Telegram Web Link
Audio
💬کتاب‌هایی که ما را به روزنگاری برمی‌انگیزند (با نگاهی به کتاب زنی در برلین)+مانیفست شخصی بنویسیم

🎙وبینار نو‌یسنده‌ساز را بشنوید

نکات متنوعی درباره‌ی نوشتن و نویسندگی+پرسش‌وپاسخ

👤 شاهین کلانتری

اطلاعات ورود به وبینارها

📹 تماشای ویدیوی وبینار یوتیوب

⭐️نشر نویسنده‌ساز+مدرسه نویسندگی

❤️تازه‌ها: @kelasenevisandegi

#پادکست #نویسنده‌ساز
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
چه می‌گویندم من و من؟

تمرین نخستین روز برنامه‌ی هفتگی روزنگاری گفت‌وگونویسی است؛ نوشتن دغدغه‌های شخصی در قالب دیالوگی درونی، بین دو من. دو منِ متفاوت و متضاد با هم.
یک طرف می‌تواند نیمه‌ی خالی لیوان را ببیند و گاه غر بزند و بنالد. طرف دیگر اما بهتر است چشم به نیمه‌ی پر لیوان بدوزد و انگیزه ببخشد. حاصل چنین گپی شاید نوعی واقع‌بینی باشد که برای سلامت روان سخت به آن محتاجیم.

یکی از نمونه‌های چنین نوشتاری مصاحبه‌ی تادئوش روژویچ است با خودش:

«-این نمایشنامه درباره‌ی چیست؟
-درباره‌ی مرگ.
-باید بدانید که تئاترها چندان میلی برای به صحنه آوردن این‌جور نمایشنامه‌ها ندارند.
-بله این موضوع را کاملاً می‌دانم.
-با وجود این خواهید نوشت؟
-به خاطر مخالفت؟
-نه.
-و حالا، اگر این نمایشنامه‌ی درباره مرگ‌تان موفقیتی به دست نیاورد، چه؟
-بعید نیست موفقیتی به دست نیاورد… نوشتن درباره‌ی مرگ، مشکل‌تر از نوشتن درباره‌ی زندگی‌ست… البته منظورم نوشتن درباره‌ی مرگ یک شاه، یک شاعر، یک سرتیپ، یک نخست‌‌وزیر، یک کشیش،‌ یک سیاه، یک ملک‌الشعرا یا امثال این‌ها نیست، بلکه منظورم درباره‌ی مرگ یک «هر کی هر چی» است.
-نظیر این نمایشنامه‌ تابه‌حال نوشته نشده؟
-نمی‌دانم… تا حالا همیشه کسی می‌میرد و در نتیجه‌ی مردن او، نمایشنامه درباره‌ی مرگ می‌شود… درحالی‌که من، درست برعکس، اصلاً نمی‌خواهم به این موضوع بپردازم.
-شاید سرانجام این نمایشنامه را ننویسید؟
-شاید…اما سعی خودم را می‌کنم… دایم سعی می‌کنم… چهار نمایشنامه‌ی نیمه‌کاره در دست دارم… اما در این لحظه هیچ چیز نمی‌نویسم، باید خودش بیاید… بالاخره هر کس باید خودش (راه‌کار) خود را پیدا کند…
-و اگر این نمایشنامه‌ی درباره‌ی مرگ را ننویسید… بعدی درباره‌ی چه خواهد بود؟
-درباره‌ی هیچ.
-هیچ به چه معنی؟»*


آنچه به اثربخشی چنین دیالوگ‌هایی می‌افزاید اصرار ما به طرح پرسش‌های چالش‌برانگیز است.
تنها کافی‌ست چند باری خودگفت‌وگونگاری را بیازمایید تا به نیروی شگفت‌ نوشتن در تقویت قدرت تفکر و تخلیه‌ی روانی پی ببرید.


شاهین کلانتری

*بهشت کوچکی روی زمین، ترجمه‌ی سودابه فضایلی


#تردیدار
@shahinkalantari
shahinkalantari.com
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
۳ تمرین برای خلاقیت در جمله‌نویسی

(این فرسته نسخه‌ی متنی وبینار امروز نویسنده‌ساز است. لازم به ذکر است که طی چند روز آینده وبینارها ضبط و آپلود نخاهد شد.)
(همچنین می‌توانید گزارش یک ساعت پیوسته‌نویسی را زیر همین متن بفرستید.)

برای آنکه ساختارهای جمله‌نویسی را بهتر بیاموزیم، می‌توانیم از برخی محدودیت‌ها بهره بجوییم. این ۳ تمرین ناظر بر چنین محدودیت‌هایی‌ست و می‌تواند تمرین مناسبی برای شناخت نحو زبان فارسی باشد.

یک:
کلماتی به اندازه‌ی انگشتان یک دست
درباره‌ی حس‌وحالمان در لحظه‌ جمله‌هایی ۵ کلمه‌یی بنویسیم.
یادمان نرود که «که» و «و» و «تا» و «از» و ... را هم جزو کلمات بشماریم.
مزیت این تمرین: گاه به خاطر یک کلمه‌ی اضافه ناچار می‌شویم صورت‌بندیِ جمله را تغییر دهیم، و همین توان‌افزاست.
نمونه:
به شوق کتاب خاندن می‌زییم.
آیا پایان می‌یابد این لحظه؟

دو:
جمله‌های دوواژه‌یی
تنها دو کلمه، آن‌ هم با فعلی ثابت.
مزیت این تمرین: کشف امکانات شاعرانه‌ی تکرار.
نمونه:
تنها است. تنهاتر است. هیجان‌زده است. مردد است. مشتاق است. بیزار است. منتظر است. نگران است. دلریش است. اندوهگین است. امیدوار است. دلتنگ است.

سه:
جمله‌های فعل‌آغاز
تمام جملات را با فعل‌های تک‌کلمه‌یی شروع کنیم.
مزیت این تمرین: توجه جدی‌تر به فعل‌های ساده و نغز زبان فارسی. پی بردن به نقش مهم جابجاییِ ارکان جمله در افزایش فصاحت آن.
نمونه:
می‌نویسم تا بنویسانم.
می‌خانم تا لذت ببرم از جستجوی جهان.
می‌‌گامم تا راه‌های ذهنم را بگشایم.
می‌خابم تا جنبه‌های دیگر درونم را بشناسم.
می‌رسم به آرزوهایم بی رسیدن به آرزوهایم حتا.
می‌اندیشم چه خاهد شد در روزهای آینده.
می‌روم تا کتابی درباره‌ی مغز بخانم.
می‌پناهم به کتاب و خیال و نوشتن.
می‌پوشم لباسی از واژه که آخر عریانی‌ست.
می‌نازم به دوستانی که همسفران همیشه‌اند.

شاهین کلانتری

#تردیدار
@shahinkalantari
shahinkalantari.com
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
به گرایش خوشم اما به نمایش خوارم
پرسشی چند ز یارم به زبان می‌بایست

-غالب دهلوی
#شعر
در روز تیره از شب تارم نماند بیم
چون صبح نیست خود چه شناسم که شام چیست؟

-غالب دهلوی
#شعر
گر ظهیر از من غلط بسیار سر زد در جهان
آزمایش چون فزون شد مرد کامل می‌شود

-ظهیر فاریابی
#شعر
دوست دارید هم‌پَرسه‌ی من در دیوان‌های کلاسیک باشید تا مثل بالا بیت‌های منتخب رو براتون نقل کنم؟
Anonymous Poll
87%
بله
13%
نه
من و زلف تو قرینیم‌ به سرگردانی
من ز تو دورم و او از تو جدا نیست چرا؟

-اوحدی مراغه‌ای
#شعر
ای دریغا نقد وقت و سیم عمر
بر گزاف از کیسه‌ی ما می‌رود

-علاء‌الدوله سمنانی
#شعر
شعر من بی‌ سر و سامان شد از آنک
عاشقان را سر و سامان نبود

-علاء‌الدوله سمنانی
#شعر
خوشا راهی که آن پایان ندارد
خوشا دردی که آن درمان ندارد

-علاء‌الدوله سمنانی
#شعر
بر دل کس در جهان صد یک این غم مباد
کز هوس عشق او بر دل مسکین ماست

-عبدالواسع جبلی
#شعر
حیرتسرای امکان از بس که کم‌فضا بود
بر روی هر دو عالم چشمی فراز کردم

-بیدل
#شعر
شاید نوشتن

شاید نوشتن یعنی کوشش برای تبدیل پرسشی آزارنده به پرسشی تحمل‌پذیر.

شاهین کلانتری


#تردیدار
@shahinkalantari
shahinkalantari.com
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
چالش همواژه

هر هنگام که مجال و تمرکز چندانی برای مطالعه نیست، در لغت‌نامه پرسه می‌زنم.

دیدم بدک نیست چند روزی چالش #همواژه راه بیندازیم. من هر روز بخشی از کلماتی که برگزیده‌ام را اینجا در میان می‌گذارم و شما هم می‌توانید همین پایین واژه‌های منتخبتان را هم‌رسان کنید.

این‌ پایین چند تا لغت‌نامه هم می‌گذارم تا دست خالی نباشید.

دایره‌ واژگانمان را برای روزهای بهتر می‌گسترانیم. ما آیندگانیم.


#همواژه یک:
خودنکوهی
مویه‌گاه
راه‌زاد
نابردبار
پاسخ‌جویی
دیرگوارد=دیرهضم
کم‌دل
یاراندن=جرأت دادن
پنهانگاه
دهشگر
تازه‌دم=تازه‌نفس
ناخوددار=بی‌انضباط
باورمند
نویسایی



شاهین کلانتری

#تردیدار
@shahinkalantari
shahinkalantari.com
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
2025/07/04 10:46:46
Back to Top
HTML Embed Code: