Telegram Web Link
156
unknown
📒 #لغات_متن_۱۵۶

🔹hostility= خصومت
🔸inextricably= ناگسستنی، به طور جدایی ناپذیر
🔹interwoven= درهم تنیده
🔸jealous= حسود، حسادت
🔹pass= گذرگاه
🔸seemingly= ظاهراً
🔹inappropriate= نامناسب
🔸impulse= تکانه
🔹reactive= واکنشی
🔸additional= اضافی
🔹interactive= تعاملی
🔸reciprocal= متقابل
🔹intensify= تشدید کردن

@psych_language
📒 #متن_۱۵۷_ترجمه

📍Basic anxiety itself is not a neurosis, but “it is the nutritive soil out of which a definite neurosis may develop at any time” .Basic anxiety is constant and unrelenting, needing no particular stimulus such as taking a test in school or giving a speech. It permeates all relationships with others and leads to unhealthy ways of trying to cope with people.

اضطراب بنیادی به خودی خود روان رنجوری نیست، بلکه «خاک حاصلخیزی است که روان رنجوری میتواند در هر زمانی در آن پرورش یابد». اضطراب بنیادی،مداوم و سرسخت است و به هیچ محرک خاصی مانند امتحان دادن در مدرسه یا ایراد سخنرانی نیاز ندارد. اضطراب بنیادی به تمام روابط با دیگران رخنه میکند و به روش های ناسالم سعی در کنار آمدن با دیگران می انجامد.

📍Although she later amended her list of defenses against basic anxiety, Horney originally identified four general ways that people protect themselves against this feeling of being alone in a potentially hostile world.

گرچه او بعداً فهرست دفاع ها علیه اضطراب بنیادی را اصلاح کرد، اما ابتدا چهار روش کلی را مشخص نمود که افراد به وسیله ی آنها از خودشان در برابر احساس تنها بودن در دنیای بالقوه متخاصم، محافظت میکنند.

📍The first is affection, a strategy that does not always lead to authentic love. In their search for affection, some people may try to purchase love with self-effacing compliance, material goods, or sexual favors.

روش اول محبت است، راهبردی که همیشه به عشق واقعی منجر نمی‌شود. برخی افراد ممکن است در جستجوی محبت، سعی کنند با اطاعت متواضعانه، کالاهای مادی یا مرحمت جنسی، محبت را بخرند.

📍The second protective device is submissiveness. Neurotics may submit them selves either to people or to institutions such as an organization or a religion. Neurotics who submit to another person often do so in order to gain affection.

دومین روش محافظ، سلطه پذیری است. امکان دارد افراد روان رنجور خود را به دیگران یا نهادهایی نظیر یک سازمان یا مذهب، تسلیم کنند. افراد روان رنجوری که تسلیم دیگران میشوند، اغلب این کار را برای جلب محبت انجام می دهند.

#نظریه_های_شخصیت_فیست_هورنای
#متن_۱۵۷_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم

@psych_language
157
unknown
📒 #لغات_متن_۱۵۷

🔹nutritive= مغذی
🔸soil= خاک
🔹constant= دائمی، ثابت
🔸unrelenting= سرسخت، تسلیم نشدنی
🔹permeate= نفوذ کردن، سرایت کردن
🔸amend= اصلاح کردن، ترمیم کردن
🔹affection= محبت
🔸authentic= واقعی، معتبر، درست
🔹purchase= خرید
🔸goods= کالا
🔹submit= تسلیم شدن
🔸institution= موسسه، نهاد

@psych_language
سلام و درود خدمت همراهان عزیز کانال زبان تخصصی

ممنونم بابت پیام های پر مِهر و محبتتون و خوشحالم که کانال تا الان براتون مفید واقع شده است😍


💭📌 خواستم به اطلاعتون برسونم من از شنبه بخاطر عمل لیزیک چشم هام ممکنه دو الی سه هفته نتونم با گوشی کار کنم و متن ها رو آماده کنم

📝 دوستانی که همزمان با کانال پیش می‌رفتند ، می‌توانند متن ها رو از ابتدا، مجددا شروع به خواندن کنند.

لینک متن اول کانال👇🏻

https://www.tg-me.com/psych_language/18


📝 همچنین در این مدت میتونید مرور لغات متن ها و 504 را هم انجام بدید. انشا... بعد بهبودی چشم ها لغات 1100 واژه رو شروع میکنیم.

پیشاپیش از صبوری شما سپاسگزارم🍃
📒 #متن_۱۵۸_ترجمه

📍Neurotics may also try to protect themselves by striving for power, prestige, or possession.

امکان دارد افراد روان رنجور از راه تلاش برای قدرت، مقام یا مایملک، بکوشند از خودشان محافظت کنند.

📍Power is a defense against the real or imagined hostility of others and takes the form of a tendency to dominate others; prestige is a protection against humiliation and is expressed as a tendency to humiliate others; possession acts as a buffer against destitution and poverty and manifests itself as a tendency to deprive others.

قدرت، دفاعی است علیه خصومت واقعی یا خیالی دیگران و شکل گرایش به حاکم شدن بر دیگران به خود می‌گیرد؛ مقام، محافظی است علیه تحقیر و به صورت تحقیر کردن دیگران ابراز میشود؛ مایملک به عنوان سپری در برابر فقر و تهیدستی عمل میکند و به صورت. گرایش به محروم کردن دیگران عمل میکند.

📍The fourth protective mechanism is withdrawal. Neurotics frequently protect themselves against basic anxiety either by developing an independence from others or by becoming emotionally detached from them. By psychologically withdrawing, neurotics feel that they cannot be hurt by other people.

چهارمین مکانیزم محافظ، کناره گیری است. افراد روان رنجور اغلب با مستقل شدن از دیگران یا با جداشدن عاطفی از آنها، از خودشان در برابر اضطراب بنیادی محافظت می‌کنند. آنها با کناره گیری روانی احساس میکنند دیگران نمی‌توانند به آنها صدمه بزنند.

📍These protective devices did not necessarily indicate a neurosis, and Horney believed that all people use them to some extent. They become unhealthy when people feel compelled to rely on them and are thus unable to employ a variety of
interpersonal strategies. Compulsion, then, is the salient characteristic of all neurotic drives.

این روش های محافظ لزوماً بیانگر روان رنجوری نیستند و هورنای باور داشت که همه ی افراد تا اندازه ای از آنها استفاده میکنند. این روش ها زمانی بیمارگون میشوند که افراد احساس کنند مجبورند به آنها متکی باشند و بنابراین، نتوانند راهبردهای میان فردی گوناگون را به کار گیرند. بنابراین، بی اختیاری (اجبار) ویژگی بارز تمام سایق های روان رنجوری است.


#نظریه_های_شخصیت_فیست_هورنای
#متن_۱۵۸_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم

@psych_language
158
unknown
📒 #لغات_متن_۱۵۸

🔹possession= مالکیت، دارایی
🔸humiliation= تحقیر، احساس حقارت
🔹buffer= حائل، سپر
🔸destitution= فقر
🔹deprive= محروم کردن
🔸withdrawal= کناره گیری
🔹frequently= مکرراً
🔸compel= مجبور کردن، وادار کردن
🔹compulsion= اجبار
🔸salient= برجسته

@psych_language
📒 #متن_۱۵۹_ترجمه

Compulsive Drives
سایق های اجباری

📍Neurotic individuals have the same problems that affect normal people, except neurotics experience them to a greater degree.

افراد روان رنجور همان مشکلاتی را دارند که بر افراد بهنجار تاثیر می گذارند، به جز اینکه آنها این مشکلات را به درجات بیشتری تجربه می‌کنند.

📍Everyone uses the various protective devices to guard against the rejection, hostility, and competitiveness of others. But whereas normal individuals are able to use a variety of defensive maneuvers in a somewhat useful way, neurotics compulsively repeat the same strategy in an essentially unproductive manner.

هرکسی برای محافظت از خودش در برابر طرد، خصومت و رقابت جویی دیگران، از انواع روش های محافظ استفاده میکند. اما در حالی که افراد بهنجار می توانند از انواع مانورهای دفاعی به شیوه مفید استفاده کنند، افراد روان رنجور، راهبرد یکسانی را به شیوه ی
بی حاصل، آن هم به صورت اجباری تکرار میکنند.

📍Horney insisted that neurotics do not enjoy misery and suffering. They cannot change their behavior by free will but must continually and compulsively protect themselves against basic anxiety.

هورنای تاکید کرد که افراد روان رنجور از فلاکت و عذاب کشیدن لذت نمی برند. آنها نمی توانند رفتار خود را به اراده ی خودشان تغییر دهند، بلکه باید همواره و به صورت اجباری از خودشان در برابر اضطراب بنیادی محافظت کنند.

📍This defensive strategy traps them in a vicious circle in which their compulsive needs to reduce basic anxiety lead to behaviors that perpetuate low self-esteem, generalized hostility, inappropriate striving for power, inflated feelings of superiority, and persistent apprehension, all of which result in more basic anxiety.

این راهبرد دفاعی، آنها را در یک چرخه ی معیوب گرفتار میکند، به طوری که نیازهای اجباری آنها به کاهش دادن اضطراب بنیادی، رفتارهایی را به بار می آورد که به عزت نفس پایین، خصومت فراگیر، تلاش نامناسب برای قدرت، احساس کاذب برتری، و نگرانی دائمی، تداوم می بخشد و همه ی اینها به اضطراب بنیادی بیشتر منجر می‌شوند.

#نظریه_های_شخصیت_فیست_هورنای
#متن_۱۵۹_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم

@psych_language
159
unknown
📒 #لغات_متن_۱۵۹

🔹various= متنوع، گوناگون
🔸protective= محافظ
🔹rejection= طرد، رد
🔸hostility= خصومت
🔹competitiveness= رقابت جویی
🔸perpetuate= تداوم بخشیدن
🔹generalized= فراگیر، تعمیم یافته
🔸inappropriate= نامناسب
🔹superiority= برتری
🔸persistent= مداوم
🔹apprehension= دلهره، نگرانی، هراس، درک

@psych_language
📒 #متن_۱۶۰_ترجمه

📍Horney tentatively identified 10 categories of neurotic needs that characterize neurotics in their attempts to combat basic anxiety. These needs were more specific than the four protective devices discussed earlier, but they describe the same basic defensive strategies.

هورنای به طور موقتی ۱۰ طبقه از نیازهای روان رنجور را مشخص کرد که تلاش های افراد روان رنجور را برای مبارزه با اضطراب بنیادی توصیف می‌کنند. این نیاز ها از چهار روش محافظی که قبلاً مورد بحث قرار دادیم اختصاصی تر هستند، اما همان راهبرد های دفاعی اساسی را توصیف می‌کنند.

📍The 10 categories of neurotic needs overlapped one another, and a single person might employ more than one. Each of the following neurotic needs relates in some way or another to other people.

این ۱۰ طبقه نیازهای روان رنجور با یکدیگر همپوش هستند و یک نفر می تواند بیش از یک مورد را به کار برد. هریک از نیازهای روان رنجور زیر به شیوه های مختلف به افراد دیگر مربوط میشوند.

📍1. The neurotic need for affection and approval. In their quest for affection and approval, neurotics attempt indiscriminately to please others. They try to live up to the expectations of others, tend to dread self-assertion, and are quite uncomfortable with the hostility of others as well as the hostile feelings within themselves.

۱. نیاز روان رنجور به محبت و تأیید. افراد روان رنجور در جستجوی خود برای محبت و تأیید، کورکورانه می‌کوشند دیگران را خشنود کنند. آنها سعی می‌کنند از انتظارات دیگران پیروی کنند، از ابراز وجود می ترسند، و از خصومت دیگران و احساسات خصمانه خودشان بسیار ناراحت هستند.

📍2. The neurotic need for a powerful partner. Lacking self-confidence, neurotics try to attach themselves to a powerful partner. This need includes an overvaluation of love and a dread of being alone or deserted. Horney’s own life story reveals a strong need to relate to a great man, and she had a series of such relationships during her adult life.

۲. نیاز روان رنجور به همسری قدرتمند. افراد روان رنجور به علت نداشتن اعتماد به نفس، سعی می‌کنند خودشان را به همسری قدرتمند بچسبانند. این نیاز، ارزش قائل شدن بیش از اندازه برای محبت و ترس از تنها بودن یا رها شدن را شامل میشود. سرگذشت زندگی خودِ هورنای، نیاز شدید به برقراری رابطه با مردی بزرگ را نشان میدهد و او در دوران زندگی بزرگسالی خود یک رشته از اینگونه روابط داشت.

#نظریه_های_شخصیت_فیست_هورنای
#متن_۱۶۰_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم

@psych_language
160
unknown
📒 #لغات_متن_۱۶۰

🔹tentatively= به طور موقتی/ آزمایشی
🔸combat= مبارزه
🔹overlap= همپوشانی
🔸affection= عاطفه، محبت
🔹approval= تأیید
🔸quest= جستجو، طلب،تحقیق
🔹indiscriminately= کورکورانه، بی رویه
🔸dread= ترس، وحشت
🔹reveal=فاش کردن، آشکار شدن

@psych_language
📒 #متن_۱۶۱_ترجمه

3. The neurotic need to restrict one’s life within narrow borders. Neurotics frequently strive to remain inconspicuous, to take second place, and to be content with very little. They downgrade their own abilities and dread making demands on others.

۳. نیاز روان رنجور به محدود کردن زندگی در مرزهای تنگ. افراد روان رنجور اغلب سعی میکنند نامحسوس بمانند، مقام دوم را به دست آورند، و به بسیار اندک قانع باشند. آنها توانایی های خود را دست کم می گیرند و می ترسند از دیگران توقع داشته باشند.

4. The neurotic need for power. Power and affection are perhaps the two greatest neurotic needs. The need for power is usually combined with the needs for prestige and possession and manifests itself as the need to control others and to avoid feelings of weakness or stupidity.

۴. نیاز روان رنجور به قدرت. قدرت و محبت احتمالأ دو مورد از قوی ترین نیازهای روان رنجور هستند. نیاز به قدرت معمولاً با نیاز به مقام و مایملک آمیخته است و خود را به صورت نیاز به کنترل کردن دیگران و اجتناب از احساسات ضعف یا حماقت آشکار میسازد.

📍5. The neurotic need to exploit others. Neurotics frequently evaluate others on the basis of how they can be used or exploited, but at the same time, they fear being exploited by others.

۵. نیاز روان رنجور به بهره کشی از دیگران. افراد روان رنجور اغلب دیگران را بر اساس اینکه چگونه میتوان از آنها استفاده یا بهره کشی کرد، ارزیابی می‌کنند، اما در عین حال می‌ترسند دیگران از آنها بهره کشی کنند.

6. The neurotic need for social recognition or prestige. Some people combat basic anxiety by trying to be first, to be important, or to attract attention to themselves.

۶. نیاز روان رنجور به شهرت یا مقام اجتماعی. برخی از افراد از طریق تلاش برای اول بودن، مهم بودن یا جلب توجه دیگران به خودشان با اضطراب بنیادی مبارزه می کنند.

#نظریه_های_شخصیت_فیست_هورنای
#متن_۱۶۱_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم

@psych_language
161
unknown
📒 #لغات_متن_۱۶۱

🔹restrict= محدود کردن
🔸narrow= محدود، تنگ، باریک
🔹border= مرز، حاشیه، سرحد
🔸inconspicuous= نامحسوس، نامرئی
🔹manifest= آشکار شدن
🔸exploit= بهره کشی

@psych_language
📒 #متن_۱۶۲_ترجمه

7. The neurotic need for personal admiration. Neurotics have a need to be admired for what they are rather than for what they possess. Their inflated self-esteem must be continually fed by the admiration and approval of others.

۷. نیاز روان رنجوری به تحسین شخصی. افراد روان رنجور نیاز دارند به خاطر آنچه هستند نه آنچه دارند، تحسین شوند. عزت نفس کاذب آنها باید همواره با تحسین شدن و تأیید دیگران تغذیه شود.

8. The neurotic need for ambition and personal achievement. Neurotics often have a strong drive to be the best—the best salesperson, the best bowler, the best lover. They must defeat other people in order to confirm their superiority.

۸. نیاز روان رنجور به جاه طلبی و موفقیت شخصی. افراد روان رنجور اغلب انگیزه ی نیرومندی برای بهترین بودن دارند_ بهترین فروشنده، بهترین بولینگ باز، بهترین همسر. آنها باید برای تأیید برتری خودشان، دیگران را شکست دهند.

9. The neurotic need for self-sufficiency and independence. Many neurotics have a strong need to move away from people, thereby proving that they can get along without others. The playboy who cannot be tied down by any woman exemplifies this neurotic need.

۹. نیاز روان رنجور به خود بسندگی و استقلال. بسیاری از افراد روان رنجور نیاز شدیدی به کناره گیری از دیگران دارند و از این طریق می خواهند ثابت کنند که می توانند بدون دیگران روزگار خود را بگذرانند. مرد عیاشی که هیچ زنی نمی تواند دست و پای او را بند کند، این نیاز روان رنجور را نشان میدهد.

10. The neurotic need for perfection and unassailability. By striving relentlessly for perfection, neurotics receive “proof” of their self-esteem and personal superiority. They dread making mistakes and having personal flaws, and they desperately attempt to hide their weaknesses from others.

۱۰. نیاز روان رنجور به کمال و آسیب ناپذیری. افراد روان رنجور با تلاش سرسختانه برای کمال، «دلیلی» برای عزت نفس و برتری شخصی خود پیدا میکنند. آنها می ترسند مرتکب اشتباه شوند یا نقایص شخصی داشته باشند و به شدت تلاش میکنند ضعف های خود را از دیگران پنهان سازند.

#نظریه_های_شخصیت_فیست_هورنای
#متن_۱۶۲_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم

@psych_language
162
unknown
📒 #لغات_متن_۱۶۲

🔹admiration= تحسین
🔸ambition= جاه طلبی
🔹achievement= موفقیت، دستاورد
🔸independence= استقلال
🔹perfection= کمال
🔸relentless= بی امان
🔹flaw= نقص

@psych_lamlnguage
📒 #متن_۱۶۳_ترجمه

📍As her theory evolved, Horney began to see that the list of 10 neurotic needs could be grouped into three general categories, each relating to a person’s basic attitude toward self and others.

وقتی نظریه هورنای تکامل یافت، او متوجه شد که فهرست ۱۰ نیاز روان رنجور را می‌توان به سه طبقه کلی دسته بندی کرد، به طوری که هریک با نگرش اساسی فرد نسبت به خود و دیگران ارتباط داشته باشد.

📍In 1945, she identified the three basic attitudes, or neurotic trends, as (1) moving toward people, (2) moving against people, and (3) moving away from people.

او در سال 1945 سه نگرش اساسی یا گرایش های روان رنجوری را مشخص کرد: 1) حرکت به سوی مردم 2) حرکت علیه مردم 3) حرکت به دور از مردم.

📍Although these neurotic trends constitute Horney’s theory of neurosis, they also apply to normal individuals. There are, of course, important differences between normal and neurotic attitudes.

گرچه این گرایش های روان رنجور، نظریه ی روان رنجوری هورنای را تشکیل می دهند، ولی در مورد افراد بهنجار نیز صدق می کنند. البته بین نگرش های بهنجار و روان رنجوری تفاوت های مهمی وجود دارد.

📍Whereas normal people are mostly or completely conscious of their strategies toward other people, neurotics are unaware of their basic attitude; although normals are free to choose their actions, neurotics are forced to act;

در حالی که افراد بهنجار عمدتاً یا کاملا از راهبردهای خودشان در رابطه با دیگران آگاه هستند، افراد روان رنجور از نگرش های اساسی خود آگاه نیستند؛ افراد بهنجار آزادی انتخاب عمل دارند، افراد روان رنجور وادار به عمل می شوند؛

📍whereas normals experience mild conflict, neurotics experience severe and insoluble conflict; and whereas normals can choose from a variety of strategies, neurotics are limited to a single trend.

در حالی که افراد بهنجار دستخوش تعارض خفیف می شوند، افراد روان رنجور دچار تعارض شدید و حل نشدنی می شوند؛ و در حالی که افراد بهنجار می توانند از بین انواع راهبردها انتخاب کنند، افراد روان رنجور به یک گرایش، محدود هستند.

#نظریه_های_شخصیت_فیست_هورنای
#متن_۱۶۳_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم

@psych_language
163
unknown
📒 #لغات_متن_۱۶۳

🔹evolved= تکامل یافت
🔸trend= گرایش، روند، تمایل
🔹whereas= در حالی که
🔸mild= خفیف
🔹conflict= تعارض، تضاد
🔸severe= شدید
🔹insoluble= حل نشدنی

@psych_language
📒 #متن_۱۶۴_ترجمه

📍People can use each of the neurotic trends to solve basic conflict, but unfortunately, these solutions are essentially nonproductive or neurotic. Horney used the term basic conflict because very young children are driven in all three directions—toward, against, and away from people.

افراد می توانند هر یک از این گرایش های روان رنجور را برای حل کردن تعارض بنیادی به کار برند، اما متاسفانه، این راه حل ها اصولاً بی حاصل یا روان رنجور هستند. هورنای از اصطلاح تعارض بنیادی به این علت استفاده کرد که کودکان بسیار خردسال به هر سه جهت کشیده می شوند_ به سو ، علیه و به دور از مردم.

📍In healthy children, these three drives are not necessarily incompatible. But the feelings of isolation and helplessness that Horney described as basic anxiety drive some children to act compulsively, thereby limiting their repertoire to a single neurotic trend.

این سه سایق در کودکان سالم لزوماً مغایر نیستند. با این حال، احساس های انزوا و درماندگی که هورنای به صورت اضطراب بنیادی توصیف کرد، برخی کودکان را وادار می سازد به صورت اجباری رفتار کنند، از این رو، خزانه ی آنها را به گرایش روان رنجور محدود می‌کند.

📍Experiencing basically contradictory attitudes toward others, these children attempt to solve this basic conflict by making one of the three neurotic trends consistently dominant.

این کودکان که نگرش های اساسأ مغایر را نسبت به دیگران تجربه می‌کنند، می کوشند این تعارض بنیادی را با مسلط کردن یکی از سه گرایش روان رنجور حل کنند.

📍Some children move toward people by behaving in a compliant manner as a protection against feelings of helplessness; other children move against people with acts of aggression in order to circumvent the hostility of others; and still other children move away from people by adopting a detached manner, thus alleviating feelings of isolation.

برخی کودکان با رفتار کردن به شیوه ی مطیع، به سمت دیگران می روند و به این طریق از خودشان در برابر احساس درماندگی محافظت می‌کنند؛ گروهی کودکان با اعمال پرخاشگری علیه مردم حرکت می‌کنند تا به این طریق از خصومت دیگران بر حذر بمانند؛ و کودکان دیگر با اختیار کردن شیوه ی جدایی، به دور از مردم حرکت می‌کنند، بنابراین، احساس انزوا را کاهش می دهند.

#نظریه_های_شخصیت_فیست_هورنای
#متن_۱۶۴_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم

@psych_language
164
unknown
📒 #لغات_متن_۱۶۴

🔹solution= راه حل
🔸essentially= اساسأ، اصولاً
🔹nonproductive= بی حاصل
🔸incompatible= ناسازگار، نامناسب، متناقض
🔹isolation= انزوا، کناره گیری
🔸helplessness= درماندگی
🔹thereby= در نتیجه
🔸repertoire= خزانه
🔹compliant= سازگار، موافق، مطیع
🔸aggression= پرخاشگری
🔹circumvent= دور زدن، دوری کردن، طفره رفتن
🔸detach= جدا کردن، اعزام کردن

@psych_language
📒 #متن_۱۶۵_ترجمه

Moving Toward People
حرکت به سوی مردم

📍Horney’s concept of moving toward people does not mean moving toward them in the spirit of genuine love. Rather, it refers to a neurotic need to protect oneself against feelings of helplessness.

مفهوم حرکت به سوی مردم از نظر هورنای به معنی حرکت به سوی آنها با حال و هوای محبت واقعی نیس، بلکه به نیاز روان رنجور به محافظت از خود در برابر احساسات درماندگی اشاره دارد.

📍In their attempts to protect themselves against feelings of helplessness, compliant people employ either or both of the first two neurotic needs; that is, they desperately strive for affection and approval of others, or they seek a powerful partner who will take responsibility for their lives. Horney referred to these needs as “morbid dependency,” a concept that anticipated the term “codependency.”

افراد مطیع در تلاش های خود برای محافظت از خودشان در برابر احساس درماندگی، یک یا هر دو نیاز اول روان رنجور را نشان می دهند؛ یعنی آنها ناامیدانه برای کسب محبت و تأیید دیگران تلاش میکنند، یا به دنبال همسری قدرتمندی می گردند که مسئولیت زندگی آنها را برعهده بگیرد.هورنای به این نیازها با عنوان «وابستگی بیمارگون» اشاره نمود، مفهومی که اصطلاح «وابستگی متقابل» را پیش بینی کرد.

📍The neurotic trend of moving toward people involves a complex of strategies. It is “a whole way of thinking, feeling, acting—a whole way of life”. Horney also called it a philosophy of life.

گرایش روان رنجور حرکت به سوی مردم مستلزم راهبردهای پیچیده ای است. این گرایش «کل نحوه ی تفکر، احساس، عمل کردن_ کل شیوه ی زندگی است». هورنای آن را فلسفه زندگی نامید.

📍Neurotics who adopt this philosophy are likely to see themselves as loving, generous, unselfish, humble, and sensitive to other people’s feelings. They are willing to subordinate themselves to others, to see others as more intelligent or attractive, and to rate themselves according to what others think of them.

افراد روان رنجوری که این فلسفه را اختیار میکنند، احتمالا خود را مهربان، سخاوتمند، از خود گذشته، فروتن، و حساس نسبت به احساسات دیگران می انگارند. آنها دوست دارند زیر دست دیگران باشند، دیگران را باهوش تر و جذاب تر بدانند، و خود را بر طبق آنچه دیگران درباره ی آنها فکر میکنند، ارزیابی کنند.


#نظریه_های_شخصیت_فیست_هورنای
#متن_۱۶۵_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم

@psych_language
2025/07/02 00:55:38
Back to Top
HTML Embed Code: