Telegram Web Link
۲) پادکست مهرانگیز
رضاامیر
🎧 وقتی میگم «ما بیشتر فرزند مادرمون هستیم!» دقیقا منظورم چیه؟ در قسمت دوم پادکست مهرانگیز بخشی دیگه‌ای از پاسخ این سوال رو می‌شنوید. در این پادکست‌ تلاش می‌کنم تا با بررسی جلوه‌هایی از زیست‌شناسی انسان، کمی بیشتر خودمون رو بشناسیم. در فصل اول این پادکست، بیشتر به موضوعات مربوط به زنان می‌پردازم.

#رضاامیر
@mehrangizpodcast
۳) پادکست مهرانگیز
رضاامیر
🎧 جنس و جنسیت از نظر زیستی چگونه شکل می‌گیره؟ در قسمت سوم پادکست مهرانگیز در مورد زیست‌شناسی جنسیت گفتم. در این پادکست‌ تلاش می‌کنم تا با بررسی جلوه‌هایی از زیست‌شناسی انسان، کمی بیشتر خودمون رو بشناسیم. در فصل اول این پادکست، بیشتر به موضوعات مربوط به زنان می‌پردازم.

#رضاامیر
@mehrangizpodcast
11👍8🤩2
۴) پادکست مهرانگیز
رضاامیر
🎧 وقتی میگم «ما بیشتر فرزند مادرمون هستیم!» دقیقا منظورم چیه؟ قسمت چهارم پادکست مهرانگیز در ادامه‌ی قسمت اول و دوم به بخش بسیار هیجان‌انگیزی از جواب این سوال اختصاص داره. در این پادکست‌ تلاش می‌کنم تا با بررسی جلوه‌هایی از زیست‌شناسی انسان، کمی بیشتر خودمون رو بشناسیم. در فصل اول این پادکست، بیشتر به موضوعات مربوط به زنان می‌پردازم.

#رضاامیر
@mehrangizpodcast
12👍1
۵) پادکست مهرانگیز
رضاامیر
🎧 در قسمت پنجم پادکست مهرانگیز یه داستان از تاریخ علم زیست‌شناسی رو روایت کردم. داستان یک زن جسور و پیشرو که متأسفانه از دستاوردهای بسیار بزرگش در زمان زنده بودنش تقدیر نشد و جایزه و افتخار کار بزرگش به سه مرد رسید! در این پادکست‌ به بعضی ویژگی‌های جانوری به نام انسان سرک می‌کشم تا کمی بیشتر خودمون رو بشناسیم. در فصل اول، بیشتر به موضوعات مربوط به زنان می‌پردازم.

#رضاامیر
@mehrangizpodcast
👍8
تا به حال پنج قسمت از پادکست مهرانگیز منتشر شده:

🎧 قسمت اول: ژن‌هایی که هر کس فقط از مادرش می‌گیرد!
https://www.tg-me.com/mehrangizpodcast/3

🎧 قسمت دوم: ژن‌هایی که پسرها فقط از مادرشان می‌گیرند!
https://www.tg-me.com/mehrangizpodcast/11

🎧 قسمت سوم: قطاری به مقصد دخترستان!
https://www.tg-me.com/mehrangizpodcast/19

🎧 قسمت چهارم: نقش عوامل سیتوپلاسمی سکینه در تکوین اردشیر و کامران!
https://www.tg-me.com/mehrangizpodcast/25

🎧 قسمت پنجم: بانوی تاریک DNA : روزالیند فرانکلین
https://www.tg-me.com/mehrangizpodcast/35
👍7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این گوریل‌ها چه می‌کنند؟

گویا دری که معمولا به راحتی باز و بسته می‌شد، گیر کرده و بسته نمی‌شود. گوریل‌ها سعی می‌کنند با بررسی و سپس استفاده از ابزاری دم دستی، مسئله را حل و در را تعمیر کنند.
👍37🔥21😱1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
صحنه‌هایی بسیار دیدنی از مهارت گربه‌سانان در شکار

شیرها، ببرها، پلنگ‌ها، پلنگ‌های برفی، جگوارها، یوزها، وشق‌ها و سروال‌ها… چگونه مانند قهرمانان ورزشی بر شکارهای قوی، خطرناک، بزرگ یا سریع و چابک و جهنده خود چیره می‌شوند؟

www.tg-me.com/paleogram
👍17🔥6
پارینه/پالئوگرام
دمنه گفت: «در مثل‌ها بزرگان گفته‌اند که نه از هر بانگی شاید شکوهیدن [ترسیدن]، که بسی بانگ صعب بُوَد که از باد بُوَد، چنان که در حکایت آمده است» شیر گفت: «آن حکایت چیست؟» دمنه گفت: «آورده‌اند که روباهی گرسنه به بیشه‌ای رسید. آنجا طبلی دید پهلوی درختی افکنده…
قصهٔ غُن*

غن روباه خوشحالی بود که یک روز زخمی شد. نفهمید چرا زخمی شد ولی فهمید که مشکلی برایش پیش آمده. غُن قبلا آدم‌ها را دیده بود که کارهایی می‌کنند مثل مراقبت از سگ‌ها و گربه‌های بیمار. بنابراین سراغ اولین خانه‌ای رفت که در مرز روستا و جنگل به چشمش خورد؛ خانه دایی. دایی مدت‌ها صبر و حوصله به خرج می‌داد تا با گوجه‌ها، گربه‌ها، چوب‌ها و خانه‌ها دوست شود و تیمارشان کند. بنابراین وقتی غن را دید، بلد بود چطور با او دوست شود. غن به دایی اعتماد کرد. دایی هر روز روی زخم غن از همان ضماد جادویی می‌گذاشت که غن حدس می‌زد مخصوص مداوای سگ‌ها و گربه‌های زخمی است. زخم‌ها خیلی زود خوب شدند، برگ‌های خشک جای خود را به برف‌های سرد دادند، برف‌ها آب شدند و جنگل شکوفه داد. غن با زخم‌هایی که فراموش‌‍شان کرده بود رفت و جفتی پیدا کرد و گاهی جفتش را از سر مباهات به نزدیکی ایوان خانه دایی می‌برد.
غن و جفتش، که ما او را فَم خواهیم نامید، با موفقیت چند تا بچه درست کردند و خوشحال بودند که بچه‌ها رشد می‌کنند. تا اینکه سر و کله آدم تازه‌ای در جنگل پیدا شد. غن می‌دانست که همه آدم‌ها خوب نیستند، به خصوص آدم‌هایی که در دست چوب غرمبه (نام دیگر تفنگ در زبان روباه‌ها) دارند. آدم تازه با چوب غرمبه به سمت خانواده غن نشانه گرفت. چوب غرید و با صدای غناهشت، بچه‌های غن و فم افتادند روی زمین. غن ترسید، غن غرید ولی ناامید نشد. بچه‌ها را به دندان گرفت و برد پیش دایی. فکر می‌کرد دایی می‌تواند کمک کند.
دایی که بچه‌ها را دید فهمید چه رخ داده. سعی کرد برای غن توضیح دهد مرگ چیست. متأسفانه غن این قسمت را متوجه نشد. هرچقدر گریه و زاری کرد دایی حال بچه‌ها را خوب نکرد. با اینکه دایی هنوز مهربان بود و حتی گریه می‌کرد، غن نمی‌دانست چرا زخم مرگ مرهم ندارد. داغ فرزند خیلی سنگین بود. غن هم مدتی بعد از غصه دق کرد. دایی باز هم گریه کرد، برای غن، برای بچه‌های غن سوگواری کرد و هرگز مردی را که چوب غرمبه داشت، نبخشید و به انتقام فکر کرد.

داغ فرزند خیلی سنگین است، حتی اگر باور نکنی مرگ چیست. داغ دوست هم سنگین است، اما نه به اندازه داغ فرزند و انتقام، غذایی است که بعضی‌ها سردش را دوست دارند، بعضی‌ها گرم.

*مخفَّف ِ غـُـنـَـغـْـد
▫️
👍34😢2620
پارینه/پالئوگرام
قالب سنگواره لوسی (Lucy) مشهورترین نمونه استرالوپیته‌کِس عفارنسیس موزه تاریخ طبیعی ژنو قامت: ۱/۱ متر وزن ۲۹ کیلوگرم علت احتمالی مرگ: سقوط از درخت www.tg-me.com/paleogram www.tg-me.com/paleon عکس از عرفان خسروی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این است داستان آدمیزاد و حسرت‌هایش

امیر سادات موسوی رفته به موزه ملی اتیوپی در آدیس‌آبابا و گزارش کوتاه اما پرباری از بقایای مادربزرگ سه‌میلیون‌ودویست‌هزار ساله ما تهیه کرده، به خصوص حرف‌های آخر گزارش او بسیار مهم است. بچه‌های انسان در قرن بیست‌ویکم قرار نیست مثل بچه‌های حیوانات یا مثل زمان زندگی لوسی یا آن کودکی که ۱۵۰هزارسال قدیمی‌تر بوده، طعمه پلنگ و شیر شوند. قرار است بچه‌های ما به مدرسه بروند، به موزه بروند، در آرامش و آسایش کودکی کنند و ببالند و جامعه‌ای پوینده بسازند. گاهی بعضی حسرت‌ها بغض می‌شود و آدمی را خفه می‌کند.

این ویدیو را حتما در کانال یوتیوب سفرهای سیدامیر (پیوند در عنوان بالای متن) ببینید
👍371🤩1
قفسه عجایب موش‌مانند

بعضی از این حیوانات در چشم عوام شبیه موش تلقی می‌شوند، مثل خفاش و برخی هم، خیلی بعید است که خویشاوند موش شمرده شوند، مثل تشی. مردم تشی را با معمولا با خارپشت (جوجه‌تیغی) اشتباه می‌گیرند. این قفسه عجایب برای همین ساخته شده، تا تفاوت‌های موش با خفاش یا فرق تشی با خارپشت یا تمایز خرگوش و سنجاب را با شباهت‌های موش و تشی و سنجاب بسنجید و به عین‌الیقین برسید.
👍281
Forwarded from سپیده شب
کسی که به هاری مبتلا می‌شود از آب می‌ترسد. در دهه هفتاد یک بیماری در بین مسئولان جمهوری اسلامی شایع شد که علامت اصلی آن وحشت از آب رودها و دریاچه‌ها بود. هیچ آبی نباید در رودخانه می‌ماند. نهضت سدسازی ایران آنقدر با سرعت سد می‌ساخت و تبلیغات رسانه‌ها در مورد نتایج سدسازی آن قدر نامعقول بود که مردم عادی هم اغراق شدید آن را درک می‌کردند و با لطیفه‌سازی‌ به آن واکنش نشان می‌دادند. قرار بود این سدها کشاورزی ایران را متحول کنند و سوخت فسیلی را با انرژی برقابی جایگزین کنند.

نشانه دیگر هاری هذیان است و هذیان بیماری دهه هفتاد ایران این بود که به زودی ایران مثل اروپا یک سرزمین سرسبز خواهد شد.

دوره‌ای از تاریخ هلند به «عصر جنون لاله» معروف است. پیاز لاله‌های کمیاب با قیمتهای نجومی در هلند خریدوفروش می‌شد. بازرگانان برای تهیه لاله به ایران و ترکیه می‌آمدند و خطرات مختلف را به جان می‌‌پذیرفتند تا به ثروتی نجومی دست پیدا کنند. در ایران هم در این دوره «جنون کاج» را داشتیم. پارک‌های جنگلی کاج در شهرهای مختلف ایران تاسیس شد. حتی شایع شده بود که قرار است جنگل‌های مازندران را قطع کنند و به جایش کاج بکارند. نمی‌دانم این یک شوخی بود یا واقعا مسئولی پیشنهاد این کار را داده بود.

بیماری وحشت از آب و جنون کاج به تدریج رو به بهبودی رفت اما نتیجه آن را اکنون می‌توانیم ببینیم: ایران یکی از بزرگترین واردکنندگان گندم دنیاست. واردکننده تقریبا تمام اقلام اساسی غذایی؛ برنج، جو، ذرت، شکر، روغن و چای و تولید پنبه آن به صفر نزدیک شده است.

پارک‌های جنگلی کاج به مناطقی عاری از حیات تبدیل شده‌اند. نه پرنده‌ای در آن‌ها پر می‌زند و نه علفی زیر پایشان می‌روید و ایران به جای کشور سبز به کشور قهوه‌ای و خاکستری تبدیل شد.

@sepideheshab
👍62😢24😁4👎1😱1
Forwarded from سپیده شب
خودکشی محمد مرادی در لیون را چطور می‌توانیم توضیح دهیم؟ با مقاله‌ای که سال ۲۰۱۶ چهار استاد دانشگاه فلوریدا نوشته بودند: «خودکشی به مثابه اختلالی در جنبه فداکارانه زندگی فرااجتماعی»

خلاصه مقاله اینست: وجود رفتارهای فداکارانه و ایثارگرانه که اوج آن قربانی کردن خود برای گروه است برای ساختار اجتماعی انسان مطلوب و بلکه ضروری است، یعنی اگر هیچ انسانی حاضر نبود خودش را برای جمع قربانی کند اصلا چنین ساختار اجتماعی به وجود نمی‌آمد. خودکشی نوعی از همین رفتار است اما نوع معیوبی از آن.

منظور از زندگی فرااجتماعی انسان نوعی ساختار اجتماعی است که مشخصات آن مراقبت از فرزندان در طول نسل‌های مختلف، مشارکت در مراقبت از بچه‌های یکدیگر، تقسیم کار، مشخص کردن یک محل به عنوان محل زندگی، ذخیره غذا، دفاع از ذخیره غذا، و اطلاع دادن حمله دشمن به همدیگر است.
نویسندگان مقاله می‌گویند در تمام حیواناتی که زندگی فرااجتماعی دارند رفتارهای قربانی کردن برای جمع دیده می‌شود.

اگر این فرضیه درست باشد باید درصد خودکشی در افراد دارای اعتقادات و رفتارهای فداکارانه بیشتر باشد. نویسندگان به تحقیقاتی استناد کردند که این را تایید می‌‌کند مثلا میزان خودکشی در افرادی که به صورت داوطلب در آتش‌نشانی کمک می‌کنند خیلی بیشتر است. یک مثال جالب هم برای آن آوردند؛ موتوری که با قدرت بالاتر کار می‌کند احتمال بیشتری دارد که دچار اختلال شود. افرادی که این روحیه در آن‌ها قویتر است هم بیشتر ممکن است دچار اشتباه شوند.

این فرضیه یک نتیجه کاربردی هم دارد: مواجهه صحیح روان‌شناسی با خودکشی هم باید اینگونه باشد که شخص بفهمد این باور او که نبودنش به نفع دیگران یا دنیاست یک اعتقاد اشتباه است.

خودکشی یک ایرانی در فرانسه چگونه می‌تواند اثر مثبتی بر تحولات ایران بگذارد؟ اگر او واقعا بتواند توضیح قانع‌کننده‌ای در مورد اثر مثبت این کار بدهد و از انجام کار دیگری به جز خودکشی ناتوان باشد خودکشی او از نظر منطق تکاملی زیست‌شناختی قابل توجیه است.

https://www.apa.org/pubs/journals/features/rev-0000020.pdf

@sepideheshab
👍34👎85🎉2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#برای_بچه_ها

زندگی که ستون میانی شعار #زن_زندگی_آزادی است، یعنی بیزاری از همه چیزهایی که نباید رخ می‌داد و تلاش برای آنچه شایسته آن هستیم. زندگی یعنی بچه‌ها که امید آینده ما هستند و درگیر چیزهایی شدند که نباید پیش می‌آمد؛ حقوقی از آن‌ها پایمال شد که باید محترم شمرده می‌شد و حیات، این گوهر یگانه و بی‌بازگشت، گاهی چنان از آن‌ها دریغ شد که هیچ صاحب‌دلی نماند که بر عزای آنان نگرید.
بخشی از تحولات این روزهای جامعه ما برای ایفای حق بچه‌هایی است که سال‌هاست دستمایه تبلیغات بوقچی‌های سیاست بوده‌اند و همه می‌دانیم که این روند چه‌اندازه اشتباه بوده؛ پس امروز هم نباید بابت فراز و نشیب‌های اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی که مسئولش ما هستیم، آسیب ببینند یا حتی ذره‌ای متأثر شوند.
ما برای حفظ حقوق کودکان سرزمین خود چه کاری می‌توانیم کنیم؟ آیا حق شادی و تندرستی روحی یا حق آموزش و سیراب کردن ذهن تشنه کودکان کنجکاو را می‌توانیم فعلا تعطیل کنیم تا روزگار دوباره روی خوش به ما بزرگ‌ترها نشان دهد؟ آیا کودکان هم باید در کنار ما بابت این تحولات هزینه بدهند؟ اگر اینطور باشد، پس فرق ما با آن‌ها که رودرروی ما ایستاده‌اند چیست؟
▫️
42👍14
پارینه/پالئوگرام
به مناسبت زادروز داروین و روز جهانی که به نام او نامگذاری شده، بد نیست دوباره این قطعه موسیقی زیبا را که نقیضه‌ای بر آوازهای کلیسایی است، بشنویم و حظ ببریم و کمی لبخند بزنیم.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #تکامل
شیلا گربر (Sheila Graber) این پویانمایی چهار دقیقه‌ای را در سال ۱۹۸۰ با همکاری هنرمندان فرانسوی و بریتانیایی ساخت. نباید انتظار جزئیات دقیق علمی از این اثر هنری داشته باشیم و بهتر است از اشتباهات و مشهورات عامیانه و نادرستی که در این پویانمایی می‌بینید، به دیده اغماض بگذرید.
👍256
Forwarded from دیرینه‌نگار (عبدالرضا شهبازی)
وقتی مبحث بنیادیِ تکامل (فرگشتِ) زیستی را از کتاب‌های زیست‌شناسیِ دبیرستان حذف می‌کنند، طبیعی است شاهد ترجمه‌ی چنین کتابی هم باشیم.
کتابی سراسر مغلطه که فقط می‌تواند برای کسانی جذاب باشد که هیچ پایه و مایه‌ی اولیه از زیست‌شناسی تکاملی نداشته باشند.

دنتون به‌نوعی جدِ اعلای شبه‌علمی است به‌نام "طراحیِ هوشمندانه" (intelligent design) که در محافل جدی زیست‌شناسی مطلقاً جایگاهی ندارد و البته نقدهای فراوان و ویرانگری نیز بر آن وارد کرده‌اند.

این نقدهای کوبنده سبب شدند نقاب علمی‌نماییِ که دنتون و پیروانش بر این شبه‌علم زده بودند فرو بیفتد، آفرینش‌گراییِ زیر آن عیان و این اسب تروا دستش رو شود.

این کتاب مسلماً برای تکامل‌گریزان و تکامل‌ستیزان جاذبه دارد و آن را علمی(!) می‌یابند، آن هم دقیقاً به این دلیل که دانشی حداقلی در زیست‌شناسی تکاملی ندارند.

در زمانه‌ای که در ایران به‌شدت نیاز داریم آگاهی درست علمی گسترش یابد، آن هم در اوج گرانی کاغذ و ملزومات چاپ، شاهد چاپ چنین کتاب علم‌ستیزی هستیم آن هم از سوی نشری مثل هرمس!
حیف کاغذ
حیف مرکب

- عبدالرضا شهبازی

@dirinenegar
👍48
Forwarded from دیرینه‌نگار (عبدالرضا شهبازی)
برای دستیابی به شناختی درست و اولیه از تکامل (برای مخاطب عام)، خواندنِ کتاب‌های زیر را پیشنهاد می‌کنم:

◽️ "داروینیسم و تکامل"، نوشته‌ی دکتر محمود بهزاد.
این کتاب به‌صورت کاغذی نایاب است ولی نسخه‌ی پی‌دی‌اف آن را رایگان در اینترنت می‌توانید پیدا کنید.

◽️ "تکامل"، نوشته‌ی برایان و دبورا چارلز ورث، ترجمه‌ی عبدالمجید مهدوی دامغانی، نشر بصیرت.

◽️ "چیستی تکامل"، نوشته‌ی ارنست مایر، ترجمه‌ی مهدی صادقی، نشر نی.

◽️ "ماهی درونی شما"، نوشته‌ی نیل شوبین، ترجمه‌ی نیلوفر فشنگ‌ساز، انتشارات خانه زیست‌شناسی.

◽️ "ژن خودخواه"، نوشته‌ی ریچارد دوکینز، ترجمه‌ی جلال سلطانی، انتشارات مازیار.

◽️ "ساعت‌ساز نابینا"، نوشته‌ی ریچارد دوکینز، ترجمه‌ی محمود بهزاد و شهلا باقری، انتشارات مازیار.

◽️ "پیدایش انسان"، نوشته‌ی جورف رایش‌هلف، ترجمه‌ی سلامت رنجبر، نشر آگه.

زنده‌باد علم

- عبدالرضا شهبازی

@dirinenegar
👍388
Forwarded from دیرینه‌نگار (عبدالرضا شهبازی)
کاش حداقل نام و نشانیِ این دانشمندان را هم لطف می‌کردید!

- در انقراض پایان پرمین (P-T)، ۲۵۲ میلیون سال قبل، ۹۰ درصد کلِ گونه‌های حیات از بین رفتند.

- در انقراض پایان کرتاسه (K-Pg)، ۶۶ میلیون سال قبل، ۷۶ درصد کل گونه‌های حیات نیست و نابود شدند.

آن همه جاندار بی‌زبان، ساده و پیچیده، آفریده شدند تا در انقراض‌های دسته‌جمعی منقرض شوند؟!
به چه دلیل؟

آن دانشمندانِ بی‌نام و نشان هیچ توضیحی در این باره نمی‌دهند؟!

▫️کتاب زمین‌شناسی/ پایه‌ی یازدهم، دوره‌ی متوسطه‌ی دوم/ ص. ۱۵

@dirinenegar
👍61😁104🔥3👎2
پارینه/پالئوگرام
در دوره دایناسورشناسی کودکان چه خبر است؟ این قسمتی از محتوای دوره دایناسورشناسی است که برای آشنایی بیشتر دوستان علاقه‌مند در استودیوی هوپا ضبط کرده‌ایم. در این قسمت درباره سنگواره تروسور کوچکی به نام تروداکتیلوس، محیط تشکیل چنین سنگواره‌ای و محل کشف آن صحبت…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اصلا چرا دایناسورشناسی؟🦕
وقتی صحبت از آموزش موضوعی مثل دایناسورشناسی به بچه‌ها می‌شه، شما چه فکری می‌کنید؟🤔
👈🏼 دایناسورشناسی یه رشته علمی‌‍ه، دانشمندای بزرگی مشغول مطالعۀ دنیای دایناسورها هستند و یافته‌هاشون هم کمک می‌کنه که هم گذشتۀ دنیای خودمون رو بهتر بشناسیم، هم به برنامه‌ریزی برای آینده زندگی انسان کمک می‌کنه.📝
بچه‌ها هم عاشق دایناسورها هستند؛ برداشت اون‌ها از دنیای دایناسورها خیلی با بازی و کنجکاوی‌های کودکانه آمیخته شده.😍🦕
📌 ما از همین علاقه استفاده می‌کنیم تا بچه‌ها ساعات خوشی با مطالعه و آموزش درباره دایناسورها داشته باشند و با دنیای علم و کار دانشمندا آشنا بشن و جرقه‌های کوچیک جذابیت‌های علمی، آروم آروم تبدیل به بارقه‌های جدی علمی برای زندگی آینده‌شون بشه‌.📚
پژوهش‌های متخصصان روانشناسی آموزشی نشون داده بچه‌هایی که دنیای کودکی‌شون با دایناسورها رنگ گرفته، توانایی ذهنی و درسی و اجتماعی و تحلیلی خیلی بالاتری از بچه‌های دیگه پیدا می‌کنند.
پس به بچه‌های دایناسوردوست کوچولوتون دوره دایناسورشناسی آکادمی هوپا رو هدیه بدین!🎁🦕
به امید دیدار همه شما دایناسوردوست‌های عزیز!😉

⁉️ تماس با آکادمی هوپا:
📱09369848501
13👍7
مراثی و میراث فردریک استرنج

مأموریت قایق پژوهشی 𝘝𝘪𝘴𝘪𝘰𝘯 جمع‌آوری نمونه‌های گیاهی و جانوری بود. فرمانده‌اش، فردریک استرنج ۳۵ ساله و همکاران او جوان‌هایی حدود بیست ساله بودند.
شنبه، ۱۴ اکتبر/۲۲ مهر ۱۲۳۳/۱۸۵۴ استرنج و چند نفر خدمه‌اش برای تجدید منبع آب در جزیره پرسی (Percy) پیاده شدند. والتر هیل (W.Hill) گیاه‌شناس گروه به ارتفاعات رفت و وقتی به ساحل بازگشت، نعش نحرشده ویلیام اسپرلینگ (W.Spurling) را میان درختان حرّا یافت. استرنج و دو نفر دیگر هرگز پیدا نشدند. کارگری از عرشه، بومیان را دیده بود که با نیزه بدن استرنج را مثله می‌کنند. سابقه سوءرفتار اروپاییان در این مناطق بومیان را پریشانده بود؛ پس تازه‌واردان را به چشم تهدید دیدند و کشتند. سال بعد کشتی 𝘏𝘔𝘚 𝘛𝘰𝘳𝘤𝘩 به خونخواهی شهدا به پرسی رفت و پس از استنطاقی خشن، شش مرد و زن و چهار کودک را برای محاکمه به سیدنی برد که البته به دلیل نقص مدارک تبرئه شدند، گرچه زنده به جزیره بازنگشتند.
شرکت بیمه عمر ترافالگار هم در پرداخت ۱,۰۰۰ چوق خسارت مقرر به رزا استرنج دبه کرد. سال ۱۸۵۵، جرج فرنچ انگس (George French Angas) طبیعی‌دان، شاعر، نقاش و دبیر وقت موزه استرالیا، در حمایت از بیوه و فرزندان یتیم استرنج، شعر واویلا و پرشوری در 𝘚𝘺𝘥𝘯𝘦𝘺 𝘔𝘰𝘳𝘯𝘪𝘯𝘨 𝘏𝘦𝘳𝘢𝘭𝘥 منتشرکرد¹:

در رثای فردریک استرنج، طبیعی‌دان

ای برِّ نیمروز! برای گشودنت
از بس که اهل علم و تتبع سپرده جان
شاید اگر حماسه‌سرایان ز بعد ما
از آن دلاوران، بسرایند هفت خان
ز‌‍ایشان اگرچه هیچ نمانده‌ست غیر ِ نام
وز کس به غیر ِ نام نماند به جاودان
آن کس که در تفحص عالم به خاک خفت
دیهیم ارج سوده به اورنگ آسمان
زیرا که گفته اند مداد محققان
باشد شریف‌تر ز دماء مجاهدان


چند گونه حلزون موصوف و منتسب به نام استرنج شدند (مثلا 𝘓𝘢𝘳𝘪𝘯𝘢 𝘴𝘵𝘳𝘢𝘯𝘨𝘦𝘪) و به افتخار ویلیام اسپرلینگ هم نام حلزونی را 𝘚𝘱𝘶𝘳𝘭𝘪𝘯𝘨𝘪𝘢 نهادند.

دعوی رزا استرنج هم به حکم تاریخی دادگاه عالی بریتانیا منتهی شد و بیمه اصل قرار و نزول پنج ساله آن را پرداخت؛ حکمی که مبنای آراء آتی حقوق و تکالیف کارفرما و کارگزار شد و این شاید مهم‌ترین و ماندگارترین مرده‌ریگ استرنج باشد، حتی مهم‌تر از آن حلزون‌ها و اشعار.

¹در کتاب 𝘊𝘩𝘢𝘳𝘭𝘦𝘴 𝘋𝘢𝘳𝘸𝘪𝘯'𝘴 𝘣𝘢𝘳𝘯𝘢𝘤𝘭𝘦 𝘢𝘯𝘥 𝘋𝘢𝘷𝘪𝘥 𝘉𝘰𝘸𝘪𝘦'𝘴 𝘴𝘱𝘪𝘥𝘦𝘳 تاریخ نشر این شعر، بسا که به سهو، ۱۸۷۴ آمده است. ترجمه این کتاب به قلم گیرای کاوه فیض‌اللهی در نوبت چاپ در نشر نو قرار دارد.
👍23😱1
2025/07/11 18:40:24
Back to Top
HTML Embed Code: