Telegram Web Link
حال اگر آقای عبدالقدوس دهقان اصرار بر ادعا و فتوای باطل خود دارد، عملاً سلف و خلف را به صراحت متهم به مخالفت با رسول الله صلی الله علیه وسلم و بدعت کند بالخصوص ‌شیخ ابن تیمیه و ابن قیم رحمهماالله را، چنانکه متسلفه همیشه سنگ آنان را به سینه می‌ زنند.

✍️مجیب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه

🗓 چهارشنبه - ٢٤ ربیع الاول ١٤٤٧

🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
4👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎞موضوع: وظیفهٔ علماء تنها بیان حق نیست بلکه رد و ابطال باطـل نیز هست.

🎙️بیان: مولانا محمد حنیف جالندھری حفظه الله

⌨️زیر نویس فارسی..

🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
2
در متون کلامی، لفظ «اشاعره» معمولاً به چه گروهی اطلاق می‌ شود؟
Anonymous Quiz
33%
الف) تنها اشعریه
4%
ب) تنها حنابله
59%
ج) اشعریه و ماتریدیه با هم
3%
د) تنها ماتریدیه
2
رؤیت_باری‌_تعالی_بین_تجسیم_و_تنزیه.pdf
11.6 MB
📘رؤیت باری‌ تعالی بین تجسیم و تنزیه

✍️نویسنده:‌‌ أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه


🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
3🤯1🤗1
Forwarded from راه فلاح (┈•••❈﴿محمد ابراهیم تیموری﴾❈•••┈)
2
Forwarded from راه فلاح (┈•••❈﴿محمد ابراهیم تیموری﴾❈•••┈)
خير الاصول في حدیث الرسول.pdf
3.3 MB
•••❈﴿کتاب خیر‌الاصول في حدیث‌الرسول﴾❈•••

مؤلف: مولانا خیر محمد جالَندری رحمه الله
مترجم: محمد ابراهیم تیموری

لینک دانلود:
https://www.tg-me.com/RaaheFalaah/6832

┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈

نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
3
*ارجاء*

ارجاء در معنای لغوی، به معنای تأخیر انداختن است.

فرقهٔ مرجئه کسانی‌ اند که معتقدند: هیچ معصیتی با وجود ایمان ضرر نمی‌ رساند، همچنان‌ که هیچ طاعتی با وجود کفر سودی نمی‌ دهد؛ پس وجود عمل و عدم آن نزد آنان یکسان است.

این قول از مقاتل بن سلیمان و جهم بن صفوان نقل شده است.

مذهب خوارج آن است که مرتکب هر گناهی چه کبیره و چه صغیره کافر می‌ شود.

و اما مذهب امام أعظم ابوحنیفه رضی‌ الله‌ عنه چنین است که: حکم صاحب گناه به مشیت باری تعالی واگذار می‌ شود؛ اگر بخواهد او را عذاب می‌ کند و اگر بخواهد او را می‌ بخشد.

پس هر کس حنفیه را مرجئه بنامد:

اگر مقصودش همان قول مقاتل و جهم باشد، این تدلیس و دروغ یا جهالت است.

و اگر مقصودش از ارجاء، تعریف امام أعظم ابوحنیفه رحمه الله از ایمان باشد؛ خودش را در شمار خوارج داخل کرده و از أهل السنة بیرون شده‌ است.

أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه | کانال علم کلام و منطق
6👏3
هل الإمام أبو حنيفة النعمان من المرجئة - الشيخ سعيد فودة
هل الإمام أبو حنيفة النعمان من المرجئة - الشيخ سعيد فودة
1
لینک کانال اینستاگرام راه حقیقت که در صفحه رسمی آن قرار دارد.

https://www.instagram.com/channel/AbYwHBttWwgK-a2M/?igsh=YW5lOHFidTlpNGN3
*📌حدیث و ضرورت تفقه:*

🌸امام سفیان بن عیینه رحمه الله فرموده‌اند:

✔️الحديث مضلة إلا للفقهاء.
(الجامع لأبي زيد القيرواني ص ١١٨)

🌱حدیث گمراه‌ کننده است، مگر برای فقهاء.

🌸امام ابن عبد البر رحمه الله در شرح آن نوشته است:

✔️يريد أن غيرهم قد يحمل شيئا على ظاهره، و له تأويل من حديث غيره أو دليل يخفى عليه، أو [هو] متروك أوجب تركَه غيرُ شيء مما لا يقوم به إلا من استبحر و تفقه.
(الجامع في السنن و الآداب ص ٢٠)

🌱منظور این است که دیگران(غیر فقهاء) ممکن است چیزی را بر ظاهر آن حمل کنند، در حالی که برای آن تأویلی وجود دارد که از حدیث دیگری یا از دلیلی دیگر بر او مخفی است، یا کاری است که ترک آن واجب است؛ و چنین فهم و عمل کردن تنها از کسی ساخته است که در علم و فقه مهارت و تسلط کامل داشته باشد.

🔍 فائده: حدیث اگر بدون علم و فهم عمیق مطالعه شود، می‌ تواند موجب گمراهی گردد. فقط فقهاء و کسانی که در علوم اسلامی و فقه مهارت دارند، می‌ توانند ظاهر و باطن حدیث را درست دریابند و آن را به‌ درستی فهم و تفسیر کنند.

✍️راقم: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه

🗓یکشنبه - ٢٨ ربیع الاول ١٤٤٧

🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
6
*كشف الغطاء عن شبهات عبدالله ريگی أحمدی(بخش هشتم)*

✍️حرره العبد أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه

💭شبهه‌ی هشتم: عبدالله ریگی احمدی برای اثبات ادعای فاسد خود و همفکرانش در مورد تحیز الله تعالی در آسمان، استدلال کرده‌ است که هنگام دعا رو و دست به سوی آسمان می‌ آوریم.

🔰جواب:

👌این استدلال متسلفه‌ی حشوی نیز بی فایده است؛ ما دست‌ ها را هنگام دعا به سوی آسمان بلند می‌کنیم، زیرا این یک سنت است. همانطور که هنگام نماز به سوی قبله رو می‌ کنیم، زیرا شرط است. و بر زمین سجده می‌ کنیم، زیرا رکن است. این از نظر فقهی و تعبدی چنین است.

🌱و حکمت این کار این است که آسمان نزد الله تعالی مکانی مشرف و گرامی است، و الله تعالی در قرآن به آن سوگند یاد کرده و فرموده است: «وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ» (الطارق/۱). و این دلالت دارد بر اینکه آسمان در نزد الله شأنی دارد. آسمان همان جایی است که در آن معصیت الله تعالی انجام نگرفته است. آسمان جایگاه فرشتگانی است که باری تعالی را نافرمانی نمی‌ کنند و همان‌ گونه که به آن‌ها دستور داده می‌ شود، عمل می‌ کنند.

✔️بله! آسمان قبلهٔ دعاست، زیرا در آن گنجینه‌ های رحمت الهی است و جایگاه نزول رحمت‌ ها و برکت‌ هاست. لذا، ما در دعا دستان خود را به سوی آسمان بلند می‌ کنیم.

👈پس آسمان را الله تعالی قبلهٔ دعا قرار داده، همان‌ گونه که در نماز، روی آوردن به سوی کعبه را واجب کرد. و معنای این کار این نیست که ذات الله تعالی در کعبه است، و نه اینکه در آسمان باشد. ارشاد او تعالی است: «وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ » (الذاریات/۲۲).

*🔰اقوال ائمه أهل السنة والجماعة:*

🌸 إمام أهل السنة أبو منصور الماتريدي رحمه الله فرموده‌اند:

✔️وأما رفع الأيدي إلى السماء فعلى العبادة، ولله أن يَتعبَّد عبادَه بما شاء، ويوجههم إلى حيث شاء، وإن ظَنَّ من يظن أن رفع الأبصار إلى السماء لأن الله من ذلك الوجه إنما هو كظن من يزعم أنه إلى جهة أسفل الأرض بما يضع عليها وجهه متوجهًا في الصلاة ونحوها، وكظن من يزعم أنه في شرق الأرض وغربها بما يتوجه إلى ذلك في الصلاة، أو نحو مكة لخروجه إلى الحج. (كتاب التوحيد ص: ۷۵ ،۷۶)

🌱اما بلند کردن دست‌ ها به سوی آسمان بر وجه عبادت است، و الله تعالی است که می‌ تواند بندگانش را به هر عبادتی که بخواهد وا دارد، و آن ها را به هر سمتی که بخواهد سوق دهد. و اگر کسی گمان کند که بلند کردن چشم‌ ها به سوی آسمان از آن روست که الله تعالی در آن سمت است، چنین گمانی همانند گمان کسی است که می‌ پندارد الله در زیر زمین است، به‌ سبب آنکه پیشانیش را بر آن می‌گذارد و در نماز و مانند آن به سویش رو می‌ کند؛ و نیز همانند گمان کسی است که می‌ پندارد الله تعالی در مشرق یا مغرب است، به‌ سبب آنکه به آن سمت در نماز روی می‌ آورد؛ یا گمان کسی که پندارد الله تعالی در سمت مکه است، چون انسان در راه حج به آن سو حرکت می‌ کند.

🌸فخر الإسلام البزدوي رحمه الله فرموده‌اند:

✔️وكذا الناس أمروا بأن يزوروا الكعبة وليس الله عندهم عند الكعبة ولكن أمروا بأن يزوروها، تعظيما لله تعالى وأما رفع الناس الأيدي إلى السماء؛ إنما كان لأن السماء موضع نزول الرحمة على أنهم يؤمرون بذلك تعبدا كما أمروا بالتوجه إلى الكعبة تعبداً في الصلاة.( أصول الدين للبزدوي ص ۴۲)

🌱همچنین مردم مأمور شده‌اند که کعبه را زیارت کنند، گرچه الله تعالی در کعبه نیست، بلکه این دستور برای تعظیم باری تعالی است. و بلند کردن دست‌ها به سوی آسمان نیز همین معنا را دارد؛ زیرا آسمان محل نزول رحمت است و مردم به این کار مأمور شده‌اند از روی عبادت و اطاعت، همان‌ گونه که در نماز مأمور شده‌اند به سوی کعبه رو کنند.

🌸إمام ابن العربي مالکی رحمه الله فرموده‌اند:

✔️رفعه بصره إلى السماء لم يكن لأن البارى فى جهة يتعالى عن ذلك فانه كان ولا مكان ولا جهة ولا زمان ولا عرش ولا إنس ولا جان ثم خلق الجهة والمكان وهو كما كان يتعالى عن أن يتغير أو يحول وقد مهدنا ذلك في ما قبل وفى كل موضع یعیض الكلام فيه بما يعنى عن بسطه وتمهيده وإنما كان يلاحظ السماء لانها قبلة الدعاء كما أن الكعبة قبلة الصلاة أو لأنها طريق جبریل(عارضة الأحوذي بشرح صحيح الترمذي،ج ۱۱ ص۸۷)

🌱(آنحضرت صلی الله علیه وسلم ) نگاه خود را به آسمان بلند کرد، نه به این دلیل که باری تعالی در جهتی است؛ زیرا الله تعالی قبل از خلق جهت، مکان، زمان، عرش، انسان یا جن، وجود داشت و از این امور متعال و منزه است. سپس جهت و مکان خلق شد، اما الله تعالی همان‌ گونه که بود بر تغییر و تحول متعال و منزه باقی ماند. همانطور که پیش‌ تر توضیح داده شد، در هر موضع، سخن به گونه‌ای بیان شده که معنای آن از گستردگی و تمهید مطلب واضح می‌ شود. لذا، دلیل نگاه به آسمان این بود که آسمان قبلهٔ دعاست، همان‌ گونه که کعبه قبلهٔ نماز است، یا اینکه مسیر جبرئیل است.
4
🌸همچنین امام مازري مالکی رحمه الله فرموده‌اند:

✔️والسماء قبلة الداعين كما أن الكعبة قبلة المصلين فكما لم يدلّ استقبال الكعبة على أنّ الله جلّت قدرته فيها، لم يدلّ التوجه إلى السماء والإشارة على أنّ الله سبحانه حالّ فيها.(كتاب الـمُعْلِم بفوائد مسلم للمازري ج١\ص٤١٢)

🌱آسمان قبلهٔ دعاکنندگان است، همانطور که کعبه قبلهٔ نمازگزاران است. همان‌ گونه که رو به کعبه کردن نشان نمی‌ دهد که الله تعالی در آنجا جای دارد، رو به آسمان آوردن و دست بلند کردن نیز دلالت نمی‌ کند بر اینکه باری تعالی در آن مکان حضور دارد.

🌸امام غزالی رحمه الله فرموده‌اند:

✔️السَّماءُ قِبلةُ الدُّعاءِ كما أنَّ البيتَ قِبلةُ الصَّلاةِ، والمعبودُ بالصَّلاةِ والمقصودُ بالدُّعاءِ مُنزَّهٌ عنِ الحُلولِ في البيتِ والسَّماءِ.(الاقتصاد في الاعتقاد ص: ۱۵۹، ط. دار المنهاج)

🌱آسمان قبلهٔ دعاست، همان‌ گونه که کعبه قبلهٔ نماز است، ولی معبود (الله تعالی) در این اماکن حلول نمی‌ کند و از هر گونه حضور مکانی منزه است.

🌸امام أبو سعيد متولي رحمه الله فرموده‌اند:

✔️فرفع اليد إلى السماء ليس لأن الله تعالى في مكان ولكن لأن السماء قبلة الدعاء كما أن الكعبة قبلة الصلاة في حال القيام، والأرض قبلة في حال الركوع والسجود وليعلم أن الله تعالى ليس في الكعبة ولا في الأرض. (الغنية في أصول الدين)

🌱بلند کردن دست‌ها به سوی آسمان به این دلیل نیست که الله جل و علا در مکان خاصی است، بلکه به این دلیل است که آسمان قبله دعا است، همان‌ گونه که کعبه قبله نماز در حال قیام است، و زمین قبله در حال رکوع و سجود است، تا معلوم شود که الله جل و علا نه در کعبه است و نه در زمین.

🌸امام نووی رحمه الله فرموده‌اند:

”الْخَالِق الْمُدَبِّر الْفَعَّال هُوَ الله وَحْدَهُ وَهُوَ الَّذِي إِذَا دَعَاهُ الدَّاعِي اسْتَقْبَلَ السَّمَاءَ كَمَا إِذَا صَلَّى الْمُصَلِّي اسْتَقْبَلَ الْكَعْبَةَ وَلَيْسَ ذَلِكَ لِأَنَّهُ مُنْحَصِرٌ فِي السَّمَاءِ كَمَا أَنَّهُ لَيْسَ مُنْحَصِرًا فِي جِهَةِ الْكَعْبَةِ بَلْ ذَلِكَ لِأَنَّ السَّمَاءَ قِبْلَةُ الدَّاعِينَ كَمَا أَنَّ الْكَعْبَةَ قِبْلَةُ. (شرح الإمام النووي على صحيح مسلم، طبع دار الكتب العلمية ج ۵ ص۲۲)

🌱خالق، مدبر و فعال، تنها باری تعالی است؛ و هنگامی که دعاکننده به دعا روی می‌ آورد، به سوی آسمان رو می‌ کند، همان‌ گونه که نمازگزار به سوی کعبه رو می‌ کند، و این بدان دلیل نیست که خدا در آسمان محدود یا محصور باشد، همانطور که محدود به جهت کعبه نیست، بلکه بدان سبب است که آسمان قبلهٔ دعاکنندگان است، همانطور که کعبه قبلهٔ نمازگزاران است.

🌸امام قرطبی رحمه الله فرموده‌اند:

✔️وَوَصْفُهُ بِالْعُلُوِّ وَالْعَظَمَةِ لَا بِالْأَمَاكِنِ وَالْجِهَاتِ وَالْحُدُودِ لِأَنَّهَا صِفَاتُ الْأَجْسَامِ. وَإِنَّمَا تُرْفَعُ الْأَيْدِي بِالدُّعَاءِ إِلَى السَّمَاءِ لِأَنَّ السَّمَاءَ مَهْبِطُ الْوَحْيِ، وَمَنْزِلُ الْقَطْرِ (أي المطر)، وَمَحَلُّ الْقُدُسِ (أي جبريل)، وَمَعْدِنُ (أي مكان) الْمُطَهَّرِينَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ، وَإِلَيْهَا تُرْفَعُ أَعْمَالُ الْعِبَادِ، وَفَوْقَهَا عَرْشُهُ وَجَنَّتُهُ، كَمَا جَعَلَ الله الْكَعْبَةَ قِبْلَةً لِلدُّعَاءِ وَالصَّلَاةِ، وَلِأَنَّهُ خَلَقَ الْأَمْكِنَةَ وَهُوَ غَيْرُ مُحْتَاجٍ إِلَيْهَا، وَكَانَ فِي أَزَلِهِ قَبْلَ خَلْقِ الْمَكَانِ وَالزَّمَانِ. وَلَا مَكَانَ لَهُ وَلَا زَمَانَ. وَهُوَ الْآنَ عَلَى مَا عَلَيْهِ كَانَ.(الجامع لأحكام القرءان ج ۱۸ ص ۱۴۱ طبع دار الكتب العلمية ط٢)

🌱و وصف الله تعالی به عُلو و عظمت، نه به سبب اماکن، جهات یا حدود است، زیرا این‌ ها صفات اجسام هستند. و علت اینکه دست‌ ها هنگام دعا به سوی آسمان بلند می‌شود، آن است که آسمان محل نزول وحی، منزل باران، محل قدوسیت (مانند جبرئیل) و معدن پاکان از میان فرشتگان است، و اعمال بندگان نیز به سوی آن بالا می‌ رود؛ و بالای آن عرش و بهشت او تعالی قرار دارد، همان‌ گونه که الله تعالی کعبه را قبلهٔ دعا و نماز قرار داده است. و این بدان سبب است که الله اماکن را خلق کرده، اما خود به آن‌ ها نیاز ندارد و پیش از خلق مکان و زمان، در ازل موجود بوده است؛ نه مکانی دارد و نه زمانی، و اکنون نیز بر همان حالت سابق است.

🌸همچنین شیخ و استاد امام قرطبی یعنی أبو العباس قرطبي در شرح حدیث بلند کردن انگشت توسط پیامبر صلی الله علیه وسلم چنین فرموده‌اند:

✔️هذه الإشارة منه صلى الله عليه وسلم إما إلى السماء لأنها قبلة الدعاء وإمّا لعلوّ الله المعنوي لأن الله لا يحويه مكان ولا يختص بجهة وقد بين ذلك قوله تعالى: {وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ} [ الحديد: ۴] (المفهم (۳/۳۳۵)
5
🌱این اشاره از سوی رسول الله صلی الله علیه وسلم یا به آسمان بود، زیرا آسمان قبلهٔ دعاست، و یا برای نشان دادن عُلو معنوی الله تعالی، زیرا باری تعالی محدود به مکان نیست و به هیچ جهتی اختصاص ندارد. این مطلب را خود الله تعالی در قرآن نیز بیان کرده است: {وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ}.

🌸امام رازي رحمه الله فرموده‌اند:

✔️الشبهة الرابعة: تمسكوا برفع الأيدي إلى السماء، قالوا: وهذا شىء يفعله أرباب النِّحَل فدل على أنه تقرر في جميع عقول الخلق كون الإله في جهة فوق. الجواب: أن هذا معارض بما تقرر في جميع عقول الخلق أنهم عند تعظيم خالق العالم يضعون جباههم على الأرض ولما لم يدل هذا علىكون خالق العالم في الأرض لم يدل ما ذكروه على أنه في السماء.... (أساس التقديس)

🌱برخی بر بلند کردن دست‌ها به سوی آسمان تمسک می‌کنند و می‌ گویند: این کاری است که پیروان مذاهب مختلف انجام می‌ دهند و نشان می‌ دهد که در همه عقول مردم ثابت شده است که الله تعالی در بالاست. جواب: این با آنچه در همه عقول مردم ثابت شده است مخالفت دارد، زیرا آنان هنگام بزرگداشت خالق جهان پیشانی‌ های خود را بر زمین می‌ نهند، و از آنجا که این عمل دلالت نمی‌ کند که خالق جهان در زمین است، پس آنچه آنان گفتند نیز دلالت بر این ندارد که الله تعالی در آسمان است.

🌸امام ابن حجر رحمه الله فرموده‌اند:

✔️قال ابن بطال: أجمعوا على كراهة رفع البصر في الصلاة، واختلفوا فيه خارج الصلاة في الدعاء، فكرهه شريح وطائفة، وأجازه الأكثرون، لأن السماء قبلة الدعاء كما أن الكعبة قبلة الصلاة. (فتح الباري ۲/۲۹۶)

🌱ابن بطال فرموده‌ است: همگی بر مکروه بودن بالا بردن نگاه در نماز اتفاق دارند، ولی درباره خارج از نماز در دعا اختلاف کردند؛ شریح و گروهی آن را مکروه دانستند، و اکثر فقهاء آن را جایز شمردند، زیرا آسمان قبله دعا است همان‌ گونه که کعبه قبله نماز است.

🌸امام أبو المعين النسفي رحمه الله فرموده‌اند:

✔️وتعلقهم بالإجماع برفع الأيدي إلى السماء عند المناجاة والدعاء باطل، لما ليس في ذلك دليل كونه تعالى في تلك الجهة، هذا كما أنهم أمروا بالتوجه في الصلاة إلى الكعبة وليس هو في الكعبة، وأمروا برمي أبصارهم إلى موضع سجودهم حالة القيام في الصلاة بعد نزول قوله تعالى: {قد أفلح المؤمنون الذين هم في صلاتهم خاشعون} [سورة المؤمنون/ ۲-۱] بعدما كانوا يصلون شاخصة أبصارهم نحو السماء، وليس هو في الأرض، وكذا حالة السجود أمروا بوضع الوجوه على الأرض، وليس هو تعالى تحت الأرض. (تبصرة الأدلة ص ۱۸۱/۱۸۲)

🌱تکیه آنان بر اجماع بر بلند کردن دست‌ها به سوی آسمان هنگام مناجات و دعا باطل است، زیرا در این کار هیچ دلیلی بر این نیست که الله تعالی در آن جهت است. این همانند آن است که به آن ها دستور داده شد در نماز به سوی کعبه رو کنند، ولی خداوند در کعبه نیست؛ و دستور داده شد نگاه‌های خود را هنگام قیام در نماز به موضع سجود بیفکنند، پس از آنکه آیه {قد أفلح المؤمنون الذين هم في صلاتهم خاشعون} [سوره مؤمنون/ ۱–۲] نازل شد، در حالی که آنان ابتدا نگاه‌ هایشان را به سوی آسمان دوخته بودند، ولی الله در زمین نیست؛ و نیز هنگام سجده، آنان مکلف به گذاشتن پیشانی بر زمین شدند، اما الله تعالی زیر زمین نیست.

🌸امام بدر الدين العيني رحمه الله فرموده‌اند:

✔️والسماء قبلة الداعين كما أن الكعبة قبلة المصلين، فكما لم يَدل استقبالُ الكعبة على أن الله جلت قدرته فيها، لم يدل التوجه إلى السماء والإشارة على أن الله عَزَّ وجَلَّ فيها. ( شرح سنن أبي داود للعيني ج: ۴ ص: ۱۸۶)

🌱و آسمان قبله دعاکنندگان است، همان‌ گونه که کعبه قبله نمازگزاران است؛ پس همانطور که رو کردن به سوی کعبه دلالت نمی‌ کند که الله جل و علا در آن است، رو کردن به سوی آسمان و اشاره کردن نیز دلالت نمی‌ کند که الله عزو جل در آنجا است.

🌸علامه بياضي رحمه الله فرموده‌اند:

✔️بأن رفع الأيدي عند الدعاء إلى جهة السماء ليس لكونه تعالى فوق السماوات العلى بل لكونها قبلة الدعاء، إذ منها يتوقع الخيرات، ويستنـزل البركات لقوله تعالى:{وَفِي السَّمَاء رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ} [سورة الذاريات/۲۲] مع الإشارة إلى اتصافه تعالى بنعوت الجلال وصفات الكبرياء، وكونه تعالى فوق عباده بالقهر والاستيلاء. (إشارات المرام من عبارات الإمام ص۱۹۸)

🌱 بلند کردن دست‌ها هنگام دعا به سوی آسمان، نه به این دلیل که الله تعالی در بالاترین آسمان‌هاست، بلکه به این دلیل است که آسمان قبله دعا است؛ زیرا از آن خیرات انتظار می‌ رود و برکات نازل می‌ گردد، همانطور که الله می‌فرماید: {وَفِي السَّمَاء رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ} [سورة الذاريات/۲۲]، با توجه به اینکه الله متصف به صفات جلال و کبریا است و بر بندگان خود به قدرت و سلطه احاطه دارد.

🌸امام ملا علي القاري رحمه الله فرموده‌اند:
2
✔️السماء قبلة الدعاء بمعنى أنها محل نزول الرحمة التي هي سبب أنواع النعمة، وهو مُوجِب دفع أصناف النقمة … وقد ذكر الشيخ أبو المعين النسفي إمام هذا الفن في التمهيد له من أن المحققين قرّروا أن رفع الأيدي إلى السماء في حال الدعاء تعبّد محض.(شرح الفقه الأكبر (ص/۱۷۲)

🌱آسمان قبله دعا است، به این معنا که محل نزول رحمت است که سبب انواع نعمت‌هاست و موجب دفع انواع نقمت‌ ها می‌ گردد… و شیخ ابو المعین النسفی، امام این فن، در مقدمه خود آورده است که محققان تصریح کرده‌اند که بلند کردن دست‌ها به سوی آسمان در حال دعا عبادت محض است.

🌸حافظ مرتضى الزبيدي رحمه الله فرموده‌اند:

✔️فأما رفع الأيدي عند السؤال والدعاء إلى جهة السماء فهو لأنها قِبلة الدعاء كما أن البيت قِبلة الصلاة يُستقبَل بالصدر والوجه، والمعبود بالصلاة والمقصود بالدعاء وهو الله تعالى منـزه عن الحلول بالبيت والسماء. (الإتحاف ج ۲ ص۱۷۰)

🌱بلند کردن دست‌ ها هنگام سؤال و دعا به سوی آسمان است، زیرا آسمان قبله دعا است، همان‌ گونه که کعبه قبله نماز است و با سینه و صورت به سوی آن رو می‌شوند. معبود در نماز و مقصود در دعا یعنی الله جل و علا از حلول در کعبه و آسمان منزه است.

فائده: ثابت گشت که بلند کردن دست‌ ها به سوی آسمان هنگام دعا نه به معنای مکان‌ مند بودن الله تعالی است و نه نشانه حضور او در آسمان، بلکه عبادتی است محض، نشانه توجه و اخلاص دعا، و نشانه تمسک بنده به قبله‌ی دعا؛ پس هرگونه تصور مکان‌ و جهت برای الله بر اساس این عمل، باطل و مخالف عقل و اتفاق محققین أهل‌ السنة والجماعة است.

🌱ادامه دارد....

🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
5
🔰این رساله را در فرصت مناسب حتماً بخوانید.
3
نفی_جهت_و_مکان_از_خدا_فخر_الدين_الرازي.pdf
360.5 KB
7
MusicsquadORG (1).mp3
1005.8 KB
📌پاسخ به تلبیس عبدالله ریگی احمدی درباره‌ی کلیپ تقطیع‌ شده توسط او و نسبت بی‌ سوادی به علامه سربازی رحمه‌ الله.

🎙️مولانا محمد طارق دیوبندی حفظه الله


https://chat.whatsapp.com/KZpPT7M65DxE5EBt2UBGZR

www.tg-me.com/rahehaqiqat

📚أنجُمن ِ عِلمــــــي تَحقِیــــــقي راهِ حقـیقـت🎓
7🤯1
*📄رسالهٔ نفى مكان و جهت از حضرت حق جل جلاله(بخش اول)*

🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه

✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه

👌الإمام الداعي إلى الله تعالى فخر الدین محمد بن عمر بن الحسين الرازي رحمه الله می‌ فرماید: حمد و سپاس خداوند را که وجود صفت جلال او واجب است و بخشش و سخاوتش به سبب کمال اوست. او خدای یگانه‌ای است که هستی پس از نیستی از اوست و هر چه در عالم است، شناخت آن به خداوند مربوط است، زیرا تأثیر او در جهان ایجاد است، نه اینکه خودش نیازمند به چیزی باشد. آثار و قوانین و نظم در مخلوقات نشان می‌ دهد که علم او از هر گونه شک، تردید و وهم پاک است.

⁉️اگر بپرسی خداوند کجاست، باید گفت: همه چیز در جای خود نیازمند جایگاه و مکان است، اما او از نیاز و محدودیت پاک است. اگر بپرسی چگونه است، باید گفت: چگونگی مربوط به دو و چیزهای قابل درک است که هر کدام نیازمند یگانه اند، اما او یگانه از هر گونه نیاز و نقص مبراست. اگر بپرسی چرا، باید گفت: پرسش از علت و چرایی مربوط به چیزهای ممکن است، اما او بی‌ نیاز از هر علت و نیاز است. اگر بپرسی کی، باید گفت: کی بودن مربوط به گذشتن زمان و آمدن و رفتن است، و این تنها برای چیزهایی است که حادث هستند، اما او تعالی از هرگونه نیاز و محدودیت پاک است.

✔️پس وقتی انسان به اسرار عمیق الهی و عظمت بی‌ پایان خداوند می‌ اندیشد و به اندازه توان خود در وجود او تدبر و تفکر می‌ کند، در می‌ یابد که نهایت فهم و تصور انسان چیزی جز همین نیست که(والله الغني وأنتم الفقراء)خداوند بی‌ نیاز و غنی است و ما فقیر و نیازمندیم. این حقیقت همان شرح صفت غناست، که جلال و بزرگی او را نشان می‌ دهد و هرچه به نیازمندی و فقر مربوط است، از او منزه است. کمال او پاک و کامل است. سبحان ربك رب العزة عما يصفون وسلام على المرسلين والحمد لله رب العالمین. و تحیات و صلوات بر مرقد و مشهد محمد صلوات الله علیه باد و بر اهل بیت و یاران و خاندان او وسلم تسليما كثيرا.

👈اما بعد، دوستی از برادران صمیمی و دوستان وفادار از من خواست تا درباره مسأله نفی جهت از ذات خداوند، چند سخن کوتاه و خلاصه بنویسم و توضیح دهم. همچنین خواست که وجوه اختلاف و مخالفت هم بدون کم‌ و‌ کاست و مداهنه، بیان شود. این فصول را با توجه به این نوشتم و آنکه حاصل سخن را از هر دو طرف بیاورم.

🌹خداوند متعال این کلمات را وسیله‌ ای برای پذیرفته شدن و ارتقای درجات نجات قرار دهد و قلم و دل ما را از خطا و لغزش حفظ کند، به لطف و کرمش.

🌱ادامه دارد...

🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
3🥰1
*🧠ناتوانی عقول از ادراک حقیقت ذات باری تعالی*

🌸ذات پاک باری تعالی به دو دلیل برای عقل انسان‌ ها قابل شناخت نیست:

🔹️دلیل اول: هر وقت انسان علت چیزی را بداند، خود آن چیز را هم می‌ شناسد.

✔️قاعده عقلی آن است که اگر کسی علت چیزی را به‌ درستی بشناسد، معلول و نتیجه‌ی آن را نیز می‌ شناسد. مثل طبیب که وقتی علت بیماری را بفهمد، خود بیماری برایش شناخته‌ شده می‌ شود.

🌸ذات اقدس الله تعالی، علت‌ العلل و خالق همه ممکنات است.

👈پس اگر عقل بشر می‌ توانست حقیقت صفات و ذات الله تعالی را بشناسد، باید تمام موجودات و جزئیاتشان نیز برای انسان روشن و معلوم باشد؛ زیرا علت اگر معلوم باشد، معلول هم معلوم خواهد شد.

👌اما تجربه نشان می‌دهد که ما انسان‌ ها بسیاری از چیزها را نمی‌دانیم، چه رسد به احاطه بر همه‌ی ممکنات.

✅️لذا حقیقت ذات باری تعالی برای ما ناشناخته است، و گرنه باید علم ما به همه مخلوقات احاطه پیدا می‌ کرد.

🔹️دلیل دوم: آنچه می‌ دانیم، سلب و اضافه است نه حقیقت.

✔️ما از الله تعالی چه می‌دانیم؟ می‌ دانیم که او موجود است، واجب‌ الوجود است، علیم قدیر است، اراده دارد و امور عالم را تدبیر می‌ کند.

👈اما دقت کنیم: بخشی از این شناخت‌ ها فقط نفی است، یعنی می‌ گوییم الله تعالی جسم نیست، جوهر نیست، عرض نیست؛ یعنی صفات مخلوقات را از او تعالی دور می‌ کنیم. این را در علم کلام سلب می‌ گویند.

👈بخش دیگری از معرفت ما، همان صفاتی است که ما به الله تعالی نسبت می‌ دهیم؛ مثل اینکه می‌ گوییم الله تعالی علم، قدرت و اراده دارد. این‌ ها در واقع اضافاتی‌ اند.

✅️لذا آنچه از الله تعالی می‌ دانیم، یا نفی است یا نسبت؛ نه ذات او. پس ذات حقیقی الله تعالی ورای این اوصاف است و عقل بشر هرگز به آن دست نمی‌ یابد.

🔍فائده: از هر دو دلیل واضح شد که معرفت انسان نسبت به الله تعالی در حد وجود داشتن او تعالی، و در حد سلب نقایص و نسبت دادن کمالات به اوست، نه فراتر.

🌹ذات الله بسیط، قدیم، و مطلق است و در مرتبه‌ای است که عقول ما توان احاطه بر آن را ندارند.

📌وظیفه‌ی ما همان است که قرآن و سنت راهنمایی کرده‌ است:

🔸️ایمان به وجود و کمالات الهی.

🔸️تنزیه او تعالی از مشابهت با مخلوقات.

🔸️و توقف در جایی که عقل از درک حقیقت باز می‌ ماند.

🌸وَلَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْمًا (طه ۱۱۰)

🌱و خلق را ابدا به او احاطه و آگاهی نیست.

✍️محرر: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه

🗓 پنج شنبه - ۲ ربیع الثانی ١٤٤٧

🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
4
*📄رسالهٔ نفى مكان و جهت از حضرت حق جل جلاله(بخش دوم)*

🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه

✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه

📝فصل اول:

❗️عده‌ای می‌ گویند هر چیزی که موجود است، باید شکلی و مقداری و حد و اندازه‌ای داشته باشد، و هر چیزی که این‌ گونه نباشد، موجود نیست. بدانید که این حرف غلط است و ما دلایل زیادی داریم که نشان می‌دهد این سخن و ادعا صحیح نیست.

🔹️برهان اول:

✔️روشن است که زید و عمرو و همه انسان‌ها، از نظر حقیقت و ماهیت انسانیت یکی هستند و تفاوتی که بین آن‌ ها هست، مربوط به صفات و خصوصیات دیگرشان است، نه خود انسان بودن که برای همه مشترک است. وقتی این روشن شد، می‌گوییم حقیقت انسانیت یک معنی واحد است.

👈اگر کسی بگوید انسان دراز است، باید کوتاه بودن انسان منتفی باشد؛ و اگر بگوید انسان کوتاه است، باید دراز بودن او منتفی باشد. اگر شرط حقیقت انسانیت این باشد که خارج از عالم باشد، پس موجوداتی که داخل عالم‌ اند انسان نیستند؛ و اگر شرط این باشد که داخل عالم باشد، پس موجوداتی که خارج از عالم‌ اند انسان نیستند.

👌اما حقیقت انسانیت هم دراز و هم کوتاه، هم داخل عالم و هم خارج از آن نیست. منظور این است که ماهیت و حقیقت انسانیت محدود به شکل، اندازه یا مکان نیست. جسم انسان در عالم است، اما حقیقت انسان، مستقل از مکان و اندازه است.

🌱پس نتیجه می‌ گیریم که می‌توان حقیقت انسان را شناخت که نه شکلی معین دارد، نه مقداری مشخص و نه مکانی خاص. لذا سخنی که مخالف گفته است که هر چیزی اگر شکلی و مقداری و حد مشخص نداشت، موجود نیست، غلط و باطل است.

🔹️برهان دوم:

👌هر کسی به‌ طور یقین و واضح می‌ داند که خودش قدرت بینایی، شنوایی، تخیل و فکر کردن دارد. اما همین قدرت تخیل و توهم را نمی‌ تواند دقیقاً بشناسد که چگونه است؛ مثلاً نمی‌ تواند بگوید آیا این قدرت تخیل بزرگ است یا کوچک، بلند است یا کوتاه.

✔️حالا همین قدرت تخیل و توهم، خودش گواه این است که چیزی هست که تخیل و توهم نمی‌ تواند آن را کاملاً درک کند. یعنی اگر همه چیز فقط تخیل و توهم بود، خود تخیل و توهم وجود نداشت تا چیزی را تصور کند، که این غیرممکن است.

👈پس معلوم می‌ شود که هیچ چیز مانعی ندارد که واقعاً موجود باشد، حتی اگر خیال و توهم نتواند آن را پیدا کند یا حقیقتش را تحت اختیار خود درآورد.

🔹️برهان سوم:

🌱ما می‌ توانیم هر چیزی را دو دسته تقسیم کنیم: یا چیزی است که با حس و تجربه قابل شناخت است، یا نیست. این تقسیم‌ بندی با عقل هم قابل درک است.

❗️مخالفین می‌گویند اگر چیزی قابل حس نباشد، وجودش غیر ممکن است. اما اگر چیزی هم در حس و هم در عقل قابل تصور نباشد، دیگر نمی‌ توانیم بگوییم وجودش ممکن است یا غیر ممکن؛ چون وقتی چیزی حتی در ذهن هم نمی‌ آید، حکم کردن درباره وجود یا عدم وجودش غیر ممکن است.

✔️پس معلوم شد که تصور موجودی که با حس قابل درک نیست، غیر ممکن نیست. بلکه نمی‌ توانیم به راحتی بگوییم که وجودش را نفی کنیم یا اثبات کنیم. قضاوت درباره این نوع موجودات باید بر اساس دلیل و برهان انجام شود؛ اگر دلیل قوی باشد، باید قبول کنیم. و گرنه، بهتر است در این مورد سکوت کنیم و حکم ندهیم.

🌱ادامه دارد...

🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
3
2025/10/21 12:50:58
Back to Top
HTML Embed Code: