Telegram Web Link
🅱 در سازمان ها چه نوع مدیرانی وجود دارند؟

👤مدیر پرخاشگر و سو استفاده گر

این مدیران تمرکز شدیدی بر روی رشد و کسب و کار دارند؛ در حالی که حس انسان دوستانه خود را از دست داده اند.

👤مدیر راضی نگه دارنده دیگران

هر تصمیمی میگرند بر مبنای پاداش و مجازات است و اهمیت زیادی می دهند به اینکه چه کسی چه فکری میکند و چه واکنشی نشان می دهد.

👤مدیر بی اعتنا و اختلال گر

مدیرانی هستند که با برداشت نادرستی از واقعیت زندگی می کنند. آن ها بخش هایی را انتخاب می کنند که با عقایدشان سازگاری دارند و هرچیزی که متضاد باشد نادیده میگیرد.

👤مدیر محرک رشد

این مدیران در حالی که نتیجه گرا هستند خالصانه به موفقیت و آسایش افراد اهمیت میدهند.ان ها با کنار گذاشتن شیوه مدیریت سنتی و ابداع استراتژی های جدید که ریشه ذر ذهن باز و یادگیری دارند.


📍 @organizationb
🅱 سبک رهبری شما کدام است؟

🔺۳سبک برای رهبری مؤثر

⭕️رهبری عملکرد محور

🔸رهبران عملکرد محور به هر قیمتی به
نتیجه اهمیت می دهند.این افراد عملگرا و در تصمیم گیری سریع هستند.

🔴توصیه برای رهبران عملکرد محور

🔸درباره تاثیر تصمیم های سریع تان بر فرایندهای موجود تامل کنید.
🔸فقط به داده ها اتکا نکنید؛ بلکه با کارمندانتان صحبت کنید.

⭕️رهبران فرد محور

🔶هنگامی که کارکنان احساس ارتباط و نزدیکی با فرهنگ محل کار و مدیرانشان کنند، کارایی و انگیزشان بیشتر میشود. رهبران فرد محور محیطی امن ایجاد میکنند که کارکنان چالش های خود را گفته و درخواست کمک کنند.

🔴توصیه برای رهبران فرد محور

🔸هنگام تصمیم گیری های دشوار مطمئن شوید که راه حل هایتان بر پایه داده های محکم و و قابل اطمینان هستند.


⭕️رهبر فرایند محور

🔸سازمان های مقیاس پذیر به فرایند های قابل اعتماد نیاز دارند و یک رهبر فرایند محور میتواند به خوبی این فرایندها را تصور و پیاده سازی کند.

🔴توصیه برای رهبر فرایند محور

🔸به اعضای تیم تان بازخورد دهید تا به آن ها کمک کنید و همچنین به دغدغه هایی که درباره روند کاریشان دارید اشاره کنید.

📍 @organizationb
🅱 ویژگی های بازخورد تاثیر گذار


1️⃣مشخص


بیان واضح و‌ مشخص نظر و انتظارات برای جلوگیری از سو تفاهم

2️⃣هدف گرا


در راستای هدف فرد و نزدیک کردن عمل فرد به هدفش

3️⃣آینده محور


اگر این کار دوباره بخواهد انجام شود، به چه تغییراتی نیاز دارد؟

4️⃣منعطف


هر بازخوردی لزوما درست نیستو نیاز به بحث و گفتگو دارد

5️⃣فرایند محور


بازخورد موثر به فرایند و کار مربوط میشود نه شخص

6️⃣قابل رسیدگی


بازخورد باید در زمینه ای باشد که قابلیت تغییر و رسیدگی را دارد

📍 @organizationb
🅱 چهار آسیب سندروم غرور و دو راهکار رهایی از آن

🔸️چرا برخی از مدیران نمی‌توانند روابط خوبی با کارمندان خود داشته باشند؟
این رابطه ناموفق چگونه به شکست و ضربه خوردن در کسب‌و‌کارشان منجر خواهد شد

🔹️《سندروم غرور》یکی از پدیده‌هایی است که همواره به مدیران آسیب زده است. نمونه‌ای از این آسیب‌ها و چند روش برای جلوگیری از آن را ببینید.

🔷آسیب ها

تعریف  و تمجید اطرافیان باعث میشود فرد ضعف های خود را فراموش کند.
فرد مغرور چیزی را باور میکند که می خواهد نه چیزی که حقیقت دارد.
این پدیده باعث کم شدن ارتباط مدیران با کارمندان و ضعف مدیریتی میشود.
لذت از تعریف و تمجید فرد را قابل پیشبینی و مسیر سو استفاده از آن را هموار میکند.

🔷راه کار ها


اگاهی به توانایی هایی که فرد را بهتر میکند و در عین حال به غرور او دامن میزند.
قدردانی از دیگران و به یاد آوردن نقش آن ها در موفقیت فرد.
کنار گذاشتن افراد متملق که باعث عقب ماندن فرد میشود.

📍 @organizationb
🅱 هرم یادگیری "ادگار دیل"

🔹برای همه ما پیش آمده که درس‌ یا کتابی که خوانده‌ایم را پس از گذشت چند هفته دیگر به یاد نیاوریم. و احتمالا این را هم شنیده‌ایم که بهترین روش یاد گرفتن چیزی در کار و پروژه است. اما چرا؟

🔹️ادگار دیل برای اولین بار این هرم را ارائه کرد که نشان می‌دهد چه روشی در یادگیری مؤثر است و پس از گذشت دو هفته بیشتر در ذهن ما می‌ماند. به همین دلیل بسیاری از افراد هنگام خواندن درس یا کتاب، عادت به نوشتن با توضیح آن برای دیگری دارند و به آن‌ها کمک می‌کند تا آموخته‌هایشان بیشتر در یادشان بماند.

دو‌ هفته بعد از یادگیری چه چیز هایی به یاد می آوریم؟

۱۰٪ از آنچه میخوانیم

۲۰٪ از آنچه میشنویم

۳۰٪ از آنچه میبینیم

۵۰٪ از آنچه میبینیم و میشنویم

۷۰٪ از آنچه میگوییم و می نویسیم

۹۰٪ از آنچه انجام میدهیم

📍 @organizationb
🅱 چگونه هدف خود را پیدا کنیم؟

🔸️ایکیگای (Ikigai) در زبان ژاپنی به معنی دلیلی برای بودن است. ژاپنی‌ها معتقدند با پیدا کردن ایکیگای هدف زندگی‌انسان مشخص می‌شود و عمر انسان طولانی و با ارزش می‌شود.  ایکیگای به نوعی همان هدفی است که همه ما در ذهن خود به دنبال آن هستیم.

🔹️چطور هدف خود را پیدا کنیم؟ برای پیدا کردن ایکیگای باید به این ۴ سوال پاسخ دهیم:

چه چیزی را دوست داریم؟
در چه چیزی خوب هستیم؟
در ازای چه کاری پول دریافت خواهیم کرد؟
جهان به چه چیزی نیاز دارد؟

🔸️هدف زندگی‌ یا همان ایکیگای نقطه مشترک این ۴ سوال خواهد بود.



📍 @organizationb
🅱 محصولی که مشتری می‌خواهد را به او نفروشید!

👈 اشتباهی که خیلی از فروشندگان و بازاریاب‌ها مرتکب می‌شوند، این است که محصول یا خدمتی را به مشتری می‌فروشند، که مشتری خواهان آن است. این روش، نقطه آغاز نارضایتی مشتریان است

👈 برای مثال، فرض کنید مشتری به ما مراجعه می‌کند و می‌گوید یک کیسه خواب می‌خواهم. اگر ما بدون بررسی دقیق نیازهای مشتری، بهترین کیسه خواب‌مان را به او بفروشیم، بزرگ‌ترین اشتباه را انجام داده‌ایم

👈 ممکن است مشتری بخواهد در یک فضای مرطوب بخوابد و به یک کیسه خواب ضدآب نیاز دارد، ولی ما به او یک کیسه خواب معمولی فروخته‌ایم. یا ممکن است مشتری برای رسیدن به مقصدش مجبور شود ساعت‌ها پیاده راه برود و به یک کیسه خواب سبک نیاز دارد، ولی ما یک کیسه خواب سنگین به او فروخته‌ایم

👈 برای همین، فروشندگان حرفه‌ای، ابتدا نیاز مشتری را با پرسیدن سوالات مختلف، به صورت دقیق شناسایی می‌کنند و سپس محصول یا خدمت مناسب را به او پیشنهاد می‌دهند، حتی اگر آن محصول یا خدمت، همانی نباشد که مشتری در ابتدا می‌خواسته بخرد

👈 این کار باعث جلب اعتماد مشتری می‌شود و احتمال نارضایتی او را به شدت کاهش می‌دهد

👈 برخی دیگر از فروشندگان حرفه‌ای، به جای فروش محصول یا خدمتی که مشتری درخواست کرده، راهکارهای دیگری را به او پیشنهاد می‌دهند؛ به خصوص اگر آن راهکار، هزینه‌ای برای مشتری نداشته باشد

👈 برای مثال، فرض کنید شرکتی از شما بخواهد دوره‌ای آموزشی را برای تمام فروشندگان آن شرکت برگزار کنید

👈 اگر بخواهیم به صورت سنتی با این سفارش برخورد کنیم، این سفارش را یک فرصت خوب برای طراحی چند دوره آموزشی می‌بینیم و با برگزاری چند دوره مختلف، درآمد خوبی را کسب می‌کنیم

👈 اما یک مدرس حرفه‌ای، به جای طراحی چند دوره آموزشی پرهزینه برای مشتری، به او پیشنهاد می‌دهد که یک یا دو دوره آموزشی را برای فروشندگان باتجربه‌تر برگزار کند و سپس آنها، فروشندگان دیگر را آموزش بدهند

👈 این پیشنهاد، شاید در نگاه اول باعث زیان مالی مدرس شود، ولی در بلندمدت، هم رابطه او با مشتری را ادامه‌دار می‌کند و هم باعث می‌شود مشتری او را به بسیاری از شرکت‌های دیگر معرفی کند


📍 @organizationb
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🅱رهبران‌ موفق، تحت فشا‌ر چگونه انسجام‌ تیمی را حفظ‌ می‌کنند؟

🔹️در زمان‌ بحران آیا می‌توانید آرامش خود را حفظ کنید و یا پرخاشگر و بی‌ثبات هستید؟

🔸️رفتار نامناسب یک رهبر در‌ شرایط بحران می‌تواند جایگاه او را‌ پایین بیاورد‌. همچنین موجب صدمه به‌ تیم، از دست رفتن مشتری و کاهش کیفیت کار می‌شود. به همین دلیل بسیاری از کارمندان معتقدند مدیران آن‌ها سلطه‌جو و کوته‌فکر هستند.

🔹️اما رفتار درست در هنگام نارضایتی از عملکرد تیم‌ چیست؟ ۴ راهکار پیشنهادی را ببینید.




📍 @organizationb
🅱راهنمای جامع از بین بردن انگیزه کارکنان!

🔸کارمندان ما پرهزینه ترین «دارایی‌های انسانی» شرکت‌های ما هستند و از دست دادن کارکنان شرکت، یکی از ویرانگرترین اتفاقاتی است که می تواند برای هر شرکتی رخ دهد.
مدیران باید برای حفظ بهترین کارکنانشان، به طور پیوسته نگاه دقیقی به خود و فرایندهای شرکت خود بیاندازند.

🔸فهرستی که در ادامه خواهید خواند، لیستی جامع از مهم‌ترین و پر بسامدترین عللی است که می‌توانند بهترین کارکنان شما را وادار به ترک شرکت کنند. اگر می‌خواهید انگیزه کارکنان خود را از بین ببرید، می توانید به بی‌توجهی نسبت به این موارد ادامه دهید:

🔺گوش نکردن به صحبت ها و دغدغه‌های نیروها

گوش نکردن به دغدغه ها و درد دل های نیروی انسانی شما، باعث استیصال و از بین رفتن ایمان آنها به رهبر سازمانشان خواهد شد.
یک مدیر کاربلد به خوبی می‌داند هر یک از اعضای تیمش چه اوضاعی دارد، در زمان مناسب راهنمایی‌های لازم را به او می‌کند و در صورت نیاز پشت او می‌ایستد.

🔺استفاده نکردن از استعدادهای فردی کارکنان

نیروی با استعداد شما در صورتی که احساس کند استعدادهایش بلااستفاده مانده اند، در نهایت شرکت شما را به دنبال عرصه بهتری برای درخشش بیشتر ترک خواهد کرد.

🔺ناسپاسی بابت کارهای انجام شده

یک رهبر خوب برای شناخت و به رسمیت شناختن زحمات و موفقیت‌های اعضای تیمش زمان می‌گذارد. توجه نکردن به این زحمات و قدرناشناسی نسبت به تلاش هر یک از اعضای تیم، عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و در نهایت بر پیشرفت سازمان شما اثر منفی خواهد داشت.

🔺پنهان‌کاری و دریغ کردن اطلاعات


دریغ کردن واقعیت ها از کارکنان، مساوی خلق نسخه های ساخته و پرداخته شده ی خود آنان از واقعیت خواهد بود.
عدم انتقال اطلاعات حیاتی و مهم به کارکنان و دور نگه داشتن آنها از آنچه در سازمان می گذرد، تنها به از بین رفتن وفاداری آنها نسبت به شما و کل سازمان منجر خواهد شد.

🔺ارائه پاسخ های سربالا

رهبران موفق، از ارائه پاسخ های صریح و سرراست و اطلاعات مثبت یا منفی به کارکنان خود ترسی ندارند. عدم توانایی در ارائه پاسخ درست در زمان درست، به بی‌اعتمادی اعضای تیم منجر خواهد شد و راه ارتباطی آنان با شما را مسدود خواهد کرد. این بی‌اعتمادی عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و به کل سازمان آسیب خواهد رساند.

🔺عدم انتقادپذیری

رهبران کاربلد به خوبی می‌دانند اجازه انتقاد و اظهارنظر دادن به اعضای تیم تا چه حد اهمیت دارد. دریغ کردن حق نظر از اعضای تیم، اعتماد آنان را از بین خواهد برد و باعث می شود در زمان لازم همراهی آنان را نداشته باشید.

🔺مقایسه اعضای تیم با یکدیگر

به رخ کشیدن موفقیت‌های برخی اعضای تیم پیش اعضای دیگر، یا نشان دادن عملکرد ضعیف برخی از آنها به دیگران غیر از نابود کردن انگیزه کارکنان شما نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت.

🔺سوگلی داشتن در میان اعضای تیم

امتیاز دادن مداوم به برخی اعضای مشخص و دعوت از آنها در جلسات و نظرخواهی‌ها، یا تقدیرهای چندباره از تلاش های آنان، حس بدی در دیگر اعضای تیم به وجود خواهد آورد. از طرف دیگر، این کار مشارکت دیگر کارکنان را به شدت کاهش خواهد داد.

🔺غرق کردن کارکنان در کاغذبازی

هرچه انجام کارهایی مثل مرخصی گرفتن یا تأیید فرایند های کاری سخت تر باشد، انگیزه کارکنان شما پایین‌تر خواهد بود. پیچیده و زمانبر کردن کارها در هر مرحله‌ای، اشتیاق کارکنان شما را از بین خواهد برد.

🔺متهم کردن کارکنان

متهم کردن کارکنان در مواقعی که اوضاع خوب پیش نمی‌رود، ریسک پذیری و خلاقیت و توان حل مسأله‌ آنان را از آنها خواهد گرفت و به خلق یک محیط کاری منفی و خالی از احترام دامن خواهد زد.

🔺بی‌عدالتی و تبعیض در پرداخت حقوق

نارضایتی کارمند از حقوق خود معمولاً با احساس ناعادلانه بودن دستمزد شروع می شود. مطالعات نشان می‌دهند حقوق ناکافی، ناعادلانه یا نابرابر، علت شماره‌ی یک ترک محل کار در میان کارکنان است.

🔺فراهم نکردن فرصت رشد و پیشرفت

ساختار سازمان خود را طوری بنا کنید که هر کسی بتواند به مسیر رشد و پیشرفت دسترسی داشته باشد. گیر انداختن نیروی انسانی در بن‌بست های شغلی، آنان را به فکر ترک شرکت شما خواهد انداخت.


📍 @organizationb
🅱مدیران چگونه میتوانند اعتماد کارکنانشان را جلب کنند؟

🔸وفای به عهد و صداقت
🔸حمایت از کارکنان
🔸پذیرفتن مسئولیت نهایی؛ حتی وقتی اختیارات تفویض میشوند.
🔸تلاش مشهود برای پیشرفت کارکنان
🔸فراهم کردن فرصت های یادگیری و رشد برای کارکنان
🔸یکسان بودن حرف و عمل، پایبندی عملی به ارزشها، شعارها و برنامه ها
🔸توجه به افکار، ایده ها و پیشنهادهای کارکنان
🔸رفتارهای قابل پیش بینی و باثبات



📍 @organizationb
🅱با استفاده از این ۷ عبارت با اقتدار در محل کار ظاهر شوید

🔸اگر می‌خواهید در محیط کار و حتی در زندگی شخصی فردی مقتدر باشید، لازم است برخی عبارت‌ها را در خودتان تغییر داده و با ادبیات ارتباطی جدیدی با دیگران صحبت کنید. برخی عادت‌های گفتاری در ما نهادینه شده‌اند ولی قابل اصلاح هستند. در این مطلب ۷ عبارت کاربردی ارائه شده که موجب حضور با اقتدار در محل کار می‌شود.

1⃣ «کاری که می‌توانم انجام بدهم این است که...»

به جای اینکه بگویید «نمی‌توانم»، موقع رد کردن درخواست می‌توانید بگویید «کاری که می‌توانم انجام بدهم این است که ...» بدین ترتیب مشتری یا همکار شما متوجه می‌شود شما مایل به همکاری هستید ولی برای همکاری خود حد و مرزی تعیین کرده‌اید.

2⃣ «به دنبال پاسخ این سوال می‌روم»

زمانی که پاسخ سوالی را نمی‌دانید، بهترین کار این است که به جای وانمود کردن به دانستن چیزی که نمی‌دانید، خیلی راحت بگویید «به دنبال پاسخ این سوال خواهم رفت.»
در این صورت کارفرما یا همکار شما متوجه می‌شود که شما به دنبال حل سوالات و مشکلات هستید و برای آن تلاش می‌کنید تا یک قدم جلوتر بروید.

3⃣ «آیا می‌توانی ...»

زمانی که می‌خواهید همکارتان برای شما کاری انجام دهد از این جملات استفاده نکنید: «می‌دانم که چقدر سرت شلوغ است.» یا «عذرخواهی می‌کنم وقت شما را می‌گیرم.»
این جملات نشان می‌دهند شما به کاری که می‌خواهید واگذار کنید، مطمئن نیستید و آن را باری اضافی برای همکار خود می‌دانید. اگر لازم است کاری انجام شود، نیازی به عذرخواهی یا گفتن جملات اضافی نیست. درخواست خود را دوستانه و با احترام مطرح کنید.

4⃣ «بیایید این مسئله را حل کنیم»

وقتی مشکلی رخ می‌دهد و شما مسئول آن موضوع هستید، تعارف‌های بی‌مورد را کنار بگذارید. با استفاده از جملاتی مانند «بیایید این مساله را حل کنیم.» می‌‌توانید به صورت شفاف مشکل را مطرح کرده و در مورد راهکارها صحبت کنید. از زاویه اقتدار وارد حل مساله شوید نه از موضع ضعف.

5⃣ «خوشحالم که اینطور بوده ...»

وقتی فردی در محیط کار از عملکرد شما تعریف می‌کند، به جای پاسخ‌های ضعیفی مانند «کار خاصی نکردم» یا «چیزی نبود» یا «می‌توانست بهتر باشد» به راحتی تشکر کنید و بگویید «خوشحالم اینطور بوده ...»

6⃣ «می‌‌خواهم به شما کمک کنم»

اگر همکار یا مدیر شما دچار مشکلی کاری شده و می‌خواهید او را آرام کنید، می‌توانید با تایید احساسی که او در آن لحظه دارد بگویید: «متوجه شدم که ناراحت هستید،‌ تمایل دارم در این شرایط به شما کمک کنم.»

7⃣ «خوشحالم که توانستم به شما کمک کنم»

وقتی به همکار خود کمک کردید و او از شما تشکر کرد به راحتی می‌توانید بگویید: «خوشحالم که توانستم کمک کنم» و احساس خود را با او به اشتراک بگذارید.


📍 @organizationb
🅱راهنمای جامع از بین بردن انگیزه کارکنان!

🔸کارمندان ما پرهزینه ترین «دارایی‌های انسانی» شرکت‌های ما هستند و از دست دادن کارکنان شرکت، یکی از ویرانگرترین اتفاقاتی است که می تواند برای هر شرکتی رخ دهد.
مدیران باید برای حفظ بهترین کارکنانشان، به طور پیوسته نگاه دقیقی به خود و فرایندهای شرکت خود بیاندازند.

🔸فهرستی که در ادامه خواهید خواند، لیستی جامع از مهم‌ترین و پر بسامدترین عللی است که می‌توانند بهترین کارکنان شما را وادار به ترک شرکت کنند. اگر می‌خواهید انگیزه کارکنان خود را از بین ببرید، می توانید به بی‌توجهی نسبت به این موارد ادامه دهید:

🔺گوش نکردن به صحبت ها و دغدغه‌های نیروها

گوش نکردن به دغدغه ها و درد دل های نیروی انسانی شما، باعث استیصال و از بین رفتن ایمان آنها به رهبر سازمانشان خواهد شد.
یک مدیر کاربلد به خوبی می‌داند هر یک از اعضای تیمش چه اوضاعی دارد، در زمان مناسب راهنمایی‌های لازم را به او می‌کند و در صورت نیاز پشت او می‌ایستد.

🔺استفاده نکردن از استعدادهای فردی کارکنان

نیروی با استعداد شما در صورتی که احساس کند استعدادهایش بلااستفاده مانده اند، در نهایت شرکت شما را به دنبال عرصه بهتری برای درخشش بیشتر ترک خواهد کرد.

🔺ناسپاسی بابت کارهای انجام شده

یک رهبر خوب برای شناخت و به رسمیت شناختن زحمات و موفقیت‌های اعضای تیمش زمان می‌گذارد. توجه نکردن به این زحمات و قدرناشناسی نسبت به تلاش هر یک از اعضای تیم، عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و در نهایت بر پیشرفت سازمان شما اثر منفی خواهد داشت.

🔺پنهان‌کاری و دریغ کردن اطلاعات


دریغ کردن واقعیت ها از کارکنان، مساوی خلق نسخه های ساخته و پرداخته شده ی خود آنان از واقعیت خواهد بود.
عدم انتقال اطلاعات حیاتی و مهم به کارکنان و دور نگه داشتن آنها از آنچه در سازمان می گذرد، تنها به از بین رفتن وفاداری آنها نسبت به شما و کل سازمان منجر خواهد شد.

🔺ارائه پاسخ های سربالا

رهبران موفق، از ارائه پاسخ های صریح و سرراست و اطلاعات مثبت یا منفی به کارکنان خود ترسی ندارند. عدم توانایی در ارائه پاسخ درست در زمان درست، به بی‌اعتمادی اعضای تیم منجر خواهد شد و راه ارتباطی آنان با شما را مسدود خواهد کرد. این بی‌اعتمادی عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و به کل سازمان آسیب خواهد رساند.

🔺عدم انتقادپذیری

رهبران کاربلد به خوبی می‌دانند اجازه انتقاد و اظهارنظر دادن به اعضای تیم تا چه حد اهمیت دارد. دریغ کردن حق نظر از اعضای تیم، اعتماد آنان را از بین خواهد برد و باعث می شود در زمان لازم همراهی آنان را نداشته باشید.

🔺مقایسه اعضای تیم با یکدیگر

به رخ کشیدن موفقیت‌های برخی اعضای تیم پیش اعضای دیگر، یا نشان دادن عملکرد ضعیف برخی از آنها به دیگران غیر از نابود کردن انگیزه کارکنان شما نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت.

🔺سوگلی داشتن در میان اعضای تیم

امتیاز دادن مداوم به برخی اعضای مشخص و دعوت از آنها در جلسات و نظرخواهی‌ها، یا تقدیرهای چندباره از تلاش های آنان، حس بدی در دیگر اعضای تیم به وجود خواهد آورد. از طرف دیگر، این کار مشارکت دیگر کارکنان را به شدت کاهش خواهد داد.

🔺غرق کردن کارکنان در کاغذبازی

هرچه انجام کارهایی مثل مرخصی گرفتن یا تأیید فرایند های کاری سخت تر باشد، انگیزه کارکنان شما پایین‌تر خواهد بود. پیچیده و زمانبر کردن کارها در هر مرحله‌ای، اشتیاق کارکنان شما را از بین خواهد برد.

🔺متهم کردن کارکنان

متهم کردن کارکنان در مواقعی که اوضاع خوب پیش نمی‌رود، ریسک پذیری و خلاقیت و توان حل مسأله‌ آنان را از آنها خواهد گرفت و به خلق یک محیط کاری منفی و خالی از احترام دامن خواهد زد.

🔺بی‌عدالتی و تبعیض در پرداخت حقوق

نارضایتی کارمند از حقوق خود معمولاً با احساس ناعادلانه بودن دستمزد شروع می شود. مطالعات نشان می‌دهند حقوق ناکافی، ناعادلانه یا نابرابر، علت شماره‌ی یک ترک محل کار در میان کارکنان است.

🔺فراهم نکردن فرصت رشد و پیشرفت

ساختار سازمان خود را طوری بنا کنید که هر کسی بتواند به مسیر رشد و پیشرفت دسترسی داشته باشد. گیر انداختن نیروی انسانی در بن‌بست های شغلی، آنان را به فکر ترک شرکت شما خواهد انداخت.


📍 @organizationb
🅱 پاداش، ازنگاه نویسنده کتاب "بزرگترین اصل مدیریت دنیا"، بزرگترین اصل مدیریت دنیاست .

مایکل لوبوف می گوید چند مورد از چیزهایی که باید به اونها پاداش داد اینها هستند:

1- به راه حل های اساسی به جای راه حل های مقطعی پاداش دهید.
2- به ریسک پذیری به جای اجتناب از ریسک پاداش دهید.
3- به خلاقیت کاربردی به جای اطاعت کورکورانه پاداش دهید.
4- به اقدام قاطع به جای فلج کردن کار با تجزیه و تحلیل پاداش دهید.
5- به کار برجسته به جای نمایش کار پاداش دهید.
6- به ساده کردن کاربه جای پیچیدگی غیرلازم پاداش دهید.
7- به رفتار آرام و موثر به جای نق زدن و سر و صدا راه انداختن پاداش دهید.
8- به کیفیت کار به جای سرعت در کار پاداش دهید
9- به وفاداری به سازمان، به جای تهدید به ترک خدمت پاداش دهید.
10- به کار تیمی به جای تک روی پاداش دهید.



📍 @organizationb
🅱 5 سوالي كه شخصيت افراد را فاش مي‌كند



يكي از بهترين چيزهايي كه در زندگي وجود دارد ملاقات با افراد جديد است. دوست،‌ رئيس، همكار، همسايه يا آشنايان شما، همگي ابتدا برايتان غريبه بودند و وقتي كه براي اولين بار با آنها ملاقات كرديد اصلا نمي‌دانستيد كه از رابطه با آنها لذت مي‌ّبريد يا نه. با اين پنج پرسشي كه در اينجا مطرح مي‌كنيم، هنگام ملاقات با افراد مي‌توانيد تصوير دقيق‌تر و بهتري از آنها به دست آوريد.

بديهي است كه با سوالاتي مثل "شما تازه وارد هستيد؟" يا "چرا شغل قبلي خود را ترك كرديد؟" اطلاعات ضروري و خوبي به دست مي‌آوريد، ولي اينها كافي نيستند، چون با اين سوالات اطلاعاتي در مورد شخصيت آنها به دست نمي‌آوريد.

پنج سوالي كه در ادامه مطرح مي‌كنيم نه تنها اطلاعات مستقيم بيشتري در مورد فرد غريبه يا آشنا به شما مي‌دهند، بلكه در مورد شخصيت اين افراد نيز اطلاعات بسيار مفيدي در اختيار شما مي‌گذارند.

1⃣ شما خودتان را چطور توصيف مي‌كنيد؟

در واقع اين سوال نوعي ميانبر است تا فرد شخصيت خود را بروز دهد. با استفاده از نوع كلماتي كه هر كس براي توصيف خود استفاده مي‌كند مي‌توان به شخصيت او پي برد.

2⃣ بزرگ‌ترين دستاورد شما چيست؟‌

با اين سوال اطلاعات مهمي در مورد گذشته‌ِ‌ي فرد و اطلاعاتي هم در مورد شخصيتش به دست مي‌آوريد. مثلا متوجه مي‌َشويد كه بيشترين منافع اين شخص در كجا قرار دارد.

3⃣ آيا به تازگي كتاب خوبي خوانده‌ايد؟‌

پاسخ‌هايي كه در اين سوال دريافت خواهيد كرد خيلي متفاوت خواهند بود. به تفاوت بين خوانندگان دقت كنيد. مثلا بعضي افراد ممكن است بگويند من كتاب نمي‌خوانم. و برخي هم ممكن است مدت‌ها قبل يك كتاب خوانده باشند يا به يك كتاب دانشگاهي مراجعه كرده باشند. برخي هم واقعا اهل مطالعه بوده و كتاب‌‌هاي معروف را نام خواهند برد.

4⃣ شغل رويايي شما چيست؟‌

سوال هر چه مبهم تر باشد بهتر است. پاسخ به اين سوال هر چه كه باشد نشان مي‌دهد كه فرد موردنظر قبلا به اين موضوع فكر كرده يا اصلا به آن فكر نكرده است.

5⃣ قهرمان شخصي شما كيست؟

پاسخ به اين سوال، اطلاعات خاص‌تر و روشنگرتري به شما مي‌دهد. با اين سوال مي‌توانيد ميزان هوش يا سن شخص را تشخيص دهيد و از همه مهم‌تر اينكه مي‌توانيد بفهميد او به چه ارزش‌هايي احترام قائل است.


به طور كلي شايد برخي از اين سوالات را نتوانيم از هر غريبه‌اي كه در خيابان مي‌بينيم بپرسيم، ولي وقتي با يك مخاطب جديد گرم گرفتيم و كمي آشنا شديم، به راحتي مي‌توانيم اين سوالات را از او بپرسيم. واكنش افراد به اين سوالات، نحوه‌ي پاسخ گفتن، و كيفيت پاسخ آنها، بيانگر شخصيت آنهاست. اين مقدار اطلاعات براي هر تعامل اجتماعي لازم است..



📍 @organizationb
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🅱کارمندان چاپلوس!

🔸در محیطی که چاپلوسی وجود دارد، کارمندان غیرچاپلوس درگیر حس عدم امنیت در محل کار می‌شوند. آن‌ها نگران این می‌شوند که نکند چاپلوسی افراد دیگر، آن‌ها را در رقابت کاری عقب بیندازد. این حس منفی و نگرانی دائمی، حتما در راندمان کاری اثر منفی می‌گذارد.

🔸برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهند میزان رضایت شغلی کارمندانی که "همکاران چاپلوس" دارند، بسته به شرایط از ۱۵ تا ۳۵ درصد پایین‌تر از دیگران است و به‌همین میزان، بهره‌وری‌شان پایین‌تر و احتمال استعفای‌شان بیشتر است.

🔸هر کارمندی در صدد پیشرفت است. اگر افراد ببینند که دیگران بر اثر چاپلوسی پیشرفت می‌کنند و پاداش دریافت می‌کنند، در طول زمان به این روند خواهند پیوست و خلاقیت را کنار خواهند گذاشت. سازمان بی‌خلاقیت نیز موجودی محکوم به شکست خواهد بود.
فریدریش نیچه، فیلسوف بزرگ آلمانی می‌گوید: هر جا چاپلوسی گسترش بیابد، کمتر می‌توان در آن‌جا اندیشه‌های بلند یافت، زیرا چاپلوسی به شدت واگیر است.

🔸چاپلوسی، نقطه مقابل "جرأت" است. اگر فرهنگ یک سازمان، چاپلوس‌محوری باشد، جرأت از آن حذف می‌شود. یکی از پیامدهای حذف جرأت نیز، حذف نقد درون‌سازمانی است. نقد درون‌سازمانی، ساز وکاری است که در آن، اعضای یک سازمان خود را بخشی از بدنه مجموعه می‌دانند و هرگونه اشکالی را گزارش و نقد می‌کنند و اگر بتوانند راهکار هم می‌دهند. این ساز وکار را می‌توان با سیستم دفاعی بدن مشابه دانست که مراقب ناکاستی‌ها و میکروب‌های بدن است و با آن‌ها مقابله می‌کند.  

🔸مدیران وقتی مورد چاپلوسی قرار می‌گیرند درواقع درحال قربانی‌شدن هستند چرا که خود را از موهبتی به نام "نقد‌ شدن" و "پی‌بردن به خطاها" محروم می‌کنند. نیچه در این باره می‌گوید: "به‌زحمت می‌توان در جایی‌که همه چاپلوسی یک فرد را می‌کنند، جز در وصف بزرگی او سخنی گفت و برخلاف مسیر آب شنا کرد."

🔸مدیری که عادت می‌کند مدام تملق بشنود، اگر با کارمندی منتقد مواجه شود که نقدی واقعی درباره سازمان دارد، احتمالا او را بی‌ادب و گستاخ خواهد دانست. مدیر تملق‌پذیر، بی‌آن‌که بداند، سازمان را به‌سمت سقوط هدایت می‌کند.



📍 @organizationb
🅱تفاوت رهبر (leader) و دیکتاتور (dictator)!

🔺رهبر به خواسته‌ها و علایق افرادش توجه دارد.
▪️دیکتاتور به خواسته‌های خودش اهمیت می‌دهد.

🔺رهبر، افراد را متحد می‌کند.
▪️دیکتاتور، بین افراد تفرقه و دوقطبی ایجاد می کند.

🔺رهبر، زمانی که افراد دچار مشکلات هستند، درد آنها را بازگو می کند.
▪️دیکتاتور مایه آزار و رنج افراد است.

🔺رهبر در افراد ترس ایجاد نمی‌کند.
▪️دیکتاتور در افراد ترس و هراس ایجاد می‌کند.

🔺رهبر مورد اعتماد افرادش است.
▪️دیکتاتور به اعتماد افراد خود خیانت می کند.

🔺رهبران همواره با مشکلاتی که رفع کرده‌اند در یادها می‌مانند.
▪️دیکتاتورها همواره با مشکلاتی که ایجاد کرده اند، در خاطر دیگران می‌مانند.

📍 @organizationb
🅱 ١٢ ویژگی پاداش موثر



🔸مایکل لوبوف در کتاب «بزرگ‌ترین اصل مدیریت در دنیا» می‌نویسد پاداش برانگیزاننده و موثر پاداشی است که این ١٢ ویژگی مهم را دارد:

1⃣ پاداش باید در راستای استراتژی اصلی شرکت باشد. برای مثال، اگر استراتژی اصلی شرکت، کاهش هزینه‌هاست، باید به ایده‌هایی پاداش بدهیم که به شرکت کمک می‌کنند هزینه‌هایش را کاهش بدهد

2⃣ پاداش باید با نیازها و آرزوهای کارمندان مرتبط باشد. برای مثال، اگر کارمندان به حضور در دوره‌های آموزشی کوتاه‌مدت علاقه‌مندند، بهترین پاداش هم فراهم کردن امکان حضور کارمندان در چنین دوره‌هایی است

3⃣ پاداش باید بین کارمندان تفاوت معناداری قائل شود. برای مثال، پاداش فروشنده‌ای که مثلا دو برابر بقیه فروخته است، باید حداقل دو برابر پاداش بقیه فروشندگان باشد

4⃣ هر چند پاداش‌های رسمی بسیار موثرند اما نباید از پاداش‌های غیررسمی مثل تشکر در حضور بقیه کارمندان یا دعوت از کارمند برای صرف یک چای غافل شویم

5⃣ پاداش باید با تجلیل و قدردانی همراه باشد. مثلا نباید صرفا به کارمند یک پاداش مالی بدهیم بلکه باید همراه با پاداش مالی، از کارمند مدنظرمان تشکر هم بکنیم

6⃣ پاداش باید به اندازه‌ای باشد که کارمندان را به رفتار مدنظر شرکت متمایل کند. مثلا نباید توقع داشته باشیم افزایش ٢ درصدی در میزان پورسانت، فروشندگان را تشویق کند تلاش‌شان را دو برابر کنند

7⃣ به هیچ وجه نباید به دلیل رودربایستی یا مسائل انسان‌دوستانه به کارمندانی که رفتار و نتایج درخشانی نداشته‌اند، پاداش بدهیم

8⃣ باید دلایل ارائه پاداش و نحوه انتخاب کارمندانی که پاداش به آنها تعلق می‌گیرد را به صورت کاملا شفاف اعلام کنیم

9⃣ هیچ وقت نباید به صورت محرمانه به کارمندی پاداش بدهیم. پاداش اصولا فرهنگ‌ساز است و بهتر است بقیه کارمندان مطلع شوند که چرا به یک کارمند پاداش داده‌ایم

🔟 پاداش باید فوری پرداخت شود و تا جای ممکن نباید بین رفتار و نتایج درخشان کارمند و زمان ارائه پاداش به او فاصله زیادی بیافتد

1⃣1⃣ پاداش‌هایی که اثر بلندمدت‌تری دارند، اثرگذارترند. برای مثال، قدردانی از یک کارمند جلوی بقیه کارمندان با حضور خانواده او و درج خبر آن در روزنامه‌ها، بسیار موثرتر از یک پاداش مالی خشک و خالی است

2⃣1⃣ به طور کلی آثار پاداش‌های مالی تا دو هفته باقی می‌مانند اما آثار پاداش‌های غیرمالی مثل یک سفر خانوادگی با خانواده تا سال‌ها باقی می‌ماند



📍 @organizationb
🅱 قبل از تنبیه و سرزنش یک دوست، یک کارمند، یا یک مدیر، از روش راکفلر کمک بگیرید!



سال‌ها پیش یکی از مدیران ارشد یک شرکت نفتی تصمیم اشتباهی گرفت و به همین سبب بالغ بر دو میلیون دلار خسارت بر آن شرکت وارد شد. جان دی راکفلر مدیرعامل وقت شرکت بود.


روزی که خبر خسارت در شرکت پیچید، بیشتر مدیران شرکت به بهانه‌های مختلف می‌کوشیدند تا از مدیرعامل دوری کنند تا مورد خشم و غضب او واقع نشوند. تنها کسی که آن روز جرأت کرد به دیدار مدیرعامل برود شخصی به نام ادوارد تی‌بدفورد بود. او یکی از شرکای شرکت بود و خوب می‌دانست که باید خود را برای شنیدن سخنرانی طولانی علیه مدیری که مرتکب اشتباه شده بود آماده کند.


زمانی که بدفورد وارد دفتر کار راکفلر شد، سر امپراتور شرکت عظیم نفتی روی میز کارش خم شده و روی کاغذی سخت مشغول نوشتن بود. بدفورد ساکت و آرام بدون اینکه مزاحم کار او شود ایستاد. راکفلر پس از چند دقیقه سرش را بلند کرد و به آرامی گفت: آه بدفورد تویی؛ به گمانم خبر خسارت وارد شده به شرکت را شنیده‌ای.


بدفورد بلافاصله خبر خسارت راتایید کرد.
راکفلر گفت: چند روز است که روی مساله فکر می‌کنم و قبل از این‌که مدیر مربوطه را برای بازخواست بخواهیم، داشتم موارد مهمی را یادداشت می‌کردم.


بدفورد بعدها اینطور تعریف کرد: بالای کاغذ نوشته شده بود نقاط قوت آقای . . .
سپس فهرست طولانی از فضایل مدیر که شامل شرح‌حال مختصری از کمک‌های او به شرکت، تصمیمات درست در موارد مختلف، تصمیم‌هایی که مبالغی بیش از خسارت اخیر که عاید شرکت کرده بود را روی کاغذ نوشته بود.


بدفورد می‌گوید من هرگز این درس را فراموش نمی‌کنم؛ در سال‌های بعد هر وقت که درصدد برخورد و تنبیه کسی بودم قبل از هر چیز خودم را وادار می‌کردم پشت میزی بنشینم و با تعمق فهرستی طولانی از نقاط قوت همان شخص تهیه کنم و تنها پس از تهیه‌ی یک چنین فهرستی متوجه می‌شدم که قادرم مساله را از بُعد واقعی آن مورد بررسی قرار دهم و این امر باعث شد تا از پُرهزینه‌ترین اشتباهاتی که هر مدیر امکان مرتکب شدن به آن را دارد و آن چیزی جز خشم و عصبانیت نیست دور باشم؛ من به هر کسی که با مردم سر و کار دارد توصیه می‌کنم که از این روش استفاده کند.


اگر در رابطه با دوست، همکار یا همسر خویش، کارتان به جر و بحث یا حتی دعوا کشید، لطفاً قبل از یادآوری خصوصیات منفی و کنارگذاشتن کامل شخص، درباره‌ی ویژگی‌های مثبت و کارهای خوبی که برایتان انجام داده است هم فکر کنید. آدمی خطا می‌کند، اما اگر کل رفتار و اعمالش را روی ترازو قرار دهید، ممکن است قسمت مثبت آن سنگینی کند.



📍 @organizationb
🅱نکاتی کاربردی قبل از طرح نظر مخالف با مدیر مافوق

🔸کارمندان مجموعه‌ها بی‌شک در طی دوران فعالیت خود ممکن است بارها و بارها در شرایطی قرار بگیرند که با تصمیمی در مجموعه مخالف باشند.
تصور کنید در مجموعه‌ای مشغول فعالیت هستید و مدیر ارشد شما برای پروژه تصمیم گیری کرده و شما با نظر وی مخالف هستید. برای طرح نظر مخالف چه مسیری را طی می‌کنید؟ از چه کلماتی استفاده می‌کنید؟ آیا اصلا ارزش دارد نظر مخالف خود را مطرح کنید؟

🔸کارشناسان می‌گویند طبیعی است که در محل کار با نظر دیگران مخالف باشیم و این مخالفت موضوع عجیبی نیست. آنچه اهمیت دارد نحوه مخالفت و چگونگی مطرح کردن آن است. گاهی طرح اشتباه یک نظر مخالف می‌تواند صدمات جبران‌ناپذیری در ارتباطات کاری ما وارد کند. قبل از طرح موضوع به این نکات توجه کنید:

1⃣ واقع بین باشید

بسیاری از کارمندان به دلیل ترس از دست دادن کار، ایجاد جو متشنج یا دلایل دیگر از طرح نظر مخالف خود امتناع می‌ورزند، در حالی که عمیقا می‌دانند مسیر اشتباه  است و پروژه به سمت نامطلوبی حرکت می‌کند.
در چنین شرایطی باید واقع بین باشید. اگر بتوانید موضوع را به شکل درستی مطرح کنید و مشکلاتی که در ادامه مسیر می‌بینید به درستی ترسیم کنید، نباید نگران اخراج شدن باشید.

2⃣ اهداف مشترک خود را مرور کنید

اگر می‌خواهید نظر مخالفی را مطرح کنید، بار دیگر اهداف اصلی را مرور کنید و سپس برمبنای اهداف خود سناریوی صحبت کردن و طرح نظر مخالف را تنظیم کنید. در این صورت راهبرد موضوع نیز ساده‌تر خواهد شد.

3⃣ برای طرح نظر مخالف اجازه بگیرید


وقتی از مدیر مافوق خودتان قبل از طرح نظرات مخالف اجازه می‌گیرید در واقع امنیت روانی برای وی ایجاد می‌کنید و کنترل امور را به صورت ناخودآگاه در دست می‌گیرید.

4⃣ آرامش خود را حفظ کنید

ممکن است زمانی که می‌خواهید نظر مخالف بدهید، دچار استرس شده و تمرکز خود را از دست بدهید. این شرایط باعث می‌شود نتوانید به درستی موضوع را مطرح کنید. پس آرامش خود را حفظ کنید.

5⃣ مهم‌ترین موضوعات را مطرح کنید

دست روی اصلی‌ترین موضوع بگذارید و حاشیه نروید. وقتی از مدیر مافوق خود اجازه گرفتید که در مورد موضوع با وی صحبت کنید، مهم‌ترین و اصلی ‌ترین مساله را مطرح کنید.

6⃣ قضاوت نکنید

وقتی در مورد نگرانی‌ها و دلایل خود برای مخالفت صحبت می‌کنید،‌ دچار قضاوت‌های عجولانه نشوید. نه در مورد خودتان قضاوت کنید و نه در مورد طرف مقابل.

7⃣ متواضع باشید

قبل از ارائه نظر خودتان در مورد موضوع، با دقت بررسی کنید، ولی این احتمال هم وجود دارد که اشتباه کنید. اگر اشتباه کرده بودید متواضع باشید و اشتباه خود را بپذیرید.

8⃣ درنهایت پذیرای نظر مدیریت باشید

ممکن است نظر شما درست باشد ولی دست آخر مدیریت مجموعه تصمیم گیرنده نهایی است. پس نظر او را بپذیرید. در این صورت به مدیر مافوق خود نشان داده‌اید که جایگاه او را درک می‌کنید.



📍 @organizationb
🅱هرگز در مورد این مسایل با همکاران خود حرف نزنید!

🔸آیا جزو کسانی هستید که محل کار را خانه دوم خود تصور می‌کنند و همین امر موجب می‌شود تا احساس راحتی داشته باشند؟ در چنین شرایطی احتمالا خیلی راحت در مورد نظرات خود با دیگران صحبت می‌کنید. اما دست نگه دارید!

🔸این را بدانید که همکار یا مدیر، عضو خانواده شما نیست و نباید به‌هیچ وجه اطلاعات شخصی و کاری زیادی را با آنها به اشتراک بگذارید. این کار با خودکشیِ شغلی هیچ فرقی ندارد!
شما از تغییراتی که ممکن است در آینده پیش بیاید مطلع نیستید و ممکن است برخی از اظهارنظرهایتان در مورد اشخاص، بعدها به ضررتان تمام شود. حتی احتمال اخراج شدن هم وجود دارد.

🔸از جمله مهم‌ترین مسایلی که هرگز نباید با همکاران خود در موردشان حرف بزنید، شامل گزینه‌های زیر است:

◀️ شکایت در مورد مدیر

هر چقدر هم که مدیر شما بی‌اخلاق، بی‌اعصاب یا قدرنشناس باشد باز هم توصیه می‌کنیم که شکایت‌های خود را به همکارانتان نگویید. اشتباه‌ترین کاری که هر کارمندی ممکن است در زندگی حرفه‌ای خود انجام دهد، همین است. ممکن است فرد نامطمئنی صحبت‌های شما را بشنود یا حتی این احتمال وجود دارد که همکاری که به او اطمینان دارید هم به دلایل گوناگون (از خودشیرینی گرفته تا دفاع از خود)، صحبت‌های شما را کف دست مدیر بگذارد.

◀️ غیبت در مورد همکاری که در جمع حضور ندارد

به جای غیبت کردن یا شکایت کردن در مورد کسانی که در جمع شما حضور ندارند، به این فکر کنید که آیا دوست دارید بقیه در مورد شما این‌گونه حرف بزنند؟! شما هم ممکن است ایراداتی داشته باشید و بدون شک از اینکه بقیه پشت‌سرتان غیبت کرده یا مسخره‌تان کنند، خوشتان نمی‌آید. پس برای شخصیت دیگر همکاران خود ارزش و احترام قایل باشید.

◀️ انجام ندادن کاری که در فهرست وظایف‌تان نیست

همه کارمندان در زمان استخدام شرح وظایفی برایشان تعریف می‌شود که مسئول انجامشان خواهند بود. اما پس از مدتی، ممکن است تغییراتی در این فهرست صورت بگیرد.
تغییرات را با آغوش باز بپذیرید. به این فکر کنید که وقتی کار دیگری به شما سپرده می‌شود یعنی نحوه عملکردتان موردقبول مدیر است که با اطمینان، مسئولیت دیگری را به شما سپرده است.

◀️ غیبت کردن و شایعه‌پراکنی

حرف زدن در مورد رفتارهای دیگران، وقتی با استانداردهای ما جور نیست یکی از رایج‌ترین فعالیت‌های بشر است. اما همیشه این را به یاد داشته باشید که این فعالیت‌ها همیشه پیامدهای بسیار بدی دارند.
وقتی در یک جلسه غیب شرکت کرده‌اید یا حتی اگر خودتان گوینده هستید، حتما به این مسایل فکر کنید: اگر جای من با این فرد عوض می‌شد،  آیا دوست داشتم بقیه این‌گونه در مورد من نظر بدهند؟ اگر این حرف‌ها به گوش او برسد، چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا شنونده‌ها پس از این همه غیبت کردن می‌توانند به من اعتماد کنند؟ چه لزومی دارد که پشت سر بقیه حرف بزنم؟ چه سودی به من می‌رساند؟ و ….

◀️ دادن اطلاعات در مورد زندگی شخصی

هر وقت خواستید در مورد عادت‌های بد همسرتان شکایت کنید یا در مورد مادرشوهرتان غر بزنید، به این فکر کنید که: «بیان این حرف‌ها چه دردی از من دوا می‌کند؟» آیا اصلا لزومی دارد دیگران از هیجانات و احساسات لحظه‌ای شما آگاه شوند؟

◀️ بیان نظرات گستاخانه یا سوالات شخصی

هیچ‌وقت از همکار خود نپرسید: «آیا بارداری؟»، «این را چند خریده‌ای؟» و … . پیش از اینکه بخواهید در مسایل شخصی دیگران نظر بدهید، به خودتان بگویید که این مسایل به شما ارتباطی ندارد و اگر لازم باشد که بدانید، آن شخص خودش به شما خواهد گفت.

◀️ اینکه دنبال شغل دیگری هستید

هر چقدر هم که به همکار خود اطمینان دارید، این را بدانید که آنها به شغل و محل کارشان بیشتر از شخص شما اهمیت می‌دهند و برای نمایش وفاداری خود، ممکن است حرف‌هایتان را به مسئولان مربوطه منعکس کنند. بنابراین برای حفظ موقعیت خود هرگز در مورد تصمیمات این‌چنینی خود با دیگران صحبت نکنید.

◀️ در مورد حقوق خود

هیچ وقت در مورد حقوق خود با همکارانتان صحبت نکنید و حقوق آنها را هم جویا نشوید. صحبت در مورد این مسایل ممکن است دوستی‌ها را به دشمنی تبدیل کرده یا همکارها را رقیب هم کند.

📍 @organizationb
2024/05/27 10:56:11
Back to Top
HTML Embed Code: