هر روز باید به خودم یادآوری کنم که نیازی به اثبات چیزی به کسی ندارم. من نیازی به توجیه، دفاع، توضیح بیش از حد، یا قانع کردن کسی در مورد هیچ جنبه ای از زندگی یا تصمیماتم ندارم.
اگه ترسیدی، خسته شدی، استرس داری، گم شدی، نمیدونی داری چیکار میکنی؛ میخوام بهت بگم باورکن همه همینیم، هیچکی نمیدونه داره چه غلطی میکنه. همه داریم با آزمون و خطا زندگی میکنیم. عیبی هم نداره. فوقش خراب میکنی. فدای سرت. کی به کیه. بذار اصلا گند بزنی. چی میشه مگه؟ بهت قول میدم؛ هیچی.
زخم، نه برای رنج دادن، که برای یادآوری است؛
که تو زیستهای، جنگیدهای و هنوز ایستادهای.
که تو زیستهای، جنگیدهای و هنوز ایستادهای.
لبخندم همیشه یعنی خوشحال نیستم…
بعضی وقتا یعنی بلدم خودمو جمعوجور کنم، بعضی وقتا هم یعنی خستهام از گریه کردن.
بعضی وقتا یعنی بلدم خودمو جمعوجور کنم، بعضی وقتا هم یعنی خستهام از گریه کردن.
بهترین اتفاقی که میتونه تو زندگی یه آدم بیفته، پیداکردن کسیه که بتونه دربارهی هر چیزی باهاش حرف بزنه. از چرتترین تا مهمترین مسائل زندگیش، بدون هیچ ترس و نگرانی از قضاوت و طرد شدن