Telegram Web Link
«از این ستون به آن به ستون»، مجموعۀ خرده‌روایت‌هایی از سفر پیاده‌روی اربعین، منتشر شد.
📗 «از این ستون به آن به ستون» منتشر شد.

✍🏼 به گزارش خبرنگار مهر، نویسندۀ این اثر، شاعری است که حاصل تجربه‌های تلخ و شیرین و غریب و آشنای خود را از چندین سفر پربرکت پیاده‌روی اربعین گرد آورده و با نقلشان در قالب خاطراتی پرحلاوت، آن‌ها را با مخاطبان خود سهیم شده است. مخاطب در این کتاب، ضمن موقعیت‌های مختلف و در خلال صحنه‌های گوناگون، همسفر راوی کتاب می‌شود و گام به گام با او، آنچه را در منازل مختلف این سفرها بر نویسندۀ کتاب رفته، به تماشا می‌نشیند.

نکتۀ‌ جالب توجه در این اثر موقعیت‌های مخلتف راوی در این خرده‌روایت‌هاست. او گاه در مقام خادم و گاهی در مقام مهمان، گاه در نقش مسئول کاروان و گاهی در موقعیت فعال فرهنگی، گاه به عنوان ناظر و گاهی در جایگاه موضوع روایت‌ها حضور دارد و این گونه‌ زاویه‌های دید، بر شیرینی این خاطرات برای مخاطبان اثر افزوده است. پیش از این چند عنوان از این خاطرات توانسته برگزیدۀ سوگوارۀ ملی اربعین دانشگاهیان در استان ایلام شود.  

🔹 در بخشی از کتاب می‌خوانیم: 

راننده‌ای که مسیرش می‌خورد، ما را سوار کرد؛ بعد هم چند مسافر ایرانی دیگر را. از ترک‌های کرکوک بود. مسافران جدید هم آذری‌زبان بودند. خیلی زود با هم ارتباط گرفتند و گرم صحب شدند؛ اما در اثنای گفتگو گاهی به مشکل می‌خوردند. در زبانِ ترکی راننده، واژه‌های پرکاربردتر عربی بود، در حالی که واژه‌های متداول‌ترِ زبان آذری مسافران ایرانی، فارسی. اوج این مشکل خودش را در قول و قرارهایشان بر سر مسیر و مقصد و کرایه‌ها نشان داد. هر دو هم‌زبان بودند، اما برخی چیزها را نمی‌توانستند به هم بفهمانند. کار به جایی رسید که...

🔸 «از این ستون به آن ستون» با  به قلم محمدرضا وحیدزاده در قطع رقعی در ۷۸ صفحه و با محوریت خرده‌روایت‌های پیاده‌روی اربعین توسط انتشارات شهد کاظمی روانۀ بازار شد.

🔗 https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/458
#تنهاترین_سوار_مدینه

شده‌ست خیره به جاده دو چشم تار مدينه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه

اگرچه آمده از کوفه؛ از حوالی غربت
ولی نشسته به روی دلش غبار مدینه

پس از حكایت كوچه ستاره‌ها همه گفتند
كه هیچ كار ندارد دگر به كار مدینه‌

گشود سفرهء دل را شمرد آن‌همه غم را
كنار خلوت پنهان‌ترين مزار مدينه

سقيفه و فدک و در... طناب و سيلی و حیدر...
و دید باز نگفته یک از هزار مدینه
ّ
نداشت چشم به كوفه برای ديدن جدش
مگر عنايت جعده به يادگار مدينه...

كنار تشت خميد و گریست داغ دلش را
و داد خاتمه آخر به انتظار مدينه

📗 از کتاب #پیشواز، انتشارات شهرستان ادب

💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
من عراق، مشّایه، اربعین
https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/462
💠 من عراق، مشّایه، اربعین 💠

با چند نفر از دوستانم می‌خواستیم از حرم #اما_‌رضا (ع) خارج ‌شویم. به طرف «باب ‌الرضا» حرکت کردیم تا وارد خیابان امام ‌رضا (ع) شویم. جلوی در صحن ایستادیم و رو به حرم، دست روی سینه گذاشتیم و خم شدیم. وقتی سرمان را برگرداندیم، روبه‌رویمان هفده-هیجده زائر عرب دیدیم. صف کشیده بودند که با دوربین موبایل، مقابل حرم عکس بگیرند. لباس‌های خاکی، دشداشه‌های کهنه، کت‌های گشاد، صندل‌های انگشتی و نحوۀ چفیه بر سر بستنشان برایم آشنا بود. خوب که نگاه کردم، به نظرم رسید باید از عشایر عراق باشند؛ از همان مردم شریف و کریمی که هر سال در اربعین از بیست-سی میلیون زائر امام‌حسین(ع)، به مدت یک ماه پذیرایی می‌کنند.
گوشه‌ای به انتظار ایستادم تا کارشان تمام شود. از شور و حال و خنده‌هایشان معلوم بود که چقدر از زیارت امام‌رضا(ع) خوشحال‌اند. عکس گرفتند و بعد همان‌جا با هم «حوصه» کردند. بعد از حوصه کردنشان، به سوی اولین نفری که پیش آمد رفتم. با لبخند نگاهش کردم و پرسیدم: «مِن عراق ؟» خندید و پاسخ داد: «نعم؛ عراق .» بغض گلویم را فشار داد و گفتم «أربعین... مشّایه... زوّار الحسین ...». آرام گفت «حبیبی !». زمزمه کردم «أنتم الشّرفاء، أنتم الکرما، خدمة للحسین، تبذلون العطاء ...». بی‌درنگ همدیگر را در آغوش کشیدیم؛ چنان دوستانی قدیمی که یکدیگر را ناگاه و پس از مدت‌ها، یافته باشند.

📕 از کتاب #از_این_ستون_به_آن_ستون، انتشارات شهید کاظمی

💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh/461
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 بزرگداشت یاد #قیصر_امین_پور
در دوازدهمین سالگرد کوچ این شاعر انقلاب

▪️گفتگو با اخبار شبانگاهی شبکۀ سوم سیما
دربارۀ شعر قیصر امین‌پور و ماندگاری و فراگیری آن

💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
📚 #شام_ملیتا در انتشارات #معارف به چاپ رسید. این کتاب روایتی از سفر گروهیِ میثم مطیعی و چند تن از شاعران همکار او به لبنان و سوریه است.

🖊 محمدرضا وحیدزاده، مؤلف این اثر در مقدمۀ آن نوشته است:
در بهار ۱۳۹۷، حز‌ب‌الله لبنان به مناسبت برخی مداحی‌های دکتر میثم مطیعی به زبان عربی و در حمایت از جریان مقاومت در لبنان، که میان شیعیان و اهالی جنوب این کشور نیز محبوبیت ویژه ای دارد، از او دعوت کرد تا به همراه چند تن از شاعران همکارش با هدف برگزاری برخی دیدارهای فرهنگی و نیز انجام مقدمات لازم جهت همکاری‌های بیشتر، سفری به بیروت داشته باشد. به لطف حسن ظن برادرم دکتر میثم مطیعی، من نیز این توفیق را یافتم که در این سفر کنار او و برادران ارجمند دیگرم، دکتر محمدمهدی سیار، دکتر محسن رضوانی و میلاد عرفان‌پور عزیز باشم. آنچه در پی ‌می‌آید، روایت شتابزده و شکسته بستۀ من از این سفر پربرکت و به یادماندنی است. در اینجا لازم است توضیح دهم که برخی از ماجراها و اطلاعات این سفرنامه از داخل متن آن، بنا به صلاحدید دوستان ذیصلاح و مشفق حذف شده است...

🔗 نشانی خبر: http://www.ibna.ir/fa/doc/book/282764

💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
🔺 #ولایت_شناسی_شناسی و مسئلۀ #بنزین 🔻

موضوع این یادداشت جریان‌شناسی گروه‌های اجتماعی در نسبت با مسئلۀ ولایت فقیه است. در این زمینه با انبوهی از جریان‌های فرعی و اصلی روبروییم؛ جریان‌هایی که هر کدام شرایط متفاوت و ویژگی‌های منحصر به فرد و زمینه‌های شکل‌گیری خاص خود را دارند. در ادامه سعی می‌‌کنیم، بدون ترتیب، به معرفی چند گروه از آن‌ها بپردازیم:

1️⃣ ولایت‌شناسانِ قانون‌دان: 🗝
گروه اول یا همان ولایت‌شناسانِ‌ قانون‌دان، شامل همان یقه‌دیپلمات‌های اصلاح‌کرده‌ای می‌شود که با توجه به شیفتگی مثال‌زدنی‌شان به خدمت‌، اجباراً معتقد به قانون اساسی کشور و طبیعتاً اصل ولایت فقیه در آن‌اند. این‌ها گروهی هستند که عواطف لطیف و احساسات پاکشان، همواره میل به تکلیف دارد و عقل حساب‌گرشان توجه به منویات مقام معظم رهبری را در محدوده‌های کلی رعایت شئون و حفظ ظاهر،‌ ضروری می‌داند؛ و البته این مسئله هیچ‌گاه تعارضی هم با بیان برخی دیدگاه‌‌های خاص در جلسات خصوصی و حتی دیدگاه‌های خاص‌تر در جلسات خصوصی‌تر ندارد.

2️⃣ ولایت‌شناسانِ نکته‌بردار: 📝
گروه دوم یعنی ولایت‌شناسانِ نکته‌بردار شامل همان تسبیح‌به‌دستانِ‌ عقیق‌درانگشتی است که اصولاً آن‌ها را نمی‌بینید مگر در حال یادداشت‌نویسی و نکته‌‌برداری از فرمایشات معظم له. این گروه، پیوسته و بر همین منوال مشغول پر کردن دفاتر 40برگ، 60برگ و حتی گاهی 100برگ هستند و نگاهشان خیره به دو لب مبارک حضرت آقاست تا مبادا حرف مهمی را از قلم بیندازند. البته این نکته‌برداری‌های دقیق، لزوماً ارتباط مشخصی با میزان کاربرست آن‌ها در تصمیم‌گیری‌ها و اقدامات اجرایی ندارد. همانا ثبت و ضبط این نکات یک چیز است و به‌‌کارگیری‌شان در امور اساسی کشور یک چیز دیگر؛ خلاصه آنکه به اشتباه نباید این دو را با یکدیگر درهم آمیخت.

3️⃣ ولایت‌‌شناسانِ داغ‌تر از آش: 🍵
این گروه که گاه از سوی برخی از صاحب‌نظران، کاتولیک‌تر از پاپ هم نامیده شده‌اند، همۀ‌ ارزش‌ها و آرمان‌های انقلابی خود را خلاصه‌شده در مفهوم عدالت اجتماعی، آن‌هم با تفسیر و رأی نافذ خویش می‌دانند و هر چیز و هر کسی را در عالم، از اصل نظام و رهبران آن گرفته تا مبانی اصلی انقلاب و حتی کتاب خدا، با آن، و البته با همان تفسیر و خوانش خاص خود، می‌سنجند. این گروه ویژه، این قابلیت شگفت را دارند که با شتابی خیره‌کننده، از خود انقلاب نیز پیشی بگیرند و به اتکای فهم منحصر به فرد خود از مفهوم عدالت، ولی فقیه و رهبر قیام خونین پابرهنگان و مستضعفان را نیز به محکمۀ‌ سنجش‌های ذهنی خود بکشانند.

4️⃣ولایت‌شناسانِ مهمان‌ برنامه: 🎙
گروه بعدی ولایت‌شناسان، خبرنگاران، اصحاب رسانه، تحلیل‌گران و پژوهشندگانی هستند که سال‌هاست در خارج از ایران و در مراکز علمی و رسانه‌ای غربی مشغول فعالیت‌ و البته خدمات‌رسانی به نظام نامقدس لیبرال‌دموکراسی هستند؛ اما به حسب انصاف و البتۀ زاویۀ دید متفاوتشان به کشور و مسائل آن و نیز توجه به کنش‌های رهبر انقلاب در مناسبات جهانی، گاه چنان منطقی و علمی از ولایت دفاع می‌کنند و با همان ادبیات و قواعد برآمده از گفتمان غربی، پای آرمان‌های انقلاب و رهبر انقلابی آن می‌ایستند که تصورش برای همه سخت است؛ هم برای آن سردبیر خوش‌خیال و رکب‌خورده‌ای که از ایشان به عنوان کارشناس در برنامۀ خود دعوت کرده و هم برای آن ولایت‌شناس وطنی که هر نوع ولایت‌مداری خارج از چارچوب‌های منجمد ذهن خود را بی‌درنگ شعبه‌ای از جاسوسی می‌انگارد!

5️⃣ولایت‌شناسانِ حالا من کاری به آقا ندارم: 🤬
گروه دیگر، افرادی هستند که معمولاً‌ آن‌ها را در تاکسی یا صف نان یا تعویض روغنی و خلاصه کف جامعه می‌بینیم. این‌ها معمولاً سریع‌تر و صریح‌تر از هر گروه دیگری تکلیف خودشان را با مسائل جاری کشور روشن می‌کنند. این گروه در مواجهه با هر موضوعی، یک تحلیل ثابت و مشخص دارند: «حالا من کاری با آقا ندارم، ولی جز ایشون از بالا تا پایین، همه از دم...» به جای این سه نقطه می‌توانید هر فحش آب‌کشیده و ناکشیده‌ای را که به ذهنتان می‌رسد و حتی نمی‌رسد، بسته به شرایط فرد مورد نظر و محله‌ای که او در آنجا زندگی می‌کند، بگذارید. فقط توجه داشته باشید که هرچه به سمت محله‌های پایین‌تر شهر می‌رود، از میزان آب‌کشیدگی این فحش‌ها نیز کاسته خواهد شد. نکتۀ اساسی در منظومۀ ولایت‌شناسی ایشان هم همان بیرون قرار دادن ولی فقیه از دایرۀ فحش‌هاست؛ چیزی که گاه به نسبت میزان دانش و سطح فرهنگی این افراد، در مقایسه با شیوۀ ولایت‌شناسی یقه‌دیپلمات‌ها و کاغذبه‌دست‌ها، به مراتب ستودنی و پسندیدنی‌تر است.

ادامه در پست بعد 👇🏻
ادامه از پست قبل👆🏻

6️⃣ ولایت‌شناسانِ پس چرا آقا کاری نمی‌کنه: 🥊
گروه ولایت‌شناس دیگری که می‌توان از آن‌‌ها نام برد، ولایت‌شناسانِ پس چرا آقا کاری نمی‌کنه است. این افراد، همواره نسبت به ناملایمات روزگار و مشکلات کشور و اشتباهات مسئولین، مانند قاطبۀ ایرانی‌ها، گله‌مند و معترضند؛ اما تفاوت مهمشان با دیگران، نحوۀ انتظارشان از جایگاه ولایت در این میان است. ایشان پیوسته انتظار دارند که در هر مشکلی، از آب‌گرفتگی جوی کوچۀ کناریِ محل زندگی‌شان تا اقدامات رسمی سران سه قوه، رهبر انقلاب وارد میدان شود و یک‌‌تنه همۀ مشکلات را با دستورات مستقیم رفع و مسائل را حل کند. حتی بارها دیده شده است که این گروه پس از رأی دادن به فردی معلوم‌الحال در جایگاه ریاست‌جمهوری یا چهره‌هایی شاخص در مجلس شورای اسلامی و یا حتی هم‌محلی‌های خود در انتخابات شورایاری محلات، با گذشت چند هفته و سر رفتن حوصله‌شان، بی‌اعتنا به آنکه چه کسی به این افراد رأی داده و ‌آن‌ها را انتخاب کرده، گریبان چاک کرده‌اند که پس چرا رهبری فلانی را بر کنار و فلان‌جا را تعطیل و فلان‌چیز را ملغی نمی‌کند؟ تصور این جماعت از ولایت، هوخشتره‌ای است که با پیشا‌مد هر مشکلی، در هر سطحی و با هر مُسببی، یک‌باره از آسمان فرود می‌آید و در چشم به هم زدنی، همه‌چیز را معجزه‌آسا درست می‌کند.

7️⃣ ولایت‌شناسانِ خودش خوبه دور و بری‌هاش بدند:🗃
گروه ولایت‌شناسانِ‌ خودش خوبه دور و بری‌هاش بدند را هم می‌توان جریان دیگری از ولایت‌شناسان نامید. ایشان کسانی‌اند که گمان می‌کنند ولی فقیه، قدیسِ معصوم و پاک و بی‌گناه و بدون ‌دست و پا و ترحم‌برانگیزی است که در گوشه‌ای، تنها و غریب، خلوت گزیده و از هیچ چیز و هیچ‌کس خبری ندارد. این‌ها بر این باورند همۀ مشکلات پیش روی کشور، زیر سر گروهی از اطرافیان رهبری است که با کانالیزه‌ کردن ایشان و ایجاد محدودیت‌هایی برای رسیدن اخبار و اطلاعات صحیح به رهبری، ولی فقیه را در تنگنایی ناخواسته قرار داده‌ و امکان هرگونه تصمیم‌گیری و اعمال نظری را از او سلب کرده‌اند. ولی فقیه در دید ایشان همانا پیرمرد مهربان و تنها و بی‌اثری است که صرفاً‌ باید برایش تأسف خورد و دل سوزاند.

8️⃣ ولایت‌شناسان فصلی:🍁
گروه دیگر، ولایت‌شناسان فصلی یا گزینشی هستند. این‌ها افرادی‌اند که طبق اصول و معاییر خود و البته گاهی هم منافع و مصالح شخصی، در موقعیت‌های مختلف آرا و نظرات متفاوتی دارند؛ آرایی که بعضاً همسو با دیدگاه‌های رهبری و گاه نیز در تعارض با آن‌هاست. تکلیف این جماعت هم در همۀ این مواقع روشن است. هرگاه که نظر خود را مطابق با نظر رهبری بیابند، ایشان را شخصی انقلابی، صالح و مدبر می‌خوانند که به حق شایستۀ رهبری کشور بزرگی چون ایران است؛ اما دل‌ها بسوزد برای آن زمانی که در موضوعی متوجه اختلاف نظر خود با رهبری می‌شوند؛ به‌ویژه زمانی که پای منافع و مصالح شخصی‌شان هم در میان باشد. خلاصه‌ آنکه ولایت‌مداری ایشان موسمی و تابع شرایط مختلف است و از فصلی به فصل دیگر تغییر می‌کند.

9️⃣ ولایت‌شناسان کشمش‌غوره‌ای: 🍇
گروه بعدی را ولایت‌شناسان کشمش‌غوره‌ای می‌توان نامید. این گروه همان‌هایی هستند که در برهه‌ای از زمان، به کمتر از عنوان «امام» برای رهبری رضایت نمی‌داده‌اند و با هرکسی که لحظه‌ای در عصمت و طهارت ولی فقیه تردید داشته، سر سوزنی مماشات نمی‌کرده‌اند؛ اما در برهۀ دیگری از زمان، همین گروه به طرفه‌العینی و به‌بهانه‌هایی ساده‌تر از داشتن تفاوت سلیقه در ابراز محبت به شخصی خاص، از همۀ مواضع پیشین خود روی برمی‌گردانند و با همان صلابت و اقتدار پیشین، اما در زاویه‌ای با 180 درجه اختلاف، بر مواضع جدید خود پای می‌‌فشرند. این‌ها همان‌هایی هستند که نمی‌بینی‌شان مگر در افراط و تفریط.

🔟 ولایت‌شناسان خُطبایی: 📻
یکی از گروه‌های ولایت‌شناس دیگر، گروه ولایت‌شناسان خطبایی هستند. این‌ها افرادی‌اند که با کوله‌باری از دانش و مدرک و سوابق حوزوی و دانشگاهی، هرگز کنشی از خود پیش از اعلام موضع رسمی ولی فقیه نشان نمی‌دهند. همواره منتظر نشسته‌اند تا رهبری در موضوعی سخنی بگوید و تازه پس از آن است که به خود می‌آیند. در ‌آن صورت نیز همانند خطبای نماز جمعه در کشور، رسالت اصلی خود را تنها تکرار خشک و بی‌روح گفته‌های رهبری، بدون ذره‌ای خلاقیت و شکفتگی می‌دانند. چنانکه ضبط صوتی فرسوده، صرفاً به بازپخش بی‌کیفیت سخنرانی اصلی بپردازد؛ با این تفاوت که از جان و جنم و حرارت بیانات نخست هم هیچ اثری در این بازپخش نتوان یافت.

ادامه در پست بعد 👇🏻
ادامه از پست قبل 👆🏻

1️⃣1️⃣ ولایت‌شناسان راهبری رهبری: 🔰
از جمله‌ گروه‌های ولایت‌شناس دیگر، ولایت‌شناسان راهبری رهبری هستند. این‌‌ها جمعی از نخبگان فرهنگی و فکری کشورند که دقیقاً بر خلاف گروه اول، سرشار از انگیزه و انرژی و اعتماد به نفس و اشتها برای کنشگری‌اند. ایشان ولی فقیه را فرد صالح و مورد اعتمادی می‌دانند که البته با توجه به شرایط سنی و موقعیت اجتماعی خاصشان، به جد نیازمند همراهی و راهنمایی و مشورت تخصصی و حتی تصمیم‌سازی و چه بسا تغییر دیدگاه و رأی با اعمال نفوذ ایشان‌اند. این‌ها خود را متخصصانی مرجع در زمینۀ مورد بحثشان می‌پندارند که ضمن حفظ جایگاه و احترام ولی فقیه، باید به نرمی روی مواضع خاص ایشان اثر بگذارند و آن‌ها را به شکلی سنجیده تغییر دهند. این‌ها معقتدند که ولی فقیه، ولی فقیه است و حکمشان لازم‌الاجرا؛ اما آن‌ها هم آن‌هایند و باید جهت و سمت و سوی این حکم را تعیین و هدایت کنند.

2️⃣1️⃣ ولایت‌شناسانِ عمّارخوی مالک‌روش: 🌴
گروه آخر را باید گروه ولایت‌شناسانِ عمارخوی مالک‌روش نامید؛ گروهی که در اصلِ اعتقاد به ولایت فقیه، چه بسا هم‌جهت با بسیاری از گروه‌های ولایت‌شناس دیگرند. اما آنچه ایشان را از سایر گروه‌ها جدا می‌سازد، شیوۀ عمل به این اصل است. این‌ها همانا افرادی‌اند که تبعیت از رهبری را در دوران غیبت، وظیفه‌ای شرعی می‌انگارند، اما بر این باورند که هستۀ مرکزی این تبعیت، شناخت صحیح منظومۀ فکری مقام معظم رهبری و تجهیز خویشتن به این دستگاه نظری است. آن‌‌ها بر خود می‌دانند که با مطالعه و پردازش دقیق رفتارها و گفتارهای رهبر، خود را به این سطح از توانایی برسانند که پیش از اعلام نظر رسمی، از موضع و نحوۀ مواجهۀ ایشان با مسائل مختلف آگاهی یابند و پیش از رهبری خود را به میادین مختلف رسانده و اقدام به زمینه‌سازی و مقدمه‌چینی برای کنش‌گری رهبری نمایند. آن‌ها مسئولیت خود را بسط ید ولایت و ظرفیت‌سازی برای اقدام و علم ایشان می‌دانند؛ نه صرفاً تردد در مسیر کوبیده و هموارشده‌ای که رهبری خود آن را گشوده‌اند. آن‌ها متوجه‌اند که انجام عملیات‌هایی در این سطح می‌تواند با درصدی از خطا در تشخیص نیز همراه باشد و چه بسا نتایج اخذ‌شدۀ ایشان با مواضع رسمی رهبری، در موارد نادری هم اختلاف داشته باشد. این‌ها ضمن پذیرش منطقی این مسئله و طبیعی دانستن اصل آن، مسئولیت خود را بازگشت از میانۀ راه، به محض اطلاع از نظر نهایی رهبری و بازیابی و بازسازی خویش در مسیر جدید می‌دانند. آن‌ها می‌‌کوشند با عبرت‌گیری از استثنائاتی از این دست، به اصلاح منظومۀ فکری خود و ارتقا و بهبود عملکرد آن دستگاه، با انجام تعمیرات لازم بپردازند. آن‌‌ها پیوسته در حرکت، پیش روی رهبری و در مسیر رهبری‌اند و هر زمانی هم که خود را بیرون‌ یا جامانده از خط رهبری بیابند، به سرعت و با صرف کمترین توان و هزینه، به پیشانی خط رهبری بازمی‌گردند.

ادامه در پست بعد 👇🏻
ادامه از پست قبل 👆🏻

❗️غیبت گروه آخر در ماجرای افزایش قیمت بنزین❗️

⛽️ گروه اخیر، کسانی هستند که حضورشان در ماجرای افزایش قیمت بنزین و نحوۀ ورود رهبری به این طرح، با توجه به شرایط حساس کشور و موقعیت خطیری که انقلاب در آن قرار داشت، بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شد؛ و این در حالی است که جمعیت سایر گروه‌ها و جریان‌های ولایت‌شناس، بیش از هر زمان دیگری بر این گروه غلبه داشت. در این ماجرا، گروه‌های قانون‌دان، پررنگ‌تر از هر وقت دیگری فعالانه جولان می‌دادند و گروه‌‌های نکته‌بردار، بیش از هر زمانی در بهت و سکوت به سر می‌بردند. داغ‌تر از آش‌ها یکی‌یکی اعلام موضع رسمی می‌کردند و حالا من کاری به آقا ندارم‌ها، کش‌دارترین فحش‌هایشان را بر زبان جاری می‌ساختند و پس چرا آقا کاری نمی‌کنه‌ها بیش از هر موقعیت دیگری گریبان می‌دریدند و صدایشان را بالا می‌بردند. خودش خوبه دور و بری‌هاش بدند بیش از هر وقتی، یأس و دلسردی می‌پراکندند و فصلی‌ها و کشمش‌غوره‌ای‌ها، از هربار دیگری خشمگین‌تر بودند؛ و البته همۀ این‌ها به غیر از ریزش‌های چشمگیری بود که از گروه نخست ولایت‌شناسان به گروه دوم ولایت‌نشناسان رخ می‌داد.

🚧 در این ماجرا کشور در پیچی تاریخی قرار داشت و تنها گروهی که حضورشان چندان احساس نمی‌شد، همین گروه اخیر بود که به شکل عجیبی میدان را خالی کرده بود و گویی در اغما به سر می‌برد؛ آن هم در شرایطی که رهبری، به اضطرار و به اقتضای شرایط تاریخی خاص کشور، رسما یکی از رقم‌های درشت کوپن سرمایۀ اجتماعی خود را خرج کرده بود و حضور فعالانۀ هر یک از آن‌ها می‌توانست تأثیری بر بازگشت مبالغی، ولو اندک از این سرمایه بگذارد. آن‌ها نبودند و هیچ توضیحی دربارۀ دلایل منطقی ناگزیر بودن این تصمیم و اهمیت اقدام رهبری را در پیشگیری از شهرآشوبی مهیب و خانمان‌سوز، به مردم نمی‌دادند. آن‌ها نبودند و مردم باز هم خودشان صفشان را از منافقان و نیروهای زبده و ‌آموزش‌دیدۀ دشمنان جدا کردند. آن‌ها حتی در راهپیمایی تاریخی و شگفت 28 آبان هم کم‌ترین حضور را داشتند و باز هم مردم انقلابی، با دلی خون و گُرده‌ای زخمی و شانه‌هایی خمیده و مشت‌هایی گره‌کرده، اما با سری افراشته و ایمانی راسخ به میدان آمدند و جور آن‌ها و دیگران را خود کشیدند. آن‌ها در این ماجرای غریب و عبرت‌انگیز، بزرگ‌ترین غایب صحنه بودند و میدان را به دیگران واگذاشتند و رهبر را با کوپن‌های درشت خرج‌شده‌اش و انقلابی که بار دیگر از مهلکه‌ای طراحی‌شده رهایی می‌یافت، تنها گذاشتند.

💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
📚 آیین رونمایی از کتاب #شام_ملیتا 📚
روایتی از سفر به لبنان و سوریه

🎙با حضور دکتر #میثم_مطیعی و #میلاد_عرفانپور

📆 چهارشنبه، 20 آذر 1398، ساعت 15
🏠تهران، خیابان انقلاب، ضلع شمال شرقی چهارراه کالج، فروشگاه پاتوق کتاب
🔷 گزارش تصویری آیین رونمایی از کتاب #شام_ملیتا در فروشگاه #پاتوق_کتاب مورخ چهارشنبه، 20 آذر 1398

📷: https://www.mehrnews.com/photo/4795488/
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
✍🏻 چندی پیش و پیرو حواشی پیش‌آمده پیرامون کتاب #وضعیت_بی‌عاری به قلم #حامد_جلالی، یادداشتی نوشته بودم که در آن سخن از وعدۀ‌ نوشتن نقدی‌ کامل‌تر بر این اثر رفته بود. به بهانۀ آن اشاره، نوشتن این نقد، دغدغه‌ای برایم شده بود که فرصت انجامش دست نمی‌داد. اعلام نامزدی این اثر در جایزۀ ادبی جلال آل احمد، خبری بود که سائق به پایان رساندن آن کار نیمه‌تمام شد. در ادامه بریده‌هایی از این یادداشت که در خبرگزاری مهر منتشر شده تقدیم می‌گرد:
🔻در شرح مظلومیت‌های کتاب #وضعیت_بی‌عاری🔺


▪️«وضعیت بی‌عاری» نوشتۀ حامد جلالی کتاب مظلومی است؛ پیش از آنکه بد یا خوب باشد؛ فنی یا ضعیف، نخبگانی یا عامه‌پسند، دفاع‌مقدسی یا ضد جنگ. این کتاب پیش از هر چیز، مظلوم است.

▪️نخستین کسی که بر این کتاب ظلم روا داشته، نویسندۀ آن، یعنی حامد جلالی است که با این ‌حجم از سهل‌انگاری و بی‌مبالاتی در گنجاندن یک فصل مسئله‌دار و غیر ضروری در کتاب، موجب تضییع حقوق اثر خود شده است.

▪️متهم بعدی ناشر این اثر و مشخصاً دفتر داستان مؤسسۀ شهرستان ادب است که با چشم‌پوشی بر اشکالی فاحش و نابخشودنی، اما بسیار ساده و قابل رفع، موجب به مسلخ رفتن یکی از مهم‌ترین آثار داستانی سال‌های اخیر زبان فارسی شده است.

▪️ظلم بعدی به «وضعیت بی‌عاری» از سوی منتقدانی بوده است که به‌رغم تعریف مشخص «نقد»، هنوز مواجهۀ درستی با عمل نقد ندارند و با تقلیل بی‌رحمانۀ آن به عیب‌جویی‌های سطحی، در حق این کتاب و مخاطبان آن و مهم‌تر از همه، مفهوم «نقد» جفا کرده‌اند.

▪️بر پیکرۀ چشم‌نواز این رمان، اثر زخمی دل‌آزار و کراهت‌برانگیز پیداست که عمدۀ نگاه‌‌های دوخته‌شده به این اثر را متوجه خویش کرده است و حواشی پیش‌آمده برای کتاب نیز عموماً پیرامون همان اشکال غیر قابل اغماض می‌گردد.

▪️این اثر کتابی نوجوانانه یا حتی مناسب مخاطبان جوان و کم‌تجربه نیست. این کتاب، به لحاظ نحوۀ طرح مسائل جنسی و شرح روابط دو جنس مخالف، لحن بی‌پروایی دارد.

▪️این دسته از توصیفات مؤلف را باید روایت‌هایی ذیل نقل‌های پرحرارت عاشقانه یا نقدهای صریح اجتماعی دید و بس؛ چنانکه فیلمی دارای مجوز رسمی از سازمان صدا و سیما، در ساعات آخر شب و برای مخاطبان بزرگ‌سال و با قید مثبت دوازده پخش شود؛ آن‌گونه که نه بتوان بر نمایش آن از تلویزیون جمهوری اسلامی خرده گرفت و نه بتوان فرزندان خانواده را دعوت به تماشای آن کرد.

▪️در این میان تنها مورد استثنا و ‌کاستی مهم اثر، رابطۀ خارج از چارچوب دو تن از شخصیت‌های اصلی داستان است که نه بر خلاف دستۀ‌ اول دلیلی برای پذیرش جسارت نویسنده در شرح آن وجود دارد و نه بر خلاف دستۀ دوم، نوع روایت خود بازپس‌زنندۀ احساس مخاطب است.

▪️یکی از ویژگی مهم کتاب «وضعیت بی‌عاری» را باید توانایی کم‌مثال نویسندۀ آن در قصه‌گویی دانست. این اثر به آسانی قادر است مخاطبان خود را از همان صفحات نخستین با خود همراه سازد و تا کلمۀ آخر به دنبال خود بکشاند.

▪️«وضعیت بی‌عاری» را همچنین از حیث کند و کاوهای فکری‌‌‌اش باید یک اثر اندیشه‌ای نیز دانست که در عین حال، رمان به معنای دقیق کلمه است؛ نه روایت شبه‌داستانی نحیفی از قبیل «فیلسوف‌‌نماها» و «دکتر و پیر» از اندیشمندان مسلمان و نوجویی چون شهید هاشمی‌نژاد و آیت‌الله مکارم شیرازی.

▪️این اثر سر ستیز با سنت‌های غلط عشیره‌ای و تعصبات بی‌جای فرهنگی را دارد و در عین حال با ارائۀ نمونه‌های درخشانی چون ابوالقاسم و سبک زندگی او، پیشنهاد جایگزین خود را نیز ارائه می‌کند.

▪️«وضعیت بی‌‌عاری» بر خلاف عموم آثار ارزشمندِ دفاع مقدسی، هشت سال جنگ را صرفاً به نبردی ناخواسته با حزب بعث عراق محدود نمی‌کند. او با ترسیم ریشه‌های جنگ هشت‌ساله در تاریخ این سرزمین و کنار زدن نقاب از روی چهرۀ مستشاران غربی به عنوان نمایندگانی از غرب در ایران و در عین حال با نمایش پیوندهایی که میان دو ملت ایران و عراق بر قرار است، حقیقت این جنگ تحمیلی را نیز برای مخاطبان خود بازگو می‌کند.

▪️در این اثر، داستان از زبان یازده شخصیت مختلف و با یازده زاویۀ نگاه، لحن، سبک و صدای متفاوت روایت می‌شود؛ و عجیب آن‌که این جابجایی هرگز موجب سردرگمی و ابهام مخاطب نمی‌شود؛ و این هم دلیلی ندارد مگر توانایی ستودنی نویسنده در طراحی و خلق یازده شخصیت با صداهای متفاوت و مهارتش در معرفی آن‌ها به مخاطب.

▪️شگفت‌انگیزتر از این اما تهوری است که جلالی از خود به هنگام ورود به لهجه یا زبان‌های دیگر نشان داده است و توانسته با تصرف در نحو جملات، بدون هیچ‌ توضیح و افزودنی دیگری، مخاطب را در موقعیت مواجهه با زبانی بیگانه قرار ‌دهد.

▪️«وضعیت بی‌عاری» در مجموع کتابی قصه‌گو، عمیق، فنی، جسور، متعهد، دغدغه‌مند، جستجوگر و ارجمند است که به راستی نمونۀ هم‌سطح و به قوت آن را کمتر می‌توان در ادبیات داستانی سال‌های اخیر سراغ گرفت؛ کتابی بشکوه و البته سهل‌انگار و در عین حال مظلوم که متأسفانه قربانی بی‌مبالاتی نویسنده و کوتاهی ناشر و بی‌انصافی منتقدانش شده است.

https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/473

🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا بخوانید 👈🏻 https://www.mehrnews.com/news/4795906
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
محجوب و نجیب و بی‌صدا خوابیده‌ست
دلگیر ز بی‌شرمی ما خوابیده‌ست
آن #کودک_کار را که دور افکندیم
رفته‌ست میان برف‌ها خوابیده‌ست

#کولبر_14_ساله
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
بعد از چند دقیقه پیاده‌روی می‌رسیم به حرم. کفش‌هایمان را تحویل کفشداری می‌دهیم و شماره می‌گیریم. داخل حرم تقریباً خلوت است. وارد که می‌شویم هر یک به سویی می‌رویم. بی‌مقدمه و پیش از خواندن زیارتنامه، خود را به ضریح می‌رسانم و چون کودکی گم‌شده خود را به دامان ضریح می‌آویزم. اختیارم با خودم نیست. سال‌ها غصه و درد یکباره در دلم می‌جوشد و بالا می‌آید و در چشمانم لمبر می‌زند. قلبم دارد از جا درمی‌آید. حال شب اول محرم و روضۀ ورود کاروان را دارم؛ حال شام غریبان و روضه‌های اربعین را. روضه‌های دو طفلان و ورود به کوفه و بازار شام در ذهنم هروله می‌‌کنند. ناگهان با صدای میلاد به خود می‌آیم. حالش از من خراب‌تر است. گوشۀ ضریح را چنگ زده و با صدای بلند زار می‌زند. بی‌ملاحظه و بی‌شرم. دلم برای شنیدن روضه پرپر می‌زند. سر می‌گردانم تا میثم را پیدا کنم. سرخی چشمان و گونه‌های خیس او هم حالش را نشان می‌دهد.

📕 بریده‌ای از کتاب #شام_ملیتا، انتشارات #معارف
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
مدافعان حرم فقط مدافعان خاک نیستند؛ بلکه مدافع حریم حرمت انسانیت‌اند. اگر آنان تن به بلا نداده بودند و جان خود را سپر جان‌ها نکرده بودند آنچنان مصیبتی این کرۀ خاکی را فرا می‌گرفت که غیر از مصیبت کربلا همۀ مصیبت‌ها به فراموشی سپرده می‌شد.
پیام سردار سلیمانی برای جشن تولد فرزندان شهدای مدافع حرم


تو از دیار شهودی، تو از تبار شهیدان
نه، خود یلی ز یلانی و از شمار شهیدان

گداخت از دم گرمت دوباره غیرت این قوم
که پرچم تو بلند است به اعتبار شهیدان

نشسته بر دل تنگت هزار داغ پیاپی
نشسته‌ای و شکسته دلت کنار شهیدان

به دست باد سپردی، هزار لالۀ پرپر
هزار غنچه دمید و شدی هَزار شهیدان

تو ایستاده‌ای اما هنوز راسخ و نستوه
به انتظار سواری، به انتظار شهیدان

سلام ما به تو سردار، تو ای تو مالک و مختار
شده است مقتدر این خاک ز اقتدار شهیدان

به هر دکان که رسیدم، نداشت جز خبر از مرگ
که نیست زیستن الّا در انحصار شهیدان

در این کویر عطش‌بار، غریب‌وادیِ تب‌دار
خوشا دلی که نشسته است به سایه‌سار شهیدان

الا هرآنکه شنیدی همین چکامۀ ناچیز
ز جای خویش به پا خیز به افتخار شهیدان

#سلام_سردار
www.tg-me.com/rezavahidzadeh/315
Forwarded from حسینیه هنر
▫️▪️ویژه استوری اینستاگرام▪️▫️

▪️ شب شعر و رجز ضد آمریکایی " انتقام سخت "

▪️#رسانه_باشید

🔹🔸"حسینیه هنر"
🌐 @Hhonar_com
2025/07/04 23:03:35
Back to Top
HTML Embed Code: