⁨ ۴۰ سال از «اجاره‌نشین‌ها» گذشت…
همون جایی که یه نسل باهاش خندید، بغض کرد و خاطره ساخت.
امروز دیگه زمین‌های خالی ساخته شدند ساختمون‌ها عوض شدن، کوچه‌ها غریبه شدن…
اما چیزی که هنوز مثل روز اول سر جاشه،
اون حس شیرین و موندگار سینمای ایران تو دل ماست.

انعکاسِ نبودنش

من آینه‌ام. هر روز, قلبم، با نگاه او در قابم می‌تپد. دخترکی سفید و لاغر، با نگاهی زنده و خیال‌انگیز، رو‌به‌رویم  می‌نشست و از روزهایش می‌گفت و من، تنها شنونده‌ای، در چهارچوبی بی‌جان بودم. دل‌باخته‌ی تصویری که هرگز لمسش نکردم.

او همچون، نسیمی سبک و زودگذر بود.
ساعت‌ها منتظرش می ماندم، تا بیاید و پرده‌ای تازه، از زندگی‌اش را پیش چشمم بگشاید.
دوست داشتم، قصه‌ی روزهایش را بشنوم. قصه‌ای که هر بار، رنگی دیگر داشت.
شیرین، بلندپرواز و پر از خیال‌های دست‌نیافتنی بود.
دهان کوچک اما پرهیاهویش، همیشه پر از راز و رویا بود.
گاهی که اشک می‌ریخت، تمنای آغوشی در من زبانه می‌کشید، اما من جز شنونده‌ای خاموش، چیزی نبودم.
سنگین و بی‌حرکت، اسیر قاب خود بودم. با این حال، او برایم دوستی صبور بود و به همین سکوت، قانع میشد.
کنارم می‌نشست و با شوری کودکانه، از روزهایش می‌گفت. چنان با هیجان سخن می‌گفت که قند در دلم آب میشد.
هر بار که شروع می‌کرد، زمان برایم تند و‌ برق آسا می‌گذشت.
چقدر شیرین و ماجراجو بود.
هر روز بزرگ‌تر، خانم‌تر و جدی‌تر میشد
و من، دیوانه‌تر و دلباخته‌تر می‌شدم.

میان رنج‌ها و شادی‌ها، میان ترس‌ها و خشم‌ها، هرگز به این موضوع فکر نکرده بودم که روزی پرواز کند و مرا در قاب تنهایی‌ام رها سازد.
سخت‌ترین لحظه، آن روز بود. رو‌به‌رویم ایستاد و با لبخندی که اشک در آن می‌درخشید، گفت:
-آینه‌ی جادویی! من خیلی خوشحالم. قرار است عروس شوم.
قلبم یخ بست. نمی‌توانستم‌ چیزی بگویم.
ادامه داد:
-اما قول می‌دهم، هر وقت به خانه پدری آمدم، باز هم، باهم حرف بزنیم.

من فقط نگاه کردم، ولی درونم، آواری سنگین فرود آمد. سنگینی‌ که هیچ‌گاه از قابم بیرون نرفت.


دینا داستانی
#دیدگاه_آینه
#چهل_جمله

سلام عزیزان
اولین آدینه آبان‌ماه‌ تون به خیر و نیکی

لطفا همگی تا ساعت ۲۱، این داستان رو بخونید و نظر بدید

#دستور‌_رییس‌_انجمن

اگر قرار است از زندگی لذت ببریم،
الان وقتشه،
نه فردا،
نه ماه دیگه،
نه سال دیگه.
امروز باید زیباترین روز زندگیت باشه،
از همین امروز لذت ببرید،
زندگی همین لحظه است.

صبح به خیر

یعنی برای بقیه زحمت میشد که نظر بدن؟!!!

🌹کـارهایی را بکن که دوست داری
جوری بـاش که دوست داری
و راهی را بـرو که حالت را بهتر می کند

به این که دیگران دربـاره تو چه فکری می کنند، فكر نكن
ما این جا نیستیم که بـاب میل دنيا و دیگران باشیم
ما آمده ایم تا خودمـان،
تعبير رویـاهای خودمان و برای خودمان باشیم


صبح به خیر

در صفحه اینستاگرام منتسب به «آزاده کبریا»، «زینب بریمانی» و «ماندانا اکبرزاده»، سه زن خواننده مازندرانی پستی یکسان منتشر شده، که نشان می‌دهد، پلیس امنیت عمومی صفحه را مسدود کرده و کلیه مطالب منتشر شده از این صفحات حذف شده‌اند.

آیا می دانید دانش آموزان آمریکایی در کلاس جغرافی درباره ایران چه می آموزند؟
آیا شما به عنوان یک ایرانی این نکات را می دانید؟
خیلی جالب است

میلاد با سعادت حضرت زینب( س) و روز پرستار مبارک باد💛🍁🍃🌻

حمیرا خواننده ۸۱ ساله ایرانی:
اقلا یک هفته مونده به مرگم در ایران باشم و بیام ایران عزیزم رو ببینم...

امروزتان
پر از لبخند و رحمت خدا

آرزو می‌کنم، روزهای تان پر از نور و
خوشبختی باشد و این روز
را با لبخند و شادی به سر ببرید....

صبح به خیر

قابل توجه اعضای محترم انجمن✅


📚فضای ارسال داستان( به دستور رییس ارجمند مان ) تغییر کرد.

۱- اسامی قرعه کشی و اعلام می شود.
۲- سوژه توسط رییس اعلام می شود.
۳- نفر اول باید ۳ جمله بنویسد.
۴- فردای همان روز نفر دوم ۳ جمله اضافه می کند و به همین ترتیب تا نفر آخر

اسامی به ترتیب قرعه کشی 👇

اهورا طهماسبی
دانیال یوسفی
آیدا فیروز پور
آندیا ملکی
راضیه امیرخانی
زهرا تیمور نژاد
طاها فتحی
زهرا ترزبان
فاطمه صادقی
سارا پور بابا
فائزه عطایی
ریحانه زارع
زینب حشمتی
کاملیا یوسفی
بهمن غلیاف
مهسا گلی
دینا داستانی
فاطمه مسیبی
شهره مقدم
انسیه یونسی پور
ایلناز گلاب
عاطفه سلم آبادی
فاطمه غلامی
زهرا طالبی
منور نیک فرجام
زهرا سادات حسینی
فرشته عبدلی

این چالش خلاقیت شما را بیدار می‌کند و روح همکاری، دقت زبانی و ساختاردهی به متن را هم در شما تقویت می‌کند. برای این که این چالش، منظم، منصفانه و پربار پیش برود، قوانین زیر را در نظر بگیرید:

🔷️قوانین چالش نویسندگی زنجیره‌ای

۱- ساختار کلی
-  یک سوژه اعلام می‌شود.
- هر شرکت‌کننده باید دقیقاً سه جمله به متن اضافه کند. نه کمتر و نه بیشتر.
- ترتیب شرکت‌کنندگان به صورت قرعه کشی از پیش مشخص می‌شود و در کانال اعلام می گردد.

۲_ زمان‌بندی
- هر شرکت‌کننده در هنگام نوبتش، حداکثر ۲۴ ساعت فرصت دارد تا جملات خود را ارسال کند.
- اگر کسی در زمان مقرر ننویسد، نوبت به نفر بعدی می‌رسد و شخص خاطی حذف شده و البته در آینده از برخی امتیازات کنار گذاشته می شود.

۳_ سبک و زبان
- زبان باید فارسی معیار و بدون واژه‌های بیگانهٔ بی‌دلیل باشد (مگر در مواردی که درون‌متنی و آگاهانه استفاده شود).
- استفاده از واژه‌های عربی، انگلیسی یا اصطلاحات عامیانه فقط در صورتی مجاز است که در خدمت شخصیت‌پردازی یا فضای داستان باشد نه از روی عادت.

۴_ پیوستگی و انسجام
- هر شرکت‌کننده موظف است، جملات خود را در ادامهٔ منطقی و معنایی متن قبلی بنویسد.
- پرش زمانی، تغییر زاویهٔ دید یا سبک نوشتار فقط در صورتی مجاز است که به‌درستی در متن توجیه شده باشد.

۵_ ممنوعیت‌ها
- استفاده از محتوای توهین‌آمیز، سیاسی، تبلیغاتی یا تقلیدی ممنوع است.
- کپی‌برداری از آثار دیگران (حتی یک جمله) مجاز نیست.

۶_ پایان‌بندی
- آخرین نفر شرکت‌کننده، متن را با سه جملهٔ پایانی جمع‌بندی می‌کند.
- سپس کل متن به‌صورت یکپارچه منتشر می‌شود.

۷_ پاداش
- در پایان، بهترین جمله، بهترین چرخش داستانی و خلاقانه‌ترین شخصیت انتخاب و معرفی می گردد.