Shirin Sozeh
Homayoun Shajarian سخاموزیک
🎵🎶آواز کردی
💜دختر زیبای کردی
با صدای همایون شجریان
تقدیم به همراهان عزیز
#آواز
#فولکلور
#دختر_کرد
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
💜دختر زیبای کردی
با صدای همایون شجریان
تقدیم به همراهان عزیز
#آواز
#فولکلور
#دختر_کرد
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
❤3
🔰 بازاندیشی در الگوهای جنسیتی و بازتولید نابرابریهای جنسیتی در جامعه
✍شهلا اعزازی
در هر جامعهای، الگوهایی مشخص دربارهی نقشها، ویژگیها و رفتارهای مطلوب و مورد انتظار از زنان و مردان وجود دارد. این الگوها که بهعنوان انتظارات اجتماعی جنسیتی شناخته میشوند، هرچند در گذر زمان و تحت تأثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی دستخوش تحولاتی شدهاند، همچنان به بازتولید ساختارهای نابرابر قدرت منجر میشوند. از جمله عوامل مؤثر در شکلگیری و تداوم این الگوها میتوان به تفاوتهای منطقهای، طبقهی اجتماعی و سن افراد اشاره کرد.
با وجود تحولات گستردهی فرهنگی و اجتماعی، هستهی مرکزی بسیاری از این الگوها همچنان مبتنی بر برتری مردان و فرودستی زنان باقی مانده است. ویژگیهایی چون استقلال، قدرت بدنی، توانایی رهبری و سلطهگری بهعنوان صفات طبیعی و ذاتی مردان قلمداد میشوند، در حالی که زنان اغلب موجوداتی مطیع، عاطفی، صادق و لطیف تصویر میگردند. این چارچوبهای قالبی، بهنوعی توجیهگر تقسیم نقشهای اجتماعی هستند؛ برای مثال، واگذاری ریاست خانواده به مردان یا محرومسازی زنان از مناصبی چون قضاوت و ریاستجمهوری، با این استدلال که چنین موقعیتهایی نیازمند عقلانیت و عدم تأثیرپذیری از احساساتاند، صورت میپذیرد.
کلیشههای جنسیتی بازتابی از نگرشهای فرهنگی و اجتماعی نسبت به زنانگی و مردانگی هستند. حتی با وجود ظهور نمونههایی که این کلیشهها را به چالش میکشند ــ مانند مردان احساساتی یا زنان مقتدر ــ باورهای قالبیای چون «زنان رانندگان خوبی نیستند» یا «زنان در ریاضی ضعیفترند» همچنان در ذهن جامعه ریشهدارند. این تصورات، زنان را افرادی وابسته به حمایت مردان برای ادارهی زندگی معرفی میکنند.
با این حال، زنان در برابر این کلیشهها ایستادگی کرده و تواناییهای خود را در عرصههای مختلف به اثبات رساندهاند. آنان با وجود موانع ساختاری، برای تحقق آرزوها و اهداف خود گام برداشتهاند.
در دهههای اخیر، یکی از مؤلفههایی که بهشدت با مردانگی در فرهنگ ایرانی پیوند خورده، «غیرت» و «ناموسپرستی» است. تأکید بر این مفاهیم، به برخی مردان اجازه داده تا نظارتی افراطی و گسترده بر زندگی زنان اعمال کنند. در برخی موارد، این نگرش منجر به خشونتهایی چون قتلهای موسوم به «ناموسی» شده است؛ رویکردی که اعمال محدودیت، تنبیه و مجازات زنان را نهتنها موجه، بلکه نشانهی مردانگی و مسئولیتپذیری جلوه میدهد.
ویژگی دیگری که اغلب به مردان نسبت داده میشود، تمایلات جنسی شدید و کنترلناپذیر است. این باور، ازدواج زودهنگام مردان را برای پاسخ به این نیاز ضروری مینمایاند و در صورت عدم تأمین آن از سوی همسر، چندهمسری یا ازدواج موقت را توجیهپذیر میسازد. در این چارچوب، نهتنها زنان مسئول پاسخگویی به این نیازها هستند، بلکه وظیفهی کنترل و مدیریت تمایلات مردانه نیز به آنها واگذار میشود.
در چنین منظومهای از باورها، مردانی که بهواسطهی دیدن بخشی از بدن زنان دچار حواسپرتی، کشش جنسی یا رفتارهای اجتماعی نامناسب میشوند، نه مورد نقد، بلکه مورد ترحم یا درک قرار میگیرند. در نتیجه، این زنان هستند که باید با نوع پوشش خود از بروز چنین مشکلاتی جلوگیری کنند. بدین ترتیب، ناتوانی در کنترل میل جنسی که باید بهعنوان ضعفی فردی قلمداد شود، امری طبیعی و پذیرفتنی جلوه داده میشود و ابزاری برای اعمال محدودیتهای اجتماعی بر زنان قرار میگیرد.
زنان در گذر زمان، با تلاش بسیار، بسیاری از ویژگیهای منفی منتسب به خود را به چالش کشیدهاند و شایستگیهای خود را در عرصههای مختلف اثبات کردهاند. این در حالی است که مردانگی سنتی، همچنان حامل ویژگیهایی است که در جامعهی امروز، منفی و آسیبزا تلقی میشوند.
از اینرو، پرسشی اساسی مطرح میشود: در حالی که زنان برای بازنگری نقشها و کلیشههای جنسیتی منسوب به خود تلاش کردهاند، چرا مردان در نقد و بازنگری الگوهای تحمیلی مردانگی و نقشهای تثبیتشدهی خویش، اقدام مشابهی نکردهاند؟
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
#برابری_جنسیتی
✍شهلا اعزازی
در هر جامعهای، الگوهایی مشخص دربارهی نقشها، ویژگیها و رفتارهای مطلوب و مورد انتظار از زنان و مردان وجود دارد. این الگوها که بهعنوان انتظارات اجتماعی جنسیتی شناخته میشوند، هرچند در گذر زمان و تحت تأثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی دستخوش تحولاتی شدهاند، همچنان به بازتولید ساختارهای نابرابر قدرت منجر میشوند. از جمله عوامل مؤثر در شکلگیری و تداوم این الگوها میتوان به تفاوتهای منطقهای، طبقهی اجتماعی و سن افراد اشاره کرد.
با وجود تحولات گستردهی فرهنگی و اجتماعی، هستهی مرکزی بسیاری از این الگوها همچنان مبتنی بر برتری مردان و فرودستی زنان باقی مانده است. ویژگیهایی چون استقلال، قدرت بدنی، توانایی رهبری و سلطهگری بهعنوان صفات طبیعی و ذاتی مردان قلمداد میشوند، در حالی که زنان اغلب موجوداتی مطیع، عاطفی، صادق و لطیف تصویر میگردند. این چارچوبهای قالبی، بهنوعی توجیهگر تقسیم نقشهای اجتماعی هستند؛ برای مثال، واگذاری ریاست خانواده به مردان یا محرومسازی زنان از مناصبی چون قضاوت و ریاستجمهوری، با این استدلال که چنین موقعیتهایی نیازمند عقلانیت و عدم تأثیرپذیری از احساساتاند، صورت میپذیرد.
کلیشههای جنسیتی بازتابی از نگرشهای فرهنگی و اجتماعی نسبت به زنانگی و مردانگی هستند. حتی با وجود ظهور نمونههایی که این کلیشهها را به چالش میکشند ــ مانند مردان احساساتی یا زنان مقتدر ــ باورهای قالبیای چون «زنان رانندگان خوبی نیستند» یا «زنان در ریاضی ضعیفترند» همچنان در ذهن جامعه ریشهدارند. این تصورات، زنان را افرادی وابسته به حمایت مردان برای ادارهی زندگی معرفی میکنند.
با این حال، زنان در برابر این کلیشهها ایستادگی کرده و تواناییهای خود را در عرصههای مختلف به اثبات رساندهاند. آنان با وجود موانع ساختاری، برای تحقق آرزوها و اهداف خود گام برداشتهاند.
در دهههای اخیر، یکی از مؤلفههایی که بهشدت با مردانگی در فرهنگ ایرانی پیوند خورده، «غیرت» و «ناموسپرستی» است. تأکید بر این مفاهیم، به برخی مردان اجازه داده تا نظارتی افراطی و گسترده بر زندگی زنان اعمال کنند. در برخی موارد، این نگرش منجر به خشونتهایی چون قتلهای موسوم به «ناموسی» شده است؛ رویکردی که اعمال محدودیت، تنبیه و مجازات زنان را نهتنها موجه، بلکه نشانهی مردانگی و مسئولیتپذیری جلوه میدهد.
ویژگی دیگری که اغلب به مردان نسبت داده میشود، تمایلات جنسی شدید و کنترلناپذیر است. این باور، ازدواج زودهنگام مردان را برای پاسخ به این نیاز ضروری مینمایاند و در صورت عدم تأمین آن از سوی همسر، چندهمسری یا ازدواج موقت را توجیهپذیر میسازد. در این چارچوب، نهتنها زنان مسئول پاسخگویی به این نیازها هستند، بلکه وظیفهی کنترل و مدیریت تمایلات مردانه نیز به آنها واگذار میشود.
در چنین منظومهای از باورها، مردانی که بهواسطهی دیدن بخشی از بدن زنان دچار حواسپرتی، کشش جنسی یا رفتارهای اجتماعی نامناسب میشوند، نه مورد نقد، بلکه مورد ترحم یا درک قرار میگیرند. در نتیجه، این زنان هستند که باید با نوع پوشش خود از بروز چنین مشکلاتی جلوگیری کنند. بدین ترتیب، ناتوانی در کنترل میل جنسی که باید بهعنوان ضعفی فردی قلمداد شود، امری طبیعی و پذیرفتنی جلوه داده میشود و ابزاری برای اعمال محدودیتهای اجتماعی بر زنان قرار میگیرد.
زنان در گذر زمان، با تلاش بسیار، بسیاری از ویژگیهای منفی منتسب به خود را به چالش کشیدهاند و شایستگیهای خود را در عرصههای مختلف اثبات کردهاند. این در حالی است که مردانگی سنتی، همچنان حامل ویژگیهایی است که در جامعهی امروز، منفی و آسیبزا تلقی میشوند.
از اینرو، پرسشی اساسی مطرح میشود: در حالی که زنان برای بازنگری نقشها و کلیشههای جنسیتی منسوب به خود تلاش کردهاند، چرا مردان در نقد و بازنگری الگوهای تحمیلی مردانگی و نقشهای تثبیتشدهی خویش، اقدام مشابهی نکردهاند؟
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
#برابری_جنسیتی
👍4❤1
🔰چرا زنان جذب راستگرایی میشوند؟
✍فرناز سیفی
چه کسی از آندریا دورکین میهراسد؟ زمان نشان داد که خیلیها از صراحت او میترسند. دورکین تا وقتی زنده بود، در میان بسیاری از آمریکاییها منفور بود. محافظهکاران از او بیزار بودند، لیبرالها از او فاصله میگرفتند، و حتی فمینیستهای لیبرال و موج دوم فمینیسم در آمریکای شمالی هم با او خوب نبودند ــ فمینیستهای لیبرالی که اصطلاح «خواهرانگی فمینیستی» ورد زبانشان بود، از مسخره کردن و دست انداختن و پس زدن دورکین هیچ ابایی نداشتند.
آندریا دورکین، نظریهپرداز و فمینیست رادیکال آمریکایی، شهرتش را بیش از هر چیز مدیون تحلیلها و نقدهایی بود که بر هرزهنگاری از منظر فمینیستی مینوشت. او تند و تیز و صریح و روشن بود و هرگز واقعیت را سر سوزنی بزک نمیکرد. دورکین در سال ۱۹۸۳ میلادی کتاب مهمی را نوشت: «زنان راستگرا». این کتاب در آن زمان با سردی و بیاعتنایی روبهرو شد اما امسال دوباره، اینبار با مقدمهای به قلم مویرا دورگان، منتشر شده و نام آندریا دورکین را بر سر زبانها انداخته است. زنان راستگرا چنان به واقعیت امروز مرتبط است که مخاطب را به تحسین وامیدارد؛ دورکین چهار دههی قبل نه تنها با تیزبینی به خطر پی برده بود بلکه تحلیلی موشکافانه از این پدیده ارائه کرده بود.
زنان راستگرا در پایان موج دوم فمینیسم در آمریکا و در دورهای نوشته شد که دولت محافظهکار و راستگرای رونالد ریگان در اوج قدرت بود. در آن زمان، دوران «جنبش آزادی جنسی» به سر رسیده بود و بسیاری دیگر دچار این توهم نبودند که آزادی جنسی بهتنهایی میتواند به رهایی زنان بینجامد. چند سال بعد با ظهور بیماری ایدز، دیگر چندان جایی برای این جنبش در فضای سیاست و کنشگری باقی نماند.
دورکین بهشدت بدبین بود، بدبینیای که او را آماج انتقادات و حملات قرار داد. اما گذر زمان نشان داد که «بدبینی» او صرفاً متأثر از واقعیت تلخی بود که او آن را انکار نمیکرد.
دورکین در زنان راستگرا نوشت که زنان در سراسر عمر در معرض خطرند، و از قضا زنان دست راستی این خطر را بهتر و دقیقتر از دیگر زنان فهمیدند و به دنبال چانهزنی و یافتن راهحلی برای بقا رفتند. دورکین میداند که راستگرایان چطور با سوءاستفاده از رنج جنسیتیِ زنان لفاظی میکنند، حتی اگر در عمل با این آزادیها و برابری مخالف باشند. دورکین یکی از اولین نظریهپردازان موج دوم فمینیسم بود که اهمیت حیاتی مسائل اقتصادی در موضعگیری سیاسی زنان را فهمیده و به طبقاتیبودن موضعگیری سیاسی پی برده بود.
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
✍فرناز سیفی
چه کسی از آندریا دورکین میهراسد؟ زمان نشان داد که خیلیها از صراحت او میترسند. دورکین تا وقتی زنده بود، در میان بسیاری از آمریکاییها منفور بود. محافظهکاران از او بیزار بودند، لیبرالها از او فاصله میگرفتند، و حتی فمینیستهای لیبرال و موج دوم فمینیسم در آمریکای شمالی هم با او خوب نبودند ــ فمینیستهای لیبرالی که اصطلاح «خواهرانگی فمینیستی» ورد زبانشان بود، از مسخره کردن و دست انداختن و پس زدن دورکین هیچ ابایی نداشتند.
آندریا دورکین، نظریهپرداز و فمینیست رادیکال آمریکایی، شهرتش را بیش از هر چیز مدیون تحلیلها و نقدهایی بود که بر هرزهنگاری از منظر فمینیستی مینوشت. او تند و تیز و صریح و روشن بود و هرگز واقعیت را سر سوزنی بزک نمیکرد. دورکین در سال ۱۹۸۳ میلادی کتاب مهمی را نوشت: «زنان راستگرا». این کتاب در آن زمان با سردی و بیاعتنایی روبهرو شد اما امسال دوباره، اینبار با مقدمهای به قلم مویرا دورگان، منتشر شده و نام آندریا دورکین را بر سر زبانها انداخته است. زنان راستگرا چنان به واقعیت امروز مرتبط است که مخاطب را به تحسین وامیدارد؛ دورکین چهار دههی قبل نه تنها با تیزبینی به خطر پی برده بود بلکه تحلیلی موشکافانه از این پدیده ارائه کرده بود.
زنان راستگرا در پایان موج دوم فمینیسم در آمریکا و در دورهای نوشته شد که دولت محافظهکار و راستگرای رونالد ریگان در اوج قدرت بود. در آن زمان، دوران «جنبش آزادی جنسی» به سر رسیده بود و بسیاری دیگر دچار این توهم نبودند که آزادی جنسی بهتنهایی میتواند به رهایی زنان بینجامد. چند سال بعد با ظهور بیماری ایدز، دیگر چندان جایی برای این جنبش در فضای سیاست و کنشگری باقی نماند.
دورکین بهشدت بدبین بود، بدبینیای که او را آماج انتقادات و حملات قرار داد. اما گذر زمان نشان داد که «بدبینی» او صرفاً متأثر از واقعیت تلخی بود که او آن را انکار نمیکرد.
دورکین در زنان راستگرا نوشت که زنان در سراسر عمر در معرض خطرند، و از قضا زنان دست راستی این خطر را بهتر و دقیقتر از دیگر زنان فهمیدند و به دنبال چانهزنی و یافتن راهحلی برای بقا رفتند. دورکین میداند که راستگرایان چطور با سوءاستفاده از رنج جنسیتیِ زنان لفاظی میکنند، حتی اگر در عمل با این آزادیها و برابری مخالف باشند. دورکین یکی از اولین نظریهپردازان موج دوم فمینیسم بود که اهمیت حیاتی مسائل اقتصادی در موضعگیری سیاسی زنان را فهمیده و به طبقاتیبودن موضعگیری سیاسی پی برده بود.
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
👌2🤬1
☄فرمانده سپاه فومن گفت:
#جهنم_فومن بدلیل #مشکلات_فنی خاموش شد. برخی منابع هم مدعی شدند که طی شبهای گذشته برخی زنان را به دلیل بدحجابی به جهنم هم راه ندادند.
https://khabaronline.ir/xnDJx
#جهنم_فومن
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی@sociology_of_sport
#جهنم_فومن بدلیل #مشکلات_فنی خاموش شد. برخی منابع هم مدعی شدند که طی شبهای گذشته برخی زنان را به دلیل بدحجابی به جهنم هم راه ندادند.
https://khabaronline.ir/xnDJx
#جهنم_فومن
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی@sociology_of_sport
www.khabaronline.ir
فرمانده سپاه فومن: بخش جهنم نمایشگاه بدلیل مشکلات فنی خاموش شد
به گفته فرمانده سپاه فومن، جهنم به دلیل مشکلات فنی خاموش شده است.
👍2
چاقو فقط ابزار بود؛
قاتل واقعی،
سالهاست در سایه نشسته
و با عددها میکُشد؛
با نرخ تورم،
با قیمت دلار،
با وعده نان و فردا...
الهه را فقر کُشت،
نه فقر بیگناه؛
فقرِ ساختهشده،
تحمیلشده،
محاسبهشده،
فقرِ حاصل از بیکفایتی،
و بیوجدانی و ...
الهه نام یک دختر نیست
نامِ یک ملت است؛
ملتی که زیر فشار زندگی
نفسنفس میزند
و بعضی وقتها
در همین نفس آخر،
قبل از اینکه بمیرد
با آرزوهایش زنده به گور میشود
الهه کشته نشد
افشا شد
مثل رازی سرکوبشده
که ناگهان دهان باز میکند
و تمام زشتیهای را
بر ملا میسازد
و نام الههها از دیوارهای این شهر
پاک نخواهد شد
تا روزی که سکوت کردهایم
آنهم به مصلحت...
✍️محمد پارسی
قاتل واقعی،
سالهاست در سایه نشسته
و با عددها میکُشد؛
با نرخ تورم،
با قیمت دلار،
با وعده نان و فردا...
الهه را فقر کُشت،
نه فقر بیگناه؛
فقرِ ساختهشده،
تحمیلشده،
محاسبهشده،
فقرِ حاصل از بیکفایتی،
و بیوجدانی و ...
الهه نام یک دختر نیست
نامِ یک ملت است؛
ملتی که زیر فشار زندگی
نفسنفس میزند
و بعضی وقتها
در همین نفس آخر،
قبل از اینکه بمیرد
با آرزوهایش زنده به گور میشود
الهه کشته نشد
افشا شد
مثل رازی سرکوبشده
که ناگهان دهان باز میکند
و تمام زشتیهای را
بر ملا میسازد
و نام الههها از دیوارهای این شهر
پاک نخواهد شد
تا روزی که سکوت کردهایم
آنهم به مصلحت...
✍️محمد پارسی
😢2👍1
🔰زنان، هدفهای آسان در جامعه مردسالار
✍️فاطمه كبيرنتاج
در سال ۱۴۰۰ نيز الهه حسینینژادي ديگر، دختر نوجوان اهل سنندج، به بهانه ناموسي توسط پدرش به قتل رسیده بود. قتلهای ناموسی (Honor Killing) محصول این نگرش هستند که مردان حق دارند در صورت "توهین به حیثیت خانواده" (مثلاً ارتباط غیرمجاز، سرپیچی از ازدواج تحمیلی، یا حتی قربانی خشونت جنسی شدن)، زنان را مجازات یا حتی به قتل برسانند.
اين بار نيز الهه حسيني نژادي ديگر، توسط مردي به قتل رسيد كه مدعي است بخاطر سرقت گوشي موبايل دست به اين جنايت كثيف زده است.
این واقعه خونبار که هفته گذشته رخ داد، نه یک حادثه مجزا که حلقهای از زنجیره خشونت سیستماتیک علیه زنان در ایران است. پرونده الهه حسینینژاد دوم، با همان نام و همان سرنوشت تراژیک، تصادفی نیست؛ این تکرار نشانگر عمق بحران در جامعهای است که زنانش در فضای عمومی به اشکال مختلف قربانی میشوند.
اساس این تراژدی را باید در لایه هاي تو در تو جستجو كرد: ناامنی ساختاری حملونقل عمومی که زنان را به هدفی آسان تبدیل کرده، و راننده خودروی کرایهای که برای یک گوشی موبایل دست به قتل میزند، محصول سیستم نظارتی معیوبی است که اجازه میدهد هر فردی با کمترین پیشینه سنجی وارد حرفه مسافرکشی شود. این بیضابطگی در صنعت حملونقل غير رسمي و يا اینترنتی، سالانه دهها قربانی میگیرد.
در پس این قتل، میتوان ردپای سیاستهای نادرست و برنامهریزیهای شتابزده شهری و فرهنگی، ضعف مدیریت حملو نقل، بیکاری ساختاری و فقر منتج از آن، تشديد بحران حاشیهنشینی و توسعه نامتوازن شهری، و فرهنگ مردسالارانهای را دید که امنیت زنان را جدی نمیگیرد و بدن زن را کالایی قابل تصاحب میپندارد. تا زمانی که زنان ناچارند هر روز از این مسیرهای ناامن تردد کنند، تا وقتی که نظارتی بر رانندگان مسافربر وجود ندارد، و تا زمانی که قانون مجازاتهای بازدارنده اعمال نمیکند، شاهد تکرار چنین فجایعی خواهیم بود.
الهه حسینینژاد دوم، مانند اولی؛ هر دو قربانی سیستمی هستند که تغییرش نیازمند عزمی ملی است. #فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی@sociology_of_sport
✍️فاطمه كبيرنتاج
در سال ۱۴۰۰ نيز الهه حسینینژادي ديگر، دختر نوجوان اهل سنندج، به بهانه ناموسي توسط پدرش به قتل رسیده بود. قتلهای ناموسی (Honor Killing) محصول این نگرش هستند که مردان حق دارند در صورت "توهین به حیثیت خانواده" (مثلاً ارتباط غیرمجاز، سرپیچی از ازدواج تحمیلی، یا حتی قربانی خشونت جنسی شدن)، زنان را مجازات یا حتی به قتل برسانند.
اين بار نيز الهه حسيني نژادي ديگر، توسط مردي به قتل رسيد كه مدعي است بخاطر سرقت گوشي موبايل دست به اين جنايت كثيف زده است.
این واقعه خونبار که هفته گذشته رخ داد، نه یک حادثه مجزا که حلقهای از زنجیره خشونت سیستماتیک علیه زنان در ایران است. پرونده الهه حسینینژاد دوم، با همان نام و همان سرنوشت تراژیک، تصادفی نیست؛ این تکرار نشانگر عمق بحران در جامعهای است که زنانش در فضای عمومی به اشکال مختلف قربانی میشوند.
اساس این تراژدی را باید در لایه هاي تو در تو جستجو كرد: ناامنی ساختاری حملونقل عمومی که زنان را به هدفی آسان تبدیل کرده، و راننده خودروی کرایهای که برای یک گوشی موبایل دست به قتل میزند، محصول سیستم نظارتی معیوبی است که اجازه میدهد هر فردی با کمترین پیشینه سنجی وارد حرفه مسافرکشی شود. این بیضابطگی در صنعت حملونقل غير رسمي و يا اینترنتی، سالانه دهها قربانی میگیرد.
در پس این قتل، میتوان ردپای سیاستهای نادرست و برنامهریزیهای شتابزده شهری و فرهنگی، ضعف مدیریت حملو نقل، بیکاری ساختاری و فقر منتج از آن، تشديد بحران حاشیهنشینی و توسعه نامتوازن شهری، و فرهنگ مردسالارانهای را دید که امنیت زنان را جدی نمیگیرد و بدن زن را کالایی قابل تصاحب میپندارد. تا زمانی که زنان ناچارند هر روز از این مسیرهای ناامن تردد کنند، تا وقتی که نظارتی بر رانندگان مسافربر وجود ندارد، و تا زمانی که قانون مجازاتهای بازدارنده اعمال نمیکند، شاهد تکرار چنین فجایعی خواهیم بود.
الهه حسینینژاد دوم، مانند اولی؛ هر دو قربانی سیستمی هستند که تغییرش نیازمند عزمی ملی است. #فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی@sociology_of_sport
Forwarded from گاه نوشت - فاطمه كبيرنتاج
✳️در هند برای تامین امنیت زنان اپلیکیشنهایی ارائه شده
که ویژگیهای خاصی دارند
در ادامه نمونههایی از آن
جهت الهام/الگوگیری متخصصان ارائه میشود:
1⃣برنامه ی My Safetipin
متخصصان حوزه فناوری ايراني نيز با طراحی چنين اپلیکیشنهايي مي توانند به تامین امنیت زنان در جامعه کمک کنند . اين پست را به اشتراك بگذاريد شايد كه در كشور ما نيز اقدامي مشابه صورت گيرد.
https://www.tg-me.com/fatemehkabirnataj
که ویژگیهای خاصی دارند
در ادامه نمونههایی از آن
جهت الهام/الگوگیری متخصصان ارائه میشود:
1⃣برنامه ی My Safetipin
برنامه امنیتی مبتنی بر نقشه است که منطقه را براساس امنیت بررسی می کند. منطقه ای که با پین قرمز مشخص می کند در واقع منطقه «ناامن» و ناحیه ی که پین سبز روی آن قرار دارد، منطقه «امن» محسوب می شود و رنگ های کهربایی و کم رنگ تر اعلام می کند که ناحیه امنیت کمتری دارد. علاوه بر این دسترسی به وسایل حمل و نقل عمومی در ناحیه و اینکه آیا ایستگاه پلیس، داروخانه و دستگاه خودپرداز در این نزدیکی هست یا خیر و همچنین ناحیه های شلوغ را به شما اطلاعات می دهد. همچنین می توانید موقعیت خود را از طریق GPS با عزیزانتان به اشتراک بگذارید. برنامه My Safetipin این امکان را دارد که کاربران ناحیه و مکان های ناامن را با پین مشخص کنند تا به دیگران بتوانند کمک کنند.
2⃣برنامه ی Smart24x7
مستقیما با چندین ایستگاه پلیس در ارتباط است و برای امنیت زنان، شهروندان و همچنین گردشگران طراحی شده است. استفاده از این برنامه بسیار راحت و ساده است. اگر دکمه PANIC را فشار دهید هشداری به همه ی شماره های که در بخش تماس های اضطراری وارده کرده اید و همچنین برای پلیس ارسال می شود. این برنامه همچنین زمانی که شما در شرایط وحشتناکی هستید، شروع به ضبط ویدیو و صدا می کند و آن را با پلیس به اشتراک می گذارد. این هشدارها با GPRS تولید می شوند. اما در مواردی که GPRS قطع شده باشد هشدارها توسط پیام کوتاه ارسال می شود. ویژگی دیگر این برنامه ارائه مرکز خدمات پشتیبانی است که طیف وسیعی از خدمات اضطراری مانند آمبولانس و خدمات آتشنشانی رو پشتیبانی می کنند. این برنامه نگهبان شماست.
3⃣ برنامه امنیتی Himmat
رایگان هست و توسط پلیس دهلی ابتدا برای زنان پایتخت طراحی شده بود. استفاده از برنامه، نیاز به ثبت نام دارد و تمامی فیلدهای را باید تکمیل کنید. زمانی که شما در شرایط اضطراری قرار می گیرد موقعیت دقیق شما همراه با ویدیو و صداهای ضبط شده به پلیس دهلی ارسال می شود.
4⃣ برنامه Raksha
خیلی مهم است که این برنامه را هر زنی در هند داشته باشد. زمانی که شما واقعا نیاز به کمک دارید، Raksha پیام هشداری همراه با موقعیت شما به مخاطبی که مشخص می کنید ارسال می کند. مزیت دیگر این برنامه این است که حتی اگر برنامه کار نکند یا خاموش شود، شما می توانید یک هشدار با فشردن کلید صدا برای سه ثانیه ارسال کنید.
5⃣ برنامه bSafe
یک برنامه امنیتی تمام عیار برای زنان است. این برنامه ویژگی های بسیاری دارد مانند هشدار bSafe که موقعیت دقیق شما و اینکه در اطراف شما چه اتفاقی درحال رخ دادن است همراه با ویدیو و صدا به سرعت به نگهبان شما ارسال می کند. این برنامه بخش های مختلفی دارد. Follow Me اجازه می دهد خانواده و دوستانتان از طریق GPS شما را پیگیری کنند تا به یک منطقه امن برسید.. Fake Call دقیقا برای این موضوع طراحی شده که بتوانید از شرایط نامناسب نجات پیدا کنید و با یک تماس فیک (تقلبی) مزاحمین از خود دور کنید. Timer Alarm به شما اجازه می دهد که یک هشدار صوتی برای زمان خاصی تنظیم کنید که تا نگهبان شما تا محل نگهداری شما را پیگیری کند و اگر شما قبل از زمان مشخص شده از منطقه ناامن خارج نشوید و هشدار را خاموش نکیند، هشدار به صورت اتوماتیک فعال می شود و یک پیام اضطراری برای مخاطب ویژه ی و پلیس ارسال می کند.
6⃣ برنامه امنیتی Nirbhaya
این برنامه است که هشداری را فعال می کند، زمانی که در یک موقعیت اضطراری هستید، این برنامه هشدار را به همراه موقعیتتان برای مخاطبی که خودتان مشخص کرده اید ارسال می کند. همچنین این برنامه یک ویژگی «هشدار ناحیه ناامن» دارد، زمانی که به کاربر در منطقه ناامن قرار میگیرد، فورا هشدار می دهد که این فضا پتانسل بالایی برای اتفاقات ناگوار دارد.
7⃣برنامه Shake2Safety
بسیار ساده و راحت برای زنان است که فقط لازم است تلفن هوشمند خود را تکان دهید یا دکمه پاور (دکمه ی خاموش و روشن کردن تلفن همراه) را برای 4 ثانیه فشار دهید، در این صورت برای پلیس پیام اضطراری ارسال می کند یا بلافاصله برای تلفن های ثبت شده، پیامی ارسال می کند. بهترین بخش برنامه، این است که برنامه بدون اینترنت و حتی روی صفحه قفل شده نیز کار می کند. همچنین در این برنامه امکان گزارش سرقت، حادثه یا هر بلای طبیعی را دارد. این یک برنامه جامع است و باید هر فردی در هند روی تلفن همراه خود داشته باشد.
منبع: لست سکند
متخصصان حوزه فناوری ايراني نيز با طراحی چنين اپلیکیشنهايي مي توانند به تامین امنیت زنان در جامعه کمک کنند . اين پست را به اشتراك بگذاريد شايد كه در كشور ما نيز اقدامي مشابه صورت گيرد.
https://www.tg-me.com/fatemehkabirnataj
Telegram
گاه نوشت - فاطمه كبيرنتاج
دكتراي جامعه شناسي،
پژوهشگر و مدرس دانشگاه
پژوهشگر و مدرس دانشگاه
❤2👍1
🔰یک کشته، نود میلیون سوگوار
✍بیتا مدنی
بی شک نکات بالا باید رعایت شود
اما کوتاهی سیاستگذار و مدیر شهری در وقوع چنین جنایاتی را نمیشود نادیده گرفت. تک سبب بینی خطایی شناختی است که از برخی جامعهشناسان سر میزند. روانشناختی دیدن مسئله و تقلیل دادن آن به امر فردی، مثلا اینکه قاتل روانی بوده، تقصیری را متوجه قربانی دانستن و بولد کردن آن (مثلا فلان لباس را پوشیده، فلان زمان یا مکان نامناسب و شرایط نامساعد را خودش رقم زده، فلان واکنش یا سخن ناصواب را گفته که به چنین سرنوشتی دچار شده) نیز خطاهایی است که از برخی روانشناسان سر میزند.
تکرار و تناوب #زن_کشی در جامعه بهعناوین مختلف، بیش و پیش از هر چیز معنی داری خشونت نهادینه، ساختاری و سیستماتیک را علیه زن نشان میدهد.
بر این اساس مادامیکه عزمی ملی در سطوح کلانساخت قدرت و مدیریت کشور مثل نهاد قانونگذاری تا سطوح میانی چون اصلاح نگرش و کردار اجتماعی در فرهنگ عمومی برای پیشگیری و محو تبعیض و فشار بر پیکره زنانه جامعه تعلق نگیرد، شاهد وقوع و حتی گسترش چنین جنایاتی در سطح جامعه فقر زده و جنسیت زده خواهیم بود.
#الهه_حسین_نژاد
#خشونت_نهادینه
@sociology_of_sport
✍بیتا مدنی
بی شک نکات بالا باید رعایت شود
اما کوتاهی سیاستگذار و مدیر شهری در وقوع چنین جنایاتی را نمیشود نادیده گرفت. تک سبب بینی خطایی شناختی است که از برخی جامعهشناسان سر میزند. روانشناختی دیدن مسئله و تقلیل دادن آن به امر فردی، مثلا اینکه قاتل روانی بوده، تقصیری را متوجه قربانی دانستن و بولد کردن آن (مثلا فلان لباس را پوشیده، فلان زمان یا مکان نامناسب و شرایط نامساعد را خودش رقم زده، فلان واکنش یا سخن ناصواب را گفته که به چنین سرنوشتی دچار شده) نیز خطاهایی است که از برخی روانشناسان سر میزند.
تکرار و تناوب #زن_کشی در جامعه بهعناوین مختلف، بیش و پیش از هر چیز معنی داری خشونت نهادینه، ساختاری و سیستماتیک را علیه زن نشان میدهد.
بر این اساس مادامیکه عزمی ملی در سطوح کلانساخت قدرت و مدیریت کشور مثل نهاد قانونگذاری تا سطوح میانی چون اصلاح نگرش و کردار اجتماعی در فرهنگ عمومی برای پیشگیری و محو تبعیض و فشار بر پیکره زنانه جامعه تعلق نگیرد، شاهد وقوع و حتی گسترش چنین جنایاتی در سطح جامعه فقر زده و جنسیت زده خواهیم بود.
#الهه_حسین_نژاد
#خشونت_نهادینه
@sociology_of_sport
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لحظه سر زدن خورشید از فراز دماوندِ ورجاوند
با نوایی از شادروان استاد شجریان در سپتامبر 2020
این لحظه تقدیم یاران و همراهان کانال فمینیسم تفسیریپرگمتیستی
درود و پگاه بهنیکی
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
@sociology_of_sport
با نوایی از شادروان استاد شجریان در سپتامبر 2020
این لحظه تقدیم یاران و همراهان کانال فمینیسم تفسیریپرگمتیستی
درود و پگاه بهنیکی
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
@sociology_of_sport
❤2
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
#یادداشت_روز
🔸نقش انجمن جامعهشناسی ایران در جریان تولید و تقویت علم
بیتا مدنی
نقش محافل علمی و سازمانهای مردمنهادی چون انجمن جامعهشناسی ایران در تولید و تقویت علوم اجتماعی و مشخصا جامعه شناسی چیست؟
این پرسشی است که دکتر سعید معیدفر رِئیس انجمن جامعهشناسی ایران ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ در نشستی با موضوع "چالشهای علوم اجتماعی ایران" کوشید پاسخی در خور دهد. او در جواب سایر نقدهای وارده دکتر تقی آزاد ارمکی، به نکات مهمی در رابطهبا گسیختگی های جامعه علمی کشور اشاره میکند که دغدغه قریب به اتفاق هموَندان انجمن جامعهشناسی ایران بهعنوان تنها سازمان مردمنهاد علمی در حوزه جامعهشناسی و علوماجتماعی، با بیش از ۴۰۰۰ هموند و بیش از ۳۰ گروه فعال تخصصی است.
مروری بر تاریخ علم مؤید آنست که کانون اصلی تولید علم و تمدن حتی در جهان توسعه یافته نیز الزاما و صرفا دانشگاه نبوده و نیست. متفکرین بزرگی چون مارکس، دورکیم، وبر، سیمل و دیگران ایدههای خود را نه از دانشگاه بلکه از دل محافل علمی برآوردند. این محافل و انجمنهای علمی بودند که به یاری رساندند ایدهها مطرح شود، به بحث، نقد و گفتگو گذاشتهشود تا نظم و نسَق بیشتری بگیرد و تولید و رشد علم محقق شود. البته فضای آکادمیک در گام بعدی به عنوان نهاد معرف، به تولید و گسترش ایدههای ناب جامعهشناسان کمک کرده و دانشآموختگان دانشگاهها نیز به شرح وبسط آن نظریهها پرداختند
ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
با حمایت انجمن جامعه شناسی از فرهنگ و فرهیختگی حمایت کنید
🔸نقش انجمن جامعهشناسی ایران در جریان تولید و تقویت علم
بیتا مدنی
نقش محافل علمی و سازمانهای مردمنهادی چون انجمن جامعهشناسی ایران در تولید و تقویت علوم اجتماعی و مشخصا جامعه شناسی چیست؟
این پرسشی است که دکتر سعید معیدفر رِئیس انجمن جامعهشناسی ایران ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ در نشستی با موضوع "چالشهای علوم اجتماعی ایران" کوشید پاسخی در خور دهد. او در جواب سایر نقدهای وارده دکتر تقی آزاد ارمکی، به نکات مهمی در رابطهبا گسیختگی های جامعه علمی کشور اشاره میکند که دغدغه قریب به اتفاق هموَندان انجمن جامعهشناسی ایران بهعنوان تنها سازمان مردمنهاد علمی در حوزه جامعهشناسی و علوماجتماعی، با بیش از ۴۰۰۰ هموند و بیش از ۳۰ گروه فعال تخصصی است.
مروری بر تاریخ علم مؤید آنست که کانون اصلی تولید علم و تمدن حتی در جهان توسعه یافته نیز الزاما و صرفا دانشگاه نبوده و نیست. متفکرین بزرگی چون مارکس، دورکیم، وبر، سیمل و دیگران ایدههای خود را نه از دانشگاه بلکه از دل محافل علمی برآوردند. این محافل و انجمنهای علمی بودند که به یاری رساندند ایدهها مطرح شود، به بحث، نقد و گفتگو گذاشتهشود تا نظم و نسَق بیشتری بگیرد و تولید و رشد علم محقق شود. البته فضای آکادمیک در گام بعدی به عنوان نهاد معرف، به تولید و گسترش ایدههای ناب جامعهشناسان کمک کرده و دانشآموختگان دانشگاهها نیز به شرح وبسط آن نظریهها پرداختند
ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
با حمایت انجمن جامعه شناسی از فرهنگ و فرهیختگی حمایت کنید
isa.org.ir
انجمن جامعه شناسی ایران - نقش انجمن جامعهشناسی ایران در جریان تولید و تقویت علم
👍1
انجمن جامعه شناسی ایران
#یادداشت_روز 🔸نقش انجمن جامعهشناسی ایران در جریان تولید و تقویت علم بیتا مدنی نقش محافل علمی و سازمانهای مردمنهادی چون انجمن جامعهشناسی ایران در تولید و تقویت علوم اجتماعی و مشخصا جامعه شناسی چیست؟ این پرسشی است که دکتر سعید معیدفر رِئیس انجمن جامعهشناسی…
در بند دوم سطر نهم، "به" اضافه است و یاری رساندند صحیح میباشد.
🤔1🙏1
🔰روزی چند زن کشته شود، لاشه تنبل و بیخاصیت نهاد قانون یک تکانی به خود میدهد؟
✍بیتا مدنی
متأسفانه مجددا شاهد خبری هستیم که هم خبر ورزشی است و هم بازتولید خشونت علیه زن در منتها درجه یعنی #زن_کشی. بهنام غیرت، اما در واقع امر از سرِ توهم و حسادت. قتلی که لعابی از مفهوم مبهم ناموس پرستی را روی خود میکشد، اما سرچشمه آن حس مالکیت بر بدن زن و اختیارداری تام نیمی از جامعه یعنی مردان، برای نیم دیگر جامعه یعنی زنان. بدنه قانونگذار جامعه امروز آنقدر ناتوان و عاجز است و اینقدر جسد وار (سنگین و متعفن و بیخاصیت) روی دست مردم مانده که حتی نمیتواند دو ماده تبصره با هدف پیشگیری و ممانعت از خشونت علیه زن، یا مجازاتی با خاصیت بازدارندگی برای #زن_کشی در "خانه ملت" بگذراند که حداقل شاهد افزایش وحشتناک آمار زن کشی نباشیم.
متأسفانه امروز هم سر از خواب که بلند کردیم، متوجه شدیم #هانیه_بهبودی ورزشکار فریمانی و قهرمان مسابقات مچ اندازی کشور به طرزی کین توزانه، با نقشه قبلی، و فجیع توسط شوهرش به قتل رسیده است.
جزئیات را مرور میکنیم تا از لابلای سطور متوجه شویم چقدر به آسانی جان زن در مناسبات زناشویی بیارزش تلقی میشود و چقدر آسان و با دستِ باز، یک شوهر متوهم میتواند عامل زنکشی و درنهایت انحطاط اخلاق و امنیت در جامعه باشد.
💢زمان و مکان قتل: خانه
قتل در جمعه ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ هجریشمسی (معادل ۷ ژوئن ۲۰۲۵ میلادی) در شهرستان فریمان و در خانه، یعنی جایی که کمتر یا بهسختی امکان گزارش و اثبات خشونت به بیرون آن وجود دارد.گ رخ داده است
💢 مقتول: محارم، در اینجا همسر
هانیه بهبودی پورامغان، دانشجوی رشته تربیت بدنی، قهرمان مچاندازی استان خراسان رضوی، حدود ۲۳ تا ۲۴ ساله است و مادر دختری چهارساله. قاتل جلال اصلاحی، هم همسر و هم پسرخاله اوست. ابتدا هانیه را خفه میکند، اما خشم و حسادتش فروکش نمیکند، پس بر سر او ضربه میزند. سپس برای جعل صحنه، اقدام به بریدن رگهای هر دو دست هانیه میکند تا صحنه را به خیال خود خودکشی جلوه دهد. جسد با آثار کبودی در ناحیه گردن و ضربه به سر در خانه پیدا میشود.
💢 انگیزه قتل:حسادت نسبت به موفقیت زن
گفته شده انگیزه قتل ناشی از حسادت به موفقیتها و دیده شدن هانیه بوده است؛ او حتی از دیده شدن بنرهای تبریک قهرمانی هانیه ناراحت شده بود. ببینید چقدر راحت است برای مردی که حسادت را دستمایه خشونت کلامی، فیزیکی و اجتماعی میکند... و چقدر زن کشی راحت است در این مملکت بدون بازدارندگی قانون و چه مملکت ناامنی برای زن شده. نهایتا پدر مقتول، قاتل را به پلیس معرفی میکند و جلال اصلاحی دستگیر میشود. تحقیقات پلیس آگاهی و دادستانی فریمان انجام میشود و شواهد و اسناد به دقت بررسی میشود و پلیس پرده از آن برمیدارد.
💢خشونت سیستماتیک
خشونت نهادینه علیه زنان در ایران طوری رخ میدهد که نهاد قانون دست در دست نهاد پاتریارکی در بالا رفتن آمار «زنکشی» تا حدی چنین نگران کننده نقش دارد. تلویزیون میلی در بازنمایی مصادیق تبعیض و خشونت نقش دارد. مجلس، قوه قضائیه، بدنه های ایدئولوژیک و سنتگرای محافظهکار و طیفهای به قدرت بزرگ میتوانند به جای سرکوب زن، انداختن تقصیر بر گردن زن، بهانه تراشی از نوع پوشش یا فعالیت یا شیوه ناشیانه برخورد زن با قضایای زندگی روزمره، به تدوین و بازتنظیم و اجرای قوانینی انسانی تر و در راستای امنیت و رفاه شهروندان زن و مرد، همچنین توسعه مملکت فارغ از دغدغه جان، همت نمیگمارد.
بعد دیگر قضیه، امر فرهنگی است. ما هنوز، در بهترین حالت، بیدقتیم. نسبت به شوخیهای رکیک جنسیتی در محافل دوستانه، به ترویج کلیشههای جنسیتی توسط رسانه میلی، به ضعیفه/ لکاته/ لطیفه جا انداختن زن در کردار جمعی و بستر گفتمانی، به نادیده گرفتن زنان توانمند و نگاهداشتن آنها زیر #سقف_شیشهای در سلسله مراتب شغلی و اجتماعی هم بیدقتیم. از ناقص العقل و الایمان خواندن زنان تا لجبازی با آحاد زنان بر سرِ سرپوش اجباری، نادیده گرفتن حضور، صدا، فعالیت زن، بی ارزش دانستن ارزش افزوده کار عاطفی زنان گرفته تا تفکیک و تبعیض جنسیتی در عرصه های گوناگون کنش اجتماعی... اما، بی دقتی هم حدی دارد! با توجه به درهمتنیدگی عناصر فرهنگی با سازوکارهای نهادی، همه موارد فوق الذکر برادران همدست در قتل هانیه، الهه، هانیه ها و الهه ها هستند.
#ورزش_زنان
#زن_کشی
#نه_به_تبعیض
#نه_به_حجاب_اجباری
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
#خانه_ملت
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
✍بیتا مدنی
متأسفانه مجددا شاهد خبری هستیم که هم خبر ورزشی است و هم بازتولید خشونت علیه زن در منتها درجه یعنی #زن_کشی. بهنام غیرت، اما در واقع امر از سرِ توهم و حسادت. قتلی که لعابی از مفهوم مبهم ناموس پرستی را روی خود میکشد، اما سرچشمه آن حس مالکیت بر بدن زن و اختیارداری تام نیمی از جامعه یعنی مردان، برای نیم دیگر جامعه یعنی زنان. بدنه قانونگذار جامعه امروز آنقدر ناتوان و عاجز است و اینقدر جسد وار (سنگین و متعفن و بیخاصیت) روی دست مردم مانده که حتی نمیتواند دو ماده تبصره با هدف پیشگیری و ممانعت از خشونت علیه زن، یا مجازاتی با خاصیت بازدارندگی برای #زن_کشی در "خانه ملت" بگذراند که حداقل شاهد افزایش وحشتناک آمار زن کشی نباشیم.
متأسفانه امروز هم سر از خواب که بلند کردیم، متوجه شدیم #هانیه_بهبودی ورزشکار فریمانی و قهرمان مسابقات مچ اندازی کشور به طرزی کین توزانه، با نقشه قبلی، و فجیع توسط شوهرش به قتل رسیده است.
جزئیات را مرور میکنیم تا از لابلای سطور متوجه شویم چقدر به آسانی جان زن در مناسبات زناشویی بیارزش تلقی میشود و چقدر آسان و با دستِ باز، یک شوهر متوهم میتواند عامل زنکشی و درنهایت انحطاط اخلاق و امنیت در جامعه باشد.
💢زمان و مکان قتل: خانه
قتل در جمعه ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ هجریشمسی (معادل ۷ ژوئن ۲۰۲۵ میلادی) در شهرستان فریمان و در خانه، یعنی جایی که کمتر یا بهسختی امکان گزارش و اثبات خشونت به بیرون آن وجود دارد.گ رخ داده است
💢 مقتول: محارم، در اینجا همسر
هانیه بهبودی پورامغان، دانشجوی رشته تربیت بدنی، قهرمان مچاندازی استان خراسان رضوی، حدود ۲۳ تا ۲۴ ساله است و مادر دختری چهارساله. قاتل جلال اصلاحی، هم همسر و هم پسرخاله اوست. ابتدا هانیه را خفه میکند، اما خشم و حسادتش فروکش نمیکند، پس بر سر او ضربه میزند. سپس برای جعل صحنه، اقدام به بریدن رگهای هر دو دست هانیه میکند تا صحنه را به خیال خود خودکشی جلوه دهد. جسد با آثار کبودی در ناحیه گردن و ضربه به سر در خانه پیدا میشود.
💢 انگیزه قتل:حسادت نسبت به موفقیت زن
گفته شده انگیزه قتل ناشی از حسادت به موفقیتها و دیده شدن هانیه بوده است؛ او حتی از دیده شدن بنرهای تبریک قهرمانی هانیه ناراحت شده بود. ببینید چقدر راحت است برای مردی که حسادت را دستمایه خشونت کلامی، فیزیکی و اجتماعی میکند... و چقدر زن کشی راحت است در این مملکت بدون بازدارندگی قانون و چه مملکت ناامنی برای زن شده. نهایتا پدر مقتول، قاتل را به پلیس معرفی میکند و جلال اصلاحی دستگیر میشود. تحقیقات پلیس آگاهی و دادستانی فریمان انجام میشود و شواهد و اسناد به دقت بررسی میشود و پلیس پرده از آن برمیدارد.
💢خشونت سیستماتیک
خشونت نهادینه علیه زنان در ایران طوری رخ میدهد که نهاد قانون دست در دست نهاد پاتریارکی در بالا رفتن آمار «زنکشی» تا حدی چنین نگران کننده نقش دارد. تلویزیون میلی در بازنمایی مصادیق تبعیض و خشونت نقش دارد. مجلس، قوه قضائیه، بدنه های ایدئولوژیک و سنتگرای محافظهکار و طیفهای به قدرت بزرگ میتوانند به جای سرکوب زن، انداختن تقصیر بر گردن زن، بهانه تراشی از نوع پوشش یا فعالیت یا شیوه ناشیانه برخورد زن با قضایای زندگی روزمره، به تدوین و بازتنظیم و اجرای قوانینی انسانی تر و در راستای امنیت و رفاه شهروندان زن و مرد، همچنین توسعه مملکت فارغ از دغدغه جان، همت نمیگمارد.
بعد دیگر قضیه، امر فرهنگی است. ما هنوز، در بهترین حالت، بیدقتیم. نسبت به شوخیهای رکیک جنسیتی در محافل دوستانه، به ترویج کلیشههای جنسیتی توسط رسانه میلی، به ضعیفه/ لکاته/ لطیفه جا انداختن زن در کردار جمعی و بستر گفتمانی، به نادیده گرفتن زنان توانمند و نگاهداشتن آنها زیر #سقف_شیشهای در سلسله مراتب شغلی و اجتماعی هم بیدقتیم. از ناقص العقل و الایمان خواندن زنان تا لجبازی با آحاد زنان بر سرِ سرپوش اجباری، نادیده گرفتن حضور، صدا، فعالیت زن، بی ارزش دانستن ارزش افزوده کار عاطفی زنان گرفته تا تفکیک و تبعیض جنسیتی در عرصه های گوناگون کنش اجتماعی... اما، بی دقتی هم حدی دارد! با توجه به درهمتنیدگی عناصر فرهنگی با سازوکارهای نهادی، همه موارد فوق الذکر برادران همدست در قتل هانیه، الهه، هانیه ها و الهه ها هستند.
#ورزش_زنان
#زن_کشی
#نه_به_تبعیض
#نه_به_حجاب_اجباری
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
#خانه_ملت
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
😢6👏2👎1
Forwarded from جامعهشناسی زن روز (Parastu.Z.Farrokhi)
این یادداشت را در اوج عصبانیت مینویسم. زمانی که پشتبند رسوایی تجاوز جنسی در کره جنوبی و تلاش عدهای برای تلطیفسازی آن یا جلوهدادن آن به عنوان غرور ملی توسط آیسان اسلامی، خبر قتل الهه حسیننژاد آمده است. با ضربات چاقو جانش را گرفته و بدنش را در حاشیه شهر رها کردهاند.
اینفلوئنسرها و...در حال بازنشر کردن راهکارها و توصیههایی برای امن ماندن و کشته نشدن زنان هستند؛ لوکیشن بفرستید، سوار ماشین غریبه نشوید، و...
اگرچه با حسن نیت، اما مسئولیت زنده ماندن همچنان با ماست.
باید مراقب خود باشیم و برای حفظ جانمان محدود و محدودتر شویم. مسئولیت دور هم جمع شدن، تعریف برنامههای آموزشی، کنشگری و...بار اعتراض، بازداشت و ... بهدلیل کنشگری هم روی دوش ماست.
هر روز خبر زنکشی پشت زنکشی میآید و مردان و تریبونهایشان همچنان در انحصار مسائل «مهم» و «کلان» است. دریغ از یک پرسش که سهم یا وظیفه ما در میانه اینهمه خون و جنایت چیست؟
زنان روزانه بهدست مردان کشته میشوند، چطور بهعنوان یک مرد پرسشی برایتان شکل نمیگیرد؟
چطور داوطلب نمیشوید برای کمک به گروههای فمینیستی دستکم در تولید محتوا؟ از این همه درسگفتار و کارگاه و نشست، چرا دقیقهای به مردانگی و آموزش مردان و مقابله با خشونت اختصاص پیدا نمیکند؟ این آموزشها هم باری بوده است که جریان فمینیستی باید به دوش میکشیده چون در شان مردان هگلخوان و فوکو ترجمهکن و آدورنو درسبده نبوده است.
باید جلوی مردان خشونتگر دربیایید. دست از همپیمانیها و «برادری»های سمی بردارید. از آن انبوه حلقههای مطالعاتی، زمانی را به چگونگی مداخله (فروتنانه و نه سردمدارانه) در این وضعیت اختصاص دهید. در جلسههایتان از اینهمه خون و خشونت بگویید و قدمی بردارید.
این یک وضعیت اضطراری همگانی است. به این مبارزه بپیوندید.
#زن_کشی
#الهه_حسیننژاد
▫️دیدبان آزار
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍4❤1👎1
🔰 ترویج «ادبیات تجاوز جنسی» در تریبون های حکومتی
✍بیتا مدنی
زمانی یکی از مصادیق بارز نهادینگی خشونت علیه زنان، بازنمایی و بازتولید خشونت در رسانههای رسمی، تلویزیون ها، منابر و خبرگزاریهاست. مثلا تسنیم، مدتی پیش استدلالی جنجالی را منتشر کرد که مدافعان شخصی بودن حق پوشش برای زنان، باید «حق اِلتذاذ» مردان را از آنها متقابلا به رسمیت بشناسند و این کار «تجاوز» تلقی نشود. با این استدلال، نتیجهی بهرسمیت شناختن «حق عریانی برای زن» آن بود که چون «بهلحاظ فطری و خلقتی، مرد بهسوی زیباییهای زن میل پیدا میکند و علاقهمند به ایجاد رابطه جنسی میشود، پس حق دارد از چیزی که از آن خوشش میآید بهره ببرد».
به فاصله چند روز پس از انتشار این مطلب، پیشنهاد جنجالی یکی از کنشگران طیف حکومتی هم منتشر شد که تأکید داشت بهتر است «جرم تعرض و مزاحمت به زنان بدحجاب را از تعرض به زنان محجبه جدا کرد» و برای تعرض به «زنان بدحجاب و بی حجاب به دلیل مشارکت و نقش خودشان در ایجاد جرم، برای مرد متخلف تخفیف و عفو فراهم نمود».
مرور صفحات حوادث روزنامههای ایران نشان میدهد رد پای تمسک به این نوع استدلال، مکررا در «دفاعیات» بزهکاران جنسی قابل تشخیص بوده است؛ جوانی که پس از تجاوز جنسی به زنی «هفتاد ساله»، برای دفاع از خود میگوید «آن خانم وضعیت ظاهری نامناسبی داشت و لباس نامناسبی پوشیده بود»، یا یکی از دستگیرشدگان پرونده تجاوز دستهجمعی به زنان حاضر در یک مهمانی خانوادگی در خمینیشهر، مدعی میشود «وضعیت» قربانیان از عوامل تجاوز به آنها بوده.
در همین پرونده، رئیس وقت پلیس آگاهی استان اصفهان میگوید «اگر در این حادثه خانم ها حداقل حجاب را... رعایت کرده بودند، شاید مورد آزار و اذیت قرار نمی گرفتند»، و امام جمعه وقت خمینی شهر تا به آنجا پیش میرود که اعلام میکند قربانیان تجاوز «آدم های علیه السّلامی نبوده اند»... یا قاتل #الهه که میداند برخی این سخن او را تحویل میگیرند با وقاحت میگوید این را هم بگویم که مقتول بیحیا بود!
یا قاتل #هانیه که قطعا بهدلیل داشتن رابطه زناشویی با همسرش خود را مالک جان او میدانسته: اعم از آزادی حسادت و خشونت و بی کنترلی و تاخت و تاز بیمحابا، اختیار داد و بیداد کردن، تهمت و توهین و تهدید، اختیار خفه کردن، اختیار ضربه زدن به سر، و اختیار بریدن رگهای دست زن ۲۴ ساله و مادر فرزندش!
🔻متن کامل مقاله در لینک زیر:
https://www.bbc.com/persian/iran-features-51109966
@sociology_of_sport
#زنکشی
#الهه_حسین_نژاد
#هانیه_بهبودی
#خشونت_علیه_زنان
✍بیتا مدنی
زمانی یکی از مصادیق بارز نهادینگی خشونت علیه زنان، بازنمایی و بازتولید خشونت در رسانههای رسمی، تلویزیون ها، منابر و خبرگزاریهاست. مثلا تسنیم، مدتی پیش استدلالی جنجالی را منتشر کرد که مدافعان شخصی بودن حق پوشش برای زنان، باید «حق اِلتذاذ» مردان را از آنها متقابلا به رسمیت بشناسند و این کار «تجاوز» تلقی نشود. با این استدلال، نتیجهی بهرسمیت شناختن «حق عریانی برای زن» آن بود که چون «بهلحاظ فطری و خلقتی، مرد بهسوی زیباییهای زن میل پیدا میکند و علاقهمند به ایجاد رابطه جنسی میشود، پس حق دارد از چیزی که از آن خوشش میآید بهره ببرد».
به فاصله چند روز پس از انتشار این مطلب، پیشنهاد جنجالی یکی از کنشگران طیف حکومتی هم منتشر شد که تأکید داشت بهتر است «جرم تعرض و مزاحمت به زنان بدحجاب را از تعرض به زنان محجبه جدا کرد» و برای تعرض به «زنان بدحجاب و بی حجاب به دلیل مشارکت و نقش خودشان در ایجاد جرم، برای مرد متخلف تخفیف و عفو فراهم نمود».
مرور صفحات حوادث روزنامههای ایران نشان میدهد رد پای تمسک به این نوع استدلال، مکررا در «دفاعیات» بزهکاران جنسی قابل تشخیص بوده است؛ جوانی که پس از تجاوز جنسی به زنی «هفتاد ساله»، برای دفاع از خود میگوید «آن خانم وضعیت ظاهری نامناسبی داشت و لباس نامناسبی پوشیده بود»، یا یکی از دستگیرشدگان پرونده تجاوز دستهجمعی به زنان حاضر در یک مهمانی خانوادگی در خمینیشهر، مدعی میشود «وضعیت» قربانیان از عوامل تجاوز به آنها بوده.
در همین پرونده، رئیس وقت پلیس آگاهی استان اصفهان میگوید «اگر در این حادثه خانم ها حداقل حجاب را... رعایت کرده بودند، شاید مورد آزار و اذیت قرار نمی گرفتند»، و امام جمعه وقت خمینی شهر تا به آنجا پیش میرود که اعلام میکند قربانیان تجاوز «آدم های علیه السّلامی نبوده اند»... یا قاتل #الهه که میداند برخی این سخن او را تحویل میگیرند با وقاحت میگوید این را هم بگویم که مقتول بیحیا بود!
یا قاتل #هانیه که قطعا بهدلیل داشتن رابطه زناشویی با همسرش خود را مالک جان او میدانسته: اعم از آزادی حسادت و خشونت و بی کنترلی و تاخت و تاز بیمحابا، اختیار داد و بیداد کردن، تهمت و توهین و تهدید، اختیار خفه کردن، اختیار ضربه زدن به سر، و اختیار بریدن رگهای دست زن ۲۴ ساله و مادر فرزندش!
🔻متن کامل مقاله در لینک زیر:
https://www.bbc.com/persian/iran-features-51109966
@sociology_of_sport
#زنکشی
#الهه_حسین_نژاد
#هانیه_بهبودی
#خشونت_علیه_زنان
👏3😢2❤1
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
اطلاعیه
اسامی کاندیداهای دوره دوازدهم هیات مدیره و بازرسان انجمن جامعه شناسی ایران
۱. حسین پرویز اجلالی
۲. شیرین احمدنیا
۳. علی اصغر اصغری
۴. حسین اکبری
۵. احمد بخارایی
۶. محمدرضا پویافر
۷. افسانه توسلی
۸. یاسین حسینی
۹. کمال جوانمرد
۱۰. مسعود زمانی مقدم
۱۱. دانیال ستارنژاد
۱۲. خدیجه سفیری(انصرافی)
۱۳. نیما شجاعی
۱۴. مقصود فراستخواه(انصرافی)
۱۵. صلاح الدین قادری
۱۶. محمدرضا کلاهی
۱۷. مهدی کلاهی
۱۸. علی اصغر (پوریا) گل محمدی
۱۹. رحیم محمدی
۲۰. بی تا مدنی
۲۱. سعید معیدفر
۲۲. فهیمه نظری
۲۳. علی نوری
۲۴. علی نوری ثانی
۲۵. مهدی نیک عهد
بازرسان
۱. مصطفی آب روشن
۲. حسین تقوی رشیدی زاده
۳. سمیه توحیدلو
۴. مینا شیروانی ناغانی
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
اسامی کاندیداهای دوره دوازدهم هیات مدیره و بازرسان انجمن جامعه شناسی ایران
۱. حسین پرویز اجلالی
۲. شیرین احمدنیا
۳. علی اصغر اصغری
۴. حسین اکبری
۵. احمد بخارایی
۶. محمدرضا پویافر
۷. افسانه توسلی
۸. یاسین حسینی
۹. کمال جوانمرد
۱۰. مسعود زمانی مقدم
۱۱. دانیال ستارنژاد
۱۲. خدیجه سفیری(انصرافی)
۱۳. نیما شجاعی
۱۴. مقصود فراستخواه(انصرافی)
۱۵. صلاح الدین قادری
۱۶. محمدرضا کلاهی
۱۷. مهدی کلاهی
۱۸. علی اصغر (پوریا) گل محمدی
۱۹. رحیم محمدی
۲۰. بی تا مدنی
۲۱. سعید معیدفر
۲۲. فهیمه نظری
۲۳. علی نوری
۲۴. علی نوری ثانی
۲۵. مهدی نیک عهد
بازرسان
۱. مصطفی آب روشن
۲. حسین تقوی رشیدی زاده
۳. سمیه توحیدلو
۴. مینا شیروانی ناغانی
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📌اظهاراتِ #آیسان_اسلامی در رابطه با تجاوزِ اعضای تیم دومیدانی ایران به یک زن کرهای، انعکاس فراوانی داشته است. اینچنین اظهاراتی نه تازه است و نه حتی شگفتآور، اگر سلبریتیها در بسترِ ایدئولوژیکیای که موجبات رشدشان را فراهم میکند، بررسی شوند. سلبریتیها و اینفلوئنسرها، پیادهنظام و خط مقدمِ جبههای وسیع برای جلوگیری از به گور سپردهشدنِ سیاستهای ارتجاعی و بنیادگراییِ بازار و در عوض، ترویجِ جنون مصرف، رذیلت بر شمردنِ خیرِ عمومی، خودمحوری و ارج نهادن بر فرهنگِ بیسوادی هستند؛ تمام آنچه که شرایط را برای جولانِ پوپولیسمِ راست و اقتدارگراییِ نئوفاشیستها مهیا میکند.
در این ویدئو، با اندکی درنگ بر جایگاه آیسان اسلامی و #هادی_چوپان نقشِ سلبریتیها را در چهارچوبِ "سیاست زامبی" بررسی میکنیم.
#اینفلوئنسرها #سلبریتیها #لمپن_سلبریتی #سیاست_زامبی
#لمپنیسم
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
در این ویدئو، با اندکی درنگ بر جایگاه آیسان اسلامی و #هادی_چوپان نقشِ سلبریتیها را در چهارچوبِ "سیاست زامبی" بررسی میکنیم.
#اینفلوئنسرها #سلبریتیها #لمپن_سلبریتی #سیاست_زامبی
#لمپنیسم
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
شلیک به سگها!
✍سعید معدنی
باور میکنید این روزها که جامعه ایران در منجلاب انواع پدیدههای مخرب مثل بیکاری و گرانی کمرشکن، ناامنی و فقر و فاصله وحشتناک طبقاتی و همچنین احتمال حمله بیگانگان و دهها مسئله و مشکل گرفتار است، دادستانهای برخی شهرهای ایران اسلحهی قانون را به سوی «سگ و سگ گردانی»! گرفته اند؟!
باور میکنید در حالی که بیش از ۹۰ درصد پدران ایرانی به قول قدیمیها «شرمنده زن و بچه شان» هستند، قرار است ماموران ببیند چه کسی داخل ماشیناش سگ دارد؟!
باور میکنید در کشوری که نیمه شبها در بخشی از پارک ها و خیابان های پایتختاش گلهوار معتاد ریخته و مواد خرید و فروش می شود، قرار است انرژی و توان نیروی انتظامی برای نظارت بر سگهای مردم هزینه شود؟!
باور میکنید در جامعه ای که تورم تباه کنندهی زیست و اخلاق مردم است، تورمی که ساعت به ساعت افزایش پیدا میکند و شما اگر صبح کالایی نخرید معلوم نیست یک ساعت دیگر توان خرید آن را داشته باشید یانه؟ در چنین جامعه ای دغدغه و نگرانی حافظان امنیت جامعه سگ گردانی بوده و قرار است بودجه مملکت صرف جلوگیری از آن شود.
نمی دانم چرا وقتی به این موضوع فکر میکنم یاد فیلم سینمایی «شلیک به سگ ها» (shooting dogs) به کارگردانی مایکل کاتن که در سال ۲۰۰۵ ساخته شده میافتم. محور و هسته اصلی داستان فیلم، واقعی بوده و حاصل مشاهدات دیوید بلتن تهیه کننده بخش خبری بی بی سی در کشور رواندا در سال ۱۹۹۴ است. فیلم «شلیک به سگها» از آن نوع فیلم هایی است که اگر یکبار ببینید دیگر فراموش نمیکنید و هرازگاهی به مناسبتی یا شنیدن خبری یاد آن می افتید.
در سال ۱۹۹۴ هواپیمای حامل رئيس جمهور رواندا که از قبیله « هوتو» ها بوده با یک موشک زمین به هوا در فرودگاه کیگالی پایتخت این کشور سقوط میکند. هوتوها این ترور را به اهالی قبیله رقیب یعنی «توتسی»ها نسبت دادند و شورش خشونتباری علیه آنها شروع کردند و یک نسل کشی وحشتناک به معنای واقعی و گسترده رخ داد. آنها با تفنگ و دشنه و ساطور و چماق و هر وسیلهای که دم دست داشتند به قتلعام توتسی ها پرداختند. این کشتار بیش از سه ماه ادامه داشت. حدود ۸۰۰ هزار نفر از جمعیت ۸ میلیونی(یعنی یک دهم جمعیت کشور) کشته شدند و بیش از دو میلیون به کشورهای همسایه فرار کردند. در این میان سربازان اعزامی سازمان ملل فقط به طرف سگ ها که اجساد رها شده توتسی ها را میخوردند شلیک میکردند تا آنها را پراکنده کنند، و بنا بر وظیفه و مأموریت، با جنایتکاران کاری نداشتند.
امروز هم تصمیمگیران قوه قضاییه ما با مسئولان، مدیران و تصمیمگیران مملکتی و رانتخوارانی که جامعه را به این فلاکت و تباهی، گرانی و تورم افسارگسیخته رساندهاند کاری ندارند و با سلاح قانون کمک نمیکنند تا وضعیت مردم درمانده در نان روزمره بهبودیافته تا اندکی از رنجشان کاسته شود. این همه را رها کرده و تفنگ قانون را به سوی «سگ و سگ گردانی»! نشانه رفتهاند. همانطور که سربازان اعزامی سازمان ملل در رواندا با قاتلان مردم کاری نداشتند و سربازان اجازه داشتند به سوی سگ ها شلیک کنند.
#قانون
#سگ
#سگگردانی
#جنایت
#رواندا
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی@sociology_of_sport
✍سعید معدنی
باور میکنید این روزها که جامعه ایران در منجلاب انواع پدیدههای مخرب مثل بیکاری و گرانی کمرشکن، ناامنی و فقر و فاصله وحشتناک طبقاتی و همچنین احتمال حمله بیگانگان و دهها مسئله و مشکل گرفتار است، دادستانهای برخی شهرهای ایران اسلحهی قانون را به سوی «سگ و سگ گردانی»! گرفته اند؟!
باور میکنید در حالی که بیش از ۹۰ درصد پدران ایرانی به قول قدیمیها «شرمنده زن و بچه شان» هستند، قرار است ماموران ببیند چه کسی داخل ماشیناش سگ دارد؟!
باور میکنید در کشوری که نیمه شبها در بخشی از پارک ها و خیابان های پایتختاش گلهوار معتاد ریخته و مواد خرید و فروش می شود، قرار است انرژی و توان نیروی انتظامی برای نظارت بر سگهای مردم هزینه شود؟!
باور میکنید در جامعه ای که تورم تباه کنندهی زیست و اخلاق مردم است، تورمی که ساعت به ساعت افزایش پیدا میکند و شما اگر صبح کالایی نخرید معلوم نیست یک ساعت دیگر توان خرید آن را داشته باشید یانه؟ در چنین جامعه ای دغدغه و نگرانی حافظان امنیت جامعه سگ گردانی بوده و قرار است بودجه مملکت صرف جلوگیری از آن شود.
نمی دانم چرا وقتی به این موضوع فکر میکنم یاد فیلم سینمایی «شلیک به سگ ها» (shooting dogs) به کارگردانی مایکل کاتن که در سال ۲۰۰۵ ساخته شده میافتم. محور و هسته اصلی داستان فیلم، واقعی بوده و حاصل مشاهدات دیوید بلتن تهیه کننده بخش خبری بی بی سی در کشور رواندا در سال ۱۹۹۴ است. فیلم «شلیک به سگها» از آن نوع فیلم هایی است که اگر یکبار ببینید دیگر فراموش نمیکنید و هرازگاهی به مناسبتی یا شنیدن خبری یاد آن می افتید.
در سال ۱۹۹۴ هواپیمای حامل رئيس جمهور رواندا که از قبیله « هوتو» ها بوده با یک موشک زمین به هوا در فرودگاه کیگالی پایتخت این کشور سقوط میکند. هوتوها این ترور را به اهالی قبیله رقیب یعنی «توتسی»ها نسبت دادند و شورش خشونتباری علیه آنها شروع کردند و یک نسل کشی وحشتناک به معنای واقعی و گسترده رخ داد. آنها با تفنگ و دشنه و ساطور و چماق و هر وسیلهای که دم دست داشتند به قتلعام توتسی ها پرداختند. این کشتار بیش از سه ماه ادامه داشت. حدود ۸۰۰ هزار نفر از جمعیت ۸ میلیونی(یعنی یک دهم جمعیت کشور) کشته شدند و بیش از دو میلیون به کشورهای همسایه فرار کردند. در این میان سربازان اعزامی سازمان ملل فقط به طرف سگ ها که اجساد رها شده توتسی ها را میخوردند شلیک میکردند تا آنها را پراکنده کنند، و بنا بر وظیفه و مأموریت، با جنایتکاران کاری نداشتند.
امروز هم تصمیمگیران قوه قضاییه ما با مسئولان، مدیران و تصمیمگیران مملکتی و رانتخوارانی که جامعه را به این فلاکت و تباهی، گرانی و تورم افسارگسیخته رساندهاند کاری ندارند و با سلاح قانون کمک نمیکنند تا وضعیت مردم درمانده در نان روزمره بهبودیافته تا اندکی از رنجشان کاسته شود. این همه را رها کرده و تفنگ قانون را به سوی «سگ و سگ گردانی»! نشانه رفتهاند. همانطور که سربازان اعزامی سازمان ملل در رواندا با قاتلان مردم کاری نداشتند و سربازان اجازه داشتند به سوی سگ ها شلیک کنند.
#قانون
#سگ
#سگگردانی
#جنایت
#رواندا
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی@sociology_of_sport
👏2❤1👌1
✉️ فرازی از نامهی مارکس به آرنولد روگه:
«... وظیفهٔ ما در برابر اکنون از همیشه روشنتر است: از نقد بیرحمانهی هر آنچیزی صحبت میکنم که وجود دارد. این نقد واجد یک بیباکی مضاعف است: نه از نتایجی که به آن میرسد میترسد، و نه از تضاد با قدرتهای موجود. ... »
#مارکس
#نقد
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
«... وظیفهٔ ما در برابر اکنون از همیشه روشنتر است: از نقد بیرحمانهی هر آنچیزی صحبت میکنم که وجود دارد. این نقد واجد یک بیباکی مضاعف است: نه از نتایجی که به آن میرسد میترسد، و نه از تضاد با قدرتهای موجود. ... »
#مارکس
#نقد
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
❤3👍1
Forwarded from مردمک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکی از مهمترین تغییرات در سال ۱۴۰۲ در #اینستاگرام_ایرانی افزایش یافتن مرجعیت رسانههای خارج از ایران بوده است. در حالی که #بیبیسی_فارسی، #منوتو و #ایران_اینترنشنال در ابتدای سال جاری بهترتیب در رتبههای دوم، دوازدهم و هجدهم قرار داشتند، در اسفند ۱۴۰۲ به رتبههای اول، هشتم و شانزدهم رسیدهاند.
@MardomakOnline
@MardomakOnline
👍1
