Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به نام سرخ آزادی
مژگان #شجریان

تمام انسان‌های شریف و آزاده را می‌رسد که در برابر ظلم و فساد و ریاکاری و دروغ‌پردازی و وقاحت و سبعیت غاصبان حاکمیت سرزمین مادریشان زبان به اعتراض بگشایند و گامی در راه بازپس‌گیریِ میهنشان از چنگال اهریمنانِ خونریز بردارند؛ اما در این هنگامه برآمدن صدای زنان سخت خوش است و در میان این فریادها و آوازها شنیدن صدای زن هنرمندی که هرچند فرزندِ برومندِ نامدارترین استاد آواز ایران بوده حق خواندن برای مردم را در وطن خود نداشته و هنوز هم ندارد، خوشتر.
بانو مژگان شجریان صدای زنان آسیب‌دیده و رنج‌کشیده‌ای است که چهار دهه زیر فشار توهین و تحقیر و تبعیض و اجبار به سر برده‌اند و نیز صدای انقلابی به نام #زن_زندگی_آزادی و به نام بلند #ایران.

بخوان به نام زن
بخوان به نام ایران
بخوان به نام آزادی
بخوان به نام ایران

@roshananemehr
چهل سال سرگردانی

همچو قومِ موسی اندر حَرّ‌ِ تیه
مانده‌ای بر جای چل سال ای سفیه

می‌روی هر روز تا شب هروله
خویش می‌بینی در اوّل‌مرحله

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی


https://www.tg-me.com/roshananemehr
کفتار شیرشکار

شکارِ شهان بیشتر مرغ باشد
شکارِ تو شیرست و نیکو شکاری

چه کردار داری که در گوشِ هر کس
ز [لعنِ] تو بینم همی گوشواری

فرّخی سیستانی
(با تصرف در یک کلمه)

#محسن_شکاری #جاعش
https://www.tg-me.com/roshananemehr
بی‌داری

برخیز که آمادۀ دیدار شویم
خونخواه سپیده و سپیدار شویم
خفتیم و به دار برده شد مام وطن
بیدار شویم بلکه بی‌دار شویم
م. ف

https://www.tg-me.com/roshananemehr
وطن‌پرستی احسان یارشاطر.pdf
96.2 KB
وطن‌پرستی راستین

زنده‌یاد استاد دکتر احسان یارشاطر (۱۲۹۹-۱۳۹۷) از بزرگ‌ترین خادمان فرهنگ ایران در سدۀ چهاردهم خورشیدی بود که به جای شعار دادن و ادعا و ریای وطن‌پرستی در عمل به وطن و در نتیجه به جهانِ پیرامون خود سود رساند.
خواندن این نوشتۀ او بر کسانی که خود را دوستدار وطن می‌دانند واجب است. چکیدۀ سخن این است که فخر به زادگاه و نژاد، و خودبرتربینی و خودستایی فضیلت نیست؛ بلکه نوعی رذیلت و مانع صلح و سلامت است. اگر هر کس در هر جایگاهی که قرار داد کار خود را با وجدان و شرافت و صداقت به انجام برساند کشورها آباد می‌شوند و دنیا جای بهتری برای زیستن خواهد شد.
با دریغ بسیاری از ما از وطن‌دوستی وجه غلط ادعا و ریا و خودستایی را برداشته‌ایم و وجه صحیح خدمت و کوشش و ایثار را فروگذاشته‌ایم.
آرزو می‌کنم روزی ایران با بیداری ایرانیان، آزاد و آباد و شاد شود؛ چه آن روز در قید حیات باشم چه نباشم. مهم این است که تا زنده‌ایم در این راه بکوشیم.
این فرسته را تقدیم می‌کنم به یار گرانمایه‌ام دکتر محمد افشین‌وفایی که زندگی‌اش را با نادیده گرفتن نیازهای طبیعی و حتی سلامتی خود، وقف خدمت به ایران‌زمین کرده است.
@roshananemehr
بیتهای زن ستیزانه در شاهنامه.pdf
396.5 KB
زنده‌یاد دکتر ابوالفضل خطیبی (۲۵ اردیبهشت ۱۳۳۹- ٢١ دی ١۴٠١)، که پس از دوره‌ای بیماری رنج‌آور تسلیم مرگ شد، همواره شاداب و سرزنده و خوش‌روی و پرتلاش می‌نمود. از دیگر ویژگی‌های پسندیدۀ ایشان این بود که می‌کوشید از عجب و خودبینی بپرهیزد. از هر کس که او را صاحب دانش و خرد و تجربه می‌پنداشت در موضوعات تخصصی پژوهش خود طلب آگاهی می‌کرد و از مصاحبت همکارانش نکته‌ها می‌آموخت. آموختن را دوست داشت و تا واپسین روزها نیز از تلاش در این راه دست برنداشت.
او یکی از دو همکارِ بزرگ‌مرد شاهنامه‌شناسیِ قرن اخیر، استاد جلال خالقی مطلق، بود و برجسته‌ترین کار علمی خطیبی نیز تصحیح جلد هفتم شاهنامه در همراهی با ایشان است.
درگذشت این پژوهشگر را به دوستداران فرهنگ و ادب ایران و به‌ویژه همسر گرامی‌شان بانو دکتر فریبا شکوهی تسلیت می‌گویم.

با گرامیداشت یاد دکتر خطیبی مقاله‌ای کوتاه از ایشان را در اینجا می‌آورم:
«بیت‌های زن‌ستیزانه در شاهنامه»، ابوالفضل خطیبی، نشر دانش، ش ۱۰۸، تابستان ۱۳۸۲.

@roshananemehr
گربه زیر برف

چون عروسی که به رقص آمده با بخت سپید
نرم می‌بارد برف
کام مردم به تماشای چنین رقص خوشی شیرین است

همه‌جا روی زمین پرچم‌ صلح
روی هر چیز انگار
چتری از بال کبوتر شده باز
همه‌جا بذر شِکر کارد برف
معجزِ برف این است

همه دارند درین برف به بر رخت سپید
همه را خرّم و خوش دارد برف
غیر یک گربه که در نقشۀ جغرافی ما خونین است

م. ف

https://www.tg-me.com/roshananemehr
یاد یار مهربان
درگذشت ایرانشناس تاجیک

دکتر میرزا ملا احمد (۳۰ بهمن ۱۳۲۶- ۵ بهمن ۱۴۰۱)، عضو آکادمی‌ علوم و اتحادیهٔ نویسندگان تاجیکستان و رئیس پیشین انجمن دوستی تاجیکستان و ایران، که با پدید آوردن حدود ۵۰۰ اثر در زادگاه خود به زبان فارسی خدمت‌هایی ارزنده کرده بود، با دانشمندان و مسئولان نشر و مطبوعات ایران نیز دوستی و همکاری داشت.

یکی از کتاب‌های ایشان که در ایران منتشر شده و به چند دلیل برای بنده عزیز است، برگزیده‌ای از اشعار ۸۸ تن از پارسی‌گویان ورارود (چند تن از آنان نیز سخنوران افغانستان و هند هستند) در سده‌های دهم تا چهاردهم هجری، همراه با معرفی کوتاه ایشان است که ناشر خوش‌ذوق، زنده‌یاد محسن باقرزاده، با الهام گرفتن از شعر رودکی سمرقندی آن را یاد یار مهربان (تهران: توس، ۱۳۸۰) نامیده است.

عزیز بودن یاد یار مهربان برای بنده ازآن‌روست که نخستین‌بار از راه خواندن آن با برخی از شاعران قلمرو زبان فارسی در سمرقند و بخارا آشنایی یافتم. مؤلف نیز، همان‌گونه که در پیشگفتار ذکر کرده، این کتاب را به همین قصد فراهم آورده است: «هدف مجموعهٔ حاضر، آشنایی خوانندگان ایرانی با نمونهٔ آثار شاعران همزبان آنهاست که در این سرزمین‌ها زندگی کرده؛ ولی از نظر برادران خود دور مانده‌اند» (ص ۱۶). شماری از شعرهای این کتاب سست و ناتندرست است و ضعف تألیف در آنها آشکار است؛ اما حتی در همان‌ها نیز گاه ذوق و حالی دیده می‌شود و در مجموع خواندن سروده‌هایی از پارسی‌گویان آن سرزمین برای دوستداران زبان فارسی مطبوع است.

جز محتوای کتاب، ردّ پای ذوق و دانش دو استاد عزیزم نیز در یاد یار مهربان دیده می‌شود. عنوان فرعی کتاب، «مرزهای شرقی شعر پارسی از ورارودان تا هند» را جناب دکتر #شفیعی‌کدکنی برگزیده‌اند و مقدمه‌اش را جاودان‌یاد استاد ایرج #افشار نوشته‌اند. بهترین توصیفِ کوتاه کتاب را هم در جملهٔ پایانی مقدمهٔ استاد افشار می‌توان یافت:
«این کتاب دلپذیر، یادآور رگه‌های پیوند و برآورندهٔ آرزوهای همدلی همهٔ کسانی است که در قلمرو زبان فارسی بدان متکلم‌اند» (ص ۱۲).

https://www.tg-me.com/roshananemehr
مأموریت غیرممکن!

جان عزیز است و اهلِ عزّت را
عزّت از جان عزیزتر باشد
خود بفرما چه‌سان تواند زیست
هرکه را هر دو در خطر باشد

غالب دهلوی

https://www.tg-me.com/roshananemehr
الحَربُ خُدعَة

شیوهٔ چشمت فریبِ جنگ داشت
ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم

#حافظ

https://www.tg-me.com/roshananemehr
4👍1💔1
کار جالب غالب

شاعران بسیاری از نی‌نامۀ #مولانا در سروده‌های خود بهره برده‌ و از آن یاد کرده‌اند و مصرع یا بیتی از آن را به طریق تضمین در شعر خویش نشانده‌اند؛ اما در میان تمام آنها کار دو تن در چشم نگارنده جلوه‌ای ویژه دارد. یکی غالب دهلوی است که مثنوی‌ «سرمۀ بینش» خود را، که بر وزن مثنوی معنوی مولوی سروده شده، با بیت آغازین مثنوی معنوی شروع کرده است. مرسوم است که شاعران مصرع یا بیتی از سخنوران مورد احترام پیشین را «تضمین» می‌کنند؛ اما این مصرع یا بیت تضمین‌شده معمولاً در میانۀ سروده‌ یا پایان آن جای می‌گیرد، نه درست در آغاز آن و بی‌هیچ مقدمه‌ای. از این جهت کار غالب جالب است.

شاعر هندی ایران‌دوست با خود اندیشیده که می‌توانم هر سخنی را که به‌نوعی یادآور نی‌نامۀ مولانا باشد در شروع مثنوی‌ام بگویم و بیتی متأثر از او بسازم، آن‌گاه به سراغ مضامین مربوط به نی بروم. اما باز پشیمان شده و به‌جای تقلیدی که ممکن بود سرد و بارد جلوه کند همان بیت مشهور مولوی را زیب آغاز مثنوی خود کرده است. هرچند غالب در اینجا به‌راستی سخنی «خلق» نکرده؛ اما در همین کار تضمین، «خلاقیت» به خرج داده است.

دیگر نمونه، مثنوی بانگ نی #سایه است که او درست برعکس غالب، بیت نخستِ مثنوی معنوی را در پایان مثنوی خود تضمین کرده است. کار سایه از این دید جالب است که با توجه به نام مثنوی، از همان آغاز خواننده انتظار چنین تضمینی را دارد؛ ولی سایه در جایی دست به این کار زده که تمام سخنان خود را گفته و قصد دارد منظومه را به پایان برساند؛ اما در آنجا بیتی را می‌آورد که آغازگر منظومه‌ای بزرگ است. بدین‌سان حکایت از نو آغاز می‌شود؛ حکایتی که گویی انتهایی ندارد.

کار غالب این حرف سایه را به یادم می‌آورد که می‌گفت: سرودن بوستان بر وزن #شاهنامه بی‌شک برای #سعدی به نوعی قرار گرفتن در صف رقابت با #فردوسی بوده است. او می‌خواسته با این کار چیزی به میراث کهن ادبیات بیفزاید و اثری برجسته‌تر خلق کند؛ اما از همان آغاز قافیه را در برابر حکیم طوس باخته است. نخستین بیت شاهنامه بسی بلندتر از بیت آغازین بوستان است. اگر من (یعنی سایه) جای سعدی بودم خود را وارد این آزمونِ دشوار نمی‌کردم و به‌جای ساختن هر بیتی، منظومه‌ام را با همان شاهکار شاهنامه آغاز می‌کردم: به نام خداوند جان و خرد... این هم زیبایی آغاز منظومه‌ام را بیشتر می‌کرد و هم مهر تأیید دیگری بر سخن‌شناسی‌ام بود. با این کار ثابت می‌کردم می‌دانم کزین برتر اندیشه برنگذرد.

💐 ۲۶ بهمن سالروز درگذشت غالب دهلوی

https://www.tg-me.com/roshananemehr
العفو

یک عمر سکه‌سکه سرِ هم گذاشتیم
وآن را به دستِ رهزنِ اعظم گذاشتیم

از نقصِ آن به لطف تو هم چشمِ خود بپوش
چون چشم وقتِ سرقتِ آن هم گذاشتیم

گر پشتِ ما شکست مده خم به ابرویت
پیشِ تو فدیه با کمرِ خم گذاشتیم

ما را ببخش دزدِ سرِ گردنه، ببخش
زیرا برای غارتِ تو کم گذاشتیم

هرچند بر سرِ زر و دریا و خاک و نفت
جان و زمان و عزّ و شرف هم گذاشتیم

دیگر نداشتیم به کف هیچ، عفو کن
هر چیز بود مفت و مسلّم گذاشتیم

م. ف
https://www.tg-me.com/roshananemehr
👍6💔2😭1
زنده و مرده عاشق میهن

چنین گفت و به‌ناچار از ایران رفت:
کهن‌ديارا! ديار يارا! دل از تو کندم ولی ندانم
که گر گريزم کجا گريزم؟ وگر بمانم کجا بمانم؟

چنین نالید در دوری از وطن:
کجاست باد سحرگاهان، که در صفای پس از باران
کند به یاد تو ای ایران، به بوی خاک تو مهمانم

و چنین بود سرانجام این زنده و مرده عاشق میهن:
سپرده در این خاک تا آزادیِ ایران!

بازگشتش را چشم‌به‌راهیم!

📚 برای آشنایی با شعر و زندگی نادرپور خواندن کتاب کهن‌دیارا (به اهتمام دکتر وحید عیدگاه طرقبه‌ای، تهران: سخن، ۱۳۸۸) را پیشنهاد می‌کنم.

💐 ۲۹ بهمن سالروز درگذشت نادرپور (۱۳۰۸، تهران-۱۳۷۸، لس‌آنجلس)

@roshananemehr
5
برای پیروز و...

چنین که در کف گرگان تیزدندان است
عزای بعدی ما انقراض ایران است
م. ف
@roshananemehr
💔11😭6👍1
ازین سموم...

ازین سَموم که بر طرف بوستان بگذشت
عجب که بوی گلی هست و رنگ یاسمنی
#حافظ

در همدردی با مسمومیت جوانه‌های ایران‌زمین
#حمله_شیمیایی_به_مدارس
https://www.tg-me.com/roshananemehr
😢3💔1😭1
سموم و نسترن
بیتی از #حافظ
آواز محمدرضا #شجریان
کمانچه کیهان #کلهر
تار حسین #علیزاده

ازین سموم که بر طرف بوستان بگذشت
عجب که بوی گلی هست و رنگ نسترنی

دربارۀ این بیت آواز شجریان دو نکته گفتنی است:
۱) شجریان دچار لغزش شده و «سَموم» (باد گرم زیان‌رسان) را «سُموم» (جمعِ سَم) خوانده است.
۲) واژۀ قافیه در آواز شجریان، «نسترنی»، مطابق تصحیح قزوینی و غنی است و غلط فاحش شمرده نمی‌شود؛ اما ضبط «یاسمنی» که در تصحیح خانلری و سایه آمده بهتر است؛ زیرا در قافیۀ سراسر این غزل حرف «م» هم التزام شده و قوافی آن چنین است: دو منی، چمنی، انجمنی، ثمنی، منی، سمنی، زمنی، اهرمنی، برهمنی. بدیهی است که در چنین غزلی واژۀ قافیۀ «یاسمنی» بر «نسترنی» ارجحیت دارد.

@roshananemehr
👍63
انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد:

نامه‌های محمدعلی فروغی


در این کتاب با تفحّص در کتاب‌ها، مجلات و اسناد خصوصی و عمومی، ۱۳۰ نامه از محمدعلی فروغی به ترتیب تاریخی گرد آمده است. این نامه‌ها در نیمۀ دوم عمر پربار ذکاءالملک (بین سال‌های ۱۲۸۸ تا ۱۳۲۱) خطاب به شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی ایرانی (ازجمله رضاشاه و محمدرضاشاه پهلوی، مستوفی‌الممالک، مخبرالسلطنه، تیمورتاش، تقی‌زاده، قزوینی، ابوالقاسم کاشانی، مستشارالدوله، رجبعلی منصور) و خارجی (ازجمله چرچیل، استالین، آنتونی ایدن، ویلیام بولارد، توفیق رشدی‌بیک، شولنبرگ، میلسپو و ادوارد براون)، خویشان فروغی (مانند فرزندانش و برادرش ابوالحسن و وقارالسلطنه) و برخی مطبوعات و ادارات و وزارتخانه‌ها نوشته شده است. شماری از نامه‌های این کتاب، اعم از اداری و خصوصی، برای نخستین بار است که به چاپ می‌رسد.

[نامه‌های محمدعلی فروغی، به کوشش دکتر محمد افشین‌وفایی، دکتر مهدی فیروزیان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱]

علاقه‌مندان می‌توانند از شانزدهم تا بیست و هشتم اسفندماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.

برای سفارش‌های بیش از سیصد هزار تومان ارسال رایگان است.

قیمت با تخفیف: ۲۷۳۰۰۰ تومان
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
👍7
دم بزن ای زن
محمدحسین شهریار

یک دم ز حقوق مدنی دم بزن ای زن
وین دام سیه‌سلسله برهم بزن ای زن

این جامۀ ماتم به دل ما زده صد چاک
صد چاک درین جامۀ ماتم بزن ای زن

آبستن عیسای تکامل تویی آخر
پس چاک به پیراهن مریم بزن ای زن

بگشای چو خورشید رخ و تیرِ تجلی
بر دیدۀ نامحرم و محرم بزن ای زن

تا زخمۀ سازت بدرد پردۀ اوهام
این نغمه گهی زیر و گهی بم بزن ای زن

با سعی و عمل پرچم اقبال و شرف را
مردانه به سرتاسر عالم بزن ای زن

بر برگ گلت شبنم اشک این‌همه بس نیست؟
دیگر به سر و سینۀ خود کم بزن ای زن

تو ماهِ مقنّع به سر خود چه زنی مشت؟
آن مشت سرِ شیخِ معمّم بزن ای زن

💐 ۸ مارس روز جهانی زنان

https://www.tg-me.com/roshananemehr
👍8
راز بقا

گرچه دلت از بد احتراز ندارد
کس چو تو عمری چنین دراز ندارد

خونِ کسان خوردن است اساسِ بقایت
هیچ نیازی به کشفِ راز ندارد

لاشخوران پُرزیان و دیرزیان‌اند
عمرِ تو را خوک یا گراز ندارد

یوزِ عزیز است اگر به معرضِ تهدید
نسلِ تو پفیوز انقراض ندارد

راهِ تو بیراهِ مکر و شیبِ فریب است
پیچشِ فکرِ تو را هراز ندارد

با تو جهان در سقوط و هبط و فرود است
پایِ صعود و سرِ فراز ندارد

در وطن ای شیخ از نماز بپرهیز
مملکتِ غصبی‌ات نماز ندارد!

پی‌نوشت:
برخی دوستان دربارۀ یادداشت کوتاه سموم و نسترن اشاره فرمودند که ممکن است شاعر در یک بیت از غزل برای بیان مافی‌الضمیر و مطلبی که مهم‌تر از آرایش کلام است ترجیح بدهد لزوم مالایلزم را کنار بگذارد. یعنی در قوافی آن غزل حافظ ممکن است در یک بیت «م» التزام نشده باشد. این حرف به طور کلی درست است و بنده نیز به همین سبب ضبط علامه قزوینی و خوانش استاد #شجریان را «غلط فاحش» نخواندم؛ و همین غزلک ناقابلی که امروز تقدیم حضور شریف عزیزان می‌کنم خود شاهدی است در تأیید حرف آن دوستان؛ زیرا با اینکه در قافیۀ تمام بیت‌های آن، «ر» التزام شده، در بیت آخر ترجیح دادم مطلب را فدای قافیۀ بهتر نکنم.
با این حال دربارۀ بیت #حافظ این نکته را از نظر دور نباید داشت که نسترن و یاسمن هر دو نام گل است و دقتی هم در مورد کاربرد آن دو در ادبیات کهن فارسی یا دستِ‌کم در شعر حافظ دیده نمی‌شود. به زبان دیگر نسترن از نظر معنایی چنان اختلافی با یاسمن ندارد که حافظ برای به‌کارگیری آن از زیبایی قافیه‌ چشم بپوشد.

@roshananemehr
6👍2
پیام فردوسی

به‌رغم خزان‌های بی‌اعتبار
دگرباره از راه آمد بهار

وطن! ای ز بیداد اهریمنان
فرومانده در اشک و خون همچنان

مبادا که برگیری از یار، دل
بمان باز نستوه و بیداردل

دلت خوش به آواز امّید باد
نشان‌دار تو شیر و خورشید باد

رها می‌شود از بلا این دیار
همین چند روز است، طاقت بیار!

چه خوش گفت #فردوسی پاک‌جان
که بادا پیامش دل‌افروزمان:

«دژم بختِ آن‌کس که با تو نبرد،
بجوید، ز تخت اندرآید به گرد

همه دشمنان از تو پُربیم باد
دلِ بدسگالان به دو نیم باد!

همه‌ساله بخت تو پیروز باد
شبانِ سیه بر تو نوروز باد!»

🍃 با
مهر و آرزوی شادکامی
مهدی فیروزیان
@roshananemehr
16
2025/10/24 12:33:13
Back to Top
HTML Embed Code: