خودکارآمدی (Self-efficacy) در محیط کار به معنای اعتقاد فرد به توانایی خود برای انجام وظایف خاص و مواجهه با چالشها است. این مفهوم به تفکر فرد در مورد توانایی شخصی او برای مواجهه با موقعیتها، حل مسائل، و دستیابی به اهداف مرتبط با شغل اشاره دارد. خودکارآمدی به عنوان یک ارزیابی از قدرت شخصی در مواجهه با چالشها و دستیابی به موفقیت در کارهایی که انجام میدهد، مورد توجه قرار گرفته است.
عناصر اصلی خودکارآمدی در محیط کار عبارتند از:
1. اعتقاد به توانایی فردی: این اعتقاد به توانایی فرد برای انجام وظایف مشخص مرتبط با شغل او را شامل میشود. اگر فرد احساس کند که میتواند یک کار را انجام دهد، احتمالاً انگیزه و تلاش بیشتری برای انجام آن کار خواهد داشت.
2. اعتقاد به توانایی تأثیرگذاری:این اعتقاد به توانایی فرد برای تأثیرگذاری بر محیط کار و افراد اطرافش مرتبط است. اگر کسی احساس کند که میتواند باعث تغییرات مثبتی در محیط کار خود شود، این اعتقاد میتواند به افزایش خودکارآمدی او منجر شود.
3. اعتقاد به توانایی مدیریت استرس: خودکارآمدی همچنین با اعتقاد به توانایی مدیریت استرس و مواجهه با فشارهای کاری مرتبط است. افراد با خودکارآمدی بالا ممکن است بهترین راهحلها را برای مدیریت استرسها و فشارهای کاری پیدا کنند.
4. اعتقاد به توانایی در مواجهه با چالشها:افراد با خودکارآمدی قوی، ممکن است چالشها و مشکلات را به عنوان فرصتها و موقعیتهای یادگیری ببینند و اعتقاد داشته باشند که میتوانند با مهارتها و تلاش خود به حل این چالشها بپردازند.
5. اعتقاد به توانایی تعیین و تنظیم اهداف:افراد با خودکارآمدی بالا معمولاً توانمندی در تعیین اهداف معقول و قابل دستیابی را دارند و اعتقاد دارند که میتوانند با تلاش مداوم به این اهداف دست پیدا کنند.
توسعه خودکارآمدی در محیط کار میتواند به بهبود عملکرد شغلی، افزایش انگیزه و افزایش حس رضایت شغلی افراد کمک کند. این اصول به عنوان یکی از مهمترین عوامل روانشناختی در توسعه شغلی و حرفهای فرد در نظر گرفته میشوند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍4
امروزه هرکس که دستی در مدیریت و کسب و کار دارد، خیلی خوب می داند که مهم ترین عامل موفقیت های شرکت ها و سازمان ها، آنهم حتی با داشتن شرایطی کاملا برابر، میزان همکاری در تیمِ کارکنان و بالا بودن میزان مشارکت آنها در سازمان می باشد.
طبق آمار و ارقام مؤسسهی گالوپ تنها ۳۳ درصد از نیروی کاری در آمریکا مشارکت بالایی در سازمانها از خود نشان میدهند؛ و این آمار در سطح جهانی به میزان ۱۵ درصد کاهش پیدا میکند که معنای این موضوع حاکی از این است که مشارکت کارکنان در سازمانها بسیار پایین بوده و غالبا تعهدات کاری از سر تمایل انجام نمیپذیرد.
در اینجا ۶ راهکار برای بالا بردن مشارکت کارکنان سازمان ها معرفی شده اند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
تناقضبرانگیز است ولی توضیح میدهم. بنظر من اگر شما فرد برجسته، شگفتانگیز یا جذابی هستید، احتمالاً بههیچوجه نیازی به داشتن رزومه ندارید.
افراد خارقالعاده اصلاً نباید رزومه داشته باشند. چرا که رزومه، دستاویزی میشود برای رد کردنتان. وقتی رزومهتان را برای من بفرستید، من میتوانم بگویم: «خب، طبق این رزومه، ایشان فلان چیز را فراموش کردهاند یا بهمان چیز را قید نکردهاند.» و بوووم...! شما رد میشوید.
داشتن رزومه، شما را بدست ماشین بزرگی میسپارد که از متن رزومه، فقط کلمات کلیدیِ مرتبط را تشخیص میدهد و باعث میشود شغلی را با زرنگبازی و فریب از چنگ ماشین بزرگ دربیاورید و مالِ خود کنید. جستجوی شغلی متوسط برای افراد معمولی و متوسط اشکالی ندارد ولی آیا اینجور شغلها شایسته شماست؟
◀️ اگر شما رزومه ندارید، پس چه چیزی دارید؟
نظرتان در مورد سه معرفینامهی ویژه از طرف افرادی که کارفرما آنها را میشناسد یا به آنها احترام میگذارد چیست؟
یا یک پروژهی سطح بالا که کارفرماها بتوانند مشاهده یا لمس کنند؟
یا شهرتی که نام شما آن را یدک میکشد؟
یا یک وبلاگ با محتوایی متقاعدکننده و پُرمغز که آنها چارهای به جز فالوکردنتان نداشته باشند؟
🔹عدهای خواهند گفت: خب، قبول. ولی من هیچکدام از موارد فوق را هم ندارم.
بله، نکته مورد نظر من هم همین است!
🔹اگر شما آنها را ندارید، چرا فکر میکنید که فرد برجسته، شگفتانگیز یا جذابی هستید؟؟
اگر هیچکدام از آنها را ندارید، در واقع شما طوری با محتوای زرد شستشوی مغزی شدهاید که خیال کنید جزء افراد معمولی و متوسطالحال نیستید.
🔹شغلهای فوقالعاده، شغلهایی با کلاس جهانی، شغلهایی که مردم خودشان را برای آن هلاک میکنند، هرگز با افرادی که رزومهشان را ایمیل زدهاند، پُر نشده است.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍9🔥1
⭕️ اشتباهات مدیران که باعث آزردگی کارمندان می شود
نتیجه تحقیقی نشان می دهد کارمندان حتی بیشتر از حقوق ناکافی و احساس بیارزشی، از این که مدیرشان اسم آنها را نمیداند دلخور هستند. در ادامه برخی از رایجترین مسائلی که کارمندان را در محیط کار ناراحت می کند معرفی می کنیم:
📌 به مشکلات و اختلافات آنها رسیدگی نمیشود
📌کارمند زحمت میکشد، مدیر سود میبرد
📌هیچ پیشرفتی در کار وجود ندارد
📌کارفرما هیچ شور و اشتیاقی در آنها به وجود نمیآورد
📌از کارمندان به اندازهی کافی قدردانی نمیشود
📌به استراحت کارمندان اهمیت داده نمیشود
📌وظایف کارمندان نامشخص است
📌مدیران توجه کافی به کارمندان ندارند
📌مدیران نقاط ضعفی دارند
📌دریافت حقوق منصفانه نیست
📌مسائل کاری و پرداختیهای شرکت شفاف نیست
📌کارمندان بازخوردی از کارفرما دریافت نمیکنند
📌کارمندان احساس بیارزشی میکنند
منبع: Entrepreneur
🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
نتیجه تحقیقی نشان می دهد کارمندان حتی بیشتر از حقوق ناکافی و احساس بیارزشی، از این که مدیرشان اسم آنها را نمیداند دلخور هستند. در ادامه برخی از رایجترین مسائلی که کارمندان را در محیط کار ناراحت می کند معرفی می کنیم:
📌 به مشکلات و اختلافات آنها رسیدگی نمیشود
📌کارمند زحمت میکشد، مدیر سود میبرد
📌هیچ پیشرفتی در کار وجود ندارد
📌کارفرما هیچ شور و اشتیاقی در آنها به وجود نمیآورد
📌از کارمندان به اندازهی کافی قدردانی نمیشود
📌به استراحت کارمندان اهمیت داده نمیشود
📌وظایف کارمندان نامشخص است
📌مدیران توجه کافی به کارمندان ندارند
📌مدیران نقاط ضعفی دارند
📌دریافت حقوق منصفانه نیست
📌مسائل کاری و پرداختیهای شرکت شفاف نیست
📌کارمندان بازخوردی از کارفرما دریافت نمیکنند
📌کارمندان احساس بیارزشی میکنند
منبع: Entrepreneur
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍10
باانگیزه نگه داشتن کارکنان و جلوگیری از ترک محل کار دو چالشی هستند که همه شرکتها و سازمانها با آن روبهرو هستند و خودیادگیری و ایجاد فضای سازمان یادگیرنده، فرصتی استثنایی برای رویارویی با هردوی این چالشها است. یادتان باشد تغییر فرهنگ سازمانی و ساخت یگ سازمان یادگیرنده کاری آهسته و پیوسته است. بنابراین در هر زمان، یک تغییر را پیش ببرید و در این راه از کارکنان خود درخواست همراهی کنید. بهعنوان مدیر یا رهبر یک تیم یا عضوی از دپارتمان منابع انسانی، شما هم باید همیشه در حال یادگیری باشید.
یکی از اولین گامها برای داشتن فرهنگ یادگیری در سازمان با ایجاد زیرساختهای لازم شروع میشود؛ معنای آن کار این است که فرصتهای آموزش و یاد دادن را به کارکنان بدهیم، کاری که میتواند سازمان را بهطرز چشمگیری ارتقاء مییابد. در سازمان یادگیرنده به خصوص زمانی که کارکنان شروع به یاد دادن به یکدیگر میکنند، هزینههای آموزش به شدت کاهش مییابد. در ادامه هفت روش برای ساخت یک سازمان یادگیرنده یا بستر و محیط خود یادگیرنده را بررسی میکنیم:
۱. به کارکنان کنونی و جدید خود درباره یادگیرنده بودن (SLD یا SELF-DIRECTED LEARNING) توضیح دهید. خودیادگیری مفهوم پیچیدهای است که معمولاً در محیطهای آموزشی همچون مدارس و محیطهای دانشگاهی به کار برده میشود. بااینحال اصول خودیادگیری یا خودآموزی در محیطهای کاری هم کاملاً کاربرد دارد.
۲. برای جستوجو کردن زمان در نظر بگیرید. وقتی که کارکنان شما بهخوبی این مفهوم را درک کردند به آنها زمان بدهید تا این مفاهیم را اجرایی کنند. زمان و دورههای مشخصی را در طول هفته یا روز برای این مهارت در نظر بگیرید، جایی که کارکنان بتوانند از کمک همدیگر و منابع سازمانی برای ساخت دانش و یادگیری مورد نیازشان بهره بگیرند.
۳. برای یادگیری خارج از محل کار تسهیلاتی قائل شوید. این امر میتواند با صدور گواهینامههای حرفهای، ادامه تحصیل و عضویت در سازمانهای آموزشی تحقق یابد.
۴. اهداف یادگیری را مشخص کنید. متاسفانه بسیاری از سازمانها، یادگیری را امری مربوط به گذشته میدانند اما تحقیقات نشان میدهد که دیدن محیط کار بهعنوان یک فضای آموزشی و ساخت یک سازمان یادگیرنده، برای رشد سازمان بسیار تأثیرگذار و مفید است.
۵. آموزشدهندهها را می توانید از میان اعضای سازمان یادگیرنده مشخص کنید. این گام میتواند هزینههای آموزش را بهطرز چشمگیری کاهش دهد زیرا شما از منابعی استفاده میکنید که در اختیار دارید. توجه داشته باشید که کدام یک از کارکنان در آموزش خوب عمل میکنند و چه افرادی در چه آموزشهایی مهارت دارند.
۶. بین اعضای هم رتبه سازمان یادگیرنده، مسئولیت پاسخگویی ایجاد کنید. مطابق بیزنس هاروارد ریویو، موفقترین تیمها، تیمهایی هستند که خود را مسئول و پاسخگو میدانند. صریحاً به کارکنان خود بگویید که همه اعضای تیم چه کارکنان و چه رهبران برای نتایج و تصمیمگیریها مسئول هستند.
۷. از تکنولوژی استفاده کنید. در عصر اینترنت، تکنولوژی توانسته سرعت و تأثیرگذاری یادگیری را افزایش دهد و قیمتها را پایین آورد. خودیادگیری بهعنوان یک مهارت انفرادی میتواند از تکنولوژی سود بسیاری ببرد زیرا دانشجویان میتوانند خودشان جستجو کنند و اطلاعاتی را که مستقیماً به مشکل مربوط است، به دست بیاورند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍4
✍️ اریک بارکر
🔴توصیه اول: به لیست کارهای روزمره خود کاملا پایبند باشید
بزرگترین خطاها از کوچکترین غفلتها آغاز میشود و به همین دلیل هم هست که سرمنشا تمام بی نظمیها و اشتباهات در تیمهای کاری از بی توجهی اعضای تیم و در راس آنها رهبر تیم نسبت به کارها و فعالیتهایی آغاز میشود که از قبل برنامهریزی شدهاند و ما از آنها با عنوان لیست کارهای روزمره یاد میکنیم.
🔴توصیه دوم: نگرانی و تردید را متوقف کنید
آنچه به شدت از قابلیتها و پتانسیلهای یک مدیر میکاهد، وجود حس تردید و بدبینی او نسبت به دیگران و مهمتر از آن در مورد آینده است. بنابراین همیشه به همان چیزی فکر کنید که دوست دارید اتفاق بیفتد. نگرانی و تردید یک مدیر مانند سم مهلکی است که به تمام کارکنان سرایت میکند و آنها را از کار موثر باز میدارد.
🔴توصیه سوم: ارزشها را بر کمیتها مقدم بدارید
تحقیقات نشان داده انجام همزمان چندین پروژه و فعالیت به نتایج درخشان و مطلوبی منتهی نخواهد شد و کیفیت نهایی کارها را به شدت تنزل میبخشد. البته این به آن معنا نیست که حتما خود را صرفا به انجام یک فعالیت یا اجرای یک پروژه محدود کنید، چراکه این کار باعث کند شدن سرعت پیشرفت امور میشود. بهترین راهبرد در این میان عبارت است از تمرکز بر اولویتهای موثر و کلیدی و انجام دادن همزمان دو یا سه پروژهای که شما را تا حد زیادی به هدف نهاییتان نزدیکتر میکنند.
🔴توصیه چهارم: با خودتان جلسات منظمی برگزار کنید!
یکی از بهترین و در عین حال عجیبترین عادات مدیران و رهبران بزرگ این است که با خود جلسات منظمی برگزار میکنند و به اصطلاح «با خود خلوت میکنند». بنابراین توصیه میشود تمام مدیران حداقل هفتهای یک بار با خود جلسه بگذارند و در جریان این جلسات هم عملکرد پیشین و نقاط قوت و ضعف شان را بررسی کنند و هم برای انجام پروژههای آتی برنامهریزی کنند.
🔴توصیه پنجم: به هیچ عنوان در برابر تغییر دادن خود مقاومت نکنید
یکی از بدترین رفتارهایی که از یک مدیر یا رهبر ممکن است سر بزند مقاومت و خیرهسری او در برابر تغییر دادن خود است. تغییر مثبت و سازنده برای هر فرد و سازمانی واجب است. کافی است نگاهی به اطراف خود بیندازید و ببینید که همکاران و اطرافیان شما چگونه با تغییر دادن خود به موفقیتهای فردی و سازمانی بزرگی دست پیدا کردهاند، پس شما هم میتوانید با تغییر دادن خود و محیط اطرافتان به موفقیت دست یابید.
🔴توصیه ششم: خودتان را اخراج کنید!
شوکهای مدیریتی و نهیب زدن از بالا برای کارکنان اثر معجزهآسایی دارد، چه رسد به خود مدیران. بنابراین اگر میخواهید از دستاوردها و موفقیتهای قبلی خود مغرور نشوید یا دچار روزمرگی و سستی در کار نشوید، حتما به خودتان نهیب بزنید.
🔴توصیه هفتم: مدیر تک بعدی نباشید
بعضی از مدیران صرفا مدیرانی کاریزماتیک و پرنفوذ هستند، اما فاقد کارآیی و بهرهوری کافی در کار هستند، درحالیکه برخی دیگر از مدیران پربازده و مولد از فقدان قدرت تحلیل یا نفوذ بر افرادشان رنج میبرند. در دنیای پرتکاپو و مملو از رقابت امروز لازم است مدیران و رهبران از کلیه توانمندیها و پیش نیازهای مدیریتی برخوردار باشند و اگر چنین نیستند در راستای به دست آوردن آنها گام بردارند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍1
اگر شما صاحب کسب و کار هستید یا در شرکتی کار میکند که دست کم یک کارمند دارند حتماً تا کنون با یکی از موارد زیر روبرو شده اید:
🔷کارکنانتان عملکرد ضعیفی از خود نشان می دهند.
🔷شغل فعلی کارمندان را راضی نمیکند
🔷کارمند که استعداد لازم را ندارد و یا برای انجام کارهای روزانه از توانایی کافی برخوردار نیست
🔷کارمندان بعد از صرف هزینه و وقت زیاد برای آموزش شرکت و سازمان را ترک می کند و...
🔷برای تمام موارد بالا می توان دلیل و دلایل زیادی بر شمرد. اما یکی از دلایل و شاید مهمترین دلیل این گونه مسائل در سازمان ها «استخدام نامناسب»است. جیم کالینز در کتاب « از خوب به عالی», یکی از مهمترین دلایل موفقیت شرکتهای بزرگ را استخدام افراد مناسب میداند. و از نظر وی این عامل به قدری مهم است که اظهار میکند «ابتدا فرد مناسب را بیابید، سپس هدفگذاری کنید» و اگر بتوانید فرد مناسبی را بیابید شما را در یافتن راه های جدید و رسیدن به موفقیت کمک میکند. استخدام فرد مناسب در جایگاه مناسب، به رفع بسیاری از مسائل و مشکلات بعدی منابع انسانی مانند کارایی پایین، تعهد پایبن، بیانگیزگی، فرسودگی شغلی، تعارض و ترک خدمت کمک میکند. این گونه است که اقای پیتر دراکر میگوید؛ «هیچ دوره آموزشی خطای دوران جذب را جبران نخواهد کرد»
🔷 به عبارتی می توان ادعا کرد که صرف زمان و هزینه کافی برای فرایند جذب و استخدام از اتلاف هزینه و زمان بیشتر در آینده جلوگیری می کند به عقیده آقای پیتر دراکر، هیچ سازمانی نمیتواند کاری بیش از توانایی کارکنانش انجام دهد. استخدام افراد مناسب و شایسته کمک میکند تا استراتژیهای سازمان بخوبی تحقق یابد. استخدام کارکنان خلاق سازمان را خلاق و استخدام کارکنان منظم سازمان را منظم میکند، سازمانها و مدیران آنها مایلند کسانی را استخدام کنند که با فضا، فرهنگ و ارزشهای سازمان سازگارند و به تقویت و تحکیم آن کمک میکند..
🔷 انتخاب درست کارکنان به این معنی است که آنها بر اساس استعداد، سلایق ، توانمندبها و شایستگی ها، با شغل، همکارشان و سازمان تناسب داشته باشند، و تناسب یکی از عواملی است که موجب حفظ ارتباط و پایداری رابطه استخدامی میشود.
🔷پس میتوان گفت که انتخاب افراد مناسب یکی از راز و رمزهای موفقیت موفقترین شرکت های دنیاست و بسیاری از رهبران و مدیران شایسته و موفق جهان، موفقیت خود را تا حدود زیادی به جذب افراد شایسته نسبت میدهند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍6
۱. تنبیه کارمندان و بیتوجهی به تشویق آنها:
گاهی در سازمان تنبیه وجود دارد و کارمندان میدانند اگر کارشان را درست انجام ندهند توبیخ میشوند، اما خبری از برنامههای تشویقی نیست. برای مسئولان سازمان اهمیت ندارد که کارمندان چقدر کارشان را خوب انجام دادهاند و هرچقدر هم که کارشان عالی باشد، نه بهشان پاداش میدهند و نه ازشان قدردانی میکنند. آنها معتقدند خوب انجامدادن کارها وظیفه کارمندان است. در این حالت، کارمندان بهمرور انگیزه خود را از دست میدهند و برای بهترشدن تلاش نمیکنند.
۲. محدودکردن کارمندان:
بعضی مدیران برای دستیابی به اهداف خودشان تلاش میکنند کارمندان را بیاطلاع نگه دارند. آنها معتقدند کارمندان فقط باید وظیفهای را انجام بدهند که به آنها محول شده است و حق تصمیمگیری یا سؤالکردن ندارند. این دسته از مدیران معمولا اجازه نمیدهند کارمندان از وقایع داخل سازمان، سیاستها و راهبردها باخبر شوند. سادهتر بگوییم، آنها سازمان را مثل دیکتاتورها مدیریت میکنند.
۳. ارائهنکردن دلیل کار:
برای اینکه کارمندان انگیزه داشته باشند، باید دلیل و اهمیت کارشان را بدانند. باید متوجه باشند که کارشان برای تیم و سازمان چه نتیجهای دارد. زمانی که موفقیتی در سازمان به دست میآید، تمام کارمندانی که در رسیدن به این موفقیت نقش داشتهاند، مثل وقتی خودشان به هدفی دست پیدا کرده باشند، خوشحال خواهند شد.
۴. رفتارهای ضدونقیض و بیمسئولیتی مدیر:
مدیر الگوی کارمندان و اولین فردی است که میتواند به آنها انگیزه بدهد. وقتی مدیر سازمان حرفش با عملش یکی نباشد و رفتارهای نادرستی بکند، انگیزه کارمندان از بین میرود.
۵. تبعیض قائلشدن:
هیچچیز بهاندازه تبعیض در محل کار و مدیری که درگیر بازی تبعیض شده باشد انگیزه کارمندان را از بین نمیبرد. احساس عدالت و امنیت جزو نیازهای اولیه کارمندان است.
۶. نادیدهگرفتن کارمندان مشکلساز:
برخی از کارمندان رفتارهایی میکنند که محیط کار را ناخوشایند میکند، مثلا ممکن است همیشه در حال انتقاد و شایعهپراکنی در محیط کار باشند و به هر دلیلی انرژی منفی به سایر کارمندان بدهند. اگر مدیر با این کارمندان برخورد نکند، آنها به رفتارشان ادامه میدهند و در نهایت سایر کارمندان هم انگیزهشان را از دست میدهند و مثل آنها میشوند.
۷. بیاعتمادی مدیر:
بر اساس آمار، وقتی مدیران به کارمندانشان اعتماد میکنند و این موضوع را نشان میدهند، استرس آنها ۷۴درصد کمتر میشود، بهرهوریشان ۵۰درصد افزایش مییابد و فرسودگیشان تا ۴۰درصد کم میشود. در مقابل زمانی که مدیران به کارمندان بیاعتماد هستند، فضای سازمان ناامیدکننده میشود.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍5
مدیریت استرس یک مهارت بسیار مهم است که میتواند به بهبود کیفیت زندگی شغلی و شخصی کمک کند. در زیر چند راهنمایی برای مدیریت استرس در محیط کار آورده شده است:
1. تشخیص علائم استرس: شناختن نشانههای استرس مهم است. این میتواند شامل افزایش تنش عضلانی، دشواریهای خواب، تغییرات در اشتها، افزایش تنش و اضطراب و... باشد.
2. مدیریت زمان: برنامهریزی موثر زمان و تعیین اولویتها میتواند به کاهش استرس کمک کند. انجام وظایف با توجه به مهمیت آنها و اولویت بندی کارها میتواند به کنترل بهتر استرس کمک کند.
3. توانایی مدیریت احساسات: آموزش مهارتهای مدیریت احساسات میتواند به شما کمک کند تا با احساسات منفی و استرس بهتر کنار بیایید و راهحلهای سازندهتری را انتخاب کنید.
4. توانایی ارتباطات برقرار کردن: برقراری ارتباط با همکاران و مدیران درباره مشکلات و نگرانیهای خود میتواند به تسهیل رسیدن به راهحلهای مناسب کمک کند.
5. ورزش و فعالیتهای ورزشی: ورزش و فعالیت بدنی میتواند به عنوان یک راهکار مؤثر در مقابله با استرس عمل کند. فعالیتهای ورزشی مانند دویدن، شنا، یوگا و... به کاهش تنش و اضطراب کمک میکنند.
6. مدیتیشن و آرامبخشی: تمرین مدیتیشن و روشهای آرامبخشی میتواند به کاهش استرس و افزایش آرامش و تمرکز کمک کند.
7. خود مراقبتی: مراقبت از خود، شامل خواب کافی، تغذیه سالم، وقت گذاشتن برای تفریح و سرگرمی، اهمیت زیادی دارد. این اقدامات میتوانند به افزایش انرژی و مقاومت در برابر استرس کمک کنند.
همچنین، در صورتی که استرس به میزانی رسیده باشد که قابل مدیریت نباشد، بهتر است با یک متخصص روانشناسی مشورت کنید تا راهحلهای مناسبتری را برای مدیریت استرس در محیط کار بیابید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍4
بیش از هزار سال است که فلاسفه به ما میگویند:
انسانها یک تمایل ذاتی دارند تا به دیگران نشان دهند که واقعا چه کسی هستند.
حالا زندگی سازمانی بهگونهای است که عموماً تمایلات انسانی را سرکوب میکند و در نتیجه افراد با یک خشم درونی مواجه میشوند. حتی امروزه، با وجود تلاشهایی که برای ابراز و ارتقاء خلاقیت و نوآوری میشود، همچنان عناوین دست و پاگیر و بوروکراتیک سازمانی و شغلی، وظایف غیر منعطف و سیستمهای ارزیابی استانداردشده وجود دارد که بهجای هیجان و ابراز خود، ایجاد اضطراب و تشویش میکنند.
هیچ یک از ما تمایلی به انجام و تکرار هزاربارهی رفتارها و کارهای از پیش تعیینشده نداریم. همهی ما یک تمایل درونی و عمیق برای استفاده از مهارتها و دیدگاههای یکتای خود بهمنظور تصمیمگیری برای بهبود کارهای تیمی داریم. وقتی به افراد امکان تفکر در مورد بهترین جنبهها و خصیصههای آنها داده میشود، سسیستم جستجوی مغزشان فعال میشود. تحقیقات نشان میدهد که وقتی فردی توانمندیهای منحصر به خود را تشخیص دهد و از آنها استفاده کند، احساس سرزنده بودن بیشتری دارد.
رهبران میتوانند بدون آنکه مجبور به تغییر چارچوبهای شغلی باشند، به کارمندان کمک کنند تا خودشان را به بهترین نحو نشان دهند. مثلاً از کارمندانی که تازه استخدام میشوند بخواهند تا بهترین ساعات روز را که عملکرد بهینهای دارند و از بودن در کنار سایر کارمندان احساس خوبی دارند مشخص کنند. همچنین مهارتها و توانمندیهای فردی ارزشمندشان را معرفی کنند. یک تحقیق که در این زمینه انجام شده نشان داده است که کارمندان تازهواردی که به این روش به سازمان وارد میشوند توانستهاند رضایتمندی بیشتری از جانب مشتریها به دست آورند.
کارمندان میخواهند به توانمندیها، مهارتها و دیدگاههای خاص آنها بها داده شود و هر چه مدیر بتواند این کار را بهتر انجام دهد و به کارمندان خاطرنشان کند که نقش آنها در سازمان، مهم و ارزشمند است، میتوانند به نتایج ارزشمندتری دست یابند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍7🔥1
📚 از کتاب هنر شفاف اندیشیدن اثر رولف وبلی (ترجمه عادل فردوسی پور)
یک پیام از بلندگو پخش می شود: «مسافران توجه کنند، پرواز 1234 سه ساعت تاخیر دارد». من به دفتر هواپیمایی رفتم تا علتش را بپرسم. وقتی برگشتم چیزی بیشتر از قبل نمی دانستم. بسیار عصبانی بودم. آنها به چه حقی به ما بی توجهی می کنند؟ یک خط هوایی دیگر دست کم برای مسافران آن قدر ارزش قائل است که اعلام کنند: «پرواز 5678 به علت مشکلات عملیاتی سه ساعت تاخیر دارد».
بین این جمله و آن جمله هیچ تفاوتی وجود ندارد اما ...
ما انسان ها برای برقراری یک تعامل اثربخش با دیگران لازم است و باید رفتارهای خود را توجیه کنیم. وقتی رفتارهایمان را توجیه می کنیم- خیلی مهم نیست که بهانه ما خوب باشد یا نه- دیگران را با یک حس بردباری و سودمندی مواجه می کنیم.
الن لانجر روانشناس دانشگاه هاروارد در دهه 70 آزمایشی جالب انجام داد. وی در یک کتابخانه عمومی منتظر تشکیل یک صف طولانی در مقابل دستگاه کپی می ماند. سپس سراغ نفر اول صف می رفت و می پرسید: «ببخشید من 5 صفحه دارم امکان دارد از دستگاه کپی استفاده کنم؟» درخواست وی در 60 درصد موارد پذیرفته میشد. در روزهای بعد وی آزمایش خود را تکرار کرد اما به جای عبارت بالا این بار با ذکر دلیل درخواست خود را مطرح میکرد: «ببخشید. من 5 صفحه دارم. امکان دارد از دستگاه کپی استفاده کنم؟ برای اینکه عجله دارم.» این بار در 94 درصد موارد توانست از برگه های خود کپی بگیرد. نکته شگفت انگیز این است که وی آزمایش خود را مجددا تکرار نمود و این بار به جای عبارت بالا از عبارت زیر استفاده کرد: «ببخشید. من 5 صفحه دارم. امکان دارد قبل از شما از دستگاه کپی استفاده کنم. برای اینکه باید چند تا کپی بگیرم.» نتایج شگفت انگیز بود. هر چند بهانه ذکر شده بسیار الکی و پیش پا افتاده بود اما در 93 درصد موارد موفق شد جلوتر از بقیه کپی بگیرد.
📌 توصیه برای زندگی شخصی:
بنابراین هیچ وقت بدون«برای اینکه» از خانه خارج نشو. همین عبارت کوچک و ساده چرخ های روابط انسانی را به چرخش درمی آورد. و بقیه اعضای خانواده احساس خوبی خواهند داشت که در جریان چرایی رفتن شما هستند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍6👏2
راهها و سبکهای متفاوتی برای متقاعدسازی وجود دارد، اما اگر بر اساس تواناییها و ویژگیهای خودمان رویکرد مناسب را استفاده کنیم، درصد موفقیتمان بالاتر میرود. از طرفی ممکن است در یک مذاکره از چند رویکرد در کنار هم استفاده کنیم. در واقع هر فرد بر اساس میزان شهود و تاثیرگذاری که دارد، میتواند مناسبترین سبک را برای خودش انتخاب کند.
🔺 رویکرد منطقی
با رویکرد منطقی شما از حقایق و دادهها برای اثبات ادعای خود استفاده میکنید. اگر توانایی تاثیرگذاریِ بالا و شهود کمی دارید، میتوانید از این رویکرد استفاده کنید. در این روش معمولا شما پیش از مذاکره تحقیق میکنید تا اطلاعاتی که به شما کمک میکنند دیگران را متقاعد کنید، پیدا کنید.
◀️ مثال: شما میخواهید هیات مدیره را متقاعد کنید که خریدن یک شرکت دیگر برای انجام کار بهتر از برونسپاری آن است. با استفاده از دادههای خود نشان میدهید که چرا این کار برای شرکت سودآورتر خواهد بود.
🔺رویکرد احساسی
برای اینکه بتوانید از احساسات به طور موثر در مذاکرات خود استفاده کنید، باید بتوانید عواطف افرادی که با آنها مذاکره میکنید را درک کنید. بنابراین شما نیازمند شهود و بینش زیاد و تاثیرگذاری بالا هستید. استفاده کردن از احساسات برای متقاعدسازی ساده نیست و معمولاً افرادی که توانایی مذاکره و هوش هیجانی بالایی دارند از آن استفاده میکنند.
◀️ مثال: شما نمیتوانید محصول بهتری از رقیب خود عرضه کنید، اما با توجه به اینکه بخشی از سود خود را به خیریه اختصاص میدهید با نشان دادن کارهای خیر پیشین و داستان آنها، مشتری را متقاعد میکنید که از شما خرید کند.
🔺رویکرد چانهزنی
چانهزنی یکی از رایجترین شیوههای مذاکره است. برای یک چانهزنی موثر به توانایی تاثیرگذاری زیادی نیاز ندارید و در عوض به سطح بالایی از بینش و شهود نسبت به طرف مقابل نیاز دارید چرا که استفاده بیموقع از چانه زنی میتواند هزینه بسیاری داشته باشد.
◀️ مثال: شما میخواهید از تامین کننده خود ۲۰ درصد تخفیف بگیرید زمانی که متوجه شدید که آن شرکت به خرید شما نیاز دارد، بیان میکنید که ۳۰ درصد تخفیف میخواهید و پس از مذاکره و چانه زنی ۲۲ درصد تخفیف میگیرید.
🔺رویکرد مصالحه:
مصالحه ضعیفترین رویکرد برای متقاعدسازی به شمار میرود و معمولاً وقتی مذاکرهکنندگان مهارت بالایی ندارند مجبور به استفاده از آن میشوند. در صورتی که نمیتوانید از رویکردهای دیگر استفاده کنید با استفاده از رویکرد مصالحه میتوانید به نزدیکترین نتیجه دلخواهتان دست پیدا کنید.
◀️ مثال: چند ماه است سخت کار کردهاید و فکر میکنید ممکن است نتوانید مدیرتان را متقاعد کنید. پس خود را آماده کردید تا افزایش حقوق کمتر را در ازای مزایای بیشتر قبول کنید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍6
Forwarded from آکادمی مدیریت
سه عنصر برای ایجاد یک تیم با عملکرد بالا مورد نیاز است:
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍1
اگر می توانید با دیگران صحبت کنید یعنی اعتماد به نفس دارید. بدون اعتماد به نفس شما نمی توانید با کسی حرف بزنید. با اینکه سخنرانی کردن در جمع های بزرگ اعتماد به نفس بالایی می خواهد؛ اما اگر موقع این کار احساس استرس و اضطراب کردید یا دست و پاهایتان لرزید نگران نباشید. این اتفاقات به معنی این نیست که شما اعتماد به نفس ندارید.
در واقع شما و کسی که در یک جمع بزرگ سخنرانی می کند اعتماد به نفس یکسانی دارید. تنها تفاوت شما در این است که شما برای صحبت کردن پشت تریبون و جلوی یک جمعیت بزرگ تمرین نمی کنید ولی آن شخص برای این کار تلاش و تمرین زیادی کرده است. توانایی سخنرانی کردن جلوی یک جمعیت بزرگ را می شود با ۳ تا ۶ ماه تمرین بدست آورد و اصلا کار مشکلی نیست. پس خودتان را دست کم نگیرید. شما هم همان اعتماد به نفسی را دارید که فکر می کنید در وجود دیگران است.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍8
⭕️ دیجیتال مارکتینگ
دیجیتال مارکتینگ به تمامی روشهای بازاریابی میگویند که در آن، از اینترنت و دستگاههای الکترونیکی برای معرفی و فروش محصولات و خدمات استفاده میکنند و به آن بازاریابی اینترنتی نیز میگویند. کسبوکارها در روشهای دیجیتال مارکتینگ از کانالهای دیجیتال مانند موتورهای جستجو، شبکههای اجتماعی، ایمیل، SMS، تبلیغات هدفمند و سایر روشها استفاده میکنند تا از این طریق، با مشتریان خود ارتباط برقرار کنند.
✅ دیجیتال مارکتینگ نسبت به روشهای سنتی بازاریابی، جامعه مخاطب بسیار بیشتری را برای شما فراهم میکند. همچنین، به خوبی میتوانید مشتریان هدف و افرادی که علاقهمند به خرید محصولات و خدمات خود را شناسایی کنید. علاوه بر این، بازاریابی دیجیتال نسبت به سایر روشهای بازاریابی، هزینه بسیار کمتری دارد و به کمک ابزارهای مختلف میتوانید موفقیت خود را بسنجید.
📌 روشهای مختلفی را میتوان برای دیجیتال مارکتینگ اصولی بیان کرد که هر یک از این روش ها میتواند استراتژی دیجیتال مارکتینگ باشد.
🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
دیجیتال مارکتینگ به تمامی روشهای بازاریابی میگویند که در آن، از اینترنت و دستگاههای الکترونیکی برای معرفی و فروش محصولات و خدمات استفاده میکنند و به آن بازاریابی اینترنتی نیز میگویند. کسبوکارها در روشهای دیجیتال مارکتینگ از کانالهای دیجیتال مانند موتورهای جستجو، شبکههای اجتماعی، ایمیل، SMS، تبلیغات هدفمند و سایر روشها استفاده میکنند تا از این طریق، با مشتریان خود ارتباط برقرار کنند.
✅ دیجیتال مارکتینگ نسبت به روشهای سنتی بازاریابی، جامعه مخاطب بسیار بیشتری را برای شما فراهم میکند. همچنین، به خوبی میتوانید مشتریان هدف و افرادی که علاقهمند به خرید محصولات و خدمات خود را شناسایی کنید. علاوه بر این، بازاریابی دیجیتال نسبت به سایر روشهای بازاریابی، هزینه بسیار کمتری دارد و به کمک ابزارهای مختلف میتوانید موفقیت خود را بسنجید.
📌 روشهای مختلفی را میتوان برای دیجیتال مارکتینگ اصولی بیان کرد که هر یک از این روش ها میتواند استراتژی دیجیتال مارکتینگ باشد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔸در حالیکه بسیاری بر این باورند که برای موفقیت در کسب و کار و ایجاد جهش مالی و شغلی باید ریسک کرد، برخی نیز اصلا توان ریسک کردن ندارند و بسیار محتاط پیش میروند. اما کدام روش درستتر است؟ یکی از اساتید دانشگاه «نورث وسترن» ۵ راهکار عملی ارائه داده است که بتوانیم هوشمندانه تصمیمگیری کنیم.
1⃣ درنگ کنید و دوباره فکر کنید
قبل از هر کاری از خودتان بپرسید: دقیقا دارم چه کار میکنم؟ چرا این کار را انجام میدهم؟
با همین سوال ساده، آگاهی بالاتری نسبت به کاری که انجام میدهید خواهید داشت و شانس موفقیت شما افزایش مییابد. در این صورت خطرهای احتمالی را نیز متوجه میشوید و عملکرد بهتری از خود نشان میدهید.
2⃣ از نظرات افراد بیطرف کمک بگیرید
حضور افراد بیطرف برای بازخوردگیری بسیار کمک کننده است. از نظرات آنها کمک بگیرید. چنین افرادی عموما در تصمیم گیریهای شما نقش حیاتی و مهمی ندارند و نظرات سوگیرانه به شما نمیدهند.
3⃣ فقط به فکر برنده شدن نباشید، بازی را درست پیش ببرید
اگر بتوانید در مسیری که انتخاب کردهاید به هدف نهایی برسید، عالی است؛ اما از همه مهمتر این است که بازی را به درستی انجام دهید. در هر مرحلهای که پیش میروید، سعی کنید آن مرحله با تمام قدرت و با تمرکز لازم پیش ببرید. بر موفقیت فاز به فاز و مرحله به مرحله تمرکز کنید؛ قطعا به هدف نهایی نیز نزدیک خواهید شد.
4⃣ همه چیز را با دقت بررسی کنید
معمولا وقتی در حوزه کسب و کار تصمیم گیری میکنید، ممکن است گزینههای مختلفی پیش روی شما وجود داشته باشد که هر کدام نقاط قوت و ضعف خودش را دارد. ریسکها و نتایج هر گزینه را با دقت بررسی کنید. هر گزینه را با دقت بسنجید تا مشخص شود کدام گزینه عملیتر و بهتر است.
5⃣ همیشه در تصمیم گیری، بازنگری کنید
در هر موفقیت یا شکستی، تصمیمات خود را دوباره ارزیابی کنید. باید ببینید آیا بیش از حد ریسکهای بزرگ میکنید تا شجاعتر به نظر برسید یا ریسکهای کوچکتر را انتخاب میکنید؟ هر مسیری را که طی میکنید باید به ارزیابی خودتان بپردازید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍5
منبع: Mckinsey
همهگیری ویروس کرونا فوریت سرمایهگذاری در کسب مهارتها را افزایش داده است، مهارتهایی که باید برای عقب نماندن از سرعت تحول کنونی کسب کنیم. یادگیری یکی از این مهارتها است. به همین دلیل باید مهارت یادگیری را در خود پرورش دهیم. اما چگونه میتوانیم یادگیری موثری داشته باشیم و یادگیری ارادی به چه معنا است؟
یادگیری خودش مهارت است و پرورش آن یکی از محرکهای اساسی موفقیت شغلی بلندمدت به شمار میروند. افراد متبحر در ذهنیتها و مهارتهای یادگیری موثر، میتوانند سریعتر از همتایان خود رشد کنند و از مزیتهای فرصتهای یادگیری پیشروی خود بهره بیشتری ببرند.فرصتهای یادگیری رسمی فقط درصد کمی از یادگیری مورد نیاز هر فرد در طول دوران شغلیاش محسوب میشوند. تجربهها و تعاملات روزمره فرصتهای یادگیری بسیار زیادی را فراهم میکنند، اما به شرط اینکه با هر لحظه به عنوان فرصت یادگیری برخورد کنید. یادگیرندگان ارادی نیازشان به یادگیری را میپذیرند، اما از نظر آنها یادگیری جریان کاری مجزا یا تلاشی مضاعف نیست بلکه نوعی رفتار ناخودآگاه و واکنشی است.
ذهنیت رشد و کنجکاوی فعال نیروی پیشران یادگیری ارادی هستند، اما هنگام پرورش عضلههای یادگیری باید این نیروها را تنظیم کنید و انرژی آنها را موثر هدایت کنید. پنج رفتار موثر به یادگیرندگان ارادی کمک میکند تا از تجربههایشان بیشترین بهره را ببرند. این پنج رفتار تعیین هدف، حفظ زمان برای یادگیری، مطالبه فعالانه بازخورد، انجام تمرین سنجیده و تامل برای ارزیابی خود و برآورد پیشرفت هستند.
۱. اهداف کوچک و شفافی تعیین کنید
یادگیرندگان ارادی اهدافی ملموس انتخاب میکنند تا بتوانند از کنجکاوی به عنوان ابزاری موثر، نه منشا حواسپرتی استفاده کنند. یادگیری زمانی ماندگار میشود که شما بتوانید آنچه را یاد گرفتهاید، حفظ کرده و از آن استفاده کنید. ماندگارترین نوع یادگیری زمانی اتفاق میافتد که به دنبال به دست آوردن چیزی هستید که به آن اهمیت میدهید.
۲. حواسپرتیها را حذف کنید
هرچند یادگیرندگان ارادی با همان حواسپرتیها و انتظاراتی مواجه شده که دیگران هم میشوند، اما زمان یادگیری را حفظ میکنند و اجازه نمیدهند از دست برود. چون هیچ تصمیمی شخصیتر از نحوه استفاده فرد از زمان و برقراری تعادل بین مسئولیتهایش نیست، هیچ فرمول واحدی در مورد زمان گذاشتن برای یادگیری وجود ندارد.
۳. فعالانه به دنبال دریافت بازخورد کاربردی باشید
بازخورد برای بیشتر متخصصان، اصلی شناخته شده است. حتی اگر علاقهای به دریافت آن نداشته باشیم، باز هم مزیتهایش را درک میکنیم. یادگیرندگان ارادی در این زمینه متفاوت هستند، چرا که نه تنها به دنبال بازخورد بوده بلکه با اشتیاق آن را مطالبه میکنند. میدانند که بدون بازخورد ممکن است نقاط کوری داشته باشند که پیشرفتشان را متوقف کند.
۴. در حوزههای مورد نظرتان برای رشد سنجیده تمرین کنید
تمرین به ویژه تمرین در شرایط زمینهای، در یادگیری نقشی بسیار حیاتی دارد. الگوی تلاش، شکست، اصلاح رویکرد و تلاش دوباره، محور کسب همه مهارتهای رفتاری است.
۵. به طور منظم در خودتان تامل کنید
فراشناخت یا تامل در تفکر خودمان یا هدایت کردن آن نقشی حیاتی در همه کارهای شناختی، از جمله توانایی شما در تامل در موقعیتها و درس گرفتن از آنها ایفا میکند. تامل مهارتی تشخیصی است که به شما کمک میکند خودتان را ارزیابی و نیازهای یادگیریتان را هم با توجه به عملکرد گذشته خودتان و هم در مقایسه با متخصصان شناخته شده برآورد کنید. تامل به شما کمک میکند اقدامهایتان را تجزیه کنید، آن اجزا را اصلاح و بعد آنها را به نحوی کنار هم قرار دهید که عملکردتان را بهبود ببخشد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍5
استقلال رای یک مدیر به معنای داشتن حق انتخاب و تصمیم گیری برای مسائل مربوط به محیط کار است. یک مدیر با برخورداری از این حق، میتواند به عنوان یک فرد مستقل و با توجه به تجربه و دانش خود، تصمیماتی را در مورد پروژهها، سیاستهای کاری، استخدام و سایر مسائل اتخاذ کند.
استقلال رای یک مدیر میتواند به دلیل برخی از دلایلی مورد نیاز باشد. به عنوان مثال، یک مدیر ممکن است بخواهد تصمیماتی را برای حفظ و توسعه کسب و کار خود اتخاذ کند که این تصمیمات با نظرات و توصیههای سایر اعضای تیمش مغایرت دارد. در این صورت، استقلال رای او اجازه میدهد تا با توجه به مزایا و معایب هر گزینه، تصمیم صحیح را اتخاذ کند.
استقلال رای مدیر همچنین بهبود کیفیت تصمیمات او میتواند منجر شود، زیرا مدیر با داشتن حق انتخاب و تصمیم گیری میتواند بهترین تصمیم را برای کسب و کار خود اتخاذ کند. این همچنین به منظور پیشرفت و توسعه سازمان اهمیت دارد، زیرا این امکان را برای مدیران فراهم میکند تا با توجه به اهداف و رویکردهای خود، مسیر را برای رسیدن به اهداف تعیین کنند.
به طور کلی، استقلال رای یک مدیر به او اجازه میدهد که برای پیشرفت و توسعه سازمان بهترین تصمیمات را اتخاذ کند و به عنوان یک فرد مستقل و با توجه به دانش و تجربه خود، به دستاوردهای بیشتری دست یابد.
استقلال رای مدیر میتواند نتایج مثبت و منفی داشته باشد. به عنوان مثال، استقلال رای مدیر میتواند به او اجازه دهد تا با توجه به دانش و تجربه خود، تصمیمات بهتری را برای سازمان خود اتخاذ کند،. اما در مواقعی هم ممکن است استقلال رای مدیر باعث تصمیمات نادرست یا بدیلی شود که منجر به ضرر برای سازمان شود.
همچنین، استقلال رای مدیر میتواند باعث بروز بحرانهای سازمانی شود. اگر مدیری با استقلال رای بالا در سازمانی کار کند که اعضای تیم از این رای ناراحت باشند، این میتواند منجر به بحرانهای داخلی شود و باعث افت اعتماد کارکنان به مدیریت و سازمان شود.
به طور کلی، استقلال رای مدیر میتواند نتایج مثبت یا منفی داشته باشد، بسته به شرایط و موقعیت. برای جلوگیری از بروز نتایج منفی، مهم است که مدیران با استفاده از تجربه و دانش خود، با دقت و اهمیت مناسب تصمیمات خود را اتخاذ کنند و با اعضای تیم خود در ارتباط باشند تا درک بهتری از نیازها و نگرانیهای همدیگر داشته باشند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍5
عواملی متعددی می تواند به ما در عمل پیوسته به یک تصمیم کمک کند. این عوامل از مرحله تصمیم گیری بر یک کار تا پایان عمل به آن را در بر می گیرند. برخی از مهم ترین این عوامل عبارت اند از:
1. واقع بینی در تصمیم گیری
اولین نکته در این زمینه که باید در زمان تصمیم گیری حتماً به آن توجه داشته باشید، توجه به واقعیت های زندگی خودتان است. هر فردی توانایی ها، منابع و نقاط ضعف و قوت خود را دارد و باید در زمان تصمیم گیری به این واقعیت ها توجه داشته باشد و برای خود برنامه ریزی کند. درباره داشته های خود واقع بین باشید. اگر تلاش تان را برای نشدنی ها صرف کنید، شکست خواهید خورد. از خودتان بپرسید چه چیزی برای شما ممکن است؟
2. مدیریت زمان
یکی از دلایل مهم که به اختلاف در عملکردها منجر می شود، مدیریت زمان است. یک نفر به درستی کارها را از نظر اهمیت آنها درجه بندی می کند و زمان خود را بر طبق آن مدیریت می کند، در حالی که فرد دیگری به طور اتفاقی با آنها برخورد می کند. عمر ما از دقیقه ها و ثانیه ها تشکیل شده، پس می توان گفت کسی که از این دقایق و ثانیه ها خوب استفاده کند، از عمر خود به خوبی بهره برده است.
3. تقویت اراده
برای رسیدن به هدف علاوه بر تصمیم گیری صحیح، اصل دیگری که باید رعایت شود، اصل مقاومت است که از آن به اراده یا «اصل تسلیم ناپذیری» یاد می شود. معنای این اصل آن است که انسان در برابر سختی های راه، شکست ها و ناکامی ها مقاومت کند.
4. تبدیل تصمیم به یک سبک پایدار در زندگی
این امر ممکن است در ابتدای کار وقت بیشتری از شما بگیرد، اما اگر شما به گونه ای عمل کنید که یک تصمیم جای خود را در زندگی شما باز کند، پس از مدتی بدون صرف انرژی بیشتر و با سهولت بیشتری عملی می شود. به عبارتی در اوایل عمل به تصمیم، شما باید مراقبت بیشتری داشته باشید تا با رفع موانع احتمالی و تقویت انگیزه خود به جایی برسید که آن تصمیم به یک رفتار عادی در زندگی شما تبدیل شود.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍5👎1
✍️ ارشیا دکامی
کار یک مدیر، تولید روش است و مدیر با توجه به محدودیتها و شرایط موجود در سازمان خود اقدام به تولید روش می نماید. سپس آنرا بکار برده و به نتیجه مطلوب مورد انتظار خود می رسد.
برخی از این روشها که نتیجه های حیرت انگیزی را به همراه داشته اند گسترش یافته و به عنوان سیستم های مدیریتی جدید ، به بقیه سازمانها معرفی و مورد استفاده قرار می گیرند. و رفته رفته به دلیل موفقیت هایی که در اثر کاربرد این سیستم های مدیریتی حاصل می شود فراگیر شده و مورد استفاده همگان در سراسر دنیا قرار می گیرد.
البته بسیاری از آنها نیز وارد ایران شده و مورد استفاده قرار می گیرند. اما متاسفانه در ایران به نتیجه مطلوب و مورد انتظار نمی رسند. چرا که مشاوران و پیاده کنندگان این روشها به یک نکته بسیار ظریف و مهم توجهی نمی کنند و آن فرهنگ جامعه ایرانی است .
عدم بهینه سازی این روشها با فرهنگ ایرانی مانع بزرگ اجرایی شدن و نتیجه بخش بودن این روشها و سیستم های مدیریتی در ایران است. درست است که این روش مدیریتی در کشور مبدا بسیار موفق بوده است اما گفتیم که این روشها با توجه به محدودیت ها و شرایط موجود تولید می شوند و محدودیتها و شرایط مختلف نظیر مسایل فرهنگی و محلی در کشورهای مختلف متفاوت است و شرایط و فرهنگ در کشور مبدا تولید کننده روش بسیار متفاوت با وضعیت موجود در ایران است. بنابراین طبیعی است که در ایران به نتیجه مطلوب نرسند. به عنوان نمونه 5S که مبدا آن ژاپن است یک مدل بهینه سازی شده و بومی شده (House Keeping) آمریکایی است که ژاپنی ها بعد از دریافت این روش آنرا با فرهنگ خود بومی نموده و تبدیل به 5S نمودند و برای آنها بسیار موثر و کاربردی بود. و البته ما هم آنرا دقیقا کپی نموده و تلاش کردیم و میکنیم که با همان کیفیت استفاده در ژاپن در ایران نیز مورد استفاده قرار دهیم اما متاسفانه هنوز موفق نشده ایم و نام آن را یدک می کشیم.
📌 بومی سازی سیستم های مدیریتی
موضوع بومی سازی نمودن سیستم های مدیریتی بسیار پر اهمیت بوده و مشاوران و دست اندرکاران این امر باید در ابتدا شناخت کاملی از فرهنگ کاری ، سازمانی و صنعتی ایران پیدا نموده سپس اقدام به بومی سازی روشها نمایند. در غیر اینصورت با کپی بردای کار به جایی نخواهیم برد و وضع به همین منوال پیش خواهد رفت.
متاسفانه معمولا دیده شده مشاورانی که این سیستم ها را به صنایع معرفی و اقدام به پیاده سازی می کنند هیچگاه در صنایع و سازمانهای ایران کار نکرده اند و هیچگونه آشنایی با فرهنگ سازمانی در ایران را ندارند. و تنها تئوری موضوع را کپی نموده و به سازمانها معرفی می نمایند و اغلب تلاش خود را نموده تا شرایط را بسیار مطلوب گزارش نمایند. اما افسوس که همه ظواهر امر هستند و در بطن شرکت پرسنل این روشها را کاغذبازی و دست پاگیر نامیده و تمام اطلاعاتی که به مدیران ارشد سازمان ارایه می دهند فقط از روی اجبار است. چرا که برای آنها این سیستم ها اصلا قابل درک و فهم نبوده و اعتقادی به آن ندارند. و اینگونه است که سیستمی که در دنیا به نتایج قابل توجهی دست یافته است در ایران بی مصرف می نماید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍7👌1