بینقش تاریک.
اونکه نور بود، روشنی بود، راستی بود.
همهی زندگیشو خرج کرد برای ما. برای نجاتمون. برای اینکه گم نشیم، برای اینکه نترسیم.
خودش فدا شد تا ما بیپناه نمونیم.
به حق اون، به نور اون، به اشکای اون...
ما رو نگه دار. ما رو بپوشون. ما رو نجات بده.
ختم کلام اینکه:
ما پر از خطاییم، ولی به امید رحمتی ایستادیم که همیشه دیده، همیشه دونسته، اما همیشه پوشونده. اگه با اسم محمد بیایم، رسوایی رنگ میبازه.
معنی این دعا:
ای کسی که از درون هر خبری باخبری و هیچ رازی ازت پنهون نیست، بر محمّد و خاندانش درود بفرست و ما رو پیش خودت شرمنده و بیآبرو نکن.
معنی تک تک کلمهها:
یَا: ای، ایکه
مَنْ: کسیکه، اونکه
تَنْكَشِفُ: آشکار میشه، رو میشه، معلوم میشه
عِنْدَهُ: پیشش، نزدش، تو حضورش
سَرَائِرُ: رازها، پنهونیها، درونیات
الْأَخْبَارِ: خبرها، اتفاقا، اطلاعات
صَلِّ: درود بفرست، رحمت نازل کن، لطف کن
عَلَى: بر، برای، به
مُحَمَّدٍ: محمّد، پیامبر، رسول
وَ: و، همچنین، همینطور
آلِهِ: خاندانش، اهلبیتش، نزدیکاش
لَاتَفْضَحْنَا: رسوا نکن، آبرومونو نبر، شرمندهمون نکن
عِنْدَكَ: پیش خودت، نزدت، تو محضرت
این دعا میگه:
تو میدونی. تو خبر داری. تو میفهمی.
پنهون نیست برات. قایم نمیمونه.
نه راز، نه رمز، نه نجوا، نه سکوت.
باطنها، نیتها، انگیزهها، حتی اون فکرایی که نیومدن رو زبون...
همه رو میدونی. میشنوی. میبینی. میفهمی.
هیچی ازت قایم نیست. نه لبخند دروغی، نه اشک نمایشی، نه حرف دوپهلو، نه نیت آلوده.
ما میدونیم. میدونیم که دیده میشیم. میدونیم که خونده میشیم.
ما میترسیم. میلرزیم.
از گذشتهمون، از امروزمون، از اون لحظههایی که بد نگاه کردیم، بد خواستیم، بد گفتیم.
اون وقتهایی که وانمود کردیم، ادعا کردیم، تظاهر کردیم.
ما رو رسوا نکن.
ما رو جلو خودت خجالتزده نکن.
ما طاقت نداریم، ما شرمندهایم، ما سرافکندهایم.
اما اومدیم. با بار، با عیب، با نقص، با خطا.
اما با امید. با دعا. با دل شکسته.
ما اسم محمد رو آوردیم. اونکه بیعیب بود، بیگناه بود، بینقش تاریک.
اونکه نور بود، روشنی بود، راستی بود.
همهی زندگیشو خرج کرد برای ما. برای نجاتمون. برای اینکه گم نشیم، برای اینکه نترسیم.
خودش فدا شد تا ما بیپناه نمونیم.
به حق اون، به نور اون، به اشکای اون...
ما رو نگه دار. ما رو بپوشون. ما رو نجات بده.
ختم کلام اینکه:
ما پر از خطاییم، ولی به امید رحمتی ایستادیم که همیشه دیده، همیشه دونسته، اما همیشه پوشونده. اگه با اسم محمد بیایم، رسوایی رنگ میبازه.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دور #سوم_تفسیر_قرآن
#سوره_بقره
#صفحه_27
آیات: ۱۷۷ تا ۱۸۱
محمدرضا رنجبر
☘ من جای شما باشم
شب قبل از خواب
چراغ را خاموش می کنم
و سربه بالین می گذارم
و این فایل را گوش می دهم
و بعد راحت می خوابم.
@mrranjbar3
#سوره_بقره
#صفحه_27
آیات: ۱۷۷ تا ۱۸۱
محمدرضا رنجبر
☘ من جای شما باشم
شب قبل از خواب
چراغ را خاموش می کنم
و سربه بالین می گذارم
و این فایل را گوش می دهم
و بعد راحت می خوابم.
@mrranjbar3
یادت نره کی هستی
لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ﴿۱۷۷﴾
معنی آیه:
نیکوکاری فقط این نیست که صورتتون رو به سمت شرق یا غرب بگردونین،
نیکی واقعی اینه که آدم با دل و جون به خدا، روز آخرت، فرشتهها، کتابهای آسمونی و پیامبرا ایمان داشته باشه،
و با اینکه خودش عاشق داراییشه، باز هم از مالش به خویشاوندها، یتیمها، نیازمندها، اونایی که تو راه موندن، گدایان، و برای آزاد کردن بندگان کمک کنه،
نمازش رو درست و بهموقع بخونه، زکات بده،
پای قول و عهدش بمونه،
و توی سختیها، توی ضرر و زیانها، و حتی موقع جنگ و درگیری، محکم و صبور باشه.
اینا هستن آدمای راستگو،
اینا هموناییان که واقعاً پرهیزکارن.
معنی تک تک کلمهها:
لَيْسَ: نیست، وجود نداره
الْبِرَّ: نیکی، کار خوب، خوبی واقعی
أَنْ: که، اینکه، یعنی
تُوَلُّوا: برگردونید، بچرخونید، رو کنید
وُجُوهَكُمْ: صورتهاتون، چهرههاتون، روهاتون
قِبَلَ: بهسمت، رو به، در جهتِ
الْمَشْرِقِ: شرق، طلوعخورشید، سمتخورشید
وَ: و، همچنین، نیز
الْمَغْرِبِ: غرب، غروب، سمتپایینرفتن آفتاب
وَلَكِنَّ: ولی، اما، در عوض
الْبِرَّ: نیکی، خوبی، درستکاری
مَنْ: کسیکه، آنکه، هرکس
آمَنَ: ایمان آورد، باور کرد، دلسپرد
بِاللَّهِ: به خدا، به پروردگار، به خالق
الْيَوْمِ: روز، زمان، وقت
الْآخِرِ: آخرت، پایان، روز قیامت
الْمَلَائِكَةِ: فرشتهها، موجودات نوری، پیامآوران الهی
الْكِتَابِ: کتاب، نوشتهی آسمونی، پیام مکتوب
النَّبِيِّينَ: پیامبران، فرستادگان، مردان الهی
آتَى: داد، بخشید، تقدیم کرد
الْمَالَ: مال، دارایی، ثروت
عَلَى: با وجود، در حالی که، با اینکه
حُبِّهِ: علاقهاش، دوست داشتنش، وابستگیاش
ذَوِي: اهل، صاحبان، نزدیکان
الْقُرْبَى: خویشاوندان، فامیل، نزدیکان
الْيَتَامَى: یتیمها، بچههای بیپدر، بیسرپرستها
الْمَسَاكِينَ: مستمندان، فقرا، بیچیزها
وَابْنَ: و فرزند، و پسر، و همراه
السَّبِيلِ: راه، راهمانده، در راه مونده
السَّائِلِينَ: گداها، درخواستکنندهها، نیازمندا
وَفِي: و در، همچنین در، و همراه
الرِّقَابِ: گردنها، بندگان، اسیران
أَقَامَ: برپا کرد، انجام داد، بهجا آورد
الصَّلَاةَ: نماز، راز و نیاز، بندگی
آتَى: داد، پرداخت، هدیه کرد
الزَّكَاةَ: زکات، کمک مالی، صدقه واجب
الْمُوفُونَ: وفادارها، پایبندها، قولنگهدارها
بِعَهْدِهِمْ: به قولشون، به پیمانشون، به قرارشون
إِذَا: هر وقت، وقتی که، هنگام
عَاهَدُوا: عهد بستن، پیمان بستن، قول دادن
الصَّابِرِينَ: صبوریکنندهها، بردبارها، طاقتآورها
فِي: در، هنگام، درون
الْبَأْسَاءِ: سختی، تنگدستی، گرفتاری
الضَّرَّاءِ: رنج، بیماری، مصیبت
وَحِينَ: و وقت، و زمانی که، هنگام
الْبَأْسِ: جنگ، نبرد، درگیری
أُولَئِكَ: اونها، چنین کسانی، اونا
الَّذِينَ: کسانی که، افرادی که، اونایی که
صَدَقُوا: راست گفتن، درست بودن، صادق بودن
وَأُولَئِكَ: و اونا، و همونا، و اون دسته
هُمُ: خودشونن، همونا هستن، اینان
الْمُتَّقُونَ: پرهیزکارا، خداترسها، اهل تقوا
لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ﴿۱۷۷﴾
معنی آیه:
نیکوکاری فقط این نیست که صورتتون رو به سمت شرق یا غرب بگردونین،
نیکی واقعی اینه که آدم با دل و جون به خدا، روز آخرت، فرشتهها، کتابهای آسمونی و پیامبرا ایمان داشته باشه،
و با اینکه خودش عاشق داراییشه، باز هم از مالش به خویشاوندها، یتیمها، نیازمندها، اونایی که تو راه موندن، گدایان، و برای آزاد کردن بندگان کمک کنه،
نمازش رو درست و بهموقع بخونه، زکات بده،
پای قول و عهدش بمونه،
و توی سختیها، توی ضرر و زیانها، و حتی موقع جنگ و درگیری، محکم و صبور باشه.
اینا هستن آدمای راستگو،
اینا هموناییان که واقعاً پرهیزکارن.
معنی تک تک کلمهها:
لَيْسَ: نیست، وجود نداره
الْبِرَّ: نیکی، کار خوب، خوبی واقعی
أَنْ: که، اینکه، یعنی
تُوَلُّوا: برگردونید، بچرخونید، رو کنید
وُجُوهَكُمْ: صورتهاتون، چهرههاتون، روهاتون
قِبَلَ: بهسمت، رو به، در جهتِ
الْمَشْرِقِ: شرق، طلوعخورشید، سمتخورشید
وَ: و، همچنین، نیز
الْمَغْرِبِ: غرب، غروب، سمتپایینرفتن آفتاب
وَلَكِنَّ: ولی، اما، در عوض
الْبِرَّ: نیکی، خوبی، درستکاری
مَنْ: کسیکه، آنکه، هرکس
آمَنَ: ایمان آورد، باور کرد، دلسپرد
بِاللَّهِ: به خدا، به پروردگار، به خالق
الْيَوْمِ: روز، زمان، وقت
الْآخِرِ: آخرت، پایان، روز قیامت
الْمَلَائِكَةِ: فرشتهها، موجودات نوری، پیامآوران الهی
الْكِتَابِ: کتاب، نوشتهی آسمونی، پیام مکتوب
النَّبِيِّينَ: پیامبران، فرستادگان، مردان الهی
آتَى: داد، بخشید، تقدیم کرد
الْمَالَ: مال، دارایی، ثروت
عَلَى: با وجود، در حالی که، با اینکه
حُبِّهِ: علاقهاش، دوست داشتنش، وابستگیاش
ذَوِي: اهل، صاحبان، نزدیکان
الْقُرْبَى: خویشاوندان، فامیل، نزدیکان
الْيَتَامَى: یتیمها، بچههای بیپدر، بیسرپرستها
الْمَسَاكِينَ: مستمندان، فقرا، بیچیزها
وَابْنَ: و فرزند، و پسر، و همراه
السَّبِيلِ: راه، راهمانده، در راه مونده
السَّائِلِينَ: گداها، درخواستکنندهها، نیازمندا
وَفِي: و در، همچنین در، و همراه
الرِّقَابِ: گردنها، بندگان، اسیران
أَقَامَ: برپا کرد، انجام داد، بهجا آورد
الصَّلَاةَ: نماز، راز و نیاز، بندگی
آتَى: داد، پرداخت، هدیه کرد
الزَّكَاةَ: زکات، کمک مالی، صدقه واجب
الْمُوفُونَ: وفادارها، پایبندها، قولنگهدارها
بِعَهْدِهِمْ: به قولشون، به پیمانشون، به قرارشون
إِذَا: هر وقت، وقتی که، هنگام
عَاهَدُوا: عهد بستن، پیمان بستن، قول دادن
الصَّابِرِينَ: صبوریکنندهها، بردبارها، طاقتآورها
فِي: در، هنگام، درون
الْبَأْسَاءِ: سختی، تنگدستی، گرفتاری
الضَّرَّاءِ: رنج، بیماری، مصیبت
وَحِينَ: و وقت، و زمانی که، هنگام
الْبَأْسِ: جنگ، نبرد، درگیری
أُولَئِكَ: اونها، چنین کسانی، اونا
الَّذِينَ: کسانی که، افرادی که، اونایی که
صَدَقُوا: راست گفتن، درست بودن، صادق بودن
وَأُولَئِكَ: و اونا، و همونا، و اون دسته
هُمُ: خودشونن، همونا هستن، اینان
الْمُتَّقُونَ: پرهیزکارا، خداترسها، اهل تقوا
این آیه میگه:
نیکی فقط رو به قبله وایسادن نیست.
نیکی فقط شرق و غرب رو نگاه کردن نیست.
نیکی اینه که دلت درست باشه.
ایمانت درست باشه.
بدونی خدایی هست.
بدونی یه روزی آخرش حسابه.
بدونی فرشتهها حواسشون بهته.
بدونی کتابی هست.
پیامبری هست.
راهی هست.
نیکی اینه که دستت به جیبته.
پولت رو فقط واسه خودت نخوای.
بدی.
بدی با دل، نه از سر اجبار.
بدی به فامیلت.
به یتیم.
به نیازمند.
به اون که تو راه مونده.
به اون که ازت چیزی خواسته.
به اون که اسیره.
ببخشی. بیتوقع. بیادعا.
نمازت رو بخونی.
یادت نره کی هستی.
زکاتت رو بدی.
هوای فقیر رو داشته باشی.
قول دادی؟ پای قولت وایسا.
عهد کردی؟ فراموشت نشه.
توی سختی، محکم باش.
توی تنگی، صبور باش.
توی جنگ، وسط خطر، جا نزن.
اینا یعنی راستی.
اینا یعنی صداقت.
اینا یعنی تو واقعاً آدم خدایی.
تو واقعاً اهل تقوایی.
نتیجه اینکه:
نیکی فقط توی ظاهر نیست.
فقط اینکه قبله رو بلد باشی، کافی نیست.
قبلهی دلت مهمتره.
نیکی یعنی دلت پاک باشه.
حرفت راست باشه.
پولت حلال باشه.
قولت محکم باشه.
نمازت به وقت باشه.
دستت به کمک باشه.
زندگی فقط یه عبادت خشک و بیحس نیست.
زندگی یه مسیره.
یه انتخابه.
یه امتحانه.
نیکی یعنی توی همین روزای سخت،
توی همین خیابونای شلوغ،
توی همین معاملهها،
تو راست بمونی.
پاک بمونی.
باخدا بمونی.
یاد بگیر که قبله فقط یه سمت نیست.
قبله یعنی مسیرت، نیتت، دلت.
وگرنه خیلیا قبله رو میدونن،
ولی راهو گم کردن.
پس تو راه رو درست برو.
دلت رو صاف کن.
قدمت رو محکم بردار.
قبلهات رو با دل انتخاب کن. نه فقط با صورت.
نیکی فقط رو به قبله وایسادن نیست.
نیکی فقط شرق و غرب رو نگاه کردن نیست.
نیکی اینه که دلت درست باشه.
ایمانت درست باشه.
بدونی خدایی هست.
بدونی یه روزی آخرش حسابه.
بدونی فرشتهها حواسشون بهته.
بدونی کتابی هست.
پیامبری هست.
راهی هست.
نیکی اینه که دستت به جیبته.
پولت رو فقط واسه خودت نخوای.
بدی.
بدی با دل، نه از سر اجبار.
بدی به فامیلت.
به یتیم.
به نیازمند.
به اون که تو راه مونده.
به اون که ازت چیزی خواسته.
به اون که اسیره.
ببخشی. بیتوقع. بیادعا.
نمازت رو بخونی.
یادت نره کی هستی.
زکاتت رو بدی.
هوای فقیر رو داشته باشی.
قول دادی؟ پای قولت وایسا.
عهد کردی؟ فراموشت نشه.
توی سختی، محکم باش.
توی تنگی، صبور باش.
توی جنگ، وسط خطر، جا نزن.
اینا یعنی راستی.
اینا یعنی صداقت.
اینا یعنی تو واقعاً آدم خدایی.
تو واقعاً اهل تقوایی.
نتیجه اینکه:
نیکی فقط توی ظاهر نیست.
فقط اینکه قبله رو بلد باشی، کافی نیست.
قبلهی دلت مهمتره.
نیکی یعنی دلت پاک باشه.
حرفت راست باشه.
پولت حلال باشه.
قولت محکم باشه.
نمازت به وقت باشه.
دستت به کمک باشه.
زندگی فقط یه عبادت خشک و بیحس نیست.
زندگی یه مسیره.
یه انتخابه.
یه امتحانه.
نیکی یعنی توی همین روزای سخت،
توی همین خیابونای شلوغ،
توی همین معاملهها،
تو راست بمونی.
پاک بمونی.
باخدا بمونی.
یاد بگیر که قبله فقط یه سمت نیست.
قبله یعنی مسیرت، نیتت، دلت.
وگرنه خیلیا قبله رو میدونن،
ولی راهو گم کردن.
پس تو راه رو درست برو.
دلت رو صاف کن.
قدمت رو محکم بردار.
قبلهات رو با دل انتخاب کن. نه فقط با صورت.
گذشت ولی زندگی رو قشنگتر میکنه
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَى بِالْأُنْثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۷۸﴾
معنی آیه:
ای کسایی که ایمان آوردین،
بدونین که دربارهی کشتگان، قصاص براتون واجب شده:
آزاده در برابر آزاده، برده در برابر برده، و زن در برابر زن.
ولی اگه کسی از طرف برادر دینیش ـ یعنی ولی مقتول ـ گذشت کنه،
باید با احترام و نرمی این گذشت رو بپذیره،
و خونبها رو هم با خوشرفتاری و خوبی پرداخت کنه.
این قانون، تخفیف و رحمتیه از طرف پروردگارتون.
پس هرکی بعد از این، از حد بگذره و سرکشی کنه،
عذابی سخت و دردناک در انتظارشه.
معنی تک تک کلمهها:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ: ای کسانیکه، افرادیکه، اونهاییکه
آمَنُوا: ایمان آوردن، باور کردن، اعتقاد داشتن
كُتِبَ: نوشته شد، مقرر شد، واجب شد
عَلَيْكُمُ: بر شما، بر دوش شما، به گردن شما
الْقِصَاصُ: قصاص، تلافی، مجازات همسطح
فِي: در، دربارهی، توی
الْقَتْلَى: کشتهشدهها، مقتولها، مردهها
الْحُرُّ: آزاد، آدم آزاد، انسان بیبند
بِالْحُرِّ: در برابر آزاد، در مقابل آزاد، با آزاد
وَ: و، همچنین، هم
الْعَبْدُ: بنده، غلام، آدم وابسته
بِالْعَبْدِ: در برابر بنده، با بنده، در ازای غلام
الْأُنْثَى: زن، دختر، مؤنث
بِالْأُنْثَى: در برابر زن، با دختر، در ازای مؤنث
فَمَنْ: پس هرکس، آنگاهکه، اونکه
عُفِيَ: بخشیده شد، گذشت شد، عفو شد
لَهُ: براش، برای او، به نفعش
مِنْ: از، از طرف، از سوی
أَخِيهِ: برادرش، خویشش، همکیشش
شَيْءٌ: چیزی، موردی، مورد کوچیکی
فَاتِّبَاعٌ: پس دنبالکردن، پیروی، پیگیری
بِالْمَعْرُوفِ: بهخوبی، به نرمی، به شکل پسندیده
وَأَدَاءٌ: و پرداخت، و تحویل، و پسدادن
إِلَيْهِ: به او، به دستش، براش
بِإِحْسَانٍ: با مهربونی، با نیکی، به شکل زیبا
ذَلِكَ: این، اون، چنین چیزی
تَخْفِيفٌ: سبککردن، آسانگیری، تخفیف
مِنْ: از، به خاطر، از طرف
رَبِّكُمْ: پروردگارتون، خداوندتون، صاحبتون
وَرَحْمَةٌ: و رحمت، مهربونی، لطف
فَمَنِ: پس کسیکه، اونکه، هرکس
اعْتَدَى: تجاوز کرد، پا فراتر گذاشت، تعدی کرد
بَعْدَ: بعد از، پس از، پساز اون
ذَلِكَ: اون، این، چنین چیزی
فَلَهُ: پس براش هست، براش میمونه، خواهد داشت
عَذَابٌ: عذاب، مجازات، دردسر
أَلِيمٌ: دردناک، سوزناک، طاقتفرسا
این آیه میگه:
آهای مؤمن!
آهای کسی که گفتی خدایی هست،
بدون…
قصاص، قانون خداست.
وقتی کسی کشته شد، بیحساب نمیمونه.
آزاد، در برابر آزاده.
برده، در برابر برده.
زن، در برابر زن.
یعنی چی؟
یعنی عدالت، باید برقرار بشه.
نه زیادتر. نه کمتر.
نه با خشم. نه با انتقام.
اما اگه گذشت کردی چی؟
اگه دلت نرم شد…
اگه از حقت گذشتی…
اگه گفتی بخشیدم…
اونوقت، اون طرف هم باید درست رفتار کنه.
باید مؤدب باشه.
باید محترمانه، حقتو بده.
نه با منت.
نه با طعنه.
نه با بیاحترامی.
این گذشت، یه رحمته.
از طرف خدا.
یعنی خدا خواسته آسون بگیری.
خدا خواسته آرامش بیاد.
خدا خواسته دلها نرم بشه.
نه اینکه کینه بمونه.
نه اینکه زخما تازه بمونه.
ولی اگه یکی سوءاستفاده کرد،
اگه از گذشتت سواستفاده کرد،
اگه دوباره پا گذاشت روی حقت،
اگه باز هم ظلم کرد…
اونوقت درد میکشه.
عذاب میچشه.
خدا حسابشو نگه میداره.
وای به حالش…
نتیجه اینکه:
زندگی، پر از انتخابه.
پر از لحظههایی که میتونی بزنی، ولی نمیزنی.
میتونی انتقام بگیری، ولی نمیگیری.
چون گذشت، از زور قویتره.
چون رحم، از خشم بزرگتره.
عدالت خوبه.
ولی وقتی گذشت میاد، زندگی زیباتر میشه.
وقتی دلتو آروم میکنی،
وقتی کینه رو کنار میذاری،
خودتو نجات دادی.
آدم قوی اون نیست که بزنه.
آدم قوی اونیه که بتونه نبخشه…
ولی میبخشه.
پس اگه یه روزی دلت شکست،
اگه یه روزی بهت ظلم شد،
یادت باشه خدا گفته:
قصاص هست، ولی گذشت قشنگتره.
تو انتخاب کن.
میخوای زخمو بیشتر کنی؟
یا میخوای مرهم باشی؟
گذشت، درد رو نمیکشه.
ولی دل رو آروم میکنه.
هم دل خودت،
هم دل اون یکی.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَى بِالْأُنْثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۷۸﴾
معنی آیه:
ای کسایی که ایمان آوردین،
بدونین که دربارهی کشتگان، قصاص براتون واجب شده:
آزاده در برابر آزاده، برده در برابر برده، و زن در برابر زن.
ولی اگه کسی از طرف برادر دینیش ـ یعنی ولی مقتول ـ گذشت کنه،
باید با احترام و نرمی این گذشت رو بپذیره،
و خونبها رو هم با خوشرفتاری و خوبی پرداخت کنه.
این قانون، تخفیف و رحمتیه از طرف پروردگارتون.
پس هرکی بعد از این، از حد بگذره و سرکشی کنه،
عذابی سخت و دردناک در انتظارشه.
معنی تک تک کلمهها:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ: ای کسانیکه، افرادیکه، اونهاییکه
آمَنُوا: ایمان آوردن، باور کردن، اعتقاد داشتن
كُتِبَ: نوشته شد، مقرر شد، واجب شد
عَلَيْكُمُ: بر شما، بر دوش شما، به گردن شما
الْقِصَاصُ: قصاص، تلافی، مجازات همسطح
فِي: در، دربارهی، توی
الْقَتْلَى: کشتهشدهها، مقتولها، مردهها
الْحُرُّ: آزاد، آدم آزاد، انسان بیبند
بِالْحُرِّ: در برابر آزاد، در مقابل آزاد، با آزاد
وَ: و، همچنین، هم
الْعَبْدُ: بنده، غلام، آدم وابسته
بِالْعَبْدِ: در برابر بنده، با بنده، در ازای غلام
الْأُنْثَى: زن، دختر، مؤنث
بِالْأُنْثَى: در برابر زن، با دختر، در ازای مؤنث
فَمَنْ: پس هرکس، آنگاهکه، اونکه
عُفِيَ: بخشیده شد، گذشت شد، عفو شد
لَهُ: براش، برای او، به نفعش
مِنْ: از، از طرف، از سوی
أَخِيهِ: برادرش، خویشش، همکیشش
شَيْءٌ: چیزی، موردی، مورد کوچیکی
فَاتِّبَاعٌ: پس دنبالکردن، پیروی، پیگیری
بِالْمَعْرُوفِ: بهخوبی، به نرمی، به شکل پسندیده
وَأَدَاءٌ: و پرداخت، و تحویل، و پسدادن
إِلَيْهِ: به او، به دستش، براش
بِإِحْسَانٍ: با مهربونی، با نیکی، به شکل زیبا
ذَلِكَ: این، اون، چنین چیزی
تَخْفِيفٌ: سبککردن، آسانگیری، تخفیف
مِنْ: از، به خاطر، از طرف
رَبِّكُمْ: پروردگارتون، خداوندتون، صاحبتون
وَرَحْمَةٌ: و رحمت، مهربونی، لطف
فَمَنِ: پس کسیکه، اونکه، هرکس
اعْتَدَى: تجاوز کرد، پا فراتر گذاشت، تعدی کرد
بَعْدَ: بعد از، پس از، پساز اون
ذَلِكَ: اون، این، چنین چیزی
فَلَهُ: پس براش هست، براش میمونه، خواهد داشت
عَذَابٌ: عذاب، مجازات، دردسر
أَلِيمٌ: دردناک، سوزناک، طاقتفرسا
این آیه میگه:
آهای مؤمن!
آهای کسی که گفتی خدایی هست،
بدون…
قصاص، قانون خداست.
وقتی کسی کشته شد، بیحساب نمیمونه.
آزاد، در برابر آزاده.
برده، در برابر برده.
زن، در برابر زن.
یعنی چی؟
یعنی عدالت، باید برقرار بشه.
نه زیادتر. نه کمتر.
نه با خشم. نه با انتقام.
اما اگه گذشت کردی چی؟
اگه دلت نرم شد…
اگه از حقت گذشتی…
اگه گفتی بخشیدم…
اونوقت، اون طرف هم باید درست رفتار کنه.
باید مؤدب باشه.
باید محترمانه، حقتو بده.
نه با منت.
نه با طعنه.
نه با بیاحترامی.
این گذشت، یه رحمته.
از طرف خدا.
یعنی خدا خواسته آسون بگیری.
خدا خواسته آرامش بیاد.
خدا خواسته دلها نرم بشه.
نه اینکه کینه بمونه.
نه اینکه زخما تازه بمونه.
ولی اگه یکی سوءاستفاده کرد،
اگه از گذشتت سواستفاده کرد،
اگه دوباره پا گذاشت روی حقت،
اگه باز هم ظلم کرد…
اونوقت درد میکشه.
عذاب میچشه.
خدا حسابشو نگه میداره.
وای به حالش…
نتیجه اینکه:
زندگی، پر از انتخابه.
پر از لحظههایی که میتونی بزنی، ولی نمیزنی.
میتونی انتقام بگیری، ولی نمیگیری.
چون گذشت، از زور قویتره.
چون رحم، از خشم بزرگتره.
عدالت خوبه.
ولی وقتی گذشت میاد، زندگی زیباتر میشه.
وقتی دلتو آروم میکنی،
وقتی کینه رو کنار میذاری،
خودتو نجات دادی.
آدم قوی اون نیست که بزنه.
آدم قوی اونیه که بتونه نبخشه…
ولی میبخشه.
پس اگه یه روزی دلت شکست،
اگه یه روزی بهت ظلم شد،
یادت باشه خدا گفته:
قصاص هست، ولی گذشت قشنگتره.
تو انتخاب کن.
میخوای زخمو بیشتر کنی؟
یا میخوای مرهم باشی؟
گذشت، درد رو نمیکشه.
ولی دل رو آروم میکنه.
هم دل خودت،
هم دل اون یکی.
قصاص برای زندگیه
وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۷۹﴾
معنی آیه:
و ای آدمای خردمند،
بدونین که توی همین حکم قصاص، زندگی هست، زندهموندنه، امنیت و آرامشه براتون؛
شاید دلهاتون بلرزه، شاید به سمت پرهیزکاری و تقوا کشیده بشین.
معنی تک تک کلمهها:
وَلَكُمْ: و واسهتون، و مال شماست، و به نفع شماست
فِي: توی، داخلِ، در
الْقِصَاصِ: قصاص، تلافیِ عادلانه، گرفتن حق
حَيَاةٌ: زندگی، زندهموندن، نفس کشیدن
يَا: ای، آهای، هان
أُولِي: اونایی که دارن، صاحبانِ، اهلِ
الْأَلْبَابِ: عقل، شعور، فهم
لَعَلَّكُمْ: شاید شما، امید اینکه شما، بلکه شما
تَتَّقُونَ: پرهیز کنین، گناه نکنین، حساب کار دستتون بیاد
این آیه میگه:
قصاص، انتقام نیست، کینه نیست، خونخواهی نیست. قصاص، زندگیه، امیدِ دوبارهست، امنیتِ راههاست، آرامشِ شهرهاست. قصاص، حقه، عدالته، قانونه، نظمه.
اگه خون، بیجواب بمونه، اگه جنایت، بیمجازات بمونه، اگه قاتل، نترسه، اگه ظالم، بیحد بره، اگه ستم، بیمرز بشه، اگه دلها، وحشی بشن، اگه دستها، بیحساب خون بریزن، دیگه هیچکس، امن نمیمونه، هیچکس، زنده نمیمونه، هیچکس، آسوده نمیخوابه.
ولی وقتی بدونن، وقتی بفهمن، وقتی حساب کنن، وقتی بترسن، وقتی قصاص، بایسته، وقتی عدالت، پابرجا باشه، دیگه دستی، به ظلم بلند نمیشه، دیگه جانی، به ناحق گرفته نمیشه، دیگه خونی، بیهوده ریخته نمیشه.
پس قصاص، زندگیه، نه مرگ. امنیته، نه وحشت. آرامشه، نه آشوب. قصاص، راهِ خداست، قانونِ عقله، حکمِ عدله، دستورِ خداس. برای تو، برای ما، برای همه.
نتیجه اینکه:
زندگی، بیعدالت، زندگی نیست. امنیت، بیقانون، امنیت نیست. قصاص، برای انتقام نیست، برای جنگ نیست، برای خون نیست. قصاص، برای زندگیه، برای زنده موندنه، برای اینکه هیچکس، بیگناه نمیره، هیچکس، بیدلیل کشته نشه، هیچکس، بیحساب، بیپناه نمونه.
وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۷۹﴾
معنی آیه:
و ای آدمای خردمند،
بدونین که توی همین حکم قصاص، زندگی هست، زندهموندنه، امنیت و آرامشه براتون؛
شاید دلهاتون بلرزه، شاید به سمت پرهیزکاری و تقوا کشیده بشین.
معنی تک تک کلمهها:
وَلَكُمْ: و واسهتون، و مال شماست، و به نفع شماست
فِي: توی، داخلِ، در
الْقِصَاصِ: قصاص، تلافیِ عادلانه، گرفتن حق
حَيَاةٌ: زندگی، زندهموندن، نفس کشیدن
يَا: ای، آهای، هان
أُولِي: اونایی که دارن، صاحبانِ، اهلِ
الْأَلْبَابِ: عقل، شعور، فهم
لَعَلَّكُمْ: شاید شما، امید اینکه شما، بلکه شما
تَتَّقُونَ: پرهیز کنین، گناه نکنین، حساب کار دستتون بیاد
این آیه میگه:
قصاص، انتقام نیست، کینه نیست، خونخواهی نیست. قصاص، زندگیه، امیدِ دوبارهست، امنیتِ راههاست، آرامشِ شهرهاست. قصاص، حقه، عدالته، قانونه، نظمه.
اگه خون، بیجواب بمونه، اگه جنایت، بیمجازات بمونه، اگه قاتل، نترسه، اگه ظالم، بیحد بره، اگه ستم، بیمرز بشه، اگه دلها، وحشی بشن، اگه دستها، بیحساب خون بریزن، دیگه هیچکس، امن نمیمونه، هیچکس، زنده نمیمونه، هیچکس، آسوده نمیخوابه.
ولی وقتی بدونن، وقتی بفهمن، وقتی حساب کنن، وقتی بترسن، وقتی قصاص، بایسته، وقتی عدالت، پابرجا باشه، دیگه دستی، به ظلم بلند نمیشه، دیگه جانی، به ناحق گرفته نمیشه، دیگه خونی، بیهوده ریخته نمیشه.
پس قصاص، زندگیه، نه مرگ. امنیته، نه وحشت. آرامشه، نه آشوب. قصاص، راهِ خداست، قانونِ عقله، حکمِ عدله، دستورِ خداس. برای تو، برای ما، برای همه.
نتیجه اینکه:
زندگی، بیعدالت، زندگی نیست. امنیت، بیقانون، امنیت نیست. قصاص، برای انتقام نیست، برای جنگ نیست، برای خون نیست. قصاص، برای زندگیه، برای زنده موندنه، برای اینکه هیچکس، بیگناه نمیره، هیچکس، بیدلیل کشته نشه، هیچکس، بیحساب، بیپناه نمونه.
حق کسی رو پایمال نکن
كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ ﴿۱۸۰﴾
معنی آیه:
برای شما واجب شده که وقتی یکیتون احساس کرد وقت رفتنش نزدیکه،
اگه مالی از خودش به جا میذاره،
برای پدر و مادر و نزدیکترین آدماش،
با مهربونی و بهدرستی وصیت کنه.
این کار، یه حقه، یه نشونهی پرهیزکاری، برای کسایی که اهل تقوا هستن.
معنی تک تک کلمهها:
كُتِبَ: نوشته شد، مقرر شد، واجب شد
عَلَيْكُمْ: بر شما، وظیفهتون، به عهدهتون
إِذَا: وقتی که، هر وقت، اون موقع که
حَضَرَ: رسید، اومد سراغ، حاضر شد
أَحَدَكُمُ: یکیتون، یکی از شما، یه نفر ازتون
الْمَوْتُ: مرگ، وقت رفتن، دم آخر
إِنْ: اگه، اگر که، فرضاً
تَرَكَ: گذاشت، باقی گذاشت، بهجا گذاشت
خَيْرًا: مال، دارایی، چیز باارزش
الْوَصِيَّةُ: وصیت، سفارش آخر، گفتنیهای پایانی
لِلْوَالِدَيْنِ: واسه پدر و مادر، به پدر و مادر، برای والدین
الْأَقْرَبِينَ: نزدیکان، فامیل نزدیک، خویشاوندان
بِالْمَعْرُوفِ: بهخوبی، طبق عرف، یهجور درست
حَقًّا: یه حقی، قطعاً، بیچونه
عَلَى: بر، بهعهدهی، روی دوش
الْمُتَّقِينَ: آدمای باتقوا، پرهیزکارا، کسایی که مواظب کاراشونن
این آیه میگه:
مرگ، نزدیکه، همیشه نزدیکه، همیشه پشت سر، همیشه روبهرو. یه روز، یه لحظه، یه ثانیه، میرسه، میاد، میگیره، میبره. هیچکس، نمیتونه فرار کنه، هیچکس، نمیتونه پنهون بشه، هیچکس، نمیتونه زمانو نگه داره.
اما قبل از رفتن، قبل از خاموش شدن، قبل از تموم شدن، باید بدونی، باید بفهمی، باید بسپری. چیزی که داری، چیزی که جمع کردی، چیزی که ساختی، چیزی که به جا میذاری، سهم پدرته، سهم مادرت، سهم عزیزاته، سهم اونایی که کنارت بودن، اونایی که برای تو بودن، اونایی که با تو بودن.
نذار حسرت بمونه، نذار حق، گم بشه، نذار چیزی توی دل کسی بمونه. وصیت کن، بگو، بنویس، مشخص کن، یادگار بذار. با محبت، با انصاف، با معرفت، با مروت. دل کسی رو نشکن، سهم کسی رو نخور، حق کسی رو پایمال نکن.
نتیجه اینکه:
مرگ، پایان نیست، رفتنه. مال، ابدی نیست، امانته. آدم، تنها نیست، بین خانوادهست، توی یه جمعه، توی یه رابطهست. اگه وصیت نکنی، اگه حقت رو ندی، اگه حقی رو نذاری، چیزی جز حسرت نمیمونه، چیزی جز دلخوری نمیمونه، چیزی جز اندوه نمیمونه.
كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ ﴿۱۸۰﴾
معنی آیه:
برای شما واجب شده که وقتی یکیتون احساس کرد وقت رفتنش نزدیکه،
اگه مالی از خودش به جا میذاره،
برای پدر و مادر و نزدیکترین آدماش،
با مهربونی و بهدرستی وصیت کنه.
این کار، یه حقه، یه نشونهی پرهیزکاری، برای کسایی که اهل تقوا هستن.
معنی تک تک کلمهها:
كُتِبَ: نوشته شد، مقرر شد، واجب شد
عَلَيْكُمْ: بر شما، وظیفهتون، به عهدهتون
إِذَا: وقتی که، هر وقت، اون موقع که
حَضَرَ: رسید، اومد سراغ، حاضر شد
أَحَدَكُمُ: یکیتون، یکی از شما، یه نفر ازتون
الْمَوْتُ: مرگ، وقت رفتن، دم آخر
إِنْ: اگه، اگر که، فرضاً
تَرَكَ: گذاشت، باقی گذاشت، بهجا گذاشت
خَيْرًا: مال، دارایی، چیز باارزش
الْوَصِيَّةُ: وصیت، سفارش آخر، گفتنیهای پایانی
لِلْوَالِدَيْنِ: واسه پدر و مادر، به پدر و مادر، برای والدین
الْأَقْرَبِينَ: نزدیکان، فامیل نزدیک، خویشاوندان
بِالْمَعْرُوفِ: بهخوبی، طبق عرف، یهجور درست
حَقًّا: یه حقی، قطعاً، بیچونه
عَلَى: بر، بهعهدهی، روی دوش
الْمُتَّقِينَ: آدمای باتقوا، پرهیزکارا، کسایی که مواظب کاراشونن
این آیه میگه:
مرگ، نزدیکه، همیشه نزدیکه، همیشه پشت سر، همیشه روبهرو. یه روز، یه لحظه، یه ثانیه، میرسه، میاد، میگیره، میبره. هیچکس، نمیتونه فرار کنه، هیچکس، نمیتونه پنهون بشه، هیچکس، نمیتونه زمانو نگه داره.
اما قبل از رفتن، قبل از خاموش شدن، قبل از تموم شدن، باید بدونی، باید بفهمی، باید بسپری. چیزی که داری، چیزی که جمع کردی، چیزی که ساختی، چیزی که به جا میذاری، سهم پدرته، سهم مادرت، سهم عزیزاته، سهم اونایی که کنارت بودن، اونایی که برای تو بودن، اونایی که با تو بودن.
نذار حسرت بمونه، نذار حق، گم بشه، نذار چیزی توی دل کسی بمونه. وصیت کن، بگو، بنویس، مشخص کن، یادگار بذار. با محبت، با انصاف، با معرفت، با مروت. دل کسی رو نشکن، سهم کسی رو نخور، حق کسی رو پایمال نکن.
نتیجه اینکه:
مرگ، پایان نیست، رفتنه. مال، ابدی نیست، امانته. آدم، تنها نیست، بین خانوادهست، توی یه جمعه، توی یه رابطهست. اگه وصیت نکنی، اگه حقت رو ندی، اگه حقی رو نذاری، چیزی جز حسرت نمیمونه، چیزی جز دلخوری نمیمونه، چیزی جز اندوه نمیمونه.
خدا میشنوه خدا میدونه
فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۱۸۱﴾
معنی آیه:
پس اگه کسی بعد از شنیدن وصیت، اونو دستکاری کنه یا تغییرش بده،
گناهش فقط پای هموناییه که وصیت رو عوض کردن.
خدا خوب میشنوه و کاملاً باخبره،
هیچ چیز از نگاهش پنهون نمیمونه.
معنی تک تک کلمهها:
فَمَنْ: پس هرکس، بنابراین کسیکه، اون کسیکه
بَدَّلَهُ: عوضش کرد، دستبرد زد، تغییرش داد
بَعْدَمَا: بعد از اینکه، پس از اینکه، وقتی که
سَمِعَهُ: شنیدش، گوش داد، فهمیدش
فَإِنَّمَا: فقط و فقط، در واقع، قطعاً
إِثْمُهُ: گناهش، تقصیرش، بارش
عَلَى: بر، گردن، به دوش
الَّذِينَ: اونایی که، کسایی که، جماعتی که
يُبَدِّلُونَهُ: عوضش میکنن، تغییرش میدن، دستکاریش میکنن
إِنَّ: قطعاً، بیتردید، شک نکن
اللَّهَ: خدا، پروردگار، خدای مهربون
سَمِيعٌ: شنوا، گوشبهزنگ، آگاه از صداها
عَلِيمٌ: دانا، باخبر، وارد به همهچیز
این آیه میگه:
ببین، وصیت یه حرف معمولی نیست، یه قرارداد نیست، یه چیز الکی نیست. وصیت یعنی آخرین خواسته، یعنی آخرین نگاه، یعنی آخرین نشونهی آدمی که داره میره. یه حقه، یه امانته، یه چیزی که باید همونجوری که گفته شده، بمونه، دستنخورده، بیکموکاست.
حالا اگه یکی، بعد از شنیدن وصیت، بعد از دونستن حقیقت، بعد از فهمیدن اونچیزی که گفته شده، بیاد و دست ببره توش، عوضش کنه، اینور و اونورش کنه، یه چیزی رو کم کنه، یه چیزی رو زیاد کنه، این گناهش گردن خودشه. نه گردن اون که وصیت کرده، نه گردن اون که گوش داده، فقط و فقط گردن کسی که تغییر داده. همون که حق رو به ناحق کرده، همون که امانت رو شکسته، همون که حرف رو چرخونده.
ولی یادت نره، خدا میشنوه، خدا میدونه. هیچ صدایی از گوشش دور نمیمونه، هیچ تغییری از چشمش پنهون نمیشه. کسی که خیانت کنه، کسی که وصیت رو بازیچه کنه، خودش میمونه و بار گناهش، خودش میمونه و نگاه خدایی که همیشه میبینه، همیشه میشنوه، همیشه میدونه.
نتیجه اینکه:
وصیت، امانته، بازی نیست. حرف آخر یه آدمه، دستبردن توش، یعنی خیانت، یعنی گناه. کسی که تغییرش بده، خودش میمونه و گناهش، خودش میمونه و خدای شنوا و دانا.
فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۱۸۱﴾
معنی آیه:
پس اگه کسی بعد از شنیدن وصیت، اونو دستکاری کنه یا تغییرش بده،
گناهش فقط پای هموناییه که وصیت رو عوض کردن.
خدا خوب میشنوه و کاملاً باخبره،
هیچ چیز از نگاهش پنهون نمیمونه.
معنی تک تک کلمهها:
فَمَنْ: پس هرکس، بنابراین کسیکه، اون کسیکه
بَدَّلَهُ: عوضش کرد، دستبرد زد، تغییرش داد
بَعْدَمَا: بعد از اینکه، پس از اینکه، وقتی که
سَمِعَهُ: شنیدش، گوش داد، فهمیدش
فَإِنَّمَا: فقط و فقط، در واقع، قطعاً
إِثْمُهُ: گناهش، تقصیرش، بارش
عَلَى: بر، گردن، به دوش
الَّذِينَ: اونایی که، کسایی که، جماعتی که
يُبَدِّلُونَهُ: عوضش میکنن، تغییرش میدن، دستکاریش میکنن
إِنَّ: قطعاً، بیتردید، شک نکن
اللَّهَ: خدا، پروردگار، خدای مهربون
سَمِيعٌ: شنوا، گوشبهزنگ، آگاه از صداها
عَلِيمٌ: دانا، باخبر، وارد به همهچیز
این آیه میگه:
ببین، وصیت یه حرف معمولی نیست، یه قرارداد نیست، یه چیز الکی نیست. وصیت یعنی آخرین خواسته، یعنی آخرین نگاه، یعنی آخرین نشونهی آدمی که داره میره. یه حقه، یه امانته، یه چیزی که باید همونجوری که گفته شده، بمونه، دستنخورده، بیکموکاست.
حالا اگه یکی، بعد از شنیدن وصیت، بعد از دونستن حقیقت، بعد از فهمیدن اونچیزی که گفته شده، بیاد و دست ببره توش، عوضش کنه، اینور و اونورش کنه، یه چیزی رو کم کنه، یه چیزی رو زیاد کنه، این گناهش گردن خودشه. نه گردن اون که وصیت کرده، نه گردن اون که گوش داده، فقط و فقط گردن کسی که تغییر داده. همون که حق رو به ناحق کرده، همون که امانت رو شکسته، همون که حرف رو چرخونده.
ولی یادت نره، خدا میشنوه، خدا میدونه. هیچ صدایی از گوشش دور نمیمونه، هیچ تغییری از چشمش پنهون نمیشه. کسی که خیانت کنه، کسی که وصیت رو بازیچه کنه، خودش میمونه و بار گناهش، خودش میمونه و نگاه خدایی که همیشه میبینه، همیشه میشنوه، همیشه میدونه.
نتیجه اینکه:
وصیت، امانته، بازی نیست. حرف آخر یه آدمه، دستبردن توش، یعنی خیانت، یعنی گناه. کسی که تغییرش بده، خودش میمونه و گناهش، خودش میمونه و خدای شنوا و دانا.
اللَّهُمَّ أَغْنِنَا عَنْ هِبَةِ الْوَهَّابِينَ بِهِبَتِكَ ، وَ اكْفِنَا وَحْشَةَ الْقَاطِعِينَ بِصِلَتِكَ حَتَّى لَا نَرْغَبَ إِلَى أَحَدٍ مَعَ بَذْلِكَ ، وَ لَا نَسْتَوْحِشَ مِنْ أَحَدٍ مَعَ فَضْلِكَ .
معنی این دعا:
خدایا! با بخشش خودت ما رو از نیاز به لطف و کمک دیگران بینیاز کن،
و با رابطه و مهربونیای که باهامون داری، نذار از بریدن و دوری آدما غصه بخوریم،
طوری که وقتی تو داری میبخشی، اصلاً دلمون نخواد سمت کسی بریم،
و وقتی فضل و مهربونیت باهامونه، نبودن هیچکس دلمون رو نلرزونه.
معنی تک تک کلمهها:
اللَّهُمَّ: خدایا، ای خدا، ای پروردگار
أَغْنِنَا: بینیازمون کن، کاری کن چیزی نخوایم، از بقیه بینیاز شیم
عَنْ: از، نسبت به، دربارهی
هِبَةِ: بخشش، هدیه، چیزی که مجانی میدن
الْوَهَّابِينَ: بخشندهها، آدمای سخاوتمند، اونایی که زیاد میبخشن
بِهِبَتِكَ: با بخشش تو، با لطف تو، با چیزی که تو بهمون میدی
وَ: و، همچنین، همینطور
اكْفِنَا: بسمون باشه، خودت جبران کن، نیازی به کسی نداشته باشیم
وَحْشَةَ: تنهایی، دلتنگی، احساس دوری
الْقَاطِعِينَ: آدمایی که رابطه رو قطع میکنن یا نعمت رو قطع می کنن، اونایی که دیگه سراغمون نمیان، بیوفاها
بِصِلَتِكَ: با وصل بودن تو، با ارتباطت، با مهربونیات
حَتَّى: تا اینکه، تا وقتی که، به حدی که
لَا نَرْغَبَ: دلمون نخواد، علاقه نداشته باشیم، دنبال کسی نباشیم
إِلَى أَحَدٍ: به سمت کسی، طرف هیچکس، سراغ آدمی
مَعَ بَذْلِكَ: با بخشش تو، وقتی داری میدی، در حالی که لطف میکنی
وَلَا نَسْتَوْحِشَ: احساس تنهایی نکنیم، دلمون نگیره، نترسیم از نبود کسی
مِنْ أَحَدٍ: از کسی، از هیچکس، به خاطر نبود هیچکس
مَعَ فَضْلِكَ: با فضل تو، با مهربونیات، با کرمت
این دعا میگه:
خدایا! بینیازمون کن…
از لطف مردم، از کمک بندههات، از نگاه منتدار آدما.
بینیازمون کن، با مهربونی خودت، با سفرهی بیانتهای خودت.
نگذار دل ببندیم به دست غیر تو، نذار محتاج نگاه کسی بشیم.
نذار بخاطر کمک نکردن بندههات غصه بخوریم، دلمون بلرزه، بغضمون بترکه.
دلمون رو آروم کن، با همون لطفی که بیدریغ میریزی.
دلمون رو پر کن، پر کن از حس امنیت، از بینیازی، از آرامش.
جوری ببخش، که دیگه نگامون سمت کس دیگه نره.
جوری بده، که دیگه هیچی نخوایم، هیچی نبینیم.
بریز، ببخش، ببند، باز کن، سیر کن، ساکت کن، آروم کن، خاموش کن.
از اون بالا، از اونجایی که همه چی دست توئه، همه چی از توئه، همه چی مال توئه.
خدایا!
ما رو از نگاه نیاز بینیاز کن،
ما رو از چشم ترس خلاص کن،
ما رو از درد خواهش نجات بده.
نذار وقتی یه نفر نخواست بهمون محبت کنه، دنیا برامون تنگ بشه.
نذار نبودن یه لطف، یه توجه، یه هدیه، همه چیزمون رو بلرزونه.
کاری کن که دلمون، امیدمون، نگاهمون، همه به تو باشه.
فقط به تو، فقط از تو، فقط برای تو.
تو ببخش، تو بریز، تو سیر کن، تو برسون.
خدایا!
نذار واسه گرفتن یه ذره محبت، پیش کسی خم بشیم.
نذار واسه یه لقمه لطف، دلمون بلرزه.
نذار واسه یه قطره توجه، غرورمون رو له کنیم.
تو رو داریم، پس بسه!
تو رو داریم، پس قوی باشیم!
تو رو داریم، پس نخوایم از کسی چیزی بگیریم.
نتیجه کلام اینکه:
خدایا! اگه قراره بخشیده بشیم، تو ببخش.
اگه قراره دلمون قرص بشه، با تو قرص بشه.
اگه قراره به کسی تکیه کنیم، اون فقط تو باشی.
چون مهربونی تو، بیمنتترین مهربونیه؛
و عطای تو، پرغرورترین بینیازیه.
معنی این دعا:
خدایا! با بخشش خودت ما رو از نیاز به لطف و کمک دیگران بینیاز کن،
و با رابطه و مهربونیای که باهامون داری، نذار از بریدن و دوری آدما غصه بخوریم،
طوری که وقتی تو داری میبخشی، اصلاً دلمون نخواد سمت کسی بریم،
و وقتی فضل و مهربونیت باهامونه، نبودن هیچکس دلمون رو نلرزونه.
معنی تک تک کلمهها:
اللَّهُمَّ: خدایا، ای خدا، ای پروردگار
أَغْنِنَا: بینیازمون کن، کاری کن چیزی نخوایم، از بقیه بینیاز شیم
عَنْ: از، نسبت به، دربارهی
هِبَةِ: بخشش، هدیه، چیزی که مجانی میدن
الْوَهَّابِينَ: بخشندهها، آدمای سخاوتمند، اونایی که زیاد میبخشن
بِهِبَتِكَ: با بخشش تو، با لطف تو، با چیزی که تو بهمون میدی
وَ: و، همچنین، همینطور
اكْفِنَا: بسمون باشه، خودت جبران کن، نیازی به کسی نداشته باشیم
وَحْشَةَ: تنهایی، دلتنگی، احساس دوری
الْقَاطِعِينَ: آدمایی که رابطه رو قطع میکنن یا نعمت رو قطع می کنن، اونایی که دیگه سراغمون نمیان، بیوفاها
بِصِلَتِكَ: با وصل بودن تو، با ارتباطت، با مهربونیات
حَتَّى: تا اینکه، تا وقتی که، به حدی که
لَا نَرْغَبَ: دلمون نخواد، علاقه نداشته باشیم، دنبال کسی نباشیم
إِلَى أَحَدٍ: به سمت کسی، طرف هیچکس، سراغ آدمی
مَعَ بَذْلِكَ: با بخشش تو، وقتی داری میدی، در حالی که لطف میکنی
وَلَا نَسْتَوْحِشَ: احساس تنهایی نکنیم، دلمون نگیره، نترسیم از نبود کسی
مِنْ أَحَدٍ: از کسی، از هیچکس، به خاطر نبود هیچکس
مَعَ فَضْلِكَ: با فضل تو، با مهربونیات، با کرمت
این دعا میگه:
خدایا! بینیازمون کن…
از لطف مردم، از کمک بندههات، از نگاه منتدار آدما.
بینیازمون کن، با مهربونی خودت، با سفرهی بیانتهای خودت.
نگذار دل ببندیم به دست غیر تو، نذار محتاج نگاه کسی بشیم.
نذار بخاطر کمک نکردن بندههات غصه بخوریم، دلمون بلرزه، بغضمون بترکه.
دلمون رو آروم کن، با همون لطفی که بیدریغ میریزی.
دلمون رو پر کن، پر کن از حس امنیت، از بینیازی، از آرامش.
جوری ببخش، که دیگه نگامون سمت کس دیگه نره.
جوری بده، که دیگه هیچی نخوایم، هیچی نبینیم.
بریز، ببخش، ببند، باز کن، سیر کن، ساکت کن، آروم کن، خاموش کن.
از اون بالا، از اونجایی که همه چی دست توئه، همه چی از توئه، همه چی مال توئه.
خدایا!
ما رو از نگاه نیاز بینیاز کن،
ما رو از چشم ترس خلاص کن،
ما رو از درد خواهش نجات بده.
نذار وقتی یه نفر نخواست بهمون محبت کنه، دنیا برامون تنگ بشه.
نذار نبودن یه لطف، یه توجه، یه هدیه، همه چیزمون رو بلرزونه.
کاری کن که دلمون، امیدمون، نگاهمون، همه به تو باشه.
فقط به تو، فقط از تو، فقط برای تو.
تو ببخش، تو بریز، تو سیر کن، تو برسون.
خدایا!
نذار واسه گرفتن یه ذره محبت، پیش کسی خم بشیم.
نذار واسه یه لقمه لطف، دلمون بلرزه.
نذار واسه یه قطره توجه، غرورمون رو له کنیم.
تو رو داریم، پس بسه!
تو رو داریم، پس قوی باشیم!
تو رو داریم، پس نخوایم از کسی چیزی بگیریم.
نتیجه کلام اینکه:
خدایا! اگه قراره بخشیده بشیم، تو ببخش.
اگه قراره دلمون قرص بشه، با تو قرص بشه.
اگه قراره به کسی تکیه کنیم، اون فقط تو باشی.
چون مهربونی تو، بیمنتترین مهربونیه؛
و عطای تو، پرغرورترین بینیازیه.
اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ كِدْ لَنَا وَ لَا تَكِدْ عَلَيْنَا ، وَ امْكُرْ لَنَا وَ لَا تَمْكُرْ بِنَا ، وَ أَدِلْ لَنَا وَ لَا تُدِلْ مِنَّا .
معنی این دعا:
خدایا! بر محمد و خونوادهاش درود بفرست،
به نفع ما یه فکری بکن، نه اینکه نقشهای بچینی که به ضررمون باشه،
به نفعمون برنامه بریز،
ما رو برنده و سربلند کن، نذار کسی رومون کم کنه یا ازمون جلو بزنه.
معنی تک تک کلمهها:
اللَّهُمَّ: خدایا، ای مهربون
فَصَلِّ: یه صلوات بفرست، درود بفرست، بفرست رحمتت
عَلَى: واسه، برای
مُحَمَّدٍ: محمد، پیامبر عزیزمون
وَ: و، همینطور، بعدشم
آلِهِ: خونوادهاش، اهل بیتش، نزدیکاش
وَ كِدْ: نقشه بکش، یه فکری بکن، راه بنداز یه تدبیری
لَنَا: به نفع ما، واسهمون، طرف ما
وَ لَا تَكِدْ: ولی نقشه نکش، فکری نکن، کاری نکن
عَلَيْنَا: علیه ما، به ضررمون، پشت ما
وَ امْكُرْ: یه تدبیری کن، یه نقشهی خوب بکش، کار درست کن
لَنَا: واسه ما، به نفع ما، به سود ما
وَ لَا تَمْكُرْ: ولی پشتمون کاری نکن، نقشه نریز برامون، علیهمون نباش
بِنَا: واسه ما، دربارهمون
وَ أَدِلْ: ما رو غالب کن، رو سفیدمون کن، برندهمون کن
لَنَا: به نفع ما، واسهمون، طرف ما
وَ لَا تُدِلْ: نذار کسی ازمون جلو بزنه، ضعیفمون نکن
مِنَّا: بر ما، از طرف ما، روی ما
این دعا میگه:
خدایا!
سلامت رو بفرست، نور بفرست، رحمت بفرست…
بر محمد و دلش، بر آلش و خونش، بر نسلش و نورش.
بر اونایی که راه تو رو رفتن، جون دادن، دل کندن، جنگیدن، صبر کردن، ساختن، موندن.
خدایا!
به نفعمون قدم بردار، به ضررمون راه نرو.
برای ما فکر کن، برای ما تصمیم بگیر، برای ما خیر بخواه.
نه برای نابودیمون، نه برای شکستمون، نه برای غصههامون.
برامون برنامه بچین، اما با خیر، با برکت، با امید.
نه با تلخی، نه با ترس، نه با باخت.
خدایا!
ما رو بالا ببر، ما رو برسون، ما رو بنداز روی قله.
ما رو برنده کن، قوی کن، محکم کن، پیروز کن.
ما رو رو کن، نذار که رو سیاه بشیم.
ما رو جلو بنداز، نذار عقب بمونیم.
ما رو بلند کن، نذار خم بشیم، نذار بشکنیم.
خدایا!
ما رو نگه دار، ما رو حمایت کن، ما رو پناه بده.
نذار کسی بهمون غلبه کنه، نذار کسی تحقیرمون کنه.
نذار کسی دلمون رو بلرزونه، نذار کسی غرورمون رو بشکنه.
ما رو توی جنگ زندگی، برنده کن، قویتر کن، نترستر کن.
دشمن رو عقب بزن، خطر رو دور کن، بدخواه رو کور کن.
ما رو بچرخون سمت نجات، سمت خوشی، سمت آرامش.
تو بلدتری، تو داناتری، تو مهربونتری، تو بیدارتری.
ما نمیخوایم مغلوب بشیم، نمیخوایم طعمه باشیم، نمیخوایم ته خط بمونیم.
میخوایم بجنگیم، میخوایم بجنبیم، میخوایم برسیم.
میخوایم سرافراز باشیم، سرافراز بمونیم، سربلند بمیریم.
ختم کلام اینکه:
خدایا! وقتی تو طرف مایی، وقتی تو با مایی،
نه غصهای میمونه، نه ترسی، نه باختی.
تو که باشی، همه چی به نفعمونه، حتی شکست.
تو که باشی، حتی اشک، حتی درد، حتی شب، یه راهه، نه تهِ خط.
پس فقط تو باش، فقط تو تصمیم بگیر، فقط تو بچرخون سرنوشت رو.
ما فقط میخوایم با تو بالا بریم، با تو قوی بشیم، با تو پیروز بمونیم.
معنی این دعا:
خدایا! بر محمد و خونوادهاش درود بفرست،
به نفع ما یه فکری بکن، نه اینکه نقشهای بچینی که به ضررمون باشه،
به نفعمون برنامه بریز،
ما رو برنده و سربلند کن، نذار کسی رومون کم کنه یا ازمون جلو بزنه.
معنی تک تک کلمهها:
اللَّهُمَّ: خدایا، ای مهربون
فَصَلِّ: یه صلوات بفرست، درود بفرست، بفرست رحمتت
عَلَى: واسه، برای
مُحَمَّدٍ: محمد، پیامبر عزیزمون
وَ: و، همینطور، بعدشم
آلِهِ: خونوادهاش، اهل بیتش، نزدیکاش
وَ كِدْ: نقشه بکش، یه فکری بکن، راه بنداز یه تدبیری
لَنَا: به نفع ما، واسهمون، طرف ما
وَ لَا تَكِدْ: ولی نقشه نکش، فکری نکن، کاری نکن
عَلَيْنَا: علیه ما، به ضررمون، پشت ما
وَ امْكُرْ: یه تدبیری کن، یه نقشهی خوب بکش، کار درست کن
لَنَا: واسه ما، به نفع ما، به سود ما
وَ لَا تَمْكُرْ: ولی پشتمون کاری نکن، نقشه نریز برامون، علیهمون نباش
بِنَا: واسه ما، دربارهمون
وَ أَدِلْ: ما رو غالب کن، رو سفیدمون کن، برندهمون کن
لَنَا: به نفع ما، واسهمون، طرف ما
وَ لَا تُدِلْ: نذار کسی ازمون جلو بزنه، ضعیفمون نکن
مِنَّا: بر ما، از طرف ما، روی ما
این دعا میگه:
خدایا!
سلامت رو بفرست، نور بفرست، رحمت بفرست…
بر محمد و دلش، بر آلش و خونش، بر نسلش و نورش.
بر اونایی که راه تو رو رفتن، جون دادن، دل کندن، جنگیدن، صبر کردن، ساختن، موندن.
خدایا!
به نفعمون قدم بردار، به ضررمون راه نرو.
برای ما فکر کن، برای ما تصمیم بگیر، برای ما خیر بخواه.
نه برای نابودیمون، نه برای شکستمون، نه برای غصههامون.
برامون برنامه بچین، اما با خیر، با برکت، با امید.
نه با تلخی، نه با ترس، نه با باخت.
خدایا!
ما رو بالا ببر، ما رو برسون، ما رو بنداز روی قله.
ما رو برنده کن، قوی کن، محکم کن، پیروز کن.
ما رو رو کن، نذار که رو سیاه بشیم.
ما رو جلو بنداز، نذار عقب بمونیم.
ما رو بلند کن، نذار خم بشیم، نذار بشکنیم.
خدایا!
ما رو نگه دار، ما رو حمایت کن، ما رو پناه بده.
نذار کسی بهمون غلبه کنه، نذار کسی تحقیرمون کنه.
نذار کسی دلمون رو بلرزونه، نذار کسی غرورمون رو بشکنه.
ما رو توی جنگ زندگی، برنده کن، قویتر کن، نترستر کن.
دشمن رو عقب بزن، خطر رو دور کن، بدخواه رو کور کن.
ما رو بچرخون سمت نجات، سمت خوشی، سمت آرامش.
تو بلدتری، تو داناتری، تو مهربونتری، تو بیدارتری.
ما نمیخوایم مغلوب بشیم، نمیخوایم طعمه باشیم، نمیخوایم ته خط بمونیم.
میخوایم بجنگیم، میخوایم بجنبیم، میخوایم برسیم.
میخوایم سرافراز باشیم، سرافراز بمونیم، سربلند بمیریم.
ختم کلام اینکه:
خدایا! وقتی تو طرف مایی، وقتی تو با مایی،
نه غصهای میمونه، نه ترسی، نه باختی.
تو که باشی، همه چی به نفعمونه، حتی شکست.
تو که باشی، حتی اشک، حتی درد، حتی شب، یه راهه، نه تهِ خط.
پس فقط تو باش، فقط تو تصمیم بگیر، فقط تو بچرخون سرنوشت رو.
ما فقط میخوایم با تو بالا بریم، با تو قوی بشیم، با تو پیروز بمونیم.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ قِنَا مِنْكَ ، وَ احْفَظْنَا بِكَ ، وَ اهْدِنَا إِلَيْكَ ، وَ لَا تُبَاعِدْنَا عَنْكَ إِنَّ مَنْ تَقِهِ يَسْلَمْ وَ مَنْ تَهْدِهِ يَعْلَمْ ، وَ مَنْ تُقَرِّبْهُ اِلَيْكَ يَغْنَمْ .
معنی این دعا:
خدایا! یه صلوات بفرست برای محمد و خونوادهاش،
ما رو از خشمت حفظ کن،
خودت مراقبمون باش،
خودت راهو نشونمون بده تا سمت تو بیایم،
از خودت دورمون نکن،
چون هرکی رو تو حفظ کنی، از خطر در امان میمونه،
هرکی رو تو راه بندازی، عاقبتبهخیر میشه،
و هرکی رو به خودت نزدیک کنی، به یهجایی میرسه.
معنی تک تک کلمهها:
اللَّهُمَّ: خدایا، ای خدای خوب، ای مهربون
صَلِّ: صلوات بفرست، رحمت بفرست، لطف کن
عَلَى: برای، به، سمت
مُحَمَّدٍ: محمد، پیامبر مهربون، حضرت محمد
وَ: و، همینطور، بعدشم
آلِهِ: خونوادهاش، اهل بیتش، نزدیکاش
قِنَا: حفظمون کن، نگهمون دار، نجاتمون بده
مِنْكَ: از خودت، از خشمت، از عذابت
وَ احْفَظْنَا: مراقبمون باش، نگهدارمون، پشتمون باش
بِكَ: با خودت، با قدرتت، با حضورت
اهْدِنَا: راه نشونمون بده، هدایتمون کن، ببرمون سمت خوبی
إِلَيْكَ: به سمت خودت، طرف خودت، پیش خودت
لَا تُبَاعِدْنَا: دورمون نکن، از خودت جدا نکن، فاصله ننداز
عَنْكَ: از خودت، از مهربونیت، از نزدیکیات
إِنَّ: واقعاً، چون که، بدون شک
مَنْ: کسی که، هر کی، اون که
تَقِهِ: حفظش کنی، در امان نگهش داری، مراقبش باشی
يَسْلَمْ: سالم میمونه، نجات پیدا میکنه، آسیب نمیبینه
وَ مَنْ: و کسی که، و هر کی، اون که
تَهْدِهِ: راه نشونش بدی، هدایتش کنی، کمکش کنی راهو پیدا کنه
يَعْلَمْ: میفهمه، آگاه میشه، چیزای خوب یاد میگیره
وَ مَنْ: و کسی که، و هر کی، اون که
تُقَرِّبْهُ: نزدیکش کنی، بیاریش پیش خودت
اِلَيْكَ: سمت خودت، طرف خودت، به طرف تو
يَغْنَمْ: سود میکنه، بهرهمند میشه، به یه چیزی میرسه
این دعا میگه:
خدایا!
سلام و صلوات بفرست، نور بفرست، رحمت بفرست
بر محمد و دلش، بر آلش و نسلش، بر نَفَسهاشون، بر راهشون، بر روششون.
خدایا! ما رو نگه دار، ما رو حفظ کن، ما رو بگیر توی آغوشت.
از خشمت دور کن، از قهرت دور کن، از غضبت دور کن.
نگذار بسوزیم، نگذار بلرزیم، نگذار بشکنیم.
ما رو توی امنترین پناهت بذار، توی مهربونترین دایرهات.
ما رو ببند به زنجیر رحمتت، به قفل محبتت، به طناب نورِ هدایتت.
ما رو نذار رها شیم، نذار پرت شیم، نذار گم شیم.
تو حفظ کنی امن میمونیم، آروم میمونیم، سالم میمونیم.
تو نگهمون داری دیگه نمیترسیم، دیگه نمیلرزیم.
تو حواست باشه دیگه از هیچچی نمیترسیم، از هیچکی نمیبُریم.
خدایا! ما رو هدایت کن، راه نشونمون بده، راهو روشن کن.
راه تاریکه، راه سرده، راه ترسناکه… ولی اگه تو باشی، پرنوره، پررنگه، پر از امید.
تو نشون بده، تو صدا بزن، تو بخون، ما میایم.
با دل، با اشک، با شوق، با دویدن.
ما رو دور نکن، ما رو تنها نذار، ما رو عقب نزن.
ما رو نبُر، ما رو ننداز، ما رو طرد نکن.
دور شی، نابود میشیم.
پشت کنی، میبازیم.
ترکمون کنی، تمومیم.
ولی اگه نزدیکمون کنی، روشن میشیم، پر میشیم، زنده میشیم.
به نورت گرم میشیم، به نگاهت دل میگیریم، به مهربونیت قد میکشیم.
اگه بخوای، اگه بخونی، اگه راه بدی، به هر چی بخوایم میرسیم.
به خیر، به عشق، به فهم، به فهمیدن، به بودن.
ختم کلام اینکه:
خدایا!
تو که نگهمون داری، هیچ خطری نیست.
تو که بخوای، هیچ گمراهیای نمیمونه.
تو که نزدیک شی، دنیا میچسبه، دل قرص میشه، شب روشن میشه.
پس فقط تو باش، فقط تو نگه دار، فقط تو راه نشون بده.
ما رو ببر سمت خودت، سمت نور، سمت نجات.
که جز تو، هیچ جا، هیچوقت، هیچکس… پناه نیست.
معنی این دعا:
خدایا! یه صلوات بفرست برای محمد و خونوادهاش،
ما رو از خشمت حفظ کن،
خودت مراقبمون باش،
خودت راهو نشونمون بده تا سمت تو بیایم،
از خودت دورمون نکن،
چون هرکی رو تو حفظ کنی، از خطر در امان میمونه،
هرکی رو تو راه بندازی، عاقبتبهخیر میشه،
و هرکی رو به خودت نزدیک کنی، به یهجایی میرسه.
معنی تک تک کلمهها:
اللَّهُمَّ: خدایا، ای خدای خوب، ای مهربون
صَلِّ: صلوات بفرست، رحمت بفرست، لطف کن
عَلَى: برای، به، سمت
مُحَمَّدٍ: محمد، پیامبر مهربون، حضرت محمد
وَ: و، همینطور، بعدشم
آلِهِ: خونوادهاش، اهل بیتش، نزدیکاش
قِنَا: حفظمون کن، نگهمون دار، نجاتمون بده
مِنْكَ: از خودت، از خشمت، از عذابت
وَ احْفَظْنَا: مراقبمون باش، نگهدارمون، پشتمون باش
بِكَ: با خودت، با قدرتت، با حضورت
اهْدِنَا: راه نشونمون بده، هدایتمون کن، ببرمون سمت خوبی
إِلَيْكَ: به سمت خودت، طرف خودت، پیش خودت
لَا تُبَاعِدْنَا: دورمون نکن، از خودت جدا نکن، فاصله ننداز
عَنْكَ: از خودت، از مهربونیت، از نزدیکیات
إِنَّ: واقعاً، چون که، بدون شک
مَنْ: کسی که، هر کی، اون که
تَقِهِ: حفظش کنی، در امان نگهش داری، مراقبش باشی
يَسْلَمْ: سالم میمونه، نجات پیدا میکنه، آسیب نمیبینه
وَ مَنْ: و کسی که، و هر کی، اون که
تَهْدِهِ: راه نشونش بدی، هدایتش کنی، کمکش کنی راهو پیدا کنه
يَعْلَمْ: میفهمه، آگاه میشه، چیزای خوب یاد میگیره
وَ مَنْ: و کسی که، و هر کی، اون که
تُقَرِّبْهُ: نزدیکش کنی، بیاریش پیش خودت
اِلَيْكَ: سمت خودت، طرف خودت، به طرف تو
يَغْنَمْ: سود میکنه، بهرهمند میشه، به یه چیزی میرسه
این دعا میگه:
خدایا!
سلام و صلوات بفرست، نور بفرست، رحمت بفرست
بر محمد و دلش، بر آلش و نسلش، بر نَفَسهاشون، بر راهشون، بر روششون.
خدایا! ما رو نگه دار، ما رو حفظ کن، ما رو بگیر توی آغوشت.
از خشمت دور کن، از قهرت دور کن، از غضبت دور کن.
نگذار بسوزیم، نگذار بلرزیم، نگذار بشکنیم.
ما رو توی امنترین پناهت بذار، توی مهربونترین دایرهات.
ما رو ببند به زنجیر رحمتت، به قفل محبتت، به طناب نورِ هدایتت.
ما رو نذار رها شیم، نذار پرت شیم، نذار گم شیم.
تو حفظ کنی امن میمونیم، آروم میمونیم، سالم میمونیم.
تو نگهمون داری دیگه نمیترسیم، دیگه نمیلرزیم.
تو حواست باشه دیگه از هیچچی نمیترسیم، از هیچکی نمیبُریم.
خدایا! ما رو هدایت کن، راه نشونمون بده، راهو روشن کن.
راه تاریکه، راه سرده، راه ترسناکه… ولی اگه تو باشی، پرنوره، پررنگه، پر از امید.
تو نشون بده، تو صدا بزن، تو بخون، ما میایم.
با دل، با اشک، با شوق، با دویدن.
ما رو دور نکن، ما رو تنها نذار، ما رو عقب نزن.
ما رو نبُر، ما رو ننداز، ما رو طرد نکن.
دور شی، نابود میشیم.
پشت کنی، میبازیم.
ترکمون کنی، تمومیم.
ولی اگه نزدیکمون کنی، روشن میشیم، پر میشیم، زنده میشیم.
به نورت گرم میشیم، به نگاهت دل میگیریم، به مهربونیت قد میکشیم.
اگه بخوای، اگه بخونی، اگه راه بدی، به هر چی بخوایم میرسیم.
به خیر، به عشق، به فهم، به فهمیدن، به بودن.
ختم کلام اینکه:
خدایا!
تو که نگهمون داری، هیچ خطری نیست.
تو که بخوای، هیچ گمراهیای نمیمونه.
تو که نزدیک شی، دنیا میچسبه، دل قرص میشه، شب روشن میشه.
پس فقط تو باش، فقط تو نگه دار، فقط تو راه نشون بده.
ما رو ببر سمت خودت، سمت نور، سمت نجات.
که جز تو، هیچ جا، هیچوقت، هیچکس… پناه نیست.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دور #سوم_تفسیر_قرآن
#سوره_بقره
#صفحه_28
آیات: ۱۸۲ تا ۱۸۶
محمدرضا رنجبر
☘ من جای شما باشم
شب قبل از خواب
چراغ را خاموش می کنم
و سربه بالین می گذارم
و این فایل را گوش می دهم
و بعد راحت می خوابم.
@mrranjbar3
#سوره_بقره
#صفحه_28
آیات: ۱۸۲ تا ۱۸۶
محمدرضا رنجبر
☘ من جای شما باشم
شب قبل از خواب
چراغ را خاموش می کنم
و سربه بالین می گذارم
و این فایل را گوش می دهم
و بعد راحت می خوابم.
@mrranjbar3
ریش سفیدی کن!
فَمَنْ خَافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۸۲﴾
معنی آیه:
اگه یکی ببینه اون کسی که داره وصیت میکنه، یهجورایی میخواد ناحق بگه یا یه کاری کنه که حق یکی از وارثا ضایع بشه، یا یه خلافی تو وصیتش باشه، و بیاد بین خونواده یا وارثا رو با مهربونی و صلح و صفا درست کنه و آشتی بده، هیچ گناهی گردن اون نیست. چون خدا خیلی بخشندهست و دلش از همه مهربونتره.
معنی تکتک کلمهها:
فَمَنْ: پس هرکی، آنگاه که، کسی که
خَافَ: ترسید، نگران شد، دلش شور افتاد
مِنْ: از، به خاطر، بابت
مُوصٍ: وصیتکننده، کسی که وصیت میکنه، کسی که وصیتنامه نوشته
جَنَفًا: کجی، بیعدالتی، یهطرفه بودن
أَوْ: یا، یا اینکه
إِثْمًا: گناه، کار نادرست، خلاف
فَأَصْلَحَ: پس آشتی داد، قضیه رو جمع کرد، درستش کرد
بَيْنَهُمْ: بینشون، وسط اونها، میانشون
فَلَا: پس دیگه نه، بنابراین نه، اون وقت نه
إِثْمَ: گناه، تقصیر، کار بد
عَلَيْهِ: گردنش، بر دوشش، تقصیر اون
إِنَّ: واقعاً، بدون شک، قطعاً
اللَّهَ: خدا، پروردگار، خدای مهربون
غَفُورٌ: خیلی بخشنده، آمرزنده، گذشتکننده
رَحِيمٌ: خیلی مهربون، دلسوز، پرعاطفه
این آیه میگه:
وصیت حقه، وصیت مقدسه، وصیت یعنی آخرین ردِ پای یه آدم. ولی اگه یه جا، یه چیزی، یه انحراف، یه خطای عمدی یا سهوی توی وصیت باشه، اگه یکی حقکشی کنه، یکی ناحق بگه، یکی بینِ وارثا فرق بذاره، یکی دل بشکنه، یکی ظلم کنه، انوقت چی؟
اینجا، یه نفر باید باشه، یه نفر که دلش بلرزه، وجدانش بیدار بشه، غیرتش بجوشه، بره وسط، دست ببره توی ماجرا، دلها رو به هم بیاره، نذاره دلخوری بشه، نذاره کینه بمونه، نذاره حق ناحق بشه، نذاره رابطهها پاره بشه، نذاره آتیش بیفته وسطِ خانواده.
پس اگه میترسی وصیت کسی ناعادلانه باشه.
میترسی یکی تو وصیتنامه حقکشی کنه
و میبینی وصیتش یهطرفهس.
میفهمی داره ظلم میکنه.
اگه تونستی، اگه دیدی لازمه که
آشتی بدی. درستش کنی. صلح بندازی بینشون.
یه جوری ریشسفیدی کنی. یه جوری دلارو نرم کنی.
بذاری حق به حقدار برسه. نذاری یه وصیت، یه خونواده رو بهم بریزه ، این کار رو بکن.
بدون، این کار گناه نداره.
حتی اگه وصیتنامه یه چیز دیگه نوشته.
چون تو دنبال اصلاحی. دنبال آرامشی.
و خدا خودش گفته: غفوره. رحیمه.
میبخشه. مهربونه.
نتیجه اینکه:
زندگی، فقط تقسیم ارث نیست.
زندگی، پُر از وصیتای نانوشتهس.
پُر از حق و ناحقه. پُر از دلخوری و کدورته.
گاهی وسط یه اختلاف، تویی که میتونی آشتی بدی.
تویی که میتونی قضاوت نکنی، ولی کمک کنی آروم شن.
میتونی نذاری یه دل بشکنه. نذاری یه رابطه خراب شه.
نذاری یه اشتباه، یه عمر پشیمونی بیاره.
اصلاح، فقط تو دفتر و دادگاه نیست.
اصلاح، تو دل مردمه. تو حرف زدنا. تو قضاوت نکردنا.
گاهی خدا فقط یه واسطه میخواد.
یکی که وسط وایسه و نذاره دلارو دود کنن.
و تو همون باش.
پس اگه دیدی یه جا وصیت ناعادلانهس...
اگه دیدی یه دل داره میسوزه، یه حق داره نادیده گرفته میشه...
پا پیش بذار.
با نیت خوب.
چون خدا حواسش هست.
و خودش گفته: اگه اصلاحگر باشی، گناهی بر تو نیست. چون من، غفورم. رحیمم.
فَمَنْ خَافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۸۲﴾
معنی آیه:
اگه یکی ببینه اون کسی که داره وصیت میکنه، یهجورایی میخواد ناحق بگه یا یه کاری کنه که حق یکی از وارثا ضایع بشه، یا یه خلافی تو وصیتش باشه، و بیاد بین خونواده یا وارثا رو با مهربونی و صلح و صفا درست کنه و آشتی بده، هیچ گناهی گردن اون نیست. چون خدا خیلی بخشندهست و دلش از همه مهربونتره.
معنی تکتک کلمهها:
فَمَنْ: پس هرکی، آنگاه که، کسی که
خَافَ: ترسید، نگران شد، دلش شور افتاد
مِنْ: از، به خاطر، بابت
مُوصٍ: وصیتکننده، کسی که وصیت میکنه، کسی که وصیتنامه نوشته
جَنَفًا: کجی، بیعدالتی، یهطرفه بودن
أَوْ: یا، یا اینکه
إِثْمًا: گناه، کار نادرست، خلاف
فَأَصْلَحَ: پس آشتی داد، قضیه رو جمع کرد، درستش کرد
بَيْنَهُمْ: بینشون، وسط اونها، میانشون
فَلَا: پس دیگه نه، بنابراین نه، اون وقت نه
إِثْمَ: گناه، تقصیر، کار بد
عَلَيْهِ: گردنش، بر دوشش، تقصیر اون
إِنَّ: واقعاً، بدون شک، قطعاً
اللَّهَ: خدا، پروردگار، خدای مهربون
غَفُورٌ: خیلی بخشنده، آمرزنده، گذشتکننده
رَحِيمٌ: خیلی مهربون، دلسوز، پرعاطفه
این آیه میگه:
وصیت حقه، وصیت مقدسه، وصیت یعنی آخرین ردِ پای یه آدم. ولی اگه یه جا، یه چیزی، یه انحراف، یه خطای عمدی یا سهوی توی وصیت باشه، اگه یکی حقکشی کنه، یکی ناحق بگه، یکی بینِ وارثا فرق بذاره، یکی دل بشکنه، یکی ظلم کنه، انوقت چی؟
اینجا، یه نفر باید باشه، یه نفر که دلش بلرزه، وجدانش بیدار بشه، غیرتش بجوشه، بره وسط، دست ببره توی ماجرا، دلها رو به هم بیاره، نذاره دلخوری بشه، نذاره کینه بمونه، نذاره حق ناحق بشه، نذاره رابطهها پاره بشه، نذاره آتیش بیفته وسطِ خانواده.
پس اگه میترسی وصیت کسی ناعادلانه باشه.
میترسی یکی تو وصیتنامه حقکشی کنه
و میبینی وصیتش یهطرفهس.
میفهمی داره ظلم میکنه.
اگه تونستی، اگه دیدی لازمه که
آشتی بدی. درستش کنی. صلح بندازی بینشون.
یه جوری ریشسفیدی کنی. یه جوری دلارو نرم کنی.
بذاری حق به حقدار برسه. نذاری یه وصیت، یه خونواده رو بهم بریزه ، این کار رو بکن.
بدون، این کار گناه نداره.
حتی اگه وصیتنامه یه چیز دیگه نوشته.
چون تو دنبال اصلاحی. دنبال آرامشی.
و خدا خودش گفته: غفوره. رحیمه.
میبخشه. مهربونه.
نتیجه اینکه:
زندگی، فقط تقسیم ارث نیست.
زندگی، پُر از وصیتای نانوشتهس.
پُر از حق و ناحقه. پُر از دلخوری و کدورته.
گاهی وسط یه اختلاف، تویی که میتونی آشتی بدی.
تویی که میتونی قضاوت نکنی، ولی کمک کنی آروم شن.
میتونی نذاری یه دل بشکنه. نذاری یه رابطه خراب شه.
نذاری یه اشتباه، یه عمر پشیمونی بیاره.
اصلاح، فقط تو دفتر و دادگاه نیست.
اصلاح، تو دل مردمه. تو حرف زدنا. تو قضاوت نکردنا.
گاهی خدا فقط یه واسطه میخواد.
یکی که وسط وایسه و نذاره دلارو دود کنن.
و تو همون باش.
پس اگه دیدی یه جا وصیت ناعادلانهس...
اگه دیدی یه دل داره میسوزه، یه حق داره نادیده گرفته میشه...
پا پیش بذار.
با نیت خوب.
چون خدا حواسش هست.
و خودش گفته: اگه اصلاحگر باشی، گناهی بر تو نیست. چون من، غفورم. رحیمم.
شاید چشمات باز بشه
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۸۳﴾
معنی آیه:
ای اونایی که ایمان آوردین! روزه گرفتن براتون واجب شده، همونطور که واسه آدمای قبل از شما هم واجب شده بود، شاید که اهل تقوا و خودداری بشین.
معنی تک تک کلمهها:
يَا أَيُّهَا: ای اونایی که، ای شما، ای جماعتِ
الَّذِينَ: کسانی که، اونایی که، افرادی که
آمَنُوا: ایمان آوردن، باور کردن، دیندار شدن
كُتِبَ: نوشته شد، واجب شد، مقرّر شد
عَلَيْكُمُ: بر شما، برای شما، به گردن شما
الصِّيَامُ: روزه، امساک، نخوردن و نیاشامیدن
كَمَا: همونطور که، مثل اینکه، همونجوری که
كُتِبَ: واجب شد، مقرّر شد، نوشته شد
عَلَى: بر، روی، به سمت
الَّذِينَ: اونایی که، کسانی که، افرادی که
مِنْ: از، از بین، از جمله
قَبْلِكُمْ: قبل از شما، پیش از شما، قبلیها
لَعَلَّكُمْ: شاید که، امید هست که، شاید بتونید
تَتَّقُونَ: پرهیزکار بشید، مواظب باشید، تقوا پیشه کنید
این آیه میگه:
خدا صداتون میزنه. با عشق. با مهربونی.
با یه دعوت قشنگ.
میگه: «ای مؤمنها... ای دلهای بیدار... ای روحهای تشنه... بیاین.»
بیاین سراغ یه تمرین. یه ریاضت.
یه مسیر پاکی. یه راه روشن.
روزه، براتون نوشته شده. واجب شده.
مثل همونایی که قبل از شما بودن.
مثل آدمایی که قرنها پیش، این مسیر رو رفتن.
اونا هم روزه گرفتن. اونا هم تمرین کردن. اونا هم تو این راه بزرگ شدن.
روزه یعنی کمکردن.
یعنی بریدن. یعنی دلکندن.
یعنی مهارِ نفس. رامکردنِ خواستهها.
یعنی خودت رو نگه داری.
خودت رو بسازی. خودت رو پیدا کنی.
نه فقط از نون. نه فقط از آب.
از هرچی که سنگینت میکنه.
از هرچی که دلت رو تاریک میکنه.
از هرچی که روحت رو خسته میکنه.
روزه یعنی تمرین سبک زندگی.
تمرین دلِ سبک. تمرین ذهنِ آروم.
تمرین کمخواستن. کمگفتن. کمخوردن.
تمرین بیشتر دیدن. بیشتر فهمیدن.
شاید... با این تمرین، تقوا بیاد.
شاید دلت بیدار شه.
شاید چشمات باز شه.
شاید بفهمی چی مهمه، چی نه.
نتیجه اینکه:
تو دنیای امروز، ما هی پُر میشیم.
پُر از دغدغه. پُر از پُر از استرس.
پُر از خواستنهای بیوقفه.
میخوریم. میدویم. میخریم.
اما تهش؟
خستهایم. سنگینایم. دلمون پره.
روزه یه مکثه.
یه "ایست" وسطِ این شلوغی.
یه "نه" گفتن به عجلههامون.
یه تمرینه برای خالی شدن، برای سبک شدن.
یاد میگیری لازم نیست همیشه بخوری، بخری، بدویی.
یاد میگیری گاهی باید کم کنی تا بیشتر ببینی.
تا بفهمی کجا ایستادی، چی داری، چی میخوای.
روزه یعنی یه جور دیگه زندگیکردن.
یه جور سادهتر. آرومتر. عمیقتر.
یعنی اینکه یه ماه فرصت داری...
تا خودت رو پیدا کنی. تا برگردی به اصلت.
تا یاد بگیری: همه چی داشتن، خوشبختی نمیاره.
گاهی کم داشتن، یعنی آرامش.
و خلاصه اینکه:
روزه یه اجباره، ولی یه اجبار عاشقانه، یه تکلیف، ولی یه تکلیف شیرین، یه سختی، ولی یه سختی که رشدت میده، بزرگت میکنه، عمیقت میکنه. اگه با دل بری سمتش، اگه با عشق بگیریش، میفهمی که روزه فقط نخوردن و نیاشامیدن نیست، روزه یعنی خودت رو پیدا کنی، خودت رو بسازی، خودت رو به خدا نزدیک کنی.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۸۳﴾
معنی آیه:
ای اونایی که ایمان آوردین! روزه گرفتن براتون واجب شده، همونطور که واسه آدمای قبل از شما هم واجب شده بود، شاید که اهل تقوا و خودداری بشین.
معنی تک تک کلمهها:
يَا أَيُّهَا: ای اونایی که، ای شما، ای جماعتِ
الَّذِينَ: کسانی که، اونایی که، افرادی که
آمَنُوا: ایمان آوردن، باور کردن، دیندار شدن
كُتِبَ: نوشته شد، واجب شد، مقرّر شد
عَلَيْكُمُ: بر شما، برای شما، به گردن شما
الصِّيَامُ: روزه، امساک، نخوردن و نیاشامیدن
كَمَا: همونطور که، مثل اینکه، همونجوری که
كُتِبَ: واجب شد، مقرّر شد، نوشته شد
عَلَى: بر، روی، به سمت
الَّذِينَ: اونایی که، کسانی که، افرادی که
مِنْ: از، از بین، از جمله
قَبْلِكُمْ: قبل از شما، پیش از شما، قبلیها
لَعَلَّكُمْ: شاید که، امید هست که، شاید بتونید
تَتَّقُونَ: پرهیزکار بشید، مواظب باشید، تقوا پیشه کنید
این آیه میگه:
خدا صداتون میزنه. با عشق. با مهربونی.
با یه دعوت قشنگ.
میگه: «ای مؤمنها... ای دلهای بیدار... ای روحهای تشنه... بیاین.»
بیاین سراغ یه تمرین. یه ریاضت.
یه مسیر پاکی. یه راه روشن.
روزه، براتون نوشته شده. واجب شده.
مثل همونایی که قبل از شما بودن.
مثل آدمایی که قرنها پیش، این مسیر رو رفتن.
اونا هم روزه گرفتن. اونا هم تمرین کردن. اونا هم تو این راه بزرگ شدن.
روزه یعنی کمکردن.
یعنی بریدن. یعنی دلکندن.
یعنی مهارِ نفس. رامکردنِ خواستهها.
یعنی خودت رو نگه داری.
خودت رو بسازی. خودت رو پیدا کنی.
نه فقط از نون. نه فقط از آب.
از هرچی که سنگینت میکنه.
از هرچی که دلت رو تاریک میکنه.
از هرچی که روحت رو خسته میکنه.
روزه یعنی تمرین سبک زندگی.
تمرین دلِ سبک. تمرین ذهنِ آروم.
تمرین کمخواستن. کمگفتن. کمخوردن.
تمرین بیشتر دیدن. بیشتر فهمیدن.
شاید... با این تمرین، تقوا بیاد.
شاید دلت بیدار شه.
شاید چشمات باز شه.
شاید بفهمی چی مهمه، چی نه.
نتیجه اینکه:
تو دنیای امروز، ما هی پُر میشیم.
پُر از دغدغه. پُر از پُر از استرس.
پُر از خواستنهای بیوقفه.
میخوریم. میدویم. میخریم.
اما تهش؟
خستهایم. سنگینایم. دلمون پره.
روزه یه مکثه.
یه "ایست" وسطِ این شلوغی.
یه "نه" گفتن به عجلههامون.
یه تمرینه برای خالی شدن، برای سبک شدن.
یاد میگیری لازم نیست همیشه بخوری، بخری، بدویی.
یاد میگیری گاهی باید کم کنی تا بیشتر ببینی.
تا بفهمی کجا ایستادی، چی داری، چی میخوای.
روزه یعنی یه جور دیگه زندگیکردن.
یه جور سادهتر. آرومتر. عمیقتر.
یعنی اینکه یه ماه فرصت داری...
تا خودت رو پیدا کنی. تا برگردی به اصلت.
تا یاد بگیری: همه چی داشتن، خوشبختی نمیاره.
گاهی کم داشتن، یعنی آرامش.
و خلاصه اینکه:
روزه یه اجباره، ولی یه اجبار عاشقانه، یه تکلیف، ولی یه تکلیف شیرین، یه سختی، ولی یه سختی که رشدت میده، بزرگت میکنه، عمیقت میکنه. اگه با دل بری سمتش، اگه با عشق بگیریش، میفهمی که روزه فقط نخوردن و نیاشامیدن نیست، روزه یعنی خودت رو پیدا کنی، خودت رو بسازی، خودت رو به خدا نزدیک کنی.
دست کسی رو بگیر
أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۸۴﴾
معنی آیه:
روزه گرفتن فقط برای چند روز مشخصه. ولی اگه کسی مریض بود یا توی سفر بود، میتونه همون تعداد روزو یه وقت دیگه بگیره. اونایی هم که واقعاً طاقت روزه ندارن، میتونن به جای روزه به یه آدم فقیر غذا بدن. البته هر کی بخواد بیشتر از اون حد خوبی کنه، به نفع خودشه. در کل، اگه بدونین، خودِ روزه گرفتن براتون خیلی بهتره.
معنی تک تک کلمهها:
أَيَّامًا: روزهایی، چند روز، زمانهایی
مَّعْدُودَاتٍ: شمردهشده، محدود، تعداد کم
فَمَن: پس هر کسی، پس اونکه، بنابراین کسی که
كَانَ: بود، باشه، هست
مِنكُم: از شما، بین شما، از جمع شما
مَّرِيضًا: مریض، بیمار، ناخوش
أَوْ: یا، یا اینکه
عَلَى: بر، در، روی
سَفَرٍ: سفر، مسافرت، راه دور
فَعِدَّةٌ: پس تعداد، پس چندتا، تعدادی
مِّنْ: از، از بین، بخشی از
أَيَّامٍ: روزهایی، روزا، وقتها
أُخَرَ: دیگه، دیگر، غیر از این
وَعَلَى: و بر، همچنین بر، و بر دوش
الَّذِينَ: کسانی که، اونایی که، افرادی که
يُطِيقُونَهُ: طاقت میارن، توانشو دارن، تحملش میکنن
فِدْيَةٌ: جریمه، کفاره، پرداخت
طَعَامُ: غذا، خوراک، خوردنی
مِسْكِينٍ: فقیر، نیازمند، بیچیز
فَمَن: پس هر کسی
تَطَوَّعَ: داوطلب شد، با میل خودش انجام داد، اضافه کرد
خَيْرًا: کار خوب، نیکی، عمل خیر
فَهُوَ: پس اون، بنابراین اون، در نتیجه اون
خَيْرٌ: بهتر، نیکوتر، سودمندتر
لَّهُۥ: براش، به نفعشه، واسه خودشه
وَأَن: و اینکه
تَصُومُوا۟: روزه بگیرین، امساک کنین، نخورین
خَيْرٌ: بهتره، خوبه، سودمنده
لَّكُمْ: برای شما، به نفعتونه، مال شماست
إِن: اگر، اگه، چنانچه
كُنتُمْ: بودین، هستین، شدین
تَعْلَمُونَ: بدونین، بفهمین، آگاه بشین
این آیه میگه:
خدا سخت نمیگیره،
خدا مهربونه،
خدا درک میکنه،
خدا حالتو میفهمه.
روزه رو گذاشته، یه راه، یه مسیر، یه امتحان،
ولی کوتاه،
ولی معدود،
ولی شمردهشده.
نمیخواد اذیت بشی،
نمیخواد به سختی بیفتی،
نمیخواد کمرت خم بشه.
اگه مریضی،
اگه رنجوری،
اگه بدنت ضعف داره،
اگه مسافری
روزه رو بنداز عقب،
بگیر، ولی بعداً،
یه روزای دیگه،
یه وقت دیگه،
یه زمان دیگه.
مهم نیته،
مهم صداقته،
مهم دلته که میخواد،
مهم دلته که میپذیره.
و اگه می خوای روزه یگیری
ولی تنت نمیکشه،
ولی بدنت نمیرسه،
ولی جونت ضعیفه،
یه راه دیگه هست،
یه در دیگه بازه،
یه جبران دیگه ممکنه.
یه لقمه نون،
یه ظرف غذا،
یه وعدهی گرم،
بدی،
ببخشی،
ببری،
بذاری جلوی کسی که نداره،
جلوی کسی که چشمانتظاره،
جلوی کسی که دستش خالیه.
ولی اگه دلت خواست بیشتر بدی،
بیشتر ببخشی،
بیشتر ببری،
از خودت بگذری،
از دار و ندارت بذاری...
این بهتره،
این قشنگتره،
این عاشقانهتره.
ولی اگه طاقت بیاری،
اگه تحمل کنی،
اگه صبر کنی،
اگه روزه بگیری...
این برات از همه بهتره،
این برات از همه بالاتره،
این برات از همه ارزشمندتره...
اگه بفهمی،
اگه درک کنی،
اگه بدونی.
نتیجه اینکه:
زندگی امروز پر از فشار شده.
پر از کار، پر از گرفتاری، پر از استرس، پر از دغدغه.
گاهی وقت نداری. گاهی حال نداری. گاهی توان نداری.
اما خدا حواسش هست.
دستور داده، ولی اجبار نکرده.
تکلیف گذاشته، ولی درِ مهربونی رو نبسته.
گفته اگر نتونستی، راه هست.
اگه نتونستی روزه بگیری،
شكم کسی رو سیر کن،
دست کسی رو بگیر،
یه فقیر رو شاد کن.
همین میتونه برات یه روزه باشه.
یه پُل باشه به سمت نور.
یه زنگ باشه برای بیداری دلت.
ما تو این روزها، با همهی این گرفتاریها،
به هم احتیاج داریم.
یکی وقت نداره روزه بگیره،
یکی توان نداره نون بخره.
یکی سفرهش خالیه،
یکی دلش پره.
خدا خواسته ما همدیگه رو ببینیم.
درد همو بفهمیم.
یه لقمه غذا بدی،
یه نگاه پرمهر،
یه دعای قشنگ،
یه همراهی ساده،
میشه روزهت.
میشه عبادتت.
میشه رشدت.
روزه یعنی "من یادم نره تنها نیستم."
یادم نره درد هست، فقیر هست، سفرهی خالی هست.
و من، یه مسئولم. یه واسطهی خیر.
أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۸۴﴾
معنی آیه:
روزه گرفتن فقط برای چند روز مشخصه. ولی اگه کسی مریض بود یا توی سفر بود، میتونه همون تعداد روزو یه وقت دیگه بگیره. اونایی هم که واقعاً طاقت روزه ندارن، میتونن به جای روزه به یه آدم فقیر غذا بدن. البته هر کی بخواد بیشتر از اون حد خوبی کنه، به نفع خودشه. در کل، اگه بدونین، خودِ روزه گرفتن براتون خیلی بهتره.
معنی تک تک کلمهها:
أَيَّامًا: روزهایی، چند روز، زمانهایی
مَّعْدُودَاتٍ: شمردهشده، محدود، تعداد کم
فَمَن: پس هر کسی، پس اونکه، بنابراین کسی که
كَانَ: بود، باشه، هست
مِنكُم: از شما، بین شما، از جمع شما
مَّرِيضًا: مریض، بیمار، ناخوش
أَوْ: یا، یا اینکه
عَلَى: بر، در، روی
سَفَرٍ: سفر، مسافرت، راه دور
فَعِدَّةٌ: پس تعداد، پس چندتا، تعدادی
مِّنْ: از، از بین، بخشی از
أَيَّامٍ: روزهایی، روزا، وقتها
أُخَرَ: دیگه، دیگر، غیر از این
وَعَلَى: و بر، همچنین بر، و بر دوش
الَّذِينَ: کسانی که، اونایی که، افرادی که
يُطِيقُونَهُ: طاقت میارن، توانشو دارن، تحملش میکنن
فِدْيَةٌ: جریمه، کفاره، پرداخت
طَعَامُ: غذا، خوراک، خوردنی
مِسْكِينٍ: فقیر، نیازمند، بیچیز
فَمَن: پس هر کسی
تَطَوَّعَ: داوطلب شد، با میل خودش انجام داد، اضافه کرد
خَيْرًا: کار خوب، نیکی، عمل خیر
فَهُوَ: پس اون، بنابراین اون، در نتیجه اون
خَيْرٌ: بهتر، نیکوتر، سودمندتر
لَّهُۥ: براش، به نفعشه، واسه خودشه
وَأَن: و اینکه
تَصُومُوا۟: روزه بگیرین، امساک کنین، نخورین
خَيْرٌ: بهتره، خوبه، سودمنده
لَّكُمْ: برای شما، به نفعتونه، مال شماست
إِن: اگر، اگه، چنانچه
كُنتُمْ: بودین، هستین، شدین
تَعْلَمُونَ: بدونین، بفهمین، آگاه بشین
این آیه میگه:
خدا سخت نمیگیره،
خدا مهربونه،
خدا درک میکنه،
خدا حالتو میفهمه.
روزه رو گذاشته، یه راه، یه مسیر، یه امتحان،
ولی کوتاه،
ولی معدود،
ولی شمردهشده.
نمیخواد اذیت بشی،
نمیخواد به سختی بیفتی،
نمیخواد کمرت خم بشه.
اگه مریضی،
اگه رنجوری،
اگه بدنت ضعف داره،
اگه مسافری
روزه رو بنداز عقب،
بگیر، ولی بعداً،
یه روزای دیگه،
یه وقت دیگه،
یه زمان دیگه.
مهم نیته،
مهم صداقته،
مهم دلته که میخواد،
مهم دلته که میپذیره.
و اگه می خوای روزه یگیری
ولی تنت نمیکشه،
ولی بدنت نمیرسه،
ولی جونت ضعیفه،
یه راه دیگه هست،
یه در دیگه بازه،
یه جبران دیگه ممکنه.
یه لقمه نون،
یه ظرف غذا،
یه وعدهی گرم،
بدی،
ببخشی،
ببری،
بذاری جلوی کسی که نداره،
جلوی کسی که چشمانتظاره،
جلوی کسی که دستش خالیه.
ولی اگه دلت خواست بیشتر بدی،
بیشتر ببخشی،
بیشتر ببری،
از خودت بگذری،
از دار و ندارت بذاری...
این بهتره،
این قشنگتره،
این عاشقانهتره.
ولی اگه طاقت بیاری،
اگه تحمل کنی،
اگه صبر کنی،
اگه روزه بگیری...
این برات از همه بهتره،
این برات از همه بالاتره،
این برات از همه ارزشمندتره...
اگه بفهمی،
اگه درک کنی،
اگه بدونی.
نتیجه اینکه:
زندگی امروز پر از فشار شده.
پر از کار، پر از گرفتاری، پر از استرس، پر از دغدغه.
گاهی وقت نداری. گاهی حال نداری. گاهی توان نداری.
اما خدا حواسش هست.
دستور داده، ولی اجبار نکرده.
تکلیف گذاشته، ولی درِ مهربونی رو نبسته.
گفته اگر نتونستی، راه هست.
اگه نتونستی روزه بگیری،
شكم کسی رو سیر کن،
دست کسی رو بگیر،
یه فقیر رو شاد کن.
همین میتونه برات یه روزه باشه.
یه پُل باشه به سمت نور.
یه زنگ باشه برای بیداری دلت.
ما تو این روزها، با همهی این گرفتاریها،
به هم احتیاج داریم.
یکی وقت نداره روزه بگیره،
یکی توان نداره نون بخره.
یکی سفرهش خالیه،
یکی دلش پره.
خدا خواسته ما همدیگه رو ببینیم.
درد همو بفهمیم.
یه لقمه غذا بدی،
یه نگاه پرمهر،
یه دعای قشنگ،
یه همراهی ساده،
میشه روزهت.
میشه عبادتت.
میشه رشدت.
روزه یعنی "من یادم نره تنها نیستم."
یادم نره درد هست، فقیر هست، سفرهی خالی هست.
و من، یه مسئولم. یه واسطهی خیر.
یه ماه مهم
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۱۸۵﴾
معنی آیه:
ماه رمضون ماهیه که توش قرآن نازل شده؛ کتابی که مردم رو هدایت میکنه و با دلیل و نشونه راه درست و غلطو نشون میده. پس هرکی این ماهو درک کرد باید روزه بگیره. اگه کسی مریض بود یا سفر بود، همون تعداد روزو بعداً بگیره. خدا راحتی شما رو میخواد نه سختیتونو، تا تعداد روزههاتون کامل شه و خدا رو به خاطر هدایتش ستایش کنین و شاید هم شکرگزار بشین.
معنی تک تک کلمهها:
شَهْرُ: ماه، زمان، دوره
رَمَضَانَ: رمضان، ماه روزه، ماه نهم قمری
الَّذِي: همون که، آنکه، کسی که
أُنزِلَ: نازل شد، فرستاده شد، پایین آورده شد
فِيهِ: در آن، درش، توی آن
الْقُرْآنُ: قرآن، کتاب آسمونی، نوشتۀ الهی
هُدًى: هدایت، راهنمایی، نشوندهنده راه
لِلنَّاسِ: برای مردم، واسه آدمها، خطاب به مردم
وَبَيِّنَاتٍ: نشونههای روشن، دلایل واضح، سندهای آشکار
مِّنَ: از
الْهُدَىٰ: هدایت، راه درست، راه روشن
وَالْفُرْقَانِ: فرقگذار، جداکننده حق و باطل، معیار تشخیص
فَمَن: پس هرکس، بنابراین کسی که، آنگاهکه کسی
شَهِدَ: حاضر شد، دید، درک کرد
مِنكُمُ: از شما، بین شما، در بینتان
الشَّهْرَ: این ماه، ماه رمضان، همون ماه
فَلْيَصُمْهُ: پس باید روزه بگیره، باید امساک کنه، باید نخوره
وَمَن: و هرکس، و کسی که، و اونکه
كَانَ: بود، هست، شد
مَرِيضًا: مریض، ناخوش، بیمار
أَوْ: یا، یا اینکه
عَلَىٰ: بر، در، در حالت
سَفَرٍ: سفر، راه دور، مسافرت
فَعِدَّةٌ: پس تعداد، پس چند روز، تعدادی
مِّنْ: از، از بین، بخشی از
أَيَّامٍ: روزهایی، چند روز، ایام
أُخَرَ: دیگه، غیر از این، سایر
يُرِيدُ: میخواد، اراده داره، دوست داره
اللَّهُ: خدا، پروردگار، آفریدگار
بِكُمُ: برای شما، نسبت به شما، در مورد شما
الْيُسْرَ: آسونی، راحتی، بیدردسری
لَا يُرِيدُ: نمیخواد، تمایل نداره، قصد نداره
بِكُمُ: نسبت به شما، دربارهی شما، واسه شما
الْعُسْرَ: سختی، دشواری، زحمت
وَلِتُكْمِلُوا۟: و تا کامل کنین، تمومش کنین، برسونینش
الْعِدَّةَ: شماره، تعداد، شمار
وَلِتُكَبِّرُوا۟: و تا بزرگ بشمارین، تجلیل کنین، تکبیر بگین
اللَّهَ: خدا، پروردگار، خدای یکتا
عَلَىٰ: به خاطر، بابت، بر
مَا: آنچه، چیزی که، هر چی
هَدَىٰكُمْ: هدایتتون کرد، راه نشونتون داد، راهنماییتون کرد
وَلَعَلَّكُمْ: و شاید، و ای بسا، امید که
تَشْكُرُونَ: شکر کنین، قدردانی کنین، سپاسگزار باشین
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۱۸۵﴾
معنی آیه:
ماه رمضون ماهیه که توش قرآن نازل شده؛ کتابی که مردم رو هدایت میکنه و با دلیل و نشونه راه درست و غلطو نشون میده. پس هرکی این ماهو درک کرد باید روزه بگیره. اگه کسی مریض بود یا سفر بود، همون تعداد روزو بعداً بگیره. خدا راحتی شما رو میخواد نه سختیتونو، تا تعداد روزههاتون کامل شه و خدا رو به خاطر هدایتش ستایش کنین و شاید هم شکرگزار بشین.
معنی تک تک کلمهها:
شَهْرُ: ماه، زمان، دوره
رَمَضَانَ: رمضان، ماه روزه، ماه نهم قمری
الَّذِي: همون که، آنکه، کسی که
أُنزِلَ: نازل شد، فرستاده شد، پایین آورده شد
فِيهِ: در آن، درش، توی آن
الْقُرْآنُ: قرآن، کتاب آسمونی، نوشتۀ الهی
هُدًى: هدایت، راهنمایی، نشوندهنده راه
لِلنَّاسِ: برای مردم، واسه آدمها، خطاب به مردم
وَبَيِّنَاتٍ: نشونههای روشن، دلایل واضح، سندهای آشکار
مِّنَ: از
الْهُدَىٰ: هدایت، راه درست، راه روشن
وَالْفُرْقَانِ: فرقگذار، جداکننده حق و باطل، معیار تشخیص
فَمَن: پس هرکس، بنابراین کسی که، آنگاهکه کسی
شَهِدَ: حاضر شد، دید، درک کرد
مِنكُمُ: از شما، بین شما، در بینتان
الشَّهْرَ: این ماه، ماه رمضان، همون ماه
فَلْيَصُمْهُ: پس باید روزه بگیره، باید امساک کنه، باید نخوره
وَمَن: و هرکس، و کسی که، و اونکه
كَانَ: بود، هست، شد
مَرِيضًا: مریض، ناخوش، بیمار
أَوْ: یا، یا اینکه
عَلَىٰ: بر، در، در حالت
سَفَرٍ: سفر، راه دور، مسافرت
فَعِدَّةٌ: پس تعداد، پس چند روز، تعدادی
مِّنْ: از، از بین، بخشی از
أَيَّامٍ: روزهایی، چند روز، ایام
أُخَرَ: دیگه، غیر از این، سایر
يُرِيدُ: میخواد، اراده داره، دوست داره
اللَّهُ: خدا، پروردگار، آفریدگار
بِكُمُ: برای شما، نسبت به شما، در مورد شما
الْيُسْرَ: آسونی، راحتی، بیدردسری
لَا يُرِيدُ: نمیخواد، تمایل نداره، قصد نداره
بِكُمُ: نسبت به شما، دربارهی شما، واسه شما
الْعُسْرَ: سختی، دشواری، زحمت
وَلِتُكْمِلُوا۟: و تا کامل کنین، تمومش کنین، برسونینش
الْعِدَّةَ: شماره، تعداد، شمار
وَلِتُكَبِّرُوا۟: و تا بزرگ بشمارین، تجلیل کنین، تکبیر بگین
اللَّهَ: خدا، پروردگار، خدای یکتا
عَلَىٰ: به خاطر، بابت، بر
مَا: آنچه، چیزی که، هر چی
هَدَىٰكُمْ: هدایتتون کرد، راه نشونتون داد، راهنماییتون کرد
وَلَعَلَّكُمْ: و شاید، و ای بسا، امید که
تَشْكُرُونَ: شکر کنین، قدردانی کنین، سپاسگزار باشین
این آیه میگه:
ماه رمضونه.
یه ماه خاص.
یه ماه مهم.
یه ماه که فرق داره.
یه ماه که با بقیه فرق داره.
این همون ماهیه که قرآن در اون نازل شده.
قرآن، کتاب نور.
کتاب راه.
کتاب زندگی.
یه چراغ، وسط تاریکی.
یه نقشه، وسط این همه پیچ و خم.
یه قطبنما، وقت حیرانی.
یه صدا، وقتی همه صداها خاموش میشن.
قرآن، فقط آیه نیست.
فقط کتاب نیست.
یه راهه.
یه هشدار.
یه نشونه.
یه فرقگذار بین دروغ و راست.
بین تاریکی و نور.
بین راه و بیراهه.
پس اگه این ماه رو دیدی،
اگه رسیدی به این ماه،
اگه توی این ماه بودی،
روزه بگیر.
نه از سر اجبار،
از سر فهم.
از سر عشق.
از سر آگاهی.
اما اگه مریض بودی،
اگه سفر بودی،
اگه بدنت نکشید،
نگران نباش.
روزهتو بنداز عقب.
یه وقت دیگه.
یه روز دیگه.
خدا سخت نمیگیره.
خدا میفهمه.
خدا مهربونه.
خدا آسونی میخواد.
خدا راحتی میخواد.
نه فشار، نه رنج.
نه استرس، نه اجبار.
روزهتو کامل کن.
چیزی جا نمونه.
فرصتو از دست نده.
لحظه رو دریاب.
ولی حواست باشه...
وقتی کامل شد،
وقتی گذشت،
وقتی تموم شد...
بلند شو.
دستاتو بالا ببر.
خدا رو بزرگ بدون.
خدا رو بخون.
به خاطر اینکه نشونت داد.
به خاطر اینکه راهو نشونت داد.
به خاطر اینکه گم نشدی.
به خاطر اینکه هدایتت کرد.
و بعد...
شکر کن.
از ته دل.
از عمق وجود.
نه فقط با زبون،
با دل،
با عمل،
با سبک زندگیات.
نتیجه اینکه:
ما تو یه دنیای پر سر و صدا زندگی میکنیم.
دنیایی که پره از محتوا، پره از حرف، پره از مسیر.
هرکی یه چیزی میگه، هرکی یه راهی نشون میده.
ولی وسط این همه صدا،
یه صدا هست که فرق داره.
یه صدا هست که از جنس نوره.
قرآنه.
رمضان یعنی برگردی به اون صدا.
یعنی گوشی رو از دستت بذاری زمین،
چشمتو از صفحه برداری،
دلتو بدی به یه متن دیگه،
یه حرف دیگه،
یه عمق دیگه.
روزه یعنی خلوت کنی.
با خودت، با خدات، با قرآنت.
روزه یعنی یه توقف وسط این شلوغی.
یه نفس عمیق.
یه ایست برای فهمیدن.
اگه بدونی،
اگه بفهمی،
اگه بچشی،
میفهمی که رمضان،
نه فقط یه ماهه،
یه فرصته.
یه بیداریه.
یه دعوت به بازگشت.
پس تو این شلوغی،
یه لحظه وایسا.
به حرف خدا گوش بده.
به قرآن سر بزن.
به دلت رجوع کن.
و انتخاب کن.
انتخاب روشن بودن رو،
انتخاب هدایت رو،
انتخاب خودِ خودتو.
ماه رمضونه.
یه ماه خاص.
یه ماه مهم.
یه ماه که فرق داره.
یه ماه که با بقیه فرق داره.
این همون ماهیه که قرآن در اون نازل شده.
قرآن، کتاب نور.
کتاب راه.
کتاب زندگی.
یه چراغ، وسط تاریکی.
یه نقشه، وسط این همه پیچ و خم.
یه قطبنما، وقت حیرانی.
یه صدا، وقتی همه صداها خاموش میشن.
قرآن، فقط آیه نیست.
فقط کتاب نیست.
یه راهه.
یه هشدار.
یه نشونه.
یه فرقگذار بین دروغ و راست.
بین تاریکی و نور.
بین راه و بیراهه.
پس اگه این ماه رو دیدی،
اگه رسیدی به این ماه،
اگه توی این ماه بودی،
روزه بگیر.
نه از سر اجبار،
از سر فهم.
از سر عشق.
از سر آگاهی.
اما اگه مریض بودی،
اگه سفر بودی،
اگه بدنت نکشید،
نگران نباش.
روزهتو بنداز عقب.
یه وقت دیگه.
یه روز دیگه.
خدا سخت نمیگیره.
خدا میفهمه.
خدا مهربونه.
خدا آسونی میخواد.
خدا راحتی میخواد.
نه فشار، نه رنج.
نه استرس، نه اجبار.
روزهتو کامل کن.
چیزی جا نمونه.
فرصتو از دست نده.
لحظه رو دریاب.
ولی حواست باشه...
وقتی کامل شد،
وقتی گذشت،
وقتی تموم شد...
بلند شو.
دستاتو بالا ببر.
خدا رو بزرگ بدون.
خدا رو بخون.
به خاطر اینکه نشونت داد.
به خاطر اینکه راهو نشونت داد.
به خاطر اینکه گم نشدی.
به خاطر اینکه هدایتت کرد.
و بعد...
شکر کن.
از ته دل.
از عمق وجود.
نه فقط با زبون،
با دل،
با عمل،
با سبک زندگیات.
نتیجه اینکه:
ما تو یه دنیای پر سر و صدا زندگی میکنیم.
دنیایی که پره از محتوا، پره از حرف، پره از مسیر.
هرکی یه چیزی میگه، هرکی یه راهی نشون میده.
ولی وسط این همه صدا،
یه صدا هست که فرق داره.
یه صدا هست که از جنس نوره.
قرآنه.
رمضان یعنی برگردی به اون صدا.
یعنی گوشی رو از دستت بذاری زمین،
چشمتو از صفحه برداری،
دلتو بدی به یه متن دیگه،
یه حرف دیگه،
یه عمق دیگه.
روزه یعنی خلوت کنی.
با خودت، با خدات، با قرآنت.
روزه یعنی یه توقف وسط این شلوغی.
یه نفس عمیق.
یه ایست برای فهمیدن.
اگه بدونی،
اگه بفهمی،
اگه بچشی،
میفهمی که رمضان،
نه فقط یه ماهه،
یه فرصته.
یه بیداریه.
یه دعوت به بازگشت.
پس تو این شلوغی،
یه لحظه وایسا.
به حرف خدا گوش بده.
به قرآن سر بزن.
به دلت رجوع کن.
و انتخاب کن.
انتخاب روشن بودن رو،
انتخاب هدایت رو،
انتخاب خودِ خودتو.
خدا رو صدا کن!
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ﴿۱۸۶﴾
معنی آیه:
وقتی بندگان من از تو دربارهی من بپرسن، بگو من خیلی نزدیکم. دعای کسی که منو صدا بزنه، همون موقع جواب میدم. پس باید حرف منو گوش بدن و بهم ایمان بیارن، شاید راه درست رو پیدا کنن.
معنی تک تک کلمهها:
وَ: و، همچنین، نیز
إِذَا: هر وقت، وقتی که، آنگاه که
سَأَلَكَ: پرسید ازت، سوال کرد از تو، جویا شد از تو
عِبَادِي: بندگان من، بندههای من، خدمتگزاران من
عَنِّي: از من، دربارهی من، راجع به من
فَإِنِّي: پس قطعاً من، پس من، در واقع من
قَرِيبٌ: نزدیک، در دسترس، دم دست
أُجِيبُ: جواب میدم، پاسخ میدم، لبیک میگم
دَعْوَةَ: دعای، صدا زدنِ، خواستنِ
الدَّاعِ: دعا کننده، کسی که منو صدا میزنه، خواهان
إِذَا: وقتی، هر وقت که، آنگاه که
دَعَانِ: منو بخونه، صدام بزنه، دعا کنه
فَلْيَسْتَجِيبُوا: پس باید پاسخ بدن، اجابت کنن، حرفمو گوش بدن
لِي: به من، برای من، به خاطر من
وَلْيُؤْمِنُوا: و باید ایمان بیارن، باور داشته باشن، اعتماد کنن
بِي: به من، نسبت به من، دربارهی من
لَعَلَّهُمْ: شاید، بلکه، امید که
يَرْشُدُونَ: راه پیدا کنن، هدایت بشن، به راه بیان
این آیه میگه:
اگه پرسیدن،
اگه ازم پرسیدن،
اگه ازت پرسیدن که خدا کجاست...
بگو نزدیکه.
نه فقط یه کم،
خیلی.
خیلی نزدیک.
اونقدری نزدیک،
که صداتو میشنوه،
که نفستو میفهمه،
که بغضتو حس میکنه،
که اشکتو میبینه،
قبل از اینکه بیفته.
نزدیکه.
اونقدری که نیازی نیست فریاد بزنی.
نیازی نیست راه بری.
نیازی نیست بری تا ته دنیا.
فقط کافیه بخوای.
فقط کافیه صداش بزنی.
فقط کافیه دلت بلرزه.
اون میشنوه.
اون جواب میده.
اون اجابت میکنه.
هر وقت،
هر جا،
هرطور که باشی.
اما یه چیزی...
تو هم باید جواب بدی.
تو هم باید لبیک بگی.
تو هم باید دل بدی.
ایمان بیاری.
اعتماد کنی.
پشت نکنی.
بیخیال نشی.
اونوقت راهو پیدا میکنی.
اونوقت گم نمیشی.
اونوقت میفهمی که چجوری زندگی کنی.
کجا بری.
کجا نری.
کجا وایسی.
نتیجه اینکه:
تو یه دنیایی زندگی میکنیم که همه دنبال شنیده شدنن.
دنبال دیده شدن.
دنبال یه گوش، یه نگاه، یه آغوش.
همه پُر شدیم از صدا، ولی بیصدا شدیم.
از حرف، ولی بیگوش.
از شلوغی، ولی تنها.
ولی این آیه یه چیز دیگه میگه.
میگه لازم نیست داد بزنی.
لازم نیست کسیو دنبال کنی.
لازم نیست استوری بذاری.
لازم نیست کسی لایکت کنه.
فقط خدا رو صدا کن.
همین.
همین یه کار.
اون شنواست.
اون همیشه آنلاینه.
همیشه در دسترسه.
بدون فیلتر.
بدون انتظار.
بدون قضاوت.
پس اگه دلت گرفت،
اگه تو دل این همه بیکسی،
یادت باشه:
یه کسی هست که نزدیکه.
فقط کافیه صداش بزنی.
اون همیشه جوابه.
همیشه.
انتخاب با توئه.
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ﴿۱۸۶﴾
معنی آیه:
وقتی بندگان من از تو دربارهی من بپرسن، بگو من خیلی نزدیکم. دعای کسی که منو صدا بزنه، همون موقع جواب میدم. پس باید حرف منو گوش بدن و بهم ایمان بیارن، شاید راه درست رو پیدا کنن.
معنی تک تک کلمهها:
وَ: و، همچنین، نیز
إِذَا: هر وقت، وقتی که، آنگاه که
سَأَلَكَ: پرسید ازت، سوال کرد از تو، جویا شد از تو
عِبَادِي: بندگان من، بندههای من، خدمتگزاران من
عَنِّي: از من، دربارهی من، راجع به من
فَإِنِّي: پس قطعاً من، پس من، در واقع من
قَرِيبٌ: نزدیک، در دسترس، دم دست
أُجِيبُ: جواب میدم، پاسخ میدم، لبیک میگم
دَعْوَةَ: دعای، صدا زدنِ، خواستنِ
الدَّاعِ: دعا کننده، کسی که منو صدا میزنه، خواهان
إِذَا: وقتی، هر وقت که، آنگاه که
دَعَانِ: منو بخونه، صدام بزنه، دعا کنه
فَلْيَسْتَجِيبُوا: پس باید پاسخ بدن، اجابت کنن، حرفمو گوش بدن
لِي: به من، برای من، به خاطر من
وَلْيُؤْمِنُوا: و باید ایمان بیارن، باور داشته باشن، اعتماد کنن
بِي: به من، نسبت به من، دربارهی من
لَعَلَّهُمْ: شاید، بلکه، امید که
يَرْشُدُونَ: راه پیدا کنن، هدایت بشن، به راه بیان
این آیه میگه:
اگه پرسیدن،
اگه ازم پرسیدن،
اگه ازت پرسیدن که خدا کجاست...
بگو نزدیکه.
نه فقط یه کم،
خیلی.
خیلی نزدیک.
اونقدری نزدیک،
که صداتو میشنوه،
که نفستو میفهمه،
که بغضتو حس میکنه،
که اشکتو میبینه،
قبل از اینکه بیفته.
نزدیکه.
اونقدری که نیازی نیست فریاد بزنی.
نیازی نیست راه بری.
نیازی نیست بری تا ته دنیا.
فقط کافیه بخوای.
فقط کافیه صداش بزنی.
فقط کافیه دلت بلرزه.
اون میشنوه.
اون جواب میده.
اون اجابت میکنه.
هر وقت،
هر جا،
هرطور که باشی.
اما یه چیزی...
تو هم باید جواب بدی.
تو هم باید لبیک بگی.
تو هم باید دل بدی.
ایمان بیاری.
اعتماد کنی.
پشت نکنی.
بیخیال نشی.
اونوقت راهو پیدا میکنی.
اونوقت گم نمیشی.
اونوقت میفهمی که چجوری زندگی کنی.
کجا بری.
کجا نری.
کجا وایسی.
نتیجه اینکه:
تو یه دنیایی زندگی میکنیم که همه دنبال شنیده شدنن.
دنبال دیده شدن.
دنبال یه گوش، یه نگاه، یه آغوش.
همه پُر شدیم از صدا، ولی بیصدا شدیم.
از حرف، ولی بیگوش.
از شلوغی، ولی تنها.
ولی این آیه یه چیز دیگه میگه.
میگه لازم نیست داد بزنی.
لازم نیست کسیو دنبال کنی.
لازم نیست استوری بذاری.
لازم نیست کسی لایکت کنه.
فقط خدا رو صدا کن.
همین.
همین یه کار.
اون شنواست.
اون همیشه آنلاینه.
همیشه در دسترسه.
بدون فیلتر.
بدون انتظار.
بدون قضاوت.
پس اگه دلت گرفت،
اگه تو دل این همه بیکسی،
یادت باشه:
یه کسی هست که نزدیکه.
فقط کافیه صداش بزنی.
اون همیشه جوابه.
همیشه.
انتخاب با توئه.