خطر اعدامهای گسترده در دادگاههای نمایشی جمهوری اسلامی پس از جنگ ۱۲ روزه
🔹دادگاه انقلاب کرج تنها یک پرونده نیست؛ بخشی از موجی تازه است. پس از جنگ ۱۲ روزه اخیر، جمهوری اسلامی با شدت بیشتری از برچسبهای «جاسوسی» و «محاربه» برای توجیه سرکوب استفاده میکند. این اتهامات نهتنها سنگین و مبهماند، بلکه جان شهروندان را بیش از پیش به خطر انداختهاند. هر روزی که میگذرد، احتمال آن میرود که دهها و صدها انسان بیگناه قربانی این دادگاههای نمایشی شوند.
🔹جمهوری اسلامی سالهاست که هر بار با بحران مشروعیت روبهرو میشود، با پروندهسازی امنیتی و نمایشهای قضایی سعی میکند قدرت خود را تحکیم کند. اعترافات اجباری، اتهامات مبهم و سنگین، و دادگاههایی که بیش از آنکه به عدالت شباهت داشته باشند به بازتولید وحشت شباهت دارند، بارها جان و آزادی انسانها را گرفتهاند.
🔹اگر جامعه در داخل کشور و افکار عمومی جهانی در برابر این روند سکوت کنند، این چرخهی خونین ادامه خواهد یافت. تجربه نشان داده که جمهوری اسلامی در غیاب فشار داخلی و بینالمللی، بیپروا دست به اعدامهای گسترده میزند. امروز مسئولیت ماست که فریاد بزنیم: این محاکمات عادلانه نیستند، این اتهامات مستند نیستند، و جان انسانها بازیچهی سیاست شده است.
@ShirinEbadiofficial
🔹دادگاه انقلاب کرج تنها یک پرونده نیست؛ بخشی از موجی تازه است. پس از جنگ ۱۲ روزه اخیر، جمهوری اسلامی با شدت بیشتری از برچسبهای «جاسوسی» و «محاربه» برای توجیه سرکوب استفاده میکند. این اتهامات نهتنها سنگین و مبهماند، بلکه جان شهروندان را بیش از پیش به خطر انداختهاند. هر روزی که میگذرد، احتمال آن میرود که دهها و صدها انسان بیگناه قربانی این دادگاههای نمایشی شوند.
🔹جمهوری اسلامی سالهاست که هر بار با بحران مشروعیت روبهرو میشود، با پروندهسازی امنیتی و نمایشهای قضایی سعی میکند قدرت خود را تحکیم کند. اعترافات اجباری، اتهامات مبهم و سنگین، و دادگاههایی که بیش از آنکه به عدالت شباهت داشته باشند به بازتولید وحشت شباهت دارند، بارها جان و آزادی انسانها را گرفتهاند.
🔹اگر جامعه در داخل کشور و افکار عمومی جهانی در برابر این روند سکوت کنند، این چرخهی خونین ادامه خواهد یافت. تجربه نشان داده که جمهوری اسلامی در غیاب فشار داخلی و بینالمللی، بیپروا دست به اعدامهای گسترده میزند. امروز مسئولیت ماست که فریاد بزنیم: این محاکمات عادلانه نیستند، این اتهامات مستند نیستند، و جان انسانها بازیچهی سیاست شده است.
@ShirinEbadiofficial
اعدام مخفیانه؛ تکرار دههی شصت در زندانهای امروز ایران
🔹بامداد ۲ شهریور، جمهوری اسلامی بار دیگر نشان داد که جان انسانها برایش ابزار سیاست و ارعاب است. اسکندر بازماندگان و محمد کاشفی، دو زندانی عقیدتی اهل سنت، در زندان عادلآباد شیراز به اتهام «محاربه» اعدام شدند؛ بدون دسترسی به وکیل، بدون رعایت آیین دادرسی و حتی بدون اجازهی آخرین دیدار با خانواده. خانوادههایشان نه تنها از زمان اجرای حکم بیخبر بودند، بلکه از محل دفن عزیزانشان هم اطلاعی ندارند.
🔹جمهوری اسلامی دهههاست که با برچسبهای کلی و کشدار امنیتی، از «محاربه» تا «افساد فیالارض»، مخالفان و معترضان را به جوخهی اعدام میسپارد. در بسیاری از این پروندهها اعترافات تحت شکنجه و دادگاههای نمایشی جای عدالت و حقیقت را گرفتهاند. از دههی ۶۰ تا امروز، این شیوهی سرکوب تکرار شده و همچنان قربانی میگیرد؛ از معترضان خیابانی گرفته تا زندانیان سیاسی و حتی متهمان جرایم عادی.
🔹اعدام اسکندر و محمد بخشی از یک الگوی نظاممند است. تنها در سال ۲۰۲۴ دستکم ۳۱ نفر به اتهامات «امنیتی» اعدام شدند. این روند رو به افزایش، زنگ خطری برای تمام جامعه ایران است. اگر بیتفاوت بمانیم، اگر جامعهی جهانی و مردم ایران در برابر این قتلهای حکومتی سکوت کنند، باید انتظار داشت که شمار قربانیان به صدها تن برسد. این چرخهی خونین، همانند گذشته، با سکوت جهانی و بیعملی داخلی تقویت میشود.
@ShirinEbadiofficial
🔹بامداد ۲ شهریور، جمهوری اسلامی بار دیگر نشان داد که جان انسانها برایش ابزار سیاست و ارعاب است. اسکندر بازماندگان و محمد کاشفی، دو زندانی عقیدتی اهل سنت، در زندان عادلآباد شیراز به اتهام «محاربه» اعدام شدند؛ بدون دسترسی به وکیل، بدون رعایت آیین دادرسی و حتی بدون اجازهی آخرین دیدار با خانواده. خانوادههایشان نه تنها از زمان اجرای حکم بیخبر بودند، بلکه از محل دفن عزیزانشان هم اطلاعی ندارند.
🔹جمهوری اسلامی دهههاست که با برچسبهای کلی و کشدار امنیتی، از «محاربه» تا «افساد فیالارض»، مخالفان و معترضان را به جوخهی اعدام میسپارد. در بسیاری از این پروندهها اعترافات تحت شکنجه و دادگاههای نمایشی جای عدالت و حقیقت را گرفتهاند. از دههی ۶۰ تا امروز، این شیوهی سرکوب تکرار شده و همچنان قربانی میگیرد؛ از معترضان خیابانی گرفته تا زندانیان سیاسی و حتی متهمان جرایم عادی.
🔹اعدام اسکندر و محمد بخشی از یک الگوی نظاممند است. تنها در سال ۲۰۲۴ دستکم ۳۱ نفر به اتهامات «امنیتی» اعدام شدند. این روند رو به افزایش، زنگ خطری برای تمام جامعه ایران است. اگر بیتفاوت بمانیم، اگر جامعهی جهانی و مردم ایران در برابر این قتلهای حکومتی سکوت کنند، باید انتظار داشت که شمار قربانیان به صدها تن برسد. این چرخهی خونین، همانند گذشته، با سکوت جهانی و بیعملی داخلی تقویت میشود.
@ShirinEbadiofficial
هوای ایران در روز جهانی هوای پاک؛ مرگی آرام زیر سایهی جمهوری اسلامی
🔹امروز، ۱۶ شهریور، در حالی جهان «روز هوای پاک برای آسمانی آبی» را گرامی میدارد که ایران در تاریکترین وضعیت زیستمحیطی خود بهسر میبرد. تنها در خوزستان، هوای ۷ شهر در وضعیت قرمز و ۴ شهر در وضعیت نارنجی اعلام شده است؛ مشهد هم به هشدار قرمز رسیده. این ارقام خشک و بیروح نیستند، هر کدام یعنی هزاران کودک، سالمند و بیمار ریوی که هر نفسشان به زحمت و درد آمیخته است.
🔹ایران امروز با فاجعهای سیستماتیک روبهروست: تالابها و دریاچهها خشکیدهاند، سدها ویرانگر طبیعت شدهاند، فرونشست زمین ۴۲ برابر میانگین جهانی است و آلودگی هوا به تهدیدی دائمی بدل شده است. اما فاجعهی بزرگتر اینجاست که حکومت برنامهای برای نجات مردم و طبیعت ندارد، جز انکار، بیعملی و قربانی کردن زندگی انسانها در پای فساد و سوءمدیریت.
🔹روز جهانی هوای پاک در ایران یادآور یک حقیقت تلخ است: حق مردم برای نفس کشیدن هم از ایشان گرفته شده. سکوت در برابر این جنایت زیستمحیطی، سکوت در برابر مرگ تدریجی میلیونها ایرانی است.
@ShirinEbadiofficial
🔹امروز، ۱۶ شهریور، در حالی جهان «روز هوای پاک برای آسمانی آبی» را گرامی میدارد که ایران در تاریکترین وضعیت زیستمحیطی خود بهسر میبرد. تنها در خوزستان، هوای ۷ شهر در وضعیت قرمز و ۴ شهر در وضعیت نارنجی اعلام شده است؛ مشهد هم به هشدار قرمز رسیده. این ارقام خشک و بیروح نیستند، هر کدام یعنی هزاران کودک، سالمند و بیمار ریوی که هر نفسشان به زحمت و درد آمیخته است.
🔹ایران امروز با فاجعهای سیستماتیک روبهروست: تالابها و دریاچهها خشکیدهاند، سدها ویرانگر طبیعت شدهاند، فرونشست زمین ۴۲ برابر میانگین جهانی است و آلودگی هوا به تهدیدی دائمی بدل شده است. اما فاجعهی بزرگتر اینجاست که حکومت برنامهای برای نجات مردم و طبیعت ندارد، جز انکار، بیعملی و قربانی کردن زندگی انسانها در پای فساد و سوءمدیریت.
🔹روز جهانی هوای پاک در ایران یادآور یک حقیقت تلخ است: حق مردم برای نفس کشیدن هم از ایشان گرفته شده. سکوت در برابر این جنایت زیستمحیطی، سکوت در برابر مرگ تدریجی میلیونها ایرانی است.
@ShirinEbadiofficial
نوید نجاارن را فراموش نکنیم
#آزادی_زندانیان_سیاسی
🌕امروز دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴
🌕برابر با هشتم سپتامبر ۲۰۲۵
@ShirinEbadiofficial
#آزادی_زندانیان_سیاسی
🌕امروز دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴
🌕برابر با هشتم سپتامبر ۲۰۲۵
@ShirinEbadiofficial
نگین امینزاده؛ زندانی آزادی اندیشه در ایران
🔹حکم دو سال زندان برای نگین امینزاده، فیلمساز و معمار، بار دیگر نشان داد که جمهوری اسلامی از هنر و اندیشه هم وحشت دارد. اتهام او نه قتل بود، نه فساد مالی، بلکه «توهین به رهبری» و انتشار پیامها و تصاویری که حکومت آنها را «زیانبار» مینامد. چنین اتهاماتی سالهاست که به ابزاری برای ساکت کردن صداهای مستقل و خلاق بدل شده است.
🔹نگین در کنار حکم زندان، به ممنوعیت خروج از کشور و محرومیت از فعالیت در فضای مجازی نیز محکوم شده است. یعنی نهفقط آزادیاش، بلکه حق اندیشیدن و بیان کردنش هم هدف قرار گرفته. حتی حکم تعلیق زندان او نیز با بندهایی از کنترل و نظارت دائمی همراه است؛ معرفی ماهانه به اداره اطلاعات، یعنی ادامهی زندان در بیرون از زندان.
🔹این حکم تنها علیه یک فرد نیست؛ علیه هر هنرمندی است که بخواهد حقیقت را بگوید و صدایی متفاوت از تبلیغات حکومتی باشد. جمهوری اسلامی میخواهد روشنفکران و هنرمندان را یا به سکوت وادارد یا در زندان دفن کند. اما تاریخ نشان داده که اندیشه را نمیتوان با زندان محو کرد.
@ShirinEbadiofficial
🔹حکم دو سال زندان برای نگین امینزاده، فیلمساز و معمار، بار دیگر نشان داد که جمهوری اسلامی از هنر و اندیشه هم وحشت دارد. اتهام او نه قتل بود، نه فساد مالی، بلکه «توهین به رهبری» و انتشار پیامها و تصاویری که حکومت آنها را «زیانبار» مینامد. چنین اتهاماتی سالهاست که به ابزاری برای ساکت کردن صداهای مستقل و خلاق بدل شده است.
🔹نگین در کنار حکم زندان، به ممنوعیت خروج از کشور و محرومیت از فعالیت در فضای مجازی نیز محکوم شده است. یعنی نهفقط آزادیاش، بلکه حق اندیشیدن و بیان کردنش هم هدف قرار گرفته. حتی حکم تعلیق زندان او نیز با بندهایی از کنترل و نظارت دائمی همراه است؛ معرفی ماهانه به اداره اطلاعات، یعنی ادامهی زندان در بیرون از زندان.
🔹این حکم تنها علیه یک فرد نیست؛ علیه هر هنرمندی است که بخواهد حقیقت را بگوید و صدایی متفاوت از تبلیغات حکومتی باشد. جمهوری اسلامی میخواهد روشنفکران و هنرمندان را یا به سکوت وادارد یا در زندان دفن کند. اما تاریخ نشان داده که اندیشه را نمیتوان با زندان محو کرد.
@ShirinEbadiofficial
پلمپ کسب و کارها، سرکوب زنان و ضربه به معیشت مردم
🔹در حالی که در تهران برخورد با «بیحجابی» بهظاهر کمرنگتر شده، در شهرهای کوچک و متوسط ایران همچنان فشار و سرکوب بر زنان ادامه دارد. پلمپ کافهها، باغرستورانها و تالارهای عروسی به جرم «هنجارشکنی» نه فقط محدودیتی برای زنان، که ضربهای به کل زندگی اجتماعی مردم است. آنجا که تنها پناه جوانان برای دیدار، گفتگو و زندگی جمعی بسته میشود، یعنی حتی حق شادی هم در گرو کنترل اجباری حجاب قرار گرفته است.
🔹به گزارش روزنامه هممیهن، زنان در اهواز، دزفول، همدان، کاشان و اصفهان همچنان روزانه با تذکر، پروندهسازی و فشار مواجهاند. یک زن اهوازی میگوید تقریباً هر هفته سه بار بهخاطر حجاب با برخورد مأموران مواجه میشود. در دزفول، با پلمپ شدن کافهها، تنها فضای روشن و جمعی شهر از بین رفته است؛ جوانانی که شبها برای عکاسی و دیدار به آنجا میآمدند، حالا به تاریکی و سکوت رانده شدهاند.
🔹این سیاستها نهتنها آزادیهای فردی را هدف گرفته، بلکه پیامدهای اقتصادی سنگینی بر دوش مردم گذاشته است. هر پلمب یعنی بیکار شدن دهها کارگر و کارمند، یعنی ضربه به معیشت خانوادههایی که با هزاران مشکل دستوپنجه نرم میکنند. حجاب اجباری تنها بدن زنان را محدود نمیکند؛ نان و آیندهی هزاران نفر را نیز میگیرد.
🔹این تضاد آشکار است: در تهران شاید برای حفظ چهرهای آرامتر، فشارها کمتر دیده شود، اما در شهرهای دیگر همان سیاست سرکوب با شدت ادامه دارد. جمهوری اسلامی تلاش میکند سنگری را که زنان در سالهای اخیر با شجاعت فتح کردهاند، پس بگیرد؛ اما واقعیت این است که جامعه تغییر کرده و هیچ پلمبی نمیتواند نور مقاومت را خاموش کند.
@ShirinEbadiofficial
🔹در حالی که در تهران برخورد با «بیحجابی» بهظاهر کمرنگتر شده، در شهرهای کوچک و متوسط ایران همچنان فشار و سرکوب بر زنان ادامه دارد. پلمپ کافهها، باغرستورانها و تالارهای عروسی به جرم «هنجارشکنی» نه فقط محدودیتی برای زنان، که ضربهای به کل زندگی اجتماعی مردم است. آنجا که تنها پناه جوانان برای دیدار، گفتگو و زندگی جمعی بسته میشود، یعنی حتی حق شادی هم در گرو کنترل اجباری حجاب قرار گرفته است.
🔹به گزارش روزنامه هممیهن، زنان در اهواز، دزفول، همدان، کاشان و اصفهان همچنان روزانه با تذکر، پروندهسازی و فشار مواجهاند. یک زن اهوازی میگوید تقریباً هر هفته سه بار بهخاطر حجاب با برخورد مأموران مواجه میشود. در دزفول، با پلمپ شدن کافهها، تنها فضای روشن و جمعی شهر از بین رفته است؛ جوانانی که شبها برای عکاسی و دیدار به آنجا میآمدند، حالا به تاریکی و سکوت رانده شدهاند.
🔹این سیاستها نهتنها آزادیهای فردی را هدف گرفته، بلکه پیامدهای اقتصادی سنگینی بر دوش مردم گذاشته است. هر پلمب یعنی بیکار شدن دهها کارگر و کارمند، یعنی ضربه به معیشت خانوادههایی که با هزاران مشکل دستوپنجه نرم میکنند. حجاب اجباری تنها بدن زنان را محدود نمیکند؛ نان و آیندهی هزاران نفر را نیز میگیرد.
🔹این تضاد آشکار است: در تهران شاید برای حفظ چهرهای آرامتر، فشارها کمتر دیده شود، اما در شهرهای دیگر همان سیاست سرکوب با شدت ادامه دارد. جمهوری اسلامی تلاش میکند سنگری را که زنان در سالهای اخیر با شجاعت فتح کردهاند، پس بگیرد؛ اما واقعیت این است که جامعه تغییر کرده و هیچ پلمبی نمیتواند نور مقاومت را خاموش کند.
@ShirinEbadiofficial
دانشگاه یا زندان؟ سومین خودکشی در محقق اردبیلی و سکوت مرگبار حاکمیت
🔹سومین خودکشی در دانشگاه محقق اردبیلی رخ داد. این فاجعه زنگ خطری است برای جان و روان نسل جوان ایران. وقتی در کمتر از یک سال سه دختر دانشجو در یک دانشگاه دست به خودکشی میزنند، یعنی ریشههای بحران نه در زندگی شخصی آنها، بلکه در ساختار بیمار و سرکوبگر حاکم بر محیط دانشگاه و جامعه است.
🔹دانشجویان بارها شهادت دادهاند که فشارهای کمیتههای انضباطی، تهدیدهای امنیتی و فضای رعبآفرین حراست دانشگاه، نقش مستقیم در این موج مرگبار داشته است. آنجا که معاونت حراست نه حافظ امنیت، بلکه عامل ترس، تعرض و تحقیر است، طبیعی است که دانشجویان احساس بیپناهی کنند. در چنین شرایطی، خوابگاه و دانشگاه به جای پناهگاه، به زندانی برای جوانان بدل میشود.
🔹این حوادث هشداری است به جامعه و افکار عمومی: سکوت در برابر سرکوب سیستماتیک در دانشگاهها، یعنی پذیرفتن مرگ تدریجی و خاموش نسل آینده. دانشگاه باید خانهی آزادی، اندیشه و زندگی باشد، نه محلی برای خودکشیهای زنجیرهای. اگر امروز برای پاسخگویی و تغییر این وضعیت اقدامی نشود، فردا شاید جانهای بیشتری قربانی شوند.
@ShirinEbadiofficial
🔹سومین خودکشی در دانشگاه محقق اردبیلی رخ داد. این فاجعه زنگ خطری است برای جان و روان نسل جوان ایران. وقتی در کمتر از یک سال سه دختر دانشجو در یک دانشگاه دست به خودکشی میزنند، یعنی ریشههای بحران نه در زندگی شخصی آنها، بلکه در ساختار بیمار و سرکوبگر حاکم بر محیط دانشگاه و جامعه است.
🔹دانشجویان بارها شهادت دادهاند که فشارهای کمیتههای انضباطی، تهدیدهای امنیتی و فضای رعبآفرین حراست دانشگاه، نقش مستقیم در این موج مرگبار داشته است. آنجا که معاونت حراست نه حافظ امنیت، بلکه عامل ترس، تعرض و تحقیر است، طبیعی است که دانشجویان احساس بیپناهی کنند. در چنین شرایطی، خوابگاه و دانشگاه به جای پناهگاه، به زندانی برای جوانان بدل میشود.
🔹این حوادث هشداری است به جامعه و افکار عمومی: سکوت در برابر سرکوب سیستماتیک در دانشگاهها، یعنی پذیرفتن مرگ تدریجی و خاموش نسل آینده. دانشگاه باید خانهی آزادی، اندیشه و زندگی باشد، نه محلی برای خودکشیهای زنجیرهای. اگر امروز برای پاسخگویی و تغییر این وضعیت اقدامی نشود، فردا شاید جانهای بیشتری قربانی شوند.
@ShirinEbadiofficial
محو دریاچه ارومیه؛ جنایتی علیه طبیعت، زندگی و آینده ایران
🔹دریاچه ارومیه، یکی از بزرگترین دریاچههای شور جهان، در شهریور ۱۴۰۴ بهطور کامل خشک شد؛ فاجعهای که نهتنها طبیعت ایران، بلکه زندگی و آینده میلیونها نفر را تحتتأثیر قرار میدهد. بهگفتهی متخصصان این رویداد «فاجعهای ملی» است: فروپاشی کامل یک اکوسیستم، نابودی گونههای بومی و انتشار میلیاردها تُن نمک در هوا که هم معیشت هزاران کشاورز و دامدار را تهدید میکند و هم سلامت میلیونها شهروند را. طوفانهای نمکی، بیماریهای ریوی و قلبی و مهاجرت اجباری ساکنان منطقه تنها بخشی از پیامدهای این نابودی هستند.
🔹این فاجعه نه برآمده از طبیعت، بلکه محصول مستقیم سیاستهای مخرب جمهوری اسلامی است: سدسازیهای بیرویه، برداشت بیحسابوکتاب از منابع آب زیرزمینی، رانت و فساد در پروژههای انتقال آب و بیاعتنایی مطلق به هشدارهای علمی. متخصصان سالها هشدار داده بودند که دریاچه در حال مرگ است، اما گوش شنوایی وجود نداشت. حکومت، به جای حفظ حق مردم به محیطزیست سالم، دریاچه را قربانی منافع کوتاهمدت و پروژههای تبلیغاتی کرد.
🔹خشکشدن دریاچه ارومیه تنها یک فاجعه زیستمحیطی نیست؛ نمادی است از فروپاشی گستردهتر ایران. وقتی یک حکومت نتواند سادهترین وظیفه یعنی حفاظت از آب، خاک و هوای کشور را انجام دهد، نتیجه چیزی جز ویرانی و مرگ تدریجی نیست. این همان الگویی است که در نابودی تالابها، جنگلها و رودخانهها هم تکرار شده است.
🔹امروز، جامعهی ایران و افکار عمومی جهانی با یک پرسش حیاتی روبهرو هستند: آیا باید نظارهگر محو کامل منابع حیاتی و جان میلیونها انسان باشند یا صدای اعتراض و مطالبهگری را بلند کنند؟ «فتح قله» جمهوری اسلامی همین بود: بیابانکردن ایران و گرفتن نفس مردم. اگر سکوت ادامه یابد، فردا شاید دیگر چیزی برای حفظکردن باقی نماند.
@ShirinEbadiofficial
🔹دریاچه ارومیه، یکی از بزرگترین دریاچههای شور جهان، در شهریور ۱۴۰۴ بهطور کامل خشک شد؛ فاجعهای که نهتنها طبیعت ایران، بلکه زندگی و آینده میلیونها نفر را تحتتأثیر قرار میدهد. بهگفتهی متخصصان این رویداد «فاجعهای ملی» است: فروپاشی کامل یک اکوسیستم، نابودی گونههای بومی و انتشار میلیاردها تُن نمک در هوا که هم معیشت هزاران کشاورز و دامدار را تهدید میکند و هم سلامت میلیونها شهروند را. طوفانهای نمکی، بیماریهای ریوی و قلبی و مهاجرت اجباری ساکنان منطقه تنها بخشی از پیامدهای این نابودی هستند.
🔹این فاجعه نه برآمده از طبیعت، بلکه محصول مستقیم سیاستهای مخرب جمهوری اسلامی است: سدسازیهای بیرویه، برداشت بیحسابوکتاب از منابع آب زیرزمینی، رانت و فساد در پروژههای انتقال آب و بیاعتنایی مطلق به هشدارهای علمی. متخصصان سالها هشدار داده بودند که دریاچه در حال مرگ است، اما گوش شنوایی وجود نداشت. حکومت، به جای حفظ حق مردم به محیطزیست سالم، دریاچه را قربانی منافع کوتاهمدت و پروژههای تبلیغاتی کرد.
🔹خشکشدن دریاچه ارومیه تنها یک فاجعه زیستمحیطی نیست؛ نمادی است از فروپاشی گستردهتر ایران. وقتی یک حکومت نتواند سادهترین وظیفه یعنی حفاظت از آب، خاک و هوای کشور را انجام دهد، نتیجه چیزی جز ویرانی و مرگ تدریجی نیست. این همان الگویی است که در نابودی تالابها، جنگلها و رودخانهها هم تکرار شده است.
🔹امروز، جامعهی ایران و افکار عمومی جهانی با یک پرسش حیاتی روبهرو هستند: آیا باید نظارهگر محو کامل منابع حیاتی و جان میلیونها انسان باشند یا صدای اعتراض و مطالبهگری را بلند کنند؟ «فتح قله» جمهوری اسلامی همین بود: بیابانکردن ایران و گرفتن نفس مردم. اگر سکوت ادامه یابد، فردا شاید دیگر چیزی برای حفظکردن باقی نماند.
@ShirinEbadiofficial
راحله راحمیپور؛ دادخواهی در آستانه مرگ در زندان قرچک
🔹راحله راحمیپور، ۷۴ ساله، نماد دادخواهی و ایستادگی در برابر فراموشی است. اما امروز او با تومور مغزی، بیماریهای قلبی–عروقی و شرایط جسمی وخیم، دوباره به زندان قرچک ورامین بازگردانده شد؛ تنها به جرم آنکه خواسته حقیقت را درباره جنایتهای جمهوری اسلامی فریاد بزند. حکومتی که خود عامل مرگ و سرکوب است، حالا حتی حق درمان را هم از یک زن سالخورده گرفته و او را به مرگ تدریجی محکوم کرده است.
🔹راحله بیش از دو سال است که در زندانهای اوین و قرچک محبوس است. او بارها در زندان بیهوش شده و به بهداری منتقل شده بود. آخرین بار در حمام زندان از حال رفت و با خطر خونریزی داخلی و مغزی به بیمارستان انتقال یافت و در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد. اما همین جان به لبرسیده، تنها پس از چند روز مرخصی درمانی، دوباره به زندان بازگردانده شد؛ جایی که هر لحظه میتواند آخرین لحظهی او باشد.
🔹مسئولیت جان راحله راحمیپور مستقیماً بر عهدهی مقامات قضایی و امنیتی است. بیعملی در برابر این وضعیت، یعنی پذیرش مرگ یک زندانی سیاسی در سکوت. او به جرم «دادخواهی» زندانی شده؛ دادخواهی برای جنایتهایی که حکومت میخواهد محو شوند. اگر جامعهی مدنی و نهادهای بینالمللی در این لحظه حساس واکنش نشان ندهند، مرگ راحله میتواند به لکه ننگی دیگر بر پیشانی جمهوری اسلامی و سکوت جهانی بدل شود.
@ShirinEbadiofficial
🔹راحله راحمیپور، ۷۴ ساله، نماد دادخواهی و ایستادگی در برابر فراموشی است. اما امروز او با تومور مغزی، بیماریهای قلبی–عروقی و شرایط جسمی وخیم، دوباره به زندان قرچک ورامین بازگردانده شد؛ تنها به جرم آنکه خواسته حقیقت را درباره جنایتهای جمهوری اسلامی فریاد بزند. حکومتی که خود عامل مرگ و سرکوب است، حالا حتی حق درمان را هم از یک زن سالخورده گرفته و او را به مرگ تدریجی محکوم کرده است.
🔹راحله بیش از دو سال است که در زندانهای اوین و قرچک محبوس است. او بارها در زندان بیهوش شده و به بهداری منتقل شده بود. آخرین بار در حمام زندان از حال رفت و با خطر خونریزی داخلی و مغزی به بیمارستان انتقال یافت و در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد. اما همین جان به لبرسیده، تنها پس از چند روز مرخصی درمانی، دوباره به زندان بازگردانده شد؛ جایی که هر لحظه میتواند آخرین لحظهی او باشد.
🔹مسئولیت جان راحله راحمیپور مستقیماً بر عهدهی مقامات قضایی و امنیتی است. بیعملی در برابر این وضعیت، یعنی پذیرش مرگ یک زندانی سیاسی در سکوت. او به جرم «دادخواهی» زندانی شده؛ دادخواهی برای جنایتهایی که حکومت میخواهد محو شوند. اگر جامعهی مدنی و نهادهای بینالمللی در این لحظه حساس واکنش نشان ندهند، مرگ راحله میتواند به لکه ننگی دیگر بر پیشانی جمهوری اسلامی و سکوت جهانی بدل شود.
@ShirinEbadiofficial
یوسف احمدی را فراموش نکنیم
#آزادی_زندانیان_سیاسی
🌕امروز سهشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴
🌕برابر با نهم سپتامبر ۲۰۲۵
@ShirinEbadiofficial
#آزادی_زندانیان_سیاسی
🌕امروز سهشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴
🌕برابر با نهم سپتامبر ۲۰۲۵
@ShirinEbadiofficial
گسترش کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»
با پیوستن زندان سبزوار به ۵۲ زندان در هفته هشتاد و پنجم
🔹با قلبی آکنده از اندوه بار دیگر شاهد اجرای اعدامهای ظالمانهای هستیم که نه تنها حقوق انسانی و قانونی زندانیان را نقض میکند، بلکه وجدان بیدار جامعه را جریحهدار میسازد.
اعدام بیرحمانه و ضدانسانی مهران بهرامیان، زندانی سیاسی در شهرستان سمیرم، نه تنها یک فرد را از حق زندگی محروم کرد، بلکه آتشی از خشم و اعتراض را در دل خانواده و مردم شریف این شهر روشن نمود. اعتصاب عزتمندانه مغازهداران و مردم عدالتخواه سمیرم، گواهی است بر این حقیقت که مردم ما در برابر این جنایات سکوت نخواهند کرد و تا احقاق حقوق خود به مبارزه ادامه خواهند داد.
🔹در اقدام جنایتکارانه دیگر، دیکتاتور مذهبی حاکم، در سکوت خبری، دو زندانی عقیدتی اهل سنت با اسامی اسکندر بازماندگان و محمد کاشفی را در زندان عادل آباد شیراز به دار آویخت.
آمارهای دردناک نشان میدهد که از ابتدای شهریورماه تاکنون، ۹۲ زندانی از جمله ۴ زن ، اعدام شدهاند حکومت اعدامی تنها در هفته گذشته جان ۴۶ تن را گرفته است. بنابر آمار از ابتدای سال ۱۴۰۴ تاکنون ۷۵۶ تن اعدام شده اند که از این تعداد حکم ۱۰۰ تن در زندان قزلحصار اجرا شده است به عبارتی بیش از ۱۳ درصد اعدامها در زندان قزلحصار بوده است.
🔹طبق اخبار رسیده جمعی از زندانیان زندان سبزوار در اعتراض به موج اعدامهای حکومت اعلام کرده اند که از این هفته به کارزار«سهشنبههای نه به اعدام» میپیوندند و هر سهشنبه در اعتصاب غذا خواهند بود.
🔹اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» با تمام وجود اعلام میکنند که:
اعدام ابزاری برای نقض آشکار حقوق بشر و سرکوب آزادیهاست.
و خواستار توقف فوری و کامل اعدامها در سراسر کشور هستند.
صدای کارزار صدای همبستگی و حمایت از تمامی قربانیان سیاستهای غیرانسانی در ایران است و تا تحقق عدالت، آزادی و احترام به حقوق بشر و کرامت انسانی این صدا در زندان ها تکثیر خواهد شد. ما از تمامی انسانهای شریف و آزادیخواه دعوت میکنیم با الگو قرار دادن خانواده های دادخواه و مردم شریف سمیرم، در هر شهر و هر خیابان پرچم نه به اعدام را به اهتزاز در آورند.
🔹زندگی حق بنیادین هر انسان است، و هیچ حکومتی حق ندارد آن را از کسی سلب کند. به احترام خونهای ریخته شده، به احترام خانوادههایی که در غم و اندوه غوطهورند باید فریاد زد: نه به اعدام، نه به دیکتاتوری و سرکوب، آری به عدالت و حاکمیت مردم.
هفته هشتادوپنجم
سهشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴
@ShirinEbadiofficial
با پیوستن زندان سبزوار به ۵۲ زندان در هفته هشتاد و پنجم
🔹با قلبی آکنده از اندوه بار دیگر شاهد اجرای اعدامهای ظالمانهای هستیم که نه تنها حقوق انسانی و قانونی زندانیان را نقض میکند، بلکه وجدان بیدار جامعه را جریحهدار میسازد.
اعدام بیرحمانه و ضدانسانی مهران بهرامیان، زندانی سیاسی در شهرستان سمیرم، نه تنها یک فرد را از حق زندگی محروم کرد، بلکه آتشی از خشم و اعتراض را در دل خانواده و مردم شریف این شهر روشن نمود. اعتصاب عزتمندانه مغازهداران و مردم عدالتخواه سمیرم، گواهی است بر این حقیقت که مردم ما در برابر این جنایات سکوت نخواهند کرد و تا احقاق حقوق خود به مبارزه ادامه خواهند داد.
🔹در اقدام جنایتکارانه دیگر، دیکتاتور مذهبی حاکم، در سکوت خبری، دو زندانی عقیدتی اهل سنت با اسامی اسکندر بازماندگان و محمد کاشفی را در زندان عادل آباد شیراز به دار آویخت.
آمارهای دردناک نشان میدهد که از ابتدای شهریورماه تاکنون، ۹۲ زندانی از جمله ۴ زن ، اعدام شدهاند حکومت اعدامی تنها در هفته گذشته جان ۴۶ تن را گرفته است. بنابر آمار از ابتدای سال ۱۴۰۴ تاکنون ۷۵۶ تن اعدام شده اند که از این تعداد حکم ۱۰۰ تن در زندان قزلحصار اجرا شده است به عبارتی بیش از ۱۳ درصد اعدامها در زندان قزلحصار بوده است.
🔹طبق اخبار رسیده جمعی از زندانیان زندان سبزوار در اعتراض به موج اعدامهای حکومت اعلام کرده اند که از این هفته به کارزار«سهشنبههای نه به اعدام» میپیوندند و هر سهشنبه در اعتصاب غذا خواهند بود.
🔹اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» با تمام وجود اعلام میکنند که:
اعدام ابزاری برای نقض آشکار حقوق بشر و سرکوب آزادیهاست.
و خواستار توقف فوری و کامل اعدامها در سراسر کشور هستند.
صدای کارزار صدای همبستگی و حمایت از تمامی قربانیان سیاستهای غیرانسانی در ایران است و تا تحقق عدالت، آزادی و احترام به حقوق بشر و کرامت انسانی این صدا در زندان ها تکثیر خواهد شد. ما از تمامی انسانهای شریف و آزادیخواه دعوت میکنیم با الگو قرار دادن خانواده های دادخواه و مردم شریف سمیرم، در هر شهر و هر خیابان پرچم نه به اعدام را به اهتزاز در آورند.
🔹زندگی حق بنیادین هر انسان است، و هیچ حکومتی حق ندارد آن را از کسی سلب کند. به احترام خونهای ریخته شده، به احترام خانوادههایی که در غم و اندوه غوطهورند باید فریاد زد: نه به اعدام، نه به دیکتاتوری و سرکوب، آری به عدالت و حاکمیت مردم.
هفته هشتادوپنجم
سهشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴
@ShirinEbadiofficial
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در جمهوری اسلامی؛ حجاب مهمتر از جان انسانهاست
🔹در کشوری که پزشکان هر روز با جان خود برای نجات بیماران میجنگند، جمهوری اسلامی آنها را نه به خاطر بیخوابیهای شبانه در اتاق عمل یا فداکاری در شرایط بحرانی، بلکه به جرم «بیحجابی» محاکمه میکند. در مراسمی برای تجلیل از دانشآموختگان بیمارستان صارم تهران، حضور چند پزشک زن بدون پوشش اجباری کافی بود تا دادستانی علیه رئیس بیمارستان و مسئولان آن اعلام جرم کند.
🔹برای این حکومت، نه نجات جان انسانها، نه سالها تلاش علمی و درمانی، هیچکدام اهمیتی ندارد. آنچه برایش «جرم» است، نه غارت ثروت ملی، نه نابودی محیط زیست، نه سرکوب خونین مردم، بلکه چند تار موست. جمهوری اسلامی با پروندهسازی برای پزشکان، نشان میدهد که حتی سفیدپوشانی که جان مردم را حفظ میکنند نیز از دایرهی سرکوب و تحقیر بیرون نیستند.
🔹این نمایش بار دیگر روشن میکند که حجاب اجباری فقط ابزاری برای کنترل زنان نیست، بلکه حربهای برای سرکوب کل جامعه است؛ از خیابان تا بیمارستان. در ایران امروز، حتی علم و طبابت هم در برابر ایدئولوژی مرگمحور جمهوری اسلامی به حاشیه رانده شدهاند.
@ShirinEbadiofficial
🔹در کشوری که پزشکان هر روز با جان خود برای نجات بیماران میجنگند، جمهوری اسلامی آنها را نه به خاطر بیخوابیهای شبانه در اتاق عمل یا فداکاری در شرایط بحرانی، بلکه به جرم «بیحجابی» محاکمه میکند. در مراسمی برای تجلیل از دانشآموختگان بیمارستان صارم تهران، حضور چند پزشک زن بدون پوشش اجباری کافی بود تا دادستانی علیه رئیس بیمارستان و مسئولان آن اعلام جرم کند.
🔹برای این حکومت، نه نجات جان انسانها، نه سالها تلاش علمی و درمانی، هیچکدام اهمیتی ندارد. آنچه برایش «جرم» است، نه غارت ثروت ملی، نه نابودی محیط زیست، نه سرکوب خونین مردم، بلکه چند تار موست. جمهوری اسلامی با پروندهسازی برای پزشکان، نشان میدهد که حتی سفیدپوشانی که جان مردم را حفظ میکنند نیز از دایرهی سرکوب و تحقیر بیرون نیستند.
🔹این نمایش بار دیگر روشن میکند که حجاب اجباری فقط ابزاری برای کنترل زنان نیست، بلکه حربهای برای سرکوب کل جامعه است؛ از خیابان تا بیمارستان. در ایران امروز، حتی علم و طبابت هم در برابر ایدئولوژی مرگمحور جمهوری اسلامی به حاشیه رانده شدهاند.
@ShirinEbadiofficial
از زمین خشک تا طناب دار؛ سرنوشت کشاورز بلوچ
🔹رضا قلندری، کشاورز بلوچ، صبح دوشنبه در محوطه اداره جهاد کشاورزی کهنوج خود را حلقآویز کرد؛ مرگی که نه حاصل انتخاب، بلکه نتیجهی مستقیم فقر، تبعیض و فشارهای سیستماتیک بود. او تنها به جرم ناتوانی در پرداخت جریمهی تمدید پروانه موتور کشاورزی و محرومیت از سهمیهی سوخت، به بنبست رسید و جانش را در برابر چشمان همان نهادی گرفت که باید حامی معیشتش باشد.
🔹این حادثه یک تراژدی فردی نیست؛ تصویر برهنهی ساختاری است که کشاورزی در بلوچستان را به نابودی کشانده. جریمههای سنگین، محرومیت از سوخت، خشکسالی و سیاستهای تبعیضآمیز، هزاران خانواده را به مرز فروپاشی رسانده است. کشاورز بلوچ، که قرنها ستون معیشت این سرزمین بوده، امروز قربانی بیتوجهی حکومتی است که جان انسان را بیارزشتر از برگهای اداری و پروانهای بیجان میداند.
🔹خودکشی رضا قلندری زنگ خطری است برای همهی ما: وقتی کشاورز، نانآور و تولیدکنندهی زندگی، در محوطهی ادارات دولتی به دار پناه میبرد، یعنی حکومت نهتنها پشتیبان نیست، بلکه قاتل خاموش مردم است. این مرگ، شهادتی است علیه ساختار ظالمانهای که زندگی را در بلوچستان ناممکن کرده است.
@ShirinEbadiofficial
🔹رضا قلندری، کشاورز بلوچ، صبح دوشنبه در محوطه اداره جهاد کشاورزی کهنوج خود را حلقآویز کرد؛ مرگی که نه حاصل انتخاب، بلکه نتیجهی مستقیم فقر، تبعیض و فشارهای سیستماتیک بود. او تنها به جرم ناتوانی در پرداخت جریمهی تمدید پروانه موتور کشاورزی و محرومیت از سهمیهی سوخت، به بنبست رسید و جانش را در برابر چشمان همان نهادی گرفت که باید حامی معیشتش باشد.
🔹این حادثه یک تراژدی فردی نیست؛ تصویر برهنهی ساختاری است که کشاورزی در بلوچستان را به نابودی کشانده. جریمههای سنگین، محرومیت از سوخت، خشکسالی و سیاستهای تبعیضآمیز، هزاران خانواده را به مرز فروپاشی رسانده است. کشاورز بلوچ، که قرنها ستون معیشت این سرزمین بوده، امروز قربانی بیتوجهی حکومتی است که جان انسان را بیارزشتر از برگهای اداری و پروانهای بیجان میداند.
🔹خودکشی رضا قلندری زنگ خطری است برای همهی ما: وقتی کشاورز، نانآور و تولیدکنندهی زندگی، در محوطهی ادارات دولتی به دار پناه میبرد، یعنی حکومت نهتنها پشتیبان نیست، بلکه قاتل خاموش مردم است. این مرگ، شهادتی است علیه ساختار ظالمانهای که زندگی را در بلوچستان ناممکن کرده است.
@ShirinEbadiofficial
از قتل کومار تا بازداشت عماد؛ زنجیرهی بیپایان سرکوب خانواده درافتاده
🔹بازداشت عماد درافتادە، دانشجوی ۱۹ ساله اهل پیرانشهر، نمونهای آشکار از سیاست گروگانگیری جمهوری اسلامی است. نیروهای امنیتی برای یافتن او به خانهاش یورش بردند و چون در منزل نبود، پدر سالخوردهاش را دستگیر کردند؛ مردی ۷۰ ساله که تنها پس از ساعتها بازجویی و به شرط «تحویل دادن فرزندش» آزاد شد. عماد، برای پایان دادن به این فشار و تهدید مداوم علیه خانوادهاش، ناچار شد خود را به اداره اطلاعات معرفی کند و اکنون در بازداشت بهسر میبرد.
🔹این تنها یک پرونده فردی نیست؛ خانواده درافتاده سالهاست زیر تیغ سرکوباند. آنها بستگان کومار درافتادهاند، نوجوان ۱۶ سالهای که در جریان جنبش «ژن، ژیان، ئازادی» با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی کشته شد. از آن روز، نهادهای امنیتی بهجای پاسخگویی در برابر این جنایت، خانواده و بستگان قربانی را بارها بازداشت، احضار و تهدید کردهاند. حالا نوبت به عماد رسیده؛ جوانی که هیچ جرمی جز زاده شدن در خانوادهای دادخواه ندارد.
🔹سکوت در برابر این چرخهی سرکوب، یعنی پذیرش گروگانگیری و نقض آشکار حقوق بشر بهعنوان رویهی عادی. امروز عماد و خانوادهاش قربانیاند؛ فردا هر خانوادهای که دادخواهی کند، میتواند هدف همین سیاست ضدانسانی قرار گیرد. مسئولیت جان و آزادی او، مستقیم بر عهدهی جمهوری اسلامی است.
@ShirinEbadiofficial
🔹بازداشت عماد درافتادە، دانشجوی ۱۹ ساله اهل پیرانشهر، نمونهای آشکار از سیاست گروگانگیری جمهوری اسلامی است. نیروهای امنیتی برای یافتن او به خانهاش یورش بردند و چون در منزل نبود، پدر سالخوردهاش را دستگیر کردند؛ مردی ۷۰ ساله که تنها پس از ساعتها بازجویی و به شرط «تحویل دادن فرزندش» آزاد شد. عماد، برای پایان دادن به این فشار و تهدید مداوم علیه خانوادهاش، ناچار شد خود را به اداره اطلاعات معرفی کند و اکنون در بازداشت بهسر میبرد.
🔹این تنها یک پرونده فردی نیست؛ خانواده درافتاده سالهاست زیر تیغ سرکوباند. آنها بستگان کومار درافتادهاند، نوجوان ۱۶ سالهای که در جریان جنبش «ژن، ژیان، ئازادی» با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی کشته شد. از آن روز، نهادهای امنیتی بهجای پاسخگویی در برابر این جنایت، خانواده و بستگان قربانی را بارها بازداشت، احضار و تهدید کردهاند. حالا نوبت به عماد رسیده؛ جوانی که هیچ جرمی جز زاده شدن در خانوادهای دادخواه ندارد.
🔹سکوت در برابر این چرخهی سرکوب، یعنی پذیرش گروگانگیری و نقض آشکار حقوق بشر بهعنوان رویهی عادی. امروز عماد و خانوادهاش قربانیاند؛ فردا هر خانوادهای که دادخواهی کند، میتواند هدف همین سیاست ضدانسانی قرار گیرد. مسئولیت جان و آزادی او، مستقیم بر عهدهی جمهوری اسلامی است.
@ShirinEbadiofficial
امیرمحمد خوشاقبال را فراموش نکنیم
#آزادی_زندانیان_سیاسی
🌕امروز چهارشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۴
🌕برابر با دهم سپتامبر ۲۰۲۵
@ShirinEbadiofficial
#آزادی_زندانیان_سیاسی
🌕امروز چهارشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۴
🌕برابر با دهم سپتامبر ۲۰۲۵
@ShirinEbadiofficial
سحر خدایاری؛ شعلهای که خاموش نشد
🔹شش سال از روزی میگذرد که سحر خدایاری، «دختر آبی»، شعلههای تنش را به اعتراضی علیه تبعیض و بیعدالتی بدل کرد. او تنها به جرم عشق به فوتبال و تلاش برای ورود به استادیوم آزادی، متهم شد، تحقیر شد و سرانجام در آتش خودسوزی جان سپرد. سحر قربانی حکومتی شد که بهجای شنیدن صدای زنان، آنها را مجازات میکرد.
🔹امروز، پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی»، یاد سحر خدایاری بیش از همیشه زنده است. ای کاش او میدید که زنان و جوانان ایران چگونه ایستادهاند، چگونه دیوارهای ترس و تبعیض را شکستهاند. دختر آبی نماد امید و مقاومت شد؛ صدایی که به مرزهای ایران محدود نماند و در جهان الهامبخش شد، تا جایی که چهرههایی چون مگان راپینو او را «منبع الهام» خود خواندند.
🔹سالگرد جان باختن دختر آبی یاد اور دو اصل مهم است: زخم عمیق تبعیض و در عین حال، نیروی شگفتانگیز امید. خطاب به همهی جوانانی که زیر فشار، ناامیدی و یأس را تجربه میکنند میگویم: آینده همیشه روشنتر و پیشبینیناپذیرتر از تصویری است که حکومتها میخواهند به شما تحمیل کنند. سحر جانش را از دست داد، اما رؤیای آزادی و برابری او امروز در صدای میلیونها زن و مرد ایرانی ادامه دارد. ای کاش امروز در میان ما بود. همان طور که آینده ایران به تک تک جوانان سرزمین نیازمند است.
@ShirinEbadiofficial
🔹شش سال از روزی میگذرد که سحر خدایاری، «دختر آبی»، شعلههای تنش را به اعتراضی علیه تبعیض و بیعدالتی بدل کرد. او تنها به جرم عشق به فوتبال و تلاش برای ورود به استادیوم آزادی، متهم شد، تحقیر شد و سرانجام در آتش خودسوزی جان سپرد. سحر قربانی حکومتی شد که بهجای شنیدن صدای زنان، آنها را مجازات میکرد.
🔹امروز، پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی»، یاد سحر خدایاری بیش از همیشه زنده است. ای کاش او میدید که زنان و جوانان ایران چگونه ایستادهاند، چگونه دیوارهای ترس و تبعیض را شکستهاند. دختر آبی نماد امید و مقاومت شد؛ صدایی که به مرزهای ایران محدود نماند و در جهان الهامبخش شد، تا جایی که چهرههایی چون مگان راپینو او را «منبع الهام» خود خواندند.
🔹سالگرد جان باختن دختر آبی یاد اور دو اصل مهم است: زخم عمیق تبعیض و در عین حال، نیروی شگفتانگیز امید. خطاب به همهی جوانانی که زیر فشار، ناامیدی و یأس را تجربه میکنند میگویم: آینده همیشه روشنتر و پیشبینیناپذیرتر از تصویری است که حکومتها میخواهند به شما تحمیل کنند. سحر جانش را از دست داد، اما رؤیای آزادی و برابری او امروز در صدای میلیونها زن و مرد ایرانی ادامه دارد. ای کاش امروز در میان ما بود. همان طور که آینده ایران به تک تک جوانان سرزمین نیازمند است.
@ShirinEbadiofficial
حق زندگی و درمان از زینب جلالیان دریغ شده است
🔹زینب جلالیان، زنی که نامش ۱۸ سال است با زندانهای جمهوری اسلامی در دیوارها و سلولهایش گره خورده، امروز در زندان یزد با تنی فرسوده اما روحی مقاوم به حیات خود ادامه میدهد. او از اسفند ۱۳۸۶ تاکنون زندانی است؛ ابتدا به اعدام محکوم شد و سپس حکماش به حبس ابد کاهش یافت. اما «حبس ابد» برای زینب نه فقط زندانیبودن، که زنجیرهای از شکنجه سفید، محرومیت درمانی و انتقالهای تنبیهی میان زندانهای مختلف بوده است.
🔹جلالیان در این سالها بارها قربانی محاکمههای چند دقیقهای، اعترافات اجباری و فشارهای امنیتی شده است. او امروز با مشکلات جدی چشمی و خطر نابینایی، بیماریهای کلیوی و گوارشی، آسم و دردهای مزمن دستوپنجه نرم میکند. با این حال، از حق درمان تخصصی، دارو و حتی ملاقات با خانواده محروم مانده است. محرومیت عامدانه از خدمات پزشکی و قطع ارتباط انسانی، بخشی از سیاستی است که حکومت برای شکستن زندانیان سیاسی بهکار میبرد.
🔹پرونده زینب جلالیان، آینهای است از تبعیض نظاممند علیه زنان و بیرحمی عریان جمهوری اسلامی در برابر مخالفان سیاسی. او نه تنها یک زندانی، بلکه نماد ایستادگی در برابر سالها سرکوب، سکوت و فراموشی است. امروز بیش از هر زمان دیگر، جان زینب در خطر است. مسئولیت مستقیم این وضعیت بر عهدهی مقامات قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی است و جامعهی مدنی ایران و نهادهای بینالمللی موظفاند صدای او باشند، پیش از آنکه دیر شود.
@ShirinEbadiofficial
🔹زینب جلالیان، زنی که نامش ۱۸ سال است با زندانهای جمهوری اسلامی در دیوارها و سلولهایش گره خورده، امروز در زندان یزد با تنی فرسوده اما روحی مقاوم به حیات خود ادامه میدهد. او از اسفند ۱۳۸۶ تاکنون زندانی است؛ ابتدا به اعدام محکوم شد و سپس حکماش به حبس ابد کاهش یافت. اما «حبس ابد» برای زینب نه فقط زندانیبودن، که زنجیرهای از شکنجه سفید، محرومیت درمانی و انتقالهای تنبیهی میان زندانهای مختلف بوده است.
🔹جلالیان در این سالها بارها قربانی محاکمههای چند دقیقهای، اعترافات اجباری و فشارهای امنیتی شده است. او امروز با مشکلات جدی چشمی و خطر نابینایی، بیماریهای کلیوی و گوارشی، آسم و دردهای مزمن دستوپنجه نرم میکند. با این حال، از حق درمان تخصصی، دارو و حتی ملاقات با خانواده محروم مانده است. محرومیت عامدانه از خدمات پزشکی و قطع ارتباط انسانی، بخشی از سیاستی است که حکومت برای شکستن زندانیان سیاسی بهکار میبرد.
🔹پرونده زینب جلالیان، آینهای است از تبعیض نظاممند علیه زنان و بیرحمی عریان جمهوری اسلامی در برابر مخالفان سیاسی. او نه تنها یک زندانی، بلکه نماد ایستادگی در برابر سالها سرکوب، سکوت و فراموشی است. امروز بیش از هر زمان دیگر، جان زینب در خطر است. مسئولیت مستقیم این وضعیت بر عهدهی مقامات قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی است و جامعهی مدنی ایران و نهادهای بینالمللی موظفاند صدای او باشند، پیش از آنکه دیر شود.
@ShirinEbadiofficial
