يَوْمَ نَطْوِی السَّمَاءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا ۚ إِنَّا كُنَّا فَاعِلِين ﴿۱۰۴﴾
روزی که آسمان را درهممیپیچیم، مانند #درهمپیچیدن طومار، همانگونه که نخستینبار آفریدهها را آفریدیم، دوباره آنان را بازمیگردانیم.
وعدهای است [که تحققدادنش] بر عهدهی ما[ست]، به یقین آن را انجام میدهیم.
قرآن
انبیا
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
روزی که آسمان را درهممیپیچیم، مانند #درهمپیچیدن طومار، همانگونه که نخستینبار آفریدهها را آفریدیم، دوباره آنان را بازمیگردانیم.
وعدهای است [که تحققدادنش] بر عهدهی ما[ست]، به یقین آن را انجام میدهیم.
قرآن
انبیا
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
کنجکاوی است که توجه شخص را به کنجکاوی جلب میکند؛ چنانکه تاریخ مدرن نشان میدهد، کنجکاوی برای تاراندن تبعیضی که علیه آن را روا داشته شده بود، یکسره به خود متکی بود. #کنجکاوی نمیتواند این امید افلاطونی را تایید کند که شخص پیشاپیش میتواند بداند که ماحصل کنجکاوی چه خواهد بود.
هانس بلومنبرگ
مشروعیت عصر مدرن
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
هانس بلومنبرگ
مشروعیت عصر مدرن
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
#آناکسیمندر مسألهای مطرح در اخترشناسی بابلی را حل نکرد. بلکه کل مسألهی اخترشناسی را از اساس دوباره صورتبندی کرد. او حرکت افلاک بر فراز سر ما را تبیین نکرد. بلکه دریافت که افلاک فقط بالای سر ما نیستند. #بطلمیوس با کشف مدارهای جدیدی که بر آنها سیارات با سرعت ثابت حرکت میکردند، مسائل تکنیکی خاصی را درون نظام هیپارخوس حل نکرد؛ بلکه مفروض او این بود که سیارات با سرعتهای مختلفی حرکت میکنند و هرگز به فیزیک ارسطو توجه نداشت. #کوپرنیک تقارنهای عجیب نظام بطلمیوسی را درون قواعد بازی اخترشناسی که افلاطون عرضه کرده بود تبیین نکرد: یعنی ظهور افلاک را بر مبنای حرکات صرف سيارات توضیح نداد. او کل بازی را تغییر داد و زمین را به حرکت درآورد. به همین نحو، #داروین مسألهای را حل کرد که اصلا در زیستشناسی قرن نوزدهم مسأله محسوب نمیشد، زیرا معاصرانش معتقد بودند که پیشاپیش پاسخ را میدانند.
وضعیت فقط در مورد جهشهای علمی عظیم چنین نیست. در پژوهش علمی هرروزه نیز، حتی در اقدامات کوچک، تنها بهندرت پیش میآید که گامی به جلو پاسخی به یک مسألهی دقیق بتواند باشد. اغلب گامی به جلو عبارت است از درک این نکته که مسأله باید به شکل متفاوتی مطرح شود تا بتوان آن را حل کرد.
کارلو رووِلّی
نخستین دانشمند
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
وضعیت فقط در مورد جهشهای علمی عظیم چنین نیست. در پژوهش علمی هرروزه نیز، حتی در اقدامات کوچک، تنها بهندرت پیش میآید که گامی به جلو پاسخی به یک مسألهی دقیق بتواند باشد. اغلب گامی به جلو عبارت است از درک این نکته که مسأله باید به شکل متفاوتی مطرح شود تا بتوان آن را حل کرد.
کارلو رووِلّی
نخستین دانشمند
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
اما به همهی کسانی که او را پذیرفتند، این حق را داد که فرزندان خدا شوند، یعنی به هر کس که به نام او ایمان آورْد.
یوحنا ۱:۱۲
عهد جدید
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
یوحنا ۱:۱۲
عهد جدید
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
نکتهی مهم در مورد نیکلای کوزایی ذهن ریاضی خلاق اوست که عقاید جدید مربوط به ریاضیات را به عنوان «علم لایتناهی» در همان زمان با خود داشته است. منتها چون وی در دنیای علم کارهای مهمی انجام نداد، این نکته از نظرها افتاده است.
این عقیده در حد خود شدیداً به مفهوم قراردادی و نسبتاً سادهلوحانهای که اصحاب مدرسه داشتهاند مبنی بر اینکه ریاضیات علم كثرت (یعنی کمی و بیشی است) لطمه میزند. نظمی که چنین وصف شده بود کمتر میتوانست با دانش حقیقی مربوط باشد، زیرا چنین فرض میشد که معرف واقعی با خود «هستی» چنان سروکار دارد که گویی با ذوات و جواهر پیوسته است. در هر جز انسان صورت «انسان» کلا بی آنکه تحت تأثیر بیش و کم واقع شود حاضر تصور میشد و بدین نحو ممکن بود که ریاضیات بدون هیچگونه خطری به راه انتزاع روانه شود. اما اگر چیزی بکلی خلاف این به فیلسوف بگویند، یعنی آنکه ریاضیات علم لایتناهی است (و این درحقیقت همان است که ریاضیدانان بزرگ یونانی کشف کرده بودند و #ارسطو کوشیده بود پنهان کند) در این صورت احساسات ماوراءالطبیعی او مستعد موافقت با آن میگردند.
ذهنی که تعلیمات قرونوسطایی دیده باشد چنان است که برای آن لایتناهی با ذات الهى اشتراك دارد و باید چنان درك شود که بهنحوی در ریشه و نهاد کل هستی موجود است. ریاضیات دیگر علم انتزاعات محض نیست و راه ممکنی به سوی معرفت و واقعیت حقیقی میگردد.
جورجی دوسانتیلانا
عصر بلندگرایی
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
این عقیده در حد خود شدیداً به مفهوم قراردادی و نسبتاً سادهلوحانهای که اصحاب مدرسه داشتهاند مبنی بر اینکه ریاضیات علم كثرت (یعنی کمی و بیشی است) لطمه میزند. نظمی که چنین وصف شده بود کمتر میتوانست با دانش حقیقی مربوط باشد، زیرا چنین فرض میشد که معرف واقعی با خود «هستی» چنان سروکار دارد که گویی با ذوات و جواهر پیوسته است. در هر جز انسان صورت «انسان» کلا بی آنکه تحت تأثیر بیش و کم واقع شود حاضر تصور میشد و بدین نحو ممکن بود که ریاضیات بدون هیچگونه خطری به راه انتزاع روانه شود. اما اگر چیزی بکلی خلاف این به فیلسوف بگویند، یعنی آنکه ریاضیات علم لایتناهی است (و این درحقیقت همان است که ریاضیدانان بزرگ یونانی کشف کرده بودند و #ارسطو کوشیده بود پنهان کند) در این صورت احساسات ماوراءالطبیعی او مستعد موافقت با آن میگردند.
ذهنی که تعلیمات قرونوسطایی دیده باشد چنان است که برای آن لایتناهی با ذات الهى اشتراك دارد و باید چنان درك شود که بهنحوی در ریشه و نهاد کل هستی موجود است. ریاضیات دیگر علم انتزاعات محض نیست و راه ممکنی به سوی معرفت و واقعیت حقیقی میگردد.
جورجی دوسانتیلانا
عصر بلندگرایی
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
موضعی وجود دارد که عملاً جزم وضع پیشاکوپرنیکی را میسازد. این موضع در آموزه #قیاسناپذیری حرکات آسمانها بیان شد که مهمترین سند آن رسالهی نيكولاس اُرسم، قیاسپذیری یا قیاسناپذیری حرکات آسمانها است که پیش از سال ۱۳۸۲ نوشته شد. آموزهی قیاسناپذیری مشخصهی پدیدهی «فیزیک بدون اندازهگیری» است که ارسم پس از بحث دربارهی دو امکان متضاد در مشکلی که خود آن را مطرح میسازد از تصمیمگیری راجع به آن میپرهیزد و توانایی انسان را برای انتخاب یکی از آنها انکار میکند.
او در داستانی منظوم شرح میدهد که چگونه هنگامی که همچنان غرق در این مشکل بود و سخت به آن میاندیشید، آپولو در رؤیایی به همراه موزها و علوم بر او ظاهر میشود و سرزنشش میکند که چرا خود را در باب مشکلی به زحمت انداخته که حل آن از توانایی انسان خارج است و بدینرو روح خود را معذب ساخته و به رنجی تمام نشدنی دچار کرده است. اما چون او همچنان به التماس از خداوند پاسخ میخواهد آپولو به موزها [= الههی شعر و موسیقی] و علوم دستور میدهد تا این خواسته را برآورده کنند.
درنتیجه بین علم #حساب که طرفدار تز قیاسپذیری است و #هندسه که مدافع قیاسناپذیری حرکات آسمانهاست اختلاف درمیگیرد اما پیش از اینکه آپولو در نقش حَکَم -یعنی داور اختلافات مدرسی- ظاهر شود و نتیجه اختلاف را تعیین کند، رؤیابین بیدار میشود و مشکل حل نشده میماند.
هانس بلومنبرگ
مشروعیت عصر مدرن
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
او در داستانی منظوم شرح میدهد که چگونه هنگامی که همچنان غرق در این مشکل بود و سخت به آن میاندیشید، آپولو در رؤیایی به همراه موزها و علوم بر او ظاهر میشود و سرزنشش میکند که چرا خود را در باب مشکلی به زحمت انداخته که حل آن از توانایی انسان خارج است و بدینرو روح خود را معذب ساخته و به رنجی تمام نشدنی دچار کرده است. اما چون او همچنان به التماس از خداوند پاسخ میخواهد آپولو به موزها [= الههی شعر و موسیقی] و علوم دستور میدهد تا این خواسته را برآورده کنند.
درنتیجه بین علم #حساب که طرفدار تز قیاسپذیری است و #هندسه که مدافع قیاسناپذیری حرکات آسمانهاست اختلاف درمیگیرد اما پیش از اینکه آپولو در نقش حَکَم -یعنی داور اختلافات مدرسی- ظاهر شود و نتیجه اختلاف را تعیین کند، رؤیابین بیدار میشود و مشکل حل نشده میماند.
هانس بلومنبرگ
مشروعیت عصر مدرن
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
حلقهی مطالعاتی تمنا ⛵️
موضعی وجود دارد که عملاً جزم وضع پیشاکوپرنیکی را میسازد. این موضع در آموزه #قیاسناپذیری حرکات آسمانها بیان شد که مهمترین سند آن رسالهی نيكولاس اُرسم، قیاسپذیری یا قیاسناپذیری حرکات آسمانها است که پیش از سال ۱۳۸۲ نوشته شد. آموزهی قیاسناپذیری مشخصهی…
اُرسم همانطور که در رسالهی «در باب آسمان و جهان» میتوان دید به این فرضیه متمایل است. که دستکم برخی از عناصر تشکیلدهنده حرکت افلاک آسمانها، از حیث سرعت چرخششان، تناسبی گنگ [یعنی، اعداد غیرگویا مثل رادیکال دو و π] با یکدیگر دارند. نتیجهی ذهنی این فرضیه این است که استدلال از طریق اعداد (ratio per numero) الزاماً کاری بیهوده است؛ و نکوهش آپولو نیز از همین روست: بدترین کار تو این است که روح را به عذاب افکنده و دستخوش رنجی پایانناپذیر ساختهای.
نتیجهی عینی نیز به همین اندازه اهمیت دارد: هر تناسب گنگی، نقض تکرار دوری کل منظومهی کیهانی، الغای تناهی عظیمترین دورهی جهان و بنابراین ردیهای است بر فرض ارسطویی #تقارن بین آغاز و پایان زمان؛ ارسطوگرایان ابنرشدی از این فرض برای استدلال مخالف با این دیدگاه استفاده کرده بودند که جهان آغاز دارد؛ ارسم از ردیه آنان برای مخالفت با این دیدگاه استفاده کرد که جهان واجد قسمی پایان فیزیکی ضروری است. از این پس طبیعت دورهبندی روشنی را در اختیار تاریخ قرار نمیداد.
امر مطلقاً جدید و تکرار نشده، امکانپذیر شد؛ این امر مطلقاً میتوانست از انسان صادر شود، گویی امضای انسان است که بر پیشانی هر لحظه از زمان در تکنیگی آن حک میشود. این برداشت از زمان جهان یعنی زمانی که از قبل واجد ساختار نبود و هر نقطهای از آن زمان، فرصت عبور از هر آنچه پیش از آن آمده بود را کاملاً فراهم میکرد، یکی از پیششرطهای بنیادین خودآگاهی عصر مدرن است.
هانس بلومنبرگ
مشروعیت عصر مدرن
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
نتیجهی عینی نیز به همین اندازه اهمیت دارد: هر تناسب گنگی، نقض تکرار دوری کل منظومهی کیهانی، الغای تناهی عظیمترین دورهی جهان و بنابراین ردیهای است بر فرض ارسطویی #تقارن بین آغاز و پایان زمان؛ ارسطوگرایان ابنرشدی از این فرض برای استدلال مخالف با این دیدگاه استفاده کرده بودند که جهان آغاز دارد؛ ارسم از ردیه آنان برای مخالفت با این دیدگاه استفاده کرد که جهان واجد قسمی پایان فیزیکی ضروری است. از این پس طبیعت دورهبندی روشنی را در اختیار تاریخ قرار نمیداد.
امر مطلقاً جدید و تکرار نشده، امکانپذیر شد؛ این امر مطلقاً میتوانست از انسان صادر شود، گویی امضای انسان است که بر پیشانی هر لحظه از زمان در تکنیگی آن حک میشود. این برداشت از زمان جهان یعنی زمانی که از قبل واجد ساختار نبود و هر نقطهای از آن زمان، فرصت عبور از هر آنچه پیش از آن آمده بود را کاملاً فراهم میکرد، یکی از پیششرطهای بنیادین خودآگاهی عصر مدرن است.
هانس بلومنبرگ
مشروعیت عصر مدرن
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
... مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ ۚ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ... ﴿۲۹﴾
این وصف حال آنها در کتاب تورات و انجیل مکتوب است که به دانهای ماند که چون نخست سر از خاک برآورد جوانه و شاخهای نازک و ضعیف باشد بعد از آن قوّت یابد تا آنکه ستبر و قوی گردد و بر ساق خود راست و محکم بایستد که دهقانان را حیران کند!
قرآن
فتح ۲۹
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
این وصف حال آنها در کتاب تورات و انجیل مکتوب است که به دانهای ماند که چون نخست سر از خاک برآورد جوانه و شاخهای نازک و ضعیف باشد بعد از آن قوّت یابد تا آنکه ستبر و قوی گردد و بر ساق خود راست و محکم بایستد که دهقانان را حیران کند!
قرآن
فتح ۲۹
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
خداوند: آیا فاؤست را میشناسی؟
مِفیسْتوفِلِس: آن دکتر درس خوانده را؟
خداوند: آن بندهام را!
مِفیسْتوفِلِس: بهراستی که این دکتر در کار بندگی شما شیوهای خاص دارد.
نان و آب این دیوانه بر زمین یافت نمیشود.
بلکه جوشِ شرابِ جانش او را به دور دستها میکشاند.
او خود گفته ناگفته از جنوناش خبر دارد.
از آسمان زیباترین ستارهها را میخواهد.
و از زمین اوج هر آن لذت را.
و هیچ دوری و هیچ نزدیکی،
حسرت سینهاش را فرونمینشاند.
خداوند: او مرا با سوز دل در تاریکی میجوید،
و من میخواهم او را بهزودی به روشنایی برسانم.
باغبان میداند که وقتی نهالی پا گرفت،
شکوفه و میوه زینتبخش سالهای آینده خواهند بود.
یوهان ولفگانگ فون گوته
فاؤست
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
مِفیسْتوفِلِس: آن دکتر درس خوانده را؟
خداوند: آن بندهام را!
مِفیسْتوفِلِس: بهراستی که این دکتر در کار بندگی شما شیوهای خاص دارد.
نان و آب این دیوانه بر زمین یافت نمیشود.
بلکه جوشِ شرابِ جانش او را به دور دستها میکشاند.
او خود گفته ناگفته از جنوناش خبر دارد.
از آسمان زیباترین ستارهها را میخواهد.
و از زمین اوج هر آن لذت را.
و هیچ دوری و هیچ نزدیکی،
حسرت سینهاش را فرونمینشاند.
خداوند: او مرا با سوز دل در تاریکی میجوید،
و من میخواهم او را بهزودی به روشنایی برسانم.
باغبان میداند که وقتی نهالی پا گرفت،
شکوفه و میوه زینتبخش سالهای آینده خواهند بود.
یوهان ولفگانگ فون گوته
فاؤست
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
فاؤست (تنها): در این حیطه وقت است در پرتو کنش نشان دهی که مقام مرد در پیشِ والایی خدایان واپسنمینشیند. وقت است در پیش آن مغاک نترسی، در پیش آن غار تاریکی که خیال در تکِ آن به عَذاب خویش نفرین میشود. بل به درون این دهلیز درآیی که در دهانهی تنگاش دوزخ زبانه میکشد؛ آری وقت است شادمانه قدم در این راه بگذاری، خود به قیمت این خطر که نیستی باشد آن دیار که در آن درمیغلتی!
یوهان ولفگانگ فون گوته
فاؤست
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
یوهان ولفگانگ فون گوته
فاؤست
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
جهانِ فانی و باقی فدایِ شاهد و ساقی
که سلطانیِّ عالَم را طُفیلِ عشق میبینم
#حافظ
🌥️ سال نو مبارک!
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
که سلطانیِّ عالَم را طُفیلِ عشق میبینم
#حافظ
🌥️ سال نو مبارک!
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
این وظیفهای بود که کلِ عرفانِ دینیِ قرونوسطی با آن دستوپنجه نرم کرده بود تا نشان دهد که چگونه اعتلا از متناهی بهسوی نامتناهی در خودِ روحِ انسانی صورت میگیرد.
ارنست کاسیرر
مسئلهی شناخت در فلسفه و علم در آغاز عصر جدید
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
ارنست کاسیرر
مسئلهی شناخت در فلسفه و علم در آغاز عصر جدید
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
میل به دانست چرایی و چگونگی [امور] #کنجکاوی است، که در هیچ موجود زندهای جز انسان وجود ندارد؛ به نحوی که انسان نهتنها بهواسطهی عقل خود بلکه بهواسطهی این میل انحصاری نیز از جانداران دیگر ممتاز میگردد زیرا در بقیهی جانداران میل به خوراک و دیگر لذات حسی مسلط بوده و توجه آنها را از شناخت علل امور سلب میکند؛ همین میل به کنجکاوی، شور و شهوتی روحی و ذهنی است که چون از کوشش مداوم و خستگیناپذیر در تولید دانش و معرفت لذت میبرد از حد هر لذت جسمانی کوتاهمدتی بسی فراتر میرود.
توماس هابز
لویاتان
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
توماس هابز
لویاتان
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
مار که از تمام حیواناتی که یَهْوه ساخته بود حیلهگرتر بود، به زن گفت: «آیا واقعاً خدا به شما گفته است که از هیچیک از میوههای درختهای باغ نخورید؟»
زن به مار گفت: «ما اجازه داریم از میوۀ تمام درختهای باغ بخوریم، غیراز میوهی درختی که در وسط باغ است. خدا به ما گفته است که از میوهی آن درخت نخورید و حتّی آن را لمس نکنید، مبادا بمیرید.»
مار گفت: «مطمئن باش نخواهید مُرد! بلکه خدا خوب میداند زمانی که از میوهی آن درخت بخورید، چشمانتان باز میشود و مانند خدا میشوید و میتوانید خوب را از بد تشخیص دهید.»
پیدایش باب سوم، ۱ تا ۳
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
زن به مار گفت: «ما اجازه داریم از میوۀ تمام درختهای باغ بخوریم، غیراز میوهی درختی که در وسط باغ است. خدا به ما گفته است که از میوهی آن درخت نخورید و حتّی آن را لمس نکنید، مبادا بمیرید.»
مار گفت: «مطمئن باش نخواهید مُرد! بلکه خدا خوب میداند زمانی که از میوهی آن درخت بخورید، چشمانتان باز میشود و مانند خدا میشوید و میتوانید خوب را از بد تشخیص دهید.»
پیدایش باب سوم، ۱ تا ۳
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
انگیزهی گناهِ نخستین (۱) میلِ به قدرت با توجه به برتری خود بود (زیرا شیطان گفته بود که «شما مثل خدایان خواهید بود») و (۲) رذیلهی کنجکاویِ بیهوده در رابطه با درک حقیقت بود (از آن رو که شیطان افزوده بود که «... شناختِ نیک و بد»). سرپیچی از این فرمان (یعنی، خوردن از درخت ممنوعه) به دنبالِ این دو خطا بود. به دلیل این گناه، خداوند انسان شد تا جملگی ما که از نوادگانِ آدمِ خطاکار هستیم را نجات دهد. چراکه این گناه یک فدیهی بسیار بزرگ داشت!
نیکلاس کوزایی
موعظه XI
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
نیکلاس کوزایی
موعظه XI
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
فاؤست: اسمات چیست؟
مِفیسْتوفِلس: برای کسی که کلمه را ناچیز میداند کسی که دور از هر پوسته و ظاهر تنها در کُنه جوهر اشیا باریک میشود چنین سوالی به چشمام حقیر میآید.
فاؤست: جوهر شما حضرات را معمولا میتوان از اسمتان تشخیص داد. و اسمی بامسما خواهد بود اگر که شما را خدای مگسها، هرزهکار و دروغگو صدا کنند. معطل نکن، بگو تو کیستی؟
مِفیستوفِلس: من بخشی از آن نیرویم که همیشه خواستاش بر بدی است و همیشه خوبی بهبار مینشاند.
فاؤست: منظورت از این معما چیست؟
مِفیستوفِلس: من آن روحام که کارش نفی است و نفیْ کاری است به حق. زیرا هرچیز که زاده میشود درخور آن است که زوال بیابد. بنابراین بهتر بود که هیچ چیزی پدید نمیشد و هستی نمییافت. چنین است که هر آنچه شما اسماش را گناه یا ویرانگری، خلاصهی کلام اصلِ شر میخوانید، عنصر وجودی من است.
یوهان ولفگانگ فون گوته
فاؤست
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
مِفیسْتوفِلس: برای کسی که کلمه را ناچیز میداند کسی که دور از هر پوسته و ظاهر تنها در کُنه جوهر اشیا باریک میشود چنین سوالی به چشمام حقیر میآید.
فاؤست: جوهر شما حضرات را معمولا میتوان از اسمتان تشخیص داد. و اسمی بامسما خواهد بود اگر که شما را خدای مگسها، هرزهکار و دروغگو صدا کنند. معطل نکن، بگو تو کیستی؟
مِفیستوفِلس: من بخشی از آن نیرویم که همیشه خواستاش بر بدی است و همیشه خوبی بهبار مینشاند.
فاؤست: منظورت از این معما چیست؟
مِفیستوفِلس: من آن روحام که کارش نفی است و نفیْ کاری است به حق. زیرا هرچیز که زاده میشود درخور آن است که زوال بیابد. بنابراین بهتر بود که هیچ چیزی پدید نمیشد و هستی نمییافت. چنین است که هر آنچه شما اسماش را گناه یا ویرانگری، خلاصهی کلام اصلِ شر میخوانید، عنصر وجودی من است.
یوهان ولفگانگ فون گوته
فاؤست
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
حلقهی مطالعاتی تمنا ⛵️
فاؤست: اسمات چیست؟ مِفیسْتوفِلس: برای کسی که کلمه را ناچیز میداند کسی که دور از هر پوسته و ظاهر تنها در کُنه جوهر اشیا باریک میشود چنین سوالی به چشمام حقیر میآید. فاؤست: جوهر شما حضرات را معمولا میتوان از اسمتان تشخیص داد. و اسمی بامسما خواهد بود اگر…
فاؤست: تو میگویی یک بخش بیشتر نیستی، جایی که کامل در پیش من ایستادهای.
مِفیستوفِلس: واقعیتی فروتنانه را با شما گفتم. اگر که انسان، این جهانِ کوچکِ دیوانه، خودش را از روی عادت کامل میخواند، من بخشی از آن بخشام که در آغاز، هرچه بود آن بود؛ باری، بخشی از تاریکی که روشنایی را زاد، روشناییِ مغرور را که حال میپوید و میکوشد که از شبِ مادر مقام و جایگاه ازلیاش را بستاند و با وجود این توفیقی نصیباش نمیشود، چون هراندازه هم تلاش کند، وابسته به جسم است و به جسم چسبیده. روشنایی از جسم برمیتراود، جسم است که به آن زیب و رنگ میبخشد؛ یکی جسم، که او را از ادامهی راهش باز میدارد. برای همین امیدوارم خیلی نمیکشد که خودش هم با اجسام نابود میشود.
یوهان ولفگانگ فون گوته
فاؤست
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
مِفیستوفِلس: واقعیتی فروتنانه را با شما گفتم. اگر که انسان، این جهانِ کوچکِ دیوانه، خودش را از روی عادت کامل میخواند، من بخشی از آن بخشام که در آغاز، هرچه بود آن بود؛ باری، بخشی از تاریکی که روشنایی را زاد، روشناییِ مغرور را که حال میپوید و میکوشد که از شبِ مادر مقام و جایگاه ازلیاش را بستاند و با وجود این توفیقی نصیباش نمیشود، چون هراندازه هم تلاش کند، وابسته به جسم است و به جسم چسبیده. روشنایی از جسم برمیتراود، جسم است که به آن زیب و رنگ میبخشد؛ یکی جسم، که او را از ادامهی راهش باز میدارد. برای همین امیدوارم خیلی نمیکشد که خودش هم با اجسام نابود میشود.
یوهان ولفگانگ فون گوته
فاؤست
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
آنکه سه هزاره را
ندانست که بایدش حساب پس داد،
بگذار در ظلمت جهل باقی بماند،
خواه روزها از پی هم زندگی کند.
یوهان ولفگانگ گوته
دیوان غربی-شرقی
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
ندانست که بایدش حساب پس داد،
بگذار در ظلمت جهل باقی بماند،
خواه روزها از پی هم زندگی کند.
یوهان ولفگانگ گوته
دیوان غربی-شرقی
✅ حلقهی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle