Telegram Web Link
⭕️ امروز 8 سال از بودن در کنار شما دوستان عزیزم به همراه انتشار بیش از 2500 پست می‌گذرد، زمان بسیار پر فراز و نشیب، چه برای من و کانال سیگنال و چه برای جامه و مردم را ایران پشت سر گذاشتیم. دوستانی از جمع ما جدا شدند و دوستان بسیار هم به ما پیوستند. افتخار آشنای و حتی دوستی با تعدادی از شما همراهان را بدست آوردم که برایم بسیار با ارزش است و تمام دوستانی که از نزدیک آنها را نمی‌شناسم به مانند یک خانواده‌ی قدرتمند، به آنها پشت گرم هستم. از تمام دوستانی هم که با معرفی کانال, به دیگران در رشد کانال همکاری میکنن, سپاسگذارم.

⭕️ در تمام این سالها همیشه تلاش کردم به یک اصل پایبند بمانم، "ارائه‌ی محتوای با کیفیت علمی و صحیح جهت افزایش دانش‌و‌آگاهی" نمیدانم که چقدر در این راه موفق بوده‌ام، اما میدانم که تمام تلاش خود را برای دستیابی به این هدف انجام داده‌ام، مشکلات فراوانی را تحمل کرده‌ام و بیشتر از آن میدانم که مستحکم‌تر از گذشته ادامه خواهم داد، حتی اگر تنها برای 1 نفر مفید باشم. دوستان عزیزی در زمان‌های مختلف در تهیه مطالب علمی به من کمک کرده‌اند که قدردان تمام آنها هستم، همچنین از دوستان و همکارانم که همیشه از ما حمایت کردند. اما مهمتر از همه چیز، باید قدردان یکایک شما دوستان و همراهان عزیز باشم که با بودن و خواندن خود به این تلاشها معنا بخشیدید. به امید پیروزی خرد و نور بر جهل و تاریکی.

🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 راز سقوط اقتصاد کوبا از اوج

⭕️ در اواخر دهه ۱۹۵۰ تولید ناخالص داخلی ‏سرانه این کشور بیشتر از ایرلند و استرالیا و حتی دو برابر اسپانیا و ژاپن بود؛ بازار آزادی که مسلماً آزادتر از میانگین قاره آمریکا بود، همسایگی با بیشترین جمعیت گردشگران ثروتمند، ‏زمین‌های کشاورزی بسیار حاصلخیز، و ذخایر غنی مواد معدنی و نفت.‏ اما چند دهه گذشته تصویری وارونه از کوبا نمایش می‌دهد، شامل فقر غذایی، کمبود انرژی، بیکاری و انواع معضلات دیگر. اقتصاد این کشور چگونه و تحت تأثیر چه سیاست‌هایی این مسیر معکوس را پیمود؟

✍️کانال یوتیوبی Casual Scholar
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Forwarded from سیگنال
📌 بهانه‌ای برای توزیع رانت

🎯 @Signal99

🌀ایرادهای تکراری که سال‌هاست علیه لیبرالیسم اقامه می‌شود به مناسبت کرونا جانی تازه گرفت. رفقای کمونیست کرونا را به فال‌نیک گرفته و ضمن ستودن نظام درمانی برتر کوبا، به پایان آمدن نظام‌های لیبرال را به یکدیگر تبریک گفتند. وجدان آدمی قادر نیست ده‌ها سال ظلم و جور و کشتار و پایمال کردن روزمره بدیهی‌ترین حقوق‌بشر، نتیجه فاجعه‌بار کمونیسم را که فقر است و عقب‌ماندگی، گرسنگی و بی‌عدالتی در کوبا را ببیند و همچنان از آن دفاع کند. اما وقتی ذهن آدمی با امید تایید پیش‌فرض‌های ذهنی به‌دنبال شواهد می‌گردد، آن‌وقت است که برای اثبات موفقیت کمونیسم، یک کمپین مضحک تبلیغاتی ارسال پزشک به ایتالیا در مقابل کوهی از شواهد و مستندات مبنی بر شکست نظام کمونیستی در کوبا کفایت می‌کند.

🌀مقامات حزب کمونیست چین فرصت را مغتنم شمرده و در سخنرانی‌های پرشکوه، با افتخار اعلام کردند که: «شیوع کرونا، یک‌بار دیگر برتری نظام کمونیستی چین را به اثبات رساند.» منظورشان از برتری این است که ما بهتر از حکومت‌های لیبرال می‌توانیم مردم را در خانه‌هایشان حبس کنیم. وقتی لازم شد عرضه‌اش را داریم که در خانه‌ها را جوش بدهیم تا کسی خارج نشود. در مواقعی که کسی خارج شد، او را مقابل دوربین تحقیر می‌کنیم و کتک می‌زنیم تا درس عبرتی شود برای سایر شهروندان و اینها برتری است. البته آمارهای واقعی و شواهد و مستندات حکایت دیگری از موفقیت بگیر و ببند و فضیلت جبر در چین روایت می‌کند. مهم‌ترین عامل پایین ماندن آمار در چین، مشت آهنین و مدیریت و برنامه‌ریزی نبود، بلکه تنبیه و تعویض مقامات محلی خسته و مستاصلی بود که آمار بیش از حد تعیین‌شده اعلام می‌کردند. اما به هرحال حقیقتی در این ادعا هست؛ در ایالات‌متحده که نظام سیاسی لیبرال دارد، در اوج بحران مردم به خیابان‌ها ریختند و اعتراض و راهپیمایی کردند. در چین از این خبرها نبود.

🌀برخی به درستی یادآوری می‌کنند که حتی در مکتب لیبرالیسم و دولت محدود، حراست از جان شهروندان در شرایط شیوع بیماری مرگبار جزئی از وظایف دولت است. البته این حرف‌ها در ابتدای شیوع کرونا با هیجان و اغراق بسیار مطرح می‌شد و بهانه‌ای بود برای زیرسوال بردن اصول لیبرالیسم و پیچیدن نسخه‌های ضدلیبرال. با ادامه یافتن کرونا و در عین حال بازگشتن تدریجی جوامع به زندگی عادی، نادرستی این ادعاها اثبات شد. در شرایطی که هنوز ضرورت استفاده از ماسک مسلم نبود، عده‌ای تحت‌تاثیر جو و ترس معتقد بودند که واکنش بازار به کمبود ماسک و محصولات ضدعفونی‌کننده به اندازه کافی سریع نخواهد بود و لازم است دولت بلافاصله به موضوع وارد شده و تولید آنها را قبضه کند. شاید معروف‌ترین نمونه شهردار چپ نیویورک بود که معتقد بود صنایع مربوطه باید بلافاصله ملی شوند. تخمین‌ها نشان می‌داد که واکنش بازار ممکن است از چهار روز تا دو هفته طول بکشد. برخی از صاحب‌نظران چنین زمانی را غیرقابل قبول می‌دانستند. امروز می‌دانیم که این واکنش‌ها غلط بوده. در نهایت ثابت شد که واکنش دولت به مراتب کندتر از واکنش بازار است.

🌀 شاید بزرگ‌ترین کج‌فهمی ضدلیبرال در تاریخ، این باور باستانی است که نفع شخصی در تقابل با خیر عمومی است. هرچند اقتصاد مدرن با فهمیدن این اصل برپا شده که افراد با تعقیب نفع شخصی به جامعه خیر می‌رسانند، اما هنوز بسیارند افرادی که تصور می‌کنند بازار و تجارت آزاد یک بازی برد- باخت است و سرمایه‌دار برنده و دیگران بازنده آن هستند. آمدن کرونا این باور را نیز تقویت کرد. در نتیجه دخالت دولت در بازار را مطالبه می‌کردند. متن کامل سرمقاله امروز را اینجا بخوانید.

✍️ محمد ماشین‌چیان
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️یک دانمارکی برای اینکه اندازه یک ماه حقوق کارمند ایرانی پول در بیاورد فقط لازم است یک روز از ۸صبح تا بعد از ظهر کار کند.

🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 از روستانشینانی بدهکار تا ابرقدرت تکنولوژی

⭕️ پس از سال‌ها استعمار، جنگ و هجوم پناهندگان، تایوان تا سال ۱۹۵۰ بسیار فقیر بود، با تولید ناخالص داخلی سرانه ‏کمتر از هائیتی و کنگو.‏ امروزه میانه ثروت سرانه مردم تایوان از تمام آسیا و حتی اقتصادی مانند آلمان بیشتر است. تحصیلاتشان از بالاترین‌هاست، دولت آن‌ها از دموکراتیک‌ترین‌هاست و صنایعشان به طرز باورنکردنی بر اقتصاد جهانی تسلط دارند. این پیشرفت غیرمنتظره چگونه پدید آمد؟

✍️ فردای اقتصاد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Forwarded from سیگنال
🌀در سال ۱۹۷۷ به نظر می‌رسید اتحاد جماهیر شوروی نظامی مستقر و دائمی است. …در دهه ۱۹۷۰ بنا به نقل‌قولی از هنری کسینجر، ایالات متحده همچون آتن و اتحاد جماهیر شوروی مانند اسپارتا است. «عصر ایالات متحده پایان یافته و امروز عصر اتحاد جماهیر شوروی است. کار من به عنوان وزیر امور خارجه‌ این است که برای جایگاه دوم در دسترس مذاکره کنم.» آن ‌چه که کسینجر از بیانش سر باز زد اما دولت‌مرد برجسته‌ی دیگری، سناتور دنیل پاتریک مونیهن، به بیان مشابهی در سال ۱۹۷۶ در جشن دویست ساله‌ی آمریکا به وضوح گفته بود که: «لیبرال‌-دموکراسی مدل آمریکایی بیش از پیش شبیه به سلطنت مطلقه‌ی قرن نوزدهم می‌شود؛ حکومتی بازمانده از دوران قدیم که بر انزوای خود پافشاری دارد و حتی ممکن است در موقعیت‌های محدودی جوابگو نیز باشد ولی واضح است که به مسائل و دغدغه‌های آینده ارتباطی ندارد و متعلق به گذشته است.

🌀چنین حکومتی ارتباطی به جهانی که قرار است در آینده تحقق پیدا کند، ندارد. دموکراسی کم‌کم به قراردادی ویژه‌ی چند کشور آتلانتیک شمالی محدود می‌شود.» و آن‌ها چقدر در اشتباه بودند! در لایه‌های زیرین تغییر در حال رخ دادن بود. نقاط ضعفی که موجب بدبینی کسینجر و مونیهن شده بود- مانند فجایع سه‌گانه‌ی ویتنام، رسوایی واترگیت، و رکود تورمی- اعتمادبه‌نفس حکومت ناشی از قرارداد جدید جنگ جهانی دوم و شکوفایی دهه‌ی ۱۹۵۰ را نابود کرده‌ بود.

🌀 سیاست‌مدارانی مانند مارگارت تاچر و رونالد ریگان، که بعضی از آنان نظرات نویسنده‌های مخالف را خوانده بودند، در حال اجماع برای به چالش کشیدن یک کشور مرفه شکست‌خورده بودند. مساله‌ی کمتر واضح‌ این بود که رهبران شوروی سابق اعتماد خود را به طرز تفکر مارکسیستی که به حکومت آن‌ها وجهه می‌داد، از دست داده‌ بودند. این واقعیتی بود که تاثیرات عمیقی در دهه‌ی پیش‌رو داشت و در چین، مائو تازه از دنیا رفته‌بود و رفیق قدیمی او دنگ ژیائوپینگ برای به‌دست آوردن قدرت در حال مانور نظامی بود. پیروزی او عواقبی داشت که کسی در سال ۱۹۷۷ نمی‌توانست پیش‌بینی کند. البته سیاست همه‌ی ماجرا نیست. در سال ۱۹۷۶ استیو جابز و استیو وزنیاک شرکت کامپیوتر اپل را در روز دروغ آوریل تاسیس کردند، دو مرد جوان دیگر، بیل گیتس و پل آلن شرکتی با هدف توسعه‌ی نرم‌افزار برای کامپیوترهای شخصی جدید تشکیل دادند و در سال ۱۹۷۸ فروش شرکت مایکروسافت به یک میلیون دلار رسید. حدود سال ۱۹۷۸ بود که مردی تاجر اهل آتلانتا ایده‌ی یک شبکه‌کابلی برای همه‌ی اخبار را مطرح کرد، تد ترنر شبکه‌ی خبر کابلی را در اول جوئن ۱۹۸۰ راه‌اندازی کرد. متن کامل در پایین پست

✍️ حسین ماشین چیان
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Forwarded from رضا غنی پور (Re Za)
یک خانوار آمریکایی با درآمد 5 سال صاحب خونه میشه. یا با اقساط ماهانه 2288 دلار (معادل 29 درصد درآمد)

حالا ایران خودمون در نظر بگیریم. شما کل درآمدتونم (حداقل دستمزد) پس انداز کنید تا یک آپارتمان 80 متری در تهران بخرین، با میانگین قیمت 84 میلیون تومن، حدود 55 سال طول میکشه صاحب خونه بشین. عملا عمرمون کفاف نمیده.

=====================
@Reza_Ghanipur
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 راز معجزه رشد اقتصادی کره جنوبی

⭕️ علیرغم کمبود منابع طبیعی، کره جنوبی به سرعت اقتصاد خود را با اهرم تجارت بین المللی و مزایای جهانی شدن توسعه داد. این ‏کشور از طریق صنعتی‌سازی صادرات‌محور در اقتصاد جهانی ادغام شد. تنها در چند دهه، کره جنوبی به بازیگری پیشرو در تولید ‏و فناوری‌های نوآورانه و مهد چندین و چند برند جهانی مطرح تبدیل شد. با این حال، سفر این کشور برای تبدیل شدن به یک کشور توسعه یافته با دموکراسی باثبات، پر از چالش بود.‏

✍️ کانال Economic Insights
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Forwarded from سیگنال
📌 اقتصاد در یک درس- نحوهٔ عمل نظام قیمت

🎯 @Signal99

🌀مکتب سوسیالیستی ِ«تولید برای استفاده، نه برای سود» و حملهٔ آن به «نظام قیمتها» بر مغالطهٔ دیدن درخت و ندیدن جنگل، استوار است. میگویند چرا وقتی سودی در تولید کالایی نباشد تولید متوقف میشود هر چند نیاز بسیاری از افراد برآورده نشده باشد؟

🌀مسئله همان تخصیص بهینهٔ منابع محدود به نیازهای مختلف است. رابینسون کروزوئه در آن جزیرهٔ متروک، ابتدا نیازهای زیادی دارد، آب، غذا، سقف بالای سر، محافظت برابر حیوانات، جایی نرم برای خواب و... او نمیتواند همه نیازها را یکجا برآورده کند باید بلافاصله سراغ اضطراری ترین نیاز خود، مثلا تشنگی، برود. جایی روی ماسه ها را گود می کند تا آب باران جمع شود یا ظرفی ابتدایی میسازد با این همه وقتی کمی آب جمع شد باید پیش از آنکه به فکر بهبود آن ظرف باشد، سراغ یافتن غذا برود و... هر کاری که انجام دهد، وقت و انرژی و منابع او را از کاری دیگر، که اندکی کمتر اضطراری است، باز می دارد.

🌀در یک جامعه بزرگ، مشکل کاربردهای مختلف نیروی کار و سرمایه در ارضای هزاران نیاز مختلف، با درجات گوناگون اضطرار، بوسیلهٔ نظام قیمت حل میشود. بواسطهٔ روابط درونی دائما دگرگون شونده بین هزینه های تولید، قیمتها و سود. قیمتها با ارتباط عرضه و تقاضا تعیین شده و به نوبه خود بر آنها اثر میگذارند. وقتی مردم، نیازمند ِمقدار بیشتری از یک کالا هستند، قیمت بالا رفته و سود ِتولید آن افزایش می یابد و هم تولیدکنندگان فعلی تولید را حداکثر میکنند و هم دیگران با توقف تولید برخی محصولات دیگر، به ساخت این کالا روی می آورند. بدین ترتیب ضمن کاهش عرضهٔ برخی محصولات دیگر، عرضهٔ کالای مزبور افزایش می یابد و در پی آن قیمت پایین می آید تا جایی که حاشیهٔ سود آن کالا دوباره تا سطح عمومی سود (با نظر به ریسکهای نسبی) در صنایع دیگر کاهش می یابد.

🌀در این حالت، تولیدکنندگان حاشیه ای که کمتر از بقیه کارآمدند یا هزینه تولیدشان بیشتر است از میدان بیرون میروند و دوباره عرضه تنظیم میشود. این درست است که عرضه تا حدودی در اثر هزینه های تولید مشخص میشود اما هزینه ای که تولید یک کالا در گذشته داشته نمیتواند تعیین کننده ارزش آن باشد. ارزش به ارتباط کنونی عرضه و تقاضا بستگی دارد. اما انتظارات کارآفرینان درباره هزینه تولید یک کالا در آینده و قیمت آتی آن، تعیین کنندهٔ مقدار تولیدش است و بر عرضهٔ آتی اثر میگذارد. عامل تعیین‌کننده تقاضا برای یک کالا هم اینست که افراد تا چه اندازه خواستار آن هستند و چه چیزی برای ارائه در برابر آن دارند.

🌀به همین ترتیب اگر تقاضا برای یک محصول افت کند، قیمت و سودی که از تولید آن به بار می‌آید، کم‌تر می‌شود و تولید آن کاهش پیدا می‌کند و آنها که قادر به درک «نظام قیمتها» نیستند میپرسند: چرا تولید کننده کفش باید تولیدش را در جایی که غیرسودآور است قطع کند؟ جواب اینست که سفیهانه خواهد بود کوههایی از کفش اضافی تل انبار کنیم در عین حال که صدها نیاز ضروری تر برآورده نشده بماند. عوامل تولید محدودند و تنها میتوان با منحرف ساختن نیروی کار، زمین و سرمایه از صنایع دیگر به یک صنعت خاص، آن را توسعه داد. میتوان گفت هزینه های تولید، چیزهایی (تفریح و فراغت یا مواد خام دارای دیگر کاربردهای بالقوه) هستند که برای تولید آنچه ساخته میشود، از آنها چشمپوشی میکنیم [هزینهٔ فرصت]

🌀اینکه بگذاریم صنایع رو به زوال بمیرند، همان قدر برای سلامت اقتصادی پویا ضروری است که بگذاریم صنایع در حال رشد جان بگیرند، چون صنایع رو به مرگ، نیروی کار و سرمایه‌ای را که باید برای استفاده در صنایع رو به رشد آزاد شود، به خود جذب می‌کنند. این معادلات سر‌گیجه‌آور که چه مقدار از ده‌ها هزار کالا و خدمت مختلف باید تولید شوند، به شکلی تقریباً خودکار توسط نظام قیمت، سود و هزینه حل می‌شوند. نظام قیمتها بسیار بهتر از هر گروهی از بروکرات‌ها عمل میکند چون هر مصرف‌کننده تقاضای خود را ابراز می‌کند و هر‌روز رأی یا رای‌هایی تازه می‌دهد، در حالی که دیوان‌سالاران سعی می‌کنند این مشکلات را نه با تولید آنچه مصرف‌کننده‌ها می‌خواهند، بلکه با ساخت آنچه خود تصور می‌کنند برای مصرف‌کننده‌ها مفید است، حل کنند. آن‌ها پیوسته در تلاش‌اند که نظام قیمتها را معمولاً به نفع یک گروه فشار نا‌راضی بهبود بخشند یا اصلاح کنند.

✍️ هنری هازلیت
🔖کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥زیمبابوه؛ داستان مرگ یک اقتصاد

⭕️ زیمبابوه که زمانی از ثروتمندترین کشورهای آفریقا بود، در ابتدای قرن ۲۱ دیگر اقتصاد مدرن کارآمدی نداشت. ‏مدارسی که در گذشته گل سرسبد آموزش در آفریقا بودند، حالا به خرابه‌‌هایی می‌مانستند. صادرکننده قدیمی برق حالا دچار خاموشی‌های طولانی می‌شد. کشوری که «سبد نان آفریقا» بود، حالا با گرسنگی شدید دست و پنجه نرم ‏می‌کرد. و تورم سرسام‌آور بود. این افول اقتصادی چطور پدید آمد؟

✍️ فردای اقتصاد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 مردم کیست؟

🎯 @Signal99

🌀 دو انقلاب در قرن هجدهم رخ داد که یکی به حداکثر اهداف خود نائل شد و دیگری هرچند توانست ساخت سیاسی مبتنی بر سلطنت را واژگون کند، اما از دل آن حکومت‌های استبدادی بیرون آمد و نیاز به بیش از یک قرن تلاش بود تا بتوان به ساختی دموکراتیک و پایدار دست یافت؛ انقلاب آمریکا و فرانسه. تشابهات و تمایزات بسیاری بین این دو وجود دارد؛ اما یکی از ویژگی‌های خاصی که نگذاشت انقلاب اروپاییان همانند انقلاب آن سوی اقیانوس آتلانتیک شود، فهم آنان از «مردم» بود.

🌀 هانا آرنت در تعبیر واژه «مردم» از منظر پدران انقلاب آمریکا می‌نویسد: واژه «مردم» همیشه نزد بنیادگذاران مفهوم بسیارگانگی‌ و تنوع بی‌پایان جماعتی را که عظمتشان در تکثر و تعدد بود، حفظ کرد. مردان انقلاب آمریکا همه با رای عمومی به معنای وحدت نظر بالقوه همگان مخالف بودند؛ زیرا می‌دانستند که در حکومت مردم، قلمرو عام از تبادل نظر میان افراد مساوی به‌وجود می‌آید و به محض آنکه این افراد مساوی همگی در امری وحدت نظر پیدا کردند، دیگر جایی برای تبادل عقیده نمی‌ماند و این قلمرو از میان خواهد رفت.

🌀 در آن‌سو اما روبسپیر و بازیگران انقلاب فرانسه، برای اثبات نظر خود و تحکم در اجرای آن از عقاید «مردم» شاهد می‌آوردند. به بیان دیگر، آنان منویات خود را از قول «مردم» به پیش می‌راندند. درحالی‌که بنیان‌گذاران کشور تازه نیز مانند انقلابیون فرانسه، رای حداکثری و قاطع مردم را داشتند؛ اما از آنجا که می‌دانستند حکومت افکار عمومی نیز حکومتی استبدادی است، از شاهد آوردن از «مردم» برای مباحث خویش احتراز می‌کردند. اما گروه‌های انقلابی فرانسه همگی یک‌صدا با پذیرش «مردمی» که در ذهن داشتند به قلع و قمع مخالفان خویش روی می‌آوردند.

🌀 مشخص است در جایی که «مردم» به شکل یک کل واحد وجود ندارد و تنها گروه‌ها و دسته‌جات و افراد بسیار حضور دارند، نیاز به سازمانی است که این همگان بتوانند عقاید خود را ابراز کنند و ساخت سیاسی بتواند تجلی این تنوع باشد. اما آنجا که حرف «مردم» و آمال و آرزو و آرمانشان مشخص و مبرهن است، دیگر چه نیاز به احزاب و دسته‌جات مختلف؟ از همین روست که انقلاب فرانسه با گذار از لویی شانزدهم به حکومت «وحشت» می‌رسد. لیک نکته دردآور در مدل فرانسوی آن است که چه بسا در ابتدا نیز پیشوایان سخن «اکثریت» را اقامه کنند، اما با گذر زمان و در فقدان فرآیندهایی که تنوع‌بخشی جامعه را در ساخت سیاسی تضمین کند، این پیشوایان هرچند هنوز از «مردم» می‌گویند، اما دیگر این «مردم» حتی نمودی از «اکثریت» نیست.

🌀 نرسیدن به چنین طنز تلخی، تنها با بستری فراهم می‌شود که به‌وجود آورنده تعادل در ساخت سیاسی باشد که از منظر تنوع، همانند جامعه باشد. از سوی دیگر، نرسیدن به این سناریو با‌ برداشتن این نوع فهم یکپارچه از واژه «مردم» تا آنجا که بگوییم که مردم چه تفکری را دوست دارند، چه چیزی را می‌خواهند بخورند و‌ چه چیزی را نمی خواهند بپوشند، میسر است. مردم تنها اجتماع افراد هستند و هر فرد خواست و آرزوهای مخصوص به خود را دارد. ساختی می‌تواند راه سعادت را برای این اجتماع فراهم کند که «فرد» و آرزوهای او برایش مقدس باشد و از آن‌سو باید تاکید کرد، علم اقتصاد بیش از هر علم دیگری «فرد» را تقدیس می‌کند.

✍️ هانا آرنت، انقلاب، ترجمه عزت الله فولادوند
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 تورم موضوعی اخلاقی است؟

🎯 @Signal99

🌀 ادوارد پالمر تامپسون، مورخ مارکسیست، آشوب‌های گرسنگان انگلیسی در قرن هجدهم را مقاومت در مقابل سرمایه‌داری می‌دانست. او هنگام مطالعه ناآرامی‌های آن دوره که به دلیل کمبود غذا رخ می‌داد، اصطلاح «اقتصاد اخلاقی» را ابداع کرد. او معتقد بود انگیزه آشوبگران برای ایجاد اغتشاش تنها شکم‌های‌ خالی نبوده است، بلکه اعتقاد آنها به اینکه نانوایان، کشاورزان و آسیابداران به وظایف مرسوم خود، از جمله محدود کردن سود، فروش محلی و عدم احتکار غلات، عمل نکرده‌اند نیز دخیل بوده است.

🌀 سطح عمومی قیمت‌ها از زمان آغاز به کار دوره اول بایدن ۱۹درصد بالا رفته است. آمریکایی‌ها، این شرایط بسیاری از اقتصاددانان چپ که نرخ بالای اشتغال و افزایش دستمزدهای حقیقی را نوعی موفقیت محسوب می‌کنند، مایوس کرده است. نتایج یک مقاله کاری جدید از یکی از محققان دانشگاه هاروارد دلیل این «واگرایی» را توضیح می‌دهد.

🌀 آمریکایی‌هایی که به سوالات پاسخ دادند، به چند دلیل خشمگین بودند. اکثر آنها بر این باورند تورم به معنای کاهش درآمد واقعی آنهاست. پاسخ‌دهندگان می‌گویند افزایش قیمت‌ها زندگی را سخت‌تر کرده و آنها را نگران ناتوانی از تامین نیازهای اساسی خود کرده است. شرکت‌کنندگان در این نظرسنجی‌ها «رابطه تعادلی» میان تورم و بیکاری نمی‌دیدند، و تصور می‌کردند هر دو متغیر به صورت موازی رشد می‌کنند. حدود ۷۰درصد پاسخ‌دهندگان تورم را نشانه‌ای از رونق اقتصادی نمی‌دانند، و معتقدند افزایش سطح عمومی قیمت‌ها به معنای وضع بد اقتصادی است.

🌀 یک‌سوم افراد بر این باور بودند که مهار تورم بر ثبات مالی، کاهش بیکاری و افزایش رشد اقتصادی اولویت دارد. به طور خلاصه باید گفت که شرکت‌کنندگان از افزایش قیمت‌ها متنفر بودند. برخی از این باورها در دوره تورمی کنونی منعکس شده است. پس از همه‌گیری کرونا، درآمد حقیقی واقعا افت کرد، زیرا قیمت‌ها سریع‌تر از دستمزدها رشد کرد. البته اصلاح دستمزدها در یکی دو سال گذشته تا حدی این شکاف را پر کرده است. قیمت کالاهای اساسی مانند غذا و سوخت سریع‌تر از سایر اقلام موجود در سبد تورم بالا رفته است.

🌀 حتی اگر درآمد شما درحال افزایش است، اینکه مشاهده می‌کنید هر روز بخش بیشتری از آن صرف نیازهای اولیه زندگی می‌شود، آزاردهنده است. البته تورم همیشه با بهبود وضعیت اشتغال همراه نمی‌شود. برای مثال طی بحران مالی جهانی ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹، جهش قیمت کالاهای پایه‌ای شرایطی ایجاد کرد که در آن همزمان با تضعیف اقتصاد جهانی، تورم صعودی شد. همچنین بیکاری گسترده به عنوان شاخصه دوره تورمی دهه هفتاد میلادی در حافظه جمعی مردم ثبت شده است.

✍️ اکونومیست
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 بخشی از مردم از ازادی فراری هستند.

🌀 وقتی صحبت از آزادی می‌شود، تصور بر این است که حداقل همه بخش پایین جامعه طرفدار آن هستند. اما موسی غنی‌نژاد اقتصاددان توضیح می‌هد که این تصور غلط است. از نظر او آزادی با پیامدهایی مانند افزایش مسئولیت تمام افراد جامعه همراه است و این پیامدها برای بخشی از مردم ترسناک است. او مثال می‌زند که در شوروی کمونیستی بخشی از توده مردم یک نظام توتالیتر را به یک جامعه آزاد ترجیح می‌دادند.

✍️ فردای اقتصاد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 مالیات بر عایدی سرمایه (حتی با تعدیل تورم) چه می کند؟

🎯 @Signal99

🌀 بگذارید چند حدس بزنیم. هدف از نگهداری ارز و طلا در جاهایی مثل ما را باید به طور عمده پس انداز و حفظ ارزش پول دانست، انتظار داریم مثل هر کالای دیگری وضع مالیات بر یک کالا محاسبات هزینه و فایده اهالی اقتصاد را تغییر دهد. طرف می بیند قبلا کالایی را می خرید (طلا و ارز و امثالهم) که می توانست در صورت نیاز فوری نقدش کند و در جایی دیگر به کار اندازد ولی اکنون ماجرا تغییر کرده است.

🌀 طبیعی است که انتظار داشته باشیم تقاضای کلی برای این اقلام مشمول مالیات کاهش یابد. اینجا فرد عاقل برای حفظ ارزش پول خود از همان ابتدا با احتمال بیشتری به سراغ دارایی ها/کالاهای بادوامی می رود که این مالیات برای آنها اعمال نمی شود که همین امر تقاضا و البته قیمت را برای آن دارایی ها/کالاهای جانشین افزایش خواهد داد. از سویی به نظر می رسد انگیزه افراد برای دیرتر فروختن دارایی های مشمول مالیات بیشتر شود که البته نام دیگرش ناکارایی در تخصیص منابع است؛ منبعی که می توانست در جایی دیگر با کارایی بالاتر استفاده شود اکنون «حبس» می شود. طرح های سرمایه گذاری جدیدی که می توانستند اجرا شوند اساسا متولد نخواهند شد!

🌀از تلاش برای دور زدن مالیات و هزینه بوروکراتیک اعمال آن که بگذریم که همه نوعی هزینه اضافه بر اقتصاد تحمیل می کنند، راستش بعید است افراد با اجرای این نوع مالیات به این فکر بیفتند پس حالا که نمی شود ارز و طلا نگهداری کرد برویم سراغ سرمایه گذاری مولد! و ریسک های جدی را برخود هموار کنیم. پس انداز (حفظ قدرت خرید) برای بشر مطلوبیت دارد و همواره در تلاش است راهی برای پس انداز بهتر بیاید. وقتی پول رسمی دائم بی ارزش می شود نمی شود انتظار داشت افراد سرقت پول خود توسط دولت را به نظاره بنشینند!

🌀 منطق کلی این مالیات ها اینست که در هنگام فروش کالا (همان «سرمایه») بر تفاوت قیمت خرید و فروش کالا (عایدی سرمایه) مالیاتی می بندند. در اقتصادهای تورمی اما مسئله مناقشه برانگیز است؛ اخیرا بناست تورم را هم از این اختلاف قیمت خارج کنند تا به اصطلاح مالیات روی عایدی «واقعی» اعمال شود. هرچند روشن نیست «تورم» (در واقع شاخصی کلی و بی معنا که نرخ تغییر قیمت سبدی از کالاهای مصرفی با ضرایب معین را نشان می دهد) دقیقا چه ربطی به تغییر قیمت دارایی هایی نظیر ارز و طلا پیدا می کند که بخواهیم از آن عایدی «واقعی» استخراج کنیم. دولتی ها همواره انگیزه دارند «تورم» را طوری تعریف کنند که اعداد «مطلوبتری» تولید شود (این کاری است که کم و بیش همه جا صورت گرفته و می گیرد).

🌀 گفته می شود به این ترتیب می توان جلوی سفته بازی و تشکیل حباب در بازار دارایی ها را گرفت؛ سفته بازی (خرید و فروش دارایی ها با نیت کسب سود در کوتاه مدت) لزوما چیز بدی نیست و یک سازوکار طبیعی در اقتصاد برای مدیریت نااطمینانی به حساب می آید که نقدشوندگی دارایی ها را بهبود می بخشد؛ افراد در هر اقتصادی به ویژه وقتی نااطمینانی زیاد است به دنبال حداقل کردن پیامدهای منفی نااطمینانی می روند و سفته بازی یکی از این روش هاست. با فرض توفیق در جلوگیری از سفته بازی در یک بازار مثلا مسکن شاهد کاهش جذابیت آن خواهیم بود و طبیعی است که انتظار داشته باشیم عرضه هم در آن به تدریج کاهش یابد. شاید بد نباشد به همان خرد رایج برگردیم که می پرسد: «انتظار داریم اگر روی سیگار مالیات ببندیم مصرف آن کم شود، پس روی سرمایه مالیات ببندیم شاهد کاهش آن نخواهیم بود؟»، والله اعلم.

✍️کانال راهبرد/امیرحسین خالقی
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 چرا هر روز فقیرتر میشیم؟

⭕️ نایب رئیس اتحادیه فروشندگان لوازم‌ خانگی: مسوولان اصرار دارند که به جای لباسشویی ۱۵ میلیون تومانی وارداتی که کیفیت بسیار بالایی دارد، در داخل کشور شبیه آن را با ۲۵میلیون تومان به مردم بفروشند و تازه برای صادرات آن هم برنامه‌ریزی کنند!

🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Forwarded from رضا غنی پور (Re Za)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وضعیت فعلی مردم و به خصوص سهامدارن بازار بورس، در مقابل لشکر دزدان (خاندوزی، جبرائیلی، فرزین، عشقی، روشنفکرای چپول، دولت و ... ).

======================
@Reza_Ghanipur
Forwarded from اتچ بات
📌سوء تفاهمی در باب اقتصاد آزاد

🎯 @Signal99

🌀یک دسته مخالفان اقتصاد آزاد با دیدن کلمه آزاد تصمیم خود را گرفته‌اند. آزادی غربی که همان لیبرالیسم است. لیبرالیسم هم که بی‌بند و باری و بی‌حیایی ترویج می‌دهد. اقتصاد هم که ابزار کسب درآمد است. پس اقتصاد آزاد ایدئولوژی ثروت‌اندوزی بی‌حساب و بی‌اخلاق است که منجر به سودمحوری خودخواهانه و نهایتا کسب نا‌مشروع و رزق حرام می‌شود. دسته دیگر اما با مبحث شکست بازار آشنا هستند.

🌀نمونه آن مقاله «جهان‌بینی لیبرالی زمینه‌ساز انحطاط فرهنگ و اقتصاد» است که «الف» در ۲۸ مرداد منتشر کرد و مزین بود به ارجاعات به مقالاتی به قلم چهره‌های ذی‌نفوذ اقتصادی چه در حال و چه در سال‌های گذشته. آن نوشته به‌درستی به‌نحوه شکل‌گیری و همین‌طور مضار انحصار اشاره کرد. سپس به‌درستی اشاره کرد که این از مصادیق شکست بازار است؛ ولی در ادامه چنان نمود که تبیین شکست بازار خواستگاهی غیر از علم اقتصاد آزاد دارد. این در حالی است که همین اقتصاددانان نئوکلاسیک معاصر، مشوق قوانین ضد انحصار در کشورهای توسعه‌یافته بوده‌اند.

🌀شاید علت سوء برداشت از اقتصاد را بتوانیم در نقطه آغاز این علم بیابیم. گاهی و به اشتباه، آزادی بازار اصل دانسته می‌شود حال آنکه بازار آزاد فقط یک ابزار است. علم اقتصاد اصالت را به تخصیص بهینه کالا می‌دهد و این شاید تنها وجه اشتراک اقتصاد آزاد و اقتصاد سوسیالیستی باشد. آنجا که به افتراق می‌رسند نحوه دستیابی بدان است.

🌀نظام مبتنی بر تخصیص منابع توسط یک برنامه‌ریز مرکزی هزار مشکل داشت و یکی از آنها رانت‌خواری بود. حسن استفاده از ابزار بازار آزاد آسیب‌پذیری کمتر آن نسبت به رانت‌خواری، تظاهر به نیازمندی و اختلاس‌های دولتی بود اما این ابزار مشکلاتی داشت که شکست بازار نام گرفت و بخشی از اقتصاددانان مکتب اقتصاد آزاد تمرکز خود را بر شناسایی و راه‌حل‌یابی برای این شکست‌ها قرار داده‌اند.

دکتر پویا ناظران
🔖کانال بورس
🎯 @Signal99
Forwarded from سیگنال
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 آیا اقتصاد سوئد واقعا سوسیالیستی است؟ اطلاعات و اخبار غلط زیادی در مورد اقتصاد سوئد در جریان است. اما به راستی حقیقت چیست؟

ترجمه و زیر نویس از سایت بورژوا
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 رابطه مقداری پول

🎯 @Signal99

🌀 بعضا دیده می‌شود که در برخی نوشته‌ها با نمایش رشد نقدینگی و نرخ تورم و عدم تناسب میان آنها در ایران یا سایر کشورها مدعی بی‌ارتباط بودن نقدینگی و تورم و عده‌ای هم با نمایش تناسب میان آنها، مدعی باارتباط بودن آنها می‌شوند. چنین استنتاجاتی دانسته یا نادانسته نتیجه بی‌دقتی و سهل‌انگاری در استفاده از رابطه مقداری پول بوده و در غالب موارد نیز گمراه‌کننده است؛ چون این رابطه به دلایلی که در ادامه بیان خواهد شد، آن‌چنان بی‌ثبات است که با تکیه بر چنین تناسب یا عدم تناسبی چیز زیادی درباره رابطه تورم و نقدینگی نمی‌توان گفت.

🌀 به‌عنوان مثال اگر بررسی شود که حجم پول و شاخص قیمت نقطه به نقطه مصرف‌کننده در هر یک از سال‌های دوره ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۱نسبت به سال۱۳۹۱ هرکدام چندبرابر شده‌اند، همان‌طور که در نمودار مشخص است هر سه حالت رشد نامتناسب به نفع تورم، رشد نامتناسب به نفع حجم پول و رشد متناسب وجود داشته است. رابطه مقداری پول به یک معادله ریاضی اشاره دارد که همیشه و همه‌جا برقرار است. این رابطه در اصل بیانگر یک پدیده ساده است که در معاملات روزانه مکررا اتفاق می‌افتد.

🌀 رابطه مقداری پول معمولا یک معادله چهارمتغیره سه‌مجهولی است. از این رو بسیاری از تحلیلگران در استفاده از رابطه مقداری پول برای بررسی رابطه پول و تورم یا نقدینگی و تورم با هدف نظریه‌پردازی، درباره هر سه مجهول فروضی را در نظر می‌گیرند یا اینکه آن را از حالت معادله ریاضی به یک تابع رفتاری تبدیل می‌کنند و به جای رابطه مقداری پول، نظریه مقداری پول را مطرح می‌کنند...

✍️ دکتر پرویز خوشکلام خسروشاهی - متن کامل سرمقاله
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Forwarded from سیگنال
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 شاید شما هم از افرادی باشید که چهار یا شش سال از وقت و پول خود را در دانشگاه تلف کرده‌اید به این امید که بعدا شغلی مناسب بیابید. این فقط بُعد فردی ماجراست، حال با ضریب چند میلیون نفر به قضیه نگاه کنید...

✍️ برایان کاپلان_ ترجمه از بورژوا
🔖کانال سیگنال
🎯 @Signal99
2024/05/18 02:41:10
Back to Top
HTML Embed Code: