ویدئو پایین پست را از کانال «به وقت بیداری» از جناب دکترمیرخانی (لینک) ملاحظه بفرمایید. آنقدر بعضی موارد عجیب است که گاهی فکر میکنم عدهای به صورت عمدی این اقدامات را انجام میدهند و به جای پیگیری و مقابله با این افراد، آگاهی بخشی و توصیه به حرکت در مسیر علم و پیروی از آن، مرتب از این افراد دعوت میشود.
نمیشود وزارت بهداشت پیگیر قانونی یا مصوبهای در مورد این موضوعات مرتبط با ضد علم و شبه علم شود؟حداقل جناب وزیر موضع گیری رسمی داشته باشند؟
البته متاسفانه خود وزارت بهداشت مروج رسمی موارد شبه علم مثل نظریههای مزاج و اخلاط است 😔!
پستهای مرتبط:
✅ از صحبتهای دکتر آرامش (لینک):
«بخشی از طبابت ابن سینا که نظریه هایی هست که امروز منسوخ شده مثل نظریه مزاجی، اخلاط و… به تاریخ پزشکی تعلق دارد. اگر کسی این را مبنای پزشکی امروزی قرار دهد، به وادی شبه علم وارد شده، شبیه آنچه در دپارتمانهای طب سنتی دانشگاه های ایران انجام میشود. »
✅ در مورد این شخص (خیراندیش)، یادآوری نوشته قبلی پوریا ناظمی در مورد توافق همکاری میان دانشگاه علوم پزشکی ایران و آستان امامزادگان عینعلی و زینعلی (ع) هم جالب (لینک)است.
✅ جان مردم عرصه خیال پردازی طبی و آزمون و خطا نیست (لینک)
نمیشود وزارت بهداشت پیگیر قانونی یا مصوبهای در مورد این موضوعات مرتبط با ضد علم و شبه علم شود؟حداقل جناب وزیر موضع گیری رسمی داشته باشند؟
البته متاسفانه خود وزارت بهداشت مروج رسمی موارد شبه علم مثل نظریههای مزاج و اخلاط است 😔!
پستهای مرتبط:
✅ از صحبتهای دکتر آرامش (لینک):
«بخشی از طبابت ابن سینا که نظریه هایی هست که امروز منسوخ شده مثل نظریه مزاجی، اخلاط و… به تاریخ پزشکی تعلق دارد. اگر کسی این را مبنای پزشکی امروزی قرار دهد، به وادی شبه علم وارد شده، شبیه آنچه در دپارتمانهای طب سنتی دانشگاه های ایران انجام میشود. »
✅ در مورد این شخص (خیراندیش)، یادآوری نوشته قبلی پوریا ناظمی در مورد توافق همکاری میان دانشگاه علوم پزشکی ایران و آستان امامزادگان عینعلی و زینعلی (ع) هم جالب (لینک)است.
✅ جان مردم عرصه خیال پردازی طبی و آزمون و خطا نیست (لینک)
Telegram
به وقت بیداری-یادداشت های دکتر محمد میرخانی
صدا و سیما مروج مداخله گری شده است؟!
تریبون دادن صدا و سیما به افرادی که مطابق قانون فاقد صلاحیت در طبابت هستند دلیل بر تایید و صحت اقدامات آنها نیست.
کدام عقل سلیمی می پذیرد که به آسیب دیده ی تصادفات زخم جدیدی در صحنه ی تصادف ایجاد کنیم تا تخمین حیات برای…
تریبون دادن صدا و سیما به افرادی که مطابق قانون فاقد صلاحیت در طبابت هستند دلیل بر تایید و صحت اقدامات آنها نیست.
کدام عقل سلیمی می پذیرد که به آسیب دیده ی تصادفات زخم جدیدی در صحنه ی تصادف ایجاد کنیم تا تخمین حیات برای…
👍13❤9😢9👎3🤯2👌2
قبلا در مورد تاثیر واکسن زونا بر کاهش زوال عقل نوشته بودم. مطالعه دیگری اخیرا نشان داده که این واکسن احتمالا میتواند در کاهش عوارض قلبی و عروقی هم موثر باشد.
در مورد زوال عقل (دمانس)، مطالعهی منتشر شده در نیچر (لینک) نشان داده بود که در طی هفت سال پس از واکسیناسیون، افرادی که واکسن زونا را دریافت کرده بودند، ۲۰ درصد کمتر از گروه دیگر به زوال عقل دچار شدند.
مطالعه ای که در مجلهی European Heart Journal منتشر شده (لینک) نشان می دهد، دریافت واکسن زونا (ازنوع زنده ضعیف شده) با کاهش ۲۳ درصدی در خطر بروز کلی بیماریهای قلبی-عروقی همراه است.
این ارتباط محافظتی تا هشت سال ادامه داشته و بیشترین کاهش در فاصله ۲ تا ۳ سال بعد از واکسیناسیون مشاهده شده است. میزان کاهش در مردان، افراد زیر ۶۰ سال، افراد دارای عادات سبک زندگی ناسالم و از خانوادههای کمدرآمد و ساکنان روستا بیشتر بوده است.
این مطالعه، با بررسی ییش از ۱/۲ میلیون نفر و میانه پیگیری ۶ سال بوده است.
مطالعه نتیچه گیری کرده است که واکسیناسیون زونا ممکن است نه تنها برای پیشگیری از زونا، بلکه بهعنوان یک راهبرد سلامت عمومی برای کاهش خطر بیماریهای قلبی نیز مفید باشد.
پی نوشت: مطالعه دیگری (لینک) نیز ارتباط بین واکسن RSV و کاهش خطر زوال عقل را نشان داده است.
@Scientometric
در مورد زوال عقل (دمانس)، مطالعهی منتشر شده در نیچر (لینک) نشان داده بود که در طی هفت سال پس از واکسیناسیون، افرادی که واکسن زونا را دریافت کرده بودند، ۲۰ درصد کمتر از گروه دیگر به زوال عقل دچار شدند.
مطالعه ای که در مجلهی European Heart Journal منتشر شده (لینک) نشان می دهد، دریافت واکسن زونا (ازنوع زنده ضعیف شده) با کاهش ۲۳ درصدی در خطر بروز کلی بیماریهای قلبی-عروقی همراه است.
این ارتباط محافظتی تا هشت سال ادامه داشته و بیشترین کاهش در فاصله ۲ تا ۳ سال بعد از واکسیناسیون مشاهده شده است. میزان کاهش در مردان، افراد زیر ۶۰ سال، افراد دارای عادات سبک زندگی ناسالم و از خانوادههای کمدرآمد و ساکنان روستا بیشتر بوده است.
این مطالعه، با بررسی ییش از ۱/۲ میلیون نفر و میانه پیگیری ۶ سال بوده است.
مطالعه نتیچه گیری کرده است که واکسیناسیون زونا ممکن است نه تنها برای پیشگیری از زونا، بلکه بهعنوان یک راهبرد سلامت عمومی برای کاهش خطر بیماریهای قلبی نیز مفید باشد.
پی نوشت: مطالعه دیگری (لینک) نیز ارتباط بین واکسن RSV و کاهش خطر زوال عقل را نشان داده است.
@Scientometric
❤24👏10👎3👍2
Science
Why do some moms have more boys than girls—or vice versa? New study provides clues
Researchers find that certain genetic variants and mother’s age may have an impact on the sex of her children
چرا بعضی از مادرها بیشتر پسر دارند تا دختر و یا برعکس؟ یک مطالعه جدید برخی عوامل احتمالی موثر بر این موضوع را مشخص کرده است.
بر اساس مطالعه (لینک)، در خانوادههایی که چند فرزند همجنس دارند، احتمال اینکه فرزند بعدی هم همان جنس را داشته باشد، بیشتر از داشتن جنس متفاوت است.برای مثال، خانوادههایی که سه پسر یا بیشتر دارند، احتمال اینکه فرزند بعدیشان هم پسر باشد بیشتر از این است که دختر باشد.
مطالعه نشان داده که در خانوادههایی با سه پسر، احتمال اینکه فرزند بعدی نیز پسر باشد ۶۱٪ است. در خانوادههایی با سه دختر، احتمال اینکه کودک بعدی هم دختر باشد ۵۸٪ گزارش شده است.
این یافتهها، باور رایج مبنی بر برابر بودن شانس تولد دختر یا پسر در هر بارداری را به چالش میکشد. بر اساس این نتایج، شاید باید به زوجها گفت که احتمال داشتن فرزندی با جنس مخالف فرزندان قبلیشان در واقع کمتر از ۵۰٪ است.
محققین جنسیت کودکان متولدشده از حدود ۶۰ هزار زن در آمریکا را، در بازه زمانی ۱۹۵۶ تا ۲۰۱۵، بررسی کردهاند تا دریابند چرا برخی خانوادهها فقط فرزندان پسر یا فقط فرزندان دختر دارند.
زنانی که اولین فرزند خود را بعد از ۲۸ سالگی به دنیا آوردند، نسبت به زنانی که پیش از ۲۳ سالگی مادر شده بودند، ۱۳٪ بیشتر احتمال داشت که فقط پسر یا فقط دختر داشته باشند.
تغییرات pH واژن با افزایش سن زنان شاید بتواند این پدیده را توضیح دهد. برای مثال، این تغییرات ممکن است بر موفقیت اسپرمهای حامل کروموزوم X یا Y در لقاح تخمک تأثیر بگذارند و در نتیجه بر جنسیت فرزند هم موثر باشند.
سپس ژنوم بیش از ۷۰۰۰ خانم بررسی (مطالعه GWAS) و مشخص شده است که زنانی که همه فرزندانشان دختر بودند، معمولاً دارای گونههای (وارینت) خاصی از ژن NSUN6 روی کروموزوم ۱۰ بودند، در حالی که زنانی که فقط پسر داشتند، بیشتر دارای گونههای خاصی از ژن TSHZ1 روی کروموزوم ۱۸ بودند. هیچیک از این ژنها بهطور شناختهشدهای نقشی در تولیدمثل ندارند؛ ژن NSUN6 در تشکیل پروتئین نقش دارد و تصور میشود ژن TSHZ1 در حس بویایی دخیل باشد.
در مورد نتایج این مطالعه با توجه به حجم نمونه آن و انتخاب از یک منطقه جغرافیایی خاص باید با احتیاط بیشتر برخورد کرد. برای مثال در بک مطالعه در سال ۲۰۲۰، با بررسی ۴/۷ میلیون تولد در سوئد نشانه ای از عدم تصادفی بودن جنسیت پیدا نشده است. همچینن نتایج ژنتیکی که این مطالعه نشان داده، باید بیشتر بررسی شود.
گزارش از نیچر و ساینس
@Scientometric
بر اساس مطالعه (لینک)، در خانوادههایی که چند فرزند همجنس دارند، احتمال اینکه فرزند بعدی هم همان جنس را داشته باشد، بیشتر از داشتن جنس متفاوت است.برای مثال، خانوادههایی که سه پسر یا بیشتر دارند، احتمال اینکه فرزند بعدیشان هم پسر باشد بیشتر از این است که دختر باشد.
مطالعه نشان داده که در خانوادههایی با سه پسر، احتمال اینکه فرزند بعدی نیز پسر باشد ۶۱٪ است. در خانوادههایی با سه دختر، احتمال اینکه کودک بعدی هم دختر باشد ۵۸٪ گزارش شده است.
این یافتهها، باور رایج مبنی بر برابر بودن شانس تولد دختر یا پسر در هر بارداری را به چالش میکشد. بر اساس این نتایج، شاید باید به زوجها گفت که احتمال داشتن فرزندی با جنس مخالف فرزندان قبلیشان در واقع کمتر از ۵۰٪ است.
محققین جنسیت کودکان متولدشده از حدود ۶۰ هزار زن در آمریکا را، در بازه زمانی ۱۹۵۶ تا ۲۰۱۵، بررسی کردهاند تا دریابند چرا برخی خانوادهها فقط فرزندان پسر یا فقط فرزندان دختر دارند.
زنانی که اولین فرزند خود را بعد از ۲۸ سالگی به دنیا آوردند، نسبت به زنانی که پیش از ۲۳ سالگی مادر شده بودند، ۱۳٪ بیشتر احتمال داشت که فقط پسر یا فقط دختر داشته باشند.
تغییرات pH واژن با افزایش سن زنان شاید بتواند این پدیده را توضیح دهد. برای مثال، این تغییرات ممکن است بر موفقیت اسپرمهای حامل کروموزوم X یا Y در لقاح تخمک تأثیر بگذارند و در نتیجه بر جنسیت فرزند هم موثر باشند.
سپس ژنوم بیش از ۷۰۰۰ خانم بررسی (مطالعه GWAS) و مشخص شده است که زنانی که همه فرزندانشان دختر بودند، معمولاً دارای گونههای (وارینت) خاصی از ژن NSUN6 روی کروموزوم ۱۰ بودند، در حالی که زنانی که فقط پسر داشتند، بیشتر دارای گونههای خاصی از ژن TSHZ1 روی کروموزوم ۱۸ بودند. هیچیک از این ژنها بهطور شناختهشدهای نقشی در تولیدمثل ندارند؛ ژن NSUN6 در تشکیل پروتئین نقش دارد و تصور میشود ژن TSHZ1 در حس بویایی دخیل باشد.
در مورد نتایج این مطالعه با توجه به حجم نمونه آن و انتخاب از یک منطقه جغرافیایی خاص باید با احتیاط بیشتر برخورد کرد. برای مثال در بک مطالعه در سال ۲۰۲۰، با بررسی ۴/۷ میلیون تولد در سوئد نشانه ای از عدم تصادفی بودن جنسیت پیدا نشده است. همچینن نتایج ژنتیکی که این مطالعه نشان داده، باید بیشتر بررسی شود.
گزارش از نیچر و ساینس
@Scientometric
👍53❤15🤯5👎4🤔2👌2
با اینکه ۱۰ هزار قدم در روز همچنان میتواند هدف خوبی برای افراد فعال باشد، مطالعهی جدید نشان داده است که پیادهروی روزانه حتی به میزان ۷۰۰۰ قدم نیز با کاهش خطر ابتلا به بیماریهای مزمن، افت عملکرد شناختی و مرگ همراه است.
نتایج این مطالعهیمتاآنالیز که در مجله Lancet Public Health منتشر شده (لینک) نشان میدهد ۷۰۰۰ قدم در روز (در مقایسه با ۲۰۰۰ قدم) با کاهش قابل توجه در بسیاری از پیامدهای سلامت از جمله موارد زیر همراه است:
✅ ۴۷٪ کاهش خطر مرگ و میرکلی
✅ ۲۵٪ کاهش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی
✅ ۴۷٪ کاهش مرگ ناشی از بیماریهای قلبی
✅ ۳۷٪ کاهش مرگ ناشی از سرطان
✅ ۳۸٪ کاهش خطر ابتلا به زوال عقل
✅ ۱۴٪ کاهش خطر ابتلا به دیابت نوع ۲
✅ ۲۲٪ کاهش علائم افسردگی
شاید همه فرصت ورزش منظم، پیاده روی هر روزه یا پنج روز در هفته را نداشته باشند. مطالعات قبلی (لینک) نشان دادهاند که برخی فواید پیادهروی حتی در افرادی که فقط دو روز در هفته هم پیاده روی دارند (۸۰۰۰ قدم با بیشتر) دیده میشود و با افزایش تعداد روزهای پیاده روی، تاثیر آن بیشتر میشود.
@Scientometric
نتایج این مطالعهیمتاآنالیز که در مجله Lancet Public Health منتشر شده (لینک) نشان میدهد ۷۰۰۰ قدم در روز (در مقایسه با ۲۰۰۰ قدم) با کاهش قابل توجه در بسیاری از پیامدهای سلامت از جمله موارد زیر همراه است:
✅ ۴۷٪ کاهش خطر مرگ و میرکلی
✅ ۲۵٪ کاهش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی
✅ ۴۷٪ کاهش مرگ ناشی از بیماریهای قلبی
✅ ۳۷٪ کاهش مرگ ناشی از سرطان
✅ ۳۸٪ کاهش خطر ابتلا به زوال عقل
✅ ۱۴٪ کاهش خطر ابتلا به دیابت نوع ۲
✅ ۲۲٪ کاهش علائم افسردگی
شاید همه فرصت ورزش منظم، پیاده روی هر روزه یا پنج روز در هفته را نداشته باشند. مطالعات قبلی (لینک) نشان دادهاند که برخی فواید پیادهروی حتی در افرادی که فقط دو روز در هفته هم پیاده روی دارند (۸۰۰۰ قدم با بیشتر) دیده میشود و با افزایش تعداد روزهای پیاده روی، تاثیر آن بیشتر میشود.
@Scientometric
🔥33👍21❤9🤩5❤🔥1🤔1
بیست و هفتم جولای (۵ مرداد): در چنین روزی در سال ۱۹۲۱، فردریک بنتینگ و چارلز بست موفق شدند برای نخستینبار انسولین را از پانکراس سگ استخراج کنند.
این بعدا به صورت رسمی در ۱۴ نوامبر ۱۹۲۱ اعلام شد. کشفی که نقطه عطفی در تاریخ پزشکی و نجاتبخش جان میلیونها بیمار مبتلا به دیابت شد.
قبلتر از اینها نقش پانکراس و سلولهای جزایر لانگرهانس در کنترل قند خون مشخص شده بود. بعد از استخراج انسولین هم تلاش ها برای پالایش و خالص سازی آن انجام شد.
در ژانویهی ۱۹۲۲، لئونارد تامپسون، نوجوان کانادایی مبتلا به دیابت، نخستین فردی بود که با انسولین درمان شد. دانشگاه تورنتو بلافاصله به شرکتهای داروسازی اجازه داد که انسولین را تولید کنند.
تا قبل از آن تنها روش درمانی، رژیم غذایی کم (یا بدون) کربوهیدرات و شکر بود که کمک میکرد نهایتا بیماران یکسال بیشتر زنده بمانند.
جایزه نوبل برای کشف انسولین در سال ۱۹۲۳ اهدا شد.
هنوز تلاشها برای ساخت انواع بهتر انسولین مثل مدل خوراکی و… ادامه دارد.
به امید درمان کامل دیابت و جلوگیری از بروز آن.
ویدئو کامل: لینک
ویدئوی مرتبط : لینک
@Scientometric
این بعدا به صورت رسمی در ۱۴ نوامبر ۱۹۲۱ اعلام شد. کشفی که نقطه عطفی در تاریخ پزشکی و نجاتبخش جان میلیونها بیمار مبتلا به دیابت شد.
قبلتر از اینها نقش پانکراس و سلولهای جزایر لانگرهانس در کنترل قند خون مشخص شده بود. بعد از استخراج انسولین هم تلاش ها برای پالایش و خالص سازی آن انجام شد.
در ژانویهی ۱۹۲۲، لئونارد تامپسون، نوجوان کانادایی مبتلا به دیابت، نخستین فردی بود که با انسولین درمان شد. دانشگاه تورنتو بلافاصله به شرکتهای داروسازی اجازه داد که انسولین را تولید کنند.
تا قبل از آن تنها روش درمانی، رژیم غذایی کم (یا بدون) کربوهیدرات و شکر بود که کمک میکرد نهایتا بیماران یکسال بیشتر زنده بمانند.
جایزه نوبل برای کشف انسولین در سال ۱۹۲۳ اهدا شد.
هنوز تلاشها برای ساخت انواع بهتر انسولین مثل مدل خوراکی و… ادامه دارد.
به امید درمان کامل دیابت و جلوگیری از بروز آن.
ویدئو کامل: لینک
ویدئوی مرتبط : لینک
@Scientometric
❤87👍10👏5👎1
Telegram
Scientometrics
پژوهشی جدید نشان داده است که حتی دیدن فرد بیمار یا علائم بیماری در دیگران هم باعث میشود مغز ما سیستم ایمنی را فعال و برای مقابله آماده کند.
در پژوهشی جدید که چند روز قبل در مجلهی Nature Neuroscience منتشر شده (لینک)، داوطلبان با استفاده از هدست واقعیت مجازی، آواتارهای انسانی با علائمی مانند بثورات پوستی، سرفه یا دیگر نشانههای بیماری را مشاهده کردهاند. آواتارهای بدون بیماری و سالم به عنوان گروه کنترل هم وجود داشته است.
گروه دیگری از داوطلبان آواتارها را ندیدند اما واکسن آنفلوآنزا دریافت کردند. (به نوعی برخورد واقعی با عامل بیماری زا)
پژوهشگران با استفاده از اسکن مغزی و آزمایش خون، دریافتند که دیدن یک فرد بیمار، شبکه ای در مغز با نام salience network را فعال میکند. این شبکه، مجموعهای از نواحی مغزی است که در شناسایی و واکنش به تهدیدها نقش دارند. این فعالیت باعث افزایش ناگهانی سلولهای ایمنی خاصی (innate lymphoid cells) شده که بخشی از خط اول دفاعی بدن در برابر عوامل بیماریزا هستند.
میزان این سلولها در شرکتکنندگانی که آواتارهای بیمار به آنها نزدیک شده بودند، بیشتر از کسانی بود که آواتارهای سالم به آنها نزدیک شده بودند.
از طرقی فعالیت ایمنی در افرادی که آواتارهای بیمار به آنها نزدیک شدند، مشابه فعالیت ایمنی شرکتکنندگانی بود که واکسن آنفلوآنزا دریافت کرده بودند.
در واقع مشخص شده است که تنها با دیدن فرد بیمار، مغز احتمالا میتواند واکنشی ایمنی را فعال میکند که شبیه واکنش بدن به یک عفونت واقعی است (واکنش پیشدستانه). این نتایج قدرت مغز را در پیشبینی آنچه در حال رخ دادن است و همین طور انتخاب واکنش مناسب برای آن، نشان میدهد.
از نکات جالب توجه بعد از این مطالعه این میتواند باشد که شاید استفاده از هدست های واقعیت مجازی با افزایش فعالسازی سلولهای ایمنی، بتواند به افزایش اثر بخشی واکسنها هم کمک کند.
کزارش نیچر: لینک
@Scientometric
در پژوهشی جدید که چند روز قبل در مجلهی Nature Neuroscience منتشر شده (لینک)، داوطلبان با استفاده از هدست واقعیت مجازی، آواتارهای انسانی با علائمی مانند بثورات پوستی، سرفه یا دیگر نشانههای بیماری را مشاهده کردهاند. آواتارهای بدون بیماری و سالم به عنوان گروه کنترل هم وجود داشته است.
گروه دیگری از داوطلبان آواتارها را ندیدند اما واکسن آنفلوآنزا دریافت کردند. (به نوعی برخورد واقعی با عامل بیماری زا)
پژوهشگران با استفاده از اسکن مغزی و آزمایش خون، دریافتند که دیدن یک فرد بیمار، شبکه ای در مغز با نام salience network را فعال میکند. این شبکه، مجموعهای از نواحی مغزی است که در شناسایی و واکنش به تهدیدها نقش دارند. این فعالیت باعث افزایش ناگهانی سلولهای ایمنی خاصی (innate lymphoid cells) شده که بخشی از خط اول دفاعی بدن در برابر عوامل بیماریزا هستند.
میزان این سلولها در شرکتکنندگانی که آواتارهای بیمار به آنها نزدیک شده بودند، بیشتر از کسانی بود که آواتارهای سالم به آنها نزدیک شده بودند.
از طرقی فعالیت ایمنی در افرادی که آواتارهای بیمار به آنها نزدیک شدند، مشابه فعالیت ایمنی شرکتکنندگانی بود که واکسن آنفلوآنزا دریافت کرده بودند.
در واقع مشخص شده است که تنها با دیدن فرد بیمار، مغز احتمالا میتواند واکنشی ایمنی را فعال میکند که شبیه واکنش بدن به یک عفونت واقعی است (واکنش پیشدستانه). این نتایج قدرت مغز را در پیشبینی آنچه در حال رخ دادن است و همین طور انتخاب واکنش مناسب برای آن، نشان میدهد.
از نکات جالب توجه بعد از این مطالعه این میتواند باشد که شاید استفاده از هدست های واقعیت مجازی با افزایش فعالسازی سلولهای ایمنی، بتواند به افزایش اثر بخشی واکسنها هم کمک کند.
کزارش نیچر: لینک
@Scientometric
🤯55❤32👍19👎1🤩1👌1
نتایج امیدوارکنندهی واکسنهای mRNA از شرکت مدرنا برای HIV
یک کارآزمایی بالینی در مراحل اولیه نشان داده است که واکسنهای mRNA برای HIV، میتوانند منجر به واکنش ایمنی قوی در فرد دریافت کننده بشوند. در این مطالعه، حدود ۸۰٪ از داوطلبانی که یکی از دو واکسن آزمایشی HIV را دریافت کردهاند، آنتیبادی علیه پروتئینهای ویروس ساختهاند.
نخستین واکسن mRNA در سال ۲۰۲۰ برای مقابله با کووید-۱۹ تایید شد. مزیت این واکسنها در مقایسه با روشهای سنتی این است که میتوان آنها را با هزینه کم و در مدت چند ماه (نه چند سال) تغییر داد و نسخههای جدید را آزمایش کرد.
واکسن، دستورالعمل ساخت یک پروتئین خاص، که روی سطح ویروس است، را به شکل mRNA وارد سلولها میکند. بدن این پروتئین را میسازد، سیستم ایمنی آن را شناسایی میکند، و در نتیجه اگر روزی با ویروس واقعی روبهرو شود، آمادگی مقابله با آن را خواهد داشت.
در مطالعهی جدید منتشرشده در Science Translational Medicine، (لینک) به شکل کارآزمایی بالینی فاز یک برای بررسی ایمنی و اثربخشی، دو روش واکسن مقایسه شده است:
روش اول، سلولها پروتئین را بهصورت آزاد میسازند و روش دوم، واکسن mRNA به سلول دستور میدهد تا پروتئینی را بسازد که به غشای سلول متصل است (مثل ویروس واقعی). در این مطالعه سه نوع واکسن mRNA، شامل دو نوع با envelope trimer متصل به غشا و یک نوع با envelope trimer محلول (آزاد) بررسی شده است.
در این مطالعه ۸۰٪ از شرکتکنندگانی که واکسنهایی از نوع پروتئین متصل به غشا (membrane-anchored trimers) دریافت کردند، آنتیبادیهای خنثی کننده ساختند که میتوانند جلوی ورود ویروس به سلولها را بگیرند. در مقابل، فقط ۴٪ از کسانی که واکسن از نوع پروتئین محلول (soluble trimers) دریافت کردند، چنین آنتیبادیهایی تولید کردند.
این یافتهها میتواند گامی مهم به سوی تولید واکسن مؤثر برای HIV باشد، هرچند هنوز راه زیادی تا تایید و استفاده گسترده باقی مانده است.
نتایج مطالعه حیوانی (پیش بالینی) این روش هم در مقاله همراه گزارش شده است (لینک).
گزارش نیچر: لینک
@Scientometric
یک کارآزمایی بالینی در مراحل اولیه نشان داده است که واکسنهای mRNA برای HIV، میتوانند منجر به واکنش ایمنی قوی در فرد دریافت کننده بشوند. در این مطالعه، حدود ۸۰٪ از داوطلبانی که یکی از دو واکسن آزمایشی HIV را دریافت کردهاند، آنتیبادی علیه پروتئینهای ویروس ساختهاند.
نخستین واکسن mRNA در سال ۲۰۲۰ برای مقابله با کووید-۱۹ تایید شد. مزیت این واکسنها در مقایسه با روشهای سنتی این است که میتوان آنها را با هزینه کم و در مدت چند ماه (نه چند سال) تغییر داد و نسخههای جدید را آزمایش کرد.
واکسن، دستورالعمل ساخت یک پروتئین خاص، که روی سطح ویروس است، را به شکل mRNA وارد سلولها میکند. بدن این پروتئین را میسازد، سیستم ایمنی آن را شناسایی میکند، و در نتیجه اگر روزی با ویروس واقعی روبهرو شود، آمادگی مقابله با آن را خواهد داشت.
در مطالعهی جدید منتشرشده در Science Translational Medicine، (لینک) به شکل کارآزمایی بالینی فاز یک برای بررسی ایمنی و اثربخشی، دو روش واکسن مقایسه شده است:
روش اول، سلولها پروتئین را بهصورت آزاد میسازند و روش دوم، واکسن mRNA به سلول دستور میدهد تا پروتئینی را بسازد که به غشای سلول متصل است (مثل ویروس واقعی). در این مطالعه سه نوع واکسن mRNA، شامل دو نوع با envelope trimer متصل به غشا و یک نوع با envelope trimer محلول (آزاد) بررسی شده است.
در این مطالعه ۸۰٪ از شرکتکنندگانی که واکسنهایی از نوع پروتئین متصل به غشا (membrane-anchored trimers) دریافت کردند، آنتیبادیهای خنثی کننده ساختند که میتوانند جلوی ورود ویروس به سلولها را بگیرند. در مقابل، فقط ۴٪ از کسانی که واکسن از نوع پروتئین محلول (soluble trimers) دریافت کردند، چنین آنتیبادیهایی تولید کردند.
این یافتهها میتواند گامی مهم به سوی تولید واکسن مؤثر برای HIV باشد، هرچند هنوز راه زیادی تا تایید و استفاده گسترده باقی مانده است.
نتایج مطالعه حیوانی (پیش بالینی) این روش هم در مقاله همراه گزارش شده است (لینک).
گزارش نیچر: لینک
@Scientometric
😍34👍18❤12🤩2👎1
همه مقالات سلب اعتبار شده مجله PLoS ONE بررسی و مشخص شده که نزدیک به یک سوم از این مقالات به تنها ۴۵ پژوهشگری مربوط است که به عنوان ادیتور در این مجله فعالیت داشتهاند.
این ۴۵ پژوهشگر در واقع ادیتور تنها حدود ۱/۳ درصد از کل مقالات منتشرشده در این مجله بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۳ بودهاند. حالا مشخص شده بیش از ۳۰٪ از ۷۰۲ مقاله سلب اعتبار شده این مجله، مقالاتی بودهاند که این ۴۵ نفر ادیتور آنها بودهاند. جدای از این، ۲۵ نفر از این ادیتورها مقالاتی در این مجله منتشر کردهاند که بعدا سلب اعتبار شده است.
در این پژوهش، نزدیک به ۲۸۰ هزار مقاله که مجله PLoS ONE در سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۳ منتشر کرده به همراه حدود ۱۳۵ هزار نویسنده و ۱۸ هزار ادیتور بررسی شدهاند. توضیحات کامل در گزارش نیچر :لینک
@Scientometric
این ۴۵ پژوهشگر در واقع ادیتور تنها حدود ۱/۳ درصد از کل مقالات منتشرشده در این مجله بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۳ بودهاند. حالا مشخص شده بیش از ۳۰٪ از ۷۰۲ مقاله سلب اعتبار شده این مجله، مقالاتی بودهاند که این ۴۵ نفر ادیتور آنها بودهاند. جدای از این، ۲۵ نفر از این ادیتورها مقالاتی در این مجله منتشر کردهاند که بعدا سلب اعتبار شده است.
در این پژوهش، نزدیک به ۲۸۰ هزار مقاله که مجله PLoS ONE در سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۳ منتشر کرده به همراه حدود ۱۳۵ هزار نویسنده و ۱۸ هزار ادیتور بررسی شدهاند. توضیحات کامل در گزارش نیچر :لینک
@Scientometric
Nature
Exclusive: retraction-prone editors identified at megajournal PLoS ONE
Nature - Study says small editor group handled many problematic manuscripts — and a Nature investigation finds out who they are.
😐34😱12❤4👍3👀2
تحقیقات جدید نشان میدهد که در پرندگان گاهی ظاهر و اندامهای جنسی با جنسیت ژنتیکی (که توسط کروموزومها تعیین میشود) همخوانی ندارند (sex reversed) و به نظر میرسد این پدیده میتواند نسبتاً رایج باشد.
در مطالعهای روی نزدیک به ۵۰۰ پرنده از پنج گونه معمول که در استرالیا بررسی شدهاند، مشخص شد که تا ۶٪ از آنها چنین اختلافی دارند. بیشتر آنها پرندگان ژنتیکی ماده بودند که اندام جنسی نر داشتند، اما حتی یک پرنده ژنتیکی نر هم دیده شد که به تازگی تخم گذاشته بود.
در انسانها، معمولا افرادی که کروموزوم XX دارند زن و کسانی که XY دارند مرد هستند. اما گفته می شود که این ژنها هستند که جنسیت را تعیین میکنند، نه کروموزومها. مثلاً ژن SRY روی کروموزوم Y باعث شروع رشد ویژگیهای مردانه میشود. اگر کسی این ژن را نداشته باشد، حتی با کروموزوم XY، ویژگیهای زنانه رشد میکنند. در نتیجه کروموزومها همیشه تعیینکننده جنسیت نیستند.
علاوه بر آن در بعضی گونهها، گاهی سلولها میتوانند کروموزومهای متفاوتی داشته باشند و در نتیجه ممکن است پرندگانی بهوجود بیایند که هم ویژگیهای نر و هم ماده داشته باشند که به آنها پرندگان gynandromorphs گفته میشود.
حالا از سوالات بعدی این است که چه چیزی باعث این اختلاف در پرندگان میشود؟
گزارش کامل از ساینس: لینک
@Scientometric
در مطالعهای روی نزدیک به ۵۰۰ پرنده از پنج گونه معمول که در استرالیا بررسی شدهاند، مشخص شد که تا ۶٪ از آنها چنین اختلافی دارند. بیشتر آنها پرندگان ژنتیکی ماده بودند که اندام جنسی نر داشتند، اما حتی یک پرنده ژنتیکی نر هم دیده شد که به تازگی تخم گذاشته بود.
در انسانها، معمولا افرادی که کروموزوم XX دارند زن و کسانی که XY دارند مرد هستند. اما گفته می شود که این ژنها هستند که جنسیت را تعیین میکنند، نه کروموزومها. مثلاً ژن SRY روی کروموزوم Y باعث شروع رشد ویژگیهای مردانه میشود. اگر کسی این ژن را نداشته باشد، حتی با کروموزوم XY، ویژگیهای زنانه رشد میکنند. در نتیجه کروموزومها همیشه تعیینکننده جنسیت نیستند.
علاوه بر آن در بعضی گونهها، گاهی سلولها میتوانند کروموزومهای متفاوتی داشته باشند و در نتیجه ممکن است پرندگانی بهوجود بیایند که هم ویژگیهای نر و هم ماده داشته باشند که به آنها پرندگان gynandromorphs گفته میشود.
حالا از سوالات بعدی این است که چه چیزی باعث این اختلاف در پرندگان میشود؟
گزارش کامل از ساینس: لینک
@Scientometric
Science
‘Sex reversal’ is surprisingly common in birds, new study suggests
Survey of five Australian avians finds numerous discordant individuals, including a genetically male bird that had laid an egg
👍49🤷♀4👏4💯3👀2🔥1
محققان یک رابط
مغز–رایانهای (Brain–Computer Interface) آزمایشی ساختهاند که میتواند جملاتِ در ذهن را رمزگشایی کرده و به گفتار تبدیل کند، اما با یک نکته مهم:
این سیستم فقط زمانی فعال میشود که کاربر ابتدا «کلمه رمز» موردنظر را در ذهن خود بگوید (به آن فکر کند).
این مثل یک «رمز عبور ذهنی» عمل میکند تا دستگاه فقط همان جملاتی را بخواند که کاربر واقعاً میخواهد، نه افکار خصوصی یا گفتوگوهای درونیِ ناخودآگاه.
هدف این فناوری، کمک به افرادی است که مشکل تکلم دارند، بدون اینکه حریم خصوصیشان به خطر بیفتد.
در مطالعه این رابط توانسته تا ۷۴٪ از جملات تصور شده در ذهن را با دفت تشخیص دهد.
گزارش از نیچر: لینک
دسترسی به مقاله این پروژه در مجله Cell: لینک
@Scientometric
مغز–رایانهای (Brain–Computer Interface) آزمایشی ساختهاند که میتواند جملاتِ در ذهن را رمزگشایی کرده و به گفتار تبدیل کند، اما با یک نکته مهم:
این سیستم فقط زمانی فعال میشود که کاربر ابتدا «کلمه رمز» موردنظر را در ذهن خود بگوید (به آن فکر کند).
این مثل یک «رمز عبور ذهنی» عمل میکند تا دستگاه فقط همان جملاتی را بخواند که کاربر واقعاً میخواهد، نه افکار خصوصی یا گفتوگوهای درونیِ ناخودآگاه.
هدف این فناوری، کمک به افرادی است که مشکل تکلم دارند، بدون اینکه حریم خصوصیشان به خطر بیفتد.
در مطالعه این رابط توانسته تا ۷۴٪ از جملات تصور شده در ذهن را با دفت تشخیص دهد.
گزارش از نیچر: لینک
دسترسی به مقاله این پروژه در مجله Cell: لینک
@Scientometric
🤯48❤13❤🔥8🔥4🤷♂1👎1
تحریمها اثرات مخربی بر سلامت عمومی دارند و تلفات ناشی از آن تقریبا با جنگها برابری میکند
یک مطالعه جدید که در مجله The Lancet Global Health منتشر شده، دادههای ۱۵۲ کشور بین سالهای ۱۹۷۱ تا ۲۰۲۱ را بررسی کرده و نشان داده که تحریمها بهطور مستقیم باعث افزایش مرگومیر میشوند. پژوهشگران برای اینکه رابطه علی را دقیقتر بسنحند، از روشهای آماری پیشرفته مثل entropy balancing، Granger causality، instrumental variables و … استفاده کرده اند.
نتایج نشاندهندهی وجود یک ارتباط علیتی معنادار بین تحریمها و افزایش مرگومیر بوده است:
بیشترین اثر مرگبار از تحریمها، مربوط به تحریمهای یکجانبه، اقتصادی و تحریمهای آمریکا بوده.
در مقابل، برای تحریمهای سازمان ملل شواهد معناداری پیدا نسده است.
تحریمها باعث افزایش مرگومیر کودکان زیر ۵ سال به میزان حدود ۸/۴log points و در افراد ۶۰ تا ۸۰ سال حدود ۲/۴ log points شده است. (تقریبا معادل ۸/۷ و ۲/۴ درصد افزایش مرگ)
فقط تحریمهای یک طرفه (unilateral)، سالانه با بیش از ۵۶۰ هزار مرگ (بین ۳۶۷ تا ۷۶۰ هزار مرگ) در جهان مرتبط بودهاند؛ عددی تقریبا برابر با تلفات ناشی از جنگها.
سهم اقتصاد جهانی که زیر فشار تحریمهای یکجانبه قرار گرفته، از حدود ۵/۴ درصد در دهه ۱۹۶۰ به نزدیک ۲۵ درصد در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ رسیده.
در سالهای اخیر، در بیشتر تحریمهای سازمان ملل (نه همه آنها) تلاش شده تا بهگونه ای باشند که آسیب کمتری به مردم عادی برسد، هرچند هنوز بحث بر سر میزان موفقیت آنها ادامه دارد. اما معمولا تحریمهای آمریکا معمولا هدفشان تغییر رژیم یا وادار کردن کشورها به تغییر رفتار سیاسی است. حتی در برخی موارد، سیاستگذاران اذعان کردهاند که بدتر شدن شرایط زندگی مردم در کشورهای هدف بخشی از مکانیسمی است که قرار است به رسیدن به هدف کمک کند. از طرفی، آمریکا و تا حدی اروپا ابزارهایی دارند که اثر اقتصادی و انسانی تحریمها را شدیدتر میکند. از جمله نقش دلار و یورو در مبادلات بانکی جهانی و استفاده آنها بهعنوان ارز ذخیره بینالمللی و همچنین اجرای فراسرزمینی تحریمها بهویژه توسط آمریکا.
وودرو ویلسون، رئیسجمهور وقت آمریکا، یکبار تحریمها را «چیزی عظیمتر از جنگ» نامید. حالا این مقاله نشان میدهد او بیراه نمیگفته و در دهه گذشته، تحریمهای یکجانبه هر سال با حدود ۵۶۰ هزار مرگ در جهان مرتبط بودهاند.
سخت است سیاست دیگری را تصور کنیم که چنین اثرات مرگباری بر جان انسانها داسته و با این حال همچنان بهطور گسترده مورد استفاده قرار گیرد.
محققان در پایان تاکید داشتهاند که باید در طراحی و اجرای تحریمها به عنوان ابزار سیاست خارجی تجدیدنظر جدی شود.
دسترسی به فایل پی دی اف مقاله: لینک
@Scientometric
یک مطالعه جدید که در مجله The Lancet Global Health منتشر شده، دادههای ۱۵۲ کشور بین سالهای ۱۹۷۱ تا ۲۰۲۱ را بررسی کرده و نشان داده که تحریمها بهطور مستقیم باعث افزایش مرگومیر میشوند. پژوهشگران برای اینکه رابطه علی را دقیقتر بسنحند، از روشهای آماری پیشرفته مثل entropy balancing، Granger causality، instrumental variables و … استفاده کرده اند.
نتایج نشاندهندهی وجود یک ارتباط علیتی معنادار بین تحریمها و افزایش مرگومیر بوده است:
بیشترین اثر مرگبار از تحریمها، مربوط به تحریمهای یکجانبه، اقتصادی و تحریمهای آمریکا بوده.
در مقابل، برای تحریمهای سازمان ملل شواهد معناداری پیدا نسده است.
تحریمها باعث افزایش مرگومیر کودکان زیر ۵ سال به میزان حدود ۸/۴log points و در افراد ۶۰ تا ۸۰ سال حدود ۲/۴ log points شده است. (تقریبا معادل ۸/۷ و ۲/۴ درصد افزایش مرگ)
فقط تحریمهای یک طرفه (unilateral)، سالانه با بیش از ۵۶۰ هزار مرگ (بین ۳۶۷ تا ۷۶۰ هزار مرگ) در جهان مرتبط بودهاند؛ عددی تقریبا برابر با تلفات ناشی از جنگها.
سهم اقتصاد جهانی که زیر فشار تحریمهای یکجانبه قرار گرفته، از حدود ۵/۴ درصد در دهه ۱۹۶۰ به نزدیک ۲۵ درصد در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ رسیده.
در سالهای اخیر، در بیشتر تحریمهای سازمان ملل (نه همه آنها) تلاش شده تا بهگونه ای باشند که آسیب کمتری به مردم عادی برسد، هرچند هنوز بحث بر سر میزان موفقیت آنها ادامه دارد. اما معمولا تحریمهای آمریکا معمولا هدفشان تغییر رژیم یا وادار کردن کشورها به تغییر رفتار سیاسی است. حتی در برخی موارد، سیاستگذاران اذعان کردهاند که بدتر شدن شرایط زندگی مردم در کشورهای هدف بخشی از مکانیسمی است که قرار است به رسیدن به هدف کمک کند. از طرفی، آمریکا و تا حدی اروپا ابزارهایی دارند که اثر اقتصادی و انسانی تحریمها را شدیدتر میکند. از جمله نقش دلار و یورو در مبادلات بانکی جهانی و استفاده آنها بهعنوان ارز ذخیره بینالمللی و همچنین اجرای فراسرزمینی تحریمها بهویژه توسط آمریکا.
وودرو ویلسون، رئیسجمهور وقت آمریکا، یکبار تحریمها را «چیزی عظیمتر از جنگ» نامید. حالا این مقاله نشان میدهد او بیراه نمیگفته و در دهه گذشته، تحریمهای یکجانبه هر سال با حدود ۵۶۰ هزار مرگ در جهان مرتبط بودهاند.
سخت است سیاست دیگری را تصور کنیم که چنین اثرات مرگباری بر جان انسانها داسته و با این حال همچنان بهطور گسترده مورد استفاده قرار گیرد.
محققان در پایان تاکید داشتهاند که باید در طراحی و اجرای تحریمها به عنوان ابزار سیاست خارجی تجدیدنظر جدی شود.
دسترسی به فایل پی دی اف مقاله: لینک
@Scientometric
Telegram
Scientometrics
👍32😢16👎7❤5🤬3🤔1
بعد از Resmetirom، حالا FDA به داروی Wegovy هم برای درمان بیماران مبتلا به MASH با فیبروز متوسط تا شدید، مجوز مصرف داد. قبلا در مورد مطالعه تاثیرگذاری Semaglutide (با همان نامهای Ozempic و Wegovy برای درمان دیابت و چاقی) برای درمان MASH در مجلهی NEJM نوشته بودم که از اینحا میتوانید بخوانید:
https://www.tg-me.com/scientometric/7020
بیشتر از ۳۰ درصد جمعیت دنیا و تقریبا ۷۰ درصد افراد با چاقی یا دیابت نوع دوم، درگیر بیماری کبد چرب غیر الکی (همان NAFLD یا MASLD)میباشند. کبد چرب غیر الکلی میتواند به شکل استئوهپاتیت غیر الکلی (NASH یا همان MASH) تبدیل شود. مطالعات بسیاری ارتباط این بیماری را با بیماری های متابولیک دیگر، سرطان کبد و حتی سرطانهای خارج کبدی نشان دادهاند.
پستهای قبلی ساینتومتریکس در مورد داروهای موثر در درمان MASH:
✅ داروهای مهارکنندهی SGLT2 مثل Empagliflozin، برای درمان دیابت استفاده میشوند و برای نارسایی قلبی و کلیوی هم مفید میباشند.
اخیرا یک مطالعه کارآزمایی بالینی در مجلهی BMJ، موثر بودن داروی dapagliflozin از این خانواده را در درمان MASH (نوع شدیدی از بیماری کبد چرب) نشان داده است: لینک
✅ داروی Resmetirom، داروی تایید شده توسط FDA برای درمان MASH میباشد. در مورد این دارو و در مورد MASH از اینجا بخوانید:
https://www.tg-me.com/scientometric/6837
https://www.tg-me.com/scientometric/6737
✅ مطالعهی کار آزمایی بالینی فاز دوم از Survodutide برای درمان MASH در NEJM:
https://www.tg-me.com/scientometric/6841
✅ مطالعهیکار آزمایی بالینی فاز دوم از Tirzepatide برای درمان MASH در NEJM:
https://www.tg-me.com/scientometric/6843
✅ داروی efruxifermin، توانسته تا با مصرف تا هفته ۹۶، فیبروز در بیماران مبتلا به سیروز جبران شده ناشی از MASH را کاهش دهد. در مورد این مطالعه هم از اینجا بخوانید:
https://www.tg-me.com/scientometric/6977
https://www.tg-me.com/scientometric/7020
بیشتر از ۳۰ درصد جمعیت دنیا و تقریبا ۷۰ درصد افراد با چاقی یا دیابت نوع دوم، درگیر بیماری کبد چرب غیر الکی (همان NAFLD یا MASLD)میباشند. کبد چرب غیر الکلی میتواند به شکل استئوهپاتیت غیر الکلی (NASH یا همان MASH) تبدیل شود. مطالعات بسیاری ارتباط این بیماری را با بیماری های متابولیک دیگر، سرطان کبد و حتی سرطانهای خارج کبدی نشان دادهاند.
پستهای قبلی ساینتومتریکس در مورد داروهای موثر در درمان MASH:
✅ داروهای مهارکنندهی SGLT2 مثل Empagliflozin، برای درمان دیابت استفاده میشوند و برای نارسایی قلبی و کلیوی هم مفید میباشند.
اخیرا یک مطالعه کارآزمایی بالینی در مجلهی BMJ، موثر بودن داروی dapagliflozin از این خانواده را در درمان MASH (نوع شدیدی از بیماری کبد چرب) نشان داده است: لینک
✅ داروی Resmetirom، داروی تایید شده توسط FDA برای درمان MASH میباشد. در مورد این دارو و در مورد MASH از اینجا بخوانید:
https://www.tg-me.com/scientometric/6837
https://www.tg-me.com/scientometric/6737
✅ مطالعهی کار آزمایی بالینی فاز دوم از Survodutide برای درمان MASH در NEJM:
https://www.tg-me.com/scientometric/6841
✅ مطالعهیکار آزمایی بالینی فاز دوم از Tirzepatide برای درمان MASH در NEJM:
https://www.tg-me.com/scientometric/6843
✅ داروی efruxifermin، توانسته تا با مصرف تا هفته ۹۶، فیبروز در بیماران مبتلا به سیروز جبران شده ناشی از MASH را کاهش دهد. در مورد این مطالعه هم از اینجا بخوانید:
https://www.tg-me.com/scientometric/6977
❤13😍6👏3👌2👎1
پژوهشی جدید در آمریکا نشان میدهد که میزان مرگومیر پزشکان جراح تقریبا ۵۶٪ بیشتر از پزشکان غیرجراح بوده است.
در سال ۲۰۲۳، میزان مرگومیر در پزشکان جراح حدود ۳۵۵ مورد در هر ۱۰۰ هزار نفر بوده که مشابه با گروه مشاغلی از وکلا، مهندسان و پژوهشگران (۴۰۴ مورد)، اما بیشتر از پزشکان غیرجراح (۲۲۸ مورد) گزارش شده است.
اگرچه سرطان و بیماریهای قلبی شایعترین علل مرگ در همه گروههای شغلی بودند، اما برخی عوامل مرگ در جراحان رتبه بالاتری داشته است:
مثلاً تصادفات رانندگی در جراحان رتبه چهارم علت مرگ بوده، در حالی که در سایر مشاغل رتبه نهم را داشته است.
همچنین مرگ ناشی از فشارخون بالا و درگیری و خشونت فیزیکی (assault) هم در میان جراحان شایعتر بوده است.
نکته مهم دیگر اینکه میزان مرگ ناشی از سرطان در جراحان بیشتر از دیگر گروهها بوده است: میزان مرگ ناشی از سرطان در جراحان ۱۹۳/۲ و در پزشکان غیرجراح ۸۷/۵ مورد در هر ۱۰۰ هزار نفر برآورد شده است.
محققین میزان بالاتر مرگومیر در میان جراحان را به شرایط کاری، فشار حرفهای و سبک زندگی آنها مرتبط دانستهاند.
دسترسی به مقاله: لینک
@Scientometric
در سال ۲۰۲۳، میزان مرگومیر در پزشکان جراح حدود ۳۵۵ مورد در هر ۱۰۰ هزار نفر بوده که مشابه با گروه مشاغلی از وکلا، مهندسان و پژوهشگران (۴۰۴ مورد)، اما بیشتر از پزشکان غیرجراح (۲۲۸ مورد) گزارش شده است.
اگرچه سرطان و بیماریهای قلبی شایعترین علل مرگ در همه گروههای شغلی بودند، اما برخی عوامل مرگ در جراحان رتبه بالاتری داشته است:
مثلاً تصادفات رانندگی در جراحان رتبه چهارم علت مرگ بوده، در حالی که در سایر مشاغل رتبه نهم را داشته است.
همچنین مرگ ناشی از فشارخون بالا و درگیری و خشونت فیزیکی (assault) هم در میان جراحان شایعتر بوده است.
نکته مهم دیگر اینکه میزان مرگ ناشی از سرطان در جراحان بیشتر از دیگر گروهها بوده است: میزان مرگ ناشی از سرطان در جراحان ۱۹۳/۲ و در پزشکان غیرجراح ۸۷/۵ مورد در هر ۱۰۰ هزار نفر برآورد شده است.
محققین میزان بالاتر مرگومیر در میان جراحان را به شرایط کاری، فشار حرفهای و سبک زندگی آنها مرتبط دانستهاند.
دسترسی به مقاله: لینک
@Scientometric
💔43❤11👍4💊2✍1👎1
قبلاً در کانال در مورد پیوند عضو از خوک به انسان برای کبد، کلیه، تیموس و قلب نوشته بودم. کارآزمایی بالینی این روش در مورد پیوند کلیه از غذا و داروی آمریکا هم مجوز شروع مطالعه گرفته است.
حالا برای اولین بار پیوند ریهی خوک به شکل ویرایش ژنتیکی شده، به یک انسان مرگ مغزی در چین انجام شده که توانسته ۹ روز عملکرد داشته باشد.
مقاله پروژه : لینک
گزارش ساینس: لینک
@Scientometric
حالا برای اولین بار پیوند ریهی خوک به شکل ویرایش ژنتیکی شده، به یک انسان مرگ مغزی در چین انجام شده که توانسته ۹ روز عملکرد داشته باشد.
مقاله پروژه : لینک
گزارش ساینس: لینک
@Scientometric
👍26❤2🔥2🤩1
روز گذشته، مقالهای کوتاه در مجله لنست درباره پیامدهای جنگ بر سلامت مردم ایران و منطقه منتشر شده است.
دکتر مازیار مرادی لاکه، استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران، به همراه چند محقق ایرانی دیگر از دانشگاههای انگلستان (دکتر رضا مجدزاده)، آلمان (دکتر محمدرضا فرزانگان) و آمریکا (دکتر محسن نقوی)، در یک مقاله کارسپاندنس در مجلهی لنست با عنوان «Iran and beyond: perilous threats to population health» به بررسی تأثیرات جنگ بر ایران و منطقه مدیترانه شرقی (EMRO) از منظر بهداشت و سلامت پرداختهاند (فایل پی دی اف مقاله).
مقاله با اشاره به شروع جنگ بین ایران و اسرائیل آغاز میشود (حمله نظامی اسرائیل به ایران و حمله تلافیجویانه ایران، حمله آمریکا به سایتهای کلیدی مرتبط با برنامه هستهای ایران، تنها چند روز پس از اعلام یک بازه دو هفتهای برای دیپلماسی و سپس حمله تلافیجویانه بعدی ایران به یک پایگاه نظامی آمریکا در منطقه و در نهایت آتشبس ناپایدار با میانجیگری قطر و رئیسجمهور آمریکا) و این طور عنوان می شود که دلایل اصلی و علل سیاسی پشت این تحولات مرتبط با این مقاله نیست و هدف مقاله بررسی پیامدهای بحران فعلی از منظر سلامت است.
نویسندگان سپس شواهد مربوط به افزایش بار بیماریها پس از مداخلات نظامی در سه کشور منطقه را بیان میکنند:
عراق، بعد از حمله آمریکا در ۲۰۰۳
سوریه، در جریان درگیری طولانی پس از ناآرامیهای ۲۰۱۱
لیبی، پس از مداخله بینالمللی و سقوط قذافی در ۲۰۱۱
همه این موارد نشاندهنده افزایش شدید بار بیماریها و آسیبها نسبت به قبل از مداخلات هستند که فقط محدود به اثرات مستقیم جنگ نیست و پیامدهای گستردهتر جنگ بر اقتصاد، زیرساختهای نظام سلامت، اشتغال و ارائه خدمات را نیز منعکس میکند. چنین بحرانهایی اثرات طولانیمدتی بر سلامت جمعیت دارند و حتی پس از اینکه کشورها روند رو به تثبیت را در پیش میگیرند، اغلب از مسیرهای بهبود سلامت که قبلاً پیشبینی میشده است، عقب میمانند.
در ادامه، وضعیت ایران از ابعاد اقتصادی و سلامت بررسی میشود: «برای بیش از چهار دهه، ایران شاهد یک انقلاب، یک جنگ هشتساله و تحریمهای گسترده چندجانبه و یکجانبه بوده است. این عوامل، همراه با ناکارآمدیهای نهادی که در شاخصهای بانک جهانی منعکس شدهاند، تاثیر ویرانگری بر اقتصاد و توسعه کشور داشتهاند.»
در مورد طرحهای اصلاحی در نظام سلامت نیز صحبت میشود، مانند معرفی بیمه سلامت روستایی در ۲۰۰۴ و اجرای طرح تحول نظام سلامت در ۲۰۱۴. اگرچه مطابق بامطالعات بار بیماریها، این دو طرح تغییر قابلتوجهی بر شاخصهای سلامت جمعیت ایران نداشتهاند، تحریمها با افزایش مرگ و میر ناشی از بیماریهای غیرواگیر مرتبط بودهاند.
محققین ایران را با جمعیتی بیش از جمعیت کل عراق، لیبی و سوریه و جامعهای متنوع و غنی از نظر فرهنگی، حالا با وجود تهدید قریبالوقوع جنگ، با خطر بیسابقهای برای سلامت مواجه میدانند. آنها وقوع درگیری و چنگ داخلی در ایران را تهدیدی جدی برای سلامت نه تنها مردم ایران، بلکه کل منطقه میدانند.
ایران همچنین میزبان میلیونها مهاجر افغان (قانونی یا غیرقانونی) است که تحت تاثیذ حملات نظامی اخیر قرار گرفتهاند. بهعنوان یکی از اولین تحولات پس از جنگ دوازده روزه، تعداد قابل توجهی از مهاجران افغان در ایران اکنون یا تحت فشار یا به انتخاب خود در حال ترک کشور هستند. این روند ناشی از ترکیبی از ناامنی، تشدید اخراجهای اجباری و بدتر شدن شرایط اقتصادی در ایران است. این تحولات وضعیت شکننده انسانی افغانستان، بهویژه برای زنان و کودکان را هم بدتر کرده است.
به عقیده دکتر مرادی و همکارانش در این مقاله، چه برای منطقه و چه برای جهان، عواقب و پیامدهای بالقوه برای امنیت، ثبات اقتصادی و همبستگی اجتماعی، عمیق و غیرقابل پیشبینی هستند. گرچه اقدامات دیپلماتیک اخیر ممکن است راهی برای کاهش تنشها ارائه دهند، اما وضعیت کلی همچنان شکننده است و تضمین سلامت، عزت و رفاه جمعیت ایران نیازمند نه تنها پایان خشونت، بلکه سرمایهگذاری پایدار در راه حلهای صلحآمیز و تقویت تابآوری در برابر درگیریهای آینده است.
@Scientometric
دکتر مازیار مرادی لاکه، استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران، به همراه چند محقق ایرانی دیگر از دانشگاههای انگلستان (دکتر رضا مجدزاده)، آلمان (دکتر محمدرضا فرزانگان) و آمریکا (دکتر محسن نقوی)، در یک مقاله کارسپاندنس در مجلهی لنست با عنوان «Iran and beyond: perilous threats to population health» به بررسی تأثیرات جنگ بر ایران و منطقه مدیترانه شرقی (EMRO) از منظر بهداشت و سلامت پرداختهاند (فایل پی دی اف مقاله).
مقاله با اشاره به شروع جنگ بین ایران و اسرائیل آغاز میشود (حمله نظامی اسرائیل به ایران و حمله تلافیجویانه ایران، حمله آمریکا به سایتهای کلیدی مرتبط با برنامه هستهای ایران، تنها چند روز پس از اعلام یک بازه دو هفتهای برای دیپلماسی و سپس حمله تلافیجویانه بعدی ایران به یک پایگاه نظامی آمریکا در منطقه و در نهایت آتشبس ناپایدار با میانجیگری قطر و رئیسجمهور آمریکا) و این طور عنوان می شود که دلایل اصلی و علل سیاسی پشت این تحولات مرتبط با این مقاله نیست و هدف مقاله بررسی پیامدهای بحران فعلی از منظر سلامت است.
نویسندگان سپس شواهد مربوط به افزایش بار بیماریها پس از مداخلات نظامی در سه کشور منطقه را بیان میکنند:
عراق، بعد از حمله آمریکا در ۲۰۰۳
سوریه، در جریان درگیری طولانی پس از ناآرامیهای ۲۰۱۱
لیبی، پس از مداخله بینالمللی و سقوط قذافی در ۲۰۱۱
همه این موارد نشاندهنده افزایش شدید بار بیماریها و آسیبها نسبت به قبل از مداخلات هستند که فقط محدود به اثرات مستقیم جنگ نیست و پیامدهای گستردهتر جنگ بر اقتصاد، زیرساختهای نظام سلامت، اشتغال و ارائه خدمات را نیز منعکس میکند. چنین بحرانهایی اثرات طولانیمدتی بر سلامت جمعیت دارند و حتی پس از اینکه کشورها روند رو به تثبیت را در پیش میگیرند، اغلب از مسیرهای بهبود سلامت که قبلاً پیشبینی میشده است، عقب میمانند.
در ادامه، وضعیت ایران از ابعاد اقتصادی و سلامت بررسی میشود: «برای بیش از چهار دهه، ایران شاهد یک انقلاب، یک جنگ هشتساله و تحریمهای گسترده چندجانبه و یکجانبه بوده است. این عوامل، همراه با ناکارآمدیهای نهادی که در شاخصهای بانک جهانی منعکس شدهاند، تاثیر ویرانگری بر اقتصاد و توسعه کشور داشتهاند.»
در مورد طرحهای اصلاحی در نظام سلامت نیز صحبت میشود، مانند معرفی بیمه سلامت روستایی در ۲۰۰۴ و اجرای طرح تحول نظام سلامت در ۲۰۱۴. اگرچه مطابق بامطالعات بار بیماریها، این دو طرح تغییر قابلتوجهی بر شاخصهای سلامت جمعیت ایران نداشتهاند، تحریمها با افزایش مرگ و میر ناشی از بیماریهای غیرواگیر مرتبط بودهاند.
محققین ایران را با جمعیتی بیش از جمعیت کل عراق، لیبی و سوریه و جامعهای متنوع و غنی از نظر فرهنگی، حالا با وجود تهدید قریبالوقوع جنگ، با خطر بیسابقهای برای سلامت مواجه میدانند. آنها وقوع درگیری و چنگ داخلی در ایران را تهدیدی جدی برای سلامت نه تنها مردم ایران، بلکه کل منطقه میدانند.
ایران همچنین میزبان میلیونها مهاجر افغان (قانونی یا غیرقانونی) است که تحت تاثیذ حملات نظامی اخیر قرار گرفتهاند. بهعنوان یکی از اولین تحولات پس از جنگ دوازده روزه، تعداد قابل توجهی از مهاجران افغان در ایران اکنون یا تحت فشار یا به انتخاب خود در حال ترک کشور هستند. این روند ناشی از ترکیبی از ناامنی، تشدید اخراجهای اجباری و بدتر شدن شرایط اقتصادی در ایران است. این تحولات وضعیت شکننده انسانی افغانستان، بهویژه برای زنان و کودکان را هم بدتر کرده است.
به عقیده دکتر مرادی و همکارانش در این مقاله، چه برای منطقه و چه برای جهان، عواقب و پیامدهای بالقوه برای امنیت، ثبات اقتصادی و همبستگی اجتماعی، عمیق و غیرقابل پیشبینی هستند. گرچه اقدامات دیپلماتیک اخیر ممکن است راهی برای کاهش تنشها ارائه دهند، اما وضعیت کلی همچنان شکننده است و تضمین سلامت، عزت و رفاه جمعیت ایران نیازمند نه تنها پایان خشونت، بلکه سرمایهگذاری پایدار در راه حلهای صلحآمیز و تقویت تابآوری در برابر درگیریهای آینده است.
@Scientometric
Telegram
Scientometrics
👍42❤16🥴7😢5👏3🌭2
افرادی که اختلال روانپزشکی دارند، بیشتر احتمال دارد با کسی که همان اختلال را دارد ازدواج کنند تا با کسی که چنین اختلالی ندارد.
این الگو در فرهنگها و نسلهای مختلف دیده شده و ادامه دارد.
مقاله مطالعه در مجلهی Nature Human Behaviour منتشر شده است و نزدیک به ۱۵ میلیون نفر از تایوان، دانمارک و سوئد بررسی شدهاند تا مشخص شود چه نسبتی از افراد در بین زوجها یکی از ۹ اختلال روانپزشکی اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، افسردگی، اضطراب، اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD)، اوتیسم، اختلال وسواس جبری (OCD)، اختلال مصرف مواد و بیاشتهایی عصبی را داشتهاند.
نتیجهی مهم این مطالعه این است که این الگو در کشورهای مختلف، فرهنگهای مختلف و البته نسلهای مختلف برقرار است. حتی تغییرات در مراقبتهای روانپزشکی طی ۵۰ سال گذشته هم نتوانسته این روند را تغییر دهد.
چند فرضیه برای این موضوع مطرح شده است. افراد ممکن است به کسانی جذب شوند که شبیه خودشان هستند. شاید به دلیل تجربههای مشترک، یکدیگر را بهتر درک میکنند و بنابراین جذب هم میشوند. از طرفی زندگی در یک محیط مشترک میتواند همسران را شبیه هم کند (همگرایی). همین طور انگ اجتماعی مرتبط با داشتن اختلال روانپزشکی، انتخابهای فرد برای همسر را محدود میکند.
گزارش نیچر: لینک
دسترسی به مقاله: لینک
@Scientometric
این الگو در فرهنگها و نسلهای مختلف دیده شده و ادامه دارد.
مقاله مطالعه در مجلهی Nature Human Behaviour منتشر شده است و نزدیک به ۱۵ میلیون نفر از تایوان، دانمارک و سوئد بررسی شدهاند تا مشخص شود چه نسبتی از افراد در بین زوجها یکی از ۹ اختلال روانپزشکی اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، افسردگی، اضطراب، اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD)، اوتیسم، اختلال وسواس جبری (OCD)، اختلال مصرف مواد و بیاشتهایی عصبی را داشتهاند.
نتیجهی مهم این مطالعه این است که این الگو در کشورهای مختلف، فرهنگهای مختلف و البته نسلهای مختلف برقرار است. حتی تغییرات در مراقبتهای روانپزشکی طی ۵۰ سال گذشته هم نتوانسته این روند را تغییر دهد.
چند فرضیه برای این موضوع مطرح شده است. افراد ممکن است به کسانی جذب شوند که شبیه خودشان هستند. شاید به دلیل تجربههای مشترک، یکدیگر را بهتر درک میکنند و بنابراین جذب هم میشوند. از طرفی زندگی در یک محیط مشترک میتواند همسران را شبیه هم کند (همگرایی). همین طور انگ اجتماعی مرتبط با داشتن اختلال روانپزشکی، انتخابهای فرد برای همسر را محدود میکند.
گزارش نیچر: لینک
دسترسی به مقاله: لینک
@Scientometric
Nature
Spouses tend to share psychiatric disorders, massive study finds
Nature - Analysis of almost 15 million people shows the trend increases with each decade, across cultures and generations.
👍35❤8🔥4🤯4👎2💔2
دستاوردی بیسابقه در درمان دیابت
برای نخستین بار در تاریخ پزشکی، سلولهای پانکراس اهداشده از یک فرد فوتشده با استفاده از فناوری CRISPR ویرایش شده و سپس به یک مرد مبتلا به دیابت نوع یک پیوند زده شدهاند. این سلولها توانستهاند ماهها انسولین تولید کنند و به تغییر قند خون پاسخ دهند، بدون آنکه سیستم ایمنی را تحریک کنند و نیازی به داروهای سرکوبکننده ایمنی باشد.
در حال حاضر، تنها راه برای اینکه فرد مبتلا به دیابت نوع یک از وابستگی به تزریق انسولین رها شود، پیوند سلولهای جزایر پانکراس از اهداکننده فوتشده است. این روش میتواند تولید انسولین را برای سالها بازگرداند، اما به ندرت انجام میشود. چرا که هم تعداد پانکراسهای اهداشده محدود است و هم نیاز به مصرف مادامالعمر داروهای سرکوبکننده ایمنی دارد که میتواند باعث عفونت و سرطان و یبا سایر عوارض جدی شود.
برای غلبه بر مشکل کمبود پانکراس اهدا شده، برخی شرکتها به فناوری سلولهای بنیادی روی آوردهاند. شرکت Vertex در این مسیر پیشتاز است. این شرکت جزایر پانکراس گرفته شده از سلولهای بنیادی را در ۱۲ فرد مبتلا به دیابت نوع یک پیوند زده است. پس از یک سال، ده نفر از این افراد دیگر نیازی به تزریق انسولین نداشتهاند. این شرکت برنامه دارد که سال آینده برای این درمان سلولی مجوزهای قانونی را دریافت کند.
از سویی دیگر در چین نیز محققین در حال تولید سلولهای جزایر پانکراس از سلولهای بنیادی بازبرنامهریزیشده هستند که از بافت چربی خود بیمار گرفته شدهاند و گزارشهای اولیه از موفقیت آنها حکایت دارد.
با این حال در هر دو روش ذکر شده باید از داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی استقاده کرد. اما استراتژی جدید با روش CRISPR کمک میکند تا دیگر نیاز به داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی نباشد.
در مطالعه جدید با استفاده از ویرایش ژنی CRISPR، دو ژنی غیرفعال شدهاند که معمولاً سلولها را به سلولهای T معرفی میکنند. سپس با کمک یک ویروس، دستورالعملهای ژنتیکی پروتئین CD47 را وارد این سلولها کردهاند. این پروتئین مثل یک سیگنال مخافظتی «do not eat me: من را نخور» عمل میکند و از حمله سلولهای NK cell به سلولهای ویرایششده جلوگیری میکند.
بیمار هیچ داروی سرکوبکننده ایمنی دریافت نکرده و پس از ۱۲ هفته هیچ پاسخ ایمنی علیه سلولهای ویرایششده نشان نداده است.
اندازهگیری C-peptide نیز نشان داده است که سلولها، انسولین را به صورت پایدار و پاسخگو به قند خون تولید کردهاند.
داده های اولیه مطالعه واقعا نویدبخش یک درمان کامل برای این بیماری خودایمن است اما تکرارپذیری این روش و اینکه واقعا بتواند سلولهای ویرایششده را از شناسایی توسط سیستم ایمنی محافظت کند هنوز مورد تردید است. از سوی دیگر این مطالعه تنها روی یک فرد انجام شده و دوز کمی از سلولها را برای مدتی کوتاه دریافت کرده و این میزان برای بینیاز شدن از تزریق انسولین کافی نبوده است. در نتیجه اثربخشی بالینی این روش نیز هنوز ثابت نشده است
هدف نهایی این است که سلولهای بنیادی برای تبدیل شدن به سلولهای جزایر پانکراس ترشحکننده انسولین رسد داده شوند و در عین حال با ویرایشهای ژنی از دید سیستم ایمنی پنهان بمانند تا نیاز به استفاده از داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی نباشد.
گزارش نیچر: لینک
مقاله اصلی در NEJM: لینک
@Scientometric
برای نخستین بار در تاریخ پزشکی، سلولهای پانکراس اهداشده از یک فرد فوتشده با استفاده از فناوری CRISPR ویرایش شده و سپس به یک مرد مبتلا به دیابت نوع یک پیوند زده شدهاند. این سلولها توانستهاند ماهها انسولین تولید کنند و به تغییر قند خون پاسخ دهند، بدون آنکه سیستم ایمنی را تحریک کنند و نیازی به داروهای سرکوبکننده ایمنی باشد.
در حال حاضر، تنها راه برای اینکه فرد مبتلا به دیابت نوع یک از وابستگی به تزریق انسولین رها شود، پیوند سلولهای جزایر پانکراس از اهداکننده فوتشده است. این روش میتواند تولید انسولین را برای سالها بازگرداند، اما به ندرت انجام میشود. چرا که هم تعداد پانکراسهای اهداشده محدود است و هم نیاز به مصرف مادامالعمر داروهای سرکوبکننده ایمنی دارد که میتواند باعث عفونت و سرطان و یبا سایر عوارض جدی شود.
برای غلبه بر مشکل کمبود پانکراس اهدا شده، برخی شرکتها به فناوری سلولهای بنیادی روی آوردهاند. شرکت Vertex در این مسیر پیشتاز است. این شرکت جزایر پانکراس گرفته شده از سلولهای بنیادی را در ۱۲ فرد مبتلا به دیابت نوع یک پیوند زده است. پس از یک سال، ده نفر از این افراد دیگر نیازی به تزریق انسولین نداشتهاند. این شرکت برنامه دارد که سال آینده برای این درمان سلولی مجوزهای قانونی را دریافت کند.
از سویی دیگر در چین نیز محققین در حال تولید سلولهای جزایر پانکراس از سلولهای بنیادی بازبرنامهریزیشده هستند که از بافت چربی خود بیمار گرفته شدهاند و گزارشهای اولیه از موفقیت آنها حکایت دارد.
با این حال در هر دو روش ذکر شده باید از داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی استقاده کرد. اما استراتژی جدید با روش CRISPR کمک میکند تا دیگر نیاز به داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی نباشد.
در مطالعه جدید با استفاده از ویرایش ژنی CRISPR، دو ژنی غیرفعال شدهاند که معمولاً سلولها را به سلولهای T معرفی میکنند. سپس با کمک یک ویروس، دستورالعملهای ژنتیکی پروتئین CD47 را وارد این سلولها کردهاند. این پروتئین مثل یک سیگنال مخافظتی «do not eat me: من را نخور» عمل میکند و از حمله سلولهای NK cell به سلولهای ویرایششده جلوگیری میکند.
بیمار هیچ داروی سرکوبکننده ایمنی دریافت نکرده و پس از ۱۲ هفته هیچ پاسخ ایمنی علیه سلولهای ویرایششده نشان نداده است.
اندازهگیری C-peptide نیز نشان داده است که سلولها، انسولین را به صورت پایدار و پاسخگو به قند خون تولید کردهاند.
داده های اولیه مطالعه واقعا نویدبخش یک درمان کامل برای این بیماری خودایمن است اما تکرارپذیری این روش و اینکه واقعا بتواند سلولهای ویرایششده را از شناسایی توسط سیستم ایمنی محافظت کند هنوز مورد تردید است. از سوی دیگر این مطالعه تنها روی یک فرد انجام شده و دوز کمی از سلولها را برای مدتی کوتاه دریافت کرده و این میزان برای بینیاز شدن از تزریق انسولین کافی نبوده است. در نتیجه اثربخشی بالینی این روش نیز هنوز ثابت نشده است
هدف نهایی این است که سلولهای بنیادی برای تبدیل شدن به سلولهای جزایر پانکراس ترشحکننده انسولین رسد داده شوند و در عین حال با ویرایشهای ژنی از دید سیستم ایمنی پنهان بمانند تا نیاز به استفاده از داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی نباشد.
گزارش نیچر: لینک
مقاله اصلی در NEJM: لینک
@Scientometric
Nature
Hope for diabetes: CRISPR-edited cells pump out insulin in a person — and evade immune detection
Nature - Edits create cells that don’t trigger an immune response, allowing implant recipient to forego immune-suppressing drugs.
🔥51❤36👍9👏6👎1
مطالعهای تازه در مجلهی Lancet منتشر شده که تغییرات مرگومیر ناشی از بیماریهای غیرواگیر مانند سرطان، بیماریهای قلبی و عروقی، دیابت و ... را در بازهی زمانی ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۹ بررسی میکند.
در این مطالعه، ۱۸۵ کشور بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۹ بررسی شدهاند و نتایج نشان میدهد که خطر مرگ ناشی از بیماریهای مزمن مانند سرطان، بیماریهای قلبی و دیابت در تقریبا ۱۵۰ کشور (۱۵۲ کشور برای زنان و ۱۴۷ کشور برای مردان) کاهش یافته است، اما در ۳۳ کشور برای زنان و ۳۸ کشور برای مردان افزایش داشته است.
انتهای این پست اطلاعات مربوط به ایران را قراردادهام.
در سال ۲۰۱۹، زنان ژاپن و کره جنوبی و مردان سنگاپور و سوئیس کمترین و زنان افغانستان و مردان اسواتینی بیشترین خطر مرگ ناشی از بیماریهای غیرواگیر را داشتهاند. در بیش از نیمی از کشورها، سرعت کاهش مرگومیر در دهه ۲۰۱۰ نسبت به دهه قبل کندتر بوده است.
تمام ۲۵ کشور با درآمد بالا، کاهش مرگومیر ناشی از بیماریهای غیرواگیر را تجربه کرده اند (دانمارک بیشترین کاهش برای هر دو جنس و آمریکا کمترین کاهش)
بیماریهای قلبی و عروقی بیشترین نقش را در کاهش مرگومیر ناشی از بیماریهای غیرواگیر بین ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ در بیشتر کشورها داشتهاند و برخی سرطانها (مثلا سرطان معده و روده برای هر دو جنس، سرطان دهانه رحم و پستان برای زنان، و سرطان ریه و پروستات برای مردان) نیز در بسیاری از کشورها باعث کاهش مرگومیر ناشی از بیماریهای غیرواگیر در سال ۲۰۱۹ نسبت به ۲۰۱۰ شدهاند.
مهمترین دلایل این کاهش احتمالا شامل گنجاندن درمانها و روشهای پیشگیری بهتر در سیستمهای بهداشتی، استفاده گسترده از استاتینها و داروهای ضد فشار خون برای کاهش ریسک بیماریهای قلبی و عروقی و تولید و استفاده از واکسنهای هپاتیت و HPV برای پیشگیری از سرطان کبد و دهانه رحم است. همچنین محدودیتهای وضعشده توسط دولتها برای مصرف سیگار و الکل نیز به کاهش مرگومیر ناشی از بیماریهای مرتبط با آنها مانند سرطان ریه کمک کرده است.
مقاله اطلاعات بسیار زیادی در مورد کشورهای مختلف دارد و خودش مثل یک دیتابیس است که می تواند برای ارزیابی سیستم بهداشتی و درمانی کشورها از آنها استفاده کرد. حتی برای نشر مقالات مختلف از آن میتوان استفاده کرد.
🔴 با در نظر گرفتن این نکته که کیفیت اطلاعات مورد استفاده برای ایران متوسط بوده من اینجا به برخی نکات برای ایران هم اشاره میکنم:
✅ هم زنان و هم مردان در دهه اول (۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰) روند کاهشی و رو به بهبود را تجربه کرده اند.
✅ در دهه دوم روند برای زنان افزایشی شده و برای مردان سرعت کاهش نسبت به دهه قبل کمتر شده است. این یعنی روند کنترل مرگ ناشی از بیماری های مزمن در ایران رو به بدتر شدن رفته است.
✅ بیماری هایی که بیشترین نقش را در بدتر شدن این روند برای دهه دوم از ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ داشتهاند عبارت اند از دیابت (شامل CKD ناشی از دیابت)، سرطان کبد و سرطان پستان (برای خانمها)
✅ برای زنان، گروههای سنی که بیشترین نقش را در بدتر شدن روند برای دهه دوم داشتهاند، ۷۵ تا ۸۰، ۶۰ تا ۶۵ و ۳۵ تا ۴۰ سال بودهاند و برای مردان، گروههای سنی ۵۵ تا ۶۰ و ۷۵ تا ۸۰ سال.
✅ وقتی دههٔ ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ را با دههٔ قبل از آن (۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰) مقایسه میکنیم، مشخص میشود که بیماری ایسکمی قلبی، سکته مغزی، سرطان کبد و دیابت (شامل CKD ناشی از دیابت) بیشترین سهم را در بدتر شدن وضعیت در زنان داشتهاند.
برای مردان نیز بیماری ایسکمی قلبی، سکته مغزی و سرطان کبد اصلیترین عوامل بدتر شدن وضعیت نسبت به دههٔ قبل بودهاند.
بیشترین سهم در بدتر شدن وضعیت این دهه نسبت به دههٔ قبل، در زنان مربوط به گروه سنی ۷۵ تا ۸۰ سال و به طور کلیتر در گروههای بالای ۶۰ سال بوده است. در مردان نیز الگو تقریبا مشابه است، هرچند شدت بدتر شدن در گروه سنی ۷۵ تا ۸۰ سال در زنان بیشتر از مردان بوده است.
اطلاعات جزئی تر برای ایران را من اینجا در این پست در کانال پشتیبان ساینتومتریکس نوشته ام.
فایل اصلی مقاله از اینجا و فایل اطلاعات تکمیلی آن هم از اینجا در دسترس است.
🔴 همینطور، دو نمودار (ورق بزنید)مربوط به این پست (ساخته شده با هوش مصنوعی) اولا نشان میدهد کدام بیماریها در دهه ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ بیشترین نقش را در کاهش یا افزایش مرگ و میر ناشی از بیماریهای مزمن در ایران برای مردان و زنان داشتهاند و دوما نشان میدهد کدام بیماری ها بیشترین نقش را در کاهش یا افزایش مرگ در دهه ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ نسبت به دهه قبل از آن (۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰) داشته اند.
@Scientoemtric
در این مطالعه، ۱۸۵ کشور بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۹ بررسی شدهاند و نتایج نشان میدهد که خطر مرگ ناشی از بیماریهای مزمن مانند سرطان، بیماریهای قلبی و دیابت در تقریبا ۱۵۰ کشور (۱۵۲ کشور برای زنان و ۱۴۷ کشور برای مردان) کاهش یافته است، اما در ۳۳ کشور برای زنان و ۳۸ کشور برای مردان افزایش داشته است.
انتهای این پست اطلاعات مربوط به ایران را قراردادهام.
در سال ۲۰۱۹، زنان ژاپن و کره جنوبی و مردان سنگاپور و سوئیس کمترین و زنان افغانستان و مردان اسواتینی بیشترین خطر مرگ ناشی از بیماریهای غیرواگیر را داشتهاند. در بیش از نیمی از کشورها، سرعت کاهش مرگومیر در دهه ۲۰۱۰ نسبت به دهه قبل کندتر بوده است.
تمام ۲۵ کشور با درآمد بالا، کاهش مرگومیر ناشی از بیماریهای غیرواگیر را تجربه کرده اند (دانمارک بیشترین کاهش برای هر دو جنس و آمریکا کمترین کاهش)
بیماریهای قلبی و عروقی بیشترین نقش را در کاهش مرگومیر ناشی از بیماریهای غیرواگیر بین ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ در بیشتر کشورها داشتهاند و برخی سرطانها (مثلا سرطان معده و روده برای هر دو جنس، سرطان دهانه رحم و پستان برای زنان، و سرطان ریه و پروستات برای مردان) نیز در بسیاری از کشورها باعث کاهش مرگومیر ناشی از بیماریهای غیرواگیر در سال ۲۰۱۹ نسبت به ۲۰۱۰ شدهاند.
مهمترین دلایل این کاهش احتمالا شامل گنجاندن درمانها و روشهای پیشگیری بهتر در سیستمهای بهداشتی، استفاده گسترده از استاتینها و داروهای ضد فشار خون برای کاهش ریسک بیماریهای قلبی و عروقی و تولید و استفاده از واکسنهای هپاتیت و HPV برای پیشگیری از سرطان کبد و دهانه رحم است. همچنین محدودیتهای وضعشده توسط دولتها برای مصرف سیگار و الکل نیز به کاهش مرگومیر ناشی از بیماریهای مرتبط با آنها مانند سرطان ریه کمک کرده است.
مقاله اطلاعات بسیار زیادی در مورد کشورهای مختلف دارد و خودش مثل یک دیتابیس است که می تواند برای ارزیابی سیستم بهداشتی و درمانی کشورها از آنها استفاده کرد. حتی برای نشر مقالات مختلف از آن میتوان استفاده کرد.
🔴 با در نظر گرفتن این نکته که کیفیت اطلاعات مورد استفاده برای ایران متوسط بوده من اینجا به برخی نکات برای ایران هم اشاره میکنم:
✅ هم زنان و هم مردان در دهه اول (۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰) روند کاهشی و رو به بهبود را تجربه کرده اند.
✅ در دهه دوم روند برای زنان افزایشی شده و برای مردان سرعت کاهش نسبت به دهه قبل کمتر شده است. این یعنی روند کنترل مرگ ناشی از بیماری های مزمن در ایران رو به بدتر شدن رفته است.
✅ بیماری هایی که بیشترین نقش را در بدتر شدن این روند برای دهه دوم از ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ داشتهاند عبارت اند از دیابت (شامل CKD ناشی از دیابت)، سرطان کبد و سرطان پستان (برای خانمها)
✅ برای زنان، گروههای سنی که بیشترین نقش را در بدتر شدن روند برای دهه دوم داشتهاند، ۷۵ تا ۸۰، ۶۰ تا ۶۵ و ۳۵ تا ۴۰ سال بودهاند و برای مردان، گروههای سنی ۵۵ تا ۶۰ و ۷۵ تا ۸۰ سال.
✅ وقتی دههٔ ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ را با دههٔ قبل از آن (۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰) مقایسه میکنیم، مشخص میشود که بیماری ایسکمی قلبی، سکته مغزی، سرطان کبد و دیابت (شامل CKD ناشی از دیابت) بیشترین سهم را در بدتر شدن وضعیت در زنان داشتهاند.
برای مردان نیز بیماری ایسکمی قلبی، سکته مغزی و سرطان کبد اصلیترین عوامل بدتر شدن وضعیت نسبت به دههٔ قبل بودهاند.
بیشترین سهم در بدتر شدن وضعیت این دهه نسبت به دههٔ قبل، در زنان مربوط به گروه سنی ۷۵ تا ۸۰ سال و به طور کلیتر در گروههای بالای ۶۰ سال بوده است. در مردان نیز الگو تقریبا مشابه است، هرچند شدت بدتر شدن در گروه سنی ۷۵ تا ۸۰ سال در زنان بیشتر از مردان بوده است.
اطلاعات جزئی تر برای ایران را من اینجا در این پست در کانال پشتیبان ساینتومتریکس نوشته ام.
فایل اصلی مقاله از اینجا و فایل اطلاعات تکمیلی آن هم از اینجا در دسترس است.
🔴 همینطور، دو نمودار (ورق بزنید)مربوط به این پست (ساخته شده با هوش مصنوعی) اولا نشان میدهد کدام بیماریها در دهه ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ بیشترین نقش را در کاهش یا افزایش مرگ و میر ناشی از بیماریهای مزمن در ایران برای مردان و زنان داشتهاند و دوما نشان میدهد کدام بیماری ها بیشترین نقش را در کاهش یا افزایش مرگ در دهه ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ نسبت به دهه قبل از آن (۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰) داشته اند.
@Scientoemtric
Telegram
Scientometrics
❤28👍11👎1💔1