This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✔️معرفی مشاغل قدیمی و باستانی در سبزوار
✍قلم زنی قَلَمزنی (به انگلیسی: Toreutics) عبارت است از تزیین و کندن نقوش بر روی اشیای فلزی به ویژه مس، طلا، نقره، برنج یا به عبارت دیگر ایجاد خطوط و نقوش به وسیله قلم با ضربه چکش و بر روی اجسام فلزی. قلمزنی یکی از رشتههای هنرهای سنتی ایران است که در دستهبندی، در رده هنرهای صناعی و در گروه فلزکاری قرار دارد. قلمزنی روی مس. ساختن اشیاء با فلز مس، برنج، نقره و… به روش سرد را «دواتگری» گویند، این هنر با سابقه چندین هزار ساله خود؛ در دوران هخامنشیان رواج یافت و در دوره ساسانیان به اوج خود رسید.
🆔 @oralhistoryiran
✍قلم زنی قَلَمزنی (به انگلیسی: Toreutics) عبارت است از تزیین و کندن نقوش بر روی اشیای فلزی به ویژه مس، طلا، نقره، برنج یا به عبارت دیگر ایجاد خطوط و نقوش به وسیله قلم با ضربه چکش و بر روی اجسام فلزی. قلمزنی یکی از رشتههای هنرهای سنتی ایران است که در دستهبندی، در رده هنرهای صناعی و در گروه فلزکاری قرار دارد. قلمزنی روی مس. ساختن اشیاء با فلز مس، برنج، نقره و… به روش سرد را «دواتگری» گویند، این هنر با سابقه چندین هزار ساله خود؛ در دوران هخامنشیان رواج یافت و در دوره ساسانیان به اوج خود رسید.
🆔 @oralhistoryiran
👍12❤4
✔️مردم؛ انتخابات و تاریخ شفاهی
✍ آذری خاکستر
✅تاریخ شفاهی انتخابات یکی از معدود طرحهای تاریخ شفاهی است که میتواند به نقش اساسی مردم در مسائل سیاسی بپردازد. پرداختن به چنین موضوعی در یکی از بزرگترین رقابتهای سیاسی کشورموجب میشود آراء و نظرات افرادی که در این امرنقش اساسی دارند روشن شده و تجربه ای تلقی شود برای حال و آینده.
✅تفاوت اساسی این موضوع با دیگر طرح های تاریخ شفاهی در موقعیت و زمان انجام آن است. در طرح «تاریخ شفاهی انتخابات» مهمترین مسئله ای که جریان دارد پژوهشگران می توانند در شرایط امروز نسبت به ثبت تاریخ برای آیندگان اقدام کنند. یعنی هم مصاحبه کنندگان و مصاحبه شوندگان در زمان حال به ریشه یابی و بررسی شرایط موجود می پردازند. هرچند این موضوع دور از آسیب نیست و مسائل حاشیه ای می تواند اثرات نامطلوبی روی موضوعات ثبت شده داشته باشد، ولی قطعاً نگاه تاریخی و مستندسازی انتخابات در یک شهر میتواند پژوهشی جدید در مطالعات تاریخ شفاهی ایران محسوب شود.
✅مهمترین اهداف «تاریخ شفاهی انتخابات» عبارتند از:
⭕️جمع آوری سخنرانی نامزدهای انتخاباتی
در هر دوره از انتخابات صدها ساعت سخنرانی و جلسات پرسش و پاسخ در گوشه و کنار شهرها انجام میشود. جمع آوری و آرشیو این موارد میتواند کمک مهمی به طرح نموده و پژوهشگر را با زوایای مختلف انتخابات آشنا نماید.
⭕️ آرشیو عکس و پوسترهای انتخاباتی
عکس و پوسترهای تبلیغاتی، بخصوص شیوه های تبلیغات در داخل شهر میتواند موضوع مهمی باشد تا با جمع آوری آن به جزئیات تبلیغات بخصوص شعارها و زندگینامه نامزدهای انتخابات آشنا شد.
⭕️ مصاحبه با نامزدهای انتخابات و تحلیل آنها دربارۀ شرایط موجود.
یکی از قسمتهای اصلی طرح «تاریخ شفاهی انتخابات»، مصاحبه با نامزدها و ثبت نظرات آنها دربارۀ موضوع انتخابات است. اگر شرایط موجود ایجاب کند می توان به تحلیل های قابل توجهی نیز دست یافت.
⭕️ مصاحبه با مسئولان ستادهای انتخاباتی
مسئولان ستادهای انتخاباتی و مشاوران تبلیغاتی میتوانند دیدگاه کلی و اتفاقاتی که در ستادهای انتخاباتی به وقوع پیوسته است را بیان نموده و مصاحبه کنندگان آن را ثبت نمایند.
⭕️ مصاحبه با عموم مردم
از جمله مواردی که میتواند به دیدگاه گروههای مختلف بپردازد مصاحبه با بخشی از مردم دربارۀ انتخابات و جریان تبلیغات در یک شهر است. ثبت نظرات گوناگون این امکان را به پژوهشگر تاریخ شفاهی میدهد تا با افکار متفاوت آشنا شده و در تحلیل موضوع بهتر ارائه نظر نماید.
⭕️گردآوری و تحلیل نشریات در موضوع انتخابات....
🇮🇷 @oralhistoryiran
✍ آذری خاکستر
✅تاریخ شفاهی انتخابات یکی از معدود طرحهای تاریخ شفاهی است که میتواند به نقش اساسی مردم در مسائل سیاسی بپردازد. پرداختن به چنین موضوعی در یکی از بزرگترین رقابتهای سیاسی کشورموجب میشود آراء و نظرات افرادی که در این امرنقش اساسی دارند روشن شده و تجربه ای تلقی شود برای حال و آینده.
✅تفاوت اساسی این موضوع با دیگر طرح های تاریخ شفاهی در موقعیت و زمان انجام آن است. در طرح «تاریخ شفاهی انتخابات» مهمترین مسئله ای که جریان دارد پژوهشگران می توانند در شرایط امروز نسبت به ثبت تاریخ برای آیندگان اقدام کنند. یعنی هم مصاحبه کنندگان و مصاحبه شوندگان در زمان حال به ریشه یابی و بررسی شرایط موجود می پردازند. هرچند این موضوع دور از آسیب نیست و مسائل حاشیه ای می تواند اثرات نامطلوبی روی موضوعات ثبت شده داشته باشد، ولی قطعاً نگاه تاریخی و مستندسازی انتخابات در یک شهر میتواند پژوهشی جدید در مطالعات تاریخ شفاهی ایران محسوب شود.
✅مهمترین اهداف «تاریخ شفاهی انتخابات» عبارتند از:
⭕️جمع آوری سخنرانی نامزدهای انتخاباتی
در هر دوره از انتخابات صدها ساعت سخنرانی و جلسات پرسش و پاسخ در گوشه و کنار شهرها انجام میشود. جمع آوری و آرشیو این موارد میتواند کمک مهمی به طرح نموده و پژوهشگر را با زوایای مختلف انتخابات آشنا نماید.
⭕️ آرشیو عکس و پوسترهای انتخاباتی
عکس و پوسترهای تبلیغاتی، بخصوص شیوه های تبلیغات در داخل شهر میتواند موضوع مهمی باشد تا با جمع آوری آن به جزئیات تبلیغات بخصوص شعارها و زندگینامه نامزدهای انتخابات آشنا شد.
⭕️ مصاحبه با نامزدهای انتخابات و تحلیل آنها دربارۀ شرایط موجود.
یکی از قسمتهای اصلی طرح «تاریخ شفاهی انتخابات»، مصاحبه با نامزدها و ثبت نظرات آنها دربارۀ موضوع انتخابات است. اگر شرایط موجود ایجاب کند می توان به تحلیل های قابل توجهی نیز دست یافت.
⭕️ مصاحبه با مسئولان ستادهای انتخاباتی
مسئولان ستادهای انتخاباتی و مشاوران تبلیغاتی میتوانند دیدگاه کلی و اتفاقاتی که در ستادهای انتخاباتی به وقوع پیوسته است را بیان نموده و مصاحبه کنندگان آن را ثبت نمایند.
⭕️ مصاحبه با عموم مردم
از جمله مواردی که میتواند به دیدگاه گروههای مختلف بپردازد مصاحبه با بخشی از مردم دربارۀ انتخابات و جریان تبلیغات در یک شهر است. ثبت نظرات گوناگون این امکان را به پژوهشگر تاریخ شفاهی میدهد تا با افکار متفاوت آشنا شده و در تحلیل موضوع بهتر ارائه نظر نماید.
⭕️گردآوری و تحلیل نشریات در موضوع انتخابات....
🇮🇷 @oralhistoryiran
👍9👎4
Forwarded from اتچ بات
✔️ زاره مگری
✅زاره مگری حکایتی است در میان کوههای بلند و ستبر شمال خراسان ...که سال ها است سینه به سینه نقل شده ..حکایت دلدادگی و عشق و وفاداری ..
دختری ایلیاتی به نام زاره که عاشق به مردی جوان و خوبروی می شود و بر سفره عقد می نشیند ..آفتاب عشق ، زندگیشان را نور می دهد و آسمانشان آبی است ..ناگهان ابرهای تیره تقدیر می آیند ..
مرد جوان جذام می گیرد و همسر بی تاب ..گرد شمع وجودش می چرخد و خدایش را می خواند و از او کمک می خواهد .. زخم زبانها و ترس اهالی از این بیماری مهلک مرد را آواره می کند ..
دامنه تپه ای روبروی روستا و درخت " مرخی " ( سرو کوهی ) پناهگاهش می شود ...زن جوان در خانه پدر دلتنگ و بی تاب است و مرد در کنار درخت ..شب ها که چشمها در خواب است او دل می گشاید و گریه هایش نجوای شبانه می شود
✅روز نزد همسر می رود و آب و غذا می برد و دست بر سرش می کشد بی هراس از بیماری و چشمانش همه عشق است برای محبوب مرد طاقت نمی آورد این دیدارها و جدائی ها را و آواره بیابان می شود تا گاوها را به چرا برد و شب ها دل به درخت می سپارد و راز دل با او می گوید روزها می گذرد ..
زن در خانه و مرد در صحرا و عشقی که از قلبهاشان برون نمی رود و وفائی که انگشت به دهان همه اهالی گذارده از حیرت
⭕️ سر هلینم کودا هرم
از له ردا ته ده گه رم
تا نه وینم وه ناگه رم
زاره مگری له بن مرخه مه
⭕️سر بردارم کجا بروم؟
من به دنبال تو می گردم
تا نبینمت باز نمی گردم ...
زاره زیر درخت مرخ ما گریه و زاری نکن
@oralhistoryiran
✅زاره مگری حکایتی است در میان کوههای بلند و ستبر شمال خراسان ...که سال ها است سینه به سینه نقل شده ..حکایت دلدادگی و عشق و وفاداری ..
دختری ایلیاتی به نام زاره که عاشق به مردی جوان و خوبروی می شود و بر سفره عقد می نشیند ..آفتاب عشق ، زندگیشان را نور می دهد و آسمانشان آبی است ..ناگهان ابرهای تیره تقدیر می آیند ..
مرد جوان جذام می گیرد و همسر بی تاب ..گرد شمع وجودش می چرخد و خدایش را می خواند و از او کمک می خواهد .. زخم زبانها و ترس اهالی از این بیماری مهلک مرد را آواره می کند ..
دامنه تپه ای روبروی روستا و درخت " مرخی " ( سرو کوهی ) پناهگاهش می شود ...زن جوان در خانه پدر دلتنگ و بی تاب است و مرد در کنار درخت ..شب ها که چشمها در خواب است او دل می گشاید و گریه هایش نجوای شبانه می شود
✅روز نزد همسر می رود و آب و غذا می برد و دست بر سرش می کشد بی هراس از بیماری و چشمانش همه عشق است برای محبوب مرد طاقت نمی آورد این دیدارها و جدائی ها را و آواره بیابان می شود تا گاوها را به چرا برد و شب ها دل به درخت می سپارد و راز دل با او می گوید روزها می گذرد ..
زن در خانه و مرد در صحرا و عشقی که از قلبهاشان برون نمی رود و وفائی که انگشت به دهان همه اهالی گذارده از حیرت
⭕️ سر هلینم کودا هرم
از له ردا ته ده گه رم
تا نه وینم وه ناگه رم
زاره مگری له بن مرخه مه
⭕️سر بردارم کجا بروم؟
من به دنبال تو می گردم
تا نبینمت باز نمی گردم ...
زاره زیر درخت مرخ ما گریه و زاری نکن
@oralhistoryiran
Telegram
attach 📎
👍5❤3👏1
✔️کارگری کردن دکتر پزشکیان در ساخت خانه بهداشت کلیبر توسط ایشان و دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز
🗳 @oralhistoryiran
🗳 @oralhistoryiran
❤22👎19👍6
✏️مرهمی برای قلم های شکسته...
✍ آذری خاکستر
قلم گاهی بیمار است و از سرناچاری کلماتی تراوش می کند تا مرحمی باشد برای دردهای تسکین نیافته اش. قلم گاهی ناتوان است در برابر واژه ها و احساساتی که ناخواسته در اندیشه صاحب قلم جولان می دهند.
✏️قلم بیدار و پرورش دهنده اندیشه ناب است. و گاهی در ناملایمات زمانه چنان به خواب فرو رفته که بیدار شدنش سال ها طول می کشد.
قلم مقدس است برای آنان که "نان را به نرخ روز" نمی خورند و اعتبار قلم را به بهایی ناچیز نمی فروشند.
✏️قلم های بیدار انتقال دهنده فرهنگ، آگاهی بخش و میراث دار آزاداندیشی هستند. قلم های بیمار حال روز خوشی ندارند. گاهی سکوت می کنند برای اعتبار ...
و نهایت اینکه؛ قلم تعهد دارد برای آگاهی دادن و به قول دکتر شریعتی "توتم است. خدای همه عالمیان بدان سوگند می خورد، به خون سیاهی که از حلقومش می چکد سوگند می خورد..."
زمان برای قلم های شکسته چه زود می گذرد...
قلم هایتان پایدار...
۱۴ تیر روز قلم بر صاحب قلم های متعهد مبارک
✏️ @oralhistoryiran
✍ آذری خاکستر
قلم گاهی بیمار است و از سرناچاری کلماتی تراوش می کند تا مرحمی باشد برای دردهای تسکین نیافته اش. قلم گاهی ناتوان است در برابر واژه ها و احساساتی که ناخواسته در اندیشه صاحب قلم جولان می دهند.
✏️قلم بیدار و پرورش دهنده اندیشه ناب است. و گاهی در ناملایمات زمانه چنان به خواب فرو رفته که بیدار شدنش سال ها طول می کشد.
قلم مقدس است برای آنان که "نان را به نرخ روز" نمی خورند و اعتبار قلم را به بهایی ناچیز نمی فروشند.
✏️قلم های بیدار انتقال دهنده فرهنگ، آگاهی بخش و میراث دار آزاداندیشی هستند. قلم های بیمار حال روز خوشی ندارند. گاهی سکوت می کنند برای اعتبار ...
و نهایت اینکه؛ قلم تعهد دارد برای آگاهی دادن و به قول دکتر شریعتی "توتم است. خدای همه عالمیان بدان سوگند می خورد، به خون سیاهی که از حلقومش می چکد سوگند می خورد..."
زمان برای قلم های شکسته چه زود می گذرد...
قلم هایتان پایدار...
۱۴ تیر روز قلم بر صاحب قلم های متعهد مبارک
✏️ @oralhistoryiran
👍14👏2🙏1
تاریخ شفاهی "ایران"
🗳پزشکیان رئیس جمهور ایران 🇮🇷 @oralhistoryiran
میزان مشارکت: ۴۹/۸ درصد
اعلام رسمی نتایج نهایی چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری:
تعداد کل صندوقها: ۵۸۶۴۰
🔸کل آراء شمارش شده: ۳۰۵۳۰۱۵۷
🔹پزشکیان: ۱۶۳۸۴۴۰۳
🔸جلیلی: ۱۳۵۳۸۱۷۹
اعلام رسمی نتایج نهایی چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری:
تعداد کل صندوقها: ۵۸۶۴۰
🔸کل آراء شمارش شده: ۳۰۵۳۰۱۵۷
🔹پزشکیان: ۱۶۳۸۴۴۰۳
🔸جلیلی: ۱۳۵۳۸۱۷۹
👍16👎9❤3
✔️ ۳۱ اردیبهشت به نام روز «بومگردی» ثبت شد
وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی از نامگذاری روز 31 اردیبهشت ماه به نام روز بوم گردی در تقویم سالیلانه کشور خبر داد.
🆔 @oralhistoryiran
وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی از نامگذاری روز 31 اردیبهشت ماه به نام روز بوم گردی در تقویم سالیلانه کشور خبر داد.
🆔 @oralhistoryiran
👍5
Forwarded from دستیار
🔻روایتی از ورود صنعت یخ و سرگذشت انواع یخچال ها در مشهد
@oralhistoryiran
🔅در منابع مختلف ذکر شده که پرداختن به امور عام المنفعه اعم از ایجاد آب انبار و یخدان از گذشته های دور مورد توجه خیران بوده و حتی وقف آن و اختصاص موقوفاتی برای این امر در برخی شهرهای مختلف ایران رواج داشته است. پیش از این که یخ به شیوه مصنوعی تهیه شود، از یخدانها برای تهیه یخ استفاده میشد. یخدانها بناهایی مخروطیشکل و گلاندود بودند، با دیوارهای ضخیم و البته چالهای با وسعت لازم، برای جمع شدن برفآبهای زمستان و یخ بستن آن تا در هوای تابستان همچون یخچال طبیعی مورد استفاده قرار گیرند. البته یخهایی که اینگونه به دست میآمد، غیربهداشتی و خالی از خس و خاشاک نبود.
🔅در مشهد قدیم هم برای تهیه یخ از همین یخدان ها استفاده می شد و از این لحاظ جایگاه ویژه ای برای مردم داشتند. یخدان های «مزرعه الندشت» و «زرگران» از جمله قدیمی ترین این بناها در شهر مشهد بودند که سابقه تاریخی آن به دوره صفویه می رسید. از دیگر یخدان های مهم مشهد می توان به یخدان محرابخان، یخدان گودسلوک، یخدان باغ وزیر، یخدان محله سراب، یخدان سمزقند، یخدان باغ عنبر و ... اشاره کرد.
🔅با شروع فصل گرما، عدهای که کارشان یخفروشی بود به یخدان مراجعه میکردند و تکههای بلوری یخ را توی گاریهایشان میچیدند و در کوچه پسکوچههای شهر به فروش میرساندند. به سبب اهمیت یخ نزد مردم قدیم، برخی با زبان شعر یخچالیههایی در وصف آنها سرودهاند که این قطعه از آن جمله است:
یخ به یخچال چنین گفت سخن/ دور من از تو، تو باشی از من
من به هجران تو در سوز و گداز / تو به فقدان من استی به محن
من و تو عاشق زاری بودیم / سالها شیفته بر سرو علن
پنج ماه دگر آید خرداد گرم / گردد همه کوی و برزن
کتوشلوار و یخه دور افتد / بدر آیند به کار پیراهن
در هر دکه گروهی بینی / با صد افغان و غریو و شیون
با هزاران غو وجنجال و جدال / پنج قران بدهد و گیرد یک من...
🔅روزگاری که مشهد 23یخچال داشت
نویسندگان کتاب «مکتب شاهپور» از 23 یخچال با ظرفیت 26000بار یخ در مشهد به سال 1313ش. یادکرده اند.
اما تاریخچه نخستین یخچال مصنوعی شناختهشده به قرن هجده و نوزده میلادی می رسد. ورود صنایع نوین به ایران حکایتی جالب و شنیدنی دارد. روزنامه اطلاعات 10 تیر 1316 به تبلیغ یخچال الکترو لوکس کوچک نفتی پرداخته است. این نخستین یخچال ها از آلمان به ایران می آمد. بنابراین سابقه یخ ماشینی و قالبی در تهران به سال 1317 می رسد.
@oralhistoryiran
🔅در این میان، در مشهد نیز با گسترش برق تعدادی از کارخانههای وابسته به این انرژی هم در شهر راهاندازی شد که از آنجمله کارخانه یخ بود.
اولین خبر راجع به کارخانه یخ در مشهد را روزنامه «آفتاب شرق» در اسفند 1316 منتشر کرد. بهنوشته این روزنامه، قرار بود بهزودی دستگاه کارخانه یخ مصنوعی که شهردار مشهد خریداری کرده بود، نصب شود.
مکاتبات مربوط به نصب کارخانه یخ سازی در زمان استانداری پاک روان ادامه داشته است. در 26 اردیبهشت وی طی مکاتبه ای با مکرم رئیس حسابداری املاک اختصاصی، تاکید کرده است:« با این که دو هفته است وجه گاز آمونیاک فرستاده شده هنوز از آن خبری نیست. مهندس هم برای نصب کارخانه یخ سازی از تهران مراجعت نکرده. اقدام نموده و نتیجه را اطلاع دهید.»
🔅در سندی دیگرمربوط به سال 1318، آقای روشن شهردارمشهد در مکاتبه با شرکت سهامی برق به خرابی ماشین یخسازی اشاره کرده است
🌐متن کامل مقاله در روزنامه خراسان رضوی4/4/1397
http://khorasanrazavi.khorasannews.com/Newspaper/MobileBlock?NewspaperBlockID=197568
🆔 @oralhistoryiran
@oralhistoryiran
🔅در منابع مختلف ذکر شده که پرداختن به امور عام المنفعه اعم از ایجاد آب انبار و یخدان از گذشته های دور مورد توجه خیران بوده و حتی وقف آن و اختصاص موقوفاتی برای این امر در برخی شهرهای مختلف ایران رواج داشته است. پیش از این که یخ به شیوه مصنوعی تهیه شود، از یخدانها برای تهیه یخ استفاده میشد. یخدانها بناهایی مخروطیشکل و گلاندود بودند، با دیوارهای ضخیم و البته چالهای با وسعت لازم، برای جمع شدن برفآبهای زمستان و یخ بستن آن تا در هوای تابستان همچون یخچال طبیعی مورد استفاده قرار گیرند. البته یخهایی که اینگونه به دست میآمد، غیربهداشتی و خالی از خس و خاشاک نبود.
🔅در مشهد قدیم هم برای تهیه یخ از همین یخدان ها استفاده می شد و از این لحاظ جایگاه ویژه ای برای مردم داشتند. یخدان های «مزرعه الندشت» و «زرگران» از جمله قدیمی ترین این بناها در شهر مشهد بودند که سابقه تاریخی آن به دوره صفویه می رسید. از دیگر یخدان های مهم مشهد می توان به یخدان محرابخان، یخدان گودسلوک، یخدان باغ وزیر، یخدان محله سراب، یخدان سمزقند، یخدان باغ عنبر و ... اشاره کرد.
🔅با شروع فصل گرما، عدهای که کارشان یخفروشی بود به یخدان مراجعه میکردند و تکههای بلوری یخ را توی گاریهایشان میچیدند و در کوچه پسکوچههای شهر به فروش میرساندند. به سبب اهمیت یخ نزد مردم قدیم، برخی با زبان شعر یخچالیههایی در وصف آنها سرودهاند که این قطعه از آن جمله است:
یخ به یخچال چنین گفت سخن/ دور من از تو، تو باشی از من
من به هجران تو در سوز و گداز / تو به فقدان من استی به محن
من و تو عاشق زاری بودیم / سالها شیفته بر سرو علن
پنج ماه دگر آید خرداد گرم / گردد همه کوی و برزن
کتوشلوار و یخه دور افتد / بدر آیند به کار پیراهن
در هر دکه گروهی بینی / با صد افغان و غریو و شیون
با هزاران غو وجنجال و جدال / پنج قران بدهد و گیرد یک من...
🔅روزگاری که مشهد 23یخچال داشت
نویسندگان کتاب «مکتب شاهپور» از 23 یخچال با ظرفیت 26000بار یخ در مشهد به سال 1313ش. یادکرده اند.
اما تاریخچه نخستین یخچال مصنوعی شناختهشده به قرن هجده و نوزده میلادی می رسد. ورود صنایع نوین به ایران حکایتی جالب و شنیدنی دارد. روزنامه اطلاعات 10 تیر 1316 به تبلیغ یخچال الکترو لوکس کوچک نفتی پرداخته است. این نخستین یخچال ها از آلمان به ایران می آمد. بنابراین سابقه یخ ماشینی و قالبی در تهران به سال 1317 می رسد.
@oralhistoryiran
🔅در این میان، در مشهد نیز با گسترش برق تعدادی از کارخانههای وابسته به این انرژی هم در شهر راهاندازی شد که از آنجمله کارخانه یخ بود.
اولین خبر راجع به کارخانه یخ در مشهد را روزنامه «آفتاب شرق» در اسفند 1316 منتشر کرد. بهنوشته این روزنامه، قرار بود بهزودی دستگاه کارخانه یخ مصنوعی که شهردار مشهد خریداری کرده بود، نصب شود.
مکاتبات مربوط به نصب کارخانه یخ سازی در زمان استانداری پاک روان ادامه داشته است. در 26 اردیبهشت وی طی مکاتبه ای با مکرم رئیس حسابداری املاک اختصاصی، تاکید کرده است:« با این که دو هفته است وجه گاز آمونیاک فرستاده شده هنوز از آن خبری نیست. مهندس هم برای نصب کارخانه یخ سازی از تهران مراجعت نکرده. اقدام نموده و نتیجه را اطلاع دهید.»
🔅در سندی دیگرمربوط به سال 1318، آقای روشن شهردارمشهد در مکاتبه با شرکت سهامی برق به خرابی ماشین یخسازی اشاره کرده است
🌐متن کامل مقاله در روزنامه خراسان رضوی4/4/1397
http://khorasanrazavi.khorasannews.com/Newspaper/MobileBlock?NewspaperBlockID=197568
🆔 @oralhistoryiran
👍13👌3❤1
🏴پهلوانان هیئتدار
✍آذری خاکستر
◾️وجود گروهها و مهاجران مختلف در مشهد موجب شده است تا شاهد تنوع مراسم مذهبی ماه محرم باشیم. هیئت ها و دسته های عزاداری مختلفی از گذشته تا کنون در مشهد فعال بودهاند. در قدیم تمام محلههای شهر دارای هیئتهای سینه زنی بود. هیئت قاسمی بالا خیابان توسط پهلوان گلکار، هیئت ابوالفضلی عیدگاه به سرپرستی پهلوان مراد. هیئت حبل المتین سراب به سرکردگی فتاح خان از معروف ترین مجامع و گروههای عزاداری به شمار می آمدند. دسته ترک های آذربایجان به عنوان یکی از نمادهای عزاداری مشهد در 1306ق فعال بود و در سالهای قبل همراه با دسته ترک های قره باغ مراسم مذهبی برگزار می کردند. تمامی سرکردگان، بانیان، نوحهسرایان و روضه خوانان دسته زنجیرزن، آذربایجانی بودند و به همین دلیل شعرها و مرثیهها به زبان ترکی خوانده میشد. این دسته از نظر ابهت و بزرگی، بیهمتا توصیف می شدند که پیشاپیش دسته، عده زیادی از تجار و ثروتمندان آذربایجانی با عبا و قبای سیاه حرکت میکردند.
◾️هیئت عزاداران مکتب الرضا(ع) توسط گروهی دیگر از آذربایجانیها در سال 1342 در کوچه رضوی مشهد فعالیت خود را شروع کرد. همچنین هیئت کرمانیها از قدیم با شکوهترین مراسم مذهبی را برگزار میکرد و مراسم روز سوم شهادت امام حسین(ع) که کاروانی در خیابانها به راه می افتادند، از یک قرن پیش در میان هیئت های مشهد شاخص بوده است.
◾️تکیههای نامی مشهد
در گذشته تقریبا تمام سراهای تجارتی مشهد در بازار و خیابان یک دهه از سال را به روضهخوانی و عزاداری میپرداختند و برای حفظ مردم از آفتاب در تابستان، یا سرما و باران در زمستان، ضمن سیاهپوش کردن در و دیوارها و برکشیدن پردههای قلمکار با اشعار محتشم کاشانی در مرثیه عزای حسینی، خیمه بزرگی هم در وسط محوطه حیاط سرا میافراشتند و بر ستون وسط آن یا عمود خیمه پرچمها و بیرق های عزاداری نصب میکردند.مهمترین تکیههای مشهد در گذشته عبارتند از: تکیه قنادها در کوچه عباسقلی خان، تکیه پزندگان در فلکه آب خیابان تهران، تکیه بزازها یا میرزاجانی در چهارباغ، تکیه خیاط ها در کوچه باغ عنبر، تکیه برقی ها، مسگرها، زرگرها، تکیه فتاح خان، تکیه کرمانی ها، تکیه اصفهانی ها و تکیه تهرانی ها و ....
◾️کلنل چارلز ادوارد ییت سرکنسول انگلیس در مشهد در خاطراتش به شرح نحوه عزاداری ماه محرم در مشهد دوره قاجار پرداخته و نوشته است: «در ماه محرم دسته های زنجیرزنی در صفوف باریکی متشکل از دو یا سه ردیف که هرکدام بیست تا سی جوان زنجیر میزدند به راه افتادند. در پشت آنها جمعیت زیادی از مردم بهراه افتاده، نوحه میخواندند و سینه میزدند. آنان به نحوی هماهنگ دست خود را بلند کرده و محکم بر سینه میکوفتند.... همین که روزها میگذشت و به دهم محرم یعنی روز شهادت امام حسین(ع) نزدیک میشدیم سوگواری با شدت بیشتری ادامه می یافت. هر محله یا طایفهای هیئتهای عزاداری خاص خود را داشت. اما ترکهای آذربایجانی که در نزدیکی کنسولگری هم زندگی میکردند به گفته عموم از بهترین برگزارکنندگان این مراسم بودند... روز قتل ابتدا علمهایی سیاه که توسط مردانی سیاهپوش حمل میشد عبور داده شد. بهدنبال آنان نیز جوانان زنجیرزن به صف حرکت میکردند. سنجهای برنجی با آهنگ یکنواخت و منطقی نواخته میشد، نوحهخوان با صدایی غم انگیز هم نوایی می کرد و جوانان بهطور هماهنگ زنجیر را به پشت های برهنه خود به چپ و راست می نواختند. پشت سر این عده جمعی از سیدها و کسبه ترک حرکت میکردند و بلافاصله دسته های سینه زنها قرار داشت. همه با هم به نحو غم انگیز و سوزناکی شعرهایی به صدای بلند می خواندند.... و با شربت از عزاداران پذیرایی می شد...بعد از این عده گروهی از تجار و کسبه بازار آمدند. این ها لباس هایی سیاه به تن و اندوه ژرف بر چهره داشتند و خیلی به آرامی سینه می زدند. پشت سر این گروه اسبی حرکت داده می شد که به رسم معمول آن زمان بر تنش زره پوشانده بودند. تمام زره مملو از تیرهایی بود که در آن فرو شده بود. »ماهوان نویسنده تاریخ مشهد نیز به نحوه برگزاری مراسم روز عاشورا پرداخته است: دسته های مذهبی در زمان قاجار و دوره پهلوی با شور و هیجان انجام می شد. در مسیر حرکت دسته با شربت یا آب یخ از مردم پذیرایی می کردند. و در روز عاشورا با غذای سنتی مشهدی آش شله قلمکار اطعام می کردند. و تا روزی که بازار بزرگ خراب نشده بود رسم براین بود که هر هیئت عزاداری از هر محل که حرکت می کرد. شرق یا غرب فلکه حضرت را دور زده و وقتی به بازار زنجیر می رسید وارد بازار شده و راه خود را به طرف صحن قدیم یا صحن کهنه ادامه می داد. و در این مسیر شاهد عزاداری منظم دسته ها و هیئت های مختلف بودیم.در دوره رضا شاه فعالیت های مذهبی همچون برگزاری مراسم ماه محرم محدود و گاهی ممنوع می شوند.
🆔 @oralhistoryiran
✍آذری خاکستر
◾️وجود گروهها و مهاجران مختلف در مشهد موجب شده است تا شاهد تنوع مراسم مذهبی ماه محرم باشیم. هیئت ها و دسته های عزاداری مختلفی از گذشته تا کنون در مشهد فعال بودهاند. در قدیم تمام محلههای شهر دارای هیئتهای سینه زنی بود. هیئت قاسمی بالا خیابان توسط پهلوان گلکار، هیئت ابوالفضلی عیدگاه به سرپرستی پهلوان مراد. هیئت حبل المتین سراب به سرکردگی فتاح خان از معروف ترین مجامع و گروههای عزاداری به شمار می آمدند. دسته ترک های آذربایجان به عنوان یکی از نمادهای عزاداری مشهد در 1306ق فعال بود و در سالهای قبل همراه با دسته ترک های قره باغ مراسم مذهبی برگزار می کردند. تمامی سرکردگان، بانیان، نوحهسرایان و روضه خوانان دسته زنجیرزن، آذربایجانی بودند و به همین دلیل شعرها و مرثیهها به زبان ترکی خوانده میشد. این دسته از نظر ابهت و بزرگی، بیهمتا توصیف می شدند که پیشاپیش دسته، عده زیادی از تجار و ثروتمندان آذربایجانی با عبا و قبای سیاه حرکت میکردند.
◾️هیئت عزاداران مکتب الرضا(ع) توسط گروهی دیگر از آذربایجانیها در سال 1342 در کوچه رضوی مشهد فعالیت خود را شروع کرد. همچنین هیئت کرمانیها از قدیم با شکوهترین مراسم مذهبی را برگزار میکرد و مراسم روز سوم شهادت امام حسین(ع) که کاروانی در خیابانها به راه می افتادند، از یک قرن پیش در میان هیئت های مشهد شاخص بوده است.
◾️تکیههای نامی مشهد
در گذشته تقریبا تمام سراهای تجارتی مشهد در بازار و خیابان یک دهه از سال را به روضهخوانی و عزاداری میپرداختند و برای حفظ مردم از آفتاب در تابستان، یا سرما و باران در زمستان، ضمن سیاهپوش کردن در و دیوارها و برکشیدن پردههای قلمکار با اشعار محتشم کاشانی در مرثیه عزای حسینی، خیمه بزرگی هم در وسط محوطه حیاط سرا میافراشتند و بر ستون وسط آن یا عمود خیمه پرچمها و بیرق های عزاداری نصب میکردند.مهمترین تکیههای مشهد در گذشته عبارتند از: تکیه قنادها در کوچه عباسقلی خان، تکیه پزندگان در فلکه آب خیابان تهران، تکیه بزازها یا میرزاجانی در چهارباغ، تکیه خیاط ها در کوچه باغ عنبر، تکیه برقی ها، مسگرها، زرگرها، تکیه فتاح خان، تکیه کرمانی ها، تکیه اصفهانی ها و تکیه تهرانی ها و ....
◾️کلنل چارلز ادوارد ییت سرکنسول انگلیس در مشهد در خاطراتش به شرح نحوه عزاداری ماه محرم در مشهد دوره قاجار پرداخته و نوشته است: «در ماه محرم دسته های زنجیرزنی در صفوف باریکی متشکل از دو یا سه ردیف که هرکدام بیست تا سی جوان زنجیر میزدند به راه افتادند. در پشت آنها جمعیت زیادی از مردم بهراه افتاده، نوحه میخواندند و سینه میزدند. آنان به نحوی هماهنگ دست خود را بلند کرده و محکم بر سینه میکوفتند.... همین که روزها میگذشت و به دهم محرم یعنی روز شهادت امام حسین(ع) نزدیک میشدیم سوگواری با شدت بیشتری ادامه می یافت. هر محله یا طایفهای هیئتهای عزاداری خاص خود را داشت. اما ترکهای آذربایجانی که در نزدیکی کنسولگری هم زندگی میکردند به گفته عموم از بهترین برگزارکنندگان این مراسم بودند... روز قتل ابتدا علمهایی سیاه که توسط مردانی سیاهپوش حمل میشد عبور داده شد. بهدنبال آنان نیز جوانان زنجیرزن به صف حرکت میکردند. سنجهای برنجی با آهنگ یکنواخت و منطقی نواخته میشد، نوحهخوان با صدایی غم انگیز هم نوایی می کرد و جوانان بهطور هماهنگ زنجیر را به پشت های برهنه خود به چپ و راست می نواختند. پشت سر این عده جمعی از سیدها و کسبه ترک حرکت میکردند و بلافاصله دسته های سینه زنها قرار داشت. همه با هم به نحو غم انگیز و سوزناکی شعرهایی به صدای بلند می خواندند.... و با شربت از عزاداران پذیرایی می شد...بعد از این عده گروهی از تجار و کسبه بازار آمدند. این ها لباس هایی سیاه به تن و اندوه ژرف بر چهره داشتند و خیلی به آرامی سینه می زدند. پشت سر این گروه اسبی حرکت داده می شد که به رسم معمول آن زمان بر تنش زره پوشانده بودند. تمام زره مملو از تیرهایی بود که در آن فرو شده بود. »ماهوان نویسنده تاریخ مشهد نیز به نحوه برگزاری مراسم روز عاشورا پرداخته است: دسته های مذهبی در زمان قاجار و دوره پهلوی با شور و هیجان انجام می شد. در مسیر حرکت دسته با شربت یا آب یخ از مردم پذیرایی می کردند. و در روز عاشورا با غذای سنتی مشهدی آش شله قلمکار اطعام می کردند. و تا روزی که بازار بزرگ خراب نشده بود رسم براین بود که هر هیئت عزاداری از هر محل که حرکت می کرد. شرق یا غرب فلکه حضرت را دور زده و وقتی به بازار زنجیر می رسید وارد بازار شده و راه خود را به طرف صحن قدیم یا صحن کهنه ادامه می داد. و در این مسیر شاهد عزاداری منظم دسته ها و هیئت های مختلف بودیم.در دوره رضا شاه فعالیت های مذهبی همچون برگزاری مراسم ماه محرم محدود و گاهی ممنوع می شوند.
🆔 @oralhistoryiran
👍8👌1
✔️مقبره آصف برخیا مربوط به پهلوی اول است و در شهرستان بجستان، روستای مزار واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۴۶۴۳ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
آصف بن برخیا یکى از پیامبران بنى اسرائیل و معاصر حضرت داوود و حضرت سلیمان است. نام آن حضرت در زبان عبرى «آساف» و نام پدرش «بِرِکْیاه» بود.
✔️ @oralhistoryiran
آصف بن برخیا یکى از پیامبران بنى اسرائیل و معاصر حضرت داوود و حضرت سلیمان است. نام آن حضرت در زبان عبرى «آساف» و نام پدرش «بِرِکْیاه» بود.
✔️ @oralhistoryiran
👍7🙏2
🏴آئین تشییع نمادین روز عاشورا در منزل مرحوم شفایی در شهرستان بجستان
✍مراسم عزاداری ماه محرم در میان خاندان های قدیمی از گذشته تا به حال برگزار می شود. خاندان میرزا حسن شفایی در بجستان این سنت را از سال ۱۳۱۷ش. تا کنون با حضور مردم برگزار می کنند.
✔️ @oralhistoryiran
✍مراسم عزاداری ماه محرم در میان خاندان های قدیمی از گذشته تا به حال برگزار می شود. خاندان میرزا حسن شفایی در بجستان این سنت را از سال ۱۳۱۷ش. تا کنون با حضور مردم برگزار می کنند.
✔️ @oralhistoryiran
👍4❤1👎1
1663566394-10230-1401-4 (1).pdf
1.2 MB
✔️تأثیر فرهنگ عامیانه و روایات شفاهی مرتبط با آثار و ابنیه بافت تاریخی یزد بر شکل گیری هویت فرهنگی- اجتماعی
نویسنده: فرزانه پورچیت ساز
منبع: پژوهش های معاصر در علوم و تحقیقات سال چهارم فروردین 1401 شماره 33
🆔 @oralhistoryiran
نویسنده: فرزانه پورچیت ساز
منبع: پژوهش های معاصر در علوم و تحقیقات سال چهارم فروردین 1401 شماره 33
🆔 @oralhistoryiran
میراث_حبیب_لاجوردی_و_راه_پیش_رو_کتاب_امروز.pdf
1.6 MB
✔️"میراث حبیب لاجوردی و راه پیشِ رو"
✍ امیر آزاد
در این مقاله ابتدا به طور دقیق به کار لاجوردی و همکارانش در پروژه تاریخ شفاهی هاروارد پرداخته شده و سپس ده پیشنهاد برای تکمیل این مجموعه ارائه شده است.
منتشر شده در فصلنامه کتاب امروز، شماره چهارم، زمستان ۱۴۰۰
🆔 @oralhistoryiran
✍ امیر آزاد
در این مقاله ابتدا به طور دقیق به کار لاجوردی و همکارانش در پروژه تاریخ شفاهی هاروارد پرداخته شده و سپس ده پیشنهاد برای تکمیل این مجموعه ارائه شده است.
منتشر شده در فصلنامه کتاب امروز، شماره چهارم، زمستان ۱۴۰۰
🆔 @oralhistoryiran
❤2
✔️درباره حبیب لاجوردی؛ صدابردار تاریخ معاصر
✍️سرگه بارسقیان
صدابردار تاریخ در سکوت رفت. قهرمان مبارزه با فراموشی، مقهور فراموشی شد. ۶ سال پس از تحمل آلزایمر، در ۸۳ سالگی در واشنگتن. حبیب لاجوردی (۴ فروردین ۱۳۱۷ - ۳ مرداد ۱۴۰۰)، بنیانگذار و مدیر برنامه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد که نگذاشت صداهای تاریخ معاصر به خاموشی و نامهای تاریخساز به فراموشی روند، شکارچی شاهزادگان و شاهزدگان، غربتنشینان و عزلتگزینان، در کنج غربت شکار مرگ شد؛ با گنجینهای از صداها که اگر همت او پس از سال ۱۳۶۰ نبود، هرگز نه ضبط و نه متنشان ثبت میشد.
آیتالله مهدوی کنی در خاطراتش گفته که محل کنونی دانشگاه امام صادق (ع) را برخی دوستان پیدا کردند که قبلا مرکز مطالعات مدیریت بود. البته دولتی نبود و هیات امنا داشت. آن هم قبل از انقلاب، که برادر شاه ریاست عالیه هیات امنا را داشت و امثال دکتر اقبال و لاجوردی از اعضای هیات امنای آن بودند. اینجا برای تربیت مدیران سطح بالا تاسیس شده بود.
🔹لاجوردی پس از انقلاب به دانشگاه آکسفورد رفت و سال ۱۳۶۰ دکترای اقتصاد خود را گرفت و کتاب «اتحادیههای کارگری و خودکامگی در ایران» را نوشت؛ به باور لاجوردی در دورههای برخورداری از آزادیهای سیاسی، اتحادیههای کارگری نخستین نهادهایی بودند که در صحنه سیاسی ایران پدیدار میشدند و هر وقت که اختناق سیاسی دوباره مسلط میشد، اول اتحادیههای کارگری سرکوب میشدند و بعد نوبت سرکوب مطبوعات و احزاب و… میرسید. دریافت لاجوردی از آنچه پیش آمد این بود که تضاد روزافزون میان گفتار و کردار دستگاه رهبری ایران، کارگران را چنان بیتاب و بیزار کرده بود که به محض نیرو گرفتن جنبش انقلابی بدان پیوستند.
🔹در بهار ۱۳۶۰ ادوارد کینن، استاد تاریخ دانشگاه هاروارد ایجاد طرح تاریخ شفاهی ایران را با لاجوردی در میان گذاشت. کینن شباهتهایی میان انقلاب روسیه و ایران میدید و معتقد بود که مهاجرت صدها نفر از مقامات حکومت پیشین ایران به غرب، فرصت استثنایی برای جمعآوری و حفاظت از این اطلاعات تاریخی فراهم آورده است. در این پروژه نهایتا با ۱۳۴ نفر گفتوگو شد و سهم لاجوردی شد مصاحبه با علی امینی، جعفر شریفامامی، مظفر بقایی، علینقی عالیخانی، عبدالمجید مجیدی، ابوالحسن ابتهاج، پرویز خسروانی، غلامحسین مصدق، محمدناصر قشقایی، محمدعلی مجتهدی، محمود فروغی و…
🔹البته بودند افرادی در صدر لیست مصاحبهها که هرگز تن به انجام گفتوگو ندادند؛ فرح پهلوی در مقابل اصرار لاجوردی برای انجام گفتوگو پاسخ داد: «من نمیخواهم پیش از این گرد و خاک بلند شود.» ثریا اسفندیاری، همسر سابق شاه و بزرگ شده اروپا با لهجه غلیظ اصفهانی جواب رد داد به درخواست لاجوردی و گفت «من نمیخواهم وارد مسائل سیاسی شوم.» فهرست تاریخ شفاهی البته غایبان بزرگ دیگری هم داشت؛ از برادران شاه که حاضر نشدند مصاحبه کنند تا جمشید آموزگار، نخستوزیر پیشین. یکی از اعضای خاندان پهلوی گفت از آنجایی که نمیتواند حقیقت را تمام و کمال بگوید ترجیح میدهد که هیچ نگوید. عضو دیگر این خانواده گفته بود: «ما به اندازه کافی دشمن داریم. با این مصاحبه نمیخواهیم به تعداد آنان اضافه کنیم.»
🔹لاجوردی نه مدعی انداختن طرحی نو در تاریخ شفاهی بود و نه کارش خالی از نقد و نقص؛ اما ۸۹۶ ساعت خاطراتی که در پروژه تاریخ شفاهی ایران ضبط شده، از جهت اهمیت راویان، امانتداری در نقل روایات، پیادهسازی متنی و دیجیتال و صوتی، آن را در زمره منابع ارزشمند تاریخ معاصر قرار داده است.
🆔 @oralhistoryiran
✍️سرگه بارسقیان
صدابردار تاریخ در سکوت رفت. قهرمان مبارزه با فراموشی، مقهور فراموشی شد. ۶ سال پس از تحمل آلزایمر، در ۸۳ سالگی در واشنگتن. حبیب لاجوردی (۴ فروردین ۱۳۱۷ - ۳ مرداد ۱۴۰۰)، بنیانگذار و مدیر برنامه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد که نگذاشت صداهای تاریخ معاصر به خاموشی و نامهای تاریخساز به فراموشی روند، شکارچی شاهزادگان و شاهزدگان، غربتنشینان و عزلتگزینان، در کنج غربت شکار مرگ شد؛ با گنجینهای از صداها که اگر همت او پس از سال ۱۳۶۰ نبود، هرگز نه ضبط و نه متنشان ثبت میشد.
آیتالله مهدوی کنی در خاطراتش گفته که محل کنونی دانشگاه امام صادق (ع) را برخی دوستان پیدا کردند که قبلا مرکز مطالعات مدیریت بود. البته دولتی نبود و هیات امنا داشت. آن هم قبل از انقلاب، که برادر شاه ریاست عالیه هیات امنا را داشت و امثال دکتر اقبال و لاجوردی از اعضای هیات امنای آن بودند. اینجا برای تربیت مدیران سطح بالا تاسیس شده بود.
🔹لاجوردی پس از انقلاب به دانشگاه آکسفورد رفت و سال ۱۳۶۰ دکترای اقتصاد خود را گرفت و کتاب «اتحادیههای کارگری و خودکامگی در ایران» را نوشت؛ به باور لاجوردی در دورههای برخورداری از آزادیهای سیاسی، اتحادیههای کارگری نخستین نهادهایی بودند که در صحنه سیاسی ایران پدیدار میشدند و هر وقت که اختناق سیاسی دوباره مسلط میشد، اول اتحادیههای کارگری سرکوب میشدند و بعد نوبت سرکوب مطبوعات و احزاب و… میرسید. دریافت لاجوردی از آنچه پیش آمد این بود که تضاد روزافزون میان گفتار و کردار دستگاه رهبری ایران، کارگران را چنان بیتاب و بیزار کرده بود که به محض نیرو گرفتن جنبش انقلابی بدان پیوستند.
🔹در بهار ۱۳۶۰ ادوارد کینن، استاد تاریخ دانشگاه هاروارد ایجاد طرح تاریخ شفاهی ایران را با لاجوردی در میان گذاشت. کینن شباهتهایی میان انقلاب روسیه و ایران میدید و معتقد بود که مهاجرت صدها نفر از مقامات حکومت پیشین ایران به غرب، فرصت استثنایی برای جمعآوری و حفاظت از این اطلاعات تاریخی فراهم آورده است. در این پروژه نهایتا با ۱۳۴ نفر گفتوگو شد و سهم لاجوردی شد مصاحبه با علی امینی، جعفر شریفامامی، مظفر بقایی، علینقی عالیخانی، عبدالمجید مجیدی، ابوالحسن ابتهاج، پرویز خسروانی، غلامحسین مصدق، محمدناصر قشقایی، محمدعلی مجتهدی، محمود فروغی و…
🔹البته بودند افرادی در صدر لیست مصاحبهها که هرگز تن به انجام گفتوگو ندادند؛ فرح پهلوی در مقابل اصرار لاجوردی برای انجام گفتوگو پاسخ داد: «من نمیخواهم پیش از این گرد و خاک بلند شود.» ثریا اسفندیاری، همسر سابق شاه و بزرگ شده اروپا با لهجه غلیظ اصفهانی جواب رد داد به درخواست لاجوردی و گفت «من نمیخواهم وارد مسائل سیاسی شوم.» فهرست تاریخ شفاهی البته غایبان بزرگ دیگری هم داشت؛ از برادران شاه که حاضر نشدند مصاحبه کنند تا جمشید آموزگار، نخستوزیر پیشین. یکی از اعضای خاندان پهلوی گفت از آنجایی که نمیتواند حقیقت را تمام و کمال بگوید ترجیح میدهد که هیچ نگوید. عضو دیگر این خانواده گفته بود: «ما به اندازه کافی دشمن داریم. با این مصاحبه نمیخواهیم به تعداد آنان اضافه کنیم.»
🔹لاجوردی نه مدعی انداختن طرحی نو در تاریخ شفاهی بود و نه کارش خالی از نقد و نقص؛ اما ۸۹۶ ساعت خاطراتی که در پروژه تاریخ شفاهی ایران ضبط شده، از جهت اهمیت راویان، امانتداری در نقل روایات، پیادهسازی متنی و دیجیتال و صوتی، آن را در زمره منابع ارزشمند تاریخ معاصر قرار داده است.
🆔 @oralhistoryiran
👍11❤3👌1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥در اولین دیدار ظریف با رئیس جمهور منتخب احمدی نژاد چه گذشت؟
✔️پس از هر دورهی انتخابات ریاستجمهوری، یکی از برنامههای ثابت شخص رئیسجمهور منتخب، قبل از برگزاری مراسم تنفیذ، دیدار با مسئولین مختلف اجرایی، قضایی و تقنینی و دریافت آخرین گزارشهای کشور است.
در سال ۱۳۸۴، که دکتر محمود احمدینژاد در دور دوم انتخابات پیروز گشت، در ساختمان مجلس مستقر شد و دیدارهای خود را شروع کرد.
یکی از این جلسات دیدار دکتر محمد جواد ظریف (سفیر وقت ایران در سازمان ملل) با رئیسجمهور منتخب بود که روایت این دیدار از زبان دکتر ظریف در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی موجود است و از نظر میگذرد./مرکز اسناد انقلاب اسلامی
🆔 @oralhistoryiran
🎥در اولین دیدار ظریف با رئیس جمهور منتخب احمدی نژاد چه گذشت؟
✔️پس از هر دورهی انتخابات ریاستجمهوری، یکی از برنامههای ثابت شخص رئیسجمهور منتخب، قبل از برگزاری مراسم تنفیذ، دیدار با مسئولین مختلف اجرایی، قضایی و تقنینی و دریافت آخرین گزارشهای کشور است.
در سال ۱۳۸۴، که دکتر محمود احمدینژاد در دور دوم انتخابات پیروز گشت، در ساختمان مجلس مستقر شد و دیدارهای خود را شروع کرد.
یکی از این جلسات دیدار دکتر محمد جواد ظریف (سفیر وقت ایران در سازمان ملل) با رئیسجمهور منتخب بود که روایت این دیدار از زبان دکتر ظریف در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی موجود است و از نظر میگذرد./مرکز اسناد انقلاب اسلامی
🆔 @oralhistoryiran
👍7❤1👎1
✔️مشهد در انقلاب مشروطه
🎤سخنرانی دکتر یوسف متولی حقیقی پژوهشگر و نویسنده تاریخ معاصر
⏳یک شنبه ۱۴ مرداد ساعت ۱۰
مشهد. بلوار وحدت، وحدت ۳/۱روبروی پارک میر. مکتب بافت
@oralhistoryiran
🎤سخنرانی دکتر یوسف متولی حقیقی پژوهشگر و نویسنده تاریخ معاصر
⏳یک شنبه ۱۴ مرداد ساعت ۱۰
مشهد. بلوار وحدت، وحدت ۳/۱روبروی پارک میر. مکتب بافت
@oralhistoryiran
❤4👍1