📌 قدرت خرید یک دلار در بازار نزولی همیشگی است:
⭕️ اگر از سال 1920یک دلار بدست می آورید و آن را تا امروز نگه می داشتید، الان فقط 0.06 دلار ارزش داشت. اما لازم نیست خیلی به دور نگاه کنید تا ببینید تورم چقدر می تواند مضر باشد. 1.00 دلار از سال 2020، درست قبل از 4 تریلیون دلار حمایتی، امروز فقط 0.80 دلار ارزش دارد.این کاهش 20 درصدی در قدرت خرید تنها ظرف 4 سال اتفاق افتاده است. تورم بزرگترین مالیات غیرارادی تمام دوران است.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ اگر از سال 1920یک دلار بدست می آورید و آن را تا امروز نگه می داشتید، الان فقط 0.06 دلار ارزش داشت. اما لازم نیست خیلی به دور نگاه کنید تا ببینید تورم چقدر می تواند مضر باشد. 1.00 دلار از سال 2020، درست قبل از 4 تریلیون دلار حمایتی، امروز فقط 0.80 دلار ارزش دارد.این کاهش 20 درصدی در قدرت خرید تنها ظرف 4 سال اتفاق افتاده است. تورم بزرگترین مالیات غیرارادی تمام دوران است.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 لهستان چگونه وارد باشگاه کشورهای ثروتمند شد؟
⭕️ لهستان به عنوان یک الگوی موفق برای بازسازی اقتصاد پس از سقوط کمونیسم از ابتدای دهه ۱۹۹۰ تا کنون رشد اقتصادی پایداری داشته، به طوری که اندازه دلاری اقتصادش بیش از ۱۰ برابر شده است. قرارگرفته میان دو قدرت تاریخی، آلمان و روسیه، این کشور از گذشتهای پرماجرا برخوردار است. اما حالا به زعم بسیاری، بالاترین بخت را برای اضافهشدن به لیست کشورهای پیشرفته در آینده دارد. لهستان چگونه توانست در سه دهه به یک بازیگر مهم در اقتصاد جهانی و یک اقتصاد باثبات تبدیل شود؟
✍️ فردای اقتصاد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ لهستان به عنوان یک الگوی موفق برای بازسازی اقتصاد پس از سقوط کمونیسم از ابتدای دهه ۱۹۹۰ تا کنون رشد اقتصادی پایداری داشته، به طوری که اندازه دلاری اقتصادش بیش از ۱۰ برابر شده است. قرارگرفته میان دو قدرت تاریخی، آلمان و روسیه، این کشور از گذشتهای پرماجرا برخوردار است. اما حالا به زعم بسیاری، بالاترین بخت را برای اضافهشدن به لیست کشورهای پیشرفته در آینده دارد. لهستان چگونه توانست در سه دهه به یک بازیگر مهم در اقتصاد جهانی و یک اقتصاد باثبات تبدیل شود؟
✍️ فردای اقتصاد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 بیراهه وسیع بردگی
⭕️ «راه باریک آزادی» نوشته جیمز رابینسون و دارون عجم اوغلو به ما میگوید چطور راه توسعه از آزادی میگذرد و چطور مسیر رسیدن به آزادی، یک دالان باریک است. روی دیگر این گزاره این است که راه بردگی بسیار فراختر از راه آزادی است و شاید به همین دلیل ملتهای زیادی در طول تاریخ در دامش افتادند و هنوز هم برخی ملتها در همین بیراهه قرار دارند.
✍️چراز
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ «راه باریک آزادی» نوشته جیمز رابینسون و دارون عجم اوغلو به ما میگوید چطور راه توسعه از آزادی میگذرد و چطور مسیر رسیدن به آزادی، یک دالان باریک است. روی دیگر این گزاره این است که راه بردگی بسیار فراختر از راه آزادی است و شاید به همین دلیل ملتهای زیادی در طول تاریخ در دامش افتادند و هنوز هم برخی ملتها در همین بیراهه قرار دارند.
✍️چراز
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Forwarded from سیگنال
📌 هدایت نقدینگی به سمت تولید یک تعبیر بیمعنیه
🎯 @Signal99
🌀 برخی نامزدهای ریاست جمهوری وعده «هدایت نقدینگی به سمت تولید» رو میدهند. جالب اینکه این حرف رو به اعتبار اقتصاددان بودن هم میزنند! در این پست خواهیم دید که چرا تعبیر «هدایت نقدینگی به سمت تولید» یک تعبیر بیمعنیه.
🌀مقدمتا به داراییها و تعهدات یک شرکت فکر کنیم. هر شرکت داراییهایی داره که از به کار گرفتنشون درآمدزایی میکنه. متناسبا، هر شرکت تعهداتی داره. برخی از این تعهدات از جنس بدهی هستند و برخی از جنس سهام. شرکت از محل عوایدش اول بدهیش رو پرداخت میکنه و بعد از محل عواید مازاد، سود سهام میده. بدهی و سهام، از این جهت که ادعایی هستند بر عواید یک شرکت، مشابه هستند، ولی از این جهت که بدهی اولویت داره متفاوت هستند. ریسک کمتر بدهی نسبت به سهام هم بخاطر همین تفاوته.
🌀 وقتی سهام شرکتی رو در بورس معامله میکنید، دارایی شرکت کم و زیاد نمیشه، بلکه صرفا سهام دست به دست میشه. دارایی شرکت فقط در زمان انتشار اولیه سهام افزایش پیدا میکنه. وقتی شرکتی بدهی منتشر میکنه هم همینطوره. در زمان انتشار اولیه بدهی، دارایی شرکت افزایش پیدا میکنه، اما بعد که بدهی دست به دست میشه، اثری بر وضعیت مالی شرکت نداره.
🌀 نقدینگی، بدهی نظام بانکیه. پول ما، بدهی نظام بانکی به ماست، و به همین دلیل هم بابتش سود دریافت میکنیم. وقتی نظام بانکی به گیرنده تسهیلات، مثلا یک کارگاه تولیدی، اعتبار میده، این دو بدهی متقابل ایجاد میکنند؛ گیرنده تسهیلات به بانک بدهکار میشه و بانک گواهی بدهیش رو به گیرنده تسهیلات میده. به اون گواهی بدهی میگیم پول. یعنی پول در زمان اعطای اعتبار بانکی خلق میشه، چون پول همون بدهی نظام بانکیه.
🌀 در پی گرفتن اعتبار، کارگاه تولیدی پول رو خرج میکنه و مواد اولیه میخره. بعد از تولید محصول، اون رو میفروشه و پول رو از بازار پس میگیره. حالا میتونه با پس دادن پول به بانک، در واقع بدهی بانک رو بهش پس بده تا بدهی خودش رو از بانک پس بگیره. بدین وسیله، اون حساب بدهی متقابل صاف میشه. در زمان خلق نقدینگی، اعتبار بانکی وارد فعالیت تولیدی میشه و چرخهای تولید رو به گردش درمیاره. اما بعد از اون، هر چقدر این نقدینگی دست به دست بشه، اثری بر فعالیت تولیدی بنگاهی که اعتبار گرفته بود نداره.
🌀 از این جهت، رفتار پول عین رفتاریست که بالاتر در سهام و بدهی شرکتها دیدیم. همونطور که معامله سهام در بازار ثانویه بورس به افزایش دارایی شرکتها منجر نمیشه، دست به دست شدن نقدینگی هم اعتباری به فعالیت تولیدی نمیده. از این حیث تعبیر «هدایت نقدینگی به سمت تولید» بی معنیه. نقدینگی فقط در زمان خلق شدن میتونه وارد تولید بشه. پس در واقع «هدایت اعتبار به سمت تولید» یک تعبیر معنی داره.
🌀 اما برای اینکه اعتبار به سمت تولید هدایت بشه نه به سمت رانت، ساز و کارهای دقیقی لازمه. یک راه، سپردن هدایت اعتبار به دست دولته. منتها دولت در این نیم قرن، امالفساد اقتصاد کشور بوده. چنین دولتی اعتبار رو جز به سوی رانت هدایت نمیکنه. اما کشورهای دیگه هم از هدایت اعتبار توسط دولت نفعی نبردن. در دهههای اخیر، کشورهای توسعه یافته به نظامات دقیقی در بازارهای مالی و بانکیشون رسیدن که باعث میشه بانکها و شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی، اعتبار رو به سمت فعالیتهای تولیدی مفید هدایت کنند. بعد از انتخابات، در مورد این ساز و کارها صحبت میکنیم. عجالتا حواستون به نامزدهای مثلا اقتصاددانی که قصد هدایت نقدینگی دارند باشه.
✍️ پویا ناظران
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎯 @Signal99
🌀 برخی نامزدهای ریاست جمهوری وعده «هدایت نقدینگی به سمت تولید» رو میدهند. جالب اینکه این حرف رو به اعتبار اقتصاددان بودن هم میزنند! در این پست خواهیم دید که چرا تعبیر «هدایت نقدینگی به سمت تولید» یک تعبیر بیمعنیه.
🌀مقدمتا به داراییها و تعهدات یک شرکت فکر کنیم. هر شرکت داراییهایی داره که از به کار گرفتنشون درآمدزایی میکنه. متناسبا، هر شرکت تعهداتی داره. برخی از این تعهدات از جنس بدهی هستند و برخی از جنس سهام. شرکت از محل عوایدش اول بدهیش رو پرداخت میکنه و بعد از محل عواید مازاد، سود سهام میده. بدهی و سهام، از این جهت که ادعایی هستند بر عواید یک شرکت، مشابه هستند، ولی از این جهت که بدهی اولویت داره متفاوت هستند. ریسک کمتر بدهی نسبت به سهام هم بخاطر همین تفاوته.
🌀 وقتی سهام شرکتی رو در بورس معامله میکنید، دارایی شرکت کم و زیاد نمیشه، بلکه صرفا سهام دست به دست میشه. دارایی شرکت فقط در زمان انتشار اولیه سهام افزایش پیدا میکنه. وقتی شرکتی بدهی منتشر میکنه هم همینطوره. در زمان انتشار اولیه بدهی، دارایی شرکت افزایش پیدا میکنه، اما بعد که بدهی دست به دست میشه، اثری بر وضعیت مالی شرکت نداره.
🌀 نقدینگی، بدهی نظام بانکیه. پول ما، بدهی نظام بانکی به ماست، و به همین دلیل هم بابتش سود دریافت میکنیم. وقتی نظام بانکی به گیرنده تسهیلات، مثلا یک کارگاه تولیدی، اعتبار میده، این دو بدهی متقابل ایجاد میکنند؛ گیرنده تسهیلات به بانک بدهکار میشه و بانک گواهی بدهیش رو به گیرنده تسهیلات میده. به اون گواهی بدهی میگیم پول. یعنی پول در زمان اعطای اعتبار بانکی خلق میشه، چون پول همون بدهی نظام بانکیه.
🌀 در پی گرفتن اعتبار، کارگاه تولیدی پول رو خرج میکنه و مواد اولیه میخره. بعد از تولید محصول، اون رو میفروشه و پول رو از بازار پس میگیره. حالا میتونه با پس دادن پول به بانک، در واقع بدهی بانک رو بهش پس بده تا بدهی خودش رو از بانک پس بگیره. بدین وسیله، اون حساب بدهی متقابل صاف میشه. در زمان خلق نقدینگی، اعتبار بانکی وارد فعالیت تولیدی میشه و چرخهای تولید رو به گردش درمیاره. اما بعد از اون، هر چقدر این نقدینگی دست به دست بشه، اثری بر فعالیت تولیدی بنگاهی که اعتبار گرفته بود نداره.
🌀 از این جهت، رفتار پول عین رفتاریست که بالاتر در سهام و بدهی شرکتها دیدیم. همونطور که معامله سهام در بازار ثانویه بورس به افزایش دارایی شرکتها منجر نمیشه، دست به دست شدن نقدینگی هم اعتباری به فعالیت تولیدی نمیده. از این حیث تعبیر «هدایت نقدینگی به سمت تولید» بی معنیه. نقدینگی فقط در زمان خلق شدن میتونه وارد تولید بشه. پس در واقع «هدایت اعتبار به سمت تولید» یک تعبیر معنی داره.
🌀 اما برای اینکه اعتبار به سمت تولید هدایت بشه نه به سمت رانت، ساز و کارهای دقیقی لازمه. یک راه، سپردن هدایت اعتبار به دست دولته. منتها دولت در این نیم قرن، امالفساد اقتصاد کشور بوده. چنین دولتی اعتبار رو جز به سوی رانت هدایت نمیکنه. اما کشورهای دیگه هم از هدایت اعتبار توسط دولت نفعی نبردن. در دهههای اخیر، کشورهای توسعه یافته به نظامات دقیقی در بازارهای مالی و بانکیشون رسیدن که باعث میشه بانکها و شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی، اعتبار رو به سمت فعالیتهای تولیدی مفید هدایت کنند. بعد از انتخابات، در مورد این ساز و کارها صحبت میکنیم. عجالتا حواستون به نامزدهای مثلا اقتصاددانی که قصد هدایت نقدینگی دارند باشه.
✍️ پویا ناظران
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 آقای رئیس کل: روایت بازار فصلالخطاب است
🎯 @Signal99
🌀رئیس کل بانک مرکزی قیمت دلار بازار آزاد را قیمت کالاهای قاچاق یا پولشویی میداند، یا آقای رئیسی می گوید «ممکن است کسانی در بازارهای غیررسمی و قاچاق، در کانالهای مختلفی عددسازی کنند. این شرایط و وضعیت هیچگونه مسالهای برای تولید ایجاد نخواهد کرد.». این سخنان رئیسجمهور و رئیس کل بانک مرکزی در حالی است که بنا بر گفته عبدالناصر همتی، رئیس کل اسبق بانک مرکزی، بانک مرکزی حراج شمش طلا را بر مبنای دلار تلگرامی - یعنی همان ۶۳هزار تومان - به فروش میرساند.
🌀 اما همین قیمت بازار غیررسمی به انحای گوناگون خودش را بر سفره اقتصادی مردم تحمیل کرده و میکند. در واقع مردم حدود ۴۰ سال است که این گونه اظهارنظرها را از سوی مقامات کشور میشنوند. برای همین هم هست که مردم هیچوقت این سخنان را ملاک و معیار تصمیمگیریهای آتی اقتصادی خود نمیگرفتند و الان هم نمیگیرند.
🌀روایت بازار چنان قوی است که میتواند تمامی رشتههایی را که سیاستگذاران میبافند، پنبه کند. جوانی که میخواهد زندگی آتی خود را تشکیل دهد به نرخ ارز واردات کالاهای اساسی نگاه نمیکند، بلکه به قیمت سکه طلا و ارزی نگاه میکند که قیمت اجاره و خرید مسکن براساس آن تعیین میشود. سرپرست خانواری که میخواهد دخترش را شوهر دهد یا برای پسرش زن بگیرد و مراسم ازدواج برپا کند، به قیمت دلار بانک مرکزی نگاه نمیکند تا هزینه را تامین کند، بلکه به قیمت بازار نگاه میکند.
🌀 در کل، این انتظارات تورمی و فشارهای تورمی که همان روایت بازار است چرخ قیمت دلار در بازار آزاد را میچرخاند، نه حرفهای رئیس کل بانک مرکزی که نمیخواهد روایت بازار را باور کند. انتظارات تورمی و فشارهای تورمی آنقدر مهم هستند که حتی سیاستگذاران پولی و اقتصادی اروپا و آمریکا، تحت تاثیر آن قرار دارند و بهرغم آنکه نرخ تورم در بازه اهداف آنها قرار گرفته (منظور نرخ تورم حوزه یورو است)، هنوز نتوانستهاند نرخ بهره بانکی را کاهش دهند که یکی از دلایل آن که کریستین لاگارد بیان میکند، فشارهای تورمی است.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎯 @Signal99
🌀رئیس کل بانک مرکزی قیمت دلار بازار آزاد را قیمت کالاهای قاچاق یا پولشویی میداند، یا آقای رئیسی می گوید «ممکن است کسانی در بازارهای غیررسمی و قاچاق، در کانالهای مختلفی عددسازی کنند. این شرایط و وضعیت هیچگونه مسالهای برای تولید ایجاد نخواهد کرد.». این سخنان رئیسجمهور و رئیس کل بانک مرکزی در حالی است که بنا بر گفته عبدالناصر همتی، رئیس کل اسبق بانک مرکزی، بانک مرکزی حراج شمش طلا را بر مبنای دلار تلگرامی - یعنی همان ۶۳هزار تومان - به فروش میرساند.
🌀 اما همین قیمت بازار غیررسمی به انحای گوناگون خودش را بر سفره اقتصادی مردم تحمیل کرده و میکند. در واقع مردم حدود ۴۰ سال است که این گونه اظهارنظرها را از سوی مقامات کشور میشنوند. برای همین هم هست که مردم هیچوقت این سخنان را ملاک و معیار تصمیمگیریهای آتی اقتصادی خود نمیگرفتند و الان هم نمیگیرند.
🌀روایت بازار چنان قوی است که میتواند تمامی رشتههایی را که سیاستگذاران میبافند، پنبه کند. جوانی که میخواهد زندگی آتی خود را تشکیل دهد به نرخ ارز واردات کالاهای اساسی نگاه نمیکند، بلکه به قیمت سکه طلا و ارزی نگاه میکند که قیمت اجاره و خرید مسکن براساس آن تعیین میشود. سرپرست خانواری که میخواهد دخترش را شوهر دهد یا برای پسرش زن بگیرد و مراسم ازدواج برپا کند، به قیمت دلار بانک مرکزی نگاه نمیکند تا هزینه را تامین کند، بلکه به قیمت بازار نگاه میکند.
🌀 در کل، این انتظارات تورمی و فشارهای تورمی که همان روایت بازار است چرخ قیمت دلار در بازار آزاد را میچرخاند، نه حرفهای رئیس کل بانک مرکزی که نمیخواهد روایت بازار را باور کند. انتظارات تورمی و فشارهای تورمی آنقدر مهم هستند که حتی سیاستگذاران پولی و اقتصادی اروپا و آمریکا، تحت تاثیر آن قرار دارند و بهرغم آنکه نرخ تورم در بازه اهداف آنها قرار گرفته (منظور نرخ تورم حوزه یورو است)، هنوز نتوانستهاند نرخ بهره بانکی را کاهش دهند که یکی از دلایل آن که کریستین لاگارد بیان میکند، فشارهای تورمی است.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📌 چین چگونه از فقر نجات یافت؟/تجربههای موفق و ناموفق بازسازی اقتصادی
⭕️ امروز در هر شهر چین قدم بزنید، به سختی میتوانید از نمادهای عظیم ثروت غافل شوید، از فوقِثروتمندهایی با فِراریهایشان گرفته تا طبقه متوسط رو به رشدی که اشتهای سیریناپذیری برای کالاهای لوکس دارد. پیام واضح است: چین ثروتمند است. اما چگونه آنها طی فقط ۳۰ سال، از شهرهای فرسوده و رویارویی با قحطیهای فراوان، به شهرهایی پیشرفته و رفاه متوسط مناسب رسیدند؟ چطور نرخ فقر از بالای ۷۰ درصد به زیر ۱ درصد سقوط کرد؟
✍️ فردای اقتصاد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ امروز در هر شهر چین قدم بزنید، به سختی میتوانید از نمادهای عظیم ثروت غافل شوید، از فوقِثروتمندهایی با فِراریهایشان گرفته تا طبقه متوسط رو به رشدی که اشتهای سیریناپذیری برای کالاهای لوکس دارد. پیام واضح است: چین ثروتمند است. اما چگونه آنها طی فقط ۳۰ سال، از شهرهای فرسوده و رویارویی با قحطیهای فراوان، به شهرهایی پیشرفته و رفاه متوسط مناسب رسیدند؟ چطور نرخ فقر از بالای ۷۰ درصد به زیر ۱ درصد سقوط کرد؟
✍️ فردای اقتصاد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️احسان بداغی: یادمان نمیرود؛ ماموران انتظامی در سالهای ابتدایی آغاز به کار گشتارشاد زنانی که مانتوهایشان اندازه مانتوی این خانم پلیس بود را دستگیر میکردند. حالا این سایز مانتو شده لباس سازمانی همان ماموران. آیا شکست یک سیاست باید چهرهای واضحتر از این داشته باشد؟
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ امروز 8 سال از بودن در کنار شما دوستان عزیزم به همراه انتشار بیش از 2500 پست میگذرد، زمان بسیار پر فراز و نشیب، چه برای من و کانال سیگنال و چه برای جامه و مردم را ایران پشت سر گذاشتیم. دوستانی از جمع ما جدا شدند و دوستان بسیار هم به ما پیوستند. افتخار آشنای و حتی دوستی با تعدادی از شما همراهان را بدست آوردم که برایم بسیار با ارزش است و تمام دوستانی که از نزدیک آنها را نمیشناسم به مانند یک خانوادهی قدرتمند، به آنها پشت گرم هستم. از تمام دوستانی هم که با معرفی کانال, به دیگران در رشد کانال همکاری میکنن, سپاسگذارم.
⭕️ در تمام این سالها همیشه تلاش کردم به یک اصل پایبند بمانم، "ارائهی محتوای با کیفیت علمی و صحیح جهت افزایش دانشوآگاهی" نمیدانم که چقدر در این راه موفق بودهام، اما میدانم که تمام تلاش خود را برای دستیابی به این هدف انجام دادهام، مشکلات فراوانی را تحمل کردهام و بیشتر از آن میدانم که مستحکمتر از گذشته ادامه خواهم داد، حتی اگر تنها برای 1 نفر مفید باشم. دوستان عزیزی در زمانهای مختلف در تهیه مطالب علمی به من کمک کردهاند که قدردان تمام آنها هستم، همچنین از دوستان و همکارانم که همیشه از ما حمایت کردند. اما مهمتر از همه چیز، باید قدردان یکایک شما دوستان و همراهان عزیز باشم که با بودن و خواندن خود به این تلاشها معنا بخشیدید. به امید پیروزی خرد و نور بر جهل و تاریکی.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ در تمام این سالها همیشه تلاش کردم به یک اصل پایبند بمانم، "ارائهی محتوای با کیفیت علمی و صحیح جهت افزایش دانشوآگاهی" نمیدانم که چقدر در این راه موفق بودهام، اما میدانم که تمام تلاش خود را برای دستیابی به این هدف انجام دادهام، مشکلات فراوانی را تحمل کردهام و بیشتر از آن میدانم که مستحکمتر از گذشته ادامه خواهم داد، حتی اگر تنها برای 1 نفر مفید باشم. دوستان عزیزی در زمانهای مختلف در تهیه مطالب علمی به من کمک کردهاند که قدردان تمام آنها هستم، همچنین از دوستان و همکارانم که همیشه از ما حمایت کردند. اما مهمتر از همه چیز، باید قدردان یکایک شما دوستان و همراهان عزیز باشم که با بودن و خواندن خود به این تلاشها معنا بخشیدید. به امید پیروزی خرد و نور بر جهل و تاریکی.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Telegram
سیگنال
فضیلت انسان به آزادی است، از آزادی کوتاه بیایم که دولت ناراحت نشود؟ خب بشود (دکتر غنی نژاد)
انتشار مقالات و مطالب اقتصادی، علمی و گسترش روش علمی
انتشار مقالات و مطالب اقتصادی، علمی و گسترش روش علمی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 راز سقوط اقتصاد کوبا از اوج
⭕️ در اواخر دهه ۱۹۵۰ تولید ناخالص داخلی سرانه این کشور بیشتر از ایرلند و استرالیا و حتی دو برابر اسپانیا و ژاپن بود؛ بازار آزادی که مسلماً آزادتر از میانگین قاره آمریکا بود، همسایگی با بیشترین جمعیت گردشگران ثروتمند، زمینهای کشاورزی بسیار حاصلخیز، و ذخایر غنی مواد معدنی و نفت. اما چند دهه گذشته تصویری وارونه از کوبا نمایش میدهد، شامل فقر غذایی، کمبود انرژی، بیکاری و انواع معضلات دیگر. اقتصاد این کشور چگونه و تحت تأثیر چه سیاستهایی این مسیر معکوس را پیمود؟
✍️کانال یوتیوبی Casual Scholar
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ در اواخر دهه ۱۹۵۰ تولید ناخالص داخلی سرانه این کشور بیشتر از ایرلند و استرالیا و حتی دو برابر اسپانیا و ژاپن بود؛ بازار آزادی که مسلماً آزادتر از میانگین قاره آمریکا بود، همسایگی با بیشترین جمعیت گردشگران ثروتمند، زمینهای کشاورزی بسیار حاصلخیز، و ذخایر غنی مواد معدنی و نفت. اما چند دهه گذشته تصویری وارونه از کوبا نمایش میدهد، شامل فقر غذایی، کمبود انرژی، بیکاری و انواع معضلات دیگر. اقتصاد این کشور چگونه و تحت تأثیر چه سیاستهایی این مسیر معکوس را پیمود؟
✍️کانال یوتیوبی Casual Scholar
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Forwarded from سیگنال
📌 بهانهای برای توزیع رانت
🎯 @Signal99
🌀ایرادهای تکراری که سالهاست علیه لیبرالیسم اقامه میشود به مناسبت کرونا جانی تازه گرفت. رفقای کمونیست کرونا را به فالنیک گرفته و ضمن ستودن نظام درمانی برتر کوبا، به پایان آمدن نظامهای لیبرال را به یکدیگر تبریک گفتند. وجدان آدمی قادر نیست دهها سال ظلم و جور و کشتار و پایمال کردن روزمره بدیهیترین حقوقبشر، نتیجه فاجعهبار کمونیسم را که فقر است و عقبماندگی، گرسنگی و بیعدالتی در کوبا را ببیند و همچنان از آن دفاع کند. اما وقتی ذهن آدمی با امید تایید پیشفرضهای ذهنی بهدنبال شواهد میگردد، آنوقت است که برای اثبات موفقیت کمونیسم، یک کمپین مضحک تبلیغاتی ارسال پزشک به ایتالیا در مقابل کوهی از شواهد و مستندات مبنی بر شکست نظام کمونیستی در کوبا کفایت میکند.
🌀مقامات حزب کمونیست چین فرصت را مغتنم شمرده و در سخنرانیهای پرشکوه، با افتخار اعلام کردند که: «شیوع کرونا، یکبار دیگر برتری نظام کمونیستی چین را به اثبات رساند.» منظورشان از برتری این است که ما بهتر از حکومتهای لیبرال میتوانیم مردم را در خانههایشان حبس کنیم. وقتی لازم شد عرضهاش را داریم که در خانهها را جوش بدهیم تا کسی خارج نشود. در مواقعی که کسی خارج شد، او را مقابل دوربین تحقیر میکنیم و کتک میزنیم تا درس عبرتی شود برای سایر شهروندان و اینها برتری است. البته آمارهای واقعی و شواهد و مستندات حکایت دیگری از موفقیت بگیر و ببند و فضیلت جبر در چین روایت میکند. مهمترین عامل پایین ماندن آمار در چین، مشت آهنین و مدیریت و برنامهریزی نبود، بلکه تنبیه و تعویض مقامات محلی خسته و مستاصلی بود که آمار بیش از حد تعیینشده اعلام میکردند. اما به هرحال حقیقتی در این ادعا هست؛ در ایالاتمتحده که نظام سیاسی لیبرال دارد، در اوج بحران مردم به خیابانها ریختند و اعتراض و راهپیمایی کردند. در چین از این خبرها نبود.
🌀برخی به درستی یادآوری میکنند که حتی در مکتب لیبرالیسم و دولت محدود، حراست از جان شهروندان در شرایط شیوع بیماری مرگبار جزئی از وظایف دولت است. البته این حرفها در ابتدای شیوع کرونا با هیجان و اغراق بسیار مطرح میشد و بهانهای بود برای زیرسوال بردن اصول لیبرالیسم و پیچیدن نسخههای ضدلیبرال. با ادامه یافتن کرونا و در عین حال بازگشتن تدریجی جوامع به زندگی عادی، نادرستی این ادعاها اثبات شد. در شرایطی که هنوز ضرورت استفاده از ماسک مسلم نبود، عدهای تحتتاثیر جو و ترس معتقد بودند که واکنش بازار به کمبود ماسک و محصولات ضدعفونیکننده به اندازه کافی سریع نخواهد بود و لازم است دولت بلافاصله به موضوع وارد شده و تولید آنها را قبضه کند. شاید معروفترین نمونه شهردار چپ نیویورک بود که معتقد بود صنایع مربوطه باید بلافاصله ملی شوند. تخمینها نشان میداد که واکنش بازار ممکن است از چهار روز تا دو هفته طول بکشد. برخی از صاحبنظران چنین زمانی را غیرقابل قبول میدانستند. امروز میدانیم که این واکنشها غلط بوده. در نهایت ثابت شد که واکنش دولت به مراتب کندتر از واکنش بازار است.
🌀 شاید بزرگترین کجفهمی ضدلیبرال در تاریخ، این باور باستانی است که نفع شخصی در تقابل با خیر عمومی است. هرچند اقتصاد مدرن با فهمیدن این اصل برپا شده که افراد با تعقیب نفع شخصی به جامعه خیر میرسانند، اما هنوز بسیارند افرادی که تصور میکنند بازار و تجارت آزاد یک بازی برد- باخت است و سرمایهدار برنده و دیگران بازنده آن هستند. آمدن کرونا این باور را نیز تقویت کرد. در نتیجه دخالت دولت در بازار را مطالبه میکردند. متن کامل سرمقاله امروز را اینجا بخوانید.
✍️ محمد ماشینچیان
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎯 @Signal99
🌀ایرادهای تکراری که سالهاست علیه لیبرالیسم اقامه میشود به مناسبت کرونا جانی تازه گرفت. رفقای کمونیست کرونا را به فالنیک گرفته و ضمن ستودن نظام درمانی برتر کوبا، به پایان آمدن نظامهای لیبرال را به یکدیگر تبریک گفتند. وجدان آدمی قادر نیست دهها سال ظلم و جور و کشتار و پایمال کردن روزمره بدیهیترین حقوقبشر، نتیجه فاجعهبار کمونیسم را که فقر است و عقبماندگی، گرسنگی و بیعدالتی در کوبا را ببیند و همچنان از آن دفاع کند. اما وقتی ذهن آدمی با امید تایید پیشفرضهای ذهنی بهدنبال شواهد میگردد، آنوقت است که برای اثبات موفقیت کمونیسم، یک کمپین مضحک تبلیغاتی ارسال پزشک به ایتالیا در مقابل کوهی از شواهد و مستندات مبنی بر شکست نظام کمونیستی در کوبا کفایت میکند.
🌀مقامات حزب کمونیست چین فرصت را مغتنم شمرده و در سخنرانیهای پرشکوه، با افتخار اعلام کردند که: «شیوع کرونا، یکبار دیگر برتری نظام کمونیستی چین را به اثبات رساند.» منظورشان از برتری این است که ما بهتر از حکومتهای لیبرال میتوانیم مردم را در خانههایشان حبس کنیم. وقتی لازم شد عرضهاش را داریم که در خانهها را جوش بدهیم تا کسی خارج نشود. در مواقعی که کسی خارج شد، او را مقابل دوربین تحقیر میکنیم و کتک میزنیم تا درس عبرتی شود برای سایر شهروندان و اینها برتری است. البته آمارهای واقعی و شواهد و مستندات حکایت دیگری از موفقیت بگیر و ببند و فضیلت جبر در چین روایت میکند. مهمترین عامل پایین ماندن آمار در چین، مشت آهنین و مدیریت و برنامهریزی نبود، بلکه تنبیه و تعویض مقامات محلی خسته و مستاصلی بود که آمار بیش از حد تعیینشده اعلام میکردند. اما به هرحال حقیقتی در این ادعا هست؛ در ایالاتمتحده که نظام سیاسی لیبرال دارد، در اوج بحران مردم به خیابانها ریختند و اعتراض و راهپیمایی کردند. در چین از این خبرها نبود.
🌀برخی به درستی یادآوری میکنند که حتی در مکتب لیبرالیسم و دولت محدود، حراست از جان شهروندان در شرایط شیوع بیماری مرگبار جزئی از وظایف دولت است. البته این حرفها در ابتدای شیوع کرونا با هیجان و اغراق بسیار مطرح میشد و بهانهای بود برای زیرسوال بردن اصول لیبرالیسم و پیچیدن نسخههای ضدلیبرال. با ادامه یافتن کرونا و در عین حال بازگشتن تدریجی جوامع به زندگی عادی، نادرستی این ادعاها اثبات شد. در شرایطی که هنوز ضرورت استفاده از ماسک مسلم نبود، عدهای تحتتاثیر جو و ترس معتقد بودند که واکنش بازار به کمبود ماسک و محصولات ضدعفونیکننده به اندازه کافی سریع نخواهد بود و لازم است دولت بلافاصله به موضوع وارد شده و تولید آنها را قبضه کند. شاید معروفترین نمونه شهردار چپ نیویورک بود که معتقد بود صنایع مربوطه باید بلافاصله ملی شوند. تخمینها نشان میداد که واکنش بازار ممکن است از چهار روز تا دو هفته طول بکشد. برخی از صاحبنظران چنین زمانی را غیرقابل قبول میدانستند. امروز میدانیم که این واکنشها غلط بوده. در نهایت ثابت شد که واکنش دولت به مراتب کندتر از واکنش بازار است.
🌀 شاید بزرگترین کجفهمی ضدلیبرال در تاریخ، این باور باستانی است که نفع شخصی در تقابل با خیر عمومی است. هرچند اقتصاد مدرن با فهمیدن این اصل برپا شده که افراد با تعقیب نفع شخصی به جامعه خیر میرسانند، اما هنوز بسیارند افرادی که تصور میکنند بازار و تجارت آزاد یک بازی برد- باخت است و سرمایهدار برنده و دیگران بازنده آن هستند. آمدن کرونا این باور را نیز تقویت کرد. در نتیجه دخالت دولت در بازار را مطالبه میکردند. متن کامل سرمقاله امروز را اینجا بخوانید.
✍️ محمد ماشینچیان
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Telegraph
بهانهای برای توزیع رانت
مقامات حزب کمونیست چین فرصت را مغتنم شمرده و در سخنرانیهای پرشکوه، با افتخار اعلام کردند که: «شیوع کرونا، یکبار دیگر برتری نظام کمونیستی چین را به اثبات رساند.» منظورشان از برتری این است که ما بهتر از حکومتهای لیبرال میتوانیم مردم را در خانههایشان حبس…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 از روستانشینانی بدهکار تا ابرقدرت تکنولوژی
⭕️ پس از سالها استعمار، جنگ و هجوم پناهندگان، تایوان تا سال ۱۹۵۰ بسیار فقیر بود، با تولید ناخالص داخلی سرانه کمتر از هائیتی و کنگو. امروزه میانه ثروت سرانه مردم تایوان از تمام آسیا و حتی اقتصادی مانند آلمان بیشتر است. تحصیلاتشان از بالاترینهاست، دولت آنها از دموکراتیکترینهاست و صنایعشان به طرز باورنکردنی بر اقتصاد جهانی تسلط دارند. این پیشرفت غیرمنتظره چگونه پدید آمد؟
✍️ فردای اقتصاد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ پس از سالها استعمار، جنگ و هجوم پناهندگان، تایوان تا سال ۱۹۵۰ بسیار فقیر بود، با تولید ناخالص داخلی سرانه کمتر از هائیتی و کنگو. امروزه میانه ثروت سرانه مردم تایوان از تمام آسیا و حتی اقتصادی مانند آلمان بیشتر است. تحصیلاتشان از بالاترینهاست، دولت آنها از دموکراتیکترینهاست و صنایعشان به طرز باورنکردنی بر اقتصاد جهانی تسلط دارند. این پیشرفت غیرمنتظره چگونه پدید آمد؟
✍️ فردای اقتصاد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Forwarded from سیگنال
🌀در سال ۱۹۷۷ به نظر میرسید اتحاد جماهیر شوروی نظامی مستقر و دائمی است. …در دهه ۱۹۷۰ بنا به نقلقولی از هنری کسینجر، ایالات متحده همچون آتن و اتحاد جماهیر شوروی مانند اسپارتا است. «عصر ایالات متحده پایان یافته و امروز عصر اتحاد جماهیر شوروی است. کار من به عنوان وزیر امور خارجه این است که برای جایگاه دوم در دسترس مذاکره کنم.» آن چه که کسینجر از بیانش سر باز زد اما دولتمرد برجستهی دیگری، سناتور دنیل پاتریک مونیهن، به بیان مشابهی در سال ۱۹۷۶ در جشن دویست سالهی آمریکا به وضوح گفته بود که: «لیبرال-دموکراسی مدل آمریکایی بیش از پیش شبیه به سلطنت مطلقهی قرن نوزدهم میشود؛ حکومتی بازمانده از دوران قدیم که بر انزوای خود پافشاری دارد و حتی ممکن است در موقعیتهای محدودی جوابگو نیز باشد ولی واضح است که به مسائل و دغدغههای آینده ارتباطی ندارد و متعلق به گذشته است.
🌀چنین حکومتی ارتباطی به جهانی که قرار است در آینده تحقق پیدا کند، ندارد. دموکراسی کمکم به قراردادی ویژهی چند کشور آتلانتیک شمالی محدود میشود.» و آنها چقدر در اشتباه بودند! در لایههای زیرین تغییر در حال رخ دادن بود. نقاط ضعفی که موجب بدبینی کسینجر و مونیهن شده بود- مانند فجایع سهگانهی ویتنام، رسوایی واترگیت، و رکود تورمی- اعتمادبهنفس حکومت ناشی از قرارداد جدید جنگ جهانی دوم و شکوفایی دههی ۱۹۵۰ را نابود کرده بود.
🌀 سیاستمدارانی مانند مارگارت تاچر و رونالد ریگان، که بعضی از آنان نظرات نویسندههای مخالف را خوانده بودند، در حال اجماع برای به چالش کشیدن یک کشور مرفه شکستخورده بودند. مسالهی کمتر واضح این بود که رهبران شوروی سابق اعتماد خود را به طرز تفکر مارکسیستی که به حکومت آنها وجهه میداد، از دست داده بودند. این واقعیتی بود که تاثیرات عمیقی در دههی پیشرو داشت و در چین، مائو تازه از دنیا رفتهبود و رفیق قدیمی او دنگ ژیائوپینگ برای بهدست آوردن قدرت در حال مانور نظامی بود. پیروزی او عواقبی داشت که کسی در سال ۱۹۷۷ نمیتوانست پیشبینی کند. البته سیاست همهی ماجرا نیست. در سال ۱۹۷۶ استیو جابز و استیو وزنیاک شرکت کامپیوتر اپل را در روز دروغ آوریل تاسیس کردند، دو مرد جوان دیگر، بیل گیتس و پل آلن شرکتی با هدف توسعهی نرمافزار برای کامپیوترهای شخصی جدید تشکیل دادند و در سال ۱۹۷۸ فروش شرکت مایکروسافت به یک میلیون دلار رسید. حدود سال ۱۹۷۸ بود که مردی تاجر اهل آتلانتا ایدهی یک شبکهکابلی برای همهی اخبار را مطرح کرد، تد ترنر شبکهی خبر کابلی را در اول جوئن ۱۹۸۰ راهاندازی کرد. متن کامل در پایین پست
✍️ حسین ماشین چیان
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🌀چنین حکومتی ارتباطی به جهانی که قرار است در آینده تحقق پیدا کند، ندارد. دموکراسی کمکم به قراردادی ویژهی چند کشور آتلانتیک شمالی محدود میشود.» و آنها چقدر در اشتباه بودند! در لایههای زیرین تغییر در حال رخ دادن بود. نقاط ضعفی که موجب بدبینی کسینجر و مونیهن شده بود- مانند فجایع سهگانهی ویتنام، رسوایی واترگیت، و رکود تورمی- اعتمادبهنفس حکومت ناشی از قرارداد جدید جنگ جهانی دوم و شکوفایی دههی ۱۹۵۰ را نابود کرده بود.
🌀 سیاستمدارانی مانند مارگارت تاچر و رونالد ریگان، که بعضی از آنان نظرات نویسندههای مخالف را خوانده بودند، در حال اجماع برای به چالش کشیدن یک کشور مرفه شکستخورده بودند. مسالهی کمتر واضح این بود که رهبران شوروی سابق اعتماد خود را به طرز تفکر مارکسیستی که به حکومت آنها وجهه میداد، از دست داده بودند. این واقعیتی بود که تاثیرات عمیقی در دههی پیشرو داشت و در چین، مائو تازه از دنیا رفتهبود و رفیق قدیمی او دنگ ژیائوپینگ برای بهدست آوردن قدرت در حال مانور نظامی بود. پیروزی او عواقبی داشت که کسی در سال ۱۹۷۷ نمیتوانست پیشبینی کند. البته سیاست همهی ماجرا نیست. در سال ۱۹۷۶ استیو جابز و استیو وزنیاک شرکت کامپیوتر اپل را در روز دروغ آوریل تاسیس کردند، دو مرد جوان دیگر، بیل گیتس و پل آلن شرکتی با هدف توسعهی نرمافزار برای کامپیوترهای شخصی جدید تشکیل دادند و در سال ۱۹۷۸ فروش شرکت مایکروسافت به یک میلیون دلار رسید. حدود سال ۱۹۷۸ بود که مردی تاجر اهل آتلانتا ایدهی یک شبکهکابلی برای همهی اخبار را مطرح کرد، تد ترنر شبکهی خبر کابلی را در اول جوئن ۱۹۸۰ راهاندازی کرد. متن کامل در پایین پست
✍️ حسین ماشین چیان
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
بورژوا |
اندیشهای که جهان را تغییر میدهد | بورژوا
در سال 1977 به نظر میرسید اتحاد جماهیر شوروی نظامی مستقر و دائمی است. ...در دهه 1970 بنا به نقلقولی از هنری کسینجر، ایالات متحده همچون آتن و اتحاد جماهیر شوروی مانند اسپارتا است. «عصر ایالات متحده پایان یافته و امروز عصر اتحاد جماهیر شوروی است. کار من به…
Forwarded from رضا غنی پور (Re Za)
یک خانوار آمریکایی با درآمد 5 سال صاحب خونه میشه. یا با اقساط ماهانه 2288 دلار (معادل 29 درصد درآمد)
حالا ایران خودمون در نظر بگیریم. شما کل درآمدتونم (حداقل دستمزد) پس انداز کنید تا یک آپارتمان 80 متری در تهران بخرین، با میانگین قیمت 84 میلیون تومن، حدود 55 سال طول میکشه صاحب خونه بشین. عملا عمرمون کفاف نمیده.
=====================
@Reza_Ghanipur
حالا ایران خودمون در نظر بگیریم. شما کل درآمدتونم (حداقل دستمزد) پس انداز کنید تا یک آپارتمان 80 متری در تهران بخرین، با میانگین قیمت 84 میلیون تومن، حدود 55 سال طول میکشه صاحب خونه بشین. عملا عمرمون کفاف نمیده.
=====================
@Reza_Ghanipur
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 راز معجزه رشد اقتصادی کره جنوبی
⭕️ علیرغم کمبود منابع طبیعی، کره جنوبی به سرعت اقتصاد خود را با اهرم تجارت بین المللی و مزایای جهانی شدن توسعه داد. این کشور از طریق صنعتیسازی صادراتمحور در اقتصاد جهانی ادغام شد. تنها در چند دهه، کره جنوبی به بازیگری پیشرو در تولید و فناوریهای نوآورانه و مهد چندین و چند برند جهانی مطرح تبدیل شد. با این حال، سفر این کشور برای تبدیل شدن به یک کشور توسعه یافته با دموکراسی باثبات، پر از چالش بود.
✍️ کانال Economic Insights
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ علیرغم کمبود منابع طبیعی، کره جنوبی به سرعت اقتصاد خود را با اهرم تجارت بین المللی و مزایای جهانی شدن توسعه داد. این کشور از طریق صنعتیسازی صادراتمحور در اقتصاد جهانی ادغام شد. تنها در چند دهه، کره جنوبی به بازیگری پیشرو در تولید و فناوریهای نوآورانه و مهد چندین و چند برند جهانی مطرح تبدیل شد. با این حال، سفر این کشور برای تبدیل شدن به یک کشور توسعه یافته با دموکراسی باثبات، پر از چالش بود.
✍️ کانال Economic Insights
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Forwarded from سیگنال
📌 اقتصاد در یک درس- نحوهٔ عمل نظام قیمت
🎯 @Signal99
🌀مکتب سوسیالیستی ِ«تولید برای استفاده، نه برای سود» و حملهٔ آن به «نظام قیمتها» بر مغالطهٔ دیدن درخت و ندیدن جنگل، استوار است. میگویند چرا وقتی سودی در تولید کالایی نباشد تولید متوقف میشود هر چند نیاز بسیاری از افراد برآورده نشده باشد؟
🌀مسئله همان تخصیص بهینهٔ منابع محدود به نیازهای مختلف است. رابینسون کروزوئه در آن جزیرهٔ متروک، ابتدا نیازهای زیادی دارد، آب، غذا، سقف بالای سر، محافظت برابر حیوانات، جایی نرم برای خواب و... او نمیتواند همه نیازها را یکجا برآورده کند باید بلافاصله سراغ اضطراری ترین نیاز خود، مثلا تشنگی، برود. جایی روی ماسه ها را گود می کند تا آب باران جمع شود یا ظرفی ابتدایی میسازد با این همه وقتی کمی آب جمع شد باید پیش از آنکه به فکر بهبود آن ظرف باشد، سراغ یافتن غذا برود و... هر کاری که انجام دهد، وقت و انرژی و منابع او را از کاری دیگر، که اندکی کمتر اضطراری است، باز می دارد.
🌀در یک جامعه بزرگ، مشکل کاربردهای مختلف نیروی کار و سرمایه در ارضای هزاران نیاز مختلف، با درجات گوناگون اضطرار، بوسیلهٔ نظام قیمت حل میشود. بواسطهٔ روابط درونی دائما دگرگون شونده بین هزینه های تولید، قیمتها و سود. قیمتها با ارتباط عرضه و تقاضا تعیین شده و به نوبه خود بر آنها اثر میگذارند. وقتی مردم، نیازمند ِمقدار بیشتری از یک کالا هستند، قیمت بالا رفته و سود ِتولید آن افزایش می یابد و هم تولیدکنندگان فعلی تولید را حداکثر میکنند و هم دیگران با توقف تولید برخی محصولات دیگر، به ساخت این کالا روی می آورند. بدین ترتیب ضمن کاهش عرضهٔ برخی محصولات دیگر، عرضهٔ کالای مزبور افزایش می یابد و در پی آن قیمت پایین می آید تا جایی که حاشیهٔ سود آن کالا دوباره تا سطح عمومی سود (با نظر به ریسکهای نسبی) در صنایع دیگر کاهش می یابد.
🌀در این حالت، تولیدکنندگان حاشیه ای که کمتر از بقیه کارآمدند یا هزینه تولیدشان بیشتر است از میدان بیرون میروند و دوباره عرضه تنظیم میشود. این درست است که عرضه تا حدودی در اثر هزینه های تولید مشخص میشود اما هزینه ای که تولید یک کالا در گذشته داشته نمیتواند تعیین کننده ارزش آن باشد. ارزش به ارتباط کنونی عرضه و تقاضا بستگی دارد. اما انتظارات کارآفرینان درباره هزینه تولید یک کالا در آینده و قیمت آتی آن، تعیین کنندهٔ مقدار تولیدش است و بر عرضهٔ آتی اثر میگذارد. عامل تعیینکننده تقاضا برای یک کالا هم اینست که افراد تا چه اندازه خواستار آن هستند و چه چیزی برای ارائه در برابر آن دارند.
🌀به همین ترتیب اگر تقاضا برای یک محصول افت کند، قیمت و سودی که از تولید آن به بار میآید، کمتر میشود و تولید آن کاهش پیدا میکند و آنها که قادر به درک «نظام قیمتها» نیستند میپرسند: چرا تولید کننده کفش باید تولیدش را در جایی که غیرسودآور است قطع کند؟ جواب اینست که سفیهانه خواهد بود کوههایی از کفش اضافی تل انبار کنیم در عین حال که صدها نیاز ضروری تر برآورده نشده بماند. عوامل تولید محدودند و تنها میتوان با منحرف ساختن نیروی کار، زمین و سرمایه از صنایع دیگر به یک صنعت خاص، آن را توسعه داد. میتوان گفت هزینه های تولید، چیزهایی (تفریح و فراغت یا مواد خام دارای دیگر کاربردهای بالقوه) هستند که برای تولید آنچه ساخته میشود، از آنها چشمپوشی میکنیم [هزینهٔ فرصت]
🌀اینکه بگذاریم صنایع رو به زوال بمیرند، همان قدر برای سلامت اقتصادی پویا ضروری است که بگذاریم صنایع در حال رشد جان بگیرند، چون صنایع رو به مرگ، نیروی کار و سرمایهای را که باید برای استفاده در صنایع رو به رشد آزاد شود، به خود جذب میکنند. این معادلات سرگیجهآور که چه مقدار از دهها هزار کالا و خدمت مختلف باید تولید شوند، به شکلی تقریباً خودکار توسط نظام قیمت، سود و هزینه حل میشوند. نظام قیمتها بسیار بهتر از هر گروهی از بروکراتها عمل میکند چون هر مصرفکننده تقاضای خود را ابراز میکند و هرروز رأی یا رایهایی تازه میدهد، در حالی که دیوانسالاران سعی میکنند این مشکلات را نه با تولید آنچه مصرفکنندهها میخواهند، بلکه با ساخت آنچه خود تصور میکنند برای مصرفکنندهها مفید است، حل کنند. آنها پیوسته در تلاشاند که نظام قیمتها را معمولاً به نفع یک گروه فشار ناراضی بهبود بخشند یا اصلاح کنند.
✍️ هنری هازلیت
🔖کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎯 @Signal99
🌀مکتب سوسیالیستی ِ«تولید برای استفاده، نه برای سود» و حملهٔ آن به «نظام قیمتها» بر مغالطهٔ دیدن درخت و ندیدن جنگل، استوار است. میگویند چرا وقتی سودی در تولید کالایی نباشد تولید متوقف میشود هر چند نیاز بسیاری از افراد برآورده نشده باشد؟
🌀مسئله همان تخصیص بهینهٔ منابع محدود به نیازهای مختلف است. رابینسون کروزوئه در آن جزیرهٔ متروک، ابتدا نیازهای زیادی دارد، آب، غذا، سقف بالای سر، محافظت برابر حیوانات، جایی نرم برای خواب و... او نمیتواند همه نیازها را یکجا برآورده کند باید بلافاصله سراغ اضطراری ترین نیاز خود، مثلا تشنگی، برود. جایی روی ماسه ها را گود می کند تا آب باران جمع شود یا ظرفی ابتدایی میسازد با این همه وقتی کمی آب جمع شد باید پیش از آنکه به فکر بهبود آن ظرف باشد، سراغ یافتن غذا برود و... هر کاری که انجام دهد، وقت و انرژی و منابع او را از کاری دیگر، که اندکی کمتر اضطراری است، باز می دارد.
🌀در یک جامعه بزرگ، مشکل کاربردهای مختلف نیروی کار و سرمایه در ارضای هزاران نیاز مختلف، با درجات گوناگون اضطرار، بوسیلهٔ نظام قیمت حل میشود. بواسطهٔ روابط درونی دائما دگرگون شونده بین هزینه های تولید، قیمتها و سود. قیمتها با ارتباط عرضه و تقاضا تعیین شده و به نوبه خود بر آنها اثر میگذارند. وقتی مردم، نیازمند ِمقدار بیشتری از یک کالا هستند، قیمت بالا رفته و سود ِتولید آن افزایش می یابد و هم تولیدکنندگان فعلی تولید را حداکثر میکنند و هم دیگران با توقف تولید برخی محصولات دیگر، به ساخت این کالا روی می آورند. بدین ترتیب ضمن کاهش عرضهٔ برخی محصولات دیگر، عرضهٔ کالای مزبور افزایش می یابد و در پی آن قیمت پایین می آید تا جایی که حاشیهٔ سود آن کالا دوباره تا سطح عمومی سود (با نظر به ریسکهای نسبی) در صنایع دیگر کاهش می یابد.
🌀در این حالت، تولیدکنندگان حاشیه ای که کمتر از بقیه کارآمدند یا هزینه تولیدشان بیشتر است از میدان بیرون میروند و دوباره عرضه تنظیم میشود. این درست است که عرضه تا حدودی در اثر هزینه های تولید مشخص میشود اما هزینه ای که تولید یک کالا در گذشته داشته نمیتواند تعیین کننده ارزش آن باشد. ارزش به ارتباط کنونی عرضه و تقاضا بستگی دارد. اما انتظارات کارآفرینان درباره هزینه تولید یک کالا در آینده و قیمت آتی آن، تعیین کنندهٔ مقدار تولیدش است و بر عرضهٔ آتی اثر میگذارد. عامل تعیینکننده تقاضا برای یک کالا هم اینست که افراد تا چه اندازه خواستار آن هستند و چه چیزی برای ارائه در برابر آن دارند.
🌀به همین ترتیب اگر تقاضا برای یک محصول افت کند، قیمت و سودی که از تولید آن به بار میآید، کمتر میشود و تولید آن کاهش پیدا میکند و آنها که قادر به درک «نظام قیمتها» نیستند میپرسند: چرا تولید کننده کفش باید تولیدش را در جایی که غیرسودآور است قطع کند؟ جواب اینست که سفیهانه خواهد بود کوههایی از کفش اضافی تل انبار کنیم در عین حال که صدها نیاز ضروری تر برآورده نشده بماند. عوامل تولید محدودند و تنها میتوان با منحرف ساختن نیروی کار، زمین و سرمایه از صنایع دیگر به یک صنعت خاص، آن را توسعه داد. میتوان گفت هزینه های تولید، چیزهایی (تفریح و فراغت یا مواد خام دارای دیگر کاربردهای بالقوه) هستند که برای تولید آنچه ساخته میشود، از آنها چشمپوشی میکنیم [هزینهٔ فرصت]
🌀اینکه بگذاریم صنایع رو به زوال بمیرند، همان قدر برای سلامت اقتصادی پویا ضروری است که بگذاریم صنایع در حال رشد جان بگیرند، چون صنایع رو به مرگ، نیروی کار و سرمایهای را که باید برای استفاده در صنایع رو به رشد آزاد شود، به خود جذب میکنند. این معادلات سرگیجهآور که چه مقدار از دهها هزار کالا و خدمت مختلف باید تولید شوند، به شکلی تقریباً خودکار توسط نظام قیمت، سود و هزینه حل میشوند. نظام قیمتها بسیار بهتر از هر گروهی از بروکراتها عمل میکند چون هر مصرفکننده تقاضای خود را ابراز میکند و هرروز رأی یا رایهایی تازه میدهد، در حالی که دیوانسالاران سعی میکنند این مشکلات را نه با تولید آنچه مصرفکنندهها میخواهند، بلکه با ساخت آنچه خود تصور میکنند برای مصرفکنندهها مفید است، حل کنند. آنها پیوسته در تلاشاند که نظام قیمتها را معمولاً به نفع یک گروه فشار ناراضی بهبود بخشند یا اصلاح کنند.
✍️ هنری هازلیت
🔖کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥زیمبابوه؛ داستان مرگ یک اقتصاد
⭕️ زیمبابوه که زمانی از ثروتمندترین کشورهای آفریقا بود، در ابتدای قرن ۲۱ دیگر اقتصاد مدرن کارآمدی نداشت. مدارسی که در گذشته گل سرسبد آموزش در آفریقا بودند، حالا به خرابههایی میمانستند. صادرکننده قدیمی برق حالا دچار خاموشیهای طولانی میشد. کشوری که «سبد نان آفریقا» بود، حالا با گرسنگی شدید دست و پنجه نرم میکرد. و تورم سرسامآور بود. این افول اقتصادی چطور پدید آمد؟
✍️ فردای اقتصاد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ زیمبابوه که زمانی از ثروتمندترین کشورهای آفریقا بود، در ابتدای قرن ۲۱ دیگر اقتصاد مدرن کارآمدی نداشت. مدارسی که در گذشته گل سرسبد آموزش در آفریقا بودند، حالا به خرابههایی میمانستند. صادرکننده قدیمی برق حالا دچار خاموشیهای طولانی میشد. کشوری که «سبد نان آفریقا» بود، حالا با گرسنگی شدید دست و پنجه نرم میکرد. و تورم سرسامآور بود. این افول اقتصادی چطور پدید آمد؟
✍️ فردای اقتصاد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 مردم کیست؟
🎯 @Signal99
🌀 دو انقلاب در قرن هجدهم رخ داد که یکی به حداکثر اهداف خود نائل شد و دیگری هرچند توانست ساخت سیاسی مبتنی بر سلطنت را واژگون کند، اما از دل آن حکومتهای استبدادی بیرون آمد و نیاز به بیش از یک قرن تلاش بود تا بتوان به ساختی دموکراتیک و پایدار دست یافت؛ انقلاب آمریکا و فرانسه. تشابهات و تمایزات بسیاری بین این دو وجود دارد؛ اما یکی از ویژگیهای خاصی که نگذاشت انقلاب اروپاییان همانند انقلاب آن سوی اقیانوس آتلانتیک شود، فهم آنان از «مردم» بود.
🌀 هانا آرنت در تعبیر واژه «مردم» از منظر پدران انقلاب آمریکا مینویسد: واژه «مردم» همیشه نزد بنیادگذاران مفهوم بسیارگانگی و تنوع بیپایان جماعتی را که عظمتشان در تکثر و تعدد بود، حفظ کرد. مردان انقلاب آمریکا همه با رای عمومی به معنای وحدت نظر بالقوه همگان مخالف بودند؛ زیرا میدانستند که در حکومت مردم، قلمرو عام از تبادل نظر میان افراد مساوی بهوجود میآید و به محض آنکه این افراد مساوی همگی در امری وحدت نظر پیدا کردند، دیگر جایی برای تبادل عقیده نمیماند و این قلمرو از میان خواهد رفت.
🌀 در آنسو اما روبسپیر و بازیگران انقلاب فرانسه، برای اثبات نظر خود و تحکم در اجرای آن از عقاید «مردم» شاهد میآوردند. به بیان دیگر، آنان منویات خود را از قول «مردم» به پیش میراندند. درحالیکه بنیانگذاران کشور تازه نیز مانند انقلابیون فرانسه، رای حداکثری و قاطع مردم را داشتند؛ اما از آنجا که میدانستند حکومت افکار عمومی نیز حکومتی استبدادی است، از شاهد آوردن از «مردم» برای مباحث خویش احتراز میکردند. اما گروههای انقلابی فرانسه همگی یکصدا با پذیرش «مردمی» که در ذهن داشتند به قلع و قمع مخالفان خویش روی میآوردند.
🌀 مشخص است در جایی که «مردم» به شکل یک کل واحد وجود ندارد و تنها گروهها و دستهجات و افراد بسیار حضور دارند، نیاز به سازمانی است که این همگان بتوانند عقاید خود را ابراز کنند و ساخت سیاسی بتواند تجلی این تنوع باشد. اما آنجا که حرف «مردم» و آمال و آرزو و آرمانشان مشخص و مبرهن است، دیگر چه نیاز به احزاب و دستهجات مختلف؟ از همین روست که انقلاب فرانسه با گذار از لویی شانزدهم به حکومت «وحشت» میرسد. لیک نکته دردآور در مدل فرانسوی آن است که چه بسا در ابتدا نیز پیشوایان سخن «اکثریت» را اقامه کنند، اما با گذر زمان و در فقدان فرآیندهایی که تنوعبخشی جامعه را در ساخت سیاسی تضمین کند، این پیشوایان هرچند هنوز از «مردم» میگویند، اما دیگر این «مردم» حتی نمودی از «اکثریت» نیست.
🌀 نرسیدن به چنین طنز تلخی، تنها با بستری فراهم میشود که بهوجود آورنده تعادل در ساخت سیاسی باشد که از منظر تنوع، همانند جامعه باشد. از سوی دیگر، نرسیدن به این سناریو با برداشتن این نوع فهم یکپارچه از واژه «مردم» تا آنجا که بگوییم که مردم چه تفکری را دوست دارند، چه چیزی را میخواهند بخورند و چه چیزی را نمی خواهند بپوشند، میسر است. مردم تنها اجتماع افراد هستند و هر فرد خواست و آرزوهای مخصوص به خود را دارد. ساختی میتواند راه سعادت را برای این اجتماع فراهم کند که «فرد» و آرزوهای او برایش مقدس باشد و از آنسو باید تاکید کرد، علم اقتصاد بیش از هر علم دیگری «فرد» را تقدیس میکند.
✍️ هانا آرنت، انقلاب، ترجمه عزت الله فولادوند
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎯 @Signal99
🌀 دو انقلاب در قرن هجدهم رخ داد که یکی به حداکثر اهداف خود نائل شد و دیگری هرچند توانست ساخت سیاسی مبتنی بر سلطنت را واژگون کند، اما از دل آن حکومتهای استبدادی بیرون آمد و نیاز به بیش از یک قرن تلاش بود تا بتوان به ساختی دموکراتیک و پایدار دست یافت؛ انقلاب آمریکا و فرانسه. تشابهات و تمایزات بسیاری بین این دو وجود دارد؛ اما یکی از ویژگیهای خاصی که نگذاشت انقلاب اروپاییان همانند انقلاب آن سوی اقیانوس آتلانتیک شود، فهم آنان از «مردم» بود.
🌀 هانا آرنت در تعبیر واژه «مردم» از منظر پدران انقلاب آمریکا مینویسد: واژه «مردم» همیشه نزد بنیادگذاران مفهوم بسیارگانگی و تنوع بیپایان جماعتی را که عظمتشان در تکثر و تعدد بود، حفظ کرد. مردان انقلاب آمریکا همه با رای عمومی به معنای وحدت نظر بالقوه همگان مخالف بودند؛ زیرا میدانستند که در حکومت مردم، قلمرو عام از تبادل نظر میان افراد مساوی بهوجود میآید و به محض آنکه این افراد مساوی همگی در امری وحدت نظر پیدا کردند، دیگر جایی برای تبادل عقیده نمیماند و این قلمرو از میان خواهد رفت.
🌀 در آنسو اما روبسپیر و بازیگران انقلاب فرانسه، برای اثبات نظر خود و تحکم در اجرای آن از عقاید «مردم» شاهد میآوردند. به بیان دیگر، آنان منویات خود را از قول «مردم» به پیش میراندند. درحالیکه بنیانگذاران کشور تازه نیز مانند انقلابیون فرانسه، رای حداکثری و قاطع مردم را داشتند؛ اما از آنجا که میدانستند حکومت افکار عمومی نیز حکومتی استبدادی است، از شاهد آوردن از «مردم» برای مباحث خویش احتراز میکردند. اما گروههای انقلابی فرانسه همگی یکصدا با پذیرش «مردمی» که در ذهن داشتند به قلع و قمع مخالفان خویش روی میآوردند.
🌀 مشخص است در جایی که «مردم» به شکل یک کل واحد وجود ندارد و تنها گروهها و دستهجات و افراد بسیار حضور دارند، نیاز به سازمانی است که این همگان بتوانند عقاید خود را ابراز کنند و ساخت سیاسی بتواند تجلی این تنوع باشد. اما آنجا که حرف «مردم» و آمال و آرزو و آرمانشان مشخص و مبرهن است، دیگر چه نیاز به احزاب و دستهجات مختلف؟ از همین روست که انقلاب فرانسه با گذار از لویی شانزدهم به حکومت «وحشت» میرسد. لیک نکته دردآور در مدل فرانسوی آن است که چه بسا در ابتدا نیز پیشوایان سخن «اکثریت» را اقامه کنند، اما با گذر زمان و در فقدان فرآیندهایی که تنوعبخشی جامعه را در ساخت سیاسی تضمین کند، این پیشوایان هرچند هنوز از «مردم» میگویند، اما دیگر این «مردم» حتی نمودی از «اکثریت» نیست.
🌀 نرسیدن به چنین طنز تلخی، تنها با بستری فراهم میشود که بهوجود آورنده تعادل در ساخت سیاسی باشد که از منظر تنوع، همانند جامعه باشد. از سوی دیگر، نرسیدن به این سناریو با برداشتن این نوع فهم یکپارچه از واژه «مردم» تا آنجا که بگوییم که مردم چه تفکری را دوست دارند، چه چیزی را میخواهند بخورند و چه چیزی را نمی خواهند بپوشند، میسر است. مردم تنها اجتماع افراد هستند و هر فرد خواست و آرزوهای مخصوص به خود را دارد. ساختی میتواند راه سعادت را برای این اجتماع فراهم کند که «فرد» و آرزوهای او برایش مقدس باشد و از آنسو باید تاکید کرد، علم اقتصاد بیش از هر علم دیگری «فرد» را تقدیس میکند.
✍️ هانا آرنت، انقلاب، ترجمه عزت الله فولادوند
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 تورم موضوعی اخلاقی است؟
🎯 @Signal99
🌀 ادوارد پالمر تامپسون، مورخ مارکسیست، آشوبهای گرسنگان انگلیسی در قرن هجدهم را مقاومت در مقابل سرمایهداری میدانست. او هنگام مطالعه ناآرامیهای آن دوره که به دلیل کمبود غذا رخ میداد، اصطلاح «اقتصاد اخلاقی» را ابداع کرد. او معتقد بود انگیزه آشوبگران برای ایجاد اغتشاش تنها شکمهای خالی نبوده است، بلکه اعتقاد آنها به اینکه نانوایان، کشاورزان و آسیابداران به وظایف مرسوم خود، از جمله محدود کردن سود، فروش محلی و عدم احتکار غلات، عمل نکردهاند نیز دخیل بوده است.
🌀 سطح عمومی قیمتها از زمان آغاز به کار دوره اول بایدن ۱۹درصد بالا رفته است. آمریکاییها، این شرایط بسیاری از اقتصاددانان چپ که نرخ بالای اشتغال و افزایش دستمزدهای حقیقی را نوعی موفقیت محسوب میکنند، مایوس کرده است. نتایج یک مقاله کاری جدید از یکی از محققان دانشگاه هاروارد دلیل این «واگرایی» را توضیح میدهد.
🌀 آمریکاییهایی که به سوالات پاسخ دادند، به چند دلیل خشمگین بودند. اکثر آنها بر این باورند تورم به معنای کاهش درآمد واقعی آنهاست. پاسخدهندگان میگویند افزایش قیمتها زندگی را سختتر کرده و آنها را نگران ناتوانی از تامین نیازهای اساسی خود کرده است. شرکتکنندگان در این نظرسنجیها «رابطه تعادلی» میان تورم و بیکاری نمیدیدند، و تصور میکردند هر دو متغیر به صورت موازی رشد میکنند. حدود ۷۰درصد پاسخدهندگان تورم را نشانهای از رونق اقتصادی نمیدانند، و معتقدند افزایش سطح عمومی قیمتها به معنای وضع بد اقتصادی است.
🌀 یکسوم افراد بر این باور بودند که مهار تورم بر ثبات مالی، کاهش بیکاری و افزایش رشد اقتصادی اولویت دارد. به طور خلاصه باید گفت که شرکتکنندگان از افزایش قیمتها متنفر بودند. برخی از این باورها در دوره تورمی کنونی منعکس شده است. پس از همهگیری کرونا، درآمد حقیقی واقعا افت کرد، زیرا قیمتها سریعتر از دستمزدها رشد کرد. البته اصلاح دستمزدها در یکی دو سال گذشته تا حدی این شکاف را پر کرده است. قیمت کالاهای اساسی مانند غذا و سوخت سریعتر از سایر اقلام موجود در سبد تورم بالا رفته است.
🌀 حتی اگر درآمد شما درحال افزایش است، اینکه مشاهده میکنید هر روز بخش بیشتری از آن صرف نیازهای اولیه زندگی میشود، آزاردهنده است. البته تورم همیشه با بهبود وضعیت اشتغال همراه نمیشود. برای مثال طی بحران مالی جهانی ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹، جهش قیمت کالاهای پایهای شرایطی ایجاد کرد که در آن همزمان با تضعیف اقتصاد جهانی، تورم صعودی شد. همچنین بیکاری گسترده به عنوان شاخصه دوره تورمی دهه هفتاد میلادی در حافظه جمعی مردم ثبت شده است.
✍️ اکونومیست
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎯 @Signal99
🌀 ادوارد پالمر تامپسون، مورخ مارکسیست، آشوبهای گرسنگان انگلیسی در قرن هجدهم را مقاومت در مقابل سرمایهداری میدانست. او هنگام مطالعه ناآرامیهای آن دوره که به دلیل کمبود غذا رخ میداد، اصطلاح «اقتصاد اخلاقی» را ابداع کرد. او معتقد بود انگیزه آشوبگران برای ایجاد اغتشاش تنها شکمهای خالی نبوده است، بلکه اعتقاد آنها به اینکه نانوایان، کشاورزان و آسیابداران به وظایف مرسوم خود، از جمله محدود کردن سود، فروش محلی و عدم احتکار غلات، عمل نکردهاند نیز دخیل بوده است.
🌀 سطح عمومی قیمتها از زمان آغاز به کار دوره اول بایدن ۱۹درصد بالا رفته است. آمریکاییها، این شرایط بسیاری از اقتصاددانان چپ که نرخ بالای اشتغال و افزایش دستمزدهای حقیقی را نوعی موفقیت محسوب میکنند، مایوس کرده است. نتایج یک مقاله کاری جدید از یکی از محققان دانشگاه هاروارد دلیل این «واگرایی» را توضیح میدهد.
🌀 آمریکاییهایی که به سوالات پاسخ دادند، به چند دلیل خشمگین بودند. اکثر آنها بر این باورند تورم به معنای کاهش درآمد واقعی آنهاست. پاسخدهندگان میگویند افزایش قیمتها زندگی را سختتر کرده و آنها را نگران ناتوانی از تامین نیازهای اساسی خود کرده است. شرکتکنندگان در این نظرسنجیها «رابطه تعادلی» میان تورم و بیکاری نمیدیدند، و تصور میکردند هر دو متغیر به صورت موازی رشد میکنند. حدود ۷۰درصد پاسخدهندگان تورم را نشانهای از رونق اقتصادی نمیدانند، و معتقدند افزایش سطح عمومی قیمتها به معنای وضع بد اقتصادی است.
🌀 یکسوم افراد بر این باور بودند که مهار تورم بر ثبات مالی، کاهش بیکاری و افزایش رشد اقتصادی اولویت دارد. به طور خلاصه باید گفت که شرکتکنندگان از افزایش قیمتها متنفر بودند. برخی از این باورها در دوره تورمی کنونی منعکس شده است. پس از همهگیری کرونا، درآمد حقیقی واقعا افت کرد، زیرا قیمتها سریعتر از دستمزدها رشد کرد. البته اصلاح دستمزدها در یکی دو سال گذشته تا حدی این شکاف را پر کرده است. قیمت کالاهای اساسی مانند غذا و سوخت سریعتر از سایر اقلام موجود در سبد تورم بالا رفته است.
🌀 حتی اگر درآمد شما درحال افزایش است، اینکه مشاهده میکنید هر روز بخش بیشتری از آن صرف نیازهای اولیه زندگی میشود، آزاردهنده است. البته تورم همیشه با بهبود وضعیت اشتغال همراه نمیشود. برای مثال طی بحران مالی جهانی ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹، جهش قیمت کالاهای پایهای شرایطی ایجاد کرد که در آن همزمان با تضعیف اقتصاد جهانی، تورم صعودی شد. همچنین بیکاری گسترده به عنوان شاخصه دوره تورمی دهه هفتاد میلادی در حافظه جمعی مردم ثبت شده است.
✍️ اکونومیست
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
The Economist
Is inflation morally wrong?
Workers think so. Economists disagree
Forwarded from تبادل کانالهای علمی
📚 برترین کانالها برای افزایش دانش علمی
✔️ اقتصاد پژوهان
@anjoman_elmi_eqtesad
✔️ آموزش و پرورش تمام هنرها
@TazeineManzel
✔️ من و کتاب، |𝐏𝐃𝐅|
@aramesh13577
✔️ آموزش ترکی استانبولی در کوتاهترین زمان
@turkce_ogretmenimiz
✔️ تکست های انگلیسی+ کُلی اِصطلاحات کاربُردیِ
@English_cafe8
✔️ طب سینوی، درمان های خانگی
@teb_sinawi
✔️ دنیای پادکست
@OneThousandandOnePodcast
✔️ آموزش انگلیسی۴ مهارت در آیلتس۱ساله
@Englishteacher563
✔️ دوره فن ترجمه زبان انگلیسی و متون مطبوعاتی
@policyinact
✔️ مدرسه اطلاعات
@INFORMATIONINSTITUTE
✔️ دانش سیاسی
@Baharestan_MAG
✔️ روانشناســیِ ترمیمِ “رابــطه عاطفــی”
@bonsai_psy
✔️ مجله فرهنگی انگلیسی
@Englishliteraturemagazine
✔️ آموزش حرفه ای آشپزی
@telefoodgram
✔️ فیتنس،رژیم،علم تمرین
@FitnessBody97
✔️ پاتوق رایگان دانشجویان روانشناسی و مشاوره
@izahrapsydaily
✔️ آموزش بازارهای مالی و اخبار اقتصادی
@NerkhNameh2024
✔️ برای این اقتصاد دستوری
@signal99
✔️ اشتباهات من در بازار های مالی
@Reza_Ghanipur
✔️ کانال تخصصی روابط بینالملل
@InternationalRel
✔️ کتابخانه طبی، درمان با داروهای خانگی
@danyalshafa
✔️ مبانیِ نویسندگی
@ErnestMillerHemingway
✔️ جذب جنس مخالف با شگردهای روانشناسی
@moshavereh_shoma
✔️ گرامر و رایتینگ از صفر
@english_cafe
✔️ انگلیسی برای《بی حوصله ها》
@ENGLISH1388
📌هماهنگی برای تبادل
@Amintabaghchi
✔️ اقتصاد پژوهان
@anjoman_elmi_eqtesad
✔️ آموزش و پرورش تمام هنرها
@TazeineManzel
✔️ من و کتاب، |𝐏𝐃𝐅|
@aramesh13577
✔️ آموزش ترکی استانبولی در کوتاهترین زمان
@turkce_ogretmenimiz
✔️ تکست های انگلیسی+ کُلی اِصطلاحات کاربُردیِ
@English_cafe8
✔️ طب سینوی، درمان های خانگی
@teb_sinawi
✔️ دنیای پادکست
@OneThousandandOnePodcast
✔️ آموزش انگلیسی۴ مهارت در آیلتس۱ساله
@Englishteacher563
✔️ دوره فن ترجمه زبان انگلیسی و متون مطبوعاتی
@policyinact
✔️ مدرسه اطلاعات
@INFORMATIONINSTITUTE
✔️ دانش سیاسی
@Baharestan_MAG
✔️ روانشناســیِ ترمیمِ “رابــطه عاطفــی”
@bonsai_psy
✔️ مجله فرهنگی انگلیسی
@Englishliteraturemagazine
✔️ آموزش حرفه ای آشپزی
@telefoodgram
✔️ فیتنس،رژیم،علم تمرین
@FitnessBody97
✔️ پاتوق رایگان دانشجویان روانشناسی و مشاوره
@izahrapsydaily
✔️ آموزش بازارهای مالی و اخبار اقتصادی
@NerkhNameh2024
✔️ برای این اقتصاد دستوری
@signal99
✔️ اشتباهات من در بازار های مالی
@Reza_Ghanipur
✔️ کانال تخصصی روابط بینالملل
@InternationalRel
✔️ کتابخانه طبی، درمان با داروهای خانگی
@danyalshafa
✔️ مبانیِ نویسندگی
@ErnestMillerHemingway
✔️ جذب جنس مخالف با شگردهای روانشناسی
@moshavereh_shoma
✔️ گرامر و رایتینگ از صفر
@english_cafe
✔️ انگلیسی برای《بی حوصله ها》
@ENGLISH1388
📌هماهنگی برای تبادل
@Amintabaghchi