Telegram Web Link
خون بر آسمان‌ها می‌خروشد. ستم بر آسمان‌ها می‌خروشد. بدون خون، ستم نمی‌توانست بر آسمان‌ها بخروشد.

به‌بهانه‌ی ششم دسامبر، زادروز پیتر هانتکه؛ برنده‌ی نوبل ادبیات سال 2019

- ‌ذهنیت هانتکه در نمایشنامه‌‌ی کاسپار به‌نحوی به میستیسیسم (اسرار باطنی) نزدیک می‌شود؛ او، به‌شکلی انتزاعی، فلسفی و تحلیل‌گر، فرمی پیچیده و غیرواقع‌گرا را در نمایش کاسپار ارائه می‌کند. هانتکه، با وسواس تمام، زبان را با ابهامی عمدی نمایشی می‌کند و به‌طرف مفاهیمی فلسفی می‌برد، بدون اینکه ظاهراً هیچ‌گونه جمله‌ی فلسفی بیان کند.

-نمایش کاسپار از هرگونه روایت داستانی اجتناب می‌کند. داستان نمایش کاملاً ساده است و ما مردی دلقک‌‌گونه را در جایگاه شخصیت اصلی می‌بینیم، که او هم مانند کاسپار هاوزر واقعی قادر به سخن گفتن نیست. او هم مانند کاسپار هاوزر فقط یک جمله ازحِفظ دارد: «من می‌خواهم آن‌طوری باشم که یک کسی، یک‌وقتی آن‌طوری بوده.» و این جمله تنها و اولین ملکیت کاسپار است.‌


| کاسپار | پیتر هانتکه | سودابه فضایلی | تئاتر آنسو | نشر نیماژ |
در سوگ‌نامه‌ی سنگ قبر مارسل دوشان می‌خوانیم: «به‌علاوه، همیشه این انسان‌های دیگرند که می‌میرند» این را هم می‌توان به دو صورت تفسیر کرد: یا بدین معنا که همیشه این دیگران هستند که می‌میرند یا - تفسیر دوم نیز به همان اندازه جالب است - هرچه بیشتر زنده بمانیم شاهد مرگ‌های بیشتری خواهیم بود. البته یک استثنا وجود دارد: مرگ خود ما.

| داستایفسکی در سیبری از هگل می‌خواند و می‌گرید | لزلواف فولدنی | یاسمن ثانوی | استخوان‌های روح | نشر نیماژ |
سالواتیه‌را هر روز نقاشی می‌کرد. هرشنبه با رنگ آبی در پایین‌ترین نقطه‌ی تابلو که دستش می‌رسید تاریخ می‌زد. بعضی هفته‌ها پنج متر نقاشی می‌کرد؛ بعضی هفته‌ها هم فقط یک متر، اما هیچ‌گاه کمتر از این نقاشی نکرد. مقداری که نقاشی می‌کرد بسته به جزئیاتی که کار لازم داشت فرق می‌کرد. هیچ‌وقت نقاشی‌کشیدن را متوقف نکرد چون برای او بوم نقاشی هیچ‌وقت از حرکت نمی‌ایستاد. انگار با این شیوه می‌خواست از فلج قلمی خلاص شود که گریبان هر نقاشی را می‌گیرد. انگار طاقه‌ی کرباس مدام به سمت چپ باز می‌شد؛ طوری که او در مقام نقاشْ قادر به مهار آن نبود. هرگز به خودش اجازه نداد که به عقب برگردد و به‌سراغ کارهای گذشته‌اش برود. اگر چیزی را که کشیده بود دوست نداشت، آن را مجدداً و در ادامه با تغییراتی می‌کشید؛ اما هیچ‌گاه به عقب برنگشت. مثل گذشته‌هایی که گذشته‌اند؛ تغییر آنچه کشیده بود غیرممکن می‌نمود.


| سال لال | پدرو مایرال | اسدالله امرایی | مینیماژ؛ کتاب‌های حبیبی نشر نیماژ |
دو محقق تصمیم می‌گیرند پای مفهومی از فیزیک کوانتوم به‌نام «درهم‌تنیدگی» را به عالم روانشناسی، جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی باز کنند و درباره تطبیق این مفهوم در شبکه‌های انسانی و اجتماعی پژوهش کنند؛ نتیجه‌ی این تحقیقات آنچنان عجیب و غریب می‌نماید که مجبور می‌شوند این نتایج را دوباره و چندباره به آزمون بگذارند. خودشان می‌گویند: «این نتایج بیشتر به فیلم‌های تخیلی هالیوود شبیه بود بنا بر این خودمان تردید کردیم و سعی کردیم بیشتر آزمایششان کنیم اما هربار همان نتایج به دست می‌آمد.»
دو مفهوم در این تحقیقات نمود بیشتری دارند: «پیوند قوی» و «پیوند ضعیف». ما در طول زندگی ممکن است چند دوست صمیمی داشته باشیم که بیشتر وقتمان را با آن‌ها می‌گذرانیم: به پیوندی که با آنها داریم «پیوند قوی» اطلاق می‌شود و این دوستان صمیمی ما اگر دوستانی داشته باشند که آنها نیز دوستانی داشته باشند، به حلقه‌های چندم این ارتباطات، «پیوند ضعیف» می‌گویند. یکی از نتایج این تحقیقات این است که برعکس تصور، بیشترین تاثیر بر سبک و کیفیت زندگی، موفقیت یا عدم موفقیت و... نه از پیوندهای قوی بلکه از پیوندهای ضعیفمان می‌گیریم...
‌‌
کتاب درهم‌تنیدگی نتایج این تحقیقات شگفت‌انگیز را در اختیار عموم مردم قرار داده است.


| درهم‌تنیدگی| نیکولاس کریستاکیس، جیمز فاولر| دکتر سامان الهیاری تفرشی| استخوان‌های روح | نشر نیماژ |
‌روح‌القدس فقط آنجایی خود را تمام و کمال متجلی می‌سازد که جشن و سرور و چراغانی و خنده و شادی برپاشده باشد.


هاینریش هاینه از مهم‌ترین نویسندگان و شعرای آلمانی و از معروف‌ترین چهره‌های مکتب رمانتیسیسم در قرن ۱۹ به‌شمار می‌رود. او اندیشمندی است که با آثار ادبی‌اش، به مخاطب اجازه می‌دهد تا عمق اندیشه‌ی این چهره‌ی متفکر را دریابد.

دو عنصر تکرارشونده‌ی آثار هاینه یعنی سفر و شوخ‌طبعی در کتاب حاضر نیز به چشم می‌خورند اما مورد دوم در این اثر از شوخ‌طبعی پا را فراتر گذاشته و آنچنان طنز نافذ و توفنده‌ای در داستان ایجاد کرده و این طنز آنچنان درهم‌تنیده با سرشت انسانی‌ست که انگار نه انگار این رمان بیش از ۱۲۰ سال پیش نوشته شده است؛ تو گویی یکی از نویسندگان متفاوت امروز وقایع داستان را برایتان روایت می‌کند.

این اثر شاخص را حسین منصوری مستقیم از زبان آلمانی به فارسی برگردانده است.


به‌زودی منتشر می‌شود:

| خاطرات دانشجوی الهیات | هاینریش هاینه | برگردان از متن آلمانی: حسین منصوری | مینماژ: کتاب‌های جیبی نشر نیماژ |
هدف پژوهش این کتاب برخورد نشانه‌شناسانه با بدن صحنه‌ای است. بررسی بدن اجراگر به مثابه‌یی سوژه‌ای که بدن خود را در زمینه‌ی تئاتر و هنر اجرا به‌نمایش می‌گذارد. اینکه چنین سوژه‌ای از طریق کدام تکنیک‌ها موفق به خلق و ساخت "حضور صحنه‌ای" خواهد شد؟ از چه روش‌هایی برای بیان نمایشی بهره می‌برد و کدام راهبردها او را در برقراری چنین ارتباطی یاری می‌رسانند؟ مقصود در نهایت بررسی نشانه‌شناختی بدن صحنه‌ای در نسبت با کنش اجرایی است. بنابراین در این دایره‌ی پژوهشی، از یک سو مطالعه‌ی نشانه‌شناختی بدن با تمام پیچیدگی‌هایش، صیرورت مداومش، ناهمگونی ابعاد و زبان‌هایی که از آن عبور می‌کنند و آن را می‌سازند و از دیگرسو کنش اجرایی با رویکرد نشانه‌شناسانه که در نهایت به هدفی زیبایی‌شناسانه منتهی می‌شود و با حضور یک اجراگر (بازیگر، رقصنده، هنرمند) و دست‌کم یک تماشاگر ممکن می‌گردد؛ مورد بحث قرار می‌گیرند. در این مسیر تمرکز بر مداقه روی رابطه‌ی متقابل میان بدن و کنش اجرایی قرار گرفته است. بدنی که با قراردادن کنش اجرایی در مرکز عمل خود، آن را عینی می‌کند.

نیماژ منتشر کرد:

| بدن صحنه‌ای | ماریا لورنزینی | علی شمس | نظریه و تئاتر |
آیین رونمایی از کتاب «دستورالعمل خونین برآورده کردن آرزو»؛ جلد دوم مجموعه‌ی قاچاقچی در قشم
و همچنین کتاب صوتی «کرج حمله می‌کند» با صدای سیامک انصاری

با حضور
متین ایزدی؛ نویسنده‌ی اثر
شیوا مقانلو
سهیل دانش‌اشراقی
‌با اجرای آرش نعمتی

زمان: شنبه یکم دی‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۸
مکان: خیابان ولیعصر، نرسیده به میدان ونک، روبروی دوازدهم گاندی، مجتمع خورشید، طبقه‌ی همکف، مجموعه‌ی فرهنگی کاف‌کتاب
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است بدین قصه‌اش دراز کنید


🍉 یلدا بر شما مبارک 🍉


‌‌ویدئو:
@rashtmuseumcafe

موسیقی: سارا نائینی
عوضی کسی است که به خودش اجازه می‌دهد از مزایای خاص یک امتیاز که مسلماً از آن او نیست بهره ببرد. این از ابعاد نادانی است: اما تمام ماجرا نیست. با این که فرد بی‌عاطفه‌ی مبتلا به اختلال فکری به مثابه‌ی پسرعموی فرد «نفهم» است، او (فرد عوضی) به ریسک‌پذیری علاقه دارد و این ویژگی در شخصیت «نفهم» دیده نمی‌شود... هیچ‌کس به اندازه‌ی تصور فرد «نفهم» از خودش، در همه‌چیز محق نیست. او فقط از راه شنیدن می‌آموزد و فقط از چیزهایی ممکن است بیاموزد که بخشی از نفهمی خودش باشند...

‌| تئوری نفهم‌ها | اریک شوئیتزگبل | زهره مهرنیا|
غرور یکی از قوی‌ترین نیروهای دنیاست...



استانیسلاو ویتکیه‌ویچ، یکی از چهره‌های برجسته‌، کلیدی و تأثیرگذار در تاریخ ادبیات، فرهنگ و هنر لهستان است. او نه تنها به‌عنوان یک نمایش‌نامه‌نویس نوآور، بلکه به عنوان یک نقاش، فیلسوف، عکاس و نظریه‌پرداز هنری نیز شناخته می‌شود. در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی پس از ترجمه‌های او به زبان‌های فرانسوی و انتشار آنها در جوامع غربی، او را "پدر ابزوردنویسی جهان" نامیدند. ویتکیه‌ویچ با نام مستعار ویتسکی الهام‌بخش نویسندگان بزرگی همچون یونسکو، بکت و برشت بوده است. کتاب حاضر شامل دو اثر از بهترین نمایشنامه‌های این نویسنده با نام‌های "مسترپرایس یا جنون استوایی" و "متافیزیک گوساله‌ی دوسر" است.

منتشر شد:
| مسترپرایس یا جنون استوایی" و "متافیزیک گوساله‌ی دوسر | استانیسلاو ویتکیه‌ویچ | حامی قنبرزاده | تئاتر آنسو | نشر نیماژ |
این کتاب که با عنوان سیاه‌بازی: درآمدی بر پیدایش و سیر دگرگونی گردآوری و نوشته شده، بیش از هرچیز دریچه‌ای برای ورود به دنیای یکی از مهم‌ترین گونه‌های نمایشی ایران است و مخاطبان را با چگونگی شکل‌گیری این گونه‌ی نمایش سنتی که تخت‌حوضی یا روحوضی هم نامیده می‌شود، آشنا می‌سازد.
از نظر نگارنده، که خود ازقضا شاهد اجرای اصیل روحوضی در حیاط قدیمی خانه‌ای در ورامین بوده است، نمایش سیاه‌بازی از محبوب‌ترین سرگرمی‌های جمعی مردمان چندین دهه پیش‌تر بوده که امروزه هم توانسته جای خود را در گرماگرم تحولات نمایشی پس‌از ورود تئاتر به ایران به‌گونه‌ای دیگر حفظ کند و موجد شکل‌گیری نمونه‌های تلفیقی شود.
با وجود این، به نظر می‌رسد در خصوص این گونه‌ی پراهمیت نمایشی و البته دیگر گونه‌های نمایشی مانند نقالی، پرده‌خوانی، شبیه‌خوانی، خیمه‌شب‌بازی و... همچنان نیازمند جست‌وجوگری و پژوهش هستیم.
کتاب حاضر نگاهی اجمالی و گذرا دارد بر ریشه‌های پیدایش سیاه‌بازی، و همچنین نمونه‌هایی از این آثار را که طی چند دهه‌ی اخیر به‌عنوان شاخه‌های اصلی این گونه‌ی نمایشی مطرح بوده‌اند در بر می‌گیرد.

منتشر شد:

| سیاه‌بازی | رحمت امینی | نظریه و تئاتر |
هاینریش هاینه از مهم‌ترین نویسندگان و شعرای آلمانی و از معروف‌ترین چهره‌های مکتب رمانتیسیسم در قرن ۱۹ به‌شمار می‌رود. او اندیشمندی است که با آثار ادبی‌اش، به مخاطب اجازه می‌دهد تا عمق اندیشه‌ی این چهره‌ی متفکر را دریابد.

دو عنصر تکرارشونده‌ی آثار هاینه یعنی سفر و شوخ‌طبعی در کتاب حاضر نیز به چشم می‌خورند اما مورد دوم در این اثر از شوخ‌طبعی پا را فراتر گذاشته و آنچنان طنز نافذ و توفنده‌ای در داستان ایجاد کرده و این طنز آنچنان درهم‌تنیده با سرشت انسانی‌ست که انگار نه انگار این رمان نزدیک به دو قرن پیش نوشته شده است؛ تو گویی یکی از نویسندگان متفاوت امروز وقایع داستان را برایتان روایت می‌کند.

ترجمه‌ی این اثر شاخص را حسین منصوری مستقیم از زبان آلمانی به فارسی برگردانده است.

‌منتشر شد:

| خاطرات دانشجوی الهیات | هاینریش هاینه | برگردان از متن آلمانی: حسین منصوری | مینیماژ: کتاب‌های جیبی نشر نیماژ |
همه در یک مورد اتفاق نظر داشتند: فورا باید از عهده‌ی چالش برآمد. اما وقتی نوبت به چگونگی انجام این کار می‌رسید. اتحاد فرو می‌پاشید. چگونه می‌بایست عمل کرد؟ در آن برهه، مباحث داغ، میان طبقات حاکم شکاف می‌انداخت.

دهه‌ی 1950، روشنفکران محافظه‌کار به این باور رسیده بودند که می‌توانند پایان ایدئولوژی و انقراض تضاد طبقاتی را به همراه آن اعلام کنند. دنیل بل سال 1956 گفت «کارگر آمریکایی اهلی» شده است. مسلماً نه به واسطه‌ی انتقادهای مارکس یا «انضباط ماشین‌ها»، بلکه به‌واسطه‌ی «جامعه مصرف‌گرا» و امکان زندگی بهتری است که به مدد دستمزد خود، دستمزد ثانویه‌ی متعلق به همسر شاغلش و تسهیلات اعتباری آسان نصیبش شده است. فکر کارگر حتی در صورت عدم رضایت از شرایط کار و با وجود فوران‌های پراکنده‌ی خشم به نزاع‌طلبی منجر نمی‌شود، بلکه سمت فانتزی‌های گریزگرا مثل داشتن کارگاه مکانیکی، مرکز پرورش بوقلمون، پمپ بنزین، و کسب‌و‌کار کوچک برای خود می‌رود.
همه‌چیز آرام بود اما ناگهان ورق برگشت. در ابتدا همه گیج و مبهوت بودند و نمی‌فهمیدند چه خبر است...

‌نیماژ منتشر کرد:
| جامعه‌ی حکومت‌ناپذیر | گرگوار شامایو | کیانوش امیری |
باور کنید حال و هوایم مساعد است
این شایعات شیوه‌ی بعضی جراید است

یک صبح
تیتر می‌شود: این شخص...
[بگذریم]
یک عصر
خوانده‌اید... وَ تکرار زاید است

من زنده‌ام هنوز و غزل فکر می‌کنم
باور نمی‌کنید؟ همین شعر شاهد است

چاپ پنجم منتشر شد:

| خوب‌ترین حادثه می‌دانمت | گزیده اشعار زنده‌یاد محمدعلی بهمنی |
‌به‌بهانه نهم ژانویه؛ زادروز هینر مولر


فیلوکتت را هینر مولر در دوران ساخت دیوار برلین نوشت، زمانی که دولت سوسیالیست‌–‌کمونیست آلمان شرقی تصمیم گرفت تا حتی با کشیدن دیوار از نفوذ و رواج افکار غیرخودی جلوگیری کند. فیلوکتت اولین نمایشنامه از مجموعه بازخوانی‌های هینر مولر از تراژدی‌های یونان باستان است٬ با نگاه به نظریه‌ی «نمایشنامه‌های آموزشی» برتولت برشت٬ و با نگاه به وضعیت #سیاسی آلمان شرقی.
.
- نظام حاکم بر آلمان شرقیِ کمونیستی از نوع استالینی بود و هینر مولر بعدها گفت: «اوایل سال‌های 60 (میلادی)، کسی نمی‌توانست درباره‌ی استالینیسم نمایشنامه‌ای بنویسد. اگر می‌خواستی واقعیت را بیان کنی، باید چنین مدل‌هایی انتخاب می‌کردی.»
.
- محمود حسینی‌زاد درباره‌ی ترجمه‌ی فیلوکتت از زبان آلمانی گفته است: «این نمایشنامه را به سفارش Deutsches Theater برلین و در ارتباط با اجرای فیلوکتت امیررضا کوهستانی ترجمه کردم. در تابستان ۲۰۱۹. متن هینر مولر، متنی که برای ترجمه داشتم، صحنه‌بندی ندارد. صحنه‌بندی را طی تماس‌های متعدد بر سر ترجمه با دست‌اندرکاران Deutsches Theater اضافه کرده‌ام.»
ما چپ‌گرا بودیم... اما برشتی یا کمونیست نبودیم...


"آرین نوشکین تناقض‌های آشکار را در خود پرورش می‌دهد، زن‌های زیادی درون او با هم درآمیخته‌اند؛ رئیس یک کمپانی تئاتر که سال 1964 با هم‌کلاسی‌هایش در دانشگاه سوربن تعاونی کارگران تئاتر دو سولی را تأسیس کرد و شاعر و نویسنده‌ی عبارت‌های شیرین و درخشان، کارگردان جنجال برانگیز فیلم مولیر و سرایدار وسواسی کارتوشرى که هیچ کاری را نمی‌تواند به دیگری محول کند: کارگردان رؤیاپرداز و پرستار بازیگران؛ استاد و عاشق، ژنرال و دختر کوچولو، مبارز و خوش‌گذران، قدیسه و ماجراجو. شخصیتی غیر‌عادی برای یک کمپانی غیر‌عادی! یک داستان خارق‌العاده."


توصیف بی‌نقص فابین پاسکود از کارگردان فرانسوی آرین نوشکین به‌طور خلاصه نه‌تنها تناقض‌هایی را که نوشکین در خود دارد بیان می‌کند، بلکه به تضاد‌هایی که با آن‌ها زندگی کرده هم اشاره می‌کند.

نیماژ منتشر کرد:

| آرین نوشکین | جودیت. جی. میلر | حورا پاکیزه‌دل | نظریه و تئاتر | نشر نیماژ |
هنر فرانسوی جنگ؛ کاندیدای نهایی جایزه‌ی ابوالحسن نجفی
هیأت داوران جایزه‌ استاد ابوالحسن نجفی متشکل از ضیاء موحد،مهستی بحرینی،عبدالله کوثری، حسین معصومی‌همدانی، موسی اسوار،امید طبیب‌زاده، آبتین گلکار با دبیری علی‌اصغر محمدخانی،پس از بررسی ۸۱اثر ارسالی به دبیرخانه، فهرست نامزدهای راه‌یافته به مرحله‌ نهایی هشتمین دوره‌ این جایزه‌ را اعلام کرد:
«خشک‌سالی طولانی» اثر کنان جونز، ترجمه زینب آزمند.
«هم نوایی در پاییز» نوشته باربارا پیم،ترجمه مزدک بلوری، نشر بیدگل
«مغز اندرو» نوشته ای ال دکتروف، ترجمه محمدرضا ترک تتاری، نشربیدگل
«دری در کار نیست» اثر تامس ولف،ترجمه امین مدی،نشر گمان
«پاییز فلوبر» نوشته الکساندر پوستل، ترجمه ساناز ساعی دیباور، نشر نی
«مزاح بی پایان» نوشته دیوید فاستر والاس، ترجمه معین فرخی، نشر برج
«هنر فرانسوی جنگ» نوشته آلکسی ژنی، ترجمه مریم خراسانی، نشرنیماژ
جایزه‌ «ابوالحسن نجفی» هرساله به منظور احترام و پاسداشت خدماتی که این مترجم و زبان‌شناس به فرهنگ و ادب و عرصه‌ ترجمه‌ این مرز و بوم کرده، به بهترین ترجمه‌ رمان یا مجموعه ‌داستان‌کوتاهی که در یک سال گذشته منتشر شده، اهدا می‌شود.
کتاب "آن پری‌زادِ سبزپوش" از نشر نیماژ به‌عنوان کاندیدای نهایی هفدهمین جایزه‌ی ادبی جلال آل احمد در بخش مجموعه‌داستان انتخاب شد.

مجموعه‌داستان "زخم شیر" از صمدطاهری در سال‌های گذشته در همین بخش از همین جایزه به‌عنوان برگزیده شناخته شده بود.


| آن پری‌زادِ سبزپوش | صمد طاهری | مجموعه‌داستان |
آن پریزاد سبزپوش؛ بهترین مجموعه‌داستان سال


مراسم اختتامیه و معرفی برگزیدگان هفدهمین دوره جایزه جلال‌آل احمد عصر چهارشنبه سوم بهمن ماه برگزار شد و کتاب «آن پری‌زاد سبز پوش» اثر صمد طاهری به‌عنوان برگزیده‌ی بهترین مجموعه‌داستان معرفی شد.
چاپ صدم منتشر شد:

هنگامی که باران می‌بارد، درست است که تنها قدم‌زدن طعم دلپذیری دارد، اما باید کسی باشد که زیر باران لبخند بر لب‌هایت بیاورد، موهای آشفته‌ات را دوست بدارد، آغوشش امن باشد و پا به پایت خیس شود.
باران لذتی دارد که باید آن را دوتایی چشید و به راستی چه کسی دوست دارد زمانی که بهترین لباسش را پوشیده، بهترین عطرش را زده و در مجلل‌ترین رستوران شهر نشسته است، تنهایی غذا بخورد؟

| قهوه‌ی سرد آقای نویسنده | روزبه معین |
2025/06/30 20:03:24
Back to Top
HTML Embed Code: