Telegram Web Link
در این بخش قرار هست در مورد دو عبارت Let out و Take in صحبت کنیم که در مورد "لباس" کاربرد دارن.

از اصطلاح Take in به معنی تنگ کردن بخشی از یه لباس استفاده میشه و در مقابل Let out رو داریم که میشه "گشاد کردن یه لباس" تا مناسب اندازه‌تون باشه.

توجه کنید Take in به معنی "تنگ کردن لباس" هست و Have something taken in یعنی اون لباس (Something) رو بدید براتون کوتاه کنن که به جای Have از Get هم می‌تونید استفاده کنید. این موضوع مربوط میشه به مبحث Causative در گرامر و اشاره به این داره که کاری برای شما نه توسط خودتون که بلکه توسط شخص دیگه‌ای صورت میگیره.

پس اگر لباس رو خودتون رو برای خودتون کوتاه کنید از Take in و اگر اون بدید به شخص دیگه‌ای (مثلا خیاط یا ...) تا براتون انجام بده از Have it taken in استفاده کنید.

▶️ Example 1:
Can you let out the arms of this shirt?
میشه آستین این پیرهن رو گشاد کنی؟

▶️ Example 2:
I need the waist of these pants taken in
می‌خوام کمر این شلوار تنگ بشه

▶️ Example 3:
A: What do you think of these pants?
B: I like the style, but they’re clearly way too big for you.
A: You’re right, I shouldn’t buy them.
B: I didn’t say that! You can always get them and have them taken in. Then they would be perfect for you!

آ: نظرت در مورد این شلوار چیه؟
ب: استایلشو دوست دارم، اما قشنگ معلومه که برات خیلی بزرگه
آ: حق با توئه، نباید می‌خریدمش
ب: نه من اینو نگفتم (نگفتم که نباید می‌خریدی). تو هر وقت که بخوای می‌تونی بگیریش (هر شلواری که خواستی رو بخریش) و ببری برات کوچیکش کنن. بعدش برات (توی تنت) فوق العاده میشن.

▶️ Example 4:
A: I really like that dress on you!
B: Thanks! I like it too, but it’s not comfortable at all.
A: Oh, why not?
B: It’s too tight in the torso. I’ve been meaning to take it to a seamstress and have it let out, but I keep forgetting.
A: Oh well, at least it still looks nice!

آ: این لباسی که تنته رو خیلی دوست دارم
ب: ممنون. منم دوستش دارم، اما اصلن راحت نیست (توش راحت نیستم)
آ: عه، چرا نیستی؟
ب: نیم تنه‌اش خیلی تنگه. همش می‌خوام ببرمش پیش یه خیاط بدم گشادش کنه، اما مدام یادم میره
آ: خب، حداقل ظاهرش که خوبه

در این بخش قرار هست در مورد دو عبارت Let out و Take in صحبت کنیم که در مورد "لباس" کاربرد دارن.

از اصطلاح Take in به معنی تنگ کردن بخشی از یه لباس استفاده میشه و در مقابل Let out رو داریم که میشه "گشاد کردن یه لباس" تا مناسب اندازه‌تون باشه.

توجه کنید Take in به معنی "تنگ کردن لباس" هست و Have something taken in یعنی اون لباس (Something) رو بدید براتون کوتاه کنن که به جای Have از Get هم می‌تونید استفاده کنید. این موضوع مربوط میشه به مبحث Causative در گرامر و اشاره به این داره که کاری برای شما نه توسط خودتون که بلکه توسط شخص دیگه‌ای صورت میگیره.

پس اگر لباس رو خودتون رو برای خودتون کوتاه کنید از Take in و اگر اون بدید به شخص دیگه‌ای (مثلا خیاط یا ...) تا براتون انجام بده از Have it taken in استفاده کنید.

▶️ Example 1:
Can you let out the arms of this shirt?
میشه آستین این پیرهن رو گشاد کنی؟

▶️ Example 2:
I need the waist of these pants taken in
می‌خوام کمر این شلوار تنگ بشه

▶️ Example 3:
A: What do you think of these pants?
B: I like the style, but they’re clearly way too big for you.
A: You’re right, I shouldn’t buy them.
B: I didn’t say that! You can always get them and have them taken in. Then they would be perfect for you!

آ: نظرت در مورد این شلوار چیه؟
ب: استایلشو دوست دارم، اما قشنگ معلومه که برات خیلی بزرگه
آ: حق با توئه، نباید می‌خریدمش
ب: نه من اینو نگفتم (نگفتم که نباید می‌خریدی). تو هر وقت که بخوای می‌تونی بگیریش (هر شلواری که خواستی رو بخریش) و ببری برات کوچیکش کنن. بعدش برات (توی تنت) فوق العاده میشن.

▶️ Example 4:
A: I really like that dress on you!
B: Thanks! I like it too, but it’s not comfortable at all.
A: Oh, why not?
B: It’s too tight in the torso. I’ve been meaning to take it to a seamstress and have it let out, but I keep forgetting.
A: Oh well, at least it still looks nice!

آ: این لباسی که تنته رو خیلی دوست دارم
ب: ممنون. منم دوستش دارم، اما اصلن راحت نیست (توش راحت نیستم)
آ: عه، چرا نیستی؟
ب: نیم تنه‌اش خیلی تنگه. همش می‌خوام ببرمش پیش یه خیاط بدم گشادش کنه، اما مدام یادم میره
آ: خب، حداقل ظاهرش که خوبه

🦀@rastainstitute🦀
افعال دو قسمتی
Put on:روشن کردن

Pick up:برداشتن

Run after:رفتن دنبال

Hang up:قطع کردن تلفن

Pass out:غش کردن

Put off : تعویق انداختن

Drop off:پیاده کردن

Run away:فرار کردن

Hang on:پای تلفن ماندن

Pass away:درگذشتن


🦚@rastainstitute🦚
💢افعال دو قسمتی با "look"

📌look         به نظر رسیدن
📌Iook at          نگاه کردن
📌look for    جستجو کردن
📌look after   مواظبت کردن
📌look out       مواظب بودن
📌look like           شبیه بودن
📌look up     پیدا کردن لغت
📌look into وارسی کردن
📌look down نگاه تحقیرامیز کردن
📌look forward to مشتاقانه انتظار کشیدن

🌸@rastainstitute🌸
🔷 کلمات مشابه در زبان انگلیسی👇👇


Host = میزبان
Hostel = هتل ارزان
Hostility = خصومت
Hospitality = مهمان نوازی


Generous = سخاوتمند
Genius = نابغه
Genuine = اصلی–خالص
Gorgeous = زیبا


Suppose = گمان کردن
Oppose = مخالفت کردن
Depose = خلع کردن
Impose = تحمیل کردن
Dispose = خلاص شدن
Expose = نمایش دادن_در معرض قرار دادن
Compose = نوشتن_سرودن

☕️@rastainstitute☕️
مکالمه انگليسي در کتابفروشي📚

📕کتاب حراجي چه داري؟
What do you have on sale?

📗آيا از آثار شکسپير چيزي داريد؟
Have you got anything by Shakespeare?

📘چه کتابي در باره ي ديکنز داريد؟
What books have you on Dickens?

📙اين کتاب موجود نيست.
The book is out of print.

📓اين کتاب ها را در انبار نداريم.
We haven’t these books in stock.

📔بفرماييد، اين يک نسخه از آثار ميلتون
است.
Here is a copy of Milton’s works.

📒سري به کتاب فروشي بعدي بزنيد.
Try the next book shop.

🦚@rastainstitute🦚
Earn money
کسب درامد

Save money
پس انداز پول

Spend money
پول خرج کردن

Make money
پول دراوردن

Invest money
سرمایه گذاری کردن

Borrow money
پول قرض کردن

Pay off debt
پرداخت بدهی

Lose money
پول از دست دادن

Live within your means
به اندازه در امد خرج کردن

Break even 
یر به یر در اومدن

Financial independence 
استقلال مالی

Bottom line
ختم کلام

Rainy day fund
سرمایه روز مبادا

Money talks
پول حرف اول و اخرو میزنه

Tighten your belt
حساب دخل و خرج رو داشتن

Make ends meet
به زور به سرماه رسوندن

Cash flow
گردش مالی

Live paycheck to paycheck 
به سختی زندگی کردن

Waste money 
هدر دادن پول

@rastainstitute
🆎لیست 100 لغت پرکاربرد در انگلیسی
که کمک می‌کنه راحتتر از پس مکالمات روزمره بربیای

1- Accept - پذيرفتن
2-Allow - اجازه دادن
3-Ask - پرسيدن
4-Believe - باور كردن
5-Borrow - قرض گرفتن
6-Break - شكستن
7-Bring - آوردن
8-Buy - خريدن
9-Can/ Be able - توانستن
10-Cancel - منتفي كردن
11-Change - تغيير دادن
12-Clean - تمييز كردن
13-Comb - شانه كردن
14-Complain - شكايت كردن
15-Cough - سرفه كردن
16-Count - شمردن
17-Cut - بريدن
18-Dance - رقصيدن
19-Draw - كشيدن
20-Drink - نوشيدن
21-Drive - رانندگي كردن
22-Eat - خوردن
23-Explain - توضيح دادن
24-Fall - افتادن
25-Fill - پر كردن
26-Find - پيدا كردن
27-Finish - تمام كردن
28-Fit - جا دادن
29-Fix - درست كردن
30-Fly - پرواز كردن
31-Forget - فراموش كردن
32-Give - دادن
33-Go - رفتن
34-Have - داشتن
35-Hear - شنيدن
36-Hurt - زخمي شدن
37-Know - دانستن
38-Learn - يادگرفتن
39-Leave - ترك كردن
40-Listen - گوش كردن
41-Live - زندگي كردن
42-Look - ديدن
43-Lose - گم كردن
44-Make/Do - انجام دادن
45-Need - احتياج داشتن
46-Open - بازكردن
47-Organise - منظم كردن
48-‍Close/Shut - بستن
49-Pay - پرداختن
50-Play - بازي كردن
51-Put - قرار دادن
52-Rain - باريدن
53-Read - خواندن
54-Reply - پاسخ دادن
55-Run - دويدن
56-Say - گفتن
57-See - ديدن
58-Sell - فروختن
59-Send - فرستادن
60-Sign - امضا كردن
61-Sing - آواز خواندن
62-Sit - نشستن
63-Sleep - خوابيدن
64-Smoke - سيگار كشيدن
65-Speak - صحبت كردن
66-Spell - هجي كردن
67-Spend - پرداختن
68-Stand - ايستادن
69-Start/Begin - شروع كردن
70-Study - درس خواندن
71-Succeed - موفق شدن
72- Swim - شنا كردن
73-Take - گرفتن
74-Talk - صحبت كردن
75-Teach - ياد دادن
76-Tell - گفتن
77-Think - فكر كردن
78-Translate - ترجمه كردن
79-Travel - سفر كردن
80-Try - امتحان كردن
81-Turn off - خاموش كردن
82-Turn on - روشن كردن
83-Type - تايپ كردن
84-Understand - فهميدن
85-Use - استفاده كردن
86-Wait - صبر كردن
87-Wake up - بيدار شدن
88-Want - خواستن
89-Watch - نگاه كردن
90-Work - كاركردن
91-Worry - نگران شدن
92-Write - نوشتن
93-Waste - هدر رفتن
94-Wonder - تعجب كردن
95-Worship - عبادت كردن
96-Win - برنده شدن
97-Wear - پوشيدن
98-Wash - شستن
100-Welcome -خوش امدید

🌸@rastainstitute🌸
🎾 صفت های متضاد در انگلیسی 🎾


🍁 Same         👉   همانند
🍀 Different   👉   متفاوت

🍁 Clean       👉   تمیز
🍀 Dirty         👉   کثیف

🍁 Dry           👉   خشک
🍀 Wet          👉   خیس

🍁 Far           👉    دور
🍀 Near        👉   نزدیک

🍁 Alive        👉   زنده   
🍀 Dead       👉   مرده

🍁 Best         👉   بهترین
🍀 Worst      👉   بدترین

🍁 Bitter       👉    تلخ
🍀 Sweet      👉   شیرین
   
🍁 Calm        👉    آرام     
🍀 Nervous    👉   عصبی

🌸@rastainstitute🌸
زمان ثبت نام آزمون آیلتس اعلام شد

🔹براساس هماهنگی ‏های صورت گرفته با موسسه IDP، ثبت نام آزمون آیلتس کامپیوتری (CD) از تاریخ اول مرداد ماه ۱۴۰۳ مقارن با ۲۲ July سال ۲۰۲۴ از طریق درگاه اطلاع ‏رسانی سازمان ملی سنجش و ارزشیابی نظام آموزش کشور انجام خواهد شد. #آزمون #آیلتس
@rastainstitute
🍜عبارات اساسی در رستوران
🍗Essential words in restaurant

📝سفارش دادن: order
📝پیتزا فروشی: pizzeria/Pizza parlor
📝ساندویچ فروشی: Sandwich bar
📝میز را چیدن: set the table
📝اغذیه فروشی: snack bar
📝پیش غذا: Starter/appetizer
📝رستوران بخر و ببر: take-away/take-out restaurant
📝رو میزی: tablecloth
📝سفارش گرفت: take order
📝انعام: tip
📝پیشخدمت مرد: waiter
📝پیشخدمت زن: waitress
📝رستوران لب دریا: waterfront restaurant
📝کاملاً رزرو بودن: be fully booked
📝صورت حساب: bill/check
📝میز رزرو کردن: book a table
📝کافه: Café
📝میز را جمع کردن: clear the table
📝دسر: dessert
📝در خانه غذا خوردن: eat in
📝بیرون غذا خوردن: eat out
📝رستوران اعیانی: exclusive restaurant
📝صورت غذا: menu
📝میز را چیدن: Lay the table
📝رستوران را اداره کردن:
run a restaurant

@rastainstitute
The difference  between "must & have to.

📕زمانی از must استفاده می کنیم که اجبار از ناحیه خودمان باشد.
همچنين وقتي كه در مورد چيزي خيلي مطمئن باشيم. 

در حالیکه have to اجباری است که از طرف عوامل ديگر/خارجی غیر از خودمان، برای ما به وجود می آید.

Must

📕I must polish my boots once a week.
من هفته ای یک بار باید پوتین هایم را واکس بزنم . 
(این کاری است که خودم را ملزم به انجام آن می دانم).


Have to

📘I have to arrive at work at 9 sharp. My boss is very strict.
بايد دقيق سر ساعت9 برسم به كارم، رييسم خيلي گير است (الزام خارجي)

@rastainstitute
🌸☘️🌸☘️🌸☘️🌸

#لغات_کاربردی

🍀🍀nature 👉طبیعت

🐬sea – دریا,
💧ocean – اقیانوس,
🐠river – رودخانه,
🥀mountain – کوه,
💦rain – باران,
❄️snow – برف,
🌲tree – درخت,
🌞sun – خورشید,
🌜moon – ماه,
🌖world – دنیا,
🌏Earth – زمین,
🌳forest – جنگل,
💨sky – آسمان,
🌱plant – گیاه,
🌪wind – باد,
🔥soil/earth – خاک/زمین,
🌸flower – گل,
🌊valley – دره,
🌾root – ریشه,
🐳lake – دریاچه,
⭐️star – ستاره,
🌿grass – سبزه,
🍀leaf – برگ,
🌀air – هوا,
💠sand – شن,
🐚beach – ساحل,
🐋wave – موج,
🔥fire – آتش,
🌨ice – یخ,
☄️island – جزیره,
💨hill – تپه,
⚡️heat – گرما,

@rastainstitute
🌸☘️🌸☘️🌸☘️🌸


🍀🍀nature 👉طبیعت

🐬sea – دریا,
💧ocean – اقیانوس,
🐠river – رودخانه,
🥀mountain – کوه,
💦rain – باران,
❄️snow – برف,
🌲tree – درخت,
🌞sun – خورشید,
🌜moon – ماه,
🌖world – دنیا,
🌏Earth – زمین,
🌳forest – جنگل,
💨sky – آسمان,
🌱plant – گیاه,
🌪wind – باد,
🔥soil/earth – خاک/زمین,
🌸flower – گل,
🌊valley – دره,
🌾root – ریشه,
🐳lake – دریاچه,
⭐️star – ستاره,
🌿grass – سبزه,
🍀leaf – برگ,
🌀air – هوا,
💠sand – شن,
🐚beach – ساحل,
🐋wave – موج,
🔥fire – آتش,
🌨ice – یخ,
☄️island – جزیره,
💨hill – تپه,
⚡️heat – گرما,

@rastainstitute
kitchen utensil :
وسایل آشپزخونه

💥spoon
قاشق
💥knife
چاقو
💥fork
چنگال
💥bowl
کاسه
💥glass
لیوان
💥salt
نمکدون
💥jug ( pitcher )
پارچ آب
💥coffee-pot
قوری قهوه
💥tea-pot
قوری چای
💥tray
سینی
💥saucer
نعلبکی
💥cup
فنجون
💥mug
لیوان دسته دار
💥oven ( burner )
فر
💥stove ( cooker )
اجاق گاز
💥microwave
ماکروفر
💥fridge(refrigerator )
یخچال
💥freezer
یخچال فریزر
💥kettle
کتری
💥electric teakettle
کتری برقی
💥pot
قابلمه

💥frying- pan
ماهی تابه

@rastainstitute
◾️لغات و صفات برای بیان شخصیت:

funny: با مزه

friendly :خونگرم

serious : جدی

confident : دارای اعتماد به نفس

shy : خجالتی

talkative : پر حرف

creative : خلاق

hardworking : کوشا

jealous : حسود

easygoing : بيخيال

moody : دمدمی مزاج

selfish : خودخواه

@rastainstitute
2025/10/01 12:13:21
Back to Top
HTML Embed Code: