This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در باب ادراکی بر موضوع فنا مراقبههای زیر از جناب #موجی تعالیم مفیدی در این زمینه هستند.
این تمرین تمام کمکی است که شما به آن نیاز دارید
دعوتی به رهایی
همچنین یکی از دوستان و همراهان عزیز نیز محبت فرمودند و مراقبه دعوتی به رهایی از ایشان را بازخوانی کرده و به همه ما هدیه دادند. سپاس از مهر و حضور ایشان.
این تمرین تمام کمکی است که شما به آن نیاز دارید
دعوتی به رهایی
همچنین یکی از دوستان و همراهان عزیز نیز محبت فرمودند و مراقبه دعوتی به رهایی از ایشان را بازخوانی کرده و به همه ما هدیه دادند. سپاس از مهر و حضور ایشان.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از یک گفتگو:
پرسشگر: لطفاً به سادهترین و قابلفهمترین حالت ممکن این ماجرای "شخص" و "وجود یا هستی" را شرح دهید.
سادهترین توضیح ممکن تمثیل عروسک و عروسکگردان است. هنگامیکه عروسک (شخص) از ماجراهای جهان عروسکی خودش آرام گرفت (فنا) آنگاه متوجه عروسکگردان (وجود یا هستی) میشود. تا زمانیکه غرق در ماجرای عروسک بودن (شخص) باشد نمیتواند متوجه عروسکگردان بشود.
*البته در جریان باشید که این صرفاً یک تمثیل است. چیزی که در ذهن ما بهعنوان عروسک و عروسکگردان ثبت شده دو چیز مجزا است یعنی یک عروسکگردانی که چیزی جدا از عروسک است حالآنکه در اینجا فاصلهای بین عروسک و عروسکگردان وجود ندارد.
روی مطالب زیر تعمق کرده و ربطش را با تمثیل بالا پیدا کنید:
باگوان #راماناماهارشی: ادراک حقیقت خویش هماکنون وجود دارد. وضعیت رها بودن از افکار تنها وضعیت حقیقی است.
خویش آنجایی است که مطلقاً هیچ فکری از "من" وجود نداشته باشد.
"گفتم فراق تا کی؟
گفتا که تا «تو» هستی"
فیض کاشانی
#تفحص_خویش
پرسشگر: لطفاً به سادهترین و قابلفهمترین حالت ممکن این ماجرای "شخص" و "وجود یا هستی" را شرح دهید.
سادهترین توضیح ممکن تمثیل عروسک و عروسکگردان است. هنگامیکه عروسک (شخص) از ماجراهای جهان عروسکی خودش آرام گرفت (فنا) آنگاه متوجه عروسکگردان (وجود یا هستی) میشود. تا زمانیکه غرق در ماجرای عروسک بودن (شخص) باشد نمیتواند متوجه عروسکگردان بشود.
*البته در جریان باشید که این صرفاً یک تمثیل است. چیزی که در ذهن ما بهعنوان عروسک و عروسکگردان ثبت شده دو چیز مجزا است یعنی یک عروسکگردانی که چیزی جدا از عروسک است حالآنکه در اینجا فاصلهای بین عروسک و عروسکگردان وجود ندارد.
روی مطالب زیر تعمق کرده و ربطش را با تمثیل بالا پیدا کنید:
باگوان #راماناماهارشی: ادراک حقیقت خویش هماکنون وجود دارد. وضعیت رها بودن از افکار تنها وضعیت حقیقی است.
خویش آنجایی است که مطلقاً هیچ فکری از "من" وجود نداشته باشد.
"گفتم فراق تا کی؟
گفتا که تا «تو» هستی"
فیض کاشانی
#تفحص_خویش
تو هشیاری هستی. هشیاری نام دیگر توست. ازآنجاکه تو هشیاری هستی پس نیاز نیست تا آن را به دست آوری یا پرورشش دهی. تنها کاری که باید انجام دهی این است که آگاه بودن از سایر چیزها را رها کنی، تمام چیزهایی که غیر خویش هستند. اگر فرد آگاه بودن از آنها را رها کند آنگاه فقط هشیاری ناب است که باقی میماند و آن همان «خویش» است.
#راماناماهارشی
«که تو آن هوشی و باقی هوشپوش
خویشتن را گم مکن یاوه مکوش»
#مولانا
You are awareness. Awareness is another name for you. Since you are awareness there is no need to attain or cultivate it. All that you have to do is to give up being aware of other things, that is of the not-Self. If one gives up being aware of them then pure awareness alone remains, and that is the Self.
#RamanaMaharsh
#راماناماهارشی
«که تو آن هوشی و باقی هوشپوش
خویشتن را گم مکن یاوه مکوش»
#مولانا
You are awareness. Awareness is another name for you. Since you are awareness there is no need to attain or cultivate it. All that you have to do is to give up being aware of other things, that is of the not-Self. If one gives up being aware of them then pure awareness alone remains, and that is the Self.
#RamanaMaharsh
نگران نباش
نگرانی چیزی جز هدردادن عقل و انرژی نیست
همهچیز در خدا
از طریق خدا
و بهوسیله خدا
بهطور خودبهخودی
در حال اتفاق افتادن است.
#نیسارگاداتا ماهاراج
نگرانی چیزی جز هدردادن عقل و انرژی نیست
همهچیز در خدا
از طریق خدا
و بهوسیله خدا
بهطور خودبهخودی
در حال اتفاق افتادن است.
#نیسارگاداتا ماهاراج
سلام و عرض ادب خدمت دوستان و همراهان عزیز
در این وقفه کتابی از گفتههای رامش بالسکار* ترجمه شد.
این کتاب به زودی در این کانال آپلود خواهد شد.
دوست داشتم پیش از آپلود کتاب نکات زیر را به شما جهت آمادگی هشدار دهم:
این کتاب قادر است تا خواننده را به چالش بکشد.
تعالیم این کتاب بر دو اصل استوار است:
اصل اول: من-شخص فاعل امور نیست و هیچ اراده آزادی ندارد.
اصل دوم: در حقیقت اصلاً هیچ من-شخصی وجود ندارد تا فاعل امور باشد.
که در حقیقت یعنی:
زندگی نه بر پایه اراده شخصی، بلکه بر اساس طرحی کیهانی جریان دارد که از سرچشمه هستی و آگاهی محض برخاسته است.
و در نگاهی عمیقتر هیچ شخصی بهعنوان فردیتی که انجام دهنده و فاعل امور باشد وجود ندارد.
اگر خواننده که خود را یک شخص میپندارد در اصل اول بماند و متوجه اصل دوم نشود دچار سردرگمی و یاس میشود.
به همین دلیل پیشنهاد میشود تا دوستان کتاب را کامل بخوانند حتی چندین بار تا متوجه عمق موضوع شده و جان کلام را ادراک کنند تا آن آرامش و رهاییای که در عمق آن نهفته آشکار گردد.
البته دوستان عزیز باید درنظر داشته باشند که درک این موضوع حتی نیاز به ادراک خیلی عمیق فلسفی یا معنوی نیز ندارد چراکه حتی از دیدگاه زیستشناسی فرگشتی، اگر مطالعاتی در این زمینه داشته باشید، درمییابید که نیروی حیات از طریق انتخاب طبیعی و جهشهای ژنتیکی، پیچیدگی حیات را شکل داده است. بهگونهای که اگر در این مسیر، مغز انسان به حجم کنونی خود نمیرسید یا نئوکورتکس آن به سطح پیچیدگی فعلی نبود، توانایی اندیشیدن درباره این مفاهیم نیز امکان نداشت.
بنابراین آیا این من شخص بود که مغز را به پیچیدگی حال حاضرش پیش برد؟
*رامش بالسکار از اساتید مطرح نادوگانگی بودند. ایشان پیشازاین مترجم شخصی نیسارگاداتا ماهاراج بودند و درنهایت در محضر ایشان به ادراک حقیقت نائل گشتند. از آن پس جویندگان فروانی از سراسر جهان به نزد ایشان آمدند. از جمله اکهارت تله و لیسا کرنز. لیسا کرنز در محضر ایشان به ادراک حقیقی ماهیت خویش نائل گشت.
در این وقفه کتابی از گفتههای رامش بالسکار* ترجمه شد.
این کتاب به زودی در این کانال آپلود خواهد شد.
دوست داشتم پیش از آپلود کتاب نکات زیر را به شما جهت آمادگی هشدار دهم:
این کتاب قادر است تا خواننده را به چالش بکشد.
تعالیم این کتاب بر دو اصل استوار است:
اصل اول: من-شخص فاعل امور نیست و هیچ اراده آزادی ندارد.
اصل دوم: در حقیقت اصلاً هیچ من-شخصی وجود ندارد تا فاعل امور باشد.
که در حقیقت یعنی:
زندگی نه بر پایه اراده شخصی، بلکه بر اساس طرحی کیهانی جریان دارد که از سرچشمه هستی و آگاهی محض برخاسته است.
و در نگاهی عمیقتر هیچ شخصی بهعنوان فردیتی که انجام دهنده و فاعل امور باشد وجود ندارد.
اگر خواننده که خود را یک شخص میپندارد در اصل اول بماند و متوجه اصل دوم نشود دچار سردرگمی و یاس میشود.
به همین دلیل پیشنهاد میشود تا دوستان کتاب را کامل بخوانند حتی چندین بار تا متوجه عمق موضوع شده و جان کلام را ادراک کنند تا آن آرامش و رهاییای که در عمق آن نهفته آشکار گردد.
البته دوستان عزیز باید درنظر داشته باشند که درک این موضوع حتی نیاز به ادراک خیلی عمیق فلسفی یا معنوی نیز ندارد چراکه حتی از دیدگاه زیستشناسی فرگشتی، اگر مطالعاتی در این زمینه داشته باشید، درمییابید که نیروی حیات از طریق انتخاب طبیعی و جهشهای ژنتیکی، پیچیدگی حیات را شکل داده است. بهگونهای که اگر در این مسیر، مغز انسان به حجم کنونی خود نمیرسید یا نئوکورتکس آن به سطح پیچیدگی فعلی نبود، توانایی اندیشیدن درباره این مفاهیم نیز امکان نداشت.
بنابراین آیا این من شخص بود که مغز را به پیچیدگی حال حاضرش پیش برد؟
*رامش بالسکار از اساتید مطرح نادوگانگی بودند. ایشان پیشازاین مترجم شخصی نیسارگاداتا ماهاراج بودند و درنهایت در محضر ایشان به ادراک حقیقت نائل گشتند. از آن پس جویندگان فروانی از سراسر جهان به نزد ایشان آمدند. از جمله اکهارت تله و لیسا کرنز. لیسا کرنز در محضر ایشان به ادراک حقیقی ماهیت خویش نائل گشت.
گفتارهای رامش بالسکار.pdf
2.1 MB
کتاب گفتارهای رامش بالسکار
دوستان عزیز لطفاً پیش از مطالعه کتاب نکاتی که در این پست آمده است را بخوانید.
بعد از مطالعه کتاب – که پیشنهاد میشود بیش از یکبار آن را بخوانید – احتمالاً سؤالاتی برای شما پیش خواهد آمد. مطلب زیر به بخشی از سؤالات شما پاسخ خواهد داد.
اولین و بزرگترین خطای ادراکی
در صورت اشتیاق چنانچه مایل بودید لطفاً تجربه خودتان از مطالعه این کتاب را با ما بهصورت صوتی با آی دی زیر به اشتراک بگذارید.
@InquirySpace
لینک حمایت از کانال
دوستان عزیز لطفاً پیش از مطالعه کتاب نکاتی که در این پست آمده است را بخوانید.
بعد از مطالعه کتاب – که پیشنهاد میشود بیش از یکبار آن را بخوانید – احتمالاً سؤالاتی برای شما پیش خواهد آمد. مطلب زیر به بخشی از سؤالات شما پاسخ خواهد داد.
اولین و بزرگترین خطای ادراکی
در صورت اشتیاق چنانچه مایل بودید لطفاً تجربه خودتان از مطالعه این کتاب را با ما بهصورت صوتی با آی دی زیر به اشتراک بگذارید.
@InquirySpace
لینک حمایت از کانال
در ستایش شری #آتماناندا کریشنا منون
نوشته: #روپرت_اسپایرا
(اصل مقاله را در اینجا بخوانید)
شری آتماناندا کریشنا منون هدیهای کمیاب و نادر به ما ارائه داد: فلسفهای برای درک خودِ حقیقیمان که ذهن، قلب و احساس را باهم هماهنگ میسازد. قبل از اینکه با تعلیمات کریشنا منون آشنا شوم عمدتاً در مسیر عبودیت سیر میکردم (رابطه عابد و معبود). در بیست سال قبل از آن، غرق در ودانتای کلاسیک ادوایتا از طریق آموزههای شانتاناندا ساراسواتی بودم. این مسیر را دوست داشتم، اما این وسط چیزی کم بود. قلبم عمیقاً در عشق به خداوند غوطهور بود، اما ذهنم سؤالاتی درباره ماهیت واقعیت داشت. این سؤالات باقی مانده و در چارچوب ودانتای کلاسیک حل نمیشد. درنتیجه، شکافی بین قلب و ذهنم حس میکردم. هرچند سنت ودانتا قلبم را سیراب میکرد، اما عشقم به حقیقت برآورده نشده باقی مانده بود، با سؤالاتی که آرام اما مصرانه در جستجوی پاسخ بودند.
احساس عدم حل مسئله میکردم. سه قلمرو تجربهام - تفکر، احساس و ادراک - هنوز یکپارچه نشده بودند. درنتیجه اینطور به نظر میرسید که گویا ذهن، بدن و دنیا در مقابل یکدیگر ایستادهاند. ودانتای کلاسیک بُعد احساسی تجربهام را عمیقاً تغذیه کرده بود. بااینحال، قوای تفکر و ادراکم هنوز ادغام نشده بودند. من ذهن را دوست داشتم و میخواستم از آن استفاده کنم. جهان را دوست داشتم و میخواستم آن را در آغوش بگیرم. نادیده گرفتن این قلمروها غیرقابلتحمل به نظر میرسید. مشتاق بودم این سه بُعد تجربهام را به هماهنگی برسانم.
در اواخر دهه ۹۰، درک من زمانی دچار تحولی عمیق شد که فرانسیس لوسیل مرا با آموزههای کریشنا منون آشنا کرد. آموزههای او به من اجازه داد هم بیندیشم و هم جهان را بپذیرم. منون، با ارائهی استدلالهای عمیق، مسیری روشن پیش رویم گذاشت. از طریق تعالیم او، میان ذهن، قلب و جهانم وحدتی بینظیر را تجربه کردم.
در سنتهای معنوی، دو مسیر شناختهشده وجود دارد: راه خرد (جنانه یوگا) و راه عشق یا عبودیت (بهاکتی یوگا). پیش از مواجهه با تعالیم کریشنا منون، این دو مسیر را در تضاد میدیدم. تعالیم سنتی معمولاً تفکر و ادراک را بهعنوان عواملی در نظر میگیرند که حقیقت را به نامها و شکلهای مختلف تقسیم میکنند، و ازاینرو، مانعی بر سر راه معنویت محسوب میشوند. اما منون ذهن و جهان را نه بهعنوان موانع، بلکه بهعنوان راههایی دقیق و درست برای کشف حقیقت میدانست.
از طریق آموزههای او، فلسفهای را کشف کردم که سه عنصر تجربهام - تفکر، احساس و ادراک - را متحد میکرد. سرانجام، میتوانستم دو عنصر "گمشده" - تفکر و ادراک - را در عشقم به حقیقت ادغام کنم.
کریشنا منون نهتنها من را به تفکر تشویق کرد، بلکه به من آموخت که چگونه تفکر کنم. او نشان داد که اندیشه نهتنها مانعی نیست، بلکه ابزاری قدرتمند در خدمت حقیقت است. از طریق تعالیم او، دریافتم که راه خرد و راه عشق در اصل مسیری واحد هستند.
* کریشنا منون این دو کتاب را پیشنیاز درک آموزههایشان میدانستند: این دو کتاب با وجود حجم کم، محتوایی عظیم و عمیق دارند.
Atma Darshan
Atma Nirvriti
این کتابها بهصورت روزانه در کانال ترجمه خواهد شد و درنهایت بهصورت پیدیاف ارائه میشود. تمام مطالب این کتاب اشاراتی عمیق هستند که نیاز است تا روی آنها تعمق و تأمل شود. مطالب بهصورت یک پیوستار باهم مرتبطند.
نوشته: #روپرت_اسپایرا
(اصل مقاله را در اینجا بخوانید)
شری آتماناندا کریشنا منون هدیهای کمیاب و نادر به ما ارائه داد: فلسفهای برای درک خودِ حقیقیمان که ذهن، قلب و احساس را باهم هماهنگ میسازد. قبل از اینکه با تعلیمات کریشنا منون آشنا شوم عمدتاً در مسیر عبودیت سیر میکردم (رابطه عابد و معبود). در بیست سال قبل از آن، غرق در ودانتای کلاسیک ادوایتا از طریق آموزههای شانتاناندا ساراسواتی بودم. این مسیر را دوست داشتم، اما این وسط چیزی کم بود. قلبم عمیقاً در عشق به خداوند غوطهور بود، اما ذهنم سؤالاتی درباره ماهیت واقعیت داشت. این سؤالات باقی مانده و در چارچوب ودانتای کلاسیک حل نمیشد. درنتیجه، شکافی بین قلب و ذهنم حس میکردم. هرچند سنت ودانتا قلبم را سیراب میکرد، اما عشقم به حقیقت برآورده نشده باقی مانده بود، با سؤالاتی که آرام اما مصرانه در جستجوی پاسخ بودند.
احساس عدم حل مسئله میکردم. سه قلمرو تجربهام - تفکر، احساس و ادراک - هنوز یکپارچه نشده بودند. درنتیجه اینطور به نظر میرسید که گویا ذهن، بدن و دنیا در مقابل یکدیگر ایستادهاند. ودانتای کلاسیک بُعد احساسی تجربهام را عمیقاً تغذیه کرده بود. بااینحال، قوای تفکر و ادراکم هنوز ادغام نشده بودند. من ذهن را دوست داشتم و میخواستم از آن استفاده کنم. جهان را دوست داشتم و میخواستم آن را در آغوش بگیرم. نادیده گرفتن این قلمروها غیرقابلتحمل به نظر میرسید. مشتاق بودم این سه بُعد تجربهام را به هماهنگی برسانم.
در اواخر دهه ۹۰، درک من زمانی دچار تحولی عمیق شد که فرانسیس لوسیل مرا با آموزههای کریشنا منون آشنا کرد. آموزههای او به من اجازه داد هم بیندیشم و هم جهان را بپذیرم. منون، با ارائهی استدلالهای عمیق، مسیری روشن پیش رویم گذاشت. از طریق تعالیم او، میان ذهن، قلب و جهانم وحدتی بینظیر را تجربه کردم.
در سنتهای معنوی، دو مسیر شناختهشده وجود دارد: راه خرد (جنانه یوگا) و راه عشق یا عبودیت (بهاکتی یوگا). پیش از مواجهه با تعالیم کریشنا منون، این دو مسیر را در تضاد میدیدم. تعالیم سنتی معمولاً تفکر و ادراک را بهعنوان عواملی در نظر میگیرند که حقیقت را به نامها و شکلهای مختلف تقسیم میکنند، و ازاینرو، مانعی بر سر راه معنویت محسوب میشوند. اما منون ذهن و جهان را نه بهعنوان موانع، بلکه بهعنوان راههایی دقیق و درست برای کشف حقیقت میدانست.
از طریق آموزههای او، فلسفهای را کشف کردم که سه عنصر تجربهام - تفکر، احساس و ادراک - را متحد میکرد. سرانجام، میتوانستم دو عنصر "گمشده" - تفکر و ادراک - را در عشقم به حقیقت ادغام کنم.
کریشنا منون نهتنها من را به تفکر تشویق کرد، بلکه به من آموخت که چگونه تفکر کنم. او نشان داد که اندیشه نهتنها مانعی نیست، بلکه ابزاری قدرتمند در خدمت حقیقت است. از طریق تعالیم او، دریافتم که راه خرد و راه عشق در اصل مسیری واحد هستند.
* کریشنا منون این دو کتاب را پیشنیاز درک آموزههایشان میدانستند: این دو کتاب با وجود حجم کم، محتوایی عظیم و عمیق دارند.
Atma Darshan
Atma Nirvriti
این کتابها بهصورت روزانه در کانال ترجمه خواهد شد و درنهایت بهصورت پیدیاف ارائه میشود. تمام مطالب این کتاب اشاراتی عمیق هستند که نیاز است تا روی آنها تعمق و تأمل شود. مطالب بهصورت یک پیوستار باهم مرتبطند.
Rupert Spira
Unifying the Mind, the Heart and the World: Lessons From Shri Atmananda Krishna Menon | Blog | Rupert Spira
ترجمه کتاب Atma Darshan (ادراک خویش) – تمام جملات برای مراقبه و تعمق طراحیشدهاند.
#Atmadarshan
بخش اول: نادوگانگی
۱.۱ جانهای فردی، همچون امواج دریا، پدیدار میشوند، اوج میگیرند و فرومیافتند، با یکدیگر میستیزند و سرانجام میمیرند.
۱.۲ امواج، پس از آنکه خسته و فرسوده بر صخرههای ساحل میکوبند، واپس مینشینند و در پی آرامش و مأوایی برای قرار خویشاند. همچنان که جانهای فردی سرگشته، هر یک به شیوهای مختلف، حقیقت متعال را میجویند.
۱.۳ زایش، زندگی و مرگ امواج در خود دریاست، چنانکه زایش، زندگی و مرگ افراد نیز در خداوند است.
۱.۴ موج، هیچچیزی جز آب نیست؛ همچنان که دریا نیز چیزی جز آب نیست. و به همینسان، جانهای فردی و خداوند نیز چیزی جز هستی ناب، آگاهی بیکران و سرور جاودان نیستند.
۱.۵ آنگاه که امواج درمییابند که همگی بر دریایی واحد تکیه دارند، کشمکشها به پایان میرسد.
۱.۶ اما این، همهی راه نیست و کلام آخر شمرده نمیشود؛ همچنان کار باقی است، تا پردهی جدایی از میان برخیزد.
۱.۷ چون حقیقتِ آب شناخته شود، موج و دریا محو میشوند؛ آنچه دو پنداشته میشد، حالا بهعنوان یک درک میشود.
۱.۸ اگر مسیر مستقیم در پیش گرفته شود؛ میتوان بیواسطه از موج به آب رسید، اما اگر مسیر دریا در پیش گرفته شود، زمان به درازا خواهد کشید.
#آتماناندا کریشنا منون
#Atmadarshan
بخش اول: نادوگانگی
۱.۱ جانهای فردی، همچون امواج دریا، پدیدار میشوند، اوج میگیرند و فرومیافتند، با یکدیگر میستیزند و سرانجام میمیرند.
۱.۲ امواج، پس از آنکه خسته و فرسوده بر صخرههای ساحل میکوبند، واپس مینشینند و در پی آرامش و مأوایی برای قرار خویشاند. همچنان که جانهای فردی سرگشته، هر یک به شیوهای مختلف، حقیقت متعال را میجویند.
۱.۳ زایش، زندگی و مرگ امواج در خود دریاست، چنانکه زایش، زندگی و مرگ افراد نیز در خداوند است.
۱.۴ موج، هیچچیزی جز آب نیست؛ همچنان که دریا نیز چیزی جز آب نیست. و به همینسان، جانهای فردی و خداوند نیز چیزی جز هستی ناب، آگاهی بیکران و سرور جاودان نیستند.
۱.۵ آنگاه که امواج درمییابند که همگی بر دریایی واحد تکیه دارند، کشمکشها به پایان میرسد.
۱.۶ اما این، همهی راه نیست و کلام آخر شمرده نمیشود؛ همچنان کار باقی است، تا پردهی جدایی از میان برخیزد.
۱.۷ چون حقیقتِ آب شناخته شود، موج و دریا محو میشوند؛ آنچه دو پنداشته میشد، حالا بهعنوان یک درک میشود.
۱.۸ اگر مسیر مستقیم در پیش گرفته شود؛ میتوان بیواسطه از موج به آب رسید، اما اگر مسیر دریا در پیش گرفته شود، زمان به درازا خواهد کشید.
#آتماناندا کریشنا منون
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گایاتری؛ ذکری برای روشناییِ جان و خِرَد
ذکر گایاتری یکی از مقدسترین و تأثیرگذارترین و قدیمیترین مانتراهای جهان است که در ریگودا، کهنترین متن ودایی در حدود ۳۵۰۰ تا ۴۰۰۰ سال پیش آمده است. این مانترا نیایشی است برای روشنی ذهن و هدایت معنوی. درخواستی است عمیق برای دریافت نور خرد و معرفت و آگاهی.
از این ذکر با عنوان مادر وداها نیز یاد میشود.
گایاتری طلبی است تا خداوند قوای ذهنی ما را در مسیر درست آن قرار داده و نور معرفت به ما عنایت بفرماید.
ترجمه این ذکر:
ای نور گسترده در سه عالم (بیداری، خواب و خواب عمیق بدون رؤیا)، ای روشنایی بیکران، ای نورالانوار
ما اندیشه و جان خود را به سوی نورِ تو میگسترانیم و بر آن مراقبه و تأمل میکنیم
خِرَدت را در وجودمان بتابان، باشد تا با نور معرفت، راه حقیقت را دریابیم.
(یا نورالانوار)
oṃ bhūr bhuvaḥ svaḥ
tat savitur vareṇyaṃ
bhargo devasya dhīmahi
dhiyo yo naḥ pracodayāt
Ṛgveda 03.062.10
ریگ ودا – کتاب سوم –سرود ۶۲ - آیه ۱۰
ذکر گایاتری یکی از مقدسترین و تأثیرگذارترین و قدیمیترین مانتراهای جهان است که در ریگودا، کهنترین متن ودایی در حدود ۳۵۰۰ تا ۴۰۰۰ سال پیش آمده است. این مانترا نیایشی است برای روشنی ذهن و هدایت معنوی. درخواستی است عمیق برای دریافت نور خرد و معرفت و آگاهی.
از این ذکر با عنوان مادر وداها نیز یاد میشود.
گایاتری طلبی است تا خداوند قوای ذهنی ما را در مسیر درست آن قرار داده و نور معرفت به ما عنایت بفرماید.
ترجمه این ذکر:
ای نور گسترده در سه عالم (بیداری، خواب و خواب عمیق بدون رؤیا)، ای روشنایی بیکران، ای نورالانوار
ما اندیشه و جان خود را به سوی نورِ تو میگسترانیم و بر آن مراقبه و تأمل میکنیم
خِرَدت را در وجودمان بتابان، باشد تا با نور معرفت، راه حقیقت را دریابیم.
(یا نورالانوار)
oṃ bhūr bhuvaḥ svaḥ
tat savitur vareṇyaṃ
bhargo devasya dhīmahi
dhiyo yo naḥ pracodayāt
Ṛgveda 03.062.10
ریگ ودا – کتاب سوم –سرود ۶۲ - آیه ۱۰