باید یک مکانی باشد
هر مکانی؛
حتی یک مکان خیالی!
تا بتوانیم به آن جا برویم
و از نو زاده شده، برگردیم.
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
هر مکانی؛
حتی یک مکان خیالی!
تا بتوانیم به آن جا برویم
و از نو زاده شده، برگردیم.
کارلوس فوئنتس
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
🎬 کرمچالهها و فیلم تماس Contact
در دهه هشتاد قرن بیستم کارل ساگان منجم و نویسندهی برجستهی آمریکایی از دوست صمیمیاش کیپ تورن در خواست نمود که بخش علمی رُمان جدیدش به نام «تماس» را بازنگری کند. جریان رُمان از این قرار است که قهرمان زن داستان پس از سالها تلاش، موفق به دریافت پیامی از خارج منظومهی شمسی میشود.
قهرمان داستان دکتر اِلنور اَرُوِی فیلمی کوتاه را دریافت میکند. آن فیلم، سخنرانی هیلتر را در مراسم بازگشایی المپیک تابستانی 1936 را به نمایش میگذاشت؛ که در همان ایّام نیز به فضا فرستاده شد؛ به مقصود برقرای ارتباط با بیگانگان مخابره شده بود. امّا در سال 1958 دوباره همان قطعه فیلم به زمین بازخورد میکند. تیم تحقیقاتی اَرُوِی وقتی حجم و تعداد فریمهای فیلم را بررسی میکنند در مییابند که فریمهای فیلم نسبت به سال 1936 افزایش یافته و نتیجه میگیرند که فیلم حاوی اطلاعات و رمزهایی پنهانی است. وقتی رمزها شکسته میشود درمییابند که پیغام بیگانگان، دستورالعمل ساخت نوعی ماشین سفر در فضا را مخابره کرده است.
امّا آن ماشین سفرفضایی چه ویژگی باید میداشت. این جاست که ایدههای تورن شکل میگیرد. نویسندهی رمان ابتدا قصد داشت که نوعی سیاهچاله را برای این سفر فضایی انتخاب کند که قهرمان داستان را از زمین به ستاره نسر واقع هدایت میکرد.
تورن یقین داشت که درون سیاهچاله، نمیتواند مسیری به سوی "نسر واقع/Star Vega" یا اصولاً هر جای دیگری در جهان ما باشد، زیرا که تکینگی موجود در سیاهچاله موجب مرگ کاوشگر میشود. تورن برای گریز از این پارادوکس، کرمچالهها را پیشنهاد داد. کرمچالهای پایدار که قابلیت سفرفضایی را داشته باشد. تورن ابتدا ایدهی سفر از طریق کرمچالهها را به دوستش ساگان برای رمانش پیشنهاد نمود و سپس خود تلاش نمود که به صورت علمی به ایدهی گذرگاه های کرمچالهای بپردازد.
تورن تلاش نمود تا بتواند راه حل متمایزی برای نسبیّت عام عرضه کند تا امکان کرمچالههای گذرپذیر را بسنجد. وی در سال 1988 همراه دانشجوی فارغالتحصیلش مایکل موریس مقالهای پیشگام را دراین باب منتشر کردند. تورن اندیشید که خروجی کرمچالهها همانند یک عدسیِ واگرا عمل میکند. پس هنگامی که نور وارد کرمچاله میشود دچار واگرایی شده و به بیرون خمیده میشود. با این وجود اجسامی گرانشی مانند خورشید یا سیاهچاله میتوانند عملی همانند عدسی همگرا داشته باشند و نور را به درون خمیده کند. برای اینکه اجسام گرانشی بتوانند نور را به بیرون خمیده کنند، تورن یک عامل را در نظر گرفت؛ جرم منفی- به طور معادل، انرژی منفی؛ معادلهی همارزی جرم و انرژی را به یاد بیاورید.
تورن نتیجه گرفت که تنها کرمچالههای مهارشده با انرژی منفی قابلیت سفرپذیری را دارند. زیرا که انرژی منفی گلوگاه چنین کرمچالههایی را باز نگه میدارد. تورن مواد دارای جرم یا انرژی منفی را «مادهی بیگانه» نامید؛ exotic matter نوعی انرژی یا جرم منفی که می تواند نوعی فشار منفی یا پادگرانش ایجاد کند، البته نباید آن را با پادماده یا همچنین انرِژی تاریک اشتباه گرفت.
تورن و موریس معتقد بودند که میتواند از دل خلاءِکوانتومی، که مطابق اصل عدم قطعیت، خلأ مدام در حال افتوخیزهای کوانتومی است، کرمچالههایی میکروسکوپی پیدا کرد- بهعبارتی افتوخیزهای کوانتومی منبعی بودند برای کسب انرژی منفی؛ در حالت عادی همهی اشیاء دارای جرم و انرژی مثبت هستند، امّا طبق تعریف انرژی خلأ صفر است، در نتیجه چیزی که دارای انرژیِ کمتر از خلأ باشد را انرژی یا جرم منفی مینامند. آنها اذعان داشتند که امید است تمدنهایی فوق پیشرفته در آینده بتوانند این افتوخیزهای بسیار کوچک را به ساختارهای بزرگ مقیاسی تبدیل کنند. به نوعی ارتباط کوانتومی بسیار کوچکی را به اندازهی کرم چالهای بسیار عظیم، بزرگ کنند.
در سال 1989، تورن، موریس و همچنین آلوی یورتسوِر از دانشگاه میشیگان، در زمینهی کرمچالهها شیوهای جدید را طراحی کردند. این گروه با اصلاح کرمچالهها از آنها در نقش ماشینهای زمان برای بازگرداندن فضانورد به گذشته بهره گیرند. آنها ویراستاران مجلهی فیزیکال ریویولترز یکی از شاخصترین انتشارات دنیا را متقاعد کردند که کارشان ارزش توجه جدی دارد. (در طول سالها، پیشنهادهای عجیب و غریب زیادی برای سفر در زمان به مجلات فیزیک ارائه شده بود، امّا همهی آنها به دلیل آنکه براساس اصول صحیح فیزیکی یا معادلات اینشتین نبودند، رد شده بودند).
تیم تورن به صورت حرفهای، دلایل خود را با زبان پذیرفته شدهی معادلات میدان اینشتین ارائه دادند و همچنین ضعیفترین پیشفرضهای خود را نیز با دقت توضیح دادند.
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
در دهه هشتاد قرن بیستم کارل ساگان منجم و نویسندهی برجستهی آمریکایی از دوست صمیمیاش کیپ تورن در خواست نمود که بخش علمی رُمان جدیدش به نام «تماس» را بازنگری کند. جریان رُمان از این قرار است که قهرمان زن داستان پس از سالها تلاش، موفق به دریافت پیامی از خارج منظومهی شمسی میشود.
قهرمان داستان دکتر اِلنور اَرُوِی فیلمی کوتاه را دریافت میکند. آن فیلم، سخنرانی هیلتر را در مراسم بازگشایی المپیک تابستانی 1936 را به نمایش میگذاشت؛ که در همان ایّام نیز به فضا فرستاده شد؛ به مقصود برقرای ارتباط با بیگانگان مخابره شده بود. امّا در سال 1958 دوباره همان قطعه فیلم به زمین بازخورد میکند. تیم تحقیقاتی اَرُوِی وقتی حجم و تعداد فریمهای فیلم را بررسی میکنند در مییابند که فریمهای فیلم نسبت به سال 1936 افزایش یافته و نتیجه میگیرند که فیلم حاوی اطلاعات و رمزهایی پنهانی است. وقتی رمزها شکسته میشود درمییابند که پیغام بیگانگان، دستورالعمل ساخت نوعی ماشین سفر در فضا را مخابره کرده است.
امّا آن ماشین سفرفضایی چه ویژگی باید میداشت. این جاست که ایدههای تورن شکل میگیرد. نویسندهی رمان ابتدا قصد داشت که نوعی سیاهچاله را برای این سفر فضایی انتخاب کند که قهرمان داستان را از زمین به ستاره نسر واقع هدایت میکرد.
تورن یقین داشت که درون سیاهچاله، نمیتواند مسیری به سوی "نسر واقع/Star Vega" یا اصولاً هر جای دیگری در جهان ما باشد، زیرا که تکینگی موجود در سیاهچاله موجب مرگ کاوشگر میشود. تورن برای گریز از این پارادوکس، کرمچالهها را پیشنهاد داد. کرمچالهای پایدار که قابلیت سفرفضایی را داشته باشد. تورن ابتدا ایدهی سفر از طریق کرمچالهها را به دوستش ساگان برای رمانش پیشنهاد نمود و سپس خود تلاش نمود که به صورت علمی به ایدهی گذرگاه های کرمچالهای بپردازد.
تورن تلاش نمود تا بتواند راه حل متمایزی برای نسبیّت عام عرضه کند تا امکان کرمچالههای گذرپذیر را بسنجد. وی در سال 1988 همراه دانشجوی فارغالتحصیلش مایکل موریس مقالهای پیشگام را دراین باب منتشر کردند. تورن اندیشید که خروجی کرمچالهها همانند یک عدسیِ واگرا عمل میکند. پس هنگامی که نور وارد کرمچاله میشود دچار واگرایی شده و به بیرون خمیده میشود. با این وجود اجسامی گرانشی مانند خورشید یا سیاهچاله میتوانند عملی همانند عدسی همگرا داشته باشند و نور را به درون خمیده کند. برای اینکه اجسام گرانشی بتوانند نور را به بیرون خمیده کنند، تورن یک عامل را در نظر گرفت؛ جرم منفی- به طور معادل، انرژی منفی؛ معادلهی همارزی جرم و انرژی را به یاد بیاورید.
تورن نتیجه گرفت که تنها کرمچالههای مهارشده با انرژی منفی قابلیت سفرپذیری را دارند. زیرا که انرژی منفی گلوگاه چنین کرمچالههایی را باز نگه میدارد. تورن مواد دارای جرم یا انرژی منفی را «مادهی بیگانه» نامید؛ exotic matter نوعی انرژی یا جرم منفی که می تواند نوعی فشار منفی یا پادگرانش ایجاد کند، البته نباید آن را با پادماده یا همچنین انرِژی تاریک اشتباه گرفت.
تورن و موریس معتقد بودند که میتواند از دل خلاءِکوانتومی، که مطابق اصل عدم قطعیت، خلأ مدام در حال افتوخیزهای کوانتومی است، کرمچالههایی میکروسکوپی پیدا کرد- بهعبارتی افتوخیزهای کوانتومی منبعی بودند برای کسب انرژی منفی؛ در حالت عادی همهی اشیاء دارای جرم و انرژی مثبت هستند، امّا طبق تعریف انرژی خلأ صفر است، در نتیجه چیزی که دارای انرژیِ کمتر از خلأ باشد را انرژی یا جرم منفی مینامند. آنها اذعان داشتند که امید است تمدنهایی فوق پیشرفته در آینده بتوانند این افتوخیزهای بسیار کوچک را به ساختارهای بزرگ مقیاسی تبدیل کنند. به نوعی ارتباط کوانتومی بسیار کوچکی را به اندازهی کرم چالهای بسیار عظیم، بزرگ کنند.
در سال 1989، تورن، موریس و همچنین آلوی یورتسوِر از دانشگاه میشیگان، در زمینهی کرمچالهها شیوهای جدید را طراحی کردند. این گروه با اصلاح کرمچالهها از آنها در نقش ماشینهای زمان برای بازگرداندن فضانورد به گذشته بهره گیرند. آنها ویراستاران مجلهی فیزیکال ریویولترز یکی از شاخصترین انتشارات دنیا را متقاعد کردند که کارشان ارزش توجه جدی دارد. (در طول سالها، پیشنهادهای عجیب و غریب زیادی برای سفر در زمان به مجلات فیزیک ارائه شده بود، امّا همهی آنها به دلیل آنکه براساس اصول صحیح فیزیکی یا معادلات اینشتین نبودند، رد شده بودند).
تیم تورن به صورت حرفهای، دلایل خود را با زبان پذیرفته شدهی معادلات میدان اینشتین ارائه دادند و همچنین ضعیفترین پیشفرضهای خود را نیز با دقت توضیح دادند.
کتاب: به دنبال جهانهای موازی
نوشتهی سعید گراوندی(زاحل)
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
Forwarded from 🔰جهانهای موازی
چیزی نیست؛
اعدامم کنید!
همین ستون فرج است.
📓 ترانههای فلسفه
🖋️سعید گراوندی (زاحل)
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
اعدامم کنید!
همین ستون فرج است.
📓 ترانههای فلسفه
🖋️سعید گراوندی (زاحل)
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
«آتین کلاین» فیزیکدان فرانسوی اخیرا تصویری از یک سوسیس دودی منتشر کرد و ادعا کرد تصویری از یک ستاره منتشر شده توسط جیمز وب است. او بعدا بابت شوخی خود عذرخواهی کرد.
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
🔰جهانهای موازی
«آتین کلاین» فیزیکدان فرانسوی اخیرا تصویری از یک سوسیس دودی منتشر کرد و ادعا کرد تصویری از یک ستاره منتشر شده توسط جیمز وب است. او بعدا بابت شوخی خود عذرخواهی کرد. @parallel_worldss 🏴 ➕کانال جهانهای موازی➕
اگر در علم کیهانشناسی متخصص نباشیم، بسیار آسان است که نمایی از یک ستاره درحال مرگ را با یک تکه سوسیس دودی اشتباه بگیریم - به خصوص اگر یک اخترفیزیکدان در صفحه توییت خود چنین شوخی عجیبی بکند!
«آتین کلاین» فیزیکدان فرانسوی چندی پیش تصویری از یک «Chorizo» - یک قطعه سوسیس دودی - منتشر کرد و ادعا کرد که این ستاره «پروکسیما قنطورس» است که توسط تلسکوپ فضایی جیمز وب (JWST) از آن تصویربرداری شده است. کلاین در توییت خود نوشت: «این سطح از جزئیات دنیای جدیدی را برای ما آشکار میکند.» این توییت توسط بیشتر از بیست هزار نفر پسندیده و بازتوییت شد - پیش از آنکه کلاین فاش کند این تصویر تنها تصویر یک سوسیس دودی است، نه تصویر نزدیکترین ستاره به خورشید.
کلاین پس از آنکه استقبال مردم از توییت خود را دید، در توییت دیگری عذرخواهی کرد و از مردم خواست تا با دقت بیشتری به آنچه در فضای مجازی منتشر میشود، دقت کنند.
این یک شوخی عجیب با تصاویر و اطلاعاتی بود که تلسکوپ فضایی جیمز وب منتشر میکند. افراد باید هوشیار باشند که قصد کلاین از این حقه کوچک تنها این بود که به مردم توصیه کند هنگام برخورد با اطلاعات کیهانی دقیق باشند - به خصوص زمانی که در مورد اجرام مرموز مانند سیاهچالهها، کرمچالهها و امثالهم - با اطلاعاتی در فضای مجازی روبرو میشوند.
تصاویر را به راحتی میتوان با برنامههای مختلف مانند فتوشاپ تغییر داد و ادعا کرد آنها متعلق به نواحی دوردست کیهان هستند و تلسکوپهایی مانند هابل یا جیمز وب از آن عکسبرداری کردهاند. مردمی که در علم کیهانشناسی و اخترفیزیک متخصص نیستند، ممکن است به راحتی این تصاویر را به عنوان تصاویر منحصربهفرد کیهانی در نظر بگیرند.
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
«آتین کلاین» فیزیکدان فرانسوی چندی پیش تصویری از یک «Chorizo» - یک قطعه سوسیس دودی - منتشر کرد و ادعا کرد که این ستاره «پروکسیما قنطورس» است که توسط تلسکوپ فضایی جیمز وب (JWST) از آن تصویربرداری شده است. کلاین در توییت خود نوشت: «این سطح از جزئیات دنیای جدیدی را برای ما آشکار میکند.» این توییت توسط بیشتر از بیست هزار نفر پسندیده و بازتوییت شد - پیش از آنکه کلاین فاش کند این تصویر تنها تصویر یک سوسیس دودی است، نه تصویر نزدیکترین ستاره به خورشید.
کلاین پس از آنکه استقبال مردم از توییت خود را دید، در توییت دیگری عذرخواهی کرد و از مردم خواست تا با دقت بیشتری به آنچه در فضای مجازی منتشر میشود، دقت کنند.
این یک شوخی عجیب با تصاویر و اطلاعاتی بود که تلسکوپ فضایی جیمز وب منتشر میکند. افراد باید هوشیار باشند که قصد کلاین از این حقه کوچک تنها این بود که به مردم توصیه کند هنگام برخورد با اطلاعات کیهانی دقیق باشند - به خصوص زمانی که در مورد اجرام مرموز مانند سیاهچالهها، کرمچالهها و امثالهم - با اطلاعاتی در فضای مجازی روبرو میشوند.
تصاویر را به راحتی میتوان با برنامههای مختلف مانند فتوشاپ تغییر داد و ادعا کرد آنها متعلق به نواحی دوردست کیهان هستند و تلسکوپهایی مانند هابل یا جیمز وب از آن عکسبرداری کردهاند. مردمی که در علم کیهانشناسی و اخترفیزیک متخصص نیستند، ممکن است به راحتی این تصاویر را به عنوان تصاویر منحصربهفرد کیهانی در نظر بگیرند.
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
فلج شدن فیروز نادری؛ دانشمند ایرانی ناسا
فیروز نادری پس از حادثهای که برایش اتفاق افتاد، این پیام را در صفحه فیسبوکش با کاربران ایرانی به اشتراک گذاشت:
زندگی غیر قابل پیش بینی است. ضربان قلبم به صورت ناگهانی کم شد که باعث شد از حال بروم و سرم به دیوار بخورد، یکی از مهرههای گردنم به داخل کانال عصبی وارد شده و باعث فلج کامل زیر گردنم شد. جراحی گردن روز دوشنبه انجام شد. توانبخشی سخت و طولانی ۴ تا ۵ ماهه در پیش رو دارم که تنها با حمایت دوستان و محبت خانوادهام امکانپذیر است. من برای چند ماه در فضای مجازی نخواهم بود. هر از گاهی خانوادهام پست میگذارند. من این یادداشت را به این دلیل منتشر میکنم که برخی شایعات غیرمستند در حال پخش است. ممنون از آرزوهای خوبتون اگر به سوالات و تماس های شما پاسخ ندهم و از بازدید شما بهره ای نبردم ببخشید. امیدوارم در شرایط فعلی متوجه شده باشید.
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
فیروز نادری پس از حادثهای که برایش اتفاق افتاد، این پیام را در صفحه فیسبوکش با کاربران ایرانی به اشتراک گذاشت:
زندگی غیر قابل پیش بینی است. ضربان قلبم به صورت ناگهانی کم شد که باعث شد از حال بروم و سرم به دیوار بخورد، یکی از مهرههای گردنم به داخل کانال عصبی وارد شده و باعث فلج کامل زیر گردنم شد. جراحی گردن روز دوشنبه انجام شد. توانبخشی سخت و طولانی ۴ تا ۵ ماهه در پیش رو دارم که تنها با حمایت دوستان و محبت خانوادهام امکانپذیر است. من برای چند ماه در فضای مجازی نخواهم بود. هر از گاهی خانوادهام پست میگذارند. من این یادداشت را به این دلیل منتشر میکنم که برخی شایعات غیرمستند در حال پخش است. ممنون از آرزوهای خوبتون اگر به سوالات و تماس های شما پاسخ ندهم و از بازدید شما بهره ای نبردم ببخشید. امیدوارم در شرایط فعلی متوجه شده باشید.
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
دلتنگیِ عصرهای جمعه
از بین نمیرود
از جمعهای به جمعهی
دیگر منتقل میشود
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
از بین نمیرود
از جمعهای به جمعهی
دیگر منتقل میشود
" لیلا کردبچه "
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
Forwarded from اتچ بات
تعبیر جهان های متعدد در مکانیک کوانتوم:
🆔 @Physics3p
در مطالب قبلی کانال توضیح دادیم که ذرات پیش از مشاهده احتمال حضور در چندین مکان را دارند. و به تعبیر کپنهاگی اشاره کردیم که بیان داشت با مشاهده ذرات حالت های دیگر نابود شده و فقط یک حالت باقی میماند.
اما تکلیف حالت های دیگر چیست؟ اگر فقط از تمام حالت های موجود ذره یک حالت را انتخاب میکند بقیه حالت ها چه میشود؟
ریچارد فاینمن از فرضیه واقعیت های موازی استفاده کرد. وی از ایده ای موسوم به «جمع مسیر ها» یا «جمع تاریخچه ها» استفاده کرد. فاینمن اعتقاد داشت که ذره تا قبل از اینکه مشاهده شود و در حالت برهمنهی قرار دارد میتواند تمام مسیر های بین دو نقطه را طی کند. این که چرا ما فقط یک مسیر را مشاهده میکنیم به عقیده فاینمن به علت این است که تمام مسیر های ممکن دیگر یک دیگر را خنثی میکنند و فقط یک مسیر باقی میماند. فاینمن به هر مسیر عددی اختصاص میدهد که این اعداد با کمک مجموعه قوانین دقیقی محاسبه میشوند. با ترفند های ریاضی گونه با جمع کردن تمام اعداد مربوط به مسیر های ممکن میتوان احتمال مسیری را که بین تو نقطه طی کرد را به دست اورد. در واقع فاینمن دریافته بود که اعداد مربوط به مسیر های عجیب اغلب یکدیگر را خنثی کرده و حاصل کوچکی دارند. و مسیر معقول نیوتونی بود که بیشترین مجموع را داشت.
این بینش ریاضی فاینمن به «انتگرال مسیر» معروف است. اما باز هم تفسیر کپنهاگی بی توضیح باقی مانده بود. در سال ۱۹۵۷ دانشجویی به نام هیو اورت راه حل مناسبی پیشنهاد داد.
هیو اورت به جای رمبش تصادفی تابع موج به یک حالت ملموس کلاسیکی، به وقوع پیوستن تمامی حالت ها و احتمال های ممکن و برهم نهادهی تابع موج را در فضای هیلبرت فرض کرد. فضای هیلبرت فضایی برداری با بینهایت بُعد است که تابع موج به عنوان برداری در آن شناخته میشود. به نوعی هر سیستم کوانتومی را میتوان تابع موجی در فضای هیلبرت پنداشت. در این رویکرد اورت با نادیده گرفتن رمبش و به جای حذف واقعیت ها توسط مشاهده گر، واقعیت هار را در جهانی دیگر به فعلیت رساند. یعنی در واقع تمامی حالات ممکن برای یک ذره اتفاق میافتد. هرکدام از آنها در جهانی خاص فعلیت مییابند. اورت از بین رفتن تابع موج به یک حالت کلاسیکی را منتفی کرد. به عقیده وی تابع موج هرگز از بین نمیروند بلکه به حالت های بالقوه خود تقسیم میشوند همانند شاخه های درخت و چنان اذعان داشت که هر کدام از شاخه های این درخت نماینده یک جهان کامل و مستقل هستند. در این رویکرد دیگر نیازی به رمبش ناگهانی تابع موج نبود. اما حامل پیامی گنگ تر بود:
جهان هایی که میتوانستند دائما به میلیارد ها جهان دیگر منشعب شوند.
🆔 @Physics3p
منبع: کتاب به دنبال جهان های موازی سعید گراوندی(زاحل)
🆔 @Physics3p
در مطالب قبلی کانال توضیح دادیم که ذرات پیش از مشاهده احتمال حضور در چندین مکان را دارند. و به تعبیر کپنهاگی اشاره کردیم که بیان داشت با مشاهده ذرات حالت های دیگر نابود شده و فقط یک حالت باقی میماند.
اما تکلیف حالت های دیگر چیست؟ اگر فقط از تمام حالت های موجود ذره یک حالت را انتخاب میکند بقیه حالت ها چه میشود؟
ریچارد فاینمن از فرضیه واقعیت های موازی استفاده کرد. وی از ایده ای موسوم به «جمع مسیر ها» یا «جمع تاریخچه ها» استفاده کرد. فاینمن اعتقاد داشت که ذره تا قبل از اینکه مشاهده شود و در حالت برهمنهی قرار دارد میتواند تمام مسیر های بین دو نقطه را طی کند. این که چرا ما فقط یک مسیر را مشاهده میکنیم به عقیده فاینمن به علت این است که تمام مسیر های ممکن دیگر یک دیگر را خنثی میکنند و فقط یک مسیر باقی میماند. فاینمن به هر مسیر عددی اختصاص میدهد که این اعداد با کمک مجموعه قوانین دقیقی محاسبه میشوند. با ترفند های ریاضی گونه با جمع کردن تمام اعداد مربوط به مسیر های ممکن میتوان احتمال مسیری را که بین تو نقطه طی کرد را به دست اورد. در واقع فاینمن دریافته بود که اعداد مربوط به مسیر های عجیب اغلب یکدیگر را خنثی کرده و حاصل کوچکی دارند. و مسیر معقول نیوتونی بود که بیشترین مجموع را داشت.
این بینش ریاضی فاینمن به «انتگرال مسیر» معروف است. اما باز هم تفسیر کپنهاگی بی توضیح باقی مانده بود. در سال ۱۹۵۷ دانشجویی به نام هیو اورت راه حل مناسبی پیشنهاد داد.
هیو اورت به جای رمبش تصادفی تابع موج به یک حالت ملموس کلاسیکی، به وقوع پیوستن تمامی حالت ها و احتمال های ممکن و برهم نهادهی تابع موج را در فضای هیلبرت فرض کرد. فضای هیلبرت فضایی برداری با بینهایت بُعد است که تابع موج به عنوان برداری در آن شناخته میشود. به نوعی هر سیستم کوانتومی را میتوان تابع موجی در فضای هیلبرت پنداشت. در این رویکرد اورت با نادیده گرفتن رمبش و به جای حذف واقعیت ها توسط مشاهده گر، واقعیت هار را در جهانی دیگر به فعلیت رساند. یعنی در واقع تمامی حالات ممکن برای یک ذره اتفاق میافتد. هرکدام از آنها در جهانی خاص فعلیت مییابند. اورت از بین رفتن تابع موج به یک حالت کلاسیکی را منتفی کرد. به عقیده وی تابع موج هرگز از بین نمیروند بلکه به حالت های بالقوه خود تقسیم میشوند همانند شاخه های درخت و چنان اذعان داشت که هر کدام از شاخه های این درخت نماینده یک جهان کامل و مستقل هستند. در این رویکرد دیگر نیازی به رمبش ناگهانی تابع موج نبود. اما حامل پیامی گنگ تر بود:
جهان هایی که میتوانستند دائما به میلیارد ها جهان دیگر منشعب شوند.
🆔 @Physics3p
منبع: کتاب به دنبال جهان های موازی سعید گراوندی(زاحل)
Telegram
attach 📎
در سال 1940 فاینمن پیشنهاد داد؛
وقتی که الکترون (یا هر ذرهی باردار دیگر) نوسان کند،
هم به گذشته و هم به آینده، امواج الکترومغناطیسی تابش میکند و این پیشنهاد خود را با محاسبه به اثبات رساند.
هر جا و هر وقت این تابش به الکترون دیگری ( یا به هر ذرهی باردار دیگر) برسد آن ذره را به نوسان وا میدارد و امواج را در گذشته و آینده پخش میکند.
امواج همپوش با برهمکنش اغلب یکدیگر را حذف میکنند، درست مثل امواج احتمال در تعبیر کپنهاگی، اما بعضی از امواج که هم از گذشته و هم از آینده میآیند به الکترون اولیه میرسند.
این ایده با کمک استاد ِ فاینمن، یعنی جان ویلر در سال 1941 تکمیل شد و منتشر یافت: تحت عنوان نظریهی مقاومت تابش «ویلر- فاینمن»
که مورد مقبول همگان قرار نگرفت.
اما 45 سال بعد این ایده توسط جان کرامر وارد مکانیک کوانتومی شد.
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
وقتی که الکترون (یا هر ذرهی باردار دیگر) نوسان کند،
هم به گذشته و هم به آینده، امواج الکترومغناطیسی تابش میکند و این پیشنهاد خود را با محاسبه به اثبات رساند.
هر جا و هر وقت این تابش به الکترون دیگری ( یا به هر ذرهی باردار دیگر) برسد آن ذره را به نوسان وا میدارد و امواج را در گذشته و آینده پخش میکند.
امواج همپوش با برهمکنش اغلب یکدیگر را حذف میکنند، درست مثل امواج احتمال در تعبیر کپنهاگی، اما بعضی از امواج که هم از گذشته و هم از آینده میآیند به الکترون اولیه میرسند.
این ایده با کمک استاد ِ فاینمن، یعنی جان ویلر در سال 1941 تکمیل شد و منتشر یافت: تحت عنوان نظریهی مقاومت تابش «ویلر- فاینمن»
که مورد مقبول همگان قرار نگرفت.
اما 45 سال بعد این ایده توسط جان کرامر وارد مکانیک کوانتومی شد.
برگرفته از کتاب شرودینگر و انقلاب کوانتومی
نوشتهی جان گریبین
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هذیان مُرداب
ماهتاب ِ
بعد از چهارده.
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
ماهتاب ِ
بعد از چهارده.
📓 ترانههای فلسفه
🖋️سعید گراوندی (زاحل)
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
آلبرت انیشتین:
عمرم را هدر دادم باید جور دیگری زندگی میکردم
🎞این فیلم چند سالی است که از آرشیو خارج شده . . ..
🔸فیلم در آخرین روزهای عمر وی ضبط شده و انیشتین در آن از چیستی و معنای زندگی می گوید!
او از انجام ندادن و دادن کارهایی میگوید که باید میکرده و نکرده!...
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
آلبرت انیشتین:
عمرم را هدر دادم باید جور دیگری زندگی میکردم
🎞این فیلم چند سالی است که از آرشیو خارج شده . . ..
🔸فیلم در آخرین روزهای عمر وی ضبط شده و انیشتین در آن از چیستی و معنای زندگی می گوید!
او از انجام ندادن و دادن کارهایی میگوید که باید میکرده و نکرده!...
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
🔰جهانهای موازی
. آلبرت انیشتین: عمرم را هدر دادم باید جور دیگری زندگی میکردم 🎞این فیلم چند سالی است که از آرشیو خارج شده . . .. 🔸فیلم در آخرین روزهای عمر وی ضبط شده و انیشتین در آن از چیستی و معنای زندگی می گوید! او از انجام ندادن و دادن کارهایی میگوید که باید…
و برخی از جملات قصار اینشتین:
۱. جهان ما فرایند تفکرات ماست. پس برای تغییر آن اول باید تفکراتمان را تغییر دهیم.
۲. زندگی مانند راندن یک دوچرخه است برای اینکه تعادل خود را حفظ کنید فقط باید به حرکت ادامه دهید.
۳. هر انسان بخشی از کل است که جهان هستی نامیده میشود.
۴. تخیل همه چیز است؛ درواقع یک پیش نمایش از چیزهایی است که میتوانید در آینده داشته باشید.
۵. انسان باید به دنبال این باشد که کیست نه اینکه به دنبال چیزی باشد که فکر میکند باید باشد.
۶. من هرگز فکرم را درگیر آینده نمیکنم. چون خودش به زودی میآید.
۷. از دیروز یاد بگیر، امروز زندگی کن و به فردا امیدوار باش. مهم این است که دست از پرسش برنداری.
۸. کسی که هرگز اشتباه نکند چیز جدیدی یاد نمیگیرد.
۹. هیچ مشکلی با همان سطح آگاهی که آنرا ایجاد کرده است حل نمیشود
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
۱. جهان ما فرایند تفکرات ماست. پس برای تغییر آن اول باید تفکراتمان را تغییر دهیم.
۲. زندگی مانند راندن یک دوچرخه است برای اینکه تعادل خود را حفظ کنید فقط باید به حرکت ادامه دهید.
۳. هر انسان بخشی از کل است که جهان هستی نامیده میشود.
۴. تخیل همه چیز است؛ درواقع یک پیش نمایش از چیزهایی است که میتوانید در آینده داشته باشید.
۵. انسان باید به دنبال این باشد که کیست نه اینکه به دنبال چیزی باشد که فکر میکند باید باشد.
۶. من هرگز فکرم را درگیر آینده نمیکنم. چون خودش به زودی میآید.
۷. از دیروز یاد بگیر، امروز زندگی کن و به فردا امیدوار باش. مهم این است که دست از پرسش برنداری.
۸. کسی که هرگز اشتباه نکند چیز جدیدی یاد نمیگیرد.
۹. هیچ مشکلی با همان سطح آگاهی که آنرا ایجاد کرده است حل نمیشود
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
¶ اتمها در واقع "چیز" نیستند.
✓ ورنر هایزنبرگ
. . .. وجود آنها تنها وابسته به ما هستند ]
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
✓ ورنر هایزنبرگ
. . .. وجود آنها تنها وابسته به ما هستند ]
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
شرح کتاب «به دنبال جهانهای موازی»
در روزنامهی وزین باختر (۱۳ تیرماه ۱۴۰۲)
قسمت اول
به روایت استاد ح.مولائیفر
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
در روزنامهی وزین باختر (۱۳ تیرماه ۱۴۰۲)
قسمت اول
به روایت استاد ح.مولائیفر
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕