اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اجْعَلْ سَلَامَةَ قُلُوبِنَا فِي ذِكْرِ عَظَمَتِكَ ، وَ فَرَاغَ أَبْدَانِنَا فِي شُكْرِ نِعْمَتِكَ ، وَ انْطِلَاقَ أَلْسِنَتِنَا فِي وَصْفِ مِنَّتِكَ
معنی دعا:
خدایا! یه صلوات گرم و پرمهر بفرست برای پیامبرمون محمّد و خانوادهی پاکش.
دلهامون رو با یاد بزرگی و عظمتت آروم کن، بدنهامون توی آسایش و راحتی بذار تا بتونیم نعمتهات رو شکر کنیم، و زبونهامون رو باز کن تا بتونیم قشنگ از مهربونیهات و بخششهات حرف بزنیم.
معنی تکتک کلمهها:
اللَّهُمَّ: خدایا، ای خدا، پروردگارا
صَلِّ: درود بفرست، صلوات بفرست، دعا کن براش
عَلَى: بر، برای، بهسوی
مُحَمَّدٍ: محمد، پیامبر، رسول خدا
وَ: و، همچنین، نیز
آلِهِ: خانوادهاش، اهلبیتش، عزیزان نزدیکش
اجْعَلْ: قرار بده، بگذار، مقرر کن
سَلَامَةَ: سلامت، آرامش، در امان بودن
قُلُوبِنَا: دلهامون، قلبهامون، درونمون
فِي: در، هنگام، وسط
ذِكْرِ: یاد، یادآوری، به زبان آوردن
عَظَمَتِكَ: بزرگیات، شکوهت، عظمتت
فَرَاغَ: آسودگی، وقت خالی، راحتی
أَبْدَانِنَا: بدنهامون، جسمهامون، پیکرهامون
فِي: در، هنگام، وسط
شُكْرِ: شکرگزاری، قدردانی، سپاس
نِعْمَتِكَ: نعمتت، لطف و بخششت، داشتههات
انْطِلَاقَ: باز شدن، روان شدن، آزاد شدن
أَلْسِنَتِنَا: زبونهامون، حرف زدنمون، بیانمون
فِي: در، هنگام، توی
وَصْفِ: توصیف، تعریف، بیان
مِنَّتِكَ: بخششهات، لطفهای بزرگت، نعمتهای خاصت
این دعا میگه:
خدایا! یه سلام، یه صلوات گرم و عاشقونه بفرست برای محمد، برای اون دلی که باهاش حرف زدی، برای اون نوری که باهاش راهو نشون دادی، برای اون خانوادهی پاک و زلالش… اونا چراغ دلمونن، اونا سایهی مهربونتن روی زمین.
سلامت دلهامونو تو توجه به بزرگیات قرار بده…
آخ که دل بیقرار آدم، همیشه دنبال یه پناهگاهه… خدایا! کاری کن دلامون آروم بگیره وقتی به عظمتت فکر میکنیم. بذار وقتی اسم تو میاد، یه لبخند بیاد رو لبمون، یه لرزش قشنگ بیفته رو دلمون. بذار دلمون نفَس بکشه وقتی به بزرگی و مهربونیت نگاه میکنه.
آسایش بدنهامونو تو شکر نعمتهات بذار…
ما هرچی داریم از توئه… چشم و گوش و نفَس و خونه و نون و لبخند و آدمای خوب دورمون. خدایا! کاری کن وقتی راحتیم، وقتی بدنمون درد نداره، وقتی گرسنه نیستیم، یادمون نره که اینا نعمته. بذار شکر کردنت بشه نفس کشیدنمون، بشه یه عادت قشنگ هر روزهمون.
زبانهامونو در وصف عطات باز کن…
خدایا! دلمون پره حرف خوبه، ولی زبونمون بعضی وقتا قفل میشه… خودت بازش کن. بذار بتونیم از خوبیهات بگیم، از مهربونیهات، از اون لحظههایی که بیصدا هوامونو داشتی. بذار بتونیم بلند بگیم: خدایا شکرت، خدایا دوستت داریم، خدایا همیشه باش!
ختم کلام اینکه:
آدمیزاد یه دل داره، یه زبون، یه بدن… دل اگه به تو وصل نباشه، هی دور خودش میچرخه، گم میشه. بدن اگه شکرگزار نباشه، یه جور خستگیِ بیعلت میافته به جونش. زبونی که از مهربونی نگه، خشک میشه، سرد میشه.
ولی وقتی دل میره سمت بزرگی تو، بدن تو شکر غلت میزنه، زبون از عشق تو میگه… اونوقته که زندگی شیرین میشه، اونوقته که انگار همهچی سر جاشه.
پس خدایا! یه دل آروم، یه بدن شاکر، یه زبون عاشق بهمون بده… چون بیتو هیچی، هیچی نمیچسبه.
معنی دعا:
خدایا! یه صلوات گرم و پرمهر بفرست برای پیامبرمون محمّد و خانوادهی پاکش.
دلهامون رو با یاد بزرگی و عظمتت آروم کن، بدنهامون توی آسایش و راحتی بذار تا بتونیم نعمتهات رو شکر کنیم، و زبونهامون رو باز کن تا بتونیم قشنگ از مهربونیهات و بخششهات حرف بزنیم.
معنی تکتک کلمهها:
اللَّهُمَّ: خدایا، ای خدا، پروردگارا
صَلِّ: درود بفرست، صلوات بفرست، دعا کن براش
عَلَى: بر، برای، بهسوی
مُحَمَّدٍ: محمد، پیامبر، رسول خدا
وَ: و، همچنین، نیز
آلِهِ: خانوادهاش، اهلبیتش، عزیزان نزدیکش
اجْعَلْ: قرار بده، بگذار، مقرر کن
سَلَامَةَ: سلامت، آرامش، در امان بودن
قُلُوبِنَا: دلهامون، قلبهامون، درونمون
فِي: در، هنگام، وسط
ذِكْرِ: یاد، یادآوری، به زبان آوردن
عَظَمَتِكَ: بزرگیات، شکوهت، عظمتت
فَرَاغَ: آسودگی، وقت خالی، راحتی
أَبْدَانِنَا: بدنهامون، جسمهامون، پیکرهامون
فِي: در، هنگام، وسط
شُكْرِ: شکرگزاری، قدردانی، سپاس
نِعْمَتِكَ: نعمتت، لطف و بخششت، داشتههات
انْطِلَاقَ: باز شدن، روان شدن، آزاد شدن
أَلْسِنَتِنَا: زبونهامون، حرف زدنمون، بیانمون
فِي: در، هنگام، توی
وَصْفِ: توصیف، تعریف، بیان
مِنَّتِكَ: بخششهات، لطفهای بزرگت، نعمتهای خاصت
این دعا میگه:
خدایا! یه سلام، یه صلوات گرم و عاشقونه بفرست برای محمد، برای اون دلی که باهاش حرف زدی، برای اون نوری که باهاش راهو نشون دادی، برای اون خانوادهی پاک و زلالش… اونا چراغ دلمونن، اونا سایهی مهربونتن روی زمین.
سلامت دلهامونو تو توجه به بزرگیات قرار بده…
آخ که دل بیقرار آدم، همیشه دنبال یه پناهگاهه… خدایا! کاری کن دلامون آروم بگیره وقتی به عظمتت فکر میکنیم. بذار وقتی اسم تو میاد، یه لبخند بیاد رو لبمون، یه لرزش قشنگ بیفته رو دلمون. بذار دلمون نفَس بکشه وقتی به بزرگی و مهربونیت نگاه میکنه.
آسایش بدنهامونو تو شکر نعمتهات بذار…
ما هرچی داریم از توئه… چشم و گوش و نفَس و خونه و نون و لبخند و آدمای خوب دورمون. خدایا! کاری کن وقتی راحتیم، وقتی بدنمون درد نداره، وقتی گرسنه نیستیم، یادمون نره که اینا نعمته. بذار شکر کردنت بشه نفس کشیدنمون، بشه یه عادت قشنگ هر روزهمون.
زبانهامونو در وصف عطات باز کن…
خدایا! دلمون پره حرف خوبه، ولی زبونمون بعضی وقتا قفل میشه… خودت بازش کن. بذار بتونیم از خوبیهات بگیم، از مهربونیهات، از اون لحظههایی که بیصدا هوامونو داشتی. بذار بتونیم بلند بگیم: خدایا شکرت، خدایا دوستت داریم، خدایا همیشه باش!
ختم کلام اینکه:
آدمیزاد یه دل داره، یه زبون، یه بدن… دل اگه به تو وصل نباشه، هی دور خودش میچرخه، گم میشه. بدن اگه شکرگزار نباشه، یه جور خستگیِ بیعلت میافته به جونش. زبونی که از مهربونی نگه، خشک میشه، سرد میشه.
ولی وقتی دل میره سمت بزرگی تو، بدن تو شکر غلت میزنه، زبون از عشق تو میگه… اونوقته که زندگی شیرین میشه، اونوقته که انگار همهچی سر جاشه.
پس خدایا! یه دل آروم، یه بدن شاکر، یه زبون عاشق بهمون بده… چون بیتو هیچی، هیچی نمیچسبه.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اجْعَلْنَا مِنْ دُعَاتِكَ الدَّاعِينَ إِلَيْكَ ، وَ هُدَاتِكَ الدَّالِّينَ عَلَيْكَ ، وَ مِنْ خَاصَّتِكَ الْخَاصِّينَ لَدَيْكَ ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
معنی این دعا:
خدایا! یه صلوات پُر از عشق و نور بفرست برای پیامبر خوبمون محمد و خانوادهی پاکش.
ما رو جزو اونایی قرار بده که مردم رو به سمت تو دعوت میکنن،
جزو راهنماهایی که مسیر رسیدن به تو رو نشون میدن،
و جزو بندههای خاص و عزیزت که نزدیکت هستن.
ای مهربونترینِ مهربونا!
معنی تکتک کلمهها:
اللَّهُمَّ: خدایا، ای پروردگار، ای خدای مهربون
صَلِّ: درود بفرست، صلوات بفرست، دعا کن براش
عَلَى: بر، برای، بهسوی
مُحَمَّدٍ: محمد، پیامبر، فرستادهی خدا
وَ: و، همچنین، نیز
آلِهِ: خانوادهاش، اهلبیتش، نزدیکانش
اجْعَلْنَا: ما را قرار بده، بذار ما باشیم
مِنْ: از جملهی، از میانِ، جزوِ
دُعَاتِكَ: دعوتکنندههات، مبلغهات، کسایی که به سمتت صدا میزنن
الدَّاعِينَ: دعوتکنندهها، صدا زنندهها، راه نشوندهندهها
إِلَيْكَ: بهسوی تو، سمت تو، طرف تو
هُدَاتِكَ: راهنمایهات، هدایتکنندههات، پیشروهات
الدَّالِّينَ: راه نشوندهندهها، راهنماها، نشوندهندههای مسیر
عَلَيْكَ: به سمت تو، طرف تو، راه تو
مِنْ: از جملهی، از میان، جزو
خَاصَّتِكَ: خاصهات، نزدیکترین بندههات، برگزیدههات
الْخَاصِّينَ: ویژهها، صمیمیها، منتخبها
لَدَيْكَ: نزد تو، پیش تو، در حضورت
يَا: ای، ای که، ای خدا
أَرْحَمَ: مهربونترین، دلسوزترین، بخشندهترین
الرَّاحِمِينَ: مهربونا، رحمکنندهها، دلسوزها
این دعا میگه:
خدایا! صلواتت رو بفرست، گرم و پرنور، بر اون روح تابناکی که عاشق تو بود، بر محمّد، که راهو نشونمون داد، که چراغ روشن شبای تاریکمون شد…
و بر خاندانش، همونا که پاک موندن، که پُشتوپناه بودن، که هنوزم هوامونو دارن.
و ما را از دعوتکنندگانی قرار بده که به سوی تو دعوت میکنند…
خدایا! ما رو از اونایی کن که وقتی لب باز میکنن، بوی تو میاد، اسم تو شنیده میشه…
از اونایی باشیم که حرفشون بوی بهار میده، که دل آدما رو سمت تو میکشونن…
نه با زور، نه با فریاد، با عشق…
با نگاهی که امید میده، با صدایی که آروم میکنه، با لبخندی که میگه: "خدا هست، نترس."
و از راهنمایانی که بندگان رو سمت تو راه میبرن…
از اونایی باشیم که راهو بلدن، اما فقط برای خودشون نگه نمیدارن.
از اون راهنشون دهنده هایی که وایمیستن، دست یکیو میگیرن و میگن: "بیا، این راه روشنتره، این راه به خدا میرسه."
خدایا! دلم میخواد خودم چراغ شم، حتی کوچیک، حتی ضعیف…
ولی یه نوری باشم برای کسی که داره تو تاریکی دست و پا میزنه.
و از بندههای ویژۀ خودت که فقط مال خودتن…
آخ خدایا… از اونایی کن که خاص توئن.
از اون دلسپردهها، از اون عاشقا…
نه به خاطر مقام، نه به خاطر پاداش، فقط به خاطر خودت.
میخوام از اونایی باشم که شب با یادت آروم میگیرن، که روز با یادت زندهن.
میخوام یه جایی بین اون بندههای نازنینت جا داشته باشم… یه گوشه، یه لحظه، یه سهم کوچیک.
ای مهربونترین مهربونها…
تو که همیشه بودهای، حتی وقتی نبودیم.
تو که بخشیدی، حتی وقتی نفهمیدیم.
تو که صبوری، حتی وقتی لج کردیم.
تو که خدايی... ولی صدا میکنی: "بندهم"...
تو که مهربونی، بیدلیل، بیقید، بیتوقع...
معنی این دعا:
خدایا! یه صلوات پُر از عشق و نور بفرست برای پیامبر خوبمون محمد و خانوادهی پاکش.
ما رو جزو اونایی قرار بده که مردم رو به سمت تو دعوت میکنن،
جزو راهنماهایی که مسیر رسیدن به تو رو نشون میدن،
و جزو بندههای خاص و عزیزت که نزدیکت هستن.
ای مهربونترینِ مهربونا!
معنی تکتک کلمهها:
اللَّهُمَّ: خدایا، ای پروردگار، ای خدای مهربون
صَلِّ: درود بفرست، صلوات بفرست، دعا کن براش
عَلَى: بر، برای، بهسوی
مُحَمَّدٍ: محمد، پیامبر، فرستادهی خدا
وَ: و، همچنین، نیز
آلِهِ: خانوادهاش، اهلبیتش، نزدیکانش
اجْعَلْنَا: ما را قرار بده، بذار ما باشیم
مِنْ: از جملهی، از میانِ، جزوِ
دُعَاتِكَ: دعوتکنندههات، مبلغهات، کسایی که به سمتت صدا میزنن
الدَّاعِينَ: دعوتکنندهها، صدا زنندهها، راه نشوندهندهها
إِلَيْكَ: بهسوی تو، سمت تو، طرف تو
هُدَاتِكَ: راهنمایهات، هدایتکنندههات، پیشروهات
الدَّالِّينَ: راه نشوندهندهها، راهنماها، نشوندهندههای مسیر
عَلَيْكَ: به سمت تو، طرف تو، راه تو
مِنْ: از جملهی، از میان، جزو
خَاصَّتِكَ: خاصهات، نزدیکترین بندههات، برگزیدههات
الْخَاصِّينَ: ویژهها، صمیمیها، منتخبها
لَدَيْكَ: نزد تو، پیش تو، در حضورت
يَا: ای، ای که، ای خدا
أَرْحَمَ: مهربونترین، دلسوزترین، بخشندهترین
الرَّاحِمِينَ: مهربونا، رحمکنندهها، دلسوزها
این دعا میگه:
خدایا! صلواتت رو بفرست، گرم و پرنور، بر اون روح تابناکی که عاشق تو بود، بر محمّد، که راهو نشونمون داد، که چراغ روشن شبای تاریکمون شد…
و بر خاندانش، همونا که پاک موندن، که پُشتوپناه بودن، که هنوزم هوامونو دارن.
و ما را از دعوتکنندگانی قرار بده که به سوی تو دعوت میکنند…
خدایا! ما رو از اونایی کن که وقتی لب باز میکنن، بوی تو میاد، اسم تو شنیده میشه…
از اونایی باشیم که حرفشون بوی بهار میده، که دل آدما رو سمت تو میکشونن…
نه با زور، نه با فریاد، با عشق…
با نگاهی که امید میده، با صدایی که آروم میکنه، با لبخندی که میگه: "خدا هست، نترس."
و از راهنمایانی که بندگان رو سمت تو راه میبرن…
از اونایی باشیم که راهو بلدن، اما فقط برای خودشون نگه نمیدارن.
از اون راهنشون دهنده هایی که وایمیستن، دست یکیو میگیرن و میگن: "بیا، این راه روشنتره، این راه به خدا میرسه."
خدایا! دلم میخواد خودم چراغ شم، حتی کوچیک، حتی ضعیف…
ولی یه نوری باشم برای کسی که داره تو تاریکی دست و پا میزنه.
و از بندههای ویژۀ خودت که فقط مال خودتن…
آخ خدایا… از اونایی کن که خاص توئن.
از اون دلسپردهها، از اون عاشقا…
نه به خاطر مقام، نه به خاطر پاداش، فقط به خاطر خودت.
میخوام از اونایی باشم که شب با یادت آروم میگیرن، که روز با یادت زندهن.
میخوام یه جایی بین اون بندههای نازنینت جا داشته باشم… یه گوشه، یه لحظه، یه سهم کوچیک.
ای مهربونترین مهربونها…
تو که همیشه بودهای، حتی وقتی نبودیم.
تو که بخشیدی، حتی وقتی نفهمیدیم.
تو که صبوری، حتی وقتی لج کردیم.
تو که خدايی... ولی صدا میکنی: "بندهم"...
تو که مهربونی، بیدلیل، بیقید، بیتوقع...
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دور #سوم_تفسیر_قرآن
#سوره_بقره
#صفحه_30
آیات: ۱۹۱ تا ۱۹۶
محمدرضا رنجبر
☘ من جای شما باشم
شب قبل از خواب
چراغ را خاموش می کنم
و سربه بالین می گذارم
و این فایل را گوش می دهم
و بعد راحت می خوابم.
@mrranjbar3
#سوره_بقره
#صفحه_30
آیات: ۱۹۱ تا ۱۹۶
محمدرضا رنجبر
☘ من جای شما باشم
شب قبل از خواب
چراغ را خاموش می کنم
و سربه بالین می گذارم
و این فایل را گوش می دهم
و بعد راحت می خوابم.
@mrranjbar3
وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ ﴿۱۹۱﴾
معنی آیه:
هر جا پیداشون کردید، بکشیدشون، و همونطور که شما رو بیرون کردن، شما هم بیرونشون کنین. چون فتنه خیلی بدتر از کشتن است. اما کنار مسجدالحرام باهاشون نجنگین، مگر اینکه خودشون با شما جنگ کنن. اگه جنگیدن، بکشیدشون؛ اینه جزای کافرا.
معنی تک تک کلمهها:
اقْتُلُوهُمْ: بکشیدشون، نابودشون کنید، از پا درشون بیارید
حَيْثُ: هر جا که، هر جایی که، هر مکانی که
ثَقِفْتُمُوهُمْ: پیدا کردینشون، گیر آوردیدشون، بهشون رسیدید
خْرِجُوهُمْ: بیرونشون کنید، اخراجشون کنید
مِنْ: از،
حَيْثُ: جایی که، همون جایی که، مکانی که
أَخْرَجُوكُمْ: شما رو بیرون کردن، شما رو انداختن بیرون، شما رو راندن
الْفِتْنَةُ: فتنه، آشوب، مشکلات اعتقادی
أَشَدُّ: خیلی بدتره، شدیدتره، سختتره
مِنَ: از، نسبت به، در مقایسه با
الْقَتْلِ: کشتن، قتل، گرفتن جون
وَلَا: و نه، نباید، نمیتونید
تُقَاتِلُوهُمْ: باهاشون بجنگید، وارد جنگ بشید، توی جنگ بشید
عِندَ: کنار، پیش، توی
الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ: مسجدالحرام، حریم امن مکه، خانه خدا
حَتَّى: تا وقتی که، تا زمانی که، مگر اینکه
يُقَاتِلُوكُمْ: با شما بجنگن، حمله کنن، جنگ شروع کنن
فَإِنْ: پس اگر، وقتی که، در صورتی که
قَاتَلُوكُمْ: با شما جنگیدن، جنگیدن با شما، حمله کردن
فَاقْتُلُوهُمْ: پس بکشیدشون، نابودشون کنید، از پا درشون بیارید
كَذَلِكَ: اینجوریه، همین طوره، اینطور است
جَزَاءُ: جزا، مجازات، کیفر
الْكَافِرِينَ: کافرها، دشمنان، منکرها
این آیه میگه:
دشمن داری. یه دشمن قدیمی. یه دشمن خطرناک.
دنبال تو میاد. همیشه، هر جا باشی، هر جا بری، حواسش بهت هست. نگاهش همیشه به تو دوخته شده. کمین کرده. منتظر یه لحظه غفلت، یه اشتباه کوچیک.
اگه دیدیش، فرار نکن. نترس. باهاش بجنگ. محکم باش. قوی باش. به خودت ایمان داشته باش. هیچ چیزی نمیتونه تو رو شکست بده، جز خودت. هرجا پیداش کردی، بزنش زمین. همونطور که اون میخواست تو رو از بین ببره، تو هم رهاش نکن.
نکنه بگی بیخیال! نکنه بگی حالا باشه برای بعد! نکنه جا بزنی! این دشمن، ترحم نمیفهمه. اگه سست بشی، ضربه میخوری. اگه رهاش کنی، نابودت میکنه.
اما یه قانون داره. یه مرز داره. یه حد داره. اگه بهت حمله نکرد، اگه دستدرازی نکرد، تو هم شروع نکن. اما اگه جنگید، دیگه تعارف نداریم! محکم باش. قاطع باش. بزن تا دیگران هم بفهمن که اینجا تویی که حکومت میکنی. کاری کن که دیگه جرأت نکنه جلو بیاد.
نتیجه اینکه:
زندگی یه میدونه. یه جنگ دائمی. یه مبارزهی همیشگی. دشمن بیرونی داری. دشمن درونی داری. بعضیا میخوان تو رو از راهت بندازن. بعضیا میخوان تو رو زمین بزنن. اما این مبارزه فقط به ضرب و زور نیست. بعضی وقتا باید از عقل و حکمت استفاده کنی.
ولی تو حواست باشه. هر جا دیدی حق رو لگدمال میکنن، ساکت نشو. هر جا دیدی ظلم داره ریشه میدونه، بیتفاوت نباش. هر جا دیدی کسی میخواد تو رو از راه درست بیرون بکشه، وایسا. محکم باش. حتی اگه دنیا پشتت نباشه، تو باید همچنان توی جبههی حق بمونی.
زندگی یعنی انتخاب. یا میبری، یا میبازی. پس حواست باشه، همیشه توی جبههی حق باشی.
این روزها، همونطور که با مسائل بیرونی میجنگی، باید با دشمن درونت هم مبارزه کنی. ترس، تردید، کینهها و بهانهها. همونطور که در جنگهای واقعی در دفاع از حق نمیایستی، باید از درون خودت هم دفاع کنی. اگر درونت آرام نباشه، بیرونت هم آرامش نمییابه. پس همیشه توی هر نبرد، خودت رو در کنار حقیقت، شجاعت و اراده ببین. این قانون زندگیه.
معنی آیه:
هر جا پیداشون کردید، بکشیدشون، و همونطور که شما رو بیرون کردن، شما هم بیرونشون کنین. چون فتنه خیلی بدتر از کشتن است. اما کنار مسجدالحرام باهاشون نجنگین، مگر اینکه خودشون با شما جنگ کنن. اگه جنگیدن، بکشیدشون؛ اینه جزای کافرا.
معنی تک تک کلمهها:
اقْتُلُوهُمْ: بکشیدشون، نابودشون کنید، از پا درشون بیارید
حَيْثُ: هر جا که، هر جایی که، هر مکانی که
ثَقِفْتُمُوهُمْ: پیدا کردینشون، گیر آوردیدشون، بهشون رسیدید
خْرِجُوهُمْ: بیرونشون کنید، اخراجشون کنید
مِنْ: از،
حَيْثُ: جایی که، همون جایی که، مکانی که
أَخْرَجُوكُمْ: شما رو بیرون کردن، شما رو انداختن بیرون، شما رو راندن
الْفِتْنَةُ: فتنه، آشوب، مشکلات اعتقادی
أَشَدُّ: خیلی بدتره، شدیدتره، سختتره
مِنَ: از، نسبت به، در مقایسه با
الْقَتْلِ: کشتن، قتل، گرفتن جون
وَلَا: و نه، نباید، نمیتونید
تُقَاتِلُوهُمْ: باهاشون بجنگید، وارد جنگ بشید، توی جنگ بشید
عِندَ: کنار، پیش، توی
الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ: مسجدالحرام، حریم امن مکه، خانه خدا
حَتَّى: تا وقتی که، تا زمانی که، مگر اینکه
يُقَاتِلُوكُمْ: با شما بجنگن، حمله کنن، جنگ شروع کنن
فَإِنْ: پس اگر، وقتی که، در صورتی که
قَاتَلُوكُمْ: با شما جنگیدن، جنگیدن با شما، حمله کردن
فَاقْتُلُوهُمْ: پس بکشیدشون، نابودشون کنید، از پا درشون بیارید
كَذَلِكَ: اینجوریه، همین طوره، اینطور است
جَزَاءُ: جزا، مجازات، کیفر
الْكَافِرِينَ: کافرها، دشمنان، منکرها
این آیه میگه:
دشمن داری. یه دشمن قدیمی. یه دشمن خطرناک.
دنبال تو میاد. همیشه، هر جا باشی، هر جا بری، حواسش بهت هست. نگاهش همیشه به تو دوخته شده. کمین کرده. منتظر یه لحظه غفلت، یه اشتباه کوچیک.
اگه دیدیش، فرار نکن. نترس. باهاش بجنگ. محکم باش. قوی باش. به خودت ایمان داشته باش. هیچ چیزی نمیتونه تو رو شکست بده، جز خودت. هرجا پیداش کردی، بزنش زمین. همونطور که اون میخواست تو رو از بین ببره، تو هم رهاش نکن.
نکنه بگی بیخیال! نکنه بگی حالا باشه برای بعد! نکنه جا بزنی! این دشمن، ترحم نمیفهمه. اگه سست بشی، ضربه میخوری. اگه رهاش کنی، نابودت میکنه.
اما یه قانون داره. یه مرز داره. یه حد داره. اگه بهت حمله نکرد، اگه دستدرازی نکرد، تو هم شروع نکن. اما اگه جنگید، دیگه تعارف نداریم! محکم باش. قاطع باش. بزن تا دیگران هم بفهمن که اینجا تویی که حکومت میکنی. کاری کن که دیگه جرأت نکنه جلو بیاد.
نتیجه اینکه:
زندگی یه میدونه. یه جنگ دائمی. یه مبارزهی همیشگی. دشمن بیرونی داری. دشمن درونی داری. بعضیا میخوان تو رو از راهت بندازن. بعضیا میخوان تو رو زمین بزنن. اما این مبارزه فقط به ضرب و زور نیست. بعضی وقتا باید از عقل و حکمت استفاده کنی.
ولی تو حواست باشه. هر جا دیدی حق رو لگدمال میکنن، ساکت نشو. هر جا دیدی ظلم داره ریشه میدونه، بیتفاوت نباش. هر جا دیدی کسی میخواد تو رو از راه درست بیرون بکشه، وایسا. محکم باش. حتی اگه دنیا پشتت نباشه، تو باید همچنان توی جبههی حق بمونی.
زندگی یعنی انتخاب. یا میبری، یا میبازی. پس حواست باشه، همیشه توی جبههی حق باشی.
این روزها، همونطور که با مسائل بیرونی میجنگی، باید با دشمن درونت هم مبارزه کنی. ترس، تردید، کینهها و بهانهها. همونطور که در جنگهای واقعی در دفاع از حق نمیایستی، باید از درون خودت هم دفاع کنی. اگر درونت آرام نباشه، بیرونت هم آرامش نمییابه. پس همیشه توی هر نبرد، خودت رو در کنار حقیقت، شجاعت و اراده ببین. این قانون زندگیه.
فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۹۲﴾
معنی آیه:
اگه دست از جنگ برداشتند و صلح کردن، بدون که خدا خیلی مهربونه و حتماً میبخشه.
معنی تک تک کلمهها:
فَإِنِ: پس اگر، اگر که، در صورتی که
انْتَهَوْا: دست برداشتن، متوقف شدن، از ادامه دادن منصرف شدن
فَإِنَّ: پس قطعاً، در واقع
اللَّهَ: خدا، پروردگار، حضرت حق
غَفُورٌ: آمرزنده، خیلی بخشنده، همیشه میبخشد
رَحِيمٌ: مهربان، با محبت، خیلی رحیم
این آیه میگه:
بزن. ولی تا جایی که باید. بجنگ. ولی تا وقتی که باید.
اگه دیدی پشیمونه، وایسا. اگه دیدی برگشته، سلاح رو زمین بذار.
اگه دیدی کوتاه اومده، تو هم کوتاه بیا.
اگه دیدی گفت ببخش، ببخش.
خدا خودش گفته: تموم کن. نزن دیگه. ادامه نده.
آدمی که زده بود، حالا ساکته.
آدمی که دشمن بود، حالا دشمن نیست.
اینجاست که دیگه باید فرق داشته باشی.
اینجاست که باید نشون بدی بندهی خدایی.
خدایی که خودش غفوره، خودش رحیمه.
یعنی چی؟ یعنی زود میبخشه. با دل بزرگ. با مهر زیاد.
تو هم باید مثل اون باشی.
سخت نگیر. درگیری رو کش نده.
اگه طرف وایساد، تو هم وایسا.
اگه دست برداشت، تو هم دست بردار.
اگه پشیمونه، بغلش کن.
اگه دیگه نمیجنگه، دیگه نجنگ.
دنیا جای کینه نیست.
دنیا جای صلح کردنه.
نتیجه اینکه:
تو زندگی هر روز یه بحثی پیش میاد.
یه حرفی، یه دعوایی، یه اختلافی.
گاهی حق با توئه. گاهی باید محکم وایسی.
اما اگه دیدی طرف کوتاه اومد،
اگه دیدی دیگه دنبال بحث نیست،
اگه اومد سمت آشتی،
تو هم دل بده به صلح.
ادامه نده. کش نده. بزرگ نکن.
خدا خودش گفته: ببخش.
چون خودش هم میبخشه.
همهمون یه روز محتاج بخشش خداییم.
پس تو هم ببخش. دل بزرگ داشته باش.
زندگی کوتاهه، دلها رو سبک نگه دار.
معنی آیه:
اگه دست از جنگ برداشتند و صلح کردن، بدون که خدا خیلی مهربونه و حتماً میبخشه.
معنی تک تک کلمهها:
فَإِنِ: پس اگر، اگر که، در صورتی که
انْتَهَوْا: دست برداشتن، متوقف شدن، از ادامه دادن منصرف شدن
فَإِنَّ: پس قطعاً، در واقع
اللَّهَ: خدا، پروردگار، حضرت حق
غَفُورٌ: آمرزنده، خیلی بخشنده، همیشه میبخشد
رَحِيمٌ: مهربان، با محبت، خیلی رحیم
این آیه میگه:
بزن. ولی تا جایی که باید. بجنگ. ولی تا وقتی که باید.
اگه دیدی پشیمونه، وایسا. اگه دیدی برگشته، سلاح رو زمین بذار.
اگه دیدی کوتاه اومده، تو هم کوتاه بیا.
اگه دیدی گفت ببخش، ببخش.
خدا خودش گفته: تموم کن. نزن دیگه. ادامه نده.
آدمی که زده بود، حالا ساکته.
آدمی که دشمن بود، حالا دشمن نیست.
اینجاست که دیگه باید فرق داشته باشی.
اینجاست که باید نشون بدی بندهی خدایی.
خدایی که خودش غفوره، خودش رحیمه.
یعنی چی؟ یعنی زود میبخشه. با دل بزرگ. با مهر زیاد.
تو هم باید مثل اون باشی.
سخت نگیر. درگیری رو کش نده.
اگه طرف وایساد، تو هم وایسا.
اگه دست برداشت، تو هم دست بردار.
اگه پشیمونه، بغلش کن.
اگه دیگه نمیجنگه، دیگه نجنگ.
دنیا جای کینه نیست.
دنیا جای صلح کردنه.
نتیجه اینکه:
تو زندگی هر روز یه بحثی پیش میاد.
یه حرفی، یه دعوایی، یه اختلافی.
گاهی حق با توئه. گاهی باید محکم وایسی.
اما اگه دیدی طرف کوتاه اومد،
اگه دیدی دیگه دنبال بحث نیست،
اگه اومد سمت آشتی،
تو هم دل بده به صلح.
ادامه نده. کش نده. بزرگ نکن.
خدا خودش گفته: ببخش.
چون خودش هم میبخشه.
همهمون یه روز محتاج بخشش خداییم.
پس تو هم ببخش. دل بزرگ داشته باش.
زندگی کوتاهه، دلها رو سبک نگه دار.
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ ﴿۱۹۳﴾
معنی آیه:
باهاشون بجنگید تا دیگه هیچ فتنهای باقی نمونه و دین فقط برای خدا باشه. اگه دیگه دست کشیدن، دیگه هیچ تجاوزی جایز نیست، فقط ظلم و ستمکارا باید مجازات بشن.
معنی تک تک کلمهها:
قَاتِلُوهُمْ: باهاشون بجنگید، حمله کنید بهشون، درگیرشون کنید
حَتَّى: تا وقتی که، تا زمانی که، تا وقتی که که
لَا: هیچ، هیچوقت، نه
تَكُونَ: باشه، ایجاد بشه، به وجود بیاد
فِتْنَةٌ: فتنه، آشوب، مشکلات و درگیریها
وَيَكُونَ: و باشه، و بشه، و برقرار بشه
الدِّينُ: دین، ایمان، مذهب
لِلَّهِ: برای خدا، مخصوص خدا، متعلق به خدا
فَإِنِ: پس اگر، وقتی که، در صورتی که
انْتَهَوْا: دست برداشتن، متوقف شدن، دیگه ادامه ندادن
فَلَا: پس نه، پس هیچ، پس نخواهد بود
عُدْوَانَ: تجاوز، حمله، ظلم و تعدی
إِلَّا: مگر، به جز، فقط
عَلَى: بر، به سمت، در مقابل
الظَّالِمِينَ: ستمکاران، ظلمکنندگان، بدکاران
این آیه میگه:
بجنگ. ولی نه واسه خودت.
بجنگ. ولی نه از روی کینه.
بجنگ. تا فتنه نباشه.
تا زور نباشه.
تا ناحق حرف اول رو نزنه.
تا کسی نتونه دل مردم رو بلرزونه.
تا کسی نتونه با دروغ، با ظلم، با فریب، بازی دربیاره.
بجنگ. تا دین بشه برای خدا.
نه برای قدرت. نه برای شهرت. نه برای خودخواهی.
تا هر کی دلش با خدا باشه، بتونه راحت زندگی کنه.
تا کسی بخاطر ایمانش کتک نخوره.
تا کسی بخاطر حق گفتن، سرکوب نشه.
اما اگه دشمن، دیگه دشمنی نکرد...
اگه وایساد...
اگه گفت باشه...
اگه جنگو ول کرد...
تو هم ول کن.
دیگه حق نداری اذیتش کنی.
دیگه دشمنی، فقط با ظالمه.
فقط با اونیه که هنوز میزنه.
هنوز میکشه.
هنوز ظلم میکنه.
تو باید فرق بذاری.
بین کسی که پشیمونه، با کسی که هنوز پافشاری میکنه.
بین کسی که صلح میخواد، با کسی که دنبال فتنهست.
نتیجه اینکه:
توی زندگی، گاهی باید بجنگی.
واسه خانوادت، واسه وجدانت، واسه حق.
ولی بدون کِی وایستی.
بدون کِی راه بیای.
اگه دیدی طرف مقابل، هنوز دنبال شره، حق داری محکم باشی.
ولی اگه دیدی دلش آروم شده، تو هم دل بده به آرامش.
زندگی با کینه نمیچرخه.
صلح، وقتی قشنگه که به وقتشه.
و جنگ، فقط وقتیکه باید.
تو انتخاب داری.
بین کینه و گذشت.
بین زور و منطق.
بین جنگ بیپایان و صلح واقعی.
پس یادت نره... هر جنگی جنگ نیست، هر دشمنی دشمن نیست. ولی ظلم، همیشه ظلمه.
و تو، همیشه باید روبهروی ظلم باشی.
معنی آیه:
باهاشون بجنگید تا دیگه هیچ فتنهای باقی نمونه و دین فقط برای خدا باشه. اگه دیگه دست کشیدن، دیگه هیچ تجاوزی جایز نیست، فقط ظلم و ستمکارا باید مجازات بشن.
معنی تک تک کلمهها:
قَاتِلُوهُمْ: باهاشون بجنگید، حمله کنید بهشون، درگیرشون کنید
حَتَّى: تا وقتی که، تا زمانی که، تا وقتی که که
لَا: هیچ، هیچوقت، نه
تَكُونَ: باشه، ایجاد بشه، به وجود بیاد
فِتْنَةٌ: فتنه، آشوب، مشکلات و درگیریها
وَيَكُونَ: و باشه، و بشه، و برقرار بشه
الدِّينُ: دین، ایمان، مذهب
لِلَّهِ: برای خدا، مخصوص خدا، متعلق به خدا
فَإِنِ: پس اگر، وقتی که، در صورتی که
انْتَهَوْا: دست برداشتن، متوقف شدن، دیگه ادامه ندادن
فَلَا: پس نه، پس هیچ، پس نخواهد بود
عُدْوَانَ: تجاوز، حمله، ظلم و تعدی
إِلَّا: مگر، به جز، فقط
عَلَى: بر، به سمت، در مقابل
الظَّالِمِينَ: ستمکاران، ظلمکنندگان، بدکاران
این آیه میگه:
بجنگ. ولی نه واسه خودت.
بجنگ. ولی نه از روی کینه.
بجنگ. تا فتنه نباشه.
تا زور نباشه.
تا ناحق حرف اول رو نزنه.
تا کسی نتونه دل مردم رو بلرزونه.
تا کسی نتونه با دروغ، با ظلم، با فریب، بازی دربیاره.
بجنگ. تا دین بشه برای خدا.
نه برای قدرت. نه برای شهرت. نه برای خودخواهی.
تا هر کی دلش با خدا باشه، بتونه راحت زندگی کنه.
تا کسی بخاطر ایمانش کتک نخوره.
تا کسی بخاطر حق گفتن، سرکوب نشه.
اما اگه دشمن، دیگه دشمنی نکرد...
اگه وایساد...
اگه گفت باشه...
اگه جنگو ول کرد...
تو هم ول کن.
دیگه حق نداری اذیتش کنی.
دیگه دشمنی، فقط با ظالمه.
فقط با اونیه که هنوز میزنه.
هنوز میکشه.
هنوز ظلم میکنه.
تو باید فرق بذاری.
بین کسی که پشیمونه، با کسی که هنوز پافشاری میکنه.
بین کسی که صلح میخواد، با کسی که دنبال فتنهست.
نتیجه اینکه:
توی زندگی، گاهی باید بجنگی.
واسه خانوادت، واسه وجدانت، واسه حق.
ولی بدون کِی وایستی.
بدون کِی راه بیای.
اگه دیدی طرف مقابل، هنوز دنبال شره، حق داری محکم باشی.
ولی اگه دیدی دلش آروم شده، تو هم دل بده به آرامش.
زندگی با کینه نمیچرخه.
صلح، وقتی قشنگه که به وقتشه.
و جنگ، فقط وقتیکه باید.
تو انتخاب داری.
بین کینه و گذشت.
بین زور و منطق.
بین جنگ بیپایان و صلح واقعی.
پس یادت نره... هر جنگی جنگ نیست، هر دشمنی دشمن نیست. ولی ظلم، همیشه ظلمه.
و تو، همیشه باید روبهروی ظلم باشی.
الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿۱۹۴﴾
معنی آیه:
ماه حرام در مقابل ماه حرامه و هر چی که حرمت داره باید تلافی بشه. اگه کسی به شما ظلم کرد، شما هم میتونید همونطور جواب بدید. اما مواظب باشید، از خدا بترسید چون خدا با آدمهایی که حساب کار خودشون رو دارن هست.
معنی تک تک کلمهها:
الشَّهْرُ: ماه، وقت، دوره
الْحَرَامُ: حرام، محترم، ممنوع
بِالشَّهْرِ: در برابر ماه، تو ماه، تو همون ماه
الْحَرَامِ: حرام، محترم، منع شده
وَالْحُرُمَاتُ: حرمتها، چیزهایی که نباید دست زد، محترمها
قِصَاصٌ: تلافی، جواب دادن، جبران
فَمَنِ: پس هر کسی که، اگه کسی، هر کس
اعْتَدَى: ظلم کرد، زد، تجاوز کرد
عَلَيْكُمْ: به شما، به شماها، بر شما
فَاعْتَدُوا: جواب بدید، جوابشو بدید، تلافی کنید
عَلَيْهِ: به او، براش، به سمتش
بِمِثْلِ: مثل، همونطور که، به همون اندازه
مَا: هر چی، اون چیزی که، اونچه
اعْتَدَى: ظلم کرد، زد، حمله کرد
عَلَيْكُمْ: به شما، به سمت شما، بر شما
اتَّقُوا: بترسید، مواظب باشید، حواستون باشه
اللَّهَ: خدا، پروردگار، حضرت حق
اعْلَمُوا: بدونید، آگاه باشید، بفهمید
أَنَّ: که، اینکه، بدونید که
اللَّهَ: خدا، حضرت حق، پروردگار
مَعَ: با، همراه، کنار
الْمُتَّقِينَ: پرهیزکارا، کسی که از خدا میترسه، حساب کار خودشو داره
این آیه میگه:
حرمت داره.
هر چیزی حرمت داره.
بعضی جاها.
بعضی زمانها.
بعضی کارها.
خط قرمز دارن.
مثل یه دایرهی مقدس، که ورود بدون اجازه ممنوعه.
اگه کسی حرمت شکست،
جوابش رو بده.
همونقدر که ضربه زد،
همونقدر پس بزن.
نه کمتر،
نه بیشتر.
اما حواست باشه.
از مرز نگذری.
از حق دفاع کن،
ولی ظالم نشو.
فرق مدافع با مهاجم تو نیتشه. تو انصافشه. تو مرزشه.
اونی که از سر کینه میزنه، فرق داره با اونی که از سر غیرت دفاع میکنه.
زور بشنوی، ساکت نمون.
یکی اومد حقتو خورد،
پس بگیر.
اما عادلانه.
بدون خشم.
بدون افراط.
نه با دست لرزون، نه با دل خشمگین.
با عقل روشن، با دل آروم، با چشم باز.
یادت باشه.
یه چیزی بالاتر از جنگه.
بالاتر از انتقام.
اسمش تقواست.
یعنی کنترل.
یعنی مرز داشتن.
یعنی وقتی عصبانیای،
وقتی زخمیای،
وقتی حقی ازت ضایع شده،
باز هم اندازه نگه داری.
یعنی وقتی میتونی بکوبی، اما نمیکوبی. وقتی میتونی بگی، اما سکوت میکنی. چون خدا رو میبینی.
خدا با اوناییه
که حد و مرز رو میشناسن.
با اونایی که میدونن
کجا باید محکم باشن،
کجا باید گذشت کنن.
با اونایی که میدونن
عدالت یعنی چی.
نه فقط روی کاغذ، نه فقط تو حرف، بلکه توی عمل. اون لحظهای که دلت میخواد داد بزنه، ولی آروم میمونه.
نتیجه اینکه:
توی زندگی،
گاهی یکی حریمتو میشکنه.
بهت زور میگه.
پشت سرت حرف میزنه.
حقتو میخوره.
حق داری ناراحت شی.
حق داری جواب بدی.
ولی تا کجا؟
تا همونقدر.
نه بیشتر.
نه با بغض،
نه با دل سیاه.
با انصاف.
با تقوا.
با چشم باز.
خدا نگفته ساکت باش،
ولی گفته عدالت رو فراموش نکن.
نگفته دفاع نکن،
ولی گفته مراقب باش
خط قرمز منو رد نکنی.
چون اگه مرز برداری، دیگه فرقی با اون که ظلم کرد نداری.
پس اگه کسی بهت بد کرد،
بدی نکن.
جوابشو بده،
ولی مثل خودش نشو.
تو اندازهتو بدون.
تو فرق داری.
تو با خدایی.
و خدا با توئه،
اگه تو با تقوا باشی، خدا خودش پشتته. خودش حامیته. خودش جبران میکنه.
معنی آیه:
ماه حرام در مقابل ماه حرامه و هر چی که حرمت داره باید تلافی بشه. اگه کسی به شما ظلم کرد، شما هم میتونید همونطور جواب بدید. اما مواظب باشید، از خدا بترسید چون خدا با آدمهایی که حساب کار خودشون رو دارن هست.
معنی تک تک کلمهها:
الشَّهْرُ: ماه، وقت، دوره
الْحَرَامُ: حرام، محترم، ممنوع
بِالشَّهْرِ: در برابر ماه، تو ماه، تو همون ماه
الْحَرَامِ: حرام، محترم، منع شده
وَالْحُرُمَاتُ: حرمتها، چیزهایی که نباید دست زد، محترمها
قِصَاصٌ: تلافی، جواب دادن، جبران
فَمَنِ: پس هر کسی که، اگه کسی، هر کس
اعْتَدَى: ظلم کرد، زد، تجاوز کرد
عَلَيْكُمْ: به شما، به شماها، بر شما
فَاعْتَدُوا: جواب بدید، جوابشو بدید، تلافی کنید
عَلَيْهِ: به او، براش، به سمتش
بِمِثْلِ: مثل، همونطور که، به همون اندازه
مَا: هر چی، اون چیزی که، اونچه
اعْتَدَى: ظلم کرد، زد، حمله کرد
عَلَيْكُمْ: به شما، به سمت شما، بر شما
اتَّقُوا: بترسید، مواظب باشید، حواستون باشه
اللَّهَ: خدا، پروردگار، حضرت حق
اعْلَمُوا: بدونید، آگاه باشید، بفهمید
أَنَّ: که، اینکه، بدونید که
اللَّهَ: خدا، حضرت حق، پروردگار
مَعَ: با، همراه، کنار
الْمُتَّقِينَ: پرهیزکارا، کسی که از خدا میترسه، حساب کار خودشو داره
این آیه میگه:
حرمت داره.
هر چیزی حرمت داره.
بعضی جاها.
بعضی زمانها.
بعضی کارها.
خط قرمز دارن.
مثل یه دایرهی مقدس، که ورود بدون اجازه ممنوعه.
اگه کسی حرمت شکست،
جوابش رو بده.
همونقدر که ضربه زد،
همونقدر پس بزن.
نه کمتر،
نه بیشتر.
اما حواست باشه.
از مرز نگذری.
از حق دفاع کن،
ولی ظالم نشو.
فرق مدافع با مهاجم تو نیتشه. تو انصافشه. تو مرزشه.
اونی که از سر کینه میزنه، فرق داره با اونی که از سر غیرت دفاع میکنه.
زور بشنوی، ساکت نمون.
یکی اومد حقتو خورد،
پس بگیر.
اما عادلانه.
بدون خشم.
بدون افراط.
نه با دست لرزون، نه با دل خشمگین.
با عقل روشن، با دل آروم، با چشم باز.
یادت باشه.
یه چیزی بالاتر از جنگه.
بالاتر از انتقام.
اسمش تقواست.
یعنی کنترل.
یعنی مرز داشتن.
یعنی وقتی عصبانیای،
وقتی زخمیای،
وقتی حقی ازت ضایع شده،
باز هم اندازه نگه داری.
یعنی وقتی میتونی بکوبی، اما نمیکوبی. وقتی میتونی بگی، اما سکوت میکنی. چون خدا رو میبینی.
خدا با اوناییه
که حد و مرز رو میشناسن.
با اونایی که میدونن
کجا باید محکم باشن،
کجا باید گذشت کنن.
با اونایی که میدونن
عدالت یعنی چی.
نه فقط روی کاغذ، نه فقط تو حرف، بلکه توی عمل. اون لحظهای که دلت میخواد داد بزنه، ولی آروم میمونه.
نتیجه اینکه:
توی زندگی،
گاهی یکی حریمتو میشکنه.
بهت زور میگه.
پشت سرت حرف میزنه.
حقتو میخوره.
حق داری ناراحت شی.
حق داری جواب بدی.
ولی تا کجا؟
تا همونقدر.
نه بیشتر.
نه با بغض،
نه با دل سیاه.
با انصاف.
با تقوا.
با چشم باز.
خدا نگفته ساکت باش،
ولی گفته عدالت رو فراموش نکن.
نگفته دفاع نکن،
ولی گفته مراقب باش
خط قرمز منو رد نکنی.
چون اگه مرز برداری، دیگه فرقی با اون که ظلم کرد نداری.
پس اگه کسی بهت بد کرد،
بدی نکن.
جوابشو بده،
ولی مثل خودش نشو.
تو اندازهتو بدون.
تو فرق داری.
تو با خدایی.
و خدا با توئه،
اگه تو با تقوا باشی، خدا خودش پشتته. خودش حامیته. خودش جبران میکنه.
وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۹۵﴾
معنی آیه:
برای خدا خرج کنید و خودتون رو به خطر نیندازید. کارهای خوب انجام بدید چون خدا آدمهای خوب رو دوست داره.
معنی تک تک کلمهها:
وَأَنْفِقُوا: خرج کنید، هزینه کنید، مال بدهید
فِي: در، توی، به
سَبِيلِ: راه، مسیر، جهت
اللَّهِ: خدا، پروردگار، حضرت حق
وَلَا: و نه، و اینکه نه، و هیچ وقت
تُلْقُوا: بیندازید، بفرستید، پرتاب کنید
بِأَيْدِيكُمْ: با دست خودتون، با دستانتون، خودتون
إِلَى: به، به سمت، بسوی
التَّهْلُكَةِ: هلاکت، نابودی، خطر
أَحْسِنُوا: خوب عمل کنید، کار خوب انجام بدید، دست به کارهای نیک بزنید
إِنَّ: چون که، حتما، بدون شک
اللَّهَ: خدا، پروردگار، حضرت حق
يُحِبُّ: دوست داره، عاشق است، میپسندد
الْمُحْسِنِينَ: نیکوکاران، کسانی که کارهای خوب میکنند، کسانی که به دیگران خوبی میکنند
این آیه میگه:
ببخش. از مالات. از وقتات. از دلات.
خرج کن. تو راه خدا. تو راه خوبی. تو راه آدمها.
سخت نگیر. نگه ندار. نترس از کم شدن. نترس از خالی شدن.
خساست نکن. حسابگری نکن. دستات رو باز کن. دلت رو باز کن.
اما یه چیز رو یادت باشه. خودت رو تو دردسر ننداز. خودت رو نابود نکن. راهی رو نرو که تهش هلاکت باشه.
تعادل رو حفظ کن. خرج کن، ولی عاقلانه. ببخش، ولی با تدبیر.
و خوب باش. هرجا که هستی، با هر کی که هستی، نیکی کن.
چون خدا، خوبا رو دوست داره. اونایی که میبخشن، اونایی که دستشون بازه، اونایی که دلشون روشنه.
نتیجه اینکه:
ببخش.
از مالات.
از وقتات.
از دلات.
خرج کن.
تو راه خدا.
تو راه خوبی.
تو راه آدمها.
تو راه لبخند کسی که مدتهاست فراموش شده.
سخت نگیر.
نگه ندار.
نترس از کم شدن.
نترس از خالی شدن.
چون وقتی برای خدا خرج میکنی، هیچوقت ته نمیکشی. خدا خودش پر میکنه.
خساست نکن.
حسابگری نکن.
دستات رو باز کن.
دلت رو باز کن.
مثل بارون، که میباره بیمنت. مثل خورشید، که میتابه بیتوقع.
اما یه چیز رو یادت باشه.
خودت رو تو دردسر ننداز.
خودت رو نابود نکن.
راهی رو نرو که تهش هلاکت باشه.
نه از اون ورِ بوم بیفت، نه اینور. نه ببند، نه بریز.
تعادل رو حفظ کن.
خرج کن، ولی عاقلانه.
ببخش، ولی با تدبیر.
حواست باشه که محبت بیجا هم میتونه بشکنه، هم تو رو، هم اون طرف رو.
و خوب باش.
هرجا که هستی،
با هر کی که هستی،
نیکی کن.
بیاینکه حساب کتاب کنی کی لیاقتش رو داره. نیکی کن، چون تو خوبی، نه چون اون خوبه.
چون خدا، خوبا رو دوست داره.
اونایی که میبخشن،
اونایی که دستشون بازه،
اونایی که دلشون روشنه.
اونایی که نعمت رو نگه نمیدارن، و جریانش میدن خدا دوستشون داره.
یادت باشه
زندگی، یه بخشیدنه.
یه سرمایهگذاریه.
نه فقط پول.
نه فقط مال.
وقّت، انرژیت، لبخندت، محبتت.
و حتی گذشتت. حتی سکوتت تو وقت عصبانیت.
ولی مهمه کجا خرجش کنی.
مهمه چقدر خرجش کنی.
مهمه طوری خرج کنی که تهش پشیمون نشی.
مهمه دل کسی رو روشن کنی.
اگه راه رو بلد باشی،
هم میبخشی،
هم رشد میکنی.
هم کمک میکنی،
هم خودت بالا میری.
چون هر چی بدی، یه جایی با یه شکل قشنگتر، برمیگرده پیشت.
چون خدا با آدماییه
که بلدند چطور زندگی کنن.
چطور ببخشن،
چطور حفظ کنن،
چطور راه درست رو برن.
با اوناییه که وسط دنیا، خُلق آسمونی دارن.
معنی آیه:
برای خدا خرج کنید و خودتون رو به خطر نیندازید. کارهای خوب انجام بدید چون خدا آدمهای خوب رو دوست داره.
معنی تک تک کلمهها:
وَأَنْفِقُوا: خرج کنید، هزینه کنید، مال بدهید
فِي: در، توی، به
سَبِيلِ: راه، مسیر، جهت
اللَّهِ: خدا، پروردگار، حضرت حق
وَلَا: و نه، و اینکه نه، و هیچ وقت
تُلْقُوا: بیندازید، بفرستید، پرتاب کنید
بِأَيْدِيكُمْ: با دست خودتون، با دستانتون، خودتون
إِلَى: به، به سمت، بسوی
التَّهْلُكَةِ: هلاکت، نابودی، خطر
أَحْسِنُوا: خوب عمل کنید، کار خوب انجام بدید، دست به کارهای نیک بزنید
إِنَّ: چون که، حتما، بدون شک
اللَّهَ: خدا، پروردگار، حضرت حق
يُحِبُّ: دوست داره، عاشق است، میپسندد
الْمُحْسِنِينَ: نیکوکاران، کسانی که کارهای خوب میکنند، کسانی که به دیگران خوبی میکنند
این آیه میگه:
ببخش. از مالات. از وقتات. از دلات.
خرج کن. تو راه خدا. تو راه خوبی. تو راه آدمها.
سخت نگیر. نگه ندار. نترس از کم شدن. نترس از خالی شدن.
خساست نکن. حسابگری نکن. دستات رو باز کن. دلت رو باز کن.
اما یه چیز رو یادت باشه. خودت رو تو دردسر ننداز. خودت رو نابود نکن. راهی رو نرو که تهش هلاکت باشه.
تعادل رو حفظ کن. خرج کن، ولی عاقلانه. ببخش، ولی با تدبیر.
و خوب باش. هرجا که هستی، با هر کی که هستی، نیکی کن.
چون خدا، خوبا رو دوست داره. اونایی که میبخشن، اونایی که دستشون بازه، اونایی که دلشون روشنه.
نتیجه اینکه:
ببخش.
از مالات.
از وقتات.
از دلات.
خرج کن.
تو راه خدا.
تو راه خوبی.
تو راه آدمها.
تو راه لبخند کسی که مدتهاست فراموش شده.
سخت نگیر.
نگه ندار.
نترس از کم شدن.
نترس از خالی شدن.
چون وقتی برای خدا خرج میکنی، هیچوقت ته نمیکشی. خدا خودش پر میکنه.
خساست نکن.
حسابگری نکن.
دستات رو باز کن.
دلت رو باز کن.
مثل بارون، که میباره بیمنت. مثل خورشید، که میتابه بیتوقع.
اما یه چیز رو یادت باشه.
خودت رو تو دردسر ننداز.
خودت رو نابود نکن.
راهی رو نرو که تهش هلاکت باشه.
نه از اون ورِ بوم بیفت، نه اینور. نه ببند، نه بریز.
تعادل رو حفظ کن.
خرج کن، ولی عاقلانه.
ببخش، ولی با تدبیر.
حواست باشه که محبت بیجا هم میتونه بشکنه، هم تو رو، هم اون طرف رو.
و خوب باش.
هرجا که هستی،
با هر کی که هستی،
نیکی کن.
بیاینکه حساب کتاب کنی کی لیاقتش رو داره. نیکی کن، چون تو خوبی، نه چون اون خوبه.
چون خدا، خوبا رو دوست داره.
اونایی که میبخشن،
اونایی که دستشون بازه،
اونایی که دلشون روشنه.
اونایی که نعمت رو نگه نمیدارن، و جریانش میدن خدا دوستشون داره.
یادت باشه
زندگی، یه بخشیدنه.
یه سرمایهگذاریه.
نه فقط پول.
نه فقط مال.
وقّت، انرژیت، لبخندت، محبتت.
و حتی گذشتت. حتی سکوتت تو وقت عصبانیت.
ولی مهمه کجا خرجش کنی.
مهمه چقدر خرجش کنی.
مهمه طوری خرج کنی که تهش پشیمون نشی.
مهمه دل کسی رو روشن کنی.
اگه راه رو بلد باشی،
هم میبخشی،
هم رشد میکنی.
هم کمک میکنی،
هم خودت بالا میری.
چون هر چی بدی، یه جایی با یه شکل قشنگتر، برمیگرده پیشت.
چون خدا با آدماییه
که بلدند چطور زندگی کنن.
چطور ببخشن،
چطور حفظ کنن،
چطور راه درست رو برن.
با اوناییه که وسط دنیا، خُلق آسمونی دارن.
وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۱۹۶﴾
معنی آیه:
بروید حج و عمره رو کامل کنید برای خدا. اگه به خاطر موانع نتونستید ادامه بدید، هر چی که میتونید قربانی کنید. تا وقتی که قربانی رو نیاوردید، سر خودتون رو نتراشید. اگه کسی مریض شد یا توی سرش اذیتی داشت، باید یه روزه بگیره یا صدقه بده یا قربانی کنه. وقتی از موانع عبور کردید و راحت شدید، اگه کسی عمره رو به حج وصل کرد باید یه قربانی کنه. اگه قربانی پیدا نکرد، سه روز روزه بگیره موقع حج و هفت روز هم بعدش روزه بگیره. این ده روزهست. این برای کسیه که اهل مکه نباشه. از خدا بترسید چون خدا عذابش خیلی شدید هست.
معنی تک تک کلمهها:
وَأَتِمُّوا: کاملش کنید، تمومش کنید، به پایان برسونید
الْحَجَّ: حج، سفر به مکه، زیارت
الْعُمْرَةَ: عمره
لِلَّهِ: برای خدا، برای رضای خدا، فقط برای خدا
فَإِنْ: اگه، پس اگر، اگه که
أُحْصِرْتُمْ: اگه موانع بود، اگه نتونستید برید، اگه گرفتاری داشتید
فَمَا: پس هر چی که، هر چی که شد، هر چیزی که
اسْتَيْسَرَ: شد، فراهم شد، میسر شد
مِنْ: از، از چیزی، از چیزایی که
الْهَدْيِ: قربانی، هدیه خدا، چیزهایی که برای قربانی کردن باید برد
وَلَا تَحْلِقُوا: سر رو نزنید، موهاتون رو از دست ندید، سر رو بتراشید
رُءُوسَكُمْ: سر، موهاتون، سرتون
حَتَّى: تا وقتی که، تا زمانی که، تا
يَبْلُغَ: رسید، برسید، برسه
الْهَدْيُ: قربانی، حیوان برای قربانی، قربانی کردن
مَحِلَّهُ: جایی که باید بره، محل قربانی، مکانی که قربانی باید انجام بشه
فَمَنْ: پس هر کس، هر کسی که
كَانَ: بود، که بود، کسی که
مِنْكُمْ: از شما، از شماها
مَرِيضًا: بیمار، مریض، ناراحت
أَوْ: یا، یا این که، یا که
بِهِ: ازش، بهش، درش
أَذًى: اذیت، درد، ناراحتی
مِنْ: از، از چیزی، از چیزی که
رَأْسِهِ: سرش، از سرش، موهای سرش
فِدْيَةٌ: جبران، عوض، کفاره
مِنْ: از
صِيَامٍ: روزه، روزه گرفتن، روزهداری
أَوْ: یا، یا این که
صَدَقَةٍ: صدقه، کمک مالی، کمک به دیگران
أَوْ: یا، یا این که
نُسُكٍ: قربانی، کار عبادتی، کاری که باید برای خدا انجام بشه
فَإِذَا: وقتی که، وقتی رسیدید، وقتی تموم شد
أَمِنْتُمْ: راحت شدید، ایمنی پیدا کردید، وقتی از خطرات بیرون آمدید
فَمَنْ: پس هر کس، هر کسی که
تَمَتَّعَ: لذت برد، استفاده کرد، ازش بهره برد
بِالْعُمْرَةِ: از عمره، از زیارت، از عبادت
إِلَى: به، تا، به سمت
الْحَجِّ: حج، سفر مکه، زیارت خانه خدا
فَمَا: پس هر چی که، هر چی که شد، هر چیزی که
اسْتَيْسَرَ: میسر شد، فراهم شد، ممکن شد
مِنْ: از، از بین، از چیزهایی که
الْهَدْيِ: قربانی، چیزی که باید قربانی کنید
فَمَنْ: پس هر کس، هر کسی که
لَمْ يَجِدْ: پیدا نکرد، نداشت، ندید
فَصِيَامُ: پس روزه، روزه گرفتن، باید روزه بگیرید
ثَلَاثَةِ: سه، سه روز
أَيَّامٍ: روزها
فِي: در، در طول، در زمان
الْحَجِّ: حج، سفر به مکه، زیارت خانه خدا
وَسَبْعَةٍ: هفت، هفت روز
إِذَا: وقتی که
رَجَعْتُمْ: برگشتید، برگشتید به خانه
تِلْكَ: این، همون، اون
عَشَرَةٌ: ده، ده روز
كَامِلَةٌ: کامل، تمام، تمام شده
ذَلِكَ: این
لِمَنْ: برای کسی که
لَمْ يَكُنْ: نباشد، نباشه، موجود نباشه
أَهْلُهُ: خانوادهش، اهلش، کسایی که باهاش زندگی میکنن
حَاضِرِي: موجود، نزدیک، اهل
الْمَسْجِدِ: مسجد، مسجد الحرام، خانه خدا
الْحَرَامِ: حرام، محترم، مکان مقدس
اتَّقُوا: بترسید، مراقب باشید، از خدا پروا کنید
اللَّهَ: خدا، پروردگار، حضرت حق
اعْلَمُوا: بدونید، آگاه باشید، بفهمید
أَنَّ: که، اینکه، بدونید که
اللَّهَ: خدا، حضرت حق، پروردگار
شَدِيدُ: خیلی شدید، قوی، سخت
الْعِقَابِ: عذاب، مجازات، تنبیه
معنی آیه:
بروید حج و عمره رو کامل کنید برای خدا. اگه به خاطر موانع نتونستید ادامه بدید، هر چی که میتونید قربانی کنید. تا وقتی که قربانی رو نیاوردید، سر خودتون رو نتراشید. اگه کسی مریض شد یا توی سرش اذیتی داشت، باید یه روزه بگیره یا صدقه بده یا قربانی کنه. وقتی از موانع عبور کردید و راحت شدید، اگه کسی عمره رو به حج وصل کرد باید یه قربانی کنه. اگه قربانی پیدا نکرد، سه روز روزه بگیره موقع حج و هفت روز هم بعدش روزه بگیره. این ده روزهست. این برای کسیه که اهل مکه نباشه. از خدا بترسید چون خدا عذابش خیلی شدید هست.
معنی تک تک کلمهها:
وَأَتِمُّوا: کاملش کنید، تمومش کنید، به پایان برسونید
الْحَجَّ: حج، سفر به مکه، زیارت
الْعُمْرَةَ: عمره
لِلَّهِ: برای خدا، برای رضای خدا، فقط برای خدا
فَإِنْ: اگه، پس اگر، اگه که
أُحْصِرْتُمْ: اگه موانع بود، اگه نتونستید برید، اگه گرفتاری داشتید
فَمَا: پس هر چی که، هر چی که شد، هر چیزی که
اسْتَيْسَرَ: شد، فراهم شد، میسر شد
مِنْ: از، از چیزی، از چیزایی که
الْهَدْيِ: قربانی، هدیه خدا، چیزهایی که برای قربانی کردن باید برد
وَلَا تَحْلِقُوا: سر رو نزنید، موهاتون رو از دست ندید، سر رو بتراشید
رُءُوسَكُمْ: سر، موهاتون، سرتون
حَتَّى: تا وقتی که، تا زمانی که، تا
يَبْلُغَ: رسید، برسید، برسه
الْهَدْيُ: قربانی، حیوان برای قربانی، قربانی کردن
مَحِلَّهُ: جایی که باید بره، محل قربانی، مکانی که قربانی باید انجام بشه
فَمَنْ: پس هر کس، هر کسی که
كَانَ: بود، که بود، کسی که
مِنْكُمْ: از شما، از شماها
مَرِيضًا: بیمار، مریض، ناراحت
أَوْ: یا، یا این که، یا که
بِهِ: ازش، بهش، درش
أَذًى: اذیت، درد، ناراحتی
مِنْ: از، از چیزی، از چیزی که
رَأْسِهِ: سرش، از سرش، موهای سرش
فِدْيَةٌ: جبران، عوض، کفاره
مِنْ: از
صِيَامٍ: روزه، روزه گرفتن، روزهداری
أَوْ: یا، یا این که
صَدَقَةٍ: صدقه، کمک مالی، کمک به دیگران
أَوْ: یا، یا این که
نُسُكٍ: قربانی، کار عبادتی، کاری که باید برای خدا انجام بشه
فَإِذَا: وقتی که، وقتی رسیدید، وقتی تموم شد
أَمِنْتُمْ: راحت شدید، ایمنی پیدا کردید، وقتی از خطرات بیرون آمدید
فَمَنْ: پس هر کس، هر کسی که
تَمَتَّعَ: لذت برد، استفاده کرد، ازش بهره برد
بِالْعُمْرَةِ: از عمره، از زیارت، از عبادت
إِلَى: به، تا، به سمت
الْحَجِّ: حج، سفر مکه، زیارت خانه خدا
فَمَا: پس هر چی که، هر چی که شد، هر چیزی که
اسْتَيْسَرَ: میسر شد، فراهم شد، ممکن شد
مِنْ: از، از بین، از چیزهایی که
الْهَدْيِ: قربانی، چیزی که باید قربانی کنید
فَمَنْ: پس هر کس، هر کسی که
لَمْ يَجِدْ: پیدا نکرد، نداشت، ندید
فَصِيَامُ: پس روزه، روزه گرفتن، باید روزه بگیرید
ثَلَاثَةِ: سه، سه روز
أَيَّامٍ: روزها
فِي: در، در طول، در زمان
الْحَجِّ: حج، سفر به مکه، زیارت خانه خدا
وَسَبْعَةٍ: هفت، هفت روز
إِذَا: وقتی که
رَجَعْتُمْ: برگشتید، برگشتید به خانه
تِلْكَ: این، همون، اون
عَشَرَةٌ: ده، ده روز
كَامِلَةٌ: کامل، تمام، تمام شده
ذَلِكَ: این
لِمَنْ: برای کسی که
لَمْ يَكُنْ: نباشد، نباشه، موجود نباشه
أَهْلُهُ: خانوادهش، اهلش، کسایی که باهاش زندگی میکنن
حَاضِرِي: موجود، نزدیک، اهل
الْمَسْجِدِ: مسجد، مسجد الحرام، خانه خدا
الْحَرَامِ: حرام، محترم، مکان مقدس
اتَّقُوا: بترسید، مراقب باشید، از خدا پروا کنید
اللَّهَ: خدا، پروردگار، حضرت حق
اعْلَمُوا: بدونید، آگاه باشید، بفهمید
أَنَّ: که، اینکه، بدونید که
اللَّهَ: خدا، حضرت حق، پروردگار
شَدِيدُ: خیلی شدید، قوی، سخت
الْعِقَابِ: عذاب، مجازات، تنبیه
حکمت ۳۱
بخش دهم
وَ مَنْ تَرَدَّدَ فِي الرَّيْبِ وَطِئَتْهُ سَنَابِكُ الشَّيَاطِينِ وَ مَنِ اسْتَسْلَمَ لِهَلَكَةِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ هَلَكَ فِيهِمَا
امیر گلها که درود خدا بر او باد فرمود: «هر که در شک و تردید درنگ کند، زیر پای شیاطین لگدمال خواهد شد؛ و هر کس در برابر تباهی دنیا و آخرت تسلیم شود، در هر دو نابود خواهد شد.»
واژهها:
وَ مَنْ: و هر کس، هر فرد، هر انسانی
تَرَدَّدَ: دودل شد، مردد شد، رفتوبرگشت کرد
فِي: در، داخل، میان
الرَّيْبِ: شک، تردید، بدگمانی
وَطِئَتْهُ: لگدمالش کردند، پایمالش کردند، زیر پا گرفتند
سَنَابِكُ: سُمها، پای اسب، لگدهای سخت
الشَّيَاطِينِ: شیاطین، وسوسهگران، نیروهای شیطانی
وَ مَنِ: و هر کس، هر کسی که، آنکه
اسْتَسْلَمَ: تسلیم شد، وا داد، دست از مقاومت برداشت
لِهَلَكَةِ: برای آنچه موجب نابودی، آنچه بهسوی تباهی، آنچه در جهت هلاکت
الدُّنْيَا: دنیا، زندگی مادی، جهان فانی
وَ الْآخِرَةِ: و آخرت، جهان پس از مرگ، سرای باقی
هَلَكَ: نابود شد، هلاک گشت، تباه شد
فِيهِمَا: در آن دو، در هر دو، در دنیا و آخرت
بخش دهم
وَ مَنْ تَرَدَّدَ فِي الرَّيْبِ وَطِئَتْهُ سَنَابِكُ الشَّيَاطِينِ وَ مَنِ اسْتَسْلَمَ لِهَلَكَةِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ هَلَكَ فِيهِمَا
امیر گلها که درود خدا بر او باد فرمود: «هر که در شک و تردید درنگ کند، زیر پای شیاطین لگدمال خواهد شد؛ و هر کس در برابر تباهی دنیا و آخرت تسلیم شود، در هر دو نابود خواهد شد.»
واژهها:
وَ مَنْ: و هر کس، هر فرد، هر انسانی
تَرَدَّدَ: دودل شد، مردد شد، رفتوبرگشت کرد
فِي: در، داخل، میان
الرَّيْبِ: شک، تردید، بدگمانی
وَطِئَتْهُ: لگدمالش کردند، پایمالش کردند، زیر پا گرفتند
سَنَابِكُ: سُمها، پای اسب، لگدهای سخت
الشَّيَاطِينِ: شیاطین، وسوسهگران، نیروهای شیطانی
وَ مَنِ: و هر کس، هر کسی که، آنکه
اسْتَسْلَمَ: تسلیم شد، وا داد، دست از مقاومت برداشت
لِهَلَكَةِ: برای آنچه موجب نابودی، آنچه بهسوی تباهی، آنچه در جهت هلاکت
الدُّنْيَا: دنیا، زندگی مادی، جهان فانی
وَ الْآخِرَةِ: و آخرت، جهان پس از مرگ، سرای باقی
هَلَكَ: نابود شد، هلاک گشت، تباه شد
فِيهِمَا: در آن دو، در هر دو، در دنیا و آخرت
شرح:
یک دانه تا در دل خاک ثابت نباشد، نه جوانه میزند، نه ساقه میدهد، نه سبز میشود، نه درخت میشود، و نه هرگز میوه میدهد.
ثبات، شرط شکوفاییست.
دل انسان هم یک چنین وصف و حکایتی دارد. اگر ثابت نماند، اگر هر روز به سویی و سمتی کشیده شود — یک روز باوری را بپذیرد و فردایش پس بزند — در زمینِ باور، ریشه نمیدواند.
یعنی یقینی اتفاق نمیافتد و گرفتار شک میشود.
بر همین اساس، امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود:
شک بر چهار شاخه و شعبه قرار دارد.
یکی از آنها تردد است؛ و تردد یعنی دودلی.
یعنی دل آدمی یکسو و عقلش سوی دیگر است.
یک قدم میرود، ده قدم برمیگردد.
یک روز گرم، یک روز سرد؛
یک روز ایمان، یک روز انکار؛
یک روز رد میکند، یک روز قبول.
یک روز میچسبد، یک روز جدا میشود.
یک روز دل میدهد، یک روز دل میکند.
یک روز شروع، یک روز پایان.
امروز آره، فردا نه.
و گرفتار است:
بین دو راه، بین دو صدا، بین دو فکر؛
نه میرود، نه میماند؛
نه "بله"، نه "نه".
دل نصفه، عقل نصفه، و تصمیم صفر.
چنین کسی هیچگاه به یقین نخواهد رسید و همیشه در دام و دامن شک خواهد ماند.
اگر انسان بخواهد به یقین برسد، باید:
از تردد و دودلی عبور کند،
در برابر وسوسهها بایستد،
و در باور خود ثابتقدم باشد.
چراکه دلِ بیثبات جایگاه یقین نیست،
همانطور که خاک بیثبات، جای رویش و روییدن نیست.
و در ادامه، امام علیهالسلام میفرماید:
«وَ مَنْ تَرَدَّدَ فِي الرَّيْبِ وَطِئَتْهُ سَنَابِكُ الشَّيَاطِينِ»
یعنی:
هر کسی که دچار تردد و دودلی شود، لگدکوب شیاطین خواهد شد،
و جولانگاه شیاطین میشود.
چراکه شیاطین، فقط در ذهنهای مردد میتوانند جولان داشته باشند،
درست مثل میکروبها که تنها در فضای آلوده رشد میکنند.
وقتی محیطی آلوده باشد، میکروبها میتوانند در آنجا رشد کرده و تکثیر یابند،
و این آلودگی، محیط را بهطور کلی مناسب رشد میکروبها میکند.
حالا اگر فضای ذهن انسان نیز آلوده به شک و تردید باشد،
شیاطین هم میتوانند در همان فضای مردد، وسوسهها و انحرافات خود را بهراحتی گسترش دهند.
یعنی:
ذهن مردد، فضای مناسبی برای ورود افکار منفی و انحرافیست.
از دیگر عواملی که انسان را به دام و دامن شک میاندازد، در کلام امیرالمؤمنین علیهالسلام، استسلام (تسلیم شدن) است.
یعنی تسلیم شدن در برابر شبهات — که همان افکار و سؤالات بیپاسخ یا تردیدآمیزند —
و نیز تسلیم شدن در برابر وسوسهها.
تسلیم شدن یعنی پذیرش هر نوع وسوسه، بدون تفکر عمیق و نقد.
و این خود باعث میشود انسان در همان حالت دودلی باقی بماند
و نتواند به پاسخهای قاطع دست پیدا کند.
اگر انسان در برابر شبهات تسلیم شود
و اجازه دهد که آنها ذهنش را مشوش کنند،
هیچگاه فرصتی برای رسیدن به یقین نخواهد یافت.
وقتی انسان تسلیم شود، از حقیقت بازمیماند
و در نتیجه به یقین نخواهد رسید.
یعنی:
تسلیم شدن = گرفتار شدن در شک = دوری از یقین
و در ادامه، امام علیهالسلام میفرماید:
«وَمَنِ اسْتَسْلَمَ لِهَلَکَةِ الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ، هَلَکَ فِیهِمَا»
یعنی:
هر کسی تسلیم شد — یعنی بیاراده، بیمقاومت و بیتفاوت شد —
در برابر عواملی که انسان را به سمت تباهی و نابودی میبرند،
مثل وسوسهها و شبههها (که اسباب هلاکتاند)،
هم به هلاکت دنیا مبتلا میشود و هم به هلاکت آخرت.
هلاکت دنیا یعنی:
افتادن در دام شهوات،
مالپرستی،
ظلم،
تنبلی،
وابستگی مفرط به دنیا،
بیاخلاقی،
و از دست دادن کرامت انسانی.
و هلاکت آخرت یعنی:
از دست دادن سعادت اخروی،
محروم شدن از رحمت خداوند،
پشیمانی ابدی،
دوری از بهشت،
و گرفتار شدن در عذابهای معنوی و اخروی.
در حقیقت، حضرت میخواهد هشدار دهد که:
اگر انسان در برابر خطراتی که او را در دنیا و آخرت به تباهی میکشانند،
بیتفاوت و تسلیم باشد
و هیچ تلاشی برای شناخت، آگاهی، اصلاح خود، مقاومت در برابر انحراف، و تقویت ایمان نکند،
در هر دو میدان شکست خواهد خورد:
هم زندگی دنیای خود را از دست میدهد و هم آخرت را.
این کلام امام، دعوتیست به:
بیداری، بصیرت، و مجاهدت
در برابر جهل، غفلت، وسوسههای شیطانی، و امواج شک و بیایمانی.
چنین کسی، حکایت کسی را دارد که:
بیماری دارد، ولی درمان نمیکند؛
در طوفان ایستاده، ولی پناه نمیگیرد؛
میداند اشتباه میکند، اما اصلاح نمیکند.
امام با این سخن، فرمان میدهد که:
در برابر شبهات، ساکت نباش؛
تحقیق کن؛
راه را پیدا کن.
یک دانه تا در دل خاک ثابت نباشد، نه جوانه میزند، نه ساقه میدهد، نه سبز میشود، نه درخت میشود، و نه هرگز میوه میدهد.
ثبات، شرط شکوفاییست.
دل انسان هم یک چنین وصف و حکایتی دارد. اگر ثابت نماند، اگر هر روز به سویی و سمتی کشیده شود — یک روز باوری را بپذیرد و فردایش پس بزند — در زمینِ باور، ریشه نمیدواند.
یعنی یقینی اتفاق نمیافتد و گرفتار شک میشود.
بر همین اساس، امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود:
شک بر چهار شاخه و شعبه قرار دارد.
یکی از آنها تردد است؛ و تردد یعنی دودلی.
یعنی دل آدمی یکسو و عقلش سوی دیگر است.
یک قدم میرود، ده قدم برمیگردد.
یک روز گرم، یک روز سرد؛
یک روز ایمان، یک روز انکار؛
یک روز رد میکند، یک روز قبول.
یک روز میچسبد، یک روز جدا میشود.
یک روز دل میدهد، یک روز دل میکند.
یک روز شروع، یک روز پایان.
امروز آره، فردا نه.
و گرفتار است:
بین دو راه، بین دو صدا، بین دو فکر؛
نه میرود، نه میماند؛
نه "بله"، نه "نه".
دل نصفه، عقل نصفه، و تصمیم صفر.
چنین کسی هیچگاه به یقین نخواهد رسید و همیشه در دام و دامن شک خواهد ماند.
اگر انسان بخواهد به یقین برسد، باید:
از تردد و دودلی عبور کند،
در برابر وسوسهها بایستد،
و در باور خود ثابتقدم باشد.
چراکه دلِ بیثبات جایگاه یقین نیست،
همانطور که خاک بیثبات، جای رویش و روییدن نیست.
و در ادامه، امام علیهالسلام میفرماید:
«وَ مَنْ تَرَدَّدَ فِي الرَّيْبِ وَطِئَتْهُ سَنَابِكُ الشَّيَاطِينِ»
یعنی:
هر کسی که دچار تردد و دودلی شود، لگدکوب شیاطین خواهد شد،
و جولانگاه شیاطین میشود.
چراکه شیاطین، فقط در ذهنهای مردد میتوانند جولان داشته باشند،
درست مثل میکروبها که تنها در فضای آلوده رشد میکنند.
وقتی محیطی آلوده باشد، میکروبها میتوانند در آنجا رشد کرده و تکثیر یابند،
و این آلودگی، محیط را بهطور کلی مناسب رشد میکروبها میکند.
حالا اگر فضای ذهن انسان نیز آلوده به شک و تردید باشد،
شیاطین هم میتوانند در همان فضای مردد، وسوسهها و انحرافات خود را بهراحتی گسترش دهند.
یعنی:
ذهن مردد، فضای مناسبی برای ورود افکار منفی و انحرافیست.
از دیگر عواملی که انسان را به دام و دامن شک میاندازد، در کلام امیرالمؤمنین علیهالسلام، استسلام (تسلیم شدن) است.
یعنی تسلیم شدن در برابر شبهات — که همان افکار و سؤالات بیپاسخ یا تردیدآمیزند —
و نیز تسلیم شدن در برابر وسوسهها.
تسلیم شدن یعنی پذیرش هر نوع وسوسه، بدون تفکر عمیق و نقد.
و این خود باعث میشود انسان در همان حالت دودلی باقی بماند
و نتواند به پاسخهای قاطع دست پیدا کند.
اگر انسان در برابر شبهات تسلیم شود
و اجازه دهد که آنها ذهنش را مشوش کنند،
هیچگاه فرصتی برای رسیدن به یقین نخواهد یافت.
وقتی انسان تسلیم شود، از حقیقت بازمیماند
و در نتیجه به یقین نخواهد رسید.
یعنی:
تسلیم شدن = گرفتار شدن در شک = دوری از یقین
و در ادامه، امام علیهالسلام میفرماید:
«وَمَنِ اسْتَسْلَمَ لِهَلَکَةِ الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ، هَلَکَ فِیهِمَا»
یعنی:
هر کسی تسلیم شد — یعنی بیاراده، بیمقاومت و بیتفاوت شد —
در برابر عواملی که انسان را به سمت تباهی و نابودی میبرند،
مثل وسوسهها و شبههها (که اسباب هلاکتاند)،
هم به هلاکت دنیا مبتلا میشود و هم به هلاکت آخرت.
هلاکت دنیا یعنی:
افتادن در دام شهوات،
مالپرستی،
ظلم،
تنبلی،
وابستگی مفرط به دنیا،
بیاخلاقی،
و از دست دادن کرامت انسانی.
و هلاکت آخرت یعنی:
از دست دادن سعادت اخروی،
محروم شدن از رحمت خداوند،
پشیمانی ابدی،
دوری از بهشت،
و گرفتار شدن در عذابهای معنوی و اخروی.
در حقیقت، حضرت میخواهد هشدار دهد که:
اگر انسان در برابر خطراتی که او را در دنیا و آخرت به تباهی میکشانند،
بیتفاوت و تسلیم باشد
و هیچ تلاشی برای شناخت، آگاهی، اصلاح خود، مقاومت در برابر انحراف، و تقویت ایمان نکند،
در هر دو میدان شکست خواهد خورد:
هم زندگی دنیای خود را از دست میدهد و هم آخرت را.
این کلام امام، دعوتیست به:
بیداری، بصیرت، و مجاهدت
در برابر جهل، غفلت، وسوسههای شیطانی، و امواج شک و بیایمانی.
چنین کسی، حکایت کسی را دارد که:
بیماری دارد، ولی درمان نمیکند؛
در طوفان ایستاده، ولی پناه نمیگیرد؛
میداند اشتباه میکند، اما اصلاح نمیکند.
امام با این سخن، فرمان میدهد که:
در برابر شبهات، ساکت نباش؛
تحقیق کن؛
راه را پیدا کن.
نتیجه گیری:
یقین، حاصل ایستادگی در برابر تردید و مقاومت در برابر تسلیم شدن است.
دلِ مردد، زمین حاصلخیز باور نیست.
و هر که در برابر وسوسهها و شبههها بیتفاوت و تسلیم باشد،
هم در دنیا شکست میخورد، هم در آخرت.
راه رسیدن به یقین، از مسیر مجاهدت درونی و پایداری در باور میگذرد.
برای پیادهسازی این حکمت در زندگی:
۱. مراقبه ذهنی داشته باش:
گاهی دقایقی در سکوت به خودت رجوع کن و ببین امروز کجاها مردد بودی و چرا؟
و دنبال ریشههای شک درونت باش.
۲. پیش از قبول یا رد هر باوری، تحقیق کن:
در برابر هر شبهه، صبر کن، تحقیق کن، و عجولانه تصمیم نگیر.
۳. در برابر وسوسهها واکنش آگاهانه داشته باش:
نه با هیجان، بلکه با درایت برخورد کن.
هر خواستهای، خواستنی نیست.
۴. تنها نباش؛ با اهل ایمان همراه باش:
جمعهای فکری و معنوی به تو ثبات میدهند.
ایمان، در تنهایی سستتر است.
یقین، حاصل ایستادگی در برابر تردید و مقاومت در برابر تسلیم شدن است.
دلِ مردد، زمین حاصلخیز باور نیست.
و هر که در برابر وسوسهها و شبههها بیتفاوت و تسلیم باشد،
هم در دنیا شکست میخورد، هم در آخرت.
راه رسیدن به یقین، از مسیر مجاهدت درونی و پایداری در باور میگذرد.
برای پیادهسازی این حکمت در زندگی:
۱. مراقبه ذهنی داشته باش:
گاهی دقایقی در سکوت به خودت رجوع کن و ببین امروز کجاها مردد بودی و چرا؟
و دنبال ریشههای شک درونت باش.
۲. پیش از قبول یا رد هر باوری، تحقیق کن:
در برابر هر شبهه، صبر کن، تحقیق کن، و عجولانه تصمیم نگیر.
۳. در برابر وسوسهها واکنش آگاهانه داشته باش:
نه با هیجان، بلکه با درایت برخورد کن.
هر خواستهای، خواستنی نیست.
۴. تنها نباش؛ با اهل ایمان همراه باش:
جمعهای فکری و معنوی به تو ثبات میدهند.
ایمان، در تنهایی سستتر است.
بسم الله الرحمن الرحیم
با لطف خداوند، سلسله بحثهای ۶۰۴ شب، پس از ۶۰۴ شب تلاش بیوقفه، به پایان رسید.
☘ با همت و حمایت دوستان و کمکهای مالی ایشان، مراحل پیادهسازی، ویراستاریهای مکرر، صفحهآرایی و آمادهسازی برای چاپ آغاز شد. تاکنون چهار جلد، هر یک با بیش از ۴۰۰ صفحه، آمادهی چاپ شده است و همچنان شش جلد دیگر باقی مانده که انشاءالله با یاری دوستان تکمیل خواهد شد.
همانطور که پیشتر نیز گفتهایم، هر جلد، با توجه به هزینههای موجود، حداقل ۴۰ میلیون تومان هزینه دارد تا به مرحلهی آمادهسازی جهت چاپ برسد. بنا داریم، به لطف خداوند، این مجموعه را با عنوان چون قطرههای باران در ماه رمضان سال ۱۴۰۴، بهصورت یکجا منتشر کنیم.
☘ افزون بر این مشغول آماده سازی وتدوین دور سوم تفسیر قرآن کریم و پیاده سازی آن برای هر شب به مدت ۶۰۴ شب میباشیم که آماده سازی و پیاده سازی و ویرایش جهت هر شب هزینههای خود را دارد.
☘ علاوه بر این، سلسله بحثهای نهجالبلاغه، شرح حکمتهای امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و شرح صحیفه سجادیه نیز بهصورت روزانه تولید، تدوین و بارگذاری میشود و همزمان مراحل پیادهسازی و ویرایش را طی میکند که این خود مستلزم هزینههای خود است. گذشته از هزینههای جاری اگر بخواهیم در شبکههای اجتماعی تبلیغ کرده یا کلیپها را منتشر کنیم، هزینههای سنگینی در پی خواهد داشت. ولی این کار خود موجب میشود که میلیونها نفر از این محتوا بهرهمند شوند و استفاده کنند، و در صورت همیاری لازم، میتوان به چنین هدف بزرگی هم دست یافت.
☘ یک کلیپ، اگر تبلیغ نشود، چندان دیده نمیشود؛ درحالیکه اگر تبلیغ شود، گاه صدها هزار و حتی میلیونها نفر آن را خواهند شنید و مشاهده خواهند کرد.
☘ حیف است که این سخنان انتشار نیابد؛ سخنانی که حاصل ساعتها تفکر، تلاش، بیخوابی و کمخوابی است و حقیقتاً سخت و دشوار.
☘ بپذیرید که سخنگفتن در دقایق کوتاه، زحمت و انرژی بسیاری میطلبد و پذیرا باشید که تدریس قرآن و نهجالبلاغه، آنهم در قالبی ساده و روان، همراه با تمثیل، کاری بسیار وقتگیر است.
☘ به همین دلیل، عزیزانی که امکان یاری دارند، میتوانند هر زمان و به هر مقدار که برایشان ممکن باشد، کمکهای خود را به شمارهی کارت و حساب زیر واریز نمایند تا بتوانیم محتواهایی جذابتر، پرمخاطبتر و متنوعتر تولید و منتشر کنیم.
🌒 حرف آخر اینکه، چه کمک دوستان باشد و چه نباشد، ما به لطف خداوند مصمم هستیم که این راه را تا پایان ادامه دهیم، اما چه نیکوست که با تأمین هزینههای لازم، بتوانیم بر حجم و کیفیت کلیپها و تعداد مخاطبان بیفزاییم. انشاءالله.
🌕 شماره حساب :
۳۸۳۱۵۴۶۴۲۴
🌕 شماره کارت :
۵۸۵۹ ۸۳۱۰ ۱۴۴۷ ۹۲۲۳
✅ بنام محمد رضا رنجبر
با لطف خداوند، سلسله بحثهای ۶۰۴ شب، پس از ۶۰۴ شب تلاش بیوقفه، به پایان رسید.
☘ با همت و حمایت دوستان و کمکهای مالی ایشان، مراحل پیادهسازی، ویراستاریهای مکرر، صفحهآرایی و آمادهسازی برای چاپ آغاز شد. تاکنون چهار جلد، هر یک با بیش از ۴۰۰ صفحه، آمادهی چاپ شده است و همچنان شش جلد دیگر باقی مانده که انشاءالله با یاری دوستان تکمیل خواهد شد.
همانطور که پیشتر نیز گفتهایم، هر جلد، با توجه به هزینههای موجود، حداقل ۴۰ میلیون تومان هزینه دارد تا به مرحلهی آمادهسازی جهت چاپ برسد. بنا داریم، به لطف خداوند، این مجموعه را با عنوان چون قطرههای باران در ماه رمضان سال ۱۴۰۴، بهصورت یکجا منتشر کنیم.
☘ افزون بر این مشغول آماده سازی وتدوین دور سوم تفسیر قرآن کریم و پیاده سازی آن برای هر شب به مدت ۶۰۴ شب میباشیم که آماده سازی و پیاده سازی و ویرایش جهت هر شب هزینههای خود را دارد.
☘ علاوه بر این، سلسله بحثهای نهجالبلاغه، شرح حکمتهای امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و شرح صحیفه سجادیه نیز بهصورت روزانه تولید، تدوین و بارگذاری میشود و همزمان مراحل پیادهسازی و ویرایش را طی میکند که این خود مستلزم هزینههای خود است. گذشته از هزینههای جاری اگر بخواهیم در شبکههای اجتماعی تبلیغ کرده یا کلیپها را منتشر کنیم، هزینههای سنگینی در پی خواهد داشت. ولی این کار خود موجب میشود که میلیونها نفر از این محتوا بهرهمند شوند و استفاده کنند، و در صورت همیاری لازم، میتوان به چنین هدف بزرگی هم دست یافت.
☘ یک کلیپ، اگر تبلیغ نشود، چندان دیده نمیشود؛ درحالیکه اگر تبلیغ شود، گاه صدها هزار و حتی میلیونها نفر آن را خواهند شنید و مشاهده خواهند کرد.
☘ حیف است که این سخنان انتشار نیابد؛ سخنانی که حاصل ساعتها تفکر، تلاش، بیخوابی و کمخوابی است و حقیقتاً سخت و دشوار.
☘ بپذیرید که سخنگفتن در دقایق کوتاه، زحمت و انرژی بسیاری میطلبد و پذیرا باشید که تدریس قرآن و نهجالبلاغه، آنهم در قالبی ساده و روان، همراه با تمثیل، کاری بسیار وقتگیر است.
☘ به همین دلیل، عزیزانی که امکان یاری دارند، میتوانند هر زمان و به هر مقدار که برایشان ممکن باشد، کمکهای خود را به شمارهی کارت و حساب زیر واریز نمایند تا بتوانیم محتواهایی جذابتر، پرمخاطبتر و متنوعتر تولید و منتشر کنیم.
🌒 حرف آخر اینکه، چه کمک دوستان باشد و چه نباشد، ما به لطف خداوند مصمم هستیم که این راه را تا پایان ادامه دهیم، اما چه نیکوست که با تأمین هزینههای لازم، بتوانیم بر حجم و کیفیت کلیپها و تعداد مخاطبان بیفزاییم. انشاءالله.
🌕 شماره حساب :
۳۸۳۱۵۴۶۴۲۴
🌕 شماره کارت :
۵۸۵۹ ۸۳۱۰ ۱۴۴۷ ۹۲۲۳
✅ بنام محمد رضا رنجبر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کوتاه نیا.
کوتاهی نکن.
ببین دیگران، برای باطلشون چهقدر دست و پا میزنن.
تو چرا برای حق خودت ساکت باشی؟
بیا.
بیبهونه.
بیتعلل.
این کلیپ رو نشر بده.
دریغ نکن.
تلاش کن.
هرچی میتونی.
هرچی در توان داری.
پخش کن.
در اینصورت تو اون کشاورزی هستی که دنبال آب میدوه.
برای مزرعهاش.
برای زنده نگه داشتنش.
آب که برسه، همهچیز جون میگیره.
خودت هم سبز میشی.
باور کن.
یه روز، یه لحظه،
تو چشم فاطمه زهرا، سبز دیده میشی.
و اون لحظه، همه خستگیهات میریزه.
بدون، هیچ کاری گم نمیشه.
هیچ تلاشی بیاثر نمیمونه.
حالا وقتشه.
بلند شو.
یه قدم بردار.
یه سهم کوچیک، ولی موندگار.
این حق ماست.
و حق، همیشه میمونه.
@mrranjbar3
کوتاهی نکن.
ببین دیگران، برای باطلشون چهقدر دست و پا میزنن.
تو چرا برای حق خودت ساکت باشی؟
بیا.
بیبهونه.
بیتعلل.
این کلیپ رو نشر بده.
دریغ نکن.
تلاش کن.
هرچی میتونی.
هرچی در توان داری.
پخش کن.
در اینصورت تو اون کشاورزی هستی که دنبال آب میدوه.
برای مزرعهاش.
برای زنده نگه داشتنش.
آب که برسه، همهچیز جون میگیره.
خودت هم سبز میشی.
باور کن.
یه روز، یه لحظه،
تو چشم فاطمه زهرا، سبز دیده میشی.
و اون لحظه، همه خستگیهات میریزه.
بدون، هیچ کاری گم نمیشه.
هیچ تلاشی بیاثر نمیمونه.
حالا وقتشه.
بلند شو.
یه قدم بردار.
یه سهم کوچیک، ولی موندگار.
این حق ماست.
و حق، همیشه میمونه.
@mrranjbar3