Telegram Web Link
چاپ اثری جدید به زبان ترکی استانبولی توسط رضا ایلدیریم درباره "تشیع" (علویان و قزلباشان و ریشه‌های عرفانی آن بین ۱۳۰۰ الی ۱۵۰۱ ...). سال ۱۵۰۱ مصادف با به تخت نشستن شاه اسماعیل صفوی در ایران و تقویم تشیع در آناتولی تا دریای آدریاتیک در اروپا است.


@seyedjavadmiri
👍24
سنت خطائی در بستر تحولات جهانی "حکمت ذوقی"

در این سلسله نشست‌ها "دیوان خطائی" را به عنوان نقطه عزیمت کند و کاوهای نظری خویش در نسبت با "تُراث حکمی" در جهان قرار خواهیم داد و درباره این موضوع بحث خواهیم کرد که "دیوان خطائی" در کجای جغرافیای مباحث ذوقی، حِکمی، باطنی، عرفانی و شهودی قرار می‌گیرد؟ سپس درباره اهمیت حکمت شیعی در بستر زبان ترکی و بسط آن از سوی ایران به سمت اروپا از طریق آناتولی تا بالکان و کرانه‌های دریای آدریاتیک به کنکاش خواهیم پرداخت. به سخن دیگر، ما به دنبال خوانش متن دیوان خطائی هستیم و می‌خواهیم به زبان هرمنوتیکی دیوان را مورد استنطاق قرار دهیم و مبتنی بر آن ببینیم شاه اسماعیل خطائی دارای چه چارچوب فکری و حِکمی و نظری بوده است. زیرا در روایت‌های موجود از تحولات تصوف و حکمت و عرفان در اردبیل و آذربایجان و ایران هیچ اشاره‌ای به "دیدگاه‌های حکمی" شاه اسماعیل مبتنی بر "دیوان خطائی" نشده است.

سیدجواد میری

#شاه_اسماعیل
#سنت_خطائی
#اردبیل_ایران

@seyedjavadmiri
👍12
یک توافق خوب از نظر ترامپ

در جایی ترامپ می‌گوید من دنبال توافق با ایران هستم و در جای دیگر می‌گوید ایران نباید سلاح هسته‌ای داشته باشد (و این در حالیست که دو قدرت هسته‌ای منطقه و جهان مدام در حال تهدید و تحدید آن هستند) و باز از سوی دیگر می‌گوید ما می‌خواهیم ایران موقعیت اقتصادی خوبی داشته باشد و به بازارهای جهانی برگردد.

هنگامیکه این گزاره‌های متناقض را کنار هم می‌گذاریم یک مدلی به ذهن متبادر می‌شود و آن مدلی است که آمریکایی‌ها در دوران جدید یکبار آن را امتحان کرده‌اند.

به نظر میآید مدلی که ممکن است در بازی‌های آنها در حال تدوین است چیزی شبیه به ژاپن یا آلمان باشد.

این یعنی ایران تبدیل به یک کشوری بشود که از نظر اقتصادی ذیل چارچوب تجاری آمریکا باشد ولی سیستم امنیتی مستقل نداشته باشد و به نوعی مستعمره اسرائیل در منطقه باشد.

سیدجواد میری

@seyedjavadmiri
👍12👎2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گفتگوی حامد درودیان با دکتر سیدجواد میری


موضوع: تحولات جهانی و آینده ایران



۱۷ فروردین ۱۴٠۴

مؤسسه پل


@chistiha

@seyedjavadmiri
👍6
Audio
برنامه سوفیا

ضرورت و چشم‌اندازهای فلسفه و علوم انسانی در سال ۱۴۰۴


فاطمه محمد
طاهره کمالی‌زاده
سیدجواد میری


در این برنامه به چند محور اشاره کردم:

۱. چرا جهانبینی نداریم؟
۲. ریاست بانک مرکزی را باید یقه‌اش بگیریم؟
۳. در معیشتمان گرفتاریم
۴. پرسش اصلی جامعه این است که چه عواملی موجبات "فقیرتر شدنمان" شده است؟
۵. پرسش‌های عصر چیست؟
۶. مادامیکه ساینس و تکنولوژی و اکونومی در عالمیت جدید را درنیابیم کلاهمان پس معرکه است.
۷. سلطان دلار را اعدام کردیم اما نتیجه‌اش در بازار چه شد؟
۸. حکمرانی جامعه مشکلش چیست؟
۹. آیا می‌توان حکمرانی بسته داشت و علوم انسانی جهانی داشت؟

رادیو گفتگو

۱۹ فروردین ۱۴۰۴

@seyedjavadmiri
👍5
Audio
گفتگوی خبرگزاری سدید با سیدجواد میری درباره "ملیت و مذهب" و جایگاه روحانیت و تشیع و اسلام در آینده ایران


.روحانیت شیعی در وضع پسا-جمهوری اسلامی چه جایگاهی می‌تواند داشته باشد؟‌

.به نظرم تشابهات عمیقی بین روحانیت کاتولیکی و روحانیت شیعی وجود دارد و امکان واتیکانیزه شدن دور از دسترس نیست.

.برخی جریانهای باستانگرا به دنبال مدل اسپانیایی در رابطه اسلام و ایران هستند.


چهارشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۴

@seyedjavadmiri
👍3
https://brill.com/display/title/72445


کتاب شاه اسماعیل و سنت خطائی چاپ شد و بزودی قابل خریداری در کتابفروشیهای معتبر جهان

تقدیم با عشق به اهل حکمت و اندیشه و عرفان و اردبیل اوشاقلاری


@seyedjavadmiri
👍25
پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۱۳

لینک مجازی نشست
https://www.skyroom.online/ch/csir.ut/ut


در این سمینار من درباره "شاه اسماعیل و محبت و معرفت" سخن خواهم گفت.


سیدجواد میری

@seyedjavadmiri
👍6
✍️ میثم قهوه‌چیان
دبیر مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه

کتاب «صورت‌بندی نسبت ولایت اجتماعی و ولایت سیاسی؛ تأملاتی درباره جنبش زن، زندگی، آزادی»، زنگ خطری است که در پی رویدادهای پس از ماجرای مهسا توسط سیدجواد میری نسبت به آینده ایران نواخته شده است. از نظر میری، در صورت بی‌توجهی به سوژه ایرانی که در رویدادهای پسا‌مهسا به‌صورت زنانه تجلی یافته بود، آینده‌ای بسیار شوم در انتظار ایران خواهد بود...
🔻 ادامه را در این‌جا🔗 بخوانید.

@howiatschool | @bashgahandishe
👍7
Audio
انجمن علمی دانشجویی ادیان و عرفان دانشگاه تهران
با همکاری آکادمی اخلاق‌پژوهی روشمند برگزار کرد:

نخستین نشست از سلسله‌نشست‌های «محبت و معرفت»
سلسله‌نشست‌هایی برای واکاوی زوایای عرفانی، دین‌شناختی، فلسفی، تاریخی و جامعه‌شناختی محبت و معرفت

دیوان خطائی و مفاهیم محبت و معرفت و حق و "حالات وجودی انسان" در نگاه شاه اسماعیل صفوی

سیدجواد میری

پنج‌شنبه ۲۱ فروردین

@seyedjavadmiri
👍4
امروز از انتشارات بریل پیامی دریافت کردم که کتاب "Socio-Poesis" که نظریه‌ای درباره رنج و رهایی است و پیشتر به فارسی چاپ کرده بودم و نسخه انگلیسی آن هم پذیرفته شد و قراردادش بسته شد. امیدوارم در حدود مهر ماه نسخه انگلیسی کتاب به بازار عرضه گردد.

سیدجواد میری

#انتشارات_بریل


@seyedjavadmiri
👍28
حریف خود را بشناسید: استیون چارلز ویتکاف

فرستاده ویژه ترامپ در سال ۱۹۵۷ در آمریکا به دنیا آمده است. ثروتش دو بیلیون دلار است. پدربزرگ و مادربزرگ پدریش هر دو از رعایای امپراطوری تزاری روسیه بودند ولی ویتکاف پدر و مادرش متولد آمریکا هستند و ویتکاف در یک خانواده یهودی متولد شده است. یکی از فرزندانش "زکریا یا زاک" از موسسین یک شرکت "رمز-ارز" با عنوان ذیل است:

World Liberty Financial

ویتکاف در ضمن یک وکیل قهار هم بوده است و در حوزه املاک نیز ید طولایی دارد. ارتباطات خانوادگی و همکاریهای تجاری او نیز جالب توجه و تامل می‌باشد.

#ترامپ
#مذاکره
#ویتکاف

سیدجواد میری

@seyedjavadmiri
👍17
مکتب عرفان و "سنت خطائی"

آیا شاه اسماعیل درباره سنت فکری خویش در جایی سخن گفته است؟ ما مبتنی بر آثار تاریخی قویم می‌دانیم که او فرزند شیخ حیدر از مرشدان طریقت صفویه بوده است و جد اعلای شاه اسماعیل شیخ صفی‌الدین اردبیلی پیر طریقت صفویه در اردبیل بوده است. ما حتی می‌دانیم که او در دوران کودکی و نوجوانی در لاهیجان زیر نظر عرفاء و علمای بزرگی بوده است و حتی هنگامیکه لاهیجان را ترک می‌کرده است سه تن به نام‌های نجم‌الدین مسعود و شمس‌الدین لاهیجی و میرزا علی (که اهل زهد و خلوت بوده است) با اسماعیل نوجوان بوده‌اند و شمس‌الدین به مقام صدر‌الدینی در دوران پادشاهی شاه اسماعیل نیز رسیده است. به عبارت دیگر، از روی شواهد تاریخی ما به ارتباطات طریقتی و عرفانی و دینی او دسترسی داریم و مبتنی بر آنها می‌توانیم چارچوب فکری او در نسبت با عرفان و تصوف را بازسازی کنیم اما پرسش من در این جستار این نیست بل دغدغه محوری من در اینجا است که بدانم آیا شاه اسماعیل خود در باب "سنت فکری" خویش سخنی گفته است یا خیر؟‌ به تعبیر دقیق‌تر، اگر ما به دیوان خطائی رجوع کنیم "صدا"ی شاه اسماعیل را از خلال گفتارهای خطائی درخواهیم یافت یا متن دیوان چنین قابلیتی ندارد؟ اما پیش از آنکه به این پرسش پاسخ دهیم اجازه دهید سوالی را در باب "مکتب عرفان" مطرح کنیم و ببینیم که مکتب عرفان یعنی چه؟‌ هنگامیکه از عرفان سخن می‌گوییم دقیقاً درباره چه رویکردی صحبت می‌کنیم؟‌ اگر به این قائل باشیم که ما دارای مکاتب گوناگونی همچون فلسفه و هنر و علم و دین و ادب در ساحت "درک " و "دریافت" هستیم آنگاه شاید گزاف نباشد که ادعا کنیم "عرفان" هم یک پارادایم در کنار چارچوب‌های دیگر باشد که بشر برای "درک وجودیِ هستی" آن را ابداع (به معنای دقیق کلمه یعنی بدعتی ایجاد کردن که رویه‌های مبتنی بر عادات را خرق و متحول می‌کند) کرده است. عرفان به عنوان یک بدعت در ساختار درک وجودی انسان از هستی روشی برای وصول و رسیدن به حقیقت است؛ و با این مفروض سترگ بناء شده است که عقل و حواس پنجگانه، به دلیل خطاهای ادراکی، قابل اتکاء نیستتد و به تنهایی، قادر به درک وجود و حقیقت وجودی نیستند و از این روی، به نوعی تلاش برای درک به واسطه سلوکی وجودی در پی حقایق نیاز است که به آن "دریافت عرفانی" می‌گویند. به عبارت دیگر، دریافت ذوقی از وجود را می‌توان درک عرفانی نامید. حال سوال اینجاست که آیا شاه اسماعیل درکی از این نحوه مواجهه با هستی داشته است یا این برداشت‌ها و خوانش‌ها، بافته‌ها و یافته‌های ماست که بر او تحمیل می‌کنیم؟ این پرسشی است که در ایران کسی تاکنون بر متن دیوان خطائی عرضه نکرده است و متن را از این منظر مورد "استنطاق هرمنوتیکی" قرار نداده است و به زبان ساده‌تر متن دیوان را به مثابه "طرفِ دیالوگ" قرار نداده است و به نوعی ما را در نسبت با متن خطائی دچار "وضع الکن‌وارگی" نموده است. وضع الکن‌وارگی موقعیتی است که ما پیشاپیش چتین می‌انگاریم که طرف مقابل ما سخن گفتن بلد نیست و ما مفروض گرفته‌ایم که "او" طرف گفتگوی ما نمی‌تواند باشد. اما واقع امر این است که متن خطائی "الکن" نیست بل "صدا" دارد و صدای خطائی دارای گرامر منسجمی نیز می‌باشد و قدرت دیالوگ‌وارگی هم دارد اما باید پای "سخن خطائی" نشست و ذهن را آماده "نیوشیدن" کرد. نیوشیدن فقط گوش دادن به سخن نیست بل استماع سخن دیگری هم هست؛ یعنی فعلی است که آدمی باید فعالانه در آن مشارکت کند تا جانش آماده شنیدن سخن جدید در افق نوین بشود.

اگر به دیوان خطائی رجوع کنیم در بخش "قوشمالار" شعر شماره یازده که با بیت "اقرار وئردیم" خطائی درباره بیوگرافی فکری خویش نکاتی را به مخاطبان می‌گوید با این عبارات که "تکرار یئنه تعلیم ائتدی بیر استاد" یعنی یک استادی دوباره مرا تعلیم داد. اما سوال اینجاست که این استاد در چه بستری یا در چه چارچوبی تعلیمات خویش را به شاه اسماعیل عرضه می‌داشته است؟ جالب اینجاست که خطائی در همان شعر شماره یازده قوشمالار بعد از اینکه به مفهوم "استاد" اشاره می‌کند به مقوله و محتوای "تعلیمات" هم می‌پردازد. او می‌گوید که استادش در "مکتب عرفان" و در چارچوب عرفان به او درس و تعلیم می‌داده است. به عبارت دیگر، شاه اسماعیل دقیقاً به مفهوم "مکتب عرفان" اشاره می‌کند و چارچوب فکری خویش را برای مخاطبان با "صدای خطائی" بازگو می‌کند. او می‌گوید "درسیمی-مکتبی عرفاندان آلدیم" یعنی من از مکتب عرفان درسهایم را فرا گرفتم. اما به نظر من، پرسش مهمتر این است که بدانیم از منظر خطائی این مکتب عرفان یا رویکرد عرفانی دارای چه مولفه یا مولفه‌هایی است؟

سیدجواد میری
#سنت_خطائی
#شاه_اسماعیل

شماره (۱)

@seyedjavadmiri
👍9👎1
مکتب عرفان و "سنت خطائی"

به عبارت دقیق‌تر، اگر نقطه کانونی مکاتب فلسفی "برهان" و "استدلال" است و به نوعی تفکر فلسفی مبتنی بر علم حصولی و تفکر مفهومی می‌باشد آنگاه پرسش اینجاست که نقطه کانونی "نگاه عرفانی" چیست و آیا خطائی به این مقوله پرداخته است؟ خطائی وقتی از "مکتب عرفان" که او در آنجا درس استاد را فرا گرفته است، سخن می‌گوید این مکتب را اینگونه توصیف می‌کند:

جان گوزی غفلتدن آچیلا دوشدی
ایکی‌لیک پرده‌سی سئچیله دوشدی
قدرت خزینه‌سی آچیلا دوشدی
جواهری، کانِ مرجاندان آلدیم

به عبارت دیگر، خطائی می‌گوید محتویات دروس مکتب عرفان اینست که "چشمِ جان" از غفلت آزاد و رها می‌شود و پرده‌ی ثنویت به کنار می‌رود و آدمی به وحدت می‌رسد و از سرچشمه وجود "گوهر وصال" را به کف میآورد. در نگاه خطائی، مکتب عرفان و راه وصول به حقیقت امری نیست که هر کسی بتواند به آن برسد بل "بو بیر گیزلی سیردیر" یعنی این یک سرّ پنهان است که "هر جان دویاماز" یعنی سرّی است که هر انسانی نمی‌تواند آن را درک کند. چرا؟‌ خطائی خود به جنس این "درک" اشاره می‌کند و می‌گوید اگر هر کس و ناکسی نمی‌تواند سوار بر قطار "اهل عشق" گردد دلیلش این است که این "گیزلی سیر" (یا سرّ پنهان) با عقل قابل اکتساب نیست. البته خطائی خود به سرعت ما را آگاه می‌کند که "اِدراک عرفانی" از سنخ آگاهی است ولی جنس این آگاهی با آگاهی عقلی متفاوت است. او این سخن را اینگونه صورتبندی می‌کند:

گل دوشونمه، عقله سیغماز بو عِلیم

به عبارت دیگر، دریافت عرفانی نوعی از علم به معنای آگاهی است ولی از سنخ آگاهی عقلی به معنای تفکر مفهومی نیست بل جنس "دریافت عرفانی" متفاوت از ادراک مفهومی است. او این تمایز را با مفهوم "دکان" که محل کسب است بیان می‌کند. دکان اشاره به کسب دارد و خطائی به ظرافت به این مقوله اشاره دارد که "گوهر وصال" که از لب معشوق (مرجان، اشاره به لب معشوق دارد) گرفته است حاصل ابتیاع از "دکان" نیست. این سخن بدین معناست که نوع آگاهی‌ی که خطائی از آن صحبت می‌کند و آن را از مولفه‌های "مکتب عرفان" می‌خواند از جنس "معرفت ذوقی" است و نمی‌توان آن را جزو معارف اکتسابی دسته‌بندی کرد و آنان که چنین می‌پندارند تصور درستی از ساحات مختلف ادراکات انسانی ندارند. او این نکات را در بیت ذیل اینچنین ترسیم می‌کند:

بیر اولو درگاهه اولاشدی یولوم
بیلمه‌ین سانیر کی، دکاندان آلدیم

سپس در ادامه این ابیات او به جریانی اشاره می‌کند که نشان می‌دهد "تفکر ذوقی" بک استثناء نیست که فقط خطائی به آن دست یافته است بل جریان قویمی است که ریشه‌های آن به موسی و منصور حلاج و حکمت لقمان و بینش سلمان می‌رسد. به عبارت دیگر، بینش ذوقی که خطائی از آن با مفهوم "مکتب عرفان" یاد می‌کند شیوه‌ای از درک و دریافت هستی است که از "سنخ معرفت اکتسابی" نیست بل "دریافتی حضوری" است که ریشه‌هایش در شرق و غرب عالم قابل ردیابی است.


سیدجواد میری
#سنت_خطائی
#شاه_اسماعیل

شماره (۲)

@seyedjavadmiri
👍14
در کتاب "راه‌های رسیدن به استعلاء" مایستر اکهارت می‌گوید:

God is spoken and unspoken. (1995. 135)


الله يُنطق ولا يُنطق یا خدا گفته و ناگفته است.

#سنت_خطائی
#شاه_اسماعیل
#دارالارشاد_اردبیل


@seyedjavadmiri
👍11
2025/07/10 23:48:21
Back to Top
HTML Embed Code: