بها دادن بیش از اندازه به احساسات، همانند سرکوب آنها، عامل بروز بحران امید است.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
درون همهٔ ما، درجاتی از خودشیفتگی وجود دارد. این اجتنابناپذیر است، زیرا همهٔ تجارب و دانستههایمان، برای خود ما اتفاق افتادهاند یا از جانب خود ما یاد گرفته شدهاند. ضمیر خودآگاهمان عنوان میکند که ما در بطن همهٔ وقایع هستیم. پس طبیعی است که خود را کانون تمام وقایع دنیا بدانیم؛ زیرا در کانون تمام تجاربِ خودمان هستیم.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
در علم روانشناسی، به این تغییرات، «تنظیم احساسات» میگویند. کلیت تنظیم احساسات، مطرحکنندهٔ این است که ما باید یاد بگیریم در جادهٔ زندگی خود گاردریل بکشیم و با نصب تابلوهای راهنماییورانندگی، مانع انحراف مغز احساسی از مسیر درست شویم. این کار بسیار دشوار است، اما شاید بتوان گفت ارزشمندترین کاری است که میتوانیم انجام دهیم.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
مغزهای احساسی ما، واقعیت را طوری تغییر میدهند که باور کنیم مشکلات و دردهای ما در تمام دنیا خاص هستند، علیرغم اینکه همهٔ شواهد موجود، برعکس این را گواهی میدهند.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
بدون مقداری خودشیفتگی، اگر خود را از باور این دروغ که ما خاص هستیم، منع کنیم، احتمالاً امید را از دست خواهیم داد. اما این خودشیفتگی ذاتی ما، یک وجه بد نیز دارد. فرقی نمیکند باور داشته باشید در دنیا بهترین یا بدترین هستید، بههرحال یک حقیقت وجود دارد: شما تافتهٔ جدابافتهٔ دنیا هستید.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهٔ ما وقتی با بدترین شرایط زندگیمان مواجه میشویم، در تأثیرپذیرترین حالت هستیم. بههمریختگی اوضاع زندگیمان حاکی از ناکارآمد بودن ارزشهایمان است و نشان میدهد در تاریکی و ناامیدی، برای یافتن ارزشهایی جدید تقلا میکنیم.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
اگر تعداد کافی از مردم با ارزشهای مشترک را جمع کنید، رفتارهایی از آنها سر میزند که هرگز بهطور انفرادی از آنها نخواهید دید. امید آنها به شکلی زنجیرهای تقویت میشود و حس تأیید اجتماعی ناشی از عضویت در یک گروه، مغز متفکرشان را ساکت میکند و به مغز احساسیشان اجازه میدهد هر کاری دلش میخواهد انجام بدهد.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
مسلکی سقوط میکند و راه را برای پیدایش مسلکی جدید میگشاید. افرادی که اعتقادشان را به وجود خدای معنوی از دست میدهند، در پی یافتن خدایی دنیوی خواهند بود. افرادی که خانوادههایشان را از دست میدهند، خود را وقف انسانیت، ملت یا عقیدهٔ خود میکنند. افرادی که ایمان خود به دولت یا کشورشان را از دست میدهند، برای به دست آوردن امید، دنبال ایدئولوژیهای افراطی میروند. برای مسلک جدیدتان، بهترین کار این است که پیام خود را به مردمی عرضه کنید که بدترین زندگیها را دارند: فقرا، افرادی که از جامعه طرد شدهاند، کسانی که مورد آزار قرار گرفته یا فراموششده هستند. منظورم افرادی است که تمام وقت خود را در فیسبوک سپری میکنند.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
نیچه اظهار داشت، اربابان جامعه خود را مستحق مزایایی که دارند، خواهند دانست. به این معنا که داستانهایی ارزشی خواهند ساخت تا جایگاه ممتاز خود را توجیه کنند. باوجود این داستانها، چرا نباید از مزایای ویژه بهره ببرند؟ حقشان است. آنها باهوشترین و قویترین و مستعدترین مردم بودهاند. پس استحقاق این جایگاه را دارند. نیچه این نظام اعتقادیای را که میگوید افرادی که در صدر قرار میگیرند، مستحق جایگاهشان هستند «اخلاق اربابی» نامید.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
مسلکی سقوط میکند و راه را برای پیدایش مسلکی جدید میگشاید. افرادی که اعتقادشان را به وجود خدای معنوی از دست میدهند، در پی یافتن خدایی دنیوی خواهند بود. افرادی که خانوادههایشان را از دست میدهند، خود را وقف انسانیت، ملت یا عقیدهٔ خود میکنند. افرادی که ایمان خود به دولت یا کشورشان را از دست میدهند، برای به دست آوردن امید، دنبال ایدئولوژیهای افراطی میروند. برای مسلک جدیدتان، بهترین کار این است که پیام خود را به مردمی عرضه کنید که بدترین زندگیها را دارند: فقرا، افرادی که از جامعه طرد شدهاند، کسانی که مورد آزار قرار گرفته یا فراموششده هستند. منظورم افرادی است که تمام وقت خود را در فیسبوک سپری میکنند.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون