Telegram Web Link
👈🏻ثالثاً: ادعای امام بغوی در تعارض آشکار است با اقوال سایر علمای اهل‌ سنت، حتی همانطور که در کلام حافظ ابن عبدالبر دیدیم، او نیز *خلاف امام ابوحنیفه و یارانش را صراحتاً نقل می‌کند* و این یعنی هیچ اجماعی وجود نداشته است و طبق اصل اصولی:
*"إذا شاع الخلاف بطل الإجماع"*
یعنی: *وقتی که اختلاف میان علما شایع و شناخته‌ شده باشد، دیگر ادعای اجماع باطل است.*

🔴 *پاسخ به ادعای اجماع از امام ابوحاتم درباره ایمان و عمل:*

ابی حاتم نظر خود و برخی علما را نقل کرده است، اما هرگز ادعای اجماع نکرده است.
او اسامی چند تن از علما را ذکر می‌کند که ایمان را قول و عمل می‌دانند، اما این به معنای اتفاق همه علما نیست.
👌🏼لذا نمی‌ توان از نقل ابو حاتم برای اثبات اجماع یا رد اختلاف استفاده کرد.

🔴 نقل قول محمد بن حسین (ابوبکر الاجری الشافعی)

در این نقل آمده که علمای مسلمان اتفاق دارند که ایمان تصدیق قلبی، اقرار زبانی و عمل جوارح است و هیچکدام بدون دیگری کافی نیست.
*پاسخ:* این نقل بیانگر دیدگاه برخی علمای شافعی است که به تعامل سه جزء اشاره دارند ولی این نیز به معنای هم‌ وزنی قطعی میان آنها نیست ، بلکه اعمال را در مقام ظهور ایمان می‌دانند.
👌🏼این سخن نیز با نظر امام اعظم ابوحنیفه رح در تضاد نیست؛ چرا که ابوحنیفه رح عمل را ملازم و نشانه ایمان می‌داند ولی ذات ایمان را در قلب و اقرار می‌شناسد.

*نتیجه‌گیری کلی:*
اولا؛, ادعای غیرمقلدان درباره «اجماع مطلق» بر اینکه ایمان صرفاً قول و عمل است و عمل جزئی جدا نشدنی از ایمان است، نادرست و تحریف‌ شده است.
علمای بزرگ اهل سنت، از جمله امام اعظم ابوحنیفه، امام مالک، امام شافعی و امام احمد بن حنبل، اختلافات ظریفی در تعریف ایمان و نقش عمل قائل‌ اند که نمی‌توان آن را با یک نگاه ساده‌ انگارانه و بدون توجه به تفاصیل کلامی، نادیده گرفت.

☝🏼 ثانیا؛ اقوال غیرمقلدان، اگرچه بخش‌ هایی از حقیقت را بیان می‌کند، اما ناقص، بدون درک دقیق متن‌ ها و گاهی خارج از بستر اصلی نقل شده است.

👈🏻ثالثا؛ استفاده نادرست و گزینشی از متون و نسبت دادن نظر غلط به بزرگان اهل سنت، بیشتر موجب سردرگمی و تحریف حقیقت می‌شود تا اثبات ادعای خود.
🌷 در نهایت، عدم درک درست از مراتب ایمان و اختلافات فقهی و کلامی میان بزرگان اهل سنت، مهم‌ ترین دلیل اختلاف میان دیدگاه‌های غیرمقلدان و مقلدان است.

*🔚 نتیجه‌گیری نهایی در رد ادعای اجماع غیرمقلدان درباره ایمان و عمل*

لازم است غیرمقلدانِ نوظهور، پیش از ورود به عرصه‌ی مناظره‌ های علمی و ادعاهایی چون "اجماع"، ابتدا *مطالعه‌ای عمیق، منصفانه و روشنگرانه* در منابع اصیل اهل سنت، شامل کتب حدیث، فقه و کلام، انجام دهند و با اقوال و اختلاف‌ نظرهای *تمامی مذاهب معتبر اهل سنت* آشنا شوند؛ نه اینکه با برداشت‌های سطحی و ناپخته، واقعیت‌ های تاریخی را تحریف کرده و از کلمات بزرگان سوءاستفاده نمایند.

☝🏼 منشأ اصلی اختلاف:

بحث «زیادت و نقصان ایمان» در شکل امروزی‌ اش، یک بحث متأخر عقلی است و در زمان سلف اولیه با این صورت مطرح نبوده است. آنچه در آن دوران محل اختلاف بود، *خود تعریف و ماهیت ایمان* بود:
⁉️ آیا ایمان شامل عمل است یا فقط تصدیق قلبی؟
⁉️ ترک عمل، موجب فسق است یا خروج از ایمان؟

🟢 ریشه اصلی اختلاف:
تمام اختلافات بعدی درباره زیاد و کم شدن ایمان، *به اختلاف در تعریف ایمان برمی‌ گردد*:

- اگر کسی عمل را جزء ایمان بداند (چنان‌که بسیاری از محدثان می‌گویند)، طبعاً ایمان در نظر او *زیاد و کم* می‌ شود.
- ولی اگر ایمان را تصدیق قلبی و اقرار زبانی بداند (چنانکه امام ابوحنیفه و ودیگر علما می‌گویند)، ایمان *ثابت* است و تغییر نمی‌ کند، بلکه *آثار و تجلیات ایمان* در رفتار، زیاد یا کم می‌شود.

🔰 دقت در سخن سلف:
بسیاری از سلف، جمله‌ی معروف *«الإيمان يزيد بالطاعة، وينقص بالمعصية»* را می‌ گفتند؛ اما مرادشان افزایش و کاهش *قوت و تأثیر ایمان در قلب* بود، نه تغییر حقیقت ایمان بعنوان یک واقعیت وجودی.
و این دقیقاً همان تفسیری است که احناف و متکلمان اهل سنت برگزیده‌اند.

⚠️ هشدار به غیرمقلدان:
شما که *شعار بازگشت به قرآن و حدیث* را سر می‌ دهید، چگونه به‌ خود اجازه می‌ دهید در مسئله‌ای که *به ظاهر اختلاف علما در آن قطعی، فراگیر و قدیمی است*، ادعای اجماع کنید؟!
⁉️آیا جز جهل، تعصب و تحریف می‌تواند منبع چنین جرأتی باشد؟

اگر به‌ راستی پیرو سنت هستید، به سلف واقعی احترام بگذارید و در اختلافات میان اهل سنت، *کاسه داغ‌ تر از آش نشوید.*

*ما بر اشخاص تعصب نداریم؛ معیار ما تحقیق، انصاف و وفای به امانت علمی است.*
و در این مسأله، به‌ وضوح روشن است که *ادعای اجماع از سوی شما نه تنها نادرست، بلکه در تضاد با واقعیات مسلّم تاریخی است.*
⁉️ *سؤال الزام‌آور برای مدعیان بی‌ مذهب:*
4👍1
شما که خودتان صراحتاً از اجماع اهل‌ سنت خارج شده‌اید، نه به مذاهب چهارگانه اعتقاد دارید، نه فقه و اصول فقه را می‌ پذیرید، نه علمای سلف را مرجع می‌دانید، و نه مبانی اجماع را در اصول دین قبول دارید…
⁉️ *پس حال که نه به مبنا اعتقاد دارید، نه به صاحبان اجماع پایبندید، با چه حقی از "اجماع اهل سنت" دم می‌ زنید؟!*

⁉️آیا کسی که خودش بیرون از دایره اهل سنت ایستاده، حق دارد از داخل این دایره برای دیگران "اجماع" بتراشد؟!
*پیشنهاد ما به شما:*
ابتدا با صداقت روشن کنید که اصولاً اجماع را بعنوان یکی از مصادر شرعی قبول دارید یا نه؟
اگر قبول دارید، لازم است ابتدا به یکی از مذاهب فقهی و کلامی معتبر بپیوندید.
و اگر قبول ندارید، حق ندارید از مفهومی که خودتان زیر پا گذاشته‌اید، بعنوان ابزار جدل سوء استفاده کنید.
📝 کتبه؛ خالد حنفی
🌐 وبسایت راه حقیقت؛
www.rahehaqiqat.com
📲 واتساپ؛
https://chat.whatsapp.com/KZpPT7M65DxE5EBt2UBGZR
⚜️ انجمن علمی تحقیقی راه حقیقت
4
رد_ضرورت_مکان_برای_هر_موجود_و_پاسخ_به_شبهات_.pdf
6.9 MB
📕رد ضرورت مکان برای هر موجود و پاسخ به شبهات

✍️بقلم أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه


🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
4👍1
4_5927246290877423953.mp3
1.1 MB
📌إبطال اکاذیب و تلبیسات اسماعیل طویل حشوی

🎙️بیان: مولانا محمد طارق دیوبندی حفظه الله

https://chat.whatsapp.com/KZpPT7M65DxE5EBt2UBGZR

www.tg-me.com/rahehaqiqat

📚أنجُمن ِ عِلمــــــي تَحقِیــــــقي راهِ حقـیقـت🎓
4
*آیا غیرمقلدان همان خوارج گذشته هستند؟*

وقتی شما (غیرمقلدان) ایمان را اینگونه تعریف می‌کنید که:

*ایمان = تصدیق + اقرار + عمل*
و می‌گویید: *اگر کسی عملاً نماز نخواند، کافر است!*
و معتقدید: *ایمان با ترک عمل از بین می‌ رود!*

خب این دقیقاً همان تعریف و نتیجه‌ای است که *خوارج در صدر اسلام* به آن قائل بودند. آنان هم *ترک عمل را موجب کفر* می‌دانستند و *مرتكب کبیره را از دایره اسلام خارج می‌کردند*.

حال سؤال اینجاست:

*شما که چنین باوری دارید، آیا خود را از خوارج می‌ دانید؟*
اگر نه، پس چرا تعریف‌ تان از ایمان، آثار و نتایج‌ اش، همان تعریف خوارج است؟

🌙 و اگر به‌ خاطر تعریف احناف از ایمان، آنان را *مرجئه* می‌ نامید؛
پس به همان میزان، *باید خودتان را هم در ردیف خوارج بدانید*.

📌 انصاف آن است که با یک معیار بسنجیم؛
نه اینکه با دوگانگی، برای دیگران برچسب بسازیم ولی از عیب خود غافل بمانیم.
📝 کتبه؛ خالد حنفی
🌐 وبسایت راه حقیقت؛
www.rahehaqiqat.com
📲 واتساپ؛
https://chat.whatsapp.com/KZpPT7M65DxE5EBt2UBGZR
⚜️ انجمن علمی تحقیقی راه حقیقت
4👍2
*معنی عدم تناهی برخی از نعمت‌ ها:*

بی‌ نهایت به دو معنا به کار می‌ رود:

۱- بی‌ نهایت حقیقی: چیزی که به‌ واقع پایانی ندارد، و این بی‌ نهایت نمی‌ تواند عدد، کمیت یا چیز مادی و حادث باشد.

۲: بی‌ نهایت قابل تصور: چیزی که در آن افزایش ممکن است ولی به حد مشخصی نمی‌ رسد. این نوع بی‌ نهایت حقیقی نیست، بلکه ظرفیت افزایش بی‌ پایان دارد.

نعمت های بهشتی از نوع دوم اند:

اگر در هر لحظه بخواهید نعمت‌ ها را شمارش کنید، محدود و قابل شمارش هستند، حتی اگر بسیار زیاد باشند.

اما این نعمت‌ ها به طور مداوم افزایش می‌ یابند و تجدید می‌ شوند و هرگز در افزایش متوقف نمی‌ شوند.

مثال: درخت میوه‌ای در بهشت؛ هرگاه میوه‌ای چیده شود، میوه دیگری جای آن می‌ روید. اگر تعداد میوه‌ ها در یک لحظه شمارش شود، محدود است، ولی به طور مداوم افزایش پیدا می‌ کند.

لذا، نعمت‌ های بهشتی بی‌ نهایت حقیقی نیستند، بلکه بی‌ نهایت به معنای دوم‌ اند. اگر کسی بخواهد بی‌ نهایت حقیقی را نشان دهد، مثال نعمت‌ های بهشتی درست نیست.

اما کمالات الله تعالی، از نوع اول بی‌ نهایت حقیقی اند:

الله تعالی دارای کمالاتی است که به‌ واقع پایان ندارند، نه قابل شمارش‌ اند و نه محدود.

والله تعالی أعلم

أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه | کانال علم کلام و منطق
6
*📌افترا بر اکابر امت: پاسخ به ادعای ملا عبدالقدوس دهقان*

❗️شبهه: ملا عبدالقدوس دهقان ادعا می‌ کند که ۴۰ مرتبهٔ خواندن سوره یاسین یا هر سوره و آیه دیگری با نیت حل مشکلات یا برآورده شدن حاجات به تعداد معین، ممنوع و مخالفت با رسول الله صلی الله علیه وسلم است.

🔰رد شبهه:

✔️خواندن سوره یاسین، ۴۰ یا ۴۱ مرتبه، برای برآورده شدن حاجات از مجربات اکابر و مشایخ امت است. و عمل به مجربات، تا زمانی که واجب یا سنت پنداشته نشوند و بر اعمال ثابت از رسول الله صلی الله علیه وسلم ترجیح داده نشوند، هیچ‌ گونه اشکال شرعی ندارد.

*🔰مجربات و اعمال سلف و خلف با تعیین عدد و زمان، که از قرآن و حدیث ثابت نشده اند:*

🌸قال سعيد بن عبد العزيز لأبي الدرداء: أرى لسانك لا يفتر من ذكر الله عز وجل، فكم تسبح في كل يوم؟ قال: مائتي ألف مرة إلا أن تخطئ الأصابع.(الزهد للإمام أحمد ۹۳۵)

✔️سعید بن عبدالعزیز به حضرت ابی‌ الدرداء فرمود: می‌ بینم زبانت از ذکر الله تعالی باز نمی‌ ماند. پس هر روز چند بار تسبیح می‌گویی؟ حضرت ابو‌ الدرداء جواب داد: دویست هزار مرتبه، مگر اینکه انگشتانم خطا کند.

🌸حضرت ابوهریره رضی الله عنه ریسمانی داشت که هزار گره در آن بود و تا وقتی با آن تسبیح نگفته بود، به خواب نمی رفت.

🌸و همچنین از او نقل شده است که فرمود: إني لأستغفر الله وأتوب إليه كل يوم اثني عشر ألف مرة وذلك على قدر ذنبي.(تذكرة الحفاظ ۱/ ۳۵)

✔️من هر روز دوازده هزار بار استغفار می‌ کنم و به درگاه الله تعالی توبه می‌ کنم، و این به اندازه گناهانم است.

🌸امام ابن أبی شیبه رحمه‌ الله در مصنف به سند خود از حضرت علی بن ابی‌ طالب کرم الله وجهه نقل کرده است که فرمود:

✔️من قرأ بعد الفجر {قل هو الله أحد} ‌عشر ‌مرات لم يلحق به ذلك اليوم ذنب وإن جهدته الشياطين (مصنف ابن أبي شيبة۳۰۴۳۲)

🌱هر کس پس از نماز صبح سوره «قل هو الله أحد» را ده مرتبه بخواند، در آن روز هیچ گناهی به او نمی‌ رسد، حتی اگر شیاطین سخت تلاش کنند.

🔔تنبیه: گرچه سند این روایت ضعیف است اما عمل به آن در باب فضایل اعمال گنجایش دارد.

🌸خالد بن معدان رحمه الله، از تابعین بزرگ، هر روز چهل هزار تسبیح می‌ گفت.(سير أعلام النبلاء ۴/ ۵۴۰)

🌸ابن قیم از شیخ ابن تيميه رحمه الله نقل کرده است که:

✔️ومن تجريبات السالكين، التي جربوها فألفوها صحيحة: أن من أدمن يا حي يا قيوم لا إله إلا أنت أورثه ذلك حياة القلب والعقل. وكان شيخ الإسلام ابن تيمية قدس الله روحه شديد اللهج بها جدا. وقال لي يوما: لهذين الاسمين ـ وهما الحي القيوم ـ تأثير عظيم في حياة القلب. وكان يشير إلى أنهما الاسم الأعظم. وسمعته يقول: من واظب على أربعين مرة كل يوم بين سنة الفجر وصلاة الفجر يا حي يا قيوم، لا إله إلا أنت، برحمتك أستغيث حصلت له حياة القلب، ولم يمت قلبه. (مدارج السالكين ۱/۴۴۶)

🌱از جمله تجربیات سالکان که آن را تجربه کرده و صحیح یافته‌ اند این است که هر کس مداومت کند بر گفتن: یا حی یا قیوم لا إله إلا أنت، این موجب حیات قلب و عقل او می‌ شود. شیخ‌ الاسلام ابن تیمیه قدس الله روحه بسیار در این ذکر مداومت داشت و روزی به من گفت: این دو اسم *الحي القيوم* اثر عظیمی در حیات قلب دارند و اشاره می‌ کرد که این دو اسم، اسم اعظم‌ اند. و شنیدم که می فرمود: هر کس این ذکر را چهل بار در هر روز، بین سنت فجر و نماز صبح بگوید: یا حی یا قیوم لا إله إلا أنت برحمتک أستغیث، قلبش حیات می یابد و نمی‌ میرد.

🔔تنبیه: شیخ ابن تیمیه رحمه الله این ذکر را به عدد و زمان خاصی مقید کرده و برای آن نتیجه‌ای ثابت ذکر کرده و مردم را به آن ترغیب نموده است، حال آنکه چنین چیزی از قرآن و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم ثابت نشده است.

🌸همچنین ابن قیم رحمه‌ الله در بیان درمان درد دندان فرموده‌اند:

✔️يكتب على الخد الذي يلي الوجع: بسم الله الرحمن الرحيم {قل هو الذي أنشأكم وجعل لكم السمع والأبصار والأفئدة قليلا ما تشكرون} [الملك: ۲۳]، وإن شاء كتب {وله ما سكن في الليل والنهار وهو السميع العليم} [الأنعام: ۱۳].
(زاد المعاد ۴/۳۹۲)

🌱روی گونه‌ای که کنار محل درد است بنویسید: بسم الله الرحمن الرحيم {قل هو الذي أنشأكم وجعل لكم السمع والأبصار والأفئدة قليلا ما تشكرون} [الملك: ۲۳] و اگر بخواهد، می‌تواند بنویسد:{وله ما سكن في الليل والنهار وهو السميع العليم} [الأنعام: ۱۳]

🔔تنبیه: برای اجتناب از اطالهٔ کلام در جوابیه، به همین اقوال بسنده می‌ کنم؛ و همین برای جویندگان حق، کافی است.

🔍فائده: پس ثابت شد که سلف و خلف به مجربات و اعمالی پایبند بوده‌اند که از کتاب الله و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم به‌ طور مستقیم ثابت نشده است.
8👍1
حال اگر آقای عبدالقدوس دهقان اصرار بر ادعا و فتوای باطل خود دارد، عملاً سلف و خلف را به صراحت متهم به مخالفت با رسول الله صلی الله علیه وسلم و بدعت کند بالخصوص ‌شیخ ابن تیمیه و ابن قیم رحمهماالله را، چنانکه متسلفه همیشه سنگ آنان را به سینه می‌ زنند.

✍️مجیب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه

🗓 چهارشنبه - ٢٤ ربیع الاول ١٤٤٧

🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
4👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎞موضوع: وظیفهٔ علماء تنها بیان حق نیست بلکه رد و ابطال باطـل نیز هست.

🎙️بیان: مولانا محمد حنیف جالندھری حفظه الله

⌨️زیر نویس فارسی..

🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
2
در متون کلامی، لفظ «اشاعره» معمولاً به چه گروهی اطلاق می‌ شود؟
Anonymous Quiz
33%
الف) تنها اشعریه
4%
ب) تنها حنابله
59%
ج) اشعریه و ماتریدیه با هم
3%
د) تنها ماتریدیه
2
رؤیت_باری‌_تعالی_بین_تجسیم_و_تنزیه.pdf
11.6 MB
📘رؤیت باری‌ تعالی بین تجسیم و تنزیه

✍️نویسنده:‌‌ أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه


🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
3🤯1🤗1
Forwarded from راه فلاح (┈•••❈﴿محمد ابراهیم تیموری﴾❈•••┈)
2
Forwarded from راه فلاح (┈•••❈﴿محمد ابراهیم تیموری﴾❈•••┈)
خير الاصول في حدیث الرسول.pdf
3.3 MB
•••❈﴿کتاب خیر‌الاصول في حدیث‌الرسول﴾❈•••

مؤلف: مولانا خیر محمد جالَندری رحمه الله
مترجم: محمد ابراهیم تیموری

لینک دانلود:
https://www.tg-me.com/RaaheFalaah/6832

┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈

نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
3
*ارجاء*

ارجاء در معنای لغوی، به معنای تأخیر انداختن است.

فرقهٔ مرجئه کسانی‌ اند که معتقدند: هیچ معصیتی با وجود ایمان ضرر نمی‌ رساند، همچنان‌ که هیچ طاعتی با وجود کفر سودی نمی‌ دهد؛ پس وجود عمل و عدم آن نزد آنان یکسان است.

این قول از مقاتل بن سلیمان و جهم بن صفوان نقل شده است.

مذهب خوارج آن است که مرتکب هر گناهی چه کبیره و چه صغیره کافر می‌ شود.

و اما مذهب امام أعظم ابوحنیفه رضی‌ الله‌ عنه چنین است که: حکم صاحب گناه به مشیت باری تعالی واگذار می‌ شود؛ اگر بخواهد او را عذاب می‌ کند و اگر بخواهد او را می‌ بخشد.

پس هر کس حنفیه را مرجئه بنامد:

اگر مقصودش همان قول مقاتل و جهم باشد، این تدلیس و دروغ یا جهالت است.

و اگر مقصودش از ارجاء، تعریف امام أعظم ابوحنیفه رحمه الله از ایمان باشد؛ خودش را در شمار خوارج داخل کرده و از أهل السنة بیرون شده‌ است.

أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه | کانال علم کلام و منطق
6👏3
هل الإمام أبو حنيفة النعمان من المرجئة - الشيخ سعيد فودة
هل الإمام أبو حنيفة النعمان من المرجئة - الشيخ سعيد فودة
1
لینک کانال اینستاگرام راه حقیقت که در صفحه رسمی آن قرار دارد.

https://www.instagram.com/channel/AbYwHBttWwgK-a2M/?igsh=YW5lOHFidTlpNGN3
*📌حدیث و ضرورت تفقه:*

🌸امام سفیان بن عیینه رحمه الله فرموده‌اند:

✔️الحديث مضلة إلا للفقهاء.
(الجامع لأبي زيد القيرواني ص ١١٨)

🌱حدیث گمراه‌ کننده است، مگر برای فقهاء.

🌸امام ابن عبد البر رحمه الله در شرح آن نوشته است:

✔️يريد أن غيرهم قد يحمل شيئا على ظاهره، و له تأويل من حديث غيره أو دليل يخفى عليه، أو [هو] متروك أوجب تركَه غيرُ شيء مما لا يقوم به إلا من استبحر و تفقه.
(الجامع في السنن و الآداب ص ٢٠)

🌱منظور این است که دیگران(غیر فقهاء) ممکن است چیزی را بر ظاهر آن حمل کنند، در حالی که برای آن تأویلی وجود دارد که از حدیث دیگری یا از دلیلی دیگر بر او مخفی است، یا کاری است که ترک آن واجب است؛ و چنین فهم و عمل کردن تنها از کسی ساخته است که در علم و فقه مهارت و تسلط کامل داشته باشد.

🔍 فائده: حدیث اگر بدون علم و فهم عمیق مطالعه شود، می‌ تواند موجب گمراهی گردد. فقط فقهاء و کسانی که در علوم اسلامی و فقه مهارت دارند، می‌ توانند ظاهر و باطن حدیث را درست دریابند و آن را به‌ درستی فهم و تفسیر کنند.

✍️راقم: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه

🗓یکشنبه - ٢٨ ربیع الاول ١٤٤٧

🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
6
*كشف الغطاء عن شبهات عبدالله ريگی أحمدی(بخش هشتم)*

✍️حرره العبد أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه

💭شبهه‌ی هشتم: عبدالله ریگی احمدی برای اثبات ادعای فاسد خود و همفکرانش در مورد تحیز الله تعالی در آسمان، استدلال کرده‌ است که هنگام دعا رو و دست به سوی آسمان می‌ آوریم.

🔰جواب:

👌این استدلال متسلفه‌ی حشوی نیز بی فایده است؛ ما دست‌ ها را هنگام دعا به سوی آسمان بلند می‌کنیم، زیرا این یک سنت است. همانطور که هنگام نماز به سوی قبله رو می‌ کنیم، زیرا شرط است. و بر زمین سجده می‌ کنیم، زیرا رکن است. این از نظر فقهی و تعبدی چنین است.

🌱و حکمت این کار این است که آسمان نزد الله تعالی مکانی مشرف و گرامی است، و الله تعالی در قرآن به آن سوگند یاد کرده و فرموده است: «وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ» (الطارق/۱). و این دلالت دارد بر اینکه آسمان در نزد الله شأنی دارد. آسمان همان جایی است که در آن معصیت الله تعالی انجام نگرفته است. آسمان جایگاه فرشتگانی است که باری تعالی را نافرمانی نمی‌ کنند و همان‌ گونه که به آن‌ها دستور داده می‌ شود، عمل می‌ کنند.

✔️بله! آسمان قبلهٔ دعاست، زیرا در آن گنجینه‌ های رحمت الهی است و جایگاه نزول رحمت‌ ها و برکت‌ هاست. لذا، ما در دعا دستان خود را به سوی آسمان بلند می‌ کنیم.

👈پس آسمان را الله تعالی قبلهٔ دعا قرار داده، همان‌ گونه که در نماز، روی آوردن به سوی کعبه را واجب کرد. و معنای این کار این نیست که ذات الله تعالی در کعبه است، و نه اینکه در آسمان باشد. ارشاد او تعالی است: «وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ » (الذاریات/۲۲).

*🔰اقوال ائمه أهل السنة والجماعة:*

🌸 إمام أهل السنة أبو منصور الماتريدي رحمه الله فرموده‌اند:

✔️وأما رفع الأيدي إلى السماء فعلى العبادة، ولله أن يَتعبَّد عبادَه بما شاء، ويوجههم إلى حيث شاء، وإن ظَنَّ من يظن أن رفع الأبصار إلى السماء لأن الله من ذلك الوجه إنما هو كظن من يزعم أنه إلى جهة أسفل الأرض بما يضع عليها وجهه متوجهًا في الصلاة ونحوها، وكظن من يزعم أنه في شرق الأرض وغربها بما يتوجه إلى ذلك في الصلاة، أو نحو مكة لخروجه إلى الحج. (كتاب التوحيد ص: ۷۵ ،۷۶)

🌱اما بلند کردن دست‌ ها به سوی آسمان بر وجه عبادت است، و الله تعالی است که می‌ تواند بندگانش را به هر عبادتی که بخواهد وا دارد، و آن ها را به هر سمتی که بخواهد سوق دهد. و اگر کسی گمان کند که بلند کردن چشم‌ ها به سوی آسمان از آن روست که الله تعالی در آن سمت است، چنین گمانی همانند گمان کسی است که می‌ پندارد الله در زیر زمین است، به‌ سبب آنکه پیشانیش را بر آن می‌گذارد و در نماز و مانند آن به سویش رو می‌ کند؛ و نیز همانند گمان کسی است که می‌ پندارد الله تعالی در مشرق یا مغرب است، به‌ سبب آنکه به آن سمت در نماز روی می‌ آورد؛ یا گمان کسی که پندارد الله تعالی در سمت مکه است، چون انسان در راه حج به آن سو حرکت می‌ کند.

🌸فخر الإسلام البزدوي رحمه الله فرموده‌اند:

✔️وكذا الناس أمروا بأن يزوروا الكعبة وليس الله عندهم عند الكعبة ولكن أمروا بأن يزوروها، تعظيما لله تعالى وأما رفع الناس الأيدي إلى السماء؛ إنما كان لأن السماء موضع نزول الرحمة على أنهم يؤمرون بذلك تعبدا كما أمروا بالتوجه إلى الكعبة تعبداً في الصلاة.( أصول الدين للبزدوي ص ۴۲)

🌱همچنین مردم مأمور شده‌اند که کعبه را زیارت کنند، گرچه الله تعالی در کعبه نیست، بلکه این دستور برای تعظیم باری تعالی است. و بلند کردن دست‌ها به سوی آسمان نیز همین معنا را دارد؛ زیرا آسمان محل نزول رحمت است و مردم به این کار مأمور شده‌اند از روی عبادت و اطاعت، همان‌ گونه که در نماز مأمور شده‌اند به سوی کعبه رو کنند.

🌸إمام ابن العربي مالکی رحمه الله فرموده‌اند:

✔️رفعه بصره إلى السماء لم يكن لأن البارى فى جهة يتعالى عن ذلك فانه كان ولا مكان ولا جهة ولا زمان ولا عرش ولا إنس ولا جان ثم خلق الجهة والمكان وهو كما كان يتعالى عن أن يتغير أو يحول وقد مهدنا ذلك في ما قبل وفى كل موضع یعیض الكلام فيه بما يعنى عن بسطه وتمهيده وإنما كان يلاحظ السماء لانها قبلة الدعاء كما أن الكعبة قبلة الصلاة أو لأنها طريق جبریل(عارضة الأحوذي بشرح صحيح الترمذي،ج ۱۱ ص۸۷)

🌱(آنحضرت صلی الله علیه وسلم ) نگاه خود را به آسمان بلند کرد، نه به این دلیل که باری تعالی در جهتی است؛ زیرا الله تعالی قبل از خلق جهت، مکان، زمان، عرش، انسان یا جن، وجود داشت و از این امور متعال و منزه است. سپس جهت و مکان خلق شد، اما الله تعالی همان‌ گونه که بود بر تغییر و تحول متعال و منزه باقی ماند. همانطور که پیش‌ تر توضیح داده شد، در هر موضع، سخن به گونه‌ای بیان شده که معنای آن از گستردگی و تمهید مطلب واضح می‌ شود. لذا، دلیل نگاه به آسمان این بود که آسمان قبلهٔ دعاست، همان‌ گونه که کعبه قبلهٔ نماز است، یا اینکه مسیر جبرئیل است.
4
🌸همچنین امام مازري مالکی رحمه الله فرموده‌اند:

✔️والسماء قبلة الداعين كما أن الكعبة قبلة المصلين فكما لم يدلّ استقبال الكعبة على أنّ الله جلّت قدرته فيها، لم يدلّ التوجه إلى السماء والإشارة على أنّ الله سبحانه حالّ فيها.(كتاب الـمُعْلِم بفوائد مسلم للمازري ج١\ص٤١٢)

🌱آسمان قبلهٔ دعاکنندگان است، همانطور که کعبه قبلهٔ نمازگزاران است. همان‌ گونه که رو به کعبه کردن نشان نمی‌ دهد که الله تعالی در آنجا جای دارد، رو به آسمان آوردن و دست بلند کردن نیز دلالت نمی‌ کند بر اینکه باری تعالی در آن مکان حضور دارد.

🌸امام غزالی رحمه الله فرموده‌اند:

✔️السَّماءُ قِبلةُ الدُّعاءِ كما أنَّ البيتَ قِبلةُ الصَّلاةِ، والمعبودُ بالصَّلاةِ والمقصودُ بالدُّعاءِ مُنزَّهٌ عنِ الحُلولِ في البيتِ والسَّماءِ.(الاقتصاد في الاعتقاد ص: ۱۵۹، ط. دار المنهاج)

🌱آسمان قبلهٔ دعاست، همان‌ گونه که کعبه قبلهٔ نماز است، ولی معبود (الله تعالی) در این اماکن حلول نمی‌ کند و از هر گونه حضور مکانی منزه است.

🌸امام أبو سعيد متولي رحمه الله فرموده‌اند:

✔️فرفع اليد إلى السماء ليس لأن الله تعالى في مكان ولكن لأن السماء قبلة الدعاء كما أن الكعبة قبلة الصلاة في حال القيام، والأرض قبلة في حال الركوع والسجود وليعلم أن الله تعالى ليس في الكعبة ولا في الأرض. (الغنية في أصول الدين)

🌱بلند کردن دست‌ها به سوی آسمان به این دلیل نیست که الله جل و علا در مکان خاصی است، بلکه به این دلیل است که آسمان قبله دعا است، همان‌ گونه که کعبه قبله نماز در حال قیام است، و زمین قبله در حال رکوع و سجود است، تا معلوم شود که الله جل و علا نه در کعبه است و نه در زمین.

🌸امام نووی رحمه الله فرموده‌اند:

”الْخَالِق الْمُدَبِّر الْفَعَّال هُوَ الله وَحْدَهُ وَهُوَ الَّذِي إِذَا دَعَاهُ الدَّاعِي اسْتَقْبَلَ السَّمَاءَ كَمَا إِذَا صَلَّى الْمُصَلِّي اسْتَقْبَلَ الْكَعْبَةَ وَلَيْسَ ذَلِكَ لِأَنَّهُ مُنْحَصِرٌ فِي السَّمَاءِ كَمَا أَنَّهُ لَيْسَ مُنْحَصِرًا فِي جِهَةِ الْكَعْبَةِ بَلْ ذَلِكَ لِأَنَّ السَّمَاءَ قِبْلَةُ الدَّاعِينَ كَمَا أَنَّ الْكَعْبَةَ قِبْلَةُ. (شرح الإمام النووي على صحيح مسلم، طبع دار الكتب العلمية ج ۵ ص۲۲)

🌱خالق، مدبر و فعال، تنها باری تعالی است؛ و هنگامی که دعاکننده به دعا روی می‌ آورد، به سوی آسمان رو می‌ کند، همان‌ گونه که نمازگزار به سوی کعبه رو می‌ کند، و این بدان دلیل نیست که خدا در آسمان محدود یا محصور باشد، همانطور که محدود به جهت کعبه نیست، بلکه بدان سبب است که آسمان قبلهٔ دعاکنندگان است، همانطور که کعبه قبلهٔ نمازگزاران است.

🌸امام قرطبی رحمه الله فرموده‌اند:

✔️وَوَصْفُهُ بِالْعُلُوِّ وَالْعَظَمَةِ لَا بِالْأَمَاكِنِ وَالْجِهَاتِ وَالْحُدُودِ لِأَنَّهَا صِفَاتُ الْأَجْسَامِ. وَإِنَّمَا تُرْفَعُ الْأَيْدِي بِالدُّعَاءِ إِلَى السَّمَاءِ لِأَنَّ السَّمَاءَ مَهْبِطُ الْوَحْيِ، وَمَنْزِلُ الْقَطْرِ (أي المطر)، وَمَحَلُّ الْقُدُسِ (أي جبريل)، وَمَعْدِنُ (أي مكان) الْمُطَهَّرِينَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ، وَإِلَيْهَا تُرْفَعُ أَعْمَالُ الْعِبَادِ، وَفَوْقَهَا عَرْشُهُ وَجَنَّتُهُ، كَمَا جَعَلَ الله الْكَعْبَةَ قِبْلَةً لِلدُّعَاءِ وَالصَّلَاةِ، وَلِأَنَّهُ خَلَقَ الْأَمْكِنَةَ وَهُوَ غَيْرُ مُحْتَاجٍ إِلَيْهَا، وَكَانَ فِي أَزَلِهِ قَبْلَ خَلْقِ الْمَكَانِ وَالزَّمَانِ. وَلَا مَكَانَ لَهُ وَلَا زَمَانَ. وَهُوَ الْآنَ عَلَى مَا عَلَيْهِ كَانَ.(الجامع لأحكام القرءان ج ۱۸ ص ۱۴۱ طبع دار الكتب العلمية ط٢)

🌱و وصف الله تعالی به عُلو و عظمت، نه به سبب اماکن، جهات یا حدود است، زیرا این‌ ها صفات اجسام هستند. و علت اینکه دست‌ ها هنگام دعا به سوی آسمان بلند می‌شود، آن است که آسمان محل نزول وحی، منزل باران، محل قدوسیت (مانند جبرئیل) و معدن پاکان از میان فرشتگان است، و اعمال بندگان نیز به سوی آن بالا می‌ رود؛ و بالای آن عرش و بهشت او تعالی قرار دارد، همان‌ گونه که الله تعالی کعبه را قبلهٔ دعا و نماز قرار داده است. و این بدان سبب است که الله اماکن را خلق کرده، اما خود به آن‌ ها نیاز ندارد و پیش از خلق مکان و زمان، در ازل موجود بوده است؛ نه مکانی دارد و نه زمانی، و اکنون نیز بر همان حالت سابق است.

🌸همچنین شیخ و استاد امام قرطبی یعنی أبو العباس قرطبي در شرح حدیث بلند کردن انگشت توسط پیامبر صلی الله علیه وسلم چنین فرموده‌اند:

✔️هذه الإشارة منه صلى الله عليه وسلم إما إلى السماء لأنها قبلة الدعاء وإمّا لعلوّ الله المعنوي لأن الله لا يحويه مكان ولا يختص بجهة وقد بين ذلك قوله تعالى: {وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ} [ الحديد: ۴] (المفهم (۳/۳۳۵)
5
🌱این اشاره از سوی رسول الله صلی الله علیه وسلم یا به آسمان بود، زیرا آسمان قبلهٔ دعاست، و یا برای نشان دادن عُلو معنوی الله تعالی، زیرا باری تعالی محدود به مکان نیست و به هیچ جهتی اختصاص ندارد. این مطلب را خود الله تعالی در قرآن نیز بیان کرده است: {وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ}.

🌸امام رازي رحمه الله فرموده‌اند:

✔️الشبهة الرابعة: تمسكوا برفع الأيدي إلى السماء، قالوا: وهذا شىء يفعله أرباب النِّحَل فدل على أنه تقرر في جميع عقول الخلق كون الإله في جهة فوق. الجواب: أن هذا معارض بما تقرر في جميع عقول الخلق أنهم عند تعظيم خالق العالم يضعون جباههم على الأرض ولما لم يدل هذا علىكون خالق العالم في الأرض لم يدل ما ذكروه على أنه في السماء.... (أساس التقديس)

🌱برخی بر بلند کردن دست‌ها به سوی آسمان تمسک می‌کنند و می‌ گویند: این کاری است که پیروان مذاهب مختلف انجام می‌ دهند و نشان می‌ دهد که در همه عقول مردم ثابت شده است که الله تعالی در بالاست. جواب: این با آنچه در همه عقول مردم ثابت شده است مخالفت دارد، زیرا آنان هنگام بزرگداشت خالق جهان پیشانی‌ های خود را بر زمین می‌ نهند، و از آنجا که این عمل دلالت نمی‌ کند که خالق جهان در زمین است، پس آنچه آنان گفتند نیز دلالت بر این ندارد که الله تعالی در آسمان است.

🌸امام ابن حجر رحمه الله فرموده‌اند:

✔️قال ابن بطال: أجمعوا على كراهة رفع البصر في الصلاة، واختلفوا فيه خارج الصلاة في الدعاء، فكرهه شريح وطائفة، وأجازه الأكثرون، لأن السماء قبلة الدعاء كما أن الكعبة قبلة الصلاة. (فتح الباري ۲/۲۹۶)

🌱ابن بطال فرموده‌ است: همگی بر مکروه بودن بالا بردن نگاه در نماز اتفاق دارند، ولی درباره خارج از نماز در دعا اختلاف کردند؛ شریح و گروهی آن را مکروه دانستند، و اکثر فقهاء آن را جایز شمردند، زیرا آسمان قبله دعا است همان‌ گونه که کعبه قبله نماز است.

🌸امام أبو المعين النسفي رحمه الله فرموده‌اند:

✔️وتعلقهم بالإجماع برفع الأيدي إلى السماء عند المناجاة والدعاء باطل، لما ليس في ذلك دليل كونه تعالى في تلك الجهة، هذا كما أنهم أمروا بالتوجه في الصلاة إلى الكعبة وليس هو في الكعبة، وأمروا برمي أبصارهم إلى موضع سجودهم حالة القيام في الصلاة بعد نزول قوله تعالى: {قد أفلح المؤمنون الذين هم في صلاتهم خاشعون} [سورة المؤمنون/ ۲-۱] بعدما كانوا يصلون شاخصة أبصارهم نحو السماء، وليس هو في الأرض، وكذا حالة السجود أمروا بوضع الوجوه على الأرض، وليس هو تعالى تحت الأرض. (تبصرة الأدلة ص ۱۸۱/۱۸۲)

🌱تکیه آنان بر اجماع بر بلند کردن دست‌ها به سوی آسمان هنگام مناجات و دعا باطل است، زیرا در این کار هیچ دلیلی بر این نیست که الله تعالی در آن جهت است. این همانند آن است که به آن ها دستور داده شد در نماز به سوی کعبه رو کنند، ولی خداوند در کعبه نیست؛ و دستور داده شد نگاه‌های خود را هنگام قیام در نماز به موضع سجود بیفکنند، پس از آنکه آیه {قد أفلح المؤمنون الذين هم في صلاتهم خاشعون} [سوره مؤمنون/ ۱–۲] نازل شد، در حالی که آنان ابتدا نگاه‌ هایشان را به سوی آسمان دوخته بودند، ولی الله در زمین نیست؛ و نیز هنگام سجده، آنان مکلف به گذاشتن پیشانی بر زمین شدند، اما الله تعالی زیر زمین نیست.

🌸امام بدر الدين العيني رحمه الله فرموده‌اند:

✔️والسماء قبلة الداعين كما أن الكعبة قبلة المصلين، فكما لم يَدل استقبالُ الكعبة على أن الله جلت قدرته فيها، لم يدل التوجه إلى السماء والإشارة على أن الله عَزَّ وجَلَّ فيها. ( شرح سنن أبي داود للعيني ج: ۴ ص: ۱۸۶)

🌱و آسمان قبله دعاکنندگان است، همان‌ گونه که کعبه قبله نمازگزاران است؛ پس همانطور که رو کردن به سوی کعبه دلالت نمی‌ کند که الله جل و علا در آن است، رو کردن به سوی آسمان و اشاره کردن نیز دلالت نمی‌ کند که الله عزو جل در آنجا است.

🌸علامه بياضي رحمه الله فرموده‌اند:

✔️بأن رفع الأيدي عند الدعاء إلى جهة السماء ليس لكونه تعالى فوق السماوات العلى بل لكونها قبلة الدعاء، إذ منها يتوقع الخيرات، ويستنـزل البركات لقوله تعالى:{وَفِي السَّمَاء رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ} [سورة الذاريات/۲۲] مع الإشارة إلى اتصافه تعالى بنعوت الجلال وصفات الكبرياء، وكونه تعالى فوق عباده بالقهر والاستيلاء. (إشارات المرام من عبارات الإمام ص۱۹۸)

🌱 بلند کردن دست‌ها هنگام دعا به سوی آسمان، نه به این دلیل که الله تعالی در بالاترین آسمان‌هاست، بلکه به این دلیل است که آسمان قبله دعا است؛ زیرا از آن خیرات انتظار می‌ رود و برکات نازل می‌ گردد، همانطور که الله می‌فرماید: {وَفِي السَّمَاء رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ} [سورة الذاريات/۲۲]، با توجه به اینکه الله متصف به صفات جلال و کبریا است و بر بندگان خود به قدرت و سلطه احاطه دارد.

🌸امام ملا علي القاري رحمه الله فرموده‌اند:
2
2025/10/21 10:02:02
Back to Top
HTML Embed Code: