هر چی باشه آدمها طوری طراحی شدن که پیش برن و به زندگیشون ادامه بدن.
بادام – ون پیونگ سون
بادام – ون پیونگ سون
حالا تنها چیزی که میتوانست به آن فکر کند این بود که چقدر او را دوست داشته و چقدر کم این موضوع را به او نشان داده است.
بادام – ون پیونگ سون
بادام – ون پیونگ سون
حالا تنها کاری که باقی مونده انجام بدم اینه که پیر بشم.
بادام – ون پیونگ سون
بادام – ون پیونگ سون
درسته که انتخاب اونا بوده که منو به دنیا بیارن، اما معنیش این نیست که من مسئول تحقق مأموریتی هستم که اونا برای خودشون در نظر گرفتن. مدام تهدیدم میکنن که پشیمون میشم، اما حتی اگرم پشیمون بشم، بازم خودم این انتخاب رو کردم.
بادام – ون پیونگ سون
بادام – ون پیونگ سون
عشق چیزی است که شخص را به انسان تبدیل میکند، همینطور به هیولا.
بادام – ون پیونگ سون
بادام – ون پیونگ سون
«مامانبزرگ چرا مردم به من میگن عجیبغریب؟» لبهایش از هم باز شد. «شاید برای اینه که تو خاصی. مردم نمیتونن تحمل کنن چیزی متفاوت باشه، هیولا کوچولوی دوستداشتنی من.»
بادام – ون پیونگ سون
بادام – ون پیونگ سون
هرگاه زندگی با او شوخیهای وحشیانه کرده بود، گان به این فکر میکرد که زندگی مثل این است که مادرت لحظهای دستت را به گرمی و در امنیت گرفته و ناگهان بیهیچ توضیحی آن را رها کرده است. مهم نبود او چقدر سخت تلاش کرده بود آن را محکم نگاه دارد، همیشه در پایان طرد و رها شده بود.
بادام – ون پیونگ سون
بادام – ون پیونگ سون
کتابها من را به جاهایی میبردند که به غیر از این نمیتوانستم بروم. اعترافات افرادی که تا به حال ملاقاتشان نکرده بودم و زندگیهایی که هرگز شاهدش نبودم را با من در میان میگذاشتند. احساسات و رخدادهایی که هرگز نمیتوانستم تجربه کنم را در همهٔ آن کتابها میتوانستم پیدا کنم. طبیعت آنها کاملاً با فیلمها و نمایشهای تلویزیونی متفاوت بود.
بادام – ون پیونگ سون
بادام – ون پیونگ سون
کمک کردن به دیگران خوبه، اگه آسیبی به بقیه نرسونه.
بادام – ون پیونگ سون
بادام – ون پیونگ سون
چشمان اشخاص وقتی در مورد چیزی که عاشقش هستند صحبت میکنند، برق میزند.
بادام – ون پیونگ سون
بادام – ون پیونگ سون