📒 #متن_۱۸۵_ترجمه
📍A large segment of the population lives in mortal fear of being asked a dreaded question: “What are you feeling?”
بخش بزرگی از مردم در ترس مرگبار از پرسیدن یک سوال وحشتناک زندگی میکنند: چه احساسی داری؟
📍It’s usually an innocent enough query. But if you grew up in a family that ignored or discounted your feelings (childhood emotional neglect), this question can feel almost like an accusation or challenge. That’s because when you grow up with emotional neglect, you may learn that your feelings are irrelevant. And you may not get to learn some very important skills, such as how to name your feelings, put them into words, manage or share them.
معمولا سوال به اندازه کافی ساده است. اما اگر شما در خانوادهای بزرگ شدهاید که احساسات را نادیده میگرفته یا کوچک میشمرده (غفلت عاطفی دوران کودکی)، این سوال میتواند تقریبا مانند یک اتهام یا چالش باشد. دلیلش این است که وقتی با غفلت عاطفی بزرگ میشوید، ممکن است یاد بگیرید که احساسات شما غیرضروری و بی ربط هستند. و ممکن است نتوانید برخی از مهارتهای بسیار مهم را یاد بگیرید، مانند اینکه چگونه احساسات خود را نام ببرید، آنها را در قالب کلمات بیان کنید، آنها را مدیریت کنید یا به اشتراک بگذارید.
📍Of course, there are times when emotions are clear and easy for most people. When it’s your wedding day, you’re attending a funeral of someone you loved, or you’re involved in a disaster or traumatic event, your emotions are at the forefront. And when you have a strong emotion, like pure joy or deep pain, it’s easy to pinpoint what you are feeling.
البته که مواقعی وجود دارد که هیجانات برای اکثر مردم واضح و آسان است. وقتی روز عروسیتان است، در مراسم تشییع جنازه کسی که دوستش دارید شرکت میکنید، یا درگیر یک فاجعه یا رویداد آسیبزا هستید، هیجانات شما در خط مقدم هستند. و هنگامی که شما یک احساس قوی، مانند شادی خالص یا درد عمیق دارید، به راحتی میتوانید آنچه را که احساس میکنید مشخص کنید.
📍But you don’t experience significant events every day of your life. And yet you still have emotions within you, even on the most mundane of days. Your feelings give you invaluable information that provides you with a roadmap for how to live your life.
اما شما هرروز از زندگی خود، رویدادهای مهمی را تجربه نمیکنید، و بااین حال شما هنوز احساساتی در درون خود دارید، حتی در پیشپا افتادهترین روزها. احساسات شما اطلاعات ارزشمندی را در اختیار شما قرار میدهد که نقشه راهی برای چگونگی زندگی کردن در اختیار شما قرار میدهد.
📍If you wish you didn’t have to feel your feelings, you are not alone. But it’s important to know this: Your emotions are the essence of who you are. They help you to know and trust yourself, connect and motivate you, and assist you in finding meaning to make sense of the world. In order to live a fulfilling life, you need to feel.
اگر آرزو میکنی که مجبور به احساس کردن احساسات خود نبودی، تنها نیستی. اما دانستن این نکته مهم است: احساسات ما جوهر شخصیت ما هستند. آنها به شما کمک میکنند تا خود را بشناسید و به آن اعتماد کنید، با شما ارتباط برقرار کرده و به شما انگیزه میدهند و به شما در یافتن معنایی برای درک دنیا کمک میکنند. برای داشتن یک زندگی رضایتبخش باید احساس کنید.
@psych_language
📍A large segment of the population lives in mortal fear of being asked a dreaded question: “What are you feeling?”
بخش بزرگی از مردم در ترس مرگبار از پرسیدن یک سوال وحشتناک زندگی میکنند: چه احساسی داری؟
📍It’s usually an innocent enough query. But if you grew up in a family that ignored or discounted your feelings (childhood emotional neglect), this question can feel almost like an accusation or challenge. That’s because when you grow up with emotional neglect, you may learn that your feelings are irrelevant. And you may not get to learn some very important skills, such as how to name your feelings, put them into words, manage or share them.
معمولا سوال به اندازه کافی ساده است. اما اگر شما در خانوادهای بزرگ شدهاید که احساسات را نادیده میگرفته یا کوچک میشمرده (غفلت عاطفی دوران کودکی)، این سوال میتواند تقریبا مانند یک اتهام یا چالش باشد. دلیلش این است که وقتی با غفلت عاطفی بزرگ میشوید، ممکن است یاد بگیرید که احساسات شما غیرضروری و بی ربط هستند. و ممکن است نتوانید برخی از مهارتهای بسیار مهم را یاد بگیرید، مانند اینکه چگونه احساسات خود را نام ببرید، آنها را در قالب کلمات بیان کنید، آنها را مدیریت کنید یا به اشتراک بگذارید.
📍Of course, there are times when emotions are clear and easy for most people. When it’s your wedding day, you’re attending a funeral of someone you loved, or you’re involved in a disaster or traumatic event, your emotions are at the forefront. And when you have a strong emotion, like pure joy or deep pain, it’s easy to pinpoint what you are feeling.
البته که مواقعی وجود دارد که هیجانات برای اکثر مردم واضح و آسان است. وقتی روز عروسیتان است، در مراسم تشییع جنازه کسی که دوستش دارید شرکت میکنید، یا درگیر یک فاجعه یا رویداد آسیبزا هستید، هیجانات شما در خط مقدم هستند. و هنگامی که شما یک احساس قوی، مانند شادی خالص یا درد عمیق دارید، به راحتی میتوانید آنچه را که احساس میکنید مشخص کنید.
📍But you don’t experience significant events every day of your life. And yet you still have emotions within you, even on the most mundane of days. Your feelings give you invaluable information that provides you with a roadmap for how to live your life.
اما شما هرروز از زندگی خود، رویدادهای مهمی را تجربه نمیکنید، و بااین حال شما هنوز احساساتی در درون خود دارید، حتی در پیشپا افتادهترین روزها. احساسات شما اطلاعات ارزشمندی را در اختیار شما قرار میدهد که نقشه راهی برای چگونگی زندگی کردن در اختیار شما قرار میدهد.
📍If you wish you didn’t have to feel your feelings, you are not alone. But it’s important to know this: Your emotions are the essence of who you are. They help you to know and trust yourself, connect and motivate you, and assist you in finding meaning to make sense of the world. In order to live a fulfilling life, you need to feel.
اگر آرزو میکنی که مجبور به احساس کردن احساسات خود نبودی، تنها نیستی. اما دانستن این نکته مهم است: احساسات ما جوهر شخصیت ما هستند. آنها به شما کمک میکنند تا خود را بشناسید و به آن اعتماد کنید، با شما ارتباط برقرار کرده و به شما انگیزه میدهند و به شما در یافتن معنایی برای درک دنیا کمک میکنند. برای داشتن یک زندگی رضایتبخش باید احساس کنید.
@psych_language
Audio
📒 #لغات_متن_۱۸۵
🔹 segment= بخش، قسمت
🔸 mortal= فانی، مرگبار
🔹 dread= ترسناک
🔸 innocent= بیگناه، معصوم، ساده
🔹 neglect= بیتوجهی، غفلت
🔸 accusation= اتهام
🔹 irrelevant= بیربط، غیرضروری
🔸 funeral= مراسم خاکسپاری
🔹 forefront= خط مقدم، جلو
🔸 invaluable= ارزشمند
🔹 roadmap= نقشه راه
🔸 assist= کمک کردن
@psych_language
🔹 segment= بخش، قسمت
🔸 mortal= فانی، مرگبار
🔹 dread= ترسناک
🔸 innocent= بیگناه، معصوم، ساده
🔹 neglect= بیتوجهی، غفلت
🔸 accusation= اتهام
🔹 irrelevant= بیربط، غیرضروری
🔸 funeral= مراسم خاکسپاری
🔹 forefront= خط مقدم، جلو
🔸 invaluable= ارزشمند
🔹 roadmap= نقشه راه
🔸 assist= کمک کردن
@psych_language
📒 #متن_۱۸۶_ترجمه
Below you will find some reasons why noticing your feelings can be such powerful help to you. Think about yourself as you're reading this list. Pause, pay attention, and let your feelings operate as they were meant to do.
در زیر دلایلی را خواهید یافت که چرا توجه به احساساتتان میتواند کمکِ قدرتمندی به شما باشد. در حین خواندن این فهرست به خودتان فکر کنید. مکث و توجه کنید و اجازه دهید احساساتتان همانطور که قرار است عمل کنند.
12 Ways Noticing Your Feelings Will Improve Your Life
۱۲ روش برای اینکه توجه به احساساتتان، زندگی شما را بهبود خواهد میبخشد
1. You will live life in the present moment. When you ask yourself “what am I feeling?” it places you into the here and now. You become oriented to what’s going on inside of you and around you and are no longer distracted or disconnected.
شما در لحظه حال زندگی خواهید کرد. وقتی از خود میپرسید «چه احساسی دارم؟» شما را در اینجا و اکنون قرار میدهد. شما نسبت به آنچه در درون و اطراف شما میگذرد جهتگیری میکنید و دیگر حواس شما پرت یا قطع نمیشود.
2. You’ll grow to be more self-aware. Your feelings are the most profound expression of who you are. When you are able to pause and direct your attention toward what you are feeling, you are helping your brain connect to your body. This process allows you to tap into your inner world, become integrated, and eventually identify what you need. Knowing what you feel, want, and need is how you truly know yourself.
رشد میکنید تا خودآگاهتر شوید. احساسات شما عمیقترین بیانکنندهی شخصیت( کسی که شما هستید) هستند. وقتی بتوانید مکث کنید و توجه خود را به سمت آنچه احساس میکنید معطوف کنید، به مغز خود کمک میکنید تا به بدنتان متصل شود. این فرایند به شما امکان میدهد تا به دنیای درونی خود دست پیدا کنید، یکپارچه شوید و درنهایت آنچه را که نیاز دارید شناسایی کنید. دانستن آنچه احساس میکنید، میخواهید و نیاز دارید، این است که چگونه شما خودتان را واقعا میشناسید.
3. You will make decisions that better suit you. When you attend to your feelings, you will soon uncover what you like or dislike, what you’re passionate about, and what makes you enraged, excited, sad, joyous, amused, and so on. Your emotional responses to what’s happening around you will guide you to make decisions that align with who you are.
شما تصمیماتی خواهید گرفت که مناسب شما باشد. وقتی به احساسات خود توجه میکنید، به زودی متوجه خواهید شد که چه چیزهایی را دوست دارید یا دوست ندارید، به چه چیزهایی علاقه دارید، و چه چیزی شما را عصبانی، هیجانزده، غمگین، شاد، خوشحال و غیره میکند. پاسخهای احساسی شما به آنچه در اطرافتان اتفاق میافتد، شما را راهنمایی میکند تا تصمیمهایی مطابق با آنچه هستید بگیرید.
4. You’ll care less about what other people think. It’s common to doubt yourself when you are out of touch with how you feel, or when you don’t value what your emotions are telling you. With self-doubt, you’re more vulnerable to the voices and opinions of others. When it comes right down to it, the only person that truly knows what’s best for you is yourself.
کمتر به آنچه دیگران فکر میکنند اهمیت میدهید. زمانی که با احساسات خود ارتباطی ندارید یا زمانی که برای آنچه که احساساتتان به شما میگویند ارزشی قائل نیستید، رایج است که به خودتان شک کنید. با شک به خود، در برابر صداها و نظرات دیگران آسیبپذیرتر هستید. وقتی به آن میرسد، تنها کسی که واقعاً میداند چه چیزی برای شما بهترین است، خودتان هستید.
@psych_language
Below you will find some reasons why noticing your feelings can be such powerful help to you. Think about yourself as you're reading this list. Pause, pay attention, and let your feelings operate as they were meant to do.
در زیر دلایلی را خواهید یافت که چرا توجه به احساساتتان میتواند کمکِ قدرتمندی به شما باشد. در حین خواندن این فهرست به خودتان فکر کنید. مکث و توجه کنید و اجازه دهید احساساتتان همانطور که قرار است عمل کنند.
12 Ways Noticing Your Feelings Will Improve Your Life
۱۲ روش برای اینکه توجه به احساساتتان، زندگی شما را بهبود خواهد میبخشد
1. You will live life in the present moment. When you ask yourself “what am I feeling?” it places you into the here and now. You become oriented to what’s going on inside of you and around you and are no longer distracted or disconnected.
شما در لحظه حال زندگی خواهید کرد. وقتی از خود میپرسید «چه احساسی دارم؟» شما را در اینجا و اکنون قرار میدهد. شما نسبت به آنچه در درون و اطراف شما میگذرد جهتگیری میکنید و دیگر حواس شما پرت یا قطع نمیشود.
2. You’ll grow to be more self-aware. Your feelings are the most profound expression of who you are. When you are able to pause and direct your attention toward what you are feeling, you are helping your brain connect to your body. This process allows you to tap into your inner world, become integrated, and eventually identify what you need. Knowing what you feel, want, and need is how you truly know yourself.
رشد میکنید تا خودآگاهتر شوید. احساسات شما عمیقترین بیانکنندهی شخصیت( کسی که شما هستید) هستند. وقتی بتوانید مکث کنید و توجه خود را به سمت آنچه احساس میکنید معطوف کنید، به مغز خود کمک میکنید تا به بدنتان متصل شود. این فرایند به شما امکان میدهد تا به دنیای درونی خود دست پیدا کنید، یکپارچه شوید و درنهایت آنچه را که نیاز دارید شناسایی کنید. دانستن آنچه احساس میکنید، میخواهید و نیاز دارید، این است که چگونه شما خودتان را واقعا میشناسید.
3. You will make decisions that better suit you. When you attend to your feelings, you will soon uncover what you like or dislike, what you’re passionate about, and what makes you enraged, excited, sad, joyous, amused, and so on. Your emotional responses to what’s happening around you will guide you to make decisions that align with who you are.
شما تصمیماتی خواهید گرفت که مناسب شما باشد. وقتی به احساسات خود توجه میکنید، به زودی متوجه خواهید شد که چه چیزهایی را دوست دارید یا دوست ندارید، به چه چیزهایی علاقه دارید، و چه چیزی شما را عصبانی، هیجانزده، غمگین، شاد، خوشحال و غیره میکند. پاسخهای احساسی شما به آنچه در اطرافتان اتفاق میافتد، شما را راهنمایی میکند تا تصمیمهایی مطابق با آنچه هستید بگیرید.
4. You’ll care less about what other people think. It’s common to doubt yourself when you are out of touch with how you feel, or when you don’t value what your emotions are telling you. With self-doubt, you’re more vulnerable to the voices and opinions of others. When it comes right down to it, the only person that truly knows what’s best for you is yourself.
کمتر به آنچه دیگران فکر میکنند اهمیت میدهید. زمانی که با احساسات خود ارتباطی ندارید یا زمانی که برای آنچه که احساساتتان به شما میگویند ارزشی قائل نیستید، رایج است که به خودتان شک کنید. با شک به خود، در برابر صداها و نظرات دیگران آسیبپذیرتر هستید. وقتی به آن میرسد، تنها کسی که واقعاً میداند چه چیزی برای شما بهترین است، خودتان هستید.
@psych_language
Audio
📒 #لغات_متن_۱۸۶
🔹 distract= حواس پرت کردن
🔸 profound= عمیق
🔹 passionate= پرشور، احساساتی
🔸 enraged= خشمگین
🔹 joyous= شادیآور
🔸 amused= خوشحال، سرگرم شده
@psych_language
🔹 distract= حواس پرت کردن
🔸 profound= عمیق
🔹 passionate= پرشور، احساساتی
🔸 enraged= خشمگین
🔹 joyous= شادیآور
🔸 amused= خوشحال، سرگرم شده
@psych_language
📒 #متن_۱۸۷_ترجمه
5. You’ll feel more connected to others. When you push down your feelings, you push down your sense of self. This makes it hard for other people to know and connect with the real you.
احساس ارتباط بیشتری با دیگران خواهی داشت. وقتی احساسات خود را سرکوب میکنی، حس شما نسبت به خودتان (تصور شما از خودتان) ضعیف میشود و ارتقا پیدا نمیکند. ( منظور روشی است که فرد در مورد دیدگاه، رفتار، باورهایش و... فکر میکند در واقع میشه گفت جهانبینی و دیدگاه فرد نسبت به خودش). این مورد شناخت و ارتباط با شما واقعی را برای دیگران سخت میکند.
6. You will be experienced by others as more authentic and genuine. Take a moment to think about someone you admire. Why do you admire them? We tend to admire those who know who they are. Their behaviors, demeanor, choices, and communication align. If you understand and embrace what’s going on internally, the external world will notice.
دیگران شما را معتبرتر و واقعیتر تجربه خواهند کرد. لحظهای به کسی که تحسینش میکنید فکر کنید. چرا آنها را تحسین میکنید؟ ما تمایل داریم افرادی را که میدانند چه کسی هستند تحسین کنیم. رفتارها، سلوک، انتخابها و ارتباطات آنها همسو است. اگر آنچه که در درون میگذرد درک کنید و بپذیرید، دنیای بیرونی را متوجه خواهید شد.
7. You’ll get better at setting limits with others. When your emotions are understood and managed, you can better separate your feelings from others’ feelings. Emotional awareness creates an invisible boundary between you and others that allows for healthy relationship boundaries.
در تعیین محدودیت با دیگران بهتر خواهید شد. وقتی احساسات شما درک و مدیریت شود، بهتر میتوانید احساسات خود را از احساسات دیگران جدا کنید. آگاهی عاطفی یک مرز نامرئی بین شما و دیگران ایجاد میکند که به شما اجازه میدهد تا مرزهای رابطه سالم را ایجاد کنید.
8. You will be in control of your emotions rather than your emotions controlling you. The more you try not to feel, the more you’ll feel powerless over your emotions. When you can name what it is that you’re feeling, process it, and figure out what to do next, you hold the power. Without this awareness, your emotions, and perhaps even your life, may feel unruly.
شما کنترل هیجاناتتان را خواهید داشت بهجای اینکه هیجاناتتان شما را کنترل کند. هرچه بیشتر سعی کنید احساس نکنید، بیشتر در برابر هیجانات خود ناتوان خواهید شد. وقتی بتوانید احساسی را که دارید نام ببرید، پردازش کنید و بفهمید چه کاری باید انجام دهید، قدرت را در دست دارید. بدون این آگاهی، هیجانات شما، و شاید حتی زندگی شما، ممکن است سرکش بنظر برسد.
@psych_language
5. You’ll feel more connected to others. When you push down your feelings, you push down your sense of self. This makes it hard for other people to know and connect with the real you.
احساس ارتباط بیشتری با دیگران خواهی داشت. وقتی احساسات خود را سرکوب میکنی، حس شما نسبت به خودتان (تصور شما از خودتان) ضعیف میشود و ارتقا پیدا نمیکند. ( منظور روشی است که فرد در مورد دیدگاه، رفتار، باورهایش و... فکر میکند در واقع میشه گفت جهانبینی و دیدگاه فرد نسبت به خودش). این مورد شناخت و ارتباط با شما واقعی را برای دیگران سخت میکند.
6. You will be experienced by others as more authentic and genuine. Take a moment to think about someone you admire. Why do you admire them? We tend to admire those who know who they are. Their behaviors, demeanor, choices, and communication align. If you understand and embrace what’s going on internally, the external world will notice.
دیگران شما را معتبرتر و واقعیتر تجربه خواهند کرد. لحظهای به کسی که تحسینش میکنید فکر کنید. چرا آنها را تحسین میکنید؟ ما تمایل داریم افرادی را که میدانند چه کسی هستند تحسین کنیم. رفتارها، سلوک، انتخابها و ارتباطات آنها همسو است. اگر آنچه که در درون میگذرد درک کنید و بپذیرید، دنیای بیرونی را متوجه خواهید شد.
7. You’ll get better at setting limits with others. When your emotions are understood and managed, you can better separate your feelings from others’ feelings. Emotional awareness creates an invisible boundary between you and others that allows for healthy relationship boundaries.
در تعیین محدودیت با دیگران بهتر خواهید شد. وقتی احساسات شما درک و مدیریت شود، بهتر میتوانید احساسات خود را از احساسات دیگران جدا کنید. آگاهی عاطفی یک مرز نامرئی بین شما و دیگران ایجاد میکند که به شما اجازه میدهد تا مرزهای رابطه سالم را ایجاد کنید.
8. You will be in control of your emotions rather than your emotions controlling you. The more you try not to feel, the more you’ll feel powerless over your emotions. When you can name what it is that you’re feeling, process it, and figure out what to do next, you hold the power. Without this awareness, your emotions, and perhaps even your life, may feel unruly.
شما کنترل هیجاناتتان را خواهید داشت بهجای اینکه هیجاناتتان شما را کنترل کند. هرچه بیشتر سعی کنید احساس نکنید، بیشتر در برابر هیجانات خود ناتوان خواهید شد. وقتی بتوانید احساسی را که دارید نام ببرید، پردازش کنید و بفهمید چه کاری باید انجام دهید، قدرت را در دست دارید. بدون این آگاهی، هیجانات شما، و شاید حتی زندگی شما، ممکن است سرکش بنظر برسد.
@psych_language
Audio
📒 #لغات_متن_۱۸۷
🔹 authentic= معتبر، موثق، درست
🔸 genuine= اصل، واقعی، خالص
🔹 admire= تحسین کردن
🔸 demeanor= رفتار، سلوک، حرکت
🔹 align= هم تراز کردن، ردیف کردن
🔸 embrace= پذیرفتن، در آغوش گرفتن
🔹 invisible= نامرئی
🔸 boundary= مرز، حدود
🔹 powerless= ناتوان
🔸 unruly= یاغی، سرکش
@psych_language
🔹 authentic= معتبر، موثق، درست
🔸 genuine= اصل، واقعی، خالص
🔹 admire= تحسین کردن
🔸 demeanor= رفتار، سلوک، حرکت
🔹 align= هم تراز کردن، ردیف کردن
🔸 embrace= پذیرفتن، در آغوش گرفتن
🔹 invisible= نامرئی
🔸 boundary= مرز، حدود
🔹 powerless= ناتوان
🔸 unruly= یاغی، سرکش
@psych_language
📒 #متن_۱۸۸_ترجمه
9. You’ll feel energized. Emotions are energy inside of you. Imagine being angry for just a second. Did you recall that whooshing sense inside of you, driving you to take action? That’s what all emotions are meant for: guiding and motivating you to do something.
احساس میکنی که سرشار از انرژی هستی. هیجانات انرژی درون شما هستند. تصور کن فقط برای یک ثانیه عصبانی هستی. آن حس غوغا را در درون خودت به یاد میآوری که شما را به اقدام وادار کرد؟ این همان چیزی است که همه هیجانات برای آن منظور میشوند: هدایت و انگیزه دادن شما به انجام کاری.
10. You will have more direction and motivation. Once you take note of the energy happening inside of you and reflect, and feel, the choices you make will come naturally.
جهت و انگیزه بیشتری خواهید داشت. به انرژی که در درون تان اتفاق میافتد توجه کنید و تامل و احساسش کنید، انتخابهایی که انجام میدهید به طور طبیعی ظاهر میشوند.
11. Your physical health will benefit. There is a direct connection between your emotional and physical health. Research shows that pushing down or suppressing your feelings can lead to muscle tension, sleep disturbance, heart disease, hypertension, over- or undereating, and an array of other physical issues.
برای سلامت جسمانی مفید خواهد بود. بین سلامت هیجانی و جسمی شما ارتباط مستقیمی وجود دارد. تحقیقات نشان میدهد که سرکوب کردن احساسات میتواند منجر به تنش عضلانی، آشفتگی خواب، بیماری قلبی، فشار خون بالا، پرخوری یا کمخوری و مجموعهای از مسائل فیزیکی دیگر شود.
12. You will feel more fulfilled with your life. noticing your feelings has its benefits. You’ll uncover who you are, feel motivated knowing you are your own guide in life, have confidence and ease in making choices, and ultimately feel more connected to yourself and others.
در زندگی خود احساس رضایت بیشتری خواهید کرد. توجه به احساساتتان مزایای خودش را دارد. شما متوجه خواهید شد که چه کسی هستید، با دانستن اینکه راهنمای خود در زندگی هستید، انگیزه خواهید داشت، اعتماد به نفس و راحتی در انتخاب خود خواهید داشت و در نهایت احساس ارتباط بیشتری با خود و دیگران خواهید کرد.
Remember when your parents ignored your feelings? You can now do the opposite of that. You can ask yourself what you’re feeling and then listen to your answer. This is the biggest step in healing your childhood emotional neglect and can make a profound difference in your life.
آیا به یاد دارید زمانی که والدینتان احساسات شما را نادیده گرفتند؟ اکنون میتوانید برعکس آن را انجام دهید. میتوانید از خود بپرسید که چه احساسی دارید و سپس به جواب خود گوش دهید. این بزرگترین گام در درمان غفلت عاطفی دوران کودکی شماست و میتواند تغییر عمیقی در زندگی شما ایجاد کند.
@psych_language
9. You’ll feel energized. Emotions are energy inside of you. Imagine being angry for just a second. Did you recall that whooshing sense inside of you, driving you to take action? That’s what all emotions are meant for: guiding and motivating you to do something.
احساس میکنی که سرشار از انرژی هستی. هیجانات انرژی درون شما هستند. تصور کن فقط برای یک ثانیه عصبانی هستی. آن حس غوغا را در درون خودت به یاد میآوری که شما را به اقدام وادار کرد؟ این همان چیزی است که همه هیجانات برای آن منظور میشوند: هدایت و انگیزه دادن شما به انجام کاری.
10. You will have more direction and motivation. Once you take note of the energy happening inside of you and reflect, and feel, the choices you make will come naturally.
جهت و انگیزه بیشتری خواهید داشت. به انرژی که در درون تان اتفاق میافتد توجه کنید و تامل و احساسش کنید، انتخابهایی که انجام میدهید به طور طبیعی ظاهر میشوند.
11. Your physical health will benefit. There is a direct connection between your emotional and physical health. Research shows that pushing down or suppressing your feelings can lead to muscle tension, sleep disturbance, heart disease, hypertension, over- or undereating, and an array of other physical issues.
برای سلامت جسمانی مفید خواهد بود. بین سلامت هیجانی و جسمی شما ارتباط مستقیمی وجود دارد. تحقیقات نشان میدهد که سرکوب کردن احساسات میتواند منجر به تنش عضلانی، آشفتگی خواب، بیماری قلبی، فشار خون بالا، پرخوری یا کمخوری و مجموعهای از مسائل فیزیکی دیگر شود.
12. You will feel more fulfilled with your life. noticing your feelings has its benefits. You’ll uncover who you are, feel motivated knowing you are your own guide in life, have confidence and ease in making choices, and ultimately feel more connected to yourself and others.
در زندگی خود احساس رضایت بیشتری خواهید کرد. توجه به احساساتتان مزایای خودش را دارد. شما متوجه خواهید شد که چه کسی هستید، با دانستن اینکه راهنمای خود در زندگی هستید، انگیزه خواهید داشت، اعتماد به نفس و راحتی در انتخاب خود خواهید داشت و در نهایت احساس ارتباط بیشتری با خود و دیگران خواهید کرد.
Remember when your parents ignored your feelings? You can now do the opposite of that. You can ask yourself what you’re feeling and then listen to your answer. This is the biggest step in healing your childhood emotional neglect and can make a profound difference in your life.
آیا به یاد دارید زمانی که والدینتان احساسات شما را نادیده گرفتند؟ اکنون میتوانید برعکس آن را انجام دهید. میتوانید از خود بپرسید که چه احساسی دارید و سپس به جواب خود گوش دهید. این بزرگترین گام در درمان غفلت عاطفی دوران کودکی شماست و میتواند تغییر عمیقی در زندگی شما ایجاد کند.
@psych_language
Audio
📒 #لغات_متن_۱۸۸
🔹 whooshing= غوغا کردن
🔸 disturbance= آشفتگی، ناراحتی
🔹 hypertension= فشار خون
🔸 array= مجموعه، آرایه
🔹 obvious= واضح، مشخص
🔸 ease= سهولت، سادگی، آسودگی
🔹 healing= شفا، درمان
@psych_language
🔹 whooshing= غوغا کردن
🔸 disturbance= آشفتگی، ناراحتی
🔹 hypertension= فشار خون
🔸 array= مجموعه، آرایه
🔹 obvious= واضح، مشخص
🔸 ease= سهولت، سادگی، آسودگی
🔹 healing= شفا، درمان
@psych_language
📒 #متن_۱۸۹_ترجمه_پارت_اول
Smartphone addiction linked with lower cognitive abilities, less self-control, and worse psychological well-being
اعتیاد به گوشی هوشمند با توانایی شناختی پایینتر، خود کنترلی کمتر و بدتر شدن سلامت روان مرتبط است
📍The majority of people who live in industrialized countries have smartphones. The fear of being without one’s smartphones is known as “nomophobia” and has become a social problem. Research shows that people who have smartphone addiction tend to report more loneliness and experience self-regulation deficits.
اکثر مردمی که در کشورهای صنعتی زندگی می کنند گوشی هوشمند دارند. ترس از بدون گوشیهای هوشمند به نام «نوموفوبیا» شناخته میشود و به یک مشکل اجتماعی تبدیل شده است. تحقیقات نشان میدهد افرادی که اعتیاد به گوشیهای هوشمند دارند بیشتر احساس تنهایی میکنند و کمبودهای خودتنظیمی را تجربه میکنند.
📍Furthermore, people who have smartphone addictions are likely to experience withdrawal symptoms when their smartphone use is restricted. Researchers Rosa Fabio, Alessia Stracuzzi, and Riccardo Lo Faro were interested in investigating the relationship between smartphone usage and behavioral and cognitive self-control deficits.
علاوه بر این، افرادی که اعتیاد به گوشیهای هوشمند دارند، احتمالاً زمانی که استفاده از تلفن هوشمندشان محدود میشود، علائم ترک را تجربه میکنند. محققان رزا فابیو، السیا استراکوزی و ریکاردو لوفارو علاقه مند به بررسی رابطه بین استفاده از گوشی هوشمند و نقص های خودکنترلی رفتاری و شناختی بودند.
📍Fabio and colleagues recruited 111 participants, ranging from ages 18 to 65. Twenty-eight percent of the participants were college students and 78% were workers. Each participant’s phone data was retrieved via the “SocialStatsApp” which provides information about the use of TikTok, Facebook, Instagram, and WhatsApp.
فابیو و همکارانش 111 شرکت کننده را از سنین 18 تا 65 سال به کار گرفتند. بیست و هشت درصد از شرکت کنندگان دانشجویان دانشگاه و 78 درصد کارگران بودند. دادههای تلفن هر شرکتکننده از طریق «SocialStatsApp» که اطلاعاتی درباره استفاده از ،فیسبوک، تیک تاک، اینستاگرام و واتساپ ارائه میکند، بازیابی شد.
📍The Smartphone Addiction Scale – Short Version (SAS-SV) was used to determine each participant’s risk of smartphone addiction and severity. Participants also responded to items on the short version of the Psychological General Well-Being Index, the Fear of Missing Out Scale, and the Procrastination Scale.
مقیاس اعتیاد به گوشی هوشمند – نسخه کوتاه (SAS-SV) برای تعیین ریسک اعتیاد و شدت هر شرکت کننده به گوشی هوشمند استفاده شد. شرکت کنندگان همچنین به موارد مربوط به نسخه کوتاه شاخص بهزیستی عمومی روانشناختی، مقیاس ترس از دست دادن و مقیاس اهمال کاری پاسخ دادند.
📍This study consisted of three phases: a pre-test phase, an experimental phase, and a post-test phase. For the pre-test phase, Fabio and colleagues assessed each participant’s baseline use of their smartphone via the SocialStatsApp. For the experimental phase, participants were instructed to limit their smartphone use to one hour a day for three consecutive days. For the post-test phase, participants were allowed to use their smartphones as they pleased for seven consecutive days.
این پژوهش شامل سه مرحله پیش آزمون، مرحله آزمایشی و مرحله پس آزمون بود. برای مرحله پیش آزمون، فابیو و همکارانش میزان استفاده اولیه هر شرکت کننده از گوشی هوشمند خود را از طریق SocialStatsApp ارزیابی کردند. برای مرحله آزمایشی، به شرکت کنندگان دستور داده شد که استفاده از گوشی هوشمند خود را به یک ساعت در روز برای سه روز متوالی محدود کنند. برای مرحله پس آزمون، شرکت کنندگان اجازه داشتند به مدت هفت روز متوالی از گوشی های هوشمند خود به دلخواه خود استفاده کنند.
@psych_language
Smartphone addiction linked with lower cognitive abilities, less self-control, and worse psychological well-being
اعتیاد به گوشی هوشمند با توانایی شناختی پایینتر، خود کنترلی کمتر و بدتر شدن سلامت روان مرتبط است
📍The majority of people who live in industrialized countries have smartphones. The fear of being without one’s smartphones is known as “nomophobia” and has become a social problem. Research shows that people who have smartphone addiction tend to report more loneliness and experience self-regulation deficits.
اکثر مردمی که در کشورهای صنعتی زندگی می کنند گوشی هوشمند دارند. ترس از بدون گوشیهای هوشمند به نام «نوموفوبیا» شناخته میشود و به یک مشکل اجتماعی تبدیل شده است. تحقیقات نشان میدهد افرادی که اعتیاد به گوشیهای هوشمند دارند بیشتر احساس تنهایی میکنند و کمبودهای خودتنظیمی را تجربه میکنند.
📍Furthermore, people who have smartphone addictions are likely to experience withdrawal symptoms when their smartphone use is restricted. Researchers Rosa Fabio, Alessia Stracuzzi, and Riccardo Lo Faro were interested in investigating the relationship between smartphone usage and behavioral and cognitive self-control deficits.
علاوه بر این، افرادی که اعتیاد به گوشیهای هوشمند دارند، احتمالاً زمانی که استفاده از تلفن هوشمندشان محدود میشود، علائم ترک را تجربه میکنند. محققان رزا فابیو، السیا استراکوزی و ریکاردو لوفارو علاقه مند به بررسی رابطه بین استفاده از گوشی هوشمند و نقص های خودکنترلی رفتاری و شناختی بودند.
📍Fabio and colleagues recruited 111 participants, ranging from ages 18 to 65. Twenty-eight percent of the participants were college students and 78% were workers. Each participant’s phone data was retrieved via the “SocialStatsApp” which provides information about the use of TikTok, Facebook, Instagram, and WhatsApp.
فابیو و همکارانش 111 شرکت کننده را از سنین 18 تا 65 سال به کار گرفتند. بیست و هشت درصد از شرکت کنندگان دانشجویان دانشگاه و 78 درصد کارگران بودند. دادههای تلفن هر شرکتکننده از طریق «SocialStatsApp» که اطلاعاتی درباره استفاده از ،فیسبوک، تیک تاک، اینستاگرام و واتساپ ارائه میکند، بازیابی شد.
📍The Smartphone Addiction Scale – Short Version (SAS-SV) was used to determine each participant’s risk of smartphone addiction and severity. Participants also responded to items on the short version of the Psychological General Well-Being Index, the Fear of Missing Out Scale, and the Procrastination Scale.
مقیاس اعتیاد به گوشی هوشمند – نسخه کوتاه (SAS-SV) برای تعیین ریسک اعتیاد و شدت هر شرکت کننده به گوشی هوشمند استفاده شد. شرکت کنندگان همچنین به موارد مربوط به نسخه کوتاه شاخص بهزیستی عمومی روانشناختی، مقیاس ترس از دست دادن و مقیاس اهمال کاری پاسخ دادند.
📍This study consisted of three phases: a pre-test phase, an experimental phase, and a post-test phase. For the pre-test phase, Fabio and colleagues assessed each participant’s baseline use of their smartphone via the SocialStatsApp. For the experimental phase, participants were instructed to limit their smartphone use to one hour a day for three consecutive days. For the post-test phase, participants were allowed to use their smartphones as they pleased for seven consecutive days.
این پژوهش شامل سه مرحله پیش آزمون، مرحله آزمایشی و مرحله پس آزمون بود. برای مرحله پیش آزمون، فابیو و همکارانش میزان استفاده اولیه هر شرکت کننده از گوشی هوشمند خود را از طریق SocialStatsApp ارزیابی کردند. برای مرحله آزمایشی، به شرکت کنندگان دستور داده شد که استفاده از گوشی هوشمند خود را به یک ساعت در روز برای سه روز متوالی محدود کنند. برای مرحله پس آزمون، شرکت کنندگان اجازه داشتند به مدت هفت روز متوالی از گوشی های هوشمند خود به دلخواه خود استفاده کنند.
@psych_language
📒 #متن_۱۸۹_ترجمه_پارت_دوم
📍On the day before and after the experimental phase, participants were assessed on working memory, attention, executive control, auditory reaction time, visual reaction time, the ability to inhibit motor response, and behavioral inhibition.
در روز قبل و بعد از مرحله آزمایشی، شرکت کنندگان از نظر حافظه کاری، توجه، کنترل اجرایی، زمان واکنش شنوایی، زمان واکنش بصری، توانایی مهار پاسخ حرکتی و بازداری رفتاری مورد ارزیابی قرار گرفتند.
📍Results show that participants who had higher levels of smartphone addiction had a higher percentage of noncompliance. Participants with higher levels of smartphone addiction spent more time using their phones in all three phases, even when they were instructed to limit their smartphone use during the experimental phase.
نتایج نشان میدهد شرکتکنندگانی که سطوح بالاتری از اعتیاد به گوشیهای هوشمند داشتند، درصد بالاتری از عدم انطباق داشتند. شرکتکنندگانی که سطوح بالاتری از اعتیاد به گوشیهای هوشمند داشتند، در هر سه مرحله زمان بیشتری را صرف استفاده از تلفنهایشان کردند، حتی زمانی که به آنها دستور داده شد استفاده از تلفن هوشمند خود را در مرحله آزمایشی محدود کنند.
📍Results also show that participants with higher levels of smartphone addiction tended to exhibit worse working memory, visual reaction time, auditory reaction time, ability to inhibit motor response, and behavioral inhibition compared to participants with lower levels of smartphone addiction.
نتایج همچنین نشان میدهد که شرکتکنندگان با سطوح بالاتر اعتیاد به گوشیهای هوشمند در مقایسه با شرکتکنندگان با سطوح پایینتر اعتیاد به گوشیهای هوشمند، حافظه کاری، زمان واکنش بصری، زمان واکنش شنوایی، توانایی مهار پاسخ حرکتی و بازداری رفتاری بدتری از خود نشان میدهند.
📍There were no significant differences in performances on these measures for each participant between the pre-test phase and the post-test phase. Lastly, participants with higher levels of smartphone addiction scored lower on the Psychological General Well-Being Index, and higher on the Fear of Missing Out Scale and the Procrastination Scale.
تفاوت معنی داری در عملکرد این معیارها برای هر شرکت کننده بین مرحله پیش آزمون و مرحله پس آزمون وجود نداشت. در نهایت، شرکتکنندگانی که سطوح بالاتری از اعتیاد به گوشیهای هوشمند داشتند در شاخص بهزیستی عمومی روانشناختی و در مقیاس ترس از دسترفتن و مقیاس اهمالکاری نمره بالاتری کسب کردند.
📍Fabio and colleagues argue that their findings shows that people with high levels of smartphone addiction display less self-control. Poor self-regulation could have negative consequences on people’s daily lives, such as deficiencies in cognitive tasks and slower reaction times.
فابیو و همکارانش استدلال میکنند که یافتههای آنها نشان میدهد افرادی که سطح بالایی از اعتیاد به گوشیهای هوشمند دارند، خودکنترلی کمتری نشان میدهند. خودتنظیمی ضعیف می تواند پیامدهای منفی بر زندگی روزمره افراد داشته باشد، مانند نقص در وظایف شناختی و زمان واکنش کندتر.
📍The researchers additionally say that people with lower levels of smartphone addiction have a better perception of their general well-being and quality of life, considering these participants displayed fewer procrastination behaviors and less fear of being excluded.
محققان علاوه بر این می گویند که افرادی که سطوح پایین تری از اعتیاد به گوشی های هوشمند دارند، درک بهتری از سلامت عمومی و کیفیت زندگی خود دارند، با توجه به اینکه این شرکت کنندگان رفتارهای اهمال کاری کمتر و ترس کمتری از طرد شدن از خود نشان دادند.
@psych_language
📍On the day before and after the experimental phase, participants were assessed on working memory, attention, executive control, auditory reaction time, visual reaction time, the ability to inhibit motor response, and behavioral inhibition.
در روز قبل و بعد از مرحله آزمایشی، شرکت کنندگان از نظر حافظه کاری، توجه، کنترل اجرایی، زمان واکنش شنوایی، زمان واکنش بصری، توانایی مهار پاسخ حرکتی و بازداری رفتاری مورد ارزیابی قرار گرفتند.
📍Results show that participants who had higher levels of smartphone addiction had a higher percentage of noncompliance. Participants with higher levels of smartphone addiction spent more time using their phones in all three phases, even when they were instructed to limit their smartphone use during the experimental phase.
نتایج نشان میدهد شرکتکنندگانی که سطوح بالاتری از اعتیاد به گوشیهای هوشمند داشتند، درصد بالاتری از عدم انطباق داشتند. شرکتکنندگانی که سطوح بالاتری از اعتیاد به گوشیهای هوشمند داشتند، در هر سه مرحله زمان بیشتری را صرف استفاده از تلفنهایشان کردند، حتی زمانی که به آنها دستور داده شد استفاده از تلفن هوشمند خود را در مرحله آزمایشی محدود کنند.
📍Results also show that participants with higher levels of smartphone addiction tended to exhibit worse working memory, visual reaction time, auditory reaction time, ability to inhibit motor response, and behavioral inhibition compared to participants with lower levels of smartphone addiction.
نتایج همچنین نشان میدهد که شرکتکنندگان با سطوح بالاتر اعتیاد به گوشیهای هوشمند در مقایسه با شرکتکنندگان با سطوح پایینتر اعتیاد به گوشیهای هوشمند، حافظه کاری، زمان واکنش بصری، زمان واکنش شنوایی، توانایی مهار پاسخ حرکتی و بازداری رفتاری بدتری از خود نشان میدهند.
📍There were no significant differences in performances on these measures for each participant between the pre-test phase and the post-test phase. Lastly, participants with higher levels of smartphone addiction scored lower on the Psychological General Well-Being Index, and higher on the Fear of Missing Out Scale and the Procrastination Scale.
تفاوت معنی داری در عملکرد این معیارها برای هر شرکت کننده بین مرحله پیش آزمون و مرحله پس آزمون وجود نداشت. در نهایت، شرکتکنندگانی که سطوح بالاتری از اعتیاد به گوشیهای هوشمند داشتند در شاخص بهزیستی عمومی روانشناختی و در مقیاس ترس از دسترفتن و مقیاس اهمالکاری نمره بالاتری کسب کردند.
📍Fabio and colleagues argue that their findings shows that people with high levels of smartphone addiction display less self-control. Poor self-regulation could have negative consequences on people’s daily lives, such as deficiencies in cognitive tasks and slower reaction times.
فابیو و همکارانش استدلال میکنند که یافتههای آنها نشان میدهد افرادی که سطح بالایی از اعتیاد به گوشیهای هوشمند دارند، خودکنترلی کمتری نشان میدهند. خودتنظیمی ضعیف می تواند پیامدهای منفی بر زندگی روزمره افراد داشته باشد، مانند نقص در وظایف شناختی و زمان واکنش کندتر.
📍The researchers additionally say that people with lower levels of smartphone addiction have a better perception of their general well-being and quality of life, considering these participants displayed fewer procrastination behaviors and less fear of being excluded.
محققان علاوه بر این می گویند که افرادی که سطوح پایین تری از اعتیاد به گوشی های هوشمند دارند، درک بهتری از سلامت عمومی و کیفیت زندگی خود دارند، با توجه به اینکه این شرکت کنندگان رفتارهای اهمال کاری کمتر و ترس کمتری از طرد شدن از خود نشان دادند.
@psych_language
Audio
📒 #لغات_متن_۱۸۹
🔹 majority= اکثریت
🔸 industrialized= صنعتی شده
🔹 self-regulation= خودتنظیمی
🔸 deficit= کمبود، نقص
🔹 withdrawal symptoms= علایم ترک
🔸 restrict= محدود کردن
🔹 usage= استفاده، کاربرد
🔸 retrieved= بازیابی
🔹 Procrastination= اهمالکاری
🔸 consecutive= متوالی، پیاپی
🔹 executive= اجرایی
🔸 inhibition= مهار، بازداری
🔹 noncompliance= عدم انطباق
🔸 consequence = پیامد، نتیجه
@psych_language
🔹 majority= اکثریت
🔸 industrialized= صنعتی شده
🔹 self-regulation= خودتنظیمی
🔸 deficit= کمبود، نقص
🔹 withdrawal symptoms= علایم ترک
🔸 restrict= محدود کردن
🔹 usage= استفاده، کاربرد
🔸 retrieved= بازیابی
🔹 Procrastination= اهمالکاری
🔸 consecutive= متوالی، پیاپی
🔹 executive= اجرایی
🔸 inhibition= مهار، بازداری
🔹 noncompliance= عدم انطباق
🔸 consequence = پیامد، نتیجه
@psych_language
📒 #متن_۱۹۰_ترجمه_پارت_اول
Scientists search for the connection between intelligence and health
دانشمندان بهدنبال ارتباط بین هوش و سلامت هستند
📍Researchers at the University of Vienna, Austria, analyzed a 13-year longitudinal study to determine why those with a high IQ are consistently found to be in good health. After analyzing the cognitive, physical, environmental, and behavioral data collected from approximately 10,000 participants, there is no clear behavioral or environmental reasons for the correlation. Instead, the results indicate that a third factor may be at work influencing both intelligence and health.
محققان دانشگاه وین، اتریش، یک مطالعه طولی 13 ساله را تجزیه و تحلیل کردند تا مشخص کنند که چرا افرادی با ضریب هوشی بالا به طور مداوم از سلامت خوبی برخوردار هستند. پس از تجزیه و تحلیل داده های شناختی، فیزیکی، محیطی و رفتاری جمع آوری شده از حدود 10,000 شرکت کننده، هیچ دلیل رفتاری یا محیطی واضحی برای همبستگی وجود ندارد. در عوض، نتایج نشان میدهد که عامل سومی ممکن است بر هوش و سلامت تأثیر بگذارد.
📍Research consistently finds a positive correlation between health and intelligence. The higher the IQ, the better the health, but the mechanisms responsible for this relationship have yet to be discovered. Proposed causes include better access to health care, better health choices, access to safe work environments, stress management, and genetics. Unfortunately, these have yet to prove to be the key to why these two factors are related.
تحقیقات به طور مداوم یک همبستگی مثبت بین سلامت و هوش پیدا می کند. هرچه ضریب هوشی بالاتر باشد، سلامت بهتر است، اما مکانیسم های مسئول این رابطه هنوز کشف نشده اند. دلایل پیشنهادی شامل دسترسی بهتر به مراقبت های بهداشتی، انتخاب های بهداشتی بهتر، دسترسی به محیط های کاری ایمن، مدیریت استرس و ژنتیک است. متأسفانه، اینها هنوز به عنوان کلیدی برای ارتباط این دو عامل ثابت نشده اند.
📍For their new research, Jonathan Fries and Jakob Pietschnig looked to a previously completed 13-year study to shed additional light on the issue. The data was collected through the Survey of Health, Aging, and Retirement in Europe (SHARE). The SHARE study used participants from the European Union and Israel who were over the age of 50. The original intent of the SHARE study was to collect information on the health and well-being of individuals approaching retirement age. This study gathered a significant amount of information about the physical and mental health of the participants. Data was collected in seven waves from 2004 to 2017. Although there were over 30,000 participants in wave one, the number dwindled to 10,996 by wave 7 in 2017.
برای تحقیقات جدید خود، جاناتان فرایز و یاکوب پیشنیگ به مطالعه 13 ساله ای که قبلاً تکمیل شده بود نگاه کردند تا روشنی بیشتری بر این موضوع بیافزایند. داده ها از طریق بررسی سلامت، پیری و بازنشستگی در اروپا (SHARE) جمع آوری شد. در مطالعه SHARE از شرکت کنندگانی از اتحادیه اروپا و اسرائیل که بالای 50 سال سن داشتند، استفاده شد. هدف اصلی مطالعه SHARE جمع آوری اطلاعات در مورد سلامت و رفاه افرادی بود که به سن بازنشستگی نزدیک می شوند. این مطالعه مقدار قابل توجهی اطلاعات در مورد سلامت جسمی و روانی شرکت کنندگان جمع آوری کرد. دادهها در هفت موج از سال 2004 تا 2017 جمعآوری شد. اگرچه بیش از 30000 شرکتکننده در موج یک وجود داشت، این تعداد در موج 7 در سال 2017 به 10996 کاهش یافت.
@psych_language
Scientists search for the connection between intelligence and health
دانشمندان بهدنبال ارتباط بین هوش و سلامت هستند
📍Researchers at the University of Vienna, Austria, analyzed a 13-year longitudinal study to determine why those with a high IQ are consistently found to be in good health. After analyzing the cognitive, physical, environmental, and behavioral data collected from approximately 10,000 participants, there is no clear behavioral or environmental reasons for the correlation. Instead, the results indicate that a third factor may be at work influencing both intelligence and health.
محققان دانشگاه وین، اتریش، یک مطالعه طولی 13 ساله را تجزیه و تحلیل کردند تا مشخص کنند که چرا افرادی با ضریب هوشی بالا به طور مداوم از سلامت خوبی برخوردار هستند. پس از تجزیه و تحلیل داده های شناختی، فیزیکی، محیطی و رفتاری جمع آوری شده از حدود 10,000 شرکت کننده، هیچ دلیل رفتاری یا محیطی واضحی برای همبستگی وجود ندارد. در عوض، نتایج نشان میدهد که عامل سومی ممکن است بر هوش و سلامت تأثیر بگذارد.
📍Research consistently finds a positive correlation between health and intelligence. The higher the IQ, the better the health, but the mechanisms responsible for this relationship have yet to be discovered. Proposed causes include better access to health care, better health choices, access to safe work environments, stress management, and genetics. Unfortunately, these have yet to prove to be the key to why these two factors are related.
تحقیقات به طور مداوم یک همبستگی مثبت بین سلامت و هوش پیدا می کند. هرچه ضریب هوشی بالاتر باشد، سلامت بهتر است، اما مکانیسم های مسئول این رابطه هنوز کشف نشده اند. دلایل پیشنهادی شامل دسترسی بهتر به مراقبت های بهداشتی، انتخاب های بهداشتی بهتر، دسترسی به محیط های کاری ایمن، مدیریت استرس و ژنتیک است. متأسفانه، اینها هنوز به عنوان کلیدی برای ارتباط این دو عامل ثابت نشده اند.
📍For their new research, Jonathan Fries and Jakob Pietschnig looked to a previously completed 13-year study to shed additional light on the issue. The data was collected through the Survey of Health, Aging, and Retirement in Europe (SHARE). The SHARE study used participants from the European Union and Israel who were over the age of 50. The original intent of the SHARE study was to collect information on the health and well-being of individuals approaching retirement age. This study gathered a significant amount of information about the physical and mental health of the participants. Data was collected in seven waves from 2004 to 2017. Although there were over 30,000 participants in wave one, the number dwindled to 10,996 by wave 7 in 2017.
برای تحقیقات جدید خود، جاناتان فرایز و یاکوب پیشنیگ به مطالعه 13 ساله ای که قبلاً تکمیل شده بود نگاه کردند تا روشنی بیشتری بر این موضوع بیافزایند. داده ها از طریق بررسی سلامت، پیری و بازنشستگی در اروپا (SHARE) جمع آوری شد. در مطالعه SHARE از شرکت کنندگانی از اتحادیه اروپا و اسرائیل که بالای 50 سال سن داشتند، استفاده شد. هدف اصلی مطالعه SHARE جمع آوری اطلاعات در مورد سلامت و رفاه افرادی بود که به سن بازنشستگی نزدیک می شوند. این مطالعه مقدار قابل توجهی اطلاعات در مورد سلامت جسمی و روانی شرکت کنندگان جمع آوری کرد. دادهها در هفت موج از سال 2004 تا 2017 جمعآوری شد. اگرچه بیش از 30000 شرکتکننده در موج یک وجود داشت، این تعداد در موج 7 در سال 2017 به 10996 کاهش یافت.
@psych_language
📒#متن_۱۹۰_ترجمه_پارت_دوم
📍Relevant cognitive, health, behavioral, and risk factors were extracted from the data provided by the final 10,996 participants. Statistical analysis revealed several notable findings.
عوامل شناختی، سلامتی، رفتاری و خطر مربوطه از داده های ارائه شده توسط 10996 شرکت کننده نهایی استخراج شد. تجزیه و تحلیل آماری چندین یافته قابل توجه را نشان داد.
📍The first supported the hypothesis that the higher one’s IQ, the better their health. For those with high scores on cognitive measures, rates of chronic illness and symptoms decreased.
اولی این فرضیه را تایید کرد که هر چه ضریب هوشی افراد بالاتر باشد، سلامت آنها بهتر است. برای کسانی که نمرات بالایی در معیارهای شناختی داشتند، میزان بیماری مزمن و علائم کاهش یافت.
📍Factors like smoking, alcohol intake, BMI, and work environment, which one would expect may be causal factors in better health, were found to be unrelated.Physical inactivity was the only variable that was connected to both IQ and health. These findings were consistent across countries and cultures.
عواملی مانند سیگار کشیدن، مصرف الکل، BMI و محیط کار، که انتظار می رود ممکن است عواملی در سلامت بهتر باشند، مشخص شد که ارتباطی ندارند.
📍Fries and Pietschnig had this to say about their findings: “These results suggest that the intelligence-health association cannot be sufficiently explained by environmental and behavioral risk factors. Thus a different mechanism is required to understand the relationship.” Some propose genetics as that mechanism. If this is the case, Fries and Pietschnig encourage future research to consider that the same genes may affect health and IQ.
فرایز و پیتسنیگ در مورد یافتههای خود گفتهاند: «این نتایج نشان میدهد که ارتباط هوش و سلامت نمیتواند به اندازه کافی با عوامل خطر محیطی و رفتاری توضیح داده شود. بنابراین مکانیسم متفاوتی برای درک رابطه مورد نیاز است.» برخی ژنتیک را به عنوان مکانیسم پیشنهاد می کنند. اگر چنین باشد، فرایز و پیشنیگ تحقیقات آینده را تشویق می کنند تا در نظر بگیرند که همان ژن ها ممکن است بر سلامت و ضریب هوشی تأثیر بگذارند.
@psych_language
📍Relevant cognitive, health, behavioral, and risk factors were extracted from the data provided by the final 10,996 participants. Statistical analysis revealed several notable findings.
عوامل شناختی، سلامتی، رفتاری و خطر مربوطه از داده های ارائه شده توسط 10996 شرکت کننده نهایی استخراج شد. تجزیه و تحلیل آماری چندین یافته قابل توجه را نشان داد.
📍The first supported the hypothesis that the higher one’s IQ, the better their health. For those with high scores on cognitive measures, rates of chronic illness and symptoms decreased.
اولی این فرضیه را تایید کرد که هر چه ضریب هوشی افراد بالاتر باشد، سلامت آنها بهتر است. برای کسانی که نمرات بالایی در معیارهای شناختی داشتند، میزان بیماری مزمن و علائم کاهش یافت.
📍Factors like smoking, alcohol intake, BMI, and work environment, which one would expect may be causal factors in better health, were found to be unrelated.Physical inactivity was the only variable that was connected to both IQ and health. These findings were consistent across countries and cultures.
عواملی مانند سیگار کشیدن، مصرف الکل، BMI و محیط کار، که انتظار می رود ممکن است عواملی در سلامت بهتر باشند، مشخص شد که ارتباطی ندارند.
عدم تحرک بدنی تنها متغیری بود که به ضریب هوشی و سلامتی مرتبط بود. این یافته ها در بین کشورها و فرهنگها سازگار بود.
📍Fries and Pietschnig had this to say about their findings: “These results suggest that the intelligence-health association cannot be sufficiently explained by environmental and behavioral risk factors. Thus a different mechanism is required to understand the relationship.” Some propose genetics as that mechanism. If this is the case, Fries and Pietschnig encourage future research to consider that the same genes may affect health and IQ.
فرایز و پیتسنیگ در مورد یافتههای خود گفتهاند: «این نتایج نشان میدهد که ارتباط هوش و سلامت نمیتواند به اندازه کافی با عوامل خطر محیطی و رفتاری توضیح داده شود. بنابراین مکانیسم متفاوتی برای درک رابطه مورد نیاز است.» برخی ژنتیک را به عنوان مکانیسم پیشنهاد می کنند. اگر چنین باشد، فرایز و پیشنیگ تحقیقات آینده را تشویق می کنند تا در نظر بگیرند که همان ژن ها ممکن است بر سلامت و ضریب هوشی تأثیر بگذارند.
@psych_language
Audio
📒 #لغات_متن_۱۹۰
🔹 Consistent= استوار، نامتناقض، سازگار
🔸 Approximate= تقریبی
🔹 Responsible= مسئول
🔸 Retirement= بازنشستگی
🔹 Gather= جمعآوری
🔸 Dwindle= کم شدن، تحلیل رفتن
🔹 Extract= استخراج کردن
🔸 Notable= قابل توجه
🔹 Chronic= مزمن، شدید
🔸 Intake= مصرف
@psych_language
🔹 Consistent= استوار، نامتناقض، سازگار
🔸 Approximate= تقریبی
🔹 Responsible= مسئول
🔸 Retirement= بازنشستگی
🔹 Gather= جمعآوری
🔸 Dwindle= کم شدن، تحلیل رفتن
🔹 Extract= استخراج کردن
🔸 Notable= قابل توجه
🔹 Chronic= مزمن، شدید
🔸 Intake= مصرف
@psych_language
This is an uncertain universe, and it's important to remember that doubt is normal and it's healthy for our minds to be able to tolerate doubt, so look for probable explanations, not certain ones.
@psych_language
این جهان، یک جهان نامشخص و نامعلوم است، و مهم است که به یاد داشته باشید که شک طبیعی است، و برای ذهن ما سالم است که قادر باشد شک را تحمل کند، بنابراین به دنبال توضیحات احتمالی باشید، نه توضیحات مشخص و قطعی.
@psych_language
@psych_language
این جهان، یک جهان نامشخص و نامعلوم است، و مهم است که به یاد داشته باشید که شک طبیعی است، و برای ذهن ما سالم است که قادر باشد شک را تحمل کند، بنابراین به دنبال توضیحات احتمالی باشید، نه توضیحات مشخص و قطعی.
@psych_language
در حال خواندن یک مقاله هستم با موضوع
8 ways to manage Rejection
در ادامه، قسمتی از مقاله را در کانال برایتان قرار میدهم و طی روزهای آینده سعی میکنم نکات مهم و خلاصهای از آن را برایتان قرار دهم.
8 ways to manage Rejection
در ادامه، قسمتی از مقاله را در کانال برایتان قرار میدهم و طی روزهای آینده سعی میکنم نکات مهم و خلاصهای از آن را برایتان قرار دهم.
📍Rejection is a fact of life. I often share with my patients that if they want to avoid rejection then they must avoid relationships altogether as it’s inevitable. Our reaction to rejection will vary based on our attachment style, the type of rejection (resulting from relationships, life events, etc.), whom we were rejected by, and the impact the rejection has on us.
For individuals with an insecure attachment style, and who generally view themselves as unlovable, unworthy and inadequate, the fear of rejection and the impact of being rejected tends to be more emotionally intense.
@psych_langauge
📍طرد شدن یک واقعیت از زندگی است. من اغلب با بیماران در میان میگذارم که اگر میخواهند از طرد شدن خودداری کنند، باید از روابط کاملاً اجتناب کنند زیرا این امر اجتنابناپذیر و ناگزیر است. واکنش ما به طردشدن بر اساس سبک دلبستگی، نوع طردشدن (ناشی از روابط، اتفاقات زندگی و غیره)، شخصی که توسط او طرد شدیم، و تاثیری که طرد شدن بر ما میگذارد، متفاوت خواهد بود.
برای افرادی که سبک دلبستگی ناایمن دارند، و به طور معمول خود را دوستنداشتنی، نالایق و ناکافی میپندارند، ترس از طرد شدن و تأثیر طرد شدن از نظر عاطفی شدیدتر است.
@psych_langauge
For individuals with an insecure attachment style, and who generally view themselves as unlovable, unworthy and inadequate, the fear of rejection and the impact of being rejected tends to be more emotionally intense.
@psych_langauge
📍طرد شدن یک واقعیت از زندگی است. من اغلب با بیماران در میان میگذارم که اگر میخواهند از طرد شدن خودداری کنند، باید از روابط کاملاً اجتناب کنند زیرا این امر اجتنابناپذیر و ناگزیر است. واکنش ما به طردشدن بر اساس سبک دلبستگی، نوع طردشدن (ناشی از روابط، اتفاقات زندگی و غیره)، شخصی که توسط او طرد شدیم، و تاثیری که طرد شدن بر ما میگذارد، متفاوت خواهد بود.
برای افرادی که سبک دلبستگی ناایمن دارند، و به طور معمول خود را دوستنداشتنی، نالایق و ناکافی میپندارند، ترس از طرد شدن و تأثیر طرد شدن از نظر عاطفی شدیدتر است.
@psych_langauge
زبان روانشناسی
در حال خواندن یک مقاله هستم با موضوع 8 ways to manage Rejection در ادامه، قسمتی از مقاله را در کانال برایتان قرار میدهم و طی روزهای آینده سعی میکنم نکات مهم و خلاصهای از آن را برایتان قرار دهم.
1. Reactions to rejection vary due to the type of rejection, whom we were rejected by, and its impact.
2. our basic human needs include social acceptance and connection. when that’s threatened, it literally hurts. Research shows that our experience of rejection can be similar to that of physical pain.
3. In her book, Maybe You Should Talk To Someone, Lori Gottlieb explained that this deeply rooted in our evolutionary history. We lived in cooperative societies, and for most of history, we depended on those groups for survival. She stated that "when somebody rejects us, there's a very primal piece to it, which is that it goes against everything we feel like we need for survival." It’s understandable when our relationships are threatened, we tend to feel intensely sad, shameful and disappointed.
4. Experiencing rejection can lead to greater personal insight and be an opportunity for growth and learning.
@psych_language
2. our basic human needs include social acceptance and connection. when that’s threatened, it literally hurts. Research shows that our experience of rejection can be similar to that of physical pain.
3. In her book, Maybe You Should Talk To Someone, Lori Gottlieb explained that this deeply rooted in our evolutionary history. We lived in cooperative societies, and for most of history, we depended on those groups for survival. She stated that "when somebody rejects us, there's a very primal piece to it, which is that it goes against everything we feel like we need for survival." It’s understandable when our relationships are threatened, we tend to feel intensely sad, shameful and disappointed.
4. Experiencing rejection can lead to greater personal insight and be an opportunity for growth and learning.
@psych_language
1. واکنشها نسبت به طردشدن، به علت نوع طرد، شخصی که از سمت آن طرد شده ایم و اثرش متفاوت هستند.
2. نیازهای اولیه بشر شامل پذیرش و ارتباط اجتماعی است و زمانی که مورد تهدید قرار می گیرد، درد دارد. تحقیقات نشان دادهاند که تجربه طرد شبیه یک درد فیزیکی است.
3. لوری گاتلیب در کتاب خود با عنوان "شاید باید یک نفر صحبت کنید"، توضیح داده است که این احساس در تاریخ تکاملی ما عمیقاً ریشه دارد. ما در جوامع مشارکتی زندگی میکردیم و برای مدت زیادی در طول تاریخ ما به آن گروهها برای بقا نیاز داشتیم. او اظهار کرده است که "زمانی که کسی، ما را طرد میکند، یک جزء بسیار اولیه وجود دارد که خلاف همه چیزی که احساس میکنیم که برای بقا نیاز داریم، می رود." این قابل درک است که زمانی که روابط ما مورد تهدید قرار میگیرد، احساساتی مثل ناراحتی، شرم و ناامیدی را تجربه کنیم.
4. تجربه طرد شدن میتواند منجر به بینش شخصی و فرصتی برای رشد و یادگیری باشد.
@psych_language
2. نیازهای اولیه بشر شامل پذیرش و ارتباط اجتماعی است و زمانی که مورد تهدید قرار می گیرد، درد دارد. تحقیقات نشان دادهاند که تجربه طرد شبیه یک درد فیزیکی است.
3. لوری گاتلیب در کتاب خود با عنوان "شاید باید یک نفر صحبت کنید"، توضیح داده است که این احساس در تاریخ تکاملی ما عمیقاً ریشه دارد. ما در جوامع مشارکتی زندگی میکردیم و برای مدت زیادی در طول تاریخ ما به آن گروهها برای بقا نیاز داشتیم. او اظهار کرده است که "زمانی که کسی، ما را طرد میکند، یک جزء بسیار اولیه وجود دارد که خلاف همه چیزی که احساس میکنیم که برای بقا نیاز داریم، می رود." این قابل درک است که زمانی که روابط ما مورد تهدید قرار میگیرد، احساساتی مثل ناراحتی، شرم و ناامیدی را تجربه کنیم.
4. تجربه طرد شدن میتواند منجر به بینش شخصی و فرصتی برای رشد و یادگیری باشد.
@psych_language