🅱 پنج پیامی که رهبران باید مدیریت کنند
اگر میخواهید بدانید چرا بسیاری از سازمانها پس از مدتی دچار هرجومرج میشوند، نگاهتان به حرفهایی باشد که از دهان رهبران آنها خارج میشود. رهبران، همواره دم از ایدههای بزرگ، جامع و البته پر از شبهه برای آینده شرکت میزنند. اغلب تصور میکنند که در مورد مفاهیمی چون «چشمانداز»، «پاسخگویی» و «نتایج»، دیدگاه افراد با آنها یکی است. نتیجهی کار معمولاً رفتارهای نامنظم و هرجومرج خواهد بود که ممکن است برای شرکت بسیار گران تمام شود.
پنج موضوع در عملکرد یک شرکت بسیار مؤثرند:
ساختار سازمانی و سلسلهمراتب، نتایج مالی، حسی که رهبر از کارش دارد، مدیریت زمان و در نهایت، فرهنگسازمانی. تبیین، انتشار و کنترل صحیح این موارد فرصتی در راستای افزایش پاسخگویی و عملکرد بسیار بهتر در اختیار رهبر قرار میدهد.
📍 @organizationb ™
اگر میخواهید بدانید چرا بسیاری از سازمانها پس از مدتی دچار هرجومرج میشوند، نگاهتان به حرفهایی باشد که از دهان رهبران آنها خارج میشود. رهبران، همواره دم از ایدههای بزرگ، جامع و البته پر از شبهه برای آینده شرکت میزنند. اغلب تصور میکنند که در مورد مفاهیمی چون «چشمانداز»، «پاسخگویی» و «نتایج»، دیدگاه افراد با آنها یکی است. نتیجهی کار معمولاً رفتارهای نامنظم و هرجومرج خواهد بود که ممکن است برای شرکت بسیار گران تمام شود.
پنج موضوع در عملکرد یک شرکت بسیار مؤثرند:
ساختار سازمانی و سلسلهمراتب، نتایج مالی، حسی که رهبر از کارش دارد، مدیریت زمان و در نهایت، فرهنگسازمانی. تبیین، انتشار و کنترل صحیح این موارد فرصتی در راستای افزایش پاسخگویی و عملکرد بسیار بهتر در اختیار رهبر قرار میدهد.
📍 @organizationb ™
🅱 5 سوالي كه شخصيت افراد را فاش ميكند.
✅ يكي از بهترين چيزهايي كه در زندگي وجود دارد ملاقات با افراد جديد است. دوست، رئيس، همكار، همسايه يا آشنايان شما، همگي ابتدا برايتان غريبه بودند و وقتي كه براي اولين بار با آنها ملاقات كرديد اصلا نميدانستيد كه از رابطه با آنها لذت ميّبريد يا نه. با اين پنج پرسشي كه در اينجا مطرح ميكنيم، هنگام ملاقات با افراد ميتوانيد تصوير دقيقتر و بهتري از آنها به دست آوريد.
بديهي است كه با سوالاتي مثل "شما تازه وارد هستيد؟" يا "چرا شغل قبلي خود را ترك كرديد؟" اطلاعات ضروري و خوبي به دست ميآوريد، ولي اينها كافي نيستند، چون با اين سوالات اطلاعاتي در مورد شخصيت آنها به دست نميآوريد.
پنج سوالي كه در ادامه مطرح ميكنيم نه تنها اطلاعات مستقيم بيشتري در مورد فرد غريبه يا آشنا به شما ميدهند، بلكه در مورد شخصيت اين افراد نيز اطلاعات بسيار مفيدي در اختيار شما ميگذارند.
1 . شما خودتان را چطور توصيف ميكنيد؟
در واقع اين سوال نوعي ميانبر است تا فرد شخصيت خود را بروز دهد. با استفاده از نوع كلماتي كه هر كس براي توصيف خود استفاده ميكند ميتوان به شخصيت او پي برد.
2 . بزرگترين دستاورد شما چيست؟
با اين سوال اطلاعات مهمي در مورد گذشتهِي فرد و اطلاعاتي هم در مورد شخصيتش به دست ميآوريد. مثلا متوجه ميَشويد كه بيشترين منافع اين شخص در كجا قرار دارد.
3 . آيا به تازگي كتاب خوبي خواندهايد؟
پاسخهايي كه در اين سوال دريافت خواهيد كرد خيلي متفاوت خواهند بود. به تفاوت بين خوانندگان دقت كنيد. مثلا بعضي افراد ممكن است بگويند من كتاب نميخوانم. و برخي هم ممكن است مدتها قبل يك كتاب خوانده باشند يا به يك كتاب دانشگاهي مراجعه كرده باشند. برخي هم واقعا اهل مطالعه بوده و كتابهاي معروف را نام خواهند برد.
4 . شغل رويايي شما چيست؟
سوال هر چه مبهم تر باشد بهتر است. پاسخ به اين سوال هر چه كه باشد نشان ميدهد كه فرد موردنظر قبلا به اين موضوع فكر كرده يا اصلا به آن فكر نكرده است.
5 . قهرمان شخصي شما كيست؟
پاسخ به اين سوال، اطلاعات خاصتر و روشنگرتري به شما ميدهد. با اين سوال ميتوانيد ميزان هوش يا سن شخص را تشخيص دهيد و از همه مهمتر اينكه ميتوانيد بفهميد او به چه ارزشهايي احترام قائل است.
به طور كلي شايد برخي از اين سوالات را نتوانيم از هر غريبهاي كه در خيابان ميبينيم بپرسيم، ولي وقتي با يك مخاطب جديد گرم گرفتيم و كمي آشنا شديم، به راحتي ميتوانيم اين سوالات را از او بپرسيم. واكنش افراد به اين سوالات، نحوهي پاسخ گفتن، و كيفيت پاسخ آنها، بيانگر شخصيت آنهاست. اين مقدار اطلاعات براي هر تعامل اجتماعي لازم است.
برگرفته از سايت entrepreneur.com
📍 @organizationb ™
بديهي است كه با سوالاتي مثل "شما تازه وارد هستيد؟" يا "چرا شغل قبلي خود را ترك كرديد؟" اطلاعات ضروري و خوبي به دست ميآوريد، ولي اينها كافي نيستند، چون با اين سوالات اطلاعاتي در مورد شخصيت آنها به دست نميآوريد.
پنج سوالي كه در ادامه مطرح ميكنيم نه تنها اطلاعات مستقيم بيشتري در مورد فرد غريبه يا آشنا به شما ميدهند، بلكه در مورد شخصيت اين افراد نيز اطلاعات بسيار مفيدي در اختيار شما ميگذارند.
1 . شما خودتان را چطور توصيف ميكنيد؟
در واقع اين سوال نوعي ميانبر است تا فرد شخصيت خود را بروز دهد. با استفاده از نوع كلماتي كه هر كس براي توصيف خود استفاده ميكند ميتوان به شخصيت او پي برد.
2 . بزرگترين دستاورد شما چيست؟
با اين سوال اطلاعات مهمي در مورد گذشتهِي فرد و اطلاعاتي هم در مورد شخصيتش به دست ميآوريد. مثلا متوجه ميَشويد كه بيشترين منافع اين شخص در كجا قرار دارد.
3 . آيا به تازگي كتاب خوبي خواندهايد؟
پاسخهايي كه در اين سوال دريافت خواهيد كرد خيلي متفاوت خواهند بود. به تفاوت بين خوانندگان دقت كنيد. مثلا بعضي افراد ممكن است بگويند من كتاب نميخوانم. و برخي هم ممكن است مدتها قبل يك كتاب خوانده باشند يا به يك كتاب دانشگاهي مراجعه كرده باشند. برخي هم واقعا اهل مطالعه بوده و كتابهاي معروف را نام خواهند برد.
4 . شغل رويايي شما چيست؟
سوال هر چه مبهم تر باشد بهتر است. پاسخ به اين سوال هر چه كه باشد نشان ميدهد كه فرد موردنظر قبلا به اين موضوع فكر كرده يا اصلا به آن فكر نكرده است.
5 . قهرمان شخصي شما كيست؟
پاسخ به اين سوال، اطلاعات خاصتر و روشنگرتري به شما ميدهد. با اين سوال ميتوانيد ميزان هوش يا سن شخص را تشخيص دهيد و از همه مهمتر اينكه ميتوانيد بفهميد او به چه ارزشهايي احترام قائل است.
به طور كلي شايد برخي از اين سوالات را نتوانيم از هر غريبهاي كه در خيابان ميبينيم بپرسيم، ولي وقتي با يك مخاطب جديد گرم گرفتيم و كمي آشنا شديم، به راحتي ميتوانيم اين سوالات را از او بپرسيم. واكنش افراد به اين سوالات، نحوهي پاسخ گفتن، و كيفيت پاسخ آنها، بيانگر شخصيت آنهاست. اين مقدار اطلاعات براي هر تعامل اجتماعي لازم است.
برگرفته از سايت entrepreneur.com
📍 @organizationb ™
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🅱 استرس چگونه برعملکرد تاثیر میگذارد؟
✅ استرس داشتن، ویژگی اصلی خیلی از مشاغل است. اما در فروش، چه به صورت فردی و چه به صورت سازمانی، نوعی استرس خاص حاکم است. وقتی آمار و ارقام روند نزولی پیدا میکند، واکنش مدیران افزایش فشار بر سازمان فروش است.
✅ گروهی ۷۰ نفره از مدیران عامل یک کنفرانس تکنولوژی جهانی که سال گذشته برگزار شد، در پاسخ به این سوال که وقتی عملکرد مالی آنها افت میکند، چه راهکاری دارند، بیدرنگ پاسخ دادند که از تیم فروش میخواهیم اعداد و ارقام را بالا بیاورند.
✅ سر پا نگه داشتن کسبوکار، یکی از وظایف تیم فروش است، اما فشاری که بر آنها وارد میشود، محیطی پراسترس را ایجاد میکند که میتواند نتیجه معکوس به بار آورد. استرس زیاد در هر موقعیت حرفهای، مانع شکوفایی استعدادها میشود و به تصمیمگیری ضعیف منجر میشود.
✅ هنگام مواجهه با استرس شدید، توانایی ما برای تمرکز، حل مشکلات و توجه دقیق به جزئیات، به طور چشمگیری کاهش پیدا میکند. وقتی فروشندهها برای بستن قراردادهای جدید، بیش از حد تحت فشار قرار میگیرند، عصبی میشوند و چرخههای فروشی که وعده دادهاند را یا نیمهکاره میگذارند یا به آنها پایان میدهند.
✅ تحمیل یا دیگر رفتارهای نامناسب، اثربخشی فروش را کاهش میدهد و به حاشیه سود آسیب میزند. خیلی از مشتریان هم وقتی برای خرید تحت فشار غیرعادی قرار میگیرند، واکنش معکوس نشان میدهند و اقدام به خرید نمیکنند؛ مخصوصا وقتی قرار باشد راهحلهای پیچیده به آنها فروخته شود.
✅ استرس باعث میشود کل تیمهای فروش طوری رفتار کنند که هر معاملهای یک کسبوکار خوب به نظر بیاید. برای اینکه قراردادی راحتتر امضا شود، باید یک تخفیف بزرگ در نظر گرفت؟ اشکالی ندارد. این قرارداد دردسرساز به نظر میرسد و مشتری مناسب نیست؟
✅ چه اهمیتی دارد، باید آمارهای این ماه را درست کنیم. در این شرایط، رویکرد این است: تحت هر شرایطی و با هر هزینهای، به درآمدزایی برسیم. تمرکز فروشندهها کوتاه مدت میشود و انگار فقط به آنها دستور داده شده کاری انجام دهند. این رویکرد، عواقب بلندمدتی برای کسبوکار دارد: افزایش ضرر و شکست در ایجاد یک تجربه فروش جذاب.
✅ رهبران کسبوکار در تلاش برای به حداکثر رساندن جنبوجوش و ایجاد حس اضطرار در سازمان فروش، اهمیت کسب نتایج خوب ماهانه یا فصلی را پررنگتر از هر چیز دیگر میکنند. آنها با این کار، بازدهی بلند مدت کسبوکار را با ریسک مواجه میکنند.
✅ افزایش هیجانات ذهنی و روانی، عملکرد را ارتقا میدهد؛ اما تا یک حد مشخص. از آن به بعد، هرقدر استرس افزایش یابد، عملکرد ضعیف میشود. پس بهترین حالت حد میانه است و سطح بهینه استرس، بالاترین میزان عملکرد را ایجاد میکند.
✅ اصطلاح فنی این سطح بهینه
استرس مفید (eustress) نام دارد که مدیران باید دقیقا بر همین میزان استرس تمرکز کنند تا بهترین نتایج را بدست آورند. آنها بجای اینکه فقط استرس بخش فروش را برای بالا بردن آمار فروش افزایش دهند، میتوانند با ۳ راهکار زیر عملکرد فروشندههای خود را به حداکثر برسانند:
🚩 تمرکز بر ایجاد یک تجربه فروش استثنایی
تجربه فروش عاملی مهم است که وقتی مشتریان گزینههای مختلف خود را ارزیابی میکنند بر تصمیمگیری آنها اثر میگذارد. تحقیقات نشان میدهد تجربه فروش بر حدود ۲۵٪ معیارهای تصمیمگیری خرید و فروش بنگاه به بنگاه (B۲B) اثر میگذارد. تجربه فروش عبارت است از: ایجاد ارزش جهک مشتریان از طریق کمک به دیدن مشکلاتی که مورد توجه آنها نبوده، فرصتهایی که از آن آگاه نبودهاند و راهحلهایی که پیشبینی نکردهاند.
🚩 تمرکز بر فرآیند فروش نه دستاورد آن
فرآیند فروش یک نقشه راه برای ایجاد تجربه فروشی است که برای مشتری ارزش دارد و شما را از رقبا متمایز میکند. اگر میخواهید فرآیندی ایجاد کنید که به فروشندهها کمک کند بیشتر بفروشند، آنرا با نحوه خرید خریداران هماهنگسازی کنید. در هر مرحله از فرآیند فروش، چند اقدام کلیدی وجود دارد که میگوید آیا میتوان به مرحله بعد رفت یا نه.
🚩 تمرکز بر مربیگری جهت ارتقای عملکرد
فروش محصولات و خدمات پیچیده به تخصصی نیاز دارد که هیچگاه در برنامههای آموزشی بصورت کامل به آن پرداخته نمیشود. باید در موقعیتهای واقعی، مهارتها را توسعه داد و این کار از طریق مربیگری محقق میشود. وقتی مدیران بر پرورش استعداد فروش تمرکز کنند، روی یک مزیت رقابتی سرمایهگذاری کرده و میتوانند مدلهای خوبی ارائه کنند.
📍 @organizationb ™
استرس مفید (eustress) نام دارد که مدیران باید دقیقا بر همین میزان استرس تمرکز کنند تا بهترین نتایج را بدست آورند. آنها بجای اینکه فقط استرس بخش فروش را برای بالا بردن آمار فروش افزایش دهند، میتوانند با ۳ راهکار زیر عملکرد فروشندههای خود را به حداکثر برسانند:
تجربه فروش عاملی مهم است که وقتی مشتریان گزینههای مختلف خود را ارزیابی میکنند بر تصمیمگیری آنها اثر میگذارد. تحقیقات نشان میدهد تجربه فروش بر حدود ۲۵٪ معیارهای تصمیمگیری خرید و فروش بنگاه به بنگاه (B۲B) اثر میگذارد. تجربه فروش عبارت است از: ایجاد ارزش جهک مشتریان از طریق کمک به دیدن مشکلاتی که مورد توجه آنها نبوده، فرصتهایی که از آن آگاه نبودهاند و راهحلهایی که پیشبینی نکردهاند.
فرآیند فروش یک نقشه راه برای ایجاد تجربه فروشی است که برای مشتری ارزش دارد و شما را از رقبا متمایز میکند. اگر میخواهید فرآیندی ایجاد کنید که به فروشندهها کمک کند بیشتر بفروشند، آنرا با نحوه خرید خریداران هماهنگسازی کنید. در هر مرحله از فرآیند فروش، چند اقدام کلیدی وجود دارد که میگوید آیا میتوان به مرحله بعد رفت یا نه.
فروش محصولات و خدمات پیچیده به تخصصی نیاز دارد که هیچگاه در برنامههای آموزشی بصورت کامل به آن پرداخته نمیشود. باید در موقعیتهای واقعی، مهارتها را توسعه داد و این کار از طریق مربیگری محقق میشود. وقتی مدیران بر پرورش استعداد فروش تمرکز کنند، روی یک مزیت رقابتی سرمایهگذاری کرده و میتوانند مدلهای خوبی ارائه کنند.
📍 @organizationb ™
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🅱 علائمی که نشان می دهند شغلتان سلامت روان شما را تهدید می کند
اگر شما یک کارمند هستید، باید به سلامت روانی خود اهمیت دهید و در صورتی که احساس کردید در خطر آسیب هستید، باید در پی اصلاح شرایط کاری خود برآیید. همچنین اگر رئیس یک کسب و کار هستید نیز باید همواره سلامت روانی کارمندان را زیر نظر داشته باشید و در صورتی که احساس کردید آنها از این حیث در خطر هستند، در پی اصلاح شرایط محیط کار باشید.
در ادامه قصد داریم شش نشانه ای را بررسی کنیم که نمایانگر اثر مخرب شغل بر سلامت روان تان هستند.
1️⃣ صبح ها به سختی بیدار می شوید:
اگر این احساس بیشتر روزها به سراغتان می آید نشان از استرس بیش از حدی است که در اثر کار به شما وارد می شود.
2️⃣ فکر می کنید باید 7 روز هفته و 24 ساعت شبانه روز برای کارتان در دسترس باشید:
این کار به مرور به سلامت کارمندان آسیب می زند و تعادل بین کار و زندگی را بر هم می زند.
3️⃣ در حین کار استراحت نمی کنید:
استراحت نکردن حین کار می تواند به سلامت روان افراد آسیب بزند. از سوی دیگر تفریح و استراحت های کوتاه، می تواند شادابی و نیز رضایت شغلی افراد را در حین کار افزایش دهد.
4️⃣ ارتباط اجتماعی با سایر کارمندان ندارید:
اگر یک شغل برای کارمندان طاقت فرساست، ارتباط اجتماعی بین آنها می تواند از میزان اضطراب بکاهد.
5️⃣ تصور می کنید هر لحظه ممکن است اخراج شوید:
عدم امنیت شغلی یکی از اصلی ترین دلایل ایجاد اضطراب و نیز افسردگی کارمندان است.
6️⃣ هنگام انجام کارهای خود احساس گناه می کنید:
محیط برخی از شرکت ها پر خطر هستند. این مسئله می تواند به علت مشکلات ناشی از شرایط کاری پر مخاطره، تولید محصولات خطرناک یا سایر موارد ایجاد شود.
📍 @organizationb ™
اگر شما یک کارمند هستید، باید به سلامت روانی خود اهمیت دهید و در صورتی که احساس کردید در خطر آسیب هستید، باید در پی اصلاح شرایط کاری خود برآیید. همچنین اگر رئیس یک کسب و کار هستید نیز باید همواره سلامت روانی کارمندان را زیر نظر داشته باشید و در صورتی که احساس کردید آنها از این حیث در خطر هستند، در پی اصلاح شرایط محیط کار باشید.
در ادامه قصد داریم شش نشانه ای را بررسی کنیم که نمایانگر اثر مخرب شغل بر سلامت روان تان هستند.
1️⃣ صبح ها به سختی بیدار می شوید:
اگر این احساس بیشتر روزها به سراغتان می آید نشان از استرس بیش از حدی است که در اثر کار به شما وارد می شود.
2️⃣ فکر می کنید باید 7 روز هفته و 24 ساعت شبانه روز برای کارتان در دسترس باشید:
این کار به مرور به سلامت کارمندان آسیب می زند و تعادل بین کار و زندگی را بر هم می زند.
3️⃣ در حین کار استراحت نمی کنید:
استراحت نکردن حین کار می تواند به سلامت روان افراد آسیب بزند. از سوی دیگر تفریح و استراحت های کوتاه، می تواند شادابی و نیز رضایت شغلی افراد را در حین کار افزایش دهد.
4️⃣ ارتباط اجتماعی با سایر کارمندان ندارید:
اگر یک شغل برای کارمندان طاقت فرساست، ارتباط اجتماعی بین آنها می تواند از میزان اضطراب بکاهد.
5️⃣ تصور می کنید هر لحظه ممکن است اخراج شوید:
عدم امنیت شغلی یکی از اصلی ترین دلایل ایجاد اضطراب و نیز افسردگی کارمندان است.
6️⃣ هنگام انجام کارهای خود احساس گناه می کنید:
محیط برخی از شرکت ها پر خطر هستند. این مسئله می تواند به علت مشکلات ناشی از شرایط کاری پر مخاطره، تولید محصولات خطرناک یا سایر موارد ایجاد شود.
📍 @organizationb ™
🅱 8 مهارتی که گوگل در جستجوی آن است!
✅ در سال 2001 در حالیکه کمتر از 5 سال از تاسیس گوگل میگذشت، اولین دفتر بین المللی آن افتتاح شد. با موتور جستجوگری به 15 زبان و تیمی متشکل از 400 کارمند.
✅ «لری پیج»، یکی از موسسان گوگل، تصمیم داشت در عین حال که شرکت را چالاک نگه میدارد، بروکراسی را از فرآیندهای آن حذف کند. بنابراین در اقدامی جسورانه، همه مدیران مهندسی را از شرکت اخراج کرد!
✅ این تجربه البته در نهایت با شکست مواجه شد و تنها پس از گذشت چندماه، نقش مدیریت مهندسی به مجموعه بازگشت. اما مشخص شد که یک مدیر خوب در واقع نقش کلیدی در داشتن یک تیم پرانرژی و پربار دارد. پژوهش اخیر گوگل نیز این مطلب را تایید کردهاست:
✅ طی بررسیهای بهعمل آمده از «پروژه اکسیژن» گوگل، بر اساس عملکرد و دادههای پرسشنامه کارکنان، 8 شاخصه مشترک بین مدیران برجسته، به شرح زیر معرفی شدهاست:
🔸مربی خوبی است.
🔸 به تیم قدرت میبخشد و از ریزمدیریت پرهیز میکند.
🔸 پربازده و نتیجهگرا است.
🔸 دغدغه/علایق خود را برای موفقیت اعضا و شادابی ایشان بیان میکند.
🔸 به خوبی ارتباط برقرار میکند.
🔸 به ارتقا شغلی تیم کمک میکند.
🔸 استراتژی روشنی برای تیم درنظر دارد.
🔸 دارای مهارتهای مهم فنی است که میتواند به تیم مشاوره بدهد.
📍 @organizationb ™
🔸مربی خوبی است.
🔸 به تیم قدرت میبخشد و از ریزمدیریت پرهیز میکند.
🔸 پربازده و نتیجهگرا است.
🔸 دغدغه/علایق خود را برای موفقیت اعضا و شادابی ایشان بیان میکند.
🔸 به خوبی ارتباط برقرار میکند.
🔸 به ارتقا شغلی تیم کمک میکند.
🔸 استراتژی روشنی برای تیم درنظر دارد.
🔸 دارای مهارتهای مهم فنی است که میتواند به تیم مشاوره بدهد.
📍 @organizationb ™
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🅱 ده ویژگی مدیر موفق
۱. توانایی درک اهمیت رویدادها بدون اینکه تحت تاثیر آرا و عقاید اطرافیان خود قرار بگیرد و یا گرفتار پیشداوریهای شخصی شود.
۲. توانایی تصمیمسازی و عمل بیآنکه به دلیل مخاطرات جانبی از مسیر و هدف اصلی منحرف شود.
۳. مسئولیتپذیری یا آمادگی برای رویارویی و مبارزه با مشکلات. این امر با تصمیمگیری و قاطعیت ارتباط بسیار نزدیک دارد، زیرا کسی که مسئولیت میپذیرد باید از توان لازم برای تصمیمگیری برخوردار باشد تا بتواند تصمیمی بگیرد که برای منافع سازمان باشد. افزون بر اینکه مدیر باید در برابر پیامدهای تصمیمهای خود مسئولیت بپذیرد.
۴. قدرت سازماندهی. چنانچه مدیر از ابزار کارآمد در جای مناسب خود استفاده کند. بسیاری از مشکلات سازمانی، خود به خود حل خواهد شد.
۵. انسانشناسی یا توان شناخت افرادی که با او کار میکنند. در پرتو این شناخت است که رفتار مدیر در برابر کارکنان شکل میگیرد.
۶. انگیزه با اشتیاق و تمایل به انجام کار یا کارهایی که به او سپرده شده است. چنین مدیری میتواند انگیزه لازم را در کارکنان خود ایجاد کند.
۷. قدرت کارکردن به مدتهای طولانی بدون احساس خستگی. در حقیقت با توجه به آنچه در مورد انگیزه عنوان میشود بیشتر کارکنان به رفتار مدیر، رفتار خودشان را تغییر میدهند و از مدیر در نحوه کارکردن الگوبرداری میکنند.
۸. اعتمادبهنفس، یعنی قبول اینکه صاحب قدرت است و میتواند با تکیه بر آن مشکلات خود و سازمانش را حل کند بهعبارتی دیگر خودرا به درستی میشناسد به تواناییهای خود آگاهی دارد و به همین دلیل میداند و میتواند در برخورد با شرایط متعدد بهدرستی تصمیم بگیرد و در برابر این تصمیم هراسی نداشته باشد.
۹. بلوغ عاطفی یا توان کنترل عواطف و احساسات خود در هر زمانی که ضرورت داشته باشد. مدیری را دارای بلوغ عاطفی میدانیم که دقیقا پس از تجزیهوتحلیل شرایط، احساسات خود را آشکار سازد.
۱۰. داشتن سعهصدر لازم برای برخورداری از دیدگاه همکاران، به ویژه زیردستان. درواقع یکی از صفات پسندیده مدیر آن است که با افراد صاحبنظر درباره مسایلی که ضرورت دارد مشورت کند و باتوجه به دیدگاههای معقول آنان تصمیم بگیرد.
📍 @organizationb ™
۱. توانایی درک اهمیت رویدادها بدون اینکه تحت تاثیر آرا و عقاید اطرافیان خود قرار بگیرد و یا گرفتار پیشداوریهای شخصی شود.
۲. توانایی تصمیمسازی و عمل بیآنکه به دلیل مخاطرات جانبی از مسیر و هدف اصلی منحرف شود.
۳. مسئولیتپذیری یا آمادگی برای رویارویی و مبارزه با مشکلات. این امر با تصمیمگیری و قاطعیت ارتباط بسیار نزدیک دارد، زیرا کسی که مسئولیت میپذیرد باید از توان لازم برای تصمیمگیری برخوردار باشد تا بتواند تصمیمی بگیرد که برای منافع سازمان باشد. افزون بر اینکه مدیر باید در برابر پیامدهای تصمیمهای خود مسئولیت بپذیرد.
۴. قدرت سازماندهی. چنانچه مدیر از ابزار کارآمد در جای مناسب خود استفاده کند. بسیاری از مشکلات سازمانی، خود به خود حل خواهد شد.
۵. انسانشناسی یا توان شناخت افرادی که با او کار میکنند. در پرتو این شناخت است که رفتار مدیر در برابر کارکنان شکل میگیرد.
۶. انگیزه با اشتیاق و تمایل به انجام کار یا کارهایی که به او سپرده شده است. چنین مدیری میتواند انگیزه لازم را در کارکنان خود ایجاد کند.
۷. قدرت کارکردن به مدتهای طولانی بدون احساس خستگی. در حقیقت با توجه به آنچه در مورد انگیزه عنوان میشود بیشتر کارکنان به رفتار مدیر، رفتار خودشان را تغییر میدهند و از مدیر در نحوه کارکردن الگوبرداری میکنند.
۸. اعتمادبهنفس، یعنی قبول اینکه صاحب قدرت است و میتواند با تکیه بر آن مشکلات خود و سازمانش را حل کند بهعبارتی دیگر خودرا به درستی میشناسد به تواناییهای خود آگاهی دارد و به همین دلیل میداند و میتواند در برخورد با شرایط متعدد بهدرستی تصمیم بگیرد و در برابر این تصمیم هراسی نداشته باشد.
۹. بلوغ عاطفی یا توان کنترل عواطف و احساسات خود در هر زمانی که ضرورت داشته باشد. مدیری را دارای بلوغ عاطفی میدانیم که دقیقا پس از تجزیهوتحلیل شرایط، احساسات خود را آشکار سازد.
۱۰. داشتن سعهصدر لازم برای برخورداری از دیدگاه همکاران، به ویژه زیردستان. درواقع یکی از صفات پسندیده مدیر آن است که با افراد صاحبنظر درباره مسایلی که ضرورت دارد مشورت کند و باتوجه به دیدگاههای معقول آنان تصمیم بگیرد.
📍 @organizationb ™
🅱فرآیند تصمیم گیری در ۷ مرحله :
قدم اول : مسأله را تعریف کنید.
قدم دوم : اطلاعات مرتبط را جمع آوری کنید.
قدم سوم : راه های جایگزین را مشخص کنید.
قدم چهارم : راه های جایگزین را ارزیابی کنید.
قدم پنجم : بهترین راه جایگزین را انتخاب کنید.
قدم ششم : راه انتخابی را اجرا کنید.
قدم هفتم : فرآیند تصمیم گیری را مرور کنید
📍 @organizationb ™
قدم اول : مسأله را تعریف کنید.
قدم دوم : اطلاعات مرتبط را جمع آوری کنید.
قدم سوم : راه های جایگزین را مشخص کنید.
قدم چهارم : راه های جایگزین را ارزیابی کنید.
قدم پنجم : بهترین راه جایگزین را انتخاب کنید.
قدم ششم : راه انتخابی را اجرا کنید.
قدم هفتم : فرآیند تصمیم گیری را مرور کنید
📍 @organizationb ™
🅱اثر پیگمالیون (Pygmalion Effect):
یک پدیده جالب روانشناسی است که بیان می کند، میزان عملکرد هر شخص دارای رابطه مستقیم با مقدار انتظاری است که مدیرش از او دارد.
📍 @organizationb ™
یک پدیده جالب روانشناسی است که بیان می کند، میزان عملکرد هر شخص دارای رابطه مستقیم با مقدار انتظاری است که مدیرش از او دارد.
📍 @organizationb ™
🅱 سطوح آگاهی در رفتار انسانی و مدل پنجره جوهری (Johari Window)
هدف ما در مدل پنجره جوهری بایستی توسعه منطقه عمومی (باز یا خودآشکار) باشد.
مدل پنجره جوهری، روشی جالب در تصویر کردن سطوح آگاهی در رفتار انسانی است. این نام از ابتدای اسامی کوچک دو روانشناس Joseph Luft و Harrington Ingham که مدل را طراحی کرده اند، گرفته شده است. این مدل پیوند فرد با اشخاص دیگر را در چهار خانه نشان می دهد.
اندازه هر خانه نشان دهنده آگاهی از رفتار، احساسات و انگیزه های خود است.
شما می توانید پنجره جوهری را به عنوان وسیله ای برای بررسی درباره این که چگونه رفتار می کنید و چه چیزی شما را با انگیزه می کند به کار ببرید.
هرچه بیشتر خود را بشناسید، اندازه هر یک از این چهار پنجره می تواند بهتر تنظیم شود.
1️⃣ منطقه عمومی (خود آشکار): نشان دهنده جنبه هایی از شخصیت فرد است که توسط او و دیگران معلوم است.
2️⃣ منطقه کور (خود کور): نشان دھندہ جنبه هایی از شخصیت فرد است که برای دیگران شناخته شده است ولی برای خود فرد ناشناخته است.
3️⃣ منطقه پنهان (خود خصوصی): نشان دهنده جنبه هایی از شخصیت فرد است که برای خود فرد شناخته شده است ولی برای دیگران ناشناخته است.
4️⃣ منطقه تاریک (خود ناشناخته): نشان دهنده جنبه هایی از شخصیت فرد است که نه برای خود فرد شناخته شده است و نه برای دیگران.
📍 @organizationb ™
هدف ما در مدل پنجره جوهری بایستی توسعه منطقه عمومی (باز یا خودآشکار) باشد.
مدل پنجره جوهری، روشی جالب در تصویر کردن سطوح آگاهی در رفتار انسانی است. این نام از ابتدای اسامی کوچک دو روانشناس Joseph Luft و Harrington Ingham که مدل را طراحی کرده اند، گرفته شده است. این مدل پیوند فرد با اشخاص دیگر را در چهار خانه نشان می دهد.
اندازه هر خانه نشان دهنده آگاهی از رفتار، احساسات و انگیزه های خود است.
شما می توانید پنجره جوهری را به عنوان وسیله ای برای بررسی درباره این که چگونه رفتار می کنید و چه چیزی شما را با انگیزه می کند به کار ببرید.
هرچه بیشتر خود را بشناسید، اندازه هر یک از این چهار پنجره می تواند بهتر تنظیم شود.
1️⃣ منطقه عمومی (خود آشکار): نشان دهنده جنبه هایی از شخصیت فرد است که توسط او و دیگران معلوم است.
2️⃣ منطقه کور (خود کور): نشان دھندہ جنبه هایی از شخصیت فرد است که برای دیگران شناخته شده است ولی برای خود فرد ناشناخته است.
3️⃣ منطقه پنهان (خود خصوصی): نشان دهنده جنبه هایی از شخصیت فرد است که برای خود فرد شناخته شده است ولی برای دیگران ناشناخته است.
4️⃣ منطقه تاریک (خود ناشناخته): نشان دهنده جنبه هایی از شخصیت فرد است که نه برای خود فرد شناخته شده است و نه برای دیگران.
📍 @organizationb ™
🅱 کتابهای مهمی که برای موفقیت در زندگی شغلی و فردی باید بخوانیم:
✅ اگه از صحبت کردن تو جمع خجالت میکشی “هنر سخنرانی در جمع” رو بخون.
✅ اگه مدام کاراتو به بعد موکول میکنی کتاب “قانون ۵ ثانیه” رو بخون.
✅ اگه برنامه ریزی کردن برات سخته “برنامه ریزی به روش بولت ژورنال” رو بخون.
✅ اگه میخوای عزت نفست رو افزایش بدی “شش ستون عزت نفس” رو بخون.
✅ اگه صبح زود بیدار شدن برات سخته “باشگاه پنج صبحیها” رو بخون.
✅ اگه عادتهای بد داری کتاب “عادتهای اتمی” رو بخون.
📍 @organizationb ™
📍 @organizationb ™
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🅱 ویژگی های ارتباطی افراد مختلف
🔻افراد درونگرا(introversion)
۱)از تنهایی انرژی میگیرند
۲)نمیخواهند کانون توجه باشند
۳)شنونده های خوبی هستند
🔻افراد برونگرا(extraversion):
۱)از تعامل با دیگران لذت میبرند
۲)بیش از انکه گوش بدهند حرف میزنند
۳)دوست دارند کانون توجه باشند
🔻افراد حسی(sensing)
۱)تمرکز بر دریافت اطلاعاتشان با حواس پنجگانه است
۲)به زمان حال توجه دارند
۳)از تکرار یک مهارت خسته نمی شوند
🔻ویژگی شهودی(Intuition)
۱)به الهام و دریافت قلبی معتقدند
۲)از تکرار یک مهارت خسته می شوند
۳)برای نوآوری و تخیل ارزش زیادی قائلند
🔻ویژگی افراد احساسی(feeling):
۱)به همدلی و درک دیگران اهمیت میدهند
۲)به راحتی از دیگران تشکر می کنند
۳)از طرف دیگران بیش از اندازه عاطفی ارزیابی میشوند
🔻ویژگی افراد منطقی(Thinking):
۱)بیش از حد برای منطق و عدالت بها قائل اند
۲)از طرف دیگران خشک و بی انعطاف ارزیابی می شوند.
۳)بزرگترین انگیزه ی آنها در کار موفق شدن است
🔻ویژگی افراد قضاوت کننده(judging):
۱)معتقدند اول کار بعد تفریح
۲)زمان را منبع تمام شدنی می دانند
۳)نتیجه گرا هستند
🔻ویژگی افراد دریافت کننده(perciving)
۱)اول تفریح بعد کار
۲)زمان را منبع تجدید شدنی می دانند
۳)نتیجه گرا نیستن
📍 @organizationb ™
🔻افراد درونگرا(introversion)
۱)از تنهایی انرژی میگیرند
۲)نمیخواهند کانون توجه باشند
۳)شنونده های خوبی هستند
🔻افراد برونگرا(extraversion):
۱)از تعامل با دیگران لذت میبرند
۲)بیش از انکه گوش بدهند حرف میزنند
۳)دوست دارند کانون توجه باشند
🔻افراد حسی(sensing)
۱)تمرکز بر دریافت اطلاعاتشان با حواس پنجگانه است
۲)به زمان حال توجه دارند
۳)از تکرار یک مهارت خسته نمی شوند
🔻ویژگی شهودی(Intuition)
۱)به الهام و دریافت قلبی معتقدند
۲)از تکرار یک مهارت خسته می شوند
۳)برای نوآوری و تخیل ارزش زیادی قائلند
🔻ویژگی افراد احساسی(feeling):
۱)به همدلی و درک دیگران اهمیت میدهند
۲)به راحتی از دیگران تشکر می کنند
۳)از طرف دیگران بیش از اندازه عاطفی ارزیابی میشوند
🔻ویژگی افراد منطقی(Thinking):
۱)بیش از حد برای منطق و عدالت بها قائل اند
۲)از طرف دیگران خشک و بی انعطاف ارزیابی می شوند.
۳)بزرگترین انگیزه ی آنها در کار موفق شدن است
🔻ویژگی افراد قضاوت کننده(judging):
۱)معتقدند اول کار بعد تفریح
۲)زمان را منبع تمام شدنی می دانند
۳)نتیجه گرا هستند
🔻ویژگی افراد دریافت کننده(perciving)
۱)اول تفریح بعد کار
۲)زمان را منبع تجدید شدنی می دانند
۳)نتیجه گرا نیستن
📍 @organizationb ™
🅱۵ پرسش که نشان میدهد مهارتهای لازم برای رئیس شدن را دارید یا نه؟
💢 تغییر نقش از کارمندی به مدیریت برای نخستین بار یک نقطه عطف شغلی مهم است. برای شناسایی مهارتهایی که ممکن است قبل از جهش نیاز داشته باشید، این پنج پرسش را از خود بپرسید:
🔻سبک مدیریت من چیست؟ به نقاط قوت، شخصیت و ارزشهای خود فکر کنید، سپس تصمیم بگیرید که میخواهید با چه ویژگیای شناخته شوید. به یاد داشته باشید، با ادامه یادگیری و پیشرفت، میتوانید رویکرد خود را در طول زمان سازگار کنید.
🔹 چگونه به رشد تیمم کمک خواهم کرد؟ درک اینکه چگونه میتوانید عملکردها را اندازهگیری و خلاءها را ارزیابی و فرصتهای رشد را در تیم خود ایجاد کنید، در نقش شما به عنوان یک مدیر ضروری است. زمانی را به فکر کردن در مورد اینکه چگونه ارتقاء شما ممکن است بر ساختار و پویایی تیم تأثیر بگذارد، اختصاص دهید.
🔻چگونه کار را به طور موثر اولویتبندی و تفویض خواهم کرد؟ از خود بپرسید که باید چه کارهایی را متوقف کنید، به انجام دادن کدام کارها ادامه دهید، و چه کارهای بیشتری انجام دهید - و چگونه میتوانید نظارت و پاسخگویی را برای کاری که به دیگران محول میکنید ارائه کنید.
🔹آیا من سخنران خوبی هستم و میتوانم جلسات را مدیریت کنم؟ یک ارزیابی صادقانه از مهارتهای ارتباطی خود انجام دهید و راحتی خود را با مدیریت جلسات و ارائه به گروههای بزرگتر ارزیابی کنید.
🔻آیا در ارائه بازخورد و حل تعارضات راحت عمل میکنم؟ ارائه مفید جهتگیریها، رسیدگی به شکافهای عملکردی و حل مشکلات بین فردی از مسئولیتهای ضروری یک مدیر است. مسائلی را که با همکاران در مورد فرآیندها، پروژهها یا تعاملات بین فردی شاهد بودهاید، در نظر بگیرید. از آنچه مشاهده کردید چه آموختید؟
📍 @organizationb ™
💢 تغییر نقش از کارمندی به مدیریت برای نخستین بار یک نقطه عطف شغلی مهم است. برای شناسایی مهارتهایی که ممکن است قبل از جهش نیاز داشته باشید، این پنج پرسش را از خود بپرسید:
🔻سبک مدیریت من چیست؟ به نقاط قوت، شخصیت و ارزشهای خود فکر کنید، سپس تصمیم بگیرید که میخواهید با چه ویژگیای شناخته شوید. به یاد داشته باشید، با ادامه یادگیری و پیشرفت، میتوانید رویکرد خود را در طول زمان سازگار کنید.
🔹 چگونه به رشد تیمم کمک خواهم کرد؟ درک اینکه چگونه میتوانید عملکردها را اندازهگیری و خلاءها را ارزیابی و فرصتهای رشد را در تیم خود ایجاد کنید، در نقش شما به عنوان یک مدیر ضروری است. زمانی را به فکر کردن در مورد اینکه چگونه ارتقاء شما ممکن است بر ساختار و پویایی تیم تأثیر بگذارد، اختصاص دهید.
🔻چگونه کار را به طور موثر اولویتبندی و تفویض خواهم کرد؟ از خود بپرسید که باید چه کارهایی را متوقف کنید، به انجام دادن کدام کارها ادامه دهید، و چه کارهای بیشتری انجام دهید - و چگونه میتوانید نظارت و پاسخگویی را برای کاری که به دیگران محول میکنید ارائه کنید.
🔹آیا من سخنران خوبی هستم و میتوانم جلسات را مدیریت کنم؟ یک ارزیابی صادقانه از مهارتهای ارتباطی خود انجام دهید و راحتی خود را با مدیریت جلسات و ارائه به گروههای بزرگتر ارزیابی کنید.
🔻آیا در ارائه بازخورد و حل تعارضات راحت عمل میکنم؟ ارائه مفید جهتگیریها، رسیدگی به شکافهای عملکردی و حل مشکلات بین فردی از مسئولیتهای ضروری یک مدیر است. مسائلی را که با همکاران در مورد فرآیندها، پروژهها یا تعاملات بین فردی شاهد بودهاید، در نظر بگیرید. از آنچه مشاهده کردید چه آموختید؟
📍 @organizationb ™
🅱 کالینز در کتاب اش با عنوان "از خوب به عالی" می گوید:
◀️ برندگان هرگز به خوب بودن راضی نمی شوند آنها همیشه در جستجوی عالی بودن هستند و به عالی بودن نیز متعهدند.
▪️تعریف عالی بودن :
عالی بودن یعنی به چالش کشیدن استانداردهای رایج و فراتر از آن عمل کردن است.
▪️تعریف خوب بودن:
خوب بودن هم یعنی در چارچوب استانداردها و معیارها عمل کردن. خوب بودن یعنی برخورداری از سطح قابل قبول در فکر و اندیشه
🔳در دنیای به شدت متغیر امروز، با خوب بودن نمی توان پیروز شد. برندگان وقتی می توانند برنده باشند و برنده بمانند که متفاوت و منحصر بفرد باشند و فقط با عالی بودن می توان متفاوت بود و ارزش های متفاوت عرضه کرد؛ بنابراین لازم است برای همیشه از شهر خوب بودن به کشور عالی بودن مهاجرت کنیم، زیرا این مهاجرت برای برنده بودن و تبدیل شدن به شخصیتی منحصر بفرد و ارزشمند که شایستگی اش را داریم ضروری است.
📍 @organizationb ™
◀️ برندگان هرگز به خوب بودن راضی نمی شوند آنها همیشه در جستجوی عالی بودن هستند و به عالی بودن نیز متعهدند.
▪️تعریف عالی بودن :
عالی بودن یعنی به چالش کشیدن استانداردهای رایج و فراتر از آن عمل کردن است.
▪️تعریف خوب بودن:
خوب بودن هم یعنی در چارچوب استانداردها و معیارها عمل کردن. خوب بودن یعنی برخورداری از سطح قابل قبول در فکر و اندیشه
🔳در دنیای به شدت متغیر امروز، با خوب بودن نمی توان پیروز شد. برندگان وقتی می توانند برنده باشند و برنده بمانند که متفاوت و منحصر بفرد باشند و فقط با عالی بودن می توان متفاوت بود و ارزش های متفاوت عرضه کرد؛ بنابراین لازم است برای همیشه از شهر خوب بودن به کشور عالی بودن مهاجرت کنیم، زیرا این مهاجرت برای برنده بودن و تبدیل شدن به شخصیتی منحصر بفرد و ارزشمند که شایستگی اش را داریم ضروری است.
📍 @organizationb ™
🅱مدیرانی با تیپ شخصیتی ماکیاولی!
تیپ شخصیتی «ماکیاولی» از نظریه «نیکولو ماکیاولی» فیلسوف ایتالیایی قرن پانزدهم میلادی اقتباس شده است و براساس دو دیدگاه عمده: «هدف، وسیله را توجیه میکند» و «صحبت کردن، مطابق میل مردم»، استوار میباشد.
گفته میشود «ماکیاولی» در زمانهای میزیسته که شخصیتهای دروغگو، فریبکار و بیرحم، اوضاع را در کنترل خود داشتند و بهتبع، جامعه گرایش شدیدی به نیرنگ، جعل شخصیت واقعی، نقش بازیکردن و مطابق میل دیگران رفتار کردن برای رسیدن به مقصود پیدا کرده بود. بدینترتیب، نظریه او، روایتی ناخوشایند از اوضاع نابسامان روانی و اجتماعی مردم زمان خود بود و افرادی که طبق مشی «ماکیاولی» رفتار کنند، با عنوان شخصیت «ماکیاولی» شناخته میشوند.
✅ ویژگیهای شخصیت ماکیاولی
جاهطلبی:
اینقبیل تیپها، جز رسیدن به امیال و آرزوهای خود، به هیچچیز دیگری فکر نمیکنند. همیشه بهترین را برای خود میخواهند و مدام بهدنبال جاه، مقام و عظمت هستند.
تفرقهافکنی:
خطمشی این قبیل افراد، مطابق ضربالمثل «تفرقه بینداز و حکومت کن» است. اگر در رأس اداره یا سازمانی باشند و یا سرپرستی مکان و افرادی را برعهده داشته باشند، سعیمیکنند با اختلافافکنی میان افراد و بهکارگیری سیستم پلیسی، اوضاع را در کنترل خود بگیرند.
دورویی:
رفتار دوگانه دارند؛ در مقام حرف و نظر، بهگونهای ظاهر میشوند و در مقام عمل، بهگونهای دیگر. در ظاهر، یک جور خود را نشانمیدهند و در پشت صحنه بهگونهای نامتعارف عمل میکنند. خود را خیرخواه، مثبت، خاکی، مردمی و دموکراتیک نشانمیدهند اما در نهان، خلاف آنرا عمل میکنند بهگونهای که دربارهی آنان گفته میشود: «از پشت خنجر میزنند.»
دروغگویی:
دروغ برای آنان بهمثابه یک مکانیزم دفاعی در برابر دنیای بیرون است. از نظر آنان، تنها از راه دروغگویی است که میتوان به مقصود خود رسید. آنان در بهکارگیری دروغ، چنان حرفهای عمل میکنند که از نظر دیگران، صداقت جلوه میکند.
تخریبگری:
این قبیل افراد، بالقوه تخریبگر هستند و همیشه سعیدارند شرایط و اوضاع را به ضرر دیگران سمپاشی کنند. درواقع یک موضع «برد- باخت» در پیش میگیرند؛ برد برای خودشان و باخت برای دیگران.
به بردگی گرفتن دیگران:
به دیگران تا اندازهای پر و بال و اجازهی پیشرفت میدهند که در خدمتشان باشند و در درجهای پایینتر قراربگیرند و اگر زمانی برسد که دیگران، همسطح یا بالاتر از آنان قرارگیرند، از هر طریق ممکن، برای از میان برداشتنشان اقدام میکنند.
معادلهی آقا و برده:
به نظر آنان، افراد ضعیف و بیپشتوانه، حق اظهارنظر یا ابراز وجود ندارند بلکه تنها افرادی که از حیث ثروت، قدرت و شهرت در سطح بالا هستند، قابل احتراماند.
تحمیق دیگران:
همیشه دیگران را موجوداتی احمق و بیشعور قلمداد میکنند و خود را بالاتر و بافرهنگتر از همگان میدانند و یکنوع احساس برتری کاذب نسبت به دیگران دارند.
خشم نرم:
افرادی خشمگین و کینهجو هستند اما در ظاهر نشان نمیدهند؛ شاید به آنان گفته شود که با پنبه سر میبرند.
📍 @organizationb ™
تیپ شخصیتی «ماکیاولی» از نظریه «نیکولو ماکیاولی» فیلسوف ایتالیایی قرن پانزدهم میلادی اقتباس شده است و براساس دو دیدگاه عمده: «هدف، وسیله را توجیه میکند» و «صحبت کردن، مطابق میل مردم»، استوار میباشد.
گفته میشود «ماکیاولی» در زمانهای میزیسته که شخصیتهای دروغگو، فریبکار و بیرحم، اوضاع را در کنترل خود داشتند و بهتبع، جامعه گرایش شدیدی به نیرنگ، جعل شخصیت واقعی، نقش بازیکردن و مطابق میل دیگران رفتار کردن برای رسیدن به مقصود پیدا کرده بود. بدینترتیب، نظریه او، روایتی ناخوشایند از اوضاع نابسامان روانی و اجتماعی مردم زمان خود بود و افرادی که طبق مشی «ماکیاولی» رفتار کنند، با عنوان شخصیت «ماکیاولی» شناخته میشوند.
جاهطلبی:
اینقبیل تیپها، جز رسیدن به امیال و آرزوهای خود، به هیچچیز دیگری فکر نمیکنند. همیشه بهترین را برای خود میخواهند و مدام بهدنبال جاه، مقام و عظمت هستند.
تفرقهافکنی:
خطمشی این قبیل افراد، مطابق ضربالمثل «تفرقه بینداز و حکومت کن» است. اگر در رأس اداره یا سازمانی باشند و یا سرپرستی مکان و افرادی را برعهده داشته باشند، سعیمیکنند با اختلافافکنی میان افراد و بهکارگیری سیستم پلیسی، اوضاع را در کنترل خود بگیرند.
دورویی:
رفتار دوگانه دارند؛ در مقام حرف و نظر، بهگونهای ظاهر میشوند و در مقام عمل، بهگونهای دیگر. در ظاهر، یک جور خود را نشانمیدهند و در پشت صحنه بهگونهای نامتعارف عمل میکنند. خود را خیرخواه، مثبت، خاکی، مردمی و دموکراتیک نشانمیدهند اما در نهان، خلاف آنرا عمل میکنند بهگونهای که دربارهی آنان گفته میشود: «از پشت خنجر میزنند.»
دروغگویی:
دروغ برای آنان بهمثابه یک مکانیزم دفاعی در برابر دنیای بیرون است. از نظر آنان، تنها از راه دروغگویی است که میتوان به مقصود خود رسید. آنان در بهکارگیری دروغ، چنان حرفهای عمل میکنند که از نظر دیگران، صداقت جلوه میکند.
تخریبگری:
این قبیل افراد، بالقوه تخریبگر هستند و همیشه سعیدارند شرایط و اوضاع را به ضرر دیگران سمپاشی کنند. درواقع یک موضع «برد- باخت» در پیش میگیرند؛ برد برای خودشان و باخت برای دیگران.
به بردگی گرفتن دیگران:
به دیگران تا اندازهای پر و بال و اجازهی پیشرفت میدهند که در خدمتشان باشند و در درجهای پایینتر قراربگیرند و اگر زمانی برسد که دیگران، همسطح یا بالاتر از آنان قرارگیرند، از هر طریق ممکن، برای از میان برداشتنشان اقدام میکنند.
معادلهی آقا و برده:
به نظر آنان، افراد ضعیف و بیپشتوانه، حق اظهارنظر یا ابراز وجود ندارند بلکه تنها افرادی که از حیث ثروت، قدرت و شهرت در سطح بالا هستند، قابل احتراماند.
تحمیق دیگران:
همیشه دیگران را موجوداتی احمق و بیشعور قلمداد میکنند و خود را بالاتر و بافرهنگتر از همگان میدانند و یکنوع احساس برتری کاذب نسبت به دیگران دارند.
خشم نرم:
افرادی خشمگین و کینهجو هستند اما در ظاهر نشان نمیدهند؛ شاید به آنان گفته شود که با پنبه سر میبرند.
📍 @organizationb ™
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🅱یه آزمایش ساده و مهم برای فهمیدن تاثیر تبعیض بر رفتار و سلامت
به میمون سمت راستی انگور داده میشه و به میمون سمت چپی خیار!
واکنش میمونی که خیار میگیره عالیه 😂
📍 @organizationb ™
به میمون سمت راستی انگور داده میشه و به میمون سمت چپی خیار!
واکنش میمونی که خیار میگیره عالیه 😂
📍 @organizationb ™
🅱چگونه در مصاحبه شغلی به سوال «بزرگترین نقطه ضعف شما چیست» پاسخ دهیم؟
🟢شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در مصاحبه شغلی، این سوال را بشنوید: «بزرگترین نقطه ضعف شما چیست؟». بعضی کارجوها از شنیدن این سوال تعجب میکنند و بعضی دستپاچه میشوند. علتش هم این است که تصور همه ما این است که مصاحبه باید حول محور توانمندیها و مهارتهای کارجو باشد، نه نقطه ضعفهایش. اما گاهی مسئول مصاحبه تصمیم میگیرد مسیر مصاحبه را عوض کند و شما باید برای شنیدن این سوال، آماده باشید و نترسید.
🟠صحبت از نقطهضعفها قرار نیست ذهنیت مسئول مصاحبه را نسبت به شما تغییر دهد. فقط باید به شکلی مثبت و سنجیده درباره نقطهضعفها صحبت کنید. تجربه نشان داده اگر یک برنامه عملی داشته باشید و در کنارش، به خودآگاهی برسید، میتوانید از این فرصت استفاده کنید تا با جوابی هوشمندانه، از سایر کارجوها متمایز شوید.
🔵راه پاسخ به این سوال شایع این است که از قبل آماده شوید و نقاط ضعفی را شناسایی کنید که نشان از قدرت شما دارند. این به مسئول مصاحبه نشان میدهد که به قدر کافی دارای خودآگاهی هستید که نقاطِ نیازمند به اصلاحِ خود را بشناسید.
🟣وقتی در مصاحبه از شما درباره نقاط ضعفتان سوال میشود، میتوانید جوابتان را طوری انتخاب کنید تا مسیر گفتوگو به سمتی برود که درباره اقداماتی که برای بهبود نقطهضعفتان و تبدیل آن به نقطه قوت انجام دادهاید، صحبت کنید. چند مورد از نقاطضعفی که ممکن است داشته باشید و بهتر است دربارهشان صحبت کنید، از این قرارند:
🔹درگیر جزئیات میشوم.
🔹نمیتوانم پروژهها را رها کنم.
🔹در «نه» گفتن به دیگران، ناتوانم.
🔹از تمام شدن مهلت پروژهها میترسم.
🔹در بعضی زمینهها تجربه کمی دارم.
🔹بعضی وقتها اعتماد به نفس ندارم.
🔹کمک خواستن از دیگران برایم سخت است.
🔹کار با بعضی آدمها و شخصیتها برایم سخت است.
🔹نمیتوانم میان کار و زندگیام توازن برقرار کنم.
🔹از ابهام خوشم نمیآید.
🔴مثلاً اگر بگویید: "در فلان زمینه به تجربه بیشتری نیاز دارم."، زمینهای که در آن تجربه ندارید هرچه باشد، صحبت از آن به مسوول مصاحبه نشان میدهد که خودآگاه هستید و دوست دارید خودتان را به چالش بکشید. بسیاری از مردم در بعضی زمینهها تجربه زیادی ندارند، مثلا ارتباط کلامی، رهبری تیم، تفسیر دادهها و برنامهای خاص مثل پاورپوینت. اگر کسب تجربه در یک حوزه خاص، جزو نقطه ضعفهای شماست، حواستان باشد که آن حوزه، جزو لازمههای شغل مربوطه نباشد.
🔺منبع: Indeed
📍 @organizationb ™
🟢شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در مصاحبه شغلی، این سوال را بشنوید: «بزرگترین نقطه ضعف شما چیست؟». بعضی کارجوها از شنیدن این سوال تعجب میکنند و بعضی دستپاچه میشوند. علتش هم این است که تصور همه ما این است که مصاحبه باید حول محور توانمندیها و مهارتهای کارجو باشد، نه نقطه ضعفهایش. اما گاهی مسئول مصاحبه تصمیم میگیرد مسیر مصاحبه را عوض کند و شما باید برای شنیدن این سوال، آماده باشید و نترسید.
🟠صحبت از نقطهضعفها قرار نیست ذهنیت مسئول مصاحبه را نسبت به شما تغییر دهد. فقط باید به شکلی مثبت و سنجیده درباره نقطهضعفها صحبت کنید. تجربه نشان داده اگر یک برنامه عملی داشته باشید و در کنارش، به خودآگاهی برسید، میتوانید از این فرصت استفاده کنید تا با جوابی هوشمندانه، از سایر کارجوها متمایز شوید.
🔵راه پاسخ به این سوال شایع این است که از قبل آماده شوید و نقاط ضعفی را شناسایی کنید که نشان از قدرت شما دارند. این به مسئول مصاحبه نشان میدهد که به قدر کافی دارای خودآگاهی هستید که نقاطِ نیازمند به اصلاحِ خود را بشناسید.
🟣وقتی در مصاحبه از شما درباره نقاط ضعفتان سوال میشود، میتوانید جوابتان را طوری انتخاب کنید تا مسیر گفتوگو به سمتی برود که درباره اقداماتی که برای بهبود نقطهضعفتان و تبدیل آن به نقطه قوت انجام دادهاید، صحبت کنید. چند مورد از نقاطضعفی که ممکن است داشته باشید و بهتر است دربارهشان صحبت کنید، از این قرارند:
🔹درگیر جزئیات میشوم.
🔹نمیتوانم پروژهها را رها کنم.
🔹در «نه» گفتن به دیگران، ناتوانم.
🔹از تمام شدن مهلت پروژهها میترسم.
🔹در بعضی زمینهها تجربه کمی دارم.
🔹بعضی وقتها اعتماد به نفس ندارم.
🔹کمک خواستن از دیگران برایم سخت است.
🔹کار با بعضی آدمها و شخصیتها برایم سخت است.
🔹نمیتوانم میان کار و زندگیام توازن برقرار کنم.
🔹از ابهام خوشم نمیآید.
🔴مثلاً اگر بگویید: "در فلان زمینه به تجربه بیشتری نیاز دارم."، زمینهای که در آن تجربه ندارید هرچه باشد، صحبت از آن به مسوول مصاحبه نشان میدهد که خودآگاه هستید و دوست دارید خودتان را به چالش بکشید. بسیاری از مردم در بعضی زمینهها تجربه زیادی ندارند، مثلا ارتباط کلامی، رهبری تیم، تفسیر دادهها و برنامهای خاص مثل پاورپوینت. اگر کسب تجربه در یک حوزه خاص، جزو نقطه ضعفهای شماست، حواستان باشد که آن حوزه، جزو لازمههای شغل مربوطه نباشد.
🔺منبع: Indeed
📍 @organizationb ™