از نظر من با ارزش ترین دارایی هر شخص زمان و احساسشه.
اگه من برات زمانمو میذارم، تو هم خسیس نباش. من نمیخوام تایمای خالیتو بدی به من. من میخوام صرفا یه تایمی رو فقط اختصاص بدی به من. همون طوری که من اینکارو میکنم.
اگه من برات زمانمو میذارم، تو هم خسیس نباش. من نمیخوام تایمای خالیتو بدی به من. من میخوام صرفا یه تایمی رو فقط اختصاص بدی به من. همون طوری که من اینکارو میکنم.
دارم توی تنهایی و شلوغی به تو فکر میکنم
توی خواب و بیداری..
حتی همین حرفتو هم باورم نمیشه.
چیکار کردی با خودت توی ذهن من؟
چطور دختر کوچولوی پاک و معصوم توی ذهن من تبدیل شد به این آدمی که نمیشناسمش؟ چطور اینقدر عوض شدی چطور اینقدر بد شدی چطور اینقدر تیرگی وجودتو گرفت چطور تبدیل شدی به یه آدم دروغگوی خودخواه...
توی خواب و بیداری..
حتی همین حرفتو هم باورم نمیشه.
چیکار کردی با خودت توی ذهن من؟
چطور دختر کوچولوی پاک و معصوم توی ذهن من تبدیل شد به این آدمی که نمیشناسمش؟ چطور اینقدر عوض شدی چطور اینقدر بد شدی چطور اینقدر تیرگی وجودتو گرفت چطور تبدیل شدی به یه آدم دروغگوی خودخواه...
الان خیلی راحت میتونم کنارت بذارم و با خودم بجنگم که فراموشت کنه چون تو خیلی این کارو برام ساده کردی. ولی حیفم میاد. فکر میکنم اون آدمی که بودی شاید دوباره برگرده...
مامان میگه گریه کردی؟ میگم نه
میره یه کم دیگه باز میاد میگه چی شده دخترم چرا حالت بده؟
میره یه کم دیگه باز میاد میگه چی شده دخترم چرا حالت بده؟
دوستامم درد منو نفهمیدن مامان چه برسه به شما که هیچی برات نگفتم از غمم :)
توی گوشم گفت دیگه مال منی، دیگه نمیذارم هیچکس اذیتت کنه. دستامو گرفت و گفت من همه ی زخمایی که آدما به روحت زدن درست میکنم...
گفت ماه من، نمیدونم قبل از دیدن تو چشمام چه غلطی میکردن؟! نفسام توی این جهان به چی وصل بودن؟
سبز آبیِ کبود!
گفت ماه من، نمیدونم قبل از دیدن تو چشمام چه غلطی میکردن؟! نفسام توی این جهان به چی وصل بودن؟
گفتم دیگه حق نداری راجع به چشات اینطوری حرف بزنی :)