Telegram Web Link
💢آمار های جالب جاب ویژن در سالی که گذشت!

@organizationalbehavior
💢موفقیت معمولا مسئله‌ای است مربوط به بعد از چهل سالگی!

🔸در فرهنگ امروزی جاافتاده است که آدم‌های فوق‌العاده موفق، از همان جوانی راهشان از بقیۀ معمولی‌ها جداست. بسیاری از مشهورترین الگوهای موفقیت در دوران ما، کسانی مثل بیل گیتس، مارک زاکربرگ، ایلان ماسک یا تیلور سوئیفت، چنین‌اند. اما اگر دایرۀ دیدمان را بالاتر ببریم، تصویر دیگری می‌بینیم. واقعیت این است که نه‌تنها موفقیت، بلکه حتی نوآوری و نبوغ نیز چیزهایی هست که «عموماً» در سنین بالا به دست می‌آید.

🔸پژوهشگران دانمارکی در مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۹ نشان دادند که اکتشافات مهم برندگان جایزۀ نوبل، به‌طور متوسط، در ۴۴سالگی‌شان رخ داده است. به عبارت دیگر، حتی تیزهوش‌ترین افراد هم باید چند دهه تلاش کنند تا به سطحی از خبرگی برسند که بتوانند اکتشافات مهم انجام دهند.

🔸تحقیقات متعددی نشان داده‌اند که موفقیت‌های بزرگ، عموماً بعد از چهل سالگی رخ می‌دهند. هرجا که سر بچرخانید می‌توانید نمونه‌هایش را ببینید: کوپرنیک نظریۀ حرکت سیارات را در دهۀ ۶۰ حیات خود مطرح کرد؛ پل سزان اولین نقاشی‌هایش را وقتی فروخت که از پنجاه‌سالگی گذشته بود؛ ساموئل جانسون، یکی از بزرگترین نثرنویسان انگلیسی، قبل از چهل‌سالگی هیچ چیز مهمی ننوشته بود. این مثال‌ها در دنیای کسب‌و‌کار چندین برابر است. ریچ کالگارد، نویسندۀ کتاب موفقیت دیرهنگام می‌گوید: گاهی برای رسیدن به خلاقیت باید راهی طولانی طی کنید.

🔸آرتور بروکس می‌گوید در طول تاریخ سه نوع موفقیت وجود دارد:

▪️ژانر «کودکان نابغه» که از سنین پایین به موفقیت‌های بزرگ می‌رسند، کسانی مثل پیکاسو یا فیتزجرالد.
▪️نوع دوم، ژانر «اهداف دوگانه» است. کسانی که در زمینه‌ای متخصص می‌شوند، اما ناگهان همه‌چیز را رها می‌کنند و مسیر کاملاً متفاوتی را می‌آزمایند. کسی مثل آلبرت شوایتزر از این دست است. او که فیلسوف و موسیقی‌دان و پزشک بزرگی بود، ناگهان تصمیم گرفت زندگی‌اش در اروپا را رها کند و بقیۀ عمرش را صرفِ مداوای مردم در فقیرترین مناطق آفریقا کند.
▪️دستۀ سوم «استادان» هستند.

🔸دیوید گالنسن، استاد اقتصاد دانشگاه شیکاگو، در کتاب خود با عنوان استادان پیر و نوابغ جوان می‌نویسد: استادان کسانی هستند مثل چارلز داروین، یا آلفرد هیچکاک که در ایام جوانی چندان موفق نیستند، اما خصوصیتی غریب دارند: هر چیزی را می‌آزمایند و می‌آموزند، سپس چیزی دیگر را مورد آزمایش قرار می‌دهند و نکات بیشتری می‌آموزند. آنها تمرکز اصلی‌شان بر خودِ روند یادگیری است.

🔸بسیاری از کسانی که دیر به موفقیت می‌رسند در میان‌سالی از زمین بلند می‌شوند و کم‌کم لذت کار متمرکز را می‌چشند. ولی چون گرفتار بندها و پیوندهای کسانی که زود به موفقیت می‌رسند نیستند، می‌توانند نظرشان را تغییر دهند و دست به آزمایش مدل‌های خودشان بزنند. آن‌ها فرزانه‌های جستجوگری هستند که تا پایان عمر آرام نمی‌نشینند.

منبع: tarjoman

@success_pd
💢هوش مصنوعی شکاف بین فقرا و ثروتمندان را گسترش می‌دهد

دانشمندان چینی به این نتیجه رسیده‌اند که توسعه فناوری‌های هوش مصنوعی رشد اقتصادی را تقویت و رفاه عمومی جامعه را بهبود می‌بخشد.

مطالعه‌ای که توسط دانشمندان چینی انجام شد نشان داد که اتوماسیون مبتنی بر هوش مصنوعی نیز نابرابری درآمد را، به ویژه بین بازده کار و سرمایه، افزایش می‌دهد.

همچنین، محققان دانشگاه‌های«چانگژو» و «شنزن» چین به این نتیجه رسیدند که توسعه فناوری‌های هوش مصنوعی رشد اقتصادی را تقویت و رفاه عمومی جامعه را توسعه می‌دهد.

به گفته دانشمندان، افزایش تولید منجر به افزایش دستمزدها و افزایش نرخ بهره خواهد شد. این امر به دلیل افزایش تقاضا از سوی شرکت‌هایی است که به دنبال استفاده از هوش مصنوعی در فرآیندهای تولید خود هستند و شرکت‌هایی که هوش مصنوعی پیشرفته‌تری را توسعه می‌دهند.

دستمزدها افزایش می‌یابد، اما نه به همان سرعتی که بازده سرمایه افزایش می‌یابد، زیرا دومی از افزایش نامتناسبی در کارایی برخوردار است.

جماران

👈نکته: برای همراه شدن با هوش مصنوعی به هیچ عنوان تردید نکنید . چه در حیطه مهارتهای شخصی چه در استفاده در کاربردهای حرفه ای

@management_ai
💢سال نو و اقتصاد رفتاری

🔺بسیاری از ما عادت داریم برای سال نو نیت کنیم و یک هدف جدید برای سالِ پیش رو تعیین کنیم: کاهش وزن، نظم دادن به هزینه‌ها، یادگیری موسیقی و مانند آن. چنانکه تجربه آن را داریم چند روزی به اصطلاح گرم هستیم و با جدیت کار را پیش می‌بریم، ولی بعد از مدتی تب تند اولیه فروکش می کند.

🔺آمار جستجوی اینترنتی واژه‌هایی مانند رژیم غذایی در ابتدای سال و ماه و هفته نشان می‌دهد که بسیاری از افراد می‌خواهند در چنین زمان‌هایی لاغر شدن را شروع کنند و البته نتیجه را که می‌دانیم! به این پدیده "اثر شروع تازه" گفته می‌شود.

🔺در پژوهشی نشان داده شد که میزان حضور دانشجویان در باشگاه هم از همین روند (حضور بیشتر در ابتدای سال، ماه و هفته) پیروی می‌کند.
دلیل آن هم می‌تواند این باشد که اغلب درگیر امور روزمره هستیم (سریع فکر می‌کنیم)، ولی وقتی فراغتی موقت مانند سال نو، سالروز تولد و حتی ابتدای ماه و هفته پیش می‌آید (فرصت تامل داریم)، به این فکر می‌افتیم که نیت‌های خوب را عملی کنیم و البته چنان که گفتم اغلب ادامه نمی‌دهیم.

🔺دلیل دیگری هم هست؛ این آغازها از نظر ذهنی نوعی شروع دوباره به حساب می‌آیند که گذشته را از آینده جدا می‌کنند، ما می‌توانیم جایی بایستیم، از گذشته جدا شویم و خود را در حال ساختن آینده تصور کنیم (نوعی حسابداری ذهنی).

◀️ توصیه اقتصاد رفتاری برای بهتر عملی شدن اهداف اول سال چیست؟

▪️اهداف را ساده، واقعی و مشخص تعریف کنیم: "می‌خواهم وزن کم کنم" کافی نیست، ولی "می‌خواهم ۷ کیلوگرم تا دی ماه وزن کم کنم" مناسب‌تر است.

▪️به صورت روتین و منظم کاری انجام دهید: "هر روز نیم ساعت پیاده روی می‌کنم."

▪️هدف را با تفریح و سرگرمی همراه کنید: " هر روز در حین پیاده‌روی به یکی از موسیقی‌های موردعلاقه ام گوش می‌دهم."

▪️خود را از پیش به هدف متعهد کنید:
هزینه ۶ ماه باشگاه ورزشی را ابتدا بپردازید یا هدف خود را به صورت عمومی در جمع دوستان و آشنایان اعلام کنید (استفاده از فشار اجتماعی).
جالب است بدانید حتی وبسایت‌هایی به این منظور طراحی شده است.

کانال آموزه های سازمانی

@planing_tm
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢از شنبه شروع می کنم!

با نگاهی عمیق‌تر به کتاب «کی» اثر دنیل اچ پینک تلاش کردیم پاسخ این سوال را پیدا کنیم:
بهترین زمان برای شروع، ادامه و یا به پایان رساندن یک کار یا عادت چه زمانی است؟!

@organizationalbehavior
💢شش لباس دور ریختنی که باید آن را در سال جدید به آتش کشید!

سال نو، فرصتی است برای پوشیدن لباس های نو و کنار گذاشتن کهنه ها
لباس ها، فقط کت و شلوار و پیراهن نیستند. لباس ها، عادت های ما هستند. می شود عادت های قدیمی و ذهنیت های کهنه را کنار گذاشت و رفتارهای جدید را تجربه کرد.
بنابراین به سراغ کمد ذهنیت ها و عادت هایتان بروید. دربش را باز کنید. کمی از آن فاصله بگیرید و از دور به آن ها خودتان نگاه کنید. شاید این لباس ها، باید دور انداخته شوند:

»» لباس انتظار برای شانس
اگر فکر می کنیم که آدم های موفق در اثر شانس به موفقیت رسیده اند سخت در اشتباهیم. کافیست زندگی هر کدام از کارآفرینان را بخوانیم موفقیت از عرق کردن و تلاش کردن و شکست خوردن به دست آمده. شانس، فرصت هایی است که یک ذهن آماده و کارکرده روی هوا می زند و نه صرفا یک انسان منتظر و خواب آلوده. خلاصه آنکه شما باید بروید در خانه شانس در بزنید و نه برعکس.

»» لباس کمال‌گرایی افراطی
کمال‌گرایی افراطی یعنی من باید در یک موضوع/زمینه/حوزه، به 100% برسم اگر نرسم باید آن را کنار بگذارم. لباس جدید می تواند این باشد: فقط یک پله بیشتر با گام های استوار.

»» لباس اهداف حقیر و مبتذل
این عادت فکری باعث می شود که هدف گذاری های کوچک یا مبتذل انجام دهیم. مثلا اگر در سبد اهدافمان فقط خانه و مدرک و شهرت است، یک جای کار ایراد دارد، انسان بودنِ انسان به داشتن اهداف فرافردی و فراخانوادگی است. به جایش عادت اهداف فراگیر را جایگزین کنید. بزرگ باشید و جهانی بیاندیشید. در جهان امروز که شبکه های اجتماعی در دسترس ماست برای آن که در سطح جهانی عمل کنیم، همه چیز آماده است.

»» لباس دروغ
دروغ روح آدمی را متلاشی می کند، لابد می پرسید چگونه؟ دروغ باعث می شود بین گفتار و باور شکاف بوجود بیاید. تکرار آن باعث می شود که این شکاف به سایر ارکان وجود آدمی نیز سرایت کند اما جمله شکاف بین گفتار و عمل (که می شود خیانت و عدم انجام تعهدات) و شکاف بین باور و گفتار (که می شود دو رویی) و شکاف بین ... دروغ سرآغاز متلاشی شدن روح است. لباس صداقت را بر جان خود بپوشانیم.

»» لباس تکرار دیگران و تقلید
پوشیدن این لباس باعث می شود که هر چه بیشتر شبیه به دیگران شویم. خودمان نباشیم بلکه دیگران را زندگی کنیم. باید جسور بود. لباس تقلید را درید و خودمان برای خودمان تصمیم گیری کنیم. خداوند هر کدام از ما را به صورت یکتا و تکرار نشدنی خلق کرده است.

»» لباس ترس از شکست
شکست ناشی از زمین خوردن نیست. وقتی شکست می‌خوریم که هیچ‌وقت بلند نشویم. ریسک نکردن بزرگ‌ترین ریسکی است که می‌توانیم انجام دهیم. بنابراین در سال جدید، چند تجربه جسورانه برای خودمان تعریف کنیم. حتی اگر در آن ها موفق نشدیم، موفق شده ایم که ترس از شکست را در خودمان بکشیم.

»» و عینک نقطه ضعف
علاوه بر آن شش لباس، در کمد لباس تان ممکن است عینک نقطه ضعف هم باشد آن را بیابید و بشکنید و دور بریزید. همه‌ ما نقاط ضعفی داریم. اما توجه به نقاط ضعف باعث می شود که نقاط قوت خود را نبینیم. سال جدید را بگذارید سال تمرکز بر نقاط قوت. بپرسید با توجه به نقاط قوتم چه کاری می توانم انجام دهم؟

☑️⭕️فراموش نکنیم، این جان آدمی است که باید نو شود و نو بماند و گرنه تحویل سال جز گردش ایام و چرخش زمین نیست. از همین روست که گفته اند: نوروز بمانید که نورزو شمایید! از روی این جمله آخر رد نشوید. 30 ثانیه تامل کنید. نوروز هدیه خداوند به ماست و نوشدن و نو ماندن هدیه ما به اوست.

✏️دکتر مجتبی لشکربلوکی

@organizationalbehavior
💢جنون نوروزی را تجربه کنید!

طرف دیوانه است! ما عموما تصورمان این است که اگر با خودمان حرف بزنیم دیوانه ایم! اما ظاهرا دانشمندان دیدگاه دیگری دارند. روان‌پژوه و استاد دانشگاه بامبرگ آلمان چند سال پیش آزمایشی با گروهی از دانشجویان خود انجام داد. او به آنان وظیفه داد که ایستگاهی برای دوچرخه‌ها طراحی کنند. برخی از دانشجویان اجازه داشتند در حال کار با خود حرف بزنند و بقیه نه. در پایان کار دانشجویانی که اجازه‌ حرف زدن با خود را داشتند، طرح‌های بسیار بهتری ارائه دادند.
او معتقد است که علت این پدیده، عجیب نیست و پیشاپیش می شد حدس زد کسانی که در جریان کار با خود حرف می‌زنند، فقط واژه‌نمی‌سازند، بلکه اندیشه و تصویر هم می‌سازند. او می‌افزاید: «همه چیز مشخص‌تر می‌شود. ما مسایل را بهتر درک می‌کنیم و راه‌حل‌ها را آسان‌تر خلق می کنیم.
این پژوهشگر می‌گوید افرادی هستند که نام کوچک خود را صدا می‌کنند و از خود چیزی می‌پرسند و خود به آن پاسخ می‌دهند. او برای نمونه به دوستی به نام مارکو اشاره می‌کند که با خودش حرف می‌زند و مثلا می‌گوید: سلام مارکو. خب حالا بگو ببینم، جواب این مساله می تواند چه باشد؟ مارکو به این ترتیب خودش را به چالش فکری می‌طلبد و بعد به خودش پاسخ می‌دهد.
بنابراین یکی دیگر از کارکردهای حرف زدن با خود، ایجاد انگیزه و میل در خویشتن است. در این زمینه اما باید مراقب صورت بندی‌ جملات بود. برای نمونه جملاتی مانند: «آخه چقدر احمقی، دفعه بعد کار را بهتر انجام بده ابله!». این نوع صورت بندی‌ها معمولا کمکی نمی‌کنند.
حرف زدن با خود همچنین نقش سوپاپ را دارد؛ به گفته این پروفسور دانشگاه، حرف زدن با خود همچنین نقش سوپاپی را دارد که آدمی با آن احساس خود را بیان و خود را در موقعیت‌های ترس، عدم‌اطمینان، شرم و همدردی تخلیه می‌کند. بنابراین یکی دیگر از کارکردهای حرف زدن با خود، کاهش استرس، ناراحتی و درد است (رفرنس)

⭕️تجویز راهبردی
نوروز فرصت خوبی است برای تازه شدن دیدارها. اما نوروز شما نوروز نخواهد شد مگر اینکه حتما به دیدار یک نفر بروید و متاسفانه بیشتر ما، فرصت نمی کنیم که این فرد را در طول ایام عید ملاقات کنیم. آنقدر درگیر دید و بازدیدهای همیشگی، برنامه های تلویزیونی پشت سر هم و مسافرت هستیم که این فرد در لیست ما، نفر آخر قرار می گیرد و در انتها نیز مانند همیشه فراموش می شود. بهمین خاطر است که شاعر دوست داشتنی؛ قیصر امین پور سروده است:
دیر گاهی است که اُفتاده ام از خویش به دور!
شاید این عید، به دیدارِ خودم هم بروم
درست است، مهم ترین فردی که باید به دیدارش برویم و از حالش بپرسیم: خودمان هستیم.

برای اینکه این دیدار، دیدار خوبی باشد این شش نکته را رعایت کنید:
1- وقت ويژه ای را برای وی در نظر بگیرید. سعی کنید در ایام عید زمان خوبی را که سرحال و با انرژی هستید و سرتان شلوغ نیست را برای این دیدار انتخاب کنید. در طول سال که به او سر نزده اید دست کم در ایام عید زمان خوبی را برای وی کنار بگذارید. یک پیشنهاد می تواند صبح های زود قبل از اینکه بقیه بیدار شوند باشد.

2- وقتی به دیدار خودتان رفتید، بگذارید او حرف بزند. به حرف هایش گوش کنید. او یک سال شاید هم بیشتر است که حرف نزده است. بگذارید بیرون بریزد و راحت شود. با حوصله به دغدغه هایش، غرغرهایش، آرزوهایش و اهدافش گوش کنید. دقت کنید که حرف زدن نقش سوپاپ احساسی را بازی می کند. به ويژه بگذارید راجع به ترس هایش، اشتباهاتش، شرم هایش حرف بزند.

3- خودتان را با نام کوچک صدا کنید و این سوال را از خود بپرسید: چه اهدافی برای سال جدید برای خودت در نظر گرفته ای؟ می خواهی در ارتباط های پنج گانه ات (با خدا، با خودت، با خانواده، با جامعه و در نهایت با جهان) چه کنی؟ سر فرصت به حرف هایش گوش کن. چون بعد از دیدار باید بلافاصله آن ها را بنویسی. اگر بتوانید کنار دست تان کاغذ هم باشد بد نیست حداقل کلیدواژه ها را بنویسید.

4- وقتی صحبت هایش تمام شد (می تواند در جلسه دوم باشد)، حالا مورد به مورد درباره اهدافش دقیق تر بپرس. مثلا بپرس که فلان هدفی که اشاره کردی، دقیقا چقدر؟ در چه زمانی؟ چگونه؟

5- قرارهای بعدی با خودتان بگذارید هر فصل یک دیدار. انتهای بهار، انتهای تابستان و انتهای پاییزان و دوباره در تعطیلات سال نو بعدی.

6- هیچ ایرادی ندارد که گاهی اوقات بلند بلند هم با خود صحبت کنید که گفته اند: همچو مجنون گفتگو با خویشتن باید مرا. بگذارید یک روز در سال دیوانه به نظر برسید. اگر دوست داشتید می توانید بنشینید یا اینکه خودتان را به یک پیاده روی و سپس یک فنجان چای دعوت کنید. مهم این است که در بهترین و شاداب ترین حالت با خود دیدار کنید.

سه روز در سال دیوانه باشید، 362 روز دیگر را فرصت دارید عاقل باشید.

مجتبی لشکربلوکی

@management_ai
💢 به پسرهایمان یاد بدهیم حرف بزنند!

یاد بدهیم ناکامی‌شان را بریزند در قالب کلمات و کلمات را طوری بچینند که منظورشان را برسانند. اغلب کتک‌کاری‌های زن و شوهری خشونت سیستماتیک و از پیش برنامه‌ریزی شده نیست.
یعنی کم پیش می‌آید مردی درست لحظه تعطیل کردن کار، زمان زدن کارت خروج، لحظه پایین کشیدن کرکره دکان بگوید: خب برم زنم رو مفصل بزنم. الهی به امید تو!
غالبا لحظاتی پیش از اولین سیلی، مرد احساس سرخوردگی شدید می‌کند و چون آموزش ندیده حرف بزند، چون دانش بیان احساساتش را ندارد، سرخوردگی‌اش را قلنبه می‌کند توی مشتش و فرود می‌آورد روی بدن زن❗️

⭕️ به دخترهایمان یاد بدهیم زهرآگین حرف نزنند!
دخترها جان و بازوی کتک‌کاری ندارند. دخترها مشت‌های قوی ندارند. وقتی احساس ناکامی می‌کنند، وقتی دردشان می‌آید اما ورِ منطق ذهنشان بیمار است، وقتی توانایی تنظیم هیجان و پیدا کردن کلمه ندارند، سرخوردگی‌شان را می‌کنند زهر، زبانشان را می‌کنند نیش و می‌گزند. مرد نیش می‌خورد، کتک می‌زند زن کتک می‌خورد، نیش می‌زند. دور باطل!

گره‌هایی که به جای دست به دندان گرفته می‌شوند و لقمه‌هایی که چندین دور، دور سر می‌چرخند!


خشونت کلامی و خشونت بدنی هر دو به خاطر «فقر مهارت در برقراری ارتباط است.»

این مهارت اکتسابی‌ست، می‌شود آموزش داد، می‌شود یاد گرفت. کاش در طول ۱۲ سال آموزش باطلِ فرمول‌های احمقانه، اتحاد و تجزیه، دلایل انقراض سلسله‌ها، فرق جلگه و آبرفت، ذهب ذهبا ذهبوا، سفرهای خانواده هاشمی و... دو واحد هم "چگونه حرف بزنیم" در برنامه درسی بچه‌ها قرار می‌دادند.

👤سودابه‌فرضی‌پور

@life_skills2022
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢انیمیشن کوتاه "ترس‌ها"

کارگردان: ناتا متلوگ

تمام احساسات ما لازم و خوبند، اگر:

۱. به آنها آگاه باشیم
۲. آنها را بپذیریم‌
۳. از آنها درست استفاده کنیم.

@hrm_academy
"افرادی كه در سختی بزرگ می‌شوند، میل دارند كه فرزندانشان حتی‌المقدور زندگی راحتی داشته باشند.

💢به این ترتیب، تربیتی را از آنها دریغ می‌كنند كه در دوران سختی به آنها كمك كرده بود تا خود را بیابند.

🦋 چنین والدینی مرا به یاد آن پرورش دهندۀ پروانه می‌اندازد كه از دیدن مشقات پروانه‌ها هنگام بیرون آمدن از پیله ناراحت می‌شد. بنابراین روزی از روی ترحم، شكافی در پیله یك پروانه ایجاد كرد تا راحت‌تر از آن خارج شود. آن پروانه هرگز قدرت كافی برای پرواز كردن نیافت."

چارلز_اف_کترینگ

@hrm_academy
2025/07/05 04:57:10
Back to Top
HTML Embed Code: