Telegram Web Link
🖋 شعر نو آزاد
کامران چاه تل(ترکیه)
چهارشنبه/۲۳/جولای/۲۰۲۵
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand

🥀«برقص… اما با کفش‌های خونین»🥀

در سلولی که بوی تعفن خون می‌دهد،
پسرکی هنوز
نگاهش را از دیوارِ پر میخ برنچیده
و دختری،
لب‌های دوخته‌اش را
می‌کشد روی خراش‌های تخت بازجویی.

در حیاطی که طناب‌ها آویخته‌اند
صدای رقص باد
تن‌ها را در هم می‌پیچد…
و مادرها هنوز
کفن‌های سفید را
تا می‌زنند، تا می‌زنند
و نام‌ها را با نخ سیاه می‌دوزند
بر پیراهنِ زندان.
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand

اما شما…
آهای شما!
شما که پشت میزهای گرد می‌نشینید،
با کفش‌های ورنی و کراوات‌های راه‌راه،
شما که «مقاومت» را
در فنجان قهوه‌تان حل می‌کنید
و «هل من ناصر»تان را
در قاب زندهٔ اینستاگرام می‌رقصانید،
شما که گاهی،
با شلوارک و زیر نور آفتاب بالکن
برای ما
نسخهٔ انقلاب می‌پیچید،
شما که پرچم‌ها را
تمیز و اتو زده،
در دست‌های بی‌زخم‌تان می‌چرخانید،
بگویید:
کدام‌تان آخرین بار
طعم چکمه بر دهان را چشید؟
کدام‌تان صدای استخوان ترک‌خورده در گودی شلاق شنید؟
کدام‌تان
به پوتین‌ها بوسه زدید
تا دخترتان از اتاق بازجویی سالم بیرون بیاید؟

برقصید!
برقصید بر تیغهٔ کلمات،
اما کفش‌های‌تان هنوز
تمیز است…
و خونی که بر زمین ریخته
از پاشنه‌های شما نیست.

شما که نام‌تان را
در صفوف مبارزان نوشته‌اید
اما ردپاهای‌تان
تنها روی فرشِ نرمِ لابی هتل مانده،
شما که برای هزارمین بار
در جلسه‌ای مجازی،
به جای گلوی مردم
رایانه‌تان را بغل کردید،
شما که
پشت «گفتمان»
پنهان شدید
تا از «میدان»
دور بمانید…

برقصید!
اما با کفش‌های خونین
نه کفش‌های براق.

و ما؟
ما هنوز در همین سلول‌ها
زنده‌ایم
زخمی،
اما بی‌کفش
بی‌کراوات
بی‌اتاق‌های گرد و نرم،
بی‌فالوئر…
اما با دست‌هایی که هنوز
می‌توانند
خون را از شمشیر
بگیرند.
نگارش:کامران چاه تل (ترکیه)
چهارشنبه/۲۳/جولای/۲۰۲۵
🌹🙏
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روایت قزل‌حصار: فریادی از درون دیوارهای خفقان

درون دیوارهای قطور قزل‌حصار، جایی که درد، هم‌نفس شب است و بی‌عدالتی، سایه‌بان روز، باز صدایی برخاسته؛ صدای زخم‌خورده‌ی زرتشت احمدی راغب، یکی از نمادهای ایستادگی در برابر ستم. امروز، زندان بار دیگر چهره‌ی بی‌نقابش را نشان داد. قصد داشتند زرتشت را به سلول انفرادی ببرند؛ انفرادی، نه برای مجازات جرم، که برای شکستن روح. اما این‌بار صدای اعتراض، از میان بند برخاست؛ جمعی از زندانیان سیاسی ایستادند، در برابر ماشین سرکوب، بی‌سلاح، جز با فریاد و فداکاری.

در این جدال، رضا محمدحسینی، با شجاعتی که دل هر انسان آزاده‌ای را می‌لرزاند، فلاکس چای را شکست و بر سر خود کوبید؛ نه از سر استیصال، که برای محافظت از هم‌بندش، برای اخراج قاسم صحرایی – همان فردی که پیش‌تر با وقاحت تهدید به تجاوز گروهی کرده بود، تهدیدی علیه آرشام رضایی و خود رضا. صحرایی، که خود را مأمور می‌داند، نه مأمور قانون، بلکه مأمورارعاب و تحقیر.

با فشار و پیگیری جمعی، سرانجام موفق شدیم مانع از انتقال زرتشت به انفرادی شویم. اما آنچه بیش از همه باید بر آنتن برود، بخشی است از این درگیری، که قاسم صحرایی با لحنی مرموز و
درخواست فوری برای نجات جان دکتر کمال جعفری یزدی
با توجه به وضعیت بحرانی دکتر کمال جعفری یزدی، استاد دانشگاه، جانباز جنگ و زندانی سیاسی محبوس در بند ۶/۱ زندان وکیل‌آباد مشهد، نگرانی‌ها درباره نقض جدی حقوق بشر افزایش یافته است.
🔹 موارد نگران‌کننده:
وضعیت وخیم جسمی: علائم حاد گوارشی، مشکلات قلبی و نیاز فوری به جراحی بدون رسیدگی پزشکی مناسب.
لغو مکرر اعزام‌ها: اعزام‌های پزشکی با وجود تعیین وقت، بدون توضیح لغو شده‌اند.
آسیب در زمان بازداشت: ضرب‌وشتم و آسیب به ستون فقرات و گردن، بدون پیگیری درمانی.
محدودیت ارتباطی: تماس‌های تلفنی محدود و تحت نظارت شدید امنیتی.
محرومیت از هواخوری: تنها یک ساعت در شبانه‌روز، آن هم تحت کنترل شدید.
نادیده‌گرفتن وضعیت جانبازی: بی‌توجهی کامل به حقوق درمانی جانبازان.
نقض حقوق سیستماتیک: سایر زندانیان سیاسی این بند نیز با شرایط مشابه روبه‌رو هستند.
🔹 درخواست‌های فوری:
انتقال فوری به مرکز درمانی مستقل؛
تحقیق مستقل درباره خشونت بازداشت؛
رفع محدودیت‌های غیرقانونی ارتباطی؛
نظارت مستمر بر وضعیت سلامت و امنیت وی؛
آزادی فوری و بی‌قیدوشرط؛
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand
نویسنده:کامران چاه تل(ترکیه)
شنبه/۲۶/جولای/۲۰۲۵
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand

«سنگ‌ریزه‌ها در کفش ملت؛ رسوایی مدعیانِ کت‌وشلوارپوشِ بی‌میدان»

در هیاهوی فریادها و خون‌ها، در میان اشک مادران داغ‌دیده، استخوان‌های خُردشده‌ی نسل جوان، و خیزش‌های بی‌قرار، هنوز گروهی با ژست‌های دیپلماتیک و آرایش تلویزیونی، پشت میزهای شیک فرنگی، مدعی رهبری جنبشی هستند که حتی در خواب هم جسارتش را ندارند.

آنان که سال‌ها در حاشیه‌ی میدان، لب بر فالوده زده‌اند با قضات مرگ، امروز مدعی صداقت و اصالت‌اند. گویی حافظه‌ی جمعی ملت ایران آن‌قدر زخم‌خورده و پریشان شده که دستان خون‌آلود دیروز را در پشت‌پرده‌های امروز نمی‌بیند. ولی ما می‌بینیم، و به‌وضوح فریاد می‌زنیم:
شما سنگ‌ریزه‌های کفش انقلابی هستید که مردم با پاهای خونین آن را پیموده‌اند.

چه جای ادعای رهبری، وقتی کارنامه‌ی سیاسی‌تان پر است از همراهی با نظام؟
از حضور در دادگاه‌های انقلاب تا همکاری رسمی با وزارت اطلاعات، از عضویت در نهادهای امنیتی تا تز دکترایی که در ستایش «ولایت فقیه» نوشته‌اید، و اکنون، با کت و شلوار برند ایتالیایی و کراواتی براق، مدعی هدایت مردمید؟
نه، این ملت دیگر فریب نمی‌خورد.

ما هنوز تصویر شماییم که در دهه‌ی شصت، نسخه‌ی سرکوب را تجویز کردید، و حالا، کسانی که در کف خیابان زخمی‌اند، از سوی شما به همکاری با اسرائیل و آمریکا متهم می‌شوند! آیا شرم نمی‌کنید؟

https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand

گروهی دیگر، اصلاح‌طلبانی‌اند با انگشتان جوهری، همان‌ها که پای صندوق‌های جمهوری اسلامی، تا آخرین لحظه، حتی در دور دوم ریاست «شیخِ فریب‌کارِ بنفش»، رأی خود را نشان افتخار می‌دانستند. حالا اما، در لباس منتقد، راهی رسانه‌های خارج شده‌اند. کدام مشروعیت دارید؟ چگونه انتظار دارید مردمی که قربانی همان انتخاب‌های‌ شما هستند، به داوری‌تان اعتماد کنند؟

و آنانی که با بورس‌های حکومتی، با دلارهای وزارت علوم و اطلاعات، به خارج اعزام شدند و امروز بر صندلی‌های دانشگاهی غرب، با ژستی آکادمیک، داعیه‌ی نمایندگی نسل نو را دارند.
چه چیزی از نبض خیابان می‌دانید، وقتی حتی یکبار، نه باتوم خورده‌اید، نه بوی گاز اشک‌آور را چشیده‌اید، نه بازداشت را دیده‌اید، نه بر مزار شهیدی ایستاده‌اید؟

و باز، گروهی دیگر: جماعتِ راحت‌طلب، که چهار دهه است در آرامشِ معاش، به اسم خانواده، درس، تحقیق و رفاه، وجدان خود را به خواب زده‌اند، و حالا، با موج مهسا، ناگهان بیدار شده‌اند. بدون پشتوانه‌ی فکری، بدون شناخت از بطن جامعه، تنها با لایک‌ها و پست‌های توییتری، می‌خواهند جای مبارزانِ زنده یا در خاک‌خفته را بگیرند؟ هرگز!

برخی هم روزنامه‌نگاران و برنامه‌سازان اصلاح‌طلبی هستند که در زمانه‌ی خفقان، صدای مردم را سانسور کردند، پرونده‌سازی کردند، با خطوط قرمز نظام، خطوط فکری‌شان را کوک کردند، و حالا دم از انقلاب می‌زنند! مگر حافظه تاریخی مردم مرده است؟

و در نهایت، آن «نایاکی‌ها»ی هزار چهره، که با ژست حقوق‌بشری، روزی در کنار سلطنت‌طلبان نشسته‌اند، روز دیگر در لباس جمهوری‌خواهی نوین.
مردم اما می‌دانند شما نه اپوزیسیون‌اید، نه مستقل؛ بلکه بازوی دیپلماتیک یک رژیم زخمی هستید که به هر قیمتی، حتی با دروغ و تزویر، می‌خواهد بقای خود را تضمین کند.

🔴 ملت، دیگر به هیچ‌کس از این نسل قدرت‌طلبان بی‌میدان اعتماد ندارد.
شما همه منیت‌زده‌اید، از «منجی‌طلبی» گرفته تا «پیرسالاری». از رهبری‌های خیالی در خانه‌های ویلایی اروپا تا جلسه‌های قهوه‌خانه‌ای در کافه‌های فرنگ. اما «ملت» هنوز در خیابان می‌میرد، در زندان شکنجه می‌شود، در تبعید می‌پوسد، و در سکوت جهانی، تنها مانده است.

ای مدعیانِ رهبری بدون پشتوانه!
اگر درد دارید، کناری بروید و حداقل سنگ‌ریزه‌ی کفش مبارزان نباشید.
اگر دلتان برای ملت می‌سوزد، دریا و لب ساحل و کنار خانواده‌تان، جای امن‌تری برای تماشای سقوط است، نه ادعای نجات.
پایان؛ اما ملت:
باور کن، از دل تو رستگاری خواهد آمد.
نه از دهان سیاست‌پیشگانِ کهنه‌کار، نه از دفترهای پر از وعده و عکس قدیمی، نه از پناهگاه‌های امن با دیوارهای دوبل.
رهبران فردا، همان‌هایند که امروز بی‌نام، با خون، اشک، و صداقت، در خیابان ایستاده‌اند.
نویسنده:کامران چاه تل(ترکیه)
شنبه/۲۶/جولای۲۰۲۵
🌹🙏
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand
پوتین، بدون هیچ‌گونه مقدمه و حاشیه‌ای، در کنفرانس مطبوعاتی امروز که همچنان در جریان است، اعلام کرد:
«ایران باید بدون هیچ شرط و شروطی، موجودیت و امنیت اسرائیل را بپذیرد.»

این سخن پوتین نه از روی دشمنی یا پشت کردن به خامنه‌ای، بلکه ناشی از اجبار شرایطی است که او به خامنه‌ای گوشزد می‌کند.

هم‌میهنان آزاده،
هیچ راهی جز سرنگونی این رژیم تبهکار پیش روی ما نیست. باید هرچه سریع‌تر برای سرنگونی آن، خود را سازمان‌دهی و سامان‌دهیم.

پاینده و سربلند باد ایران و ایرانی. 🌹✌️

اکبر کریمیان

https://www.tg-me.com/akbar_karimian/2743
نویسنده :کامران چاه تل(ترکیه)
دوشنبه/۲۸/جولای/۲۰۲۵


https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand
🖋مقدمه
ایران امروز نه در آغاز یک بحث تازه، بلکه در پایان یک تجربه طولانی ایستاده است. تجربه‌ای که از دهه هفتاد خورشیدی با برچسب «اصلاحات» آغاز شد و در هر بزنگاه، با چهره‌ای متفاوت اما با ساختاری یکسان، دوباره به مردم عرضه شد. اصلاح‌طلبی در جمهوری اسلامی هرگز یک پروژه برای تغییر ساختاری نبود، بلکه ابزاری بود برای بازتولید بقا. ملت ایران بارها به این جریان فرصت داد، اما هر بار نتیجه چیزی نبود جز بازآفرینی همان ساختار قدرت.


♟️دوره اول: شیخ رفسنجانی « *پدر خوانده اصلاحات*»
اکبر هاشمی رفسنجانی، اگرچه در ظاهر نماد عملگرایی و توسعه‌گرایی اقتصادی معرفی شد، اما بنیان‌گذار همان اصلاح‌طلبی حکومتی بود که امروز به بن‌بست رسیده است. او پس از مرگ خمینی، با پروژه «سازندگی» و چهره‌ای پراگماتیست، تلاش کرد نظام را از بحران عبور دهد. اما در عمل، خصوصی‌سازی‌های رانتی، شکل‌گیری طبقه‌ای جدید از رانت‌خواران، و تداوم سرکوب سیاسی، نشان داد که اصلاحات او چیزی جز بازآرایی قدرت در چارچوب همان ولایت مطلقه نبود.


🕸دوره دوم: شیخ لبخندها محمد خاتمی
با ورود خاتمی، جامعه امیدوار شد که «آزادی» و «جامعه مدنی» از شعار به واقعیت تبدیل شود. دو خرداد ۷۶ نه فقط یک انتخابات، بلکه یک انفجار اجتماعی بود. اما حاصل هشت سال ریاست‌جمهوری خاتمی، در برابر فشار ساختار امنیتی، عقب‌نشینی‌های پی‌درپی و نهایتاً تسلیم بود. قتل‌های زنجیره‌ای، توقیف گسترده مطبوعات، و حصر رهبران جنبش دانشجویی، همه در دوران او رخ داد. پروژه خاتمی، با همه لبخندها و ادبیات ملایمش، سرانجام به تقویت همان نظامی ختم شد که وعده تغییرش را داده بود.


🦊دوره سوم: شیخ شیاد « بنفش حسن روحانی»
روحانی که با شعار «کلید حل مشکلات» و وعده گشایش اقتصادی وارد میدان شد، بیش از هر دوره‌ای ماهیت واقعی اصلاح‌طلبی حکومتی را برملا کرد. برجام، که می‌توانست فرصتی برای تنفس اقتصادی باشد، عملاً به دلیل وابستگی کامل به سیاست خارجی آمریکا و بی‌پشتوانگی داخلی، به ابزاری برای وقت‌کشی نظام بدل شد. سرکوب آبان ۹۸ و انکار خون‌های ریخته شده، در کنار سقوط اقتصادی بی‌سابقه، نشان داد که اصلاحات نه فقط ناتوان از ایجاد تغییر است، بلکه در بزنگاه‌های تاریخی، شریک جرم سرکوب نیز می‌شود.

🦚دوره چهارم: بازی میر حسین موسوی ( بازگشت به «عصر طلایی امام»)
در میانه این چرخه فرسایشی، چهره‌ای دیگر به‌عنوان «امید تازه» وارد صحنه شد: میر حسین موسوی. او که سال‌ها در سکوت به‌سر برده بود، با بیانیه‌ها و مواضعی دوباره به میدان بازگشت و تلاش کرد خود را به‌عنوان آلترناتیو اخلاقی معرفی کند. اما بخش مهمی از گفتمان موسوی بر محور بازگشت به «عصر طلایی امام» است؛ عبارتی که برای ملت ایران به‌روشنی یادآور دهه‌ای است پر از سرکوب، اعدام‌های گسترده ۶۷، جنگ بی‌پایان و اقتصاد کوپنی.
موسوی با تکیه بر نوستالژی دهه اول جمهوری اسلامی، عملاً در پی بازسازی همان ساختار ایدئولوژیک بود، با ظاهری مدرن‌تر. این بازگشت به گذشته، برای جامعه‌ای که از تکرار تاریخ آسیب دیده، نه راه‌حل که تداوم همان بن‌بست است.


دوره پنجم: پزشکیان « آخرین امید فریب»
انتخابات ۱۴۰۳ و پیروزی پزشکیان با کم‌ترین مشارکت مردمی در تاریخ جمهوری اسلامی، سند نهایی پایان سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان بود. پزشکیان، که با چهره‌ای «مردمی» و با حمایت بی‌چون‌وچرای رهبر وارد میدان شد، حتی در ظاهر هم وعده تغییر ساختاری نداد. این‌بار مردم نه فریب خوردند، نه امید بستند. مشارکت پایین نشان داد که ملت ایران دیگر بازی دوگانه اصولگرا واصلاح‌طلب را باور ندارد.
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand

🧠تحلیل فلسفی و ژئوپلیتیک
اصلاح‌طلبان حکومتی هرگز دغدغه «حق حاکمیت ملت» را نداشتند. از رفسنجانی تا پزشکیان، دغدغه اصلی همیشه «حفظ نظام» بوده است. امنیت ملی در ادبیات این جریان، نه امنیت مردم، بلکه امنیت ساختار قدرت است. این جریان حتی در ماجرای نفوذ خارجی نیز بازی دوگانه‌ای پیش برده است: از یک‌سو با ادعای مقابله با دشمن، مردم را در فضای رعب نگه داشته، و از سوی دیگر با شبکه‌های نفوذی که حتی زیر گوش خودشان فعال بوده (از پرونده‌های اطلاعاتی دهه ۷۰ تا عملیات موساد در قلب تهران) بی‌عملی یا هم‌پوشانی داشته‌اند.

مردم امروز به‌خوبی می‌دانند که اسرائیل از زیر عبای همین نظام و همین جناح‌ها بیرون آمده است. همان کسانی که امروز فریاد «استقلال» می‌زنند، دهه‌هاست در برابر نفوذ و عملیات خارجی یا سکوت کرده‌اند یا از آن به‌عنوان ابزار سیاسی استفاده کرده‌اند.
🔍نتیجه‌گیری: پایان یک بازی تکراری
ملت ایران امروز دیگر در دام اصلاح‌طلبی حکومتی نمی‌افتد. تجربه چهار دهه نشان داده که هر بار این جریان با چهره‌ای تازه، وعده‌های تازه، اما با همان ساختار کهنه بازمی‌گردد. این بار جامعه در پی جابه‌جایی نقاب نیست، بلکه در پی پایان دادن به کل چرخه است.

استقلال ملی و آزادی، نه از مسیر لبخندهای سیاستمداران حکومتی، که از اراده مستقل ملت می‌گذرد. این ملت نه به ولایت مطلقه امیدی بسته، و نه به ولایت اصلاحات. بازی به پایان رسیده است.

نویسنده:کامران چاه تل (ترکیه)
دوشنبه /۲۸/جولای/۲۰۲۵
🌹🙏
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با درود به تمامی آزادگان سرافراز ایران‌زمین،

ندای آزادی و رهایی ایران از سوی آنانی برمی‌خیزد که عمیقاً به کرامت و شأن انسانی باور دارند؛ نه آنان که از سجده می‌افتند و از تحقیر انسان در برابر انسان دیگر خشنود می‌شوند.

جمهوری‌خواهی، اتکای راسخ به اراده ملت، تلاش صادقانه در راه خدمت به مردم، و باور به شایستگی و حق حاکمیت آنان بر سرنوشت خویش است.
جمهوری‌خواهان دموکرات ملی،
خبر خوش در راه است!


خواهشمندیم این کلیپ را در جهت آگاهی و بیداری هرچه بیشتر هم‌میهنان آزاده، منتشر فرمایید.
با مهر

https://www.tg-me.com/Seminar_Republican/41
کامران چاه تل(ترکیه)
چهارشنبه/۳۰/جولای/۲۰۲۵
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand


ایران، آواز آزادی

ای خاک ِ جاودانی!
با آوای آزادی
در تو تولد دوباره می‌دمد
و خورشید،
از تکه‌های زخمی‌ات
سر برمی‌آورد
هر بامداد.

بیا ای مادر مهربان،
ای فریادِ هزاران فرزند
بر شعله‌ی استقامت
که شب را سوزاند
تا سحر شکفتن تو را
در گهواره‌ی باد ببینیم.

به یاد آر
سرود خون‌هایی را
که در جویبار سنگفرش‌های تو ریختند
به آشتی با عصیان؛
تا روزی
درختی شود این آزادی
که سایه‌اش،
خانه‌گاه تمام پرندگان اسیر گردد.

هرچند
هنوز پشت شیشه‌ی بیم
مهتاب امید لرزان است،
اما رؤیای ما
پرنده‌ای‌ست
که از شاخه به شاخه،
تا مرزهای تو
می‌دود
ایران!

ز کوه، دشت و دریا
تا شهرهای بی‌قرار
زبان فرزندانت
سرود پیروزی می‌خواند
بر اهریمن کهن،
بر خاکستر جور
که بادها در چهارگوشه می‌پراکنند.

ای وطن!
بهار دموکراسی
از مشعلِ سینه‌ی جان‌ها
روشنی می‌گیرد
و خاک تو
در جشن هم‌زیستی،
در آغوش خورشید
پای کوبی خواهد کرد.

بیا، بمان،
ای وطن
جاودان بمان
که هیچ عشقی
بی‌نام تو
کامل نیست
و پیکر استقلالت
معبد آزادی ما خواهد بود
تا همیشه.
کامران چاه تل(ترکیه)
چهارشنبه/۳۰/جولای/۲۰۲۵
🌹🙏

برای ایران، برای فرزندانش، برای آزادی، برای جاودانگی.
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به هیچ بهانه‌ی اجازه ندهید اعدام را توجیه کنند!
《نه به اعدام، نه به هر دو چهره‌ی استبداد؛ چه عمامه‌دار، چه تاج‌برسر》


هم‌میهنان آزاد‌ه‌،
اعدام، ابزار همیشگی حکومت‌های استبدادی برای خاموش کردن صدای آزادی است. امروز جمهوری اسلامی با موجی از اعدام‌ها، به‌ویژه اعدام زندانیان سیاسی، نشان می‌دهد که همچنان در مسیر خون و سرکوب گام برمی‌دارد.
اما شگفت و دردناک آن‌که، در اعتراض به اعدام‌های اخیر که جمعی از هموطنانمان در برابر سفارتخانه جمهوری اسلامی در لندن گردهمآمده بودند، گروهی از لمپن‌ها و فاشیست‌های سلطنت‌طلب با شعار «مرگ بر سه فاسد: ملا، چپی، مجاهد» عملاً در کنار رژیم تبهکار ایستادند و جنایت‌های ابن ضدایرانی را تأیید کردند.

این رفتار زشت، چهره‌ی واقعی پهلوی‌پرستان را آشکار کرد. آنان دیکتاتورهای کوچکی هستتد که اگر بر مسند قدرت بنشینند، همان‌قدر خونریز و بی‌رحم خواهند بود که حاکمان امروز ایران.

آزادی یعنی نه گفتن به هر دیکتاتوری و به هر خط سرکوب، چه در لباس عمامه و چه با تاج سلطنت، باشد.

مبارزه‌ی ما نه تنها برای سرنگونی رژیم کودک‌کش جمهوری اسلامی است، بلکه برای جلوگیری از باز تولید هر شکل از استبداد در فردای آزادی ایران.

پاینده ایران، سرافراز ایرانی 🌹✌️

اکبر کریمیان

https://www.tg-me.com/akbar_karimian/2748
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand

جنگل را سوزاندند، تا منبر برپا کنند
بر ساقه‌های خشک، هزاران دار صف کشیدند
در سایه‌سار این منبرها، اذان صبح را
به خون ستارگان دشت شقایق نوشتند

باد صبا گریست، در کوچه‌های آتش‌زده
مادران داغدار، گیسو به خاک سپردند
پدران، هله‌هله، با مشت گره‌کرده
به رقص دار، جان عزیزان بدرقه کردند

و هر دار، سیاره‌ای شد
که هزاران ستارهٔ خشم و امید زایید
خورشید بر دشت رخشید
و برف یخ‌زدهٔ سکوت ترکید

قیام در گلوها فوران کرد:
نه به اعدام!
نه به پایان آدم‌کشی!
نه به آغاز آدم‌کشی!

از نخستین فرزندان آدم
که قربانی شرع خونین ابوالبشر شدند
تا امروز که نسل آزادی
با دشنهٔ دینِ آدم‌کش
بر خاک می‌افتد

اما آتش در رگ‌ها
خاموشی نمی‌شناسد
عشق نجیب مادران،
قهر پدران،
هله‌هلهٔ خواهران،
رقص بر دار را
به سپیده وصل می‌کند

ای شب، کوتاه شو!
که روز می‌آید
و خورشید، با صدای ملت
فریاد می‌زند:
نه به اعدام!
نه به اعدام!
نه به اعدام!
کامران چاه تل(ترکیه)
۳۱/جولای/۲۰۲۵
🌹🙏
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand
کامران چاه تل(ترکیه)
جمعه /۱/آگوست/۲۰۲۵
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand

ای خاکِ سوخته از تفتان تا زاگرس،
ای خونِ جوشان از الوند تا بندر!
ای آوازِ موجِ کارون،
ای نعره کوه‌های کردستان،
دست به دست شدیم
از گیلانِ سبز تا طبسِ تفتیده،
از گرگانِ کهن تا سیستانِ خسته،
از کرمان و شیراز تا اصفهانِ رنج‌دیده!

هی هه‌بو، هه‌بو، مارش آزادی!
زن، زندگی، آزادی!
خه‌بات تا خه‌بات، تا سپیده،
هه‌تا ئازادی!

ای صدای مادرانِ سیاه‌پوش،
که گهواره‌ها را با لالایی خون تکان دادید.
ای برادرانِ به دارآویخته،
که نامتان را با فریاد،
بر دیوار زندان‌ها نوشتیم!
ای زندانیانِ بی‌نام و بی‌صورت،
که دیوارهای سیمانی را با قلب خود شکافتید،
ما قسم خورده‌ایم،
که هیچ زنجیری به‌جا نگذاریم!

آزادی بِوِه، نورِ سحر بیایه،
خاک گِل گُلی شه‌د، بهار بیایه!


ای تفتانِ خشمگین، بخروش!
ای اروندِ خون‌رنگ، بتاز!
ای الوندِ سترگ، بایست!
و ای زاگرسِ کهن، فریاد بزن
که ما یک صدا،
از هر لهجه، از هر خاک،
با یک پرچمِ خورشیدوار،
به رقصِ آزادی برمی‌خیزیم!

زن، زندگی، آزادی!
کورد و لک، گیل و بلوچ،
بندر و طبس، اصفهان و کرمان،
دست در دست،
مارش حرکت، به سوی آزادی!

زمین می‌رقصد،
آسمان می‌رقصد،
و خونِ ریخته،
گل می‌شود بر هر وجب این خاک،
ایران آزاد می‌شود!
ایران آباد می شود!
با تمام قدرت مردم،
ایران آزاد آباد می شود از نو.

کامران چاه تل (ترکیه)
جمعه /۱/آگوست/۲۰۲۵
🌹🙏
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand

کامران چاه تل (ترکیه)
سه شنبه/۵/آگوست/۲۰۲۵

🥀«رقص بردار»

حیاط زندان
یخ زده است
دیوارها نفس نمی‌کشند
ساعت،
ثانیه‌ها را می‌بلعد
و چشم‌ها
در هوای سرد، می‌سوزند.

مادر
با دست‌هایی که شانه‌های آسمان را گرفته‌اند
به دیوار تکیه داده
پدر،
چشمانش
به بند کفش‌های فرزند دوخته
که دیگر
راهی برای برگشت ندارد.

خواهر
گیسوانش را رها کرده بر خاک
برادر
مشت‌هایش را به در می‌کوبد
کودک
آرام می‌پرسد:
«بابا… خواب نمی‌مانی؟»

دژخیم
با کفش‌هایش زمین را زخمی می‌کند
طناب
از سقف آویخته،
مثل افعی سیاه، بی‌صدا.

زندانی
با قامتی بلندتر از دیوارها
قدم برمی‌دارد
طناب را می‌بوسد
صدایش
در حیاط می‌پیچد:
زنده باد آزادی!
مرگ بر استبداد!

طنین
از حیاط می‌گذرد
کوچه‌ها را پر می‌کند
به دیوار خانه‌ها می‌چسبد
به اشک مادران گره می‌خورد
به فریاد برادران،
به لرزش صدای خواهران.

خاک
صبح را می‌بلعد
زمین،
دهانش تلخ می‌شود
مادر
بر خاک می‌افتد
پدر
با دستانی لرزان، گور را در آغوش می‌گیرد
و کودک
با مداد شکسته
روی کفن می‌نویسد:
«بابا هنوز نفس می‌کشد…»

شب
کوچه‌ها پر از زمزمه می‌شوند
فریاد،
از دهان باد می‌گذرد
و رقص بردار،
به آوازی در هر خانه بدل می‌شود:
زنده باد آزادی!
مرگ بر استبداد!

و نسل‌ها،
با خون و اشک،
سرودی تازه می‌نویسند:
ما زنده‌ایم…
و دیکتاتور مرده است.

کامران چاه تل(ترکیه)
سه شنبه/۵/اگوست
🌹🙏
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand
بسملِ بی‌وطن

(قصیده‌ای از رنج مهاجر)

همچو مرغ بسمل‌ام…
گلویم، زخمی کهنه،
هر دم می‌سوزد از داغی که خاموش نمی‌شود.

دست‌هایم بسته،
پاهایم در گِلِ تبعید،
چشم‌هایم در حسرتِ افقی که هرگز نمی‌رسد.
و جانم…
جانم چون شمعی در باد،
می‌لرزد، می‌سوزد، کم‌کم تمام می‌شود.

ای خدای دور،
کو آن دستی که مرا از خون و خاک برکَند؟
کو آن پناه که پیش از مرگ، مرا در آغوش گیرد؟
اگر یاری هست،
چرا هر سوی این جهان،
دیوار است و دیوار،
و بر هر دیوار، سایه‌ای که می‌گوید: «صبر کن… بمیر»؟

در این غربت،
نامم را کسی صدا نمی‌زند،
زبانم را کسی نمی‌فهمد،
دردم را کسی نمی‌بیند.
تنها صدایم، در گلوی خودم خفه می‌شود
و هیچ‌کس، حتی برای یک لحظه، گوش نمی‌سپارد.

می‌گویند: «رها شدی! از آن جهنم دوری!»
رهایی؟!
این، رهایی نیست…
این، سقوطی‌ست بی‌پایان،
که در آن، مرگ هم خسته می‌شود از آمدن.

ای آدم‌ها…
من در میان شما، هزار بار بسمل شده‌ام،
بی‌چاقو، بی‌قاتل،
فقط با تیغِ سکوت و بی‌تفاوتی.
شاید نمی‌بینید،
اما این زخم بر گلو،
هر روز تازه می‌شود.

شب‌ها، به جای خواب،
صدای گریهٔ کودکان اردوگاه را می‌شنوم،
بوی نانِ مانده،
و لرزشِ دستان مادری که نمی‌داند فردا کجاست.
پدرانی را می‌بینم که نگاهشان در مرزها جا ماند،
مادرانی که خاک، فرزندشان را بلعید،
و کودکانی که معنای «خانه» را
تنها در قصه‌های مادربزرگ شنیده‌اند.

ای که این شعر را می‌خوانی…
به چشمانت اعتماد کن،
به قلبت گوش بده…
این فغان، فقط از من نیست،
از هزاران بسملِ بی‌وطن است،
که هنوز امید دارند
دستی، نگاهی، یا حتی کلامی،
آن‌ها را پیش از خاموشی برگیرد.

من، زخمی‌ام که به راه افتاده،
زخمی که می‌خواهد زنده بماند،
نه فقط برای خود،
که برای خاکی که هنوز در خواب، بویش را نفس می‌کشم.

اگر امروز مرا نمی‌بینی،
فردا، شاید نامم را در فهرست مردگان بخوانی.
و آن وقت…
این زمزمهٔ بسمل،
به سکوتی ابدی بدل خواهد شد.

نگارنده:کامران چاه تل (ترکیه)
جمعه/۸/اگوست/۲۰۲۵
🌹🙏
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand
آیا جمهوری اسلامی در سراشیبی سقوط است؟
آیا این رژیم توانایی عبور از بحران‌های کنونی را دارد؟


https://www.youtube.com/live/JJYBhIKAUsk?feature=shared

در این برنامه، به بررسی عمیق وضعیت کنونی جمهوری اسلامی ایران می‌پردازیم. از انزوای بین‌المللی گرفته تا اعتراضات داخلی و تهدیدات جنگ، همه و همه نشان از یک دوران سرنوشت‌ساز دارند. این تحلیل را از دست ندهید!

در این برنامه چه بررسی میشه:
آیا اعتراضات مردمی به یک انقلاب تمام‌عیار تبدیل خواهد شد؟
چه عواملی باعث انزوای بیشتر ایران در عرصه بین‌المللی شده است؟
آیا احتمال وقوع جنگ در منطقه وجود دارد و چه تاثیری بر ایران خواهد گذاشت؟
سناریوهای پیش روی جمهوری اسلامی کدام‌اند؟

مجری برنامه: حسین ثوری
مهمان برنامه: اکبر کریمیان، کنشگر و تحلیلگر سیاسی از لندن

به نظر شما، آینده جمهوری اسلامی به کدام سو خواهد رفت؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید!

https://www.tg-me.com/akbar_karimian/2762
کامران چاه تل(ترکیه)
دوشنبه/۱۱/اگوست//۲۰۲۵

https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand


🖋:معماری بحران؛ از فقر مهندسی‌شده تا اپوزیسیون همزاد

مقدمه

در ایران امروز، بحران نه حادثه‌ای ناگهانی، که محصول طراحی آگاهانه است. جمهوری اسلامی توانسته از تلاقی فشار خارجی و بحران داخلی، سازوکاری برای بقای خود بسازد؛ سازوکاری که می‌توان آن را «مهندسی ناامنی» نامید.


💫بخش اول – مهندسی ناامنی و فقر به‌عنوان ابزار بقا

حاکمیت به جای حل مشکلات ریشه‌ای، آن‌ها را به سلاحی برای کنترل جامعه بدل کرده است. بحران‌های مزمن برق و آب، تورم افسارگسیخته، فقر گسترده و فرسایش اخلاقی نه نشانه ضعف مدیریتی، که بخشی از سیاست بقای نظام‌اند.

با نگاه‌داشتن میلیون‌ها نفر در مرز یا زیر خط فقر، اراده جمعی برای اعتراض فلج می‌شود.

با امنیتی‌کردن فضای عمومی، سیاست «النصر بالرعب» در زندگی روزمره جاری می‌گردد.

این ناامنیِ کنترل‌شده، به برگ برنده‌ای در چانه‌زنی‌های ژئوپلیتیک بدل می‌شود.


📌بخش دوم – اپوزیسیون همزاد و چرخه انحراف

مانع اصلی تغییر، صرفاً سرکوب حکومتی نیست؛ بلکه شبکه‌ای از «اپوزیسیون همزاد» نیز وجود دارد که یا از ابتدا در دستگاه امنیتی طراحی شده، یا در گذر زمان، به خدمت اهداف آن درآمده است.

ریشه‌های داخلی: چهره‌هایی پرورش‌یافته در بطن ساختار امنیتی.

شبکه‌های خارجی: افراد و گروه‌هایی در اروپا و آمریکای شمالی که با بهره‌گیری از رسانه و فضای مجازی، به جای همبستگی، تخریب و تفرقه را ترویج می‌کنند.

روش‌ها: حملات هدفمند به نیروهای برانداز اصیل، ساخت قهرمانان پوشالی، دلسردکردن مردم، و بی‌اثرکردن انرژی اعتراضی.


این پروژه، حاصل سرمایه‌گذاری بلندمدت جمهوری اسلامی است: کاشت بذر بی‌اعتمادی، آلوده‌کردن گفتمان مبارزه، و تزریق آرام‌بخش‌های رسانه‌ای برای خاموش‌کردن خیزش اجتماعی.


📊بخش سوم – پیامدهای اجتماعی و روانی

ترکیب فقر ساختاری و اپوزیسیون همزاد، دو پیامد ویرانگر دارد:

1. فرسایش اعتماد عمومی به هر نیروی سیاسی.


2. عادی‌سازی بحران و کاهش حساسیت جامعه به سرکوب.


🔴نتیجه این‌که بسیاری از کنشگران و گروه‌ها به جای تمرکز بر دشمن اصلی، به نزاع داخلی مشغول می‌شوند؛ وضعیتی که مطلوب‌ترین سناریو برای ساختار قدرت است.


🔍جمع‌بندی راهبردی

برای عبور از این وضعیت، باید دو دیوار را هم‌زمان شکست:

دیوار سرکوب مستقیم جمهوری اسلامی.

دیوار انحراف و تخریب از سوی اپوزیسیون همزاد.


🗝سه گام کلیدی در این مسیر:

1. افشای پیوسته و بی‌امان این ساختارهای موازی با حاکمیت.


2. بازسازی اعتماد اجتماعی بر پایه شفافیت و اخلاق سیاسی.


3. ایجاد رهبری هدفمند که انرژی پراکنده را به کنش سازمان‌یافته بدل کند.

🧠ملت ایران بارها از آزمون‌های دشوار گذشته است. این بار نیز، با آگاهی، انسجام و شجاعت، حتی پیچیده‌ترین معماری بحران فروخواهد ریخت.

کامران چاه تل(ترکیه)
دوشنبه/۱۱/اگوست/۲۰۲۵
🌹🙏

https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand
کودتای ۲۸ مرداد، همسویی روحانیت با بیگانگان و دربار

به مناسبت سالگرد کودتای ۲۸ مرداد، برنامه تالار زوم در تاریخ شنبه ۲۳ اوت رگزار می‌شود.

زمان: شنبه ۲۳/۰۸/۲۰۲۵
ساعت:
۲۰:۳۰ به وقت ایران
۱۹ به وقت اروپای مرکزی
لینک ورود به تالار زوم:
https://us02web.zoom.us/j/89766454347?pwd=D8K4NrPCbdp0PmSMI5YzgWoUSbB0TI.1
آیدی تالار:
Meeting ID: 89766454347
کد ورود به تالار:
Passcode: 1332
با درود به تمامی اعضای گرامی کانال تدارکات کنگرهٔ جمهوری‌خواهان دموکرات ملی،

به آگاهی شما عزیزان می‌رسانم که شورای برگزاری کنفرانس تدارکاتی کنگرهٔ جمهوری‌خواهان دموکرات ملی، برنامهٔ کاری خود را آغاز کرده است. در روزهای آینده اطلاعات بیشتری دربارهٔ محل و زمان برگزاری در اختیارتان قرار خواهیم داد.

با مهر

https://www.tg-me.com/Seminar_Republican/43
2025/10/19 16:37:00
Back to Top
HTML Embed Code: