Telegram Web Link
▪️فرصتِ زندگی..

"ما از نیستی میترسیم و بنابراین, هستی خودمان را چروکیده میکنیم."

👤 #رولو_می

پیام #نیچه به ما این بود که زندگی را به گونه ای زندگی کنیم که تا ابد بخواهیم آن را تکرار کنیم؛ زندگی تان را به کمال زندگی کنید و در وقت مناسب بمیرید؛ هیچ جایی از زندگی را بدون زیستن پشت سر نگذار...!

👤 #اروین_یالوم

رولو می (Rollo May) پدر شاخه روان درمانگری اگزیستانسیال می گوید: چنان زندگی کنید که هر چه می توانید خوشی، شادی و لذت از جهان برگیرید و هر چه می توانید خوبی به جهان بدهید؛ که «خوشی» با نوعی لذت گرایی روانشناختی و «خوبی» با اخلاقی زیستن فراهم می آید

«رولو_می» باور داشت که در این صورت، ترس از مرگ به کمترین حد خود خواهد رسید و آدمی تنها سرزمینی سوخته را به فرشته مرگ تحویل می دهد، چرا که کام خود را از هر آنچه خوبی و خوشی، برآورده است.

«زنده ایم که به چیزای عجیب بخندیم و اونقدر خوب زندگی کنیم که مرگ برای بردنمون بلرزه.».

👤 #چارلز_بوکفسکی


https://www.tg-me.com/razi_philosophy
👌2👏1💯1
اَرَسطو معتقد است سه نوع " خوشبختی " وجود دارد:

1) نوع اول خوشبختی؛ زندگانیِ سرشار از شادی و لذت.
2) نوع دوم خوشبختی؛ زندگانیِ شهروندیِ آزاد و مسئول.
3) نوع سوم خوشبختی؛ زندگانیِ فیلسوفانه و اندیشمندانه.

کتاب دنیای_سوفی صفحه 138



🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
👏3👌1
🔰ذهن انسان آن قدر عظیم است که خودش را زندانی خودش می‌کند و در این انجماد می‌ماند.
🔹زندانی ذهن امید رهایی ندارد. ممکن است خود را آزاد بدانم ولی در زندان ذهن باشم، آیا ملاکی هست که بفهمیم زندانی ذهن هستیم؟ اگر بتوانم در تمام عقایدی که اکنون دارم قدری شک و تردید کنم، رها می‌شوم. انسانی که قدرت شک کردن ندارد یا نمی‌خواهد شک کند هم چنان خر باقی می‌ماند. انسانی که بتواند شک کند دیگر زندانی ذهن نیست و رها می‌شود. مادامی‌که شک نکنی در زندان ذهن خود باقی می‌مانی.

🔷🔹شک مقدس است. اگر انسان نتواند شک کند یقین حاصل نمی‌کند. شک همیشه مقدمه است و در شک باقی ماندن کفر است. شک برای عبور و رفتن است. شک فقط راه رفتن را یاد می‌دهد و نمی‌گوید در این جا بمان. اگر ماندن را دور بریزیم درست می‌شود. رفتن راه مهم است. عبور از شک یعنی به یقین رسیدن و دوباره در آن یقین شک کردن و این سلوک و رفتنِ راه است.

🔸شمس الدین محمد تبریزی می گوید؛ پیش ما کسی یک بار مسلمان نتواند شد، مسلمان می‌شود و کافر می‌شود و باز مسلمان می‌شود و هر باری از او چیزی بیرون می‌آید، تا آن وقت که کامل شود.

🔶🔸مولانا جلال الدین محمد بلخی نیز می‌گوید؛
لنگ و لونگ و خفته شکل و بی‌ ادب
سوی حق می‌غیژ او را می‌طلب
دوست دارد دوست این آشفتگی
کوشش بیهود به از خفتگی

غلامحسین ابراهیمی دینانی
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی

🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
👌21
💬 تلفظ به دینداری

🏷 مردم همگى بردگان و بندگان مال دنيا هستند؛ و تلفّظ به ديندارى فقط كلام لغو و بى محتوائى است كه بر سر زبان هايشان جارى است. پاسدارى از دينشان فقط در محدوده‏‌اى است كه در پرتو آن، معيشت‏‌هاى فراوان به دست آورند؛ و چون با غِربال امتحان و ابتلاء آزمايش شوند معلوم مى‏‌شود كه دينداران واقعى چه بسيار اندكند.

📚 کتاب شریف «لمعات الحسین» ص۴۴

🆔 https://www.tg-me.com/razi_philosophy
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
4👏1👌1
💢 ضرورت ترویج فلسفه شیعی از نظر کربن

پروفسور هانری #کربن:

پنجاه سال پیش، مرحوم ادوارد براون (١٩٢٦-١٨٦٢م.)، تأسف خود را از این که شرق شناسان قابل اعتناترین ابواب و فصول حکمت الهی مذهب تشیع را از نظر دور داشته اند ابراز کرده است. اکنون دیگر نه جای افسوس و نه مقام انگشت به دهان گزیدن است بلکه هنگام آن رسیده است که با تعمق و دلگرمی تمام به کاری که در پیش داریم بیندیشیم و جبران مافات را به بهترین وجه همت .گماریم من ایمان دارم که ایران در مقتضیات کنونی جهان بشارت معنوی گرانبهایی برای جهانیان در آستین دارد و شاید خود بدان مژده و بشارت ،آسمانی اشعار و وقوف کامل ندارد. البته وصول و نیل به چنین مرتبت معنوی مستلزم کوششها و مجاهدات خستگی ناپذیر و فوق بشری است.


📔 ایستادن در آن سوی مرگ (پاسخ‌های #کربن به #هایدگر از منظر فلسفه شیعی)، ص ۴۹۸


"انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی "
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
1👌1
🔷تفاوت علم گرایی با علم زدگی


اکبر امیری


میان علم گرایی و علم زدگی تفاوت مهمی وجود دارد. بسیاری از کسانی که داعیه ی علم دوستی و علم گرایی دارند نه علم دوستند و نه علم گرا بلکه علم زدگانی هستند که از قلت سواد و اندوخته ی ناچیز، صدای خورده سکه های دانش شان را طبل می پندارند و طوری از علم سخن می گویند که گویی علم جدید بر هیچ پیش فرض متافیزیکی ای استوار نیست و به یکباره از آسمان فرو افتاده و بر صفحه ی ذهن مستعد و درخشان ایشان نشسته است و هر سخن و باوری که یک اپسیلون از معیار های آزمایشگاهی و تجربی فاصله داشته باشد را باید در آب هفت دریای علم جدید غسل داد تا عوام الناس به جذام خرافات مبتلا نشوند و در این راه چنان قیافه ی منطقی به خود می گیرند و باد منطق به غبغب می اندازند که مخاطب ناآشنا  عمرا  پی ببرد که در آش شله قلمکاری که از منطق عرضه می کنند سخنانی را گنجانده اند که خود ارسطو اگر بشنود گوش هایش را آب می کشد و عن قریب از شنیدنش به کما می رود.
    این رویکرد مرا ناگزیر به یاد ضرب المثل " شاه می بخشه  شاه قلی نمی بخشه"  می اندازد چرا که خود کاشفان و پیشگامان علم جدید چنین ادعای جزمیت و قطعیتی که این سینه چاکان  (که محتوای مغزشان مصداق لم یکن شیئا مذکورا است) به علم و روش علمی نسبت می دهند را ندارند. روشن است که علم و روش علمی بسیار مفید است و عملا کار می کند و در بسیاری از موارد جواب می دهد اما کسی که آن را از معیاری اپیستمولوژیک به معیاری انتولوژیک بدل می کند جمود و تحجرش کم تر از جمود و تحجر داعشیان نیست.


ادامه👇👇👇👇
1👍1
ادامه متن 👇

در اینجا نمونه هایی از تفاوت دیدگاه انسان های علم گرا با انسان های علم زده را آورده ام:


فرد علم زده:

۱.  هر چیزی که توسط علم قابل توضیح دادن نباشد وجود ندارد.
۲. پدیده های فرا طبیعی را نمی توان توسط علم توضیح داد.
نتیجه: پس این پدیده ها وجود ندارند.




فرد علم گرا:

۱. روش علمی تنها روشی است که در فهم رفتار امور تجربی کارآیی اش را ثابت کرده است.

۲.روش علمی در خصوص وجود پدیده های فراطبیعی به نتیجه ای که در جوامع علمی پذیرفته شده باشد نرسیده است.

نتیجه: از حیث علمی نمی توان گفت این پدیده ها وجود دارند یا ندارند.



ادامه👇👇👇👇
👍21
ادامه متن👇


فرد علم زده:

فلسفه باید کاملا مبتنی بر منطق ارسطویی و منطق جدید باشد و هر فلسفه ای که خارج از این  دو باشد شیادی و فریب است.


فرد علم گرا:  منطق ارسطویی و منطق جدید بسیار ارزشمندند اما خودشان نیز بر پیش فرض هایی فلسفی استوارند. مثلا تمام آن ها بر این پیش فرض استوارند که حقایق منطقی حقایقی فرا فردی و ازلی و ابدی ( سرمدی) هستند اما خود منطق نمی تواند این پیش فرض را ثابت کند.

فرد علم زده:

علم جدید درست است چون کار می کند و جواب می دهد و هر آنچه را نتواند توضیح دهد وجود ندارد.


فرد علم گرا:

کارایی یک سیستم علمی دلیل قطعی ای بر درستی اش نیست. برای مثال سیستم علمی بطلمیوسی که زمین را مرکز عالم می دانست توانست فاصله زمین تا ماه را با دقت قابل قبولی اندازه بگیرد اما خود  سیستم کاملا اشتباه بود. با این حال تا زمانی که سیستم علمی جدیدتری نیامده است نمی توانم چیز دیگری خارج از این چارچوب را قبول کنم. ( اما  وجودش را هم نمی توانم با قطعیت رد کنم).

فرد علم زده:

هر کسی  احتمال وجود چیزی خارج از توانایی تبیین سیستم علمی جدید را بدهد اُمُل و خرافاتی است و اگر شیاد نباشد قطعا به دنبال لذت بردن از توهماتش است.


فرد علم گرا:

خرافاتی فقط کسی است که ارزش و کارایی علم جدید را کاملا انکار می کند و یافته های آزمایشگاهی را بی دلیل کذب می خواند. اما  نمی توان به شخصی که کارایی علم را پذیرفته اما حوزه ی تبیین علمی را  محدود می داند انگ خرافاتی زد.

ادامه👇👇👇👇
1👍1
ادامه متن 👇

در پایان برخی از ویژگی های دو طرف را می آورم:

فرد علم زده:
۱‌.  متعصب است اما این تعصب را زیر لایه ای از منطق دلبخواهی و گزینشی اش پنهان می کند.
۲. اعتماد به سقف کاذب دارد. به قول راسل انسان های دانا سرشار از شک و تردید و انسان های نادان سرشار از قطعیت اند.


۳‌.  کم می خواند. فقط نام چند کتاب را از بر کرده و آن ها را نیز دقیق و درست نخوانده است.

۴. کم هوش و غیر قابل انعطاف فکری و ذهنی.


فرد علم گرا:
۱. تعصبی ندارد و با گوشی شنوا آماده شنیدن است.
۲.  دانش بسیاری دارد و همین امر او را متواضع ساخته است. هنگام سخن  همواره قدری شک و تردید در اظهارتش دارد و احتمالی نیز هرچند اندک برای اشتباه بودن باورهایش در نظر گرفته است.

۳. زیاد می خواند و زیاد می شنود. در این میان گاهی کتاب ها و آثاری که مخالف باورهایش هستند را نیز می خواند تا مبادا گرفتار جمود فکری شود.

۴. انعطاف فکری و ذهنی زیادی دارد اما این به معنای پذیرش یا رد هر چیزی که از راه می رسد نیست  بلکه دروازه فکرش نسبت به افکار و افق های تازه، گشوده است و به آن ها اجازه ورود می دهد تا منصفانه و بی تعصب تحلیلشان کند و بر رویشان تامل کند.

پایان.🌹
2💯1
#فوری

🔰 اطلاعیه دانشگاه در خصوص امتحانات شنبه

بسمه تعالی
ضمن آرزوی سلامتی و موفقیت دانشگاهیان عزیز، پیرو نامه شماره ۷۴۰۷۹ مورخه  ۱۴۰۴/۰۵/۲۸  معاون محترم توسعه مدیریت و منابع استانداری کرمانشاه درخصوص تعطیلی روز شنبه (اول شهریورماه) دستگاههای اجرایی، به استحضار کلیه اساتید محترم و دانشجویان گرامی میرساند؛ به استناد بند ۴ همین ابلاغیه، همه امتحانات دانشگاه از این دستور مستثنی بوده و در روز شنبه مورخه ۱۴۰۴/۰۶/۰۱ طبق  برنامه آموزشی اعلام شده قبلی  برگزار خواهد شد.

حوزه معاونت آموزشی دانشگاه
👍3🤯1💔1
"آیا واقعیت اشیای محسوس در ادراک شدن آن‌هاست؟ یا آنکه چیزی مستقل از ادراک آن‌ها وجود دارد که هیچ ارتباطی با ذهن ندارد؟"

جرج برکلی

🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
2🤗1
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
"آیا واقعیت اشیای محسوس در ادراک شدن آن‌هاست؟ یا آنکه چیزی مستقل از ادراک آن‌ها وجود دارد که هیچ ارتباطی با ذهن ندارد؟" جرج برکلی 🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
جرج برکلی (12 مارس 1685 – 14 ژانویه 1753)، که به عنوان اسقف برکلی (اسقف کلون) شناخته می‌شود، فیلسوفی ایرلندی بود که مهم‌ترین دستاورد او پیشبرد نظریه‌ای به نام "ناماده‌گرایی" (که بعدها به عنوان ایده‌آلیسم ذهنی شناخته شد) بود.
این نظریه وجود ماده را انکار می‌کند و استدلال می‌نماید که اشیای آشنایی مانند میز و صندلی، صرفاً ایده‌هایی در ذهن افراد ادراک‌کننده هستند و در نتیجه، بدون ادراک شدن نمی‌توانند وجود داشته باشند.
برکلی همچنین به دلیل نقد نظریه‌ی انتزاع مشهور است که نقش مهمی در استدلال او برای ناماده‌گرایی ایفا می‌کند. شهر برکلی در کالیفرنیا، که به خاطر دانشگاه کالیفرنیا، برکلی شهرت دارد، به نام او نام‌گذاری شده است. لازم به ذکر است که نام او به درستی "بارکلی" تلفظ می‌شود.
در سال 1709، برکلی نخستین اثر مهم خود را با عنوان "مقاله‌ای در جهت نظریه‌ای جدید درباره‌ی بینایی" منتشر کرد. او در این اثر به محدودیت‌های بینایی انسان پرداخت و نظریه‌ای را مطرح کرد که موضوعات واقعی دید، اجسام مادی نیستند، بلکه نور و رنگ هستند. این دیدگاه زمینه‌ساز مهم‌ترین اثر فلسفی او یعنی "رساله‌ای درباره‌ی اصول معرفت انسانی" (1710) شد. اما به دلیل استقبال کم از این کتاب، او آن را در قالب گفت‌وگو بازنویسی کرد و در سال 1713 با عنوان "سه گفت‌وگو میان هایلاس و فیلونوس" منتشر کرد.
در این کتاب، فیلونوس (به معنی "دوستدار ذهن" در زبان یونانی) نماینده‌ی دیدگاه‌های برکلی است، درحالی‌که هایلاس (به معنی "ماده") دیدگاه‌های مخالفان او، به‌ویژه جان لاک را منعکس می‌کند.
برکلی در کتاب "درباره‌ی حرکت" (De Motu) در سال 1721 به مخالفت با نظریه‌ی فضا، زمان و حرکت مطلق که آیزاک نیوتن ارائه داده بود، پرداخت. استدلال‌های او بعدها مقدمه‌ای برای نظریات ارنست ماخ و آلبرت اینشتین شدند.
در سال 1732، برکلی کتاب "آلسیفرون" را منتشر کرد که اثری در دفاع از مسیحیت در برابر آزاداندیشان بود. در 1734، او کتاب "تحلیل‌گر" را نوشت که نقدی بر مبانی حساب دیفرانسیل و انتگرال بود و تأثیر مهمی در توسعه‌ی ریاضیات داشت. آخرین اثر فلسفی مهم او، "سیریس" (1744)، با توصیه به استفاده‌ی دارویی از آب قیر آغاز می‌شود، اما سپس به طیف گسترده‌ای از موضوعات از جمله علم، فلسفه و الهیات می‌پردازد.
پس از جنگ جهانی دوم، توجه به آثار برکلی افزایش یافت، زیرا او به مسائل مهمی پرداخته بود که در فلسفه‌ی قرن بیستم مورد بحث قرار گرفتند، از جمله مشکلات مربوط به ادراک، تفاوت میان ویژگی‌های اولیه و ثانویه، و اهمیت زبان.

"" انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی""

🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
👏3🤔1👌1
حقیقت تلخ این است که زندگی واقعی انسان از مجموعه ی تضادهای گریزناپذیری مانند روز و شب، تولد و مرگ، نیک بختی و رنج، نیکی و بدی تشکیل شده است. ما حتی یقین نداریم که روزی یکی از این تضادها، مثلاً نیکی بر بدی یا شادی بر غم پیروز شود. زندگی میدان مبارزه است.

همیشه چنین بوده و همواره نیز چنین خواهد بود و اگر جز این بود زندگی به پایان می رسید و درست همین کشمکش درونی بود که مسیحیان اولیه را بر آن داشت تا آرزو کنند جهان هر چه زودتر به پایان برسد و بوداییان را به سوی طرد امیال و آرزوهای دنیوی سوق داد و اگر پاسخ های بنیادین در کنار انگارهها و رفتارهای اخلاقی و معنوی ویژه ی این دو دین قرار نمی گرفت و به نوعی، پس زدنهای افراطی امور دنیوی آنها را تعدیل نمی کرد، خطری در حد خودکشی پا پیش می گذاشت.

تأکید من بروی مسئله از این روست که امروزه میلیون ها نفر، دیگر اعتقادی به هیچ دینی ندارد و هیچکس دین خودش را نمیفهمد. البته تا هنگامی که مشکلی پیش نیاید فقدان دین محسوس نخواهد بود، اما بمحض آنکه درد و رنجی بوجود آید همه چیز فرق خواهد کرد. همه بدنبال راه نجات، مفهوم زندگی و تجربه های گمراه کننده اش خواهند گشت. نکته ی مهمی که (بر مبنای تجربه ی خودم) قابل بیان است اینست که یهودیان یا پروتستان ها بیش از کاتولیک ها به روانکاو مراجعه می کنند و این طبیعی ست زیرا کلیسای کاتولیک هنوز هم خود را مسئول سلامت روان" میداند!

#کارل_گستاو_یونگ
کتاب: انسان و سمبولهایش


🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
2👌1
💠دوره کاربردی تاریخ معاصر ایران با تاکید بر بازخوانی جریان های فکری

🔰این دوره در صدد بیان تاریخ معاصر ایران در قرن اخیر که منجر به انقلاب مشروطه و وجود مجلس قانون گذاری و محدود نمودن حاکمیت و قدرت مطلق بودن پادشاهان در ایران و بیان جریان های فکری پس از این دوران ها تا جنگ بین الملل یکم و دوم تا انقلاب اسلامی و سپس جنگ هشت ساله ایران و عراق میباشد.

دوره آموزشی فوق دارای ۲۸ جلسه آفلاین و یک آزمون نهایی می باشد.
🔔همراه با اعطای گواهینامه معتبر

📝جهت دسترسی به این دوره به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://zmam.ir/Course-Detail/public/Contemporary-history-of-Iran-with-an-emphasis-on-rereading-intellectual-currents

🌱◽️موسسه زمام◽️🌱
زندگی بر پایه معنویت،اندیشه و مهارت

https://eitaa.com/joinchat-3281322412C9a3806739e
1👌1🕊1
طالس ملطی: نخستین فیلسوف یونانی

او (حدود ۶۲۴–۵۴۶ پیش از میلاد) یکی از مهم‌ترین چهره‌های آغازین فلسفه و علم در تمدن یونان باستان بود. او را معمولاً نخستین فیلسوف در سنت یونانی و همچنین بنیان‌گذار مکتب ایونی می‌دانند. طالس نخستین متفکری بود که کوشید پدیده‌های طبیعی را بدون ارجاع به اسطوره‌ها و خدایان توضیح دهد و به جای آن به دنبال اصول و قوانین طبیعی گشت.
طالس در شهر ملیتوس یکی از مستعمرات یونانی در آسیای صغیر (ترکیهٔ امروزی)، به دنیا آمد. او احتمالاً به مصر و بابل سفر کرد و در آنجا با ریاضیات، نجوم، و مهندسی آشنا شد. این دانش‌ها بعدها تأثیر زیادی بر دیدگاه‌های او گذاشتند.

🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
2👏1👌1
بخش دوم

مهم‌ترین نظریهٔ طالس این بود که آب منشا و آرخه همه چیز است. او معتقد بود که تمام موجودات از آب پدید آمده‌اند و در نهایت به آن بازمی‌گردند. این نظریه احتمالاً تحت تأثیر مشاهدات او از تغییرات آب در طبیعت (تبدیل به بخار، یخ، و مایع) و اهمیت آن برای زندگی شکل گرفته بود.
طالس نخستین کسی بود که به‌جای توضیح پدیده‌ها بر اساس اسطوره‌ها، به دنبال یافتن یک اصل برای جهان گشت.
• طالس معتقد بود که زمین مثل قرصی روی آب شناور است و گاهی بر اثر حرکت آب دچار زلزله می‌شود.
برخلاف تصورات اسطوره‌ای، او باور داشت که پدیده‌های طبیعی مانند رعدوبرق را می‌توان با دلایل علمی توضیح داد.
طالس در ریاضیات و هندسه نیز نقش مهمی داشت. او نخستین کسی بود که برخی از اصول هندسه را اثبات کرد. چندین قضیه به نام او ثبت شده است، از جمله:
• زاویه‌ای که در نیم‌دایره محاط است، همیشه ۹۰ درجه است.
• اگر دو خط، دو زاویهٔ متقابل به رأس بسازند، آن زوایا با هم برابرند.
• او همچنین توانست ارتفاع اهرام مصر را با استفاده از سایهٔ آن‌ها و مقایسه با سایهٔ خودش محاسبه کند.
گفته می‌شود که طالس خورشید گرفتگی سال585 پیش از میلاد را پیش‌بینی کرد، که باعث شگفتی مردم زمان خود شد. او همچنین پیشنهاد کرد که ماه نور خود را از خورشید دریافت می‌کند.
طالس اعتقاد داشت که همه چیز در جهان حیات دارد و حتی اجسام بی‌جان نیز روح دارند. این دیدگاه بعدها در فلسفهٔ یونانی با عنوان هیولی گرایی شناخته شد.و بعدها وارد فلسفه ارسطو شد البته به عنوان ماده نامتعین.

🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
👌21👏1😍1
2025/10/23 15:14:15
Back to Top
HTML Embed Code: