Telegram Web Link
#ادامه
۶. ای روح من تو داری به خود بد می کنی؛ به زودی دیگر وقتی برای جبران مافات نخواهی داشت. انسان فقط یک بار زندگی می کند؛ زندگی تو تقریبا به پایان رسیده، ولی هنوز هم از شرافت خود غافلی، و سعادت خویشتن را به ارواح دیگران سپرده ای.
ادامه دارد...
#تاملات
#مارکوس_اورلیوس
#قسمت_بیست_و_یکم
@sigmund1freud1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عوامل موثر بر رشد #هوش #کودک
(طبیعت یا تربیت)
#کلیپ
کانال روانشناسی زیگموند فروید 👇
@sigmund1freud1
انکار سرسختانه خصلت روانی کنش های روحیِ نهفته ناشی از این وضعیت است که بیشتر پدیده های ذيربط بیرون از حیطه روانکاوی بوده اند. هر آن کس که از واقعیات آسیب شناختی ناآگاه باشد، هر که لغزش های کنشیِ مردم عادی را تصادفی می انگارد و با این ضرب المثل قدیمی خرسند است که «روءیاها مهملات اند» ["Schäume sind Träume] محکوم است که از مسائل روانشناسیِ آگاهیِ خود چیز کمی بداند و بدینمنظور هر نیازی نسبت به تصور نوعی کنش روحی ناخودآگاه را از خویش دریغ کند. از قضا حتی قبل از ظهور روانکاوی، تجربیات مربوط به هیپنوتیزم و خصوصاً القائات مابعد هیپنوتیزمی به گونه ای ملموس وجود و نحوه عملکرد ناخودآگاه روحی را اثبات کرده بود. علاوه بر این، فرض وجود ناخودآگاه فرضی کاملاً معقول است، چرا که با این پیش فرض حتی قدمی کوتاه از وجه اندیشیدن متعارف و قابل پذیرش همگان دور نمیشویم. ضمیر آگاه، هریک از ما را فقط از حالات شخصیِ ذهن خودمان باخبر میکند، و اینکه دیگر مردمان هم دارای ضمیر آگاه هستند، استنتاجی است که ما از قیاس کنش ها و گفته های مشهود آنها به عمل می آوریم، به این منظور که رفتارشان را برای خویش قابل فهم کنیم.
#ضمیر_ناخوداگاه
نویسنده: #زیگموند_فروید
مترجم: #شهریار_وقفی_پور
#قسمت_ششم
@sigmund1freud1
Instagram.com/sigmund1freud1
#ادامه
۷. آیا امور بیرونی خاطرت را پریشان می‌کنند؟ پس خلوت گزین، و بر شناختی که از امر نیک داری بیفزا و بر بی قراریت فائق آی. از خطای دیگری هم حذر کن: حماقت آنانی که بسیار تلاش می کنند ولی در افکار و حرکات خود هیچ هدفی ندارند و در واقع وقت خویش را تلف می کنند.
ادامه دارد...
#تاملات
#مارکوس_اورلیوس
#قسمت_بیست_و_دوم
@sigmund1freud1
(بی شک از نظر روانشناختی درست تر می بود این مسأله را اینطور بیان میکردیم که ما بدون هیچگونه تأمل خاص، سرشت شخصی خود و در نتیجه آگاهیمان را به هر کس دیگر نسبت میدهیم؛ و اینکه چنین همسان انگاری یکی از شروط ضروری فهمِ ما است.) در گذشته نفس آدمی این استنتاج (یا این همسانی) را به موجودات انسانیِ دیگر، به حیوانات، گیاهان، اشیاء بی جان و به جهان بزرگ گسترش میداد، و مادامی که شباهت همه موارد فوق به نفس فردی عظیم و خردکننده بود این همسان انگاری مفید و کارآ می نمود؛ لیکن هم پای افزایش تفاوت نفس با این «دیگری ها»، چنین همسانی ای بیش از پیش غیرقابل اعتماد می شد. امروزه، قضاوت انتقادی ما درباره مسأله وجود آگاهی در حیوانات با شک و تردید همراه است؛ ما از پذیرش آن در مورد گیاهان سر باز میزنیم و فرض وجود آگاهی در ماده بی جان را عرفان و رازگرایی تلقی میکنیم. لیکن حتی در جایی که تمایلِ اولیه و اصلی ما به همسان انگاری در برابر نقد تاب آورده است ــ یعنی وقتی که «دیگری ها» همنوعان خود ما هستند ــ فرض وجود نوعی آگاهی در آنان مبتنی بر یک استنتاج است و نمی تواند از آن حتمیت بی واسطه ای برخوردار باشد که نسبت به وجود آگاهی شخصِ خودمان داریم.
#ضمیر_ناخوداگاه
نویسنده: #زیگموند_فروید
مترجم: #شهریار_وقفی_پور
#قسمت_هفتم
@sigmund1freud1
Instagram.com/sigmund1freud1
#پديده_اي_به_نام_بلاك_كردن
@sigmund1freud1
بعد از ایجاد تنش، دعوا و جر و بحث و یا قطع رابطه در شبکه های اجتماعی متاسفانه همانقدر که ما بعضا شیوه درست ارتباط برقرار کردن را بلد نیستیم، همانقدر هم بلد نیستیم یک رابطه را که با هر نیتی شروع شده، ولی به دلایلی تفاهم حاصل نشده و به شکست انجامیده، به درستی تمام کنیم. این روزها ، یکی از رفتارهای شایع، "بلاک کردن" پس از قطع شدن یک رابطه یا بخاطر وجود مشکلات است که می توان به نوعی به آن نام پرخاشگری پنهان را داد که این روزها گروهی از افراد از آن استفاده می کنند تا به طرف مقابلشان گوش مالی دهند، یا او را تهدید کنند، یا او را از زندگی خود کنار بگذارند و ... بنظر می رسد که نوعی تنبیه مدرن یا اعلام جنگ مدرن باشد و یا نوعی بیان غیر مستقیم خشونت و خصومت.
@sigmund1freud1
فرد بلاک شده در چنین وضعیتی عملا نمی‌داند چطور باید از افکار و احساسات فرد مقابل سر در بیاورد، او حرف نمی‌زند و احساساتش را آشکارا بیان نمی‌کند و شما هیچ تصوری از آنچه او دقیقا می‌خواهد ندارید.
این ابهام و سردرگمی که نتیجه یک رفتار پرخاشگرانه و غیر بالغانه است در خود یک پیام پنهان دارد و آن اینست که " تا چند دقیقه قبل دوستت داشتم و تو قسمتی از زندگی من بودی ولی حالا که به هر دلیلی باهات مشکل دارم دیگه نمیخوام وجود داشته باشی".
این رفتار نشان دهنده عدم بلوغ و بد تنظیمی هیجان است.
@sigmund1freud1
اما رفتار درست در این مواقع؟ ️
بجای هر نوع پرخاشگری از احساس خود حرف بزنید.
حتی با او خداحافظی کنید: بجای بلاک کردن با او خداحافظی کنید و ته رابطه را ببندید.
یادتان باشد وقتی رابطه ای را شروع می کنید بدون اینکه تکلیف رابطه قبلی خود را مشخص کرده باشید؛ انرژی خود را هر بار صرف رابطه ای می کنید که از آن غافلید در عین اینکه درگیر رابطه ای دیگر هستید. رابطه ای که تکلیف آن معلوم نیست و هنوز پرونده ی آن باز است آرام آرام انرژی متعلق به رابطه ی جدید را می گیرد. مرور خاطرات گذشته آن، شما را از موفقیت در روابط بعدی باز می دارد. و چه بسا خاطرات خوب یا بد روابط قبلی را با واقعیت های رابطه حاضر مقایسه کنید.
📝 برگرفته از کانال 👇
@Clinicalpsychollibrary
#ادامه
۸. آن کس که در فکر ارواح دیگران نیست تیره بخت نخواهد بود؛ ولی کسانی که حساب روح خویش را نگه نمی دارند به یقین بدبختند.
۹. همواره به یاد داشته باش که طبیعت جهان و طبیعت خودت چگونه است و این که این دو با یکدیگر چه ارتباطی دارند، طبیعت تو جزء بسیار کوچکی از آن کل بسبار بزرگ است. از یاد مبر که جزئی از طبیعت هستی و هرگز کسی نمی تواند تو را از قول و فعل موافق با طبیعت بازدارد.
ادامه دارد...
#تاملات
#مارکوس_اورلیوس
#قسمت_بیست_و_سوم
@sigmund1freud1
روانکاوی بیش از این چیزی نمیخواهد که همین فرایند استنتاج را بر خودمان نیز اعمال کنیم ــ اقدامی که صد البته ذاتاً به آن راغب نیستیم. اگر به چنین اقدامی دست بزنیم، ناچار باید بگوییم که تمامی کنشها و تجلیاتی که در خویشتن متوجه آنها میشویم و نمیدانیم چگونه آنها را به باقیِ زندگی روحی خویش متصل کنیم باید به گونه ای داوری شوند که گویا به شخصِ دیگری تعلق دارند؛ این اعمال به واسطه زندگی روحی ای توصیف میشوند که به کسی دیگر نسبت داده شده است. علاوه بر این، تجربه نشان میدهد که ما به خوبی میدانیم چگونه در دیگران اعمالی را تفسیر کنیم (و خویش را درون زنجیره رخدادهای روحی جای دهیم) که خود از پذیرش همان ها در خودمان به منزله امری روحی سر باز میزنیم. این جا سدی خاص، به گونه ای مشهود، بررسی و مطالعه ما را از خویشتن منحرف میکند و مانع از آن می شود که به شناختی صحیح از خویش برسیم.
#ضمیر_ناخوداگاه
نویسنده: #زیگموند_فروید
مترجم: #شهریار_وقفی_پور
#قسمت_هشتم
@sigmund1freud1
Instagram.com/sigmund1freud1
وقتی این فرایند استنتاج، علی رغم موضع گیری درونی، بر خویش اعمال شود، به هر حال به افشای نوعی ضمیر ناخودآگاه نمی انجامد، بلکه منطقاً فرضِ وجودی دیگر را [در آگاهی] پیش میکشد، آگاهیِ ثانویه ای که در نفس (self) فرد با آگاهی ای که خود او میشناسد یکپارچه است. اما در همین نقطه ممکن است به درستی انتقادهایی مطرح شود. در اولین قدم اینکه آگاهی ای که مالکش از آن هیچ چیزی نمی داند، دقیقاً متفاوت است با آگاهی که به فردی دیگر تعلق دارد. در ضمن، مسأله این است که چنین آگاهی ای، که فاقد مهمترین وجه مشخصه خویش [یعنی آگاهانه بودن] است، اصلاً ارزش هیچگونه بحث و نظری را ندارد. کسانی که تاکنون در برابر وجود یک ناخودآگاه روانی مقاومت کرده اند،احتمالاً حاضر نخواهند بود که آن را با یک ناخودآگاه فکری تعویض کنند. دوم آنکه روانکاوی نشان میدهد که فرایندهای روحی نهفته متفاوتی که استنتاج میکنیم توجیه کننده درجه بالایی از استقلال دوجانبه اند؛ گویا آنها هیچ پیوندی با یکدیگر ندارند و هیچ چیز از هم نمی دانند. در این صورت، باید خود را مهیا کنیم تا در خود نه تنها فرض وجود یک آگاهیِ دوم را بپذیریم، بلکه سومی و چهارمی و شاید بیشمار حالات آگاهی را بپذیریم که تمامی شان برای ما و یکدیگر ناشناخته اند. و سوم ــ که در بین این استدلالات وزین ترین آنهاست ــ اینکه باید این واقعیت را نادیده نگیریم که تحقیق روانکاوانه آشکار میکند که شماری از این فرایند های نهفته مشخصات و حالات غریبی دارند که در چشم ما بیگانه یا حتی نامعتبر می نمایند، و آشکارا نافی صفاتی از آگاهی اند که برای ما آشنایند. از این رو، دلایل و شواهدی در دست داریم که باید استنتاجمان را درباره خویش تصحیح کنیم و بگوییم آنچه اثبات شده است وجود نوعی آگاهی ثانوی در ما نیست، بلکه وجود کنش هایی روانی است که فاقد آگاهی اند. به علاوه محقّیم که اصطلاح زیرآگاهی (consiousness-sub) را به عنوان اصطلاحی نادرست و غلط انداز رد کنیم.
#ضمیر_ناخوداگاه
نویسنده: #زیگموند_فروید
مترجم: #شهریار_وقفی_پور
#قسمت_نهم
@sigmund1freud1
Instagram.com/sigmund1freud1
Sigmund1freud1 pinned Deleted message
#ادامه
تئوبراستوس در مقایسه این گناهان این حقیقت فلسفی را تایید می کند که گناهان ناشی از شهوت بدتر از گناهان ناشی از خشم و غضب هستند، زیرا به نظر می رسد انسان خشمگین بر اثر نوعی درد و رنج و احساس نصفه نیمه ای از اضطرار به عقل پشت می کند؛ در حالی که انسان شهوت پرست، که لذت بر او غلبه دارد بی بند و بارتر و زنانه تر رفتار می کند.
ادامه دارد...
#مارکوس_اورلیوس
#تاملات
#قسمت_بیست_و_چهارم
@sigmund1freud1
بیننده کتاب مصور #دوست_اتیستیک_من ترجمه #شیدا_معنوی در دو قسمت اختصاصا در صفحه ی اینستاگرام ما باشید... 👇🏻
Instagram.com/sigmund1freud1
#ادامه
۱۱. تو می توانی همین حالا زندگی را ترک کنی، بگذار همین اصل بر گفتار و کردار و افکارت حاکم باشد. اگر خدایان وجود داشته باشند، ترک کردن انسان ها وحشتناک نیست، زیرا نخواهند گذاشت که به تو آسیبی رسد. اگر هم خدایی وجود نداشته باشد، یا در امور فانی مداخله نکند، زندگی در جهانی بی خدا یا عاری از مشیت الهی به چه کار می آید؟ ولی خدایان وجود دارند و در دنیای بشری مداخله می کنند. آن ها توانایی کامل برای در امان ماندن از زیان واقعی را در ما به ودیعه گذاشته اند.
ادامه دارد...
#مارکوس_اورلیوس
#تاملات
#قسمت_۲۵
@sigmund1freud1
Sigmund1freud1 pinned «بیننده کتاب مصور #دوست_اتیستیک_من ترجمه #شیدا_معنوی در دو قسمت اختصاصا در صفحه ی اینستاگرام ما باشید... 👇🏻 Instagram.com/sigmund1freud1»
ما در روانکاوی چاره ای نداریم جز تصدیق این حکم که فرایندهای ذهنی فی نفسه ناخودآگاهند؛ و ادراک این فرایندها توسط ابزار آگاهی را تشبیه کنیم به ادراك جهان خارج توسط ابزار اندام های حسی. حتی امید می رود که با چنین مقایسه ای شناخت تازه ای به دست آوریم. فرض روانکاوانه کنش ذهنی ناخودآگاه از نظر ما، از یک طرف، اتساع عظیمی از جانگراییِ (animism) بدوی است که سبب میشود ما نسخه های بدل آگاهیِ خودمان را همه جا دور و برمان ببینیم و از طرف دیگر، گسترشی از تصحیحی است که کانت در دیدگاه ما نسبت به ادراک بیرونی اعمال کرد. دقیقاً همانطور که کانت به ما هشدار داد که این حقیقت را از قلم نیندازیم که ادراکات ما، به صورت ذهنی (subjectively) مشروطند و نباید آنها را با آنچه ادراک میشود، ولی خود ناشناختنی است، یکی بگیریم؛ از همین رو روانکاوی هم به ما هشدار میدهد که نباید ادراکاتی را که به وسیله آگاهی صورت میپذیرد، با فرایندهای ذهنیِ ناخودآگاهی یکی بگیریم، که ابژه آن ادراکات اند. نظیر امر فیزیکی، امر روانی ضرورتی ندارد که همانطوری که وجود دارد، بر ما ظاهر شود. به هر حال باید شاد باشیم از اینکه تصحیح ادراک درونی آن مشکلات بزرگی را ندارد که تصحیح ادراک بیرونی به همراه داشت ــ ابژه های درونی کمتر شناخت ناپذیرند تا دنیای بیرونی.
#ضمیر_ناخوداگاه
نویسنده: #زیگموند_فروید
مترجم: #شهریار_وقفی_پور
#قسمت_دهم
@sigmund1freud1
Instagram.com/sigmund1freud1
2- معانی متفاوت «ناخودآگاه» ــ نظرگاه توپوگرافیک
قبل از آنکه پیشتر برویم، باید واقعیتی مهم، هرچند آزارنده، را بیان کنیم که مشخصه ناخودآگاهی تنها یکی از مختصاتی است که در روان پیدا شده و به هیچ عنوان برای توصیف کردنِ روان کافی نیست. کنش های روانی ای وجود دارند که از نظر ارزش کاملاً متفاوت اند، لیکن جملگی واجد خصیصه ناخودآگاهی اند. ناخودآگاه، از یک طرف، کنش هایی را در بر میگیرد که صرفاً نهفته و به طور موقت ناخودآگاه اند، لیکن از جهت دیگر از کنش های آگاه متفاوت نیستند؛ از طرف دیگر، ناخودآگاه فرایندهایی را در بر میگیرد نظیر فرایندهای سرکوب شده که اگر به [فرایندهای] آگاه تبدیل می شدند با سایر فرایندهای آگاه عریان ترین تضاد را می داشتند. میشود به تمامیِ سوءتفاهمات پایان داد به شرطی که از این پس در تشریح انواع مختلف کنش های روانی به این سوال، که این کنش آگاه است یا ناخودآگاه، بی اعتنا باشیم؛ و کوشش خود را معطوف کنیم به طبقه بندی و مرتبط کردن آنها فقط بر اساس رابطه شان با غرایز و مقاصد، بر اساس عناصر تشکیل دهنده شان و بر این اساس که به کدامیک از سلسله مراتب نظام های روانی تعلق دارند. اما به دلایلی متفاوت چنین چیزی عملی نیست. از این رو، گاهی اوقات به معنای توصیفی و گاهی اوقات به معنای نظام مند کلمه، قادر نیستیم از ابهام نهفته در استعمال واژگان «آگاه» و «ناخودآگاه» دوری کنیم.
#ضمیر_ناخوداگاه
نویسنده: #زیگموند_فروید
مترجم: #شهریار_وقفی_پور
#قسمت_یازدهم
@sigmund1freud1
Instagram.com/sigmund1freud1
Sigmund1freud1 pinned Deleted message
#ادامه
اگر مرگ واقعا زیانبار بود، حتما توانایی در امان ماندن از آن را به تو عطا می کردند. ولی وقتی که مرگ به شخصیت تو زیان نمی رساند چگونه می تواند به زندگیت آسیب رساند؟ طبیعت جهان هم قادر به تشخیص چنین خطری بوده و هم توانایی پیشگیری یا رفع آن را داشته است. این گونه نیست که بر اثر ناتوانی یا بی کفایتی به خطا اجازه داده باشد اتفاقات خوب و بد به یکسان برای پرهیزگاران و گناهکاران رخ دهد.
ادامه دارد...
#تاملات
#مارکوس_اورلیوس
#قسمت_بیست_و_ششم
@sigmund1freud1
تا انجا که به جنبه نظام مند مربوط میشود کاربرد این دو واژه بر ادغام آنها در نظام های خاص و برخورداری از مشخصاتی خاص دلالت دارد. البته میتوانیم برای پرهیز از سردرگمی بر آن شویم که برای نظام های روانی ای که از هم متمایز ساخته ایم نام هایی دلبخواهی برگزینیم، نامهایی که هیچ ربط یا اشاره ای به صفت آگاه بودن ندارند. فقط در اول کار باید زمینه هایی را مشخص کنیم که بر اساس آنها نظامها [ی روانی] را تعریف میکنیم و برای این کار نباید از توصیف ویژگی ضمیر آگاه طفره برویم، و در نظر داشته باشیم این کار نقطه عزیمت تمامیِ پژوهش هایمان را شکل می دهد. شاید بهتر باشد علامت اختصاری .Cs را برای آگاهی Ucs را برای نظام ناخودآگاه برگزینیم، و بدانیم که این دو واژه را به معنای نظام مند به کار می بریم. حالا که به گزارشی از یافته های ایجابیِ روانکاوی رسیدیم، می شود گفت که عموماً یک کنش روانی، در خصوص حالت، از دو مرحله میگذرد که این مراحل مابین آن چیزی قرار دارند که نوعی آزمون (عمل سانسور) بر آن وارد شده است. در اولین مرحله، کنش روانی ناخودآگاه است و به نظام Ucs .تعلق دارد؛ اگر این کنش در آزمون توسط سانسور رد شود اجازه نخواهد یافت که به مرحله دوم وارد شود. پس گفته میشود که این کنش «سرکوبشده» است و باید ناخودآگاه باقی بماند. اگر به هر دلیل این کنش آزمون را با موفقیت بگذراند به مرحله دوم وارد میشود و از آن پس به نظام دوم متعلق است که آن را نظام .Cs خواهیم نامید. لیکن حقیقت این است که گرچه این کنش به نظام مذکور تعلق دارد، هنوز صراحتاً روابطش با ضمیر آگاه تعریف نشده است.
#ضمیر_ناخوداگاه
نویسنده: #زیگموند_فروید
مترجم: #شهریار_وقفی_پور
#قسمت_دوازدهم
@sigmund1freud1
Instagram.com/sigmund1freud1
2025/07/08 12:02:19
Back to Top
HTML Embed Code: