Telegram Web Link
#مشترکات_عرفانی

🔔 کلامِ قابل توجهِ دکتر زرین کوب، پیرامون "سماع" در صوفیه

«... در مورد غناء و سماع هم جمعی از قدمای صوفیه سماع را برای مبتدی ناروا شمرده‌اند. چرا که می دانسته‌اند سماع در قلب وی موجب تحریک و هیجان می‌شود. لذا از #جنید_بغدادی نقل کرده‌‌اند که می‌گوید "اگر مریدی را دیدی که گوش به سماع دارد، بدان که هنوز در وی بقایایی از لعب هست" و از #ابوالحسن_نوری هم منقول است که گفت "اگر مریدی را دیدی که به سماع قصاید می‌پردازد و به تن آسانی میل دارد از وی چشم خیر مدار." البته این قول مشايخ قوم است، اما متأخران در این‌باره به رخصت گراییده‌اند و با این کار نه فقط عوام را در لعب گستاخ می‌کنند، بلکه آنها را هم در حق قُدَماء بدگمان می‌سازند، چرا که از اباحه و تجویز اینها چنان گمان می‌برند که قُدَمای قوم نیز همین مذهب را داشته‌اند. به هر حال در مورد آنگونه غناء که فقها بعضی آن را تحریم کرده‌اند و بعضی مکروه شمرده‌اند، عده‌ای از صوفیه ادعا کرده‌اند که آن برای برخی افراد مستحب هم هست!!! چنانکه از ابوعلی دَقاق نقل است که گفت: "السماع حرام على العوام لبقاء نفوسهم، مباح للزهاد لحصول مجاهدتهم، مستحب لاصحابنا لحياة قلوبهم! "و این قول از جهات مختلف خطاست. بعلاوه صوفیه چون غنا بشنوند به وجد می آیند، دست یا بانگ برمی‌آورند، و جامه بر تن چاک می کنند و اینهمه تلبيس ابليس است، چرا که این اعمال در نزد زهاد، قدماء و تابعین و صحابه سابقه نداشته، و آنان که صافی‌ترین قلوب را داشته‌اند، هنگام عروض وجد می‌گریسته‌اند و خشوع و خضوع داشتند، و احادیث و اخبار بسیار هست که هنگام وعظ رسول (صلی الله علیه و آله) یا هنگام سماع قرآن يا ذکر، می‌گریستند اما هرگز بیخود نمی‌شده‌اند و هیچگاه بانگ و خروش از آنها ظاهر نمی‌شد. باری آنها هم که در هنگام وجد طاقت ضبط نفس دارند چون به هرحال با طريق صحابه و تابعین مخالفت می کنند معذور نمی‌توانند بود. اما کف زدن ( تصفيق) که هنگام وجد بدان می پردازند، تشبه به احوال مشرکان است که در قرآن میگوید: «وما كان صلاتهم عند البيت الا مكاء و تصدیه» و اینجا مُکاء عبارتست از صفير، و تصديه همین تصفیق است. همچنین این کار، تشبه به احوال زنان است و خردمند از اینکه از حال وقار بیرون آید و به افعال کفار و زنان پردازد البته إبا دارد، تا چه رسد به رقص که صوفیه وقتی وجد و طرب در آنها قوی گردد بدان می پردازند. 👈🏻 و آنچه صوفیه در تجویز رقص می گویند اصلی ندارد و البته خلاف ادب و وقار هم هست و حرکات دیگر هم که درضمن رقص پیش می‌آید، مثل آنکه جامه خویش را بیرون می‌کنند و بسوی مغنی می‌اندازند، یا آن را پاره می کنند یا به نزد جمع می‌اندازند، همه خلاف سنت و متضمن لعب و تفریط است و نارواست. و صحبت احداث (#شاهد_بازی) هم که آن را بر جواز نظر در «وجه حسن» حمل می‌کنند، امریست که دعوی آنها در آن هیچ اصل درست ندارد و با سنت و سیرت صحابه و تابعان مخالف است. و اینکه بعضی ادعا می کنند که با نظر شهوت در احداث نمی‌نگرند نظر عبرت و اعتبار دارند، قولی محال است و طباع خلق مساوی است. آن کس که دعوی می کند نفس وی از آنچه نزد ابناء جنس وی هست منزه است ادعای باطل می‌نماید و هرچند صوفیه درین باب احوالشان متفاوت است. در هر حال صحبت احداث قوی‌ترین حبائل ابلیس است که وی با آن صوفیه را صید می‌کند.

📔 دنباله جستجو در تصوف ایران، ص، ١٦_١٧

ادامه در مطلب بعد

@tazvir3
👆🏻 مطلب واضح و دقیق است و نیازی به شرح و بسط ندارد. ولی کلام ایشان در مورد "خضوع و خشوعِ" برخی صحابه و قدمای صوفیه بشدت مورد إشکال است، و پیشتر هم بیان شد که اهل بدعت نیز ممکن است خضوع و خشوع داشته باشند، اما قطعا از ناحیه شیطان است و نمی‌توان این حالت را با حالات اولیاءالله یکسان دانست.

باز متذکر می‌شوم که صوفیه متقدم، در روش خود اعتدال داشته و غالب اعمال و رفتار صوفیان دوره‌های بعد را نداشتند، بلکه آن را باطل و مردود اعلام می‌کردند. و بمرور از دوره #حلاج به بعد، شطحیات، علوم غریبه، و اعمال جنون‌آمیز، سماع و غيرهم میان صوفیان رواج یافت، و #مولوی بود که افراط در سماع نمود و آن را بعنوان یکی از اصول تصوف استحکام بخشید. هرچند #ابوسعید_ابوالخیر نیز در رواج سماع نقش مهمی ایفا کرد، و شاید بتوان گفت #ابن_عربی و #ابوبکر_شبلی و #بایزید_بسطامی از جهت شطحیات و جنون‌گرایی در رأس صوفیان می‌باشند، البته بعد از منصور حلاج، چه اینکه ابوبکر شبلی ادامه دهنده راه حلاج در مکتب بغداد بود. (برای مشاهدهٔ تفصیل موارد فوق، به کانال @tazvir2 رجوع کنید.)

گفتنی است که برخی اقطاب صوفیه، بدلیل رفتار و گفتار جنون‌آمیز و نامعقول، توسط بزرگان خود طرد می‌شدند (مانند حلاج)، و بین گروه‌های مختلف صوفیه، در بطلان و صحت و حرمت و اباحه برخی موارد، بشدت اختلاف وجود دارد. بعنوان مثال #غزالی که خود را فقیهی متبحر می‌دانسته، برخی موارد را در سیر و سلوک حلال اعلام کرده و به همین دلیل مورد نقد و طعن برخی دیگر واقع شده که کدام فقاهتی چنین فضاحتی به بار می‌آورد؟ که البته این بحث مفصل، مجالی دیگر می‌طلبد.

مرتبط با این مباحث، این مطلب نیز مهم و قابل توجه است‌: (اینجا)

@tazvir3
#مشترکات_عرفانی #کشف_شهود

🛑 کشف و شهود، یا وهم و خیال؟!

✴️ دکتر زرین کوب:

«... اینکه بعضی متصوفه مثل رهبانان در کوه مأوی می‌گیرند، یا در رباطها می‌نشینند، و از رفتن به مساجد و مخالطت با اهل علم باز می‌مانند و کسب را هم ترک می کنند و بجای کسب به بطالت و راحت می‌گرایند، البته نا رواست. 👈🏻 عجب از #غزالی است که در کتاب "احیاءعلوم" می‌گوید: "غایتِ ریاضت، تفريغِ قلب است و این جز در خلوت و در مکانی که تاریک باشد حاصل نیاید و توصیه می‌کند که مریدِ سالک اگر مکانی تاریک پیدا نکند سر به درون جُبه خویش درکشد، یا به زیر عبائی یا إزاری رود و در چنین حالتی است که ندای حق را می‌شنود و جلال حضرت ربوبیت را به مشاهده در می‌یابد." اما فقیه عالِمی مثل غزالی از کجا می‌داند که آنچه در آن حال شنوده می‌آید، ندای حق است؟! و آنچه مشاهده می‌افتد جز جلال ربوبیت نیست!؟ و چه اطمینان دارد که آنچه وی درمی یابد از وساوس و خيالات فاسده نباشد، چون البته از کسی که در تقلیل طعام می‌کوشد همینگونه وساوس و خیالات باید ظاهر شود چرا که بر چنین شخصی علت مالیخولیا غلبه می‌یابد. درست است که ممکن است دراینگونه احوال هم انسان از وساوس مصون بماند اما وقتی خود را در زیر لباس بپوشاند و چشم خویش را فرو بندد، اینگونه چیزها درخیالش صورت می‌بندد و البته حقیقت ندارد، و به هر حال از اینگونه وساوس و خیالات فاسد که از خلوت حاصل می‌شود، باید برحذر بود...»

📘 دنباله جستجو در تصوف از ایران، ص ١٩

🔻مرتبط با این بحث، این سه مطلب را نیز حتما مطالعه نمایید که تا مطلب فوق بهتر فهم شود:

بیماری روحیِ "اسکیزوفرنی" و ابتلای برخی صوفیان به این بیماری

خوراک صوفیه

چله نشینی، و ترک گوشت و عواقب آن

@tazvir3
#شاهد_بازی #مشترکات_عرفانی

⛔️ ترک نکاح و رغبت به همجنس، در صوفیه

✍🏻 دکتر زرین‌کوب‌‌:

«بعضی از قدمای صوفیه، نکاح را هم که سنت رسول (اعظم صلی الله علیه و آله) است و حتی در صورت خوفِ وقوع در سختی و در بدگویی خلق، باز واجب است را ترک می کرده‌اند، و آن را مانع از اشتغال به طاعت می‌شمرده‌اند؛ بعضی آن را موجب الزامِ نفقه دیده‌اند که منجر به التزام کسب می‌شود و به سبب دشواریِ کسب از آن دوری جسته‌اند، و برخی هم بوده‌اند که آن را بدین عنوان که موجب نیل به دنیاست ترک کرده‌اند، و اینها مخالف سنت و شریعت است، بعلاوه اگر جوانانِ صوفی، مدت زیادی ترک نکاح نمایند یا به انواع بیماری و مالیخولیا دچار می‌شوند، یا بعد از چندی چنان به آن رغبت و علاقه می‌یابند که حالشان شباهت به حال کسی می‌یابد که مدتی طولانی گرسنه می‌ماند و چون به غذا دست یابد آنچه را در مدت صبر هم نخورده بود تلافی می‌کند، و بالاخره ممکن است ترک نکاح منتهی شود به انحراف طبع و میل کردن به صحبتِ پسران، و کسانی از صوفیه به همین سبب که از نكاح دست برداشته‌اند ناچار درصحبت با أمردان، راحت خویش جسته‌اند. بدینگونه از صوفیه آنها که هریک به جهتی ترک نکاح کرده‌اند یا طلب اولاد را ترک کرده‌اند، در غلط افتاده‌اند و از ابليس فریب خورده‌اند. عجب آنست که از #جنید_بغدادی نقل می‌کنند که گفته: "الاولاد عقوبة شهوة الحلال فما ظنكم بعقوبة شهوة الحرام؟"یعنی اولاد عقوبتِ شهوت حلال است، پس عقوبت شهوت حرام چه خواهد بود؟»

📗 دنباله جستجو در تصوف ایران، ص ١٩_٢٠

بدون شرح ...

(شاید صوفیان در ترویج این تفکرِ مشهور که: "ازدواج خرج دارد و نمی‌توان از عهده مخارج آن برآمد" نقش داشته باشند، در حالی که در قرآن و روایات بشدت از این نگرش نهی شده.)

@tazvir3
#مشترکات_عرفانی #کشف_شهود #عشق #زهد

"عشق" یکی از مبانی مهم تصوف

👈🏻 دکتر قاسم غنی می‌نویسد:

از چیزهای مهمی که تصوف از فلسفه اشراق نو افلاطونی اقتباس کرده و آن موضوع را پرورش داده است مسئله "عشق" بخداست که صوفی آن را مدار همه جد و جهدهای خود قرار داده و مابقی چیزها از قبیل زهد و ذکر و ریاضت و مقامات مختلف سلوك همه تابع این اساس شده. بنقل از تذکره نویسان #شمس_تبریزی در محضر اوحدی کرمانی در حالیکه ساکت در گوشه نشسته بود، ناگهان بپاخاسته در حالیکه لرزه بر اندام داشته باخشونت تمام گفته: "بجان آمدم و در کارم که نفسم قطع شود از بس شنیدم می‌گویند حَدَثَنی فلان عن فلان، و يك نفر را ندیدم بگوید حدثنی قلبی عن ربي!" خلاصه لغت عشق نزد صوفی بحدی وسعت یافته که تمام عالم هستی در آن گنجانده شده است و مبنی و اساس هر کمالی گشته است.

📗 بحثی در تصوف، ص ٢٣

🔹 در واقع #رابعه_عدویه را می‌توان بنیان‌گذارِ بحث عشق در تصوف دانست. در دوره‌ای که تصوف روش زهد و ترک دنیا و رياضت‌های شاقه را دنبال می‌کرد، اولین نفری که دم از عشق و محبت زد همین زن بود، و توسط صوفیان دوره‌های بعد به مرور این موضوع پرورش و نشر یافت. تقریبا عشق بهانه انجام هر قول و فعلی در صوفیه شد و کار را تا بدان‌جا پیش برد که صدای برخی صوفیه در اعتراض به افراطِ در عشق و عاشقی بلند شد. اینکه شمس "حَدَثني قلبي عن ربي" را طالب بوده، نشان از همین عشق و شهود افراطی دارد، که وی دیگر برای کلام خداوند متعال و ارتباط با او، تمام وسائط اعم از انبیاء و اولیاء و مشایخ حدیث و علم را کناری می‌نهد و مدعی است که باید از خود پروردگار شنید، نه از دیگران!!!!

دکتر زرین کوب هم به این مسئله اشاره کرده و بیان داشته که ریشه این حالت و ادعا کجاست. (اینجا)

حال فاجعه اینجاست که "عشق" و حواشی آن، در آموزه‌های برخی عارفان شیعه بطور افراطی وجود داشته و دارد، و متاسفانه به مجالس مذهبی نیز نفوذ کرده و عواقب جبران‌ناپذیری را به ارمغان آورده است. در غالب جلسات مذهبی و زیارات و....، می‌توان بطور محسوس یا نامحسوس رد پای مفهوم "عشقِ" صوفیانه را مشاهده و لمس کرد. اگر بخواهم اجمالا و سربسته بگویم، باید گفت:
"زیارت و مجلسی که مبنایش دل باشد نه ثقلین، خروجی همین عشق صوفیانه است." شاید در آینده این مهم را تفصیلا و با بیان مصداق نوشتم. ان شاء الله

@tazvir3
#مشترکات_عرفانی

📢 تأثیر هندوها و بوداییان بر صوفیان

مقامات، مراقبه، فناء‌فی‌الله

🔶 دکتر قاسم غنی:

از جمله شباهت‌های نزدیکی که بین بودائیان و مسلك تصوف هست یکی ترتیب مقامات است که سالك بترتیب و تدریج از مقامی بمقام دیگر تابمقام "فناء" می‌رسد. در طريقه بودائیان هشت مقام هست، یعنی راه سلوك عبارت از هشت منزل است همانطور که صوفیان در طی طریقه از مراحل مختلفی می‌گذرند. اگرچه در جزئیات شروط سلوك و خصوصیات مقام راه با یکدیگر فرق دارند و مسلّم است که عوامل زمان و مكان و مذهب و نژاد و سایر خصوصیات به هريك رنگی مخصوصی زده، ولی در اصول هردو مشترکند و از شباهت‌های نام می‌توان حدس زد که می‌بایستی از يك اصل و منبع ناشی شده باشند.

❇️ در هر دو طريقه، پیروان متوسل بحصرِ فکر میشوند که صوفیه "مراقبه" و بودائیان "ديانا" می‌نامند و هر دو بطرف این اصل میروند که عارف و معروف یکی شود ...
صرف نظر از آداب و عادات و چیزهای جزئی که وارد تفصیل آن نمی‌شویم، قرائن مهمی هست بر اینکه ریاضت و مراقبه و تجرید عقلانی و ترك علائق تا مقدار زیادی در نتیجه تأثير بودائیسم است...
عقیدۂ "فناء"صوفیه یعنی عقیدۂ گم‌شدن فرد در وجود کلی و یکی شدن شخص، با آنکه در اصطلاح عُرفا "اندكاك" نامیده می‌شود، ظاهرا از عقائد هندی است.

📘 بحثی در تصوف، ص ٣٢ _ ٣٣

پیشتر نیز شواهدی جالب‌توجه از این اثرپذیری ارائه شد که با عنوان: #مشترکات_عرفانی در این کانال، و عنوان: #شباهت_تصوف_به_مکاتب_باطل در کانال @tazvir2 قابل مشاهده است.

@tazvir3
#صوفيه_مانع‌رشد

🔻یکی از مهم‌ترین آثار سوء صوفیه، صدمه بر پیکره اجتماع است. صوفیان با عزلت‌گزینی و سکونت در خانقاه‌ها، از احیای نماز جماعت، کسب و کار، مدد رسانی‌‌های اجتماعی، تربیت خانواده، صله رحم، شرکت در محافل جمعی، و... سرباز زده و سربارِ دیگران شدند و عامل صدمات جدی به جامعه مسلمین گشتند. از طرفی گدایی و دوره‌گردی آنان که در اثر ترک کسب و کار است، موجب ترویج تکدی‌گری شد و چهره‌ای زشت از جامعه را به تصویر کشید. برخی از آنان در ترویج تریاک و حشیش در جامعه نقش مهمی ایفا کردند. (اینجا) دوری از ازدواج و روی آوردن به جوانان زیباروی (#شاهد_بازی) در ترویج هم‌جنس‌گرائی بی تأثیر نبود. (خصوصا وقتی برچسب دینی بر آن زدند!) بدعت‌های متعدد آنان سبب فساد دینی در اقشار مختلف گشت و بذر خرافه‌ و جعل را در دل اجتماع کاشت و الحال نیز در هر کوچه و خیابان اثری از محصول آن بچشم می‌خورد. تأکید آنان بر رقص و پایکوبی و موسیقی، آنچنان مردم را تحت تاثیر قرار داد که برخی هنگام دفن اموات خود، ساز و دف و کف و سوت می‌زنند و هلهله بپا می‌دارند! اینها قطره‌ای از دریای صدمات است.

👈🏻 (مطلب مهمِ دکتر شفیعی کدکنی در این راستا)

@tazvir3
#جهل_به_دین

🔘 یکی دیگر از صدمات جبران‌ناپذیر صوفیه بر جامعه، #علم_ستیزی و مبارزه با علم است. آنان به بهانه اینکه "علم حجابِ بین بنده و خداوند است" دست از درس و بحث و تعلیم و تعلم کشیدند و مدعی شدند باید با ذکر و وِرد و #کشف_شهود و ریاضت و #چله_نشینی علم را مستقیم از حق تعالی دریافت نمود‼️لذا برخی از بزرگان صوفیه کتب خود را از بین بردند و مشغول مراقبه و ریاضت شدند، عالمان دین را مذمت نموده و آنان را بدلیل تعلیم و تعلم دنیادوست و ظاهرگِرا معرفی نمودند. مدعی وحی شدند و خود را از تمام علوم بی‌نیاز دانستند. غالب مشایخ آنان بیسواد، و حتی برخی از خواندن و نوشتن عباراتی ساده، عاجز بودند. #عشق را جایگزین علم، و طریقت را جایگزین شریعت نمودند، و لذا غالبا جاهلند به احکام اولیه، و از علوم دین و علوم اجتماعی نیز بی‌بهره‌اند. اگر بخواهم علت این فاجعه را مختصر و جامع بیان کنم، باید گفت: "شیطان است که چنین فرهنگی را به آنان آموخته." دکتر زرین کوب می‌نویسد:

«... غالب خطاهای صوفیه ناشی از جهل به حکم شرع است. و اولین تلبیس ابليس در حق مردم آن است که آنان را از علم باز می‌دارد.»

📙دنباله جستجو در تصوف ایران، ص ٢١

@tazvir3
🔻 برخی گمان برده‌اند که تصوف و عرفان، به چند دستورالعمل و تعدادی ذکر و وِرد منتهی می‌شود و تمام؛ لذا از دید ایشان، این‌همه نقد و بررسی ضرورتی ندارد. اما بارها گفته‌ شده که هدف تصوف فراتر از این است که ما گمان می‌کنیم، تصوف غایتی دارد که تمام مراحل آن بهانه و مقدمه‌ای برای هدف نهایی است. حال این غایت چیست!؟

👈🏻 دکتر قاسم غنی در کتاب تاریخ تصوف در اسلام، مقصود و هدف نهایی تصوف را مختصر و مفید بیان کرده است:

«تصوف می‌خواهد که انسان در ذات الهی محو شود و فانی گردد و با این فناء خدا شود. پیدا شدن اینگونه افکار در تصوف که بعضی از آنها صريحا مخالف با عقیدۂ توحید اسلامی است، صوفیه را مورد تکفیر و مزاحمت فقهاء و متشرعین قرار داد و زندگی را بر آنها دشوار کرد. صوفیه که نمی‌خواستند از اسلام خارج باشند یا خارج شمرده شوند، از یک طرف دست به تأویل و تفسير عارفانه قرآن زدند تا تصوف را با اسلام توفیق دهند و از طرف دیگر متوسل به رمز و اسرار شدند و خود را در بیان حقایق عرفانی به تعبيراتی مخصوص مقید ساختند، لذا در پرده حرف می‌زدند.»

آری، تصوف می‌گوید: اگر در نهایت خدا نشوی، سلوکت ناقص است. (معاذالله)

@tazvir3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#هیأت_خانقاه_نیست #خاکسار

🎥 عزاداری صوفیان فرقه خاکسار، که بیشتر شبیه سماع است تا عزاداری، و متاسفانه این نوع حرکات و بلکه بدتر، به برخی جلسات مذهبی نفوذ کرده است، و کجاست گوش شنوا!!!

@tazvir3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#هیأت_خانقاه_نیست #خاکسار

مداحِ فرقه خاکسار:

"من مست مستم، علی پرستم!!!"

فراوان ادله عقلی و نقلی آوردیم که این نوع اشعار و حرکات متعلق به صوفیان است نه شیعیان امامیه، اما باز برخی لجبازی می‌کنند و خود را بخواب زده‌اند؛ که اگر می‌خواستیم چند وهابی را شیعه کنیم تا بحال پذیرفته بودند، و آسان‌تر بود از مجاب نمودن برخی افراد‌!

@tazvir3
#نفی_غلو #سران_غلات

🔹 علامه مجلسی رحمه الله:

🔶 ... و لا تَعتقِد اَنَّهم خلقوا العالَمَ بامرِ اللهِ تعالي!! و لا عِبرةَ بما رواه البُرسيُّ و غيرُهُ من الاخبار الضعيفة.

✍🏻 و هرگز اعتقاد نداشته باش كه ائمه عليهم السّلام به امر خداوند متعال، اين عالَم را آفريده باشند! و روایات بُرسی (صاحب مشارق انوار اليقين) و غیر او در این موضوع، اخبار ضعیف و غیر معتبر است که به آنها اعتنایی نمی‌شود.

📗 رساله اعتقادات، باب ١٢، (شأن النبيّ الخاتم صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلّم و الأئمّة الأطهار عَلَيْهِمُ السَّلَام و فاطمةَ الزّهراءِ عَلَيْهَا السلام و عِصمَتُهُم و كونُهُم أفضلَ مِن جميع الأنبياءِ و المُرسَلينَ (ع) و نفي الغلوّ فيهِم (ع) و كفرُ الغالين!)

@tazvir3
#نفی_غلو #سران_غلات

⛔️ یک غالیِ علي‌اللهی که به رسول اکرم صلی الله علیه و آله اهانت می‌نمود!!!

🔹 پیشتر درباره اینکه "غلات مورد لعن و نفرین اهل بیت علیهم السلام واقع شدند و شیطان بر آنان مسلط و ظاهر می‌شد" روایات و گزارشاتی ارائه شد. امروز گزارشی دیدم که جالب توجه و قابل تأمل است و شاید مصادیق یا مشابهی هم در معاصرین و متأخرين برای آن بتوان یافت.

👈🏻 این گزارش پیرامون شخصی است که "علی اللهی" بوده و همانطور که از عنوان مشخص است، قائل به الوهیت امیرالمومنین علیه السلام بوده، ولی به همین جا ختم نمی‌شود، بلکه او به اشرف مخلوقات، رسول اکرم صلی الله علیه و آله اهانت می‌کرده است!!! نام این ملعون "حَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي عُثْمَانَ سَجَّادَةَ" می‌باشد. طبق گزارشی که "کَشی" از وی بدست می‌دهد، روزی وی به نصر بن صباح می‌گوید: "بنظر تو محمد بن ابی زینب (#ابوالخطاب) افضل است یا محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله)؟ نصر به او می‌گوید نظر خودت چیست؟ می‌گوید: بلکه محمد بن ابی زینب افضل است، زیرا خداوند محمد بن عبدالله را در قرآن مذمت و مورد عتاب قرار داده است، اما محمد بن ابی زینب را مذمت نکرده!!!" سپس کشی می‌گوید:" لعنت خدا و ملائکه و مردم، بر این ملعون، او از علیائیه* بود که به رسول اکرم صلی الله علیه و آله جسارت می‌نمود!!!" لعنهم الله.

متن گزارش کشی:

قَالَ نَصْرُ بْنُ الصَّبَّاحِ‌: قَالَ لِي السَّجَّادَةُ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي عُثْمَانَ يَوْماً مَا تَقُولُ فِي مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي زَيْنَبَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ (ص) أَيُّهُمَا أَفْضَلُ قُلْتُ لَهُ قُلْ أَنْتَ! فَقَالَ بَلْ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي زَيْنَبَ الْأَسَدِيُ‌، إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ عَاتَبَ فِي الْقُرْآنِ مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ فِي مَوَاضِعَ وَ لَمْ يُعَاتِبْ مُحَمَّدَ بْنَ أَبِي زَيْنَبَ، فَقَالَ لِمُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ: وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئاً قَلِيلًا، لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ‌ الْآيَةَ، وَ فِي غَيْرِهِمَا، وَ لَمْ يُعَاتِبْ مُحَمَّدَ بْنَ أَبِي زَيْنَبَ بِشَيْ‌ءٍ مِنْ أَشْبَاهِ ذَلِكَ.
قَالَ أَبُو عَمْرٍو: عَلَي السَّجَّادَةِ لَعْنَةُ اللَّهِ‌ وَ لَعْنَةُ اللَّاعِنِينَ‌ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ‌، فَلَقَدْ كَانَ مِنَ الْعُلْيَائِيَّةِ الَّذِينَ يَقَعُونَ فِي رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ لَيْسَ لَهُمْ‌ فِي الْإِسْلَامِ نَصِيبٌ. (رجال الکشی، ط_مشهد، ص ٥٧١)

از همین دست است لعن جناب سلمان و تضعیف مقام و جایگاه رسول اکرم صلی الله علیه و آله توسط برخی غالیان معاصر که بمرور به مرحله فوق هم خواهد رسید!
آری، خروج از محدوده‌ای که اهل بیت علیهم السلام معین نمودند، همین فلاکت را در پی دارد و سبب خسران دنیا و آخرت می‌شود و کار را تا بدین‌جا پیش می‌برد که دهان به مذمت و ناسزا بر اشرف مخلوقات باز می‌شود، و یا با دوستان اهل بیت علیهم السلام دشمنی می‌شود، و برعکس.

❇️ ای کاش کسی از این ملعون می‌پرسید:
اگر امیرالمؤمنین علیه السلام خداست، پس چرا خودت می‌گوئی خداوند در قرآن رسولش را مذمت نموده؟ مگر بعقیده تو رسول اکرم، فرستاده امیرالمومنین (علیهماالسلام) نبوده؟ قرآن دیگر چه محلی دارد وقتی خدای تو علی (علیه السلام) است؟! حماقت و بلاهت در این جماعت موج می‌زند. غالیان این عصر نیز در حالی به الوهیت امیرالمومنین علیه السلام معتقدند، که در شب شهادت ایشان عزاداری می‌کنند!!!! خدا مگر می‌میرد؟!!!

(*) علیائیه، یا علبائیه، یا علياویه، منسوب به "العلباء بن ذراع الدوسي" می‌باشند. گزارشاتی از عقاید این گروه رسیده که مثلا: "امیرالمؤمنین علیه السلام را خدا می‌پنداشته و رسول اکرم صلی الله علیه و آله را عبد و فرستاده ایشان می‌دانستند! و چون رسول اکرم وظیفه داشته مردم را به امیرالمؤمنین (عليهما السلام) دعوت کند ولی مردم را بخودش دعوت نموده، لذا به آن حضرت جسارت و اهانت می‌نمودند!" (الملل و النحل، ط_الشریف الرضي، ج ١ ص ٢٠۶)

معاذالله، و لعنت خدا بر غلات و اتباع آنان که چنین کفر را از حد گذرانده و بنده شیطان شده‌اند.

@tazvir3
#مشترکات_عرفانی #علم_ستیزی

📸 بخشی از سخنان سخیف و خلاف شرعِ #غزالی که شیخ ذبیح الله محلاتی رحمه الله، آن را در کتابش نقل کرده است. (السيوف البارقة، ص ٦٤)

👈🏻 غزالی که مدعی فقاهت نیز بوده، بسیاری از مطالب خلاف عقل و خلاف شرع را در کتابش بعنوان مرامنامه سلوک ذکر کرده که بسی جای تعجب است. لذا غالب محققین حوزه تصوف متعجبند از اینکه او که فقه خوانده چرا این خزعبلات را در راستای مجاهده نفس بیان کرده⁉️

دکتر زرین کوب بعد از نقل پاره‌ای از اقوال و افعال خلاف شرع و خلاف عقل صوفیه، و بیان اینکه اینها همه ناشی از جهل به شرع و تلبیس ابليس بر آنان بوده، می‌گوید:

«... أفعال منکَر را که متضمن ضایع کردن مال، ذلت دادن نفس، به هلاکت انداختن نفس و امثالهم است را غزالی در کتابش "احیاء علوم" از صوفیه نقل می‌کند و نامش را ریاضت می‌نهد، و در واقع آنچه فقه و شریعت ناروا شمرده، وی بعنوان مجاهده تلقی می‌کند!!!!» (دنباله جستجو در تصوف ایران، ص ٢٣)

مثلا اینکه وی "زاد و توشه بردن در سفر را خلاف توکل می‌داند و معتقد است که باید در بیابان علف خورد، و اگر نبود منتظر مرگ ماند." خلاف شرع و خلاف عقل است. (در تصاویر آمده)

@tazvir3
📢 قابل توجه کسانی که اعتراف به گناه، نزد استاد و پیر و مُرشد را جایز می‌دانند

🔻عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ بَهْرَامَ عَنْ عَمْرِو بْنِ جُمَیْعٍ قَالَ قَالَ أَبُوعَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ جَاءَنَا یَلْتَمِسُ الْفِقْهَ وَ الْقُرْآنَ وَ تَفْسِیرَهُ فَدَعُوهُ وَ مَنْ جَاءَنَا یُبْدِی عَوْرَةً قَدْ سَتَرَهَا اللَّهُ فَنَحُّوه ...

✍🏻 ابن جميع گوید امام صادق علیه السلام فرمودند: هرکس برای طلب فقه و قرآن و تفسیر آن نزد ما آید او را مانع نشوید؛ و هرکس برای آشکار کردنِ عیبی که خداوند متعال آن را پوشانده است نزد ما آید، او را برانید.

📚 الکافی، ط_الاسلامیه، ج ٢ ص ٤٤٢

فارغ از نکاتی که در این روایت نهفته، از جهتی این روایت دال بر این مطلب است که ما اهل بیت علیهم السلام می‌خواهیم شما را عزت و سعادت ببخشیم، لذا علوم دین و حلال و حرام را که سبب عزت و سعادت است بشما می‌آموزیم، و نمی‌خواهیم شما را ذلیل و خوار ببینیم، چون اعتراف به گناه ذلت و خواری را در پی دارد؛ اما مدعیان دروغین برعکس عمل می‌کنند، نه تنها علم دین نمی‌آموزند و عزت نمی‌بخشند، بلکه مدام با اعتراف گرفتن از مریدان، آنان را ذلیل و خوار می‌نمایند. لذا عزت و سعادت فقط در خانه اهل بیت علیهم السلام است و بس.

@tazvir3
🔶 آیا باید در مورد صوفیه و هر فرقه دیگری، روایتی خاص باشد تا بطلانش ثابت شود؟

⭕️ شیخ جواد خراسانی رحمه الله:

بطلان ﺗﺼﻮﻑ ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ به آیه ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺧﺎﺹ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﻣﺬﺍﻫﺐ ﻭ ﻓِﺮَﻕ ﺑﺎﻃﻠﻪ ﻭ ﺑﺪﻋﺘﻬﺎﻯ ﺣﺎﺩﺛﻪ؛ ﺑﻠﻜﻪ ﺻﺮﻑ ﺍﻧﻄﺒﺎق يا عدم انطباقش ﺑﺎ ﻗﻮﺍﻋﺪ ﻛﻠﻴﻪ ﻭ ﺍﺻﻮﻝ ﺷﺮﻋﻴﻪ ﻛﺎﻓﻰ ﺍﺳﺖ، ﺍﮔﺮﭼﻪ ﻧﺺ ﺧﺎﺹ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﻣﺜﻠﺎ ﺑﻄﻠﺎﻥ ﺑﻬﺎﺋﻴﺖ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﻧﻴﺴﺖ به ﺂﻧﻜﻪ ﻧﺺ ﺧﺎﺻﻰ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺑﻬﺎﺋﻴﺖ ﺑﺮﺳﺪ، ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺺ ﺧﻴﻠﻰ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﭘﺲ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ﻋﻘﺎﻳﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻫﺮﻛﺲ ﻳﺎ ﻫﺮ ﻓﺮﻗﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻛﺎﻓﻴﺴﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﻜﻢ به صحت ﻭ ﻳﺎ بطلان ﻭﻯ، ﻭ ﻧﻴﺰ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺷﺮﻉ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺷﺮﺍﺏ ﻧﺠﺲ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻫﻢ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺩﺭ ﻟﺒﺎﺱ ﻧﺠﺲ ﻣﻮﺟﺐ ﺑﻄﻠﺎﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﺟﺎﻣﻪ ﺁﻟﻮﺩﻩ به شراب ﺷﻮﺩ ﻳﻘﻴﻨﺎ ﻧﻤﺎﺯ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎﻣﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﺍﺳﺖ. ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ به نص خاص در این مورد ندارد.

📘 البدعة و التَحَرُف، ص ١١٠

@tazvir3
🌏 کُل ما لم یخرج من هذاالبیت فهو باطل

نور وقتی هست رفتن سمت ظلمت باطل است
جای سنت پیروی کردن ز بدعت باطل است

بندگی یعنی ادای واجب و ترک گناه
بازی عرفانی و رنج ریاضت باطل است

نه به محی‌الدین نیازی هست و نه به بایزید
پشت بدعت‌ها نکن طی طریقت! باطل است

غیرِ حق کفر است ما بی‌پرده صحبت می‌کنیم
در دفاع از مکتب مولا خجالت باطل است

ما کجا ذات الوهیت کجا ما بنده‌ایم
در مبانی وجودی فکر وحدت باطل است

مولوى جایی ندارد در میان شیعیان
پیرو افکار او بودن بشدت باطل است

بیت آخر آمده! ای اهل بدعت گوش گوش
بی ولای حضرت حیدر عبادت باطل است.

@tazvir3
2025/07/08 09:00:11
Back to Top
HTML Embed Code: