Telegram Web Link
نازنین – داستایفسکی
اگر روراست باشیم، باید قبول کنیم بیشتر جنایاتی که جوامع کاپیتالیست غربی در صد سال گذشته مرتکب شده‌اند نیز به نام امید رخ داده است: به امید آزادی اقتصادی و ثروت بیشتر در جهان. درست مثل تیغ جراحی، امید می‌تواند یک جان را نجات دهد یا از بین ببرد. می‌تواند به ما روحیه بدهد یا زمین‌گیرمان کند. امید هم مثل عشق و اعتماد، می‌تواند در اشکال سالم یا مخرب ظاهر شود. تشخیص تفاوت این دو حالت، گاهی بسیار دشوار است.

همه‌چیز به فنا رفته – مارک منسون
نازنین – داستایفسکی
ایدئولوژی‌ها پیوسته به چالش کشیده می‌شوند، تغییر می‌یابند، اثبات و سپس نقض می‌شوند، بنابراین ثبات روانی منتج از آنها متزلزل است و امیدی که بر پایهٔ آن ساخته شود، چندان استوار نخواهد بود.

همه‌چیز به فنا رفته – مارک منسون
نازنین – داستایفسکی
برای ایجاد و حفظ امید، به سه عامل نیاز داریم: احساس «کنترل» داشتن، باور به «ارزش» یک چیز، و یک «جامعه». «کنترل» یعنی احساس کنیم که فرمان زندگی در اختیار ماست و می‌توانیم در سرنوشت خود دخیل باشیم. «ارزش» یعنی چیز بهتری را پیدا کنیم که اهمیت داشته باشد و بابت زحماتی که برای رسیدن به آن می‌کشیم، احساس بیهودگی نکنیم. «جامعه» یعنی ما عضو گروهی هستیم که ارزش‌هایش با ارزش‌های ما یکسان است و در راه رسیدن به آنها تلاش می‌کند. بدون جامعه، احساس انزوا می‌کنیم و ارزش‌هایمان معنای خود را از دست می‌دهند. بدون «ارزش»، تلاش و کوشش بی‌اهمیت به‌نظر می‌آید. و بدون «کنترل» اصلاً قدرتی برای انجام هیچ کاری وجود نخواهد داشت.

همه‌چیز به فنا رفته – مارک منسون
نازنین – داستایفسکی
اگر مغز احساسی معتقد باشد شریکتان بی‌شعور است و شما هیچ کار اشتباهی انجام نداده‌اید، واکنش فوری مغز متفکر شما این خواهد بود که یادآوری کند شما واقعاً اسطورهٔ صبر و فروتنی بوده‌اید و شریکتان مخفیانه در حال دسیسه‌چینی برای نابودی زندگی‌تان بوده است.

همه‌چیز به فنا رفته – مارک منسون
نازنین – داستایفسکی
بحران امید، غالباً زمانی آغاز می‌شود که حس کنیم روی خود و سرنوشتمان کنترل نداریم. خود را قربانی دنیای اطراف، یا بدتر از آن، قربانی ذهن خودمان می‌دانیم. با مغز احساسی خود می‌جنگیم تا او را مطیع خود کنیم. یا کاملاً برعکس عمل می‌کنیم و چشم‌وگوش‌بسته مطیع او می‌شویم. به‌خاطر فرضیهٔ کلاسیک، خودمان را مسخره می‌کنیم و از دید دنیا پنهان می‌شویم. دنیای مدرن نیز به روش‌های متعددی، درد ناشی از توهم خویشتن‌داری را تشدید می‌کند.

همه‌چیز به فنا رفته – مارک منسون
نازنین – داستایفسکی
خیلی مهم است که به مغز احساسی اجازه بدهی تمام احساسات پیچیدهٔ خود را بروز دهد. سرکوبشان نکن. بگذار به بیرون تراوش کنند و نفس بکشند، چون هرچه بیشتر آزاد باشند، ضعیف‌تر می‌شوند و کمتر می‌توانند فرمان ماشین آگاهی را به دست بگیرند. هروقت احساس کردی که موفق شدی مغز احساسی را درک کنی، آن موقع باید با او به زبان خودش صحبت کنی، با زبان احساسات: مغز احساسی، شاید بد نباشد به مزایای تغییر این عادت بد فکر کنی. شاید بد نباشد از این راه جدید برویم و گرفتار ترافیک مسیر همیشگی نشویم.

همه‌چیز به فنا رفته – مارک منسون
نازنین – داستایفسکی
ارزشمندترین و مهم‌ترین چیزها در زندگی، غیرقابل‌تبادل هستند. و تلاش برای مبادلهٔ آنها، به‌سرعت باعث نابودیشان می‌شود.

همه‌چیز به فنا رفته – مارک منسون
نازنین – داستایفسکی
تنها راه تغییر ارزش‌ها این است که تجاربی کسب کنیم در تضاد با آن ارزش‌ها باشند. و هرگونه تلاش برای رها شدن از آن ارزش‌ها از راه کسب تجارب جدید مخالف آنها، دردناک و ناراحت‌کننده خواهد بود. به همین خاطر است که تغییر و رشد، همواره با درد و ناراحتی همراه هستند. به همین خاطر است که تبدیل شدن به یک شخص جدید، بدون سوگواری برای از دست دادن شخص قبلی، امکان ندارد.

همه‌چیز به فنا رفته – مارک منسون
نازنین – داستایفسکی
1
فرمول انسانیت تنها یک اصل است. این فرمول، هیچ آرمان‌شهریرا برای آینده به تصویر نمی‌کشد. مرثیه‌ای برای گذشته‌ای دردناک نمی‌خواند. هیچ‌کس را بهتر یا بدتر یا محق‌تر از دیگری نمی‌داند. در این فرمول، تنها چیزی که اهمیت دارد این است که ارادهٔ آگاهانه مورداحترام و صیانت قرار گیرد. ختم کلام.

همه‌چیز به فنا رفته – مارک منسون
نازنین – داستایفسکی
در لحظاتی از زندگی که اوضاع چندان بر وفق مراد نیست، از تلاش‌های خود ناامید می‌شویم. اما مانند بسیاری از مردمی که با رنج و سختی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، شما هم آن‌قدر خودتان را اسیر دردهایتان کرده‌اید که از یاد برده‌اید درد چیز رایجی است و این رنج و سختی مختص شما نیست؛ بلکه جهانی است.

همه‌چیز به فنا رفته – مارک منسون
2025/07/12 03:10:30
Back to Top
HTML Embed Code: