Telegram Web Link
🤩 اصول مذاکره برد - برد

🔰 اصول مذاکره‌ی بُرد بُرد می‌گوید که اگر شما و طرف مقابل‌تان اهداف هم را بشناسید، می‌توانید یک راه‌حل جادویی پیدا کنید که هر دوی شما بدون اینکه احساس بازنده شدن کنید به آنچه می‌خواهید برسید.

⭕️ برای انجام یک مذاکره‌ی برد برد هر دو طرف پس از اتمام مذاکره باید حس خوبی داشته باشند. این شیوه‌ی مذاکره کمک می‌کند تا افراد پس از اتمام مذاکره با یک‌دیگر رابطه‌ی کاری خوبی برقرار کنند. .

مذاکره یعنی بررسی دقیق وضعیت شما و وضعیت طرف مقابل با هدفِ یافتن سازش‌های مورد پذیرش متقابل که شما به واسطه‌ی آن بتوانید به بسیاری از چیزهایی که امکان دارد، دست یابید. شاید در ابتدا به نظر بیاید مخالفت‌هایی جدی وجود دارد و اهداف طرف مقابل کاملا متفاوت با آن چیزی است که فکرش می‌کردید، اما این وضعیت‌ها بر خلاف آنچه ابتدا به نظر می‌رسند بسیار کم و نادر هستند.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍7
🤩 قدرت رهبر

استفن کاوی تاکید دارد که هرچه دیگران به رهبر بیشتر احترام بگذارند، قدرت او بر دیگران بر حق تر خواهد بود. او ده توصیه را نیز برای افزایش قدرت و احترام رهبر در نزد دیگران بر می شمارد:

▪️متقاعد سازی
در میان گذاشتن دلایل و منطق خود با دیگران، اعلام موضع و نظر رهبری و همزمان با آن احترام عمیق و اصیل به نقطه نظرها و آرای پیروان، پایبندی به حفظ تماس با پیروان تا حصول نتیجه به شکلی که متضمن منافع همگان باشد.

▪️شکیبایی
رهبر باید به رغم همه مشکلات، گرفتاری ها، ناکامی ها و اشتباهاتِ احتمالی پیروان، به چشم انداز بلند مدت خود نظر کند و صرف نظر از همه موانع و مقاومت های کوتاه مدت به هدف های خود پایبند باشد.

▪️وقار و متانت
به جای برخورد تند، شدید و خصمانه به هنگام روبرو شدن با آسیب پذیری ها، افشاگری ها و احساسات احتمالی پیروان، از خود وقار و متانت نشان دهد.

▪️تعلیم پذیری
به این معنا که رهبر خود را در موضعی احساس نکند که همه جواب ها را می داند و بهتر از هر کس می تواند درباره همه مسائل قضاوت کند و نظر بدهد.

▪️پذیرش، خودداری از قضاوت و داوری، رعایت امکانِ در اشتباه بودن و شرطی را برای درست و برحق بودن خود در نظر گرفتن.

▪️مهربانی، حساس بودن، توجه کردن، محبت نمودن و به خاطر داشتن محاسن و اقدامات مفید دیگران.

▪️بی آلایشی، جمع آوری اطلاعات دقیق درباره پیروان و نقطه نظرها و چشم اندازهای آنها؛ این که چه هستند و چه می توانند بشوند. توجه کامل به نیات، ارزشها و هدف های پیروان به جای توجه صرف به رفتار آنها.

▪️رو در رو شدن محبت آمیز، اعتراف به اشتباهات، خطاها و اینکه پیروان برای اصلاح شرایط چه می توانند بکنند، فراهم آوردن زمینه برای خطر کردن سالم.

▪️مداومت بدین معنا که روش رهبری شما سلطه جویانه و فریب آمیز نیست که به اقتضای شرایط از آن استفاه می کنید و در معرض بحران ها و چالش ها تغییر رنگ می دهید، نشاط دادن، پایبندی و در هر شرایطی به اصول و ارزش های ابراز شده، پایبندی به منش و خویشتن واقعی.

▪️تمامیت وجود، همخوان بودن حرف و احساسات و با افکار و اعمال با توجه به خیر و صلاح دیگران، در صدد اغفال دیگران برنیامدن و استفاده نکردن از فریب و سلطه جویی.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍4
🤩 خُرده‌بینیِ مدیریتی!

اگر شما نیز مدیری خرده‌بین هستید، درواقع حتی نمی‌دانید که چه کار دارید می‌کنید!
«خرده‌بینی مدیریتی یا Micromanagement» نشانه‌هایی دارد که شاید چند مثال از این نشانه‌ها بتواند نشان بدهد که مدیران خرده‌بین چه مدیرانی هستند:

▪️مدیران خرده‌بین مدیرانی هستند که هرگز از نتایج کار کارکنانشان راضی نیستند. آن‌ها اگر نتوانند چیز متفاوتی انجام دهند، احساس درماندگی می‌کنند.

▪️این مدیرها عادت دارند که درگیر جزئیات شوند و از اینکه از کار کسی ایراد بگیرند و آن را تصحیح کنند، لذت می‌برند.

▪️مدیران خرده‌بین دوست دارند که از تمام مسائل سازمان آگاه باشند و همیشه می‌خواهند که هر پیامی که در سازمان رد و بدل می‌شود، به پست الکترونیکی آن‌ها هم ارسال شود.

🔹اگر این نشانه‌ها در شما هم وجود دارد بهتر است بدانید شما هم دچار خرده‌بینیِ مدیریتی شده‌اید. باید به شما بگوییم که لازمه اطمینان از انجام درست کارها آن نیست که در تمام جزئیات امور دخالت کنید و از آن‌ها آگاه باشید. این کار صرفاً روحیه کارکنان شما را کاهش می‌دهد و به بهره‌وری آن‌ها صدمه می‌زند.

🔹برای اینکه از این سبک خارج شوید، اجازه دهید که زمان پیش برود. آنچه را که به عنوان نتیجه از کارکنان می‌خواهید بیان کنید اما نیازی نیست که در تمام جزئیات دخالت کنید. این کار ممکن است سخت باشد اما نیاز است که از جایی شروع شود.
سعی کنید که تمهیدات لازم برای موفقیت افراد را در شرکت فراهم کنید. برای مثال منابع را در اختیار آن‌ها قرار دهید و از آن‌ها حمایت کنید. این کار باعث می‌شود که در شرکت برای خود اعتبار کسب کنید.

🔹بنابراین اگر نشانه‌هایی از خرده‌بینی مدیریتی در شما وجود دارد، پیش از آنکه این سبک منجر به تخریب روحیه و انگیزش کارکنانتان شود، به اصلاح آن اقدام کنید.


🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍4
🤩 یادگیری همکار به همکار

🔸زمانی که تیم‌تان می‌خواهد یک مهارت جدید را بیاموزد، ابتدا به کجا رجوع می‌کند؟ گوگل؟ یوتیوب؟ برنامه‌های آموزشی شرکت‌‌تان؟
طبق مطالعه‌ای که شرکت ما، Degreed، انجام داده است، اکثر کارمندان ابتدا به همتایان‌شان رجوع می‌کنند (۵۵ درصد) و در وهله دوم تنها از روسایشان سوال می‌پرسند.

🔸یادگیری همتا به همتا (peer-to-peer learning ) می‌تواند یک ابزار توسعه قدرتمند باشد که چند مانع معمول را برای ایجاد مهارت از بین ببرد. البته، بسیاری از سازمان‌ها هنوز باید ساختاری رسمی برای یادگیری همتا به همتا ایجاد کنند. در مطالعه مکنزی نشان داده شده است که گرچه اکنون آموزش در کلاس درس، یادگیری تجربی و کاربرد مهارت‌ها در حین کار، به اندازه مکانیزم‌های یادگیری معمول هستند اما کمتر از نیمی از سازمان‌ها یادگیری همتا به همتای رسمی را ایجاد کرده‌اند.

🔸ما در تحقیقات خود دریافتیم که مدیران اغلب نسبت به ایجاد یادگیری همتا به همتای رسمی بی‌میل هستند؛ دلیل آن نیز این است که معتقدند کارشناسان خارج از شرکت ارزشمندتر از کارشناسان داخل آن هستند.
در این زمینه، فرستادن کارمندان برای فراگیری آموزش فشرده از کارشناسی خارج از سازمان، امری بهره‌ورتر در نظر گرفته می‌شود. اما حقیقت امر این نیست.

🔸اول اینکه، یادگیری همتا به همتا تخصصی را تقویت می‌کند که از قبل در سازمان شما وجود دارد. به همه افراد باهوشی فکر کنید که آنها را استخدام و پیرامون خودتان گردآوری می‌کنید و اینکه اگر همتایان تخصص خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند و مهارت‌های جدید خلق کنند چه دستاوردهای بزرگی می‌‌تواند به همراه داشته باشد.

🔸همچنین یادگیری همتا به همتا به‌طور منحصر به‌ فردی با روش یادگیری ما متناسب است. افراد مهارت‌ های جدید را به بهترین شکل، در موقعیت‌ هایی به‌دست می‌آورند که شامل همه چهار مرحله‌ای است که ما آن را «حلقه یادگیری» می‌نامیم: دانش کسب کنید؛ به‌کارگیری آن دانش را تمرین کنید؛ بازخورد بگیرید و روی آن چیزی که یاد گرفته شده است تامل کنید. یادگیری همتا به همتا شامل همه این موارد است.

🔸پیشرفت یک یادگیرنده بستگی به میل او برای ارتکاب اشتباه، به چالش کشیدن ایده‌ها و صحبت آزادانه در مورد نگرانی‌ها دارد. یادگیری همتا به همتا فضایی خلق می‌کند که در آن یادگیرنده می‌تواند بدون این احساس که رئیسش در حال ارزیابی عملکرد او در حین یادگیری است، در مورد اخذ این ریسک‌ها احساس امنیت کند.
احتمال مکالمات صادقانه‌ با یک همتا، بسیار بیشتر از فردی است که نسبت به کار و درآمد شما دارای قدرت است. در یادگیری همتا به همتا، سلسله‌مراتب از بین می‌رود و برخلاف سایر روش‌ها - مانند سخنرانی‌های کلاس درس یا آموزش آنلاین - یادگیری همتا به همتا فرصتی ساختاریافته ایجاد می‌کند تا این گفت‌وگوها را شروع کنید.

🔸برنامه‌های یادگیری همتا به همتا می‌تواند در شکل‌‌های بسیاری ایجاد شود. به‌عنوان یک مدیر، شما می‌توانید برنامه خود را به‌صورت آنلاین یا به‌طور شخصی ایجاد کنید. برنامه شما می‌تواند شرکت‌کنندگان را در جلسات رودررو جفت کند، گروه‌هایی ایجاد کند که در مشکلات کاری واقعی طی چند ماه با یکدیگر اشتراک دارند یا جلسات هفتگی را شامل می‌شود که در آن افراد آخرین دانشی را که با همتایان خود به‌دست آورده‌اند با همتایان خود طی گفت‌وگوهای بسیار به اشتراک بگذارند.

🔸برای موفقیت هرگونه برنامه یادگیری همتا به همتا برای تیم‌تان، چند پیشنهاد ارائه می‌دهیم:

▪️یک تسهیل‌کننده تعیین کنید
گرچه ساختار یادگیری همتا به‌جای سلسله‌مراتبی بودن، افقی است اما داشتن یک بخش بی‌طرف که مدیر تیم نباشد بسیار مهم است و پیگری برنامه را تسهیل می‌کند.

▪️یک محیط امن ایجاد کنید
یادگیری همتا به همتا تنها زمانی مفید واقع می‌شود که شرکت‌کنندگان برای اشتراک تفکرات، تجربیات و سوالات خود به اندازه کافی احساس امنیت کنند. همچنین جسارت ارائه بازخورد صادقانه را داشته باشند. برای ایجاد یک محیط امن، ارائه بازخورد باید همواره مورد قدردانی قرار گیرد؛ شرکت‌کنندگان باید همدلی را تمرین کنند و خودشان را جای بقیه بگذارند و افراد هرگز نباید برای بیان نظرات‌ پیش روی همتایان‌شان مورد تمسخر قرار گیرند یا احساس شرمندگی کنند.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍7
🤩 فکت های منابع انسانی

چند واقعیت حیاتی منابع انسانی و استعداد که در یکسال اخیر بررسی شده بودند ارائه شده که کمک می کند بدانیم کسب و کارها چگونه با حداکثر کردن بهره وری استعدادها بتوانند بهترین امتیاز را بدست آورند. باید از روندها و اطلاعاتی که طی سال گذشته مشاهده شده آگاهی داشت تا بتوان در مورد چگونگی جذب، استخدام و مدیریت استعداد در آینده فکر کرد.

1️⃣ جذب کاندیداهای با کیفیت بالا، بزرگترین چالش ۷۶ درصد از مدیران منابع انسانی است. (Glassdoor).

2️⃣ علاوه بر این، ۷۴ درصد از کارکنان احساس راحتی، انگیزه و وفاداری می کنند، زمانی که می دانند کارفرمایان به سلامتی آنها اهمیت می دهند. (Westfield Health).

3️⃣ وقتی که کارمند خود را از دست می دهید،فقط به این معنا دلیل که از شما متنفر است. ۶۳ درصد از کارکنان پس از خروج از شرکت ، مدیر سابق خود را "بسیار خوب" یا "عالی" نامیدند. (Work Institute).

4️⃣هنوز هم دلیل برای کار به صورت حضوری در دفتر وجود دارد. کارکنانی که ۱۵ دقیقه با همکاران در طول روز کاری خود گذراندند، ۲۰ درصد افزایش عملکرد را نشان دادند. (FastCompany)

5️⃣ هر کس توانایی انتخاب را دارد؛ ۵۶ درصد از کارکنان گزینه های انعطاف پذیر را می خواهند (Mercer).

6️⃣جایگزینی یک کارمند هزینه ای برابر ۳۳ درصد از حقوق سالانه آن کارمند را شامل می شود. . (Work Institute).

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍3
🤩 مدیریت تضاد (تعارض) در سازمان

در جهان در حال توسعه، بیش از ۵۰ درصد از وقت مدیران، صرف حل تضاد می شود. در حالت کلی، دو نوع تضاد وجود دارد:

📌تضاد منطقی (Functional Conflict) :
تضاد منطقی، اختلاف سالم و سازنده بین دو یا چند نفر است. مطالعات انجام شده اخیر روی ۲۰ شرکت نشان داد که تعداد کمی از مدیران درک می کنند که چگونه تضاد ممکن است برای سازمان مفید باشد.
تضاد منطقی باعث ایجاد ایده های جدید می شود و یادگیری و رشد افراد را به همراه دارد. زمانی که افراد در تضادهای سازنده درگیر می شوند، آگاهی و توجهشان به خود و دیگران بیشتر می شود.


📌تضاد مخرب (Dysfunctional Conflict) :
تضاد مخرب، پایه ی احساساتی و رفتاری دارد. تضاد مخرب نوعی عدم تفاهم و بیماری است که بین دو یا چند نفر پدید می آید. خطر این تضاد آنست که کانون توجه را از کاری که باید انجام شود، گرفته و به خود تضاد و طرفین درگیر در آن معطوف می نماید. تضاد مخرب زمانی که بیش از حد افزایش یابد، انرژی را کاهش می دهد که در غیر اینصورت می توانست برای افزایش بهره وری مورد استفاده قرار گیرد.

👈 برای مدیریت مؤثر آن باید از یکی از پنج تکنیک زیر استفاده کرد:

◾️ اهداف عالیه (Super-Ordinate Goals): یک هدف سازمانی که برای دو طرف تضاد، مهمتر از اهداف فردی آنهاست. رسیدن به این اهداف، تعاون و همکاری هر دو طرف را می خواهد و تمرکز را روی تشابهات می برد.

◾️ تغییر پرسنل (Changing Personnel): در زمان هایی که تضاد، طولانی و جدی شده و تلاش ها برای حل آن به شکست می خورد، انتقال یا اخراج فرد می تواند تنها راه حل باشد.

◾️ توسعه ی منابع (Expanding Resources): اگر منبع تضاد، مشترک و یا از منابع کمیاب باشد، این تکنیک می تواند مؤثر باشد.

◾️ تغییر ساختار (Changing Structure): می توان با ایجاد نقش رابط که یک فرد ثالث بی طرف است، بین دو طرف ارتباط ایجاد کرد، همینطور استفاده از تیم هایی با کارکردهای مختلف و مرتبط.

◾️ مقابله و مذاکره (Confronting & Negotiating): شامل بحث باز بر روی راه حل های مسئله می باشد و نتیجه معمولاً تبادلی است که در آن، هر دو طرف برای رسیدن به یک راه حل سودآور دوطرفه از چیزی صرف نظر کرده اند.

یکی از اشتباهات سازمان ها در زمان مواجه شدن با تضادهای پیچیده این است که آنها را به عنوان یک سیر طبیعی تلقی کرده و از حل آنها خودداری می کنند.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍2
🤩 چگونه کارمندان را تشویق به انجام وظایفی فراتر از نقش‌شان کنیم؟

هر روز کارمندان تصمیم می‌گیرند که آیا می‌خواهند برای مشارکت در موفقیت سازمان‌شان سنگ‌تمام بگذارند یا خیر. این تصمیم بسیار مهمی است، زیرا زمانی که کارمندان می‌خواهند با کمک کردن به همکاران‌شان، داوطلب شدن برای به عهده گرفتن وظایف خاص، معرفی ایده‌ها و فعالیت‌های جدید، شرکت در جلسات غیراجباری، وقف ساعات اضافی برای تکمیل پروژه‌های مهم و...، کاری بیش از نقش‌های تعریف‌شده سازمانی انجام دهند، شرکت‌هایشان کارآتر می‌شوند.

در نتیجه، یک وظیفه مهم برای مدیران موفق، انگیزه دادن به کارمندان‌شان برای تعهد به این گونه رفتارهاست؛ رفتارهایی که محققان آن را «رفتارهای شهروندی» یا citizenship behaviors می‌نامند.

از سوی دیگر، برخی مطالعات نشان داده است که کارمندان گاهی برای اینکه شهروند سازمانی خوب باشند، احساس فشار می‌کنند و ممکن است تنها برای اینکه از طرف سازمان پذیرفته شوند، این کار را انجام دهند.

با فرض اهمیت رفتار شهروندی برای موفقیت سازمانی، یک روش بطور بالقوه موثر برای انجام این کار چیزی است که ما آن را «دگرگون‌سازی شهروندی» می‌نامیم. دگرگون‌سازی شهروندی بر مبنای این مفهوم است که کارمندان می‌توانند روش‌هایی را شکل دهند که فراتر از وظیفه خود عمل کنند؛ به طوری که نه تنها در سازمان همکاری کنند، بلکه شخصا از نقاط‌قوت خود به بهترین شکل بهره ببرند.

به این دلیل، ما مدیران را تشویق می‌کنیم تا به کارمندان‌شان اجازه دهند بدانند چه نوع رفتار شهروندی برای کار گروهی آنها مهم‌تر است؛ کارمندان باید در مورد اینکه چه نوع رفتارهای شهروندی با نقاط قوت، انگیزه‌ها و علایق آنها پایدارتر است، با مدیران‌شان رک و راست باشند.

به عنوان مثال مهندس درونگرایی که از اجتماع هراس دارد اما گاهی شب‌بیداری برای انجام امور برایش چندان اهمیتی ندارد، ممکن است احساس تعهد کمتری به شرکت در هر رخداد اجتماعی داشته باشد، با اینکه می‌داند اگر نیاز باشد یک فرد تا دیروقت بیدار بماند و یک پروژه مهم را به انجام برساند، آن یک نفر خود اوست.
یا فروشنده‌ای که نمی‌تواند تا پایان جلسات بنشیند اما از فرصت‌ها برای تربیت دیگران استفاده می‌کند، می‌تواند درخواست کند تا از کارهای تیمی ملال‌‌آور دور شود و در عوض زمان اضافی برای مشاوره غیررسمی استخدامی‌های جدید بدست می‌آورد.

با درک این نکته که همه شهروندان خوب شبیه هم نیستند و اجازه دادن به کارمندان برای سازمان دادن رفتار شهروندی‌شان با علایق و استعدادهای منحصربه‌فرد آنها، مدیران می‌توانند همزمان رفاه کارمندان و بهره‌وری کار گروهی را بالا ببرند.
در نهایت، دگرگونی شهروندی باید نیاز مدیران به استراتژی چماق و هویج را کاهش دهد.

منبع: HBR

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍6
🤩 تله های خودمحوری در رهبری

خودمحوری یکی از اشتباهات بزرگ رهبری است که باعث می‌شود برآورده کردن خواسته‌های شخصی، به اهداف اصلی تیم ارجحیت پیدا کند. رهبرانی که در دام‌های خودمحوری اسیر می‌شوند، طرح و نقشه‌های شخصی‌شان را به اهداف دیگران ترجیح می‌دهند. آن‌ها بیش‌ازحد نگرانند که چه تصویری در ذهن دیگران به‌جا می‌گذارند و به‌قدری مجذوب خودشان هستند که نمی‌توانند اهداف بزرگ‌تر را درک کنند. درواقع پنج تله‌ی خودمحوری وجود دارد که باعث لغزش رهبران می‌شود، سرعت عملکردشان را پایین می‌آورد و حتی گاهی باعث می‌شود که آن‌ها کل اهداف و دستور کارشان را تغییر بدهند.

▪️ تله‌ی توهم: خودمحوری واقع‌بینی را از بین می‌برد و درک سطحی و ناقص از واقعیت، به تصمیم‌گیری‌های ضعیف و بیمار منجر می‌شود.

▪️ تله‌ی خودستایی: خودمحوری تدابیر و تاکتیک‌های مؤثر را از بین می‌برد.هنگامی‌که رهبران بیش‌ازحد به خودشان مطمئن هستند و اعتمادبه‌نفس کاذبی دارند، به گزافه‌گویی روی می‌آورند. رهبران واقع گرا یا پراگماتیک نه از احساسات دیگران سوءاستفاده می‌کنند و نه ثبات خود را از دست می‌دهند.

▪️ تله‌ی برنده شدن: خودمحوری چهره‌ی اهداف واقعی را تخریب می‌کند. رهبرانی که می‌خواهند همیشه پیروز میدان باشند، بجای طراحی سناریوهای «برد-برد» موفقیت‌ها و پیروزی‌های کوتاه‌مدت را جستجو می‌کنند و درنهایت، بازی را می‌بازند.

▪️ تله‌ی رنجش: خودمحوری چرخه‌ی درگیری‌های بی‌پایان را پایه‌گذاری می‌کند رهبرانی که بر مبنای خودمحوری پیش می‌روند، افرادشان را گمراه می‌کنند.

▪️ تله‌ی خودشیفتگی: خودمحوری شدت خودنمایی را افزایش می‌دهد. رهبران خویشتن محور، به‌دروغ خودشان را به دیگران علاقه‌مند نشان می‌دهند و با ریاکاری به دیگران نزدیک می‌شوند. آن‌ها نیازهای فردی خود را می‌شناسند و سعی می‌کنند به هر قیمتی، راهی برای پوشش ضعف‌های شخصیتی‌شان بیابند.

📌 نتیجه گیری: رهبران واقع‌بین و منطقی بر اساس دو اصل مهم کار می‌کنند: اجرای امور و تکمیل کارها. این اصول خودمحوری آن‌ها را کنترل می‌کند. اگر رهبران لذات کوتاه‌مدتشان را به همه‌چیز ترجیح بدهند، توانایی‌شان را برای ارزیابی واقعیات دنیای اطراف از دست می‌دهند و با یک چهارچوب فکری غلط و متوهم به مسائل نگاه می‌کنند.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍1
🤩 گوش دادن فعال

گوش دادن فعال یک فرآیند فعال است به این معنی که تنها توجه به سخنران کافی نیست، بلکه با نشانه‌های کلامی و غیرکلامی باید به او بفهمانید آنچه می‌گویند را هضم می‌کنید.

اکثر مردم واقعاً گوش نمی‌دهند
هر فرد معمولی حدود ۲۲۵ کلمه در هر دقیقه صحبت می‌کند، اما ما می‌توانیم تا ۵۰۰ کلمه در دقیقه گوش کنیم. بنابراین ذهن ما ۲۷۵ کلمه دیگر را پر می‌کند. این نشان می‌دهد که به راحتی حواس‌مان پرت می‌شود و تلاش برای گوش دادن فعال ضروری است.
یکی دیگر از دلایل، ذات خودخواه ماست. ما عاشق این هستیم که کانون توجه باشیم و صحبت کردن می‌تواند به ما برای رسیدن به این امر کمک کند! به همین دلیل دوست داریم بیشتر حرف بزنیم تا اینکه گوش دهیم.

◀️
چگونه مهارت‌های شنیداری فعال شما را بسیار باهوش نشان می‌دهد
هنگامی‌که به‌طور فعال گوش می‌دهید، بازخورد ایجاد می‌کنید. این باعث می‌شود که همکاران و یا رئیس شما فکر کنند که به اندازه کافی هوشمند هستید تا بتوانید پاسخ سریع بدهید و بسیار کمک کنید.

◀️ چگونه مهارت‌های شنیداری فعال باعث می‌شود کاریزماتیک باشید
حقیقت جالب گفت‌وگو کننده خوبی بودن، این است که حرف زدن مهم‌ترین بخش نیست؛ گوش دادن چیزی است که باعث می‌شود در یادها باقی بمانید. جوهر یک ارتباط خوب، نقش شما در شنیدن است نه صحبت کردن.

◀️ چند راه مفید برای تبدیل شدن به یک شنونده فعال

▪️جملات را تغییر داده و خلاصه‌ای کوتاه ایجاد کنید
پس از گوش دادن، می‌توانید پاسخی را با بیان خلاصه‌ای از آنچه گفته شد ارائه دهید. هنگامی‌که جملات را تغییر می‌دهید واقعاً معنای گفت‌وگو را درک می‌کنید. در همین حال، سخنران شما همچنین فرصتی برای صحیح کردن اشتباهاتتان دارد.

▪️سوالاتی برای نشان دادن علاقه و یا روشن شدن  بپرسید
با سؤال کردن، سخنران شما فکر می‌کند که به آنها توجه می‌کنید و واقعاً گوش می‌دهید. با درخواست اطلاعات بیشتر می‌توانید علاقه خود را به آن موضوع نشان دهید.

▪️تماس چشمی مناسب برقرار کنید
این نشان می‌دهد که شما واقعاً گوش می‌دهید و برای درک محتوا تلاش می‌کنید. اما  به نحوه‌ی نگاه خود به دیگران توجه کنید و اطمینان حاصل کنید که ملایم باشد نه خیلی محکم. همچنین از طول هر ارتباط چشمی آگاهی داشته باشید، زیرا سخنرانان خجالتی ممکن است احساس شرم کند.

▪️حالت بدنی باز و استقبال‌کننده داشته باشید
یک ژست باز و استقبال‌کننده می‌تواند به سخنران برای برقراری ارتباط بهتر کمک کند. به‌عنوان‌مثال، با تکیه دادن به جلو و قرار دادن سر روی دست نشان می‌دهید که به‌طور فعال گوش می‌کنید و سخنران را به صحبت کردن بیشتر ترغیب می‌کنید!

▪️لبخند بزنید و سر خود را تکان دهید
با این کار نشان می‌دهید که با آنچه که او می‌گوید موافق هستید و همه دوست دارند که با آن‌ها موافق باشید.

▪️یک ترفند کوچک: زبان بدن سخنران را تقلید کنید
این ترفند به‌ویژه هنگامی مفید است که سخنرانان شما درمورد یک حادثه احساسی صحبت می‌کنند. این باعث می‌شود احساس کنند که واقعاً با آنها همدلی می‌کنید.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍2👏1
جذاب‌ترین تجربه تلگرام با اشتراک پرمیوم!

🛍 با تخفیف استثنایی فقط ویژه اعضای محترم کانال آکادمی مدیریت؛

در صورت تمایل به دریافت اشتراک پرمیوم تلگرام، مجموعه آکادمی مدیریت امکان خرید و فعال سازی با قیمتی مناسب و‌ تخفیف ویژه را فقط برای اعضای این کانال فراهم نموده است.

🔔 مدت زمان‌ استفاده ‌از این طرح پیشنهادی محدود است!

🚀 مشاهده ویژگی های اشتراک پریمیوم:
https://www.tg-me.com/premium/

▶️ جهت دریافت تعرفه لطفا با ادمین ارتباط بگیرید:
👇👇
@consultingadmin
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤩 نکات مهم‌ برای مدیران تازه کار

یکی از اولویت‌های اصلی هر مدیر تازه‌کاری در بدو فعالیت مدیریتی‌اش حول محور افزایش بهره‌وری شکل می‌گیرد. در این میان بسیاری از بزرگان و صاحب‌نظران دنیای مدیریت توصیه‌ها و رهنمون‌هایی در ارتباط با راه‌های افزایش بهره‌وری در سازمان‌ها ارائه داده‌اند که حاصل سال‌ها تجربه‌اندوزی و مطالعه آنهاست و در اینجا به آنها پرداخته می شود:

1⃣ خودتان وقت‌تان را مدیریت کنید


اگر می‌خواهید با اوج توان‌تان کار کنید حتما باید در هر روز کاری، ساعاتی را به‌طور کامل برای انجام پروژه‌هایی اختصاص دهید که نیازمند تمرکز بالا بوده و هر گونه اخلال و مزاحمتی می‌تواند به کاهش کیفیت اجرای آن منتهی شود. برای تحقق این هدف باید عوامل مزاحمی چون تماس‌های تلفنی، رسانه‌های اجتماعی و مراجعه‌کنندگان را به‌طور کامل از خود دور کرد و پس از انجام حداقل یک کار مهم برای مدتی مشخص و محدود به آنها پاسخ داد.

2⃣ فراموش نکنید که پرمشغله بودن باعث کاهش تمرکز می‌شود

بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر سرشان را حسابی شلوغ کنند و چندین پروژه و کار را به‌طور همزمان انجام دهند به گونه‌ای عمل کرده‌اند که بهره‌وری بالایی را به نمایش گذاشته‌اند و موفق جلوه خواهند کرد؛ در حالی‌که کاملا عکس این است و پرداختن به فعالیت‌های متعدد در یک زمان به‌طور حتم ما را از انجام درست و با تمرکز کار اصلی‌مان باز می‌دارد.

3⃣ چیزی به نام کارمند ایده‌آل وجود ندارد

برخی از مدیران بر این باورند که کارمند ایده‌آل کسی است که تمام فکر و ذکرش کار برای شرکت یا سازمان خود است و فردی است که حاضر است زندگی شخصی‌اش را فدای کار خود کند. ولی لایق‌ترین و قوی‌ترین کارمندان نیز نمی‌توانند برای ساعات و روزهای طولانی کار کنند و دیر یا زود خستگی و دلزدگی از کار سراغ آنها خواهد آمد.
موفق‌ترین افراد کسانی هستند که به محدودیت‌های ذهنی و جسمی خود آگاه هستند و در حین کار به اندازه معقول استراحت می‌کنند. به‌طور حتم این افراد عملکرد بهتری از خود بروز خواهند داد.

4⃣ برای به پایان رساندن پروژه‌های بزرگ و مهم عجله نکنید


خیلی از ما برای به پایان رساندن پروژه‌های حساس و خیلی مهم خود ثانیه‌شماری می‌کنیم و گاهی اوقات ترجیح می‌دهیم تا با عجله آن کار‌ها را تمام کنیم و به اصطلاح از شر آن کار خلاص شویم.
آدام گرانت، روانشناس مشهور معتقد است اگر مدیران یا کارمندان در حال انجام دادن یک پروژه حساس و مهم هستند بهتر است بیش از حد به خود فشار نیاورند که آن کار را هر چه سریع‌تر به پایان برسانند بلکه شایسته است عمداً چند گام آخر را به روز‌های بعد موکول کنند تا مراحل آخر پروژه مورد نظر را که بسیار تعیین‌کننده نیز هستند با تمرکز و بهره‌وری بالاتری انجام دهند.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍8
🤩 نگویید شکست خوردیم

دانشگاه هاروارد، مطالعه جالبی درباره ادبیات رهبران شرکت‌ها در مواجهه با شکست انجام داده است. نتایج تحقیقات این دانشگاه نشان می‌دهد، رهبران شرکت‌های تجاری به ندرت از کلمه «شکست» استفاده می‌کنند و به جای آن اصطلاحاتی مثل «تجربه کسب کردیم» یا «یک تجربه آموزنده» را به کار می‌برند و مثلا می‌گویند: «این یک تجربه آموزنده و با ارزش برای ما بود» یا «این یک تجربه آموزنده دردناک بود»

🔷 این دسته از رهبران معتقدند برای موفق شدن در کسب و کار، باید برای تعداد زیادی «تجربه آموزنده» آماده باشیم تا بتوانیم محصولی مناسب و خلاقانه را عرضه کنیم و چیزی به عنوان شکست وجود ندارد، فقط بازخورد و تجربه‌آموزی است و ما با شکست خوردن، راه موفق شدن را یاد می‌گیریم.

🔷 این تحقیقات، در پایان به این نتیجه رسیده است که موفقیت در کسب و کار و بازاریابی، مستلزم طی کردن این چهار گام است:

1️⃣ تصمیم بگیریم چه برنامه یا کمپین یا استراتژی خلاقانه‌ای را می‌خواهیم اجرا کنیم

2️⃣ آن برنامه، کمپین یا استراتژی را فورا انجام بدهیم و از انجام آن نترسیم

3️⃣ ممکن است شکست بخوریم ولی باید از شکست‌مان یاد بگیریم

4️⃣ دوباره و بارها و بارها امتحان می‌کنیم تا وقتی که موفق بشویم

▫️ این فرایند به ما دو نکته مهم را یادآوری می‌کند: اول، نباید از ترس شکست، از امتحان کردن استراتژی‌ها، کمپین‌ها و برنامه‌های خلاقانه غافل بشویم. دوم، بازارها و مشتریان به قدری پیچیده و متغیر هستند که حتی شرکت‌های بسیار حرفه‌ای هم نمی‌توانند با اطمینان کامل بگویند استراتژی‌، کمپین یا برنامه‌شان قطعا موفق می‌شود


🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍6👏1
🤩 تمرین ۳۰ روزه برای تقویت مهارت‌های رهبری

🔸آیا می‌دانید نقطه‌ قوت مهارت‌های مدیریت و رهبری شما چیست و چطور می‌توان به رهبر بهتری تبدیل شد؟
مارسل شوانتز، مؤسس سازمان آموزش رهبری، نکات زیادی از کتاب‌های رهبری را در مجموعه‌ای متشکل از ۳۰ راهنمایی کاربردی جمع‌آوری کرده است و معتقد است رهبران می‌توانند در بازه زمانی ۳۰ روزه تمامی این توصیه‌ها را عملی کنند:

▪️به نظرات تمام اعضای گروه گوش دهید و راه‌هایی برای ارتباط با آن‌ها، ارائه‌ اطلاعات، اشتراک گذاری یا بحث در مورد ایده‌ها پیدا کنید.

▪️با اشتیاق و انگیزه‌ زیاد با تمام تیم‌ها کار کنید و حمایت آن‌ها را به دست آورید. این بدین معناست که با کسانی که بیرون از شبکه ارتباطات ضروری شما هستند هم ارتباط برقرار کنید.

▪️این اطمینان را به دست آورید که اعمال و گفتار شما با هم مطابقت دارند.

▪️هیچ‌وقت تعدادی از کارمندان را به تعدادی دیگر ترجیح ندهید، زیرا باعث ایجاد اختلافاتی درون تیم خواهید شد.

▪️وقتی با رفتار یا ایده‌های یکی از اعضای تیم مخالف هستید، مخالفت خود را در مکالمه دونفره، و نه در جمع بیان کنید.

▪️دست از کنترل دائمی اعضای تیم بکشید. به آن‌ها آزادی عمل بدهید. بگذارید همان‌طور که در مسیر پیشرفت می‌کنند، خودشان مسئولیت اقدامات و تصمیمات‌شان را به عهده بگیرند.

▪️هر اطلاعاتی که لازم است را با اعضای تیم در میان بگذارید. آن‌ها هر چقدر بیشتر بدانند، اهداف و وظایف را بهتر درک خواهند کرد و تعهد بیشتری خواهند داشت.

▪️برای کارمندان‌تان یادداشت‌های تشکر ارسال کنید. مدیرانی که از تلاش کارمندانشان قدردانی می کنند، به آنها انگیزه بیشتری می‌دهند.

▪️بهترین‌ها را برای اداره‌ شرکت انتخاب کنید و به آن‌ها آزادی عمل بدهید، حتی اگر ممکن است مرتکب اشتباه شوند.

▪️زندگی شخصی اعضای تیم را مورد کنکاش قرار دهید. بگذارید آن‌ها بدانند شما برای زندگی‌شان هم ارزش قائل هستید.

▪️این جمله را به خاطر بسپارید: "دادن بازخورد، صبحانه‌ قهرمانان است" کارمندان تمایل دارند بدانند چگونه کار می‌کنند.

▪️روحیه‌ همکاری و روابط مثبت را گسترش دهید. وقتی اعضای تیم احساس همبستگی کنند، از بیان نظرات خود واهمه‌ای ندارند و این مسئله باعث ارائه‌ ایده‌های خلاقانه‌ بیشتری می شود.

▪️به دیگران کمک کنید پیشرفت کنند و مهارت‌های جدیدی بیاموزند.

▪️رهبران موفق به نیازهای اعضای تیم واقف هستند؛ پس با کارمندان درباره نیازهای آن‌ها صحبت کنید.

▪️به این اطمینان برسید که کارمندان اهداف خود را می‌شناسند. هرگاه نیاز به راهنمایی شما داشتند، مربی خوبی باشید.

▪️مسئولیت پروژه‌ها و وظایف را به کارمندان بسپارید و بگذارید به روش خودشان کارها را انجام دهند.

▪️تمام اطلاعات لازم را در اختیار کارمندان قرار دهید.

▪️به جای بررسی عملکرد ماهانه، به صورت غیررسمی و دوستانه به کارمندان بازخورد بدهید.

▪️درمورد روش‌های تشویق کارمندان، دقت کنید. به جای عملکردهای معمول کارمندان به دنبال یک دستاورد خاص باشید تا او را تشویق کنید.

▪️اگر وعده‌ای به کارمندان داده‌اید آن را پیگیری کنید.

▪️در مورد شکست‌ها، چالش‌ها و تصمیمات سختی که گرفته‌اید، با کارمندان صحبت کنید. مسئله‌ مهم این است در هر شرایطی صادق باشید.

▪️در هر شرایطی به حرف‌های اعضای تیم گوش دهید و یک شنونده‌ فعال باشید. همیشه در دسترس باشید و خودخواهی را کنار بگذارید.

▪️به این اطمینان برسید که تمام اعضا می‌دانند چرا به جلسات کاری دعوت شده‌اند. قوانینی وضع کنید که جلسات به فضایی امن و راحت برای گفتگو تبدیل شود.

▪️به جای واکنش نشان دادن، پاسخگو باشید.

▪️اعضای تیمتان را به روز نگه دارید. کارمندان باید بدانند کار آن‌ها، چگونه باعث پیشرفت یک پروژه و نزدیک شدن به اهداف نهایی می‌شود.

▪️روی مسائلی که اهمیت بیشتری دارند تمرکز کنید و اولویت‌بندی‌های خود را براین اساس در نظر بگیرید.

▪️قبل از اینکه نتیجه‌گیری و قضاوت کنید، این فرضیه را در نظر بگیرید که دیگران با بهترین نیت، کاری را انجام داده‌اند و ممکن است شما از همه چیز مطلع نباشید.

▪️به خودتان بازخورد بدهید؛ پس به کارهایی که انجام داده‌اید و اینکه چگونه می‌توانید بهتر باشید فکر کنید.

▪️کارمندان خود را دوست داشته باشید و به آن‌ها عشق بورزید. وینس لومباردی، مربی فوتبال آمریکایی می‌گوید: "عشق یعنی به افراد احترام می‌گذارید. این همان چیزی است که به یک سازمان قدرت می بخشد."

منبع: inc

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍3
🤩 ⁣ریسک فرار کارکنان

ریسک فرار یعنی احتمال اینکه یک کارمند عادی یا رده بالا سازمان را ترک کند، با این فرض که فرصت شغلی بهتری در یک سازمان دیگر پیدا کرده باشد. یکی از انگیزه‌های اصلی ریسک فرار، افزایش حقوق است، اما انگیزه‌های غیرمالی دیگری نیز وجود دارند که می‌توانند یک کارمند را به ترک سازمان ترغیب کنند، از جمله:

-کارمند با یکی از مدیران، مدیران ارشد یا همکاران خصومت دارد.

-کار کسل‌کننده است و کارمند را به چالش نمی‌کشد.

-شفافیت سازمانی وجود ندارد، در نتیجه کارمند نمی‌داند که میان فعالیت‌هایش با اهداف سازمانی چه ارتباطی وجود دارد.

-سیاست‌های مدیریت ذره‌بینی که آزادی عمل و خلاقیت کارمند را محدود می‌کنند.

-نگرانی کارمند درباره ثبات مالی سازمان یا ترس از آنکه مبادا شرکت فروخته یا ادغام شود.

-از کارمند به خاطر موفقیت‌هایش قدردانی نمی‌شود.

-هیچ امیدی برای رشد و پیشرفت شغلی وجود ندارد.

هزینه‌های گزاف از دست دادن یک کارمند:
پیش از آنکه هزینه‌های ناشی از استعفای یک کارمند را تخمین بزنید، باید بدانید که ریسک فرار از دو منظر قابل بررسی است: نخست، انگیزه‌های مالی و غیرمالی که کارمند را متقاعد می‌کند به دنبال کار جدید بگردد. دوم، استخدام نیروی کار نالایق که اخراج او اجتناب‌ناپذیر است و نهایتا به جابه‌جایی نیروی کار منجر می‌شود. مورد دوم، به انگیزه‌ها و گرایش‌های کارمند ارتباطی ندارد، بلکه در سوء مدیریت و تصمیم‌گیری‌های نادرست ریشه دارد.
به گزارش انجمن مدیریت منابع انسانی (SHRM)، از دست دادن یک کارمند پربازده که دارای حقوق ثابت است و جایگزینی او با یک نیروی جدید، به اندازه مجموع ۶ تا ۹ ماه درآمد او هزینه دارد. برخی محققان ادعا می‌کنند که این رقم بیشتر از اینهاست. عوامل ناملموس بسیاری وجود دارند که در هزینه‌های گردش نیروی کار موثرند.


🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍6
🤩⭕️ مدیر داخلی کیست و چه شرح وظایفی دارد؟

هر سازمانی برای انجام برخی فعالیت‌های کاری به یک مدیر داخلی نیاز دارد. با توجه به این‌که مدیر داخل تعامل مستقیمی با مدیریت کل دارد باید در جریان هرگونه اتفاقی باشد تا اطلاعات موردنیاز را در اختیار مدیران ارشد قرار دهد. بنابراین باید فردی که دانش کافی در این زمینه داشته باشد استخدام شود. این فرد به شکل مستقیم زیر نظر مدیرعامل کار می‌کند، با این‌حال در نقش هماهنگ‌کننده سایر بخش‌های یک شرکت نیز به ایفای نقش می‌پردازد.

مدیر داخلی فردی است که در کنار کارکنان به فعالیت اشتغال دارد و نحوه کار آن‌ها را مشاهده می‌کند و اگر خطایی را مشاهده کند به فرد مربوطه تذکر می‌دهد.مدیر داخلی باید محیط کاری را زیر نظر بگیرد و در صورت مشاهده کوچک‌ترین اشتباهی با مدیران ارشد صحبت کرده و سعی کند مشکل را برطرف کند. با این حساب مشاهده می‌کنیم که مدیر داخلی یکی از مشاغل مهم سازمانی است که ضمن هماهنگ کردن مدیران با یکدیگر با کارمندان در ارتباط است و هرگونه مشکل را گزارش‌رسانی می‌کند.

🔹 شرایط کاری وسیع یک مدیر داخلی در دو بخش قابل بررسی است:

☑️ اولین بخش در حیطه ارتباطات درون سازمانی است و بدین شرح است که مدیر داخلی هسته ی مرکزی یک سازمان یا اداره محسوب می شود و اکثریت هماهنگی ها، پیام ها و امور اجرایی و اداری و پیگیری ها زیر نظر او انجام می گیرد. بعد از سمت مدیرعامل، مدیر داخلی گسترده ترین حوزه ارتباطی را در اختیار دارد و بنابراین باید از پایین ترین تا بالاترین رده های سازمانی، وظایف های مرتبط با آن ها، نوع درخواست ها، حوزه های شغلی و استخدامی و بسیاری موارد دیگر آگاهی داشته باشد.

☑️ بخش دوم کاری مدیر داخلی سازمان مربوط به ارتباطات بیرون از سازمان است: همه ی این وظایف در گرو آداب معاشرت و برقراری ارتباط صحیح و تأثیر گذار مدیر داخلی با سازمان ها و خدمات دیگر در ارتباط است. او بایدتوانایی برقراری ارتباطات صحیح و امور سازمانی را در هر زمان و در هر مؤسسه ی دیگری داشته باشد و مسائلی از این قبیل را به خوبی پیگیری کند و از گره و مسائل موجود در روند انجام کار در سازمان های بیرونی آگاه باشد و در کمترین زمان ممکن در جهت رفع و حل آنها بکوشد.


🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤩 ⁣بهره‌وری خوب و بهره‌وری مخرب

📌بهره‌وری ممکن است «خوب» و ممکن است «بد» باشد، اما بسیاری از مدیران نمی‌توانند میان این دو نوع بهره‌وری تمایز قائل شوند.

📌اکثر مدیران فقط یک فرمول برای محاسبه بهره‌وری دارند: نسبت خروجی‌ها را به ورودی‌ها می‌سنجند و وقتی این نسبت بالا می‌رود، می‌گویند بهره‌وری رشد کرده است.

📌فرض این دسته از مدیران این است که اگر نیروی کار آموزش بیشتری ببیند، یا ماشین‌های بهتری خریداری شود یا فرایندهای کاری بهبود یابند، بهره‌وری افزایش می‌یابد.

📌اما این موارد تمام داستان بهره‌وری را بیان نمی‌کنند زیرا این قبیل استراتژی‌ها در افق بلندمدت جوابگو نیستند و نمی‌توانند بهره‌وری را افزایش بدهند.

📌به بیان دیگر، برخلاف تصور مدیران ارشد که فکر می‌کنند می‌توانند با آموزش بیشتر، ماشین‌آلات بهتر و فرایندهای کارآمدتر، بهره‌وری را افزایش بدهند، اما دنیای واقعی، یعنی اتفاقاتی که در بین کارمندان و مدیران می‌افتد، کاملا متفاوت است و با این کارها نمی‌توان بهره‌وری را برای همیشه افزایش داد.

📌برای مثال، فرض کنید مدیر یک شرکت بزرگ هستید و می‌خواهید بهره‌وری آن را افزایش بدهید. برای این منظور، این قبیل کارها را انجام می‌دهید: تمام کارمندان‌تان را به مدت 30 ساعت آموزش می‌دهید؛ تمام خطوط تولیدی‌تان را عوض می‌کنید و فرایندهای انبارداری‌تان را کاملاً دگرگون می‌کنید.

📌با این اوصاف، اگر از هر اقتصاددانی بپرسید به شما می‌گوید بهره‌وری‌تان افزایش یافته اما معمولاً در واقعیت این اتفاق رخ نمی‌دهد زیرا به احتمال زیاد مطالبی را به کارمندان‌تان آموزش داده‌اید که ربطی به کار واقعی‌شان ندارد؛ ماشین‌آلاتی را خریداری کرده‌اید که کارگران‌تان شیوه کار با آنها را بلد نیستند و فرایندهای انبارداری‌تان را آن قدر سخت کرده‌اید که مدام بین مدیر انبار و مدیر تولید دعوا می‌شود.

📌به نظر من اگر می‌خواهید بهره‌وری‌تان را واقعاً افزایش بدهید باید ابتدا واقعیت‌های جاری در شرکت، بازار، صنعت و مشتریان‌تان را خوب بشناسید و بر اساس آنها تصمیم بگیرید که چگونه می‌خواهید بهره‌وری‌تان را افزایش بدهید.

📌مثلاً ممکن است بعد از صحبت با تیم فروش‌تان متوجه شوید آنها به جای آموزش بیشتر، به حمایت بیشتر نیاز دارند. یا بعد از گفتگو با مشتریان‌تان متوجه شوید که به جای خط تولید جدید، باید امکان شخصی‌سازی محصولات‌تان را برای آنها فراهم کنید.

.در این شرایط، بدیهی است که اگر روی این قبیل موارد تمرکز کنید، بهره‌وری‌تان به صورت واقعی افزایش می‌یابد نه صرفاً روی کاغذ.

هنری مینتزبرگ
📚قصه های شب برای مدیران

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍10
🤩 هوش تجاری (BI)

امروزه تمامی سازمان ها با حجم گسترده ای از داده و اطلاعات روبرو هستند و کلید موفقیت تجاری در این عصر استفاده صحیح از داده ها جهت اخذ تصمیماتی بهتر، سریعتر و بدون نقص می باشد. سازمانها برای رسیدن به این هدف نیازمند ابزارهای قوی و کارآمدی هستند تا بتوانند وظایف تحلیل، تصمیم سازی، تدوین استراتژی و پیش بینی را مکانیزه و اتوماتیک نمایند.
هوش تجاری (BI) مجموعه‌ای از مهارتها، فناوریها و سیستم‌های كاربردی است كه برای جمع‌آوری، ذخیره‌سازی، تحلیل و ایجاد دسترسی كارآمد به انباره‌های داده جهت كمك به سازمان‌ها برای درک مناسبتر از زمینه کسب و کار و نیز تصمیم‌گیری به موقع و صحیح مورد استفاده قرار می‌گیرد.

📌سازمان‌ها به دلایل زیر نیاز به بکارگیری هوش تجاری دارند:
✳️ انجام تجزیه و تحلیل در جهت کمک به تصمیم سازی و تصمیم گیری
✳️ پیش بینی رفتار مشتریان و تقاضای بازار
✳️ پیشبرد اهداف اساسی سازمان مانند كاهش هزینه ها، بهبود بهره وری، توسعه محصول، توسعه خدمات و افزایش رضایتمندی مشتریان،
✳️ ارائه اطلاعات تحلیلی در قالب داشبوردهای گرافیکی


🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👌4
🤩 ۳ نکته ساده برای انگیزه دادن به کارکنان و خود (Drive)

بخشی از بهره وری در کسب و کار نتیجه مدیریت درست پروژه هاست و برای مدیریت پروژه ها باید در نظر بگیریم که آدمها را مدیریت نکنیم بلکه کارها را مدیریت کنیم و آدمها را راهبری (رهبری) کنیم.

رهبران با دادن انگیزه و الهام به کارکنان، کاری میکنند آنها با میل و اشتیاق خودشان پای یک کار بایستند.

پس انگیزه موضوع بسیار مهمی در رهبری است که باید رهبران آن را درست درک کنند که چگونه انگیزه به وجود می آید؟!

دنیل اچ پینک (Daniel H. Pink) در کتاب انگیزه، در مورد ایجاد انگیزه در آدمها صحبت میکند و راههای که جواب میدهد را مطرح میکند

یکی از راههای درست برای انگیزه دادن به افراد، مخصوصا برای افزایش نوآوری و خلاقیت، این است که سه وجه مهم انگیزه را در نظر بگیریم یعنی:

🔘استقلال
🔘تسلط
🔘هدف

آدمها وقتی روی یک کار آزادی یا استقلال عمل دارند با انگیزه تر آن کار را انجام میدهند.

برای انگیزه دادن به کارکنان کافیست نکات بسیار ساده زیر را در نظر بگیرید:

🔖کارکنان را تصمیمات مدیریت و کارها مشارکت دهید و نظر آنها را اهمیت دهید.

🔖به کارکنان اختیار و آزادی عمل دهید تا کارها را به شکلی که دوست دارند مدیریت کنند

🔖منافع کارکنان و ذی نفعان را در یک کار، شفاف مشخص کنید.

داشتن انگیزه ما را به حرکت وا میدارد و جلوی تعلل را میگیرد. اما ابعاد دیگری هم وجود دارد که در توسعه فردی باید به آن اهمیت بسیار قائل شویم.

وقتی یک کاری را خودمان انجام میدهیم و کسی ما را زور نکرده و کسی جز خودمان از آن قرار نیست سود ببرد، دیگر بحث انگیزه دادن به کارکنان مطرح نیست.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍8
🤩 هنگام جذب نیرو به دنبال چه قابلیتی در متقاضیان باشیم؟

🔸کسی را صرفا به خاطر اینکه کاری را قبلا بارها انجام داده است، استخدام نکنید. چرا باید کسی را استخدام کنید که دوست دارد دقیقا همان کاری را انجام دهد که سال‌ها انجام داده است؟
مهم‌ترین قابلیتی که باید در یک متقاضی جست‌وجو کنید، اعتماد به نفس است. منظورم جسارت یا پررویی یا اعتماد به نفس ساختگی و کلیشه‌ای نیست.

🔸کسی را استخدام کنید که واقعی باشد. که بداند کیست و چه چیزی برایت به ارمغان آورده. یکی از مدیرانم همیشه می‌گفت: «کسی را استخدام کن که نقطه مقابل نقاط ضعفت باشد.» اگر دقیق و جزئی‌نگر هستید، کسی را استخدام کنید که خلاق و آسوده خاطر باشد. کسی را استخدام کنید که در جلسه مصاحبه، سوالات کلیدی بپرسد، نه کسی که جواب‌های از پیش تعیین‌شده می‌دهد و جرات نمی‌کند از چارچوب‌ها بیرون برود.

اگر می‌خواهی ذهن متقاضی کار را بخوانی از او این سوالات را بپرسید:

▪️چه اطلاعاتی درباره شرکت، این واحد، این شغل و حتی خودم می‌توانم به شما بدهم که این جایگاه شغلی را بهتر درک کنید؟

▪️این شغل را چگونه آغاز می‌کنید؟ در وهله اول به کدام مشکلات یا پروژه‌ها می‌پردازید؟

▪️شما تا حدی این سازمان را شناخته‌اید. ما این فرصت‌ها و چالش‌ها را پیش رو داریم. به نظر شما در کدام زمینه‌ها عملکرد موفقی داریم و کدام زمینه‌ها باید بهبود یابند؟

🔸موقع استخدام یک نفر، نگران این نباشید که چند سال سابقه کار با فلان ابزار را دارد. نگران مدرک تحصیلی‌اش نباشید. روی انسانی که آن رزومه را نوشته، تمرکز کنید. به داستانش گوش کنید. این داستان‌ها هستند که او را به اینجا کشانده‌اند. خودتان هم داستانتان را تعریف کنید و بگویید چه کمکی نیاز دارید.
ما خودمان را گول می‌زنیم که فقط افراد متخصص و آموزش‌دیده می‌توانند جایگاه‌های شغلی ما را پر کنند. اما این درست نیست. هر کسی با ضریب هوشی متوسط می‌تواند کارهای غیر‌فنی و نه چندان تخصصی را در عرض چند ماه یاد بگیرد.

🔸کسی را استخدام کنید که خودش را بشناسد و از روی ترس، جلوی شما یا هر مدیر دیگری زانو نزند. این افراد را استخدام کنید و خواهید دید که سازمانتان موفق می‌شود.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍8👏1👌1
🤩 شخصیت خودشیفته

در فرهنگ مردمی، شخص خودشیفته به عنوان فردی دیده می‌شود که عاشق خودش است و خودش را ایده‌آل می‌داند. خودشیفته‌ها معتقدند که بیش از حد منحصربه‌فرد هستند و کسی نمی‌تواند آن‌ها را درک کند. آن‌ها فکر می‌کنند به‌قدری خوب هستند که باید مورد تحسین دیگران قرار گیرند.
اختلال شخصیت خودشیفتگی بسیار رایج نیست، اما حقیقت این است که همه ما دارای برخی از صفات آن هستیم.

◀️ صفات خود‌شیفتگی

▪️آن‌ها نیاز جدی به تحسین و اعتبار دارند و فکر می‌کنند برای درک دیگران بیش‌ازحد خاص و منحصر به فرد هستند.

▪️آن‌ها احساس می‌کنند نسبت به دیگران برترند و فکر می‌کنند دستاوردهای بیشتری دارند و خیلی بیشتر از دیگران می‌دانند.

▪️آن‌ها آسیب‌پذیر بودن خود را نشان نمی‌دهند. آن‌ها از آنچه دیگران در موردشان فکر می‌کنند می‌ترسند و می‌خواهند در هر شرایطی برتر باقی بمانند.

▪️آن‌ها تمایلی به درک یا شناسایی احساسات و نیازهای دیگران ندارند. می‌خواهند مرکز توجه باشند و معتقدند نشان دادن احساسات نشانه‌ای از ضعف است.

▪️آن‌ها کنترل‌گر ماهری هستند و از لحاظ عاطفی دیگران را مورد سوءاستفاده قرار می‌دهند.

◀️ آیا افراد خود‌شیفته درست و غلط را تشخیص می‌دهند؟


افراد خودشیفته تفاوت بین درست و غلط را می‌دانند، زیرا علت و معلول را درک می‌کنند. هیچ «وجدان گناهکاری» وجود ندارد و آن‌ها علائم «بی‌احترامی به هنجارهای اجتماعی» را از خود نشان می‌دهند؛ درعین‌حال به عنوان «فردی خونسرد» جلوه می‌کنند.

◀️ چرا افراد خودشیفته می شوند؟

▪️ریشه‌ی شخصیت خودشیفته مقاومت قوی در برابر آسیب‌پذیر بودن با هر کسی است. افراد خودشیفته همیشه مضطرب هستند، زیرا احساساتشان بسیار زیاد است و به تفکر دیگران نسبت به خودشان خیلی اهمیت می‌دهند. ناسازگاری آسیب‌پذیری، ریشه‌ی شخصیت خودشیفتگی است.

▪️شخصیت خود‌شیفتگی می‌تواند نتیجه گذشته یک فرد باشد. افراد خودشیفته مدام به دنبال تأیید دیگران هستند، چرا که در گذشته احساس ارزش نمی‌کردند یا به عنوان یکی از ارزشمندترین و منحصربه‌فرد‌ترین افراد در جهان با آن‌ها رفتار می‌شده است.

◀️ چگونه با خود‌شیفتگی مقابله کنیم؟

▪️اگر فرد نزدیک به شما فردی خودشیفته است، تفاوت‌ها را بپذیرید.

▪️سعی نکنید آن‌ها را تغییر دهید بلکه بر نیازهای خود تمرکز کنید. درک کنید که افراد خودشیفته در مقابل تغییر کردن مقاومت می‌کنند. تلاش کنید تا بیشتر بر احساسات خود و آنچه می‌خواهید باشید تمرکز کنید.

▪️این واقعیت را به رسمیت بشناسید که رفتار آن‌ها ناشی از نا‌امنی‌هایشان است. افراد خودشیفته در درونشان بسیار آسیب‌پذیر هستند، آن‌ها دیگران را زیر سؤال می‌برند؛ زیرا این‌گونه می‌توانند حس بهتری نسبت به خودشان داشته باشند.

▪️به جای اینکه از آن‌ها بپرسید دیگران چه احساسی دارند، از آن‌ها بپرسید دیگران چه فکر می‌کنند. افراد خودشیفته احساس گناه نمی‌کنند، اما آن‌ها به آنچه دیگران در موردشان فکر می‌کنند اهمیت می‌دهند.

▪️سعی نکنید تأیید فرد خودشیفته را به دست بیاورید، سعی کنید از آنچه فکر می‌کنید درست است دفاع کنید و به نظر یک فرد خودشیفته در مورد خودتان توجهی نکنید.

▪️اگر یک فرد خود شیفته به شما آسیب می‌رساند، از آن‌ها دوری کنید.

▪️مرزی تنظیم کنید و همیشه آن را نگه دارید. آماده باشید که مرزی که برای خود در ارتباط با آن‌ها تعیین کرده‌اید، توسط این افراد به چالش کشیده شود. مثلاً اگر تصمیم گرفتید ارتباط خود را با آنها قطع کنید، به احتمال زیاد برای صحبت با شما خواهند آمد.

▪️یاد بگیرید که به موقع از آن ها دور شوید. وقتی یک فرد خودشیفته باعث می‌شود احساس ناخوشایندی داشته باشید، باید به اندازه کافی به خودتان احترام بگذارید و از آن‌ها دور شوید.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍13
2025/07/10 23:31:48
Back to Top
HTML Embed Code: