This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پاییز تلنگر خـوبی🍂
برای برگ های سبز است🍃
او می آید تا به آنها بفهماند🍂
در پس هر سبزی و طراوتی🍃
زردی و خزانی هـم هسـت🍂
بهار دل تان بی خـزان 🍃
صبح به خیر
برای برگ های سبز است🍃
او می آید تا به آنها بفهماند🍂
در پس هر سبزی و طراوتی🍃
زردی و خزانی هـم هسـت🍂
بهار دل تان بی خـزان 🍃
صبح به خیر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خیلی وقت ها زندگی، یه آدم خوب رو دو بار بهتون نمیده، قدرشناس باشید...
از ما گفتن بود
از ما گفتن بود
❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📚انجمن نویسندگان برتر ایران🖊
قابل توجه دوستان محترم کانال و اعضای مهربان و دوست داشتنی انجمن🌹 تمام دوستان باید یک داستان ۴۰ جملهای از دیدگاه یک آینه قدیمی بنویسند و برای معاون اجرایی یا معاون تبلیغات ارسال کنند. 📚داستان ها هر روز و بر اساس قرعه کشی در همین کانال منتشر می شود. ⭕به…
آینهی اتاق من...
هر روز، به دیدن آینه قدی که در کنج اتاق مان بود، میرفتم.
آن روز هم، مثل همیشه به سراغش رفتم.
او همیشه به من میگفت:
_تو خیلی خوبی.
گمان میکردم میخواهد آرامم کند.
این عادت همیشگیاش بود.
همیشه به من میگفت:
_میدانی؟ من تو را با تمام ضعفها، نقصها و زیباییهایت دوست دارم و هیچوقت به تو دروغ نمیگویم!
من از این حرف ها کلی ذوق میکردم.
بله، درست میگفت.
او همیشه یار وفادار من بود.
به خاطر تمام سختیهایی که کشیده بودم، مرا رها نکرد. همیشه کنارم بود.
هر وقت کم میآوردم، میرفتم و خودم را به او نشان میدادم.
او مثل همیشه مرا نوازش میکرد و میگفت:
_تو خیلی قوی هستی!
او همیشه و همه جا بود.
هر وقت کسی مرا نمیدید، او میدید.
هر وقت از همه جا نا امید بودم، او به من امید میداد. او بهتنهایی، در اوج ناامیدی، به من جان دوباره میداد.
میگفت:
_جا نزن! شجاع باش.
همیشه عیبهایم را به من نشان میداد و همیشه تنهاییام را پر میکرد.
میگفت:
_به خاطر تمام سختیهایی که کشیدی و جا نزدی، به تو افتخار میکنم.
او به من آموخته بود که قوی باشم.
اما حالا که دیگر نیست، جای خالیاش خیلی حس میشود.
یک روز که به خانهی جدیدمان میرفتیم، از پلهها افتاد و پودر شد.
جای آن در کنج اتاق برای همیشه خالی ماند.
خانم راضیه امیر خانی✍
#دیدگاه_آینه_قدیمی
#چهل_جمله
هر روز، به دیدن آینه قدی که در کنج اتاق مان بود، میرفتم.
آن روز هم، مثل همیشه به سراغش رفتم.
او همیشه به من میگفت:
_تو خیلی خوبی.
گمان میکردم میخواهد آرامم کند.
این عادت همیشگیاش بود.
همیشه به من میگفت:
_میدانی؟ من تو را با تمام ضعفها، نقصها و زیباییهایت دوست دارم و هیچوقت به تو دروغ نمیگویم!
من از این حرف ها کلی ذوق میکردم.
بله، درست میگفت.
او همیشه یار وفادار من بود.
به خاطر تمام سختیهایی که کشیده بودم، مرا رها نکرد. همیشه کنارم بود.
هر وقت کم میآوردم، میرفتم و خودم را به او نشان میدادم.
او مثل همیشه مرا نوازش میکرد و میگفت:
_تو خیلی قوی هستی!
او همیشه و همه جا بود.
هر وقت کسی مرا نمیدید، او میدید.
هر وقت از همه جا نا امید بودم، او به من امید میداد. او بهتنهایی، در اوج ناامیدی، به من جان دوباره میداد.
میگفت:
_جا نزن! شجاع باش.
همیشه عیبهایم را به من نشان میداد و همیشه تنهاییام را پر میکرد.
میگفت:
_به خاطر تمام سختیهایی که کشیدی و جا نزدی، به تو افتخار میکنم.
او به من آموخته بود که قوی باشم.
اما حالا که دیگر نیست، جای خالیاش خیلی حس میشود.
یک روز که به خانهی جدیدمان میرفتیم، از پلهها افتاد و پودر شد.
جای آن در کنج اتاق برای همیشه خالی ماند.
خانم راضیه امیر خانی✍
#دیدگاه_آینه_قدیمی
#چهل_جمله
❤2🙏1
📚انجمن نویسندگان برتر ایران🖊
قابل توجه دوستان محترم کانال و اعضای مهربان و دوست داشتنی انجمن🌹 تمام دوستان باید یک داستان ۴۰ جملهای از دیدگاه یک آینه قدیمی بنویسند و برای معاون اجرایی یا معاون تبلیغات ارسال کنند. 📚داستان ها هر روز و بر اساس قرعه کشی در همین کانال منتشر می شود. ⭕به…
آینه حقیقت
هزاران سال پیش، آینهای به نام حقیقت بر دیوار بزرگ شهری آویزان بود. این آینه هر روز شاهد تلاش و جنب و جوش مردم بود. مردم نیز هر روز انعکاس خود را در آن تماشا میکردند.
آینه هر روز ماجراها و شگفتیهای جدیدی میدید و مردم از تماشای ظاهر خود در آن لذت میبردند.
روزی طوفانی سهمگین شهر را درنوردید و آینه حقیقت به زمین افتاد و شکست. مردم شهر تصمیم گرفتند هر یک تکهای از آینه شکسته را به خانه خود ببرند. آینهای که تا آن روز یک کل منسجم بود، اکنون به صدها تکه از حقیقت تبدیل شده بود.
تا زمانی که آینه در وسط شهر بود، حقیقت را بهگونهای یکپارچه میدید، اما وقتی تکههایش به خانهها راه یافت، دریافت که حقیقت در هر خانهای متفاوت است.
آینه دید که مردم چگونه به آن نگاه میکنند و گاه به ناچار نقابی بر چهره میزنند. هر خانه قصهای متفاوت برای خود داشت.
آینه از فراز شهر، بسیاری را شاد و بیدغدغه میدید، اما وقتی به درون خانهها راه یافت، دریافت که هر کس در دل و خانهاش چه درگیریها و دغدغههایی دارد که تا پیش از آن، از وجودشان بیخبر بود.
اکنون آینه منعکسکننده بخش دیگری از حقیقت بود. آینه دریافت که هر کجا باشد، چه در بالای شهر، چه در خانهها یا بر روی زمین، تنها بخشی از حقیقت را میتواند ببیند و بازتاب دهد. او فهمید که درک حقیقتش به همانجایی که قرار گرفته و همان چیزی که میبیند، محدود است.
آینه دریافت که مردم با تکههای کوچک حقیقت، خود و دیگران را قضاوت میکنند. در حالی که حقیقت و قضاوت، بیش از تکهای از آینه میطلبد.
این داستان نسلها بر سر زبانها بود که آینه حقیقت روزی شکست و هر کس تکهای از آن برداشت. آینه حقیقت در دستان همه بود، اما تنها گوشهای کوچک از حقیقت را نمایان میکرد.
خانم فائزه عطایی✍
#دیدگاه_آینه_قدیمی
#چهل_جمله
هزاران سال پیش، آینهای به نام حقیقت بر دیوار بزرگ شهری آویزان بود. این آینه هر روز شاهد تلاش و جنب و جوش مردم بود. مردم نیز هر روز انعکاس خود را در آن تماشا میکردند.
آینه هر روز ماجراها و شگفتیهای جدیدی میدید و مردم از تماشای ظاهر خود در آن لذت میبردند.
روزی طوفانی سهمگین شهر را درنوردید و آینه حقیقت به زمین افتاد و شکست. مردم شهر تصمیم گرفتند هر یک تکهای از آینه شکسته را به خانه خود ببرند. آینهای که تا آن روز یک کل منسجم بود، اکنون به صدها تکه از حقیقت تبدیل شده بود.
تا زمانی که آینه در وسط شهر بود، حقیقت را بهگونهای یکپارچه میدید، اما وقتی تکههایش به خانهها راه یافت، دریافت که حقیقت در هر خانهای متفاوت است.
آینه دید که مردم چگونه به آن نگاه میکنند و گاه به ناچار نقابی بر چهره میزنند. هر خانه قصهای متفاوت برای خود داشت.
آینه از فراز شهر، بسیاری را شاد و بیدغدغه میدید، اما وقتی به درون خانهها راه یافت، دریافت که هر کس در دل و خانهاش چه درگیریها و دغدغههایی دارد که تا پیش از آن، از وجودشان بیخبر بود.
اکنون آینه منعکسکننده بخش دیگری از حقیقت بود. آینه دریافت که هر کجا باشد، چه در بالای شهر، چه در خانهها یا بر روی زمین، تنها بخشی از حقیقت را میتواند ببیند و بازتاب دهد. او فهمید که درک حقیقتش به همانجایی که قرار گرفته و همان چیزی که میبیند، محدود است.
آینه دریافت که مردم با تکههای کوچک حقیقت، خود و دیگران را قضاوت میکنند. در حالی که حقیقت و قضاوت، بیش از تکهای از آینه میطلبد.
این داستان نسلها بر سر زبانها بود که آینه حقیقت روزی شکست و هر کس تکهای از آن برداشت. آینه حقیقت در دستان همه بود، اما تنها گوشهای کوچک از حقیقت را نمایان میکرد.
خانم فائزه عطایی✍
#دیدگاه_آینه_قدیمی
#چهل_جمله
❤2
📚 📕📖مقاله جدید گاردین درباره زبان فارسی
روزنامه گاردین بهتازگی و در شماره ۲۵ آگوست خود، مقالهای درباره زبان فارسی منتشر کرده است.
نویسنده میگوید:
از میان تمام زبانهایی که میشناسم، فارسی تنها زبانی است که روح مرا لمس میکند. آرام و در عین حال شورانگیز.
وقتی اولین بار واژه سادهای مانند «دلتنگ» را شنیدم، قلبم به لرزه افتاد.
نه بهخاطر معنای آن، بلکه به این خاطر که دیدم یک کلمه چگونه میتواند تمام پیچیدگیهای درونم را به نمایش درآورد.
فارسی همچون آینهای است که روح را انعکاس میدهد و در همان انعکاس، جهانی تازه از احساس و زیبایی پدید میآورد.
هر واژه در فارسی، دنیایی دارد. «نوش جان» فقط یک جمله ساده نیست. همزمان لذتِ خوردن و شادی روحی را به دیگری منتقل میکند و حسی از محبت و توجه را در خود نهفته است.
وقتی کسی میگوید: «صبحت بهخیر»، حس میکنم نه تنها زمان را بیان میکند، بلکه امید و آرامش را نیز هدیه میدهد.
در این زبان، هر جمله، حتی کوتاهترین عبارتهایش، میتوانند سکوت را تبدیل به شعر کنند، درد را تبدیل به موسیقی و لحظهها را به خاطرهای جاودان بدل سازند.
شُعرای فارسی، از حافظ تا مولانا، برای من، نه فقط شاعر، بلکه راهنمای روح هستند.
هر بیت و هر مصرع آنها، دریچهای است به جهانی دیگر. جایی که احساس و معنای زندگی به هم پیوند میخورند. وقتی شعری را میخوانم، حس میکنم با خود شاعر همقدم شدهام. در کوچهها و باغهای دوران گذشته قدم میزنم و درک تازهای از انسان بودن پیدا میکنم. گاهی واژگان فارسی آنقدر لطیف و دقیق هستند که گویی میتوانند سکوتها را معنی کنند، نگاهها را بخوانند و حسها را ملموس کنند.
وقتی با دوستان فارسیزبان صحبت میکنم، متوجه میشوم که حتی گفت و گوهای روزمره آنها پر از حساند.
فارسی به من یادآوری میکند که زبان میتواند چیزی بیش از ابزار ارتباط باشد. میتواند خود زندگی باشد، با تمام شور، لطافت و پیچیدگیهایش.
فارسی به من نشان میدهد که در پس هر واژه و هر جمله، یک تجربه انسانی نهفته است. تجربهای که روح را بیدار میکند و قلب را به تپش درمیآورد...
روزنامه گاردین بهتازگی و در شماره ۲۵ آگوست خود، مقالهای درباره زبان فارسی منتشر کرده است.
نویسنده میگوید:
از میان تمام زبانهایی که میشناسم، فارسی تنها زبانی است که روح مرا لمس میکند. آرام و در عین حال شورانگیز.
وقتی اولین بار واژه سادهای مانند «دلتنگ» را شنیدم، قلبم به لرزه افتاد.
نه بهخاطر معنای آن، بلکه به این خاطر که دیدم یک کلمه چگونه میتواند تمام پیچیدگیهای درونم را به نمایش درآورد.
فارسی همچون آینهای است که روح را انعکاس میدهد و در همان انعکاس، جهانی تازه از احساس و زیبایی پدید میآورد.
هر واژه در فارسی، دنیایی دارد. «نوش جان» فقط یک جمله ساده نیست. همزمان لذتِ خوردن و شادی روحی را به دیگری منتقل میکند و حسی از محبت و توجه را در خود نهفته است.
وقتی کسی میگوید: «صبحت بهخیر»، حس میکنم نه تنها زمان را بیان میکند، بلکه امید و آرامش را نیز هدیه میدهد.
در این زبان، هر جمله، حتی کوتاهترین عبارتهایش، میتوانند سکوت را تبدیل به شعر کنند، درد را تبدیل به موسیقی و لحظهها را به خاطرهای جاودان بدل سازند.
شُعرای فارسی، از حافظ تا مولانا، برای من، نه فقط شاعر، بلکه راهنمای روح هستند.
هر بیت و هر مصرع آنها، دریچهای است به جهانی دیگر. جایی که احساس و معنای زندگی به هم پیوند میخورند. وقتی شعری را میخوانم، حس میکنم با خود شاعر همقدم شدهام. در کوچهها و باغهای دوران گذشته قدم میزنم و درک تازهای از انسان بودن پیدا میکنم. گاهی واژگان فارسی آنقدر لطیف و دقیق هستند که گویی میتوانند سکوتها را معنی کنند، نگاهها را بخوانند و حسها را ملموس کنند.
وقتی با دوستان فارسیزبان صحبت میکنم، متوجه میشوم که حتی گفت و گوهای روزمره آنها پر از حساند.
فارسی به من یادآوری میکند که زبان میتواند چیزی بیش از ابزار ارتباط باشد. میتواند خود زندگی باشد، با تمام شور، لطافت و پیچیدگیهایش.
فارسی به من نشان میدهد که در پس هر واژه و هر جمله، یک تجربه انسانی نهفته است. تجربهای که روح را بیدار میکند و قلب را به تپش درمیآورد...
❤3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📣 اعلام رسمی رکورد جهانی ویرایش کتاب توسط #استاد_سید_رضا_حسینی
در یک دستاورد بیسابقه و افتخارآمیز، #استاد_سید_رضا_حسینی، #رئیس_انجمن_نویسندگان_برتر_ایران و #عضو_انجمن_نویسندگان_پیشکسوت_ایران، با ویرایش بیش از #۱۲۰ عنوان کتاب رسمی، بهعنوان #رکورددار_جهانی در حوزهٔ ویرایش کتاب شناخته شد.
این رکورد، نهتنها در ایران، بلکه در سطح آسیا و جهان، بیسابقه است. در حالی که چهرههای برجستهٔ ویرایش در ایران همچون احمد سمیعی گیلانی، اسماعیل سعادت و عبدالحسین آذرنگ از پیشکسوتان این عرصه بهشمار میروند، هیچکدام بهطور مستند چنین حجم کاری را ثبت نکردهاند.
در سطح جهانی نیز، ویراستارانی چون مکس پرکینز (ویراستار آثار اسکات فیتزجرالد و ارنست همینگوی) و گوردون لیش (ویراستار ریموند کارور) بیشتر بهخاطر تأثیرشان بر نویسندگان شناخته شدهاند، نه بهخاطر تعداد آثار ویرایششده.
در یک دستاورد بیسابقه و افتخارآمیز، #استاد_سید_رضا_حسینی، #رئیس_انجمن_نویسندگان_برتر_ایران و #عضو_انجمن_نویسندگان_پیشکسوت_ایران، با ویرایش بیش از #۱۲۰ عنوان کتاب رسمی، بهعنوان #رکورددار_جهانی در حوزهٔ ویرایش کتاب شناخته شد.
این رکورد، نهتنها در ایران، بلکه در سطح آسیا و جهان، بیسابقه است. در حالی که چهرههای برجستهٔ ویرایش در ایران همچون احمد سمیعی گیلانی، اسماعیل سعادت و عبدالحسین آذرنگ از پیشکسوتان این عرصه بهشمار میروند، هیچکدام بهطور مستند چنین حجم کاری را ثبت نکردهاند.
در سطح جهانی نیز، ویراستارانی چون مکس پرکینز (ویراستار آثار اسکات فیتزجرالد و ارنست همینگوی) و گوردون لیش (ویراستار ریموند کارور) بیشتر بهخاطر تأثیرشان بر نویسندگان شناخته شدهاند، نه بهخاطر تعداد آثار ویرایششده.
❤2👏2
📚انجمن نویسندگان برتر ایران🖊
📣 اعلام رسمی رکورد جهانی ویرایش کتاب توسط #استاد_سید_رضا_حسینی در یک دستاورد بیسابقه و افتخارآمیز، #استاد_سید_رضا_حسینی، #رئیس_انجمن_نویسندگان_برتر_ایران و #عضو_انجمن_نویسندگان_پیشکسوت_ایران، با ویرایش بیش از #۱۲۰ عنوان کتاب رسمی، بهعنوان #رکورددار_جهانی…
🎉 تبریک به استاد حسینی و جامعهٔ ادبی ایران
این موفقیت بزرگ، حاصل سالها تلاش بیوقفه، دقت علمی و تعهد عمیق به زبان فارسی و اصالت متن است.
به همین مناسبت:
🔺به استاد #سید_رضا_حسینی، بابت این رکورد تاریخی، تبریک و احترام ویژه تقدیم میشود
🔺به اعضای فرهیختهٔ #انجمن_نویسندگان_برتر_ایران، بابت همراهی با چنین چهرهٔ درخشانی، تبریک و تهنیت عرض میگردد
🔺و به جامعهٔ فرهنگی و علمی کشور
یادآوری میشود که این رکورد، نمادی از پشتکار، ژرفنگری و اعتبار حرفهای در عرصهٔ ویرایش و نشر است.
معاونان انجمن نویسندگان برتر ایران
این موفقیت بزرگ، حاصل سالها تلاش بیوقفه، دقت علمی و تعهد عمیق به زبان فارسی و اصالت متن است.
به همین مناسبت:
🔺به استاد #سید_رضا_حسینی، بابت این رکورد تاریخی، تبریک و احترام ویژه تقدیم میشود
🔺به اعضای فرهیختهٔ #انجمن_نویسندگان_برتر_ایران، بابت همراهی با چنین چهرهٔ درخشانی، تبریک و تهنیت عرض میگردد
🔺و به جامعهٔ فرهنگی و علمی کشور
یادآوری میشود که این رکورد، نمادی از پشتکار، ژرفنگری و اعتبار حرفهای در عرصهٔ ویرایش و نشر است.
معاونان انجمن نویسندگان برتر ایران
Forwarded from عکس نگار
نقطهویرگول ( ؛ ) نشانهای بیهویت در زبان و نگارش
در میان نشانههای نگارشی، نقطهویرگول (؛) یکی از مبهمترین و بحثبرانگیزترین علامتها است. نه پایاندهندهٔ جمله است، نه مکثی روشن، بلکه در میانهٔ راه ایستاده. با تردید و با تعلیق.
این نشانه، از آغاز پیدایش خود تا امروز، همواره محل مناقشه بوده. بهویژه در زبان فارسی که ساختار دستور زبانش با چنین نشانهای بیگانهتر است.
🔺خاستگاه تاریخی نقطهویرگول
نقطهویرگول، نخستینبار در سال ۱۴۹۴ میلادی توسط آلدو مانوتیوس، ناشر و چاپگر ایتالیایی، در ونیز بهکار رفت. هدف او از ابداع این نشانه، جدا کردن جملات مرتبط بدون قطع کامل بود. اما همین ویژگی، آن را به نشانهای تبدیل کرد که نه وضوح دارد و نه قاطعیت!
🔺نویسندگان و ویراستاران بزرگ در ادبیات جهان که با استفاده از نقطهویرگول مخالفت داشته اند:
مارک تواین: اگر نقطهویرگول دیدی، پاکش کن و به جاش نقطه بذار. نویسندهٔ واقعی بهش نیاز نداره.
-جورج اورول: در آثارش از جمله «۱۹۸۴»، جملهها کوتاه، روشن و بدون نقطهویرگولاند.
کورمک مککارتی: من از نقطهویرگول متنفرم. اگر کسی در نوشتهاش از آن استفاده کند، به او مشکوک میشوم.
ارنست همینگوی: در نوشته هایش، نقطهویرگول جایی ندارد. جملهها یا تمام میشوند یا با ویرگول ادامه مییابند.
🔺مخالفان در زبان فارسی:
جلال آلاحمد: در نوشته هایش، نقطهویرگول غایب است.
صادق هدایت: در «بوف کور»، با وجود پیچیدگی جملهها، از نقطهویرگول استفاده نکرده است.
احمد شاملو: در نثر و شعر آزادش، نشانههای رسمی نگارشی را به حداقل میرساند.
نادر ابراهیمی: جملههایش یا کوتاهند یا با ویرگولهای متوالی ادامه مییابند. نقطهویرگول در آثارش دیده نمیشود.
به طور کلی نقطهویرگول نماد تردید است. نشانهای که میخواهد هم جمله را قطع کند و هم ادامه دهد. در زبان فارسی که بر وضوح، قاطعیت و ضرباهنگ طبیعی جملهها تأکید دارد، چنین نشانهای نهتنها زائد است، بلکه میتواند ضرباهنگ و معنا را مختل کند.
از منظر فلسفی نیز، نقطهویرگول نمایندهٔ ساختارهایی است که میخواهند همزمان دو وضعیت متضاد را حفظ کنند و این، در منطق زبان، نوعی تناقض است.
🔺دیدگاه ویراستاران حرفهای چیست؟
در کتاب «نگارش و ویرایش» از احمد سمیعی گیلانی، نقطهویرگول معرفی شده، اما بهعنوان نشانهای کمکاربرد و قابل حذف در بسیاری از موارد. همچنین بسیاری از اعضای «انجمن صنفی ویراستاران ایران» معتقدند که در فارسی، نقطهویرگول کارکرد ضروری ندارد و بهتر است با نقطه یا ویرگول جایگزین شود.
🔺نتیجه ای که من می گیرم این است که نقطهویرگول، در زبان فارسی نهتنها بیهویت است، بلکه در بسیاری موارد، مزاحم وضوح و روانی جملهها می باشد. نویسندگان بزرگ، چه در ایران و چه در جهان، با حذف یا نادیدهگرفتن آن، بهنوعی اعتراض خود را به آن نشان دادهاند.
در سبک نگارشیای که بر دقت، قاطعیت و اصالت تأکید دارد( همچون سبک خودم با سال ها سابقه نوشتن و تدریس و داشتن رکورد جهانی ویرایش کتاب) نقطهویرگول هیچ جایی ندارد. زبان یا باید تمام کند، یا مکث کند. نمیتوان همزمان در هر دو وضعیت ایستاد.
به همین منظور در نوشته های اعضای #انجمن_نویسندگان_برتر_ایران استفاده از این علامت #ممنوع می باشد!
سید رضا حسینی
رییس انجمن نویسندگان برتر ایران
و عضو انجمن نویسندگان پیشکسوت ایران
در میان نشانههای نگارشی، نقطهویرگول (؛) یکی از مبهمترین و بحثبرانگیزترین علامتها است. نه پایاندهندهٔ جمله است، نه مکثی روشن، بلکه در میانهٔ راه ایستاده. با تردید و با تعلیق.
این نشانه، از آغاز پیدایش خود تا امروز، همواره محل مناقشه بوده. بهویژه در زبان فارسی که ساختار دستور زبانش با چنین نشانهای بیگانهتر است.
🔺خاستگاه تاریخی نقطهویرگول
نقطهویرگول، نخستینبار در سال ۱۴۹۴ میلادی توسط آلدو مانوتیوس، ناشر و چاپگر ایتالیایی، در ونیز بهکار رفت. هدف او از ابداع این نشانه، جدا کردن جملات مرتبط بدون قطع کامل بود. اما همین ویژگی، آن را به نشانهای تبدیل کرد که نه وضوح دارد و نه قاطعیت!
🔺نویسندگان و ویراستاران بزرگ در ادبیات جهان که با استفاده از نقطهویرگول مخالفت داشته اند:
مارک تواین: اگر نقطهویرگول دیدی، پاکش کن و به جاش نقطه بذار. نویسندهٔ واقعی بهش نیاز نداره.
-جورج اورول: در آثارش از جمله «۱۹۸۴»، جملهها کوتاه، روشن و بدون نقطهویرگولاند.
کورمک مککارتی: من از نقطهویرگول متنفرم. اگر کسی در نوشتهاش از آن استفاده کند، به او مشکوک میشوم.
ارنست همینگوی: در نوشته هایش، نقطهویرگول جایی ندارد. جملهها یا تمام میشوند یا با ویرگول ادامه مییابند.
🔺مخالفان در زبان فارسی:
جلال آلاحمد: در نوشته هایش، نقطهویرگول غایب است.
صادق هدایت: در «بوف کور»، با وجود پیچیدگی جملهها، از نقطهویرگول استفاده نکرده است.
احمد شاملو: در نثر و شعر آزادش، نشانههای رسمی نگارشی را به حداقل میرساند.
نادر ابراهیمی: جملههایش یا کوتاهند یا با ویرگولهای متوالی ادامه مییابند. نقطهویرگول در آثارش دیده نمیشود.
به طور کلی نقطهویرگول نماد تردید است. نشانهای که میخواهد هم جمله را قطع کند و هم ادامه دهد. در زبان فارسی که بر وضوح، قاطعیت و ضرباهنگ طبیعی جملهها تأکید دارد، چنین نشانهای نهتنها زائد است، بلکه میتواند ضرباهنگ و معنا را مختل کند.
از منظر فلسفی نیز، نقطهویرگول نمایندهٔ ساختارهایی است که میخواهند همزمان دو وضعیت متضاد را حفظ کنند و این، در منطق زبان، نوعی تناقض است.
🔺دیدگاه ویراستاران حرفهای چیست؟
در کتاب «نگارش و ویرایش» از احمد سمیعی گیلانی، نقطهویرگول معرفی شده، اما بهعنوان نشانهای کمکاربرد و قابل حذف در بسیاری از موارد. همچنین بسیاری از اعضای «انجمن صنفی ویراستاران ایران» معتقدند که در فارسی، نقطهویرگول کارکرد ضروری ندارد و بهتر است با نقطه یا ویرگول جایگزین شود.
🔺نتیجه ای که من می گیرم این است که نقطهویرگول، در زبان فارسی نهتنها بیهویت است، بلکه در بسیاری موارد، مزاحم وضوح و روانی جملهها می باشد. نویسندگان بزرگ، چه در ایران و چه در جهان، با حذف یا نادیدهگرفتن آن، بهنوعی اعتراض خود را به آن نشان دادهاند.
در سبک نگارشیای که بر دقت، قاطعیت و اصالت تأکید دارد( همچون سبک خودم با سال ها سابقه نوشتن و تدریس و داشتن رکورد جهانی ویرایش کتاب) نقطهویرگول هیچ جایی ندارد. زبان یا باید تمام کند، یا مکث کند. نمیتوان همزمان در هر دو وضعیت ایستاد.
به همین منظور در نوشته های اعضای #انجمن_نویسندگان_برتر_ایران استفاده از این علامت #ممنوع می باشد!
سید رضا حسینی
رییس انجمن نویسندگان برتر ایران
و عضو انجمن نویسندگان پیشکسوت ایران
🙏2❤1
Forwarded from حزب آزادی بابلسر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴خبر مهم ایلان ماسک برای مردم کره زمین
💢تا حدود ۲ سال دیگر، تلفن شما مستقیماً به ماهوارههای استارلینک متصل خواهد شد
💢شما قادر خواهید بود ویدئوها را در هر کجا تماشا کنید
💢بدون نیاز به اپراتورهای منطقهای. حتی در مناطق کور
💢تا حدود ۲ سال دیگر، تلفن شما مستقیماً به ماهوارههای استارلینک متصل خواهد شد
💢شما قادر خواهید بود ویدئوها را در هر کجا تماشا کنید
💢بدون نیاز به اپراتورهای منطقهای. حتی در مناطق کور
Forwarded from حزب آزادی بابلسر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 قانون خلیج فارس در ایالاتمتحده آمریکا ابلاغ شد
از امروز قانون "PersianGulfAct" ابلاغ شد و بر این اساس، هیچ نهاد فدرالی اجازه استفاده از نامی غیر از خلیج فارس را ندارد.
از امروز قانون "PersianGulfAct" ابلاغ شد و بر این اساس، هیچ نهاد فدرالی اجازه استفاده از نامی غیر از خلیج فارس را ندارد.
