Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
فراخوان همکاری با گروه علمیتخصصی جامعهشناسی تفسیری انجمن جامعهشناسی ایران
از یکایک پژوهشگران، دانشجویان و علاقهمندان دعوت میشود با عضویت و پیوستن به گروه علمیتخصصی جامعهشناسی تفسیری، در ارتقای سطح آگاهی و تقویت بینش جامعهشناختی تفسیری پرگمتیستی و مکتب کنش متقابل نمادی (همکنشگرایی نمادی) یاریگر شوید.
▪️گروه علمیتخصصی جامعهشناسی تفسیری ایران در سال ۱۳۹۴ توسط دکتر ح.ا. تنهایی شاگرد پروفسور هربرت بلومر و جمعی از دانشجویان مقطع دکتری ایشان تأسیس شده، آغاز بهکار نمود. هدف از تشکیل گروه همافزایی و همیاری جهت شناخت صحیحتر و عمیقتر جامعهشناسی تفسیری در حوزه آموزش و پژوهش و اشاعه دانش تخصصی جامعهشناسی در شاخه تفسیری بودهاست. اکنون نیز بر آنیم در ادامه یک دهه فعالیت مستمر گروه تفسیری و در آستانه فعالیتهای ۱۴۰۴ گروه، با مشارکت داوطلبانه علاقهمندان و کنشگران، هم ظرفیتهای گروهی را ارتقاء ببخشیم، هم از خِرد جمعی و شورایی به مثابه "کنش پیوسته" برای تولید محتوای علمی و اعتلای علوماجتماعی و جامعهشناسی تفسیری در کشور عزیزمان بهرهمند شویم.
▪️علاقهمندان میتوانند مشخصات خود را شامل موارد زیر، به آی دی دبیر گروه:
@Afsaneh_Aflaki
در تلگرام ارسال نموده،
یا از طریق ایمیل به نشانی:
[email protected]
و یا از طریق پیامک به شماره همراه:
09125095196
ارسال نمایند.
▪️مشخصات بهترتیب زیر و تا لغایت ۱۴۰۴/۵/۱۵ دریافت میگردد:
۱- نام و نامخانوادگی
۲- رشته تحصیلی
۳-مقطع تحصیلی
۴- زمینههای علاقهمندی
شامل حداقل یک و حداکثر سه مورد از موارد زیر:
۴-۱ ترجمه،
۴-۲ کیفی پژوهی،
۴-۳ ادمینی فضاهای مجازی،
۴-۴ گرافیک و مالتی مدیا،
۴-۵ فعالیتهای میدانی و مصاحبه
۴-۶ تهیه پادکست،
۴-۷ جمع خوانی و نقد کتاب،
۴-۸ دورههای آموزشی و درسگفتارها،
۴-۹ مطالعات نظری و نقد نظریه
۴-۱۰ نقد فیلم و سریال،
۴-۱۱ چاپ و نشر،
۴-۱۲ سایر موارد
۵- ایمیل آدرس
▪️بهزودی زمان، مکان و دستورجلسه اولین نشست شورای گروه اطلاعرسانی خواهد شد.
شورای مدیریت گروه جامعهشناسی تفسیری
تیرماه ۱۴۰۴
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
از یکایک پژوهشگران، دانشجویان و علاقهمندان دعوت میشود با عضویت و پیوستن به گروه علمیتخصصی جامعهشناسی تفسیری، در ارتقای سطح آگاهی و تقویت بینش جامعهشناختی تفسیری پرگمتیستی و مکتب کنش متقابل نمادی (همکنشگرایی نمادی) یاریگر شوید.
▪️گروه علمیتخصصی جامعهشناسی تفسیری ایران در سال ۱۳۹۴ توسط دکتر ح.ا. تنهایی شاگرد پروفسور هربرت بلومر و جمعی از دانشجویان مقطع دکتری ایشان تأسیس شده، آغاز بهکار نمود. هدف از تشکیل گروه همافزایی و همیاری جهت شناخت صحیحتر و عمیقتر جامعهشناسی تفسیری در حوزه آموزش و پژوهش و اشاعه دانش تخصصی جامعهشناسی در شاخه تفسیری بودهاست. اکنون نیز بر آنیم در ادامه یک دهه فعالیت مستمر گروه تفسیری و در آستانه فعالیتهای ۱۴۰۴ گروه، با مشارکت داوطلبانه علاقهمندان و کنشگران، هم ظرفیتهای گروهی را ارتقاء ببخشیم، هم از خِرد جمعی و شورایی به مثابه "کنش پیوسته" برای تولید محتوای علمی و اعتلای علوماجتماعی و جامعهشناسی تفسیری در کشور عزیزمان بهرهمند شویم.
▪️علاقهمندان میتوانند مشخصات خود را شامل موارد زیر، به آی دی دبیر گروه:
@Afsaneh_Aflaki
در تلگرام ارسال نموده،
یا از طریق ایمیل به نشانی:
[email protected]
و یا از طریق پیامک به شماره همراه:
09125095196
ارسال نمایند.
▪️مشخصات بهترتیب زیر و تا لغایت ۱۴۰۴/۵/۱۵ دریافت میگردد:
۱- نام و نامخانوادگی
۲- رشته تحصیلی
۳-مقطع تحصیلی
۴- زمینههای علاقهمندی
شامل حداقل یک و حداکثر سه مورد از موارد زیر:
۴-۱ ترجمه،
۴-۲ کیفی پژوهی،
۴-۳ ادمینی فضاهای مجازی،
۴-۴ گرافیک و مالتی مدیا،
۴-۵ فعالیتهای میدانی و مصاحبه
۴-۶ تهیه پادکست،
۴-۷ جمع خوانی و نقد کتاب،
۴-۸ دورههای آموزشی و درسگفتارها،
۴-۹ مطالعات نظری و نقد نظریه
۴-۱۰ نقد فیلم و سریال،
۴-۱۱ چاپ و نشر،
۴-۱۲ سایر موارد
۵- ایمیل آدرس
▪️بهزودی زمان، مکان و دستورجلسه اولین نشست شورای گروه اطلاعرسانی خواهد شد.
شورای مدیریت گروه جامعهشناسی تفسیری
تیرماه ۱۴۰۴
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
❤2
مطالعات فمینیستی تفسیری پرگمتیستی بارویکرد فرودبه زمین pinned « فراخوان همکاری با گروه علمیتخصصی جامعهشناسی تفسیری انجمن جامعهشناسی ایران از یکایک پژوهشگران، دانشجویان و علاقهمندان دعوت میشود با عضویت و پیوستن به گروه علمیتخصصی جامعهشناسی تفسیری، در ارتقای سطح آگاهی و تقویت بینش جامعهشناختی تفسیری پرگمتیستی…»
Forwarded from ایران فردا
🔴بیانیهی بیش از ۷۵۰ نفر از فعالان اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی در پیگیری مطالبهی آزادی زندانیان سیاسی
🔷بهنام هستیبخش
🟣زندانیان در ستم مضاعف بسر میبرند
@iranfardamag
▪️بیش از دو هفته از حملهی درندهخویانهی رژیم تجاوزگر اسراییل به زندان اوین میگذرد. حدود هشتاد تن از زندانیان، خانوادههایشان، کارمندان، سربازان و زندانبانان، قربانی شدهاند و بسیاری دیگر هنوز زخم عمیق جراحت را بر جسم وجان خویش دارند.
🔸در این میان، زندانیان که از نزدیک شاهد و شهید این جنایت بودهاند، ضروری بود در این شرایط بحرانی با اقدام فوری قوه قضاییه دستکم به مرخصی بروند. شوربختانه زندانیان سیاسی و عقیدتی که قربانی ستم مضاف هستند و تجاوز اسراییل به خاک کشور را محکوم کردهاند و نیز زندانیان عادی، همچنان در اسارت بهسر میبرند.
▪️روایتهای بسیار دردناک از شیوهی جابهجایی زندانیان به زندان تهران بزرگ و قرچک و نمونههای بیشمار از رفتارهای موهن و نیز سختیِ شرایط بسیار بدِ زیستی در زندانهای جدید، با ازدحام جمعیت و نبود امکانات اولیه، نگرانی خانوادهها و دغدغهمندان را تشدید کردهاست.
🔸ما امضاکنندگان بیصبرانه منتظریم که مسئولان تصمیمگیرنده، اعم از وزارت اطلاعات و قوه قضاییه، به شرایط سخت اسارت این عزیزان فوراً پایان دهند تا زندانیان هر چه زودتر به آغوش امن خانوادهها بازگردند.
▪️بدیهیست ما تا تحقق این خواستهی حداقلی، اعتراض و طرح مطالبهی خود را به انحاء گوناگون ادامه خواهیم داد.
🔻اسامی:
رضا آقاخانی, مسعود آقايى, ابوطالب آدینه وند , زهرا آقاخانی, ابوطالب آدینه وند ,احمد آخوندی, زهرا آدینه, مرضيه آذرافزا, حسن آصالح, فروزان آصفنخعی, حمید آصفی , زهره آقاجرى, حسن آقازیارتی فراهانی, زهرا آقاقلی, پروانه آلبویه, حامد آئینهوند, محمدرضا ابراهیمی, مریم ابراهیمی, عباس ابراهیمی, سپیده ابطحی, سیدنورالدین اجاقی , هادی احتظاضی , حمید احراری, حمید احمدزاده, محسن احمدوند, ایمان احمدی, شهروز احمدی, محمد احمدی, مجید احمدی, سیدعباس احمدی, پیمان احمدی, مرتضی ادهمی, حسین ارغوانی , محمّد آزادی, اسماعیل آزادی , محمدجواد اسحاقیان , بتول اسدی, گیتی اسکندری, حجت اسماعیلی, امید اسماعیلی, حمیدامین اسماعیلی, پریا اسماعیلی, رضا اشرفیمهابادی, ثریا اصغرنیا , نورسا اصغری, دانیال افتخاری, محمدرضا افخمی, شمس افرازی, طیبه افریجه, مرتضی افشار, فائزه افشار, فرزانه افشار, ابراهیم افشار, فهیمه افشاری, مهدی اقبال, حسن اقبالپور , على اكبر يابسى, علی اکبر طاهری, شقایق اکبری, مرجان اکبریتاج, جواد امام, قاسم امامزاده, ولیالله امامی, سعید امامیپور, زهره امانی, شهربانو امانی, سارا امانیبابادی, شهناز امجدی, نجمه امیدپرور, الهه امیرانتظام, حبیبالله امیری , شیخحبیب امیری, مرتضی امیریجرقویهای, سیروس امیریزنگنه, حمید امیناسماعیلی, کاکحسن امینی, فاطمه انصاری, کیمیا انصاری, هوشیار انصاریفر, عبدالحسین ایرانی, سعیده ایزدی, سهیل ایزدی , مصطفی بادکوبهایهزاوهای, محمد بارفروش, محمود باقری , محمد باقری, زهره باقری, داوود باقری, محسن باقریچناری , امیر بانشی, رضا باوفا, بهنام بختیاری, محمدرضا بخشایی, ریحانه بخشایی, مجتبی بدیعی, اميدرضا بردبار , افسانه برزویی , اعظم برهانی, اشرف بروجردى, مرتضی برون, فرشته بقایی, نسترن بکایی , آرمین بکتاش, محمد بلبلیان, رویا بلوری, عباس بنیرضی , فاطمه بنیکعب, فرهاد بهبهانی, قربان بهزادیاننژاد, سیدعلیرضا بهشتیشیرازی, رضا بهشتیمعز, امیر بهمنی, الهه بیابانی , فریبرز بیات, رقیه بیات, مجتبی بیغشی, زری بیغشی, فاطمه بیگدلیآذری , مطهره پارسی, محسن پاینده, مسعود پدرام, مرتضی پدریانجونی, حسین پرستار, گوهرغفارزادهجهان پسند, مهدی پناهی , فاطمه پهلوانى, عباس پوراظهری, حسن پورعظیم, پارسا پورغفارمغفرتي, محمد پورنصرالله , جهانمیر پیشبین, حبیبالله پیمان, وفا تابش, حسینقلی تاجبرازجان, محمدرضا تاجمیر ریاحی, محمدرضا تحویلداری , عزتالله تقواييان, گلی تقوی, علی تکفلاح, مصطفی تنها , فرهاد توانا, محمدعلی توحید, منوچهر توكلى, عباس توکل, مرتضی توکل, مجید تولّایی , رضا تیموری, درخشنده تیموریان, احمد ثاراللهی, حسین ثاقب, مريم ثروتى, محیا ثقفیزاده, جعفر جامآبادی, روزبه جامهشورانی, حسین جزایری , مهرنوش جعفری, محمد جعفری, غزل جعفری, علی جعفریدینانی, مجتبی جلالی, سیدعلی جلالی, باقر جلالیزاده , جلال جلالیزاده, محمد جمادی , فرشته جمشیدی, همایون جنتی, پروانه جوانمردی, امین چالاکی, احمدرضا چگینی, بهنام چگینی, اميرحسين حاجبيان, رضا حاجی.....
🔹متن و اسامی کامل :
https://cutt.ly/nrU3aOiD
#ایران_فردا
#زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید
https://www.tg-me.com/iranfardamag
🔷بهنام هستیبخش
🟣زندانیان در ستم مضاعف بسر میبرند
@iranfardamag
▪️بیش از دو هفته از حملهی درندهخویانهی رژیم تجاوزگر اسراییل به زندان اوین میگذرد. حدود هشتاد تن از زندانیان، خانوادههایشان، کارمندان، سربازان و زندانبانان، قربانی شدهاند و بسیاری دیگر هنوز زخم عمیق جراحت را بر جسم وجان خویش دارند.
🔸در این میان، زندانیان که از نزدیک شاهد و شهید این جنایت بودهاند، ضروری بود در این شرایط بحرانی با اقدام فوری قوه قضاییه دستکم به مرخصی بروند. شوربختانه زندانیان سیاسی و عقیدتی که قربانی ستم مضاف هستند و تجاوز اسراییل به خاک کشور را محکوم کردهاند و نیز زندانیان عادی، همچنان در اسارت بهسر میبرند.
▪️روایتهای بسیار دردناک از شیوهی جابهجایی زندانیان به زندان تهران بزرگ و قرچک و نمونههای بیشمار از رفتارهای موهن و نیز سختیِ شرایط بسیار بدِ زیستی در زندانهای جدید، با ازدحام جمعیت و نبود امکانات اولیه، نگرانی خانوادهها و دغدغهمندان را تشدید کردهاست.
🔸ما امضاکنندگان بیصبرانه منتظریم که مسئولان تصمیمگیرنده، اعم از وزارت اطلاعات و قوه قضاییه، به شرایط سخت اسارت این عزیزان فوراً پایان دهند تا زندانیان هر چه زودتر به آغوش امن خانوادهها بازگردند.
▪️بدیهیست ما تا تحقق این خواستهی حداقلی، اعتراض و طرح مطالبهی خود را به انحاء گوناگون ادامه خواهیم داد.
🔻اسامی:
رضا آقاخانی, مسعود آقايى, ابوطالب آدینه وند , زهرا آقاخانی, ابوطالب آدینه وند ,احمد آخوندی, زهرا آدینه, مرضيه آذرافزا, حسن آصالح, فروزان آصفنخعی, حمید آصفی , زهره آقاجرى, حسن آقازیارتی فراهانی, زهرا آقاقلی, پروانه آلبویه, حامد آئینهوند, محمدرضا ابراهیمی, مریم ابراهیمی, عباس ابراهیمی, سپیده ابطحی, سیدنورالدین اجاقی , هادی احتظاضی , حمید احراری, حمید احمدزاده, محسن احمدوند, ایمان احمدی, شهروز احمدی, محمد احمدی, مجید احمدی, سیدعباس احمدی, پیمان احمدی, مرتضی ادهمی, حسین ارغوانی , محمّد آزادی, اسماعیل آزادی , محمدجواد اسحاقیان , بتول اسدی, گیتی اسکندری, حجت اسماعیلی, امید اسماعیلی, حمیدامین اسماعیلی, پریا اسماعیلی, رضا اشرفیمهابادی, ثریا اصغرنیا , نورسا اصغری, دانیال افتخاری, محمدرضا افخمی, شمس افرازی, طیبه افریجه, مرتضی افشار, فائزه افشار, فرزانه افشار, ابراهیم افشار, فهیمه افشاری, مهدی اقبال, حسن اقبالپور , على اكبر يابسى, علی اکبر طاهری, شقایق اکبری, مرجان اکبریتاج, جواد امام, قاسم امامزاده, ولیالله امامی, سعید امامیپور, زهره امانی, شهربانو امانی, سارا امانیبابادی, شهناز امجدی, نجمه امیدپرور, الهه امیرانتظام, حبیبالله امیری , شیخحبیب امیری, مرتضی امیریجرقویهای, سیروس امیریزنگنه, حمید امیناسماعیلی, کاکحسن امینی, فاطمه انصاری, کیمیا انصاری, هوشیار انصاریفر, عبدالحسین ایرانی, سعیده ایزدی, سهیل ایزدی , مصطفی بادکوبهایهزاوهای, محمد بارفروش, محمود باقری , محمد باقری, زهره باقری, داوود باقری, محسن باقریچناری , امیر بانشی, رضا باوفا, بهنام بختیاری, محمدرضا بخشایی, ریحانه بخشایی, مجتبی بدیعی, اميدرضا بردبار , افسانه برزویی , اعظم برهانی, اشرف بروجردى, مرتضی برون, فرشته بقایی, نسترن بکایی , آرمین بکتاش, محمد بلبلیان, رویا بلوری, عباس بنیرضی , فاطمه بنیکعب, فرهاد بهبهانی, قربان بهزادیاننژاد, سیدعلیرضا بهشتیشیرازی, رضا بهشتیمعز, امیر بهمنی, الهه بیابانی , فریبرز بیات, رقیه بیات, مجتبی بیغشی, زری بیغشی, فاطمه بیگدلیآذری , مطهره پارسی, محسن پاینده, مسعود پدرام, مرتضی پدریانجونی, حسین پرستار, گوهرغفارزادهجهان پسند, مهدی پناهی , فاطمه پهلوانى, عباس پوراظهری, حسن پورعظیم, پارسا پورغفارمغفرتي, محمد پورنصرالله , جهانمیر پیشبین, حبیبالله پیمان, وفا تابش, حسینقلی تاجبرازجان, محمدرضا تاجمیر ریاحی, محمدرضا تحویلداری , عزتالله تقواييان, گلی تقوی, علی تکفلاح, مصطفی تنها , فرهاد توانا, محمدعلی توحید, منوچهر توكلى, عباس توکل, مرتضی توکل, مجید تولّایی , رضا تیموری, درخشنده تیموریان, احمد ثاراللهی, حسین ثاقب, مريم ثروتى, محیا ثقفیزاده, جعفر جامآبادی, روزبه جامهشورانی, حسین جزایری , مهرنوش جعفری, محمد جعفری, غزل جعفری, علی جعفریدینانی, مجتبی جلالی, سیدعلی جلالی, باقر جلالیزاده , جلال جلالیزاده, محمد جمادی , فرشته جمشیدی, همایون جنتی, پروانه جوانمردی, امین چالاکی, احمدرضا چگینی, بهنام چگینی, اميرحسين حاجبيان, رضا حاجی.....
🔹متن و اسامی کامل :
https://cutt.ly/nrU3aOiD
#ایران_فردا
#زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید
https://www.tg-me.com/iranfardamag
Telegraph
🔴بیانیهی بیش از ۷۵۰ نفر از فعالان اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در پیگیری مطالبهی آزادی زندانیان سیاسی
🔷بهنام هستیبخش 🟣زندانیان در ستم مضاعف بسر میبرند @iranfardamag ▪️بیش از دو هفته از حملهی درندهخویانهی رژیم تجاوزگر اسراییل به زندان اوین میگذرد. حدود هشتاد تن از زندانیان، خانوادههایشان، کارمندان، سربازان و زندانبانان، قربانی شدهاند و بسیاری دیگر…
❤4
Forwarded from ملی مذهبی
نه این زندان تازه است و نه این ظلم؛
این ماییم که تازه آمدهایم
✍مهدی محمودیان
♦امروز، یکی از مدیران سازمان زندانها به فشافویه آمد. چهرهای متین، نگران و با چاشنی عذرخواهی. آمده بود بگوید: «ما غافلگیر شدیم. باید کمی تحمل کنید تا امکانات فراهم شود.» گفتند که ما را بیخبر آوردند، زندان آماده نبود، قول دادند شرایط بهتر شود.
♦اما حقیقت این است:
ما را به زندانی تازهتأسیس نیاوردهاند.
اینجا سالهاست که آدمهایی با هر جرمی، هر گذشتهای، هر طبقه و قشری، در همین وضعیت زندگی کردهاند؛ بدون امکانات، بدون صدا، و بدون امکان اعتراض.
♦اینجا زندانی نیست که «آماده» نباشد. اینجا زندانی است که سالهاست آماده ظلم کردن است. آمادهی خرد کردن انسانها، با خُردترین امکانات ممکن. آنها که پیش از ما اینجا بودند، فریاد نزدند یا فریادشان شنیده نشد و کسی نبود صدایشان را منعکس کند.
و ما، جامعهی مدنی، فعالان سیاسی، روشنفکران، نویسندگان، کسانی که دغدغه آزادی داریم، ما هم ــ اغلب ــ صدای آنها نبودیم.
سالیان سال، هزاران زندانی ــ صرفنظر از جرمشان ــ در سلولهای نمور، بدون تخت، بدون دسترسی به آب شرب، بدون پزشک، با بدرفتاری مأموران و در شرایطی غیرانسانی زندگی کردند.
نه فقط «زندگی»، بلکه تحقیر شدند، فراموش شدند، له شدند.
اما چون «سیاسی» نبودند، چون عنوانی برای دفاع از حقوقشان نبود، چون هویت جمعی و مدنی نداشتند، در اولویت دفاع ما هم نبودند.
♦حالا که ما را ــ با پابند و دستبند ــ به همین زندان کشاندهاند، فریاد میزنیم.
فریادمان به حق است.
اما اگر راستش را بخواهیم، این فریاد دیر است.
ما دیر فریاد زدیم.
ما، که خود را دلسوز مردم میدانستیم، اغلب در برابر این سطح از تحقیر زندانیان عادی، ساکت بودیم.
♦سالیان پیش از ما، انسانهایی با نام «اراذل»، «قاچاقچی»، «سارق» و برچسبهای بیرحمانه دیگر، در همین سلولها و راهروها، در همان صفهای کثیف هواخوری، زیر همان سقفهای کوتاه، زیستهاند و خمیده شدهاند.
جمهوری اسلامی با آنها آزمایش انسانزدایی کرده و ما بیشترِ وقتها فقط نظاره کردیم. یا از کنارش گذشتیم.
بیعدالتی را طبقهبندی کردیم. حقوق بشر را طبقاتی دیدیم.
آدمها را بر اساس جنس اتهامشان، درجهبندی کردیم.
و حالا، وقتی خودمان به همان سرنوشت دچار شدیم، تازه داریم میفهمیم که ظلم، هیچگاه صرفاً سیاسی نیست.
♦ظلم، تمرین میشود.
اول بر ضعیفترینها، بیصداها، فراموش شدهها.
و وقتی خوب تمرین شد، به سراغ ما میآید.
ما ــ فعالان سیاسی و مدنی ــ بهجای آنکه صدا باشیم، گاهی شریک سکوت شدیم و این خودِ ما بودیم که با این سکوت، ظلم را مشروعتر کردیم.
♦سالهاست که جمهوری اسلامی و ساختار امنیتیقضایی مسلط بر آن، زندان را به مرکزی برای شکستن کرامت انسان تبدیل کردهاند.
در این ساختار، زندان ابزار سلطه است، نه اصلاح.
شکنجه فیزیکی، بیخوابی، فشار روانی، سلول انفرادی، قطع ارتباط با خانواده، انتقالهای ناگهانی، محرومیت از درمان، توهین، دستبند، پابند، و محرومیت از ابتداییترین نیازها، نه استثناء بلکه قاعدهی این سیستم است.
و این سیستم را نه صرفاً قاضی میسازد، نه زندانبان.
این یک سازوکار تمامعیار برای له کردن انسان است، که از بالاترین سطوح قدرت طراحی و پشتیبانی میشود.
♦امروز که ما از فشافویه مینویسیم، نه از سر نازکدلی است، نه ضعف، نه تازهکار بودن در زندان.
مینویسیم چون نمیخواهیم بار دیگر، صدای کسی را نشنویم.
مینویسیم تا ثبت شود که اینجا «زندان تازهای» نیست؛ اینجا قتلگاه خاموش هزاران انسان بوده.
و اگر ما تا امروز صدایشان نبودیم، از امروز به بعد وظیفهای دو چندان داریم که باشیم./ خبرانهها
melimazhabi.com
✅@mellimazzhabi
این ماییم که تازه آمدهایم
✍مهدی محمودیان
♦امروز، یکی از مدیران سازمان زندانها به فشافویه آمد. چهرهای متین، نگران و با چاشنی عذرخواهی. آمده بود بگوید: «ما غافلگیر شدیم. باید کمی تحمل کنید تا امکانات فراهم شود.» گفتند که ما را بیخبر آوردند، زندان آماده نبود، قول دادند شرایط بهتر شود.
♦اما حقیقت این است:
ما را به زندانی تازهتأسیس نیاوردهاند.
اینجا سالهاست که آدمهایی با هر جرمی، هر گذشتهای، هر طبقه و قشری، در همین وضعیت زندگی کردهاند؛ بدون امکانات، بدون صدا، و بدون امکان اعتراض.
♦اینجا زندانی نیست که «آماده» نباشد. اینجا زندانی است که سالهاست آماده ظلم کردن است. آمادهی خرد کردن انسانها، با خُردترین امکانات ممکن. آنها که پیش از ما اینجا بودند، فریاد نزدند یا فریادشان شنیده نشد و کسی نبود صدایشان را منعکس کند.
و ما، جامعهی مدنی، فعالان سیاسی، روشنفکران، نویسندگان، کسانی که دغدغه آزادی داریم، ما هم ــ اغلب ــ صدای آنها نبودیم.
سالیان سال، هزاران زندانی ــ صرفنظر از جرمشان ــ در سلولهای نمور، بدون تخت، بدون دسترسی به آب شرب، بدون پزشک، با بدرفتاری مأموران و در شرایطی غیرانسانی زندگی کردند.
نه فقط «زندگی»، بلکه تحقیر شدند، فراموش شدند، له شدند.
اما چون «سیاسی» نبودند، چون عنوانی برای دفاع از حقوقشان نبود، چون هویت جمعی و مدنی نداشتند، در اولویت دفاع ما هم نبودند.
♦حالا که ما را ــ با پابند و دستبند ــ به همین زندان کشاندهاند، فریاد میزنیم.
فریادمان به حق است.
اما اگر راستش را بخواهیم، این فریاد دیر است.
ما دیر فریاد زدیم.
ما، که خود را دلسوز مردم میدانستیم، اغلب در برابر این سطح از تحقیر زندانیان عادی، ساکت بودیم.
♦سالیان پیش از ما، انسانهایی با نام «اراذل»، «قاچاقچی»، «سارق» و برچسبهای بیرحمانه دیگر، در همین سلولها و راهروها، در همان صفهای کثیف هواخوری، زیر همان سقفهای کوتاه، زیستهاند و خمیده شدهاند.
جمهوری اسلامی با آنها آزمایش انسانزدایی کرده و ما بیشترِ وقتها فقط نظاره کردیم. یا از کنارش گذشتیم.
بیعدالتی را طبقهبندی کردیم. حقوق بشر را طبقاتی دیدیم.
آدمها را بر اساس جنس اتهامشان، درجهبندی کردیم.
و حالا، وقتی خودمان به همان سرنوشت دچار شدیم، تازه داریم میفهمیم که ظلم، هیچگاه صرفاً سیاسی نیست.
♦ظلم، تمرین میشود.
اول بر ضعیفترینها، بیصداها، فراموش شدهها.
و وقتی خوب تمرین شد، به سراغ ما میآید.
ما ــ فعالان سیاسی و مدنی ــ بهجای آنکه صدا باشیم، گاهی شریک سکوت شدیم و این خودِ ما بودیم که با این سکوت، ظلم را مشروعتر کردیم.
♦سالهاست که جمهوری اسلامی و ساختار امنیتیقضایی مسلط بر آن، زندان را به مرکزی برای شکستن کرامت انسان تبدیل کردهاند.
در این ساختار، زندان ابزار سلطه است، نه اصلاح.
شکنجه فیزیکی، بیخوابی، فشار روانی، سلول انفرادی، قطع ارتباط با خانواده، انتقالهای ناگهانی، محرومیت از درمان، توهین، دستبند، پابند، و محرومیت از ابتداییترین نیازها، نه استثناء بلکه قاعدهی این سیستم است.
و این سیستم را نه صرفاً قاضی میسازد، نه زندانبان.
این یک سازوکار تمامعیار برای له کردن انسان است، که از بالاترین سطوح قدرت طراحی و پشتیبانی میشود.
♦امروز که ما از فشافویه مینویسیم، نه از سر نازکدلی است، نه ضعف، نه تازهکار بودن در زندان.
مینویسیم چون نمیخواهیم بار دیگر، صدای کسی را نشنویم.
مینویسیم تا ثبت شود که اینجا «زندان تازهای» نیست؛ اینجا قتلگاه خاموش هزاران انسان بوده.
و اگر ما تا امروز صدایشان نبودیم، از امروز به بعد وظیفهای دو چندان داریم که باشیم./ خبرانهها
melimazhabi.com
✅@mellimazzhabi
👏1😢1
Forwarded from جامعهشناسی تفسیری پرگمتیستی شیکاگویی، نظری و درمانی Chicagoan Pragmatist Interpretive, Theoretical, Clinical Sociology/CPITC (Hosein A. Tanhaei)
درود فراوان بر همکار محترم جناب آقای دکتر پرویز اجلالی گرامی،
بسیار سپاسگزارم از اینکه وقت گرانمایه خود را صرف خواندن و بررسی و نقد یکی از کتابهای من نمودهاید، کتاب "دستگاه نظری مارکس"
پادکست اول جنابعالی را گوش کردم و بسیار لذت بردم و در کانال تلگرامی من بارگذاری گردید.
قصدم پاسخگوئی نيست، ولی برای شنوندگان این پادکست در کانال جنابعالی و کانال خودم، تنها به یادآوری چند نکته اشاره میکنم:
۱.- کتاب دستگاه نظری مارکس دارای ۵ فصل است، که درفصل آخر به ۳ موضوع پرداختهام: زندگی مارکس، عشق او به همسرش، و نظر وی پيرامون دین، و شرح من از اين سه موضوع.
۲- جناب آقای دکتر اجلالی گرامی در ابتدای پادکست شرح من از تقابل اندیشهی دموکریت و اپیکور و گرایش مارکس به اپیکور را ذکر فرموده و احتمالا با شرح من موافق بودهاند.
يکی از مهمترین چالشها در خوانش مارکس، بهویژه، برای دانشجویان شرحهای مختلفی است که مارکس را جبرگرا بدانند یا نه، و استحضار دارید که موضوع جبر و اختیار، تنها در فلسفه مطرح نيست، بلکه نکتهای کلیدی در علوم رفتاری، و بهمراتب در جامعهشناسی است، تقابل ميان عاملیت و ساختار از همين چالش برخاسته است.
شرح من بر آنست که بهدلايل ذکر شده مارکس جبرگرا نيست و عاملیت در برابر ساختار را مارکس مفروض داشته است، موضوعی مهم در بطن مجادلات نظری جامعهشناختی، و نه نامرتبط با جامعهشناسی، بلکه نقطهی آغازین شرح یک دستگاه نظری است.
۳- جناب آقای دکتر اجلالی عزیز فرموده بودند نقطهی ورود تنهائی را نمیپسندم و یا نادرست میدانم، و فرموده بودند و شرح دادهاند که نبایستی از هستیشناسی که موضوعی فلسفی است ورود کنیم، که از مارکس و زمان او باید شرح آغازه گیرد،
نخست آنکه انتخاب نقطهی ورود جناب ایشان معرفتشناسی تاریخی زمانه و عصر مارکس است، و انتخاب خوبی است.
اما اگر من انتخاب ايشان را دنبال میکردم عنوان کتابم را "معرفتشناسی تاریخی زمانهی مارکس" میگذاشتم.
دوم، اما عنوان کتاب من دستگاه نظری مارکس است، نه معرفتشناسی تاریخی زمانهی مارکس. در دستگاه نظری دو جُستار هست که یکی از آنرا تبارشناسی نظری و دیگری را پدیدارشناسی شخصیت نظریهپرداز میگوییم، که من چنین کردهام: تبارشناسی نظری مارکس را در فصل اول و پدیدارشناسی شخصیت مارکس را در فصل آخر مرور مستند نموده و نظر خودم را نیز افزودهام، و البته بیشتر مقید به عنوان اصلی کتاب بودهام، یعنی دستگاه نظری و نه جستار کوتاه معرفتشناسی تاریخی در یک دستگاه نظری بزرگ.
سوم. در فصل سوم کتاب جامعهشناسی نظری چاپهای ۶ و ۷ و بهویژه ۸، بطور مبسوط و مستند آوردهام که کدام دانشمندان و شارحان شرط ورود به فهم یک مکتب يا پارادایم یا بهاصطلاح من دستگاه نظری را ورود از درگاه هستیشناسی میدانند، و ورود به زمانهی آن را به جستار تبارشناسی نظری یا تبارشناسی تاریخی و شرح پدیدارشناسی شخصیت نظریهپرداز موکول نمودهاند، کاری که من با شرحهای مستند فراوان برای خوانندگان ارائه نمودهام.
بنابراین، ضمن احترام فراوان برای شخصیت ايشان و علاقهی دوستانه و حرفهای که به ایشان دارم، بر این باور هستم که اگر به عنوان کتاب توجهی بيشتر میفرمودند و نظر دانشمندان غربی شاخهی جامعهشناسی نظری را میپذیرفتند قطعآ مرا در مقید بودن به عنوان کتابم بیشتر تشویق مینمودند.
با پوزش و نیز مهر و ادب فراوان حضور جناب آقای دکتر پرویز اجلالی گرامی و یارانشان در کانال ايشان، و سپاس از دوستان من که از من درخواست پاسخی حتی کوتاه کرده بودند.
ارادت
ح.ا.تنهایی
بسیار سپاسگزارم از اینکه وقت گرانمایه خود را صرف خواندن و بررسی و نقد یکی از کتابهای من نمودهاید، کتاب "دستگاه نظری مارکس"
پادکست اول جنابعالی را گوش کردم و بسیار لذت بردم و در کانال تلگرامی من بارگذاری گردید.
قصدم پاسخگوئی نيست، ولی برای شنوندگان این پادکست در کانال جنابعالی و کانال خودم، تنها به یادآوری چند نکته اشاره میکنم:
۱.- کتاب دستگاه نظری مارکس دارای ۵ فصل است، که درفصل آخر به ۳ موضوع پرداختهام: زندگی مارکس، عشق او به همسرش، و نظر وی پيرامون دین، و شرح من از اين سه موضوع.
۲- جناب آقای دکتر اجلالی گرامی در ابتدای پادکست شرح من از تقابل اندیشهی دموکریت و اپیکور و گرایش مارکس به اپیکور را ذکر فرموده و احتمالا با شرح من موافق بودهاند.
يکی از مهمترین چالشها در خوانش مارکس، بهویژه، برای دانشجویان شرحهای مختلفی است که مارکس را جبرگرا بدانند یا نه، و استحضار دارید که موضوع جبر و اختیار، تنها در فلسفه مطرح نيست، بلکه نکتهای کلیدی در علوم رفتاری، و بهمراتب در جامعهشناسی است، تقابل ميان عاملیت و ساختار از همين چالش برخاسته است.
شرح من بر آنست که بهدلايل ذکر شده مارکس جبرگرا نيست و عاملیت در برابر ساختار را مارکس مفروض داشته است، موضوعی مهم در بطن مجادلات نظری جامعهشناختی، و نه نامرتبط با جامعهشناسی، بلکه نقطهی آغازین شرح یک دستگاه نظری است.
۳- جناب آقای دکتر اجلالی عزیز فرموده بودند نقطهی ورود تنهائی را نمیپسندم و یا نادرست میدانم، و فرموده بودند و شرح دادهاند که نبایستی از هستیشناسی که موضوعی فلسفی است ورود کنیم، که از مارکس و زمان او باید شرح آغازه گیرد،
نخست آنکه انتخاب نقطهی ورود جناب ایشان معرفتشناسی تاریخی زمانه و عصر مارکس است، و انتخاب خوبی است.
اما اگر من انتخاب ايشان را دنبال میکردم عنوان کتابم را "معرفتشناسی تاریخی زمانهی مارکس" میگذاشتم.
دوم، اما عنوان کتاب من دستگاه نظری مارکس است، نه معرفتشناسی تاریخی زمانهی مارکس. در دستگاه نظری دو جُستار هست که یکی از آنرا تبارشناسی نظری و دیگری را پدیدارشناسی شخصیت نظریهپرداز میگوییم، که من چنین کردهام: تبارشناسی نظری مارکس را در فصل اول و پدیدارشناسی شخصیت مارکس را در فصل آخر مرور مستند نموده و نظر خودم را نیز افزودهام، و البته بیشتر مقید به عنوان اصلی کتاب بودهام، یعنی دستگاه نظری و نه جستار کوتاه معرفتشناسی تاریخی در یک دستگاه نظری بزرگ.
سوم. در فصل سوم کتاب جامعهشناسی نظری چاپهای ۶ و ۷ و بهویژه ۸، بطور مبسوط و مستند آوردهام که کدام دانشمندان و شارحان شرط ورود به فهم یک مکتب يا پارادایم یا بهاصطلاح من دستگاه نظری را ورود از درگاه هستیشناسی میدانند، و ورود به زمانهی آن را به جستار تبارشناسی نظری یا تبارشناسی تاریخی و شرح پدیدارشناسی شخصیت نظریهپرداز موکول نمودهاند، کاری که من با شرحهای مستند فراوان برای خوانندگان ارائه نمودهام.
بنابراین، ضمن احترام فراوان برای شخصیت ايشان و علاقهی دوستانه و حرفهای که به ایشان دارم، بر این باور هستم که اگر به عنوان کتاب توجهی بيشتر میفرمودند و نظر دانشمندان غربی شاخهی جامعهشناسی نظری را میپذیرفتند قطعآ مرا در مقید بودن به عنوان کتابم بیشتر تشویق مینمودند.
با پوزش و نیز مهر و ادب فراوان حضور جناب آقای دکتر پرویز اجلالی گرامی و یارانشان در کانال ايشان، و سپاس از دوستان من که از من درخواست پاسخی حتی کوتاه کرده بودند.
ارادت
ح.ا.تنهایی
❤1
مطالعات فمینیستی تفسیری پرگمتیستی بارویکرد فرودبه زمین
🗣 گفتاری در #نقد کتاب دستگاه نظری #مارکس، تفسیرگرای آلمانی نوشتهی دکترحسین ابوالحسن تنهایی و مطالبی بیشتر از: دکترحسین پرویزاجلالی 1⃣ پادکست اول @parvizejlali https://www.tg-me.com/Iransociologista #نقد #جامعهشناسی #هستی_شناسی #کارل_مارکس #ح_ا_تنهایی…
نوشتار بالا پاسخ دکتر ح.ا تنهایی به نقد دکتر حسین پرويز اجلالی است که تقدیم خوانندگان محترم کانال میشود.
❤1
Forwarded from Tools | ابزارک
فصلنامۀ بینالمللی ماهگرفتگی
سال سوم/ شمارۀ نهم/بهار ۱۴۰۴
مطالعات تخصصی جامعهشناسی
دیدههای یک جامعهشناس از بیمارستان بهمثابهی دگرمکان (هتروتوپیا)
✍دکتر فریبا نظری
بیمارستان، یکی از مکانهایی است که نظر برخی از اندیشمندان و پژوهشگران علوم انسانی را در کاوش و پژوهش به خود جلب کرده است؛ ازجمله میشل فوکو، فیلسوف و جامعهشناس فرانسوی، که بیمارستان را فضایی دگرمکانی معرفی کرد. گرچه باورمندم اگر این فضای دگرمکانی، با قدرت کنترلگرانه در سرکوب آزادی و اختیار سوژگی بیماران و درمانگران در ساختاری هژمونیک همراه شود، بهسوی فضای ویرانشهری (دیستوپیایی) خواهد رفت.
آنچه در ادامه خواهم گفت، تنها از منظر کنترلگری و سرکوب آزادی و اختیار بیماران بر بدن خود در هژمونی نظام درمانی است. بدیهی است موضوع سلطه و سلب آزادی و ارادهی پزشکان و درمانگران سطوحِ مختلف ازسوی نظام سیاسی و برخی پزشکان فرادست قدرتمدار در سلسلهمراتب گوناگون قدرت بحث مهم و مکتومماندهای است که نیاز است در نوشتاری دیگر بررسی شود.
در فضای درمانیپزشکی امروز دنیا و مقایسه با نظام پزشکی پیش از آن، بهویژه در جوامعی که همهی امور آن طبقاتی و فاقد قواعد دموکراتیک و عدالت اجتماعی است؛ البته پزشکان و درمانگران نظام درمانی، دیگر صرفاً معجزهگران سپیدپوش و شفابخش نیستند، آنان به صاحبان قدرت و طبقهی فرادست مسلط تبدیل شدهاند که بر نظام زندگی و مرگ بیماران یعنی کالبد و جانشان، احاطه دارند.
🔗لینک مطالعه مقاله در سایت ماهگرفتگان
🔗لینک دریافت پیدیاف شماره نهم فصلنامهبینالملليماهگرفتگی/ بهار ۱۴۰۴
#فصلنامه_بین_المللی_ماه_گرفتگی
#سال_سوم
#شماره_نهم
#بهار_۱۴۰۴
سال سوم/ شمارۀ نهم/بهار ۱۴۰۴
مطالعات تخصصی جامعهشناسی
دیدههای یک جامعهشناس از بیمارستان بهمثابهی دگرمکان (هتروتوپیا)
✍دکتر فریبا نظری
بیمارستان، یکی از مکانهایی است که نظر برخی از اندیشمندان و پژوهشگران علوم انسانی را در کاوش و پژوهش به خود جلب کرده است؛ ازجمله میشل فوکو، فیلسوف و جامعهشناس فرانسوی، که بیمارستان را فضایی دگرمکانی معرفی کرد. گرچه باورمندم اگر این فضای دگرمکانی، با قدرت کنترلگرانه در سرکوب آزادی و اختیار سوژگی بیماران و درمانگران در ساختاری هژمونیک همراه شود، بهسوی فضای ویرانشهری (دیستوپیایی) خواهد رفت.
آنچه در ادامه خواهم گفت، تنها از منظر کنترلگری و سرکوب آزادی و اختیار بیماران بر بدن خود در هژمونی نظام درمانی است. بدیهی است موضوع سلطه و سلب آزادی و ارادهی پزشکان و درمانگران سطوحِ مختلف ازسوی نظام سیاسی و برخی پزشکان فرادست قدرتمدار در سلسلهمراتب گوناگون قدرت بحث مهم و مکتومماندهای است که نیاز است در نوشتاری دیگر بررسی شود.
در فضای درمانیپزشکی امروز دنیا و مقایسه با نظام پزشکی پیش از آن، بهویژه در جوامعی که همهی امور آن طبقاتی و فاقد قواعد دموکراتیک و عدالت اجتماعی است؛ البته پزشکان و درمانگران نظام درمانی، دیگر صرفاً معجزهگران سپیدپوش و شفابخش نیستند، آنان به صاحبان قدرت و طبقهی فرادست مسلط تبدیل شدهاند که بر نظام زندگی و مرگ بیماران یعنی کالبد و جانشان، احاطه دارند.
🔗لینک مطالعه مقاله در سایت ماهگرفتگان
🔗لینک دریافت پیدیاف شماره نهم فصلنامهبینالملليماهگرفتگی/ بهار ۱۴۰۴
#فصلنامه_بین_المللی_ماه_گرفتگی
#سال_سوم
#شماره_نهم
#بهار_۱۴۰۴
Forwarded from عکس نگار
🌐«جامعهشناسی علم شناخت واقعیت اجتماعی است»
اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در شاخههای گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیدهاست. با انتشار آن در کانالهای مختلف، به ترویج بینش جامعهشناختی یاری برسانیم.
🌺🍃آدینه ۱۴۰۴/۰۴/۲۷🍃🌺
🌺〰〰〰〰〰〰〰🍃
🔰انسانشناسی یاریگری، توسعه پایدار و زیستبومداری
✍کاوه فرهادی
🆔@kaveh_farhadi
🔰تحلیل فرهنگی جامعه ایران
✍نعمت الله فاضلی
🆔@drnematallahfazeli
🔰نکته
✍محمد زینالی اناری
🆔@thing
🔰تحلیل پیامدهای اجتماعیِ سیاست و اقتصاد
✍مریم زارعیان
🆔 @maryamzareian97
🔰جستاری در جامعه شناسی
✍عادل سجودی
🆔@GILsociologist
🔰هفت اقلیم
✍سعید معدنی
🆔@Saeed_Maadani
🔰جامعهشناسی گروههای اجتماعی
✍فریبا نظری
🆔@Sociologyofsocialgroups
🔰مطالعات فمینیستی با رویکرد تفسیریپرگمتیستی
✍بیتا مدنی
🆔@sociology_of_sport
🔰آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی
✍محمدحسن علایی
🆔@sociologicalperspectives
🔰جامعهشناسی و اخلاق
✍آرش احدی مطلق
🆔@Sociology_of_Ethics
🔰یادداشتها، مقالات و سخترانیها
✍مسعود زمانی مقدم
🆔@masoudzamanimoghadam
🔰جامعهشناسی تفسیریپرگمتیستی، نظری و درمانی
✍ح.ا. تنهایی
🆔@hatanhai
🔰تحلیل آسیب های اجتماعی
✍مصلح فتاح پور
🆔@Analysisisocialproblems
🔰تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
✍احمد فعال
🆔@bayane_azadi
🔰پژوهش کیفی
✍مسعود زمانی مقدم
🆔@Qualitative_Methodology
🔰گاه نوشت
✍فاطمه كبيرنتاج
🆔@fatemehkabirnataj
🌺〰〰〰〰〰〰〰🍃
🔻Click here to join us:
🆔@madanibita
🆔@Mohamadzeinaliunari
اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در شاخههای گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیدهاست. با انتشار آن در کانالهای مختلف، به ترویج بینش جامعهشناختی یاری برسانیم.
🌺🍃آدینه ۱۴۰۴/۰۴/۲۷🍃🌺
🌺〰〰〰〰〰〰〰🍃
🔰انسانشناسی یاریگری، توسعه پایدار و زیستبومداری
✍کاوه فرهادی
🆔@kaveh_farhadi
🔰تحلیل فرهنگی جامعه ایران
✍نعمت الله فاضلی
🆔@drnematallahfazeli
🔰نکته
✍محمد زینالی اناری
🆔@thing
🔰تحلیل پیامدهای اجتماعیِ سیاست و اقتصاد
✍مریم زارعیان
🆔 @maryamzareian97
🔰جستاری در جامعه شناسی
✍عادل سجودی
🆔@GILsociologist
🔰هفت اقلیم
✍سعید معدنی
🆔@Saeed_Maadani
🔰جامعهشناسی گروههای اجتماعی
✍فریبا نظری
🆔@Sociologyofsocialgroups
🔰مطالعات فمینیستی با رویکرد تفسیریپرگمتیستی
✍بیتا مدنی
🆔@sociology_of_sport
🔰آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی
✍محمدحسن علایی
🆔@sociologicalperspectives
🔰جامعهشناسی و اخلاق
✍آرش احدی مطلق
🆔@Sociology_of_Ethics
🔰یادداشتها، مقالات و سخترانیها
✍مسعود زمانی مقدم
🆔@masoudzamanimoghadam
🔰جامعهشناسی تفسیریپرگمتیستی، نظری و درمانی
✍ح.ا. تنهایی
🆔@hatanhai
🔰تحلیل آسیب های اجتماعی
✍مصلح فتاح پور
🆔@Analysisisocialproblems
🔰تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
✍احمد فعال
🆔@bayane_azadi
🔰پژوهش کیفی
✍مسعود زمانی مقدم
🆔@Qualitative_Methodology
🔰گاه نوشت
✍فاطمه كبيرنتاج
🆔@fatemehkabirnataj
🌺〰〰〰〰〰〰〰🍃
🔻Click here to join us:
🆔@madanibita
🆔@Mohamadzeinaliunari
Audio
گفتاری درنقد کتاب دکتر تنهایی: دستگاه نظری مارکس.
ومطالب بیشتر - پادکست دوم
دکتر پرویزاجلالی
کانال جامعهشناس ایرانی👇👇👇
iransocioogista@
با سپاس از ایشان.
پاسخ متعاقبا در همین صفحه منتشر خواهد شد.
ومطالب بیشتر - پادکست دوم
دکتر پرویزاجلالی
کانال جامعهشناس ایرانی👇👇👇
iransocioogista@
با سپاس از ایشان.
پاسخ متعاقبا در همین صفحه منتشر خواهد شد.
Forwarded from جامعهشناسی تفسیری پرگمتیستی شیکاگویی، نظری و درمانی Chicagoan Pragmatist Interpretive, Theoretical, Clinical Sociology/CPITC (Hosein A. Tanhaei)
مطالعات فمینیستی تفسیری پرگمتیستی بارویکرد فرودبه زمین
گفتاری درنقد کتاب دکتر تنهایی: دستگاه نظری مارکس. ومطالب بیشتر - پادکست دوم دکتر پرویزاجلالی کانال جامعهشناس ایرانی👇👇👇 iransocioogista@ با سپاس از ایشان. پاسخ متعاقبا در همین صفحه منتشر خواهد شد.
پاسخ به پادکست ۲ جناب آقای دکتر اجلالی.
درود بر جناب آقای دکتر اجلالی گرامی و با سپاس فراوان.
در اشارهای کوتاه به سخنان جنابعالی در پادکست دوم، چند نکته تقدیم میگردد. از نکاتی که اشتراک فهم داریم و از نکاتی که مرتبط با کتاب دستگاه نظری مارکس من نيست درمیگذرم و فقط به برخی از موارد اختلاف نظر جنابعالی و خودم میپردازم، بسیار کوتاه.
۱- با شرح من از موضوع جبر و اختیار یا عاملیت و ساختار برای ورود به دستگاه نظری مارکس مخالفید، و معتقدید موضوع اصلی بیگانگی است. در اينکه موضوع جبرگرایی تنها و الزاما موضوعی فلسفی نيست و نیز در جستار هستیشناسی از اهم مطالب دستگاه نظری است، در پاسخ شمارهی ۱ عرض نمودم.
اما بیگانگی که يکی از برایندهای شیوهٔ تولیدی با مالکیت خصوصی است از نظر من بایستی وقتی مطرح شود که بستر آن یعنی شیوهٔ تولیدی و اهرم means of production استثماری شرح و فهميده شود، کاری که من آنرا در فصل ۳ انجام دادهام، زيرا طرح آن در فصل اول با قواعد جامعهشناسی نظری سازگار نیست و موجب بدفهمی میشود.
۲- مارکس نمیتواند علّی تحلیل کند زیرا او یک دیالکتیسین است. بنابر اصل دوم دیالکتیک، که در فصل دوم نوشتهام، و مارکس و انگلس موکدا بر آن اصرار میورزند، دیالکتیک عناصر هستی و جامعه را در رابطهای دوسویه میبینند، ولی رابطهی علّی یکسویه است، علت همیشه قبل از معلول عمل میکند، و معلول نمیتواند علت همان علت خود باشد، اگرچه میتواند علت برای معلول دیگری باشد، پس تحلیل علّی همیشه یکسویه است. با اسناد دست اول و دوم معتبر این شرح خودم را در فصول ۲ و ۳ مستند کردهام. من در هیچ متنی از دیالکتیسینها که تا بهحال دیدهام اصطلاح دیالکتیک علّی را ندیدهام و گمان نمیکنم شما هم دیده باشید، و اگر دیدهاید، که قطعا مخالف منطق دیالکتیک است، لطفا مستند بفرمایید تا استفاده کنم.
۳- احتمالا با تسامح فرمودهاید در ايران شیوهٔ بردهداری وجود داشته، من مستندا مخالفت مارکس و انگلس را در فصول ۲ تا ۴ آوردهام، در ضمن آنها بهوضوح نه شیوهٔ تولیدی بردهداری، که شیوهٔ تولیدی آسیایی را در ایران و چند کشور دیگر کشف کردند، همه را در کتاب من با مستندات میتوانید نگاه بفرمایید.
۴- گفتن اینکه مارکس نه ایدهآلیست و نه ماتریالیست، بلکه دیالکتیسین است را پيش از من بسیاری گفتهاند، مانند انگلس، آلن وود، روبنشتاین، فرم، جرج سیمل و بسیاری دیگر که مستندا آوردهام.
۵- نام مارکس بهعنوان بزرگترين و موثرترین جامعهشناس در بسیاری از کتب نظریهها آمده است، زایتلین در رأس آنها، آرون، و بسیاری دیگر که رفرنس دادهام. من مارکس را فیلسوف تاریخ و جامعهشناسی ژرفاندیش و توانمندی میدانم که جامعهشناسی بهيمن گسترهی عظیم دستگاه نظری او قوام گرفت و هنوز راه بسیاری هست برای پيمودن و فهم گسترهی نگاه او، دانشمندی که بهیقین بیش از دو قرن جلوتر از زمانهی خود زیست، و نه محصور و در بند آن.
قصدم زياده نوشتن نیست، چون بقدر کفايت نوشتهام و مستند کردهام، تنها برای یادآوری نوشتم و بهویژه، برای ادای ادب در برابر استاد گرامی که زحمت نقد و بررسی کتاب مرا برعهده گرفتهاند،
بازهم سپاسگزارم از لطف جنابعالی.
ارادت
ح.ا.تنهایی
درود بر جناب آقای دکتر اجلالی گرامی و با سپاس فراوان.
در اشارهای کوتاه به سخنان جنابعالی در پادکست دوم، چند نکته تقدیم میگردد. از نکاتی که اشتراک فهم داریم و از نکاتی که مرتبط با کتاب دستگاه نظری مارکس من نيست درمیگذرم و فقط به برخی از موارد اختلاف نظر جنابعالی و خودم میپردازم، بسیار کوتاه.
۱- با شرح من از موضوع جبر و اختیار یا عاملیت و ساختار برای ورود به دستگاه نظری مارکس مخالفید، و معتقدید موضوع اصلی بیگانگی است. در اينکه موضوع جبرگرایی تنها و الزاما موضوعی فلسفی نيست و نیز در جستار هستیشناسی از اهم مطالب دستگاه نظری است، در پاسخ شمارهی ۱ عرض نمودم.
اما بیگانگی که يکی از برایندهای شیوهٔ تولیدی با مالکیت خصوصی است از نظر من بایستی وقتی مطرح شود که بستر آن یعنی شیوهٔ تولیدی و اهرم means of production استثماری شرح و فهميده شود، کاری که من آنرا در فصل ۳ انجام دادهام، زيرا طرح آن در فصل اول با قواعد جامعهشناسی نظری سازگار نیست و موجب بدفهمی میشود.
۲- مارکس نمیتواند علّی تحلیل کند زیرا او یک دیالکتیسین است. بنابر اصل دوم دیالکتیک، که در فصل دوم نوشتهام، و مارکس و انگلس موکدا بر آن اصرار میورزند، دیالکتیک عناصر هستی و جامعه را در رابطهای دوسویه میبینند، ولی رابطهی علّی یکسویه است، علت همیشه قبل از معلول عمل میکند، و معلول نمیتواند علت همان علت خود باشد، اگرچه میتواند علت برای معلول دیگری باشد، پس تحلیل علّی همیشه یکسویه است. با اسناد دست اول و دوم معتبر این شرح خودم را در فصول ۲ و ۳ مستند کردهام. من در هیچ متنی از دیالکتیسینها که تا بهحال دیدهام اصطلاح دیالکتیک علّی را ندیدهام و گمان نمیکنم شما هم دیده باشید، و اگر دیدهاید، که قطعا مخالف منطق دیالکتیک است، لطفا مستند بفرمایید تا استفاده کنم.
۳- احتمالا با تسامح فرمودهاید در ايران شیوهٔ بردهداری وجود داشته، من مستندا مخالفت مارکس و انگلس را در فصول ۲ تا ۴ آوردهام، در ضمن آنها بهوضوح نه شیوهٔ تولیدی بردهداری، که شیوهٔ تولیدی آسیایی را در ایران و چند کشور دیگر کشف کردند، همه را در کتاب من با مستندات میتوانید نگاه بفرمایید.
۴- گفتن اینکه مارکس نه ایدهآلیست و نه ماتریالیست، بلکه دیالکتیسین است را پيش از من بسیاری گفتهاند، مانند انگلس، آلن وود، روبنشتاین، فرم، جرج سیمل و بسیاری دیگر که مستندا آوردهام.
۵- نام مارکس بهعنوان بزرگترين و موثرترین جامعهشناس در بسیاری از کتب نظریهها آمده است، زایتلین در رأس آنها، آرون، و بسیاری دیگر که رفرنس دادهام. من مارکس را فیلسوف تاریخ و جامعهشناسی ژرفاندیش و توانمندی میدانم که جامعهشناسی بهيمن گسترهی عظیم دستگاه نظری او قوام گرفت و هنوز راه بسیاری هست برای پيمودن و فهم گسترهی نگاه او، دانشمندی که بهیقین بیش از دو قرن جلوتر از زمانهی خود زیست، و نه محصور و در بند آن.
قصدم زياده نوشتن نیست، چون بقدر کفايت نوشتهام و مستند کردهام، تنها برای یادآوری نوشتم و بهویژه، برای ادای ادب در برابر استاد گرامی که زحمت نقد و بررسی کتاب مرا برعهده گرفتهاند،
بازهم سپاسگزارم از لطف جنابعالی.
ارادت
ح.ا.تنهایی
👌2
انجمن حمایت از حقوق کودکان و گروه کودکی انجمن جامعهشناسی ایران برگزار میکند:
بررسی تأثیرات «شرایط ناپایدار» بر زندگی کودکان و اهمیت دستیابی به صلح پایدار
⏰ زمان: دوشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۰۰
🎙 با حضور:
▪️شیوا دولتآبادی
▪️شهرام اقبالزاده
▪️افخم صباغ
دبیر نشست:
▪️ ثریا عزیزپناه
📍 مکان: سالن اجتماعات انجمن حمایت از حقوق کودکان طبق پوستر
بررسی تأثیرات «شرایط ناپایدار» بر زندگی کودکان و اهمیت دستیابی به صلح پایدار
⏰ زمان: دوشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۰۰
🎙 با حضور:
▪️شیوا دولتآبادی
▪️شهرام اقبالزاده
▪️افخم صباغ
دبیر نشست:
▪️ ثریا عزیزپناه
📍 مکان: سالن اجتماعات انجمن حمایت از حقوق کودکان طبق پوستر
هاینریش بل میگوید بعد از هیتلر، همه در آلمان درک کردند که او چه بلایی بر سر کشور و زیر بناهای آن آورده است.
اما یک چیز نابود شدهٔ اساسی بود که هر کسی نمیفهمید و آن، خیانت هیتلر به کلمات بود.
خیلی از کلماتِ شریف، دیگر معنی خود را از دست داده بودند، پوچ و مسخره شده بودند. عوض شده بودند. آشغال شده بودند.
کلماتی مانند "آزادی"،" آگاهی"، "پیشرفت" و ...
اما یک چیز نابود شدهٔ اساسی بود که هر کسی نمیفهمید و آن، خیانت هیتلر به کلمات بود.
خیلی از کلماتِ شریف، دیگر معنی خود را از دست داده بودند، پوچ و مسخره شده بودند. عوض شده بودند. آشغال شده بودند.
کلماتی مانند "آزادی"،" آگاهی"، "پیشرفت" و ...
👌2👍1😢1
Forwarded from جامعهشناسی زن روز (Parastu.Farrokhi)
📆 ۳۱ تیرماه سالروز درگذشت #لیلا_اسفندیاری اولین زن فاتح هیمالیا، عضو باشگاه کوهنوردی و اسکی دماوند هیئت مؤسس انجمن غارنوردان و غارشناسان ایران
⏺ #معرفی_زنان_تاثیر_گذار
➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖
لیلا اسفندیاری کجوری راد ( زاده ۲۷ بهمن ۱۳۴۹ تهران -- درگذشته ۳۱ تیر ۱۳۹۰ پاکستان ) کوهنورد زن ایرانی بود که در کوه گاشربروم ۲ پاکستان سقوط کرد و از دنیا رفت.
علیرغم علاقه وی به تحصیلات دانشگاهی در رشته حقوق، پدرش با این استدلال که در رشته حقوق مجبور است در محیطی مردانه کار کند، وی را وادار به تحصیل در رشته آزمایشگاهی میکروبیولوژی میکند. پس از اتمام دانشگاه در رشته آزمایشگاهی میکروبیولوژی در بیمارستان آبان مشغول به کار شد.
در سالهای اولیه استقلال، وی از طریق تدریس خصوصی و کار در کارخانه دستمال کاغذی مخارج خود را تأمین مینمود. پس از اتمام دانشگاه در بیمارستان آبان مشغول به کار میشود.
زمانی که تصمیم به صعود به نانگاپاربات گرفت، موفق به جذب یک اسپانسر شد و به این ترتیب از کار استعفا داد و تا زمانی که زنده بود، روزانه ۷ ساعت تمرین کوهنوردی، بدنسازی، شنا و سنگنوردی میکرد.
وی کوهنوردی را از سال ۸۱–۱۳۸۰ به صورت تفریحی آغاز کرده بود و نخستین صعود او قله توچال بود. در سال ۸۱ به عضویت باشگاه اسکی و کوهنوردی دماوند درآمد.
وی با این گروه توانست بیشتر قلههای ایران را صعود کند و اغلب غارهای ایران را بپیماید. وی موفق شد ۲۲ مرتبه قله دماوند را صعود نماید که این صعودها از ۳ مسیر مختلف انجام شدهاست.
⏺ در سال ۱۳۸۱ لیلا اسفندیاری به عنوان اولین زن ایرانی موفق به پیمایش کامل غار پراو، عمیقترین غار ایران در استان کرمانشاه شد.
🔴 در یکی از شاخصترین صعودهای خود موفق شد به قله دشوار نانگاپاربات صعود کند، صعودی که از سوی فدراسیون کوهنوردی ایران هرگز پذیرفته نشد اما پس از مرگش بارها از این صعود یاد شد.
وی همچنین در تلاش برای ثبت رکوردی جدید، قصد صعود به قله کی۲، دشوارترین قله جهان را داشت که به دلیل شرایط نامساعد جوی موفق به این کار نشد. در قطعه نامآوران بهشت زهرا تهران تندیسی به یاد وی ساخته شد.
لیلا اسفندیاری که برای صعود به قلههای گاشربروم ۱و۲ به این کوهستان رفته بود، در دومین تلاش خود، در ۳۱ تیر ۱۳۹۰ (۲۲ ژوئیه ۲۰۱۱) موفق شد قله گاشربروم ۲ را صعود کند. اما در حین فرود دقایقی بعد در بازگشت تیمی (۶ مرد و لیلا) از قله به سمت کمپ ۳، به دلیل خستگی و از دست دادن تعادل خود از مسیر دشوار یخی زیر قله سقوط میکند و در حدود ارتفاع۷۸۰۰ متری در مکانی خارج ازمسیر در میان صخرهها، بین دو شیب یخی متوقف میشود.
او به دوستان و بستگان خود به صورت زبانی میگفت اگر در کوه جان خود را از دست دادم همانجا بگذارید بمانم نمیخواهم دیگران به خاطر من جانشان را به خطر بیندازند، میخواهم بام جهان آرامگاه ابدی ام باشد.
پیکر وی همچنان در همان محل سقوط در منطقه گاشربروم پاکستان باقی مانده است.
🟢 #زنان_تاثیر_گذار
➡️ زندگینامه لیلا اسفندیاری را اینجا تماشا کنید👇 👇
❤️ @Zane_Ruz_Channel
لیلا اسفندیاری کجوری راد ( زاده ۲۷ بهمن ۱۳۴۹ تهران -- درگذشته ۳۱ تیر ۱۳۹۰ پاکستان ) کوهنورد زن ایرانی بود که در کوه گاشربروم ۲ پاکستان سقوط کرد و از دنیا رفت.
علیرغم علاقه وی به تحصیلات دانشگاهی در رشته حقوق، پدرش با این استدلال که در رشته حقوق مجبور است در محیطی مردانه کار کند، وی را وادار به تحصیل در رشته آزمایشگاهی میکروبیولوژی میکند. پس از اتمام دانشگاه در رشته آزمایشگاهی میکروبیولوژی در بیمارستان آبان مشغول به کار شد.
وی بعد از اتمام تحصیل و بازگشت به منزل از خانواده خود جدا میشود و خانوادهاش (پدر خانواده) نیز وی را طرد میکنند.
در سالهای اولیه استقلال، وی از طریق تدریس خصوصی و کار در کارخانه دستمال کاغذی مخارج خود را تأمین مینمود. پس از اتمام دانشگاه در بیمارستان آبان مشغول به کار میشود.
زمانی که تصمیم به صعود به نانگاپاربات گرفت، موفق به جذب یک اسپانسر شد و به این ترتیب از کار استعفا داد و تا زمانی که زنده بود، روزانه ۷ ساعت تمرین کوهنوردی، بدنسازی، شنا و سنگنوردی میکرد.
وی کوهنوردی را از سال ۸۱–۱۳۸۰ به صورت تفریحی آغاز کرده بود و نخستین صعود او قله توچال بود. در سال ۸۱ به عضویت باشگاه اسکی و کوهنوردی دماوند درآمد.
وی با این گروه توانست بیشتر قلههای ایران را صعود کند و اغلب غارهای ایران را بپیماید. وی موفق شد ۲۲ مرتبه قله دماوند را صعود نماید که این صعودها از ۳ مسیر مختلف انجام شدهاست.
وی همچنین در سال۱۳۸۶ با همطنابی منیره رفیعی به عنوان نخستین صعود مستقل زنانه موفق به صعود دیواره علمکوه گشت.
وی همچنین در تلاش برای ثبت رکوردی جدید، قصد صعود به قله کی۲، دشوارترین قله جهان را داشت که به دلیل شرایط نامساعد جوی موفق به این کار نشد. در قطعه نامآوران بهشت زهرا تهران تندیسی به یاد وی ساخته شد.
لیلا اسفندیاری که برای صعود به قلههای گاشربروم ۱و۲ به این کوهستان رفته بود، در دومین تلاش خود، در ۳۱ تیر ۱۳۹۰ (۲۲ ژوئیه ۲۰۱۱) موفق شد قله گاشربروم ۲ را صعود کند. اما در حین فرود دقایقی بعد در بازگشت تیمی (۶ مرد و لیلا) از قله به سمت کمپ ۳، به دلیل خستگی و از دست دادن تعادل خود از مسیر دشوار یخی زیر قله سقوط میکند و در حدود ارتفاع۷۸۰۰ متری در مکانی خارج ازمسیر در میان صخرهها، بین دو شیب یخی متوقف میشود.
او به دوستان و بستگان خود به صورت زبانی میگفت اگر در کوه جان خود را از دست دادم همانجا بگذارید بمانم نمیخواهم دیگران به خاطر من جانشان را به خطر بیندازند، میخواهم بام جهان آرامگاه ابدی ام باشد.
پیکر وی همچنان در همان محل سقوط در منطقه گاشربروم پاکستان باقی مانده است.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
attach 📎
❤4👏1
🔰دو دهه درجا زدن کافی نیست؟!
✍سیمین کاظمی
از سال ۲۰۰۶ تا سال جاری میلادی ۲۰۲۵ که شاخص شکاف جنسیتی توسط مجمع جهانی اقتصاد منتشر می شود، وضعیت ایران در این شاخص تقریبا تغییری نکرده است.
پیدا کردن نام ایران زحمتی ندارد، کافی است بدون فوت وقت آخر جدول را نگاه کنی. جمهوری اسلامی ایران سالهاست در قعر جدول رتبه بندی بین المللی شاخص شکاف جنسیتی قرار دارد. در سال ۲۰۰۶ در بین ۱۱۵ کشور رتبه ایران ۱۰۸ بود، و حالا در سال ۲۰۲۵ در بین ۱۴۸ کشور رتبه ۱۴۵ را دارد، قبل از چاد، سودان و پاکستان.
از بین چهار مولفه شاخص شکاف جنسیتی وضعیت شکاف جنسیتی در مشارکت اقتصادی از سه مولفه دیگر به مراتب بدتر است، یعنی اگر در آموزش، بهداشت و مشارکت سیاسی بعضی سالها یکی دو رتبه جابه جایی اتفاق افتاده ، در مشارکت اقتصادی وضع زنان نه تنها بهتر نشده که بدتر شده و متوقف مانده است. در سال ۲۰۰۶ رتبه ایران در ابن مولفه در بین ۱۱۵ کشور ۱۱۳ بود و امسال که ۲۰۲۵ است، رتبه اش ۱۴۶ در بین ۱۴۸ کشور.
شاخص شکاف جنسیتی سالانه منتشر می شود، و انتظار می رود با اطلاع از چنین وضعیتی دولت ها گامی برای بهبود بردارند و برنامه ای برای کاستن از شکاف جنسیتی، تدوین کنند؛ اما این گزارش ها در دو دهه گذشته با بی اعتنایی مطلق دولت ها از اصولگرا و اعتدالگرا و اصلاح طلب مسکوت گذاشته شده و هیچ توضیحی برای این بی اعتنایی ارائه نمی شود. به خصوص وضعیت مشارکت اقتصادی زنان، در حالیکه مهمترین تعیین کننده در کاهش شکاف جنسیتی است و نقش بی بدیلی در توانمندشدن زنان برای غلبه بر نابرابریها دارد، بی اهمیت شمرده شده و حتی بحث در مورد آن غیرضروری جلوه داده می شود.
چنین مواجهه ای دو علت اصلی دارد.:
➖اول اینکه از نگاه رسمی نظم جنسیتی موجود،که مبتنی بر تقسیم کار جنسیتی و خانه نشینی زنان است، نباید تغییر نکند و این میراث نظام فرهنگی اجتماعی مردسالاری تا ابد جاودان بماند.
➖دوم، با وجود بحران مزمن اقتصادی و بحران های همراه و همزاد آن، مساله زن و حقوق زنان از اولویت خارج شده و از نگاه مسوولان فاقد اهمیت و موضوعیت شمرده می شود و هیچگاه به مساله ای در اولویت رسیدگی تبدیل نمی شود.
در کنار بی اعتنایی دولت ها به شکاف جنسیتی، در میان فعالان حقوق زنان نیز وضعیت شکاف جنسیتی و مولفه های آن به خصوص مشارکت اقتصادی چندان مورد توجه قرار نگرفته و تمرکز عمدتاً روی موضوعاتی بوده که حساسیت و جذابیت رسانه ای بیشتری دارند. تمرکز بر پوشش که توسط رسانه ها و فعالان اجتماعی به عنوان مهمترین مساله زنان برساخت شده، تا حدودی موجب غفلت از سایر مسائل زنان و شکل دهی مطالبه جمعی شده است.
دو دهه است نابرابری و تبعیض جنسیتی در آینه آمار قابل رویت شده و مشخص است ایران در کجای جهان ایستاده است اما یک قدم برای تغییر برداشته نشده است. شاخص شکاف جنسیتی فقط مشتی داده برای مقایسه نیست، گواه رنج و دردی است که زندگی میلیون ها زن را تباه می کند. درد و رنجی که نباید عادی شمرده شود. پرسش این است که آیا دو دهه در بدترین وضعیت از نظر شکاف جنسیتی بودن، کافی نیست که به خود بیاییم و برای بهبود وضعیت مان تلاش کنیم؟
#شکاف_جنسیتی
#نابرابری_جنسیتی
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
✍سیمین کاظمی
از سال ۲۰۰۶ تا سال جاری میلادی ۲۰۲۵ که شاخص شکاف جنسیتی توسط مجمع جهانی اقتصاد منتشر می شود، وضعیت ایران در این شاخص تقریبا تغییری نکرده است.
پیدا کردن نام ایران زحمتی ندارد، کافی است بدون فوت وقت آخر جدول را نگاه کنی. جمهوری اسلامی ایران سالهاست در قعر جدول رتبه بندی بین المللی شاخص شکاف جنسیتی قرار دارد. در سال ۲۰۰۶ در بین ۱۱۵ کشور رتبه ایران ۱۰۸ بود، و حالا در سال ۲۰۲۵ در بین ۱۴۸ کشور رتبه ۱۴۵ را دارد، قبل از چاد، سودان و پاکستان.
از بین چهار مولفه شاخص شکاف جنسیتی وضعیت شکاف جنسیتی در مشارکت اقتصادی از سه مولفه دیگر به مراتب بدتر است، یعنی اگر در آموزش، بهداشت و مشارکت سیاسی بعضی سالها یکی دو رتبه جابه جایی اتفاق افتاده ، در مشارکت اقتصادی وضع زنان نه تنها بهتر نشده که بدتر شده و متوقف مانده است. در سال ۲۰۰۶ رتبه ایران در ابن مولفه در بین ۱۱۵ کشور ۱۱۳ بود و امسال که ۲۰۲۵ است، رتبه اش ۱۴۶ در بین ۱۴۸ کشور.
شاخص شکاف جنسیتی سالانه منتشر می شود، و انتظار می رود با اطلاع از چنین وضعیتی دولت ها گامی برای بهبود بردارند و برنامه ای برای کاستن از شکاف جنسیتی، تدوین کنند؛ اما این گزارش ها در دو دهه گذشته با بی اعتنایی مطلق دولت ها از اصولگرا و اعتدالگرا و اصلاح طلب مسکوت گذاشته شده و هیچ توضیحی برای این بی اعتنایی ارائه نمی شود. به خصوص وضعیت مشارکت اقتصادی زنان، در حالیکه مهمترین تعیین کننده در کاهش شکاف جنسیتی است و نقش بی بدیلی در توانمندشدن زنان برای غلبه بر نابرابریها دارد، بی اهمیت شمرده شده و حتی بحث در مورد آن غیرضروری جلوه داده می شود.
چنین مواجهه ای دو علت اصلی دارد.:
➖اول اینکه از نگاه رسمی نظم جنسیتی موجود،که مبتنی بر تقسیم کار جنسیتی و خانه نشینی زنان است، نباید تغییر نکند و این میراث نظام فرهنگی اجتماعی مردسالاری تا ابد جاودان بماند.
➖دوم، با وجود بحران مزمن اقتصادی و بحران های همراه و همزاد آن، مساله زن و حقوق زنان از اولویت خارج شده و از نگاه مسوولان فاقد اهمیت و موضوعیت شمرده می شود و هیچگاه به مساله ای در اولویت رسیدگی تبدیل نمی شود.
در کنار بی اعتنایی دولت ها به شکاف جنسیتی، در میان فعالان حقوق زنان نیز وضعیت شکاف جنسیتی و مولفه های آن به خصوص مشارکت اقتصادی چندان مورد توجه قرار نگرفته و تمرکز عمدتاً روی موضوعاتی بوده که حساسیت و جذابیت رسانه ای بیشتری دارند. تمرکز بر پوشش که توسط رسانه ها و فعالان اجتماعی به عنوان مهمترین مساله زنان برساخت شده، تا حدودی موجب غفلت از سایر مسائل زنان و شکل دهی مطالبه جمعی شده است.
دو دهه است نابرابری و تبعیض جنسیتی در آینه آمار قابل رویت شده و مشخص است ایران در کجای جهان ایستاده است اما یک قدم برای تغییر برداشته نشده است. شاخص شکاف جنسیتی فقط مشتی داده برای مقایسه نیست، گواه رنج و دردی است که زندگی میلیون ها زن را تباه می کند. درد و رنجی که نباید عادی شمرده شود. پرسش این است که آیا دو دهه در بدترین وضعیت از نظر شکاف جنسیتی بودن، کافی نیست که به خود بیاییم و برای بهبود وضعیت مان تلاش کنیم؟
#شکاف_جنسیتی
#نابرابری_جنسیتی
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
👍3
Forwarded from اتچ بات
💢زگیل تناسلی
#زگیل_تناسلی ویروسی است که عامل ۹۹ درصد سرطانهای دهانه رحم است. این ویروس به دو دسته low ریسک و high ریسک تقسیم میشود.
گروه low risk شامل انواع ۶ و ۱۱ میباشد که ضایعات کوچک و نرم در نواحی تناسلی، اطراف مقعد، کشاله ران، پوست دست و پا ایجاد میکند، شیوع بیشتری دارد و معمولا بدون درد است
گروه high risk شامل انواع ۱۶ و ۱۸ است که عامل سرطان دهانه رحم، مقعد و گلو میباشد، شیوع کمتری دارد اما درد و ضایعات بیشتر.
💢روشهای انتقال
۱- تماس جنسی؛ حتی تماس پوست به پوست ناحیه ژنیتال
۲- تماس غیرجنسی؛ که نادر است اما باید مراقب بود. مواردی مانند تیغ، اپیلاسیون، حوله مشترک، نشستن لبه استخر، پروبهای آلوده سونوگرافی، بخار کرایو و کوتر، استفاده از وسایل شخصی مثل شلوارک و...
۳- بوسه عمیق؛ در صورت وجود زخم یا ضایعات در دهان
۴- تماس پوستی و انتقال از پوست سالم که گرچه نادر است اما وجود خراش یا پارگی در پوست بر انتقال ویروس مؤثر است.
نکته مهم اینکه اگر دست آلوده را با صابون بشویید، ویروس پاک میشود اما الکل بر روی این ویروس تأثیری ندارد. توجه داشته باشید که ویروس در محیط مرطوب مثل حوله استخر تا ۷ روز هم میتواند زنده بماند.
💢واکسیناسیون
واکسنهای زگیل تناسلی سه دستهاند:
۱- واکسنهای ۲ظرفیتی
۲- واکسنهای ۴ظرفیتی
۳- واکسنهای ۹ظرفیتی
از این میان واکسنهای ۹ و ۴ ظرفیتی مناسبتر هستند. سن توصیه شده برای واکسیناسیون بین ۹ تا ۴۵ سال است.
#زگیل_تناسلی
#بهداشت
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
#زگیل_تناسلی ویروسی است که عامل ۹۹ درصد سرطانهای دهانه رحم است. این ویروس به دو دسته low ریسک و high ریسک تقسیم میشود.
گروه low risk شامل انواع ۶ و ۱۱ میباشد که ضایعات کوچک و نرم در نواحی تناسلی، اطراف مقعد، کشاله ران، پوست دست و پا ایجاد میکند، شیوع بیشتری دارد و معمولا بدون درد است
گروه high risk شامل انواع ۱۶ و ۱۸ است که عامل سرطان دهانه رحم، مقعد و گلو میباشد، شیوع کمتری دارد اما درد و ضایعات بیشتر.
💢روشهای انتقال
۱- تماس جنسی؛ حتی تماس پوست به پوست ناحیه ژنیتال
۲- تماس غیرجنسی؛ که نادر است اما باید مراقب بود. مواردی مانند تیغ، اپیلاسیون، حوله مشترک، نشستن لبه استخر، پروبهای آلوده سونوگرافی، بخار کرایو و کوتر، استفاده از وسایل شخصی مثل شلوارک و...
۳- بوسه عمیق؛ در صورت وجود زخم یا ضایعات در دهان
۴- تماس پوستی و انتقال از پوست سالم که گرچه نادر است اما وجود خراش یا پارگی در پوست بر انتقال ویروس مؤثر است.
نکته مهم اینکه اگر دست آلوده را با صابون بشویید، ویروس پاک میشود اما الکل بر روی این ویروس تأثیری ندارد. توجه داشته باشید که ویروس در محیط مرطوب مثل حوله استخر تا ۷ روز هم میتواند زنده بماند.
💢واکسیناسیون
واکسنهای زگیل تناسلی سه دستهاند:
۱- واکسنهای ۲ظرفیتی
۲- واکسنهای ۴ظرفیتی
۳- واکسنهای ۹ظرفیتی
از این میان واکسنهای ۹ و ۴ ظرفیتی مناسبتر هستند. سن توصیه شده برای واکسیناسیون بین ۹ تا ۴۵ سال است.
#زگیل_تناسلی
#بهداشت
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
Telegram
attach 📎
👍2
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
1️⃣ نشست یکم حلقه مطالعاتی شرح و نقد گروه علمیتخصصی جامعهشناسی تفسیری
📚 جمعخوانی کتاب:
دستگاه نظری هربرت بلومر؛ بنيانگذار همکنشگرایی نمادی
✍️نویسنده: دکتر ح.ا. تنهایی، شاگرد پروفسور هربرت بلومر
بلومر تأکيد میکند که اصطلاح بزرگ ساخت یا molar، اشاره به تحلیل و تبیین واحدهای مطالعاتی کلان دارد. صنعتیشدن، جنبشهای اجتماعی، سلطه و حلقههای قدرت، قضایای سهگانه کنش، رفتار جمعی، اجتماعی شدن، سامان، ... همگی از کنش پیوسته سخن میگویند که در بستر سازمان، نهاد و تاریخ تحلیل و تبیین میشوند. این موارد و سایر نظریههای بلومر را در این کتاب میخوانیم، آنها را به گفتگو مینشینیم و کاربست آنها در تحلیل موقعیت اینجایی و اکنونی جامعه ایرانی واکاوی میکنیم.
🔴 سهشنبه ۱۴۰۴/۵/۷، از ۲۰:۳۰ تا ۲۱:۳۰
🟠 لینک نشست در گوگل میت:
To join the meeting on Google Meet, click this link:
https://meet.google.com/iou-vmvp-gpj
Or open Meet and enter this code: iou-vmvp-gpj
🟡 ناشر: اندیشه احسان
تعداد صفحات: ۲۴۶
لینک و نشانی تهیه کتاب:
📞۰۲۱۶۶۴۶۶۰۰۱
@zoodbookbot
www.andishehehsan.com
@andishehehsan
📚 جمعخوانی کتاب:
دستگاه نظری هربرت بلومر؛ بنيانگذار همکنشگرایی نمادی
✍️نویسنده: دکتر ح.ا. تنهایی، شاگرد پروفسور هربرت بلومر
بلومر تأکيد میکند که اصطلاح بزرگ ساخت یا molar، اشاره به تحلیل و تبیین واحدهای مطالعاتی کلان دارد. صنعتیشدن، جنبشهای اجتماعی، سلطه و حلقههای قدرت، قضایای سهگانه کنش، رفتار جمعی، اجتماعی شدن، سامان، ... همگی از کنش پیوسته سخن میگویند که در بستر سازمان، نهاد و تاریخ تحلیل و تبیین میشوند. این موارد و سایر نظریههای بلومر را در این کتاب میخوانیم، آنها را به گفتگو مینشینیم و کاربست آنها در تحلیل موقعیت اینجایی و اکنونی جامعه ایرانی واکاوی میکنیم.
🔴 سهشنبه ۱۴۰۴/۵/۷، از ۲۰:۳۰ تا ۲۱:۳۰
🟠 لینک نشست در گوگل میت:
To join the meeting on Google Meet, click this link:
https://meet.google.com/iou-vmvp-gpj
Or open Meet and enter this code: iou-vmvp-gpj
🟡 ناشر: اندیشه احسان
تعداد صفحات: ۲۴۶
لینک و نشانی تهیه کتاب:
📞۰۲۱۶۶۴۶۶۰۰۱
@zoodbookbot
www.andishehehsan.com
@andishehehsan
👍2
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
نشست شورای گروه علمیتخصصی جامعهشناسی تفسیری
☑️ دستور نشست:
▫️گزارشی از روند فعالیتهای گروه تفسیری
▫️معارفه اعضای نو پیوسته
▫️تصمیمگیری جهت تشکیل یا تداوم حلقههای مطالعاتی
▫️نظرسنجی از اعضای گروه پیرامون برنامهها و راهها و اهداف گروه
⏰زمان: یکشنبه ۱۴۰۴/۰۵/۰۵، ساعت ۲۰
📍در بستر گوگل میت به نشانی زیر:
To join the meeting on Google Meet, click this link:
https://meet.google.com/pbj-ryei-kmd
Or open Meet and enter this code: pbj-ryei-kmd
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
☑️ دستور نشست:
▫️گزارشی از روند فعالیتهای گروه تفسیری
▫️معارفه اعضای نو پیوسته
▫️تصمیمگیری جهت تشکیل یا تداوم حلقههای مطالعاتی
▫️نظرسنجی از اعضای گروه پیرامون برنامهها و راهها و اهداف گروه
⏰زمان: یکشنبه ۱۴۰۴/۰۵/۰۵، ساعت ۲۰
📍در بستر گوگل میت به نشانی زیر:
To join the meeting on Google Meet, click this link:
https://meet.google.com/pbj-ryei-kmd
Or open Meet and enter this code: pbj-ryei-kmd
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
👍3
🔰جنبش فمینیستی نان و زن
✍ رضا کردبچه
تحلیلی جامعه شناختی از اشتغال زنان نان آور و تاب آور جامعه ایرانی
۱) سیمون دوبوار اندیشمند معاصر فرانسوی، در کتاب خود با عنوان "جنس دوم" اشاره می کند که تاریخ، نوع بشر را مذکر میداند و مرد را جنسیت اصلی قلمداد میکند و زن بودن " آن یکی جنسیت دیگری" بودن یا "جنس دوم" محسوب میشود. به همین دلیل در طول تمام دو قرن گذشته جنبشها و ستیزهایی علیه این نابرابری و بیگانه پنداری از طرف زنان بر پایه جنبشهای فمینیستی شکل گرفتهاست.
جنبشهای فمینیستی در سطح جهان برای احقاق حقوق زن به چهار دوره مختلف تقسیم می شوند. موج اول که قبل از جنگ جهانی اول در قرن نوزدهم شکل گرفت، بیشتر بر دستیابی به حقوق سیاسی زنان به ویژه حق رأی متمرکز بود. موج دوم که در دهه ۱۹۶۰ بعد از جنگ ویتنام شروع شد، به برابری جنسیتی در عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی پرداخت. .موج سوم که در دهه ۱۹۹۰ ظهور کرد، بر فردیت و تنوع تجربیات زنان تأکيد داشت و به مسائلی مانند هویت جنسیتی و تفاوت های فرهنگی پرداخت و موج چهارم از ۲۰۱۲ با استفاده از رسانههای اجتماعی و اینترنت به مبارزه با خشونت جنسی و آزار و فرهنگ تجاوز پرداخته است که کارزار #Metoo هم در همین طیف طبقه بندی شده است.
۲) سرآغاز و مهمترین جنبش فمینیستی زنان شکل گرفته در ایران به دوره مشروطیت برمیگرد؛ آنجا که مدارس دخترانه، نشریات زنان، انجمنهای صنفی آرام ارام فضا را برای احقاق حقوق از دست رفته زنان و دختران این سرزمین باز نمود و افزایش آگاهی و تلاش برای برابری و حضور در فعالیتهای اجتماعی- سیاسی از نتایج این جنبش گردید. قطع به یقین میتوان گفت که پس از مشروطیت، در هیج یک از دورههای تاریخی معاصر جنبشی برآمده از آگاهی و خواست درونی زنان این سرزمین شکل نگرفته بود. حتی در دوره پهلوی اول که زنان را به اجبار یا مجاب به کشف حجاب و کنار گذاشتن آن نمودند و پوششی بر اساس متد غربی شکل گرفت و حضور زن در جامعه شکوفا شد و یا در دوره انقلاب ۵۷ که "پادتن کشف حجاب" اجبار شد و پوشش زنان اسلامیزه شد و در محاق خودسانسوری جنسیتی قرار گرفتند.
۳) اما یک استثناء بسیار مهم طی یک دهه اخیر اتفاق افتاد و ظهور چندین جنبش آگاهانه زنانه، بار تمام اجبار و انکارهای نهان و آشکار گذشته را به دوش کشید. جنبشهایی که میتوان آنرا تحت عنوان جنبشهای فمینیستی "زن و تن" و همچنین جنبش "نان و زن" نامگذاری نمود.
اگر جنبش "زن و تن" را که تحت عنوان انقلاب مهسا در سال ۱۴۰۱ شکل گرفت به نوعی آشتی و شناخت آگاهانه زنان و دختران این سرزمین بعد از حدود نیم قرن با تن و اندام خود در نظر بگیریم، مهمترین ویژگی جنبش "نان و زن" را میتوان پیوند و آشتی زنان و دختران این سرزمین با دستان پرتوان خود برشمرد. شناخت و آگاهی زنان رنجور و مسئولیتپذیری که بهدليل فشارهای اقتصادی و تورم افسارگسیخته رخ داده، سبب شده آنها اختیار چرخه زندگی خود و خانواده خود را به دست گیرند. حتی شاهدیم زنان وارد مشاغلی از قبیل مسافرکشی شهری، رانندگی سنگین جادهای، تعمیرکاری ماشین و یا مکانیکی خودرو و مواردی از این دست هستند.
۴) اما سؤال اصلی این یادداشت اینست که به رغم تغییرات بنیادین فکری در زنان این سرزمین برای دفاع از تن و بدن و حقوق اولیه خود و امکان مشقت بار امرار معاش در چنین جامعه متورم و بی رحمی، چرا این تفکر در روح و جان مردسالار بیمار این جامعه به مانند دوره مشروطیت هنوز نهان باقی مانده است که زنان تاب آور و نان آور مستأصل را نیز هنوز به گفته سیمون دوبوار "جنس دوم" میداند و او را صرفا بهعنوان یک ابژه و شکارجنسی دم دستی محسوب میکند؟ ریشههای این آزارگری ها و واپس زدگی های بدوی مردانه در این جامعه ضعیف کِش و ضعیف کُش در چیست؟
#برابری_جمسیتی #فمینیسم_ایرانی
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
✍ رضا کردبچه
تحلیلی جامعه شناختی از اشتغال زنان نان آور و تاب آور جامعه ایرانی
۱) سیمون دوبوار اندیشمند معاصر فرانسوی، در کتاب خود با عنوان "جنس دوم" اشاره می کند که تاریخ، نوع بشر را مذکر میداند و مرد را جنسیت اصلی قلمداد میکند و زن بودن " آن یکی جنسیت دیگری" بودن یا "جنس دوم" محسوب میشود. به همین دلیل در طول تمام دو قرن گذشته جنبشها و ستیزهایی علیه این نابرابری و بیگانه پنداری از طرف زنان بر پایه جنبشهای فمینیستی شکل گرفتهاست.
جنبشهای فمینیستی در سطح جهان برای احقاق حقوق زن به چهار دوره مختلف تقسیم می شوند. موج اول که قبل از جنگ جهانی اول در قرن نوزدهم شکل گرفت، بیشتر بر دستیابی به حقوق سیاسی زنان به ویژه حق رأی متمرکز بود. موج دوم که در دهه ۱۹۶۰ بعد از جنگ ویتنام شروع شد، به برابری جنسیتی در عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی پرداخت. .موج سوم که در دهه ۱۹۹۰ ظهور کرد، بر فردیت و تنوع تجربیات زنان تأکيد داشت و به مسائلی مانند هویت جنسیتی و تفاوت های فرهنگی پرداخت و موج چهارم از ۲۰۱۲ با استفاده از رسانههای اجتماعی و اینترنت به مبارزه با خشونت جنسی و آزار و فرهنگ تجاوز پرداخته است که کارزار #Metoo هم در همین طیف طبقه بندی شده است.
۲) سرآغاز و مهمترین جنبش فمینیستی زنان شکل گرفته در ایران به دوره مشروطیت برمیگرد؛ آنجا که مدارس دخترانه، نشریات زنان، انجمنهای صنفی آرام ارام فضا را برای احقاق حقوق از دست رفته زنان و دختران این سرزمین باز نمود و افزایش آگاهی و تلاش برای برابری و حضور در فعالیتهای اجتماعی- سیاسی از نتایج این جنبش گردید. قطع به یقین میتوان گفت که پس از مشروطیت، در هیج یک از دورههای تاریخی معاصر جنبشی برآمده از آگاهی و خواست درونی زنان این سرزمین شکل نگرفته بود. حتی در دوره پهلوی اول که زنان را به اجبار یا مجاب به کشف حجاب و کنار گذاشتن آن نمودند و پوششی بر اساس متد غربی شکل گرفت و حضور زن در جامعه شکوفا شد و یا در دوره انقلاب ۵۷ که "پادتن کشف حجاب" اجبار شد و پوشش زنان اسلامیزه شد و در محاق خودسانسوری جنسیتی قرار گرفتند.
۳) اما یک استثناء بسیار مهم طی یک دهه اخیر اتفاق افتاد و ظهور چندین جنبش آگاهانه زنانه، بار تمام اجبار و انکارهای نهان و آشکار گذشته را به دوش کشید. جنبشهایی که میتوان آنرا تحت عنوان جنبشهای فمینیستی "زن و تن" و همچنین جنبش "نان و زن" نامگذاری نمود.
اگر جنبش "زن و تن" را که تحت عنوان انقلاب مهسا در سال ۱۴۰۱ شکل گرفت به نوعی آشتی و شناخت آگاهانه زنان و دختران این سرزمین بعد از حدود نیم قرن با تن و اندام خود در نظر بگیریم، مهمترین ویژگی جنبش "نان و زن" را میتوان پیوند و آشتی زنان و دختران این سرزمین با دستان پرتوان خود برشمرد. شناخت و آگاهی زنان رنجور و مسئولیتپذیری که بهدليل فشارهای اقتصادی و تورم افسارگسیخته رخ داده، سبب شده آنها اختیار چرخه زندگی خود و خانواده خود را به دست گیرند. حتی شاهدیم زنان وارد مشاغلی از قبیل مسافرکشی شهری، رانندگی سنگین جادهای، تعمیرکاری ماشین و یا مکانیکی خودرو و مواردی از این دست هستند.
۴) اما سؤال اصلی این یادداشت اینست که به رغم تغییرات بنیادین فکری در زنان این سرزمین برای دفاع از تن و بدن و حقوق اولیه خود و امکان مشقت بار امرار معاش در چنین جامعه متورم و بی رحمی، چرا این تفکر در روح و جان مردسالار بیمار این جامعه به مانند دوره مشروطیت هنوز نهان باقی مانده است که زنان تاب آور و نان آور مستأصل را نیز هنوز به گفته سیمون دوبوار "جنس دوم" میداند و او را صرفا بهعنوان یک ابژه و شکارجنسی دم دستی محسوب میکند؟ ریشههای این آزارگری ها و واپس زدگی های بدوی مردانه در این جامعه ضعیف کِش و ضعیف کُش در چیست؟
#برابری_جمسیتی #فمینیسم_ایرانی
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
❤2👏1
در سالگرد درگذشت شادروان مهندس فاطمه طالقانی امسال نیز ضمن بزرگداشت یاد و خاطره او و کوششهای خستگیناپذیر متخصص دلسوزی که " رفتنش زود بود"، برای بهبود سبک زندگی دیابتیها از طریق آموزش اصول صحیح تغذیه، گرد هم میآییم.
🕰زمان: پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴ از ساعت ۱۶ تا ۱۹
📍مکان: بزرگراه چمران، خیابان باقرخان، مجتمع بیمارستانی امامخمینی، مهدی کلینیک
#مهندس_فاطمه_طالقانی
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
#انجمن_دیابت_ایران
🕰زمان: پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴ از ساعت ۱۶ تا ۱۹
📍مکان: بزرگراه چمران، خیابان باقرخان، مجتمع بیمارستانی امامخمینی، مهدی کلینیک
#مهندس_فاطمه_طالقانی
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
#انجمن_دیابت_ایران
❤1