🔻ادامه متن جستار «از جنگ تا جدل»:
اما دسته دوم، که آنها نیز منتقد جمهوری اسلامی هستند، با هرگونه حمله خارجی، بهویژه از سوی اسرائیل، بهشدت مخالفاند. از نظر این افراد، حمله نظامی به خاک ایران یک تجاوز است، حتی اگر هدف آن فرماندهان حکومتی باشند. آنها تأکید میکنند که اسرائیل خود دولت جنایتکاری است که دستش به خون غیرنظامیان فلسطینی آلوده است. پس نه اخلاقاً و نه میهندوستانه نمیتوان از حملاتش حمایت کرد. این گروه هشدار می دهند که جنگ، همیشه قربانیان بیگناه دارد و ممکن است کشور را به نابودی بکشاند.
در فضای مجازی، این دو گروه بهشدت به یکدیگر میتازند. یکی دیگری را حامی رژیم مینامد و دیگری اولی را خائن به وطن. فضای گفتوگو تقریباً از بین رفته و جای خود را به فریاد، برچسب، تمسخر و نفرت داده است.
اما چرا چنین شکافی پدید آمده؟ البته پاسخ به این سوال آسان نیست و نیاز به تحلیلهای مختلف و دقیق از منظرهای گوناگون دارد. سالها فساد و بحران اقتصادی در ایران، خشم عمیقی در مردم انباشته کرده است. برخی حس میکنند راهی برای تغییر باقی نمانده و از هر فرصتی برای ضربه زدن به حکومت استقبال میکنند، حتی اگر از سوی دشمن خارجی باشد. در سوی دیگر، کسانی هستند که با وجود همین خشم، هنوز وطندوستی، ترس از جنگ و تجربه تاریخی اشغال و ویرانی را در ذهن دارند. این دو دیدگاه، هرچند از درد مشترکی میآیند، اما روش و نگاه متفاوتی دارند.
از سوی دیگر، شبکههای اجتماعی با تقویت صداهای افراطی، اختلاف را بیشتر کردهاند. الگوریتمها، صداهای تندتر را برجسته میکنند و کاربران را در فضایی نگاه میدارند که فقط همفکران یکدیگر را تأیید میکنند و صدای مخالف شنیده نمیشود. رسانهها هم، چه داخلی و چه خارجی، با جهتگیریهای خاص، بیشتر به دوقطبیسازی دامن زدند تا تسهیل گفت وگو.
در این زمینه، برای درک بهتر این بحران، میتوان به دیدگاه فیلسوف آلمانی، یورگن هابرماس مراجعه کرد. او بر این باور است که جامعۀ سالم زمانی شکل میگیرد که افراد بتوانند با هم وارد گفتوگوی آزاد و عقلانی شوند. یعنی هر فرد بتواند نظرش را آزادانه بگوید، استدلال بیاورد، نظر دیگران را بشنود و بدون زور یا تحقیر، تصمیمگیری جمعی شکل بگیرد. از نگاه هابرماس، هرچه جامعه بیشتر به جای گفتگو، به فریاد و برچسبزدن متوسل شود، بیشتر دچار فروپاشی اجتماعی خواهد شد.
در شرایط امروز ایران، آنچه بیش از همیشه نیاز داریم، فرهنگ گفتوگو و همدلی است. در ادامه ده پیشنهاد به این منظور ارائه میکنم، شاید که بهکارگیری آنها اندکی از عمیق این شکاف بکاهد:
1. تفکیک موضع از شخصیت:
یاد بگیریم که نظر یا عقیدهی افراد را از شخصیت آنها جدا کنیم. کسی که مخالف یا موافق حمله خارجی است، لزوماً خائن، بیسواد یا مزدور نیست. تفکر نقادانه به ما میآموزد که هیچ عقیدهای بهخودیخود دلیل کافی برای بیارزش کردن یک انسان نیست. این اصل را در هر گفتوگو، چه در فضای مجازی و چه در خانواده، جدی بگیریم.
2. پرسش بهجای پیشداوری:
قبل از واکنش سریع یا قضاوت دیگران، سؤال بپرسیم: «چرا چنین نظری داری؟»، «چه تجربهای باعث شده اینگونه فکر کنی؟». در حالی که قضاوت زودهنگام در مقابل گفتگو دیوار میکشد، پرسشگری راه را برای گفتوگو باز میکند. در حقیقت، ما با پرسش، به جای قطع ارتباط، پلی برای درک متقابل میسازیم.
3. تشخیص منبع اطلاعات و مبارزه با شایعات
اخبار جنگ، بهویژه در لحظات بحرانی، معمولاً با هیجان، ترس یا امید همراهاند. نخستین واکنش ما معمولاً احساسیست. اما تفکر مراقبتی از ما میخواهد مکث کنیم. پیش از باور کردن یا بازنشر یک خبر، چه در مورد تعداد کشتهها، منبع حمله یا واکنش دولتها، از خود بپرسیم:
این خبر را چه کسی نوشته؟ با چه هدفی؟
آیا منبع آن مشخص و قابلاعتماد است؟
آیا اطلاعات دیگری برای تأیید یا رد آن وجود دارد؟
🔹مطالعه متن کامل از طریق لینک زیر:
https://www.instagram.com/p/DLAQvtkNS_K/?igsh=M3djY2U2YTFiamY3
https://www.tg-me.com/tanhaatarazyekbarg
اما دسته دوم، که آنها نیز منتقد جمهوری اسلامی هستند، با هرگونه حمله خارجی، بهویژه از سوی اسرائیل، بهشدت مخالفاند. از نظر این افراد، حمله نظامی به خاک ایران یک تجاوز است، حتی اگر هدف آن فرماندهان حکومتی باشند. آنها تأکید میکنند که اسرائیل خود دولت جنایتکاری است که دستش به خون غیرنظامیان فلسطینی آلوده است. پس نه اخلاقاً و نه میهندوستانه نمیتوان از حملاتش حمایت کرد. این گروه هشدار می دهند که جنگ، همیشه قربانیان بیگناه دارد و ممکن است کشور را به نابودی بکشاند.
در فضای مجازی، این دو گروه بهشدت به یکدیگر میتازند. یکی دیگری را حامی رژیم مینامد و دیگری اولی را خائن به وطن. فضای گفتوگو تقریباً از بین رفته و جای خود را به فریاد، برچسب، تمسخر و نفرت داده است.
اما چرا چنین شکافی پدید آمده؟ البته پاسخ به این سوال آسان نیست و نیاز به تحلیلهای مختلف و دقیق از منظرهای گوناگون دارد. سالها فساد و بحران اقتصادی در ایران، خشم عمیقی در مردم انباشته کرده است. برخی حس میکنند راهی برای تغییر باقی نمانده و از هر فرصتی برای ضربه زدن به حکومت استقبال میکنند، حتی اگر از سوی دشمن خارجی باشد. در سوی دیگر، کسانی هستند که با وجود همین خشم، هنوز وطندوستی، ترس از جنگ و تجربه تاریخی اشغال و ویرانی را در ذهن دارند. این دو دیدگاه، هرچند از درد مشترکی میآیند، اما روش و نگاه متفاوتی دارند.
از سوی دیگر، شبکههای اجتماعی با تقویت صداهای افراطی، اختلاف را بیشتر کردهاند. الگوریتمها، صداهای تندتر را برجسته میکنند و کاربران را در فضایی نگاه میدارند که فقط همفکران یکدیگر را تأیید میکنند و صدای مخالف شنیده نمیشود. رسانهها هم، چه داخلی و چه خارجی، با جهتگیریهای خاص، بیشتر به دوقطبیسازی دامن زدند تا تسهیل گفت وگو.
در این زمینه، برای درک بهتر این بحران، میتوان به دیدگاه فیلسوف آلمانی، یورگن هابرماس مراجعه کرد. او بر این باور است که جامعۀ سالم زمانی شکل میگیرد که افراد بتوانند با هم وارد گفتوگوی آزاد و عقلانی شوند. یعنی هر فرد بتواند نظرش را آزادانه بگوید، استدلال بیاورد، نظر دیگران را بشنود و بدون زور یا تحقیر، تصمیمگیری جمعی شکل بگیرد. از نگاه هابرماس، هرچه جامعه بیشتر به جای گفتگو، به فریاد و برچسبزدن متوسل شود، بیشتر دچار فروپاشی اجتماعی خواهد شد.
در شرایط امروز ایران، آنچه بیش از همیشه نیاز داریم، فرهنگ گفتوگو و همدلی است. در ادامه ده پیشنهاد به این منظور ارائه میکنم، شاید که بهکارگیری آنها اندکی از عمیق این شکاف بکاهد:
1. تفکیک موضع از شخصیت:
یاد بگیریم که نظر یا عقیدهی افراد را از شخصیت آنها جدا کنیم. کسی که مخالف یا موافق حمله خارجی است، لزوماً خائن، بیسواد یا مزدور نیست. تفکر نقادانه به ما میآموزد که هیچ عقیدهای بهخودیخود دلیل کافی برای بیارزش کردن یک انسان نیست. این اصل را در هر گفتوگو، چه در فضای مجازی و چه در خانواده، جدی بگیریم.
2. پرسش بهجای پیشداوری:
قبل از واکنش سریع یا قضاوت دیگران، سؤال بپرسیم: «چرا چنین نظری داری؟»، «چه تجربهای باعث شده اینگونه فکر کنی؟». در حالی که قضاوت زودهنگام در مقابل گفتگو دیوار میکشد، پرسشگری راه را برای گفتوگو باز میکند. در حقیقت، ما با پرسش، به جای قطع ارتباط، پلی برای درک متقابل میسازیم.
3. تشخیص منبع اطلاعات و مبارزه با شایعات
اخبار جنگ، بهویژه در لحظات بحرانی، معمولاً با هیجان، ترس یا امید همراهاند. نخستین واکنش ما معمولاً احساسیست. اما تفکر مراقبتی از ما میخواهد مکث کنیم. پیش از باور کردن یا بازنشر یک خبر، چه در مورد تعداد کشتهها، منبع حمله یا واکنش دولتها، از خود بپرسیم:
این خبر را چه کسی نوشته؟ با چه هدفی؟
آیا منبع آن مشخص و قابلاعتماد است؟
آیا اطلاعات دیگری برای تأیید یا رد آن وجود دارد؟
🔹مطالعه متن کامل از طریق لینک زیر:
https://www.instagram.com/p/DLAQvtkNS_K/?igsh=M3djY2U2YTFiamY3
https://www.tg-me.com/tanhaatarazyekbarg
Telegram
تنهاتر از یک برگ: تأملاتی در فلسفه و علم
تاملاتی در فلسفه و علم
Mohammad Reza Vaez Shahrestani
محمدرضا واعظ شهرستانی
دکترای فلسفه علم؛
پژوهشگر فلسفه، دانشگاه بُن آلمان؛
پیج اینستاگرام:
https://www.instagram.com/mrvaez
کانال یوتیوب:
www.youtube.com/@mrvaez
Mohammad Reza Vaez Shahrestani
محمدرضا واعظ شهرستانی
دکترای فلسفه علم؛
پژوهشگر فلسفه، دانشگاه بُن آلمان؛
پیج اینستاگرام:
https://www.instagram.com/mrvaez
کانال یوتیوب:
www.youtube.com/@mrvaez
🔻بخش سوم جستار «از جنگ تا جدل»:
در این ارتباط، چه از یک کانال تلگرامی مخالف خبر میگیریم، چه از یک خبرگزاری رسمی داخلی، یا یک توییت ناشناس، از خود بپرسیم: «آیا این منبع معتبر است؟ آیا خبر بررسی شده؟» تفکر نقادانه مستلزم شک کردن به نخستین چیزی است که میشنویم، بهویژه اگر احساسات ما را تحریک میکند. همچنین، مکث چندثانیهای میان خواندن خبر و واکنش نشان دادن، نخستین قدم یک تفکر مسئولانه است.
4. تمرین شنیدن فعال گوش دادن فعال فقط سکوت کردن نیست؛ یعنی با ذهن باز و بدون برنامهریزی برای پاسخدادن، واقعاً بشنویم طرف مقابل چه میگوید. ممکن است با شنیدن واقعی، بفهمیم که درد و امیدمان یکیست، فقط راههایمان فرق دارد. این مهارت باید در خانه، مدرسه و رسانهها آموزش داده شود.
5. ایجاد فضای گفتوگوی امن در خانواده خانواده اولین فضای شکلگیری تفکر است. حتی اگر پدر با جنگ مخالف است و فرزند از حمله به فرماندهان خوشحال، باید بتوانند بدون ترس و تحقیر با هم صحبت کنند. والدین باید شنیدن را تمرین کنند و فرزندان هم یاد بگیرند که مخالفت یعنی پرسشگری، نه دشمنی.
6. کاهش استفاده از زبان قطبی و برچسبزننده: بیایید کمتر از واژههایی مثل «خائن»، «مُزدور»، «فریبخورده»، «احمق»، یا «بیغیرت» استفاده کنیم. این کلمات فقط خشم ایجاد میکنند و گفتوگو را میکشند. میتوان گفت: «من با تو مخالفم چون...» نه اینکه: «تو دشمنی چون اینطور فکر میکنی».
۷. درگیر شدن فعالانه با تجربههای انسانی طرف مقابل: اگر کسی در خانوادهاش فرد آسیبدیدهای در اعتراضات گذشته داشته یا در جنگ عراق زخمی شده، شاید دیدگاهش درباره جنگ یا حکومت با ما فرق کند. بیایید رنجهای همدیگر را بشنویم. تفکر نقادانه فقط با استدلال نیست، با همدلی هم هست.
8. شناخت هدف رسانه: از بازتاب واقعیت تا شکلدهی نگرش: هیچ رسانهای بیطرف کامل نیست. رسانهها، چه رسمی، چه بینالمللی، چه مستقل، همگی در چارچوبی ارزشمدار یا ایدئولوژیک عمل میکنند. به همین دلیل، لازم است هنگام مواجه با یک خبر یا تحلیل، از خود بپرسیم:
این رسانه معمولاً چه ارزشهایی را ترویج میکند؟
چه اخباری را برجسته میکند و چه چیزهایی را سانسور یا نادیده میگیرد؟
آیا مخاطب را به فکر و تأمل دعوت میکند یا تنها به احساسات او بازی میدهد؟
با شناخت دقیقتر عملکرد رسانهها، میتوانیم بهجای تکرار آنچه میشنویم، تحلیلگر آنچه میخوانیم و میشنویم باشیم.
9. ساختار استدلال را یاد بگیریم، نه فقط نتیجهگیری را یکی از مهمترین مهارتهای تفکر نقادانه، توانایی تشخیص ساختار استدلالهاست. وقتی کسی میگوید: «حمله اسرائیل لازم بود چون...» یا «جنگ فقط ویرانی میآورد چون...»، باید بتوانیم بررسی کنیم:
آیا دلیل او با نتیجهاش متناسب است؟
آیا گزارههای اولیه او درست و مستندند؟
آیا از احساسات یا کلیشهها برای پوشاندن ضعف استدلال استفاده شده؟
ü دانستن اینکه چرا کسی به نتیجهای رسیده، مهمتر از آن است که فقط بدانیم به چه نتیجهای رسیده. این مهارت، کمک میکند تا نه با نفرت، بلکه با درک ساختار فکری طرف مقابل وارد گفتوگو شویم.
10. راه برونرفت از این دوگانگی خطرناک آن است که فرهنگ گفتوگوی نقادانه را جایگزین فریادهای احساسی کنیم. باید یاد بگیریم که فردی میتواند همزمان هم مخالف و منتقد حکومت باشد و هم مخالف جنگ، این دو موضع منافاتی با هم ندارند و قابل بحث عقلانیاند. همانطور که پیشتر نیز اشاره کردم، هابرماس به ما میآموزد که تنها از خلال گفتوگوی همسطح و فارغ از پیشداوری است که جامعهای چندصدا میتواند به تفاهم و تصمیمات مشترک برسد. در نهایت، ایران وطنِ همهی ماست. اگر اختلافنظر داریم، طبیعی است؛ اما نباید بگذاریم این اختلاف، ما را از اصل مشترکمان، یعنی عدالت، آزادی و تمامیت ارضی دور کند. راه نجات از این دوگانگی، گفتوگوست؛ گفتگویی که از دل خشم و اندوه، صداقت و خرد را بیرون بکشد. همانطور که هابرماس میگوید، جامعهای که اهل گفتوگوست، همیشه امکان اصلاح و بازسازی دارد.
🔹مطالعه متن کامل از طریق لینک زیر:
https://www.instagram.com/p/DLAQvtkNS_K/?igsh=M3djY2U2YTFiamY3
https://www.tg-me.com/tanhaatarazyekbarg
✔️ در طراحی کاور و ویرایش زبانی این متن از ChatGPT کمک گرفته شده است.
در این ارتباط، چه از یک کانال تلگرامی مخالف خبر میگیریم، چه از یک خبرگزاری رسمی داخلی، یا یک توییت ناشناس، از خود بپرسیم: «آیا این منبع معتبر است؟ آیا خبر بررسی شده؟» تفکر نقادانه مستلزم شک کردن به نخستین چیزی است که میشنویم، بهویژه اگر احساسات ما را تحریک میکند. همچنین، مکث چندثانیهای میان خواندن خبر و واکنش نشان دادن، نخستین قدم یک تفکر مسئولانه است.
4. تمرین شنیدن فعال گوش دادن فعال فقط سکوت کردن نیست؛ یعنی با ذهن باز و بدون برنامهریزی برای پاسخدادن، واقعاً بشنویم طرف مقابل چه میگوید. ممکن است با شنیدن واقعی، بفهمیم که درد و امیدمان یکیست، فقط راههایمان فرق دارد. این مهارت باید در خانه، مدرسه و رسانهها آموزش داده شود.
5. ایجاد فضای گفتوگوی امن در خانواده خانواده اولین فضای شکلگیری تفکر است. حتی اگر پدر با جنگ مخالف است و فرزند از حمله به فرماندهان خوشحال، باید بتوانند بدون ترس و تحقیر با هم صحبت کنند. والدین باید شنیدن را تمرین کنند و فرزندان هم یاد بگیرند که مخالفت یعنی پرسشگری، نه دشمنی.
6. کاهش استفاده از زبان قطبی و برچسبزننده: بیایید کمتر از واژههایی مثل «خائن»، «مُزدور»، «فریبخورده»، «احمق»، یا «بیغیرت» استفاده کنیم. این کلمات فقط خشم ایجاد میکنند و گفتوگو را میکشند. میتوان گفت: «من با تو مخالفم چون...» نه اینکه: «تو دشمنی چون اینطور فکر میکنی».
۷. درگیر شدن فعالانه با تجربههای انسانی طرف مقابل: اگر کسی در خانوادهاش فرد آسیبدیدهای در اعتراضات گذشته داشته یا در جنگ عراق زخمی شده، شاید دیدگاهش درباره جنگ یا حکومت با ما فرق کند. بیایید رنجهای همدیگر را بشنویم. تفکر نقادانه فقط با استدلال نیست، با همدلی هم هست.
8. شناخت هدف رسانه: از بازتاب واقعیت تا شکلدهی نگرش: هیچ رسانهای بیطرف کامل نیست. رسانهها، چه رسمی، چه بینالمللی، چه مستقل، همگی در چارچوبی ارزشمدار یا ایدئولوژیک عمل میکنند. به همین دلیل، لازم است هنگام مواجه با یک خبر یا تحلیل، از خود بپرسیم:
این رسانه معمولاً چه ارزشهایی را ترویج میکند؟
چه اخباری را برجسته میکند و چه چیزهایی را سانسور یا نادیده میگیرد؟
آیا مخاطب را به فکر و تأمل دعوت میکند یا تنها به احساسات او بازی میدهد؟
با شناخت دقیقتر عملکرد رسانهها، میتوانیم بهجای تکرار آنچه میشنویم، تحلیلگر آنچه میخوانیم و میشنویم باشیم.
9. ساختار استدلال را یاد بگیریم، نه فقط نتیجهگیری را یکی از مهمترین مهارتهای تفکر نقادانه، توانایی تشخیص ساختار استدلالهاست. وقتی کسی میگوید: «حمله اسرائیل لازم بود چون...» یا «جنگ فقط ویرانی میآورد چون...»، باید بتوانیم بررسی کنیم:
آیا دلیل او با نتیجهاش متناسب است؟
آیا گزارههای اولیه او درست و مستندند؟
آیا از احساسات یا کلیشهها برای پوشاندن ضعف استدلال استفاده شده؟
ü دانستن اینکه چرا کسی به نتیجهای رسیده، مهمتر از آن است که فقط بدانیم به چه نتیجهای رسیده. این مهارت، کمک میکند تا نه با نفرت، بلکه با درک ساختار فکری طرف مقابل وارد گفتوگو شویم.
10. راه برونرفت از این دوگانگی خطرناک آن است که فرهنگ گفتوگوی نقادانه را جایگزین فریادهای احساسی کنیم. باید یاد بگیریم که فردی میتواند همزمان هم مخالف و منتقد حکومت باشد و هم مخالف جنگ، این دو موضع منافاتی با هم ندارند و قابل بحث عقلانیاند. همانطور که پیشتر نیز اشاره کردم، هابرماس به ما میآموزد که تنها از خلال گفتوگوی همسطح و فارغ از پیشداوری است که جامعهای چندصدا میتواند به تفاهم و تصمیمات مشترک برسد. در نهایت، ایران وطنِ همهی ماست. اگر اختلافنظر داریم، طبیعی است؛ اما نباید بگذاریم این اختلاف، ما را از اصل مشترکمان، یعنی عدالت، آزادی و تمامیت ارضی دور کند. راه نجات از این دوگانگی، گفتوگوست؛ گفتگویی که از دل خشم و اندوه، صداقت و خرد را بیرون بکشد. همانطور که هابرماس میگوید، جامعهای که اهل گفتوگوست، همیشه امکان اصلاح و بازسازی دارد.
🔹مطالعه متن کامل از طریق لینک زیر:
https://www.instagram.com/p/DLAQvtkNS_K/?igsh=M3djY2U2YTFiamY3
https://www.tg-me.com/tanhaatarazyekbarg
✔️ در طراحی کاور و ویرایش زبانی این متن از ChatGPT کمک گرفته شده است.
Telegram
تنهاتر از یک برگ: تأملاتی در فلسفه و علم
تاملاتی در فلسفه و علم
Mohammad Reza Vaez Shahrestani
محمدرضا واعظ شهرستانی
دکترای فلسفه علم؛
پژوهشگر فلسفه، دانشگاه بُن آلمان؛
پیج اینستاگرام:
https://www.instagram.com/mrvaez
کانال یوتیوب:
www.youtube.com/@mrvaez
Mohammad Reza Vaez Shahrestani
محمدرضا واعظ شهرستانی
دکترای فلسفه علم؛
پژوهشگر فلسفه، دانشگاه بُن آلمان؛
پیج اینستاگرام:
https://www.instagram.com/mrvaez
کانال یوتیوب:
www.youtube.com/@mrvaez
Forwarded from خرد و خیال
🟡 معرفی کلاس آنلاین «دانشمندان چگونه میاندیشند؟»
مدرس: دکتر محمدرضا واعظ
(ادامه ی تصاویر بالا)
هدف از ارائه این دوره، ایجاد یک بستر آموزشی منسجم برای آشنایی فراگیران با اصول بنیادین تفکر علمی است؛ اصولی که نه تنها در قلمرو علوم طبیعی و آزمایشگاهی، بلکه در حوزههای متنوعی همچون علوم اجتماعی، روانشناسی، و حتی زندگی روزمره نیز کاربرد دارند.
در این دوره، سعی خواهد شد دانشجویان ضمن آشنایی با مفاهیم پایهای تفکر علمی نظیر استدلال منطقی، روش علمی، شناخت سوگیریها و تشخیص شبهعلم، مهارتهایی عملی را کسب کنند تا بتوانند تفکری منطقی و نقادانه داشته باشند.
بهطور خلاصه، ضرورت آموزش تفکر علمی از آنجا ناشی میشود که در دنیایی آکنده از اطلاعات متناقض و گمراهکننده، تنها با مجهز شدن به ابزار تفکر علمی میتوانیم از سردرگمی عبور کرده و مسیر آگاهیبخشی، تصمیمگیری صحیح و مشارکت فعال در ساختن جامعهای بهتر را هموار سازیم.
📌 آخرین مهلت ثبتنام: امروز (دوشنبه ۹ تیر)
خانه خرد و خیال | @kheradvakhiyal
اینستاگرام || توییتر
🔚
مدرس: دکتر محمدرضا واعظ
(ادامه ی تصاویر بالا)
هدف از ارائه این دوره، ایجاد یک بستر آموزشی منسجم برای آشنایی فراگیران با اصول بنیادین تفکر علمی است؛ اصولی که نه تنها در قلمرو علوم طبیعی و آزمایشگاهی، بلکه در حوزههای متنوعی همچون علوم اجتماعی، روانشناسی، و حتی زندگی روزمره نیز کاربرد دارند.
در این دوره، سعی خواهد شد دانشجویان ضمن آشنایی با مفاهیم پایهای تفکر علمی نظیر استدلال منطقی، روش علمی، شناخت سوگیریها و تشخیص شبهعلم، مهارتهایی عملی را کسب کنند تا بتوانند تفکری منطقی و نقادانه داشته باشند.
بهطور خلاصه، ضرورت آموزش تفکر علمی از آنجا ناشی میشود که در دنیایی آکنده از اطلاعات متناقض و گمراهکننده، تنها با مجهز شدن به ابزار تفکر علمی میتوانیم از سردرگمی عبور کرده و مسیر آگاهیبخشی، تصمیمگیری صحیح و مشارکت فعال در ساختن جامعهای بهتر را هموار سازیم.
📌 آخرین مهلت ثبتنام: امروز (دوشنبه ۹ تیر)
خانه خرد و خیال | @kheradvakhiyal
اینستاگرام || توییتر
🔚
🔻پست جدید:
ایراناینترنسنال: انتقال خبر یا نمایش!؟
محمدرضا واعظ
✍️ جنگ دوازده روزه میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل، عرصهای پرتنش بود که رسانهها بهشدت آن را پوشش دادند. در این میان، اخبار متناقض و تحلیلهای متنوعی منتشر شد که خود بر ابهام و اضطراب این رویداد افزود. یکی از رسانههایی که بهطور متمرکز به این جنگ پرداخت، «ایراناینترنشنال» بود؛ رسانهای که با بازنمایی خاص خود، هیجان و هراس جنگ را دوچندان کرد و حتی باعث شد برخی کاربران شبکههای اجتماعی، این شبکه را تحریم کنند.
در نگرش نیل پُستمن، فیلسوف تکنولوژی معاصر، رسانه تنها وسیلهای برای انتقال اطلاعات نیست، بلکه ساختار و شکل رسانه، محتوا را تعیین میکند. رسانه بهویژه در مواردی چون «پُروپاگاندای جنگی» یا «atrocitypropaganda»، با انتخاب واژگانی هیجانی و تصاویری زنده، «خبری» صرف نیست، بلکه به «نمایش جنگ»تبدیل میشود. پُستمن میگوید: «فرم، محتوا را کنار میگذارد»؛ یعنی رسانه، با قالبی که انتخاب میکند،ارزشها و برداشت ما را از واقعیت شکل میدهد. در پوشش ایراناینترنشنال از این جنگ، این شیوه مشهود است: روایتها، هرچند ممکن است در ظاهر گزارشی و خبری باشند، اما بیشتر شبیه نمایشِ پرفورمانس برای برجستهسازی یک طرف جنگند؛ نمایشی که توجه را از تحلیل و تردید به سمت پذیرش گزارههای هیجانی هدایت میکند. برای نمونه، استفاده از عباراتی همچون «نقطه عطف»، «تغییر توازن قوا» و «نابود شدن کامل توان موشکی»، مصداقی از شیوهای است که رسانه، اطلاعات را به نمایش احساسی تبدیل میکند.
همچنین، پوششِ اخبار به نحوِ «انفجار اطلاعات بدون امکان تحلیل»، میتواند ما را به ورطۀ «غرقشدن در داده و محروم شدن از فهم واقعی» سوق دهد. ایراناینترنشنال با تکیه بر عناوین خبری گزینشی، آمار سوگیرانه و پخش گسترده پیامهای تهدیدآمیز اسرائیل و آمریکا، به جای کمک به تحلیل واقعیت، به نمایش مجدد جنگ بهعنوان یک رویداد یکطرفه دامن میزند. نتیجۀ این پوشش رسانهای، فراهم شدن بستری است که در آن مخاطب تماشاگری منفعل است و نه کُنشگری نقاد. با چنین توصیفی، رسانه اگر چه عنوان خبری را یدک میکشد، اما در واقع نمایشی است برای خاموش کردن صدای واقعیت.
در این جستار، قصد دارم با نگاهی موشکافانه به برخی از گزارشها و تحلیلهای ایراناینترنشنال، نشان دهم که چگونه این رسانه، حداقل در مورد مصادیقی که در این متن مورد بررسی قرار گرفتهاند، با بهرهگیری از گزارههای قاطع، زبان بارگذاریشده و روایتهای جانبدارانه، تصویری خاص و یکسویه از این جنگ ارائه کرده است. در ادامه، با نقلقولهای مستقیم، نمونههایی از این سوگیریها و مغالطات را بررسی میکنم تا نشان دهم چرا چنین پوششی نمایشی نیازمند نگاه نقادانه و آگاهی رسانهای است.
🔹متن کامل این جستار را در وبسایت انصاف نیوز بخوانید:
https://ensafnews.com/599503/
https://www.tg-me.com/tanhaatarazyekbarg
✔️ در طراحی کاور و ویرایش زبانی این متن از ChatGPT کمک گرفته شده است.
ایراناینترنسنال: انتقال خبر یا نمایش!؟
محمدرضا واعظ
✍️ جنگ دوازده روزه میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل، عرصهای پرتنش بود که رسانهها بهشدت آن را پوشش دادند. در این میان، اخبار متناقض و تحلیلهای متنوعی منتشر شد که خود بر ابهام و اضطراب این رویداد افزود. یکی از رسانههایی که بهطور متمرکز به این جنگ پرداخت، «ایراناینترنشنال» بود؛ رسانهای که با بازنمایی خاص خود، هیجان و هراس جنگ را دوچندان کرد و حتی باعث شد برخی کاربران شبکههای اجتماعی، این شبکه را تحریم کنند.
در نگرش نیل پُستمن، فیلسوف تکنولوژی معاصر، رسانه تنها وسیلهای برای انتقال اطلاعات نیست، بلکه ساختار و شکل رسانه، محتوا را تعیین میکند. رسانه بهویژه در مواردی چون «پُروپاگاندای جنگی» یا «atrocitypropaganda»، با انتخاب واژگانی هیجانی و تصاویری زنده، «خبری» صرف نیست، بلکه به «نمایش جنگ»تبدیل میشود. پُستمن میگوید: «فرم، محتوا را کنار میگذارد»؛ یعنی رسانه، با قالبی که انتخاب میکند،ارزشها و برداشت ما را از واقعیت شکل میدهد. در پوشش ایراناینترنشنال از این جنگ، این شیوه مشهود است: روایتها، هرچند ممکن است در ظاهر گزارشی و خبری باشند، اما بیشتر شبیه نمایشِ پرفورمانس برای برجستهسازی یک طرف جنگند؛ نمایشی که توجه را از تحلیل و تردید به سمت پذیرش گزارههای هیجانی هدایت میکند. برای نمونه، استفاده از عباراتی همچون «نقطه عطف»، «تغییر توازن قوا» و «نابود شدن کامل توان موشکی»، مصداقی از شیوهای است که رسانه، اطلاعات را به نمایش احساسی تبدیل میکند.
همچنین، پوششِ اخبار به نحوِ «انفجار اطلاعات بدون امکان تحلیل»، میتواند ما را به ورطۀ «غرقشدن در داده و محروم شدن از فهم واقعی» سوق دهد. ایراناینترنشنال با تکیه بر عناوین خبری گزینشی، آمار سوگیرانه و پخش گسترده پیامهای تهدیدآمیز اسرائیل و آمریکا، به جای کمک به تحلیل واقعیت، به نمایش مجدد جنگ بهعنوان یک رویداد یکطرفه دامن میزند. نتیجۀ این پوشش رسانهای، فراهم شدن بستری است که در آن مخاطب تماشاگری منفعل است و نه کُنشگری نقاد. با چنین توصیفی، رسانه اگر چه عنوان خبری را یدک میکشد، اما در واقع نمایشی است برای خاموش کردن صدای واقعیت.
در این جستار، قصد دارم با نگاهی موشکافانه به برخی از گزارشها و تحلیلهای ایراناینترنشنال، نشان دهم که چگونه این رسانه، حداقل در مورد مصادیقی که در این متن مورد بررسی قرار گرفتهاند، با بهرهگیری از گزارههای قاطع، زبان بارگذاریشده و روایتهای جانبدارانه، تصویری خاص و یکسویه از این جنگ ارائه کرده است. در ادامه، با نقلقولهای مستقیم، نمونههایی از این سوگیریها و مغالطات را بررسی میکنم تا نشان دهم چرا چنین پوششی نمایشی نیازمند نگاه نقادانه و آگاهی رسانهای است.
🔹متن کامل این جستار را در وبسایت انصاف نیوز بخوانید:
https://ensafnews.com/599503/
https://www.tg-me.com/tanhaatarazyekbarg
✔️ در طراحی کاور و ویرایش زبانی این متن از ChatGPT کمک گرفته شده است.
انصاف نیوز
ایران اینترنشنال: انتقال خبر یا نمایش؟ | مغالطههای این شبکه را بشناسید
یکی از رسانههایی که بهطور متمرکز به این جنگ پرداخت، ایران اینترنشنال بود؛ رسانهای که با بازنمایی خاص خود، هیجان و هراس جنگ را دوچندان کرد و حتی
🔲 پروندهٔ «فلسفهٔ تحلیلی در زندگی روزمره»
🔘 میزگرد « فلسفهٔ تحلیلی و محیط زیست »
🔘 نشست هشتم - بخش اول
🔘 مهمان:
☑️ دکتر امیراحسان کرباسیزاده، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه اصفهان
☑️ دکتر حسین شیخرضایی، مدیر گروه مطالعات علم موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
🔲 میزبان:
☑️ دکتر محمدرضا واعظ، دبیر علمی پرونده و پژوهشگر فلسفه علم، دانشگاه بُن آلمان
🕗 تاریخ:
جمعه ۲ اردیبهشتماه ۱۴۰۱، ساعت ۲۰ به وقت ایران
۲۲ آپریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۳۰ به وقت اروپای مرکزی
لینک ویدئو بخش اول در کانال یوتیوب
یوتیوب
🔘 میزگرد « فلسفهٔ تحلیلی و محیط زیست »
🔘 نشست هشتم - بخش اول
🔘 مهمان:
☑️ دکتر امیراحسان کرباسیزاده، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه اصفهان
☑️ دکتر حسین شیخرضایی، مدیر گروه مطالعات علم موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
🔲 میزبان:
☑️ دکتر محمدرضا واعظ، دبیر علمی پرونده و پژوهشگر فلسفه علم، دانشگاه بُن آلمان
🕗 تاریخ:
جمعه ۲ اردیبهشتماه ۱۴۰۱، ساعت ۲۰ به وقت ایران
۲۲ آپریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۳۰ به وقت اروپای مرکزی
لینک ویدئو بخش اول در کانال یوتیوب
یوتیوب
🔲 پروندهٔ «فلسفهٔ تحلیلی در زندگی روزمره»
🔘 میزگرد « فلسفهٔ تحلیلی و محیط زیست »
🔘 نشست هشتم - بخش دوم
🔘 مهمان:
☑️ دکتر امیراحسان کرباسیزاده، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه اصفهان
☑️ دکتر حسین شیخرضایی، مدیر گروه مطالعات علم موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
🔲 میزبان:
☑️ دکتر محمدرضا واعظ، دبیر علمی پرونده و پژوهشگر فلسفه علم، دانشگاه بُن آلمان
🕗 تاریخ:
جمعه ۲ اردیبهشتماه ۱۴۰۱، ساعت ۲۰ به وقت ایران
۲۲ آپریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۳۰ به وقت اروپای مرکزی
لینک ویدئو بخش اول در کانال یوتیوب
یوتیوب
🔘 میزگرد « فلسفهٔ تحلیلی و محیط زیست »
🔘 نشست هشتم - بخش دوم
🔘 مهمان:
☑️ دکتر امیراحسان کرباسیزاده، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه اصفهان
☑️ دکتر حسین شیخرضایی، مدیر گروه مطالعات علم موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
🔲 میزبان:
☑️ دکتر محمدرضا واعظ، دبیر علمی پرونده و پژوهشگر فلسفه علم، دانشگاه بُن آلمان
🕗 تاریخ:
جمعه ۲ اردیبهشتماه ۱۴۰۱، ساعت ۲۰ به وقت ایران
۲۲ آپریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۳۰ به وقت اروپای مرکزی
لینک ویدئو بخش اول در کانال یوتیوب
یوتیوب
🔘 فراخوان ثبتنام اولیۀ دورۀ تربیت مربی فلسفه برای کودک (فبک)
🔹 با حضور:
- «دکتر سعید ناجی»؛ استاد بخش فلسفه برای کودکان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
- «دکتر محمدرضا واعظ شهرستانی»؛ پژوهشگر فلسفه دانشگاه بن آلمان
- دکتر «بابک شمشیری»؛ استاد بخش مبانی تعلیموتربیت دانشگاه شیراز
- دکتر «امین ایزدپناه»؛ استاد بخش مبانی تعلیموتربیت دانشگاه شیراز
📍با محوریت شهر شیراز
🔺 مخاطب این دوره تمامی دانشجویان و علاقمندان کار با کودک هستند. برای اطلاعات بیشتر و اعلام علاقمندی اولیه به لینک زیر مراجعه فرمائید.
https://forms.gle/hJcD6cD335BqJ4ZZ9
طراح پوستر: درسا پوستفروش
🌐 اینستاگرام | تلگرام
🔹 با حضور:
- «دکتر سعید ناجی»؛ استاد بخش فلسفه برای کودکان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
- «دکتر محمدرضا واعظ شهرستانی»؛ پژوهشگر فلسفه دانشگاه بن آلمان
- دکتر «بابک شمشیری»؛ استاد بخش مبانی تعلیموتربیت دانشگاه شیراز
- دکتر «امین ایزدپناه»؛ استاد بخش مبانی تعلیموتربیت دانشگاه شیراز
📍با محوریت شهر شیراز
🔺 مخاطب این دوره تمامی دانشجویان و علاقمندان کار با کودک هستند. برای اطلاعات بیشتر و اعلام علاقمندی اولیه به لینک زیر مراجعه فرمائید.
https://forms.gle/hJcD6cD335BqJ4ZZ9
طراح پوستر: درسا پوستفروش
🌐 اینستاگرام | تلگرام
تنهاتر از یک برگ: تأملاتی در فلسفه و علم pinned Deleted message
آیا فلسفه تحلیلی فقط به زبان و منطق محدود است؟
یا میتوان آن را به ساحت تجربههای روزمره، سفر و مواجهه با جهان بیرون نیز کشاند؟
در نهمین نشست از پرونده «فلسفه تحلیلی در زندگی روزمره» به سراغ تقاطع کمتر کاوششدهای رفتهایم:
🔹 فلسفه تحلیلی و گردشگری خلاق
🔵 مهمان: دکتر مژگان خلیلی، دکترای فلسفه و فعال حوزه گردشگری
🟤 میزبان: دکتر محمدرضا واعظ، پژوهشگر فلسفه علم، دانشگاه بُن آلمان
🕗 دوشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ | ساعت ۲۱ به وقت ایران
📆 ۲۵ آوریل ۲۰۲۲ | ساعت ۱۸:۳۰ به وقت اروپای مرکزی
لینک ویدئو در کانال یوتیوب
بخش اول
یا میتوان آن را به ساحت تجربههای روزمره، سفر و مواجهه با جهان بیرون نیز کشاند؟
در نهمین نشست از پرونده «فلسفه تحلیلی در زندگی روزمره» به سراغ تقاطع کمتر کاوششدهای رفتهایم:
🔹 فلسفه تحلیلی و گردشگری خلاق
🔵 مهمان: دکتر مژگان خلیلی، دکترای فلسفه و فعال حوزه گردشگری
🟤 میزبان: دکتر محمدرضا واعظ، پژوهشگر فلسفه علم، دانشگاه بُن آلمان
🕗 دوشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ | ساعت ۲۱ به وقت ایران
📆 ۲۵ آوریل ۲۰۲۲ | ساعت ۱۸:۳۰ به وقت اروپای مرکزی
لینک ویدئو در کانال یوتیوب
بخش اول
من در این گردهمایی یک ورکشاپ برگزار خواهم کرد با موضوع: اخلاق و هوش مصنوعی
عنوان ورکشاپ:
هوش مصنوعی و مفاهیم اخلاقی: چگونه میتوان به مفهوم حریم خصوصی در بازیهای دیجیتال در حلقه کندوکاو پرداخت؟
ویژه تسهیلگران و مربیان کودک و نوجوان
هوش مصنوعی و مفاهیم اخلاقی: چگونه میتوان به مفهوم حریم خصوصی در بازیهای دیجیتال در حلقه کندوکاو پرداخت؟
ویژه تسهیلگران و مربیان کودک و نوجوان
