Forwarded from پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
📓"شعر و اعتراض"
- نگاهی به زندگی و آثار ده شاعر معترض معاصر جهان
💡کتابهای پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی را در غرفه انتشارات سوره مهر و کتاب فردا تهیه کنید.
📍غرفه سوره مهر:
شبستان اصلی، انتهای راهرو ۵ غرفه ۳۹
📍غرفه کتاب فردا:
شبستان اصلی، راهرو ۱۴ غرفه ۸
http://book.icfi.ir
#پژوهشکده_فرهنگ_و_هنر_اسلامی
📚#سیوچهارمین_نمایشگاه_کتاب_تهران
🌍 rcica.ir
♨️ @rcica
- نگاهی به زندگی و آثار ده شاعر معترض معاصر جهان
💡کتابهای پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی را در غرفه انتشارات سوره مهر و کتاب فردا تهیه کنید.
📍غرفه سوره مهر:
شبستان اصلی، انتهای راهرو ۵ غرفه ۳۹
📍غرفه کتاب فردا:
شبستان اصلی، راهرو ۱۴ غرفه ۸
http://book.icfi.ir
#پژوهشکده_فرهنگ_و_هنر_اسلامی
📚#سیوچهارمین_نمایشگاه_کتاب_تهران
🌍 rcica.ir
♨️ @rcica
یقین دارم که میگیرد، یقین دارم که سوزان است
یقین دارم که آهت ترجمان رنج انسان است
یقین دارم شنیده نالههایت را خدا هر شب
بغل کرده تو را و با تو تا هرصبح گریان است
دمی خونت چکید و بعد از آن بر آسمان پاشید
که از باران تیر شعبهشعبه مرگ حیران است
و موشکها گلویت را به یکدیگر نشان دادند
تلظی کردی و دیدیم ذبحت سخت آسان است
هرآنکس که تو را نادیده باشد کور خواهد ماند
سکوت اینجا صدای ساز نحسآهنگ شیطان است
تو با آن حنجر پاره، تو با جسم لگدکوبت
تنی که اربااربا گشت و زلفی که پریشان است...
تو با هر قطرهٔ خون مرز حق و باطلی زین پس
جهان در نسبت با تو از اینان یا از آنان است
▪️ محمدرضا وحیدزاده
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
یقین دارم که آهت ترجمان رنج انسان است
یقین دارم شنیده نالههایت را خدا هر شب
بغل کرده تو را و با تو تا هرصبح گریان است
دمی خونت چکید و بعد از آن بر آسمان پاشید
که از باران تیر شعبهشعبه مرگ حیران است
و موشکها گلویت را به یکدیگر نشان دادند
تلظی کردی و دیدیم ذبحت سخت آسان است
هرآنکس که تو را نادیده باشد کور خواهد ماند
سکوت اینجا صدای ساز نحسآهنگ شیطان است
تو با آن حنجر پاره، تو با جسم لگدکوبت
تنی که اربااربا گشت و زلفی که پریشان است...
تو با هر قطرهٔ خون مرز حق و باطلی زین پس
جهان در نسبت با تو از اینان یا از آنان است
▪️ محمدرضا وحیدزاده
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
Forwarded from پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی (Malihe Jadidi)
📚تازههای کتاب پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
📓نقاشی و اعتراض
نگاهی به زندگی و آثار ده نقاش معترض معاصر جهان
🔸این کتاب شرح زندگی و زمانه و آثار ده تن از جنونمندترین و ارجمندترین هنرمندان معاصر است که هنرشان آینه وجود متعهد و مسؤلشان بوده است؛ هنرمندانی که فارغ از هر مذهب و باور و مسلکی که داشتهاند، آنی در برابر ناراستی و کجروی و بیعدالتی، به ویژه مظهر تامه آن یعنی امپریالیسم جهانخوار، ساکت ننشستهاند...
🔗 برای تهیه کتاب میتوانید از طریق سایتهای زیر اقدام کنید:
www.shpo.rcica.ir
www.sooremehr.ir
www.bookroom.ir
#پژوهشکده_فرهنگ_و_هنر_اسلامی
🌍 rcica.ir
♨️ @rcica
📓نقاشی و اعتراض
نگاهی به زندگی و آثار ده نقاش معترض معاصر جهان
🔸این کتاب شرح زندگی و زمانه و آثار ده تن از جنونمندترین و ارجمندترین هنرمندان معاصر است که هنرشان آینه وجود متعهد و مسؤلشان بوده است؛ هنرمندانی که فارغ از هر مذهب و باور و مسلکی که داشتهاند، آنی در برابر ناراستی و کجروی و بیعدالتی، به ویژه مظهر تامه آن یعنی امپریالیسم جهانخوار، ساکت ننشستهاند...
🔗 برای تهیه کتاب میتوانید از طریق سایتهای زیر اقدام کنید:
www.shpo.rcica.ir
www.sooremehr.ir
www.bookroom.ir
#پژوهشکده_فرهنگ_و_هنر_اسلامی
🌍 rcica.ir
♨️ @rcica
Forwarded from پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی (باشگاه اندیشه و هنر)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 آنچه در محفل پنجاهوهفتم عصرنشینی هنر و اندیشۀ #دیدار گذشت.
♦️عرضه هنر، تقاضای بازار
با نگاهی به دورههای حراج تهران
🎙با حضور:
- امیر عبدالحسینی، دبیر شانزدهمین جشنواره تجسمی فجر
- مسیحا ربیعی، مدرس طراحی در دانشگاه تهران
- محمدرضا وحیدزاده، پژوهشگر هنر و دبیر
نشست
#پژوهشکده_فرهنگ_و_هنر_اسلامی
🌍 rcica.ir
♨️ @rcica_ir
♦️عرضه هنر، تقاضای بازار
با نگاهی به دورههای حراج تهران
🎙با حضور:
- امیر عبدالحسینی، دبیر شانزدهمین جشنواره تجسمی فجر
- مسیحا ربیعی، مدرس طراحی در دانشگاه تهران
- محمدرضا وحیدزاده، پژوهشگر هنر و دبیر
نشست
#پژوهشکده_فرهنگ_و_هنر_اسلامی
🌍 rcica.ir
♨️ @rcica_ir
🔻جنبش دیوارها و پایداری نقشها🔻
دربارۀ دیوارنگارۀ «و فتح قریب» بر روی دیوار حائل
در ایام «روز قدس» اتفاقی بر روی این دیوار رقم خورد که به کلی متفاوت بود. در این رویداد بیسابقه که به ابتکار و همت حوزۀ هنری انقلاب اسلامی و با یاری جمعیت هنری رسالات برگزار میشد، پنج هنرمند از پنج کشور برای خلق یک اثر هنری مشترک حضور یافتند. خانم ولاء محمد از مصر، رضا قصير از لبنان، علی جروان از فلسطین، فادي الفرج از سوریه، سمیر بعداش از الجزائر و مسعود نجابتی از ایران، هنرمندانی بودند که در این رویداد هنری و تاریخی شرکت داشتند.
گزارش کامل: https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/697
دربارۀ دیوارنگارۀ «و فتح قریب» بر روی دیوار حائل
در ایام «روز قدس» اتفاقی بر روی این دیوار رقم خورد که به کلی متفاوت بود. در این رویداد بیسابقه که به ابتکار و همت حوزۀ هنری انقلاب اسلامی و با یاری جمعیت هنری رسالات برگزار میشد، پنج هنرمند از پنج کشور برای خلق یک اثر هنری مشترک حضور یافتند. خانم ولاء محمد از مصر، رضا قصير از لبنان، علی جروان از فلسطین، فادي الفرج از سوریه، سمیر بعداش از الجزائر و مسعود نجابتی از ایران، هنرمندانی بودند که در این رویداد هنری و تاریخی شرکت داشتند.
گزارش کامل: https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/697
🔻جنبش دیوارها و پایداری نقشها🔻
دربارۀ دیوارنگارۀ «و فتح قریب» بر روی دیوار حائل
از گذشتههای دور بین دیوارها و نقشها پیوندی عمیق و ناگسستنی بوده است. دیوارها به عنوان عناصری ایستا و مستقر، نقش برپاداراندۀ سازهها و بناها و گاه جداکنندۀ فضاها از یکدیگر را بر عهده داشتهاند و نمایندۀ پایداری و مرزها بودهاند. بر خلاف آنها اما نقشها در پی توسعه و همزاد پویایی و مایۀ فراروی از حدودند. گسترش جهان ذهن را به شکل عینی نمایاندهاند و فضاهای زیسته و تجربههای بصری مختلف را به هم پیوند دادهاند و از چارچوبهای مرسوم فرارفتهاند. همین ماهیت دوگانه نیز همواره فراخوانندۀ این دو به سوی یکدیگر بوده و آنها را با هم مرتبط ساخته است. دیوارها جدا کردهاند و نقشها پیوند زدهاند. آنها مستقر کردهاند و اینها به جنبش درآوردهاند. از دل گفتگوی آن دو نیز جهانهای تازهای سربرآورده است.
نمونۀ دیرآشنای آن، نقشهایی است که از گذشتههای دور بر دیوار غارها و در دل مغاکها پدیدار شده است. بشر نخستین، در اولین سکونتگاههای خود، برای تابآوری دربرابر سردی و خشکی چنان سکنایی، صحنههای پرتب و تاب شکار و تصویر صیدهای سهماگین خویش را بر جدارۀ غارها نقش زده است؛ شاید برای امکان استیلای بیشتر خود بر آنها و شاید هم برای تکثیر بیشترشان؛ و یا آنکه برقراری پیوندی با روحِ از تن گریختهشان و ادای آیینی رازآمیز. در دوران باستان، نقشها همچنان همنشین دیوارها در کاخها و معابد بودهاند. گاهی شوکت امپراطوری را به رخ کشیدهاند و گاه سرسپردگی مؤمنان به قدرت خدایان را نمایاندهاند. قرون میانه نیز، چه در غرب عالم و با سویههای تشبیهیاش در نمایش موقعیت فرزند خدا و حواریونش در کلیساها و چه در عالم شرق و با رویکرد تنزیهیاش در تذکر به جهانی سرمدی با اسلیمیها و ختاییهایش، عرصۀ تاخت و تاز نقشها بر دیوارها بوده است.
در دوران اخیر اما مناسبات تازهای سر بر آورد. نقشها بر خلاف دورههای پیشین و سیطرۀ ارادۀ قدرتهای حاکم بر آنها، کارکرد فراروی از این اراده و گاه عصیان در برابر آن را یافتند و با صدای خشم و امید تودههای برخاسته همنوا شدند. چنانکه گاه در انقلاب مکزیک و نهضت مورالیستهای آمریکای لاتین شاهدش بودیم و گاه با جنبشهای اعتراضی قرن بیستم و حضور گرافیتیهای وندالیستی در متن آنها. در سالهای اخیر نیز بیگمان یکی از همین آوردگاههای مهم، چندصدمتر جدارۀ منقش دیوار حائل در مرز سرزمینهای اشغالی است؛ چنانکه به گفتۀ برخیها میتوان آن را نمایشگاهی دائمی از هنر مقاومت نامید.
دیوار حائلی که به شکل متجاوزانه و غیر قانونی و پیش از تعیین رسمی مرزهای دو کشور در مرز لبنان و فلسطین به دست اشغالگران کشیده شده، اینروزها محل جولان نقشها و گرافیتیهایی با مضامین ایستادگی و پایداری و مبارزه علیه دشمن صهیونیستی است. در سرتاسر این دیوار، تصاویر و خطوطی با مضامین مقاومت دیده میشود؛ برخی به شکل بسیار ابتدایی و عامیانه و برخی بهنسبت هنری و خلاقانهتر. خالقان این آثار هم هرگز محدود به اهالی جنوب لبنان نبودهاند.
از جملۀ هنرمندان ایرانی و متعهدی که آثاری روی این دیوار آفریدهاند میتوان به استاد سیدمسعود شجاعی طباطبایی و استاد مسعود نجابتی اشاره کرد. طباطبایی پیش از این کاریکاتوری را از ناجیالعلی، کاریکاتوریست شهیر فلسطینی، بر روی همین دیوار بازآفرینی کرده بود. او در سال 1397 با انتشار توییتی و نمایش عکسی از خود و کاریکاتورش، ضمن اشاره به گسترش صحنۀ مبارزه نوشت: «دیوار حائل، کاریکاتور ناجی العلی و نمایش سوراخی بر روی دیوار و... حالا صهیونیستها برن دنبال سوراخ تونل بگردن، زبان کارتون و کاریکاتور از تمام دنیا فعلاً نفس رژیم صهیونیستی رو گرفته!».
مسعود نجابتی هم چندی پیش، با انتخاب جملۀ «سَنُصَلّی فی القدس» اقدام به ترسیم طرحی گرافیکی و اجرای آن روی دیوار حائل در مرز سرزمینهای اشغالی کرده بود. او در پاسخ به سؤال خبرنگاران و توضیح این طرح گفت: «این جمله را برای نوشتن انتخاب کردم چون هم وعدۀ الهی است و هم وعدۀ بندهای الهی، یعنی رهبرم آیتالله خامنهای». نگارنده و جمعی از شاعران نیز در سفری که سالهای گذشته به جنوب لبنان داشتند، این فرصت را یافتند تا در کنار هم اقدام به نوشتن نمادین ابیاتی از خود بر روی این دیوار کنند.
ادامه در صفحه بعد 👇🏻
دربارۀ دیوارنگارۀ «و فتح قریب» بر روی دیوار حائل
از گذشتههای دور بین دیوارها و نقشها پیوندی عمیق و ناگسستنی بوده است. دیوارها به عنوان عناصری ایستا و مستقر، نقش برپاداراندۀ سازهها و بناها و گاه جداکنندۀ فضاها از یکدیگر را بر عهده داشتهاند و نمایندۀ پایداری و مرزها بودهاند. بر خلاف آنها اما نقشها در پی توسعه و همزاد پویایی و مایۀ فراروی از حدودند. گسترش جهان ذهن را به شکل عینی نمایاندهاند و فضاهای زیسته و تجربههای بصری مختلف را به هم پیوند دادهاند و از چارچوبهای مرسوم فرارفتهاند. همین ماهیت دوگانه نیز همواره فراخوانندۀ این دو به سوی یکدیگر بوده و آنها را با هم مرتبط ساخته است. دیوارها جدا کردهاند و نقشها پیوند زدهاند. آنها مستقر کردهاند و اینها به جنبش درآوردهاند. از دل گفتگوی آن دو نیز جهانهای تازهای سربرآورده است.
نمونۀ دیرآشنای آن، نقشهایی است که از گذشتههای دور بر دیوار غارها و در دل مغاکها پدیدار شده است. بشر نخستین، در اولین سکونتگاههای خود، برای تابآوری دربرابر سردی و خشکی چنان سکنایی، صحنههای پرتب و تاب شکار و تصویر صیدهای سهماگین خویش را بر جدارۀ غارها نقش زده است؛ شاید برای امکان استیلای بیشتر خود بر آنها و شاید هم برای تکثیر بیشترشان؛ و یا آنکه برقراری پیوندی با روحِ از تن گریختهشان و ادای آیینی رازآمیز. در دوران باستان، نقشها همچنان همنشین دیوارها در کاخها و معابد بودهاند. گاهی شوکت امپراطوری را به رخ کشیدهاند و گاه سرسپردگی مؤمنان به قدرت خدایان را نمایاندهاند. قرون میانه نیز، چه در غرب عالم و با سویههای تشبیهیاش در نمایش موقعیت فرزند خدا و حواریونش در کلیساها و چه در عالم شرق و با رویکرد تنزیهیاش در تذکر به جهانی سرمدی با اسلیمیها و ختاییهایش، عرصۀ تاخت و تاز نقشها بر دیوارها بوده است.
در دوران اخیر اما مناسبات تازهای سر بر آورد. نقشها بر خلاف دورههای پیشین و سیطرۀ ارادۀ قدرتهای حاکم بر آنها، کارکرد فراروی از این اراده و گاه عصیان در برابر آن را یافتند و با صدای خشم و امید تودههای برخاسته همنوا شدند. چنانکه گاه در انقلاب مکزیک و نهضت مورالیستهای آمریکای لاتین شاهدش بودیم و گاه با جنبشهای اعتراضی قرن بیستم و حضور گرافیتیهای وندالیستی در متن آنها. در سالهای اخیر نیز بیگمان یکی از همین آوردگاههای مهم، چندصدمتر جدارۀ منقش دیوار حائل در مرز سرزمینهای اشغالی است؛ چنانکه به گفتۀ برخیها میتوان آن را نمایشگاهی دائمی از هنر مقاومت نامید.
دیوار حائلی که به شکل متجاوزانه و غیر قانونی و پیش از تعیین رسمی مرزهای دو کشور در مرز لبنان و فلسطین به دست اشغالگران کشیده شده، اینروزها محل جولان نقشها و گرافیتیهایی با مضامین ایستادگی و پایداری و مبارزه علیه دشمن صهیونیستی است. در سرتاسر این دیوار، تصاویر و خطوطی با مضامین مقاومت دیده میشود؛ برخی به شکل بسیار ابتدایی و عامیانه و برخی بهنسبت هنری و خلاقانهتر. خالقان این آثار هم هرگز محدود به اهالی جنوب لبنان نبودهاند.
از جملۀ هنرمندان ایرانی و متعهدی که آثاری روی این دیوار آفریدهاند میتوان به استاد سیدمسعود شجاعی طباطبایی و استاد مسعود نجابتی اشاره کرد. طباطبایی پیش از این کاریکاتوری را از ناجیالعلی، کاریکاتوریست شهیر فلسطینی، بر روی همین دیوار بازآفرینی کرده بود. او در سال 1397 با انتشار توییتی و نمایش عکسی از خود و کاریکاتورش، ضمن اشاره به گسترش صحنۀ مبارزه نوشت: «دیوار حائل، کاریکاتور ناجی العلی و نمایش سوراخی بر روی دیوار و... حالا صهیونیستها برن دنبال سوراخ تونل بگردن، زبان کارتون و کاریکاتور از تمام دنیا فعلاً نفس رژیم صهیونیستی رو گرفته!».
مسعود نجابتی هم چندی پیش، با انتخاب جملۀ «سَنُصَلّی فی القدس» اقدام به ترسیم طرحی گرافیکی و اجرای آن روی دیوار حائل در مرز سرزمینهای اشغالی کرده بود. او در پاسخ به سؤال خبرنگاران و توضیح این طرح گفت: «این جمله را برای نوشتن انتخاب کردم چون هم وعدۀ الهی است و هم وعدۀ بندهای الهی، یعنی رهبرم آیتالله خامنهای». نگارنده و جمعی از شاعران نیز در سفری که سالهای گذشته به جنوب لبنان داشتند، این فرصت را یافتند تا در کنار هم اقدام به نوشتن نمادین ابیاتی از خود بر روی این دیوار کنند.
ادامه در صفحه بعد 👇🏻
ادامه از صفحه قبل 👆🏻
اما امسال در ایام «روز قدس» اتفاقی بر روی این دیوار رقم خورد که به کلی متفاوت بود. در این رویداد بیسابقه که به ابتکار و همت حوزۀ هنری انقلاب اسلامی و با یاری جمعیت هنری رسالات برگزار میشد، پنج هنرمند از پنج کشور برای خلق یک اثر هنری مشترک حضور یافتند. خانم ولاء محمد از مصر، رضا قصير از لبنان، علی جروان از فلسطین، فادي الفرج از سوریه، سمیر بعداش از الجزائر و مسعود نجابتی از ایران، هنرمندانی بودند که در این رویداد هنری و تاریخی شرکت داشتند. این اثر که با همفکری جمعی این پنج هنرمند، حول آیۀ بشارتآمیز 13 سورۀ صف شکل گرفته بود، تلفیقی از نویسهنگاری (Typography) و نقاشی دیواری بود.
در ابتدا قرار بود این اثر با ابزار اوپک و طرحی آماده بر روی دیوار حائل در منطقۀ کفرکلا نقش بندد. اما شروع باران و تگرگی پیشبینیناشده در این منطقۀ مدیترانهای و تداوم بیوقفۀ آن، به کلی برنامۀ این گروه هنری را دستخوش تغییر کرد؛ چنانکه در نهایت و با توجه به نزدیکی روز جهانی قدس، پنج هنرمند حاضر در این رویداد تصمیم به اجرای اثر، بدون استفاده از ابزار اوپک و به شکلی فیالبداهه و آن هم زیر بارش باران و تگرگ و در شرایط جوی نامناسب، آن هم روی دیواری خیس گرفتند. آنها طی 48 ساعت دشوار، ابتدا نویسهنگاری «و فتح قریب» را با طرحی از نجابتی روی دیوار اجرا و سپس ایدههایی از خود را به اصل کار افزودند. جالب آنکه وضعیت جدید پیشآمده به دلیل شرایط جوی و حذف ابزار اوپک، در کنار دشواری کار و بهرغم کاستن از نظم هندسی مطلوب، موجب افزایش خلاقت و ابتکار عمل هنرمندان گردید و ایدههای خودجوش و نویی را سبب شد.
دیوارنگاری «و فتح قریب»، در عین اتکا به ساختاری نوگرایانه، سرشار از موتیفهای آشنای مقاومت برای عامۀ مخاطبان خود بود. در میانۀ این اثر مشترک که بر مبنای عبارت و فتح قریب، با قرمز اخرایی و به نشانۀ زندهبودن، پویایی و مبارزه، سامان یافته بود، نمایی از قدس شریف به چشم میخورد و در کنار آن، یک درخت بلند سدر لبنانی جلوهگری میکرد. سدر لبنانی، نمادی باستانی و تداعیگر معانی ارزشمندی چون غرور و آزادگی مردمان این منطقه است و میتواند پیوستگی سرنوشت اهالی این سرزمین را نشان دهد.
در این تصویر، سمت راست، پرچم فلسطین در اهتزاز است که البته آن را زنی سبزپوش در دست گرفته است. زن خود موتیفی پربسامد در هنر مقاومت فلسطین، از جمله در آثار استادانی چون عبدالمعطی ابوزید و سلیمان منصور و به معنای، مادر، وطن و تداوم زندگی است. لباس این زن، به سبک مسلمانان فلسطینی است و با حروفی به شکل سیاهمشق، به نشانۀ پیوند با سنتهای فرهنگی ریشهدار و همچنین تمدنی برآمده از کلام الهی، پوشیده شده است. وجود بوتهای سبز و درآمیخته با حروف در مقابل او، بر وجه زایایی و رویش و شکوفایی موتیف پیشین میافزاید.
سمت چپ تصویر نیز شمایلی از یک مبارز فلسطینی، با نشانههای آشنایی چون صورت پوشیده با کفیه و چشمان نافذ و خیره و البته سلاحی در دست خودنمایی میکند. سلاح مبارز، کلاشینکف است که خود به منزلۀ نمادی از جنگهای چریکی و نامنظم به حساب میآید. در پشت سر مبارز فلسطینی هم پرچمی به نشانۀ هویت ملت فلسطین در اهتزاز است.
اما بیگمان یکی از جالب توجهترین نشانههای حاضر در این اثر مشترک و ترکیبی، وجود همزمان پرندههایی سفید در سمت راست دیوارنگاره و موشکها و راکتهای سفیدی در سمت چپ آن است؛ چنانکه گویی هر دو، دوبال پرواز و برکشندۀ این اثرند. کبوتر سفید، نشانهای از صلح و امنیت است؛ چنانکه با آوردن شاخهای زیتون به کشتی نوح، پیامآور پایانیافتن طوفان و به سرآمدن دورۀ سرگردانی برای اهالی کشتی شد. راکتهای سفید هم، به عنوان ابزار مهم ایستادگی و قدرت بازدارندگی جبهۀ مقاومت، عاملی برای به دست آوردن صلح و امنیت پایدار برای مردم این منطقه محسوب میشوند؛ طرفه آنکه کبوترها و راکتها و لولۀ اسلحه، به مثابه نشانههای صلح و مبارزه، تنها موتیفهای بیرونجسته از چارچوب دیوارنگاره و نشانۀ گسترش سلاح مقاومت و عبور از مرزهای مرسوم و به چنگآوردن صلح حقیقی است.
این اثر، طی 48 ساعت سخت و بارانی، به کمک داربستهای فلزی و روی دیوار حائل در منطقۀ کفرکلا به اجرا درآمد و از آن در روز جهانی قدس، ذیل آسمانی آفتابی و روشن رونمایی شد. همچنین کار مستندنگاری از این طرح، با عکاس جوان و خوب اصفهانی، حمید وکیلی بود. در طی این مدت، خودروهای نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد نیز به بهانۀ برقراری امنیت و درواقع با هدف هماهنگی با صهیونیستها و اطلاعرسانی به آنها، در اطراف هنرمندان پرسه میزدند.
منتشرشده در نشریۀ سوره
💭 https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/696
اما امسال در ایام «روز قدس» اتفاقی بر روی این دیوار رقم خورد که به کلی متفاوت بود. در این رویداد بیسابقه که به ابتکار و همت حوزۀ هنری انقلاب اسلامی و با یاری جمعیت هنری رسالات برگزار میشد، پنج هنرمند از پنج کشور برای خلق یک اثر هنری مشترک حضور یافتند. خانم ولاء محمد از مصر، رضا قصير از لبنان، علی جروان از فلسطین، فادي الفرج از سوریه، سمیر بعداش از الجزائر و مسعود نجابتی از ایران، هنرمندانی بودند که در این رویداد هنری و تاریخی شرکت داشتند. این اثر که با همفکری جمعی این پنج هنرمند، حول آیۀ بشارتآمیز 13 سورۀ صف شکل گرفته بود، تلفیقی از نویسهنگاری (Typography) و نقاشی دیواری بود.
در ابتدا قرار بود این اثر با ابزار اوپک و طرحی آماده بر روی دیوار حائل در منطقۀ کفرکلا نقش بندد. اما شروع باران و تگرگی پیشبینیناشده در این منطقۀ مدیترانهای و تداوم بیوقفۀ آن، به کلی برنامۀ این گروه هنری را دستخوش تغییر کرد؛ چنانکه در نهایت و با توجه به نزدیکی روز جهانی قدس، پنج هنرمند حاضر در این رویداد تصمیم به اجرای اثر، بدون استفاده از ابزار اوپک و به شکلی فیالبداهه و آن هم زیر بارش باران و تگرگ و در شرایط جوی نامناسب، آن هم روی دیواری خیس گرفتند. آنها طی 48 ساعت دشوار، ابتدا نویسهنگاری «و فتح قریب» را با طرحی از نجابتی روی دیوار اجرا و سپس ایدههایی از خود را به اصل کار افزودند. جالب آنکه وضعیت جدید پیشآمده به دلیل شرایط جوی و حذف ابزار اوپک، در کنار دشواری کار و بهرغم کاستن از نظم هندسی مطلوب، موجب افزایش خلاقت و ابتکار عمل هنرمندان گردید و ایدههای خودجوش و نویی را سبب شد.
دیوارنگاری «و فتح قریب»، در عین اتکا به ساختاری نوگرایانه، سرشار از موتیفهای آشنای مقاومت برای عامۀ مخاطبان خود بود. در میانۀ این اثر مشترک که بر مبنای عبارت و فتح قریب، با قرمز اخرایی و به نشانۀ زندهبودن، پویایی و مبارزه، سامان یافته بود، نمایی از قدس شریف به چشم میخورد و در کنار آن، یک درخت بلند سدر لبنانی جلوهگری میکرد. سدر لبنانی، نمادی باستانی و تداعیگر معانی ارزشمندی چون غرور و آزادگی مردمان این منطقه است و میتواند پیوستگی سرنوشت اهالی این سرزمین را نشان دهد.
در این تصویر، سمت راست، پرچم فلسطین در اهتزاز است که البته آن را زنی سبزپوش در دست گرفته است. زن خود موتیفی پربسامد در هنر مقاومت فلسطین، از جمله در آثار استادانی چون عبدالمعطی ابوزید و سلیمان منصور و به معنای، مادر، وطن و تداوم زندگی است. لباس این زن، به سبک مسلمانان فلسطینی است و با حروفی به شکل سیاهمشق، به نشانۀ پیوند با سنتهای فرهنگی ریشهدار و همچنین تمدنی برآمده از کلام الهی، پوشیده شده است. وجود بوتهای سبز و درآمیخته با حروف در مقابل او، بر وجه زایایی و رویش و شکوفایی موتیف پیشین میافزاید.
سمت چپ تصویر نیز شمایلی از یک مبارز فلسطینی، با نشانههای آشنایی چون صورت پوشیده با کفیه و چشمان نافذ و خیره و البته سلاحی در دست خودنمایی میکند. سلاح مبارز، کلاشینکف است که خود به منزلۀ نمادی از جنگهای چریکی و نامنظم به حساب میآید. در پشت سر مبارز فلسطینی هم پرچمی به نشانۀ هویت ملت فلسطین در اهتزاز است.
اما بیگمان یکی از جالب توجهترین نشانههای حاضر در این اثر مشترک و ترکیبی، وجود همزمان پرندههایی سفید در سمت راست دیوارنگاره و موشکها و راکتهای سفیدی در سمت چپ آن است؛ چنانکه گویی هر دو، دوبال پرواز و برکشندۀ این اثرند. کبوتر سفید، نشانهای از صلح و امنیت است؛ چنانکه با آوردن شاخهای زیتون به کشتی نوح، پیامآور پایانیافتن طوفان و به سرآمدن دورۀ سرگردانی برای اهالی کشتی شد. راکتهای سفید هم، به عنوان ابزار مهم ایستادگی و قدرت بازدارندگی جبهۀ مقاومت، عاملی برای به دست آوردن صلح و امنیت پایدار برای مردم این منطقه محسوب میشوند؛ طرفه آنکه کبوترها و راکتها و لولۀ اسلحه، به مثابه نشانههای صلح و مبارزه، تنها موتیفهای بیرونجسته از چارچوب دیوارنگاره و نشانۀ گسترش سلاح مقاومت و عبور از مرزهای مرسوم و به چنگآوردن صلح حقیقی است.
این اثر، طی 48 ساعت سخت و بارانی، به کمک داربستهای فلزی و روی دیوار حائل در منطقۀ کفرکلا به اجرا درآمد و از آن در روز جهانی قدس، ذیل آسمانی آفتابی و روشن رونمایی شد. همچنین کار مستندنگاری از این طرح، با عکاس جوان و خوب اصفهانی، حمید وکیلی بود. در طی این مدت، خودروهای نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد نیز به بهانۀ برقراری امنیت و درواقع با هدف هماهنگی با صهیونیستها و اطلاعرسانی به آنها، در اطراف هنرمندان پرسه میزدند.
منتشرشده در نشریۀ سوره
💭 https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/696
Telegram
پیادهروی در اتوبان
🔻جنبش دیوارها و پایداری نقشها🔻
دربارۀ دیوارنگارۀ «و فتح قریب» بر روی دیوار حائل
در ایام «روز قدس» اتفاقی بر روی این دیوار رقم خورد که به کلی متفاوت بود. در این رویداد بیسابقه که به ابتکار و همت حوزۀ هنری انقلاب اسلامی و با یاری جمعیت هنری رسالات برگزار…
دربارۀ دیوارنگارۀ «و فتح قریب» بر روی دیوار حائل
در ایام «روز قدس» اتفاقی بر روی این دیوار رقم خورد که به کلی متفاوت بود. در این رویداد بیسابقه که به ابتکار و همت حوزۀ هنری انقلاب اسلامی و با یاری جمعیت هنری رسالات برگزار…
🔻گونهشناسی موافقان و مخالفان حملۀ نظامی ایران به رژیم اشغالگر صهیونیستی🔻
اکنون که این یادداشت را مینویسم، ساعتها از ترور شهدای قدس در خاک سرزمینان یعنی کنسولگری ایران در کشور سوریه میگذرد و ایران هنوز پاسخی به این جنایت بیشرمانه نداده است. ممکن است همین لحظات یا پس از انتشار این مطلب، اتفاقات دیگری رقم بخورد؛ اما فعلاً و به باور من در مواجهه با این حادثه و همانا حوادث مشابه، از هفت دسته میتوان نام برد:
ادامۀ یادداشت را در اینجا بخوانید: https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/700
اکنون که این یادداشت را مینویسم، ساعتها از ترور شهدای قدس در خاک سرزمینان یعنی کنسولگری ایران در کشور سوریه میگذرد و ایران هنوز پاسخی به این جنایت بیشرمانه نداده است. ممکن است همین لحظات یا پس از انتشار این مطلب، اتفاقات دیگری رقم بخورد؛ اما فعلاً و به باور من در مواجهه با این حادثه و همانا حوادث مشابه، از هفت دسته میتوان نام برد:
ادامۀ یادداشت را در اینجا بخوانید: https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/700
🔻گونهشناسی موافقان و مخالفان حملۀ نظامی ایران به رژیم اشغالگر صهیونیستی🔻
🖊 اکنون که این یادداشت را مینویسم، ساعتها از ترور شهدای قدس در خاک سرزمینان یعنی کنسولگری ایران در کشور سوریه میگذرد و ایران هنوز پاسخی به این جنایت بیشرمانه نداده است. ممکن است همین لحظات یا پس از انتشار این مطلب، اتفاقات دیگری رقم بخورد؛ اما فعلاً هیچ اتفاقی نیفتاده است. در این مدت، من هم مثل سایرین، نگران و البته خشمگین، پیگیر اخبار و بعضاً گفتگوها و تبادل نظر کاربران شبکههای اجتماعی، در ارتباط با این حوادث بودم. آنچه در این مدت مشاهده کردم، تفاوت چشمگیر و بعضاً شباهت جالب برخی از آرا بود. به نحوی که از جایی به بعد احساس کردم میشود این نگرشها را دستهبندی کرد. به باور من در مواجهه با این حادثه و همانا حوادث مشابه، از هفت دسته میتوان نام برد:
1️⃣ دستۀ نخست؛ سرخوردگانِ خشمگین:
اینها کسانی هستند که با خشمی انقلابی و غمی غیرتمندانه، منتقد تصمیمات مسئولان سیاسی و فرماندهان نظامی کشورند. دلیل ندادن پاسخ مناسب را دنیاطلبی حاکمان و ضعف ایمانی تصمیمگیران میدانند. معتقدند اگر ترسهای دنیایی و حساب و کتابهای کماهمیت آنان نبود، میتوانستیم پاسخ مناسبی به این جنایات بدهیم. آنها این رویه را موجب تهییج بیشتر دشمنان میدادند و معتقدند تنها با جواب کوبنده میتوان به موقعیت بازدارندگی دست یافت. با لحنی تلخ فرماندهان نظامی را مورد شماتت قرار میدهند و خود نیز پیوسته در آتش خشم و افسوس میسوزند.
2️⃣ دستۀ دوم؛ خاطرجمعان بیتشویش
اینها کسانی هستند که با اعتمادی محکم به تصمیمات نظام، بر این باورند که درندهخوییهای دشمن، نه کنشی متجاوزانه، که واکنشی بزدلانه است. گمان میکنند آنچه روی داده است، حاصل دست بالای جمهوری اسلامی و ضربات سهمگین ایران به دشمن است و این حملات هم واکنشی کماهمیت به آن فشارهای طاقتفرسا و ویرانگر محسوب میشود. اینان میگویند باید با صبری استراتژیک و هوشمندانه، به خطیر بودن شرایط توجه کرد و با همین رویۀ درست و مؤثر، کار را پیش برد. هرگونه مطالبهگری برای انتقام را هیجانزدگی و حاصل بیاطلاعی از اوضاع میپندراند.
3️⃣ دستۀ سوم؛ تحلیلگران اجتماعی
اینها کسانی هستند که روش درست را در پاسخ متناسب به تجاوزات دشمن میبینند و توان تسلیحاتی و شجاعت فرماندهان نظامی کشور را هم کافی ارزیابی میکنند. اما معتقدند شرایط اجتماعی کشور برای این مسئله مهیا نیست. بر این گماناند که هر گونه عمل سیاسی و نظامی، نیازمند پیشتیبانی اجتماعی و آمادگی افکار عمومی است. میگویند باید پیش از اقدام نظامی، به ظرفیتهای جامعه توجه کرد. مسئلۀ گرانی و شکافهای اجتماعی و بحران مقبولیت را مانع اصلی پاسخ مناسب برمیشمارند و نگران قیمت دلار و وضعیت حجاب و مشارکت مردم در انتخاباتاند. بر این باورند که تا مسائل داخلی کشور حل و فصل نگردد، انتظاری بیش از این نمیشود از نیروهای نظامی داشت.
4️⃣ دستۀ چهارم؛ نوحجتیگان
اینها کسانی هستند که به بهانۀ دادخواهی و مطالبهگری، به بیاعتمادی کامل رسیدهاند و هر موضعگیری و اقدامی از سوی نظام را به باد نقد و در واقع تحقیر و تمسخر میگیرند. معتقدند که دست حاکمیت با رویهای که در پیش گرفته خالی است و جز شعارهای توخالی چیزی از آن انقلابیگری و آرمانخواهی نخستین باقی نمانده است. از آن سو، تنها کاری هم که از دست خودشان برمیآید، تردیدافکنی و یأسپراکنی و سیاهنمایی است. هرگونه کنش اجتماعی و فعالیت رسانهای را زیر سؤال میبرند و حتی راهپیمایی روز قدس را هم با توجه به انتقادهایشان به حاکمیت، اقدامی بیثمر و بیمعنا میانگارند. اینان بهواقع به بهانۀ آرمانگرایی عملاً در حال عبور از جمهوری اسلامیاند.
5️⃣ دستۀ پنجم؛ مدبران هراسان
اینها کسانی هستند که ضمن محکومیت جنایات رژیم غاصب صهیونیستی، بیتوجهی به تجاوزات دشمن را نشانۀ هوشمندی و راهکاری برای دوری کشور از جنگ میدانند. همواره بر راه حل «گفتگو» پا میفشارند و تنها تدبیرشان، فرار از تنشها و پناه بردن به قواعد ممسوخ نظام بینالملل و شکایت نزد مجامع جهانی است. هر عملی از سوی دشمن را دامی برای ورود اشتباه ایران به مهلکۀ جنگ میخوانند و راهبردشان تن ندادن به این نقشۀ پنهانی با چشمپوشیدن بر روی شیطنتهای صهیونیستهای وحشیاست.
ادامه در 👇
🖊 اکنون که این یادداشت را مینویسم، ساعتها از ترور شهدای قدس در خاک سرزمینان یعنی کنسولگری ایران در کشور سوریه میگذرد و ایران هنوز پاسخی به این جنایت بیشرمانه نداده است. ممکن است همین لحظات یا پس از انتشار این مطلب، اتفاقات دیگری رقم بخورد؛ اما فعلاً هیچ اتفاقی نیفتاده است. در این مدت، من هم مثل سایرین، نگران و البته خشمگین، پیگیر اخبار و بعضاً گفتگوها و تبادل نظر کاربران شبکههای اجتماعی، در ارتباط با این حوادث بودم. آنچه در این مدت مشاهده کردم، تفاوت چشمگیر و بعضاً شباهت جالب برخی از آرا بود. به نحوی که از جایی به بعد احساس کردم میشود این نگرشها را دستهبندی کرد. به باور من در مواجهه با این حادثه و همانا حوادث مشابه، از هفت دسته میتوان نام برد:
1️⃣ دستۀ نخست؛ سرخوردگانِ خشمگین:
اینها کسانی هستند که با خشمی انقلابی و غمی غیرتمندانه، منتقد تصمیمات مسئولان سیاسی و فرماندهان نظامی کشورند. دلیل ندادن پاسخ مناسب را دنیاطلبی حاکمان و ضعف ایمانی تصمیمگیران میدانند. معتقدند اگر ترسهای دنیایی و حساب و کتابهای کماهمیت آنان نبود، میتوانستیم پاسخ مناسبی به این جنایات بدهیم. آنها این رویه را موجب تهییج بیشتر دشمنان میدادند و معتقدند تنها با جواب کوبنده میتوان به موقعیت بازدارندگی دست یافت. با لحنی تلخ فرماندهان نظامی را مورد شماتت قرار میدهند و خود نیز پیوسته در آتش خشم و افسوس میسوزند.
2️⃣ دستۀ دوم؛ خاطرجمعان بیتشویش
اینها کسانی هستند که با اعتمادی محکم به تصمیمات نظام، بر این باورند که درندهخوییهای دشمن، نه کنشی متجاوزانه، که واکنشی بزدلانه است. گمان میکنند آنچه روی داده است، حاصل دست بالای جمهوری اسلامی و ضربات سهمگین ایران به دشمن است و این حملات هم واکنشی کماهمیت به آن فشارهای طاقتفرسا و ویرانگر محسوب میشود. اینان میگویند باید با صبری استراتژیک و هوشمندانه، به خطیر بودن شرایط توجه کرد و با همین رویۀ درست و مؤثر، کار را پیش برد. هرگونه مطالبهگری برای انتقام را هیجانزدگی و حاصل بیاطلاعی از اوضاع میپندراند.
3️⃣ دستۀ سوم؛ تحلیلگران اجتماعی
اینها کسانی هستند که روش درست را در پاسخ متناسب به تجاوزات دشمن میبینند و توان تسلیحاتی و شجاعت فرماندهان نظامی کشور را هم کافی ارزیابی میکنند. اما معتقدند شرایط اجتماعی کشور برای این مسئله مهیا نیست. بر این گماناند که هر گونه عمل سیاسی و نظامی، نیازمند پیشتیبانی اجتماعی و آمادگی افکار عمومی است. میگویند باید پیش از اقدام نظامی، به ظرفیتهای جامعه توجه کرد. مسئلۀ گرانی و شکافهای اجتماعی و بحران مقبولیت را مانع اصلی پاسخ مناسب برمیشمارند و نگران قیمت دلار و وضعیت حجاب و مشارکت مردم در انتخاباتاند. بر این باورند که تا مسائل داخلی کشور حل و فصل نگردد، انتظاری بیش از این نمیشود از نیروهای نظامی داشت.
4️⃣ دستۀ چهارم؛ نوحجتیگان
اینها کسانی هستند که به بهانۀ دادخواهی و مطالبهگری، به بیاعتمادی کامل رسیدهاند و هر موضعگیری و اقدامی از سوی نظام را به باد نقد و در واقع تحقیر و تمسخر میگیرند. معتقدند که دست حاکمیت با رویهای که در پیش گرفته خالی است و جز شعارهای توخالی چیزی از آن انقلابیگری و آرمانخواهی نخستین باقی نمانده است. از آن سو، تنها کاری هم که از دست خودشان برمیآید، تردیدافکنی و یأسپراکنی و سیاهنمایی است. هرگونه کنش اجتماعی و فعالیت رسانهای را زیر سؤال میبرند و حتی راهپیمایی روز قدس را هم با توجه به انتقادهایشان به حاکمیت، اقدامی بیثمر و بیمعنا میانگارند. اینان بهواقع به بهانۀ آرمانگرایی عملاً در حال عبور از جمهوری اسلامیاند.
5️⃣ دستۀ پنجم؛ مدبران هراسان
اینها کسانی هستند که ضمن محکومیت جنایات رژیم غاصب صهیونیستی، بیتوجهی به تجاوزات دشمن را نشانۀ هوشمندی و راهکاری برای دوری کشور از جنگ میدانند. همواره بر راه حل «گفتگو» پا میفشارند و تنها تدبیرشان، فرار از تنشها و پناه بردن به قواعد ممسوخ نظام بینالملل و شکایت نزد مجامع جهانی است. هر عملی از سوی دشمن را دامی برای ورود اشتباه ایران به مهلکۀ جنگ میخوانند و راهبردشان تن ندادن به این نقشۀ پنهانی با چشمپوشیدن بر روی شیطنتهای صهیونیستهای وحشیاست.
ادامه در 👇
ادامه از 👆
6️⃣ دستۀ ششم؛ منفعلانِ نگران
دستۀ ششم، کسانی هستند که از سویی غرور ملیشان از تجاوزات وحشیانه و بیشرمانۀ رژیم صهیونیستی زخمی شده است و از سوی دیگر بنا به مشاهدات خود، نیروهای نظامی غیور و جانبرکف و فداکار کشور را شایستۀ نکوهش نمیبینند. متوجه پیچیدگیها و غموض شرایط هستند و دانش خود را هم در این وضعیت دشوار برای نتیجهگیری قطعی، کافی نمیپندارند. آرزوی پیروزی جبهۀ حق را دارند و از گستاخیهای دشمن شیطانصفت نیز سخت آرزده و دلسردند. نه کاری از دستشان برمیآید و نه تابی برایشان باقی مانده. فسرده و نگران چشم به صحنه دوختهاند. اعتراف میکنم خود جز این دستهام و بابت آن هم متأسفم!
7️⃣ دستۀ آخر؛ متولیان امر
دستۀ اول هفتم کسانی هستند که کار دستشان است. در میداناند و بار اصلی این رویارویی را به دوش میکشند. بیش از همه از مقتضایت شرایط آگاهی دارند و در کشاکش اقدام مناسب، در حال ادارۀ صحنهاند. طرفه آنکه قول و عملشان از سوی همۀ گروههای پیشگفته به نحوی قابل خوانش است و حتی موجب حیرانی و انفعال دستۀ ششم نیز هستند.
✅ بدیهی است این دستهبندی، صرفاً در برگیرندۀ دوستداران جبهۀ حق و دشمنان رژیم غاصب صهیونیستی است و حساب ساکتانی که با سکوتشان عملاً در حال حمایت از این رژیم اهریمنی هستند یا وحوشی که رسماً با سبُعیت این درندۀ کودککش همراهی میکنند، جداست. همچنین این دستهبندی، در خارج از کشور و در میان مردم منطقه نیز نمایندگانی دارد. برخی از اهالی کشورهای منطقه، به شرحی که گذشت منتقد سیاستهای جمهوری اسلامی در قبال مسئلۀ فلسطیناند و برخیها با اعتماد و امیدواری بیشتری به این سیاستها مینگرند. برخیها به بهانۀ انتظارت خود، به جرگۀ مخالفان ایران پیوستهاند و برخی نیز چشمبهراه اقدامات مؤثرتری از سوی جمهوری اسلامیاند. جالب آن است که جنبش اسلامی و مبارزاتی حماس، یعنی نزدیکترین جریان ممکن به صحنۀ پیش رو و درگیرترین گروه قابل تصور در میدان واقعیت، طبق بیانیههای رسمی و مواضع روشن و شفاف اخیرش، به جریان دوم گرایش بیشتری داشته و این بیگمان خود نشانهای برای اهل نظر است.
💭 https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/699
6️⃣ دستۀ ششم؛ منفعلانِ نگران
دستۀ ششم، کسانی هستند که از سویی غرور ملیشان از تجاوزات وحشیانه و بیشرمانۀ رژیم صهیونیستی زخمی شده است و از سوی دیگر بنا به مشاهدات خود، نیروهای نظامی غیور و جانبرکف و فداکار کشور را شایستۀ نکوهش نمیبینند. متوجه پیچیدگیها و غموض شرایط هستند و دانش خود را هم در این وضعیت دشوار برای نتیجهگیری قطعی، کافی نمیپندارند. آرزوی پیروزی جبهۀ حق را دارند و از گستاخیهای دشمن شیطانصفت نیز سخت آرزده و دلسردند. نه کاری از دستشان برمیآید و نه تابی برایشان باقی مانده. فسرده و نگران چشم به صحنه دوختهاند. اعتراف میکنم خود جز این دستهام و بابت آن هم متأسفم!
7️⃣ دستۀ آخر؛ متولیان امر
دستۀ اول هفتم کسانی هستند که کار دستشان است. در میداناند و بار اصلی این رویارویی را به دوش میکشند. بیش از همه از مقتضایت شرایط آگاهی دارند و در کشاکش اقدام مناسب، در حال ادارۀ صحنهاند. طرفه آنکه قول و عملشان از سوی همۀ گروههای پیشگفته به نحوی قابل خوانش است و حتی موجب حیرانی و انفعال دستۀ ششم نیز هستند.
✅ بدیهی است این دستهبندی، صرفاً در برگیرندۀ دوستداران جبهۀ حق و دشمنان رژیم غاصب صهیونیستی است و حساب ساکتانی که با سکوتشان عملاً در حال حمایت از این رژیم اهریمنی هستند یا وحوشی که رسماً با سبُعیت این درندۀ کودککش همراهی میکنند، جداست. همچنین این دستهبندی، در خارج از کشور و در میان مردم منطقه نیز نمایندگانی دارد. برخی از اهالی کشورهای منطقه، به شرحی که گذشت منتقد سیاستهای جمهوری اسلامی در قبال مسئلۀ فلسطیناند و برخیها با اعتماد و امیدواری بیشتری به این سیاستها مینگرند. برخیها به بهانۀ انتظارت خود، به جرگۀ مخالفان ایران پیوستهاند و برخی نیز چشمبهراه اقدامات مؤثرتری از سوی جمهوری اسلامیاند. جالب آن است که جنبش اسلامی و مبارزاتی حماس، یعنی نزدیکترین جریان ممکن به صحنۀ پیش رو و درگیرترین گروه قابل تصور در میدان واقعیت، طبق بیانیههای رسمی و مواضع روشن و شفاف اخیرش، به جریان دوم گرایش بیشتری داشته و این بیگمان خود نشانهای برای اهل نظر است.
💭 https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/699
این رقص شمشیر است، نه! آیین مرگ است
از اشک باران کن حذر وقت تگرگ است
این ابرها را بنگر اینک آتشین است
سجیلها را یاد داری؟ سهمگین است!
متن کامل شعر: https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/703
از اشک باران کن حذر وقت تگرگ است
این ابرها را بنگر اینک آتشین است
سجیلها را یاد داری؟ سهمگین است!
متن کامل شعر: https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/703
تیغ برهنه پاسخی در آستین است
وحشیگریهای تو را پاسخ همین است
با حزبهایت آمدی، این فصل خون است
غم نیست حزبالله را، کو غالبون است
صف بستهای اینک اگر خندق به خندق
شکر خدا با دشمنانی چون تو احمق
این رقص شمشیر است، نه! آیین مرگ است
از اشک باران کن حذر وقت تگرگ است
این ابرها را بنگر اینک آتشین است
سجیلها را یاد داری؟ سهمگین است!
در لانهات پنهان شو تا وقتش ببارد
در رخنهای سر کن فرو کآتش ببارد
با سایههای کوردل روشن بگویید
آید سحر، در پشت هم مأمن بجویید
هرگز زرههامان ندارد پشت، هرگز
لبخند بر داسی که گل را کُشت؟! هرگز!
ما با اماننامه سر سازش نداریم
ما صحبتی با دایۀ داعش نداریم
تکلیف ما از بعد عاشوراست روشن
امروز روز خیزش و فرداست روشن
بوی خمینی(ره) از یمن پیداست، برخیز
شور حسینی در جهان برپاست، برخیز
ما سلم و حرب سالمین و حاربینیم
ما بعد آن ظهر عطشناک اینچنینیم
ما از تبار بدر و احزاب و حُنینیم
ما رشحهای از یالثاراتالحسینیم
ما ذوالفقار برکشیده از نیامیم
مشتاق فرمانیم و بیتاب قیامیم
ما دیده بر اسب و سوار و جاده داریم
در جاری رگهایمان صد باده داریم
ما تشنۀ یک جرعه آب آتشینیم
ما سینهچاک آن نبرد آخرینیم
بیتاب از آن آب شررافروز هستیم
چشمانتظار طلعت آن روز هستیم
ما چشممان سمت افقهایی سپید است
بر شانههامان عطر تشییع شهید است
💭 https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/702
وحشیگریهای تو را پاسخ همین است
با حزبهایت آمدی، این فصل خون است
غم نیست حزبالله را، کو غالبون است
صف بستهای اینک اگر خندق به خندق
شکر خدا با دشمنانی چون تو احمق
این رقص شمشیر است، نه! آیین مرگ است
از اشک باران کن حذر وقت تگرگ است
این ابرها را بنگر اینک آتشین است
سجیلها را یاد داری؟ سهمگین است!
در لانهات پنهان شو تا وقتش ببارد
در رخنهای سر کن فرو کآتش ببارد
با سایههای کوردل روشن بگویید
آید سحر، در پشت هم مأمن بجویید
هرگز زرههامان ندارد پشت، هرگز
لبخند بر داسی که گل را کُشت؟! هرگز!
ما با اماننامه سر سازش نداریم
ما صحبتی با دایۀ داعش نداریم
تکلیف ما از بعد عاشوراست روشن
امروز روز خیزش و فرداست روشن
بوی خمینی(ره) از یمن پیداست، برخیز
شور حسینی در جهان برپاست، برخیز
ما سلم و حرب سالمین و حاربینیم
ما بعد آن ظهر عطشناک اینچنینیم
ما از تبار بدر و احزاب و حُنینیم
ما رشحهای از یالثاراتالحسینیم
ما ذوالفقار برکشیده از نیامیم
مشتاق فرمانیم و بیتاب قیامیم
ما دیده بر اسب و سوار و جاده داریم
در جاری رگهایمان صد باده داریم
ما تشنۀ یک جرعه آب آتشینیم
ما سینهچاک آن نبرد آخرینیم
بیتاب از آن آب شررافروز هستیم
چشمانتظار طلعت آن روز هستیم
ما چشممان سمت افقهایی سپید است
بر شانههامان عطر تشییع شهید است
💭 https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/702
Telegram
پیادهروی در اتوبان
این رقص شمشیر است، نه! آیین مرگ است
از اشک باران کن حذر وقت تگرگ است
این ابرها را بنگر اینک آتشین است
سجیلها را یاد داری؟ سهمگین است!
متن کامل شعر: https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/703
از اشک باران کن حذر وقت تگرگ است
این ابرها را بنگر اینک آتشین است
سجیلها را یاد داری؟ سهمگین است!
متن کامل شعر: https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/703