Forwarded from Hamid Reza N
جمعه نهم خرداد سفر به طالقان به دعوت وراهنمایی جناب دکتر سعید معید فر رییس محترم انجمن جامعهشناسی ایران
گروه جامعه شناسان کوه پیما وطبیعت گرد
گروه جامعه شناسان کوه پیما وطبیعت گرد
🔰نسل له شده یا ساندویچی
✍محمد نجاتی
در این نوشتار قصد دارم به معرفی نسلی بپردازم که در جامعه ما و حتی شاید با خود ما نیز زندگی میکنند اما نادیده گرفته شده و کمتر درباره شان خوانده ایم یا مطلبی نوشته شدهاست. این نسل پنهان و نادیده گرفتهشده نسل ساندویچی نام دارد. قبل از معرفی این نسل ابتدا به مفهوم نسل و دیدگاهای مطرح در این زمینه پرداخته میشود و بعد نسل ساندویچی معرفی میشود.
💢مفهوم نسل
بررسی مفهوم نسل نشان می دهد تعاریف بسیاری از آن شده است با این حال توافق نظری در میان علمای علوم اجتماعی در مورد معنا و مفهوم نسل وجود ندارد، شاید این مسئله بدین دلیل است که نسل، مفهومی بسیار انعطاف پذیر است.
💢مروری بر دیدگاه چند تن از صاحب نظران در مورد نسل:
🔳نسل ازدیدگاه پییر بوردیو افرادی که هم دورهای هستند و در زمان حال زندگی کرده کارکردی که برای آنها با حافظه جمعی که ترکیب هم دوره ای ها را در طول یک دوره خاص تعیین می کند، تعریف کننده نسل واحد است. با این تعریف توجه خاصی به ایده فرهنگ جمعی و مشترک شده و احساسات، رجحان ها و خلق وخو و مجموعهای از اعمال از قبیل ورزش و فعالیتهای تفریحی حافظه جمعی و خلق فرهنگی یا سنت نسلی را تعیین میکنند که با مدیریت منابع نسلی در طول زمان و فضا ملاحظه میشود. افزون بر این مشارکت در فرهنگ جمعی مشترک، نسل ممکن است همچون هم دورهای ها دیده شود که دستیابی استراتژیک به منابع از طریق مراسم بهدست می آید.
🔳از کارل مانهایم به عنوان آغازگر مباحث نظری دربارهی نسل نام برده شده است. او معتقد است که نسل یک موجودیت اجتماعی و نه یک ضرورت بیولوژیکی است، پیدایش نسل اجتماعی با تغییراجتماعی و سرعت آن مرتبط است و در شرایطی که تغییرات کُند و آهسته و کمیاب است، اساساً یک نسل مجزا و تازه ظاهر نمی شود بلکه فقط هنگامی که در جایی حوادثی زیاد و سریع رخ دهند طوریکه یک گروه نسلی بر حسب آگاهی تاریخی ـ اجتماعی خود متمایز شوند، از یک نسل میتوان صحبت کرد. وی سه بُعد جایگاه نسلی، نسل به مثابه یک واقعیت و واحد نسلی را برای نسل نام میبرد. جایگاه نسلی، تعیین کننده حوزه کسب تجربه است و با افرادی که در دوره زمانی و فضای اجتماعی ـ فرهنگی یکسانی متولد شده اند، کسانی که مقدار مشترکی از وقایع تاریخی را تجربه میکنند، مرتبط است. نسل به عنوان یک واقعیت به بازشناسایی تجربیات مشترک افرادی که در فضای تاریخی و فرهنگی متولد شده اند، یعنی کسانی که احساس میکنند با معاصرین شان مرتبط هستند، بستگی دارد؛ چرا که به لحاظ تاریخی سرنوشت مشترکی دارند. بنابراین یک نسل به عنوان یک واقعیت فقط شامل افرادی میشود که به لحاظ تاریخی همدوره هستند. اساسی ترین بحث مانهایم بحث واحد نسلی است که به معنای گروه سنی ـ زیستی در نظر گرفته شده و دارای ویژگی های زیر است:
۱) وجود محل مشترک در جریان اجتماعی و تاریخی است. این موقعیت تعیین کننده حوزه کسب تجربه ممکن با توجه به شرایط است.
۲) سرنوشت مشترک و علائقی براساس طبقه اقتصادی، اجتماعی دارند.
۳) هویتی واحد براساس تجربه مشترک دارند.
به طور خلاصه از دیدگاه مانهایم منظور از نسل در مفهوم اجتماعی آن داشتن جایگاه مشترک از بُعد تاریخی تحول است. بنابراین نسل مؤید وقایع تاریخی مشترک میان افراد است که در دورههای معینی رخ داده و سبب اشتراک در تجارب و آگاهیهای آنان شدهاست.
🔳آنتونی گیدنز نسل را همچون همدوره ای های اجتماعی که در طول زمان ترسیم شده اند، در نظر میگیرد، بهعبارت دیگر، تلقی گیدنز از نسل و تمایزات نسلی براساس ارجاع به زمان است. وی نسل ها را مثل همه سنتهای اجتماعی که در طول زمان به وجود میآیند، در نظر می گیرد. اگر چه یک نسل به سالهای زندگی نسبت داده میشود، ولی از این نوع تعریف از نسل جوهر جامعه شناختی بهدست نمیآيد، زیرا نسلها صرفاً معطوف به سال یا تجربه زندگی گروهی نیستند. همان طور که زیگمونت باومن در کتاب خاطرات طبقه (۱۹۸۲) بیان کرده است. هدف او فهمیدن این نکته است که چگونه حافظه نسل ها در فرآیند نهادی شدن از طریق مراسم و روایت های جمعی ساخته میشود.
▪️کلمه نسل اشاره به جمعی بسیاربزرگی از افراد دارد که در یک دوره زمانی خاص و مشخص زندگی کرده و شرایط تاریخی و اجتماعی مشابهی را تجربه میکنند. وقتی کلمه نسل را میشنویم به یاد نسل سوخته یا نسل زرد میافتیم اما از آنها مهمتر، نسل «ساندویچ شده» است،
[P.1]
#نسل
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
@sociology_of_sport
✍محمد نجاتی
در این نوشتار قصد دارم به معرفی نسلی بپردازم که در جامعه ما و حتی شاید با خود ما نیز زندگی میکنند اما نادیده گرفته شده و کمتر درباره شان خوانده ایم یا مطلبی نوشته شدهاست. این نسل پنهان و نادیده گرفتهشده نسل ساندویچی نام دارد. قبل از معرفی این نسل ابتدا به مفهوم نسل و دیدگاهای مطرح در این زمینه پرداخته میشود و بعد نسل ساندویچی معرفی میشود.
💢مفهوم نسل
بررسی مفهوم نسل نشان می دهد تعاریف بسیاری از آن شده است با این حال توافق نظری در میان علمای علوم اجتماعی در مورد معنا و مفهوم نسل وجود ندارد، شاید این مسئله بدین دلیل است که نسل، مفهومی بسیار انعطاف پذیر است.
💢مروری بر دیدگاه چند تن از صاحب نظران در مورد نسل:
🔳نسل ازدیدگاه پییر بوردیو افرادی که هم دورهای هستند و در زمان حال زندگی کرده کارکردی که برای آنها با حافظه جمعی که ترکیب هم دوره ای ها را در طول یک دوره خاص تعیین می کند، تعریف کننده نسل واحد است. با این تعریف توجه خاصی به ایده فرهنگ جمعی و مشترک شده و احساسات، رجحان ها و خلق وخو و مجموعهای از اعمال از قبیل ورزش و فعالیتهای تفریحی حافظه جمعی و خلق فرهنگی یا سنت نسلی را تعیین میکنند که با مدیریت منابع نسلی در طول زمان و فضا ملاحظه میشود. افزون بر این مشارکت در فرهنگ جمعی مشترک، نسل ممکن است همچون هم دورهای ها دیده شود که دستیابی استراتژیک به منابع از طریق مراسم بهدست می آید.
🔳از کارل مانهایم به عنوان آغازگر مباحث نظری دربارهی نسل نام برده شده است. او معتقد است که نسل یک موجودیت اجتماعی و نه یک ضرورت بیولوژیکی است، پیدایش نسل اجتماعی با تغییراجتماعی و سرعت آن مرتبط است و در شرایطی که تغییرات کُند و آهسته و کمیاب است، اساساً یک نسل مجزا و تازه ظاهر نمی شود بلکه فقط هنگامی که در جایی حوادثی زیاد و سریع رخ دهند طوریکه یک گروه نسلی بر حسب آگاهی تاریخی ـ اجتماعی خود متمایز شوند، از یک نسل میتوان صحبت کرد. وی سه بُعد جایگاه نسلی، نسل به مثابه یک واقعیت و واحد نسلی را برای نسل نام میبرد. جایگاه نسلی، تعیین کننده حوزه کسب تجربه است و با افرادی که در دوره زمانی و فضای اجتماعی ـ فرهنگی یکسانی متولد شده اند، کسانی که مقدار مشترکی از وقایع تاریخی را تجربه میکنند، مرتبط است. نسل به عنوان یک واقعیت به بازشناسایی تجربیات مشترک افرادی که در فضای تاریخی و فرهنگی متولد شده اند، یعنی کسانی که احساس میکنند با معاصرین شان مرتبط هستند، بستگی دارد؛ چرا که به لحاظ تاریخی سرنوشت مشترکی دارند. بنابراین یک نسل به عنوان یک واقعیت فقط شامل افرادی میشود که به لحاظ تاریخی همدوره هستند. اساسی ترین بحث مانهایم بحث واحد نسلی است که به معنای گروه سنی ـ زیستی در نظر گرفته شده و دارای ویژگی های زیر است:
۱) وجود محل مشترک در جریان اجتماعی و تاریخی است. این موقعیت تعیین کننده حوزه کسب تجربه ممکن با توجه به شرایط است.
۲) سرنوشت مشترک و علائقی براساس طبقه اقتصادی، اجتماعی دارند.
۳) هویتی واحد براساس تجربه مشترک دارند.
به طور خلاصه از دیدگاه مانهایم منظور از نسل در مفهوم اجتماعی آن داشتن جایگاه مشترک از بُعد تاریخی تحول است. بنابراین نسل مؤید وقایع تاریخی مشترک میان افراد است که در دورههای معینی رخ داده و سبب اشتراک در تجارب و آگاهیهای آنان شدهاست.
🔳آنتونی گیدنز نسل را همچون همدوره ای های اجتماعی که در طول زمان ترسیم شده اند، در نظر میگیرد، بهعبارت دیگر، تلقی گیدنز از نسل و تمایزات نسلی براساس ارجاع به زمان است. وی نسل ها را مثل همه سنتهای اجتماعی که در طول زمان به وجود میآیند، در نظر می گیرد. اگر چه یک نسل به سالهای زندگی نسبت داده میشود، ولی از این نوع تعریف از نسل جوهر جامعه شناختی بهدست نمیآيد، زیرا نسلها صرفاً معطوف به سال یا تجربه زندگی گروهی نیستند. همان طور که زیگمونت باومن در کتاب خاطرات طبقه (۱۹۸۲) بیان کرده است. هدف او فهمیدن این نکته است که چگونه حافظه نسل ها در فرآیند نهادی شدن از طریق مراسم و روایت های جمعی ساخته میشود.
▪️کلمه نسل اشاره به جمعی بسیاربزرگی از افراد دارد که در یک دوره زمانی خاص و مشخص زندگی کرده و شرایط تاریخی و اجتماعی مشابهی را تجربه میکنند. وقتی کلمه نسل را میشنویم به یاد نسل سوخته یا نسل زرد میافتیم اما از آنها مهمتر، نسل «ساندویچ شده» است،
[P.1]
#نسل
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
@sociology_of_sport
در حال حاضر نسل ساندویچ شده بخش بزرگی از متولدین پنجاه و دهه شصت هستند که با همه مشکلات در بخشهای مختلف و کمبودهای حاصل از بمب جمعیت آن دهه ها سر کردند، تجربه انقلاب، ۸ سال جنگ، ۸ سال مذاکره برای صلح، پذیرش قطعنامه ۵۹۸ تحریمهای پیدرپی، مدارس شلوغ، رقابت نفسگیر کنکور، کمبودهای خوابگاه و دانشگاه، مصائب یافتن شغل و کسب درآمد، ازدواج و هزینههایش، کرونا، داعش و پس از چهل سالگی با معضل جدیدی روبرو شدهاند: پیری والدین.
▪️این نسل با حجم زیادی از مسئولیتها و فشارهای زندگی روزمره سروکار دارد، گذشته از اشتغال و کسب درآمد و مدیریت زندگی مشترک، از یک سو باید فرزندان خود را بزرگ کنند که هنوز در حال تحصیل در مدرسه هستند یا مشکلات نوجوانی را پشت سر میگذارند و از سوی دیگر باید مراقب والدین بالای پیر خود باشند که با پیری و بیماری دست به گریبان هستند که حاصل بی توجهی در زمان جوانی به خودشان می باشد. به همین خاطر به حمایت فرزندان میانسال خود نیاز دارند. هر کدام از این وظایف توجه، صرف وقت، برنامهریزی و هزینه مادی دارند و مدیریت توقعات گوناگون دیگران با استرس و فشارهای روانی همراه است، در واقع این نسل میان دو نسل بالا و پایین و معضلات اجتماعی و اقتصادی مرتبط آنها گیر افتاده و ساندویچ شده است. مردان بیشتر تمایل دارند به تامین هزینه اکتفا کنند و بار اصلی وظیفه مراقبت از فرزندان و والدین سالمند بر دوش زنان است.
🔻نسل ساندویچ شده در هر دوره وجود دارد اما شرایط امروز کشور باعث شده تجربه نسل ساندویچ شده امروز با گذشته تفاوت داشته باشد، والدین این نسل، نسبت به والدین خود عمر طولانیتری دارند، استانداردهای سلامت بالاتر رفتهاند و به دلایل متعدد چون مهاجرت یا بیاعتنایی تعدادی از فرزندان، بار نگهداری از والدین بر دوش تعداد افراد کمتری قرار دارد. نسل سالمند امروز برای روزگار پیری خود برنامهای نداشته، نمیداند چگونه دایره ارتباط و تعامل با افرادی جز خانواده را حفظ کند. درصد قابل توجهی از نسل سالمند امروز با مشکلات جسمی/حرکتی یا بیماری زمینهای دست به گریبان است زیرا در سالهای جوانی و میانسالی خود اهل ورزش نبوده و رژیم سالم غذایی نداشته، تعدادی از آنان امروزه نیز نمیپذیرند عادات غذایی مضر خود را تغییر داده و مصرف قند و چربی را کنار بگذارند، به هر حال حاضر به پذیرش سبک جدید زندگی نیست وبا آزمایشها و روشهای تشخیصی پزشکی مدرن و مصرف دارو راحت نیستند و گاه در برابر پروسه درمان مقاومت میکنند و یا به طب سنتی متوسل میشوند.
▪️از سوی دیگر نسل ساندویچ شده با وسواس بسیار به تربیت فرزندانش میپردازد. پرورش عزت نفس و خلاقیت در فرزند، مدارس خوب، رسیدگی به تکالیف، کلاسهای فوقبرنامه موسیقی، ورزش و زبان، امکانات رفاهی و ... این نسل در مقام پدر و مادر میکوشد اشتباهات والدینش در فرزندپروری مستبدانه را تکرار نکند، حمایتگر، مهربان ولی قاطع باشد. فرزندش که به نسل زرد تعلق دارد، با فضای مجازی بزرگ شده و توقعات و انتظاراتش بسیار است. نسل ساندویچشده باید شرایط زندگییی را فراهم سازد که خودش در کودکی از آن بهرهمند نبوده. باید از شیوه تربیتی استفاده کند که تجربه نکرده و یاد نگرفته. باید بخواند، بیاموزد و تمرین کند تا به جای توسل به شیوههای قدیمی تنبیه و تحقیر والدینش، بهزیستی فرزندانش را مطابق استانداردهای امروزی فراهم کند.
▪️بعضی میانسالان به طنز میگویند زمانی که بچه بودهاند گل هندوانه سهم پدر بوده و حالا که به پدری رسیدهاند استانداردها عوض شده و باید گل هندوانه را در بشقاب فرزندشان بگذارند. این بیعدالتی نسلی ناشی از تغییرات سریع اجتماعی است اما این نسل در سالهای اخیر با مشکل بسیار بزرگتری روبرو شده؛ تورم، بیکاری و رکود اقتصادی بر بار این نسل افزوده و آنها را فرسوده ساخته. هزینه زندگی مانند قیمت مسکن و مواد غذایی بالا رفته، هزینه آموزش فرزندان صعودی شده و با مشکلات سیستم سلامت و کاهش سهم بیمهها، بار نگهداری و درمان والدین سالمند نیز کمرشکن است. اگر در هر دورهای بخشی از گروه سنی میانسال را نسل ساندویچ شده مینامند، نسل ساندویچ شده امروز زیر بار فشار اقتصادی و اجتماعی، له شده است. خانواده در ایران هر روز بیشتر از دیروز در معرض آسیب است و هیچ چشمانداز امیدوارکنندهای پیدا نیست.
[P. 2]
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
▪️این نسل با حجم زیادی از مسئولیتها و فشارهای زندگی روزمره سروکار دارد، گذشته از اشتغال و کسب درآمد و مدیریت زندگی مشترک، از یک سو باید فرزندان خود را بزرگ کنند که هنوز در حال تحصیل در مدرسه هستند یا مشکلات نوجوانی را پشت سر میگذارند و از سوی دیگر باید مراقب والدین بالای پیر خود باشند که با پیری و بیماری دست به گریبان هستند که حاصل بی توجهی در زمان جوانی به خودشان می باشد. به همین خاطر به حمایت فرزندان میانسال خود نیاز دارند. هر کدام از این وظایف توجه، صرف وقت، برنامهریزی و هزینه مادی دارند و مدیریت توقعات گوناگون دیگران با استرس و فشارهای روانی همراه است، در واقع این نسل میان دو نسل بالا و پایین و معضلات اجتماعی و اقتصادی مرتبط آنها گیر افتاده و ساندویچ شده است. مردان بیشتر تمایل دارند به تامین هزینه اکتفا کنند و بار اصلی وظیفه مراقبت از فرزندان و والدین سالمند بر دوش زنان است.
🔻نسل ساندویچ شده در هر دوره وجود دارد اما شرایط امروز کشور باعث شده تجربه نسل ساندویچ شده امروز با گذشته تفاوت داشته باشد، والدین این نسل، نسبت به والدین خود عمر طولانیتری دارند، استانداردهای سلامت بالاتر رفتهاند و به دلایل متعدد چون مهاجرت یا بیاعتنایی تعدادی از فرزندان، بار نگهداری از والدین بر دوش تعداد افراد کمتری قرار دارد. نسل سالمند امروز برای روزگار پیری خود برنامهای نداشته، نمیداند چگونه دایره ارتباط و تعامل با افرادی جز خانواده را حفظ کند. درصد قابل توجهی از نسل سالمند امروز با مشکلات جسمی/حرکتی یا بیماری زمینهای دست به گریبان است زیرا در سالهای جوانی و میانسالی خود اهل ورزش نبوده و رژیم سالم غذایی نداشته، تعدادی از آنان امروزه نیز نمیپذیرند عادات غذایی مضر خود را تغییر داده و مصرف قند و چربی را کنار بگذارند، به هر حال حاضر به پذیرش سبک جدید زندگی نیست وبا آزمایشها و روشهای تشخیصی پزشکی مدرن و مصرف دارو راحت نیستند و گاه در برابر پروسه درمان مقاومت میکنند و یا به طب سنتی متوسل میشوند.
▪️از سوی دیگر نسل ساندویچ شده با وسواس بسیار به تربیت فرزندانش میپردازد. پرورش عزت نفس و خلاقیت در فرزند، مدارس خوب، رسیدگی به تکالیف، کلاسهای فوقبرنامه موسیقی، ورزش و زبان، امکانات رفاهی و ... این نسل در مقام پدر و مادر میکوشد اشتباهات والدینش در فرزندپروری مستبدانه را تکرار نکند، حمایتگر، مهربان ولی قاطع باشد. فرزندش که به نسل زرد تعلق دارد، با فضای مجازی بزرگ شده و توقعات و انتظاراتش بسیار است. نسل ساندویچشده باید شرایط زندگییی را فراهم سازد که خودش در کودکی از آن بهرهمند نبوده. باید از شیوه تربیتی استفاده کند که تجربه نکرده و یاد نگرفته. باید بخواند، بیاموزد و تمرین کند تا به جای توسل به شیوههای قدیمی تنبیه و تحقیر والدینش، بهزیستی فرزندانش را مطابق استانداردهای امروزی فراهم کند.
▪️بعضی میانسالان به طنز میگویند زمانی که بچه بودهاند گل هندوانه سهم پدر بوده و حالا که به پدری رسیدهاند استانداردها عوض شده و باید گل هندوانه را در بشقاب فرزندشان بگذارند. این بیعدالتی نسلی ناشی از تغییرات سریع اجتماعی است اما این نسل در سالهای اخیر با مشکل بسیار بزرگتری روبرو شده؛ تورم، بیکاری و رکود اقتصادی بر بار این نسل افزوده و آنها را فرسوده ساخته. هزینه زندگی مانند قیمت مسکن و مواد غذایی بالا رفته، هزینه آموزش فرزندان صعودی شده و با مشکلات سیستم سلامت و کاهش سهم بیمهها، بار نگهداری و درمان والدین سالمند نیز کمرشکن است. اگر در هر دورهای بخشی از گروه سنی میانسال را نسل ساندویچ شده مینامند، نسل ساندویچ شده امروز زیر بار فشار اقتصادی و اجتماعی، له شده است. خانواده در ایران هر روز بیشتر از دیروز در معرض آسیب است و هیچ چشمانداز امیدوارکنندهای پیدا نیست.
[P. 2]
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
👏2❤1
سایت همسریابی آدم و حوا که صداوسیما برای آن تبلیغ می کند متعلق به حسین یکتا است!
این جمعیت توسط حاکمیت جهت جایگزینی با جمعیت امام علی (ع) ایجاد شد.
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
این جمعیت توسط حاکمیت جهت جایگزینی با جمعیت امام علی (ع) ایجاد شد.
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
🤬3
Forwarded from آمَد و شُد
چند میگیری گوش بشکنی؟!
🔹 گوشهایی که یک زمانی فقط در اثر کشتی یا ورزش رزمی حرفهای میشکستند، اکنون تبدیل به یک مد و نماد برای گروهی خاص از جامعه شده است. به شکلی که در کنار انواع عملهای زیبایی سرسامآوری که برای «اصلاح و ساختن» به کار میرود، ما شاهد اقداماتی از این دست برای «تخریب و ناقص» کردن افراد به منظورهای خاصی هستیم.
🔹 «بلوف زدن کار بچههای این روزگار است دیگر! چه کارش کنیم!» این جمله یکی دیگر از کسانی است که دو- سه سالی است به حرفه گوششکنی مشغول است. او درباره کسانی که با میل خودشان سراغ شکستن گوش میآیند میگوید: دیگر به عشق و علاقه و سلیقهست.
👂🏼متن کامل گزارشم رو در لینک زیر بخونید:
https://B2n.ir/jw9368
*
https://www.tg-me.com/Amad_O_Shod
🔹 گوشهایی که یک زمانی فقط در اثر کشتی یا ورزش رزمی حرفهای میشکستند، اکنون تبدیل به یک مد و نماد برای گروهی خاص از جامعه شده است. به شکلی که در کنار انواع عملهای زیبایی سرسامآوری که برای «اصلاح و ساختن» به کار میرود، ما شاهد اقداماتی از این دست برای «تخریب و ناقص» کردن افراد به منظورهای خاصی هستیم.
🔹 «بلوف زدن کار بچههای این روزگار است دیگر! چه کارش کنیم!» این جمله یکی دیگر از کسانی است که دو- سه سالی است به حرفه گوششکنی مشغول است. او درباره کسانی که با میل خودشان سراغ شکستن گوش میآیند میگوید: دیگر به عشق و علاقه و سلیقهست.
👂🏼متن کامل گزارشم رو در لینک زیر بخونید:
https://B2n.ir/jw9368
*
https://www.tg-me.com/Amad_O_Shod
🤯2
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
#یادداشت_روز
🔸همایش ملی کنکاشهای مفهومی و نظری درباره جامعه ایران در پایگاه استنادی ISC ثبت شد
ثبت ششمین همایش ملی «کنکاشهای مفهومی و نظری درباره جامعه ایران» در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC)
انجمن جامعهشناسی ایران با افتخار اعلام میکند که ششمین همایش ملی "کنکاشهای مفهومی و نظری درباره جامعه ایران" در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) ثبت شده است.
https://conf.isc.ac/fa/
این همایش با عنوان محوری «آیندههای جامعه ایران: فراتر از افول و بازسازی» و با هدف تعمیق تأملات نظری و مفهومی درباره وضعیت کنونی و چشماندازهای پیشروی جامعه ایران، در تاریخ ۲۷ تا ۲۹ خردادماه ۱۴۰۴ بهصورت ملی در تهران برگزار خواهد شد.
افزون بر برگزاری همایش در تهران، این رویداد علمی در قالب مجموعهای از همایشهای استانی نیز در بازه زمانی ۱۷ تا ۲۲ خردادماه ۱۴۰۴ در ۷ دانشگاه کشور و با مشارکت فعال دانشگاهها و انجمنهای استانی در ۱۰ استان مختلف برگزار خواهد شد.
ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
با حمایت انجمن جامعه شناسی از فرهنگ و فرهیختگی حمایت کنید
🔸همایش ملی کنکاشهای مفهومی و نظری درباره جامعه ایران در پایگاه استنادی ISC ثبت شد
ثبت ششمین همایش ملی «کنکاشهای مفهومی و نظری درباره جامعه ایران» در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC)
انجمن جامعهشناسی ایران با افتخار اعلام میکند که ششمین همایش ملی "کنکاشهای مفهومی و نظری درباره جامعه ایران" در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) ثبت شده است.
https://conf.isc.ac/fa/
این همایش با عنوان محوری «آیندههای جامعه ایران: فراتر از افول و بازسازی» و با هدف تعمیق تأملات نظری و مفهومی درباره وضعیت کنونی و چشماندازهای پیشروی جامعه ایران، در تاریخ ۲۷ تا ۲۹ خردادماه ۱۴۰۴ بهصورت ملی در تهران برگزار خواهد شد.
افزون بر برگزاری همایش در تهران، این رویداد علمی در قالب مجموعهای از همایشهای استانی نیز در بازه زمانی ۱۷ تا ۲۲ خردادماه ۱۴۰۴ در ۷ دانشگاه کشور و با مشارکت فعال دانشگاهها و انجمنهای استانی در ۱۰ استان مختلف برگزار خواهد شد.
ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
با حمایت انجمن جامعه شناسی از فرهنگ و فرهیختگی حمایت کنید
❤1
🔰تابوی پریود
💢 آیدا ابرو فراخ
صحبت کردن از اندام های زنانه و عوامل بیولوژیک وابسته به اندام های جنسی زنانه همواره از مواردی بوده که نه فقط در جامعه سنتی و مردسالار ایران، بلکه شاید بتوان آن را در تمام کرهی خاکی با درجهی اهمیتی متفاوت بهمثابهی خط قرمز در نظر گرفت.
در جامعهی ما، شرم زنانه با تفکر سنتی و سرکوب جامعه تشدید میشود و حتی کار به انکار زنانهها میرسد.
بسیاری از دختران قبل از این که با تجربهی قاعدگی روبهرو شوند، نسبت به آن بیاطلاع هستند. شبی در خواب، هنگام بازیهای کودکانه، در مدرسه، پارک و یا هر مکان و زمانی این تجربهی زنانه به سراغشان میآید. ترس از اشتباه و خطا، ترس از تنبیه، تعجب یا ترس از این ناشناخته، عکسالعملهایی هستند که در مقابل این بیاطلاعی بروز میکند.
در جامعهی سنتی و مذهبی ایران به دلیل فرهنگ مسلط مردسالار، خانوادهها، مدارس، جامعه و غیره از آموزش مستقیم و صریح به دختران خودداری میکنند. این عدم آگاهی فقط دامنگیر زنان جامعه نمیشود بل۵که مردان نیز از دسترسی به آموزش بدون تعصب و تبعیض محروم هستند. این محرومیت از آموزش برای کودکان و نوجوانان میتواند عواقب جبرانناپذیر روحی و یا جسمی به همراه داشته باشد.
شاید یکی از عوامل سکوت یا تن دادن به تجاوزهای جنسی در سنین کودکی، عدم آموزش صحیح و تابوی سخن گفتن از اندامهای جنسی باشد.
بعد از شروع قاعدگی، بیشتر مادران به توضیح کوتاهی بسنده میکنند و در اکثر مواقع تأکید بر پنهان ماندن این امر از چشم مردان خانواده و دیگر افراد بیش از پاسخ به سؤالهایی است که در ذهن دختران شکل میگیرد.
پنهانکاری و پر رنگ کردن تابوها اینقدر مهم جلوه میکند که این امر به یک راز زنانه بدل میشود.
رفع مشکلات زنان طبقهی کمدرآمد، زنان زندانی و غیره در ارتباط با موضوع بهداشت قاعدگی نیاز به مطرح کردن و از بین بردن تابوها دارد. اگر صحبت از این مسئله به صورت امری طبیعی تبدیل شود، در مرحلهی بعد میتوان به فکر راهحلهایی برای حل این معضل و یا اعتراضهای سازماندهی شده برای رفع این مشکلات بود. اما بهدلیل محدودیتها و خط قرمزهای جامعهی مردسالار، بیشتر زنان از بیان نیازها و مشکلات خود امتناع میکنند و این عاملی است بر پایدار ماندن مشکلات زنان و پررنگ شدن تبعیضها.
شاید اولین قدم را باید از خانوادهها شروع کرد، با عدم انکار زنانهها و از بین بردن شرم زنانه.
#پریود
#قاعدگی
#دیالکتیک_بدنمندی #فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
💢 آیدا ابرو فراخ
صحبت کردن از اندام های زنانه و عوامل بیولوژیک وابسته به اندام های جنسی زنانه همواره از مواردی بوده که نه فقط در جامعه سنتی و مردسالار ایران، بلکه شاید بتوان آن را در تمام کرهی خاکی با درجهی اهمیتی متفاوت بهمثابهی خط قرمز در نظر گرفت.
در جامعهی ما، شرم زنانه با تفکر سنتی و سرکوب جامعه تشدید میشود و حتی کار به انکار زنانهها میرسد.
بسیاری از دختران قبل از این که با تجربهی قاعدگی روبهرو شوند، نسبت به آن بیاطلاع هستند. شبی در خواب، هنگام بازیهای کودکانه، در مدرسه، پارک و یا هر مکان و زمانی این تجربهی زنانه به سراغشان میآید. ترس از اشتباه و خطا، ترس از تنبیه، تعجب یا ترس از این ناشناخته، عکسالعملهایی هستند که در مقابل این بیاطلاعی بروز میکند.
در جامعهی سنتی و مذهبی ایران به دلیل فرهنگ مسلط مردسالار، خانوادهها، مدارس، جامعه و غیره از آموزش مستقیم و صریح به دختران خودداری میکنند. این عدم آگاهی فقط دامنگیر زنان جامعه نمیشود بل۵که مردان نیز از دسترسی به آموزش بدون تعصب و تبعیض محروم هستند. این محرومیت از آموزش برای کودکان و نوجوانان میتواند عواقب جبرانناپذیر روحی و یا جسمی به همراه داشته باشد.
شاید یکی از عوامل سکوت یا تن دادن به تجاوزهای جنسی در سنین کودکی، عدم آموزش صحیح و تابوی سخن گفتن از اندامهای جنسی باشد.
بعد از شروع قاعدگی، بیشتر مادران به توضیح کوتاهی بسنده میکنند و در اکثر مواقع تأکید بر پنهان ماندن این امر از چشم مردان خانواده و دیگر افراد بیش از پاسخ به سؤالهایی است که در ذهن دختران شکل میگیرد.
پنهانکاری و پر رنگ کردن تابوها اینقدر مهم جلوه میکند که این امر به یک راز زنانه بدل میشود.
رفع مشکلات زنان طبقهی کمدرآمد، زنان زندانی و غیره در ارتباط با موضوع بهداشت قاعدگی نیاز به مطرح کردن و از بین بردن تابوها دارد. اگر صحبت از این مسئله به صورت امری طبیعی تبدیل شود، در مرحلهی بعد میتوان به فکر راهحلهایی برای حل این معضل و یا اعتراضهای سازماندهی شده برای رفع این مشکلات بود. اما بهدلیل محدودیتها و خط قرمزهای جامعهی مردسالار، بیشتر زنان از بیان نیازها و مشکلات خود امتناع میکنند و این عاملی است بر پایدار ماندن مشکلات زنان و پررنگ شدن تبعیضها.
شاید اولین قدم را باید از خانوادهها شروع کرد، با عدم انکار زنانهها و از بین بردن شرم زنانه.
#پریود
#قاعدگی
#دیالکتیک_بدنمندی #فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
👍1👏1
🇮🇷ریحانه مبینی نخستین زن برنده مدال طلا در مسابقات دوومیدانی آسیاست. او در سومین روز از بیست و ششمین دوره مسابقات دو و میدانی قهرمانی آسیا، 2025 کره جنوبی، نماینده شایسته کشورمان، با پرشی به طول 6.40 متر با اقتدار به مقام قهرمانی رسید.
#ریحانه_مبینی
#ورزش_زنان@sociology_of_sport
#ریحانه_مبینی
#ورزش_زنان@sociology_of_sport
👏6
🔰نقدی بر طرح کاهش سقف اجرایی مهریه به ۱۴ سکه
✍پرستو سرمدی
💢 بدیل واقعی مهریه قانون خانواده برابر است
طرح پیشنهادی برای کاهش سقف اجرایی مهریه به ۱۴ سکه، با وجود ادعای قانونگذار مبنی بر ساماندهی دعاوی خانوادگی، در واقع گامی نگرانکننده در مسیر تضعیف حقوق قانونی و تاریخی زنان در نظام حقوقی ایران است. مهریه که در ساختار حقوقی کنونی به عنوان یکی از معدود ابزارهای حمایتی زن در برابر نابرابریهای حقوقی عمل میکند، اکنون در معرض تحدید قرار گرفته است؛ آن هم بدون ایجاد هیچگونه سازوکار جبرانی برای کاهش این خلأ حقوقی.
در نظام حقوق خانواده ایران، زنان با مجموعهای از محدودیتها مواجهاند که به واسطه آنها از بسیاری از حقوق اولیه انسانی در بستر ازدواج محروم میشوند. مواردی همچون حق طلاق، ولایت و حضانت فرزندان، حق خروج از کشور، تصمیمگیری در مورد محل زندگی، اشتغال و تحصیل، عموماً به صورت قانونی در اختیار مرد قرار دارد. در چنین بستری، مهریه اگرچه در ذات خود ابزار تأمینی کاملی برای عدالت جنسیتی نیست، اما در عمل برای بسیاری از زنان ایرانی به مثابه تنها اهرم قدرت در مواجهه با یک قرارداد نابرابر عمل کرده است.
تداوم این وضعیت تا حد زیادی ناشی از تفسیر مردسالارانهای است که از متون فقهی و دینی به ساختار حقوقی و سیاسی ایران راه یافته است. در این قرائت، خانواده واحدی است با ریاست مردانه، و نقش زن عمدتاً به خانهداری، فرزندآوری و تبعیت از مرد تقلیل یافته است. همین نگاه است که مسیر اصلاحات قانونی در حوزه خانواده را طی دهههای اخیر بارها مسدود کرده و اجازه نداده تا تحولات اجتماعی گستردهای که در وضعیت و نقش زنان ایرانی رخ داده، در قوانین رسمی بازتاب یابد.
با افزایش قیمت سکه و تغییرات اقتصادی، بسیاری از مردان از عهده پرداخت مهریه برنیامدند. در پاسخ، قانونگذار ابتدا به طرحهایی مانند تقسیط مهریه و اولویتبندی پرداخت سکهها روی آورد، اما اکنون به جای اصلاح ساختار نابرابر خانواده، قصد دارد همان ابزار ناقص حمایت از زن را نیز محدود کند. این اقدام نهتنها نشانهای از امتناع حاکمیت از پذیرش تحول اجتماعی و حقوقی است، بلکه به لحاظ اجتماعی، موجب تضعیف بیشتر موقعیت زنان در هنگام طلاق یا بروز بحران خانوادگی خواهد شد.
پاسخ به بحرانهای خانواده، عقبنشینی بیشتر از حقوق زنان نیست، بلکه تن دادن به قانونی است که بر پایه برابری جنسیتی بنا شده باشد. در یک نظام خانواده برابر، زنان و مردان به طور مساوی از حقوق طلاق، حضانت فرزند، ارث، اشتغال، تحصیل و تصمیمگیری در امور زندگی مشترک برخوردارند. در چنین سیستمی، نه مهریه اهرم فشار خواهد بود، نه زنان برای احقاق حقوق خود گرفتار دعوای حقوقی فرساینده خواهند شد.
طرح کاهش سقف مهریه نه راهحل بحران است و نه کمکی به تحکیم خانواده. این طرح تلاشی است برای حفظ وضعیت نابرابر موجود، آن هم به قیمت آسیب بیشتر به زنان. در حالی که جامعه ایران در مسیر گذار به سمت برابری جنسیتی در حال حرکت است، قانونگذار باید این واقعیت را به رسمیت شناخته و قوانین خانواده را با تحولات اجتماعی و فرهنگی سازگار کند. عدالت در خانواده، شرط بنیادین عدالت در جامعه است؛ و هیچ جامعهای با تضیع حقوق زنان به پیشرفت نخواهد رسید./ امتداد
#مهریه
#حقوق_زن
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
✍پرستو سرمدی
💢 بدیل واقعی مهریه قانون خانواده برابر است
طرح پیشنهادی برای کاهش سقف اجرایی مهریه به ۱۴ سکه، با وجود ادعای قانونگذار مبنی بر ساماندهی دعاوی خانوادگی، در واقع گامی نگرانکننده در مسیر تضعیف حقوق قانونی و تاریخی زنان در نظام حقوقی ایران است. مهریه که در ساختار حقوقی کنونی به عنوان یکی از معدود ابزارهای حمایتی زن در برابر نابرابریهای حقوقی عمل میکند، اکنون در معرض تحدید قرار گرفته است؛ آن هم بدون ایجاد هیچگونه سازوکار جبرانی برای کاهش این خلأ حقوقی.
در نظام حقوق خانواده ایران، زنان با مجموعهای از محدودیتها مواجهاند که به واسطه آنها از بسیاری از حقوق اولیه انسانی در بستر ازدواج محروم میشوند. مواردی همچون حق طلاق، ولایت و حضانت فرزندان، حق خروج از کشور، تصمیمگیری در مورد محل زندگی، اشتغال و تحصیل، عموماً به صورت قانونی در اختیار مرد قرار دارد. در چنین بستری، مهریه اگرچه در ذات خود ابزار تأمینی کاملی برای عدالت جنسیتی نیست، اما در عمل برای بسیاری از زنان ایرانی به مثابه تنها اهرم قدرت در مواجهه با یک قرارداد نابرابر عمل کرده است.
تداوم این وضعیت تا حد زیادی ناشی از تفسیر مردسالارانهای است که از متون فقهی و دینی به ساختار حقوقی و سیاسی ایران راه یافته است. در این قرائت، خانواده واحدی است با ریاست مردانه، و نقش زن عمدتاً به خانهداری، فرزندآوری و تبعیت از مرد تقلیل یافته است. همین نگاه است که مسیر اصلاحات قانونی در حوزه خانواده را طی دهههای اخیر بارها مسدود کرده و اجازه نداده تا تحولات اجتماعی گستردهای که در وضعیت و نقش زنان ایرانی رخ داده، در قوانین رسمی بازتاب یابد.
با افزایش قیمت سکه و تغییرات اقتصادی، بسیاری از مردان از عهده پرداخت مهریه برنیامدند. در پاسخ، قانونگذار ابتدا به طرحهایی مانند تقسیط مهریه و اولویتبندی پرداخت سکهها روی آورد، اما اکنون به جای اصلاح ساختار نابرابر خانواده، قصد دارد همان ابزار ناقص حمایت از زن را نیز محدود کند. این اقدام نهتنها نشانهای از امتناع حاکمیت از پذیرش تحول اجتماعی و حقوقی است، بلکه به لحاظ اجتماعی، موجب تضعیف بیشتر موقعیت زنان در هنگام طلاق یا بروز بحران خانوادگی خواهد شد.
پاسخ به بحرانهای خانواده، عقبنشینی بیشتر از حقوق زنان نیست، بلکه تن دادن به قانونی است که بر پایه برابری جنسیتی بنا شده باشد. در یک نظام خانواده برابر، زنان و مردان به طور مساوی از حقوق طلاق، حضانت فرزند، ارث، اشتغال، تحصیل و تصمیمگیری در امور زندگی مشترک برخوردارند. در چنین سیستمی، نه مهریه اهرم فشار خواهد بود، نه زنان برای احقاق حقوق خود گرفتار دعوای حقوقی فرساینده خواهند شد.
طرح کاهش سقف مهریه نه راهحل بحران است و نه کمکی به تحکیم خانواده. این طرح تلاشی است برای حفظ وضعیت نابرابر موجود، آن هم به قیمت آسیب بیشتر به زنان. در حالی که جامعه ایران در مسیر گذار به سمت برابری جنسیتی در حال حرکت است، قانونگذار باید این واقعیت را به رسمیت شناخته و قوانین خانواده را با تحولات اجتماعی و فرهنگی سازگار کند. عدالت در خانواده، شرط بنیادین عدالت در جامعه است؛ و هیچ جامعهای با تضیع حقوق زنان به پیشرفت نخواهد رسید./ امتداد
#مهریه
#حقوق_زن
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
👏4
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
#یادداشت_روز
🔸 پیچ و خم راه در ۱۶۳ شهر
بیتا مدنی
اعتراضات در گام نخست، به کاهش سهمیهی ماهيانه گازوئیل از ۲ هزار به ۱۰۰ بود. متأسفانه و طبق معمولِ روزگار تلخی که سوء مدیریتها برای مردم فراهم کرده، بهاین مطالبه نیز پاسخی در خور داده نشد. بدین ترتیب از اول خردادماه اعتصابی گسترده شکل گرفت. در پی آن دوباره #تضاد_مثبتی که هربرت بلومر شرح میدهد و به اعتبار آن اعتصاب را حق کارکن/کارگر میداند، و #ح_ا_تنهایی با اصطلاح #مطالبهگری شرح و بسط داده، به #تضاد_منفی و #اعتصاب از طرف کامیونداران بدل گشت.
دوباره بازداشت، دوباره تهدید، دوباره حمله به #مطالبهگران با اسپری فلفل همچنانکه در پایانه سنندج رخ داد... البته برخی هم وعده سوخت مازاد دادند که اطلاعی از تحقق این وعده در دست نیست. کامیونداران از یکم تا نهم خرداد، در دستکم ۱۶۳ شهر به اعتصاب سراسری فراگستری تا تحقق مطالبات معیشتی خود شکل دادند.
ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
با حمایت انجمن جامعه شناسی از فرهنگ و فرهیختگی حمایت کنید
🔸 پیچ و خم راه در ۱۶۳ شهر
بیتا مدنی
اعتراضات در گام نخست، به کاهش سهمیهی ماهيانه گازوئیل از ۲ هزار به ۱۰۰ بود. متأسفانه و طبق معمولِ روزگار تلخی که سوء مدیریتها برای مردم فراهم کرده، بهاین مطالبه نیز پاسخی در خور داده نشد. بدین ترتیب از اول خردادماه اعتصابی گسترده شکل گرفت. در پی آن دوباره #تضاد_مثبتی که هربرت بلومر شرح میدهد و به اعتبار آن اعتصاب را حق کارکن/کارگر میداند، و #ح_ا_تنهایی با اصطلاح #مطالبهگری شرح و بسط داده، به #تضاد_منفی و #اعتصاب از طرف کامیونداران بدل گشت.
دوباره بازداشت، دوباره تهدید، دوباره حمله به #مطالبهگران با اسپری فلفل همچنانکه در پایانه سنندج رخ داد... البته برخی هم وعده سوخت مازاد دادند که اطلاعی از تحقق این وعده در دست نیست. کامیونداران از یکم تا نهم خرداد، در دستکم ۱۶۳ شهر به اعتصاب سراسری فراگستری تا تحقق مطالبات معیشتی خود شکل دادند.
ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
با حمایت انجمن جامعه شناسی از فرهنگ و فرهیختگی حمایت کنید
isa.org.ir
انجمن جامعه شناسی ایران - پیچ و خم راه در ۱۶۳ شهر
انجمن جامعه شناسی ایران
#یادداشت_روز 🔸همایش ملی کنکاشهای مفهومی و نظری درباره جامعه ایران در پایگاه استنادی ISC ثبت شد ثبت ششمین همایش ملی «کنکاشهای مفهومی و نظری درباره جامعه ایران» در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) انجمن جامعهشناسی ایران با افتخار اعلام میکند که ششمین…
✅گروه علمیتخصصی جامعهشناسی تفسیری، در این همایش پنل تخصصی دارد.
زمان و مکان آن متعاقبا اعلام خواهد شد.
با مهر و ادب
زمان و مکان آن متعاقبا اعلام خواهد شد.
با مهر و ادب
👌2
Shirin Sozeh
Homayoun Shajarian سخاموزیک
🎵🎶آواز کردی
💜دختر زیبای کردی
با صدای همایون شجریان
تقدیم به همراهان عزیز
#آواز
#فولکلور
#دختر_کرد
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
💜دختر زیبای کردی
با صدای همایون شجریان
تقدیم به همراهان عزیز
#آواز
#فولکلور
#دختر_کرد
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
❤3
🔰 بازاندیشی در الگوهای جنسیتی و بازتولید نابرابریهای جنسیتی در جامعه
✍شهلا اعزازی
در هر جامعهای، الگوهایی مشخص دربارهی نقشها، ویژگیها و رفتارهای مطلوب و مورد انتظار از زنان و مردان وجود دارد. این الگوها که بهعنوان انتظارات اجتماعی جنسیتی شناخته میشوند، هرچند در گذر زمان و تحت تأثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی دستخوش تحولاتی شدهاند، همچنان به بازتولید ساختارهای نابرابر قدرت منجر میشوند. از جمله عوامل مؤثر در شکلگیری و تداوم این الگوها میتوان به تفاوتهای منطقهای، طبقهی اجتماعی و سن افراد اشاره کرد.
با وجود تحولات گستردهی فرهنگی و اجتماعی، هستهی مرکزی بسیاری از این الگوها همچنان مبتنی بر برتری مردان و فرودستی زنان باقی مانده است. ویژگیهایی چون استقلال، قدرت بدنی، توانایی رهبری و سلطهگری بهعنوان صفات طبیعی و ذاتی مردان قلمداد میشوند، در حالی که زنان اغلب موجوداتی مطیع، عاطفی، صادق و لطیف تصویر میگردند. این چارچوبهای قالبی، بهنوعی توجیهگر تقسیم نقشهای اجتماعی هستند؛ برای مثال، واگذاری ریاست خانواده به مردان یا محرومسازی زنان از مناصبی چون قضاوت و ریاستجمهوری، با این استدلال که چنین موقعیتهایی نیازمند عقلانیت و عدم تأثیرپذیری از احساساتاند، صورت میپذیرد.
کلیشههای جنسیتی بازتابی از نگرشهای فرهنگی و اجتماعی نسبت به زنانگی و مردانگی هستند. حتی با وجود ظهور نمونههایی که این کلیشهها را به چالش میکشند ــ مانند مردان احساساتی یا زنان مقتدر ــ باورهای قالبیای چون «زنان رانندگان خوبی نیستند» یا «زنان در ریاضی ضعیفترند» همچنان در ذهن جامعه ریشهدارند. این تصورات، زنان را افرادی وابسته به حمایت مردان برای ادارهی زندگی معرفی میکنند.
با این حال، زنان در برابر این کلیشهها ایستادگی کرده و تواناییهای خود را در عرصههای مختلف به اثبات رساندهاند. آنان با وجود موانع ساختاری، برای تحقق آرزوها و اهداف خود گام برداشتهاند.
در دهههای اخیر، یکی از مؤلفههایی که بهشدت با مردانگی در فرهنگ ایرانی پیوند خورده، «غیرت» و «ناموسپرستی» است. تأکید بر این مفاهیم، به برخی مردان اجازه داده تا نظارتی افراطی و گسترده بر زندگی زنان اعمال کنند. در برخی موارد، این نگرش منجر به خشونتهایی چون قتلهای موسوم به «ناموسی» شده است؛ رویکردی که اعمال محدودیت، تنبیه و مجازات زنان را نهتنها موجه، بلکه نشانهی مردانگی و مسئولیتپذیری جلوه میدهد.
ویژگی دیگری که اغلب به مردان نسبت داده میشود، تمایلات جنسی شدید و کنترلناپذیر است. این باور، ازدواج زودهنگام مردان را برای پاسخ به این نیاز ضروری مینمایاند و در صورت عدم تأمین آن از سوی همسر، چندهمسری یا ازدواج موقت را توجیهپذیر میسازد. در این چارچوب، نهتنها زنان مسئول پاسخگویی به این نیازها هستند، بلکه وظیفهی کنترل و مدیریت تمایلات مردانه نیز به آنها واگذار میشود.
در چنین منظومهای از باورها، مردانی که بهواسطهی دیدن بخشی از بدن زنان دچار حواسپرتی، کشش جنسی یا رفتارهای اجتماعی نامناسب میشوند، نه مورد نقد، بلکه مورد ترحم یا درک قرار میگیرند. در نتیجه، این زنان هستند که باید با نوع پوشش خود از بروز چنین مشکلاتی جلوگیری کنند. بدین ترتیب، ناتوانی در کنترل میل جنسی که باید بهعنوان ضعفی فردی قلمداد شود، امری طبیعی و پذیرفتنی جلوه داده میشود و ابزاری برای اعمال محدودیتهای اجتماعی بر زنان قرار میگیرد.
زنان در گذر زمان، با تلاش بسیار، بسیاری از ویژگیهای منفی منتسب به خود را به چالش کشیدهاند و شایستگیهای خود را در عرصههای مختلف اثبات کردهاند. این در حالی است که مردانگی سنتی، همچنان حامل ویژگیهایی است که در جامعهی امروز، منفی و آسیبزا تلقی میشوند.
از اینرو، پرسشی اساسی مطرح میشود: در حالی که زنان برای بازنگری نقشها و کلیشههای جنسیتی منسوب به خود تلاش کردهاند، چرا مردان در نقد و بازنگری الگوهای تحمیلی مردانگی و نقشهای تثبیتشدهی خویش، اقدام مشابهی نکردهاند؟
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
#برابری_جنسیتی
✍شهلا اعزازی
در هر جامعهای، الگوهایی مشخص دربارهی نقشها، ویژگیها و رفتارهای مطلوب و مورد انتظار از زنان و مردان وجود دارد. این الگوها که بهعنوان انتظارات اجتماعی جنسیتی شناخته میشوند، هرچند در گذر زمان و تحت تأثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی دستخوش تحولاتی شدهاند، همچنان به بازتولید ساختارهای نابرابر قدرت منجر میشوند. از جمله عوامل مؤثر در شکلگیری و تداوم این الگوها میتوان به تفاوتهای منطقهای، طبقهی اجتماعی و سن افراد اشاره کرد.
با وجود تحولات گستردهی فرهنگی و اجتماعی، هستهی مرکزی بسیاری از این الگوها همچنان مبتنی بر برتری مردان و فرودستی زنان باقی مانده است. ویژگیهایی چون استقلال، قدرت بدنی، توانایی رهبری و سلطهگری بهعنوان صفات طبیعی و ذاتی مردان قلمداد میشوند، در حالی که زنان اغلب موجوداتی مطیع، عاطفی، صادق و لطیف تصویر میگردند. این چارچوبهای قالبی، بهنوعی توجیهگر تقسیم نقشهای اجتماعی هستند؛ برای مثال، واگذاری ریاست خانواده به مردان یا محرومسازی زنان از مناصبی چون قضاوت و ریاستجمهوری، با این استدلال که چنین موقعیتهایی نیازمند عقلانیت و عدم تأثیرپذیری از احساساتاند، صورت میپذیرد.
کلیشههای جنسیتی بازتابی از نگرشهای فرهنگی و اجتماعی نسبت به زنانگی و مردانگی هستند. حتی با وجود ظهور نمونههایی که این کلیشهها را به چالش میکشند ــ مانند مردان احساساتی یا زنان مقتدر ــ باورهای قالبیای چون «زنان رانندگان خوبی نیستند» یا «زنان در ریاضی ضعیفترند» همچنان در ذهن جامعه ریشهدارند. این تصورات، زنان را افرادی وابسته به حمایت مردان برای ادارهی زندگی معرفی میکنند.
با این حال، زنان در برابر این کلیشهها ایستادگی کرده و تواناییهای خود را در عرصههای مختلف به اثبات رساندهاند. آنان با وجود موانع ساختاری، برای تحقق آرزوها و اهداف خود گام برداشتهاند.
در دهههای اخیر، یکی از مؤلفههایی که بهشدت با مردانگی در فرهنگ ایرانی پیوند خورده، «غیرت» و «ناموسپرستی» است. تأکید بر این مفاهیم، به برخی مردان اجازه داده تا نظارتی افراطی و گسترده بر زندگی زنان اعمال کنند. در برخی موارد، این نگرش منجر به خشونتهایی چون قتلهای موسوم به «ناموسی» شده است؛ رویکردی که اعمال محدودیت، تنبیه و مجازات زنان را نهتنها موجه، بلکه نشانهی مردانگی و مسئولیتپذیری جلوه میدهد.
ویژگی دیگری که اغلب به مردان نسبت داده میشود، تمایلات جنسی شدید و کنترلناپذیر است. این باور، ازدواج زودهنگام مردان را برای پاسخ به این نیاز ضروری مینمایاند و در صورت عدم تأمین آن از سوی همسر، چندهمسری یا ازدواج موقت را توجیهپذیر میسازد. در این چارچوب، نهتنها زنان مسئول پاسخگویی به این نیازها هستند، بلکه وظیفهی کنترل و مدیریت تمایلات مردانه نیز به آنها واگذار میشود.
در چنین منظومهای از باورها، مردانی که بهواسطهی دیدن بخشی از بدن زنان دچار حواسپرتی، کشش جنسی یا رفتارهای اجتماعی نامناسب میشوند، نه مورد نقد، بلکه مورد ترحم یا درک قرار میگیرند. در نتیجه، این زنان هستند که باید با نوع پوشش خود از بروز چنین مشکلاتی جلوگیری کنند. بدین ترتیب، ناتوانی در کنترل میل جنسی که باید بهعنوان ضعفی فردی قلمداد شود، امری طبیعی و پذیرفتنی جلوه داده میشود و ابزاری برای اعمال محدودیتهای اجتماعی بر زنان قرار میگیرد.
زنان در گذر زمان، با تلاش بسیار، بسیاری از ویژگیهای منفی منتسب به خود را به چالش کشیدهاند و شایستگیهای خود را در عرصههای مختلف اثبات کردهاند. این در حالی است که مردانگی سنتی، همچنان حامل ویژگیهایی است که در جامعهی امروز، منفی و آسیبزا تلقی میشوند.
از اینرو، پرسشی اساسی مطرح میشود: در حالی که زنان برای بازنگری نقشها و کلیشههای جنسیتی منسوب به خود تلاش کردهاند، چرا مردان در نقد و بازنگری الگوهای تحمیلی مردانگی و نقشهای تثبیتشدهی خویش، اقدام مشابهی نکردهاند؟
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
#برابری_جنسیتی
👍4❤1
🔰چرا زنان جذب راستگرایی میشوند؟
✍فرناز سیفی
چه کسی از آندریا دورکین میهراسد؟ زمان نشان داد که خیلیها از صراحت او میترسند. دورکین تا وقتی زنده بود، در میان بسیاری از آمریکاییها منفور بود. محافظهکاران از او بیزار بودند، لیبرالها از او فاصله میگرفتند، و حتی فمینیستهای لیبرال و موج دوم فمینیسم در آمریکای شمالی هم با او خوب نبودند ــ فمینیستهای لیبرالی که اصطلاح «خواهرانگی فمینیستی» ورد زبانشان بود، از مسخره کردن و دست انداختن و پس زدن دورکین هیچ ابایی نداشتند.
آندریا دورکین، نظریهپرداز و فمینیست رادیکال آمریکایی، شهرتش را بیش از هر چیز مدیون تحلیلها و نقدهایی بود که بر هرزهنگاری از منظر فمینیستی مینوشت. او تند و تیز و صریح و روشن بود و هرگز واقعیت را سر سوزنی بزک نمیکرد. دورکین در سال ۱۹۸۳ میلادی کتاب مهمی را نوشت: «زنان راستگرا». این کتاب در آن زمان با سردی و بیاعتنایی روبهرو شد اما امسال دوباره، اینبار با مقدمهای به قلم مویرا دورگان، منتشر شده و نام آندریا دورکین را بر سر زبانها انداخته است. زنان راستگرا چنان به واقعیت امروز مرتبط است که مخاطب را به تحسین وامیدارد؛ دورکین چهار دههی قبل نه تنها با تیزبینی به خطر پی برده بود بلکه تحلیلی موشکافانه از این پدیده ارائه کرده بود.
زنان راستگرا در پایان موج دوم فمینیسم در آمریکا و در دورهای نوشته شد که دولت محافظهکار و راستگرای رونالد ریگان در اوج قدرت بود. در آن زمان، دوران «جنبش آزادی جنسی» به سر رسیده بود و بسیاری دیگر دچار این توهم نبودند که آزادی جنسی بهتنهایی میتواند به رهایی زنان بینجامد. چند سال بعد با ظهور بیماری ایدز، دیگر چندان جایی برای این جنبش در فضای سیاست و کنشگری باقی نماند.
دورکین بهشدت بدبین بود، بدبینیای که او را آماج انتقادات و حملات قرار داد. اما گذر زمان نشان داد که «بدبینی» او صرفاً متأثر از واقعیت تلخی بود که او آن را انکار نمیکرد.
دورکین در زنان راستگرا نوشت که زنان در سراسر عمر در معرض خطرند، و از قضا زنان دست راستی این خطر را بهتر و دقیقتر از دیگر زنان فهمیدند و به دنبال چانهزنی و یافتن راهحلی برای بقا رفتند. دورکین میداند که راستگرایان چطور با سوءاستفاده از رنج جنسیتیِ زنان لفاظی میکنند، حتی اگر در عمل با این آزادیها و برابری مخالف باشند. دورکین یکی از اولین نظریهپردازان موج دوم فمینیسم بود که اهمیت حیاتی مسائل اقتصادی در موضعگیری سیاسی زنان را فهمیده و به طبقاتیبودن موضعگیری سیاسی پی برده بود.
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
✍فرناز سیفی
چه کسی از آندریا دورکین میهراسد؟ زمان نشان داد که خیلیها از صراحت او میترسند. دورکین تا وقتی زنده بود، در میان بسیاری از آمریکاییها منفور بود. محافظهکاران از او بیزار بودند، لیبرالها از او فاصله میگرفتند، و حتی فمینیستهای لیبرال و موج دوم فمینیسم در آمریکای شمالی هم با او خوب نبودند ــ فمینیستهای لیبرالی که اصطلاح «خواهرانگی فمینیستی» ورد زبانشان بود، از مسخره کردن و دست انداختن و پس زدن دورکین هیچ ابایی نداشتند.
آندریا دورکین، نظریهپرداز و فمینیست رادیکال آمریکایی، شهرتش را بیش از هر چیز مدیون تحلیلها و نقدهایی بود که بر هرزهنگاری از منظر فمینیستی مینوشت. او تند و تیز و صریح و روشن بود و هرگز واقعیت را سر سوزنی بزک نمیکرد. دورکین در سال ۱۹۸۳ میلادی کتاب مهمی را نوشت: «زنان راستگرا». این کتاب در آن زمان با سردی و بیاعتنایی روبهرو شد اما امسال دوباره، اینبار با مقدمهای به قلم مویرا دورگان، منتشر شده و نام آندریا دورکین را بر سر زبانها انداخته است. زنان راستگرا چنان به واقعیت امروز مرتبط است که مخاطب را به تحسین وامیدارد؛ دورکین چهار دههی قبل نه تنها با تیزبینی به خطر پی برده بود بلکه تحلیلی موشکافانه از این پدیده ارائه کرده بود.
زنان راستگرا در پایان موج دوم فمینیسم در آمریکا و در دورهای نوشته شد که دولت محافظهکار و راستگرای رونالد ریگان در اوج قدرت بود. در آن زمان، دوران «جنبش آزادی جنسی» به سر رسیده بود و بسیاری دیگر دچار این توهم نبودند که آزادی جنسی بهتنهایی میتواند به رهایی زنان بینجامد. چند سال بعد با ظهور بیماری ایدز، دیگر چندان جایی برای این جنبش در فضای سیاست و کنشگری باقی نماند.
دورکین بهشدت بدبین بود، بدبینیای که او را آماج انتقادات و حملات قرار داد. اما گذر زمان نشان داد که «بدبینی» او صرفاً متأثر از واقعیت تلخی بود که او آن را انکار نمیکرد.
دورکین در زنان راستگرا نوشت که زنان در سراسر عمر در معرض خطرند، و از قضا زنان دست راستی این خطر را بهتر و دقیقتر از دیگر زنان فهمیدند و به دنبال چانهزنی و یافتن راهحلی برای بقا رفتند. دورکین میداند که راستگرایان چطور با سوءاستفاده از رنج جنسیتیِ زنان لفاظی میکنند، حتی اگر در عمل با این آزادیها و برابری مخالف باشند. دورکین یکی از اولین نظریهپردازان موج دوم فمینیسم بود که اهمیت حیاتی مسائل اقتصادی در موضعگیری سیاسی زنان را فهمیده و به طبقاتیبودن موضعگیری سیاسی پی برده بود.
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
👌2🤬1
☄فرمانده سپاه فومن گفت:
#جهنم_فومن بدلیل #مشکلات_فنی خاموش شد. برخی منابع هم مدعی شدند که طی شبهای گذشته برخی زنان را به دلیل بدحجابی به جهنم هم راه ندادند.
https://khabaronline.ir/xnDJx
#جهنم_فومن
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی@sociology_of_sport
#جهنم_فومن بدلیل #مشکلات_فنی خاموش شد. برخی منابع هم مدعی شدند که طی شبهای گذشته برخی زنان را به دلیل بدحجابی به جهنم هم راه ندادند.
https://khabaronline.ir/xnDJx
#جهنم_فومن
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی@sociology_of_sport
www.khabaronline.ir
فرمانده سپاه فومن: بخش جهنم نمایشگاه بدلیل مشکلات فنی خاموش شد
به گفته فرمانده سپاه فومن، جهنم به دلیل مشکلات فنی خاموش شده است.
👍2
چاقو فقط ابزار بود؛
قاتل واقعی،
سالهاست در سایه نشسته
و با عددها میکُشد؛
با نرخ تورم،
با قیمت دلار،
با وعده نان و فردا...
الهه را فقر کُشت،
نه فقر بیگناه؛
فقرِ ساختهشده،
تحمیلشده،
محاسبهشده،
فقرِ حاصل از بیکفایتی،
و بیوجدانی و ...
الهه نام یک دختر نیست
نامِ یک ملت است؛
ملتی که زیر فشار زندگی
نفسنفس میزند
و بعضی وقتها
در همین نفس آخر،
قبل از اینکه بمیرد
با آرزوهایش زنده به گور میشود
الهه کشته نشد
افشا شد
مثل رازی سرکوبشده
که ناگهان دهان باز میکند
و تمام زشتیهای را
بر ملا میسازد
و نام الههها از دیوارهای این شهر
پاک نخواهد شد
تا روزی که سکوت کردهایم
آنهم به مصلحت...
✍️محمد پارسی
قاتل واقعی،
سالهاست در سایه نشسته
و با عددها میکُشد؛
با نرخ تورم،
با قیمت دلار،
با وعده نان و فردا...
الهه را فقر کُشت،
نه فقر بیگناه؛
فقرِ ساختهشده،
تحمیلشده،
محاسبهشده،
فقرِ حاصل از بیکفایتی،
و بیوجدانی و ...
الهه نام یک دختر نیست
نامِ یک ملت است؛
ملتی که زیر فشار زندگی
نفسنفس میزند
و بعضی وقتها
در همین نفس آخر،
قبل از اینکه بمیرد
با آرزوهایش زنده به گور میشود
الهه کشته نشد
افشا شد
مثل رازی سرکوبشده
که ناگهان دهان باز میکند
و تمام زشتیهای را
بر ملا میسازد
و نام الههها از دیوارهای این شهر
پاک نخواهد شد
تا روزی که سکوت کردهایم
آنهم به مصلحت...
✍️محمد پارسی
😢2👍1
🔰زنان، هدفهای آسان در جامعه مردسالار
✍️فاطمه كبيرنتاج
در سال ۱۴۰۰ نيز الهه حسینینژادي ديگر، دختر نوجوان اهل سنندج، به بهانه ناموسي توسط پدرش به قتل رسیده بود. قتلهای ناموسی (Honor Killing) محصول این نگرش هستند که مردان حق دارند در صورت "توهین به حیثیت خانواده" (مثلاً ارتباط غیرمجاز، سرپیچی از ازدواج تحمیلی، یا حتی قربانی خشونت جنسی شدن)، زنان را مجازات یا حتی به قتل برسانند.
اين بار نيز الهه حسيني نژادي ديگر، توسط مردي به قتل رسيد كه مدعي است بخاطر سرقت گوشي موبايل دست به اين جنايت كثيف زده است.
این واقعه خونبار که هفته گذشته رخ داد، نه یک حادثه مجزا که حلقهای از زنجیره خشونت سیستماتیک علیه زنان در ایران است. پرونده الهه حسینینژاد دوم، با همان نام و همان سرنوشت تراژیک، تصادفی نیست؛ این تکرار نشانگر عمق بحران در جامعهای است که زنانش در فضای عمومی به اشکال مختلف قربانی میشوند.
اساس این تراژدی را باید در لایه هاي تو در تو جستجو كرد: ناامنی ساختاری حملونقل عمومی که زنان را به هدفی آسان تبدیل کرده، و راننده خودروی کرایهای که برای یک گوشی موبایل دست به قتل میزند، محصول سیستم نظارتی معیوبی است که اجازه میدهد هر فردی با کمترین پیشینه سنجی وارد حرفه مسافرکشی شود. این بیضابطگی در صنعت حملونقل غير رسمي و يا اینترنتی، سالانه دهها قربانی میگیرد.
در پس این قتل، میتوان ردپای سیاستهای نادرست و برنامهریزیهای شتابزده شهری و فرهنگی، ضعف مدیریت حملو نقل، بیکاری ساختاری و فقر منتج از آن، تشديد بحران حاشیهنشینی و توسعه نامتوازن شهری، و فرهنگ مردسالارانهای را دید که امنیت زنان را جدی نمیگیرد و بدن زن را کالایی قابل تصاحب میپندارد. تا زمانی که زنان ناچارند هر روز از این مسیرهای ناامن تردد کنند، تا وقتی که نظارتی بر رانندگان مسافربر وجود ندارد، و تا زمانی که قانون مجازاتهای بازدارنده اعمال نمیکند، شاهد تکرار چنین فجایعی خواهیم بود.
الهه حسینینژاد دوم، مانند اولی؛ هر دو قربانی سیستمی هستند که تغییرش نیازمند عزمی ملی است. #فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی@sociology_of_sport
✍️فاطمه كبيرنتاج
در سال ۱۴۰۰ نيز الهه حسینینژادي ديگر، دختر نوجوان اهل سنندج، به بهانه ناموسي توسط پدرش به قتل رسیده بود. قتلهای ناموسی (Honor Killing) محصول این نگرش هستند که مردان حق دارند در صورت "توهین به حیثیت خانواده" (مثلاً ارتباط غیرمجاز، سرپیچی از ازدواج تحمیلی، یا حتی قربانی خشونت جنسی شدن)، زنان را مجازات یا حتی به قتل برسانند.
اين بار نيز الهه حسيني نژادي ديگر، توسط مردي به قتل رسيد كه مدعي است بخاطر سرقت گوشي موبايل دست به اين جنايت كثيف زده است.
این واقعه خونبار که هفته گذشته رخ داد، نه یک حادثه مجزا که حلقهای از زنجیره خشونت سیستماتیک علیه زنان در ایران است. پرونده الهه حسینینژاد دوم، با همان نام و همان سرنوشت تراژیک، تصادفی نیست؛ این تکرار نشانگر عمق بحران در جامعهای است که زنانش در فضای عمومی به اشکال مختلف قربانی میشوند.
اساس این تراژدی را باید در لایه هاي تو در تو جستجو كرد: ناامنی ساختاری حملونقل عمومی که زنان را به هدفی آسان تبدیل کرده، و راننده خودروی کرایهای که برای یک گوشی موبایل دست به قتل میزند، محصول سیستم نظارتی معیوبی است که اجازه میدهد هر فردی با کمترین پیشینه سنجی وارد حرفه مسافرکشی شود. این بیضابطگی در صنعت حملونقل غير رسمي و يا اینترنتی، سالانه دهها قربانی میگیرد.
در پس این قتل، میتوان ردپای سیاستهای نادرست و برنامهریزیهای شتابزده شهری و فرهنگی، ضعف مدیریت حملو نقل، بیکاری ساختاری و فقر منتج از آن، تشديد بحران حاشیهنشینی و توسعه نامتوازن شهری، و فرهنگ مردسالارانهای را دید که امنیت زنان را جدی نمیگیرد و بدن زن را کالایی قابل تصاحب میپندارد. تا زمانی که زنان ناچارند هر روز از این مسیرهای ناامن تردد کنند، تا وقتی که نظارتی بر رانندگان مسافربر وجود ندارد، و تا زمانی که قانون مجازاتهای بازدارنده اعمال نمیکند، شاهد تکرار چنین فجایعی خواهیم بود.
الهه حسینینژاد دوم، مانند اولی؛ هر دو قربانی سیستمی هستند که تغییرش نیازمند عزمی ملی است. #فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی@sociology_of_sport
Forwarded from گاه نوشت - فاطمه كبيرنتاج
✳️در هند برای تامین امنیت زنان اپلیکیشنهایی ارائه شده
که ویژگیهای خاصی دارند
در ادامه نمونههایی از آن
جهت الهام/الگوگیری متخصصان ارائه میشود:
1⃣برنامه ی My Safetipin
متخصصان حوزه فناوری ايراني نيز با طراحی چنين اپلیکیشنهايي مي توانند به تامین امنیت زنان در جامعه کمک کنند . اين پست را به اشتراك بگذاريد شايد كه در كشور ما نيز اقدامي مشابه صورت گيرد.
https://www.tg-me.com/fatemehkabirnataj
که ویژگیهای خاصی دارند
در ادامه نمونههایی از آن
جهت الهام/الگوگیری متخصصان ارائه میشود:
1⃣برنامه ی My Safetipin
برنامه امنیتی مبتنی بر نقشه است که منطقه را براساس امنیت بررسی می کند. منطقه ای که با پین قرمز مشخص می کند در واقع منطقه «ناامن» و ناحیه ی که پین سبز روی آن قرار دارد، منطقه «امن» محسوب می شود و رنگ های کهربایی و کم رنگ تر اعلام می کند که ناحیه امنیت کمتری دارد. علاوه بر این دسترسی به وسایل حمل و نقل عمومی در ناحیه و اینکه آیا ایستگاه پلیس، داروخانه و دستگاه خودپرداز در این نزدیکی هست یا خیر و همچنین ناحیه های شلوغ را به شما اطلاعات می دهد. همچنین می توانید موقعیت خود را از طریق GPS با عزیزانتان به اشتراک بگذارید. برنامه My Safetipin این امکان را دارد که کاربران ناحیه و مکان های ناامن را با پین مشخص کنند تا به دیگران بتوانند کمک کنند.
2⃣برنامه ی Smart24x7
مستقیما با چندین ایستگاه پلیس در ارتباط است و برای امنیت زنان، شهروندان و همچنین گردشگران طراحی شده است. استفاده از این برنامه بسیار راحت و ساده است. اگر دکمه PANIC را فشار دهید هشداری به همه ی شماره های که در بخش تماس های اضطراری وارده کرده اید و همچنین برای پلیس ارسال می شود. این برنامه همچنین زمانی که شما در شرایط وحشتناکی هستید، شروع به ضبط ویدیو و صدا می کند و آن را با پلیس به اشتراک می گذارد. این هشدارها با GPRS تولید می شوند. اما در مواردی که GPRS قطع شده باشد هشدارها توسط پیام کوتاه ارسال می شود. ویژگی دیگر این برنامه ارائه مرکز خدمات پشتیبانی است که طیف وسیعی از خدمات اضطراری مانند آمبولانس و خدمات آتشنشانی رو پشتیبانی می کنند. این برنامه نگهبان شماست.
3⃣ برنامه امنیتی Himmat
رایگان هست و توسط پلیس دهلی ابتدا برای زنان پایتخت طراحی شده بود. استفاده از برنامه، نیاز به ثبت نام دارد و تمامی فیلدهای را باید تکمیل کنید. زمانی که شما در شرایط اضطراری قرار می گیرد موقعیت دقیق شما همراه با ویدیو و صداهای ضبط شده به پلیس دهلی ارسال می شود.
4⃣ برنامه Raksha
خیلی مهم است که این برنامه را هر زنی در هند داشته باشد. زمانی که شما واقعا نیاز به کمک دارید، Raksha پیام هشداری همراه با موقعیت شما به مخاطبی که مشخص می کنید ارسال می کند. مزیت دیگر این برنامه این است که حتی اگر برنامه کار نکند یا خاموش شود، شما می توانید یک هشدار با فشردن کلید صدا برای سه ثانیه ارسال کنید.
5⃣ برنامه bSafe
یک برنامه امنیتی تمام عیار برای زنان است. این برنامه ویژگی های بسیاری دارد مانند هشدار bSafe که موقعیت دقیق شما و اینکه در اطراف شما چه اتفاقی درحال رخ دادن است همراه با ویدیو و صدا به سرعت به نگهبان شما ارسال می کند. این برنامه بخش های مختلفی دارد. Follow Me اجازه می دهد خانواده و دوستانتان از طریق GPS شما را پیگیری کنند تا به یک منطقه امن برسید.. Fake Call دقیقا برای این موضوع طراحی شده که بتوانید از شرایط نامناسب نجات پیدا کنید و با یک تماس فیک (تقلبی) مزاحمین از خود دور کنید. Timer Alarm به شما اجازه می دهد که یک هشدار صوتی برای زمان خاصی تنظیم کنید که تا نگهبان شما تا محل نگهداری شما را پیگیری کند و اگر شما قبل از زمان مشخص شده از منطقه ناامن خارج نشوید و هشدار را خاموش نکیند، هشدار به صورت اتوماتیک فعال می شود و یک پیام اضطراری برای مخاطب ویژه ی و پلیس ارسال می کند.
6⃣ برنامه امنیتی Nirbhaya
این برنامه است که هشداری را فعال می کند، زمانی که در یک موقعیت اضطراری هستید، این برنامه هشدار را به همراه موقعیتتان برای مخاطبی که خودتان مشخص کرده اید ارسال می کند. همچنین این برنامه یک ویژگی «هشدار ناحیه ناامن» دارد، زمانی که به کاربر در منطقه ناامن قرار میگیرد، فورا هشدار می دهد که این فضا پتانسل بالایی برای اتفاقات ناگوار دارد.
7⃣برنامه Shake2Safety
بسیار ساده و راحت برای زنان است که فقط لازم است تلفن هوشمند خود را تکان دهید یا دکمه پاور (دکمه ی خاموش و روشن کردن تلفن همراه) را برای 4 ثانیه فشار دهید، در این صورت برای پلیس پیام اضطراری ارسال می کند یا بلافاصله برای تلفن های ثبت شده، پیامی ارسال می کند. بهترین بخش برنامه، این است که برنامه بدون اینترنت و حتی روی صفحه قفل شده نیز کار می کند. همچنین در این برنامه امکان گزارش سرقت، حادثه یا هر بلای طبیعی را دارد. این یک برنامه جامع است و باید هر فردی در هند روی تلفن همراه خود داشته باشد.
منبع: لست سکند
متخصصان حوزه فناوری ايراني نيز با طراحی چنين اپلیکیشنهايي مي توانند به تامین امنیت زنان در جامعه کمک کنند . اين پست را به اشتراك بگذاريد شايد كه در كشور ما نيز اقدامي مشابه صورت گيرد.
https://www.tg-me.com/fatemehkabirnataj
Telegram
گاه نوشت - فاطمه كبيرنتاج
دكتراي جامعه شناسي،
پژوهشگر و مدرس دانشگاه
پژوهشگر و مدرس دانشگاه
❤2👍1
🔰یک کشته، نود میلیون سوگوار
✍بیتا مدنی
بی شک نکات بالا باید رعایت شود
اما کوتاهی سیاستگذار و مدیر شهری در وقوع چنین جنایاتی را نمیشود نادیده گرفت. تک سبب بینی خطایی شناختی است که از برخی جامعهشناسان سر میزند. روانشناختی دیدن مسئله و تقلیل دادن آن به امر فردی، مثلا اینکه قاتل روانی بوده، تقصیری را متوجه قربانی دانستن و بولد کردن آن (مثلا فلان لباس را پوشیده، فلان زمان یا مکان نامناسب و شرایط نامساعد را خودش رقم زده، فلان واکنش یا سخن ناصواب را گفته که به چنین سرنوشتی دچار شده) نیز خطاهایی است که از برخی روانشناسان سر میزند.
تکرار و تناوب #زن_کشی در جامعه بهعناوین مختلف، بیش و پیش از هر چیز معنی داری خشونت نهادینه، ساختاری و سیستماتیک را علیه زن نشان میدهد.
بر این اساس مادامیکه عزمی ملی در سطوح کلانساخت قدرت و مدیریت کشور مثل نهاد قانونگذاری تا سطوح میانی چون اصلاح نگرش و کردار اجتماعی در فرهنگ عمومی برای پیشگیری و محو تبعیض و فشار بر پیکره زنانه جامعه تعلق نگیرد، شاهد وقوع و حتی گسترش چنین جنایاتی در سطح جامعه فقر زده و جنسیت زده خواهیم بود.
#الهه_حسین_نژاد
#خشونت_نهادینه
@sociology_of_sport
✍بیتا مدنی
بی شک نکات بالا باید رعایت شود
اما کوتاهی سیاستگذار و مدیر شهری در وقوع چنین جنایاتی را نمیشود نادیده گرفت. تک سبب بینی خطایی شناختی است که از برخی جامعهشناسان سر میزند. روانشناختی دیدن مسئله و تقلیل دادن آن به امر فردی، مثلا اینکه قاتل روانی بوده، تقصیری را متوجه قربانی دانستن و بولد کردن آن (مثلا فلان لباس را پوشیده، فلان زمان یا مکان نامناسب و شرایط نامساعد را خودش رقم زده، فلان واکنش یا سخن ناصواب را گفته که به چنین سرنوشتی دچار شده) نیز خطاهایی است که از برخی روانشناسان سر میزند.
تکرار و تناوب #زن_کشی در جامعه بهعناوین مختلف، بیش و پیش از هر چیز معنی داری خشونت نهادینه، ساختاری و سیستماتیک را علیه زن نشان میدهد.
بر این اساس مادامیکه عزمی ملی در سطوح کلانساخت قدرت و مدیریت کشور مثل نهاد قانونگذاری تا سطوح میانی چون اصلاح نگرش و کردار اجتماعی در فرهنگ عمومی برای پیشگیری و محو تبعیض و فشار بر پیکره زنانه جامعه تعلق نگیرد، شاهد وقوع و حتی گسترش چنین جنایاتی در سطح جامعه فقر زده و جنسیت زده خواهیم بود.
#الهه_حسین_نژاد
#خشونت_نهادینه
@sociology_of_sport
👍3
