مشکل ارزشهای نوجوانانه این است که باتکیه بر آنها، فقط حافظ منافع خودتان هستید. شما در قلب خود هنوز یک کودک هستید، هرچند که این کودک، بسیار باهوشتر و باتجربهتر است. همهچیز هنوز حول محور افزایش لذت و کاهش درد میچرخد، با این تفاوت که نوجوان بهحدی عاقل است که برای رسیدن به هدفش چند حرکت بعدی را هم در نظر بگیرد. در آخر، ارزشهای نوجوانان به شکست خودشان منجر میشوند. شما نمیتوانید تمام عمر خود را اینطور بگذرانید، زیرا در این صورت، هرگز برای خودتان زندگی نمیکنید.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
امید به شرایط بهتر نداشته باشید. خودتان بهتر باشید. خودتان چیزی بهتر باشید. دلسوزتر، بردبارتر، متواضعتر و منظمتر باشید. اشخاص زیادی، «انسانتر باشید» را هم به این موارد اضافه میکنند - اما نه، من میگویم انسان بهتری باشید. و شاید، اگر خوششانس باشیم روزی بتوانیم فراتر از انسان باشیم.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
زندگی نهری بیپایان از درد است. رشد به این معنا نیست که راهی برای پرهیز از این نهر پیدا کنید؛ بلکه به این معناست که در آن شیرجه بزنید و راه خود را در اعماق آن بیابید. پس تعقیب خوشبختی یعنی پرهیز از رشد، بلوغ و فضیلت؛ یعنی با خود و ذهنمان بهعنوان وسیلهای برای رسیدن به یک هدف احساسی مسخره رفتار کنیم؛ یعنی بصیرتمان را در راه رسیدن به احساسی خوشایند قربانی کنیم؛ یعنی برای آسایش بیشتر، از شأن و منزلت خود بگذریم.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
قهرمانی فقط به شجاعت و شهامت و مانورهای زیرکانه نیست. این خصلتها، رایج هستند و در راههای غیرقهرمانانه هم به کار میروند. خیر، قهرمانی در توانایی ایجاد امید است، آنهم در شرایطی که هیچ امیدی نمانده است. قهرمانی، روشن کردن چراغی در دل تاریکی است. قهرمانی، احتمال وجود دنیایی بهتر را نوید میدهد، نه دنیای بهتری که ما میخواهیم وجود داشته باشد؛ بلکه دنیای بهتری که ما حتی نمیدانستیم میتواند وجود داشته باشد. قهرمان کسی است که وضعیت را در جایی که همهچیز به فنا رفته است، کنترل کند و آن را هرطورشده بهبود ببخشد.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
وقتی از بیرون و از منظری دیگر به موضوع نگاه کنیم، متوجه میشویم در دنیایی که قهرمانانی مانند پیلتسکی کارهای خارقالعاده انجام میدهند، ما با مگسکش مشغول کشتن حشرات هستیم و به اینکه چرا کولر به اندازهٔ کافی خنک نمیکند، اعتراض میکنیم.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
بههیچوجه نمیشود پیشرفتهای عظیمی را که درزمینهٔ سلامت، امنیت و ثروت مادی در چند سدهٔ اخیر ایجاد شده، نادیده گرفت. اما این آمار مربوط به گذشته هستند، نه آینده. و ما ناچار هستیم امید را در آنجا پیدا کنیم: در تصورات خود از آینده.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
پوچگرایان امروزی، قدرت را صرفاً برای قدرت، موفقیت را صرفاً برای موفقیت و لذت را صرفاً برای لذت میخواهند. برای این افراد، سؤال «چرا؟» بیمعنی است؛ زیرا اعمالشان بیهدف و بدون دلیل خاصی صورت میگیرد. کارهایشان را صرفاً به این علت انجام میدهند که «حس خوبی ایجاد میکند.» همانطور که در ادامه خواهیم دید، همین رفتارها باعث میشوند همهچیز اینقدر بد بهنظر برسد.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
اینکه او ترجیح میداد با مشکل منگ بودن خود کنار بیاید تا اینکه زندگی بیشوروهیجانی داشته باشد؛ اینکه پیدا کردن امید در شرایط تأسفبار، بهتر از ناامیدی است؛ اینکه ما بدون هیجانهای سرکشمان هیچچیز نیستیم.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
برای ایجاد امید در زندگی، ابتدا باید احساس کنیم روی زندگیمان کنترل داریم. باید احساس کنیم چیزی که در پی آن هستیم، خوب و درست است. اینکه دنبال «چیز بهتری» هستیم. بااینحال بسیاری از ما در کنترل خودمان ناتوان هستیم.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
تعصب خودخدمتی، اغلب باعث خودخواهی شما میشود. در حضور این تعصب، شما باور دارید هر چیزی که حس میکنید درست است، واقعاً درست است. بهراحتی دربارهٔ هر چیز و هر شخصی قضاوت میکنید، قضاوتهایی که اغلب اشتباه و از روی تعصب هستند.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون