Telegram Web Link
بزرگتر از نماز، بزرگتر از روزه

راهب بزرگ هایپریخیوس گفت: «گوشت بخوری و باده بنوشی، بهتر از آن است که بدگویی برادر خود کنی و گوشت او را ببلعی.»
▫️(حکمت مردان صحرا، سخنانی از راهبان صحرانشین سده‌ چهارم میلادی، به کوشش تامس مرتون، ترجمه فروزان راسخی، نشر نگاه معاصر، ص۸۰)

و [ابوالحسن خرقانی] گفت: «نماز و روزه بزرگ است لکن کبر و حسد از دل بیرون کردن بزرگ‌تر است که دل جای نظرِ خداوند است.» 
▫️(تذکرة‌الاولیاء عطّار نیشابوری، تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی، نشر سخن، ۱۳۹۸، ص۷۶۱)

و [ابوالحسن خرقانی] گفت: «از پسِ ایمان که خدای بنده را دهد هیچ نیست بزرگ‌تر از دلی پاک و زبانی راست.»
▫️(همان، ص۷۶۰)

و [جُنَید بغدادی] گفت: «صحبت با فاسق نیکوخوی دوستر دارم از آن که با قُرّای بدخوی.»
▫️(همان، ص۴۶۱)

و [یحیی‌بن‌معاذ رازی] گفت: «با خوی نیکْ معصیت زیان ندارد.»
▫️(همان، ص۳۷۹)

و [بِشْرِ حافی] گفت: «تو کامل نباشی تا از تو دشمن تو ایمن نباشد.»
◽️(همان، ص۱۳۴)

یحیی‌بن‌زکریا بر ابلیس رسید، گفت: ای ابلیس، تو که را دوست‌تر داری و که دشمن‌تر؟
گفت: پارسای بخیل را دوست‌تر دارم که عمل او به بخلْ باطل گردد، و فاسق سخی را دشمن‌تر دارم که سخاوت، او را از دست من برهانَد و جان ببَرَد.
▫️(کشف‌الاسرار و عدة‌الابرار، ابوالفضل میبدی، جلد اول، ص۷۳۰)

از بایزید پرسیدند که: چرا در نماز دست‌ها را به بالا می‌برند؟ گفت: «سنتی است از سنّت‌های رسول(ص) اما تو در آن کوش که دل خویش را به سوی خدای برداری، که این بهتر است.»
▫️(دفتر روشنایی، ترجمه شفیعی کدکنی، نشر سخن، ۱۳۸۴، ص۱۵۰)

گفتند: «در نماز دست بر کجا نهیم؟» [ابوسعید ابوالخیر] گفت: «دست بر‌ دل و دل بر حق.»
▫️(تذکرة‌الاولیاء، ص۹۱۶)

نماز و روزه و عبادات دینی نزد عارفان جایگاه بلندی دارند، با این حال آنچه در نگاه آنان بلندپایه‌تر و حیاتی‌تر است پاک‌دلی، رهایی از کبر و حسد، خوشخویی، بخشندگی، و نیز امن بودن است. امن بودن تا آن اندازه که دیگران ایمن‌اند حتی وقتی نزد تو حضور ندارند. در غیاب‌شان نیز از تو احساس ایمنی می‌کنند. امن بودن تا آن اندازه که حتی دشمنان نیز ایمن‌اند از اینکه آسیبی‌ ناروا به آنان برسانی.

@sedigh_63
درِ تنگ، راهِ باریک، و روندگانِ اندک

✓«از درِ تنگ درآیید. چه فراخ است و گشاده آن راهی که به هلاکت منتهی می‌شود و بسیارند کسانی که بدان گام می‌نهند؛ لیک تنگ است آن در و باریک است آن راهی که به حیات منتهی می‌شود و اندکند کسانی که آن را می‌یابند.»
◽️(انجیل مَتّی، ۷: ۱۳ـ۱۴، ترجمه پیروز سیار)

✓از پیری پرسیدند: این کلامی که در کتاب مقدّس می‌خوانیم چه معنایی دارد که راه تنگ و باریک است؟ پیر پاسخ گفت: راه تنگ و باریک آن است که انسان باید بر داوری‌های خود سخت بگیرد و به پاس عشق به خدا شهوات خودخواسته را ریشه‌کن کند. این است معنای آنچه در باب حواریّون مکتوب است: بنگر ما همه چیز را ترک گفته‌ایم و در پی تو روان شده‌ایم.
▫️(حکمت مردان صحرا، سخنانی از راهبان صحرانشین سده‌ چهارم میلادی، به کوشش تامس مرتون، ترجمه فروزان راسخی، نشر نگاه معاصر، ص۱۲۳)

✓«أيُّها النّاسُ لا تَسْتَوحِشوا في طريقِ الهُدى لِقلّةِ أهلِهِ فإنّ النّاسَ اجْتَمَعوا على مائدةٍ شِبَعُها قصيرٌ، و جُوعُها طويلٌ»
▫️(نهج‌البلاغة، خطبه ۲۰۱)
«مردم! بیم مکنید در راه راست، که شمار‌ روندگان آن چنین اندک چراست! که مردم بر سر خوانی فراهم آمده‌اند_از دیرباز، مدت_ سیری آن کوتاه است و زمان گرسنگی‌اش دراز.»(ترجمه سیدجعفر شهیدی)

«ای مردم! در پیمودن راه هدایت، از کم بودن پویندگان نهراسید؛ زیرا مردم بر سر سفره‌ای گِرد آمده‌اند که سیری در آن کوتاهْ و گرسنگی، طولانی است.»(ترجمه سیدعلی موسوی گرمارودی)

✓«اتَّبِع طُرُقَ الهُدى ولا يَضُرُّكَ قِلَّةُ السَّالِكِينَ وإياكَ وطُرُقَ الضَّلالةِ وَلَا تَغتَرَّ بِكَثرَةِ الهَالِكِينَ»؛ «راه‌های هدایت را دنبال کن؛ و کم‌شماریِ رهروان به تو زیانی نمی‌رسانند. و از راه‌های گمراهی برحذر باش؛ و از بسیاریِ تباه‌شدگان، فریفته مشو.»
▫️(فُضَيل بن عياض؛ به نقل از: الإعتصام، ابراهیم بن موسی شاطبی، جلد اول، ص۶۲، دارالکتب‌العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۸ هـ)

راه حق تنگ است چون سَمُّ الخیاط
ما مثال رشته یکتا می‌رویم
(دیوان شمس، غزلِ ۱۶۷۴)

سَمُّ الخیاط: سوراخ سوزن
یکتا: یک‌لایه، یک‌لا، کنایه از تجرّد است، یعنی راه حق راهی است دشوار و تنگ و عبور از آن باید به تجرید باشد و با تعلّقات دنیوی از این تنگنا نمی‌توان گذشت، همچنان که نخ وقتی دو لایه باشد از سوراخ سوزن نمی‌گذرد.
(غزلیات شمس تبریز، گزینش و تفسیر شفیعی کدکنی، ص۸۷۸ـ۸۷۹)


جریده‌ رو که گذرگاه عافیت تنگ است
پیاله‌گیر که عمر عزیز بی‌بدل است
(حافظ)

جریده: جریده رو یعنی مجرد باش و ترک تعلق کن و سبکبار رو... حافظ در جاهای دیگر همین معنی و مضمون را ادا کرده است:
ــ در شاهراه جاه و بزرگی خطر بسی است
آن به کزین گریوه سبکبار بگذری
ــ از زبان سوسن آزاده‌ام آمد به گوش
کاندرین دیرِ کهنْ کار سبکباران خوش‌ است
باری بیت مورد بحث بی‌شک ناظرست به این بیت از کمال‌الدین اسماعیل:
بگذار ساز و آلتِ حس و خیال و وهم
تنها جریده رو که گذر بر مضایقه است
(حافظ‌نامه، بهاءالدین خرمشاهی، جلد اول، ص۲۸۱ـ۲۸۲)
@sedigh_63
(۴۶) عشق، نگهبانی از تنهایی

«من همیشه و همیشه دوباره تجربه کرده‌ام، که ندرتاً چیزی دشوارتر از دوست داشتن یافت می‌شود. این که (دوست داشتن) یک کار است، کار روزمزد... انسان‌های جوان برای چنین دوست داشتنِ دشوار آماده نمی‌شوند؛ زیرا قرارداد و عُرف کوشیده است از این پیچیده‌ترین پیوند چیزی آسان و سرسری بسازد و وانمود کند که گوئی همگان توانائی آن را داشته‌اند. اما چنین نیست. عشق چیز دشواری‌ست، و از هر کار دیگری دشوارتر است... ایشان، هنگامی که عشق می‌ورزند نباید فراموش کنند که مبتدیانند، خام‌دستانِ زندگی‌اند، نوآموزانْ در عشق‌اند. باید عشق را بیاموزند، و این (مانند هر آموختن) مستلزم آرامش، صبر و تمرکز است.

عشق ورزیدن و رنج بردن مانند آموختن یک کار، این است آنچه برای انسان‌های جوان لازم است. مردمان، چون بسیاری چیزهای دیگر، موقعیت عشق را هم در زندگی بد فهمیده‌اند، زیرا آن را بازی و سرگرمی ساخته‌اند، زیرا پنداشته‌اند که بازی و سرگرمی از کار مبارک‌تراند؛ اما هیچ چیز خوشبختی‌آمیزتر از کار نیست، و عشق، از آن جا که برترین خوشبختی است، نمی‌تواند چیز دیگری جز کار باشد_ پس کسی که عشق می‌ورزد، باید بکوشد، چنان رفتار کند، که انگار کار بزرگی داشته است: او باید بسیار تنهایی بکشد و در خود برَود، خود را جمع کند. و محکم نگه دارد؛ باید کار کند؛ باید چیزی بشود! زیرا هر چه شخص بیشتر است، همه آنچه که تجربه می‌کند غنی‌تر است. و کسی که می‌خواهد در زندگیش عشقی ژرف داشته باشد، باید ذخیره کند و برای آن عسل گِرد آورد و حمل کند...

به احساس من، در زناشوئی سخن بر سر این نیست، که از راه ویرانسازی و واژگونی همهٔ مرزها یک شرکت شتابزده پدید آورند، برعکس، یک زناشوئی خوب آن است که در آن، هر یک دیگری را به «نگهبانیِ تنهائی» خود می‌گمارد و این بزرگترین اعتماد را، که می‌تواند وام دهد، به او ثابت می‌کند... با فرض این آگاهی، که میان نزدیکترین انسانها نیز دوری‌های بی‌پایان باقی می‌ماند، می‌تواند برای ایشان یک «در کنار هم ساکن بودنِ» با شکوه پدید آید، هنگامی که موفق شوند فاصله میان خودشان را دوست بدارند، که به ایشان امکان می‌دهد، همیشه یکدیگر را در شکل کامل او در برابر یک آسمان بزرگ ببینند! بنابراین این معیاری معتبر باشد، چه در اجتناب یا انتخاب: آیا شخص می‌تواند بر تنهایی یک انسان نگهبانی کند؟»

◽️(راینر ماریا ریلکِه، ترجمه شرف‌الدین خراسانی: ماهنامه بخارا، مهر ۱۳۷۷، شماره ۲، ص۵۵، ۵۷، ۵۸)

#محبت‌نامه

@sedigh_63
رؤیازدگان

«[ریتا گیبرت:] اگر روشنفکری در برج عاج بنشیند و در به روی خود ببندد، و گاه حتی واقعیت را نادیده انگارد، آیا می‌تواند در گشودن مشکلات جامعهٔ خود مفید واقع شود؟

[خورخه لوئیس بورخس:] در برج عاج نشستن و در به روی خود از همگان بستن و به چیزهای دیگر اندیشیدن شاید خود یکی از راه‌های تغییر دادن واقعیت باشد. من _به قول شما_ در برج عاج می‌نشینم و شعر می‌گویم یا کتاب می‌نویسم، و این خود می‌تواند چون هر چیز دیگری واقعی باشد. واقعیت را تنها زندگی روزمره گرفتن و مابقی را غیرواقعی دانستن اشتباهی است که عموماً از طرف مردمان سر می‌زند. در سیر طولانی زمانْ عواطف، عقاید، و اندیشه‌ها نیز چون وقایع زندگی روزانه واقعی خواهند شد، و حتی شاید خود سبب وقوع بعضی وقایع در زندگی روزانه شوند. من یقین دارم که همهٔ رؤیازدگان و فیلسوفان جهان در زندگی امروزی به نحوی مؤثر بوده و هستند.»

◽️(هفت صدا: مصاحبهٔ ریتا گیبرت با نرودا، مارکز، آستوریاس، پاژ، کورتاسار، اینفانته، بورخس، ترجمهٔ نازی عظیما، نشر آگاه، ۱۳۶۷، ص۱۴۲)

@sedigh_63
غلبه با خاموشی

پاستور، راهب مسیحی می‌گفت:
«هر ابتلائی که به تو رسد با خاموشی بر آن غلبه خواهی کرد.»(حکمت مردان صحرا، به کوشش تامس مرتون، ص۱۵۸)

در خاموشی به سرچشمهٔ نیروهای درونی‌ خویش بازمی‌گردیم. از واکنش‌های ناسنجیده و آسیب‌زا در امان می‌مانیم. درک واضح و شفافی از موقعیت و واقعیت پیدا می‌کنیم. هر چه چالش و بحران شدید‌تر باشد، به سکون درونی و خاموشی‌ بیشتری برای غلبه بر آن نیاز داریم. با آشفتگی و تلاطم درونی، نمی‌توان از گردنه‌های سخت، عبور کرد. مولانا می‌گفت وقتی خاری در پایتان فرو می‌رود، چه می‌کنید؟ با آرامش و آهستگی می‌توانید خار را پیدا کنید و بیرون آورید. هر چه آشفته‌ و سراسیمه‌ باشید خلش خار بیشتر می‌شود. بیشتر فرو می‌رود. اگر خار در دُم الاغی فرورود می‌جهد و بی‌قراری می‌کند و جراحت خود را بیشتر می‌کند.

چون کسی را خار در پایش جهَد
پای خود را بر سر زانو نهد
وز سرِ سوزن همی جوید سرش
ور نیابد می‌کند با لب تَرَش
خار در پا شد چنین دشواریاب
خار در دل چون بوَد؟ وادهْ جواب
خار در دل گر بدیدی هر خسی
دست کی‌ بودی غمان را بر کسی؟
کس به زیر دُمِّ خر خاری نهد
خر نداند دفع آن، بر می‌جَهد
بر جهَد وان خار محکم‌تر زند
عاقلی باید که خاری برکَنَد
خر ز بهرِ دفعِ خار از سوز و درد
جُفته می‌انداخت، صد جا زخم کرد
(مثنوی، ۱: ۱۵۱ــ۱۵۷)

دیوید بروکس می‌نویسد:

«تنها با آرام ساختن خویش، با بی‌صدا کردن من درونمان است که می‌توانیم دنیا را به طورِ واضح ببینیم. تنها با خاموش کردنِ خود است که می‌توانیم خود را در برابر جریانِ سرچشمه‌های بیرونی قدرتی که به آن‌ها نیاز داریم بگشاییم. تنها با آرام کردن خودِ حساس‌مان می‌توانیم واکنشی متعادل و متوازن به بالا و پایین‌های این مبارزه از خود نشان بدهیم؛ بنابراین برای مبارزه با ضعف‌ها به عاداتی نیاز داریم که ما را به ناچیز شمردن خود وامی‌دارند _ کم‌گویی، تواضع، تمکین در برابر چیزی بزرگ‌تر _ و نیز به ظرفیتی برای هضم احترام و ستایش دیگران محتاجیم.»(جاده شخصیت، ترجمه امید کریم‌پور، نشر مهرگان خرد، ص۴۰۹-۴۱۰)


@sedigh_63
(۴۷) عشق و‌ تفکر مشروط

«عشق نوعی تسلیم ‌است. شما عمیق‌ترین نقاط آسیب‌پذیر وجودتان را عیان می‌کنید و از توهم تسلطتان بر نفس خود دست می‌کشید. این آسیب‌پذیری و میل به حمایت و پشتیبانی دیگران، می‌تواند به اشکال گوناگونی نمود یابد...

عشق به تمایل هر یک از طرفین به آسیب‌پذیر بودن وابسته است و خود موجب عمیق‌تر شدن این آسیب‌پذیری‌ها می‌گردد. عشق کارگر می‌افتد تنها به این دلیل که هر یک از نفرات عریانی خود را به نمایش می‌گذارد و طرف مقابل بی‌درنگ آن را درمی‌یابد. داستان‌نویس ایتالیایی، چزاره پاوزه در این مورد می‌نویسد: «تو همان روزی دوست داشته خواهی شد که بتوانی ضعف‌های خود را نمایش دهی، بدون آن که کسی باشد که ضعف تو را مدعای قدرت خویش سازد.»

گذشته از همهٔ این‌ها، عشق شخص را از مرکزیت خارج می‌سازد. عشق شما را از وضعیت طبیعی دوست داشتن خودتان بیرون می‌برد و باعث می‌شود آدم‌های دیگر به چشم شما شفاف‌تر از خودتان دیده شوند.

کسی که عاشق است ممکن است گمان کند در جست‌وجوی شادی و سعادت فردی است، اما این یک تصور است. او به دنبال آمیخته شدن با دیگری است و هنگامی که این آمیزش در تضاد با شادی او قرار می‌گیرد او احتمالاً همین آمیزش را انتخاب خواهد کرد. درحالی‌که انسان سطحی در دایرهٔ بسته و کوچک نفس خویش محدود است، فرد عاشق درمی‌یابد که غنای حقیقی و غایی نه در درون فرد که در بیرون از او، در وجود محبوب او و در سهیم شدن با محبوب در یک سرنوشت مشترک نهفته است... عشق خود را در لبخندهای هم‌زمان و اشک‌های مشترک عیان می‌سازد و با اظهار این عبارت به منتهی می‌رسد؛ "دوستت دارم؟ من، خود تو هستم."

بسیاری بر این اعتقادند که عشق مرز بین دادن و ستاندن را حذف می‌کند چراکه هر یک از دو شخص عاشق با دیگری ترکیب و آمیخته شده و ممزوج گشته و به همین دلیل بخشیدن به محبوب بسیار دل‌پذیرتر از ستاندن چیزی از اوست. میشل دو مونتنی در جایی نوشته است که فرد عاشقی که هدیه‌ای از محبوب دریافت می‌کند در حقیقت عالی‌ترین هدیه را به او ارزانی داشته است: فرصتی برای تجربهٔ لذتِ بخشیدن چیزی به طرف مقابل. اینکه در مورد یک عاشق بگوییم سخاوت‌مند یا نوع‌دوست است، بی معناست چراکه عاشق در اوانِ آشفتگی ناشی از عشق، وقتی چیزی به محبوبش می‌دهد، آن را به بخشی از وجود خود نیز می‌بخشد...

افزون بر این‌ها، عشق رفتار و منشی شاعرانه را با روح افراد عجین می‌سازد. آدم ۱ می‌خواهد بر اساس حساب و کتاب‌های فایده‌نگرانه زندگی کند؛ تجربه‌های لذت‌بخش خویش را به حداکثر برساند، در برابر رنج و آسیب‌پذیری از خود دفاع کند و عنان زندگی را در اختیار داشته باشد. آدم ۱ می‌خواهد که شما در طول زندگی‌تان یک واحد خودمدار و بی‌نیاز از بیرون باشید و با خاطری آسوده تنها ریسک‌ها و پاداش‌ها را در نظر بگیرید و به دنبال منفعت خودتان باشید. آدم ۱ مدام در حال تعریف استراتژی و محاسبهٔ هزینه‌ها و فایده‌هاست. او می‌خواهد که هر آن چه از دنیا نیاز دارید دم دستتان باشد؛ اما عاشق بودن به معنای اندکی دیوانه شدن و تعالی یافتن به واسطهٔ یک تفکر جادویی است...

عشق از شما می‌خواهد که تفکر مشروط را کنار بگذارید و در ریختن محبت و عاطفهٔ خود به پای طرف مقابل، سر کیسه را شل کنید و آن را با قاشق و پیمانه اندازه نگیرید.»

◽️(جاده شخصیت، دیوید بروکس، ترجمه امید کریم‌پور، نشر مهرگان خرد، ص۲۷۲ـ۲۷۴)

#محبت‌نامه
@sedigh_63
بشارت وحی (۱)

آنان را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند بشارت دِه.(۲: ۲۵)

همانان که می‌دانند پروردگارشان را ملاقات خواهند کرد و تنها به سوی او بازمی‌گردند.(۲: ۴۶)

همانان که به غیب ایمان می‌آورند، و نماز را برپا می‌دارند، و از آنچه روزی‌شان داده‌ایم انفاق می‌کنند. و آنان که بدانچه بر تو نازل گشته و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده، ایمان می‌آورند و آنانند که به آخرت نیز یقین دارند. آنان برخوردار از راهبریِ پروردگار خویشند و آنانند که رستگارند.(۲: ۳_۵)

آری، هر کس [با تمامِ وجود] روی به درگاه خدای آوَرَد، و نیکوکار باشد، نزد پروردگارش پاداش خود را دارد، و نه بیمی بر آنان خواهد بود و نه اندوهگین شوند.(۲: ۱۱۲)

و قطعاً شما را با چیزی (از قبیلِ) ترس و گرسنگی، و کاهشی در اموال و جان‌ها و محصولات می‌آزماییم؛ و مژده ده شکیبایان را. (همان) کسانی که چون مصیبتی به آنان برسد، می‌گویند: «ما از آنِ خدا هستیم، و به سوی او بازمی‌گردیم.» بر ايشان درودها و رحمت از پروردگارشان (باد) و راه‏يافتگان (هم) خود ايشانند.(۲: ۱۵۵_۱۵۷)

نیکی [فقط] آن نیست که [به‌گاه نماز و راز و نیاز] روی‌تان را [مانند مسیحیان] به‌سوی مشرق و [مانند یهودیان] به‌سوی مغرب آرید. بلکه [صاحبان] نیکی آنان‌اند که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب [آسمانی] و پیامبران ایمان آورند و مال [خود] را با وجود علاقه‌ای که بدان دارند به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و درراه‌ماندگان و دریوزه‌گران و برای آزادی بردگان ببخشند و نماز به‌پا دارند و زکات دهند، و چون پیمان بستند به پیمان خود وفادار مانند. و خصوصاً شکیبایان در بینوایی و رنجوری و هنگامه‌ جنگ. آنان‌اند راستگویان و آنان‌اند پرهیزگاران.(۲: ۱۷۷)

و هرگاه بندگان من درباره‌ٔ من از تو پرسند، [بگو:] بی‌گمان، من [به آنان] نزدیکم، و دعای دعاکننده را _ آنگاه که مرا بخواند_ اجابت می‌کنم. پس باید [دعوت] مرا اجابت کنند و به من ایمان آورند، باشد که راه کمال پویند.(۲: ۱۸۶)

و نیکی کنید؛ چرا که خدا نیکوکاران را دوست می‌دارد.(۲: ۱۹۵)

و از مردمان کسی هست که در جلبِ خشنودیِ خدا از جان خویش می‌گذرد، و خدا به بندگان مهرورز است.(۲: ۲۰۷)

خدا توبه‌کاران را دوست دارد و پاکی‌پذیران را نیز دوست دارد.(۲: ۲۲۲)

و از خدا پروا کنید، و بدانید که شما او را ملاقات خواهید کرد؛ و مؤمنان را [بِدان] بشارت ده.(۲: ۲۲۳)

کیست آن که به خدا وامی نیکو دهد، تا آن را برایش چند و چندین برابر کند؟(۲: ۲۴۵)

هر کس به طاغوت کفر ورزد، و به خدا ایمان آوَرَد، به‌یقین، به دستاویزی استوار، که آن را گسستن نیست، چنگ زده است و خداوند شنوای داناست.(۲: ۲۵۶)

خدا دوست و یار و نگهدار آن کسان است که بگرویدند به حق؛ بیرون آرد ایشان را از تاریکی‌ها به روشنایی.(۲: ۲۵۷)

کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می‌کنند، سپس در پیِ آنچه انفاق کرده‌اند، منّت و آزاری روا نمی‌دارند، پاداش آنان برایشان نزد پروردگارشان (محفوظ) است، و بیمی بر آنان نیست و اندوهگین نمی‌شوند.(۲: ۲۶۲)

و داستان کسانی که دارایی‌های خود را در طلب خشنودی خدا و استواریِ خویش انفاق می‌کنند، همچون داستان بوستانی بر تپه‌ای [بلند] است که رگباری بر آن ببارد و محصولش را دوچندان دهد، و اگر رگباری هم به آن نرسد، نم‌نمِ بارانی [آن را بس است]. و خدا به آنچه می‌کنید بیناست.(۲: ۲۶۵)

خدا شما را به آمرزشی از جانب خود و فزونی‌ای [در مال] نوید می‌دهد؛ و خدا گشایشگر داناست.(۲: ۲۶۸)

کسانی که دارایی‌هایشان را در شب و روز، در نهان و آشکار، انفاق می‌کنند، پاداششان نزد پروردگارشان[محفوظ] است، و نه بیمی بر آنان خواهد بود و نه اندوهگین شوند.(۲: ۲۷۴)

برای پرواپیشگان، نزد پروردگارشان باغستان‌هایی است که از دامن آنها جوی‌ها روان است، که در آن جاودانه‌اند و همسران پاک و پیراسته و خشنودی‌ای از سوی خدا [دارند]. و خدا به [حالِ] بندگان بیناست. همانان که گویند: پروردگارا، بی‌گمان، ما ایمان آورده‌ایم، پس گناهان ما را بیامرز و از عذاب آتش دوزخ نگه‌مان دار. همان شکیبایان و راستگویان و فرمانبرداران
و انفاق‌کنندگان و آمرزش‌خواهان در سحرگاهان.(۳: ۱۵_۱۷)

و هر کس به خدا تمسّک جوید، بی‌گمان، به راهی راست هدایت شده است.(۳: ۱۰۱)

گروهی به‌پاخاسته و استوار [در طاعت خدای]اند و آیات خدا را در اوقات شب تلاوت می‌کنند و سجده می‌گزارند. به خدا و روز واپسین ایمان دارند، و به کارهای پسندیده فرامی‌خوانند و از کارهای ناپسند بازمی‌دارند و در کارهای خیر می‌شتابند و آنان از شایستگانند. و هر کار نیکی انجام دهند، هرگز درباره‌ آن ناسپاسی نبینند، و خدا به [حالِ] پرواپیشگان آگاه است.(۳: ۱۱۳_۱۱۵)

و اگر شکیبایی ورزید و پروا پیشه کنید، نیرنگ‌شان هیچ زیانی به شما نمی‌رساند. (۳: ۱۲۰)

@sedigh_63
بشارت وحی (۲)

بشتابید به سوی آمرزشی از پروردگارتان و بهشتی که پهنه‌اش آسمان‌ها و زمین است که برای پرواپیشگان آماده شده است. همانان که در خوشی و ناخوشی انفاق می‌کنند و فروخورنده‌ٔ خشم و درگذرنده از [لغزش‌های] مردم‌اند، و خدا نیکوکاران را دوست می‌دارد. و آنان که چون کار زشتی کنند یا به خود ستم روا دارند، خدا را به یاد آرند و برای گناهانشان آمرزش خواهند _و جز خدا کیست که گناهان را بیامرزد؟_ و بر کاری [زشت] که کرده‌اند، دانسته پافشاری نمی‌کنند. آنان، پاداششان آمرزشی از سوی پروردگارشان است و باغستان‌هایی که از دامن آنها جوی‌ها روان است، در حالی که در آن جاودانه‌اند، و چه خوب [پاداشی] است پاداشِ عمل‌کنندگان.(۳: ۱۳۳_۱۳۶)

بی‌گمان، آمرزش و رحمتی از سوی خدا [که به شما می‌رسد] از آنچه گِرد می‌آورند بهتر است.(۳: ۱۵۷)

و هر که خدا و پیامبر را فرمان بَرَد، آنان با کسانی خواهند بود که خدا بر آنها نعمت ارزانی داشته است از [قبیلِ] پیامبران و راستی‌پیشگان و گواهان [بر حق] و شایستگان، و آنان چه نيكو همدمانند.(۴: ۶۹)

و هر که در راه خدا هجرت کند، در زمین جایگاه‌های بسیار و گشایشی [شایسته] خواهد یافت؛ و هر که هجرت‌کنان به سوی خدا و پیامبر او از خانهٔ خویش درآید سپس‌ مرگ، او را دریابد، بی‌گمان، پاداشش بر عهدهٔ خداست؛ و خدا همواره آمرزندهٔ مهربان است.(۴: ۱۰۰)

آنان که توبه کنند و به اصلاح پردازند و به خدا تمسّک جویند و دین خود را برای خدا خالص گردانند آنان با مؤمنانند؛ و خدا به زودی مؤمنان را پاداشی بزرگ می‌دهد.(۴: ۱۴۶)

کسانی که به خدا ایمان آورده و به او تمسّک جُسته‌اند، به زودی آنان را در رحمت و بخششی از سوی خویش درمی‌آورد، و ایشان را به سوی خود به راهی راست هدایت کند.(۴: ۱۷۵)

خدا نمی‌خواهد هیچ‌گونه بر شما سخت و تنگ گیرد، بلکه می‌خواهد پاکیزه‌تان سازد و نعمتش را بر شما تمام گردانَد، باشد که سپاس بگزارید.(۴: ۶)

بی‌گمان، از جانبِ خدا برایتان نوری و کتابی روشنگر آمده است، که خدا به‌وسیله‌ٔ آن، هر که خشنودی او را بجوید به راه‌های سلامت راهبری می‌کند و آنان را به خواست خود از تاریکی‌ها به سوی روشنایی فرامی‌بَرَد و به راهی راست هدایتشان می‌کند.(۴: ۱۵_۱۶)

[خدا] دوستشان می‌دارد و آنان نیز او را دوست می‌دارند.(۴: ۵۴)

كسانى كه ايمان آورده و كسانى كه يهودی و صابئی و مسيحی‌اند، هر كس به خدا و روز بازپسين ايمان آوَرَد و كار نيكو كند، پس نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين خواهند شد.(۴: ۶۹)

این است روزی که راستیِ راستگویان سودشان می‌بخشد؛ آنان را باغستان‌هایی است که از دامن آنها جوی‌ها روان است که همیشه جاودانه درآنند، خدا از آنان خشنود و آنان نیز از او خشنودند، این است آن کامیابیِ بزرگ.(۴: ۱۱۹)

بگو: آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آنِ کیست؟ بگو: از آنِ خداست که رحمت را بر خود مقرّر داشته است.(۵: ۱۲_۱۸)

پس هر که ایمان آوَرَد و به اصلاح پردازد نه بیمی بر آنان خواهد بود و نه اندوهگین شوند. (۵: ۴۸)

و هر گاه کسانی که به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند بگو: سلام بر شما! پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است، که: هرکس از شما از روی نادانی کاری ناپسند انجام دهد و پس از آن، توبه کند و [اعمال خود را] به صلاح و سامان آرد، [بداند که] اوست آمرزگارِ مهربان. (۵: ۵۴)

آن كسان كه ايمان آوردند و ايمانشان را به ستمى نپوشاندند، ايشان‌اند كه برايشان ايمنى است و آنان هدايت يافتگانند.(۵: ۸۲)

آنان را نزد پروردگارشان سرای سلامت است و به پاداش آنچه می‌کرده‌اند، او یاور و سرپرست آنان خواهد بود.(۵: ۱۲۷)

پروردگارتان داراى رحمتى گسترده است.(۵: ۱۴۷)

هر کس کار نیکو آوَرَد، ده برابر آن، او را پاداش باشد، و هر که کار بد آوَرد جز به مانند آن کیفر نبیند و بر آنان ستم نرود.(۵: ۱۶۰)

و او را از روی بیم و امید بخوانید، که رحمتِ خدا به نیکوکاران نزدیک است. (۶: ۵۶)

و آنان که کارهای ناشایست انجام داده‌اند، آنگاه پس از آن توبه کردند و ایمان آوردند، البته پروردگار تو پس از آن، آمرزنده‌ مهربان است. (۶: ۱۵۳)

و سرای اخروی برای آنان که پروا پیشه کنند بهتر است، پس چرا خرد نمی‌ورزید؟(۶: ۱۶۹)

و آنان که به کتاب [آسمانی] تمسّک می‌جویند و نماز را بر پا می‌دارند، [بِدانند که] ما پاداش مصلحان را تباه نخواهیم کرد.(۶: ۱۷۰)

جز این نیست که مؤمنان کسانی هستند که چون یاد خدا شود دل‌هایشان بترسد، و چون آیاتش بر آنها خوانده شود بر ایمانشان افزاید، و تنها بر پروردگارشان توکّل کنند. همانان که نماز را بر پا می‌دارند و از آنچه روزی‌شان کرده‌ایم، انفاق می‌کنند. آنانند که به‌راستی مؤمنند، برای آنان نزد پروردگارشان درجاتی و آمرزش و روزی‌ای ارجمند است.(۷: ۲_۴)

@sedigh_63
بشارت وحی (۳)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اگر از خدا پروا کنید برای شما وسیلهٔ تشخیص حق از باطل قرار می‌دهد، و گناهانتان را از شما می‌زداید، و شما را می‌آمرزد، و خدا دارای بخشش بزرگ است.(۸: ۲۹)

به خدا و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه را انفاق می‌کنند سبب نزدیکی به خدا و دعاهای [خیر] پیامبر می‌دانند؛ آگاه باشید که به‌راستی این مایهٔ نزدیکی آنهاست، به زودی خدا آنان را در رحمتِ خویش درمی‌آوَرَد که خدا آمرزنده‌ٔ مهربان است.(۹: ۹۹)

مردانی‌اند که دوست دارند خود را پاک سازند، و خدا کسانی را که خواهان پاکی‌اند دوست می‌دارد.(۹: ۱۰۸)

کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، پروردگارشان آنها را به سبب ایمانشان هدایت می‌کند.(۱۰: ۹)

ای مردم، به راستی که شما را اندرزی از سوی پروردگارتان آمده است و شفایی برای آنچه در سینه‌هاست و هدایت و رحمتی برای مؤمنان است.(۱۰: ۵۷)‎

بگو: «به فضل و رحمت خداست که (مؤمنان‌) باید شاد شوند.» و این از هر چه گرد می‌آورند بهتر است.(۱۰: ۵۸)

آگاه باشید که دوستان خدا نه بیمی [از ناگواری‌های آینده] بر آنهاست و نه [از تلخی‌های پیشینِ خود] اندوهگین می‌شوند. همانان که ایمان آوردند و پرهیزگاری می‌کردند. ایشان را هم در زندگی دنیا و هم در آخرت نوید و بشارت است. وعده‌های خدا را تغییری نیست. این است آن پیروزی بزرگ.(۱۰: ۶۲_۶۴)‎

کسانی که شکیبایی‌ ورزیده و کارهای شایسته کرده‌اند برای آنان آمرزش و پاداشی بزرگ خواهد بود.(۱۱: ۱۱)

بی‌گمان کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده و (با فروتنی‌) به سوی پروردگارشان آرام یافتند، آنان اهل بهشتند و در آن جاودانه خواهند بود.(۱۱: ۲۳)

پس شکیبا باش که فرجام [نیک‌] از آنِ تقواپیشگان است.(۱۱: ۴۹)

پروردگارم نزدیکِ اجابت‌کننده است.(۱۱: ۶۱)

نیکی‌ها بدی‌ها را از بین می‌بَرَد، این یادآوری و پندی است برای پندگیران. و شکیبا باش که خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمی‌‌سازد.(۱۱: ١١٢_۱۱۵)

و البته پاداش آخرت، براى كسانى كه ايمان آورده‌ و پروا پیشه می‌کرده‌اند، بهتر است.(۱۲: ۵۷)

پس خدا بهترین نگهدارنده است، و او مهربانترین مهربانان است.(۱۲: ۶۴)

و از رحمت خدا نومید مباشید، زیرا جز گروه کافران کسی از رحمت خدا نومید نمی‌شود.(۱۲: ٨٧)

برای آنان که دعوت پروردگارشان را اجابت کردند، بهترین سرانجام است.(۱۳: ١٨)

آنان كه به پيمان خدا وفادارند و عهد [او] را نمی‌شكنند. و آنان كه آنچه را خدا به پيوستنش فرمان داده می‌پيوندند و از پروردگارشان می‌ترسند و از سختى حساب بيم دارند. و كسانى كه براى طلب خشنودى پروردگارشان شكيبايى كردند و نماز برپا داشتند و از آنچه روزی‌شان داديم نهان و آشكارا انفاق كردند و بدى را با نيكى می‌زدايند ايشان راست فرجام خوش سراى باقى. [همان] بهشت‌هاى عدن كه آنان با پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان كه درستكارند در آن داخل می‌شوند و فرشتگان از هر درى بر آنان درمی‌آيند [و به آنان می‌گويند] درود بر شما به [پاداش] آنچه صبر كرديد راستى چه نيكوست فرجام آن سراى.(۱۳: ۲۰_۲۴)

همانان که ایمان آورده‌اند و دلهایشان به یاد خدا آرام می‌گیرد. آگاه باشید که دل‌ها تنها به یاد خدا آرامش می‌یابد.(۱۳: ٢٨)

کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، خوشا به حالشان، و خوش سرانجامی دارند.(۱۳: ٢٩)

چه کسی جز گمراهان از رحمت پروردگارش نومید می‌شود؟(۱۵: ۵۶)

برای نکوکاران در این دنیا نیکی است [لیکن] سرای آخرت [از آن هم] بهتر است. و چه خوب است سرای پرهیزگاران!(۱۶: ٣٠)

همانان که در حال پاکی، فرشتگان جانشان را می‌ستانند [به آنان] گویند: سلام بر شما، به پاداش آنچه می‌کردید به بهشت درآیید.(۱۶: ٣٢)

هر آنچه نزد شماست به فنا می‌رود، و آنچه نزد خداست باقی می‌ماند. و البته به کسانی که صبر پیشه کرده‌اند بر پایهٔ بهترین کاری که می‌کردند پاداش‌شان را می‌دهیم.(۱۶: ۹۶)

هر کس_چه مرد یا زن_کار شایسته انجام دهد در حالی که با ایمان باشد، قطعاً او را با زندگی پاک و پاکیزه‌ای زنده خواهیم داشت. و به چنین کسانی به بهتر از آنچه عمل می‌کردند، پاداش خواهیم داد.(۱۶: ٩٧)

کسانی که به نادانی کار بد کردند و پس از آن توبه نموده و به اصلاح پرداختند، همانا پروردگارت پس از آن، آمرزندهٔ مهربان است.(۱۶: ۱۱۹)

بی‌گمان، خدا با کسانی است که پروا پیشه کرده‌اند و آنان که نیکوکارند.(۱۶: ١٢٨)

هر که آخرت خواهد و فراخورِ آن کوشد و مؤمن باشد، چُنین کسان تلاششان مورد سپاس خواهد بود.(۱۷: ۱۹)

اگر شایسته باشید، بی‌گمان، او همواره برای بازگشت‌کنندگان [به سوی خود] آمرزنده است.(۱۷: ۲۵)

همانا آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، [بدانند که] ما پاداش کسانی را که نیکوکاری کرده‌اند تباه نخواهیم کرد.(۱۸: ۳۰)

یاری و فرمانروایی، ویژه‌ٔ خدای راستین است؛ و او به پاداش دادن بهتر و به فرجام [برای مؤمنان] نیکوتر است.(۱۸: ۴۴)

@sedigh_63
.

«موفقیت به بزرگ‌ترین شکست‌ها ختم می‌شود که همانا غرور است. شکست به عظیم‌ترین موفقیت ختم می‌شود که همانا فروتنی و آموختن است. برای آن‌که خود را اجابت کنی باید خودت را فراموش‌ کنی. برای آن‌که خودت را پیدا کنی باید خود را گم کنی.»

(جاده شخصیت، دیوید بروکس، ترجمه امید کریم‌پور، نشر مهرگان خرد، ص۱۲)

.
.

جهان چقدر بی‌تو غم‌انگیز است
بهار می‌رسد اما، هنوز پاییز است

نیامدی و چه سود از سکوتِ آینه‌‌ها
که این سکوت ز آهِ نهفته لبریز است

درخت سوخته‌ در باغْ خلوتی می‌خواست
نسیم گفت که آخر چه وقت پرهیز است؟

جواب داد که دیگر کجاست آوایی
که آشناتر از آوازِ مرغِ شب‌خیز است

برای ما که نشان‌دارِ زخمِ صاعقه‌ایم
بهارِ باغچه لبخندِ اشک‌آمیز است

#صدیق_قطبی
.
ای فرزند! (۱)

ابوحامد غزّالی

«پرسیده‌ای که تصوف چیست، بدان که تصوّف دو چیز است: راستی با خدای تعالی و سکون از خلق. هر که با خدای تعالی راست‌روزگار است و با خلق نیکوخوی و بردبار است او صوفی است. و راستی با خدای تعالی آن است که خود فدای امر او کند و نیکوخویی با خلق آن است که کس را فرا مُراد خود ندارد بلکه خود را فرا مراد ایشان دارد، مادام که مراد ایشان موافق شرع باشد.»

◽️(مکاتیب فارسی غزالی، به تصحیح و اهتمام عباس اقبال، نشر امیر کبیر، ص۸۸)

«بدان که تصوف (راستین) دو ویژگی دارد:
راست و درست شدن با خدا و نرمش و مدارا با مردم.
پس صوفی کسی است که با خدا راست و درست باشد، اخلاق و رفتارش را با مردم نیک گرداند و با آنان بردبار و شکیبا باشد. راست و درست بودن با خدا نیز این است که صوفی بهره و نصیب و خواستهٔ نفس خودش را در راه امر خداوند فدا کند. حسن خلق نیز چنین است که خواستهٔ خودت را بر مردم تحمیل نکنی و تقاضای آنان را _تا جایی که مخالف شریعت نباشد_ بر دوش گیری.»

◽️(چنین گفت غزّالی، ترجمهٔ زاهد ویسی، نشر نگاه معاصر، ص۴۵)

«ثُمَّ اعْلَمْ أَنَّ التَّصَوَّفَ لَهُ خَصْلَتَان: الاسْتِقَامَةُ، وَالسُّكُونُ عَنِ الْخَلْقِ. فَمَنِ اسْتَقَامَ وَأَحْسَنَ خُلُقَهُ بِالنَّاسِ وَعَامَلَهُمْ بِالْحِلْمِ فَهُوَ صُوفِيّ.
وَالاسْتِقَامَةُ: أَنْ يَفْدِيَ حَظَّ نَفْسِهِ لِنَفْسِهِ.
وحسنُ الخُلُقِ مَعَ النَّاسِ: أَلَّا تَحْمِلَ النَّاسَ عَلَى مُرَادِ نَفْسِكَ، بَلْ تَحْمِلَ نَفْسَكَ عَلَى مُرَادِهِمْ مَا لَمْ يُخَالِفُوا الشَّرْعَ.»

◽️(أیّها الوَلَد، ابوحامد الغزالی، حَقّقهُ علی محیی‌الدین قره‌داغی، دارالبشائر الاسلامية، ۱۴۳۱ هـ، ص۱۳۱)

@sedigh_63
ای فرزند! (۲)

ابوحامد غزّالی

فرزندم! در سفارش‌ها و پندهای لقمان حکیم به پسرش آمده است: «فرزندم! مبادا خروس از تو زرنگ‌تر باشد؛ (طوری که) او سحرگاهان ندا سر دهد (و بیدار باشد) و تو در خواب باشی.»[يَا بُنَيَّ لَا يَكُونَنَّ الدِّيكُ أَكْيس مِنْكَ، يُنَادِي بِالأسحارِ و أنتَ نائمٌ]

شاعر چه زیبا گفته است:

لَقَدْ هَتَفَتْ فِي جُنْحِ لَيْلَ حَمَامَةٌ
عَلَى فَنَنٍ وَهْناً وَإِنِّي لَنَائِمُ
كَذَبْتُ وَبَيْتِ اللهِ لَوْ كُنْتُ عاشقاً
لَمَا سَبَقَتْنِي بِالْبُكَاءِ الْحَمَائِمُ
وَأَزْعَمُ أَنِّي هَائِمٌ ذُو صَبَابَة
لِرَبِّي، فَلا أَبْكِي وتبكي الْبَهَائِمُ

کبوتری در دل شب بر شاخساری آوا سر داد. در حالی که من در خواب بودم.
به خانهٔ خدا سوگند که دروغ گفته‌ام. چون اگر عاشق بودم، کبوتران در گریستن بر من پیشی نمی‌گرفتند.
می‌پندارم که شیفته و عاشق‌ پروردگارم هستم. با این‌همه نمی‌گریم. در حالی که چهارپایان و حیوانات همگی اشک‌ریزان و گریانند.

◽️(چنین گفت غزّالی، ترجمهٔ زاهد ویسی، نشر نگاه معاصر، ص۳۷)

@sedigh_63
برای ثبت‌نام به شناسه @sorooshemowlana پیام دهید.
بشارت وحی (۴)

دارایی و فرزندان، زیورِ زندگیِ دنیوی‌اند، و کارهای ماندگار شایسته، در پیشگاه پروردگارت نیک‌پاداش‌تر و امیدبخش‌تر است‌.(۱۸: ۴۶)

و کارهای شایستهٔ ماندگار، در پیشگاه پروردگارت پاداشی بهتر و فرجامی نیکوتر دارد.(۱۹: ۷۶)‎

کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، به زودی (خدای‌) رحمان برای آنان محبتی (در دلها) قرار می‌دهد.(۱۹: ٩۶)‌‌

و فرجام (نیک‌) برای پرهیزگاری است.(۲۰: ١٣٢)‌‌

پس هر کس اعمال شایسته انجام دهد و در عینِ حال مؤمن باشد در قبال کوشش او ناسپاسی نخواهد شد و ماییم ثبت‌کنندهٔ اعمال او.(۲۱: ۹۴)‌‌

فروتنانِ دلداده[ی خدا] را بشارت ده. همانان که چون خدا یاد شود، دل‌هایشان بیم یابد، و بر مصیبتی که به آنان رسد شکیبایند، و برپادارندگان نمازند، و از آنچه روزی‌شان کرده‌ایم، نفاق کنند.(۲۲: ۳۴_۳۵)

و فرجام همه‌ٔ کارها از آنِ خداست.(۲۲: ۴۱)

او سرپرست شماست، و چه نیکو سرپرست و چه نیکو یاوری است.(۲۲: ٧٨)

به راستی که مؤمنان رستگار شدند، همانان که در نمازشان فروتنند، و آنان که از بیهوده رویگردانند، و آنان که زکات می‌پردازند، و کسانی که پاکدامنند... و آنان که امانت‌ها و پیمان خود را رعایت می‌کنند، و آنان که بر نمازهایشان مواظبت می‌نمایند، آنانند که خود وارثانند، همانان که بهشت را به ارث می‌برند و در آنجا جاودان می‌مانند.(۲۳: ۱_۵، ٨_۱۱)

مردانی که تجارت و خرید و فروش، آنان را از یاد خدا وبرپا داشتن نماز و دادن زکات مشغول نمی‌دارد و از روزی می‌ترسند که دل‌ها و چشم‌ها در آن زیر و رو [و منقلب] گردد. [بندگان برگزیدهٔ خدا همچنان او را ستایش می‌کنند] تا خداوند به بهتر از آنچه کرده‌اند پاداش‌شان دهد و از فضلش [پاداشِ] ایشان را بیفزاید.(۲۴: ۳٧_۳۸)

و بندگان [راستینِ خداوندِ] رحمان، آنان‌اند که بر زمین به فروتنی و نرمی راه می‌روند و هنگامی که نادانان، ایشان را [با گفتار و رفتاری ناپسند] مورد خطاب قرار می‌دهند [پاسخی] مسالمت‌آمیز دهند [و درگذرند.] و [عبادالرحمن] همان کسان‌اند که شب را برای پروردگارشان به سجده و قیام به سر برند. و [عبادالرحمن] همان کسان‌اند که گویند: پروردگارا! عذاب دوزخ را از ما بگردان، زیرا عذاب آن، سخت و همیشگی‌ است و به‌ راستی که آن [دوزخ] بدجایگاه و بد منزلگاهی است. و همان‌ کسان که چون انفاق کنند، نه اسراف کنند و نه خسّت ورزند، [بلکه انفاق‌شان] میان این دو، و در حد اعتدال است. و [عبادالرحمن] همان کسان‌اند که با خداوند معبودی نخوانند، و کسی را که خدا [خونش را] حرام کرده است نکُشند، مگر به حق [به قصاص یا در جهاد] و زنا نکنند. و هر کس چنان کند کیفری [به خاطر عقوبت گناهش] خواهد دید. عذاب او به روز رستاخیز دوچندان شود و در آن [عذاب] به خواری ماندگار گردد. مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آرند و کار شایسته انجام دهند، آنان‌اند که خدا بدی‌هایشان را به نیکی‌ها دگر کند. و خداوند آمرزگار مهربان است. و هر کس توبه کند و کار شایسته انجام دهد، همانا او به سوی خدا به سزاواری بازگردد. و [عبادالرحمن] همان کسان‌اند که در مجلس باطل حضور نیابند [یا: همان کسانند که گواهی باطل و دروغ ندهند] و چون بر امری بیهوده گذر کنند با بزرگواری [از آن] بگذرند. و [عبادالرحمن] همان کسان‌اند که هرگاه به آیاتِ پروردگارشان تذکر داده شوند چشم و گوش‌بسته بر آن [آیات] نمی‌افتند. و [عبادالرحمن] همان کسان‌اند که گویند: پروردگارا! به ما از جانب همسران و فرزندان‌مان مایهٔ روشنیِ چشم عطا فرما و ما را پیشوای پرهیزگاران قرار ده. آنان‌اند که به سبب صبری که ورزیده‌اند غُرفه [و منزل بهشتی] را پاداش یابند و در آنجا با درود و تحیّتی [گرم] روبه‌رو شوند. جاودانه در آنجا سر خواهند کرد. چه نکوجایگاه و قرارگاهی!(۲۵: ۶۳_۷۶)

کسی که ستم کند، سپس به دنبال بدی، [کار] نیکی را جایگزین [آن] سازد [بداند] که من آمرزنده‌ْ مهربانم.(۲۷: ۱۱)

و هر چیزی که به شما داده شده کالای زندگی دنیوی و زیور آن است، و آنچه نزد خداست بهتر و پایدارتر است.(۲۸: ۶۰)

پاداش خدا برای کسی که ایمان آورده و کار شایسته انجام داده بهتر است، و این پاداش جز به شکیبایان داده نمی‌شود.(۲۸: ۸۰)

آن سرای اخروی را برای کسانی قرار می‌دهیم که هیچ برتری‌طلبی و فسادی را در زمین نمی‌خواهند و فرجام [نیک] از آنِ پرواپیشگان است.(۲۸: ۸۳)

هر که کار نیک آوَرَد او را [پاداشی] بهتر از آن است، و هر که کار بد آورَد [بداند] آنان که کارهای بد کرده‌اند جز به آنچه می‌کرده‌اند کیفر نبینند.(۲۸: ۸۴)

هر که امید لقای خدا را دارد [باید بداند كه] همانا زمانِ [لقایِ] خدا آمدنی است، و او شنوای داناست.(۲۹: ۵)

و آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، بدی‌هایشان را از آنها می‌زداییم و [بر پایهٔ] بهترین کاری که انجام می‌دادند پاداششان دهیم.(۲۹: ۷)

@sedigh_63
بشارت وحی (۵)

چه نیکوست پاداشِ عمل‌کنندگان. همانان که شکیبایی ورزیدند و تنها بر پروردگارشان توکل می‌کنند.(۲۹: ۵۸_۵۹)

و این زندگی دنیوی جز سرگرمی و بازیچه نیست، و به‌راستی سرای اخروی است که زندگانی [حقیقی] است.(۲۹: ۶۴)

و کسانی که در راه ما سخت‌کوشی کنند، بی‌گمان، آنان را به راه‌های خود هدایت کنیم و به‌راستی خدا با نیکوکاران است.(۲۹: ۶۹)

و هر که روی خویش را به سوی خدا تسلیم کند و نیکوکار باشد، بی‌گمان، به استوارترین دستاویز چنگ زده است، و فرجامِ همه‌ٔ کارها تنها به سوی خداست.(۳۱: ۲۲)

تنها کسانی به آیات ما ایمان می‌آورند که هرگاه آیات ما را به آنان یادآور شوند، سجده‌کنان به روی دراُفتند و با ستایش پروردگارشان [او را] تسبیح گویند و آنان تکبّر نمی‌ورزند. پهلوهایشان از بسترها فاصله گیرد، و پروردگارشان را از روی بیم و امید می‌خوانند، و از آنچه روزی‌شان داده‌ایم انفاق می‌کنند. و هیچ کسی نداند به پاداش آنچه می‌کرده‌اند، چه چشم‌روشنی‌ها برایشان نهفته‌اند.(۳۲: ۱۵_۱۷)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خدا را بسیار یاد کنید. و او را بامداد و شامگاه به پاکی بستایید. اوست که خود و فرشتگانش بر شما درود می‌فرستند، تا شما را از تاریکی‌ها به سوی نور
بیرون آورد؛ و [او] به مؤمنان مهربان است.(۳۳: ۴۱_۴۳)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خدا پروا کنید و استوار و سنجیده سخن گویید، تا اعمال‌تان را برایتان اصلاح کند و گناهانتان را بر شما ببخشاید؛ و هر که خدا و پیامبرش را فرمان بَرَد، بی‌گمان، به کامیابیِ بزرگی رسیده است.(۳۳: ۷۰_۷۱)

و دارایی‌ها و فرزندانتان چیزی نیست که شما را به پیشگاه ما نزدیک کند، ولی هر که ایمان آورده و کار شایسته انجام دهد آنان [در زمرهٔ] کسانی هستند که به سببِ آنچه کرده‌اند پاداش دوچندان دارند و در کاخ‌ها[ی بهشتی] در امانند.(۳۴: ۳۷)

و هر چه را انفاق کنید او عِوَضش را می‌دهد، و او بهترین روزی‌دهنده است.(۳۴: ۳۹)

سخنان پاکیزه به سوی او بالا می‌رود، و کار شایسته به آن رفعت می‌بخشد.(۳۵: ۱۰)

بی‌گمان، آنان که کتاب خدا را می‌خوانند و نماز را برپا داشته و از آنچه روزی‌شان داده‌ایم در نهان و آشکار انفاق می‌کنند، به تجارتی امیدوارند که هرگز کساد و زوال نمی‌پذیرد. تا [خدا] پاداش‌هایشان را کامل دهد و از بخشش خویش بر آنان فزونی بخشد که او آمرزنده‌ٔ قدرشناس است.(۳۵: ۲۹_۳۰)

و گویند: ستایش از آنِ خدایی است که اندوه را از ما زدود، همانا، پروردگار ما بسی آمرزنده‌ٔ قدرشناس است. همو که از بخشش خویش ما را در سرای جاوید جای داد که در آن نه رنجی به ما می‌رسد و نه خستگی ما را فرا می‌گیرد.(۳۵: ۳۴_۳۵)

گفت: ای کاش قوم من می‌دانستند، که پروردگارم چگونه مرا آمرزید و مرا از گرامی‌داشتگان قرار داد.(۳۶: ۲۶_۲۷)

و ما آسمان و زمین و آنچه را میان آنهاست باطل و بیهوده نیافریده‌ایم... آیا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مانندِ تبهکارانِ در زمین قرار می‌دهیم؟ یا پرواپیشگان را چون بدکاران قرار می‌دهیم؟(۳۸: ۲۷_۲۸)

بگو: ای بندگانِ من که ایمان آورده‌اید، از پروردگارتان پروا کنید؛ برای آنان که در این دنیا نیکی کرده‌اند [پاداش] نیکی خواهد بود، و زمین خدا گسترده است [هر جا زمینهٔ نیکی می‌یابید همانجا روید]، جز این نیست که شکیبایان، پاداششان کامل و بی‌حساب داده می‌شود.(۳۹: ۱۰)

و کسانی که از طاغوت و بندگی او دوری گزیده و به سوی خدا بازگشته‌اند، آنان را مژده است، پس مژده ده بندگانم را، آنان که به سخن گوش فرامی‌دهند و نیکوترینش را پیروی می‌کنند، آنان کسانی‌اند که خدا هدایتشان کرده است و آنانند که خردمندند.(۳۹: ۱۷_۱۸)

بگو: ای بندگان من که دربارهٔ خویش [در گناه] زیاده‌روی کرده‌اید، از رحمتِ خدا ناامید نشوید، که خدا همه‌ٔ گناهان را می‌آمرزد، همانا اوست که آمرزنده‌ٔ مهربان است.(۳۹: ۵۳)

و [بهشتیان] گویند: ستایش از آنِ خدایی است که وعدهٔ خویش بر ما راست گردانید و این سرزمین (بهشت) را میراث ما کرد، از هر جای بهشت که خواهیم جای گزینیم، و چه پاداش خوبی است پاداش عمل‌کنندگان.(۳۹: ۷۴)

هر که کار بدی کند جز همانند آن کیفر نبیند، و هر کس از مرد یا زن، کار شایسته انجام دهد و مؤمن باشد، آنان به بهشت درآیند، [و] در آنجا بی‌حساب روزی داده شوند.(۴۰: ۴۰)

همانا ما پیامبرانمان و کسانی را که ایمان آورده‌اند در زندگی دنیوی و روزی که گُواهان به‌پا می‌خیزند یاری می‌کنیم.(۴۰: ۵۱)

پس شکیبا باش که وعده‌ٔ خدا حق است.(۴۰: ۵۵)

@sedigh_63
.

«ای کودک! دستت را به من بده،
تا در پرتو ایمانی که به من داری،
گام بردارم.»

▫️هانا کان(۱۹۱۱–۱۹۸۸)، شاعر امریکایی

Child, give me your hand so that I may walk in the light of your faith in me
Time, wait : poems.
P:51. by Kahn, Hannah, 1911-1988.



کودکی که با اعتمادی خالص و ایمانی بی‌خلل، دست‌هایش را به ما می‌سپارد، امکان تجربه‌ای یگانه را به ما بخشیده است. در اعتماد و ایمانِ او به ما، نوری هست که می‌توان در پرتو آن پیش رفت و به زندگی آری گفت.

@sedigh_63
بشارت وحی (۶)

همانا کسانی که گفتند: پروردگار ما الله است، سپس ایستادگی کردند، فرشتگان بر آنان فرود آیند [و‏ گويند:] نترسید و اندوه مخورید، و مژده باد شما را به بهشتی که وعده داده می‌شوید، ما در زندگی دنیوی و اخروی یار و یاور شما هستیم و در آن (سرای آخرت) هر چه دلخواهتان باشد فراهم است و هر چه درخواست کنید در آنجا برایتان خواهد بود، که پذیرایی و پیشکشی است از سوی [خدای] آمرزنده‌ٔ مهربان.(۴۱: ۳۰_۳۲)

بگو: این (کتاب) برای کسانی که ایمان آورده‌اند رهنمود و شفاست.(۴۱: ۴۴)

خدا به بندگانش مهربان و آگاه است.(۴۲: ۱۹)

اوست که توبه را از بندگانش می‌پذیرد، و از بدی‌ها درمی‌گذرد، و آنچه را انجام می‌دهید، می‌داند. و [دعای] کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند اجابت می‌کند، و از بخشش خویش بر [پاداش] آنان می‌افزاید.(۴۲: ۲۵_۲۶)

آنچه به شما داده شده کالای این زندگی دنیوی است، و آنچه نزد خداست برای کسانی که ایمان آورده و تنها بر پروردگارشان توکّل می‌کنند بهتر و پایدارتر است.(۴۲: ۳۶)

و رحمت پروردگارت از آنچه گِرد می‌آورند بهتر است.(۴۳: ۳۲)

و همه‌ٔ اینها جز کالای زندگی دنیوی نیست، و آخرت نزد پروردگارت از آنِ پرواپیشگان است.(۴۳: ۳۵)

ای بندگان من، امروز بیمی بر شما نیست و اندوهگین نمی‌شوید؛ همانان که به آیات ما ایمان آوردند و تسلیم [فرمان ما] بودند؛ شما و همسرانتان شادمانه به بهشت درآیید.(۴۳: ۶۸_۷۰)

کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، پس پروردگارشان آنان را در جوار رحمت خویش داخل می‌گرداند. این همان کامیابی آشکار است.(۴۵: ۳۰)

همانا کسانی که گفتند: پروردگار ما «الله» است، سپس ایستادگی کردند، نه بیمی بر آنان خواهد بود و نه اندوهگین شوند.(۴۶: ۱۳)

كسانى كه بهترينِ آنچه را انجام داده‌اند از ايشان خواهيم پذيرفت و از بدی‌هايشان درخواهيم گذشت؛ در [زمرهٔ] بهشتيانند؛ (همان) وعدهٔ راستى كه بدانان وعده داده می‌‏شده است.(۴۶: ۱۶)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اگر خدا را یاری کنید، [او] شما را یاری خواهد کرد و گام‌هایتان را استوار خواهد ساخت.(۴۷: ۷)

و خدا با شماست و از (ارزش) کارهایتان هرگز نخواهد کاست.(۴۷: ۳۵)

و بهشت برای پرواپیشگان نزدیک شود، آن‌چُنان که [از آنان] دور نباشد، این همان [بهشتی] است که وعده داده می‌شدید، برای هر که [به درگاه خدا] بازمی‌گردد و خود را [از گناه] نگه می‌دارد. همان که در نهان از [خدای] مهرگستر ترسیده و با دلی تائب [به سوی خدا] آید. در امن و امان به بهشت درآیید، این است روز جاودانگی. در آنجا هرچه بخواهند برای آنان فراهم است، و افزون [بر آن نیز] نزدِ ما هست.(۵۰: ۳۱_۳۵)

همانا پرواپیشگان در باغستان‌ها و چشمه‌سارانی هستند. در حالی که آنچه را پروردگارشان به آنان داده دریافت می‌دارند؛ چرا که پیش از این نیکوکار بودند. اندکی از شب را می‌خفتند. و سحرگاهان، طلبِ آمرزش می‌کردند. و در دارایی‌شان برای تهیدست و محروم سهمی بود.(۵۱: ۱۵_۱۹)

و شکیبا شو برای حکم پروردگار خود، پس به تحقیق تو به چشمهای مایی. (۵۲: ۴۸)

آنان را كه نيكى كرده‌اند، به نيكى پاداش دهد. آنان كه از گناهان بزرگ و زشتكاری‌ها_جز لغزش‌هاى كوچک_خوددارى می‌‏ورزند، پروردگارت [نسبت به آنها] فراخ‏‌آمرزش است.(۵۳: ۳۱_۳۲)

برای انسان جز حاصلِ تلاش او نیست. و (نتیجه‌ٔ) کوشش او به زودی دیده خواهد شد. سپس هر چه تمام‌تر وی را پاداش دهند.(۵۳: ۳۹_۴۱)

بی‌گمان، پرواپیشگان در باغستان‌ها و کنار جویبارانند، در جایگاهی راستین، نزد فروانروایی توانمند.(۵۴: ۵۴_۵۵)

در آن [بهشت] سخن بیهوده و گنه‌آلود نمی‌شنوند، مگر سخنی که سلام است و سلام.(۵۶: ۲۵_۲۶)

هر جا که باشید او با شماست.(۵۷: ۴)

و همانا خدا به شما مِهرورزِ مهربان است.(۵۷: ۹)

کیست آن که به خدا وامی نیکو دهد تا آن را برایش چندین برابر کند و او را پاداشی گرانمایه باشد؟(۵۷: ۱۱)

روزی که مردان و زنان مؤمن را ببینی که نورشان پیشاپیش آنان و در جانب راستشان به‌سرعت روان است، امروز مژدگانی شما باغستان‌هایی است که از دامن آنها جوی‌ها روان است، جاودانه در آن خواهید بود، این است آن کامیابیِ بزرگ.(۵۷: ۱۲)

پیشی بگیرید به سوی آمرزش پروردگارتان و بهشتی که گسترهٔ آن مانند گسترهٔ آسمان‌ و زمین است [و] برای کسانی که به خدا و پیامبرانش ایمان آورده‌اند آماده شده است؛ این بخشش خداست که آن را به هر که خواهد می‌دهد و خدا دارای بخشش بزرگ است.(۵۷: ۲۱)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید از خدا پروا کنید و به پیامبرش ایمان بیاورید تا از رحمت خود دو بهره به شما دهد، و برایتان نوری قرار دهد که به‌وسیله‌ٔ آن راه بسپرید و شما را بیامرزد، و خدا آمرزنده‌ٔ مهربان است.(۵۷: ۲۸)

خدا عدالت‌پیشگان را دوست دارد.(۶۰: ۸)

آنچه نزد خداست از سرگرمی و داد و ستَد بهتر است.(۶۲: ۱۱)

و هر که به خدا ایمان آورَد، [خدا] دلش را هدایت می‌کند.(۶۴: ۱۱)

@sedigh_63
بشارت وحی (۷)

و اگر [از خطایشان] درگذرید و [از توبیخشان] چشم‌پوشی کنید و ببخشایید، [خدا نیز شما را می‌بخشاید] که خدا آمرزنده‌ٔ مهربان است.(۶۴: ۱۴)

اگر به خدا وامی نیکو دهید [پاداش] آن را برایتان دوچندان می‌سازد و شما را می‌آمرزد و خدا قدرشناسِ بردبار است.(۶۴: ۱۷)

و هر که از خدا پروا کند، [خدا] برای او راهِ رهایی [از تنگناها] قرار می‌دهد؛ و از جایی که گمان نمی‌بَرَد به او روزی می‌دهد، و هر که بر خدا توکّل کند خدا او را بس است.(۶۵: ۲_۳)

و هر که از خدا پروا کند [خدا] برای او در کارش آسانی قرار می‌دهد.(۶۵: ۴)

و هر که از خدا پروا کند بدی‌هایش را از او می‌زداید.(۶۵: ۵)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید به درگاه خدا توبه‌ خالصانه کنید، امید است پروردگارتان بدی‌های‌تان را از شما بزداید و شما را به باغستان‌هایی درآورَد که از دامن آنها جوی‌ها روان است، روزی که خدا، پیامبر و کسانی را که با او ایمان آورده‌اند خوار نمی‌سازد، نورشان پیشارویشان و از جانب راستشان شتابان است.(۶۶: ۸)

برای کسانی که در نهان از پروردگارشان می‌ترسند، آمرزش و پاداشی بزرگ خواهد بود.(۶۷: ۱۲)

از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است.(۷۱: ۱۰)

هر کس به پروردگارش ایمان آورَد، نه از کاستی [پاداش] بیم دارد و نه از ستم.(۷۲: ۱۳)

و به خدا وامی نیکو دهید؛ و هر خیری که برای خویش پیش فرستید آن را نزد خدا بهتر و با پاداشی بیشتر باز خواهید یافت.(۷۳: ۲۰)

در آن روز، چهره‌هایی شادابند، که تنها به سوی پروردگار خویش می‌نگرند.(۷۵: ۲۲_۲۳)

و کوشش شما مورد قدردانی [و اِنعام خداوند] است.(۷۶: ۲۲)

بی‌گمان، پرواپیشگان را کامیابی [بزرگی] است.(۷۸: ۳۱)

و هر که از ایستادنِ در پیشگاه [عدلِ] پروردگارش ترسیده و نَفْس خود را از هوس بازداشته باشد، بی‌گمان، جایگاه او فقط بهشت خواهد بود.(۷۹: ۳۹_۴۱)

هان! ای انسان! همانا تو با رنج و تلاش به سوی پروردگارت رونده‌ای. پس سرانجام، او را دیدار خواهی کرد.(۸۴: ۶)

رستگار شد آن که پاکی ورزید. و نام پروردگارش را یاد کرد و نماز گزارد.(۸۷: ۱۴_۱۵)

چهره‌هایی در آن روز شادابند، از کوشش خویش خرسندند، در بهشتی برین. در آنجا [سخن] بیهوده‌ای نشنوند.(۸۸: ۸_۱۱)

ای جانِ آرمیده، خشنود [و] پسندیده به سوی پروردگارت بازگرد، و در میان بندگانم درآی، و در بهشتم داخل شو.(۸۹: ۲۷_۳۰)

هر که نفس خویش را پاکیزه داشت، رستگار شد.(۹۱: ۹)

کسی که دارایی‌اش را می‌بخشد در حالی که پاکی می‌جوید. و هیچ کس را نزد او [حقِّ] نعمتی نیست تا جزایش داده شود. مگر فقط برای جلب خشنودی پروردگار والای خویش. و البته [آن بخشنده‌ٔ مال از پاداش‌های الهی] خشنود خواهد شد.(۹۲: ۱۸_۲۱)

سوگند به آغاز روز، سوگند به شب، آنگاه که آرام گیرد، که پروردگارت تو را رها نکرده و دشمن نداشته است. و بی‌گمان، آخرت برای تو بهتر از دنیاست. و به‌زودی پروردگارت به تو بخششی کند که خشنود شَوی.(۹۳: ۱_۵)

بی‌گمان، پس از هر دشواری، گشایشی است. آری، پس از هر دشواری، گشایشی است.(۹۴: ۵_۶)

پاداششان نزد پروردگارشان باغستان‌های ماندگاری است که از دامن آنها جوی‌ها روان است، همیشه در آن جاودانه‌اند، خدا از آنان خشنود و آنان نیز از او خشنودند. این (پاداش) برای کسی است که از پروردگارش بترسد.(۹۸: ۸)

هر کس به اندازهٔ سنگینی ذرّه‌ای کار نیک انجام داده باشد آن را می‌بیند.(۹۹: ۷)

@sedigh_63
.

خدایا من این دنیای تو را دیدم
و این آشنایی را هرگز
نه تو و نه من فراموش نخواهیم کرد

(بیژن جلالی)

غریبه بودیم باهم
در رویاهامان.
بیدار شدیم تا بفهمیم
برای هم آشناییم و عزیز

(رابیندرانات تاگور، ترجمه بی‌بی‌سمانه رضایی)

.
2025/07/12 14:15:51
Back to Top
HTML Embed Code: