از کیفیت و سطح رابطه عاطفی ام راضی نیستم:
بسیاری از افرادی که طرحواره (یا تله) رهاشدگی و محرومیت هیجانی دارند، هنگامیکه وارد رابطه عاطفی می شوند، تمام انرژی و تمرکز خود را به رابطه و طرف مقابلشان معطوف میکنند.
گویی هیچ چیز دیگری در این دنیا وجود ندارد.
انتظار دارند طرف مقابل مدام در دسترس باشد، مدام باهم وقت بگذرانند، مدام تجربه های عاشقانه داشته باشند، مدام پیام رد و بدل کنند.مدام مورد توجه و محبت قرار بگیرند. و وقتی انتظاراتشان براورده نمیشود، معمولا عصبانی می شوند و به طرف مقابل حمله میکنند که به من اهمیت نمیدهی و اولویت زندگی تو نیستم، دوستم نداری و برایم ارزشی قائل نیستی.
این رفتارها معمولا با هدف کسب توجه و محبت صورت می گیرد، اما دریغا و افسوس که فقط باعث دورشدن و فاصله گرفتن طرف دیگر رابطه می شود.
چرا که یک انسان سالم از نظر روانشناختی نمی تواند به مدت طولانی در فضای متشنج یک رابطه باقی بماند، او هم یک انسان است و مسائل و مشکلات خاص خود را دارد.
قرار نیست در یک رابطه دو نفره یکی والد باشد و دیگری کودک و بخواهد که یک بچه را بزرگ کند و همیشه و همواره به نیازهای این کودک (از نظر روانشناختی) رسیدگی کند.
این افراد همه چیز را به خودشان نسبت می دهند و خود را مورد سرزنش و حمله قرار میدهند ، اگر شریک عاطفی شان حوصله نداشته باشد، فکر میکنند دیگر مرا دوست ندارد.این افراد هیچگاه از کیفیت و کمیت رابطه عاطفی خود رضایت ندارند و ابراز ناخشنودی و ناخرسندی می کنند و مدام بیشتر و بیشتر می خواهند و وقتی بر اثر رفتارهای آسیب رسان و ناسازگارشان رابطه را کدر و گل آلود می کنند و آنرا از دست می دهند روزهای خوش و خوبی های طرف مقابل را به یاد می آورند و دچار افسوس و حسرت می شوند.
این افراد تاب تحمل تنهایی و صبوری را ندارند و تنهایی برایشان مثل نوشیدن سم هولناک است و برای غلبه بر تنهایی تقریبا به هر کاری دست میزنند و آنرا امتحان می کنند اما معمولا در دراز مدت جوابی را که می خواهند نمی گیرند و همچنان از رابطه عاطفی خود ناراضی باقی می مانند.
💎 @schematherapychannel
از کیفیت و سطح رابطه عاطفی ام راضی نیستم:
بسیاری از افرادی که طرحواره (یا تله) رهاشدگی و محرومیت هیجانی دارند، هنگامیکه وارد رابطه عاطفی می شوند، تمام انرژی و تمرکز خود را به رابطه و طرف مقابلشان معطوف میکنند.
گویی هیچ چیز دیگری در این دنیا وجود ندارد.
انتظار دارند طرف مقابل مدام در دسترس باشد، مدام باهم وقت بگذرانند، مدام تجربه های عاشقانه داشته باشند، مدام پیام رد و بدل کنند.مدام مورد توجه و محبت قرار بگیرند. و وقتی انتظاراتشان براورده نمیشود، معمولا عصبانی می شوند و به طرف مقابل حمله میکنند که به من اهمیت نمیدهی و اولویت زندگی تو نیستم، دوستم نداری و برایم ارزشی قائل نیستی.
این رفتارها معمولا با هدف کسب توجه و محبت صورت می گیرد، اما دریغا و افسوس که فقط باعث دورشدن و فاصله گرفتن طرف دیگر رابطه می شود.
چرا که یک انسان سالم از نظر روانشناختی نمی تواند به مدت طولانی در فضای متشنج یک رابطه باقی بماند، او هم یک انسان است و مسائل و مشکلات خاص خود را دارد.
قرار نیست در یک رابطه دو نفره یکی والد باشد و دیگری کودک و بخواهد که یک بچه را بزرگ کند و همیشه و همواره به نیازهای این کودک (از نظر روانشناختی) رسیدگی کند.
این افراد همه چیز را به خودشان نسبت می دهند و خود را مورد سرزنش و حمله قرار میدهند ، اگر شریک عاطفی شان حوصله نداشته باشد، فکر میکنند دیگر مرا دوست ندارد.این افراد هیچگاه از کیفیت و کمیت رابطه عاطفی خود رضایت ندارند و ابراز ناخشنودی و ناخرسندی می کنند و مدام بیشتر و بیشتر می خواهند و وقتی بر اثر رفتارهای آسیب رسان و ناسازگارشان رابطه را کدر و گل آلود می کنند و آنرا از دست می دهند روزهای خوش و خوبی های طرف مقابل را به یاد می آورند و دچار افسوس و حسرت می شوند.
این افراد تاب تحمل تنهایی و صبوری را ندارند و تنهایی برایشان مثل نوشیدن سم هولناک است و برای غلبه بر تنهایی تقریبا به هر کاری دست میزنند و آنرا امتحان می کنند اما معمولا در دراز مدت جوابی را که می خواهند نمی گیرند و همچنان از رابطه عاطفی خود ناراضی باقی می مانند.
💎 @schematherapychannel
«خرم آنکس که در این محنتگاه
خاطری را سبب تسکین است»
💟 روز جهانی روانشناس و مشاور بر تمامی شما دانشجویان و فعالین اینحوزه مبارکباد.
💎 @schematherapychannel
خاطری را سبب تسکین است»
💟 روز جهانی روانشناس و مشاور بر تمامی شما دانشجویان و فعالین اینحوزه مبارکباد.
💎 @schematherapychannel
از کیفیت و سطح رابطه عاطفی ام راضی نیستم:
بسیاری از افرادی که طرحواره (یا تله) رهاشدگی و محرومیت هیجانی دارند، هنگامیکه وارد رابطه عاطفی می شوند، تمام انرژی و تمرکز خود را به رابطه و طرف مقابلشان معطوف میکنند.
گویی هیچ چیز دیگری در این دنیا وجود ندارد.
انتظار دارند طرف مقابل مدام در دسترس باشد، مدام باهم وقت بگذرانند، مدام تجربه های عاشقانه داشته باشند، مدام پیام رد و بدل کنند.مدام مورد توجه و محبت قرار بگیرند. و وقتی انتظاراتشان براورده نمیشود، معمولا عصبانی می شوند و به طرف مقابل حمله میکنند که به من اهمیت نمیدهی و اولویت زندگی تو نیستم، دوستم نداری و برایم ارزشی قائل نیستی.
این رفتارها معمولا با هدف کسب توجه و محبت صورت می گیرد، اما دریغا و افسوس که فقط باعث دورشدن و فاصله گرفتن طرف دیگر رابطه می شود.
چرا که یک انسان سالم از نظر روانشناختی نمی تواند به مدت طولانی در فضای متشنج یک رابطه باقی بماند، او هم یک انسان است و مسائل و مشکلات خاص خود را دارد.
قرار نیست در یک رابطه دو نفره یکی والد باشد و دیگری کودک و بخواهد که یک بچه را بزرگ کند و همیشه و همواره به نیازهای این کودک (از نظر روانشناختی) رسیدگی کند.
این افراد همه چیز را به خودشان نسبت می دهند و خود را مورد سرزنش و حمله قرار میدهند ، اگر شریک عاطفی شان حوصله نداشته باشد، فکر میکنند دیگر مرا دوست ندارد.این افراد هیچگاه از کیفیت و کمیت رابطه عاطفی خود رضایت ندارند و ابراز ناخشنودی و ناخرسندی می کنند و مدام بیشتر و بیشتر می خواهند و وقتی بر اثر رفتارهای آسیب رسان و ناسازگارشان رابطه را کدر و گل آلود می کنند و آنرا از دست می دهند روزهای خوش و خوبی های طرف مقابل را به یاد می آورند و دچار افسوس و حسرت می شوند.
این افراد تاب تحمل تنهایی و صبوری را ندارند و تنهایی برایشان مثل نوشیدن سم هولناک است و برای غلبه بر تنهایی تقریبا به هر کاری دست میزنند و آنرا امتحان می کنند اما معمولا در دراز مدت جوابی را که می خواهند نمی گیرند و همچنان از رابطه عاطفی خود ناراضی باقی می مانند.
💎 @schematherapychannel
از کیفیت و سطح رابطه عاطفی ام راضی نیستم:
بسیاری از افرادی که طرحواره (یا تله) رهاشدگی و محرومیت هیجانی دارند، هنگامیکه وارد رابطه عاطفی می شوند، تمام انرژی و تمرکز خود را به رابطه و طرف مقابلشان معطوف میکنند.
گویی هیچ چیز دیگری در این دنیا وجود ندارد.
انتظار دارند طرف مقابل مدام در دسترس باشد، مدام باهم وقت بگذرانند، مدام تجربه های عاشقانه داشته باشند، مدام پیام رد و بدل کنند.مدام مورد توجه و محبت قرار بگیرند. و وقتی انتظاراتشان براورده نمیشود، معمولا عصبانی می شوند و به طرف مقابل حمله میکنند که به من اهمیت نمیدهی و اولویت زندگی تو نیستم، دوستم نداری و برایم ارزشی قائل نیستی.
این رفتارها معمولا با هدف کسب توجه و محبت صورت می گیرد، اما دریغا و افسوس که فقط باعث دورشدن و فاصله گرفتن طرف دیگر رابطه می شود.
چرا که یک انسان سالم از نظر روانشناختی نمی تواند به مدت طولانی در فضای متشنج یک رابطه باقی بماند، او هم یک انسان است و مسائل و مشکلات خاص خود را دارد.
قرار نیست در یک رابطه دو نفره یکی والد باشد و دیگری کودک و بخواهد که یک بچه را بزرگ کند و همیشه و همواره به نیازهای این کودک (از نظر روانشناختی) رسیدگی کند.
این افراد همه چیز را به خودشان نسبت می دهند و خود را مورد سرزنش و حمله قرار میدهند ، اگر شریک عاطفی شان حوصله نداشته باشد، فکر میکنند دیگر مرا دوست ندارد.این افراد هیچگاه از کیفیت و کمیت رابطه عاطفی خود رضایت ندارند و ابراز ناخشنودی و ناخرسندی می کنند و مدام بیشتر و بیشتر می خواهند و وقتی بر اثر رفتارهای آسیب رسان و ناسازگارشان رابطه را کدر و گل آلود می کنند و آنرا از دست می دهند روزهای خوش و خوبی های طرف مقابل را به یاد می آورند و دچار افسوس و حسرت می شوند.
این افراد تاب تحمل تنهایی و صبوری را ندارند و تنهایی برایشان مثل نوشیدن سم هولناک است و برای غلبه بر تنهایی تقریبا به هر کاری دست میزنند و آنرا امتحان می کنند اما معمولا در دراز مدت جوابی را که می خواهند نمی گیرند و همچنان از رابطه عاطفی خود ناراضی باقی می مانند.
💎 @schematherapychannel
چرا مردان با وجود داشتن زنی خوب ، با زنی پایین تر از همسرشان رابطه برقرار می کنند؟
زمانی که مرد به دلیل طرح واره نقص/ شرم , اعتماد به نفس لازم را ندارد و به همین خاطر به سوی افرادی گرایش پیدا می کند که از خودش پایین تر باشد.
این فرد دائما تحت استرس است و هنگامی که سعی می کند به شما ثابت کند که به هیچ دختری به غیر از شما حتی نگاه هم نمی کند این استرس بیشتر می شود و تنها زمانی استرس او فرو می نشیند که دختری پایین تر از خودش شروع به صحبت کردن با او کند.
تنها در آن زمان است که این مرد، اعتماد بنفس بدست می آورد زیرا نسبت به آن شخص احساس برتری می کند.
بهترین راه حل برای حل این مشکل، مراجعه به متخصص زوج درمانی(طرحواره درمانگر) است تا به زوجین کمک شود بی پرده و بسیار رک و شفاف در خصوص احساسات واقعی شان و علاقه ها و ترس هایشان با یکدیگر صحبت کنند و از بیان واقعیات به همدیگر فرار نکنند و با راهکارهای خاص، مرد اعتماد بنفس لازم را بدست بیاورد.
💎 @schematherapychannel
زمانی که مرد به دلیل طرح واره نقص/ شرم , اعتماد به نفس لازم را ندارد و به همین خاطر به سوی افرادی گرایش پیدا می کند که از خودش پایین تر باشد.
این فرد دائما تحت استرس است و هنگامی که سعی می کند به شما ثابت کند که به هیچ دختری به غیر از شما حتی نگاه هم نمی کند این استرس بیشتر می شود و تنها زمانی استرس او فرو می نشیند که دختری پایین تر از خودش شروع به صحبت کردن با او کند.
تنها در آن زمان است که این مرد، اعتماد بنفس بدست می آورد زیرا نسبت به آن شخص احساس برتری می کند.
بهترین راه حل برای حل این مشکل، مراجعه به متخصص زوج درمانی(طرحواره درمانگر) است تا به زوجین کمک شود بی پرده و بسیار رک و شفاف در خصوص احساسات واقعی شان و علاقه ها و ترس هایشان با یکدیگر صحبت کنند و از بیان واقعیات به همدیگر فرار نکنند و با راهکارهای خاص، مرد اعتماد بنفس لازم را بدست بیاورد.
💎 @schematherapychannel
زمان ترک رابطه (طرحواره رها شدگی)
چنانچه نامزد شما از طرح واره رها شدگی به شدت رنج ببرد و دیدگاه جبری هم به زندگی داشته باشد بعنی معتقد باشد انسان ها محکوم به تکرار گذشته خود هستند و شما همه روش های ذکر شده را انجام داده باشید و نتیجه نگرفته باشید. شما باید بدانید که این فرد دوست دارد که در این تله خود ساخته سال ها و سال ها گرفتار باشد بنابراین چنانچه شما از صبر و تحمل و احساس تعهد بالایی نیز در رابطه با او برخوردار باشید باید بدانید که او به طور ناخودآگاه به شکلی برنامه ریزی شده که از رابطه عاطفی سالم و آرامش بخش گریزان است.
به همین دلیل رابطه عاطفی خود را به آشوب می کشد تا اثبات کند گذشته محکوم به تکرار است و من همواره تجربه تنهایی و رها شدن را خواهم داشت و این تنهایی نه تنهای لذت بخش که افراد خود شکوفا تجربه می کنند بلکه تنهایی ناشی از طرد شدن می باشد.
متاسفانه گاهی اوقات می بینیم برخی افراد آدم های خوب زندگی شان را به خاطر چسبیدن به تله های زندگی شان از دست می دهند ممکن است عاقبت لحظه ای فرا رسد که به منظور این که دچار ناراحتی روحی بیشتری نشوید از نامزدی که در تله عشقی رهاشدگی افتاده خداحافظی کنید. ممکن است شما با صراحت کامل به او بگوئید که از این پس دیگر خواهان داشتن رابطه عاطفی با او نیستید اگر چه که برای او به عنوان یک انسان ارزش قائلید.
💎 @schematherapychannel
چنانچه نامزد شما از طرح واره رها شدگی به شدت رنج ببرد و دیدگاه جبری هم به زندگی داشته باشد بعنی معتقد باشد انسان ها محکوم به تکرار گذشته خود هستند و شما همه روش های ذکر شده را انجام داده باشید و نتیجه نگرفته باشید. شما باید بدانید که این فرد دوست دارد که در این تله خود ساخته سال ها و سال ها گرفتار باشد بنابراین چنانچه شما از صبر و تحمل و احساس تعهد بالایی نیز در رابطه با او برخوردار باشید باید بدانید که او به طور ناخودآگاه به شکلی برنامه ریزی شده که از رابطه عاطفی سالم و آرامش بخش گریزان است.
به همین دلیل رابطه عاطفی خود را به آشوب می کشد تا اثبات کند گذشته محکوم به تکرار است و من همواره تجربه تنهایی و رها شدن را خواهم داشت و این تنهایی نه تنهای لذت بخش که افراد خود شکوفا تجربه می کنند بلکه تنهایی ناشی از طرد شدن می باشد.
متاسفانه گاهی اوقات می بینیم برخی افراد آدم های خوب زندگی شان را به خاطر چسبیدن به تله های زندگی شان از دست می دهند ممکن است عاقبت لحظه ای فرا رسد که به منظور این که دچار ناراحتی روحی بیشتری نشوید از نامزدی که در تله عشقی رهاشدگی افتاده خداحافظی کنید. ممکن است شما با صراحت کامل به او بگوئید که از این پس دیگر خواهان داشتن رابطه عاطفی با او نیستید اگر چه که برای او به عنوان یک انسان ارزش قائلید.
💎 @schematherapychannel
ارتباط کودکی ناسالم با ازدواج نامناسب
فرزندان کم سن و سال در خانواده های ناسالم و بدکارکرد مجبور می شوند بار مسئولیت های خانواده را به دوش بکشند.
آنها از کودکی می آموزند که مسئول مشکلات خانواده هستند.این کودکان برای نجات خانواده ی خود معمولا به سه طریق اقدام مي كنند:
*به اصطلاح نامرئی می شوند:
نه تقاضایی برای خود دارند و نه مشکلی ایجاد می کنند و نه توقعی دارند.سعی می کند بر گرفتاری های موجود خانواده اش اضافه نکند.
*ممکن است دست به شرارت بزنند:
کودک در این شرایط می خواهد همه ی مشکلات خانواده را متوجه خود بداند.
این گونه ممکن است پدر و مادر متوجه حالات ناخوشایند فرزندشان بشوند و به جای اینکه از یکدیگر بپرسند تکلیف ازدواجمان چیست به فکر چاره ای برای فرزندشان بیفتند.
درواقع کودک با این رفتار خود می خواهد از متلاشی شدن زندگی زناشویی پدر و مادرش جلوگیری کند.این کودکان اغلب خشمگین هستند.
*ممکن است کودک تصمیم بگیرد فرزندی خوب و شایسته ظاهر شود:
اگرچه در درون احساس تنهایی دارند، سعی می کنند شاد و خوشحال ظاهر شوند اما در درون خشمگین هستند.
خوب به نظر رسیدن در این عده جای احساس خوب داشتن را پر می کند.
نقش پررنگ این الگوهای آسیب زا در سراسر زندگی این افراد به خصوص انتخاب همسر مشهود است.
💎 @schematherapychannel
فرزندان کم سن و سال در خانواده های ناسالم و بدکارکرد مجبور می شوند بار مسئولیت های خانواده را به دوش بکشند.
آنها از کودکی می آموزند که مسئول مشکلات خانواده هستند.این کودکان برای نجات خانواده ی خود معمولا به سه طریق اقدام مي كنند:
*به اصطلاح نامرئی می شوند:
نه تقاضایی برای خود دارند و نه مشکلی ایجاد می کنند و نه توقعی دارند.سعی می کند بر گرفتاری های موجود خانواده اش اضافه نکند.
*ممکن است دست به شرارت بزنند:
کودک در این شرایط می خواهد همه ی مشکلات خانواده را متوجه خود بداند.
این گونه ممکن است پدر و مادر متوجه حالات ناخوشایند فرزندشان بشوند و به جای اینکه از یکدیگر بپرسند تکلیف ازدواجمان چیست به فکر چاره ای برای فرزندشان بیفتند.
درواقع کودک با این رفتار خود می خواهد از متلاشی شدن زندگی زناشویی پدر و مادرش جلوگیری کند.این کودکان اغلب خشمگین هستند.
*ممکن است کودک تصمیم بگیرد فرزندی خوب و شایسته ظاهر شود:
اگرچه در درون احساس تنهایی دارند، سعی می کنند شاد و خوشحال ظاهر شوند اما در درون خشمگین هستند.
خوب به نظر رسیدن در این عده جای احساس خوب داشتن را پر می کند.
نقش پررنگ این الگوهای آسیب زا در سراسر زندگی این افراد به خصوص انتخاب همسر مشهود است.
💎 @schematherapychannel
| خاطرات بد و ناگوار کودکی به چهار طریق هنگام بزرگسالی روی ما تاثیر میگذارد |
چه اینکه در کودکی شاهد یا مفعول خشونت باشید، یا اینکه از نظر فیزیکی یا روانی مورد بیتوجهی سرپرست خود قرار گیرید، در هنگام بزرگسالی احتمال زیادی هست که نشانههای آن خاطرات بد را بروز دهید. بچهها از اتفاقاتی که میبینند یا برایشان رخ میدهد برداشتی میکنند و بر آن اساس در دنیای درون خود نقشهای از جهان ترسیم میکنند. سپس این نقشه به آنها کمک میکند تا بتوانند با دنیا همراهی کنند. ولی اگر آنها نتوانند این تصور را هنگام بزرگتر شدن تغییر دهند این میتواند توانایی عملکرد آنها را به عنوان یک بالغ تخریب کند. این تاثیرات منفی به طور کلی در چهار حالت میتوانند روی ما تاثیر بد بگذارند.
۱. هویت اشتباه
به عنوان یک آسیبشناس کودک، خیلی از بزرگسالان را دیدهام که ناگواریهای کودکی را با خود در بزرگسالی مانند زخم احساسی حمل میکنند. یکی از طُرُقی که این زخمها خود را نشان میدهند هویت اشتباه است. به عنوان بچه، ما دوست داریم که والدین، ما را دوست بدارند و از ما مراقبت کنند. وقتی آنها مراقبت نمیکنند، ما سعی میکنیم آدمی بشویم که آنها دوست دارند و به او توجه میکنند.
برای همین یک سری از احساساتمان را که سر راه این خواسته قرار دارند، پنهان میکنیم و در واقع شخص دیگری را از خود به دنیا ارائه میدهیم. وقتی ما احساساتمان را مخفی کنیم پس از مدتی یادمان میرود که چه کسی بودهایم زیرا اصل شخصیت ما همان احساسات ما است. ما تمام عمر احساس میکنیم که، وای اگر ماسک ما از چهره بیفتد دیگر کسی من را نمیپذیرد و دوست نخواهد داشت. بهترین کار این است که به روانشناس مراجعه کنید تا به شما کمک کند چطور این ترس را کنار بگذارید و به خود حقیقیتان بازگردید.
۲. تفکر قربانیوار
تصوری که ما از خودمان داریم سخنگوی درونی ما را هدایت میکند. طوری که ما با خودمان حرف میزنیم، میتواند ما را قوی یا ضعیف کند. حرفهای منفی میتواند این حس را القا کند که ضعیف هستیم و قدرت کنترل زندگی خود را نداریم، مانند قربانیها! ممکن است در کودکی قربانی بوده باشیم، ولی این نباید در بزرگسالی ادامه پیدا کند. در کودکی ما قدرت زیادی در کنترل محیط اطراف خود نداریم ولی ما دیگر کودک نیستیم و بزرگ شدهایم. در تمام جوانب زندگی، ما همیشه قدرت انتخاب داریم، حتی در اینکه چگونه در مورد زندگی خود بیاندیشیم. خیلی بیشتر از آنچه فکر کنید میتوانید موقعیتتان را تغییر دهید، به جای اینکه فکر کنید قربانی بودهاید فکر کنید نجات یافته بودهاید. دفعهی بعد که در مخمصهای بودید و انتخاب نازلی کردید به خودتان یاد آوری کنید که شما بیشتر از آنچه فکر کنید قدرت کنترل دارید.
۳. پرخاشگری بالقوه
اگر کودک در محیطی بزرگ شود که هر گونه پرخاش غیرقابل قبول بوده، او با این باور بزرگ میشود که خشونت غیرقابل قبول است. پس او در هنگام بزرگسالی اگر یک حرکت پرخاشگرانه ببیند فکر میکند که این حس باید سرکوب شود. یا اگر در خانوادهای بزرگ شود که هر نوع خشونت را سرکوب میکنند او نیز در بزرگسالی به همان شیوه عمل خواهد کرد و از ابراز خشمی که میتواند برای او مفید باشد، خودداری میکند.
حالا چه اتفاقی می افتد اگر نتوانید خشم خود را پنهان کنید؟ اگر شما خودتان از آن دسته افراد باشید، پاسخ این سوال را میدانید و احتمالا شما همچنان عصبانی میمانید. وقتی عصبانیت که یک احساس سالم و طبیعی است را سرکوب کنید و به جای اینکه عامل ایجاد آن را از بین ببرید عصبانیت را مخفی کنید، این عصبانیت از بین نمیرود و باقی میماند. پس از گذر زمان این عصبانیت به پرخاشگری بالقوه تبدیل میشود.
۴. بیتفاوتی
اگر شما در زمان کودکی از طرف والدین خود نادیده گرفته میشدید ممکن است خشم و ترس خود را در آرزوی اینکه دیگر هیچوقت نادیده گرفته نشوید دفن کرده باشید. در واقع اتفاقی که میافتد مثل این است که ما خودمان را ترک کردهایم. ما همیشه خود را کنار میکشیم و از پتانسیل خود استفاده نمیکنیم و بیتقاوتی را برمیگزینیم. آدم بیتفاوت میگوید من میدانم باید چه کاری انجام دهم ولی انجام نمیدهم.
💎 @schematherapychannel
چه اینکه در کودکی شاهد یا مفعول خشونت باشید، یا اینکه از نظر فیزیکی یا روانی مورد بیتوجهی سرپرست خود قرار گیرید، در هنگام بزرگسالی احتمال زیادی هست که نشانههای آن خاطرات بد را بروز دهید. بچهها از اتفاقاتی که میبینند یا برایشان رخ میدهد برداشتی میکنند و بر آن اساس در دنیای درون خود نقشهای از جهان ترسیم میکنند. سپس این نقشه به آنها کمک میکند تا بتوانند با دنیا همراهی کنند. ولی اگر آنها نتوانند این تصور را هنگام بزرگتر شدن تغییر دهند این میتواند توانایی عملکرد آنها را به عنوان یک بالغ تخریب کند. این تاثیرات منفی به طور کلی در چهار حالت میتوانند روی ما تاثیر بد بگذارند.
۱. هویت اشتباه
به عنوان یک آسیبشناس کودک، خیلی از بزرگسالان را دیدهام که ناگواریهای کودکی را با خود در بزرگسالی مانند زخم احساسی حمل میکنند. یکی از طُرُقی که این زخمها خود را نشان میدهند هویت اشتباه است. به عنوان بچه، ما دوست داریم که والدین، ما را دوست بدارند و از ما مراقبت کنند. وقتی آنها مراقبت نمیکنند، ما سعی میکنیم آدمی بشویم که آنها دوست دارند و به او توجه میکنند.
برای همین یک سری از احساساتمان را که سر راه این خواسته قرار دارند، پنهان میکنیم و در واقع شخص دیگری را از خود به دنیا ارائه میدهیم. وقتی ما احساساتمان را مخفی کنیم پس از مدتی یادمان میرود که چه کسی بودهایم زیرا اصل شخصیت ما همان احساسات ما است. ما تمام عمر احساس میکنیم که، وای اگر ماسک ما از چهره بیفتد دیگر کسی من را نمیپذیرد و دوست نخواهد داشت. بهترین کار این است که به روانشناس مراجعه کنید تا به شما کمک کند چطور این ترس را کنار بگذارید و به خود حقیقیتان بازگردید.
۲. تفکر قربانیوار
تصوری که ما از خودمان داریم سخنگوی درونی ما را هدایت میکند. طوری که ما با خودمان حرف میزنیم، میتواند ما را قوی یا ضعیف کند. حرفهای منفی میتواند این حس را القا کند که ضعیف هستیم و قدرت کنترل زندگی خود را نداریم، مانند قربانیها! ممکن است در کودکی قربانی بوده باشیم، ولی این نباید در بزرگسالی ادامه پیدا کند. در کودکی ما قدرت زیادی در کنترل محیط اطراف خود نداریم ولی ما دیگر کودک نیستیم و بزرگ شدهایم. در تمام جوانب زندگی، ما همیشه قدرت انتخاب داریم، حتی در اینکه چگونه در مورد زندگی خود بیاندیشیم. خیلی بیشتر از آنچه فکر کنید میتوانید موقعیتتان را تغییر دهید، به جای اینکه فکر کنید قربانی بودهاید فکر کنید نجات یافته بودهاید. دفعهی بعد که در مخمصهای بودید و انتخاب نازلی کردید به خودتان یاد آوری کنید که شما بیشتر از آنچه فکر کنید قدرت کنترل دارید.
۳. پرخاشگری بالقوه
اگر کودک در محیطی بزرگ شود که هر گونه پرخاش غیرقابل قبول بوده، او با این باور بزرگ میشود که خشونت غیرقابل قبول است. پس او در هنگام بزرگسالی اگر یک حرکت پرخاشگرانه ببیند فکر میکند که این حس باید سرکوب شود. یا اگر در خانوادهای بزرگ شود که هر نوع خشونت را سرکوب میکنند او نیز در بزرگسالی به همان شیوه عمل خواهد کرد و از ابراز خشمی که میتواند برای او مفید باشد، خودداری میکند.
حالا چه اتفاقی می افتد اگر نتوانید خشم خود را پنهان کنید؟ اگر شما خودتان از آن دسته افراد باشید، پاسخ این سوال را میدانید و احتمالا شما همچنان عصبانی میمانید. وقتی عصبانیت که یک احساس سالم و طبیعی است را سرکوب کنید و به جای اینکه عامل ایجاد آن را از بین ببرید عصبانیت را مخفی کنید، این عصبانیت از بین نمیرود و باقی میماند. پس از گذر زمان این عصبانیت به پرخاشگری بالقوه تبدیل میشود.
۴. بیتفاوتی
اگر شما در زمان کودکی از طرف والدین خود نادیده گرفته میشدید ممکن است خشم و ترس خود را در آرزوی اینکه دیگر هیچوقت نادیده گرفته نشوید دفن کرده باشید. در واقع اتفاقی که میافتد مثل این است که ما خودمان را ترک کردهایم. ما همیشه خود را کنار میکشیم و از پتانسیل خود استفاده نمیکنیم و بیتقاوتی را برمیگزینیم. آدم بیتفاوت میگوید من میدانم باید چه کاری انجام دهم ولی انجام نمیدهم.
💎 @schematherapychannel
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#پیشنهاد_ویژه
با هنرنمایی اسکارلت_جوهانسون و آدام_درایور
#MarriageStory (2019)
فیلم "داستان ازدواج"
کیفیت 480p HardSub
با #زیرنویس_چسبیده_فارسی
زیرنویس فارسی ، قابل پخش در تمامی دستگاه ها.
IMDB: 8.5
Rotten Tomatoes: 96%
metascore: 94
User Score: 83%
خلاصه داستان: این فیلم نگاه دلسوزانهی نوآ بامباک به ازدواج و نگه داشته جمع خانواده کنار هم را به تصویر میکشد ، زمانی که مشکلاتی کوچک خانوادهای را درگیر چالشهای سختی در زندگیشان میکند ، آنها باید تلاش خود را برای رهایی از شرایط سخت بکنند و…
💎 @schematherapychannel
با هنرنمایی اسکارلت_جوهانسون و آدام_درایور
#MarriageStory (2019)
فیلم "داستان ازدواج"
کیفیت 480p HardSub
با #زیرنویس_چسبیده_فارسی
زیرنویس فارسی ، قابل پخش در تمامی دستگاه ها.
IMDB: 8.5
Rotten Tomatoes: 96%
metascore: 94
User Score: 83%
خلاصه داستان: این فیلم نگاه دلسوزانهی نوآ بامباک به ازدواج و نگه داشته جمع خانواده کنار هم را به تصویر میکشد ، زمانی که مشکلاتی کوچک خانوادهای را درگیر چالشهای سختی در زندگیشان میکند ، آنها باید تلاش خود را برای رهایی از شرایط سخت بکنند و…
💎 @schematherapychannel
🧠طرحواره درمانی🧠
#پیشنهاد_ویژه با هنرنمایی اسکارلت_جوهانسون و آدام_درایور #MarriageStory (2019) فیلم "داستان ازدواج" کیفیت 480p HardSub با #زیرنویس_چسبیده_فارسی زیرنویس فارسی ، قابل پخش در تمامی دستگاه ها. IMDB: 8.5 Rotten Tomatoes: 96% metascore: 94 User Score: 83% خلاصه…
روابط میانفردی زوجین براساس طرحواره درمانی طرحواره بهخودیخود تلاش برای استمرار و ماندگاری میکند و انتخابها و اعمال انسان در راستای تداوم طرحواره به صورت غیرهوشیار رخ میدهد.
براساس همین مفهوم میتونیم پی به این ماجرا ببریم که چرا چارلی و نیکول بر اساس رویکرد طرحوارهای مجذوب یکدیگر شدهاند:
فردی که طرحواره خود تحول نیافته/گرفتار دارد جذب فردی میشود که نقاط ضعف شخصیتی و عدم مهارتهای فردیش را با اون شخص بپوشاند و بالعکس فردی که طرحواره ایثار دارد مجذوب فردی میشود که نیاز به کمک و راهنمایی داشته باشد تا بتواند توجه و ایثار خودش را در ماهیت فرد مقابل جاری سازد.
پس مشخص میشود که چرا نیکول و چارلی یکدیگر را برای زندگی مشترک انتخاب کردهاند.
این فیلم، روایت کشمکش دو طرحواره ی خود تحول نیافته/گرفتار و طرحواره ی ایثار را به هنریترین شکل ممکن به دیدگان مخاطبانشان میگذارد و نشان میدهد چارلی غرق در طرحوارهاش نمیتواند بپذیرد که زندگی مشترکشان به بنبست رسیده است و درست در طرف مقابل نیکول استوار در تصمیمی که گرفته است قدم برمیدارد.
نقد روانشناختی فیلم داستان ازدواج توسط میلاد امینیفر
💎 @schematherapychannel
براساس همین مفهوم میتونیم پی به این ماجرا ببریم که چرا چارلی و نیکول بر اساس رویکرد طرحوارهای مجذوب یکدیگر شدهاند:
فردی که طرحواره خود تحول نیافته/گرفتار دارد جذب فردی میشود که نقاط ضعف شخصیتی و عدم مهارتهای فردیش را با اون شخص بپوشاند و بالعکس فردی که طرحواره ایثار دارد مجذوب فردی میشود که نیاز به کمک و راهنمایی داشته باشد تا بتواند توجه و ایثار خودش را در ماهیت فرد مقابل جاری سازد.
پس مشخص میشود که چرا نیکول و چارلی یکدیگر را برای زندگی مشترک انتخاب کردهاند.
این فیلم، روایت کشمکش دو طرحواره ی خود تحول نیافته/گرفتار و طرحواره ی ایثار را به هنریترین شکل ممکن به دیدگان مخاطبانشان میگذارد و نشان میدهد چارلی غرق در طرحوارهاش نمیتواند بپذیرد که زندگی مشترکشان به بنبست رسیده است و درست در طرف مقابل نیکول استوار در تصمیمی که گرفته است قدم برمیدارد.
نقد روانشناختی فیلم داستان ازدواج توسط میلاد امینیفر
💎 @schematherapychannel
شرم: ریشهی پنهان تمام گرههای زندگی
خیلی از ما با زخمی زندگی میکنیم که اسمش رو نمیدونیم. زخمی که گاهی در سکوت، گاهی در اضطراب، و گاهی در دور شدن از آدمها خودش رو نشون میده. زخمی که اسمش شرمه.
شرم از جایی میآد که یاد گرفتیم اگر خودمون باشیم، شاید طرد بشیم. وقتی کودک بودیم و نگاه پدر یا مادر، نگاه آدمهای مهم زندگیمون، بهمون فهموند چیزی که هستیم کافی نیست.
در دیدگاه وینیکات کودک وقتی شرم رو میفهمه که نگاه دیگری رو روی خودش احساس کنه. نگاهی که پذیرا نیست.
شرم از همون نگاهها شروع شد. نگاهی که بهمون گفت باید چیزی رو قایم کنیم؛ خشممون، گریهمون، یا حتی شادیمون رو. از اونجا به بعد، هر بار که خودمون رو پنهان کردیم، یه لایه دیگه روی شرممون اضافه شد.
از دیدگاه ژان لاکان: شرم چیزی نیست که فقط حس بشه شرم، نگاه دیگری درون ماست.
اون نگاه، حالا بخشی از ما شده. صدایی که دائم تو سرمون تکرار میکنه: «تو کافی نیستی. تو قابل دوست داشتن نیستی.»
شرم، سختترین بخش زندگی انسانه. چون ما رو از خودمون دور میکنه. ما رو مجبور میکنه نقش بازی کنیم، از ترس اینکه اگر خودمون باشیم، دیده بشیم و بعد… طرد بشیم. و این ترس، عمیقترین ترس انسانه.
چیزیکه به آن فکر می کردم.
💎 @schematherapychannel
خیلی از ما با زخمی زندگی میکنیم که اسمش رو نمیدونیم. زخمی که گاهی در سکوت، گاهی در اضطراب، و گاهی در دور شدن از آدمها خودش رو نشون میده. زخمی که اسمش شرمه.
شرم از جایی میآد که یاد گرفتیم اگر خودمون باشیم، شاید طرد بشیم. وقتی کودک بودیم و نگاه پدر یا مادر، نگاه آدمهای مهم زندگیمون، بهمون فهموند چیزی که هستیم کافی نیست.
در دیدگاه وینیکات کودک وقتی شرم رو میفهمه که نگاه دیگری رو روی خودش احساس کنه. نگاهی که پذیرا نیست.
شرم از همون نگاهها شروع شد. نگاهی که بهمون گفت باید چیزی رو قایم کنیم؛ خشممون، گریهمون، یا حتی شادیمون رو. از اونجا به بعد، هر بار که خودمون رو پنهان کردیم، یه لایه دیگه روی شرممون اضافه شد.
از دیدگاه ژان لاکان: شرم چیزی نیست که فقط حس بشه شرم، نگاه دیگری درون ماست.
اون نگاه، حالا بخشی از ما شده. صدایی که دائم تو سرمون تکرار میکنه: «تو کافی نیستی. تو قابل دوست داشتن نیستی.»
شرم، سختترین بخش زندگی انسانه. چون ما رو از خودمون دور میکنه. ما رو مجبور میکنه نقش بازی کنیم، از ترس اینکه اگر خودمون باشیم، دیده بشیم و بعد… طرد بشیم. و این ترس، عمیقترین ترس انسانه.
چیزیکه به آن فکر می کردم.
💎 @schematherapychannel