اگر رابطهتان را با خودتان بهبود ببخشید، اثر جانبی مثبتی بر رابطهٔ شما با دیگران میگذارد و باعث میشود آنها هم بتوانند در رابطه با خودشان پیشرفت کنند، و این زنجیره ادامه خواهد داشت. دنیا اینگونه تغییر میکند. نه با تمسک به ایدئولوژیهای جهانشمول یا گرایش دستهجمعی به یک مسلک متفاوت یا امید بستن به رؤیایی از آیندهٔ روشن، بلکه با رسیدن هر فرد به بلوغ و کرامت انسانی، همین امروز، همینجا.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
کانت میدانست که اگر درگیر امور تصمیمگیری دربارهٔ آینده یا تحمیل آن شوید، ظرفیت مخرب امید را به جریان میاندازید. در این صورت، بهجای اینکه به انتخاب مردم احترام بگذارید، سعی میکنید آنها را به راه خود بکشانید و بهجای اینکه بدی را در وجود خود ریشهکن کنید، به عیبجویی از دیگران میپردازید.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
درد جزئی از وجود ماست. درد، خود ماست.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
مهم نیست که هوای آسمانمان چقدر آفتابی است، ذهن ما همواره مقداری ابر را متصور میشود تا کمی ناامید باشد.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
تمدن ما محتاج چیزی بسیار بزرگتر است. مردم ما نیازمند امید هستند.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
اگر قرار است بهخاطر موجودیتمان مجبور به عذاب کشیدن باشیم، چه بهتر که یاد بگیریم درست عذاب بکشیم.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
بار دیگر، پژوهشگران آزمایش را با نشان دادن ترکیبی از آگهیهای اخلاقی و غیراخلاقی شروع کردند و از شرکتکنندگان خواستند حواسشان به آگهیهای غیراخلاقی باشد. سپس، مرحلهبهمرحله تعداد آگهیهای غیراخلاقی را کم کردند. با این کار، اثر نقطهٔ آبی وارد ماجرا شد. افراد بهتدریج آگهیهای کاملاً اخلاقی را غیراخلاقی تعبیر کردند. در ذهن شرکتکنندگان، حصاری وجود داشت که آگهیهای اخلاقی و غیراخلاقی را از هم متمایز میکرد. اما با ورود اثر نقطهٔ آبی، ذهن آنها بهجای اینکه متوجه شود آگهیهای طرف اخلاقی حصار رو به افزایش هستند، حصار را جابهجا کرد تا این ادراک که تعداد مشخصی از آگهیها غیراخلاقی هستند، پابرجا بماند. اساساً شرکتکنندگان بدون اینکه متوجه شوند، غیراخلاقی بودن را از نو تعریف کردند.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
زیرا قهرمانی فقط به شجاعت و شهامت و مانورهای زیرکانه نیست. این خصلتها، رایج هستند و در راههای غیرقهرمانانه هم به کار میروند. خیر، قهرمانی در توانایی ایجاد امید است، آنهم در شرایطی که هیچ امیدی نمانده است. قهرمانی، روشن کردن چراغی در دل تاریکی است. قهرمانی، احتمال وجود دنیایی بهتر را نوید میدهد، نه دنیای بهتری که ما میخواهیم وجود داشته باشد؛ بلکه دنیای بهتری که ما حتی نمیدانستیم میتواند وجود داشته باشد. قهرمان کسی است که وضعیت را در جایی که همهچیز به فنا رفته است، کنترل کند و آن را هرطورشده بهبود ببخشد.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
من تلاش کردم بهگونهای زندگی کنم که هنگام مرگ بهجای اینکه بترسم، احساس خوشبختی کنم.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
حقیقت این است که برای رسیدن به خویشتنداری اراده به تنهایی کافی نیست. مشخص است که احساسات، در تصمیمات و رفتارهای ما تأثیر بسزایی دارند. اما بیشتر وقتها متوجه این موضوع نمیشویم.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون