انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
Photo
▪️#لایب_نیتس
گوتفرید ویلهلم لایبنیتس در سال ۱۶۴۶ در دورهای که جهان پر از آشفتگی و نابسامانی بود به دنیا آمد. جنگهای سی ساله که از ۱۶۱۸ آغاز شد جمعیت آلمان را به نصف رسانده بود. پدر لایبنیتس استاد فلسفه دانشگاه لایپزیش بود و هرچند فرصت چندانی برای شناخت فرزند خود نداشت (وقتی او مُرد لایبنیتس شش سالش بود) فرصت کافی داشت که هوش پیشرس پسرش را تشخیص دهد و به آن ببالد. لایبنیتس و خواهرش نزد مادر مهربانشان بزرگ شدند و بیشتر دوران کودکی خود را صرف مطالعهی کتابهای کتابخانه پدرش و در کنار آن تقویت زبانهای لاتین و یونانی کرد. لایبنیتس در پانزده سالگی در دانشگاه لایپزیش ثبت نام کرد. دو سال بیشتر نگذشته بود که رسالهای در باب متافیزیک نوشت؛ سه سال بعد اثری کوتاه در باب رياضيات منتشر کرد؛ بلافاصله پس از آن نیز موفق به اخذ دکتری در فلسفهی حقوق شد. لایبنیتس تلاشهای فکری خود را برای باقی عمرش به همین سه زمینه یعنی متافیزیک، ریاضیات و عدالت معطوف کرد. در دل جهانی که فلسفهی او توصیف میکند، متافیزیکی عمیق، هماهنگیِ ریاضیوار و تضمینی از قطعی بودنِ عدل الهی به چشم میخورد. به طور خلاصه میتوان گفت جهان مد نظر او دارای تمام چیزهایی بود که آلمان جنگزده فاقد آن بود.
در بیست سالگی به او پیشنهاد استادی در دانشگاه آلتدورف را دادند که رد کرد و در عوض تصمیم گرفت سهم بیشتری در جهان سیاسی ناپایدار اطراف خود داشته باشد. بیتردید او برنامه داشت دیدگاه فلسفی خود را عمیقتر و مفصلتر کند و این دانش را با حاکمان جهان به اشتراک بگذارد تا با هم بتوانند حکومتی عادل و عقلانیتر بسازند. به همین دلیل، عمر خود را صرف خدمت به اعضای خاندان سلطنتی کرد، یعنی بیش از همه دوکها و کُنتها و از جمله شماری از افرادی که در آینده پادشاه و ملکه میشدند؛ اما این افراد بیشتر درخواست خدمات پیش پا افتاده (مثل ترسیم شجره سلطنتی) از او داشتند و از اینکه لایبنیتس بیشتر وقت خود را به پروژههای عظیمتر اختصاص میداد، بر میآشفتند. آنها علاقه چندانی به برنامههای سیاسی و آرمانشهریِ لایبنیتس نداشتند و به دیدگاههای درخشان او در زمینهی ریاضیات و متافیزیک هیچ اعتنایی نمیکردند. به این ترتیب بخش اعظمی از زندگی لایبنیتس به دنبال کردن یک به یک این حامیان سلطنتی گذشت، به امید اینکه بتواند یک نفر پیدا کند که کاملا متوجه رسالت و برنامهی او بشود و آن را ارج نهد و پشتیبانی کند. ولی هیچ وقت چنین شخصی را نیافت. زندگی او داستان غمانگیز فردی با استعداد است که آماده بود تمام تلاشهای فکری خود را وقف بهتر کردن جهان کند، اما در این مسیر همه او را رد کردند و نادیده گرفتند. در سال ۱۷۱۶، هنگام مرگش، تقریبا مردی از یاد رفته بود و قبر او تا ۵۰ سال هیچ نشانی نداشت.
📚 #درآمدی_به_عقلگرایی - جهان مونادهای #لایب_نیتس
👤 #چارلی_هیونمن
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی 》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
گوتفرید ویلهلم لایبنیتس در سال ۱۶۴۶ در دورهای که جهان پر از آشفتگی و نابسامانی بود به دنیا آمد. جنگهای سی ساله که از ۱۶۱۸ آغاز شد جمعیت آلمان را به نصف رسانده بود. پدر لایبنیتس استاد فلسفه دانشگاه لایپزیش بود و هرچند فرصت چندانی برای شناخت فرزند خود نداشت (وقتی او مُرد لایبنیتس شش سالش بود) فرصت کافی داشت که هوش پیشرس پسرش را تشخیص دهد و به آن ببالد. لایبنیتس و خواهرش نزد مادر مهربانشان بزرگ شدند و بیشتر دوران کودکی خود را صرف مطالعهی کتابهای کتابخانه پدرش و در کنار آن تقویت زبانهای لاتین و یونانی کرد. لایبنیتس در پانزده سالگی در دانشگاه لایپزیش ثبت نام کرد. دو سال بیشتر نگذشته بود که رسالهای در باب متافیزیک نوشت؛ سه سال بعد اثری کوتاه در باب رياضيات منتشر کرد؛ بلافاصله پس از آن نیز موفق به اخذ دکتری در فلسفهی حقوق شد. لایبنیتس تلاشهای فکری خود را برای باقی عمرش به همین سه زمینه یعنی متافیزیک، ریاضیات و عدالت معطوف کرد. در دل جهانی که فلسفهی او توصیف میکند، متافیزیکی عمیق، هماهنگیِ ریاضیوار و تضمینی از قطعی بودنِ عدل الهی به چشم میخورد. به طور خلاصه میتوان گفت جهان مد نظر او دارای تمام چیزهایی بود که آلمان جنگزده فاقد آن بود.
در بیست سالگی به او پیشنهاد استادی در دانشگاه آلتدورف را دادند که رد کرد و در عوض تصمیم گرفت سهم بیشتری در جهان سیاسی ناپایدار اطراف خود داشته باشد. بیتردید او برنامه داشت دیدگاه فلسفی خود را عمیقتر و مفصلتر کند و این دانش را با حاکمان جهان به اشتراک بگذارد تا با هم بتوانند حکومتی عادل و عقلانیتر بسازند. به همین دلیل، عمر خود را صرف خدمت به اعضای خاندان سلطنتی کرد، یعنی بیش از همه دوکها و کُنتها و از جمله شماری از افرادی که در آینده پادشاه و ملکه میشدند؛ اما این افراد بیشتر درخواست خدمات پیش پا افتاده (مثل ترسیم شجره سلطنتی) از او داشتند و از اینکه لایبنیتس بیشتر وقت خود را به پروژههای عظیمتر اختصاص میداد، بر میآشفتند. آنها علاقه چندانی به برنامههای سیاسی و آرمانشهریِ لایبنیتس نداشتند و به دیدگاههای درخشان او در زمینهی ریاضیات و متافیزیک هیچ اعتنایی نمیکردند. به این ترتیب بخش اعظمی از زندگی لایبنیتس به دنبال کردن یک به یک این حامیان سلطنتی گذشت، به امید اینکه بتواند یک نفر پیدا کند که کاملا متوجه رسالت و برنامهی او بشود و آن را ارج نهد و پشتیبانی کند. ولی هیچ وقت چنین شخصی را نیافت. زندگی او داستان غمانگیز فردی با استعداد است که آماده بود تمام تلاشهای فکری خود را وقف بهتر کردن جهان کند، اما در این مسیر همه او را رد کردند و نادیده گرفتند. در سال ۱۷۱۶، هنگام مرگش، تقریبا مردی از یاد رفته بود و قبر او تا ۵۰ سال هیچ نشانی نداشت.
📚 #درآمدی_به_عقلگرایی - جهان مونادهای #لایب_نیتس
👤 #چارلی_هیونمن
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی 》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
Telegram
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
📍 کانال انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی کرمانشاه 📚
📌محفلی برای دوستداران فلسفه📖
📲آدرسمون در پیامرسان ایتا: 📲
https://eitaa.com/fhilsif
📬راه ارتباطی با دبیر انجمن: mona_mansuori@
📌محفلی برای دوستداران فلسفه📖
📲آدرسمون در پیامرسان ایتا: 📲
https://eitaa.com/fhilsif
📬راه ارتباطی با دبیر انجمن: mona_mansuori@
❤1👌1
Forwarded from اَزدانامه | محمدمهدی حاتمی
📌 مغالطهی تکرار (argument from repetition)
در مغالطهی تکرار، مغالطهگر به جای ارائهی استدلال برای اثبات درستیِ گفتهی خود، صرفاً گفتهاش را با عبارت مشابه تکرار میکند.
صورت این مغالطه چنین است↓:
الف درست است؛ الف درست است؛ الف درست است؛ الف درست است؛ الف درست است؛ پس الف درست است!
تکرار ذهن مخاطب را خسته میکند و او را وادار میسازد حرف مغالطهگر را بپذیرد. این مغالطه بهویژه وقتی اثربخشتر است که با سایر مغالطهها ترکیب شود.
در مثال زیر نمونهای از مغالطهی تکرار را با ترکیب فنواژهها، ابهام، حمله به شخص و مقایسه آورده میشود. هدف از فنواژهها مرعوب کردن مخاطب، هدف از ابهام، مشخص نکردن دقیق محل نقد، هدف از حمله به شخص بیاعتبار کردن ساختهی او، هدف از مقایسه، موجهسازی و هدف از تکرار پذیرش و تثبیت است.
▪️مثال:
فیلم ”پ“ فیلم خوبی نیست. حولوحوش آن زیادی جنجال کردند. فیلم بدی است. بخواهم صادق باشم باید بگویم فیلم افتضاحی است، میزانس فیلم مزخرف است، بازیها بهشدت بد است، دیالوگها بدند، اصلاً اضطراب اگزیستانسیال فیلم مخاطب را جذب نمیکند. سوپرایگو در کاراکتر نقش دوم در روایت لاکانی بشدت بد تعریف شدهاست. ”پ“ رئالیستی نیست، آنتی رئالیستی نیست، سوررئال نیست، نمادگرایانه نیست، یک فیلمفارسی تمامعیار است. کارگردان میخواد در قالب فیلمفارسی هایدگربازی درآورد و به حقیقت برسد درحالیکه نیچه گفت اگر استعاره نبود حقیت ما را خفه میکرد. فیلم جای حقیقت و فلسفهبازی نیست. ای کاش کارگردان کمی نیچه و فروید میخواند. میزانسها اصلاً ضدسینماییاند. حرکت دوربین یک افتضاح تمام عیار است. اقتباس کارگردان از داستانها ناقص است، اصلاً انگار کتاب نخوانده. یک قصهی بد با پرداخت بد و کارگردانی بدتر از بد. فیلم اصلاً دکوپاژ ندارد. یک ضدسینماست! شبهفیلم! با فلسفهی اصیل سینما صدوهشتاد درجه تفاوت دارد. شما به فیلمهای هیچکاک نگاه کنید! دکوپاژ درست، قصه درست، تعلیق درست، بازی درست، نور درست، حرکت دوربین درست، گریم درست. بعد ”پ“ را ببینید! دکوپاژ نادرست، قصه نادرست، تعلیق نادرست، بازی نادرست، نور نادرست، حرکت دوربین نادرست، گریم نادرست. یک فیلم بد، یک آشغال فرهنگی، یک روشنفکربازی ریاکارانه! واقعاً بد بود و خیلی پشیمانم که وقتم را برای دیدن این فیلم گذاشتم. اگر بخواهم با ارفاق نمره بدهم هفتادوپنج صدم از صد!
💠 اَزدانامه | محمدمهدی حاتمی
@azdanameh
در مغالطهی تکرار، مغالطهگر به جای ارائهی استدلال برای اثبات درستیِ گفتهی خود، صرفاً گفتهاش را با عبارت مشابه تکرار میکند.
صورت این مغالطه چنین است↓:
الف درست است؛ الف درست است؛ الف درست است؛ الف درست است؛ الف درست است؛ پس الف درست است!
تکرار ذهن مخاطب را خسته میکند و او را وادار میسازد حرف مغالطهگر را بپذیرد. این مغالطه بهویژه وقتی اثربخشتر است که با سایر مغالطهها ترکیب شود.
در مثال زیر نمونهای از مغالطهی تکرار را با ترکیب فنواژهها، ابهام، حمله به شخص و مقایسه آورده میشود. هدف از فنواژهها مرعوب کردن مخاطب، هدف از ابهام، مشخص نکردن دقیق محل نقد، هدف از حمله به شخص بیاعتبار کردن ساختهی او، هدف از مقایسه، موجهسازی و هدف از تکرار پذیرش و تثبیت است.
▪️مثال:
فیلم ”پ“ فیلم خوبی نیست. حولوحوش آن زیادی جنجال کردند. فیلم بدی است. بخواهم صادق باشم باید بگویم فیلم افتضاحی است، میزانس فیلم مزخرف است، بازیها بهشدت بد است، دیالوگها بدند، اصلاً اضطراب اگزیستانسیال فیلم مخاطب را جذب نمیکند. سوپرایگو در کاراکتر نقش دوم در روایت لاکانی بشدت بد تعریف شدهاست. ”پ“ رئالیستی نیست، آنتی رئالیستی نیست، سوررئال نیست، نمادگرایانه نیست، یک فیلمفارسی تمامعیار است. کارگردان میخواد در قالب فیلمفارسی هایدگربازی درآورد و به حقیقت برسد درحالیکه نیچه گفت اگر استعاره نبود حقیت ما را خفه میکرد. فیلم جای حقیقت و فلسفهبازی نیست. ای کاش کارگردان کمی نیچه و فروید میخواند. میزانسها اصلاً ضدسینماییاند. حرکت دوربین یک افتضاح تمام عیار است. اقتباس کارگردان از داستانها ناقص است، اصلاً انگار کتاب نخوانده. یک قصهی بد با پرداخت بد و کارگردانی بدتر از بد. فیلم اصلاً دکوپاژ ندارد. یک ضدسینماست! شبهفیلم! با فلسفهی اصیل سینما صدوهشتاد درجه تفاوت دارد. شما به فیلمهای هیچکاک نگاه کنید! دکوپاژ درست، قصه درست، تعلیق درست، بازی درست، نور درست، حرکت دوربین درست، گریم درست. بعد ”پ“ را ببینید! دکوپاژ نادرست، قصه نادرست، تعلیق نادرست، بازی نادرست، نور نادرست، حرکت دوربین نادرست، گریم نادرست. یک فیلم بد، یک آشغال فرهنگی، یک روشنفکربازی ریاکارانه! واقعاً بد بود و خیلی پشیمانم که وقتم را برای دیدن این فیلم گذاشتم. اگر بخواهم با ارفاق نمره بدهم هفتادوپنج صدم از صد!
💠 اَزدانامه | محمدمهدی حاتمی
@azdanameh
👌3
▪️▪️از آغاز چه نیک دریافتهایم که نادانیِ خویش را بهرِ خویش نگاه داریم تا آن که از یک آزادیِ نه چندان بامعنا، از یک بیخیالی و بیپروایی و جسارت، تا از خوشی هایِ زندگی و از خودِ زندگی بهرهور شویم.
👤 #فردریش_نیچه
📚 #فراسوی_نیک_و_بد
▪️ بند 24 - جانِ آزاده
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی 》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
👤 #فردریش_نیچه
📚 #فراسوی_نیک_و_بد
▪️ بند 24 - جانِ آزاده
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی 》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
❤1👌1
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
Photo
🏢 #مدرسه_تابستانه مجمع عالی حکمت اسلامی کرمانشاه برگزار میکند؛
🔻دورههای آموزشی کوتاه مدت با ارائه صاحب نظران و اساتید متخصص علوم عقلی در تابستان ۱۴۰۴ 🔺
🌸آغاز دورهها از چهارشنبه ۱ مرداد🌸
🟡 دوره آموزشی بررسی تطبیقی #معاد از نظر فلسفه اسلامی و اهل حق
🔉 با ارائه حجت الاسلام والمسلمین آقای دکتر منصور #رستمی
🟡 دوره آموزشی نگاهی نو به نظریه #وحدت_وجود در مکتب ملاصدرا
🔉 با ارائه جناب آقای دکتر محمد #خیاط_زنجانی
🟡 دوره آموزشی بررسی تطبیقی #انسان_شناسی در اسلام و مکاتب غربی
🔉 با ارائه جناب آقای دکتر سجاد #زنگنهتبار
🟡 دوره آموزشی مقدمهای بر مطالعات بینارشتهای #قرآنی (هنر، ادبیات، علم)
🔉 با ارائه جناب آقای دکتر رضا #کریمی
🟡 دوره آموزشی متافیزیک #کلام_الهی (سخن گفتن خدا)
🔉 با ارائه جناب آقای دکتر مسعود #جعفرزاده
🟡 دوره آموشی بررسی انتقادی مبانی انسان شناسی #فبک
🔉 با ارائه سرکار خانم دکتر #حسنزاده
🎁 شرکت در دورهها و بهرهمندی از اساتید نیاز به پرداخت هزینه نمیباشند.
🔖 در پایان هر دوره آموزشی #گواهینامه معتبر آن دوره اعطا میگردد (دریافت گواهی مستلزم پرداخت مبلغ جزیی میباشد)
❇️ برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبتنام در هر دوره به آدرس زیر مراجعه نمایید👇🏻
🌐 https://www.zmam.ir/courses?category=3
▫️🔸▫️🔸▫️🔸▫️🔸
📚مجمع عالی حکمت اسلامی
🔹دفتر کرمانشاه🔹
https://eitaa.com/hekmateislami_kermanshah
🔻دورههای آموزشی کوتاه مدت با ارائه صاحب نظران و اساتید متخصص علوم عقلی در تابستان ۱۴۰۴ 🔺
🌸آغاز دورهها از چهارشنبه ۱ مرداد🌸
🟡 دوره آموزشی بررسی تطبیقی #معاد از نظر فلسفه اسلامی و اهل حق
🔉 با ارائه حجت الاسلام والمسلمین آقای دکتر منصور #رستمی
🟡 دوره آموزشی نگاهی نو به نظریه #وحدت_وجود در مکتب ملاصدرا
🔉 با ارائه جناب آقای دکتر محمد #خیاط_زنجانی
🟡 دوره آموزشی بررسی تطبیقی #انسان_شناسی در اسلام و مکاتب غربی
🔉 با ارائه جناب آقای دکتر سجاد #زنگنهتبار
🟡 دوره آموزشی مقدمهای بر مطالعات بینارشتهای #قرآنی (هنر، ادبیات، علم)
🔉 با ارائه جناب آقای دکتر رضا #کریمی
🟡 دوره آموزشی متافیزیک #کلام_الهی (سخن گفتن خدا)
🔉 با ارائه جناب آقای دکتر مسعود #جعفرزاده
🟡 دوره آموشی بررسی انتقادی مبانی انسان شناسی #فبک
🔉 با ارائه سرکار خانم دکتر #حسنزاده
🎁 شرکت در دورهها و بهرهمندی از اساتید نیاز به پرداخت هزینه نمیباشند.
🔖 در پایان هر دوره آموزشی #گواهینامه معتبر آن دوره اعطا میگردد (دریافت گواهی مستلزم پرداخت مبلغ جزیی میباشد)
❇️ برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبتنام در هر دوره به آدرس زیر مراجعه نمایید👇🏻
🌐 https://www.zmam.ir/courses?category=3
▫️🔸▫️🔸▫️🔸▫️🔸
📚مجمع عالی حکمت اسلامی
🔹دفتر کرمانشاه🔹
https://eitaa.com/hekmateislami_kermanshah
Eitaa
ایتا - مجمع عالی حکمت اسلامی دفتر کرمانشاه
پیام رسان ایرانی ایتا Eitaa
👏4
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
🏢 #مدرسه_تابستانه مجمع عالی حکمت اسلامی کرمانشاه برگزار میکند؛ 🔻دورههای آموزشی کوتاه مدت با ارائه صاحب نظران و اساتید متخصص علوم عقلی در تابستان ۱۴۰۴ 🔺 🌸آغاز دورهها از چهارشنبه ۱ مرداد🌸 🟡 دوره آموزشی بررسی تطبیقی #معاد از نظر فلسفه اسلامی و اهل حق 🔉 با…
📌عزیزان ثبت نام برای شرکت در دوره الزامیه.
❤5
▪️تنها یک مسئله ی فلسفی واقعا جدی وجود دارد و آن هم خود کشی است . قضاوت در باره ی این که آیا زندگی به زیستن می ارزد یا نه ،در واقع پاسخی است برای این مسئله ی فلسفی اساسی . تمام مسائل بعدی ؛این که جهان سه بعد دارد و این که ذهن نه یا دوازده طبقه دارد در درجه ی اهمیت بعدی قرار دارد.
👤 #آلبر_کامو
گذر از این ابهام انتخاب زیستن – انتخاب ادامهی زندگی – پیشدرآمدی است به خلق تعریف شخصی فرد از معنای زندگی. در بوتهی آزمون خودکشی، ما به یک دلیل تصمیم میگیریم که زنده بمانیم. هر دلیلی، حتا اگر این دلیل صرفا این باشد که نمیخواهیم بمیریم. وقتی کامو در رمان بیگانه نوشت: «اگر در جستوجوی معنای زندگی باشید هرگز زندگی نخواهید کرد.» همین موضوع را از زاویهی دید متفاوتی بیان میکرد. معنی زندگی، چیزی نیست که بتوانیم جستوجو و کشفش کنیم. چیزی است که شخصا بایستی خلقش کنیم.
👤 #دانیل_مارتین_کلاین
📚 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم عوضش کردند
📖 صفحه 38
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی 》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
👤 #آلبر_کامو
گذر از این ابهام انتخاب زیستن – انتخاب ادامهی زندگی – پیشدرآمدی است به خلق تعریف شخصی فرد از معنای زندگی. در بوتهی آزمون خودکشی، ما به یک دلیل تصمیم میگیریم که زنده بمانیم. هر دلیلی، حتا اگر این دلیل صرفا این باشد که نمیخواهیم بمیریم. وقتی کامو در رمان بیگانه نوشت: «اگر در جستوجوی معنای زندگی باشید هرگز زندگی نخواهید کرد.» همین موضوع را از زاویهی دید متفاوتی بیان میکرد. معنی زندگی، چیزی نیست که بتوانیم جستوجو و کشفش کنیم. چیزی است که شخصا بایستی خلقش کنیم.
👤 #دانیل_مارتین_کلاین
📚 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم عوضش کردند
📖 صفحه 38
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی 》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
❤2
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
Photo
The Ancient Legend of the Three Living and the Three Dead
افسانهی قرون وسطایی «سه زنده و سه مرده» که در قرن سیزدهم در شعر فرانسوی پدید آمد، روایتی از فناپذیری انسان و برابری همگان در برابر مرگ و خداوند است.
افسانه اینگونه آغاز میشود که سه نجیبزاده – یک دوک، یک کُنت و یک پادشاه – که غرق در تجملات و زندگی پرزرق و برق خود بودند، مورد خطاب خداوند قرار میگیرند. خداوند برای یادآوری فناپذیری آنها، سه مرد مرده را در قالب اسکلتهای پوسیده و فرسوده به آنها نشان میدهد.
دو نفر از نجیبزادگان با انزجار و ترس واکنش نشان میدهند، اما سومی هدف خداوند را درک میکند. مردگان به زندهها یادآوری میکنند که آنها نیز زمانی نجیبزاده بودند و در مرگ و در پیشگاه خداوند، همه برابرند. آنچه در زندگی پس از مرگ اهمیت دارد، جایگاه و ثروت دنیوی نیست، بلکه یک زندگی پرهیزکارانه، فروتنانه و متواضعانه است.
در اوایل دوران مدرن ، ردپای افسانۀ «سه زنده و سه مرده» کمرنگ شد و جای خود را به تصاویر دیگری از فناپذیری مانند «رقص مرگ» (Dances of Death) داد. این تغییر نشاندهندۀ تحول در نگرشها و شیوههای هنری برای بیان مفاهیم مشابه بود.
📌منبع:
https://www.facsimiles.com/blog-1/standard-titel
🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
افسانهی قرون وسطایی «سه زنده و سه مرده» که در قرن سیزدهم در شعر فرانسوی پدید آمد، روایتی از فناپذیری انسان و برابری همگان در برابر مرگ و خداوند است.
افسانه اینگونه آغاز میشود که سه نجیبزاده – یک دوک، یک کُنت و یک پادشاه – که غرق در تجملات و زندگی پرزرق و برق خود بودند، مورد خطاب خداوند قرار میگیرند. خداوند برای یادآوری فناپذیری آنها، سه مرد مرده را در قالب اسکلتهای پوسیده و فرسوده به آنها نشان میدهد.
دو نفر از نجیبزادگان با انزجار و ترس واکنش نشان میدهند، اما سومی هدف خداوند را درک میکند. مردگان به زندهها یادآوری میکنند که آنها نیز زمانی نجیبزاده بودند و در مرگ و در پیشگاه خداوند، همه برابرند. آنچه در زندگی پس از مرگ اهمیت دارد، جایگاه و ثروت دنیوی نیست، بلکه یک زندگی پرهیزکارانه، فروتنانه و متواضعانه است.
در اوایل دوران مدرن ، ردپای افسانۀ «سه زنده و سه مرده» کمرنگ شد و جای خود را به تصاویر دیگری از فناپذیری مانند «رقص مرگ» (Dances of Death) داد. این تغییر نشاندهندۀ تحول در نگرشها و شیوههای هنری برای بیان مفاهیم مشابه بود.
📌منبع:
https://www.facsimiles.com/blog-1/standard-titel
🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
Ziereis Facsimiles
The Legend of the Three Living and the Three Dead
Three splendidly dressed noblemen and three frightening skeletons...why is this representation not seldom found in medieval prayer books and how did illuminators interpret this legend over time?
👌4
🌿انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی با همکاری با گروه علمی فلسفه اسلامی مجمع عالی حکمت اسلامی کرمانشاه و هم چنین همکاری موسسه آموزش عالی حوزوی علامه طباطبایی (ره) برگزار میکند:
🟢 موضوع نشست علمی:
نقش فلسفه در تعمیق باورهای دینی
🟠 با ارائه:
🎙 حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدمهدی #گرجیان
🟡 دبیر علمی نشست:
🎙حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسین #صدیقی
⏱ پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۳۰
🏢 کرمانشاه، بلوار طاق بستان، حوزه علمیه امام خمینی، سالن اجتماعات موسسه آموزش عالی حوزوی علامه طباطبایی
▫️پخش زنده
https://www.skyroom.online/ch/aq2aq2/alame
▫️🔸▫️🔸▫️🔸▫️🔸
📚مجمع عالی حکمت اسلامی
🔹دفتر کرمانشاه🔹
https://eitaa.com/hekmateislami_kermanshah
🟢 موضوع نشست علمی:
نقش فلسفه در تعمیق باورهای دینی
🟠 با ارائه:
🎙 حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدمهدی #گرجیان
🟡 دبیر علمی نشست:
🎙حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسین #صدیقی
⏱ پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۳۰
🏢 کرمانشاه، بلوار طاق بستان، حوزه علمیه امام خمینی، سالن اجتماعات موسسه آموزش عالی حوزوی علامه طباطبایی
▫️پخش زنده
https://www.skyroom.online/ch/aq2aq2/alame
▫️🔸▫️🔸▫️🔸▫️🔸
📚مجمع عالی حکمت اسلامی
🔹دفتر کرمانشاه🔹
https://eitaa.com/hekmateislami_kermanshah
👍4👌1
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
Photo
#معرفی_کتاب
📚کتاب: #چراروشنفکرانلیبرالیسمرادوستندارند؟
نویسنده:#رمونبودُن
مترجم:#مرتضیمردیها
لیبرالیسم یک «تیپ ایدئال» در معنای وبری آن است. این تعبیر حکماً یک هسته سخت دارد؛ از همان عقایدی که سکو و ستون آن است؛ اما کمی آنورترِ این معنای مشترک، چندین لیبرالیسم را میشود از همدیگر تفکیک کرد:
یک لیبرالیسم اقتصادی داریم که میخواهد تا جایی که جا دارد به بازار میدان بدهد و تنظیماتِ دولتیِ اقتصاد را فقط به این شرط میپذیرد که تخم دوزردهای بگذارد و فایدهای بیچون و چرا داشته باشد.
یک لیبرالیسم سیاسی هم هست که بر برابریِ حقها پافشاری میکند و اصرار دارد روی پهن و پلا کردنِ تا سر حدِ ممکنِ بساط آزادیها و هم جمع و جور کردنِ دنگ و فنگ دخالت دولت در کاروبار شهروندان.
این دوتا لیبرالیسم، هرکدام از چشم دلواپسیهای خاص محله خود یعنی اقتصاد و سیاست، خوراک میدهند به لیبرالیسم فلسفی؛
که این لیبرالیسم فلسفی بنا را بر این میگذارد که هر آقا یا خانمی دنبال برخورداری از حداکثر استقلالِ ممکن است و میخواهد که، با قبول اقتدار او در مملکت وجود شخص خودش، عقاید و تشخیص درست و غلط امور و انتخاب سبک زندگی، شرافت و کرامت او که در همین آزادی انتخاب است، محترم شمرده شود، تا وقتی که او همین احترام را در مورد الباقی بنیبشر نگه میدارد.
📚 چرا روشنفکران لیبرالیسم را دوست ندارند؟
👤 #رمون_بودُن
🔃 ترجمه #مرتضی_مردیها
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
📚کتاب: #چراروشنفکرانلیبرالیسمرادوستندارند؟
نویسنده:#رمونبودُن
مترجم:#مرتضیمردیها
لیبرالیسم یک «تیپ ایدئال» در معنای وبری آن است. این تعبیر حکماً یک هسته سخت دارد؛ از همان عقایدی که سکو و ستون آن است؛ اما کمی آنورترِ این معنای مشترک، چندین لیبرالیسم را میشود از همدیگر تفکیک کرد:
یک لیبرالیسم اقتصادی داریم که میخواهد تا جایی که جا دارد به بازار میدان بدهد و تنظیماتِ دولتیِ اقتصاد را فقط به این شرط میپذیرد که تخم دوزردهای بگذارد و فایدهای بیچون و چرا داشته باشد.
یک لیبرالیسم سیاسی هم هست که بر برابریِ حقها پافشاری میکند و اصرار دارد روی پهن و پلا کردنِ تا سر حدِ ممکنِ بساط آزادیها و هم جمع و جور کردنِ دنگ و فنگ دخالت دولت در کاروبار شهروندان.
این دوتا لیبرالیسم، هرکدام از چشم دلواپسیهای خاص محله خود یعنی اقتصاد و سیاست، خوراک میدهند به لیبرالیسم فلسفی؛
که این لیبرالیسم فلسفی بنا را بر این میگذارد که هر آقا یا خانمی دنبال برخورداری از حداکثر استقلالِ ممکن است و میخواهد که، با قبول اقتدار او در مملکت وجود شخص خودش، عقاید و تشخیص درست و غلط امور و انتخاب سبک زندگی، شرافت و کرامت او که در همین آزادی انتخاب است، محترم شمرده شود، تا وقتی که او همین احترام را در مورد الباقی بنیبشر نگه میدارد.
📚 چرا روشنفکران لیبرالیسم را دوست ندارند؟
👤 #رمون_بودُن
🔃 ترجمه #مرتضی_مردیها
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
Telegram
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
📍 کانال انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی کرمانشاه 📚
📌محفلی برای دوستداران فلسفه📖
📲آدرسمون در پیامرسان ایتا: 📲
https://eitaa.com/fhilsif
📬راه ارتباطی با دبیر انجمن: mona_mansuori@
📌محفلی برای دوستداران فلسفه📖
📲آدرسمون در پیامرسان ایتا: 📲
https://eitaa.com/fhilsif
📬راه ارتباطی با دبیر انجمن: mona_mansuori@
👎2
Audio
#صوت
🟡 #حکایت_حکمت🟡
▪️(محفل هفتگی اهل اندیشه و حکمت کرمانشاه)
▫️مجلسی برای گفتگوی عالمانه اندیشمندان کرمانشاهی
🎙 #صوت حکایت اول:
از بازخوانی مکاتب غربی درباره #ذهن تا سنجش امکان #هوش_مصنوعی_قوی
✅ با حضور و ارائه:
حجت الاسلام والمسلمین دکتر #الهی_راد
(عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی قم)
▫️🔸▫️🔸▫️🔸▫️🔸
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی 》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
🟡 #حکایت_حکمت🟡
▪️(محفل هفتگی اهل اندیشه و حکمت کرمانشاه)
▫️مجلسی برای گفتگوی عالمانه اندیشمندان کرمانشاهی
🎙 #صوت حکایت اول:
از بازخوانی مکاتب غربی درباره #ذهن تا سنجش امکان #هوش_مصنوعی_قوی
✅ با حضور و ارائه:
حجت الاسلام والمسلمین دکتر #الهی_راد
(عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی قم)
▫️🔸▫️🔸▫️🔸▫️🔸
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی 》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
👌2
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
#صوت 🟡 #حکایت_حکمت🟡 ▪️(محفل هفتگی اهل اندیشه و حکمت کرمانشاه) ▫️مجلسی برای گفتگوی عالمانه اندیشمندان کرمانشاهی 🎙 #صوت حکایت اول: از بازخوانی مکاتب غربی درباره #ذهن تا سنجش امکان #هوش_مصنوعی_قوی ✅ با حضور و ارائه: حجت الاسلام والمسلمین دکتر #الهی_راد (عضو…
اگر علاقمند به مباحثی درباره امکان #هوشمصنوعی هستید این صوت میتونه خیلی براتون جالب باشه.
❤3
کتاب را هرگز کسی نمیخواند. در خلال کتابها ما خود را میخوانیم، خواه برای کشف و خواه برای بررسی خود. و آنان که دید عینیتری دارند بیشتر دچارِ پندارند.
بزرگترین کتاب آن نیست که پیامش، بسان تلگرامی روی نوار کاغذ، در مغز نقش میبندد، بل آن که ضربهی جان بخش وی زندگیهای دیگری را بیدار کند و آتش خود را که از همه گون درخت مایه میگیرد از یکی به دیگری سرایت دهد و پس از آن که آتش سوزی در گرفت از جنگلی به جنگل دیگر خیز بردارد...
📕#سفر_درونی
✍️#رومن_رولان
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
بزرگترین کتاب آن نیست که پیامش، بسان تلگرامی روی نوار کاغذ، در مغز نقش میبندد، بل آن که ضربهی جان بخش وی زندگیهای دیگری را بیدار کند و آتش خود را که از همه گون درخت مایه میگیرد از یکی به دیگری سرایت دهد و پس از آن که آتش سوزی در گرفت از جنگلی به جنگل دیگر خیز بردارد...
📕#سفر_درونی
✍️#رومن_رولان
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
👏2
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
Photo
■ #چرا_خدا_وجود_ندارد
● فصل 1
"علم نمی تواند پیچیدگی و نظم حيات را توضیح دهد، خدا باید جهان را اینگونه خلق کرده باشد"
قدر مسلم، اولین کاربرد دین توضیح پدیده های طبیعی ای بوده که بشر اولیه توانایی درک آن ها را نداشته است. برای مثال رعد و برق و آتشفشان ها پدیده هایی طبیعی بوده اند که زمانی به خدا منصوب می شده اند. حال که پیشرفت های علمی چرائی و چگونگی این رخدادها را برای ما روشن ساختند دیگر نیازی به وجود خدا برای توضیح آن ها نیست.
همین موضوع در بسیاری از دیگر فرایندهای طبیعی نیز صادق است و هرچه متدهای علمی، مدل های قابل تری را در توضیح و پیش گویی چنین پدیده هایی ارائه می دهند، از طرف دیگر توجيهات ماوراء الطبیعی بی ارزش تر می شوند. اگرچه هنوز چیزهایی در جهان وجود دارند که ما قادر به درک آن ها نیستیم و شاید هرگز به طور کامل هم نشویم اما این دلیل نمی شود که برای راحتی خود توضيح بی اساسی را بیان کنیم. شاید بهتر است بگوئیم که ایمان به خدا جواب نیست بلکه به شکلی دیگر، همان عبارت "من نمی دانم" است. علاوه بر این وجود خدا سؤال های بیشتری را به وجود می آورد تا اینکه آنها را پاسخ گوید.
در سال 1802 فیلسوفی به نام ویلیام پیلی در کتابش به نام الهيات طبیعی مبحث استدلال الهی را مطرح کرد
در این بحث او بیان می کند که جهان باید توسط یک خالق هوشمند طراحی شده باشد چرا که چنین جهان پیچیده ای خود به خود نمیتواند به وجود آمده باشد. او برای بهتر به تصویر کشیدن نظر خود از مقایسه جهان با یک ساعت بهره جست:
اگر شما در حال قدم زدن در ساحل باشید و ناگهان یک ساعت پیدا کنید، به خاطر پیچیده بودن ساعت، مسلما خواهید گفت که توسط یک ساعت ساز ساخته شده است. ابلهانه خواهد بود اگر بگوئید که ساعت خود به خود پدید آمده است. براساس منطق او، پیچیدگی بر طراحی دلالت می کند.
از آن زمان تا کنون دانشمندان و فیلسوفان بسیاری به این موضوع پرداختند و نشان دادند که یک سیستم پیچیده می تواند بدون وجود طراح به وجود آید. فرگشت از طریق انتخاب طبیعی یک نمونه از این سیستم ها است. در این جا ما از یک چشم انداز کلی به موضوع "پیچیدگی بدون نیاز به طراح" خواهیم پرداخت.
یک ریاضی دان به نام جان کانوی مدل ساده ای را به نام بازی زندگی طراحی کرده است که نشان می دهد پیچیدگی چگونه از چند مکعب ساده که چند قانون پایه ای ریاضی را دنبال می کنند به وجود می آید. بازیکن باید یک الگوی آغازین از چند مکعب ایجاد کند، سپس رهایشان کند تا بر طبق قوانین ریاضی زیر تکثیر یابند و یا نابود شوند.
سلول های زنده:
اگر سلولی کمتر از دو سلول زنده در مجاورت خود داشته باشد نابود می شود.
اگر سلولی بیش از سه سلول زنده در مجاورت خود داشته باشد نابود می شود.
تنها سلول هایی که دو و یا سه سلول زنده در مجاورت خود دارند زنده می مانند.
سلول های مرده:
سلول های مرده ای که سه سلول زنده در مجاورت خود دارند زنده خواهند شد.
نتایج می توانند بر اساس طرح اولیه، بسیار متنوع باشند. بعضی به طرح های بسیار پیچیده و متفاوتی می رسند و بعضی دیگر رشد خواهند کرد و سپس در یک نقطه متوقف می شوند. در تمامی حالات، خروجی ها بر اساس قوانین ریاضی حاکم بر بازی مشخص می شوند و نه بر اساس انتخاب های خودآگاهانه بازیکن. این بازی ساده به ما نشان می دهد که هر سیستمی با تبعیت از قوانین خود و بدون دخالت خارجی می تواند خودش را اداره کند و به طور مستمر به سمت خروجی های پیچیده در حرکت باشد.
پیچیدگی نشان دهنده طراح نیست
مثال ساعت بسیار هدفمند و مؤثر عمل می کند، تنها به این دلیل که از قبل می دانیم که ساعت یک جسم طبیعی نیست و نمی تواند به خودی خود به وجود آید. اگر طراح واقعأ مسئول همه چیز بود، دیگر تفاوتی بنیادی مابین ساعت و یک قلوه سنگ وجود نمی داشت، چون هر دو توسط یک خالق هوشمند طراحی شده بودند و همین طور ما قادر نبودیم میان چیزی که از قبل طراحی شده و چیزی که طراحی نشده، تمييز قائل شویم و این مفهوم منسوخ می شد. طرح و برنامه تنها در تقابل با پدیده هایی هستند که به طور طبیعی به وجود می آیند.
ادامه دارد...
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی 》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
● فصل 1
"علم نمی تواند پیچیدگی و نظم حيات را توضیح دهد، خدا باید جهان را اینگونه خلق کرده باشد"
قدر مسلم، اولین کاربرد دین توضیح پدیده های طبیعی ای بوده که بشر اولیه توانایی درک آن ها را نداشته است. برای مثال رعد و برق و آتشفشان ها پدیده هایی طبیعی بوده اند که زمانی به خدا منصوب می شده اند. حال که پیشرفت های علمی چرائی و چگونگی این رخدادها را برای ما روشن ساختند دیگر نیازی به وجود خدا برای توضیح آن ها نیست.
همین موضوع در بسیاری از دیگر فرایندهای طبیعی نیز صادق است و هرچه متدهای علمی، مدل های قابل تری را در توضیح و پیش گویی چنین پدیده هایی ارائه می دهند، از طرف دیگر توجيهات ماوراء الطبیعی بی ارزش تر می شوند. اگرچه هنوز چیزهایی در جهان وجود دارند که ما قادر به درک آن ها نیستیم و شاید هرگز به طور کامل هم نشویم اما این دلیل نمی شود که برای راحتی خود توضيح بی اساسی را بیان کنیم. شاید بهتر است بگوئیم که ایمان به خدا جواب نیست بلکه به شکلی دیگر، همان عبارت "من نمی دانم" است. علاوه بر این وجود خدا سؤال های بیشتری را به وجود می آورد تا اینکه آنها را پاسخ گوید.
در سال 1802 فیلسوفی به نام ویلیام پیلی در کتابش به نام الهيات طبیعی مبحث استدلال الهی را مطرح کرد
در این بحث او بیان می کند که جهان باید توسط یک خالق هوشمند طراحی شده باشد چرا که چنین جهان پیچیده ای خود به خود نمیتواند به وجود آمده باشد. او برای بهتر به تصویر کشیدن نظر خود از مقایسه جهان با یک ساعت بهره جست:
اگر شما در حال قدم زدن در ساحل باشید و ناگهان یک ساعت پیدا کنید، به خاطر پیچیده بودن ساعت، مسلما خواهید گفت که توسط یک ساعت ساز ساخته شده است. ابلهانه خواهد بود اگر بگوئید که ساعت خود به خود پدید آمده است. براساس منطق او، پیچیدگی بر طراحی دلالت می کند.
از آن زمان تا کنون دانشمندان و فیلسوفان بسیاری به این موضوع پرداختند و نشان دادند که یک سیستم پیچیده می تواند بدون وجود طراح به وجود آید. فرگشت از طریق انتخاب طبیعی یک نمونه از این سیستم ها است. در این جا ما از یک چشم انداز کلی به موضوع "پیچیدگی بدون نیاز به طراح" خواهیم پرداخت.
یک ریاضی دان به نام جان کانوی مدل ساده ای را به نام بازی زندگی طراحی کرده است که نشان می دهد پیچیدگی چگونه از چند مکعب ساده که چند قانون پایه ای ریاضی را دنبال می کنند به وجود می آید. بازیکن باید یک الگوی آغازین از چند مکعب ایجاد کند، سپس رهایشان کند تا بر طبق قوانین ریاضی زیر تکثیر یابند و یا نابود شوند.
سلول های زنده:
اگر سلولی کمتر از دو سلول زنده در مجاورت خود داشته باشد نابود می شود.
اگر سلولی بیش از سه سلول زنده در مجاورت خود داشته باشد نابود می شود.
تنها سلول هایی که دو و یا سه سلول زنده در مجاورت خود دارند زنده می مانند.
سلول های مرده:
سلول های مرده ای که سه سلول زنده در مجاورت خود دارند زنده خواهند شد.
نتایج می توانند بر اساس طرح اولیه، بسیار متنوع باشند. بعضی به طرح های بسیار پیچیده و متفاوتی می رسند و بعضی دیگر رشد خواهند کرد و سپس در یک نقطه متوقف می شوند. در تمامی حالات، خروجی ها بر اساس قوانین ریاضی حاکم بر بازی مشخص می شوند و نه بر اساس انتخاب های خودآگاهانه بازیکن. این بازی ساده به ما نشان می دهد که هر سیستمی با تبعیت از قوانین خود و بدون دخالت خارجی می تواند خودش را اداره کند و به طور مستمر به سمت خروجی های پیچیده در حرکت باشد.
پیچیدگی نشان دهنده طراح نیست
مثال ساعت بسیار هدفمند و مؤثر عمل می کند، تنها به این دلیل که از قبل می دانیم که ساعت یک جسم طبیعی نیست و نمی تواند به خودی خود به وجود آید. اگر طراح واقعأ مسئول همه چیز بود، دیگر تفاوتی بنیادی مابین ساعت و یک قلوه سنگ وجود نمی داشت، چون هر دو توسط یک خالق هوشمند طراحی شده بودند و همین طور ما قادر نبودیم میان چیزی که از قبل طراحی شده و چیزی که طراحی نشده، تمييز قائل شویم و این مفهوم منسوخ می شد. طرح و برنامه تنها در تقابل با پدیده هایی هستند که به طور طبیعی به وجود می آیند.
ادامه دارد...
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی 》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
Telegram
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
📍 کانال انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی کرمانشاه 📚
📌محفلی برای دوستداران فلسفه📖
📲آدرسمون در پیامرسان ایتا: 📲
https://eitaa.com/fhilsif
📬راه ارتباطی با دبیر انجمن: mona_mansuori@
📌محفلی برای دوستداران فلسفه📖
📲آدرسمون در پیامرسان ایتا: 📲
https://eitaa.com/fhilsif
📬راه ارتباطی با دبیر انجمن: mona_mansuori@
👍2👎1
