Forwarded from هممیهن
قدم زدن روی اعصاب جامعه
🖌محسن صالحیخواه | گزارشگر هممیهن
🔹آنها چه کسانی هستند که با امنیت روانی جامعه بازی میکنند؟ این روزها حرفهایی میشنویم یا رفتارهایی میبینیم که سخت است تشخیص بدهیم از سر جهل است یاعمد. ایران یک کشور ۹۰ میلیون نفری است و آنچه میگوییم و مینویسیم، باید خیر جمعی این جامعه بزرگ و متکثر را در نظر بگیرد.
🔹در چنین شرایطی با رفتارهایی عجیب مواجه هستیم که مبنایی عقلایی ندارد؛ هیچ نسبتی هم با منافع ایران ندارد بلکه هزینههای اضافه برای آن میتراشد. مثلاً چه چیزی باعث میشود فردی در رسانهای حاکمیتی مانند تلویزیون، از حمله پهپادی به شهرهای اروپایی صحبت کند؟ نه با آنها در حال جنگ هستیم نه چنین تهدیدات پوچی که از تریبون صداوسیما مطرح میشود، کمکی به بهبود شرایط ما میکند. مشخص نیست میخواهند فقط هزینهای بسازند یا قصد دیگری دارند.
🔹موضوع ترور ترامپ و نخستوزیر رژیم اسرائیل هم به همین شکل است. اگر واقعاً تصمیمی برای حمله انتقامی به افرادی مانند ترامپ و نتانیاهو وجود دارد – که مسئولین کشور بارها تاکیدکردند حداقل در مورد ترامپ چنین سیاستی وجود ندارد –شلوغکاریهایی مانند جمع کردن پول یا گرفتن فتوا از مراجع تقلید برای چیست؟ چه دردی از ما دوا میکند و حتی چه کارکردی برای انجام این اقدام دارد؟ ترور ترامپ برای انتقام خون شهید سلیمانی یا پشتیبانی از رژیم اسرائیل در حمله به ایران و همه ظلمهایی که به کشور ما انجام داده، معطل گرفتن فتوا از علما بوده؟
🔹دوز حرفهای عجیب و غریب تندروها و کارهایی که انجام میدهند، همزمان با آمدن حریف به سمت روان مردم ایران، بالاتر رفته است. در حال حاضر، درگیری مستقیم وجود ندارد. اما عملیات روانی با قدرت دنبال میشود. مصائب اقتصادی جنگ ۱۲ روزه خود را نشان میدهد و عرصه بر مردم تنگتر شده. همین آتشسوزیهایی که این روزها اتفاق میافتد، هر چه باشد، اخبارش بر مردم تاثیر منفی میگذارد چون توجهها به سمت آنها جلب شده است. در چنین شرایطی، جماعت مذکور به جای اینکه تلاشی برای بازگرداندن آرامش به جامعه داشته باشند، بر آتش تنش میدمند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
🖌محسن صالحیخواه | گزارشگر هممیهن
🔹آنها چه کسانی هستند که با امنیت روانی جامعه بازی میکنند؟ این روزها حرفهایی میشنویم یا رفتارهایی میبینیم که سخت است تشخیص بدهیم از سر جهل است یاعمد. ایران یک کشور ۹۰ میلیون نفری است و آنچه میگوییم و مینویسیم، باید خیر جمعی این جامعه بزرگ و متکثر را در نظر بگیرد.
🔹در چنین شرایطی با رفتارهایی عجیب مواجه هستیم که مبنایی عقلایی ندارد؛ هیچ نسبتی هم با منافع ایران ندارد بلکه هزینههای اضافه برای آن میتراشد. مثلاً چه چیزی باعث میشود فردی در رسانهای حاکمیتی مانند تلویزیون، از حمله پهپادی به شهرهای اروپایی صحبت کند؟ نه با آنها در حال جنگ هستیم نه چنین تهدیدات پوچی که از تریبون صداوسیما مطرح میشود، کمکی به بهبود شرایط ما میکند. مشخص نیست میخواهند فقط هزینهای بسازند یا قصد دیگری دارند.
🔹موضوع ترور ترامپ و نخستوزیر رژیم اسرائیل هم به همین شکل است. اگر واقعاً تصمیمی برای حمله انتقامی به افرادی مانند ترامپ و نتانیاهو وجود دارد – که مسئولین کشور بارها تاکیدکردند حداقل در مورد ترامپ چنین سیاستی وجود ندارد –شلوغکاریهایی مانند جمع کردن پول یا گرفتن فتوا از مراجع تقلید برای چیست؟ چه دردی از ما دوا میکند و حتی چه کارکردی برای انجام این اقدام دارد؟ ترور ترامپ برای انتقام خون شهید سلیمانی یا پشتیبانی از رژیم اسرائیل در حمله به ایران و همه ظلمهایی که به کشور ما انجام داده، معطل گرفتن فتوا از علما بوده؟
🔹دوز حرفهای عجیب و غریب تندروها و کارهایی که انجام میدهند، همزمان با آمدن حریف به سمت روان مردم ایران، بالاتر رفته است. در حال حاضر، درگیری مستقیم وجود ندارد. اما عملیات روانی با قدرت دنبال میشود. مصائب اقتصادی جنگ ۱۲ روزه خود را نشان میدهد و عرصه بر مردم تنگتر شده. همین آتشسوزیهایی که این روزها اتفاق میافتد، هر چه باشد، اخبارش بر مردم تاثیر منفی میگذارد چون توجهها به سمت آنها جلب شده است. در چنین شرایطی، جماعت مذکور به جای اینکه تلاشی برای بازگرداندن آرامش به جامعه داشته باشند، بر آتش تنش میدمند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
#توئیت
«نفوذ همیشه هست، آنها #نفوذ دارند و ما هم داریم» برای وقتیست که چند رویداد امنیتی رخ دهد.نه این که شکست دستگاههای امنیتی،تبدیل به بخشی از سناریوی حریف و زمینه «ضربه از درون» باشد.این اظهارات فرار از پاسخگویی درباره این سوال است که چطور موساد زیر گوش آنها،شبکه خود را ساخت.
لینک توئیت:
https://x.com/m_salehikhaah/status/1946144728329699759?s=46
📌روایت | محسن صالحیخواه
@revayatiran
«نفوذ همیشه هست، آنها #نفوذ دارند و ما هم داریم» برای وقتیست که چند رویداد امنیتی رخ دهد.نه این که شکست دستگاههای امنیتی،تبدیل به بخشی از سناریوی حریف و زمینه «ضربه از درون» باشد.این اظهارات فرار از پاسخگویی درباره این سوال است که چطور موساد زیر گوش آنها،شبکه خود را ساخت.
لینک توئیت:
https://x.com/m_salehikhaah/status/1946144728329699759?s=46
📌روایت | محسن صالحیخواه
@revayatiran
👍1
Forwarded from عکس نگار
سوریه را حفظ میکردیم، جنگ به ایران نمیرسید؟
✍🏻 محسن صالحیخواه / روزنامهنگار
📅 فرارو / ۲۸ تیر ۱۴۰۴
🔹وقوع جنگ ۱۲ روزه، بعضی مغالطات قدیمی درباره حضور برونمرزی ایران را زنده کرد به نحوی که با قلب معنای برخی نظریات پیشین روبرو شدیم. امروز میشنویم که اگر سوریه را حفظ میکردیم، در ایران نمیجنگیدیم. در صورتی که این تعبیر مربوط به زمان خود و به طور مشخص مربوط به بحران تروریسم تکفیری است. مسئله سوریه بر خلاف آنچه تندروها تلاش میکنند به نظر برسد، تا این اندازه ساده نیست.
🔹ابتدا باید این مسئله را مد نظر قرار بدهیم که تعبیر اگر در عراق و سوریه نمیجنگیدیم باید در همدان و کرمانشاه میجنگیدیم، مربوط به اوج دوران یکهتازیهای جریان تکفیری است که توانستند خلافت مورد ادعای خود را در بخش عظیمی از این دو سرزمین برپا کنند. به غیر از اقداماتی که در حوزههای دیگر جغرافیایی از لیبی در شمال آفریقا تا جنوب شرق آسیا انجام میدادند.
چهار دوره زمانی حضور در سوریه
حضور ایران به طور مشخص در سوریه را باید به چهار بخش تقسیم کرد.
🔹بخش اول زمانی بود که سوریه نیز در دومینوی اعتراضات بهار عربی قرار گرفت که از سال ۲۰۱۰ آغاز شد. برخورد حکومت اسد با معترضان سوری در کنار آماده بودن کشورهای دیگر برای ورود به این بحران، آغاز یک جنگ داخلی بود. ابتدای جنگ، بیشتر نام جریانهای بریده از حکومت اسد شنیده میشد. ایران در این دوران در قالب هستههای کوچک مستشاری و عملیاتی نیروی قدس، به دعوت رسمی دولت سوریه وارد عمل شد و حضورش پنهان بود.
🔹منافع ایران در حفظ دولت سوریه به عنوان پل پیروزی دسترسی به گروههای مقاومت بود. محرم ترک، اولین شهید ایرانی در جنگ سوریه بود که دیماه سال ۱۳۹۰ به شهادت رسید. تا چند سال بعد، هیچ جزئیاتی از نحوه درگذشت او وجود نداشت. شاید این بخش از گزارش سایت مشرق درباره محرم ترک مربوط به سال ۱۳۹۸، گویای وضعیت باشد: «محرم ترک شهیدی است که شهادتش از چند جهت مظلومانه است. اول اینکه جایی دور از دیار و کاشانه خودش بود و دیگر اینکه زمانی به شهادت رسید که به دلایل مختلفی نمی شد حرف از شهادتش زد و یا مراسم با شکوهی در خور مقامش برگزار کرد.»
🔹بخش دوم مربوط به دورهای میشود که سوریه درگیر یک جنگ داخلی تمام عیار شد. با طیفی از گروههای کوچک و بزرگ مخالف دولت اسد از سکولار تا سلفیها، القاعده (النصره) و سپس داعش روبرو بودیم. بحران از سال ۲۰۱۴ دیگر محدود سوریه نماند و با سقوط موصل، شکست دومینووار شهرهای عراق نیز آغاز شد. موج تروریسم تکفیری پشت مرزهای ایران میآمد.
🔹ایران در این دوره علاوه افزایش حضور مستشاری خود در قالب مربیان و فرماندهان، ساختاری از نیروهای ایرانی، افغانستانی، پاکستانی و عراقی برای عملیات زمینی به وجود آورد که به مدافعان حرم معروف شدند. این نیروی زمینی، ضعف و فساد ارتش سوریه را جبران میکرد و نقش موثری در آزادسازی مناطق مختلف این کشور بر عهده داشت. با ورود تهدید به عراق و پیشروی داعش، این تهدید برای ایران بیشتر از قبل شد. از سال ۲۰۱۵ روسیه با نیروی هوایی وارد این جنگ شد هرچند منافع آن از حفظ حکومت سوریه، با ایران تفاوتهایی چشمگیر داشت. از جمله این که روابط عمیقی میان روسیه و اسرائیل وجود دارد.
🔹دوره سوم به طور خلاصه مربوط به زمانی میشود که آتش جنگ داخلی در سوریه به پایینتر حد ممکن رسید و فضای سوریه تا حد زیادی تغییر کرد. حضور نیروهای ایرانی یا تحت فرماندهی ایران هم در این دوران کمتر شد اما ادامه پیدا کرد. بعضی مناطق که به طور دقیق از آنها اطلاعی نداریم، همچنان تحت حفاظت این نیروها بود و مستشاران یعنی نیروهای نظامی رسمی نیز در این کشور حضور داشتند. ایران برای خود در سوریه یک تشکیلات داشت که علت ایجاد آن هم، به همان مفهوم پل پیروزی برمیگردد.
🔹دوره چهارم را میتوانیم پس از ۷ اکتبر بدانیم. در این دوران بود که ضربههای سنگین اسرائیل به ایران در سطح فرماندهان ارشد آغاز شد و حکومت اسد نیز سقوط کرد. مشکل سوریه را باید در دوره سوم و چهارم دنبال کنیم.
به علت طولانی بودن یادداشت، ادامه متن را در سایت فرارو بخوانید.
📌روایت | محسن صالحیخواه
@revayatiran
✍🏻 محسن صالحیخواه / روزنامهنگار
📅 فرارو / ۲۸ تیر ۱۴۰۴
🔹وقوع جنگ ۱۲ روزه، بعضی مغالطات قدیمی درباره حضور برونمرزی ایران را زنده کرد به نحوی که با قلب معنای برخی نظریات پیشین روبرو شدیم. امروز میشنویم که اگر سوریه را حفظ میکردیم، در ایران نمیجنگیدیم. در صورتی که این تعبیر مربوط به زمان خود و به طور مشخص مربوط به بحران تروریسم تکفیری است. مسئله سوریه بر خلاف آنچه تندروها تلاش میکنند به نظر برسد، تا این اندازه ساده نیست.
🔹ابتدا باید این مسئله را مد نظر قرار بدهیم که تعبیر اگر در عراق و سوریه نمیجنگیدیم باید در همدان و کرمانشاه میجنگیدیم، مربوط به اوج دوران یکهتازیهای جریان تکفیری است که توانستند خلافت مورد ادعای خود را در بخش عظیمی از این دو سرزمین برپا کنند. به غیر از اقداماتی که در حوزههای دیگر جغرافیایی از لیبی در شمال آفریقا تا جنوب شرق آسیا انجام میدادند.
چهار دوره زمانی حضور در سوریه
حضور ایران به طور مشخص در سوریه را باید به چهار بخش تقسیم کرد.
🔹بخش اول زمانی بود که سوریه نیز در دومینوی اعتراضات بهار عربی قرار گرفت که از سال ۲۰۱۰ آغاز شد. برخورد حکومت اسد با معترضان سوری در کنار آماده بودن کشورهای دیگر برای ورود به این بحران، آغاز یک جنگ داخلی بود. ابتدای جنگ، بیشتر نام جریانهای بریده از حکومت اسد شنیده میشد. ایران در این دوران در قالب هستههای کوچک مستشاری و عملیاتی نیروی قدس، به دعوت رسمی دولت سوریه وارد عمل شد و حضورش پنهان بود.
🔹منافع ایران در حفظ دولت سوریه به عنوان پل پیروزی دسترسی به گروههای مقاومت بود. محرم ترک، اولین شهید ایرانی در جنگ سوریه بود که دیماه سال ۱۳۹۰ به شهادت رسید. تا چند سال بعد، هیچ جزئیاتی از نحوه درگذشت او وجود نداشت. شاید این بخش از گزارش سایت مشرق درباره محرم ترک مربوط به سال ۱۳۹۸، گویای وضعیت باشد: «محرم ترک شهیدی است که شهادتش از چند جهت مظلومانه است. اول اینکه جایی دور از دیار و کاشانه خودش بود و دیگر اینکه زمانی به شهادت رسید که به دلایل مختلفی نمی شد حرف از شهادتش زد و یا مراسم با شکوهی در خور مقامش برگزار کرد.»
🔹بخش دوم مربوط به دورهای میشود که سوریه درگیر یک جنگ داخلی تمام عیار شد. با طیفی از گروههای کوچک و بزرگ مخالف دولت اسد از سکولار تا سلفیها، القاعده (النصره) و سپس داعش روبرو بودیم. بحران از سال ۲۰۱۴ دیگر محدود سوریه نماند و با سقوط موصل، شکست دومینووار شهرهای عراق نیز آغاز شد. موج تروریسم تکفیری پشت مرزهای ایران میآمد.
🔹ایران در این دوره علاوه افزایش حضور مستشاری خود در قالب مربیان و فرماندهان، ساختاری از نیروهای ایرانی، افغانستانی، پاکستانی و عراقی برای عملیات زمینی به وجود آورد که به مدافعان حرم معروف شدند. این نیروی زمینی، ضعف و فساد ارتش سوریه را جبران میکرد و نقش موثری در آزادسازی مناطق مختلف این کشور بر عهده داشت. با ورود تهدید به عراق و پیشروی داعش، این تهدید برای ایران بیشتر از قبل شد. از سال ۲۰۱۵ روسیه با نیروی هوایی وارد این جنگ شد هرچند منافع آن از حفظ حکومت سوریه، با ایران تفاوتهایی چشمگیر داشت. از جمله این که روابط عمیقی میان روسیه و اسرائیل وجود دارد.
🔹دوره سوم به طور خلاصه مربوط به زمانی میشود که آتش جنگ داخلی در سوریه به پایینتر حد ممکن رسید و فضای سوریه تا حد زیادی تغییر کرد. حضور نیروهای ایرانی یا تحت فرماندهی ایران هم در این دوران کمتر شد اما ادامه پیدا کرد. بعضی مناطق که به طور دقیق از آنها اطلاعی نداریم، همچنان تحت حفاظت این نیروها بود و مستشاران یعنی نیروهای نظامی رسمی نیز در این کشور حضور داشتند. ایران برای خود در سوریه یک تشکیلات داشت که علت ایجاد آن هم، به همان مفهوم پل پیروزی برمیگردد.
🔹دوره چهارم را میتوانیم پس از ۷ اکتبر بدانیم. در این دوران بود که ضربههای سنگین اسرائیل به ایران در سطح فرماندهان ارشد آغاز شد و حکومت اسد نیز سقوط کرد. مشکل سوریه را باید در دوره سوم و چهارم دنبال کنیم.
به علت طولانی بودن یادداشت، ادامه متن را در سایت فرارو بخوانید.
📌روایت | محسن صالحیخواه
@revayatiran
❤2
Forwarded from انصاف نیوز
➖ساواک؛ آنچه میدانیم و آنچه فکر میکنیم که میدانیم
محسن صالحیخواه، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
سفیدشویی ساواک، بزرگترین اتهامی بود که سریال تاسیان با آن روبرو شد. منتقدان معتقد بودند این سریال با داستانی که تعریف کرد، در تلاش بود که سازمان اطلاعات و امنیت کشور در دوران حکومت پهلوی را از اتهامات قدیمی مربوط به آن مبری کند. این یادداشت درباره سریال تاسیان نیست بلکه درباره ادعای منتقدان راجع به ساواک است. علت این اظهارات را نه سفیدشویی ساواک که باید به چالش کشیدن یک روایت رسمی اما قدیمی دانست.
ساواک سال ۱۳۳۵ تاسیس شد. زیرمجموعه نخستوزیری بود و مستقیم به شاه گزارش میداد. تاسیس این سازمان در آن زمان را میتوان تلاشی برای یکپارچه کردن فعالیتهای پراکنده اطلاعاتی و امنیتی در حد آن روزها دانست. بنابراین ساواک نخستین دستگاه اطلاعات و امنیت مدرن و ساختارمند ایران است که با کمک مستشاران اطلاعاتی خارجی – بیشتر آمریکا و انگلستان در کنار اسرائیل – تاسیس شد و توسعه پیدا کرد.
ساواک بدون اشکال بود؟ قطعاً نه. دهها اشکال ساختاری و عملکردی در ۲۲ سال وجود ساواک میتوان پیدا کرد. مثلا تیمسار منوچهر هاشمی، آخرین مدیر اداره هشتم ساواک (ضدجاسوسی) در خاطراتش به بخش زیادی از این مشکلات اشاره میکند. مثلاً در قسمتی از خاطراتش میگوید ما اداره ضدجاسوسی تشکیل داده بودیم اما مستشار آمریکایی در همان اداره نشسته بود. او به روند اخراج کردن مستشاران آمریکایی از ساواک اشاره میکند که در متن پیادهشده مصاحبه او با شاهرخ مسکوب در تاریخ شفاهی هاروارد که بعدها به کتاب «داوری: سخنی در کارنامه ساواک» تبدیل شد، مفصل تعریف شده.
متن کامل
@ensafnews
محسن صالحیخواه، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
سفیدشویی ساواک، بزرگترین اتهامی بود که سریال تاسیان با آن روبرو شد. منتقدان معتقد بودند این سریال با داستانی که تعریف کرد، در تلاش بود که سازمان اطلاعات و امنیت کشور در دوران حکومت پهلوی را از اتهامات قدیمی مربوط به آن مبری کند. این یادداشت درباره سریال تاسیان نیست بلکه درباره ادعای منتقدان راجع به ساواک است. علت این اظهارات را نه سفیدشویی ساواک که باید به چالش کشیدن یک روایت رسمی اما قدیمی دانست.
ساواک سال ۱۳۳۵ تاسیس شد. زیرمجموعه نخستوزیری بود و مستقیم به شاه گزارش میداد. تاسیس این سازمان در آن زمان را میتوان تلاشی برای یکپارچه کردن فعالیتهای پراکنده اطلاعاتی و امنیتی در حد آن روزها دانست. بنابراین ساواک نخستین دستگاه اطلاعات و امنیت مدرن و ساختارمند ایران است که با کمک مستشاران اطلاعاتی خارجی – بیشتر آمریکا و انگلستان در کنار اسرائیل – تاسیس شد و توسعه پیدا کرد.
ساواک بدون اشکال بود؟ قطعاً نه. دهها اشکال ساختاری و عملکردی در ۲۲ سال وجود ساواک میتوان پیدا کرد. مثلا تیمسار منوچهر هاشمی، آخرین مدیر اداره هشتم ساواک (ضدجاسوسی) در خاطراتش به بخش زیادی از این مشکلات اشاره میکند. مثلاً در قسمتی از خاطراتش میگوید ما اداره ضدجاسوسی تشکیل داده بودیم اما مستشار آمریکایی در همان اداره نشسته بود. او به روند اخراج کردن مستشاران آمریکایی از ساواک اشاره میکند که در متن پیادهشده مصاحبه او با شاهرخ مسکوب در تاریخ شفاهی هاروارد که بعدها به کتاب «داوری: سخنی در کارنامه ساواک» تبدیل شد، مفصل تعریف شده.
متن کامل
@ensafnews
انصاف نیوز
ساواک؛ آنچه میدانیم و آنچه فکر میکنیم که میدانیم | محسن صالحیخواه
محسن صالحیخواه، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت: سفیدشویی ساواک، بزرگترین اتهامی بود که سریال تاسیان با آن روبرو شد. منتقدان معتقد بودند این سریال با داستانی که تعریف کرد، در تلاش بود که سازمان اطلاعات و امنیت کشور…
Forwarded from هممیهن
استیضاح پس گرفته شد؟
🖌محسن صالحیخواه | گزارشگر هممیهن
🔹طرح استیضاح وزیر اطلاعات در مجلس ثبت شده و جمعآوری امضا برای آن در مجلس شروع شد اما بهنظر میرسد امضاهای این استیضاح به حدنصاب نرسیده است. در صورتی که این استیضاح به سرانجام میرسید و اعلام وصول میشد، سیداسماعیل خطیب، اولین وزیر اطلاعات در ۴۰ سال فعالیت این نهاد است که در مجلس به مرحله استیضاح رسیده است.
🔹شاید جالبترین تعبیر را مرحوم آیتالله هاشمی برای عدم استیضاح وزیران اطلاعات داشت. او پس از انتخاب علی فلاحیان به طور ضمنی گفت که «مجلس جرات استیضاح وزیر اطلاعات را ندارد.» شاید به همین دلیل هیچ کدام از وزرای اطلاعات پس از انقلاب پای میز استیضاح قرار نگرفتهاند.
🔹بهرغم گذشت ۲۸ روز از برقراری آتشبس و توقف جنگ، توضیحی از سوی سیداسماعیل خطیب و همچنین دستگاه تحت مدیریت او، درباره مسائل امنیتی جنگ ۱۲ روزه، شبکهسازی سرویس اسرائیل و ضربه از درون کشور ارائه نشده است.پس از توقف جنگ که شرایط تا حدی فراهم شد، برخی رسانهها به ضعفهای امنیتی در کشور پرداختند که زمینهساز دریافت ضربههایی سنگین در جریان جنگ ۱۲ روزه شد. از جمله اینکه بخشی از سناریوی اسرائیل در این جنگ، بر پایه ضربه از درون نوشته شده بود. این قسمت از سناریوی دشمن ویژگیهایی دارد که دستگاه اطلاعاتی باید پاسخگوی آن باشد. ویژگیهایی مانند شبکهسازی موساد در داخل کشور و استانهای مختلف، قاچاق و تامین تجهیزات و تسلیحات، نفوذ احتمالی در اماکن و دستگاههای خاص از جمله آنها هستند. در کنار این موضوعات که در حال حاضر مطرح هستند، مسئله ترورهای اسرائیل در سطوح عالی فرماندهان ارشد و همچنین دانشمندان هستهای نیز علاوه بر دستگاههای دیگر مانند بخشهای مختلفی از سپاه پاسداران و همچنین حفاظت اطلاعات وزارت دفاع، حسب مورد به صورت مستقیم و غیرمستقیم به وزارت اطلاعات نیز مربوط میشود.
🔹سیداسماعیل خطیب پیش از این هم مورد انتقادات مقطعی قرار گرفته بود. چراکه در طول حدود چهار سالی که او هدایت وزارت اطلاعات را بر عهده دارد، در کنار پیروزیها و خنثیسازی اقدامات سرویسهای اطلاعاتی حریف در حوزههای مختلف، ضربههای امنیتی زیادی نیز علاوه بر وقایعی که به طور معمول در برخی مناطق کشور رخ میدهد، اتفاق افتاد؛ اتفاقاتی که دو حمله تروریستی در حرم شاهچراغ (۱۴۰۱ و ۱۴۰۲)، انفجار انتحاری در مراسم سالگرد شهید سلیمانی در کرمان با ۹۷ شهید و حدود ۳۰۰ مجروح (۱۴۰۲)، ترور دو قاضی دیوان عالی کشور (۱۴۰۳)، ترور اسماعیل هنیه (۱۴۰۳) از جمله شاخصترین آنها هستند.
🔹با تمام انتقاداتی که به خطیب وارد شد اما او بار دیگر و در کابینه دولت قرار گرفت و اینبار با رای اعتماد مجلس با دولت مسعود پزشکیان همراه شد. اما مهم این است که چقدر نمایندگان در این استیضاح جدی هستند که به نظر میرسد جدیت زیادی به خرج ندادند و استیضاح در نطفه خفه شد. بالاخره نمایندگان مجلس برای دوره بعدی به استعلامهای این نهاد (وزارت اطلاعات) نیاز دارند و شاید یکی از سدهایی که آنها پیش رو دارند همین استعلامهاست. هر چند که برخی از نمایندگان در گفتوگو با هممیهن این موضوع را دخیل ندانسته و اعلام کردند اگر نیاز باشد خطیب را پای میز استیضاح میکشانند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
🖌محسن صالحیخواه | گزارشگر هممیهن
🔹طرح استیضاح وزیر اطلاعات در مجلس ثبت شده و جمعآوری امضا برای آن در مجلس شروع شد اما بهنظر میرسد امضاهای این استیضاح به حدنصاب نرسیده است. در صورتی که این استیضاح به سرانجام میرسید و اعلام وصول میشد، سیداسماعیل خطیب، اولین وزیر اطلاعات در ۴۰ سال فعالیت این نهاد است که در مجلس به مرحله استیضاح رسیده است.
🔹شاید جالبترین تعبیر را مرحوم آیتالله هاشمی برای عدم استیضاح وزیران اطلاعات داشت. او پس از انتخاب علی فلاحیان به طور ضمنی گفت که «مجلس جرات استیضاح وزیر اطلاعات را ندارد.» شاید به همین دلیل هیچ کدام از وزرای اطلاعات پس از انقلاب پای میز استیضاح قرار نگرفتهاند.
🔹بهرغم گذشت ۲۸ روز از برقراری آتشبس و توقف جنگ، توضیحی از سوی سیداسماعیل خطیب و همچنین دستگاه تحت مدیریت او، درباره مسائل امنیتی جنگ ۱۲ روزه، شبکهسازی سرویس اسرائیل و ضربه از درون کشور ارائه نشده است.پس از توقف جنگ که شرایط تا حدی فراهم شد، برخی رسانهها به ضعفهای امنیتی در کشور پرداختند که زمینهساز دریافت ضربههایی سنگین در جریان جنگ ۱۲ روزه شد. از جمله اینکه بخشی از سناریوی اسرائیل در این جنگ، بر پایه ضربه از درون نوشته شده بود. این قسمت از سناریوی دشمن ویژگیهایی دارد که دستگاه اطلاعاتی باید پاسخگوی آن باشد. ویژگیهایی مانند شبکهسازی موساد در داخل کشور و استانهای مختلف، قاچاق و تامین تجهیزات و تسلیحات، نفوذ احتمالی در اماکن و دستگاههای خاص از جمله آنها هستند. در کنار این موضوعات که در حال حاضر مطرح هستند، مسئله ترورهای اسرائیل در سطوح عالی فرماندهان ارشد و همچنین دانشمندان هستهای نیز علاوه بر دستگاههای دیگر مانند بخشهای مختلفی از سپاه پاسداران و همچنین حفاظت اطلاعات وزارت دفاع، حسب مورد به صورت مستقیم و غیرمستقیم به وزارت اطلاعات نیز مربوط میشود.
🔹سیداسماعیل خطیب پیش از این هم مورد انتقادات مقطعی قرار گرفته بود. چراکه در طول حدود چهار سالی که او هدایت وزارت اطلاعات را بر عهده دارد، در کنار پیروزیها و خنثیسازی اقدامات سرویسهای اطلاعاتی حریف در حوزههای مختلف، ضربههای امنیتی زیادی نیز علاوه بر وقایعی که به طور معمول در برخی مناطق کشور رخ میدهد، اتفاق افتاد؛ اتفاقاتی که دو حمله تروریستی در حرم شاهچراغ (۱۴۰۱ و ۱۴۰۲)، انفجار انتحاری در مراسم سالگرد شهید سلیمانی در کرمان با ۹۷ شهید و حدود ۳۰۰ مجروح (۱۴۰۲)، ترور دو قاضی دیوان عالی کشور (۱۴۰۳)، ترور اسماعیل هنیه (۱۴۰۳) از جمله شاخصترین آنها هستند.
🔹با تمام انتقاداتی که به خطیب وارد شد اما او بار دیگر و در کابینه دولت قرار گرفت و اینبار با رای اعتماد مجلس با دولت مسعود پزشکیان همراه شد. اما مهم این است که چقدر نمایندگان در این استیضاح جدی هستند که به نظر میرسد جدیت زیادی به خرج ندادند و استیضاح در نطفه خفه شد. بالاخره نمایندگان مجلس برای دوره بعدی به استعلامهای این نهاد (وزارت اطلاعات) نیاز دارند و شاید یکی از سدهایی که آنها پیش رو دارند همین استعلامهاست. هر چند که برخی از نمایندگان در گفتوگو با هممیهن این موضوع را دخیل ندانسته و اعلام کردند اگر نیاز باشد خطیب را پای میز استیضاح میکشانند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
Forwarded from عکس نگار
هیچ کس خانه خود را آتش نمیزند!
✍🏻 محسن صالحیخواه / روزنامهنگار
📅 فرارو / ۱ مرداد ۱۴۰۴
🔹اخیراً جریان تندروی داخلی که اقلیتی خاص از لحاظ فکری و سیاسی محسوب میشوند، عیانتر از گذشته نسبت به مفهوم ایران، تند و تیز شدهاند. همین جریان که مدیریت کلان و خرد سازمان صداوسیما را نیز بر عهده دارد، تلاش واضحی انجام میدهد که موضوع ایران که به طور طبیعی به دنبال جنگ ۱۲ روزه پررنگ شده بود و همبستگی ایجاد کرد را کمرنگ کند.
🔹پررنگ شدن مفهوم ایران و وطن در تمام سطوح، آنها را به تکاپو انداخت که جلوی این موج را بگیرند. مسائلی مانند علاقمندی به وطن و احساس مسئولیت در برابر آن، از دایره فکر آنها خارج است. به همین دلیل موضوعاتی مانند هویت را پیش کشیدند، به روشنفکران تاختند و هر آن کسی که مخالف نگاه آنان است را غربزده نامیدند. آنها تلاش زیادی میکنند که مفهوم وطندوستی را به باستانگرایی تقلیل دهند. نگاهی که نادرست چرا که پناه بردن به تاریخ یک ملت کمکی به ساختن آینده آن نمیکند. یا به این موضوع میپردازند که ایران قبل از ورود اسلام، آوردهای از خود نداشت.
🔹هیچ کس منکر درخشش ایران در دوران بعد از ورود اسلام در حوزههای علمی و ادبی نیست. اما درخشش این دوران هیچ شباهتی به قرائت آنها از اسلام و رابطه آن با سرزمینی به نام ایران ندارد. موضوع هویت در ایران هم بسیار مهم است و هنوز لاینحل باقی مانده. آنها معقدند جریان روشنفکری میگفت باید از فرق سر تا نوک پا غربی شویم، که صددرصد حرفی نادرست است. چرا که اصولاً بافت جامعه ایران با جوامع غربی تفاوت زیادی داشته و دارد. اما این سردرگمی به معنای شفابخش بودن نسخه ادعایی این جماعت نیست. جامعه ایران همواره در تلاش است که خود را پیدا کند و ساختارهای حاکم نیز کمکی به این روند نکردهاند. نسخه دگم این جریان هم مدتهاست که از روی میز کنار رفته و نگاه جامعه نسبت به آن مشخص است. در چنین شرایطی، اصولاً ساختارهای سیاسی حاکم تا حد زیادی تلاش میکنند از جامعه جلوتر بروند و مسائل را حل کنند نه این که عقب بمانند. اما این افراد، این اصول را نمیپذیرند. در این شرایط، زمانی که مشخص شد اظهاراتی مانند «آغل خواستن وطن» پاسخگوی خواستههای آنان نیست، به شیوههایی دیگر متوسل شدند.
🔹اخیراً فیلمی از یک فعال رسانهای متعلق به این جریان مورد توجه قرار گرفت که مربوط به اواسط تیرماه بود. او در بخشی از اظهاراتش به نقل از آیتالله جوادی آملی میگوید رزمندگان در دوران جنگ، شب عملیات زیارت عاشورا میخواندند نه سرود ای ایران ای مرز پرگهر. این حرف قاعدتاً صحیح است. چرا که فضای آرمانی در جنگ هشت ساله بسیار پررنگ بوده و کسی انتظار ندارد سرود ای ایران در شرایط سالهای ۵۹ تا ۶۷ در سنگرها خوانده شود.
🔹ابتدا موضوع این است که ایران امروز یعنی ۴۵ سال بعد از آغاز جنگ ۸ ساله، تفاوتهای زیادی با آن دوران دارد. تغییر این جامعه بزرگ که ابتدای انقلاب ۳۶ میلیون جمعیت داشت و امروز در مرز ۹۰ میلیون نفر است، نیازی به اثبات ندارد. رو گرداندن مردم از جریانهای سیاسی با نگاهی به انتخابات در ۶ سال گذشته، مجبور شدن سیاستمداران به پذیرش تغییرات مختلف حوزه اجتماعی و نگاهی به نتایج پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان (۱۴۰۲) که نتایج آن محرمانه اعلام شد، به خوبی گویای این تغییر است.
🔹اگر رزمندگان سلحشور دوره جنگ ۸ ساله را مد نظر قرار بدهیم، از قشرهای مختلفی بودند که دلایل مختلفی برای حضور در جبهه داشتند. برخی داوطلب بودند، برخی نیروهای انقلاب و برخی نیز نظامیان ارتشی که میدانیم مفهوم وظیفه و وطن برایشان بسیار پررنگ بوده است. تائید یک قشر به معنی رد قشر دیگر نیست. بلکه به این معناست که نمیتوان و نباید یک حکم کلی برای تمام افراد درگیر در یک رویداد صادر کرد.
🔹این جریان تلاش زیادی میکند که تعریفی از یک تمدن ایجاد شده در ایران پس از انقلاب ارائه دهد. به همین دلیل هم معمولاً در صحبتهایشان از برخورد تمدنی غرب و ایران صحبت میکنند. اما تلاشهایشان برای تعریف این تمدن همواره عقیم است. این تمدن چیست که کشور و مردم آن را در اولویتهای بعدی قرار میدهد و صرفاً به دنبال اهدافی فرامرزی میرود؟ آیا قانون عفاف و حجابی که به جرئت میتوان گفت برای نگرانی از واکنشهای جامعه به آن اجرا نشد، بخشی از این تمدن است؟ ونهای گشت ارشاد، فیلتر کردن دسترسی مردم به اینترنت بینالملل، ظاهرسازی و اظهار اعتقاد به مسائلی که اعتقادی به آن وجود ندارد، جنگیدن همزمان با داخل و خارج، تصمیمگیری برای این که مردم چه چیزی ببینند و نبینند، بخشهای این تمدن است؟ آنچه این اقلیت محض از آن دفاع میکنند یا سعی در ترویج آن دارند، هر چه باشد نامش تمدن نیست.
📌روایت | محسن صالحیخواه
@revayatiran
✍🏻 محسن صالحیخواه / روزنامهنگار
📅 فرارو / ۱ مرداد ۱۴۰۴
🔹اخیراً جریان تندروی داخلی که اقلیتی خاص از لحاظ فکری و سیاسی محسوب میشوند، عیانتر از گذشته نسبت به مفهوم ایران، تند و تیز شدهاند. همین جریان که مدیریت کلان و خرد سازمان صداوسیما را نیز بر عهده دارد، تلاش واضحی انجام میدهد که موضوع ایران که به طور طبیعی به دنبال جنگ ۱۲ روزه پررنگ شده بود و همبستگی ایجاد کرد را کمرنگ کند.
🔹پررنگ شدن مفهوم ایران و وطن در تمام سطوح، آنها را به تکاپو انداخت که جلوی این موج را بگیرند. مسائلی مانند علاقمندی به وطن و احساس مسئولیت در برابر آن، از دایره فکر آنها خارج است. به همین دلیل موضوعاتی مانند هویت را پیش کشیدند، به روشنفکران تاختند و هر آن کسی که مخالف نگاه آنان است را غربزده نامیدند. آنها تلاش زیادی میکنند که مفهوم وطندوستی را به باستانگرایی تقلیل دهند. نگاهی که نادرست چرا که پناه بردن به تاریخ یک ملت کمکی به ساختن آینده آن نمیکند. یا به این موضوع میپردازند که ایران قبل از ورود اسلام، آوردهای از خود نداشت.
🔹هیچ کس منکر درخشش ایران در دوران بعد از ورود اسلام در حوزههای علمی و ادبی نیست. اما درخشش این دوران هیچ شباهتی به قرائت آنها از اسلام و رابطه آن با سرزمینی به نام ایران ندارد. موضوع هویت در ایران هم بسیار مهم است و هنوز لاینحل باقی مانده. آنها معقدند جریان روشنفکری میگفت باید از فرق سر تا نوک پا غربی شویم، که صددرصد حرفی نادرست است. چرا که اصولاً بافت جامعه ایران با جوامع غربی تفاوت زیادی داشته و دارد. اما این سردرگمی به معنای شفابخش بودن نسخه ادعایی این جماعت نیست. جامعه ایران همواره در تلاش است که خود را پیدا کند و ساختارهای حاکم نیز کمکی به این روند نکردهاند. نسخه دگم این جریان هم مدتهاست که از روی میز کنار رفته و نگاه جامعه نسبت به آن مشخص است. در چنین شرایطی، اصولاً ساختارهای سیاسی حاکم تا حد زیادی تلاش میکنند از جامعه جلوتر بروند و مسائل را حل کنند نه این که عقب بمانند. اما این افراد، این اصول را نمیپذیرند. در این شرایط، زمانی که مشخص شد اظهاراتی مانند «آغل خواستن وطن» پاسخگوی خواستههای آنان نیست، به شیوههایی دیگر متوسل شدند.
🔹اخیراً فیلمی از یک فعال رسانهای متعلق به این جریان مورد توجه قرار گرفت که مربوط به اواسط تیرماه بود. او در بخشی از اظهاراتش به نقل از آیتالله جوادی آملی میگوید رزمندگان در دوران جنگ، شب عملیات زیارت عاشورا میخواندند نه سرود ای ایران ای مرز پرگهر. این حرف قاعدتاً صحیح است. چرا که فضای آرمانی در جنگ هشت ساله بسیار پررنگ بوده و کسی انتظار ندارد سرود ای ایران در شرایط سالهای ۵۹ تا ۶۷ در سنگرها خوانده شود.
🔹ابتدا موضوع این است که ایران امروز یعنی ۴۵ سال بعد از آغاز جنگ ۸ ساله، تفاوتهای زیادی با آن دوران دارد. تغییر این جامعه بزرگ که ابتدای انقلاب ۳۶ میلیون جمعیت داشت و امروز در مرز ۹۰ میلیون نفر است، نیازی به اثبات ندارد. رو گرداندن مردم از جریانهای سیاسی با نگاهی به انتخابات در ۶ سال گذشته، مجبور شدن سیاستمداران به پذیرش تغییرات مختلف حوزه اجتماعی و نگاهی به نتایج پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان (۱۴۰۲) که نتایج آن محرمانه اعلام شد، به خوبی گویای این تغییر است.
🔹اگر رزمندگان سلحشور دوره جنگ ۸ ساله را مد نظر قرار بدهیم، از قشرهای مختلفی بودند که دلایل مختلفی برای حضور در جبهه داشتند. برخی داوطلب بودند، برخی نیروهای انقلاب و برخی نیز نظامیان ارتشی که میدانیم مفهوم وظیفه و وطن برایشان بسیار پررنگ بوده است. تائید یک قشر به معنی رد قشر دیگر نیست. بلکه به این معناست که نمیتوان و نباید یک حکم کلی برای تمام افراد درگیر در یک رویداد صادر کرد.
🔹این جریان تلاش زیادی میکند که تعریفی از یک تمدن ایجاد شده در ایران پس از انقلاب ارائه دهد. به همین دلیل هم معمولاً در صحبتهایشان از برخورد تمدنی غرب و ایران صحبت میکنند. اما تلاشهایشان برای تعریف این تمدن همواره عقیم است. این تمدن چیست که کشور و مردم آن را در اولویتهای بعدی قرار میدهد و صرفاً به دنبال اهدافی فرامرزی میرود؟ آیا قانون عفاف و حجابی که به جرئت میتوان گفت برای نگرانی از واکنشهای جامعه به آن اجرا نشد، بخشی از این تمدن است؟ ونهای گشت ارشاد، فیلتر کردن دسترسی مردم به اینترنت بینالملل، ظاهرسازی و اظهار اعتقاد به مسائلی که اعتقادی به آن وجود ندارد، جنگیدن همزمان با داخل و خارج، تصمیمگیری برای این که مردم چه چیزی ببینند و نبینند، بخشهای این تمدن است؟ آنچه این اقلیت محض از آن دفاع میکنند یا سعی در ترویج آن دارند، هر چه باشد نامش تمدن نیست.
📌روایت | محسن صالحیخواه
@revayatiran
❤1👍1
سفر تیم فنی آژانس به ایران؛ دیپلماتها قانون را دور میزنند؟
پس از تحولات اخیر، مجلس شورای اسلامی قانون تعلیق همکاری ایران و آژانس را به تصویب رساند. بر اساس این قانون، همکاریهای ایران با این نهاد بینالمللی تعلیق و از حالت عادی خارج میشود. اما ایران همچنان عضو معاهده عدم اشاعه و آژانس محسوب میشود.
در فرارو بخوانید.
📌روایت | محسن صالحیخواه
@revayatiran
پس از تحولات اخیر، مجلس شورای اسلامی قانون تعلیق همکاری ایران و آژانس را به تصویب رساند. بر اساس این قانون، همکاریهای ایران با این نهاد بینالمللی تعلیق و از حالت عادی خارج میشود. اما ایران همچنان عضو معاهده عدم اشاعه و آژانس محسوب میشود.
در فرارو بخوانید.
📌روایت | محسن صالحیخواه
@revayatiran
Fararu | فرارو
سفر تیم فنی آژانس به ایران؛ دیپلماتها قانون را دور میزنند؟
پس از تحولات اخیر، مجلس شورای اسلامی قانون تعلیق همکاری ایران و آژانس را به تصویب رساند. بر اساس این قانون، همکاریهای ایران با این نهاد بینالمللی تعلیق و از حالت عادی خارج میشود. اما ایران همچنان عضو معاهده عدم اشاعه و آژانس محسوب میشود.
❤1
شماره ۲۱
📌ستون طنز «عینک دودی»؛ سِدعباس رفت
✍🏻 محسن صالحیخواه یا [ناپلئون بناپارت]
📅 فرارو / ۴ مرداد ۱۴۰۴
🔹هیچ وقت فکر نمیکردم این خبر را من به شما بدهم اما به قول قائممقام فراهانی «روزگار است این که گه عزّت دهد گه خوار دارد / چرخِ بازیگر از این بازیچهها بسیار دارد». البته که منظور نظر حقیر مصرع دوم این بیت پرمغز است. عباس رفت. دلش شکست. انقدر اذیتش کردید که بیخبر هم رفت. دلش شکسته بود. به کسی نگویید اما آخرین باری که دیدمش، یک نخ سیگار هم از من گرفت. البته سیگار برای من نبود، برای راننده تاکسی بود در جیب من جا ماند.
🔹آخرین تصویری که از عباس دارم این بود که یکه و تنها خیابان ملل متحد را به سمت سردر باغ ملی میرفت تا خودش را در شلوغیهای خیابان سپه گم و گور کند. وقتی نامه خداحافظیاش را به من میداد، ازم قول گرفت تا وقتی در افق دیدم به یک نقطه سیاه تبدیل نشده، آن را باز نکنم. اما چون من چشمهایم ضعیف است و عینکم را نزده بودم، یکی دو متر که از من فاصله گرفت، تبدیل به نقطه شد و من با چشمانی اشکبار نامه را باز کردم. متن این نامه فقط در عینک دودی پیدا میشود و حتی کاظم، اسماعیل و مجید هم نسخهای از آن را ندارند. متن نامه وزیر اسبق امور خارجه که به نوعی حکم استعفای او را دارد، از این قرار است:
ناپلئون عزیز
همه چیز از مصاحبه با فاکس شروع شد. هیچ وقت در تاریکترین دالانهای ذهنم به این فکر نمیکردم حاج حسین شریعتمداری را ناراحت کنم. میدانی که ما همسایهایم. ما این ور خیابان فردوسیایم و دخمه حاج حسین آن طرف فردوسی است. علقه خاصی بین ما بوده و هست. بعد از این که دیدم حاج حسین را ناراحت کردم، قلبم ترک خورد. صدای شکستنش را کل وزارتخانه شنیدند. ناراحتش کردم چون گفتم محو اسرائیل از روی نقشه سیاست ما نبوده و نیست. من که وزیر خارجه بودم نمیدانستم سیاستها چیست. حاجی میدانست. از این که قبل گفتگو، جوابها را با حاج حسین چک نکردم، هیچ وقت خودم را نمیبخشم. البته نه این که نمیخواستم چک کنم، قطعی برق کار دستمان داد. رویم نمیشود توی چشمهای شهلایش نگاه کنم. حاج حسین هیچی، امیرحسین را هم ناراحت کردم. من چطور توانستم دو نسل از نیروهای اصیل دلسوز انقلاب را ناراحت کنم؟ اصلاً مگر میشود؟ شاید اگر من نباشم همه حالشان بهتر باشد.
قربان تو
عباس
📌روایت | محسن صالحیخواه
@revayatiran
📌ستون طنز «عینک دودی»؛ سِدعباس رفت
✍🏻 محسن صالحیخواه یا [ناپلئون بناپارت]
📅 فرارو / ۴ مرداد ۱۴۰۴
🔹هیچ وقت فکر نمیکردم این خبر را من به شما بدهم اما به قول قائممقام فراهانی «روزگار است این که گه عزّت دهد گه خوار دارد / چرخِ بازیگر از این بازیچهها بسیار دارد». البته که منظور نظر حقیر مصرع دوم این بیت پرمغز است. عباس رفت. دلش شکست. انقدر اذیتش کردید که بیخبر هم رفت. دلش شکسته بود. به کسی نگویید اما آخرین باری که دیدمش، یک نخ سیگار هم از من گرفت. البته سیگار برای من نبود، برای راننده تاکسی بود در جیب من جا ماند.
🔹آخرین تصویری که از عباس دارم این بود که یکه و تنها خیابان ملل متحد را به سمت سردر باغ ملی میرفت تا خودش را در شلوغیهای خیابان سپه گم و گور کند. وقتی نامه خداحافظیاش را به من میداد، ازم قول گرفت تا وقتی در افق دیدم به یک نقطه سیاه تبدیل نشده، آن را باز نکنم. اما چون من چشمهایم ضعیف است و عینکم را نزده بودم، یکی دو متر که از من فاصله گرفت، تبدیل به نقطه شد و من با چشمانی اشکبار نامه را باز کردم. متن این نامه فقط در عینک دودی پیدا میشود و حتی کاظم، اسماعیل و مجید هم نسخهای از آن را ندارند. متن نامه وزیر اسبق امور خارجه که به نوعی حکم استعفای او را دارد، از این قرار است:
ناپلئون عزیز
همه چیز از مصاحبه با فاکس شروع شد. هیچ وقت در تاریکترین دالانهای ذهنم به این فکر نمیکردم حاج حسین شریعتمداری را ناراحت کنم. میدانی که ما همسایهایم. ما این ور خیابان فردوسیایم و دخمه حاج حسین آن طرف فردوسی است. علقه خاصی بین ما بوده و هست. بعد از این که دیدم حاج حسین را ناراحت کردم، قلبم ترک خورد. صدای شکستنش را کل وزارتخانه شنیدند. ناراحتش کردم چون گفتم محو اسرائیل از روی نقشه سیاست ما نبوده و نیست. من که وزیر خارجه بودم نمیدانستم سیاستها چیست. حاجی میدانست. از این که قبل گفتگو، جوابها را با حاج حسین چک نکردم، هیچ وقت خودم را نمیبخشم. البته نه این که نمیخواستم چک کنم، قطعی برق کار دستمان داد. رویم نمیشود توی چشمهای شهلایش نگاه کنم. حاج حسین هیچی، امیرحسین را هم ناراحت کردم. من چطور توانستم دو نسل از نیروهای اصیل دلسوز انقلاب را ناراحت کنم؟ اصلاً مگر میشود؟ شاید اگر من نباشم همه حالشان بهتر باشد.
قربان تو
عباس
📌روایت | محسن صالحیخواه
@revayatiran
Fararu | فرارو
ستون طنز «عینک دودی»؛ سِدعباس رفت
خوانده شد
Forwarded from هممیهن
قطعنامه تا ماشه
در ستایش دیپلماسی و روندی که به اسنپبک ختم نشود
🖌محسن صالحیخواه | گزارشگر هممیهن
🔹مکانیسم ماشه، اسنپبک، سازوکار حل اختلاف یا پسگشت، قصه داغ این روزهاست. بهخصوص برای جریان تندرو داخلی این روزها بسیار مطلوب است چون به سبک معروف «دیدید گفته بودیم» مشغول این هستند که بگویند چرا دیپلماسی خوب نیست و باید مسیرهای دیگر را رفت. از رهگذر همین شادی درونی هم به جملهسازی با این مفاهیم میپردازند که آبسنگین فلان شد و ۱۱ تن اورانیوم غنیشده از کشور بیرون رفت. البته توجه به این نکته بسیار مهم است که آنها دیپلماسی را نفی نمیکنند. بلکه معتقدند آن روشهای دیپلماتیک مندرآوردی که کشور را در چاله عنوان «تهدید صلح و امنیت بینالملل» و فصل هفتم منشور ملل متحد انداخت، همان مسیری بود که باید ادامه پیدا میکرد.
🔹مفروضشان چیست؟ آنها با این مفروض به میدان میآیند که اگر همان مسیر پرخسارت قبلی ادامه پیدا میکرد، الان ایران در جایگاه رفیعی ایستاده بود و توانایی مثالزدنی در حوزه هستهای داشت یا یکسری امتیازها و موفقیتهایی که دیگران از آنها بیخبرند. در واقع مفروض آنان این است که همان مسیر در یک خط مستقیم و هموار پیش میرفت و به نتایج مطلوبی میرسید. هیچ اتفاق غیرمنتظرهای رخ نمیداد.
🔹پروژه هستهای برای ایران ضروری بود اما شاید اگر در زمان خودش میشد این پرونده را مورد نقد و بررسی قرار داد، مسیر پیش روی آن هم مشخصتر میشد. اما چون در یک بازه زمانی برخی تصمیم گرفتند در تمام امور انقلابی عمل کنند و چارچوبهای دیپلماتیک را به هم بریزند، و البته در آنسو هم دنبال بهانه بودند ناگهان در مسیری افتادیم که نه برگشت از آن به خاطر هزینههای مختلفی که در سطح ملی برای آن شده بود امکان داشت، نه میتوانیم بیش از این آن را ادامه دهیم. این جنگ بسیاری مسائل را عوض کرد. هر چه از این دوران جنگ بیشتر فاصله بگیریم، سوالهایی که پیش از این هم بسیار پرسیده میشد، بیشتر در ذهن طنینانداز میشود.
🔹نفهمیدن مناسبات بینالمللی و غرق بودن در گعدههای فلسفی، در نهایت کشور را به این چاه انداخت. آنها همچنان فکر میکنند که جمهوری اسلامی تنها بازیگری است که در جهان وجود دارد و هر تصمیمی را میتواند بگیرد، طرف مقابل امکانی برای مقابله ندارد یا اگر دست به تقابل بزند، بیتاثیر است. ریشه این عدم وجود برداشت صحیح از واقعیتها و عدم تناسب آنها با ظرفیت کشور، ایران را به عنوان یک تهدید بینالمللی خطاب به جهان معرفی کرد. نهفقط از طریق پرونده هستهای که از طریق موارد مختلفی مانند حقوق بشر که هر کدام از آنها میتواند بخشی از افکار عمومی جهان را علیه کشور بسیج کند.
🔹ای کاش مکانیسم ماشه، اسنپبک یا هر چه نامش را میگذاریم وجود نداشت. اما قبل از آن باید به این فکر کنیم که ای کاش سیاستهای صحیحی وجود داشت که به دنبال آن قطعنامههای شورای امنیت وجود نداشته باشد که ایران بخواهد خودش را از این چاه خطرناک بیرون بکشد. بدون قطعنامه، ماشهای هم وجود نداشت.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
در ستایش دیپلماسی و روندی که به اسنپبک ختم نشود
🖌محسن صالحیخواه | گزارشگر هممیهن
🔹مکانیسم ماشه، اسنپبک، سازوکار حل اختلاف یا پسگشت، قصه داغ این روزهاست. بهخصوص برای جریان تندرو داخلی این روزها بسیار مطلوب است چون به سبک معروف «دیدید گفته بودیم» مشغول این هستند که بگویند چرا دیپلماسی خوب نیست و باید مسیرهای دیگر را رفت. از رهگذر همین شادی درونی هم به جملهسازی با این مفاهیم میپردازند که آبسنگین فلان شد و ۱۱ تن اورانیوم غنیشده از کشور بیرون رفت. البته توجه به این نکته بسیار مهم است که آنها دیپلماسی را نفی نمیکنند. بلکه معتقدند آن روشهای دیپلماتیک مندرآوردی که کشور را در چاله عنوان «تهدید صلح و امنیت بینالملل» و فصل هفتم منشور ملل متحد انداخت، همان مسیری بود که باید ادامه پیدا میکرد.
🔹مفروضشان چیست؟ آنها با این مفروض به میدان میآیند که اگر همان مسیر پرخسارت قبلی ادامه پیدا میکرد، الان ایران در جایگاه رفیعی ایستاده بود و توانایی مثالزدنی در حوزه هستهای داشت یا یکسری امتیازها و موفقیتهایی که دیگران از آنها بیخبرند. در واقع مفروض آنان این است که همان مسیر در یک خط مستقیم و هموار پیش میرفت و به نتایج مطلوبی میرسید. هیچ اتفاق غیرمنتظرهای رخ نمیداد.
🔹پروژه هستهای برای ایران ضروری بود اما شاید اگر در زمان خودش میشد این پرونده را مورد نقد و بررسی قرار داد، مسیر پیش روی آن هم مشخصتر میشد. اما چون در یک بازه زمانی برخی تصمیم گرفتند در تمام امور انقلابی عمل کنند و چارچوبهای دیپلماتیک را به هم بریزند، و البته در آنسو هم دنبال بهانه بودند ناگهان در مسیری افتادیم که نه برگشت از آن به خاطر هزینههای مختلفی که در سطح ملی برای آن شده بود امکان داشت، نه میتوانیم بیش از این آن را ادامه دهیم. این جنگ بسیاری مسائل را عوض کرد. هر چه از این دوران جنگ بیشتر فاصله بگیریم، سوالهایی که پیش از این هم بسیار پرسیده میشد، بیشتر در ذهن طنینانداز میشود.
🔹نفهمیدن مناسبات بینالمللی و غرق بودن در گعدههای فلسفی، در نهایت کشور را به این چاه انداخت. آنها همچنان فکر میکنند که جمهوری اسلامی تنها بازیگری است که در جهان وجود دارد و هر تصمیمی را میتواند بگیرد، طرف مقابل امکانی برای مقابله ندارد یا اگر دست به تقابل بزند، بیتاثیر است. ریشه این عدم وجود برداشت صحیح از واقعیتها و عدم تناسب آنها با ظرفیت کشور، ایران را به عنوان یک تهدید بینالمللی خطاب به جهان معرفی کرد. نهفقط از طریق پرونده هستهای که از طریق موارد مختلفی مانند حقوق بشر که هر کدام از آنها میتواند بخشی از افکار عمومی جهان را علیه کشور بسیج کند.
🔹ای کاش مکانیسم ماشه، اسنپبک یا هر چه نامش را میگذاریم وجود نداشت. اما قبل از آن باید به این فکر کنیم که ای کاش سیاستهای صحیحی وجود داشت که به دنبال آن قطعنامههای شورای امنیت وجود نداشته باشد که ایران بخواهد خودش را از این چاه خطرناک بیرون بکشد. بدون قطعنامه، ماشهای هم وجود نداشت.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
#توئیت
هر وقت اسم قانونمندی و ضابطهمند کردن امور میآید، باید از قانونی که میخواهند تصویب کنند، ترسید. چون اسمش قانونمند کردن اما اصلش، ایجاد محدودیتهای بیشتر و فشار مضاعف بر جامعه است.
نمونه؟ فیلترینگ افسارگسیخته، گزینشهای سلیقهای، قانون مشاغل حساس و ...
#لایحه_خفقان
📌روایت | محسن صالحیخواه
@revayatiran
هر وقت اسم قانونمندی و ضابطهمند کردن امور میآید، باید از قانونی که میخواهند تصویب کنند، ترسید. چون اسمش قانونمند کردن اما اصلش، ایجاد محدودیتهای بیشتر و فشار مضاعف بر جامعه است.
نمونه؟ فیلترینگ افسارگسیخته، گزینشهای سلیقهای، قانون مشاغل حساس و ...
#لایحه_خفقان
📌روایت | محسن صالحیخواه
@revayatiran
خلاصه که ما هر کانالی میزدیم، جواد لاریجانی اون تو بود!
طنز سیاسی میدون پاستور | فصل ۲ | قسمت ۱
در فرارو ببینید.
📌روایت | محسن صالحیخواه
@revayatiran
طنز سیاسی میدون پاستور | فصل ۲ | قسمت ۱
در فرارو ببینید.
📌روایت | محسن صالحیخواه
@revayatiran
Forwarded from هممیهن
بررسی واکنشها به احتمال استرداد یک لایحه جنجالی
صیانت ۲ به دولت برمیگردد؟
🖌محسن صالحیخواه | گزارشگر هممیهن
🔹احتمال پس گرفتن لایحه بحثبرانگیز این روزها یعنی «لایحه مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی»خود به بحثی دیگر تبدیل شده است. خبر رسمی این است که با دستور مسعود پزشکیان، جمعی از نخبگان این لایحه را بررسی میکنند سپس تصمیم نهایی گرفته میشود. همین احتمال باعث شد که تندروهای داخلی حملات خود را آغاز کنند. عصر دیروز شنیده شد که امکان دارد تا شامگاه سهشنبه، خبر پس گرفتن این لایحه منتشر شود.
🔹مقامات دولتی در تلاش هستند که شنیده شدن صدای منتقدان از سوی پزشکیان را نشان دهند؛ توضیحاتی که البته خود آنها باعث واکنشهای بیشتری در میان منتقدان شد. همانطور که واکنشهای وزارت دادگستری و معاونت حقوقی ریاستجمهوری در روزهای قبل واکنشهای دیگری را به دنبال داشت.
🔹واکنشها به این لایحه، حد وسطی ندارد. یک طرف حامیان مسعود پزشکیان و دولت او هستند که از ارسال چنین لایحهای به مجلس از سوی این دولت برآشفته شدند و زبان به انتقاد باز کردند. یک طرف نیز تندروهای داخلی هستند که اعتقاد دارند آنهایی به این لایحه اعتراض دارند که میخواهند محتوای خبری جعلی و خلاف واقع منتشر کنند. در حالی که انتقادها فراتر از این مسئله است، نه گشتن به دنبال راهی برای انتشار اخبار خلاف واقع.
🔹موضوع این است که با قابلیت تفسیرپذیری گسترده اتهام انتشار محتوای خلاف واقع، امکان قانونی برای محدودسازی بیش از پیش آزادی بیان فراهم میشود و مجازاتهایی سنگین برای آن در نظر گرفته شده است. سوال اصلی منتقدان این است که محتوای خلاف واقع چیست؟ آیا همان روایت رسمی است که از سوی مراجع مشخص ارائه میشود؟ اگر این روایت اشتباه باشد، رسانهها،روزنامهنگاران و دیگر افراد جامعه نمیتوانند به آن واکنشی نشان دهند؟
🔹در حال حاضر همانطور که در گزارش مرکز پژوهشها و معاونت حقوقی قید شده بود، برای انتشار اخبار جعلی و نادرست و همچنین نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی مجازات وجود دارد که آنها هم باز تفسیرپذیر هستند. اما تندروهای داخلی با چشم بستن روی انتقادهایی که وجود دارد، اتهامات جالبی را مطرح میکنند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
صیانت ۲ به دولت برمیگردد؟
🖌محسن صالحیخواه | گزارشگر هممیهن
🔹احتمال پس گرفتن لایحه بحثبرانگیز این روزها یعنی «لایحه مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی»خود به بحثی دیگر تبدیل شده است. خبر رسمی این است که با دستور مسعود پزشکیان، جمعی از نخبگان این لایحه را بررسی میکنند سپس تصمیم نهایی گرفته میشود. همین احتمال باعث شد که تندروهای داخلی حملات خود را آغاز کنند. عصر دیروز شنیده شد که امکان دارد تا شامگاه سهشنبه، خبر پس گرفتن این لایحه منتشر شود.
🔹مقامات دولتی در تلاش هستند که شنیده شدن صدای منتقدان از سوی پزشکیان را نشان دهند؛ توضیحاتی که البته خود آنها باعث واکنشهای بیشتری در میان منتقدان شد. همانطور که واکنشهای وزارت دادگستری و معاونت حقوقی ریاستجمهوری در روزهای قبل واکنشهای دیگری را به دنبال داشت.
🔹واکنشها به این لایحه، حد وسطی ندارد. یک طرف حامیان مسعود پزشکیان و دولت او هستند که از ارسال چنین لایحهای به مجلس از سوی این دولت برآشفته شدند و زبان به انتقاد باز کردند. یک طرف نیز تندروهای داخلی هستند که اعتقاد دارند آنهایی به این لایحه اعتراض دارند که میخواهند محتوای خبری جعلی و خلاف واقع منتشر کنند. در حالی که انتقادها فراتر از این مسئله است، نه گشتن به دنبال راهی برای انتشار اخبار خلاف واقع.
🔹موضوع این است که با قابلیت تفسیرپذیری گسترده اتهام انتشار محتوای خلاف واقع، امکان قانونی برای محدودسازی بیش از پیش آزادی بیان فراهم میشود و مجازاتهایی سنگین برای آن در نظر گرفته شده است. سوال اصلی منتقدان این است که محتوای خلاف واقع چیست؟ آیا همان روایت رسمی است که از سوی مراجع مشخص ارائه میشود؟ اگر این روایت اشتباه باشد، رسانهها،روزنامهنگاران و دیگر افراد جامعه نمیتوانند به آن واکنشی نشان دهند؟
🔹در حال حاضر همانطور که در گزارش مرکز پژوهشها و معاونت حقوقی قید شده بود، برای انتشار اخبار جعلی و نادرست و همچنین نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی مجازات وجود دارد که آنها هم باز تفسیرپذیر هستند. اما تندروهای داخلی با چشم بستن روی انتقادهایی که وجود دارد، اتهامات جالبی را مطرح میکنند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بعد از این که متوجه شدیم مصاحبه سدعباس عراقچی با فاکسنیوز باعث ناراحتی دغدغهمندان انقلابی شده، از وزیر محترم واخ دعوت کردیم یک بار دیگر این مصاحبه را با ما انجام بدهد.
باشد که پاسخهایش مقبول افتد.
لینک تماشای کامل برنامه در فرارو
#میدون_پاستور
📌محسن صالحیخواه|روایت
@revayatiran
باشد که پاسخهایش مقبول افتد.
لینک تماشای کامل برنامه در فرارو
#میدون_پاستور
📌محسن صالحیخواه|روایت
@revayatiran
🤣7
#توئیت
میگویند ممکن است علی لاریجانی دبیر شعام شود. تغییر ترکیب شعام زمانی «ممکن» است تاثیرگذار باشد که:
۱. چهره افراطی مانند سعید جلیلی از آن حذف شود.
۲. وظایف تفویض شده به شمخانی از او گرفته شود.
۳. دبیرخانه به وظیفه اصلی خود یعنی هماهنگی برگردد و از دخالت پرهیز کند.
۴. ترکیب شعام طبق قانون اساسی و خالی از حضور مداوم دیگر چهرههایی باشد که به فراخور موضوع در آن حضور پیدا میکنند. مثل فرماندهان ارتش و سپاه.
اگر این تغییرات بنیادین رخ دهد و رویکرد عوض شود، «شاید» اتفاقی رخ دهد. اگر نه، این تغییر هم خالی از اهمیت است.
لینک توئیتر
📌محسن صالحیخواه|روایت
@revayatiran
میگویند ممکن است علی لاریجانی دبیر شعام شود. تغییر ترکیب شعام زمانی «ممکن» است تاثیرگذار باشد که:
۱. چهره افراطی مانند سعید جلیلی از آن حذف شود.
۲. وظایف تفویض شده به شمخانی از او گرفته شود.
۳. دبیرخانه به وظیفه اصلی خود یعنی هماهنگی برگردد و از دخالت پرهیز کند.
۴. ترکیب شعام طبق قانون اساسی و خالی از حضور مداوم دیگر چهرههایی باشد که به فراخور موضوع در آن حضور پیدا میکنند. مثل فرماندهان ارتش و سپاه.
اگر این تغییرات بنیادین رخ دهد و رویکرد عوض شود، «شاید» اتفاقی رخ دهد. اگر نه، این تغییر هم خالی از اهمیت است.
لینک توئیتر
📌محسن صالحیخواه|روایت
@revayatiran
👍3❤2
Forwarded from عکس نگار
قمار سیاسی با سرنوشت ایران
✍🏻 محسن صالحیخواه / روزنامهنگار
📅 فرارو / ۷ مرداد ۱۴۰۴
🔹جریان فکری تندرو چه در سازوکار رسمی سیاسی و چه در فضای رسانهای و مجازی، علاقه زیادی به بازی در پازل امنیتیسازی و افتادن در تله کشورهای غربی برای ایران دارند. تصور آنها این است که آنچه میگویند یا انجام میدهند، موضع و اقدامی صحیح است چون به زعم آنها، انقلابیست. آنها تلاش میکنند الفبای سیاست و کنشگری در فضای بینالملل را کتمان و در این حوزه چرخ را از اول اختراع کنند. منطق نظام بینالملل، منطق زور است. هر دانشجوی علوم سیاسی در اوایل تحصیل خود با این اصل آشنا میشود که در نظام بینالملل حق معنی ندارد بلکه این زور است که حرف میزند. کشور ضعیف در این فضای رقابتی خورده میشود و از بین میرود. یا آن را از معادلات کنار میگذارند تا به تدریج توانش تحلیل برود و آسیبپذیر شود. اما زورمند شدن به معنی کنشهای غیرعقلانی نیست. ما در خلاء زندگی نمیکنیم. هر طرفی ابزاری دارد و از آنها استفاده میکند. بنابراین کنشها باید بر اساس منافع و عقل باشد. نه آرزوها و احساسات. زمانی که در نظام بینالملل منطق زور کار میکند، باید زوری برای مقابله با این منطق یا نشستن پشت میز شطرنج سیاست داشته باشیم که بتوانیم کار را پیش ببریم. باید کنشگریهای ما، آرزوهایی که داریم و راهبردی که دنبال میکنیم، با ظرفیتهایمان تناسب داشته باشد. یا این که حداقل در کنار راهبردی که تعقیب میکنیم، برنامهای برای افزایش این ظرفیتها داشته باشیم.
🔹وقتی چنین چارچوبی وجود نداشته باشد و برنامههای نادرست پیش میرود، کشور با معضل روبرو و درگیر نوعی قمار سیاسی میشود. به این معنا که هدفی را برای خود تعریف کرده که توان رسیدن به آن را نداشته یا به خاطر دستیابی به آن دیگر حوزههای توانش تحلیل رفته است. در نهایت به نقطهای میرسد که یا از آن عبور میکند یا با چالشهای جدی تا حد تهدید روبرو میشود. نکته جالب توجه این که با همین برنامهها، رفتار با مردم ایران هم مناسب نبوده که بگوییم امروز از بعضی سیاستها حمایت میکنند.
🔹برای توجیه چنین شرایطی که پیش آمده و ما هم در آن به صورت جدی نقشآفرینی کردیم، بازار نظریهپردازیهای فلسفی بیانتها داغ میشود. جامعه دچار سوال شده و در ذهن خود هزینه – فایده میکند. تمام هزینههای مادی و معنوی، مشکلات داخلی و خارجی، تبعیضهای سیستماتیک و فشارهایی که تحمل کرده و رفتارهایی که از سازوکار سیاسی دیده را روی یک کفه و آنچه قرار بوده به دست بیاید یا باید به دست میآمده را روی کفه دیگر ترازو میگذارد. در نهایت این جامعه است که میسنجد این ناهمگونی وجود دارد یا نه.
🔹اما تصور نظریهپردازان مذکور چیست؟ آنها خوب میدانند که چه جایگاهی در میان جامعه ایرانی دارند نظریات فلسفیشان برای یک اقلیت فکری محض جذابیت دارد؛ اما چون معتقدند مسیر درست را میروند، تئوریپردازیها را ادامه میدهند. مثلاً این روزها بار دیگر با تئوریهایی از جنس جنگ تمدنی، کنشگری نقطهزن، نظم جدید، جایگاه ایران در نظم بعدی و مانند آن روبرو هستیم. تئوریهایی که تلاش میکند هزینهها را توجیه کند و بگوید آینده صعودی و روشن است. اما این تئوریپردازیها با واقعیتهای کشور از فرسودگی زیرساختها و تا مشکلات راهبردی مانند ناترازی انرژی، بحران اقتصادی، شکاف اجتماعی و ... کیلومترها فاصله دارد.
🔹دشمن میگوید ایران دنبال ماجراجویی هستهای و برنامهاش غیرشفاف است و دهها اتهام مطرح میکند. راهحلی مثل توافق هستهای سال ۲۰۱۵ پیدا میشود که تا حدی میتواند مشکل را کنترل کند. تندروهای داخلی همگام با تندروهای اسرائیلی و نئوکانهای آمریکایی از هیچ کاری برای تخریب این دستاورد کوتاهی نمیکنند. در حالی که سیاستهای آنها در کنار شعارها و ورود به بازیهای بزرگ فراتر از توان با اتکا به محاسبات اشتباه ذهنی و درآمد سرشار نفتی، ایران را به عنوان یک تهدید جهانی معرفی کرد که تا قبل از همان توافق سال ۲۰۱۵ یک اجماع جهانی گسترده علیه آن وجود داشت. به راحتی ایران را ذیل فصل هفت منشور ملل متحد بردند. آنها میگویند ایرانیها تروریست، ناقض حقوق بشر، یاغی و خارج از چارچوبها هستند. تندروهای داخلی هم به دلیلی که نمیدانیم چیست، با تعابیر خود مهر تائید بر این ادعاها میزنند. هر آنچه آنها به ایران نسبت میدهند، دستاویزی در داخل کشور دارد که طی دههها ایجاد شده. این علاقه برای این که بگوییم ما همانی هستیم که شما میگویید از کجا میآید؟ مشخص نیست. ولی این مشخص است که ایران و جامعه ایران هزینههای آن را داده است.
📌محسن صالحیخواه|روایت
@revayatiran
✍🏻 محسن صالحیخواه / روزنامهنگار
📅 فرارو / ۷ مرداد ۱۴۰۴
🔹جریان فکری تندرو چه در سازوکار رسمی سیاسی و چه در فضای رسانهای و مجازی، علاقه زیادی به بازی در پازل امنیتیسازی و افتادن در تله کشورهای غربی برای ایران دارند. تصور آنها این است که آنچه میگویند یا انجام میدهند، موضع و اقدامی صحیح است چون به زعم آنها، انقلابیست. آنها تلاش میکنند الفبای سیاست و کنشگری در فضای بینالملل را کتمان و در این حوزه چرخ را از اول اختراع کنند. منطق نظام بینالملل، منطق زور است. هر دانشجوی علوم سیاسی در اوایل تحصیل خود با این اصل آشنا میشود که در نظام بینالملل حق معنی ندارد بلکه این زور است که حرف میزند. کشور ضعیف در این فضای رقابتی خورده میشود و از بین میرود. یا آن را از معادلات کنار میگذارند تا به تدریج توانش تحلیل برود و آسیبپذیر شود. اما زورمند شدن به معنی کنشهای غیرعقلانی نیست. ما در خلاء زندگی نمیکنیم. هر طرفی ابزاری دارد و از آنها استفاده میکند. بنابراین کنشها باید بر اساس منافع و عقل باشد. نه آرزوها و احساسات. زمانی که در نظام بینالملل منطق زور کار میکند، باید زوری برای مقابله با این منطق یا نشستن پشت میز شطرنج سیاست داشته باشیم که بتوانیم کار را پیش ببریم. باید کنشگریهای ما، آرزوهایی که داریم و راهبردی که دنبال میکنیم، با ظرفیتهایمان تناسب داشته باشد. یا این که حداقل در کنار راهبردی که تعقیب میکنیم، برنامهای برای افزایش این ظرفیتها داشته باشیم.
🔹وقتی چنین چارچوبی وجود نداشته باشد و برنامههای نادرست پیش میرود، کشور با معضل روبرو و درگیر نوعی قمار سیاسی میشود. به این معنا که هدفی را برای خود تعریف کرده که توان رسیدن به آن را نداشته یا به خاطر دستیابی به آن دیگر حوزههای توانش تحلیل رفته است. در نهایت به نقطهای میرسد که یا از آن عبور میکند یا با چالشهای جدی تا حد تهدید روبرو میشود. نکته جالب توجه این که با همین برنامهها، رفتار با مردم ایران هم مناسب نبوده که بگوییم امروز از بعضی سیاستها حمایت میکنند.
🔹برای توجیه چنین شرایطی که پیش آمده و ما هم در آن به صورت جدی نقشآفرینی کردیم، بازار نظریهپردازیهای فلسفی بیانتها داغ میشود. جامعه دچار سوال شده و در ذهن خود هزینه – فایده میکند. تمام هزینههای مادی و معنوی، مشکلات داخلی و خارجی، تبعیضهای سیستماتیک و فشارهایی که تحمل کرده و رفتارهایی که از سازوکار سیاسی دیده را روی یک کفه و آنچه قرار بوده به دست بیاید یا باید به دست میآمده را روی کفه دیگر ترازو میگذارد. در نهایت این جامعه است که میسنجد این ناهمگونی وجود دارد یا نه.
🔹اما تصور نظریهپردازان مذکور چیست؟ آنها خوب میدانند که چه جایگاهی در میان جامعه ایرانی دارند نظریات فلسفیشان برای یک اقلیت فکری محض جذابیت دارد؛ اما چون معتقدند مسیر درست را میروند، تئوریپردازیها را ادامه میدهند. مثلاً این روزها بار دیگر با تئوریهایی از جنس جنگ تمدنی، کنشگری نقطهزن، نظم جدید، جایگاه ایران در نظم بعدی و مانند آن روبرو هستیم. تئوریهایی که تلاش میکند هزینهها را توجیه کند و بگوید آینده صعودی و روشن است. اما این تئوریپردازیها با واقعیتهای کشور از فرسودگی زیرساختها و تا مشکلات راهبردی مانند ناترازی انرژی، بحران اقتصادی، شکاف اجتماعی و ... کیلومترها فاصله دارد.
🔹دشمن میگوید ایران دنبال ماجراجویی هستهای و برنامهاش غیرشفاف است و دهها اتهام مطرح میکند. راهحلی مثل توافق هستهای سال ۲۰۱۵ پیدا میشود که تا حدی میتواند مشکل را کنترل کند. تندروهای داخلی همگام با تندروهای اسرائیلی و نئوکانهای آمریکایی از هیچ کاری برای تخریب این دستاورد کوتاهی نمیکنند. در حالی که سیاستهای آنها در کنار شعارها و ورود به بازیهای بزرگ فراتر از توان با اتکا به محاسبات اشتباه ذهنی و درآمد سرشار نفتی، ایران را به عنوان یک تهدید جهانی معرفی کرد که تا قبل از همان توافق سال ۲۰۱۵ یک اجماع جهانی گسترده علیه آن وجود داشت. به راحتی ایران را ذیل فصل هفت منشور ملل متحد بردند. آنها میگویند ایرانیها تروریست، ناقض حقوق بشر، یاغی و خارج از چارچوبها هستند. تندروهای داخلی هم به دلیلی که نمیدانیم چیست، با تعابیر خود مهر تائید بر این ادعاها میزنند. هر آنچه آنها به ایران نسبت میدهند، دستاویزی در داخل کشور دارد که طی دههها ایجاد شده. این علاقه برای این که بگوییم ما همانی هستیم که شما میگویید از کجا میآید؟ مشخص نیست. ولی این مشخص است که ایران و جامعه ایران هزینههای آن را داده است.
📌محسن صالحیخواه|روایت
@revayatiran
❤3
شماره ۲۲
📌ستون طنز «عینک دودی»؛ ولکنِ جعفر[ها] خراب است!
✍🏻 ناپلئون بناپارت یا [محسن صالحیخواه]
📅 فرارو / ۴ مرداد ۱۴۰۴
🔹آقمسعود اخیراً به جلسهای رفته بود. جعفر هم با او بود. جعفر داشت پاچه آقمسعود را حسابی میخاراند و جاننثارانه، ای آلبالو، ای شفتالو، ای پامادور میگفت که ناگهان پارچه در این فرآیند داغ کرد و پای رئیسجمهور سوخت. اینجا بود که مسعودخان میکروفون را روشن کرد و خطاب به خارنده گفت: «جعفر ول کن! حرفت رو بزن!»
🔹ای بابا آقمسعود. چه کارش داری؟ بگذار جعفر کارش را بکند. اگر میدیدی توی توئیتر چند نفر از کسانی که خودشان تهِ جعفر بودنند، به جعفر گیر دادند، همین جعفر خودت را روی سرت میگذاشتی و حلوا حلوا میکردی.
🔹اصولاً نه جعفر شما که هیچ کدام از جعفرها در ایران ول نمیکنند. چون یکی از معدود راههای پیشرفت در کشور زیبا، عزیز، چهارفصل و خواستنی ما شباهت با جعفر است. هر چه جعفرتر، موفقتر.
🔹سالهاست که اگر کسی سعی کند مثل جعفر نباشد، در ساختار اداری ما پیشرفت نمیکند. این که مدیرهای کشور جعفر دوست دارند هم در رشد و نمو آنها بیتاثیر نیست. شما خودت را بگذار جای جعفر. اگر این راه امتحان پسداده جلوی رویت بود و به صورتی طنازانه و عشوهگر به تو چشمک میزد، بیخیالش میشدی؟ خیر.
🔹شما که تنها رئیسجمهور پروفسور تاریخ ایران هستی (به گواه آقای طباطبایی معاون ارتباطات دفتر جنابتان) باید این چیزها را بهتر از این الاحقر بدانید. خلاصه که آقمسعود، ولکنِ جعفرها در ایران خراب است. ول نمیکنند، ادامه میدهند. چرا؟ چون کمتر کسی بیخیال فرمول برنده میشود. ول کن برادر. پاچه را رها کن و بگذار بخاراند.
📌محسن صالحیخواه|روایت
@revayatiran
📌ستون طنز «عینک دودی»؛ ولکنِ جعفر[ها] خراب است!
✍🏻 ناپلئون بناپارت یا [محسن صالحیخواه]
📅 فرارو / ۴ مرداد ۱۴۰۴
🔹آقمسعود اخیراً به جلسهای رفته بود. جعفر هم با او بود. جعفر داشت پاچه آقمسعود را حسابی میخاراند و جاننثارانه، ای آلبالو، ای شفتالو، ای پامادور میگفت که ناگهان پارچه در این فرآیند داغ کرد و پای رئیسجمهور سوخت. اینجا بود که مسعودخان میکروفون را روشن کرد و خطاب به خارنده گفت: «جعفر ول کن! حرفت رو بزن!»
🔹ای بابا آقمسعود. چه کارش داری؟ بگذار جعفر کارش را بکند. اگر میدیدی توی توئیتر چند نفر از کسانی که خودشان تهِ جعفر بودنند، به جعفر گیر دادند، همین جعفر خودت را روی سرت میگذاشتی و حلوا حلوا میکردی.
🔹اصولاً نه جعفر شما که هیچ کدام از جعفرها در ایران ول نمیکنند. چون یکی از معدود راههای پیشرفت در کشور زیبا، عزیز، چهارفصل و خواستنی ما شباهت با جعفر است. هر چه جعفرتر، موفقتر.
🔹سالهاست که اگر کسی سعی کند مثل جعفر نباشد، در ساختار اداری ما پیشرفت نمیکند. این که مدیرهای کشور جعفر دوست دارند هم در رشد و نمو آنها بیتاثیر نیست. شما خودت را بگذار جای جعفر. اگر این راه امتحان پسداده جلوی رویت بود و به صورتی طنازانه و عشوهگر به تو چشمک میزد، بیخیالش میشدی؟ خیر.
🔹شما که تنها رئیسجمهور پروفسور تاریخ ایران هستی (به گواه آقای طباطبایی معاون ارتباطات دفتر جنابتان) باید این چیزها را بهتر از این الاحقر بدانید. خلاصه که آقمسعود، ولکنِ جعفرها در ایران خراب است. ول نمیکنند، ادامه میدهند. چرا؟ چون کمتر کسی بیخیال فرمول برنده میشود. ول کن برادر. پاچه را رها کن و بگذار بخاراند.
📌محسن صالحیخواه|روایت
@revayatiran
Fararu | فرارو
ستون طنز «عینک دودی»؛ ولکنِ جعفر[ها] خراب است!
اصولاً نه جعفر شما که هیچ کدام از جعفرها در ایران ول نمیکنند. چون یکی از معدود راههای پیشرفت در کشور زیبا، عزیز، چهارفصل و خواستنی ما شباهت با جعفر است. هر چه جعفرتر، مقربتر و موفقتر. سالهاست که اگر کسی سعی کند مثل جعفر نباشد، در ساختار اداری ما پیشرفت…
👍2🤣1
#توئیت
ورود علی لاریجانی به شعام میتواند اینگونه باشد:
۱.حکم دبیری از پزشکیان بگیرد اما نماینده رهبری نشود.مثل جلیلی که ۸۶ دبیر شد اما ۸۷ حکم نمایندگی آقای خامنهای را گرفت.
۲.دبیر و نماینده رهبری در شعام شود که باید جای احمدیان یا جلیلی را بگیرد.یکی از این دو نفر شعام را ترک کند.
لینک توئیتر
📌محسن صالحیخواه|روایت
@revayatiran
ورود علی لاریجانی به شعام میتواند اینگونه باشد:
۱.حکم دبیری از پزشکیان بگیرد اما نماینده رهبری نشود.مثل جلیلی که ۸۶ دبیر شد اما ۸۷ حکم نمایندگی آقای خامنهای را گرفت.
۲.دبیر و نماینده رهبری در شعام شود که باید جای احمدیان یا جلیلی را بگیرد.یکی از این دو نفر شعام را ترک کند.
لینک توئیتر
📌محسن صالحیخواه|روایت
@revayatiran
Forwarded from هممیهن
آمریکا دوست ایران نیست
در ضرورت به کارگیری دیپلماسی موثر
🖌محسن صالحیخواه | گزارشگر هممیهن
🔹گذر زمان، مرور اظهارات و تحلیل تحولات بیش از پیش به ما نشان میدهد که در حوزه کارکرد دیپلماسی و اهمیت آن، با اشخاص طرف نیستیم؛ با دو جهان کاملاً متفاوت روبهرو هستیم. در یک جهان، برخی میخواهند ایران بازیگر مفرد عرصه بینالملل باشد و نمیخواهند تعامل و تبادل امتیاز کند، در خلأ کنشگری کند و همه باید حق او را بدهند، انزواطلباند و اعتقاد دارند باید کشور را در مسیری حرکت بدهیم که بتواند پس از فروپاشی نظم ایجادشده پس از جنگ جهانی دوم، جایگاهی رفیع داشته باشد. این جهان بر پایه احتمالات بنا شده و منتظر است روزی اتفاقهای بزرگی بیفتد تا سیاستهایش به نتیجه برسد. کجفهمی راهبردی از روابط بینالملل، دیپلماسی و مفاهیم این حوزهها در میان آنها با مرور زمان نهادینه شده است.
🔹جهان دوم، به واقعیتهای جهان نزدیکتر است. در ایدهآلترین حالت تلاش میکند ظرفیتها و اهداف را بسنجد و بر اساس آنها کنشگری کند. ذات استعماری سازمانهای بینالمللی و ایجاد سازوکارهای پس از جنگ دوم برای حفظ قدرت متفقین پیروز را میشناسد اما در کنار آن به درستی اعتقاد دارد که در افتادن با این سازوکارها و کشورهای قدرتمند اگر در نهایت برای کشور مضر نباشد، در خوشبینانهترین حالت سودی برای آن ندارد. دوستی و دشمنی دائم در نظام بینالملل وجود ندارد و تنشها را باید مدیریت کرد. حتی اگر به صورت دائم قابل حل و فصل نباشد.
🔹بعد از توقف جنگ اسرائیل - ایران، گروه نخست ابتدا این موج را راه انداختند که چرا آتشبس کردید. باید تا نابودی اسرائیل پیش میرفتیم. همواره گفته میشود که اسرائیل محو خواهد شد که به نظر میرسد آن را در نتیجه یک روند میدانند. در پاسخ به موج اول باید گفت این دقیقاً همان چیزی است که از آن میترسیدیم. اینکه یک تفکر وهمآلود با آن مشخصات قدرت را به طور کامل به دست بگیرد و کشور را درگیر جنگی آرمانی و گسترده کند. چراکه آنها مسئولیتی در قبال ایران و مردم آن ندارند. در آن صورت، نمیتوان تصور کرد که بین اسرائیل و ایران آتشبسی برقرار میشد.
🔹آنها سپس بر این موج سوار شدند که چرا میخواهید مذاکره کنید؟ دیگر آنها چه کار باید بکنند که بدانید نباید مذاکره و اعتماد کرد. در دومین مورد هم باید گفت که آنها صلاحیتی برای اظهارنظر ندارند هرچند حق اظهارنظر برای آنها هم محفوظ است. نتیجه مدیریت آنها در پرونده هستهای کاملاً مشخص است.
🔹نه سعید جلیلی، محمود احمدینژاد یا علی لاریجانی که او هم در مدیریت این موضوع در زمان خودش موفق نبود. آن جهان فکری که تصور میکند همه موظف هستند حق ایران را بدهند در حالی که کنشگری باید متناسب با ظرفیتها باشد. ایران باید با عقلانیت از این شرایط عبور کند. عقلانیت همان چیزی است که تندروها از آن به عنوان سازش، وادادگی و مانند آن یاد میکنند.
🔹حل و فصل مسائل میان جمهوری اسلامی و آمریکا به صورت کامل قطعاً ممکن نیست. اما نیازی به این حد از دشمنی میان دو طرف هم نبوده است. ما به مدیریت تنش نیاز داریم. این مدیریت تنش نیز به تصمیمهای بزرگ احتیاج دارد. ابزار آن هم دیپلماسی و یکی از شاخههای آن مذاکره است.
🔹آمریکا دوست ما نیست. هرکس اینگونه فکر کند، خودش را گول میزند. اما نیاز داریم که مشکل را با این کشور حل کرد. آمریکا را نمیتوان حذف کرد. همانطور که چین قابلیت حذف ندارد.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
در ضرورت به کارگیری دیپلماسی موثر
🖌محسن صالحیخواه | گزارشگر هممیهن
🔹گذر زمان، مرور اظهارات و تحلیل تحولات بیش از پیش به ما نشان میدهد که در حوزه کارکرد دیپلماسی و اهمیت آن، با اشخاص طرف نیستیم؛ با دو جهان کاملاً متفاوت روبهرو هستیم. در یک جهان، برخی میخواهند ایران بازیگر مفرد عرصه بینالملل باشد و نمیخواهند تعامل و تبادل امتیاز کند، در خلأ کنشگری کند و همه باید حق او را بدهند، انزواطلباند و اعتقاد دارند باید کشور را در مسیری حرکت بدهیم که بتواند پس از فروپاشی نظم ایجادشده پس از جنگ جهانی دوم، جایگاهی رفیع داشته باشد. این جهان بر پایه احتمالات بنا شده و منتظر است روزی اتفاقهای بزرگی بیفتد تا سیاستهایش به نتیجه برسد. کجفهمی راهبردی از روابط بینالملل، دیپلماسی و مفاهیم این حوزهها در میان آنها با مرور زمان نهادینه شده است.
🔹جهان دوم، به واقعیتهای جهان نزدیکتر است. در ایدهآلترین حالت تلاش میکند ظرفیتها و اهداف را بسنجد و بر اساس آنها کنشگری کند. ذات استعماری سازمانهای بینالمللی و ایجاد سازوکارهای پس از جنگ دوم برای حفظ قدرت متفقین پیروز را میشناسد اما در کنار آن به درستی اعتقاد دارد که در افتادن با این سازوکارها و کشورهای قدرتمند اگر در نهایت برای کشور مضر نباشد، در خوشبینانهترین حالت سودی برای آن ندارد. دوستی و دشمنی دائم در نظام بینالملل وجود ندارد و تنشها را باید مدیریت کرد. حتی اگر به صورت دائم قابل حل و فصل نباشد.
🔹بعد از توقف جنگ اسرائیل - ایران، گروه نخست ابتدا این موج را راه انداختند که چرا آتشبس کردید. باید تا نابودی اسرائیل پیش میرفتیم. همواره گفته میشود که اسرائیل محو خواهد شد که به نظر میرسد آن را در نتیجه یک روند میدانند. در پاسخ به موج اول باید گفت این دقیقاً همان چیزی است که از آن میترسیدیم. اینکه یک تفکر وهمآلود با آن مشخصات قدرت را به طور کامل به دست بگیرد و کشور را درگیر جنگی آرمانی و گسترده کند. چراکه آنها مسئولیتی در قبال ایران و مردم آن ندارند. در آن صورت، نمیتوان تصور کرد که بین اسرائیل و ایران آتشبسی برقرار میشد.
🔹آنها سپس بر این موج سوار شدند که چرا میخواهید مذاکره کنید؟ دیگر آنها چه کار باید بکنند که بدانید نباید مذاکره و اعتماد کرد. در دومین مورد هم باید گفت که آنها صلاحیتی برای اظهارنظر ندارند هرچند حق اظهارنظر برای آنها هم محفوظ است. نتیجه مدیریت آنها در پرونده هستهای کاملاً مشخص است.
🔹نه سعید جلیلی، محمود احمدینژاد یا علی لاریجانی که او هم در مدیریت این موضوع در زمان خودش موفق نبود. آن جهان فکری که تصور میکند همه موظف هستند حق ایران را بدهند در حالی که کنشگری باید متناسب با ظرفیتها باشد. ایران باید با عقلانیت از این شرایط عبور کند. عقلانیت همان چیزی است که تندروها از آن به عنوان سازش، وادادگی و مانند آن یاد میکنند.
🔹حل و فصل مسائل میان جمهوری اسلامی و آمریکا به صورت کامل قطعاً ممکن نیست. اما نیازی به این حد از دشمنی میان دو طرف هم نبوده است. ما به مدیریت تنش نیاز داریم. این مدیریت تنش نیز به تصمیمهای بزرگ احتیاج دارد. ابزار آن هم دیپلماسی و یکی از شاخههای آن مذاکره است.
🔹آمریکا دوست ما نیست. هرکس اینگونه فکر کند، خودش را گول میزند. اما نیاز داریم که مشکل را با این کشور حل کرد. آمریکا را نمیتوان حذف کرد. همانطور که چین قابلیت حذف ندارد.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
Forwarded from هممیهن
ماموریت لاریجانی
گمانهزنی درباره تغییرات در شورایعالی امنیت ملی
🖌محسن صالحیخواه | گزارشگر هممیهن
🔹گمانهزنیها حاکی از این است که به زودی تغییراتی در سطح مدیران ارشد شورای عالی امنیت ملی رخ خواهد داد. گفته میشود که علی لاریجانی، سیاستمدار شناختهشده اصولگرا دبیر شورایعالی امنیت ملی خواهد شد. همچنین شورای دفاع نیز به عنوان یک شورای فرعی زیرمجموعه شعام بار دیگر تشکیل خواهد شد.
🔹علی لاریجانی از سال گذشته، بیش از پیش فعال شده بود. به عنوان نماینده ویژه و حامل پیام رهبری دو سفر به بیروت و دمشق انجام داد. هفته گذشته نیز در سفری از پیش اعلام نشده به مسکو رفت و ملاقاتی با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه داشت. او همچنین هرازچندگاهی با مقامات ارشد خارجی که به تهران سفر میکردند، در دفتر خود ملاقات داشت که خبر آن هم رسانهای میشد. در روزهای جنگ و پس از آن نیز حضور رسانهای پررنگی داشت. بعد از سفر اخیر او به مسکو بود که گمانهزنیها مبنی بر این که ممکن است نقشی رسمی، راهبردی و پررنگتر بر عهده او گذاشته شود، آغاز شد.
🔹زمزمه حضور دوباره او در شعام، واکنشهایی مثبت، منفی و خنثی به دنبال داشته است. لاریجانی اگر چه از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶ دبیر شورا بود، اما سابقه حضور او در این نهاد به سال ۱۳۷۴ باز میگردد. او در این سال برای نخستین بار در کنار حسن روحانی به عنوان نماینده رهبری در شعام برگزیده شد و تا ۱۳۸۷، در این جایگاه بود. او از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۹ نیز به عنوان یکی از سران سه قوه عضو حقوقی شعام بود. در مجموع او ۲۵ سال عضو شورای عالی امنیت ملی بوده است.
🔹واکنشهای مثبت به حضور لاریجانی از این جهت بود که برخی معتقد بودند امکان دارد با حضور او به عنوان دبیر، این بخش از شورا دستخوش تغییراتی شود. اشاره آنها نیز به برخی موازیکاریهایی است که اخباری تائیدنشده درباره آنها وجود داشته و دارد. یک زمینه واکنش مثبت دیگر هم از این جهت بود که با احتمال جایگزینی لاریجانی با سعید جلیلی، نگاه تندرو از سطح شعام حذف شود. برخی از عبارت آغاز پایان دولت سایه برای این احتمال استفاده کردند.
🔹زمینه دیگر هم به این موضوع بازمیگشت که لاریجانی به عنوان یک چهره غیرنظامی و سیاسی، در جرگه نیروهای میانهرو دستهبندی میشود و امکان دارد که بتواند در این شرایط حساس به کشور کمک کند؛ در صورتی که واقعاً حضور او تغییری ایجاد کند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
گمانهزنی درباره تغییرات در شورایعالی امنیت ملی
🖌محسن صالحیخواه | گزارشگر هممیهن
🔹گمانهزنیها حاکی از این است که به زودی تغییراتی در سطح مدیران ارشد شورای عالی امنیت ملی رخ خواهد داد. گفته میشود که علی لاریجانی، سیاستمدار شناختهشده اصولگرا دبیر شورایعالی امنیت ملی خواهد شد. همچنین شورای دفاع نیز به عنوان یک شورای فرعی زیرمجموعه شعام بار دیگر تشکیل خواهد شد.
🔹علی لاریجانی از سال گذشته، بیش از پیش فعال شده بود. به عنوان نماینده ویژه و حامل پیام رهبری دو سفر به بیروت و دمشق انجام داد. هفته گذشته نیز در سفری از پیش اعلام نشده به مسکو رفت و ملاقاتی با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه داشت. او همچنین هرازچندگاهی با مقامات ارشد خارجی که به تهران سفر میکردند، در دفتر خود ملاقات داشت که خبر آن هم رسانهای میشد. در روزهای جنگ و پس از آن نیز حضور رسانهای پررنگی داشت. بعد از سفر اخیر او به مسکو بود که گمانهزنیها مبنی بر این که ممکن است نقشی رسمی، راهبردی و پررنگتر بر عهده او گذاشته شود، آغاز شد.
🔹زمزمه حضور دوباره او در شعام، واکنشهایی مثبت، منفی و خنثی به دنبال داشته است. لاریجانی اگر چه از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶ دبیر شورا بود، اما سابقه حضور او در این نهاد به سال ۱۳۷۴ باز میگردد. او در این سال برای نخستین بار در کنار حسن روحانی به عنوان نماینده رهبری در شعام برگزیده شد و تا ۱۳۸۷، در این جایگاه بود. او از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۹ نیز به عنوان یکی از سران سه قوه عضو حقوقی شعام بود. در مجموع او ۲۵ سال عضو شورای عالی امنیت ملی بوده است.
🔹واکنشهای مثبت به حضور لاریجانی از این جهت بود که برخی معتقد بودند امکان دارد با حضور او به عنوان دبیر، این بخش از شورا دستخوش تغییراتی شود. اشاره آنها نیز به برخی موازیکاریهایی است که اخباری تائیدنشده درباره آنها وجود داشته و دارد. یک زمینه واکنش مثبت دیگر هم از این جهت بود که با احتمال جایگزینی لاریجانی با سعید جلیلی، نگاه تندرو از سطح شعام حذف شود. برخی از عبارت آغاز پایان دولت سایه برای این احتمال استفاده کردند.
🔹زمینه دیگر هم به این موضوع بازمیگشت که لاریجانی به عنوان یک چهره غیرنظامی و سیاسی، در جرگه نیروهای میانهرو دستهبندی میشود و امکان دارد که بتواند در این شرایط حساس به کشور کمک کند؛ در صورتی که واقعاً حضور او تغییری ایجاد کند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
بازخوانی ۵ اشتباه استراتژیک محصولی و پایداری
دبیرکل جبهه پایداری، در گفتگویی تفصیلی با خبرگزاری فارس به تحلیل شرایط سیاسی کشور پرداخت. دو ادعای صادق محصولی جنجالبرانگیز شد. زمانی که ادعا کرد جبهه پایداری انقلاب اسلامی تا کنون اشتباه نکرده و زمانی که مدعی شد «ما مأمور شدهایم از طرف خداوند در برابر باطل بایستیم.»
سیدمحمدصادق محصولی در این مصاحبه گفت: «بیانیههای جبهه پایداری در رابطه با مذاکرات همیشه هوشمندانه بوده است؛ وقتی مذاکرات ماه گذشته شروع شد، نگفتیم نکنید، بلکه اعلام کردیم مردم دوباره خواهند فهمید تحریمها از این مسیر برداشته نخواهد شد و دیدیم حتی بدتر هم شد و جنگی رخ داد. این مسائل را باید بررسی کنند. ما در طول ۱۴-۱۵ سال گذشته بیش از صد بیانیه دادهایم، اما هیچکس نتوانسته یک مورد اثبات کند که جبهه پایداری اشتباه کرده باشد.» در این گزارش پنج اشتباه راهبردی این جریان را مرور میکنیم.
راهبردیترین اشتباه دبیرکل جبهه پایداری انقلاب اسلامی و جریان فکری او، این است که تصور میکنند امکان اشتباه ندارند. نکته جالب توجه این که در اعتقادات و آموزههای دینی ما، تنها معصومین از اشتباه و خطا مبرا هستند.
در فرارو بخوانید.
📌محسن صالحیخواه|روایت
@revayatiran
دبیرکل جبهه پایداری، در گفتگویی تفصیلی با خبرگزاری فارس به تحلیل شرایط سیاسی کشور پرداخت. دو ادعای صادق محصولی جنجالبرانگیز شد. زمانی که ادعا کرد جبهه پایداری انقلاب اسلامی تا کنون اشتباه نکرده و زمانی که مدعی شد «ما مأمور شدهایم از طرف خداوند در برابر باطل بایستیم.»
سیدمحمدصادق محصولی در این مصاحبه گفت: «بیانیههای جبهه پایداری در رابطه با مذاکرات همیشه هوشمندانه بوده است؛ وقتی مذاکرات ماه گذشته شروع شد، نگفتیم نکنید، بلکه اعلام کردیم مردم دوباره خواهند فهمید تحریمها از این مسیر برداشته نخواهد شد و دیدیم حتی بدتر هم شد و جنگی رخ داد. این مسائل را باید بررسی کنند. ما در طول ۱۴-۱۵ سال گذشته بیش از صد بیانیه دادهایم، اما هیچکس نتوانسته یک مورد اثبات کند که جبهه پایداری اشتباه کرده باشد.» در این گزارش پنج اشتباه راهبردی این جریان را مرور میکنیم.
راهبردیترین اشتباه دبیرکل جبهه پایداری انقلاب اسلامی و جریان فکری او، این است که تصور میکنند امکان اشتباه ندارند. نکته جالب توجه این که در اعتقادات و آموزههای دینی ما، تنها معصومین از اشتباه و خطا مبرا هستند.
در فرارو بخوانید.
📌محسن صالحیخواه|روایت
@revayatiran
Fararu | فرارو
بازخوانی ۵ اشتباه استراتژیک محصولی و پایداری
راهبردیترین اشتباه دبیرکل جبهه پایداری انقلاب اسلامی و جریان فکری او، این است که تصور میکنند امکان اشتباه ندارند. نکته جالب توجه این که در اعتقادات و آموزههای دینی ما، تنها معصومین از اشتباه و خطا مبرا هستند.
