Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مدرسه یا میدان جنگ؟ صدای معترضانه‌ی دانش‌آموزان گلدشت

🔹اول مهر برای کودکان گلدشت نه با بوی کتاب و هیجان زنگ آغازین، که با درهای بسته و بی‌برنامگی تحقیرآمیز مسئولان شروع شد. دو مدرسه‌ی «۱۵ خرداد» و «۱۲ بهمن» پس از هشت سال کشمکش حقوقی با ورثه‌ی زمین، ناگهان تعطیل شدند. بیش از ۷۰۰ دانش‌آموز در بهت و سردرگمی به مدرسه‌ای تازه‌تأسیس فرستاده شدند؛ جایی که حتی برق ندارد، چه برسد به امکانات آموزشی.

🔹دانش‌آموزان، که از کودکی یاد گرفته‌اند صدای حق‌خواهی‌شان شنیده نمی‌شود، این‌بار در مقابل درهای بسته شعار دادند: «توپ! تانک! فشفشه! مدرسه باید باز شود!» شعاری که همزمان طعنه‌ای است به حکومتی که میلیاردها برای سرکوب مردم هزینه می‌کند اما در تأمین ابتدایی‌ترین حق کودکان، آموزش، عاجز و بی‌اعتناست.

🔹در کشوری که مدارس یکی پس از دیگری به دلیل فرونشست، نبود ایمنی یا بی‌توجهی مسئولان تعطیل می‌شوند، این فریادها صدای همه‌ی کودکانی است که در ایران امنیت و آینده‌شان به بازی گرفته شده است. مدرسه باید باز شود؛ اما نه هر مدرسه‌‌ای، مدرسه‌ای امن، روشن و شایسته‌ی کودکان ایران.

@ShirinEbadiofficial
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 به خاک سرخ ایران قسم

🎼 کار جمعی از دانشجویان موسیقی

@ShirinEbadiofficial
آرمان اسکویی را فراموش نکنیم

#آزادی_زندانیان_سیاسی

🌕امروز جمعه چهارم مهر ۱۴۰۴
🌕برابر با ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۵

@ShirinEbadiofficial
۴۵ تن از زندانیان سیاسی زن زندان قرچک ورامین: سمیه رشیدی سرشار از میل به زندگی و آزادی بود

✍️۴۵ زندانی سیاسی هم‌بند سمیه رشیدی، در بیانیه‌ای تحریف واقعیت حکومت در خصوص وضعیت سمیه رشیدی را محکوم کردند و مرگ او را حاصل بی‌کفایتی و اهمال کاری حکومت دانستند.

متن این بیانیه به شرح زیر است:

🔹ضمن تسلیت به تمامی آزادی‌خواهان و زندانیان سیاسی و خانواده سمیه رشیدی، هم‌بندی جان‌باخته‌مان. امروز سوم مهرماه ۱۴۰۴ خبر جان‌باختن هم‌بندی‌مان سمیه رشیدی را در حالی می‌شنویم که اخبار ضد و نقیض شرح حال وضعیت او را به دور از واقعیت و با تحریفات دروغین بازنمایی می‌کند. ما ۴۵ نفر از زندانیان زن بند سیاسی زندان قرچک ورامین شهادت می‌دهیم سمیه رشیدی نه به اعتیاد به مواد مخدر دچار بود و نه از بیماری روانی مشخصی رنج می‌برد.

🔹ما شهادت می‌دهیم سمیه رشیدی با اطلاع کامل مسئولان امنیتی، سازمان زندان‌ها، زندان اوین، زندان قرچک، بهداری زندان قرچک از زمان بدو ورود به زندان به بیماری صرع مبتلا بود و بارها در برابر چشمان‌مان، به‌ویژه در دو ماه اخیر دچار تشنج‌های شدید در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت شده و پس از انتقال به بهداری، بدون اعزام به بیمارستان جهت بستری، بدون رسیدگی به وضعیت اضطراری ایشان یعنی عدم تحمل مسئولیت کیفری او را به زندان باز می‌گرداندند. ما هم‌بندی‌های سمیه رشیدی شهادت می‌دهیم او تا لحظه آخر سرشار از میل به زندگی و آزادی بود و تا روزهای واپسین مصرانه پیگیر وثیقه تعیین شده به ارزش سه میلیارد تومان بود که در هر صورت خانواده‌اش قادر به تامین آن نشدند.

🔹مسئولان زندان قرچک و اوین و بازپرسی دادگاه کچوئی با اطلاع کامل از شرایط سلامتی او با گذشت نزدیک به پنج ماه اقدامی برای تسهیل آزادی او نکردند. اکنون که سمیه عزیزمان قربانی بی‌کفایتی و دروغ‌پردازی‌های عامدانه و همیشگی شده است، اخطار می‌دهیم «سمیه‌»های دیگر نیز همچنان در کنار ما و در سایر زندان‌های جمهوری اسلامی در بند هستند و سلامتی‌شان در خطر است. شاهدی بر این ادعا از دست دادن جان دو نفر از زندانیان جرائم عمومی در زندان قرچک در هفته پیش در سکوت و بی‌خبری است.

🔹ما تکرار چنین فاجعه‌ای را بر‌نمی‌تابیم و هرچه‌زودتر خواهان اقدامات لازم جهت آزادی زندانیان بالای ۶۰ سال و نیز هم‌بندی‌هایمان با شرایط خطرناک سلامتی هستیم.

۴۵ تن از زندانیان سیاسی زن زندان قرچک ورامین
سوم مهر ۱۴۰۴


@ShirinEbadiofficial
افتخار جهانی برای کردستان؛ فربد باوه‌ای با عکس «دختر سوارکار کُرد» برنده نخست یونسکو

🔹یک خبر خوب در این روزهای تلخ و پر از سرکوب: برنده شدن فربد باوه‌ای، عکاس جوان سقزی، در مسابقه‌ی جهانی یونسکو. او با ثبت تصویر «دختر سوارکار کُرد» نه فقط یک عکس، بلکه روح مقاومت و زیبایی فرهنگی ما را به جهان معرفی کرد. صحنه‌ای از نوروز، آتشی که از دل تاریخ می‌گذرد و زنی که سوار بر اسب، نماد جسارت و زندگی، میان آن شعله‌ها عبور می‌کند؛ تصویری که نشان می‌دهد زنان ما از دیرباز نگهبان فرهنگ، میراث و امید بوده‌اند.

🔹این جایزه تنها یک افتخار فردی نیست؛ پژواکی است از صدای زنان و مردمانی که با وجود تمام فشارها، میراث خود را زنده نگاه داشته‌اند. در جهانی که جمهوری اسلامی تلاش می‌کند فرهنگ، آزادی و زنان را به حاشیه براند، چنین تصاویری حقیقتی دیگر را فریاد می‌زنند: زنان در خط مقدم حافظان میراث، زندگی و آینده‌اند.

🔹علاوه بر عکاس هنرمند، آقای باوه‌ای، ما باید این پیروزی را به زنان ایران، به کردستان، و به تمام کسانی که در مبارزه برای حقوق بشر و کرامت انسانی ایستاده‌اند تبریک بگوییم. این عکس فقط یک تصویر هنری نیست؛ سندی است بر اینکه حتی در دل سرکوب، فرهنگ و زیبایی می‌تواند سلاحی باشد برای مقاومت و جهانی شدن صدای آزادی.

@ShirinEbadiofficial
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
از مرگ سمیه تا فریاد زندانیان قرچک؛ دیوارهای زندان با «مرگ بر دیکتاتور» لرزید

🔹صدای زندان قرچک، صدای زنان بی‌سلاحی است که حتی در دل زندان و در عزای یار از دست‌رفته‌شان خاموش نمی‌شوند. ساعتی پس از اعلام خبر جان‌باختن سمیه رشیدی، کارگر زندانی و مادر ۴۲ساله‌ای که به‌دلیل حملات صرع و عدم رسیدگی پزشکی جانش را از دست داد، زنان زندانی سیاسی در قرچک دست به اعتراض زدند. آن‌ها با امتناع از دریافت غذا، با فریاد «مرگ بر دیکتاتور» و با سرودهایی چون خون ارغوان‌ها و سمیه غرق خونه، لرزه بر دیوارهای زندان انداختند.

🔹مرگ مظلومانه سمیه رشیدی یک قتل حکومتی بود؛ قتلی که نه با گلوله و نه با طناب دار، بلکه با بی‌توجهی عامدانه به ابتدایی‌ترین نیازهای درمانی رقم خورد. زندان قرچک سال‌هاست به قتلگاهی برای زنان بدل شده؛ جایی که بیماری، محرومیت از دارو، ساس و فقر بهداشتی، ابزارهای شکنجه برای جمهوری اسلامی‌اند.

🔹اعتراض زنان زندانی سیاسی در قرچک پیام روشنی به جامعه است: ما در برابر سیاست حذف فیزیکی زندانیان سیاسی سکوت نمی‌کنیم. هر مرگی چون مرگ سمیه، فریادی تازه می‌زاید، فریادی که نشان می‌دهد حتی پشت دیوارهای زندان هم صدای آزادی‌خواهی خاموش نمی‌شود. سمیه رشیدی نمرده است؛ نام و فریادش در گلوی زنان و مردانی که مرگ بر دیکتاتور را فریاد می‌زنند، زنده مانده است.

@ShirinEbadiofficial
رعنا کورکور به زندان می‌رود؛ زنی که پس از اعدام برادر و مرگ خواهر، هنوز ایستاده است

🔹رعنا کورکور زنی تنها، مادری سرپرست خانواده، خواهر جاویدنام‌ها مجاهد و نگار کورکور، دو جان‌باخته‌ای که یکی اعدام شد و دیگری در غربت جان سپرد، امروز روانه زندان شد. او با انتشار نامه‌ای نوشت: «دوستان، عزیزان دل، حالا باید خودم را برای سه سال زندان معرفی کنم. تنها جرمم ایستادن کنار حقیقت بود؛ جرم من بی‌گناهی بود.»

🔹رعنا کورکور در این یادداشت کوتاه اما تکان‌دهنده از دل کندن می‌گوید، از فرزندی که پشت سر می‌گذارد، از زندگی پر از درد اما پر از شرافتی که زیسته است: «این زندان جسمم را در بر خواهد گرفت اما روحم آزاد است.» او خواهر دو «جاویدنام» است؛ خانواده‌ای که تاوان آزادگی و ایستادگی را با جان عزیزانش پرداخته، اما هنوز هم سر خم نکرده است.

🔹امروز، صدای رعنا کورکور، صدای تمام زنانی است که به‌خاطر حق‌طلبی و شرافت به بند کشیده می‌شوند. او می‌خواهد در اذهان و حافظه جمعی مردم بماند، نه به‌عنوان کسی که شکست خورد، بلکه به‌عنوان زنی که ایستاد. یاد و نامش را باید زنده نگه داشت، تا این چرخه سرکوب و انتقام از زنان و مادران آزادی‌خواه روزی پایان یابد.

@ShirinEbadiofficial
وقتی عدالت قربانی معامله می‌شود؛ هشدار درباره بی‌اعتبار شدن نهادهای بین‌المللی در برابر جمهوری اسلامی

🔹همان‌طور که چند روز پیش در حاشیه جشنواره «کتاب و آزادی» در ایتالیا گفتم، دموکراسی مانند آب است؛ همه فکر می‌کنند همیشه در دسترس خواهد بود، اما لحظه‌ای متوجه نبودنش می‌شوید که دیگر دیر است. دموکراسی، چه در اروپا، چه به‌طور کلی در غرب و چه در هر نقطه‌ای از جهان که نیم‌بند وجود دارد، نیازمند مراقبت دائمی است. «حاکمیت قانون»، استقلال و اعتبار نهادهای بین‌المللی، به‌ویژه دیوان بین‌المللی دادگستری، از ضرورت‌های اجتناب‌ناپذیر برای صیانت از این دموکراسی است.

🔹با این حال، خبری نگران‌کننده منتشر شده است: دولت فرانسه شکایت خود را از جمهوری اسلامی در دیوان بین‌المللی دادگستری درباره پرونده بازداشت دو شهروند بی‌گناه فرانسوی، سیسیل کوهلر و ژاک پاریس، پس گرفته است. این دو، بیش از سه سال است در زندان‌های ایران به گروگان گرفته شده‌اند و تابستان سال گذشته به اتهاماتی واهی چون «جاسوسی برای اسرائیل» و «توطئه برای براندازی» متهم شدند. حالا، درست در آستانه معامله‌ای دیگر، قرار است این رنج انسانی بخشی از یک بده‌بستان سیاسی باشد.

🔹تداوم حبس این دو شهروند بی‌گناه، نتیجه بخشی از سیاست‌های اهمال‌گرانه و مماشات‌گونه اروپا با جمهوری اسلامی است. تجربه‌های تلخ نشان داده است که دموکرات‌ترین حکومت‌های دنیا هم هنوز نفهمیده‌اند که با خرس نمی‌توان شطرنج بازی کرد! هر عقب‌نشینی در برابر گروگان‌گیری سازمان‌یافته جمهوری اسلامی، تنها چراغ سبزی است برای تداوم این جنایت و بازتولید آن علیه شهروندان بی‌دفاع دیگر.

🔹و در آخر یک پرسش بسیار اساسی: به فرض این که این معامله به نتیجه برسد و سیسیل کوهلر و ژاک پاریس در پی مبادله‌ی یک تروریست دیگر آزاد شوند؛ تکلیف سه سال حبس و آزار این دو انسان بی‌گناه چه خواهد شد؟ اگر بنا بر معامله بود چرا همان روز اول نکردید؟ سیسیل کوهلر زمانی که برای تعطیلات با همسرش به ایران رفت، ۳۷ ساله بود. او دیروز در زندان جمهوری اسلامی ۴۱ ساله شد. او، همسرش، سایر زندانی‌های دو تابعیتی و ۸۰ میلیون ایرانی گروگان حکومتی هستند بقایش تا امروز بسیار به مماشات غرب وابسته بوده است.

@ShirinEbadiofficial
مینا مشهدی مهدی را فراموش نکنیم

#آزادی_زندانیان_سیاسی

🌕امروز شنبه پنجم مهر ۱۴۰۴
🌕برابر با ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۵

@ShirinEbadiofficial
یک زن زندانی دیگر در قرچک قربانی سیاست «قتل خاموش» شد

🔹در کمتر از یک هفته، زندان قرچک دوباره شاهد جان‌باختن زنی دیگر شد. «سودابه اسدی»، زندانی متهم به اتهامات مالی، به دلیل ممانعت عامدانه‌ی مسئولان زندان از اعزام به بیمارستان و بی‌توجهی به وضعیت جسمانی‌اش جان باخت. مرگی که بخشی از روندی سیستماتیک در زندان‌های جمهوری اسلامی است؛ جایی که درمان زندانیان به ابزاری برای شکنجه و حذف تدریجی تبدیل شده است.

🔹پیش از او، سمیه رشیدی، زندانی سیاسی ۴۲ ساله، پس از روزها تشنج و تأخیر در اعزام، به کُما رفت و کشته شد. تنها در همین چند روز گذشته، نام‌های دیگری هم به این فهرست سیاه اضافه شدند: جمیله عزیزی در قرچک و مریم شهرکی در کچویی کرج. در کنار آن‌ها، «محمد منقلی» در زندان یزد، قربانی دیگری از سیاست محرومیت درمانی شد. این همه نشان می‌دهد مرگ در زندان‌های جمهوری اسلامی تصادف نیست، بلکه نتیجه‌ی مستقیم سیاستی آگاهانه و ضدانسانی است.

🔹قرچک، که سال‌ها به‌عنوان یکی از مخوف‌ترین زندان‌های ایران شناخته می‌شود، با تراکم بالای جمعیت، کمبود امکانات اولیه و نبود تجهیزات درمانی، به جهنمی برای زندانیان زن بدل شده است. صدای اعتراض به نقض آشکار حقوق انسانی زندانیان، بارها بلند شده اما سکوت مقامات قضایی و زندان، این چرخه‌ی جنایت را تکرارپذیر کرده است. آنچه در قرچک می‌گذرد، «مرگ تدریجی برنامه‌ریزی‌شده» است؛ جنایتی که باید به‌عنوان قتل خاموش زندانیان به رسمیت شناخته و در سطح بین‌المللی پیگیری شود.

@ShirinEbadiofficial
حکم شلاق برای آتش شاکرمی؛ تکرار جنایتی که نیکا را از ما گرفت

🔹آتش شاکرمی، نقاش و خاله‌ی جاویدنام نیکا شاکرمی، اعلام کرده که برای او حکم شلاق صادر شده است. حکمی که معنایش روشن است: شکنجه، بی‌عدالتی و تکرار همان سیاست حذف و ارعابی که سه سال پیش زندگی نیکا را گرفت.همزمان با سالگرد جنبش زن، زندگی، آزادی و یاد نیکا، این بار حکومت با شلاق می‌خواهد صدای یک هنرمند دادخواه را خاموش کند.

🔹سکوت رسانه‌ها و بی‌تفاوتی بخشی از جامعه جهانی در برابر چنین احکام شرم‌آوری، به رژیم جرأت داده است که هر روز عریان‌تر حقوق بشر را لگدمال کند. اکنون که همزمان نشست مجمع عمومی سازمان ملل در جریان است، پرسش اساسی پابرجاست: چرا هیچ‌کس از حاکمان ایران نمی‌پرسد که چگونه در دادگاه‌های بی‌اعتبارشان، حکم شلاق برای یک زن هنرمند صادر می‌شود؟ این پرسش را باید بلند و آشکار فریاد زد، پیش از آن‌که این چرخه‌ی سرکوب بار دیگر جان‌ها و امیدهای بیشتری را بسوزاند.

@ShirinEbadiofficial
وقتی جان و سلامت مردم بلوچ‌ در اولویت هیچ سیاستی نیست

🔹در راسک، شهری با بیش از صد هزار جمعیت در سیستان و بلوچستان، بیمارستانی به نام «ولایت» تنها امید مردم است؛ اما این امید بیشتر به سراب شباهت دارد. فقدان پزشکان متخصص، کمبود تخت بیمارستانی و نبود تجهیزات ابتدایی درمانی باعث شده بیماران برای ساده‌ترین خدمات به شهرهای دوردست سفر کنند. در این میان، هر دقیقه تأخیر می‌تواند به بهای جان یک انسان تمام شود.

🔹فراموش نکنیم که شهر راسک و استان سیستان و بلوچستان با ظرفیت بالای گردشگری می‌توانست درآمدی داشته باشد که یک مملکت را با آن اداره کرد، اما مردم شهر زیبای راسک برای دسترسی به خدمات درمانی سرگردانند.

🔹این وضعیت، تنها چهره عریان یک بحران ساختاری در نظام سلامت ایران است. کمبود امکانات و پزشک در مناطق محروم، نتیجه مستقیم سیاست‌های امنیتی و انتصاب‌های غیرکارشناسی است. سلامت مردم در این استان، همانند بسیاری دیگر از نقاط کشور، قربانی اولویت‌های سیاسی و تبعیض تاریخی شده است؛ گویی جان بلوچ‌ها و مردم حاشیه هیچ ارزشی در معادلات قدرت ندارد.

🔹ادامه چنین روندی نه‌تنها به مهاجرت کادر بومی و گسترش محرومیت دامن می‌زند، بلکه شکاف میان مردم و حاکمیت را عمیق‌تر می‌کند. آن‌جا که باید عدالت درمانی برقرار باشد، فساد، بی‌توجهی و نگاه امنیتی حاکم است. این همان نابرابری ساختاری است که جامعه جهانی باید آن را به رسمیت بشناسد و صدای مردم به حاشیه رانده‌شده بلوچستان را بلندتر از همیشه به گوش برساند.

@ShirinEbadiofficial
تحریم، فقر و سرکوب؛ حقیقتی که نمی‌توان پنهان کرد

🔹قیمت دلار از ۱۱۰ هزار تومان گذشته و مردم در فقر و فلاکت روزگار می‌گذرانند. جمهوری اسلامی با همه جهان در تقابل است و نتیجه آن برای مردم چیزی جز گرانی، بیکاری و ناامیدی نبوده است. در حالی که کمتر از ۲۴ ساعت تا فعال شدن کامل مکانیسم ماشه باقی مانده، حکومت به جای تلاش برای توافق و کاستن از فشارها، بار دیگر مسیر سرکوب رسانه‌ها را انتخاب کرده است.

🔹دادستانی تهران رسانه‌هایی را که درباره پیامدهای تحریم و افزایش قیمت‌ها خبر داده‌اند، متهم به «اخلال در امنیت روانی» کرده و تهدید به پرونده‌سازی نموده است. این برخورد نشان می‌دهد که حکومت به جای پاسخگویی، تنها یک زبان را می‌شناسد: خاموش کردن صدای حقیقت.

🔹مردم ایران امروز قربانی سیاست‌های پرهزینه‌ای هستند که نه برای رفاه آنان، بلکه برای بقای قدرت طراحی شده است. جمهوری اسلامی اگر بخواهد، می‌تواند با مذاکره و توافق، مانع از فعال شدن مکانیسم ماشه شود. اما واقعیت تلخ این است که زور حکومت فقط به مردم خودش می‌رسد.

@ShirinEbadiofficial
بازگشت تحریم‌ها؛ تکرار یک فاجعه ساخته جمهوری اسلامی

🔹از چند ساعت دیگر، تمام قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران بار دیگر فعال می‌شوند. آنچه حکومت در تبلیغاتش «پیروزی دیپلماسی» می‌نامید، حالا به نقطه‌ای رسیده که مکانیسم ماشه فعال شده و سنگین‌ترین تحریم‌های تاریخ دوباره باز می‌گردند.

فهرست این قطعنامه‌ها روشن است:

📄قطعنامه 1696 – الزام به تعلیق غنی‌سازی اورانیوم.
📄قطعنامه 1737 – تحریم فعالیت‌های حساس هسته‌ای و ممنوعیت انتقال فناوری.
📄 قطعنامه 1747 – تشدید تحریم‌ها، محدودیت‌های مالی و تسلیحاتی.
📄 قطعنامه 1803 – محدودیت‌های بانکی، بازرسی محموله‌ها، ممنوعیت سفر مقامات.
📄 قطعنامه 1835 – تأکید مجدد بر همه تعهدات پیشین.
📄قطعنامه 1929 – شدیدترین تحریم‌ها؛ تحریم تسلیحاتی جامع، محدودیت بانکی و کشتیرانی.

🔹حکومت امروز آماده است همه این شکست‌ها را گردن اروپا بیندازد! تا دیروز آمریکا «دشمن اصلی» معرفی می‌شد، فردا اروپا مقصر خواهد بود. اما حقیقت را نمی‌گویند: جمهوری اسلامی برای جلوگیری از بازگشت مکانیسم ماشه هیچ کاری نکرد. نه دیپلماسی مؤثر، نه حتی پذیرش حداقلی از تعهدات.

🔹مردم ایران باز هم باید هزینه این ماجراجویی را با گرانی، فقر و محرومیت بپردازند. قدرتی که حاضر است با کل جهان در جنگ بماند، اما حتی یک گام برای نجات مردم برندارد، مسئول اصلی این بحران است.

@ShirinEbadiofficial
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹نماهنگ «آهوی فراری »از شهر تهران در سال ۱۳۴۶

🎶خواننده : ویگن

@ShirinEbadiofficial
حسین رونقی را فراموش نکنیم

#آزادی_زندانیان_سیاسی

🌕امروز یکشنبه ششم مهر ۱۴۰۴
🌕برابر با ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۵

@ShirinEbadiofficial
پروانه وکالت طاهر نقوی تعلیق شد؛ نهاد وکالت علیه وکالت

🔹شعبه ششم دادگاه انتظامی مرکز وکلا، کارشناسان و مشاوران خانواده قوه قضائیه، پروانه وکالت طاهر نقوی، وکیل دادگستری محبوس در زندان اوین را به حالت تعلیق درآورد. حکمی که با شکایت مستقیم رئیس همین مرکز و به استناد محکومیت سنگین صادره از دادگاه انقلاب علیه او صادر شد. این حکم تصویری روشن از روندی است که سال‌هاست ادامه دارد: حذف وکلای مستقل به جای حمایت از آنان.

🔹دردناک و هولناک است که نهادی که فلسفه وجودی‌اش باید حمایت از وکلا و پاسداری از شأن حرفه‌ای آنان باشد، زانویش را بر گردن نحیف‌ شریف‌ترین وکلای مستقل می‌گذارد. مرکز وکلای قوه قضائیه، که از آغاز هم وابسته و غیرمستقل بوده، بار دیگر نشان داد که نه پشتیبان وکلا بلکه بازوی امنیتی برای سرکوب همان‌هاست که باید حافظ حقوق مردم باشند. اگر ذره‌ای وجدان و استقلال در این نهاد وجود داشت، دست‌کم پس از صدور حکم سنگین علیه یک وکیل زندانی، بر ادامه حیات حرفه‌ای او تیغ نمی‌کشید.

🔹طاهر نقوی به خاطر دفاع شرافتمندانه از زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندان است. او صدای کسانی شد که حتی حق داشتن وکیل مستقل از آنان دریغ شده بود. و همین صداقت و پایبندی به رسالت وکالت، او را به هدف انتقام‌جویی حکومت بدل کرد. اکنون با تعلیق پروانه وکالتش، حکومت می‌خواهد او را نه تنها از جامعه، بلکه از حرفه‌اش نیز محروم کند.

🔹وضعیت سلامت آقای نقوی نیز بر درد ماجرا می‌افزاید. او بیمار است و نیاز فوری به مراقبت‌های پزشکی دارد، اما مقامات زندان آگاهانه از درمان او جلوگیری می‌کنند. این محرومیت از درمان، نوعی شکنجه خاموش است؛ شکنجه‌ای که جسم و جان او را فرسوده می‌کند و معنایی جز کشتن تدریجی یک وکیل مستقل ندارد.

🔹این نخستین بار نیست. پیش‌تر نیز کانون وکلای دادگستری در اقدامی مشابه، پروانه وکالت محمد نجفی، وکیل و مدافع حقوق بشر زندانی را لغو کرده بود. این الگوی تکراری نشان می‌دهد که نهادهای وکالتی در ایران ـ چه مستقل و چه وابسته ـ عملاً زیر فشار ساختار سیاسی و امنیتی، به ابزار حذف وکلای مستقل بدل شده‌اند. آنان که باید آخرین سنگر مردم در برابر ظلم باشند، خود اولین قربانیان این ظلم‌اند.

🔹حذف وکلای شجاعی چون طاهر نقوی پیامی روشن دارد: جمهوری اسلامی حتی از حضور یک وکیل مستقل نیز می‌ترسد. این ترس نشان می‌دهد که وکلا تا چه اندازه برای حکومت خطرناک‌اند؛ زیرا حضورشان یادآور این حقیقت است که عدالت، قانون و کرامت انسانی هنوز در این سرزمین مطالبه می‌شود. اما امروز، نهادی که باید حافظ این حقیقت باشد، به چشم حقیقت خاک می‌پاشد.

@ShirinEbadiofficial
بازگشت تحریم‌های سازمان ملل؛ پرسش‌هایی که بی‌پاسخ مانده

🔹از صبح امروز، با فعال شدن «مکانیسم ماشه»، تمامی تحریم‌های سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی دوباره برقرار شد. ده سال پس از برجام، شش قطعنامه شورای امنیت که قرار بود بخشی از گذشته باشند، دوباره بر زندگی مردم ایران سایه انداخته‌اند.

🔹جمهوری اسلامی می‌گوید این تصمیم «بی‌مبنا و غیرقابل توجیه» است. اما پرسش اساسی اینجاست: مگر نمی‌گفتند مکانیسم ماشه اصلاً وجود ندارد؟ مگر نمی‌گفتند امکان بازگشت تحریم‌ها منتفی است؟ مگر نمی‌گفتند توافقی بسته‌اند که جلوی چنین سناریویی را می‌گیرد؟ امروز واقعیت دیگری پیش روی ماست؛ تمام آن انکارها و وعده‌ها به هیچ بدل شده و مردم‌اند که زیر بار تحریم‌ها له می‌شوند.

🔹این نخستین بار نیست که حکومت، فریبکاری سیاسی خود را با شعار و انکار می‌پوشاند. سال‌ها گفتند تحریم‌ها «کاغذپاره» است، اما مردم در صف دارو، در گرانی نان و در سقوط ارزش پول ملی، معنای واقعی آن را با جان و زندگی‌شان لمس کردند. عوارض تحریم‌ها از جنگ هم بیشتر است، ویرانگرتر از هر بمبی که می‌توانست بر سر مردم فرود آید.

🔹حکومت امروز تلاش می‌کند همه چیز را گردن اروپا بیندازد، دیروز آمریکا مقصر بود، فردا کشوری دیگر. اما حقیقت روشن است: سیاست‌های ماجراجویانه و ویرانگر جمهوری اسلامی علت اصلی این بحران است. اگر اراده‌ای برای توافق و تنش‌زدایی وجود داشت، مکانیسم ماشه فعال نمی‌شد. راه جلوگیری روشن بود اما حاکمان نخواستند؛ زیرا هزینه‌های این لجاجت نه بر دوش آن‌ها، که بر دوش مردم است. مردم ایران می‌پرسند: چرا حاکمان‌شان هیچ تلاشی نکردند تا به این نقطه نرسند؟

🔹این حقیقت تلخ است: جمهوری اسلامی در حالی که می‌توانست از راه مذاکره و تعامل، تحریم‌ها را دفع کند، همه درها را بست و تنها مسیری که باز گذاشت، فشار بیشتر بر شهروندان بود. امروز نه آن‌ها که در قدرتند، بلکه خانواده‌های محروم، بیماران بی‌دارو و کارگران بی‌دستمزدند که زیر سنگینی تحریم‌ها خرد می‌شوند.

@ShirinEbadiofficial
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ننگی به نام «دیپلماسی دروغ»

🔹جواد ظریف، نماد بی‌اخلاقی و وقاحت در جمهوری اسلامی، کمتر از پنج سال پیش با لحنی قاطع ادعا می‌کرد: «ماشه یا اسنپ‌بک در برجام و قطعنامه نیامده، کلک تبلیغاتی آمریکاست. اسنپ‌بکی در قطعنامه وجود ندارد.» همان زمان بارها گفتند این تهدید پوشالی است، این سازوکار اساساً وجود ندارد. امروز اما حقیقت عریان شد: مکانیسم ماشه وجود داشت، تهدید شد و از صبح امروز اجرا شد!

🔹این نخستین بار نیست که ظریف در صف اول لاپوشانی ایستاده است. روزی که هواپیمای اوکراینی را با موشک زدند، او با افتخار می‌گفت «اگر خبر داشتم، علاج می‌کردم.» حالا هم بیاید علاج کند: علاج موج ویرانگر تحریم‌هایی که سفره مردم را خالی‌تر از قبل می‌کند و اقتصاد را به نابودی می‌کشاند!

🔹ظریف، که در انتخابات اخیر دست راست پزشکیان بود و با لبخند از «امید» و «نجات» سخن می‌گفت، امروز باید پاسخ دهد. ننگ و نفرین بر حکومتی که سر تا پایش دروغ است و وزرای خارجه‌اش به جای دفاع از حقیقت، ماشین تبلیغات و لاپوشانی‌اند.

🔹تحریم‌ها بازگشته‌اند، دلار تا ۱۱۵ هزارتومان رفته و مردم در فلاکت گرفتارند. نه وعده‌های دیروز چیزی را تغییر داد و نه انکارهای امروز می‌تواند واقعیت را پنهان کند: جمهوری اسلامی با دروغ اداره می‌شود و بهای این دروغ را مردم می‌پردازند.

@ShirinEbadiofficial
2025/10/21 11:14:43
Back to Top
HTML Embed Code: