Forwarded from پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی برگزار میکند:
💡سلسله نشستهای واکاوی وقایع اخیر کشور
🔶نشست هفتم: کنش هنری و واکنش اجتماعی
📌با حضور:
- دکتر محمدعلی روزبهانی
- فاطمه دلاوری پاریزی
- محسن صفاییفرد
- محمدرضا وحیدزاده
⏰ دوشنبه، ۹ آبان ۱۴۰۱، از ساعت ۱۵ الی ۱۷:۳۰
***حضور برای عموم آزاد است
📍خیابان سمیه، حوزۀ هنری، تماشاخانه مهر
📱پخش زندۀ نشست از:
http://www.aparat.com/rcica.ir
#پژوهشکده_فرهنگ_و_هنر_اسلامی
🌍 rcica.ir
♨️ @rcica
💡سلسله نشستهای واکاوی وقایع اخیر کشور
🔶نشست هفتم: کنش هنری و واکنش اجتماعی
📌با حضور:
- دکتر محمدعلی روزبهانی
- فاطمه دلاوری پاریزی
- محسن صفاییفرد
- محمدرضا وحیدزاده
⏰ دوشنبه، ۹ آبان ۱۴۰۱، از ساعت ۱۵ الی ۱۷:۳۰
***حضور برای عموم آزاد است
📍خیابان سمیه، حوزۀ هنری، تماشاخانه مهر
📱پخش زندۀ نشست از:
http://www.aparat.com/rcica.ir
#پژوهشکده_فرهنگ_و_هنر_اسلامی
🌍 rcica.ir
♨️ @rcica
🔻چرا جمهوری اسلامی آخرین حکومت ایران است؟🔺
ضمیمۀ روزنامۀ ایران / شماره: 8050، ۲۱ آبان ۱۴۰۱
متن یادداشت: https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/662
ضمیمۀ روزنامۀ ایران / شماره: 8050، ۲۱ آبان ۱۴۰۱
متن یادداشت: https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/662
🔻 چرا جمهوری اسلامی آخرین حکومت ایران است؟ 🔺
✍️ این روزها که جنگ شناختی و رسانهای دشمنان با جمهوری اسلامی به بالاترین سطح خود در طول تاریخ این حکومت و بلکه جهان رسیده، بعضاً، از سوی مخالفان و موافقان جمهوری اسلامی پیشبینیهایی دربارۀ آیندۀ کشور شنیده میشود که شاید جالب توجهترین آنها ایدۀ اهالی ناجنبش «زن زندگی آزادی» و کسانی باشد که برای سرنگونی حکومت ایران تلاش میکنند. قاطبۀ این گروه بدون هیچ نظریۀ مشخص و برنامۀ مدون و تصور کاملی از شرایط ملی، منطقهای و بینالمللی، کودکانه و رؤیاپردازانه از بهشتی زیبا در فردای برندازی سخن میگویند که قرار است در آن به آسانی به همۀ کمبودها و محرومیتها و آرزوهای دستنیافتۀ خود، یکباره برسند. اما واقعیت این است که به دلایل ساده و واضح، فردای جمهوری اسلامی، اساساً چیزی به نام ایران وجود ندارد که بخواهد زمینۀ تحقق این رؤیاهای کودکانه باشد و جمهوری اسلامی، چه به مذاقمان خوش آید و چه خیر، چه به زودی و چه دیرپا، آخرین حکومتی است که در این پهنۀ جغرافیایی وجود خواهد داشت؛ سه تا از سادهترین دلایلش را در ادامه برمیشمارم:
1️⃣ جمهوری اسلامی، چه بر حق و چه ناحق، طرفداران باورمند و غیوری دارد که به لحاظ شمار در دنیا کمنظیر است. این گروه پرتعداد با ایمانی عمیق و خللناپذیر به اصل ارزشها و آرمانهای انقلاب، نسبتِ خود را با جمهوری اسلامی فراتر از یک عُلقۀ سیاسی یا طرفدارانه تعریف کردهاند و حتی مجدانهتر از مسئولان و مدیران دولتی و اساساً پیش از آنها، خود را صاحب اصلی انقلاب میدانند و برای حفظ و استمرار آن از هیچ ایثار و گذشتی، ولو به قیمت جان، فروگذار نخواهند کرد.
حالا بیایید بر فرض محال و در ساحت انتزاع، لحظهای را فرض کنید که ساختار سیاسی این نظام، به هر دلیل مفروضی فروریخته و چیزی از آن باقی نمانده است. فرض هم کنید که همین گروه موسوم به برنداز عامل آن بودهاند و اکنون در فردای پیروزی خود میخواهند حکومت جدیدی را در دست بگیرند. به نظرتان این خیل پرشمار و باورمند چه مواجههای با آنها خواهند داشت؟ فکر میکنید با کمی اندوه و تأسف و کورسوی امیدی به فردا، آرام و سربهزیر به خانه بازخواهند گشت و نظارهگر نحوۀ عملکرد این گروه تازهازراهرسیده خواهند شد؟ یا مثل معدود طرفداران حکومت پهلوی چمدانهای پر از پول خود را با ترس و تشویش خواهند بست و به سودای حمایتهای دوستان غربی خود از کشور خواهند گریخت؟ فکر میکنید در فردای برندازی، این گروه کثیرِ مؤمنتر و غیورتر از تکتک مسئولان حکومتی فعلی، فرصتی برای نفس کشیدن و تشکیل دولت و حکومتداری به نورسیدهها خواهند داد؟ فکر میکنید در آن روز، ایران امروز ما چه شکلی خواهد بود؟
2️⃣ حالا که در حال فرض کردنید، فرض کنید به هر دلیل مُخیلی نظام سیاسی فعلی بهتمامه سقوط کند و بیدرنگ، همۀ، تأکید میکنم، همۀ طرفداران آن هم به شکل عجیبی یکشبه از صفحۀ روزگار محو شوند و با از راه سیدن گروه برندازان، حتی یکنفر هم از طرفداران حکومت پیشین در این عالم وجود نداشته باشد. به نظرتان در فردای برندازی، نحوۀ مواجهۀ بخشهای مخلتف همین گروه جدید با یکدیگر چگونه خواهد بود؟ منظورم همین گروهی است که در تجمعاتشان تعداد و تنوع پرچمهایشان گاهی از تعداد پلاکاردهایی که علیه حکومت فعلی در دست دارند، بیشتر است؛ گروهی که در فضای مجازی و هنوز در گرگ و میش مبارزه با جمهوری اسلامی، گاهی چنان به یکدیگر میجهند و قصد دریدن هم را دارند که آدم از تصور رویارویی آنها با یکدیگر هم به وحشت میافتد. همین گروهی که حتی در سخنان متوهمانۀ خود هم برای تقسیم شهرهای ایران میان خویش دچار درگیریهای خشناند. مدام علیه هم شعار میدهند و مدام علیه هم دست به افشاگری و رسواسازی میزنند و حتی از بههمریختن کنسرت گوگوش و اجرای ساسی هم دریغ نمیکنند. مخالفان خود را زندهزنده در آتش میسوزانند، غیرهمفکرانشان را به قتل صبر میکشند و از کشتار بیگناهان و حتی همراهان خود برای فشار به جمهوری اسلامی هم ابایی ندارند. فقط لحظهای تصور کنید که این کشور، با همۀ منابع و گستره و تلونش، یکجا در اختیار این درندگان گرسنه قرار بگیرد. فکر میکنید همین جماعت به یکدیگر بیش از چند هفته مجال زیستن خواهند داد؟ به نظرتان آن روز چیزی از ایران و ایرانی باقی خواهد ماند؟
ادامه در 👇👇👇
✍️ این روزها که جنگ شناختی و رسانهای دشمنان با جمهوری اسلامی به بالاترین سطح خود در طول تاریخ این حکومت و بلکه جهان رسیده، بعضاً، از سوی مخالفان و موافقان جمهوری اسلامی پیشبینیهایی دربارۀ آیندۀ کشور شنیده میشود که شاید جالب توجهترین آنها ایدۀ اهالی ناجنبش «زن زندگی آزادی» و کسانی باشد که برای سرنگونی حکومت ایران تلاش میکنند. قاطبۀ این گروه بدون هیچ نظریۀ مشخص و برنامۀ مدون و تصور کاملی از شرایط ملی، منطقهای و بینالمللی، کودکانه و رؤیاپردازانه از بهشتی زیبا در فردای برندازی سخن میگویند که قرار است در آن به آسانی به همۀ کمبودها و محرومیتها و آرزوهای دستنیافتۀ خود، یکباره برسند. اما واقعیت این است که به دلایل ساده و واضح، فردای جمهوری اسلامی، اساساً چیزی به نام ایران وجود ندارد که بخواهد زمینۀ تحقق این رؤیاهای کودکانه باشد و جمهوری اسلامی، چه به مذاقمان خوش آید و چه خیر، چه به زودی و چه دیرپا، آخرین حکومتی است که در این پهنۀ جغرافیایی وجود خواهد داشت؛ سه تا از سادهترین دلایلش را در ادامه برمیشمارم:
1️⃣ جمهوری اسلامی، چه بر حق و چه ناحق، طرفداران باورمند و غیوری دارد که به لحاظ شمار در دنیا کمنظیر است. این گروه پرتعداد با ایمانی عمیق و خللناپذیر به اصل ارزشها و آرمانهای انقلاب، نسبتِ خود را با جمهوری اسلامی فراتر از یک عُلقۀ سیاسی یا طرفدارانه تعریف کردهاند و حتی مجدانهتر از مسئولان و مدیران دولتی و اساساً پیش از آنها، خود را صاحب اصلی انقلاب میدانند و برای حفظ و استمرار آن از هیچ ایثار و گذشتی، ولو به قیمت جان، فروگذار نخواهند کرد.
حالا بیایید بر فرض محال و در ساحت انتزاع، لحظهای را فرض کنید که ساختار سیاسی این نظام، به هر دلیل مفروضی فروریخته و چیزی از آن باقی نمانده است. فرض هم کنید که همین گروه موسوم به برنداز عامل آن بودهاند و اکنون در فردای پیروزی خود میخواهند حکومت جدیدی را در دست بگیرند. به نظرتان این خیل پرشمار و باورمند چه مواجههای با آنها خواهند داشت؟ فکر میکنید با کمی اندوه و تأسف و کورسوی امیدی به فردا، آرام و سربهزیر به خانه بازخواهند گشت و نظارهگر نحوۀ عملکرد این گروه تازهازراهرسیده خواهند شد؟ یا مثل معدود طرفداران حکومت پهلوی چمدانهای پر از پول خود را با ترس و تشویش خواهند بست و به سودای حمایتهای دوستان غربی خود از کشور خواهند گریخت؟ فکر میکنید در فردای برندازی، این گروه کثیرِ مؤمنتر و غیورتر از تکتک مسئولان حکومتی فعلی، فرصتی برای نفس کشیدن و تشکیل دولت و حکومتداری به نورسیدهها خواهند داد؟ فکر میکنید در آن روز، ایران امروز ما چه شکلی خواهد بود؟
2️⃣ حالا که در حال فرض کردنید، فرض کنید به هر دلیل مُخیلی نظام سیاسی فعلی بهتمامه سقوط کند و بیدرنگ، همۀ، تأکید میکنم، همۀ طرفداران آن هم به شکل عجیبی یکشبه از صفحۀ روزگار محو شوند و با از راه سیدن گروه برندازان، حتی یکنفر هم از طرفداران حکومت پیشین در این عالم وجود نداشته باشد. به نظرتان در فردای برندازی، نحوۀ مواجهۀ بخشهای مخلتف همین گروه جدید با یکدیگر چگونه خواهد بود؟ منظورم همین گروهی است که در تجمعاتشان تعداد و تنوع پرچمهایشان گاهی از تعداد پلاکاردهایی که علیه حکومت فعلی در دست دارند، بیشتر است؛ گروهی که در فضای مجازی و هنوز در گرگ و میش مبارزه با جمهوری اسلامی، گاهی چنان به یکدیگر میجهند و قصد دریدن هم را دارند که آدم از تصور رویارویی آنها با یکدیگر هم به وحشت میافتد. همین گروهی که حتی در سخنان متوهمانۀ خود هم برای تقسیم شهرهای ایران میان خویش دچار درگیریهای خشناند. مدام علیه هم شعار میدهند و مدام علیه هم دست به افشاگری و رسواسازی میزنند و حتی از بههمریختن کنسرت گوگوش و اجرای ساسی هم دریغ نمیکنند. مخالفان خود را زندهزنده در آتش میسوزانند، غیرهمفکرانشان را به قتل صبر میکشند و از کشتار بیگناهان و حتی همراهان خود برای فشار به جمهوری اسلامی هم ابایی ندارند. فقط لحظهای تصور کنید که این کشور، با همۀ منابع و گستره و تلونش، یکجا در اختیار این درندگان گرسنه قرار بگیرد. فکر میکنید همین جماعت به یکدیگر بیش از چند هفته مجال زیستن خواهند داد؟ به نظرتان آن روز چیزی از ایران و ایرانی باقی خواهد ماند؟
ادامه در 👇👇👇
ادامه از 👆👆👆
3️⃣ حالا فرض کنید، به هر دلیل قابل تخیلی، جمهوری اسلامی همین امشب سقوط کند و همۀ طرفدارانش هم تا قبل از سحر، از روی کرۀ زمین ناپدید شوند؛ فرض هم کنید که به شکلی ناگهانی و عجیب، همۀ اختلافات میان برندازان، تا پیش از ظهر روز بعد، به یکباره از بین برود و همۀ این جماعت، در کمال آرامش و وفاق و مدارا، بر سر میز تصمیمگیری برای آیندۀ ایران حاضر شوند و همدلانه به توافق با یکدیگر برسند. فکر میکنید در آن روز زیبا و شیرین، همین قدرتهای منطقهای و جهانی که دههها برای سرنگونی جمهوری اسلامی تلاش و هزینه کردهاند و در این راه از هیچ اقدامی فروگذار نکرده و حامی اصلی همین برندازان هم بودهاند، خیلی شیک و مجلسی دست روی دست میگذارند تا ببینند در این پهنۀ جغرافیایی دست تقدیر قرار است برایشان چه رقم زند و بازی روزگار چه پیش خواهد آورد؟ خیلی مؤدبانه منتظر خواهند شد تا ببینند حکومت جدید آیا با منافع و سیاستهای جاهطلبانۀ آنها همسوست یا ممکن است در بخشی از نقاط دچار مشکل شوند؟ آیا منتظر خواهند بود تا ببینند این گسترۀ حیاتی و استراژیک برای جهان، با ظرفیتهای شگفتی که داراست و استعدادی که مردمانش برای سرکشی و ناسازگاری و چالشبرانگیزی دارند، چه برایشان به ارمغان میآورد و در دل این هندوانۀ دربسته چه خواهد بود؟ یا آنکه برای همیشه مشکل این خطۀ پرخطر را برای خود حل خواهند کرد و با طراحی یک نقشۀ تازه، ولو خشن و بیرحمانه، ضمن بهرهمندی از همۀ مواهب و ثروتهای سرشار این سرزمین، موانع و دردسرهای احتمالی پیش روی خود را نیز به کلی از سر راه برخواهند داشت؟ به نظرتان در آن روز و در آن طرح، اساساً چیزی به نام ایران و ایرانی وجود خواهد داشت؟
◾️ بنا فقط به همین سه دلیل ساده، روشن است که جمهوری اسلامی آخرین حکومتِ برقرار در این پهنۀ سرزمینی خواهد بود؛ چه دیر و چه زود. این، واقعیتِ یکه و خدشهناپذیری است که همۀ موافقان و مخالفان جمهوری اسلامی لازم است به آن توجه داشته باشند و اندیشه و تدبیر خود را از پی مفروض گرفتن آن، تداوم بخشد. حال موافقان این حکومت و تصمیمگیران و تصمیمسازان آن میتوانند با عطف توجه به شرایطی که در آن قرار داریم و با انجام اصلاحات و رفع مشکلاتی که بهشدت کشور درگیر آنهاست، با واقعیت روبرو شوند و یا آنکه غیر مسئولانه به همین رویه ادامه دهند و آمادۀ رویارویی با هر اتفاقی باشند؛ و نیز مخالفان آن هم میتوانند با همین واقعبینی برای اصلاحات و تغییرات مورد انتظار خود و از مسیر درست و واقعی تلاش کنند و طبق آنچه عموم صاحبنظران و استراتژیستهای جهان پیشبینی میکنند و از نظم جدید جهانی در سالهای آتی سخن میگویند، در این نظم جدید مشارکتی جدی داشته باشند یا آنکه آنها نیز خود را تسلیم آیندۀ محتوم و تاریک پیش رو سازند. همۀ این گزینهها پیش روست و متوقف به تصمیم خود ما. حکم آنچه تو فرمایی.
محمدرضا وحیدزاده
ضمیمۀ روزنامۀ ایران / شماره: 8050، ۲۱ آبان
💭 https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/661۱۴۰۱
3️⃣ حالا فرض کنید، به هر دلیل قابل تخیلی، جمهوری اسلامی همین امشب سقوط کند و همۀ طرفدارانش هم تا قبل از سحر، از روی کرۀ زمین ناپدید شوند؛ فرض هم کنید که به شکلی ناگهانی و عجیب، همۀ اختلافات میان برندازان، تا پیش از ظهر روز بعد، به یکباره از بین برود و همۀ این جماعت، در کمال آرامش و وفاق و مدارا، بر سر میز تصمیمگیری برای آیندۀ ایران حاضر شوند و همدلانه به توافق با یکدیگر برسند. فکر میکنید در آن روز زیبا و شیرین، همین قدرتهای منطقهای و جهانی که دههها برای سرنگونی جمهوری اسلامی تلاش و هزینه کردهاند و در این راه از هیچ اقدامی فروگذار نکرده و حامی اصلی همین برندازان هم بودهاند، خیلی شیک و مجلسی دست روی دست میگذارند تا ببینند در این پهنۀ جغرافیایی دست تقدیر قرار است برایشان چه رقم زند و بازی روزگار چه پیش خواهد آورد؟ خیلی مؤدبانه منتظر خواهند شد تا ببینند حکومت جدید آیا با منافع و سیاستهای جاهطلبانۀ آنها همسوست یا ممکن است در بخشی از نقاط دچار مشکل شوند؟ آیا منتظر خواهند بود تا ببینند این گسترۀ حیاتی و استراژیک برای جهان، با ظرفیتهای شگفتی که داراست و استعدادی که مردمانش برای سرکشی و ناسازگاری و چالشبرانگیزی دارند، چه برایشان به ارمغان میآورد و در دل این هندوانۀ دربسته چه خواهد بود؟ یا آنکه برای همیشه مشکل این خطۀ پرخطر را برای خود حل خواهند کرد و با طراحی یک نقشۀ تازه، ولو خشن و بیرحمانه، ضمن بهرهمندی از همۀ مواهب و ثروتهای سرشار این سرزمین، موانع و دردسرهای احتمالی پیش روی خود را نیز به کلی از سر راه برخواهند داشت؟ به نظرتان در آن روز و در آن طرح، اساساً چیزی به نام ایران و ایرانی وجود خواهد داشت؟
◾️ بنا فقط به همین سه دلیل ساده، روشن است که جمهوری اسلامی آخرین حکومتِ برقرار در این پهنۀ سرزمینی خواهد بود؛ چه دیر و چه زود. این، واقعیتِ یکه و خدشهناپذیری است که همۀ موافقان و مخالفان جمهوری اسلامی لازم است به آن توجه داشته باشند و اندیشه و تدبیر خود را از پی مفروض گرفتن آن، تداوم بخشد. حال موافقان این حکومت و تصمیمگیران و تصمیمسازان آن میتوانند با عطف توجه به شرایطی که در آن قرار داریم و با انجام اصلاحات و رفع مشکلاتی که بهشدت کشور درگیر آنهاست، با واقعیت روبرو شوند و یا آنکه غیر مسئولانه به همین رویه ادامه دهند و آمادۀ رویارویی با هر اتفاقی باشند؛ و نیز مخالفان آن هم میتوانند با همین واقعبینی برای اصلاحات و تغییرات مورد انتظار خود و از مسیر درست و واقعی تلاش کنند و طبق آنچه عموم صاحبنظران و استراتژیستهای جهان پیشبینی میکنند و از نظم جدید جهانی در سالهای آتی سخن میگویند، در این نظم جدید مشارکتی جدی داشته باشند یا آنکه آنها نیز خود را تسلیم آیندۀ محتوم و تاریک پیش رو سازند. همۀ این گزینهها پیش روست و متوقف به تصمیم خود ما. حکم آنچه تو فرمایی.
محمدرضا وحیدزاده
ضمیمۀ روزنامۀ ایران / شماره: 8050، ۲۱ آبان
💭 https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/661۱۴۰۱
Telegram
پیادهروی در اتوبان
🔻چرا جمهوری اسلامی آخرین حکومت ایران است؟🔺
ضمیمۀ روزنامۀ ایران / شماره: 8050، ۲۱ آبان ۱۴۰۱
ضمیمۀ روزنامۀ ایران / شماره: 8050، ۲۱ آبان ۱۴۰۱
Forwarded from پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📎سلسله نشستهای واکاوی وقایع اخیر
🔸️آنچه در نشست هفتم گذشت:
"کنش هنری و واکنش اجتماعی"
🗓۹ آبانماه ۱۴۰۱
#پژوهشکده_فرهنگ_و_هنر_اسلامی
🌍 rcica.ir
♨️ @rcica
🔸️آنچه در نشست هفتم گذشت:
"کنش هنری و واکنش اجتماعی"
🗓۹ آبانماه ۱۴۰۱
#پژوهشکده_فرهنگ_و_هنر_اسلامی
🌍 rcica.ir
♨️ @rcica
Forwarded from پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📎سلسله نشستهای واکاوی وقایع اخیر
🔸️نشست "کنش هنری و واکنش اجتماعی"
🎙محمدرضا وحیدزاده
🗓 ۹ آبانماه ۱۴۰۱
💠پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
@rcica
🔸️نشست "کنش هنری و واکنش اجتماعی"
🎙محمدرضا وحیدزاده
🗓 ۹ آبانماه ۱۴۰۱
💠پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
@rcica
نشست (کنش هنری و واکنش اجتماعی)09-08-1401
پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
سلسله نشستهای "واکاوی وقایع اخیر کشور
"کنش هنری و واکنش اجتماعی"
نهم آبانماه 1401
"کنش هنری و واکنش اجتماعی"
نهم آبانماه 1401
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🇮🇷 ⚽️ 🇬🇧 #مهدی_طارمی که این روزها نامی آشنا در همۀ دنیا و یکی از گلزنترین مهاجمان لیگهای اروپاییه و خیلی از تیمهای بزرگ خود انگلیس هم بهدنبالشن، مردیه که قبلاً سابقۀ گل زدن به انگلیسیها رو داره، اونم با ضربهای که بهترین گل سال لیگ قهرمانان اروپا و نامزد بهترین گل سال فوتبال جهان شده؛ حالا همهمون امیدواریم وارث رئیسعلی، باز هم موفق به باز کردن دروازۀ انگلیسیها بشه.
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📣 فوتبال از زاویه سیاست و هویت ملی
⭕️ در دومین قسمت برنامه #آرمان ببینید:
⬅️ گفتوگوی #محمدصادق_شهبازی با #محمدرضا_وحیدزاده و #امیر_سعادتی
🔸 فوتبال و جنگ سیاسی
🔹 آیا میتوان فوتبال ملی داشت؟
🔸نقشه خوانی جنگ شناختی فوتبال ایرانی
🔹ظرفیتهای اصلاح فوتبال
🔸بازخوانی تجربه قطر
💡 به بهانه جام جهانی از فرصتها و چالشهای این رویداد بینالمللی صحبت میکنیم
🔻 دانلود و تماشای رایگان نسخه کامل این برنامه بهصورت #اختصاصی در عماریار
https://ammaryar.ir/product/آرمان-جنگ-فوتبال/…
#آرمان؛ روایت تداوم انقلاب
✅ عماریار، مرجع عرضه آثار جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی
@armantv1401
⭕️ در دومین قسمت برنامه #آرمان ببینید:
⬅️ گفتوگوی #محمدصادق_شهبازی با #محمدرضا_وحیدزاده و #امیر_سعادتی
🔸 فوتبال و جنگ سیاسی
🔹 آیا میتوان فوتبال ملی داشت؟
🔸نقشه خوانی جنگ شناختی فوتبال ایرانی
🔹ظرفیتهای اصلاح فوتبال
🔸بازخوانی تجربه قطر
💡 به بهانه جام جهانی از فرصتها و چالشهای این رویداد بینالمللی صحبت میکنیم
🔻 دانلود و تماشای رایگان نسخه کامل این برنامه بهصورت #اختصاصی در عماریار
https://ammaryar.ir/product/آرمان-جنگ-فوتبال/…
#آرمان؛ روایت تداوم انقلاب
✅ عماریار، مرجع عرضه آثار جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی
@armantv1401
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعرخوانی در رثای سردار، در سیزدهم دیماه سال نود و هشت؛ جنب شب شعر عمار، سینما فلسطین
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
مروری بر آثار گرافیکی منتشرشده در بلوای 1401
در پیششمارۀ نخست مجلۀ سوره، صفحۀ 108
پیششمارۀ نخست نشریۀ سوره که به تازگی منتشر شده، به قلم حامد میرزایی عزیز و بنده نگاهی انداخته به کارهای گرافیکی بلوای 1401؛ قسمتهای خودم را در اینجا بازنشر میکنم.
نگاهی به نقاشی «سربلند دورانها»
«سربلند دورانها» اثری است از بهنام شیرمحمدی که با تکنیک نقاشی دیجیتال خلق شده است. کار طراحی عنوان آن را نیز امیررضا سیفی انجام داده. این نقاشی در ظاهر اثر سادهای است. گویی صرفاً قصد بازنمایی چهرۀ بانوی محجبهای را دارد که به پیش رو مینگرد. در متن این اثر اما نشانههایی است که از خوانش آنها معانی تازهای سربرمیآورد. بانویی که در تصویر دیده میشود، چادر و لباس قجری بر تن دارد و اینگونه در همافزایی با عبارت «دورانها»، توجه مخاطب را به گذشتههای تاریخی و سنت ریشهدار حجاب در فرهنگ ایرانی جلب میکند. همچنین پوشش بانوی محجبه، برای مخاطب آشنا یادآور وقایع تلخ مسجد گوهرشاد و اشارهای به ایستادگی یک ملت به پای باورها و ارزشهای اصیل خویش است. زن، نگاه نجیب و باصلابتی دارد و با توجه به برآمدنش از دل تاریخ، در افقی خیره است که میتواند اکنون ما باشد. با دیدهای سرشار از عزت و غرور به دوردست مینگرد؛ و شاید هم انتظار؛ انتظار از نسلی که در ادامۀ پایداری و افتخار ملتی نستوه به پیش میرود و وارث همۀ آن ارزشها و افتخاراتی است که به ارزانی فراهم نیامده است. هنرمند برای خلق این اثر و در همافزایی با عبارت «سربلند»، از رنگهای محدودی بهره جسته است و با گزینشی سختگیرانه و تنها طیفی از مشکی و قرمز و سپید و سایههای غنی و پرکنتراست، جلوهای پر شکوه به کار خود بخشیده. زاویۀ دید از پایین به بالا و اصطلاحاً پرسپکتیو موری، به خوبی بر غنای مفاهیم مورد نظر افزوده است. لالههای سرخ قسمت جلویی تصویر نیز نشانهای برجسته و پرمعنا برای مخاطب آشناست.
نگاهی به تصویرسازی «روباه کارش اینه»
بیگمان باید یکی از زیباترین و هنریترین آثاری را که در واکنش به وقایع سال 1401 آفریده شد، تصویرسازی گروه هنری خلاق و توانمند «معیار»، با عنوان «روباه کارش اینه» دانست. معیار در این اثر با بیانی سمبولیک و روشی رئال، صحنهای را تصویرسازی کرده است که در آن زنانی در جنگلی سبز به گرد یک درخت سرو حلقه زدهاند و یکی از آنها در حال گفتگو با حیوان زیبایی است. برخلاف رویۀ عموم آثاری که در واکنش به وقایع اخیر آفریده شده، این تصویرسازی تمایلی به تصریح و وضوح از خود نشان میدهد و پیامش را در نهایت پوشیدهگویی و ظرافت با مخاطبانش در میان میگذارد؛ چنانکه مخاطب به جای دریافت یکبارۀ پیام، نیازمند رمزگشایی و خوانشی از سر دقت و درنگ است. او باید گام به گام با قصۀ اثر پیش بیاید و از حلقۀ منسجم زنان متوجه نقش نگاهبانی و پرستاری آنها از این درخت رازناک شود؛ درخت سروی که سرسبزی، سربلندی، استقامت و شکوهش، بهتدریج ما را به یاد وطن میاندازد. در اینجاست که خم شدن یکی از زنان برای گفتگو با روباهی ملوس، به منزلۀ گسستن آن زنجیرۀ مستحکم و ایجاد رخنهای در دژ پیوستۀ ایشان خواهد بود. اینک با مشاهدۀ این بیمبالاتی و گسستِ رخداده، ترسی ناخودآگاه وجودمان را فرامیگیرد. اما این جانور دوستداشتنی و فریبا چرا باید زمینهساز چنین شکافی شود. پاسخ در ماهیت اوست. این جانور زیبا با دم پرپشت و نرمی که دارد «روباه» است؛ نماد فریبندگی و حیلهگری و مهمتر از آن، نماد کشور سلطهگر و تجاوزکار انگلستان. پس بهواقع باید او را نشانهای دال بر رسانۀ دغلکار و دروغگوی این کشور، یعنی بیبیسی دانست. اکنون معناهای دیگر این تصویرسازی یکییکی خود را مکشوف میکنند و پیام اصلی اثر، اگرچه کمی دیر و بهسختی، اما به شکل تأثیرگذاری آشکار میشود. هماینک وقتی مخاطب متوجه فریبی که خورده میشود و به اشتباه خود در نادیدهگرفتن نقش کلیدی روباه پی میبرد، با عمق و گسترۀ بیشتری با فریب زن جوان، زنی که روسریاش هم در اثر لغزش و سهلانگاری به هنگام گفتگو با روباه از سرش افتاده، ارتباط میگیرد. در واقع تصویرسازان این اثر، مفهوم فریبخوردنِ یکی از حلقههای زنجیر را با فریبدادن خود مخاطب منتقل ساختهاند.
💭 https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/672
در پیششمارۀ نخست مجلۀ سوره، صفحۀ 108
پیششمارۀ نخست نشریۀ سوره که به تازگی منتشر شده، به قلم حامد میرزایی عزیز و بنده نگاهی انداخته به کارهای گرافیکی بلوای 1401؛ قسمتهای خودم را در اینجا بازنشر میکنم.
نگاهی به نقاشی «سربلند دورانها»
«سربلند دورانها» اثری است از بهنام شیرمحمدی که با تکنیک نقاشی دیجیتال خلق شده است. کار طراحی عنوان آن را نیز امیررضا سیفی انجام داده. این نقاشی در ظاهر اثر سادهای است. گویی صرفاً قصد بازنمایی چهرۀ بانوی محجبهای را دارد که به پیش رو مینگرد. در متن این اثر اما نشانههایی است که از خوانش آنها معانی تازهای سربرمیآورد. بانویی که در تصویر دیده میشود، چادر و لباس قجری بر تن دارد و اینگونه در همافزایی با عبارت «دورانها»، توجه مخاطب را به گذشتههای تاریخی و سنت ریشهدار حجاب در فرهنگ ایرانی جلب میکند. همچنین پوشش بانوی محجبه، برای مخاطب آشنا یادآور وقایع تلخ مسجد گوهرشاد و اشارهای به ایستادگی یک ملت به پای باورها و ارزشهای اصیل خویش است. زن، نگاه نجیب و باصلابتی دارد و با توجه به برآمدنش از دل تاریخ، در افقی خیره است که میتواند اکنون ما باشد. با دیدهای سرشار از عزت و غرور به دوردست مینگرد؛ و شاید هم انتظار؛ انتظار از نسلی که در ادامۀ پایداری و افتخار ملتی نستوه به پیش میرود و وارث همۀ آن ارزشها و افتخاراتی است که به ارزانی فراهم نیامده است. هنرمند برای خلق این اثر و در همافزایی با عبارت «سربلند»، از رنگهای محدودی بهره جسته است و با گزینشی سختگیرانه و تنها طیفی از مشکی و قرمز و سپید و سایههای غنی و پرکنتراست، جلوهای پر شکوه به کار خود بخشیده. زاویۀ دید از پایین به بالا و اصطلاحاً پرسپکتیو موری، به خوبی بر غنای مفاهیم مورد نظر افزوده است. لالههای سرخ قسمت جلویی تصویر نیز نشانهای برجسته و پرمعنا برای مخاطب آشناست.
نگاهی به تصویرسازی «روباه کارش اینه»
بیگمان باید یکی از زیباترین و هنریترین آثاری را که در واکنش به وقایع سال 1401 آفریده شد، تصویرسازی گروه هنری خلاق و توانمند «معیار»، با عنوان «روباه کارش اینه» دانست. معیار در این اثر با بیانی سمبولیک و روشی رئال، صحنهای را تصویرسازی کرده است که در آن زنانی در جنگلی سبز به گرد یک درخت سرو حلقه زدهاند و یکی از آنها در حال گفتگو با حیوان زیبایی است. برخلاف رویۀ عموم آثاری که در واکنش به وقایع اخیر آفریده شده، این تصویرسازی تمایلی به تصریح و وضوح از خود نشان میدهد و پیامش را در نهایت پوشیدهگویی و ظرافت با مخاطبانش در میان میگذارد؛ چنانکه مخاطب به جای دریافت یکبارۀ پیام، نیازمند رمزگشایی و خوانشی از سر دقت و درنگ است. او باید گام به گام با قصۀ اثر پیش بیاید و از حلقۀ منسجم زنان متوجه نقش نگاهبانی و پرستاری آنها از این درخت رازناک شود؛ درخت سروی که سرسبزی، سربلندی، استقامت و شکوهش، بهتدریج ما را به یاد وطن میاندازد. در اینجاست که خم شدن یکی از زنان برای گفتگو با روباهی ملوس، به منزلۀ گسستن آن زنجیرۀ مستحکم و ایجاد رخنهای در دژ پیوستۀ ایشان خواهد بود. اینک با مشاهدۀ این بیمبالاتی و گسستِ رخداده، ترسی ناخودآگاه وجودمان را فرامیگیرد. اما این جانور دوستداشتنی و فریبا چرا باید زمینهساز چنین شکافی شود. پاسخ در ماهیت اوست. این جانور زیبا با دم پرپشت و نرمی که دارد «روباه» است؛ نماد فریبندگی و حیلهگری و مهمتر از آن، نماد کشور سلطهگر و تجاوزکار انگلستان. پس بهواقع باید او را نشانهای دال بر رسانۀ دغلکار و دروغگوی این کشور، یعنی بیبیسی دانست. اکنون معناهای دیگر این تصویرسازی یکییکی خود را مکشوف میکنند و پیام اصلی اثر، اگرچه کمی دیر و بهسختی، اما به شکل تأثیرگذاری آشکار میشود. هماینک وقتی مخاطب متوجه فریبی که خورده میشود و به اشتباه خود در نادیدهگرفتن نقش کلیدی روباه پی میبرد، با عمق و گسترۀ بیشتری با فریب زن جوان، زنی که روسریاش هم در اثر لغزش و سهلانگاری به هنگام گفتگو با روباه از سرش افتاده، ارتباط میگیرد. در واقع تصویرسازان این اثر، مفهوم فریبخوردنِ یکی از حلقههای زنجیر را با فریبدادن خود مخاطب منتقل ساختهاند.
💭 https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/672
Telegram
پیادهروی در اتوبان
یششمارۀ نخست نشریۀ سوره که به تازگی منتشر شده، به قلم حامد میرزایی عزیز و بنده نگاهی انداخته به کارهای گرافیکی بلوای 1401؛ قسمتهای خودم را در اینجا بازنشر میکنم.
ادامه از مطلب قبل 👆🏻
نگاهی به نقاشی «توی کوچه رقصیدن»
«توی کوچه رقصیدن» نام اثری است که با تکنیک نقاشی دیجیتال کار شده است. تصویرِ رنگی و سادۀ دختری از طبقۀ متوسط را نشان میدهد که در پسزمینهای تکرنگ و مخدوش، در حال رقصیدن است. عنوان اثر به وضوح اشارهای به موزیک «برای» از شروین حاجیپور دارد. ترانۀ این موزیک برگرفته از جملات کاربران شبکۀ اجتماعی توییتر و در حمایت از معترضان و در عین حال آشوبگرانی بود که در مهر ماه 1401، به خیابانها آمدند و اقدام به تخریب اموال عمومی و ایجاد اغتشاش در کشور کردند. متن ترانۀ شروین و عنوان اثر که برگرفته از آن است، به وضوح سطح دغدغههای این قشر و اهدافی را که برای آنها حاضر به انجام چنین رفتارهایی و بعضاً مرگ هموطنان خویشاند، بازمینماید. هنرمند در این اثر ساده به خوبی توانسته از حداقل نشانههای تصویری، اما بهشکلی مؤثر و نیرومند بهره بگیرد. چهرۀ شاد و حالت سرخوش دختر که حجاب از سر برداشته، پارادوکس فاحشی دارد با پسزمینۀ اثر که نمایی از ویرانی رعبانگیز و بهتآور شهر است. نمایی از برج میلاد در دودستها و تابلوی سرنگون خیابان «آزادی» در میان ویرانهها، با لحن کنایهآمیز گزندهاش، مکان این ویرانشهر را مشخص میکند. نحوۀ قرارگیر سوژه در پایین تصویر و پهنۀ وسیع و تهی بالاسرش و همچنین سایۀ لرزان و آزاردهندهای که به سمت ویرانهها امتداد یافته، با القای هرچهبیشتر فضای ترسناک و خالی آن مکان غیر مسکونی، حالتی پیشگویانه از یک وضعیت دیستوپدیایی ایجاد کرده و لبخند مضحک دخترکِ رقصان، یک بار حسی گروتسک به آن افزوده است. این تصویر، با همۀ سادگی و بیپیرایگیاش، پردۀ تکاندهندهای از طرحی است که دمندگان بر آتش اغتشاشات، برای ایران عزیز ما در سر دارند.
نگاهی به پوستر «ایران هدف است»
«ایران هدف است» نام اثری از مجموعهای به همین نام است که قصد بازنمایی اهداف اصلی طراحان اغتشاش و درگیری در ایران را دارد. در این مجموعه، با گزینش تصاویری از مکانهای شاخص و آشنا برای مخاطب و برشی عمودی، دو نیمۀ تصویر در دو شرایط مجزا، و شاید هم دو نتیجۀ متفاوت از دو انتخاب را پیش روی مخاطب قرار میدهد. هر دو تصویر، وضعیتی در آیندهای نزدیک است. یکی از آنها که در سمت راست تصویر قرار دارد، موقعیت مکانی آشنا را در شرایط آرامش و امنیت و با کارکرد اصلی خود به نمایش میگذارد و دیگری شرایطی قریبالوقوع در همان موقعیت را در صورت تحقق اهداف دشمنان به تصویر میکشد؛ شرایطی که نتیجۀ قهریاش جنگ داخلی و برادرکشی و به تبع آن ارمغان ویرانی و فروپاشی برای مام وطن است؛ چنانکه که گویی در یکی به نظارۀ ظهور کاسموس در شهر نشستهایم و در دیگری ناظر لحظۀ مهیب بالگستردن خائوسیم. در نیمی از اثر الهۀ نظم بر اریکۀ قدرت تکیه میزند و در نیمۀ بعدی نعرههای اهرمن آشوبناکی است که طنینش شراره میکشد. تنوع و غنای رنگها در یک سو و گرفتگی و محدودیتشان در سمت مقابل، بر وجه متضاد این موقعیت تأکید آشکاری دارد. همچنین آشنابودن مکانها و موقعیتها را باید مهمترین عامل پیوند مخاطب با اثر و قرارگیریاش در وضعیت انتخابگری بدانیم. همانا تکنیک ایجاد تضاد، الگوی آشنایی است که پیش از این هم نمونههای بسیاری از آن را، به ویژه در مونتاژهای هنرمند برجسته «اوگور» (ugur)، با آن کارهای دغدغهمند و سیاسیاجتماعیاش دیدهایم. این تکنیک آشنا در مجموعۀ هشداردهنده و تأملبرانگیز پیش رو نیز با یک اجرای خوب و تمیز به درستی توانسته از عهدۀ بیان ایدۀ خود برآید؛ ضمن آنکه نحوۀ قرارگرفتن قطعات خائوسی در سمت چپ و بخشهای کاسموسی در سمت راست تصاویر، با توجه به جهت حرکت طبیعی چشم مخاطب و انتقالش از چپ به راست، در برایند کلی، سیری روبهجلو، امیدآفرین و روشن را ترسیم میکند.
💭 https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/672
نگاهی به نقاشی «توی کوچه رقصیدن»
«توی کوچه رقصیدن» نام اثری است که با تکنیک نقاشی دیجیتال کار شده است. تصویرِ رنگی و سادۀ دختری از طبقۀ متوسط را نشان میدهد که در پسزمینهای تکرنگ و مخدوش، در حال رقصیدن است. عنوان اثر به وضوح اشارهای به موزیک «برای» از شروین حاجیپور دارد. ترانۀ این موزیک برگرفته از جملات کاربران شبکۀ اجتماعی توییتر و در حمایت از معترضان و در عین حال آشوبگرانی بود که در مهر ماه 1401، به خیابانها آمدند و اقدام به تخریب اموال عمومی و ایجاد اغتشاش در کشور کردند. متن ترانۀ شروین و عنوان اثر که برگرفته از آن است، به وضوح سطح دغدغههای این قشر و اهدافی را که برای آنها حاضر به انجام چنین رفتارهایی و بعضاً مرگ هموطنان خویشاند، بازمینماید. هنرمند در این اثر ساده به خوبی توانسته از حداقل نشانههای تصویری، اما بهشکلی مؤثر و نیرومند بهره بگیرد. چهرۀ شاد و حالت سرخوش دختر که حجاب از سر برداشته، پارادوکس فاحشی دارد با پسزمینۀ اثر که نمایی از ویرانی رعبانگیز و بهتآور شهر است. نمایی از برج میلاد در دودستها و تابلوی سرنگون خیابان «آزادی» در میان ویرانهها، با لحن کنایهآمیز گزندهاش، مکان این ویرانشهر را مشخص میکند. نحوۀ قرارگیر سوژه در پایین تصویر و پهنۀ وسیع و تهی بالاسرش و همچنین سایۀ لرزان و آزاردهندهای که به سمت ویرانهها امتداد یافته، با القای هرچهبیشتر فضای ترسناک و خالی آن مکان غیر مسکونی، حالتی پیشگویانه از یک وضعیت دیستوپدیایی ایجاد کرده و لبخند مضحک دخترکِ رقصان، یک بار حسی گروتسک به آن افزوده است. این تصویر، با همۀ سادگی و بیپیرایگیاش، پردۀ تکاندهندهای از طرحی است که دمندگان بر آتش اغتشاشات، برای ایران عزیز ما در سر دارند.
نگاهی به پوستر «ایران هدف است»
«ایران هدف است» نام اثری از مجموعهای به همین نام است که قصد بازنمایی اهداف اصلی طراحان اغتشاش و درگیری در ایران را دارد. در این مجموعه، با گزینش تصاویری از مکانهای شاخص و آشنا برای مخاطب و برشی عمودی، دو نیمۀ تصویر در دو شرایط مجزا، و شاید هم دو نتیجۀ متفاوت از دو انتخاب را پیش روی مخاطب قرار میدهد. هر دو تصویر، وضعیتی در آیندهای نزدیک است. یکی از آنها که در سمت راست تصویر قرار دارد، موقعیت مکانی آشنا را در شرایط آرامش و امنیت و با کارکرد اصلی خود به نمایش میگذارد و دیگری شرایطی قریبالوقوع در همان موقعیت را در صورت تحقق اهداف دشمنان به تصویر میکشد؛ شرایطی که نتیجۀ قهریاش جنگ داخلی و برادرکشی و به تبع آن ارمغان ویرانی و فروپاشی برای مام وطن است؛ چنانکه که گویی در یکی به نظارۀ ظهور کاسموس در شهر نشستهایم و در دیگری ناظر لحظۀ مهیب بالگستردن خائوسیم. در نیمی از اثر الهۀ نظم بر اریکۀ قدرت تکیه میزند و در نیمۀ بعدی نعرههای اهرمن آشوبناکی است که طنینش شراره میکشد. تنوع و غنای رنگها در یک سو و گرفتگی و محدودیتشان در سمت مقابل، بر وجه متضاد این موقعیت تأکید آشکاری دارد. همچنین آشنابودن مکانها و موقعیتها را باید مهمترین عامل پیوند مخاطب با اثر و قرارگیریاش در وضعیت انتخابگری بدانیم. همانا تکنیک ایجاد تضاد، الگوی آشنایی است که پیش از این هم نمونههای بسیاری از آن را، به ویژه در مونتاژهای هنرمند برجسته «اوگور» (ugur)، با آن کارهای دغدغهمند و سیاسیاجتماعیاش دیدهایم. این تکنیک آشنا در مجموعۀ هشداردهنده و تأملبرانگیز پیش رو نیز با یک اجرای خوب و تمیز به درستی توانسته از عهدۀ بیان ایدۀ خود برآید؛ ضمن آنکه نحوۀ قرارگرفتن قطعات خائوسی در سمت چپ و بخشهای کاسموسی در سمت راست تصاویر، با توجه به جهت حرکت طبیعی چشم مخاطب و انتقالش از چپ به راست، در برایند کلی، سیری روبهجلو، امیدآفرین و روشن را ترسیم میکند.
💭 https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/672
Telegram
پیادهروی در اتوبان
یششمارۀ نخست نشریۀ سوره که به تازگی منتشر شده، به قلم حامد میرزایی عزیز و بنده نگاهی انداخته به کارهای گرافیکی بلوای 1401؛ قسمتهای خودم را در اینجا بازنشر میکنم.
ادامه از مطلب قبل 👆🏻
نگاهی به مجموعۀ «لوگوی اصلی»
مهدی شاهوردی گرافیست خوشفکر و خلاقی است که هنرش را با تعهدی ستودنی پیوند زده است. او در مجموعهپوسترهای «لوگوی اصلی»، با رویکرد کمینهنگار یا مینیمال، به شکل خلاقانهای اقدام به بازطراحی نامنشانهای رسانههای دروغپراکنی چون بیبیسی، ویاویای، منوتو، رادیوفردا و ایراناینترنشنال کرده است. وی در پوستر منوتو، با حداقل تغییرات و به بهترین نحو ممکن، پرده از ماهیت راستین شبکۀ معاند منوتو برداشته است. شاهوردی در این طرح با بهرهگیری از الگوی اصلی منوتو و تنها با ایجاد برشی کوچک در میانۀ طرح، بین دو سوی نشان، یعنی عبارات «من» و «تو» فاصلهای انداخته است که بهواقع بازنمایندۀ شکاف و فاصلهای است که این شبکۀ ویرانطلب قصد دارد با نشر دروغها و خبرسازیهایش، میان ملت ایران ایجاد کند. او اینگونه و با همین شکاف اریب ساده و آشنازدایی از یک تصویر پرتکرار، با کمترین عناصر بصری، معنای مورد نظرش را منتقل ساخته است. شاهوردی در پوستر دیگری از این مجموعه نیز با همان شگرد کمینهنگارانۀ خود و تنها با افزودن یکیدو نشانۀ ساده به نامنشان شبکۀ ایراناینترنشنال، پرده از واقعیت تلخ ماجرا برداشته است. او در اینجا با توجه به وابستگی این شبکۀ معارض به رژیم سفاک آل سعود، به جای زمینۀ سفید، طرح اصلی خود را بر زمینۀ سبزرنگی به اجرا درآورده است که ناخواسته ذهن مخاطب را بهیاد پرچم آل سعود میاندازد. خلاقیت اصلی اما افزودن شمشیر مندرج در این پرچم، به نامنشان شبکه است؛ چنانکه گویی این تیغ آخته در سینۀ حروف «ایران» فرو رفته است. او با همین تغییر کوچک و حداقلی بهخوبی نشان میدهد که چگونه شبکۀ سعودی ایراناینترنشال با پنهان شدن در پس نام «ایران»، قصد نابودی همۀ این سرزمین را دارد.
💭 https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/672
نگاهی به مجموعۀ «لوگوی اصلی»
مهدی شاهوردی گرافیست خوشفکر و خلاقی است که هنرش را با تعهدی ستودنی پیوند زده است. او در مجموعهپوسترهای «لوگوی اصلی»، با رویکرد کمینهنگار یا مینیمال، به شکل خلاقانهای اقدام به بازطراحی نامنشانهای رسانههای دروغپراکنی چون بیبیسی، ویاویای، منوتو، رادیوفردا و ایراناینترنشنال کرده است. وی در پوستر منوتو، با حداقل تغییرات و به بهترین نحو ممکن، پرده از ماهیت راستین شبکۀ معاند منوتو برداشته است. شاهوردی در این طرح با بهرهگیری از الگوی اصلی منوتو و تنها با ایجاد برشی کوچک در میانۀ طرح، بین دو سوی نشان، یعنی عبارات «من» و «تو» فاصلهای انداخته است که بهواقع بازنمایندۀ شکاف و فاصلهای است که این شبکۀ ویرانطلب قصد دارد با نشر دروغها و خبرسازیهایش، میان ملت ایران ایجاد کند. او اینگونه و با همین شکاف اریب ساده و آشنازدایی از یک تصویر پرتکرار، با کمترین عناصر بصری، معنای مورد نظرش را منتقل ساخته است. شاهوردی در پوستر دیگری از این مجموعه نیز با همان شگرد کمینهنگارانۀ خود و تنها با افزودن یکیدو نشانۀ ساده به نامنشان شبکۀ ایراناینترنشنال، پرده از واقعیت تلخ ماجرا برداشته است. او در اینجا با توجه به وابستگی این شبکۀ معارض به رژیم سفاک آل سعود، به جای زمینۀ سفید، طرح اصلی خود را بر زمینۀ سبزرنگی به اجرا درآورده است که ناخواسته ذهن مخاطب را بهیاد پرچم آل سعود میاندازد. خلاقیت اصلی اما افزودن شمشیر مندرج در این پرچم، به نامنشان شبکه است؛ چنانکه گویی این تیغ آخته در سینۀ حروف «ایران» فرو رفته است. او با همین تغییر کوچک و حداقلی بهخوبی نشان میدهد که چگونه شبکۀ سعودی ایراناینترنشال با پنهان شدن در پس نام «ایران»، قصد نابودی همۀ این سرزمین را دارد.
💭 https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/672
Telegram
پیادهروی در اتوبان
یششمارۀ نخست نشریۀ سوره که به تازگی منتشر شده، به قلم حامد میرزایی عزیز و بنده نگاهی انداخته به کارهای گرافیکی بلوای 1401؛ قسمتهای خودم را در اینجا بازنشر میکنم.
عبدالمعطی ابوزید، ازنسل اول هنرمندانی بود که بعد از یورش وحشیانۀ صهیونیستها به روستاها در یوم النکبه، آوارۀ بیابانها شد و در اردوگاههای لبنان و سوریه پناه گزید و هویت و فرهنگ و تاریخ خود را از لابهلای خاطرات کودکی و یادگارهای سرزمینش بازجست و به امید بازگشت به خانه، آنها را عناصر بصری و نشانههای تصویری پیدا و پنهانی در آثارش کرد و به نسلهای بعدی هم آموخت و با گردآوردن هنرمندان و ساخت تشکلها و آموزش جوانان و برپایی نمایشگاههای مخلتف، بیامان و در طی نیمقرن کوشید تصویری از میهن بسازد و با همۀ توانش با دیو نسیان بجنگد. میخواست به خانه بازگردد و درپی ترسیم نقشهای برای گمنشدن، پس از اتمام سفر بود. امید داشت که این اتفاق روزی خواهد افتاد. با وجود هشتادسال سن، خود را مسافر میدید و به این زندگیِ درتعلیق و موقتی، به امید بازگشت، تن داده بود. او دیروز درگذشت، در حالی که نتوانست خانه را پیش از رسیدن به ایستگاه آخر، ببیند؛ اما انشاءالله ما و شاگردان و دوستان جوانش بهزودی آن روز را خواهیم دید؛ چنانکه در لحظۀ خداحافظی به او گفتم: سنصلی فیالقدس؛ و درخشش برق شادی و امیدرا در چشمانش دیدم.
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
🔻#محمدجواد_محبت و نقش او در تکوین #شعر_انقلاب_اسلامی🔺
📙 از کتاب در دست انتشار #تاریخ_تکوینی_شعر_انقلاب_اسلامی، جلد ۱ (از ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷)
💭https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/680
📙 از کتاب در دست انتشار #تاریخ_تکوینی_شعر_انقلاب_اسلامی، جلد ۱ (از ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷)
💭https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/680
🔻#محمدجواد_محبت و نقش او در تکوین #شعر_انقلاب_اسلامی🔺
نیمۀ دوم دهۀ چهل را باید زمان گسترش فعالیتهای مطبوعاتی شاعران جوان مسلمان نیز نامید؛ به عنوان مثال از جواد محبت که تجربۀ همکاری با نشریۀ «توفیق» را هم داشت، در سالهای 46 و 47 چند شعر در نشریات معتبر آن زمان به چاپ رسید. «خوشه»، «روشنفکر» و «تهران مصور» از نشریاتی بودند که در آنها آثاری از محبت به چاپ رسید. از آن جمله، «در روزگار تفرقه» شعری نیمایی با فضایی انتقادی بود که در خرداد 46 در نشریۀ خوشه به چاپ رسید. «این به جان آمدگان» نیز نیمایی انتقادی و تند دیگری بود که سال 1347 از او و در نشریۀ «تهران مصور» منتشر شد. (محبت 1386: 331) او همچنین شعر «رستاخیز» را تحت تأثیر شعری از محمدرضا شفیعی کدکنی (من از ستارۀ دنبالهدار میترسم / که از کرانۀ مشرق ظهور خواهد کرد...) که در مجلۀ «جهان نو» به چاپ رسیده بود، سرود و سپس در نشریۀ «روشنفکر» منتشر کرد. (محبت 1388: 11)
باز برمیگردند / باز خواهند آمد / این تب را راجعه نه / خنّاق راجعه را / چارهای نیست به جز ماندن و تن در دادن / خوب...! / میگفتی / میگفتی / کوتاه نیا / شب دراز است و قلندر، بیدار! / اینکه مشغول بدانیم پسر! موهبتی است! / - این چه حرفی است برادر! پس کار؟ / کار؟ در این خفقان؟ / حوصله داری مؤمن! / تو چه میدانی؟ بر ما چه گذشت؟ / رعشۀ دست مرا میبینی! / چه کسی لایق ایثار من و توست؟ بگو / این به جانآمدگان خرسندند / ناخدایان دلآگاه زمان هم امروز / پیِ لنگرگاه دنج و مناسب هستند / پسر الواتی کن، جوش مزن / ما که از خوب شدن محرومیم / لااقل عرضۀ بد بودن پیدا بکنیم / این هم از شب میدانی! / بدجوری شد / تا شب دیگر / یا عمر / رفیق...
...محمدجواد محبت در سال 1350 به دلیل سرودن و چاپ شعرهای سیاسی دستگیر و زندانی شد. این اتفاق با توجه به روحیۀ حساس و شکنندۀ محبتِ جوان، تا سالها تأثیر نامطلوبی بر شعر او بر جای گذاشت و او را مدتی از شعر دور نگاه داشت. (محبت ، 1384: 12)...
... محبت که پس از دستگیری توسط ساواک و در اثر آشفتگیهای روحی آن ماجرای تلخ، مدتی دست از شعر شسته بود، در پاسخ به سؤال برخیها دربارۀ حال و هوای خود قطعۀ کوتاهی سرود و در ضمن آن دورنمایی از پیروزی انقلاب اسلامی به دست داد. این قطعه دست به دست گشت و سرانجام در مجلۀ کاوه با مدیریت محمد عاصمی، چاپ آلمان غربی منتشر شد: «بردار ملامت نگاهت را / خاموشی من زبان گویاییست / یك لحظه به ذهن من قدم بگذار / این سنگر عشق و خون تماشاییست» (محبت، 1388، 10)
📙 از کتاب در دست انتشار #تاریخ_تکوینی_شعر_انقلاب_اسلامی، جلد ۱ (از ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷)، محمدرضا وحیدزاده
💭https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/679
نیمۀ دوم دهۀ چهل را باید زمان گسترش فعالیتهای مطبوعاتی شاعران جوان مسلمان نیز نامید؛ به عنوان مثال از جواد محبت که تجربۀ همکاری با نشریۀ «توفیق» را هم داشت، در سالهای 46 و 47 چند شعر در نشریات معتبر آن زمان به چاپ رسید. «خوشه»، «روشنفکر» و «تهران مصور» از نشریاتی بودند که در آنها آثاری از محبت به چاپ رسید. از آن جمله، «در روزگار تفرقه» شعری نیمایی با فضایی انتقادی بود که در خرداد 46 در نشریۀ خوشه به چاپ رسید. «این به جان آمدگان» نیز نیمایی انتقادی و تند دیگری بود که سال 1347 از او و در نشریۀ «تهران مصور» منتشر شد. (محبت 1386: 331) او همچنین شعر «رستاخیز» را تحت تأثیر شعری از محمدرضا شفیعی کدکنی (من از ستارۀ دنبالهدار میترسم / که از کرانۀ مشرق ظهور خواهد کرد...) که در مجلۀ «جهان نو» به چاپ رسیده بود، سرود و سپس در نشریۀ «روشنفکر» منتشر کرد. (محبت 1388: 11)
باز برمیگردند / باز خواهند آمد / این تب را راجعه نه / خنّاق راجعه را / چارهای نیست به جز ماندن و تن در دادن / خوب...! / میگفتی / میگفتی / کوتاه نیا / شب دراز است و قلندر، بیدار! / اینکه مشغول بدانیم پسر! موهبتی است! / - این چه حرفی است برادر! پس کار؟ / کار؟ در این خفقان؟ / حوصله داری مؤمن! / تو چه میدانی؟ بر ما چه گذشت؟ / رعشۀ دست مرا میبینی! / چه کسی لایق ایثار من و توست؟ بگو / این به جانآمدگان خرسندند / ناخدایان دلآگاه زمان هم امروز / پیِ لنگرگاه دنج و مناسب هستند / پسر الواتی کن، جوش مزن / ما که از خوب شدن محرومیم / لااقل عرضۀ بد بودن پیدا بکنیم / این هم از شب میدانی! / بدجوری شد / تا شب دیگر / یا عمر / رفیق...
...محمدجواد محبت در سال 1350 به دلیل سرودن و چاپ شعرهای سیاسی دستگیر و زندانی شد. این اتفاق با توجه به روحیۀ حساس و شکنندۀ محبتِ جوان، تا سالها تأثیر نامطلوبی بر شعر او بر جای گذاشت و او را مدتی از شعر دور نگاه داشت. (محبت ، 1384: 12)...
... محبت که پس از دستگیری توسط ساواک و در اثر آشفتگیهای روحی آن ماجرای تلخ، مدتی دست از شعر شسته بود، در پاسخ به سؤال برخیها دربارۀ حال و هوای خود قطعۀ کوتاهی سرود و در ضمن آن دورنمایی از پیروزی انقلاب اسلامی به دست داد. این قطعه دست به دست گشت و سرانجام در مجلۀ کاوه با مدیریت محمد عاصمی، چاپ آلمان غربی منتشر شد: «بردار ملامت نگاهت را / خاموشی من زبان گویاییست / یك لحظه به ذهن من قدم بگذار / این سنگر عشق و خون تماشاییست» (محبت، 1388، 10)
📙 از کتاب در دست انتشار #تاریخ_تکوینی_شعر_انقلاب_اسلامی، جلد ۱ (از ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷)، محمدرضا وحیدزاده
💭https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/679
Telegram
پیادهروی در اتوبان
🔻#محمدجواد_محبت و نقش او در تکوین #شعر_انقلاب_اسلامی🔺
از کتاب در دست انتشار #تاریخ_تکوینی_شعر_انقلاب_اسلامی، جلد ۱ (از ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷)
💭https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/680
از کتاب در دست انتشار #تاریخ_تکوینی_شعر_انقلاب_اسلامی، جلد ۱ (از ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷)
💭https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/680
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📗معرفی چند کتاب دربارۀ هنر انقلاب، به مناسبت سالگرد شهادت #شهید_آوینی و فرارسیدن هفتۀ هنر انقلاب اسلامی، در برنامۀ تلویزیونی #چراغ_مطالعه
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
Forwarded from پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#هفته_هنر_انقلاب
💠 "انفتاح صورت"
☆بررسی فتوحات هنر انقلاب در نقاشی حبیبالله صادقی☆
🎙با روایت محمدرضا وحیدزاده
"نشانه معناشناسی در آثار صادقی"
#پژوهشکده_فرهنگ_و_هنر_اسلامی
🌍 rcica.ir
♨️ @rcica
💠 "انفتاح صورت"
☆بررسی فتوحات هنر انقلاب در نقاشی حبیبالله صادقی☆
🎙با روایت محمدرضا وحیدزاده
"نشانه معناشناسی در آثار صادقی"
#پژوهشکده_فرهنگ_و_هنر_اسلامی
🌍 rcica.ir
♨️ @rcica